- پیشگفتار 1
- جایگاه نهج البلاغه 1
- اسناد و مدارک نهج البلاغه 3
- شرح نهج البلاغه 7
- تشابه نهج البلاغه با قرآن 7
- سال علی بن ابیطالب علیه السلام 7
- روش این نوشتار 8
- اشاره 10
- فصل اوّل:خرد و خردمندی از دیدگاه نهج البلاغه 10
- جایگاه و ارزش خرد 11
- اسلام آیین خرد 12
- خرد و زنان 14
- خرد و رسالت انبیاء 18
- خردمندی و رازداری 19
- خردمندی و چگونگی برخورد با اخبار و شنیده ها 20
- خردمندی و گزیده گویی 22
- ویژگی عاقل 24
- خردمندی و دوستی با دیگران 25
- آفات خردمندی 26
- نعمت خرد 45
- خردمندی و آینده نگری 47
- خردمندی و تقوا از شرایط رهبری 48
- خردمندی و خداشناسی 50
- خردمندی و مشورت 52
- خردمندی و عبرت پذیری 54
- خردمندی و دنیاگریزی 56
- خردمندی و فهم دین 58
- خرد نجات بخش انسان است 60
- خردمندی و اطاعت از رهبری شایسته 61
- رفتار هر کس نشانه مقدار خردمندی اوست 64
- خرد و بار امانت انسان 66
- خردمندی و نهی از منکر 69
- خرد و تفاوت انسانها 70
- خرد و فرشتگان 72
- خردمندی و بهره گیری از منابع طبیعی 74
- خردمندی و تلاش برای دنیا و آخرت 75
- خردمندی و پرهیز از نابخردان 77
- خردمندی، تقوا و روشن بینی 78
- صداقت خرد (برتری خرد بر حس) 81
- خردمندی و عبرت پذیری از مرگ و مردگان 82
- خردمندی و تجربه 86
- خردمندی و پذیرش سخن اهل بیت علیهم السلام 87
- خردمندی و پرهیز از تفرقه 89
- خردمندی و الگو پذیری (اسوه حسنه) 91
- خرد و آزمایش مخلوقات 92
- خردمندی و خویشتن داری 94
- خرد مخاطب خداوند 95
- خردمندی و پرهیز از جنگ و خون ریزی 96
- خرد و ارزیابی کارهای خویش 99
- خرد و راه رشد 101
- خردمندی و ادب 101
- خرد و پرهیز از تعصب 103
- ناتوانی عقل در شناخت کامل خداوند 104
- فصل دوم:کارکردهای عقل در نهج البلاغه 110
- اشاره 110
- اندیشه، آگاهی و عبرت پذیری 111
- اشاره 111
- اشاره 112
- اندیشه آیینه واقع نما 112
- فهم دقیق دین 112
- پرهیز از کوتاهی و نتیجه دور اندیشی 113
- فقیه چه کسی است؟ (ویژگی فقیه) 113
- چگونگی انگیزه پرسش در مسائل علمی 113
- پرهیز از تندروی و کندروی 114
- فهمیدن و دانش اندوزی 115
- محبوبترین بنده خدا 115
- فهم دین و پرهیز از جدال و ورود به شبهات 116
- اشاره 117
- فصل سوم:مفاهیم متضاد با عقل در نهج البلاغه 117
- نادانی و فقر 118
- جهل 118
- نادانی و تندروی یا کندروی 119
- نابخردی و سخن نابجا گفتن یا سکوت نابجا 120
- دانشمندی همچون جاهل 121
- دانشجویی همچون دانشمند 121
- نابخردی و قدر ناشناسی از خود و دیگران 122
- رسالت دانشمندان در مقابل بی سوادان 124
- نابخردی مانع شناخت 125
- نابخردی و اعتماد به دنیا 126
- نابخردی و تعصب و کینه 126
- نابخردی و تفاخر و خودپسندی 127
- نابخردی و تکذیب همه خبرها 128
- بی خردی و تندخویی 129
- مسئولیت علم و یقین داشتن 129
- جنون 129
- پرهیز ازمعاشرت با احمق 130
- حُمق 130
- جلوگیری از کارهای سفهاء (بی خردان) 131
- حماقت و توجه به عیوب اخلاقی دیگران 131
- سَفَه 131
- جلوگیری از حاکمیت بی خردان 132
- خُرْقِ 133
- بی خردی و شتاب زدگی و یا سهل انگاری 133
- منابع 135
مَا قَدْ کَفَاکَ أَهْلُ التَّجَارِبِ بُغْیَتَهُ وَ تَجْرِبَتَه »(1)
پیش از آن که دلت قساوت بگیرد و عقلت مشغول شود به تادیب تو پیشدستی کردم تا با اندیشه و نظر جدی و حقایقی را که اهل تجربه جستجو و آزمایش کردند فرا بگیری.
شرح و تفسیر:
آموختن ادب به فرزندان یکی از دستورات و توصیه های اسلام نسبت به پدر و مادر می باشد و بهترین زمان آن دوران نوجوانی و جوانی آن ها می باشد. ادب یکی از رفتارهای مطلوب در تربیت اسلامی است که همیشه همراه خرد مطرح شده و دین و ادب از نتایج خردمندی محسوب گردیده است. در سخن دیگر مولا علی علیه السلام ادب را چنین معنا می فرماید: «کَفَاکَ اَدَباً لِنَفْسِکَ اِجتَنَابٌ مَا تَکرَهُهُ مِنْ غَیرِکَ»(2) در تربیت خویش همین تو را بس که از آن چه در دیگران نمی پسندی دوری گزینی.
1- - نامه 31.
2- - حکمت 365 و 412.