قرآن عثمان طه

سوره الفاتحة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ

1

بنام خداوند بخشاينده مهربان


الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ

2

سپاس خداى را پروردگار جهانيان


الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ

3

بخشاينده مهربان


مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ

4

كه فرمانرواى روز رستاخيز است


إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ

5

خدايا تو را پرستش كنيم و از تو يارى خواهيم


اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ

6

ما را به راه راست هدايت فرما


صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لَا الضَّالِّينَ

7

راه آنان كه برايشان روزى فرستادى نه راه غضب‌شدگان و نه راه گمگشتگان


سوره البقرة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الم

1

بنام خداوند بخشاينده مهربان‌؛ الم


ذٰلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُديً لِلْمُتَّقِينَ

2

اين نامه كه ترديدى در آن نيست راهنماى پرهيزكاران است


الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ

3

كه به ناديده ايمان آوردند و برپاى دارند نماز را و از آنچه بدانان داده‌ايم ببخشند


وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ

4

و آن كسانى كه ايمان آوردند بدانچه بر تو و پيش از تو نازل شده است و به آخرت يقين دارند


أُولئِكَ عَليٰ هُديً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

5

آنانند بر هدايتى از پروردگار خويش و آنانند رستگاران


إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ

6

همانا گروه كفار يكسان است بر ايشان بترسانيشان يا نترسانيشان ايمان نياورند


خَتَمَ اللَّهُ عَليٰ قُلُوبِهِمْ وَ عَليٰ سَمْعِهِمْ وَ عَليٰ أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ

7

مهر نهاد خدا بر دلهاشان و بر گوش ايشان و بر ديدگان ايشان است پرده‌اى و براى ايشان است شكنجه بزرگ


وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ

8

و از مردمند گروهى كه گويند ايمان آورديم به خدا و به روز بازپسين حالى كه نيستند مؤمنان


يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ

9

نيرنگ با خدا و مؤمنان مى‌بازند حالى كه فريب نمى‌دهند جز خويشتن را و درنمى‌يابند


فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ

10

در دلهاى آنان است مرضى و خدا بيفزودشان مرضى و ايشان را است عذابى دردناك بدانچه بودند دروغ مى‌گفتند


وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ

11

و اگر گفته شود بديشان فساد نكنيد در زمين گويند نيستيم ما جز اصلاح كنندگان


أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لٰكِنْ لا يَشْعُرُونَ

12

همانا آنانند مفسدان و ليكن درنمى‌يابند


وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لٰكِنْ لا يَعْلَمُونَ

13

و هر گاه گفته شود بديشان ايمان آريد چنان كه ايمان آوردند مردم گويند آيا ايمان آريم چنان كه ايمان آوردند بى‌خردان همانا ايشانند بى‌خردان و ليكن نمى‌دانند


وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِليٰ شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِءُونَ

14

و هر گاه ملاقات كنند مؤمنان را گويند ايمان آورديم و چون خلوت كنند با شياطين خود گويند همانا ما با شمائيم نيستيم ما جز مسخره‌كنندگان


اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ

15

خدا مسخره كند بديشان و مهلتشان دهد در سركشى خود فرو روند


أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُديٰ فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ

16

آنانند كه خريدند گمراهى را به هدايت پس نه سودمند شد سوداگريشان و نبودند راه‌يافتگان


مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ

17

مثل ايشان مثل آن است كه افروخت آتشى تا گاهى كه روشن كرد پيرامونش را ببرد خدا نور ايشان را و بگذاردشان در تاريكيهايى كه نمى‌بينند


صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ

18

كرانند گنگانند كورانند پس باز نمى‌گردند


أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّماءِ فِيهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَ اللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكافِرِينَ

19

يا مانند بارانى از آسمان كه در آن است تاريكيهايى و رعد و برقى مى‌نهند انگشتان خويش را در گوشهاشان از صاعقه‌ها از ترس مرگ و خداوند فراگيرنده است به كافران


يَكادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصارَهُمْ كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قامُوا وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

20

نزديك است برق بربايد ديدگان ايشان را هر گاه روشنائيشان دهد روان شوند در آن و گاهى كه تاريكى افكند بر ايشان بايستند و اگر مى‌خواست خدا مى‌برد گوش و ديدگان ايشان را همانا خداوند است بر همه چيز توانا


يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ

21

اى مردم پرستش كنيد پروردگار خويش را آنكه بيافريد شما و پيشينيان را شايد كه شما پرهيزكارى كنيد


الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ

22

آنكه گردانيد براى شما زمين را فرش و بسترى و آسمان را سازمانى و پوششى و فرو ريخت از آسمان آبى پس برون آورد بدان از ميوه‌ها روزيى براى شما پس قرار ندهيد براى خدا همتايانى و خود مى‌دانيد


وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَليٰ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

23

و اگر در شكى هستيد بدانچه فرستاديم بر بنده خود پس بياريد سوره‌اى همانند آن و بخوانيد گواهان خويش را جز خدا اگر هستيد راستگويان


فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرِينَ

24

پس اگر نكرديد و هرگز نمى‌كنيد پس بپرهيزيد آتشى را كه سوختش مردم است و سنگ آماده شده است براى كافران


وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ كُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هٰذَا الَّذِي رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فِيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فِيها خالِدُونَ

25

و مژده ده آنان را كه ايمان آوردند و كردار شايسته كردند كه ايشان را است باغهايى كه روان است از زير آنها نهرها هر گاه روزيمند شوند از آن ميوه‌اى گويند اين است همان كه روزيمند بوديم از پيش و آورده‌شدندش همانند و ايشان را است در آن زنانى پاك‌شده و ايشانند در آن جاودانان


إِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهٰذا مَثَلاً يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ

26

همانا پروا ندارد خدا كه مثلى زند پشه‌اى تا برتر از آن پس آنان كه ايمان آوردند دانند آن را حق از نزد پروردگار خود و آنان كه كفر ورزيدند گويند آيا خدا را غرض چه باشد از اين مثل كه گروهى را بدان گمراه و گروهى را بدان هدايت كند حالى كه گمراه نمى‌كند بدان مگر فاسقان را


الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ

27

آنان كه بشكنند پيمان خدا را پس از بستنش و ببرند آنچه را كه خدا دستور پيوندش داده و فساد كنند در زمين همانا آنانند زيانكاران


كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ كُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْياكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

28

چگونه كافر شويد به خدا با آنكه مردگانى بوديد كه زنده كرد شما را پس مى‌ميراند و سپس زنده كند شما را پس بسوى او بازگردانيده شويد


هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ اسْتَويٰ إِلَي السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

29

اوست آن كه آفريد براى شما هر چه در زمين است و سپس پرداخت به آسمان و آن را هفت آسمان ساخت و اوست به هر چيز دانا


وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قالَ إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ

30

و هنگامى كه گفت پروردگار تو به فرشتگان كه خواهم قرار داد در زمين جانشينى گفتند آيا قرار دهى در زمين آن را كه فساد جويد در آن و خون ريزد حالى كه ما ستايش و سپاس تو گوئيم و تو را تقديس كنيم گفت من مى‌دانم آنچه را كه نمى‌دانيد


وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَي الْمَلائِكَةِ فَقالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْماءِ هٰؤُلاءِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

31

و آموخت به آدم نامها را همگى سپس عرضشان كرد بر ملائكه و گفت خبر دهيد مرا از نامهاى اينان اگر هستيد راستگويان


قالُوا سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا إِلَّا ما عَلَّمْتَنا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ

32

گفتند منزهى تو نيست ما را دانشى جز آنچه تو آموختى همانا تويى دانشمند حكيم


قالَ يا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِمْ قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ

33

گفت اى آدم آگهيشان ده به نامهاى آنان و گاهى كه آگهيشان داد به نامهاى آنان گفت آيا نگفتم شما را كه من مى‌دانم غيب آسمانها و زمين را و مى‌دانم آنچه را كه فاش و پنهان سازيد


وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبيٰ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ

34

و هنگامى كه گفتيم به فرشتگان سجده كنيد به آدم پس سجده كردند همه جز ابليس كه سر پيچيد و بزرگى طلبيد و بود از گروه كافران


وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ

35

و به آدم گفتيم كه با همسر خويش در بهشت بيارام و بخوريد از آن گوارا آنچه خواهيد و نزديك نشويد بدين درخت كه مى‌شويد از ستمگران


فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطانُ عَنْها فَأَخْرَجَهُما مِمَّا كانا فِيهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِليٰ حِينٍ

36

پس بلغزانيدشان شيطان و برون راندشان از آنچه بودند در آن و گفتيم فرود شويد گروهى از شما دشمن گروهى و شما را است در زمين آرامشگاه و بهره‌اى تا زمانى


فَتَلَقَّي آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

37

پس دريافت آدم از پروردگار خود سخنانى كه توبه‌اش پذيرفت و همانا اوست بسى توبه‌پذيرنده مهربان


قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمِيعاً فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُديً فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

38

گفتيم فرود شويد از آن همگى هر گاه شما را راهنمايى از جانب من آيد پس آنان كه پيروى كنند راهنمايى مرا نه برايشان است ترسى و نه اندوهگين شوند


وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ

39

و آنان كه كفر ورزيدند و تكذيب آيتهاى ما كردند ايشانند ياران آتش در آنند جاودانان


يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَ إِيَّايَ فَارْهَبُونِ

40

اى بنى اسرائيل ياد آوريد نعمتى را كه به شما ارزانى فرمودم و وفا كنيد به عهد من وفا كنم به عهد شما و مرا پس بترسيد


وَ آمِنُوا بِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ وَ لا تَكُونُوا أَوَّلَ كافِرٍ بِهِ وَ لا تَشْتَرُوا بِآياتِي ثَمَناً قَلِيلاً وَ إِيَّايَ فَاتَّقُونِ

41

و ايمان آريد بدانچه فرستادم كه مصدق آنچه با شما است و نباشيد نخستين كس كه بدان كفر ورزد و نفروشيد آيتهاى مرا به بهايى كم و از من پس بترسيد


وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ

42

و نپوشانيد حق را به باطل و كتمان نكنيد حق را و شما مى‌دانيد


وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ ارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ

43

و بپاى داريد نماز را و بدهيد زكاة را و ركوع گزاريد (نماز گزاريد) با ركوع‌گزاران


أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

44

آيا مردم را به نيكى خوانيد و خود را فراموش كنيد حالى كه مى‌خوانيد كتاب را آيا بخرد نمى‌يابيد


وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَي الْخاشِعِينَ

45

و كمك جوييد از صبر و نماز و همانا گران است آن جز بر فروتنان


الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ

46

آنان كه ملاقات پروردگار خويش را گمان دارند و آن كه ايشانند بسوى او بازگشت كنندگان


يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَي الْعالَمِينَ

47

اى بنى اسرائيل ياد آريد نعمتم را كه به شما ارزانى داشتم و آنكه برترى دادم شما را بر جهانيان


وَ اتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَ لا يُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا يُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ

48

و بترسيد از روزى كه انجام ندهد كسى براى كسى چيزى را و نه از كسى شفاعتى پذيرفته شود و نه بدلى از او قبول گردد و نه ايشان يارى شوند


وَ إِذْ نَجَّيْناكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ وَ فِي ذٰلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ

49

و زمانى كه نجات داديم شما را از آل فرعون كه روا مى‌داشتند بر شما شكنجه زشت را مى‌كشتند به سختى پسران شما را و زنده مى‌گذاشتند زنان شما را و در آنتان بود آزمايشى از پروردگار شما بزرگ


وَ إِذْ فَرَقْنا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْناكُمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ

50

و هنگامى كه بشكافتيم براى شما دريا را پس نجات داديم شما را و غرق نموديم آل فرعون را حالى كه بوديد نگران


وَ إِذْ واعَدْنا مُوسيٰ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ

51

و هنگامى كه ميعاد نهاديم با موسى چهل شب سپس برگرفتيد گوساله را از آن پس و بوديد ستمگران


ثُمَّ عَفَوْنا عَنْكُمْ مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

52

پس بخشوديم بر شما پس از آن باشد كه شما شكر گزاريد


وَ إِذْ آتَيْنا مُوسَي الْكِتابَ وَ الْفُرْقانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ

53

و هنگامى كه داديم به موسى كتاب و فرقان را شايد رهبرى شويد


وَ إِذْ قالَ مُوسيٰ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِليٰ بارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذٰلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بارِئِكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

54

و هنگامى كه گفت موسى به قوم خود اى قوم من همانا ستم بر خود كرديد به گرفتن شما گوساله را پس بازگرديد به آفريدگار خود و بكشيد نفوس خويش را آن بهتر است از براى شما نزد پروردگارتان پس پذيرفت توبه شما را كه اوست توبه‌پذيرنده مهربان


وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسيٰ لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّي نَرَي اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ

55

و هنگامى كه گفتيد اى موسى ايمان نياريم به تو تا ببينيم خدا را آشكارا پس بگرفت شما را صاعقه حالى كه بوديد نگران


ثُمَّ بَعَثْناكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

56

سپس زنده كرديم شما را پس از مرگتان شايد كه شما شكر گزاريد


وَ ظَلَّلْنا عَلَيْكُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْويٰ كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ ما ظَلَمُونا وَ لٰكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ

57

و سايبان گردانيديم بر شما ابر را و فرود آورديم بر شما «من» و «سلوى» را بخوريد از پاكهاى آنچه روزيتان داديم و ستم نكردند ما را ليكن بودند نفوس خويش را ستم‌كنندگان


وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْها حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطاياكُمْ وَ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ

58

و هنگامى كه گفتيم درآئيد اين قريه را و بخوريد از آن هر جا خواهيد گوارا و درآئيد در را سجده‌كنان و بگوئيد كاهشى تا بيامرزيم از براى شما لغزشهاى شما را و بزودى بيش دهيم به نيكوكاران


فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنا عَلَي الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ

59

پس تبديل كردند ستمگران سخن را به غير از آنچه به ايشان گفته شد پس فرستاديم بر ستم‌پيشگان شكنجه‌اى را از آسمان بدانچه بودند نافرمانى‌كنندگان


وَ إِذِ اسْتَسْقيٰ مُوسيٰ لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ

60

و هنگامى كه آب خواست موسى براى قوم خود پس گفتيم بزن عصايت را به سنگ پس منفجر شد از آن دوازده چشمه كه بشناخت هر گروهى آبشخور خود را بخوريد و بنوشيد از روزى خدا و نكوشيد در زمين فسادكنندگان


وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسيٰ لَنْ نَصْبِرَ عَليٰ طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها قالَ أَ تَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنيٰ بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَكُمْ ما سَأَلْتُمْ وَ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ باءُو بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذٰلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ

61

و هنگامى كه گفتيد اى موسى هرگز شكيبا نشويم بر يك خوراك پس بخوان براى ما پروردگار خود را تا بيرون آرد براى ما از رستنيهاى زمين از سبزيش و خيارش و سيرش و عدسش و پيازش گفت آيا تبديل كنيد آن را كه پست‌تر است به بهتر به شهر درآئيد (فرود آئيد) كه شما را است آنچه را خواستيد و زده شد بر ايشان خوارى و بينوايى و بازگشتند به خشمى از خدا اين بدان شد كه بودند كفر مى‌ورزيدند به آيتهاى خدا و مى‌كشتند پيمبران را به ناحق اين بدان شد كه نافرمانى كردند و بودند تجاوزكنندگان


إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ النَّصاريٰ وَ الصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

62

همانا آنان كه ايمان آوردند و آنان كه جهود شدند و ترسايان و صائبان هر كس ايمان آرد به خدا و روز بازپسين و كردار نيك كند آنان را است پاداششان نزد پروردگارشان نه ترسى است بر ايشان و نه اندوهگين شوند


وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اذْكُرُوا ما فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ

63

و هنگامى كه گرفتيم پيمان شما را و برافراشتيم بر فراز شما طور را بگيريد آنچه را به شما داديم به نيرومندى و ياد آريد آنچه را در آن است شايد پرهيزكارى كنيد


ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ فَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرِينَ

64

سپس پشت كرديد پس از آن كه اگر نبود فضل خدا بر شما و رحمتش هرآينه مى‌شديد از زيانكاران


وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِينَ

65

و همانا دانستيد آنان را كه تجاوز كردند از شما در روز شنبه كه گفتيم ايشان را باشيد بوزينه‌هايى سرافكندگان


فَجَعَلْناها نَكالاً لِما بَيْنَ يَدَيْها وَ ما خَلْفَها وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ

66

پس قرارش داديم عبرتى براى پيش روى آن و پشت سر آن و اندرزى براى پرهيزكاران


وَ إِذْ قالَ مُوسيٰ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قالُوا أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً قالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجاهِلِينَ

67

و هنگامى كه گفت موسى به قوم خود كه خدا فرمانتان دهد كه بكشيد گاوى گفتند ما را به مسخره گيرى گفت پناه مى‌برم به خدا كه باشم از نادانان


قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنا ما هِيَ قالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا فارِضٌ وَ لا بِكْرٌ عَوانٌ بَيْنَ ذٰلِكَ فَافْعَلُوا ما تُؤْمَرُونَ

68

گفتند بخوان پروردگارت را بيان كند براى ما چيست آن گفت او گويد همانا آن گاوى است نه پير و نه جوان ميانه بين آن پس بكنيد آنچه را مأمور مى‌شويد


قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنا ما لَوْنُها قالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرِينَ

69

گفتند بخوان پروردگار خود را بيان كند براى ما چيست رنگش گفت او گويد همانا آن گاوى است به سختى زردفام كه رنگش سرور آورد براى بينندگان


قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّكَ يُبَيِّنْ لَنا ما هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشابَهَ عَلَيْنا وَ إِنَّا إِنْ شاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ

70

گفتند بخوان پروردگار خود را بيان كند براى ما چيست آن همانا گاو بر ما مشتبه شده است و همانا مائيم اگر خدا خواهد هدايت‌يافتگان


قالَ إِنَّهُ يَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَ لا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لا شِيَةَ فِيها قالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوها وَ ما كادُوا يَفْعَلُونَ

71

گفت او گويد همانا آن گاوى است نه رام تا زمين را شيار كند و نه كشت را آب دهد تندرست است نيست لكه‌اى در آن گفتند اكنون حق را آوردى پس سر بريدندش و نزديك نبودند آن را كنندگان


وَ إِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادَّارَأْتُمْ فِيها وَ اللَّهُ مُخْرِجٌ ما كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ

72

و هنگامى كه كشتيد تنى را پس بيزارى جستيد در آن و خداست بيرون‌آرنده آنچه بوديد نهان‌كنندگان


فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها كَذٰلِكَ يُحْيِ اللَّهُ الْمَوْتيٰ وَ يُرِيكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ

73

پس گفتيم بزنيدش با پاره‌اى از آن چنين زنده كند خدا مردگان را و بنماياند به شما آيتهاى خويش را شايد بخرد آئيد


ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

74

سپس سخت شد دلهاى شما پس از آن كه مانند سنگ است يا سنگين‌تر و همانا از سنگها است آنچه روان گردد از آن جويها و از آنها است آنچه بشكافد پس برون آيد از آن آب و از آنها است آنچه فرودآيد از ترس خدا و نيست خدا غافل از آنچه مى‌كنيد


أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَ قَدْ كانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ

75

آيا طمع داريد كه ايمان آرند به شما حالى كه بودند گروهى از ايشان مى‌شنيدند سخن خدا را پس دگرگونش مى‌كردند از پس آنكه مى‌يافتندش بخرد و ايشان مى‌دانستند


وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلا بَعْضُهُمْ إِليٰ بَعْضٍ قالُوا أَ تُحَدِّثُونَهُمْ بِما فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُمْ بِهِ عِنْدَ رَبِّكُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

76

و هر گاه ملاقات كنند مؤمنان را گويند ايمان آورديم و چون خلوت كند بعضى از ايشان با بعضى گويند آيا حديث كنيد ايشان را بدانچه بگشود است خدا بر شما تا بدان بستيزند با شما نزد پروردگارتان آيا بخرد نمى‌يابيد


أَ وَ لا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ

77

آيا نمى‌دانند كه خدا مى‌داند آنچه را نهان مى‌كنند و آنچه را آشكار مى‌كنند


وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لا يَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلَّا أَمانِيَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ

78

و از ايشانند گروهى امى و مادرزاد كه نمى‌دانند كتاب را جز آرزو و افسانه‌هايى و نيستند جز پندارندگان


فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هٰذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ

79

پس واى بر آنان كه مى‌نويسند كتاب را با دستهاى خود و سپس گويند كه آن از نزد خدا است تا بخرند بدان بهايى اندك را پس واى بر آنان از آنچه بنوشت دستهاى ايشان و واى بر آنان از آنچه فراهم مى‌كنند


وَ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّاماً مَعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْداً فَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَي اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ

80

گفتند هرگز نرسد ما را آتش جز روزكى چند بگو آيا برگرفتيد نزد خدا پيمانى كه هرگز نشكند خدا پيمان خود را يا گوئيد بر خدا آنچه را نمى‌دانيد


بَليٰ مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ

81

بلكه آن كس كه بدى را فراهم كرد و فراگرفتش گناه او آنانند ياران آتش ايشانند در آن جاودانان


وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ

82

و آنان كه ايمان آوردند و كردارهاى نيك كردند آنانند ياران بهشت ايشانند در آن جاودانان


وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ لا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ ذِي الْقُرْبيٰ وَ الْيَتاميٰ وَ الْمَساكِينِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلاً مِنْكُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ

83

و هنگامى كه گرفتيم پيمان بنى اسرائيل را كه پرستش نكنيد جز خدا را و به والدين نيكى را و به نزديكان و يتيمان و بينوايان و بگوئيد با مردم گفتارى نيك و برپا داريد نماز را و بدهيد زكات را سپس پشت كرديد جز كمى از شما حالى كه بوديد روى‌گردانان


وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ لا تَسْفِكُونَ دِماءَكُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ

84

و هنگامى كه گرفتيم پيمان شما را كه نريزيد خونهاى خود را و بيرون نرانيد همديگر را از ديار خويش پس اقرار كرديد حالى كه بوديد گواهان


ثُمَّ أَنْتُمْ هٰؤُلاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَ تُخْرِجُونَ فَرِيقاً مِنْكُمْ مِنْ دِيارِهِمْ تَظاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ إِنْ يَأْتُوكُمْ أُساريٰ تُفادُوهُمْ وَ هُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْراجُهُمْ أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذٰلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُرَدُّونَ إِليٰ أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

85

سپس اينك شمائيد كه مى‌كشيد همديگر را و بيرون مى‌رانيد گروهى را از شما از خانه‌هاى ايشان پشتيبانى جوييد بر ايشان به گناه و ستم و اگر بيايند شما را اسيران فديه از ايشان دهيد حالى كه حرام است بر شما برون راندن ايشان آيا ايمان آريد به بعض كتاب و كفر ورزيد به بعضى پس چيست كيفر آنكه اين كار را كند از شما جز خواريى در زندگانى دنيا و روز قيامت برگردانيده شوند بسوى اشد عذاب و نيست خدا غافل از آنچه مى‌كنيد


أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَياةَ الدُّنْيا بِالْآخِرَةِ فَلا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ

86

آنانند كه خريدند زندگانى دنيا را به آخرت پس سبك نشود از ايشان عذاب و نه يارى شوند


وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَي الْكِتابَ وَ قَفَّيْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَ آتَيْنا عِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَ فَكُلَّما جاءَكُمْ رَسُولٌ بِما لا تَهْوي أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَ فَرِيقاً تَقْتُلُونَ

87

همانا داديم به موسى كتاب را و در پى آورديم پس از وى پيمبران را و داديم عيسى بن مريم را بينات و مؤيدش داشتيم به روح القدس آيا هر گاه بيايد شما را پيمبرى بدانچه نپسندد نفوستان سركشى كرديد پس گروهى را تكذيب كرديد و گروهى را مى‌كشتيد


وَ قالُوا قُلُوبُنا غُلْفٌ بَلْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلاً ما يُؤْمِنُونَ

88

و گفتند دلهاى ما نهان در پرده است بلكه لعنت كرد خدا ايشان را به كفرشان پس به كمى ايمان آرند


وَ لَمَّا جاءَهُمْ كِتابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ وَ كانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَي الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَي الْكافِرِينَ

89

هنگامى كه بيامدشان كتابى از نزد خدا كه مصدق بود آنچه را با ايشان است و بودند از پيش پيروزى مى‌جستند بر آنان كه كفر ورزيدند تا گاهى كه بيامدشان بشناختند آنچه كافر شدند بدان پس لعنت خدا باد بر كافران


بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْياً أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَليٰ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ فَباءُو بِغَضَبٍ عَليٰ غَضَبٍ وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ مُهِينٌ

90

چه زشت است آنچه بدان فروختند نفوس خود را كه كفر ورزند بدانچه فرستاده است خدا به ستمگرى كه چرا مى‌فرستد از فضلش بر هر كه از بندگانش كه خواهد پس جلب كردند بر خود غضبى را بر غضبى و كافران را است عذابى خواركننده


وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا نُؤْمِنُ بِما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَ يَكْفُرُونَ بِما وَراءَهُ وَ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِياءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ

91

و هر گاه گفته شود بدانان ايمان آريد بدانچه خدا فرستاده است گويند ايمان آوريم بدانچه فرو شده است بر ما و كفر ورزند به ما وراى آن حالى كه آن است حق تصديق‌كننده آنچه با ايشان است بگو پس چرا مى‌كشتيد پيمبران خدا را از پيش اگر هستيد مؤمنان


وَ لَقَدْ جاءَكُمْ مُوسيٰ بِالْبَيِّناتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ

92

و همانا بيامد شما را موسى با بينات پس برگرفتيد گوساله را پس از او حالى كه بوديد ستمگران


وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَيْنا وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَما يَأْمُرُكُمْ بِهِ إِيمانُكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ

93

و هنگامى كه گرفتيم پيمان شما را و برافراشتيم بر فراز شما طور را بگيريد آنچه را به شما داديم به نيرومندى و بشنويد گفتند شنيديم و نافرمانى كرديم و نوشانيده شدند در دلهاى خود گوساله را (دوستى گوساله با دلشان آميخته شد) به كفرشان بگو چه زشت است آنچه فرمانتان دهد ايمانتان اگر هستيد مؤمنان


قُلْ إِنْ كانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَةً مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

94

بگو اگر براى شما است خانه آخرت نزد خدا مختص شما جز مردم پس آرزوى مرگ كنيد اگر هستيد راستگويان


وَ لَنْ يَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ

95

و آرزو نكندش هيچگاه بدانچه پيش آورده است دستهاى ايشان و خدا عالم است به ظالمان


وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَليٰ حَياةٍ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ يُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ

96

و همانا يابيشان حريص‌ترين مردم بر زندگى و از مشركانند آنان كه دوست دارد هر كدام كه عمر داده شود هزار سال و نيستش دوركننده از عذاب كه سالمند باشد و خدا بينا است بدانچه مى‌كنند


قُلْ مَنْ كانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَليٰ قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ وَ هُديً وَ بُشْريٰ لِلْمُؤْمِنِينَ

97

بگو هر كس دشمن جبرئيل باشد همانا او فرود آوردش بر دلت با دستورى از خدا مصدق آنچه پيش روى آن است و هدايت و بشارتى از براى مؤمنان


مَنْ كانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْرِيلَ وَ مِيكالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْكافِرِينَ

98

كسى كه دشمن خدا و فرشتگان او و پيمبرانش و جبرئيل و ميكائيل باشد همانا خداوند است دشمن كافران


وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ آياتٍ بَيِّناتٍ وَ ما يَكْفُرُ بِها إِلَّا الْفاسِقُونَ

99

و همانا فرستاديم بسوى تو نشانيهاى تابناك و كفر نورزند بدانها جز فاسقان


أَ وَ كُلَّما عاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ فَرِيقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يُؤْمِنُونَ

100

آيا هر گاه پيمانى بستند دور افكندش گروهى از ايشان بلكه بيشتر ايشان ايمان نياورند


وَ لَمَّا جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِيقٌ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ كِتابَ اللَّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لا يَعْلَمُونَ

101

و هنگامى كه بيامدشان پيكى از نزد خدا تصديق‌كننده آنچه با ايشان افكندند گروهى از آنان كه داده شدند كتاب را كتاب خدا را پشت سر خود چنان كه گويى نمى‌دانند


وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطِينُ عَليٰ مُلْكِ سُلَيْمانَ وَ ما كَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لٰكِنَّ الشَّياطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَي الْمَلَكَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّي يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ

102

و پيروى كردند آنچه مى‌خواندند شياطين بر پادشاهى (كشور) سليمان و كافر نشد سليمان و لكن شياطين كافر شدند مى‌آموختند به مردم جادو را و آنچه فرستاده شد بر دو فرشته در بابل هاروت و ماروت و نمى‌آموختند كسى را تا مى‌گفتند جز اين نيست كه ما آزمايشيم زنهار كافر مشو پس مى‌آموختند از آنان آنچه را جدايى بدان مى‌افكندند ميان مرد و زنش و زيان نمى‌رساندند بدان كس را جز با اذن خدا و ياد مى‌گرفتند آنچه را زيانشان داشت و سودشان نمى‌رسانيد و همانا دانسته بودند كه هر كس آن را بخرد نيست او را بهره‌اى در آخرت چه زشت است آنچه فروختند بدان خويشتن را اگر بودند مى‌دانستند


وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَيْرٌ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ

103

و اگر ايمان مى‌آوردند و پرهيزكارى مى‌كردند همانا ثوابى از نزد خدا بهتر است اگر بودند مى‌دانستند


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْكافِرِينَ عَذابٌ أَلِيمٌ

104

اى مؤمنان نگوئيد راعنا (رعايت كن ما را) و بگوئيد انظرنا (منظور دار ما را) و بشنويد و كافران راست عذابى دردناك


ما يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ لَا الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ اللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ

105

دوست ندارند آنان كه كافر شدند از اهل كتاب و از مشركان كه فرود شود بر شما خيرى از پروردگار شما و خدا مخصوص كند به رحمت خود هر كه را خواهد و خدا است دارنده فضلى بزرگ


ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

106

آنچه براندازيم از آيتها يا از ياد بريمش بياريم بهتر از آن يا مانند آن را آيا ندانى كه خدا بر همه چيز تواناست


أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ

107

آيا ندانى كه خدا راست پادشاهى آسمانها و زمين و نيست شما را جز خدا دوست و نه ياورى


أَمْ تُرِيدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَكُمْ كَما سُئِلَ مُوسيٰ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيلِ

108

يا خواهيد پرسيد پيمبر خود را بدانسان كه پرسيده شد موسى از پيش و آنكه تبديل كند كفر را به ايمان همانا گم كرده است راه راست را


وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّي يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

109

دوست داشتند بسيارى از اهل كتاب كه برگردانند شما را پس از ايمان شما كافران به رشكى از نزد خود از پس آنكه آشكار شد براى ايشان حق پس درگذريد و گذشت كنيد تا بيارد خدا امر خويش را همانا خدا بر همه چيز است توانا


وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

110

و بپاى داريد نماز را و بدهيد زكات را و آنچه پيش فرستيد براى خود از خوبى يابيدش نزد خدا همانا خدا است بدانچه مى‌كنيد بينا


وَ قالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كانَ هُوداً أَوْ نَصاريٰ تِلْكَ أَمانِيُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

111

و گفتند به بهشت درنيايد جز آن كو جهود است يا ترسا اين است آرزوهاى ايشان بگو بياريد دستاويز خويش را اگر هستيد راستگويان


بَليٰ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

112

بلكه هر كه رويش را به خدا آورد و نيكوكار باشد او را است پاداش او نزد خدا و نه بيمى بر ايشان است و نه اندوهگين شوند


وَ قالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصاريٰ عَليٰ شَيْءٍ وَ قالَتِ النَّصاريٰ لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَليٰ شَيْءٍ وَ هُمْ يَتْلُونَ الْكِتابَ كَذٰلِكَ قالَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ

113

و گفتند جهودان نيستند ترسايان بر چيزى و گفتند ترسايان نيستند جهودان بر چيزى و ايشان همى‌خوانند كتاب را بدينسان گفتند آنان كه نمى‌دانند همانا گفتار ايشان پس خدا حكم كند ميان ايشان روز قيامت در آنچه بودند در آن اختلاف‌كنندگان


وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَ سَعيٰ فِي خَرابِها أُولئِكَ ما كانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوها إِلَّا خائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِيمٌ

114

و كيست ستمگرتر از آنكه بازداشت است مساجد خدا را از آنكه برده شود در آنها نامش و بكوشيد است در ويرانى آنها آنان را نرسد كه در آنها درآيند مگر هراسان ايشان را است در دنيا خواريى و ايشان را است در آخرت عذابى بزرگ


وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِيمٌ

115

و از آن خدا است مشرق و مغرب به هر سو كه روى آريد همانجا است روى خدا همانا خدا است گشايشمند دانا


وَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ

116

و گفتند برگرفت خدا فرزندى منزه است او بلكه او را است آنچه در آسمانها است و زمين همگى براى اويند فروتنان


بَدِيعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِذا قَضيٰ أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ

117

پديدآرنده آسمانها و زمين و هر گاه بگذارند امرى را جز اين نيست كه گويدش بشو پس بشود


وَ قالَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ لَوْلا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينا آيَةٌ كَذٰلِكَ قالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْآياتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ

118

و گفتند آنان كه نمى دانند چرا سخن نگويد با ما خدا يا نيايد ما را آيتى بدينسان گفتند آنان كه پيش از ايشان بودند همانند گفتار ايشان ماننده شده است دلهاى آنان همانا بيان كرديم آيتها را براى گروهى كه يقين دارند


إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ الْجَحِيمِ

119

همانا فرستاديمت به حق بشارت‌دهنده و ترساننده و پرسيده نمى‌شوى تو از دوزخيان


وَ لَنْ تَرْضيٰ عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لَا النَّصاريٰ حَتَّي تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَي اللَّهِ هُوَ الْهُدي وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ

120

و هرگز راضى نشوند از تو جهودان و نه ترسايان تا پيروى كنى آيين آنان را بگو همانا هدايت خدا است هدايت و اگر پيروى كنى هوسهاى آنان را پس از آنچه بيامدت از دانش نباشدت از خدا دوست و نه ياورى


الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ

121

آنان كه بديشان داديم كتاب را تلاوتش كنند حق تلاوت آن، آنان ايمان آرند بدان و كسى كه كفر ورزد بدان همانا ايشانند زيانكاران


يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَي الْعالَمِينَ

122

اى بنى اسرائيل ياد آريد نعمت مرا كه به شما دادم و آنكه برترى دادم شما را بر جهانيان


وَ اتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَ لا يُقْبَلُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا تَنْفَعُها شَفاعَةٌ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ

123

و بترسيد روزى را كه كفايت نكند كسى از كسى چيزى را و نه پذيرفته شود از او بدلى و نه سود دهدش شفاعتى و نه يارى شوند


وَ إِذِ ابْتَليٰ إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ

124

و هنگامى كه بيازمود ابراهيم را پروردگار او با كلماتى پس به انجام رسانيد آنها را گفت همانا گرداننده توام از براى مردم پيشوايى گفت و از نژاد من گفت نرسد عهد من به ستمگران


وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِيمَ مُصَلًّي وَ عَهِدْنا إِليٰ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْعاكِفِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ

125

و هنگامى كه گردانيديم خانه را بازگشتگاهى براى مردم و امنى برگيريد از مقام ابراهيم نمازگاهى و سپرديم به ابراهيم و اسماعيل كه پاك داريد خانه مرا براى طواف‌كنندگان و معتكفان و ركوع‌گزاران سجده‌كنان


وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هٰذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ قالَ وَ مَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِليٰ عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ

126

و هنگامى كه گفت ابراهيم پروردگارا بگردان اين را شهرستانى امن و روزى ده اهلش را از ثمرات آن كه ايمان آورده است از ايشان به خدا و روز بازپسين گفت و آن كس كه كفر ورزيده است كاميابيش دهم اندكى و سپس كشانمش بسوى عذاب آتش و چه زشت است آن بازگشتگاه


وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعِيلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

127

و هنگامى كه برمى‌افراشت ابراهيم ستونهاى خانه را و اسماعيل پروردگارا بپذير از ما همانا تويى شنونده دانا


رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

128

بار پروردگارا بگردان ما را اسلام آرندگانى براى تو و از نژاد ما مردمى اسلام‌آورنده براى تو و بنماى به ما عبادتهاى ما را و توبه كن بر ما كه تويى توبه‌پذيرنده مهربان


رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِكَ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

129

بار پروردگارا و برانگيز در ايشان پيمبرى از ايشان كه تلاوت كند بر ايشان آيتهاى تو را و بياموزدشان كتاب و حكمت را و پاكشان سازد كه تويى عزتمند حكيم


وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَ لَقَدِ اصْطَفَيْناهُ فِي الدُّنْيا وَ إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ

130

و كيست كه روى بگرداند از آئين ابراهيم جز آن كس كه تباه كرده است خويشتن را و همانا برگزيديمش در دنيا و او است در آخرت از شايستگان


إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ

131

هنگامى كه بدو گفت پروردگارش اسلام آور گفت اسلام آوردم براى پروردگار جهانيان


وَ وَصَّيٰ بِها إِبْراهِيمُ بَنِيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفيٰ لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ

132

و وصيت كرد بدان ابراهيم فرزندان خويش را و يعقوب اى فرزندان من همانا برگزيد خدا براى شما دين را پس نميريد جز آنكه باشيد مسلمانان


أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنِيهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قالُوا نَعْبُدُ إِلهَكَ وَ إِلهَ آبائِكَ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ

133

يا بوديد گواهان هنگامى كه رسيد يعقوب را مرگ گاهى كه گفت به فرزندان خود چه را مى‌پرستيد پس از من گفتند مى‌پرستيم خداى تو و خداى پدرانت ابراهيم و اسماعيل و اسحق را خداوندى يگانه و مائيم براى او اسلام‌آورندگان


تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما كَسَبَتْ وَ لَكُمْ ما كَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ

134

اين است امتى كه گذشت وى را است دست‌رنج او و شما را است دست‌رنج شما و پرسش نشويد از آنچه بودند مى‌كردند


وَ قالُوا كُونُوا هُوداً أَوْ نَصاريٰ تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ

135

و گفتند جهود شويد يا ترسا تا هدايت يابيد بگو بلكه ملت ابراهيم يكتاپرست و نبود از شرك‌ورزندگان


قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ إِليٰ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِيَ مُوسيٰ وَ عِيسيٰ وَ ما أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ

136

بگوئيد ايمان آورديم به خدا و بدانچه فرستاده شد بسوى ما و بدانچه فرستاده شد بسوى ابراهيم و اسماعيل و اسحق و يعقوب و اسباط و بدانچه داده شدند موسى و عيسى و آنچه آورده شدند پيمبران از پروردگارشان جدايى نيفكنيم ميان هيچكدام از آنان و مائيم از براى او اسلام‌آورندگان


فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ ما آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما هُمْ فِي شِقاقٍ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

137

پس اگر ايمان آوردند به مثل آنچه بدان ايمان آورديد همانا هدايت يافتند و اگر روى گردانيدند جز اين نيست كه ايشانند در خلافى بزودى كفايت كند شما را از ايشان خدا و او است شنواى دانا


صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ

138

رنگ خدا و كيست نكوتر از خدا در رنگ و مائيم براى او پرستش‌گران


قُلْ أَ تُحَاجُّونَنا فِي اللَّهِ وَ هُوَ رَبُّنا وَ رَبُّكُمْ وَ لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ

139

بگو آيا در خدا با ما مى‌ستيزيد و او است پروردگار ما و شما و ما را است كردار ما و شما را است كردار شما و مائيم براى او اخلاص‌آورندگان


أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطَ كانُوا هُوداً أَوْ نَصاريٰ قُلْ أَ أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

140

يا گوئيد ابراهيم و اسماعيل و اسحق و يعقوب و سبطها بودند جهودان يا ترسايان بگو آيا شما داناتريد يا خدا و كيست ستمگرتر از آنكه نهان كرده است گواهيى را كه نزد او است از خدا و نيست خدا غافل از آنچه مى‌كنيد


تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما كَسَبَتْ وَ لَكُمْ ما كَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ

141

اين است ملتى كه گذشت ايشان را است دسترنجشان و شما را است دسترنج شما و پرسش نشويد از آنچه بودند مى‌كردند


جزء 1 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان