مرزهای اعجاز صفحه 163

صفحه 163

می دارند «از کوزه همان برون تراود که در اوست!».

جا دارد که از نویسنده، سؤال شود که منظور از «الجواهر» که با «الف و لام» تعریف استعمال شده چیست؟ آیا مقصود جواهرهای معین و مشخص است؟ آن جواهرهای معین کدامند؟ و در لفظ قرینه ای که حاکی از این تعیین باشد نیست و اگر منظور همه جواهرهای جهان است (بنابراین که الف و لام را برای استغراق بگیریم) در این صورت دروغ شاخداری را گفته است که هرگز خدا چنین جواهراتی را به کسی نداده و نخواهد داد. «1»

گذشته از این، چه ارتباطی میان این دو جمله (ما به تو جواهر دادیم، برای خدا بلند نماز بگزار) و جمله های بعدی که می گوید:

«و لا تعتمد قول ساحر»: «از قول جادوگر پیروی مکن»، وجود دارد؟!

تازه مقصود از ساحر و گفتار او که نباید به آن اعتماد کند چیست؟ آیا منظور ساحر مشخص و گفتار معینی از اوست؟ پس چرا برای تعیین، قرینه نیاورده است، و اگر مقصود آن است که به هیچ گفتاری از هیچ ساحری اعتماد ننماید یک چنین نهی دلیل معقول ندارد، زیرا دلیل ندارد که انسان به هیچ گفتاری از هیچ ساحری اعتماد ننماید و لو مربوط به امور عادی بوده و گفتار

او اطمینان بخش


______________________________
(1). اگر منظور جنس جواهر است که به قلیل و کثیر صدق می کند در این صورت، استعمال جمع بی جهت خواهد بود و باید الف و لام بر سر مفرد وارد گردد. مترجم.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه