پوزش از ستم

وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي الِاعْتِذَارِ مِنْ تَبِعَاتِ الْعِبَادِ وَ مِنَ التَّقْصِيرِ فِي حُقُوقِهِمْ وَ فِي فَكَاكِ رَقَبَتِهِ مِنَ النَّارِ
دعا در پوزش از ظلمی که به ستمدیده رسیده
اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ مَظْلُومٍ ظُلِمَ بِحَضْرَتِي فَلَمْ أَنْصُرْهُ،
بار خدایا به پیشگاهت عذر خواهم در حق ستمدیده ای که در حضور من بر او ستم رفته و من یاریش ننمودم،
وَ مِنْ مَعْرُوفٍ أُسْدِيَ إِلَيَّ فَلَمْ أَشْكُرْهُ، وَ مِنْ مُسِيءٍ اعْتَذَرَ إِلَيَّ فَلَمْ أَعْذِرْهُ،
و از احسانی که در حقّم شده و شکرش را بجا نیاورده ام، و از بد کننده ای که از من پوزش خواسته و عذرش را نپذیرفته ام،
وَ مِنْ ذِي فَاقَةٍ سَأَلَنِي فَلَمْ أُوثِرْهُ، وَ مِنْ حَقِّ ذِي حَقَ لَزِمَنِي لِمُؤْمِنٍ فَلَمْ أُوَفِّرْهُ،
و از فقیری که از من حاجت خواسته و من خواست او را بر خواست خود ترجیح نداده ام، و از حقّ مؤمن حق داری که بر عهده ام مانده و آن را ادا ننموده ام
وَ مِنْ عَيْبِ مُؤْمِنٍ ظَهَرَ لِي فَلَمْ أَسْتُرْهُ، وَ مِنْ كُلِّ إِثْمٍ عَرَضَ لِي فَلَمْ أَهْجُرْهُ.
و از عیب مؤمنی که بر من آشکار گشته و آن را نپوشانده ام، و از هر معصیتی که برایم پیش آمده و از آن دوری نجستم.
أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ- يَا إِلَهِي- مِنْهُنَّ وَ مِنْ نَظَائِرِهِنَّ اعْتِذَارَ نَدَامَةٍ يَكُونُ وَاعِظاً لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنْ أَشْبَاهِهِنَّ.
بار الها از همه آنها و از آنچه مانند آنهاست از حضرتت با دل آکنده از پشیمانی عذر می خواهم عذری که مرا در آینده از نظایر آنچه بر من گذشت باز دارد،
فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ نَدَامَتِي عَلَى مَا وَقَعْتُ فِيهِ مِنَ الزَّلَّاتِ، وَ عَزْمِي عَلَى تَرْكِ مَا يَعْرِضُ لِي مِنَ السَّيِّئَاتِ،
پس بر محمد و آلش درود فرست و پشیمانی ام را بر لغزش هایی که گرفتارشان شده ام و تصمیم را بر ترک گناهانی که برایم پیش آیند،
تَوْبَةً تُوجِبُ لِي مَحَبَّتَكَ، يَا مُحِبَّ التَّوَّابِينَ.
توبه ای قرار ده که برایم موجب عشق تو گردد، ای دوستدار توبه کنندگان.

ابوايمن، ميثم کاظم ابوايمن، ميثم کاظم