نهج البلاغه: ترجمه عبدالمحمد آیتی صفحه 270

صفحه 270

شرانگیزی نتواند. به خدا سوگند برایشان به دست خود آبگیری کنم که سیراب از آن بیرون نروند و از آن پس از هیچ آبگیری آبی ننوشند.

هم از این سخن:

همانند ماده شتری که به کره خود می گراید، به من روی نهادید و، در حالی که، پیاپی می گفتید بیعت، بیعت. من دستم را می بستم و شما آن را می گشودید. من دستم را واپس می بردم و شما می گرفتید و آن را به سوی خود می کشیدید. بار خدایا، آن دو طلحه و زبیر پیوند خود بریدند و بر من ستم کردند و بیعت من گسستند. و مردم را بر ضد من برانگیختند. بار خدایا، هر گره که بسته اند، بگشای و آنچه تابیده اند، سست نمای و بدی و ناکامی را، در هر چه آروزیش را دارند و در راه و روشی که در پیش گرفته اند، به آنان بنمای. پیش از آنکه جنگ را آغازند، از آنان خواستم به بیعتی که شکسته اند بازگردند، و درنگ و تاءنی نمایند، ولی نعمتی را که به ایشان ارزانی داشته بودم، خوار شمردند و عافیت را پس زدند.

خطبه: 138

و من خطبه له علیه السلام یُومِئُ فِیها إ لی ذِکْرِ الْمَلاحِمِ

یَعْطِفُ الْهَوی عَلَی الْهُدَی إِذَا عَطَفُوا الْهُدی عَلَی الْهَوی، وَ یَعْطِفُ الرَّاءْیَ عَلَی الْقُرْآنِ إِذا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَی الرَّاءْیِ.

مِنْهَا:

حَتَّی تَقُومَ الْحَرْبُ بِکُمْ عَلَی ساقٍ، بادِیا نَواجِذُها، مَمْلُوءَهً اءَخْلافُها، حُلْوا رَضاعُها، عَلْقَما عاقِبَتُها.

اءَلا وَ فِی غَدٍ وَ سَیَأْتِی غَدٌ بِما لا تَعْرِفُونَ یَأْخُذُ الْوالِی مِنْ غَیْرِها عُمّالَها عَلَی مَساوِئِ اءَعْمالِها، وَ تُخْرِجُ لَهُ الْاءَرْضُ اءَفالِیذَ کَبِدِها، وَ تُلْقِی إِلَیْهِ سِلْما مَقالِیدَها فَیُرِیکُمْ کَیْفَ عَدْلُ السِّیرَهِ، وَ یُحْیِی مَیِّتَ الْکِتابِ وَ السُّنَّهِ.

مِنْهَا:

کَاءَنِّی بِهِ قَدْ نَعَقَ بِالشّامِ، وَ فَحَصَ

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه