علل شكست كوفيان

أَعَالِيلُ بِأَضَالِيلَ

بهانه هاى نابخردانه مى آوريد،

وَ سَأَلْتُمُونِي التَّطْوِيلَ

چون بدهكاران خواهان مهلت، از من مهلت مى طلبيد

دِفَاعَ ذِي الدَّيْنِ الْمَطُولِ

و براى مبارزه سستى مى كنيد.

لَا يَمْنَعُ الضَّيْمَ الذَّلِيلُ

بدانيد كه افراد ضعيف و ناتوان هرگز نمى توانند ظلم و ستم را دور كنند،

خطبه 29 : علل شكست كوفيان

و من خطبة له (عليه السلام) بعد غارة الضحاك بن قيس صاحب معاوية على الحاجّ بعد قصة الحكمين و فيها يستنهض أصحابه لما حدث في الأطراف

(پس از آن كه ضحّاك بن قيس از طرف معاويه در سال 38 هجرى به كاروان حجّاج بيت اللّه، حمله كرد و اموال آنان را به غارت برد، فرمود)

أَيُّهَا النَّاسُ الْمُجْتَمِعَةُ أَبْدَانُهُمْ الْمُخْتَلِفَةُ أَهْوَاؤُهُمْ

اى مردم كوفه بدن هاى شما در كنار هم، امّا افكار و خواسته هاى شما پراكنده است،

كَلَامُكُمْ يُوهِي الصُّمَّ الصِّلَابَ

سخنان ادّعايى شما، سنگ هاى سخت را مى شكند،

وَ فِعْلُكُمْ يُطْمِعُ فِيكُمُ الْأَعْدَاءَ

ولى رفتار سست شما دشمنان را اميدوار مى سازد،

مَا عَزَّتْ دَعْوَةُ مَنْ دَعَاكُمْ

آن كس كه از شما يارى خواهد، ذليل و خوار است،

وَ لَا اسْتَرَاحَ قَلْبُ مَنْ قَاسَاكُمْ

و قلب رها كننده شما آسايش ندارد.

تَقُولُونَ فِي الْمَجَالِسِ كَيْتَ وَ كَيْتَ

در خانه هايتان كه نشسته ايد، ادّعاها و شعارهاى تند سر مى دهيد،

فَإِذَا جَاءَ الْقِتَالُ قُلْتُمْ حِيدِي حَيَادِ

امّا در روز نبرد، مى گوييد اى جنگ، از ما دور شو، و فرار مى كنيد.

وَ لَا يُدْرَكُ الْحَقُّ إِلَّا بِالْجِدِّ

و حق جز با تلاش و كوشش به دست نمى آيد،

أَيَّ دَارٍ بَعْدَ دَارِكُمْ تَمْنَعُونَ

شما كه از خانه خود دفاع نمى كنيد چگونه از خانه ديگران دفاع مى نماييد

وَ مَعَ أَيِّ إِمَامٍ بَعْدِي تُقَاتِلُونَ

و با كدام امام پس از من به مبارزه خواهيد رفت.

الْمَغْرُورُ وَ اللَّهِ مَنْ غَرَرْتُمُوهُ

به خدا سوگند فريب خورده، آن كس كه به گفتار شما مغرور شود،

وَ مَنْ فَازَ بِكُمْ فَقَدْ فَازَ وَ اللَّهِ بِالسَّهْمِ الْأَخْيَبِ

كسى كه به اميد شما به سوى پيروزى رود، با كندترين پيكان به ميدان آمده است،

وَ مَنْ رَمَى بِكُمْ فَقَدْ رَمَى بِأَفْوَقَ نَاصِلٍ

و كسى كه بخواهد دشمن را به وسيله شما هدف قرار دهد، با تيرى شكسته، تيراندازى كرده است.

أَصْبَحْتُ وَ اللَّهِ لَا أُصَدِّقُ قَوْلَكُمْ

به خدا سوگند صبح كردم در حالى كه گفتار شما را باور ندارم،

وَ لَا أَطْمَعُ فِي نَصْرِكُمْ

و به يارى شما اميدوار نيستم،

وَ لَا أُوعِدُ الْعَدُوَّ بِكُمْ

و دشمنان را به وسيله شما تهديد نمى كنم.

مَا بَالُكُمْ

راستى شما را چه مى شود

مَا دَوَاؤُكُمْ مَا طِبُّكُمْ

دارويتان چيست و روش درمانتان كدام است

الْقَوْمُ رِجَالٌ أَمْثَالُكُمْ

مردم شام نيز همانند شمايند

أَ قَوْلًا بِغَيْرِ عِلْمٍ

آيا سزاوار است شعار دهيد و عمل نكنيد

وَ غَفْلةً مِنْ غَيْرِ وَرَعٍ

و فراموش كارى بدون پرهيزكارى داشته،

وَ طَمَعاً فِي غَيْرِ حَقٍّ

به غير خدا اميدوار باشيد