ادعیه
مناجاة الشاکرین

مناجاة الشاکرین

مناجاة الشاکرین
مناجات خمس عشر از امام سجاد ع روایت شده است:
المناجاة السادسة: مناجاة الشاكرين
مناجات ششم: رازونیاز شاکران
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی اش همیشگی است
اِلهى اَذْهَلَنى عَنْ اِقامَةِ شُكْرِكَ تَتابُعُ طَوْلِكَ،
خدایا! بخشش پی در پی تو انجام دادن سپاسگزاریت را از یاد من برد
وَ اَعْجَزَنى عَنْ اِحْصآءِ ثَنآئِكَ فَيْضُ فَضْلِكَ،
و ریزش فضل و احسانت مرا از شمردن ثنا و ستایشت عاجز کرد
وَ شَغَلَنى عَنْ ذِكْرِ مَحامِدِكَ تَرادُفُ عَوآئِدِكَ،
و پشت سر هم آمدن نیکی هایت مرا از ذکر ستودنی هایت بازداشت
وَ اَعْيانى عَنْ نَشْرِ عَوارِفِكَ تَوالى اَياديكَ
و پیاپی رسیدن نعمت هایت مرا از نشر دادن نیکوئی هایت درمانده کرد
وَ هذا مَقامُ مَنِ اعْتَرَفَ بِسُبُوغِ النَّعْمآءِ، وَ قابَلَها بِالتَّقْصيرِ،
و اینجا که من هستم جای کسی است که اعتراف به وفور نعمت های تو و در مقابل آنها به کوتاهی کردن خود دارد
وَ شَهِدَ عَلى نَفْسِهِ بِالْإِهْمالِ وَ التَّضْييعِ،
و به اهمالکاری و تلف کردن عمر خویش گواهی دهد
وَ اَنْتَ الرَّؤُفُ الرَّحيمُ الْبَّرُ الْكَريمُ،
و تو ای خدای با عطوفت و مهربان و نیکوکار و بزرگواری
الَّذى لايُخَيِّبُ قاصِديهِ،
که رو آورندگان بسویت را نومید نسازی
وَ لا يَطْرُدُ عَنْ فِنآئِهِ امِليهِ،
و آرزومندات را از درگاهت نرانی،
بِساحَتِكَ تَحُطُّ رِحالُ الرَّاجينَ،
امیدواران به آستانه تو بار امید خود را بیندازند
وَ بِعَرْصَتِكَ تَقِفُ امالُ الْمُسْتَرْفِدينَ،
و آرزوهای عطاخواهان به میدان وسیع کرم تو توقف کنند
فَلا تُقابِلْ امالَنا بِالتَّخْييبِ وَ الْأَياسِ،
پس ای خدا! تو آرزوهای ما را با نومیدی و یأس روبرو مگردان
وَ لا تُلْبِسْنا سِرْبالَ الْقُنُوطِ وَ الْإِبْلاسِ،
و جامه ناامیدی و دل شکستگی بر ما مپوشان خدایا!
اِلهى تَصاغَرَ عِنْدَ تَعاظُمِ الائِكَ شُكْرى،
در برابر نعمت های بزرگت سپاسگزاری من کوچک است
وَ تَضآئَلَ فى جَنْبِ اِكْرامِكَ اِيَّاىَ ثَنآئى وَ نَشْرى،
و در جنب اکرام و بزرگواری تو ثنا و ستایش من خُرد و ناقابل است.
جَلَّلَتْنى نِعَمُكَ مِنْ اَنْوارِ الْأيمانِ حُلَلاً،
نعمت های تو زیورهایی از انوار ایمان بر من پوشانده
وَ ضَرَبَتْ عَلَىَّ لَطآئِفُ بِرّكَ مِنَ الْعِزِّ كِلَلاً،
و ریزهکاری های نیکیت خیمههایی از عزت بر سرم زده
وَ قَلَّدَتْنى مِنَنُكَ قَلائِدَ لا تُحَلُّ،
و احسان هایت گردن بندههایی به گردنم انداخته که باز نشود
وَ طَوَّقَتْنى اَطْواقاً لا تُفَلُّ،
و طوق هایی بدان آویخته که نگسلد،
فَآلائُكَ جَمَّةٌ ضَعُفَ لِسانى عَنْ اِحْصآئِها
نعمت های بسیار تو زبان مرا از شمردنش ناتوان کرده
وَ نَعْمآؤُكَ كَثيرَةٌ قَصُرَ فَهْمى عَنْ اِدْراكِها فَضْلاً عَنِ اسْتِقْصآئِها،
و بخشش های فراوانت خِرد و فهم مرا از ادراکش کوتاه کرده، تا چه رسد به پیبردن به پایانش
فَكَيْفَ لى بِتَحْصيلِ الشُّكْرِ،
و با این ترتیب من چگونه میتوانم تو را سپاسگزاری کنم
وَ شُكْرى اِيَّاكَ يَفْتَقِرُ اِلى شُكْرٍ،
و همان سپاسگزاری من تازه احتیاج به سپاسگزاری دیگری دارد
فَكُلَّما قُلْتُ لَكَ الْحَمْدُ، وَجَبَ عَلَىَّ لِذلِكَ اَنْ اَقُولَ لَكَ الْحَمْدُ،
و هرگاه بگویم ستایش مخصوص تو است برای همین جمله لازم است دوباره بگویم ستایش مخصوص تو است
اِلهى فَكَما غَذَّيْتَنا بِلُطْفِكَ، وَ رَبَّيْتَنا بِصُنْعِكَ،
خدایا چنانچه به لطف خویش ما را خوراک دادی و به پرورش خود پروریدی
فَتَمِّمْ عَلَيْنا سَوابِغَ النِّعَمِ،
پس نعمت های فراوانت را بر ما کامل کن
وَ ادْفَعْ عَنَّا مَكارِهَ النِّقَمِ،
و ناگواری های سخت و بد را از ما دور کن
وَ آتِنا مِنْ حُظُوظِ الدَّارَيْنِ
و عطا کن به ما از بهره های دو جهان
اَرْفَعَها وَ اَجَلَّها، عاجِلاً وَ آجِلاً،
برتر و بهترش را، چه اکنون و چه در آینده
وَ لَكَ الْحَمْدُ عَلى حُسْنِ بَلائِكَ وَ سُبُوغِ نَعْمآئِكَ،
و ستایش تو را است برای آزمایش نیکویت و نعمتهای فراوانت
حَمْداً يُوافِقُ رِضاكَ،
ستایشی که برابر خوشنودیت باشد
وَ يَمْتَرِى الْعَظيمَ مِنْ بِرِّكَ وَ نَداكَ،
و احسان و بخشش بزرگ تو را به سوی ما جلب کند
يا عَظيمُ يا كَريمُ،
ای بزرگ و ای بزرگوار
بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
به رحمتت ای مهربانترین مهربانان.

ميثم مطيعي ميثم مطيعي