معجزه بزرگ: پژوهشی در علوم قرآنی صفحه 427

صفحه 427

قرآن را می‌توان به چهار گونه تقسیم كرد:

1- مقدّمات استدلال از مشهودات یا مظنونات تشكیل شده باشد ولی در كنار آن انواع دلیلهای مشابه وجود داشته باشند. در این صورت نتیجه قطعی و یقینی و غیر قابل انكار است و منكر آن كافر، و توجیه و تأویل آن كفر می‌باشد.

2- مقدّمات قیاس مظنون یا مشهود باشد و استدلالهای مشابهی كه بتواند آن را به سر حدّ یقین برساند، وجود نداشته باشد، در این صورت نتیجه قطعی یقینی نیست و اگر مجوّزی برای تأویل وجود داشته باشد یا راههای استدلال گوناگون باشد، می‌توان دست از ظهور برداشت و نتیجه و مقدّمه را تأویل كرد.

3- مقدّمات، مشهود یا مظنون باشد و لكن وجود دلیلهای مشابه آن مقدّمات را قطعی می‌سازد ولی در نتیجه احتمالهای مختلفی پیدا میشود بنابر این فقط نتیجه قابل تأویل است نه مقدّمات.

4- مقدّمات مظنون یا مشهود باشد نه یقینی، امّا یك نتیجه بیشتر ببار نیاورد، در این صورت- بعكس صورت سوّم- مقدّمات قابل تأویل است نه نتیجه.

این خلاصه گفتار «ابن رشد» بود كه اگر چه مقصود او بدرستی روشن نیست، امّا این مطلب از آن استفاده میشود كه آیا صحیح است بگوییم دلیلهای قرآن از نوع خطابه یا جدل با برهان است؟ ابن رشد می‌گوید: از نوع خطابه نیست.

نخست باید «خطابه» را آنطور كه «ابن سینا» در «شفا» مطرح كرده، تعریف كنیم: او می‌گوید:

«حكما خطابه و شعر را از اقسام منطق دانسته‌اند، زیرا هدف از منطق رسیدن به تصدیق است، پس اگر تصدیق، یقین‌آور و قطعی شد برهان نامیده می شود و اگر ظنّی یا حمل بر ظنّ و گمان شد، خطابه خوانده می‌شود، امّا شعر، تصدیق آور نیست، بلكه مفید تخیّل- كه نظیر تصدیق است- می باشد، و چون موجب قبض و بسط در نفس می‌شود از چیزهایی كه انسان را به تصدیق می رساند، شمرده شده است.

تخیّل به عقیده وی عبارت است از حصول اذعان تعجّب و لذّت كه بر اثر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه