1- وی برادر عبدالله بن جحش یکی از شهدای اُحد بود که در کنار حمزه سید الشهدا در مدینه منوره مدفون گردید. (اسد الغابه فی معرفهًْ الصحابه، ج3، ص 131)
نجاشی به این مناسبت ولیمه ا ی ترتیب داد و وزیران خود را دعوت کرد. سپس او را برای پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرستاد.((1))
به نوشته علامه مجلسی، نام او حبیبه رمله است و وکیل آن حضرت هنگام عقد، عمرو بن امیّه بود.((2))
3- آمدن ابوسفیان به مدینه
بعد از اقتدار روز افزون اسلام، ابوسفیان به خود آمد و آینده تاریکی را برای خود پیش بینی می کرد. از این رو، ناگزیر به مدینه آمد و با پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم - که خبر نقض صلح حدیبیه توسط قریش را شنیده بود - ملاقات کرده و پیمان مذکور را تمدید کرد.
وقتی به مدینه آمد، ابتدا به خانه دخترش «ام حبیبه» - همسر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم - وارد شد وخواست بنشیند اما ام حبیبه فرش را از زیر پای او کشید. ابوسفیان از این کار دخترش ناراحت شد و گفت: دخترم! مرا گرامی تر از آن داشتی که روی این فرش بنشینم یا به پاس احترام همسرت آن را برداشتی؟ ام حبیبه گفت: این فرش پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم است و تو مرد مشرک و پلیدی هستی و نباید آن را آلوده کنی؟
ابوسفیان برآشفت و گفت: ای دختر! ببین چگونه با دوری از من منحرف شده ای!
ام حبیبه گفت: من منحرف نشده ام، بلکه خداوند مرا به راه راست و روشن