- سخن ناشر 1
- امتحان مرتبه اول (پیشتر بودن در پذیرش اسلام) 11
- امتحان مرتبه دوم (جای پیغمبر خوابیدن) 12
- امتحان مرتبه سوم (در جنگ بدر) 14
- امتحان مرتبه چهارم (در جنگ احد) 15
- امتحان مرتبه پنجم (در جنگ احزاب) 16
- امتحان مرتبه هفتم (رسالت رساندن سورۀ توبه) 20
- اولین امتحان (صبر در مصیبت عظمای رحلت حضرت رسول) 23
- اشاره 23
- امتحانات بعد از وفات پیامبر(صلی الله علیه وآله) 23
- دومین امتحان (در برابر جریان سقیفه) 25
- چهارمین امتحان (دوران ریاست عمر و شورای شش نفره) 33
- پنجمین امتحان (جنگ جمل) 39
- ششمین امتحان (جریان حکمین) 41
- هفتمین امتحان (جنگ با خوارج) 49
تحمیل کردند و من هم گفتم خودشان می دانند هر کاری خواستند بکنند. مردی را انتخاب کردند(1) که عمروعاص او را گول زد; خدعه ای که شرق و غرب عالم فهمیدند و فریب خورده هم پشیمان شد.
سپس به اصحاب روکرد و فرمود: آیا چنین نبود؟
گفتند: آری چنین است یا امیرالمؤمنین.
هفتمین امتحان (جنگ با خوارج)
علی(علیه السلام) فرمود: ای یهودی! هفتمین بار که امتحان شدم این بود که پیامبر با من عهدی داشت که باید با قومی(2) بجنگم که روزها روزه می گیرند و شبها به عبادت ایستاده و قرآن تلاوت می کنند ولی با همه عبادتهاشان در اثر مخالفت با من همانگونه که تیر از کمان می جهد آنان نیز از دین
1- (1) مراد ابوموسی اشعری است که مردی ساده لوح و نادان بود.
2- (2) مراد، خوارج است.