ادعیه
مناجاة المفتقرین

مناجاة المفتقرین

مناجاة المفتقرین
مناجات خمس عشر از امام سجاد ع روایت شده است:
المناجاة الحادية عشرة: مناجاة المفتقرين
مناجات یازدهم: رازونیاز نیازمندان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی اش همیشگی است
اِلهى كَسْرى لا يَجْبُرُهُ اِلاَّ لُطْفُكَ وَ حَنانُكَ،
خدایا! شکست مرا جز لطف و مهر تو چیزی جبران نکند
وَ فَقْرى لايُغْنيهِ اِلاَّ عَطْفُكَ وَ اِحْسانُكَ،
و نداریم را جز توجه و احسان تو برطرف نسازد
وَ رَوْعَتى لا يُسَكِّنُها اِلاَّ اَمانُكَ،
و هراس و وحشتم را جز امان تو آرام نکند
وَ ذِلَّتى لا يُعِزُّهآ اِلاَّ سُلْطانُكَ،
و خواری ام را جز سلطنت تو به عزت مبدل نسازد
وَ اُمْنِيَّتى لا يُبَلِّغُنيهآ اِلاَّ فَضْلُكَ،
و جز فضل تو چیزی مرا به آرزویم نرساند
وَ خَلَّتى لا يَسُدُّها اِلاَّ طَوْلُكَ،
و فقر و احتیاجم را جز احسان تو پر نکند
وَ حاجَتى لا يَقْضيها غَيْرُكَ،
و حاجتم را جز تو برنیاورد
وَ كَرْبى لا يُفَرِّجُهُ سِوى رَحْمَتِكَ،
و گره از گرفتاری ام جز رحمت تو نگشاید
وَ ضُرّى لا يَكْشِفُهُ غَيْرُ رَاْفَتِكَ،
و درماندگی ام را جز مهر تو برطرف نکند
وَ غُلَّتى لا يُبَرِّدُها اِلاَّ وَصْلُكَ،
و سوز دلم را جز وصل تو فرو ننشاند
وَ لَوْعَتى لا يُطْفيها اِلاَّ لِقآؤُكَ،
و شعله درونم را جز لقاء تو خاموش نسازد
وَ شَوْقى اِلَيْكَ لا يَبُلُّهُ اِلَّا النَّظَرُ اِلى وَجْهِكَ،
و بر آتش اشتیاقم جز نظر به جلوهات چیزی آب نریزد
وَ قَرارى لا يَقِّرُّدُونَ دُنُوّى مِنْكَ
و قراری ندارم جز در نزدیکی تو
وَ لَهْفَتى لا يَرُدُّها اِلاَّ رَوْحُكَ،
و حسرت و افسوسم را جز نسیم جانبخش رحمتت باز نگرداند
وَ سُقْمى لا يَشْفيهِ اِلاَّ طِبُّكَ،
و دردم را جز طبابت تو درمان نکند
وَ غَمّى لا يُزيلُهُ اِلاَّ قُرْبُكَ،
و اندوهم را جز قرب تو نزداید
وَ جُرْحى لا يُبْرِئُهُ اِلاَّ صَفْحُكَ،
و زخمم را جز گذشت تو التیام نبخشد
وَرَيْنُ قَلْبى لا يَجْلُوهُ اِلاَّ عَفْوُكَ،
و زنگ دلم را جز عفو تو پاک نکند
وَ وَسْواسُ صَدْرى لا يُزيحُهُ اِلاَّ اَمْرُكَ
و اندیشه های باطل درونم را جز فرمان تو برطرف نکند
فَيا مُنْتَهى اَمَلِ الْأمِلينَ،
پس ای منتها آرزوی آرزومندان
وَ يا غايَةَ سُؤْلِ السَّآئِلينَ،
و ای سرحد نهایی خواسته درخواست کنندگان
وَ يا اَقْصى طَلِبَةِ الطَّالِبينَ،
و ای آخرین مرحله مطلوب طلب کنندگان
وَ يا اَعْلى رَغْبَةِ الرَّاغِبينَ،
و ای بالاترین خواهش خواهشمندان
وَ يا وَلِىَّ الصَّالِحينَ وَ يا اَمانَ الْخآئِفينَ،
و ای سرپرست شایستگان و ای امان بخش ترسناکان
وَ يا مُجيبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّينَ،
و ای اجابت کننده دعای درماندگان
وَ يا ذُخْرَ الْمُعْدِمينَ، وَ يا كَنْزَ الْبآئِسينَ،
و ای ذخیره نداران و ای گنج مستمندان
وَ يا غِياثَ الْمُسْتَغيثينَ، وَ يا قاضِىَ حَوآئِجِ الْفُقَرآءِ وَ الْمَساكينَ،
و ای فریادرس فریادخواهان و ای برآرنده حاجات فقیران و بیچارگان
وَ يا اَكرَمَ الْأَكْرَمينَ، وَ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ،
و ای بزرگوارترین بزرگواران و ای مهربانترین مهربانان
لَكَ تَخَضُّعى وَ سُؤالى، وَ اِلَيْكَ تَضَرُّعى وَ ابْتِهالى،
به درگاه تو است فروتنی و خواستهام و به سوی تو است زاری و ناله ام
اَسْئَلُكَ اَنْ تُنيلَنى مِنْ رَوْحِ رِضْوانِكَ،
از تو خواهم که مرا به نسیم جان بخش خوشنودیت برسانی
وَ تُديمَ عَلَىَّ نِعَمَ امْتِنانِكَ
و نعمتهایی را که از روی امتنان به من دادی ادامه دهی
وَ ها اَنَا بِبابِ كَرَمِكَ واقِفٌ،
و من هم اکنون به در خانه کرمت ایستاده
وَ لِنَفَحاتِ بِرِّكَ مُتَعَرِّضٌ،
و خود را در معرض وزش نسیم های رحمتت قرار داده
وَ بِحَبْلِكَ الشَّديدِ مُعْتَصِمٌ، وَ بِعُرْوَتِكَ الْوُثْقى مُتَمَسِّكٌ،
و به رشته محکمت چسبیده و به دستاویز محکمت چنگ زده ام
اِلهى اِرْحَمْ عَبْدَكَ الذَّليلَ،
خدایا ترحم کن به این بنده ذلیلت
ذَاالّلِسانِ الْكَليلِ وَ الْعَمَلِ الْقَليلِ،
که زبانش کند و عملش اندک است
وَ امْنُنْ عَلَيْهِ بِطَوْلِكَ الْجَزيلِ،
و بر او بوسیله احسان فراوانت منت بنه
وَ اكْنُفْهُ تَحْتَ ظِلِّكَ الظَّليلِ
و او را در زیر سایه پایدارت بِبَر!
يا كَريمُ يا جَميلُ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ .
ای بزرگوار! ای زیبابخش! ای مهربانترین مهربانان!

ميثم مطيعي ميثم مطيعي