توصيه به تقوا

لَا يَدْرُونَ مَتَى يُؤْمَرُونَ بِالسَّيْرِ

و نمى دانند در چه زمانى آنان را فرمان حركت مى دهند.

وَ تَبْقَى عَلَيْهِ تَبِعَتُهُ وَ حِسَابُهُ

و تنها كيفر حسابرسى آن بر عهده انسان باقى خواهد ماند.

عِبَادَ اللَّهِ

بندگان خدا

قَدْ دُلِلْتُمْ عَلَى الزَّادِ

كه شما را به زاد و توشه راهنمايى كردند،

وَ أُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ

و به كوچ كردن از دنيا فرمان دادند،

وَ حُثِثْتُمْ عَلَى الْمَسِيرِ

و شما را براى پيمودن راه قيامت بر انگيختند.

فَإِنَّمَا أَنْتُمْ كَرَكْبٍ وُقُوفٍ

همانا شما چونان كاروانى هستيد كه در جايى به انتظار مانده

وَ أَحَبِّهَا إِلَيْكُمْ

و دوست داشتنى تر است.

فَشِقْوَةٌ لَازِمَةٌ أَوْ سَعَادَةٌ دَائِمَةٌ

پس يا شقاوت دامنگير يا رستگارى جاويدان در انتظار شماست،

لَا يَمْنَعُ أَهْلَهُ

كه از ساكنان خود دفاع نخواهد كرد،

وَ لَا يُحْرِزُ مَنْ لَجَأَ إِلَيْهِ

و كسى كه بدان پناه برد در امان نيست.

خطبه 157: توصيه به تقوا

و من خطبة له (عليه السلام) يحث الناس على التقوى

از خطبه‏هاى آن حضرت است در تشويق به پرهيزكارى‏

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ الْحَمْدَ مِفْتَاحاً لِذِكْرِهِ

ستايش خداوندى را سزاست كه حمد را كليد ياد خويش،

وَ سَبَباً لِلْمَزِيدِ مِنْ فَضْلِهِ

و سبب فزونى فضل و رحمت خود،

وَ دَلِيلًا عَلَى آلَائِهِ وَ عَظَمَتِهِ

و راهنماى نعمت ها و عظمتش قرار داده است.

عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ الدَّهْرَ يَجْرِي بِالْبَاقِينَ كَجَرْيِهِ بِالْمَاضِينَ

بندگان خدا روزگار بر آيندگان چنان مى گذرد كه بر گذشتگان گذشت،

لَا يَعُودُ مَا قَدْ وَلَّى مِنْهُ

آنچه گذشت باز نمى گردد،

وَ لَا يَبْقَى سَرْمَداً مَا فِيهِ

و آنچه هست جاويدان نخواهد ماند،

آخِرُ فَعَالِهِ كَأَوَّلِهِ

پايان كارش با آغاز آن يكى است،

مُتَشَابِهَةٌ أُمُورُهُ

ماجراها و رويدادهاى آن همانند يكديگرند،

مُتَظَاهِرَةٌ أَعْلَامُهُ

و نشانه هاى آن آشكار است.

فَكَأَنَّكُمْ بِالسَّاعَةِ تَحْدُوكُمْ حَدْوَ الزَّاجِرِ بِشَوْلِهِ

گويا پايان زندگى و قيامت، شما را فرا مى خواند، چونان خواندن ساربان، شتر بچه را.

فَمَنْ شَغَلَ نَفْسَهُ بِغَيْرِ نَفْسِهِ تَحَيَّرَ فِي الظُّلُمَاتِ

پس آن كس كه جز به حساب نفس خويش پردازد، خود را در تاريكى ها سرگردان،

وَ ارْتَبَكَ فِي الْهَلَكَاتِ

و در هلاكت افكنده است.

وَ مَدَّتْ بِهِ شَيَاطِينُهُ فِي طُغْيَانِهِ

شيطان ها مهارش را گرفته و به سركشى و طغيان مى كشانند،

وَ زَيَّنَتْ لَهُ سَيِّئَ أَعْمَالِهِ

و رفتار زشت او را در ديده اش زيبا مى نمايانند،

فَالْجَنَّةُ غَايَةُ السَّابِقِينَ

پس بدانيد كه بهشت پايان راه پيشتازان

وَ النَّارُ غَايَةُ الْمُفَرِّطِينَ

و آتش جهنّم، سرانجام كسانى است كه سستى مى ورزند.

وَ الْفُجُورَ دَارُ حِصْنٍ ذَلِيلٍ

اما هرزگى و گناه، خانه اى در حال فرو ريختن و خوار كننده است

اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ التَّقْوَى دَارُ حِصْنٍ عَزِيزٍ

اى بندگان خدا بدانيد كه تقوا، دژى محكم و شكست ناپذير است،

أَلَا وَ بِالتَّقْوَى تُقْطَعُ حُمَةُ الْخَطَايَا

آگاه باشيد با پرهيزكارى، ريشه هاى گناهان را مى توان بريد،

وَ بِالْيَقِينِ تُدْرَكُ الْغَايَةُ الْقُصْوَى

و با يقين مى توان به برترين جايگاه معنوى، دسترسى پيدا كرد.

عِبَادَ اللَّهِ اللَّهَ اللَّهَ فِي أَعَزِّ الْأَنْفُسِ عَلَيْكُمْ

اى بندگان خدا، خدا را، خدا را، در حق نفس خويش كه از همه چيز نزد شما گرامى تر

فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ أَوْضَحَ لَكُمْ سَبِيلَ الْحَقِّ وَ أَنَارَ طُرُقَهُ

پروا كنيد، همانا خدا، راه حق را براى شما آشكار كرده و جاده هاى آن را روشن نگاه داشت،

فَتَزَوَّدُوا فِي أَيَّامِ الْفَنَاءِ لِأَيَّامِ الْبَقَاءِ

پس در اين دنياى نابود شدنى براى زندگى جاويدان آخرت، توشه برگيريد،

أَلَا فَمَا يَصْنَعُ بِالدُّنْيَا مَنْ خُلِقَ لِلْآخِرَةِ

آگاه باشيد با دنيا چه مى كند كسى كه براى آخرت آفريده شده است

وَ مَا يَصْنَعُ بِالْمَالِ مَنْ عَمَّا قَلِيلٍ يُسْلَبُهُ

و با اموال دنيا چه كار دارد آن كس كه به زودى همه اموال او را مرگ مى ربايد

إِنَّهُ لَيْسَ لِمَا وَعَدَ اللَّهُ مِنَ الْخَيْرِ مَتْرَكٌ

خيرى را كه خدا وعده داد رها كردنى نمى باشد،

وَ لَا فِيمَا نَهَى عَنْهُ مِنَ الشَّرِّ مَرْغَبٌ

و شرّى را كه از آن نهى فرمود دوست داشتنى نيست

عِبَادَ اللَّهِ احْذَرُوا يَوْماً تُفْحَصُ فِيهِ الْأَعْمَالُ

بندگان خدا از روزى بترسيد كه اعمال و رفتار انسان وارسى مى شود،

وَ يَكْثُرُ فِيهِ الزِّلْزَالُ

روزى كه پر از تشويش و اضطراب است

وَ تَشِيبُ فِيهِ الْأَطْفَالُ

و كودكان در آن روز پير مى گردند

اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ عَلَيْكُمْ رَصَداً مِنْ أَنْفُسِكُمْ

اى بندگان خدا بدانيد كه از شما نگاهبانانى بر شما گماشته اند،

وَ عُيُوناً مِنْ جَوَارِحِكُمْ

و ديدبان هايى از پيكرتان برگزيده

وَ حُفَّاظَ صِدْقٍ يَحْفَظُونَ أَعْمَالَكُمْ

و حافظان راستگويى كه اعمال شما را حفظ مى كنند

وَ عَدَدَ أَنْفَاسِكُمْ

و شماره نفسهاى شما را مى شمارند،

لَا تَسْتُرُكُمْ مِنْهُمْ ظُلْمَةُ لَيْلٍ دَاجٍ

نه تاريكى شب شما را از آنان مى پوشاند،

وَ لَا يُكِنُّكُمْ مِنْهُمْ بَابٌ ذُو رِتَاجٍ

و نه درى محكم شما را از آنها پنهان مى سازد.

وَ إِنَّ غَداً مِنَ الْيَوْمِ قَرِيبٌ

فردا به امروز نزديك است،

يَذْهَبُ الْيَوْمُ بِمَا فِيهِ

و امروز با آنچه در آن است مى گذرد،

وَ يَجِيءُ الْغَدُ لَاحِقاً بِهِ

و فردا مى آيد و بدان مى رسد،

فَكَأَنَّ كُلَّ امْرِئٍ مِنْكُمْ قَدْ بَلَغَ مِنَ الْأَرْضِ مَنْزِلَ وَحْدَتِهِ

گويى هر يك از شما در دل زمين به خانه مخصوص خود رسيده

وَ مَخَطَّ حُفْرَتِهِ

و در گودالى كه كنده اند آرميده ايد،

فَيَا لَهُ مِنْ بَيْتِ وَحْدَةٍ

وه كه چه خانه تنهايى

وَ مَنْزِلِ وَحْشَةٍ وَ مُفْرَدِ غُرْبَةٍ

و چه منزل وحشتناكى و چه سيه چال غربتى

وَ كَأَنَّ الصَّيْحَةَ قَدْ أَتَتْكُمْ

گويى هم اكنون بر صور اسرافيل دميدند،

وَ السَّاعَةَ قَدْ غَشِيَتْكُمْ

و قيامت فرارسيده،

وَ بَرَزْتُمْ لِفَصْلِ الْقَضَاءِ

و براى قضاوت و حسابرسى قيامت بيرون شده ايد،

قَدْ زَاحَتْ عَنْكُمُ الْأَبَاطِيلُ

پندارهاى باطل دور گرديده،

وَ اضْمَحَلَّتْ عَنْكُمُ الْعِلَلُ

بهانه ها از ميان برخاسته،

وَ اسْتَحَقَّتْ بِكُمُ الْحَقَائِقُ

و حقيقت ها براى شما آشكار شده

وَ صَدَرَتْ بِكُمُ الْأُمُورُ مَصَادِرَهَا

و شما را به آنجا كه لازم بود كشانده اند،

فَاتَّعِظُوا بِالْعِبَرِ وَ اعْتَبِرُوا بِالْغِيَرِ

پس از عبرت ها پند گيريد، و از دگرگونى روزگار عبرت پذيريد،

وَ انْتَفِعُوا بِالنُّذُرِ

و از هشدار دهندگان بهرمند گرديد.