در مورد حوادث آينده

وَ فَرَشَ الْأَرْضَ بِالرُّءُوسِ

زمين را با سرهاى بريده فرش مى كند،

قَدْ فَغَرَتْ فَاغِرَتُهُ

دهانش گشاده،

وَ ثَقُلَتْ فِي الْأَرْضِ وَطْأَتُهُ

گام هايش را سخت و سنگين بر زمين مى كوبد،

بَعِيدَ الْجَوْلَةِ عَظِيمَ الصَّوْلَةِ

تاخت و تاز او بى امان و پايدار و هجوم او سخت و دشوار است.

خطبه 138: در مورد حوادث آينده

و من خطبة له (عليه السلام) يومئ فيها إلى ذكر الملاحم

(در اين خطبه امام از تحوّلات آينده سخن مى گويد)

يَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى

او (حضرت مهدى «عج») خواسته ها را تابع هدايت وحى مى كند، هنگامى كه مردم هدايت را تابع هوس هاى خويش قرار مى دهند،

وَ يَعْطِفُ الرَّأْيَ عَلَى الْقُرْآنِ إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْيِ

در حالى كه به نام تفسير نظريّه هاى گوناگون خود را بر قرآن تحميل مى كنند، او نظريّه ها و انديشه ها را تابع قرآن مى سازد.

«و منها»: حَتَّى تَقُومَ الْحَرْبُ بِكُمْ عَلَى سَاقٍ بَادِياً نَوَاجِذُهَا

(و از همين خطبه است) در آينده آتش جنگ ميان شما افروخته مى گردد، و چنگ و دندان نشان مى دهد،

مَمْلُوءَةً أَخْلَافُهَا

با پستان هايى پر شير،

حُلْواً رَضَاعُهَا عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا

كه مكيدن آن شيرين، امّا پايانى تلخ و زهر آگين دارد، به سوى شما مى آيد.

أَلَا وَ فِي غَدٍ وَ سَيَأْتِي غَدٌ بِمَا لَا تَعْرِفُونَ

آگاه باشيد فردايى كه شما را از آن هيچ شناختى نيست،

وَ تُلْقِي إِلَيْهِ سِلْماً مَقَالِيدَهَا

و كليدهايش را به او مى سپارد،

فَيُرِيكُمْ كَيْفَ عَدْلُ السِّيرَةِ

او روش عادلانه در حكومت حق را به شما مى نماياند،

فَعَطَفَ عَلَيْهَا عَطْفَ الضَّرُوسِ

و چونان شتر خشمگين به كوفه يورش مى آورد،

يَأْخُذُ الْوَالِي مِنْ غَيْرِهَا عُمَّالَهَا عَلَى مَسَاوِئِ أَعْمَالِهَا

زمامدارى حاكميّت پيدا مى كند كه غير از خاندان حكومت هاى امروزى است (حضرت مهدى «عجل اللّه تعالى فرجه الشريف») عمّال و كارگزاران حكومتها را بر اعمال بدشان كيفر خواهد داد،

وَ تُخْرِجُ لَهُ الْأَرْضُ أَفَالِيذَ كَبِدِهَا

زمين ميوه هاى دل خود (معادن طلا و نقره) را براى او بيرون مى ريزد،

وَ يُحْيِي مَيِّتَ الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ

و كتاب خدا و سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را كه تا آن روز متروك ماندند، زنده مى كند.

«منها»: كَأَنِّي بِهِ قَدْ نَعَقَ بِالشَّامِ وَ فَحَصَ بِرَايَاتِهِ فِي ضَوَاحِي كُوفَانَ

(و از همين خطبه است) گويى او را مى بينم كه از شام فرياد بر مى آورد، و با پرچم هايش پيرامون كوفه را پر مى كند،

وَ اللَّهِ لَيُشَرِّدَنَّكُمْ فِي أَطْرَافِ الْأَرْضِ حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْكُمْ إِلَّا قَلِيلٌ كَالْكُحْلِ فِي الْعَيْنِ

به خدا سوگند، شما را در اطراف زمين مى پراكند، آنگونه كه اندكى از شما باقى خواهد ماند چونان باقى مانده سرمه در اطراف چشم.

فَلَا تَزَالُونَ كَذَلِكَ حَتَّى تَئُوبَ إِلَى الْعَرَبِ عَوَازِبُ أَحْلَامِهَا

و اين وضع خونبار تداوم يابد تا آن كه عقل از دست رفته عرب باز آيد،

فَالْزَمُوا السُّنَنَ الْقَائِمَةَ وَ الْآثَارَ الْبَيِّنَةَ وَ الْعَهْدَ الْقَرِيبَ الَّذِي عَلَيْهِ بَاقِي النُّبُوَّةِ

پس بايد بر سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم باقى مانيد كه برپاست، و بر اثار رسالت تكيه نماييد، كه آشكار است، به عهد نزديكى كه بسته ايد وفادار مانيد كه يادگار پيامبر بر آن تكيه دارد،

وَ اعْلَمُوا أَنَّ الشَّيْطَانَ إِنَّمَا يُسَنِّي لَكُمْ طُرُقَهُ لِتَتَّبِعُوا عَقِبَهُ

و بدانيد اين شيطان است كه راه هايش را هموار مى نمايد تا قدم بر جاى قدم هايش نهيد و راهش را پى گيريد.