مبعث سولان و فضائل اهل بيت ع

خطبه 144: مبعث سولان و فضائل اهل بيت ع

و من خطبة له (عليه السلام)

از خطبه هاي اميرالمومنين ع

مبعث الرسل

بعثت انبياء

بَعَثَ اللَّهُ رُسُلَهُ بِمَا خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ

خداوند پيامبران را بر انگيخت و وحى را به آنان اختصاص داد،

وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلَى خَلْقِهِ

و پيامبران را حجّت خود بر بندگان قرار داد،

لِئَلَّا تَجِبَ الْحُجَّةُ لَهُمْ بِتَرْكِ الْإِعْذَارِ إِلَيْهِمْ

تا استدلالى يا جاى عذرى براى كسى باقى نماند،

فَدَعَاهُمْ بِلِسَانِ الصِّدْقِ إِلَى سَبِيلِ الْحَقِّ

پس پيامبران انسان ها را، با زبان راستگويى به راه حق فراخواندند.

أَلَا إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَدْ كَشَفَ الْخَلْقَ كَشْفَةً

آگاه باشيد كه خداوند از درون بندگان پرده بر مى گيرد،

لَا أَنَّهُ جَهِلَ مَا أَخْفَوْهُ مِنْ مَصُونِ أَسْرَارِهِمْ

نه آن كه بر اسرار پوشيده آنان آگاه نيست،

وَ مَكْنُونِ ضَمَائِرِهِمْ

و بر آنچه در سينه ها نهفته دارند بى خبر است،

فَيَكُونَ الثَّوَابُ جَزَاءً

و پاداش برابر نيكوكارى

وَ الْعِقَابُ بَوَاءً

و كيفر مكافات در خور بدى ها باشد.

فضل أهل البيت

ويژگى هاى اهل بيت ع

وَ لَكِنْ لِيَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا

بلكه خواست آنان را آزمايش كند، تا كدام يك، اعمال نيكو انجام مى دهد،

أَيْنَ الَّذِينَ زَعَمُوا أَنَّهُمُ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ دُونَنَا

كجا هستند كسانى كه پنداشتند دانايان علم قرآن آنان مى باشند نه ما

كَذِباً وَ بَغْياً عَلَيْنَا

كه اين ادّعا را بر أساس دروغ و ستمكارى بر ضدّ ما روا داشتند،

أَنْ رَفَعَنَا اللَّهُ وَ وَضَعَهُمْ

خدا ما اهل بيت پيامبر عليهم السّلام را بالا آورد و آنان را پست و خوار كرد،

وَ أَعْطَانَا وَ حَرَمَهُمْ

به ما عطا فرمود و آنها را محروم ساخت،

وَ أَدْخَلَنَا وَ أَخْرَجَهُمْ

ما را در حريم نعمت هاى خويش داخل و آنان را خارج كرد،

بِنَا يُسْتَعْطَى الْهُدَى

كه راه هدايت را با راهنمايى ما مى پويند،

وَ يُسْتَجْلَى الْعَمَى

و روشنى دل هاى كور را از ما مى جويند.

إِنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ قُرَيْشٍ غُرِسُوا فِي هَذَا الْبَطْنِ مِنْ هَاشِمٍ

همانا امامان (دوازده گانه) همه از قريش بوده كه درخت آن را در خاندان بنى هاشم كاشته اند،

لَا تَصْلُحُ عَلَى سِوَاهُمْ

مقام ولايت و امامت در خور ديگران نيست،

وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ مِنْ غَيْرِهِمْ

و ديگر مدعيّان زمامدارى، شايستگى آن را ندارند.

أهل الضلال

اهل گمراهي

«منها»: آثَرُوا عَاجِلًا وَ أَخَّرُوا آجِلًا

گمراهان، دنياى زودگذر را برگزيدند، و آخرت جاويدان را رها كردند.

وَ تَرَكُوا صَافِياً

چشمه زلال را گذاشتند

وَ شَرِبُوا آجِناً

و از آب تيره و ناگوار نوشيدند،

كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى فَاسِقِهِمْ وَ قَدْ صَحِبَ الْمُنْكَرَ فَأَلِفَهُ

گويا فاسق آنها را مى نگرم كه با منكر و زشتى ها يار است (عبد الملك مروان) و با آن انس گرفته

وَ بَسِئَ بِهِ وَ وَافَقَهُ

و همنشين مى گردد

حَتَّى شَابَتْ عَلَيْهِ مَفَارِقُهُ

تا آن كه موى سرش در گناهان سفيد گشته

وَ صُبِغَتْ بِهِ خَلَائِقُهُ

و خلق و خوى او رنگ گناه و منكر گيرد،

ثُمَّ أَقْبَلَ مُزْبِداً كَالتَّيَّارِ لَا يُبَالِي مَا غَرَّقَ

در چنين حالى، كف بر لب به مردم يورش آورد، چونان موج خروشانى كه از غرق كردن هر چيزى بى پروا باشد،

أَوْ كَوَقْعِ النَّارِ فِي الْهَشِيمِ

يا شعله اى كه تر و خشك را بسوزاند

لَا يَحْفِلُ مَا حَرَّقَ

و همه چيز را خاكستر گرداند.

أَيْنَ الْعُقُولُ الْمُسْتَصْبِحَةُ بِمَصَابِيحِ الْهُدَى

كجايند عقل هاى روشنى خواه از چراغ هدايت

وَ الْأَبْصَارُ اللَّامِحَةُ إِلَى مَنَارِ التَّقْوَى

و كجايند چشم هاى دوخته شده بر نشانه هاى پرهيزكارى

أَيْنَ الْقُلُوبُ الَّتِي وُهِبَتْ لِلَّهِ

كجايند دل هاى به خدا پيش كش شده

وَ عُوقِدَتْ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ

و در اطاعت خدا پيمان بسته

ازْدَحَمُوا عَلَى الْحُطَامِ

افسوس كه دنياپرستان بر متاع پست دنيا هجوم آوردند،

وَ تَشَاحُّوا عَلَى الْحَرَامِ

و براى به دست آوردن حرام يورش آورده يكديگر را پس زدند،

وَ رُفِعَ لَهُمْ عَلَمُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ

نشانه بهشت و جهنّم براى آنان بر افراشته،

فَصَرَفُوا عَنِ الْجَنَّةِ وُجُوهَهُمْ

اما از بهشت روى گردان

وَ أَقْبَلُوا إِلَى النَّارِ بِأَعْمَالِهِمْ

و با كردار زشت خود به طرف آتش روى آوردند،

وَ دَعَاهُمْ رَبُّهُمْ فَنَفَرُوا وَ وَلَّوْا

پروردگارشان آنان را فراخواند امّا پشت كرده، فرار كردند،

وَ دَعَاهُمُ الشَّيْطَانُ فَاسْتَجَابُوا وَ أَقْبَلُوا

و شيطان آنان را دعوت كرد، پذيرفته به سوى او شتابان حركت كردند.