و توصيف پيامبر اسلام ص و توبيخ اصحاب‏

كَرِيمُ الْمِضْمَارِ

ميدان مسابقه آن پاكيزه براى پاكان،

رَفِيعُ الْغَايَةِ جَامِعُ الْحَلْبَةِ

سرانجام مسابقه هاى آن روشن و بى پايان،

مُتَنَافِسُ السُّبْقَةِ

مسابقه دهندگان آن پيشى گيرنده

مُشْرَفُ الْمَنَارِ

نشانه هاى آن در بلندترين جايگاه،

مُشْرِقُ الْجَوَادِّ مُضِيءُ الْمَصَابِيحِ

چراغ هايش پرفروغ و سوزان،

وَ جُنَّةً لِمَنْ صَبَرَ

و سپرى نگهدارنده براى استقامت دارندگان است.

فَهُوَ أَبْلَجُ الْمَنَاهِجِ

اسلام روشن ترين راه ها است،

وَ أَوْضَحُ الْوَلَائِجِ

جادّه هايش درخشان،

خطبه 106: و توصيف پيامبر اسلام ص و توبيخ اصحاب‏

و من خطبة له (عليه السلام) و فيها يبين فضل الإسلام و يذكر الرسول الكريم ثم يلوم أصحابه

از خطبه‏هاى آن حضرت است در زمينه برترى اسلام، و توصيف پيامبر اكرم، آن گاه توبيخ اصحاب‏، (اين خطبه در شهر كوفه در نكوهش و هشدار كوفيان ايراد شد)

دين الإسلام

توصيف دين اسلام

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي شَرَعَ الْإِسْلَامَ

ستايش خداوندى را سزاست كه راه اسلام را گشود،

فَسَهَّلَ شَرَائِعَهُ لِمَنْ وَرَدَهُ

و راه نوشيدن آب زلالش را بر تشنگان آسان فرمود.

وَ أَعَزَّ أَرْكَانَهُ عَلَى مَنْ غَالَبَهُ

ستون هاى اسلام را در برابر ستيزه جويان استوار كرد

فَجَعَلَهُ أَمْناً لِمَنْ عَلِقَهُ

و آن را پناهگاه أمنى براى پناه برندگان،

وَ سِلْماً لِمَنْ دَخَلَهُ

و مايه آرامش براى وارد شوندگان قرار داد.

وَ بُرْهَاناً لِمَنْ تَكَلَّمَ بِهِ

اسلام، حجّت و برهان براى گويندگان،

وَ شَاهِداً لِمَنْ خَاصَمَ عَنْهُ

و گواه روشن براى دفاع كنندگان،

وَ نُوراً لِمَنِ اسْتَضَاءَ بِهِ

و نور هدايتگر براى روشنى خواهان،

وَ فَهْماً لِمَنْ عَقَلَ

و مايه فهميدن براى خردمندان،

وَ لُبّاً لِمَنْ تَدَبَّرَ

و عقل و درك براى تدبير كنندگان،

وَ آيَةً لِمَنْ تَوَسَّمَ

و نشانه گويا براى جويندگان حق،

وَ تَبْصِرَةً لِمَنْ عَزَمَ

و روشن بينى براى صاحبان عزم و اراده،

وَ عِبْرَةً لِمَنِ اتَّعَظَ

پند پذيرى براى عبرت گيرندگان،

وَ نَجَاةً لِمَنْ صَدَّقَ

عامل نجات و رستگارى براى تصديق كنندگان،

وَ ثِقَةً لِمَنْ تَوَكَّلَ

و آرامش دهنده تكيه كنندگان،

وَ رَاحَةً لِمَنْ فَوَّضَ

راحت و آسايش توكّل كنندگان،

شَرِيفُ الْفُرْسَانِ

و چابك سوارانند.

التَّصْدِيقُ مِنْهَاجُهُ

برنامه اين مسابقه، تصديق كردن به حق،

وَ الصَّالِحَاتُ مَنَارُهُ

راهنمايان آن، اعمال صالح،

وَ الْمَوْتُ غَايَتُهُ

پايان آن، مرگ،

وَ الدُّنْيَا مِضْمَارُهُ

ميدان مسابقه، دنيا،

وَ الْقِيَامَةُ حَلْبَتُهُ

مركز گرد آمدن مسابقه دهندگان، قيامت،

وَ الْجَنَّةُ سُبْقَتُهُ

و جايزه آن بهشت است.

و منها في ذكر النبي (صلى الله عليه وآله وسلم)

دعا براى پيامبر ص

حَتَّى أَوْرَى قَبَساً لِقَابِسٍ وَ أَنَارَ عَلَماً لِحَابِسٍ فَهُوَ أَمِينُكَ الْمَأْمُونُ وَ شَهِيدُكَ يَوْمَ الدِّينِ وَ بَعِيثُكَ نِعْمَةً وَ رَسُولُكَ بِالْحَقِّ رَحْمَةً

تا آن كه خداوند با دست پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شعله اى از نور براى طالبان آن بر افروخت، و بر سر راه گمشدگان چراغى پرفروغ قرار داد. خداوندا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم امين و مورد اطمينان و گواه روز قيامت است، نعمتى است كه بر انگيخته و رحمتى است كه به حق فرستاده اى.

اللَّهُمَّ اقْسِمْ لَهُ مَقْسَماً مِنْ عَدْلِكَ وَ اجْزِهِ مُضَعَّفَاتِ الْخَيْرِ مِنْ فَضْلِكَ

خداوندا بهره فراوانى از عدل خود به او اختصاص ده، و از احسان و كرم خود فراوان به او ببخش.

اللَّهُمَّ أَعْلِ عَلَى بِنَاءِ الْبَانِينَ بِنَاءَهُ

خدايا بناى دين او را از آنچه ديگران بر آورده اند، عالى تر قرار ده.

وَ أَكْرِمْ لَدَيْكَ نُزُلَهُ

او را بر سر خان كرمت گرامى تر دار،

وَ شَرِّفْ عِنْدَكَ مَنْزِلَهُ

و بر شرافت مقام او در نزد خود بيفزا،

وَ آتِهِ الْوَسِيلَةَ

و وسيله تقرّب خويش را به او عنايت فرما،

وَ أَعْطِهِ السَّنَاءَ وَ الْفَضِيلَةَ

و بلندى مقام و فضيلت او را بى مانند گردان،

و منها في خطاب أصحابه

از اين خطبه است خطاب به اصحاب

وَ تُوصَلُ بِهَا جِيرَانُكُمْ

و به همسايگان شما محبّت مى كنند،

وَ لَا يَدَ لَكُمْ عِنْدَهُ

و بر آنها حقّى نداريد

وَ لَا لَكُمْ عَلَيْهِ إِمْرَةٌ

و نه شما بر آنها حكومتى داريد.

وَ احْشُرْنَا فِي زُمْرَتِهِ غَيْرَ خَزَايَا وَ لَا نَادِمِينَ وَ لَا نَاكِبِينَ وَ لَا نَاكِثِينَ وَ لَا ضَالِّينَ وَ لَا مُضِلِّينَ وَ لَا مَفْتُونِينَ

و ما را از ياران او محشور فرما، چنانكه نه زيانكار باشيم و نه پشيمان، نه دور از راه حق باشيم و نه شكننده پيمان، نه گمراه باشيم و نه گمراه كننده بندگان، نه فريب هواى نفس خوريم و نه وسوسه شيطان.

قال الشريف و قد مضى هذا الكلام فيما تقدم إلا أننا كررناه هاهنا لما في الروايتين من الاختلاف

اين خطبه پيش از اين ذكر شد و ما به جهت اختلاف در دو روايت، آن را دوباره در اين قسمت آورديم.

وَ قَدْ بَلَغْتُمْ مِنْ كَرَامَةِ اللَّهِ تَعَالَى لَكُمْ مَنْزِلَةً تُكْرَمُ بِهَا إِمَاؤُكُمْ

مردم از سر نعمت بعثت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و لطف خداوند بزرگ به مقامى رسيده ايد كه حتّى كنيزان شما را گرامى مى دارند،

وَ يُعَظِّمُكُمْ مَنْ لَا فَضْلَ لَكُمْ عَلَيْهِ

كسانى براى شما احترام قائلند كه شما از آنها برترى نداشته

وَ يَهَابُكُمْ مَنْ لَا يَخَافُ لَكُمْ سَطْوَةً

كسانى از شما مى ترسند كه نه ترس از حكومت شما دارند

وَ قَدْ تَرَوْنَ عُهُودَ اللَّهِ مَنْقُوضَةً فَلَا تَغْضَبُونَ

با آن همه بزرگوارى و كرامت، هم اكنون مى نگريد كه قوانين و پيمان هاى الهى شكسته شده امّا خشم نمى گيريد،

وَ أَنْتُمْ لِنَقْضِ ذِمَمِ آبَائِكُمْ تَأْنَفُونَ

در حالى كه اگر پيمان پدرانتان نقض مى شد ناراحت مى شديد،

وَ كَانَتْ أُمُورُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ تَرِدُ

شما مردمى بوديد كه دستورات الهى ابتدا به دست شما مى رسيد

وَ عَنْكُمْ تَصْدُرُ

و از شما به ديگران ابلاغ مى شد

وَ إِلَيْكُمْ تَرْجِعُ

و آثار آن باز به شما بر مى گشت.

فَمَكَّنْتُمُ الظَّلَمَةَ مِنْ مَنْزِلَتِكُمْ

اما امروز جايگاه خود را به ستمگران واگذارديد،

وَ أَلْقَيْتُمْ إِلَيْهِمْ أَزِمَّتَكُمْ

و زمام امور خود را به دست بيگانگان سپرديد،

وَ أَسْلَمْتُمْ أُمُورَ اللَّهِ فِي أَيْدِيهِمْ

و امور الهى را به آنان تسليم كرديد

يَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ

آنهايى كه به شبهات عمل مى كنند،

وَ يَسِيرُونَ فِي الشَّهَوَاتِ

و در شهوات غوطه ورند (بنى اميه)

وَ ايْمُ اللَّهِ لَوْ فَرَّقُوكُمْ تَحْتَ كُلِّ كَوْكَبٍ

به خدا سوگند اگر دشمنان، شما را در زير ستارگان آسمان بپراكنند،

لَجَمَعَكُمُ اللَّهُ لِشَرِّ يَوْمٍ لَهُمْ

باز خداوند شما را براى انتقام گرفتن از ستمگران گرد مى آورد.