- شرح حال مؤلّف 1
- مقدّمه مصحّح 1
- آثار مؤلّف 2
- درباره رساله حاضر 3
- شیوه تصحیح 5
- نسخه مورد استفاده 5
- [متن] 6
- اشاره 6
- فصل 14
- اشاره 17
- باب در ذکر آنچه جمیع مصاحف متّفقند یا بعضی بر هیأت کتابت آن از اوّل قرآن تا آخر 17
- فصل 25
- اشاره 26
- باب در ذکر کلماتی که الف را در آن اثبات کرده اند در خط از برای معنی 26
- فصل 27
- باب در بیان کلماتی که به سبب تعدّد و اختلاف انسان تعدّد مصاحف واجب بود و آنکه هر کلمه به کدام مصحف مخصوص است 28
- باب در ذکر آنچه حذف کرده اند از وی یکی از دو «یاء» بر سبیل اختصار 30
- اشاره 32
- فصل 32
- باب در ذکر کلماتی که حذف الف از ایشان در همه مصاحف مطّرد است 34
- فصل در ذکر زیادت واو از برای فرق یا بیان همزه 34
- باب در ذکر الفاتی که مرسومند به واو و بر لفظ تفخیم الفات را به واو نوشته اند در چهار اصل مطّرد و چهار حرف متفرّق 34
- فصل 34
- اشاره 34
- فصل 42
- فصل 43
- باب در بیان آنچه یاء از آن حذف کرده اند و اکتفا به کسره که پیش از وی است کرده در غیر معنی ندا 45
- فصل 50
- اشاره 50
- فصل 51
- باب در ذکر یائاتی که مرسومند بر اصل خود و در مشاکل ایشان حذف واقع شده 51
- باب در بیان همزاتی که واقعند در رسم بر غیر قیاس 53
- فصل 60
- باب در ذکر ذوات الیاء 61
- باب المقطوع و الموصول 82
- فصل در ذکر هائات تأنیث که به تاء مرسومند و در مصاحف [این] روزگار نیز رعایت آن واجب است خاصّه از برای قرائت عاصم که وقف او بر همه به تاء است. 89
- فصل در ذکر کلماتی دیگر که آن را در مصاحف به تاء نوشته اند و در جمع و افراد آن اختلاف است 91
- اشاره 91
- خاتمه 91
- فصل اوّل در ذکر چیزی چند که کاتب مصاحف را سزاوار است رعایت آن کردن 91
- فصل دوّم [در معنی لحن] 99
باشد. دوّم هرگاه که همزه وصل مکسور باشد
و همزه استفهام بر وی درآمده مثل قل أتّخذتم «1» و جدید أفتری «2» و أصطفی البنات «3». و در مواضع شش گانه که مفتوح است و اوّل آن آلذّکرین «4» است همچنین. لیکن اختلاف است در آنکه ثابت در این موضع همزه وصل است یا استفهام و در مکسورات همزه استفهام ثابت است البتّه.
و خلاف است از ابو داود در قل أفتّخذتم «5». سوّم هرگاه که همزه وصل بر همزه ساکنه داخل شود و پیش از وی واو یا فاء باشد مثل و أتوا البیوت «6» و و أتمروا «7» و فأتوا بسوره «8» [و] فأت بها «9». و این نزد حافظ ابو عمرو و ابو داود است. و اگر به جای واو و فاء، ثمّ باشد یا کلمه که بر آن سکوت توان کرد لابد باشد از اثبات همزه وصل مثل ثمّ ائتوا صفّا «10» و قال ائتونی بأخ «11» و الملک ائتونی «12» و لقاءنا ائت «13» و یصالح ائتنا «14» و الّذی اؤتمن «15».
چهارم امر حاضر از سؤال هرگاه که مسبوق باشد به واو یا فاء مثل و سئل «16»، و سئلوا «17»، فسئلوا «18».
پنجم همزه مصاحبه لام تعریف هرگاه که مسبوق باشد بر لام جارّه یا لام تأکید مثل و للّه الأسماء «19» و فللّه العزّه «20» و للّذی أنعم اللّه «21» و للّذی ببکّه «22» و للدّار الآخره «23».
و این نیز به قول دانی و ابو داود است.
و اجماع است کتّاب را در رسم الف «ابن» خواه که صفت واقع شود خواه خبر مثل
______________________________
(1). بقره/ 80.
(2). سبأ/ 7 و 8.
(3). صافّات/ 153.
(4). انعام/ 143 و 144.
(5). رعد/ 16.
(6). بقره/ 189.
(7). طلاق/
6.
(8). بقره/ 23؛ یونس/ 38.
(9). بقره/ 258؛ اعراف/ 106.
(10). طه/ 64.
(11). یوسف/ 59.
(12). یوسف/ 50 و 54.
(13). یونس/ 15.
(14). اعراف/ 77.
(15). بقره/ 283.
(16). یوسف/ 82؛ زخرف/ 45.
(17). نساء/ 32؛ ممتحنه/ 10.
(18). نحل/ 43؛ انبیاء/ 7.
(19). اعراف/ 180.
(20). فاطر/ 10.
(21). احزاب/ 37.
(22). آل عمران/ 96.
(23). انعام/ 32.