موعظه مردم

حَمْلًا عَلَى الْمَنَاكِبِ وَ إِمْسَاكاً بِالْأَنَامِلِ

و بر دوش گرفته و با سر انگشت خويش نگاه مى داشتند

فَإِنَّ الدُّنْيَا لَمْ تُخْلَقْ لَكُمْ دَارَ مُقَامٍ

زيرا دنيا براى زندگى هميشگى شما آفريده نشده،

خطبه 132: موعظه مردم

و من خطبة له (عليه السلام) يعظ فيها و يزهد في الدنيا

از خطبه‏هاى آن حضرت است در پند و اندرز و انديشيدن از مرگ‏

حمد اللّه

ستايش خداوند

نَحْمَدُهُ عَلَى مَا أَخَذَ وَ أَعْطَى

خدا را ستايش مى كنيم بر آنچه گرفته، و آنچه بخشيده،

وَ عَلَى مَا أَبْلَى وَ ابْتَلَى

و بر نعمت هايى كه عطا كرده و آزمايش هايى كه انجام داد.

الْبَاطِنُ لِكُلِّ خَفِيَّةٍ

خداوندى كه بر هر چيز پنهانى آگاه

وَ الْحَاضِرُ لِكُلِّ سَرِيرَةٍ

و در باطن هر چيزى حضور دارد،

وَ نَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ غَيْرُهُ

و گواهى مى دهم كه خدا يكى است و جز او خدايى نيست

عظة الناس

موعظه مردم

الْعَالِمُ بِمَا تُكِنُّ الصُّدُورُ وَ مَا تَخُونُ الْعُيُونُ

به آنچه در سينه هاست آگاه و بر آنچه ديده ها دزدانه مى نگرد داناست،

وَ أَنَّ مُحَمَّداً نَجِيبُهُ وَ بَعِيثُهُ

و گواهى مى دهم كه حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم برگزيده و فرستاده اوست،

شَهَادَةً يُوَافِقُ فِيهَا السِّرُّ الْإِعْلَانَ وَ الْقَلْبُ اللِّسَانَ

آن گواهى كه با او درون و بيرون، قلب و زبان، هماهنگ باشد.

«و منها»: فَإِنَّهُ وَ اللَّهِ الْجِدُّ لَا اللَّعِبُ وَ الْحَقُّ لَا الْكَذِبُ

به خدا سوگند، اين كه مى گويم بازى نيست، جدّى و حقيقت است، دروغ نيست،

وَ مَا هُوَ إِلَّا الْمَوْتُ أَسْمَعَ دَاعِيهِ وَ أَعْجَلَ حَادِيهِ

و آن چيزى جز مرگ نيست، كه بانگ دعوت كننده اش رسا، و به سرعت همه را ميراند

فَلَا يَغُرَّنَّكَ سَوَادُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِكَ

پس انبوه زندگان، و طرفداران، تو را فريب ندهند،

وَ قَدْ رَأَيْتَ مَنْ كَانَ قَبْلَكَ مِمَّنْ جَمَعَ الْمَالَ وَ حَذِرَ الْإِقْلَالَ وَ أَمِنَ الْعَوَاقِبَ طُولَ أَمَلٍ وَ اسْتِبْعَادَ أَجَلٍ كَيْفَ نَزَلَ بِهِ الْمَوْتُ فَأَزْعَجَهُ عَنْ وَطَنِهِ

همانا گذشتگان را ديدى كه ثروت ها اندوختند و از فقر و بيچارگى وحشت داشتند و با آرزوهاى طولانى فكر مى كردند در امانند، و مرگ را دور مى پنداشتند، ديدى كه چگونه مرگ بر سرشان فرود آمد و آنان را از وطنشان بيرون راند

وَ أَخَذَهُ مِنْ مَأْمَنِهِ

و از خانه أمن كوچشان داد

مَحْمُولًا عَلَى أَعْوَادِ الْمَنَايَا يَتَعَاطَى بِهِ الرِّجَالُ الرِّجَالَ

كه بر چوبه تابوت نشستند، و مردم آن را دست به دست مى كردند

أَ مَا رَأَيْتُمُ الَّذِينَ يَأْمُلُونَ بَعِيداً

آيا نديديد آنان را كه آرزوهاى دور و دراز داشتند،

وَ يَبْنُونَ مَشِيداً

و كاخ هاى استوار مى ساختند،

وَ يَجْمَعُونَ كَثِيراً

و مال هاى فراوان مى اندوختند،

كَيْفَ أَصْبَحَتْ بُيُوتُهُمْ قُبُوراً

چگونه خانه هايشان گورستان شد

وَ مَا جَمَعُوا بُوراً

و اموال جمع آورى شده شان تباه و پراكنده

وَ صَارَتْ أَمْوَالُهُمْ لِلْوَارِثِينَ

و از آن وارثان گرديد

وَ أَزْوَاجُهُمْ لِقَوْمٍ آخَرِينَ

و زنان آنها با ديگران ازدواج كردند

لَا فِي حَسَنَةٍ يَزِيدُونَ

نه مى توانند چيزى به حسنات بيفزايند

وَ لَا مِنْ سَيِّئَةٍ يَسْتَعْتِبُونَ

و نه از گناه توبه كنند

فَمَنْ أَشْعَرَ التَّقْوَى قَلْبَهُ بَرَّزَ مَهَلُهُ

كسى كه جامه تقوا بر قلبش بپوشاند، كارهاى نيكوى او آشكار شود،

وَ فَازَ عَمَلُهُ

و در كارش پيروز گردد.

فَاهْتَبِلُوا هَبَلَهَا

پس در به دست آوردن بهره هاى تقوا فرصت غنيمت شماريد،

وَ اعْمَلُوا لِلْجَنَّةِ عَمَلَهَا

و براى رسيدن به بهشت جاويدان رفتارى متناسب با آن انجام دهيد،

بَلْ خُلِقَتْ لَكُمْ مَجَازاً لِتَزَوَّدُوا مِنْهَا الْأَعْمَالَ إِلَى دَارِ الْقَرَارِ

گذرگاهى است تا در آن زاد و توشه آخرت برداريد،

فَكُونُوا مِنْهَا عَلَى أَوْفَازٍ

پس با شتاب، آماده كوچ كردن باشيد

وَ قَرِّبُوا الظُّهُورَ لِلزِّيَالِ

و مركب هاى راهوار براى حركت مهيّا داريد.