وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبيٰ وَ الْيَتاميٰ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَليٰ عَبْدِنا يَوْمَ الْفُرْقانِ يَوْمَ الْتَقَي الْجَمْعانِ وَ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
41و بدانيد كه هر چيزى از غنيمت به دست آوريد، پس يك پنجم آن فقط براى خدا، و براى فرستاده [اش]، و براى نزديكان [او] و يتيمان و بينوايان و در راه مانده (از آنها) است؛ اگر به خدا و آنچه بر بندهمان، در روز جدايى [حق از باطل]، روزى كه دو گروه (مؤمنان و كافران در نبرد بدر با هم) روبرو شدند، فرود آورديم، ايمان آوردهايد؛ و خدا بر هر چيزى تواناست.
إِذْ أَنْتُمْ بِالْعُدْوَةِ الدُّنْيا وَ هُمْ بِالْعُدْوَةِ الْقُصْويٰ وَ الرَّكْبُ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَ لَوْ تَواعَدْتُمْ لَاخْتَلَفْتُمْ فِي الْمِيعادِ وَ لٰكِنْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْراً كانَ مَفْعُولاً لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْييٰ مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ إِنَّ اللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ
42آنگاه كه شما در طرف پايين (و نزديك مدينه) بوديد، و آنان در طرف بالا (و دورتر از مدينه) بودند، و كاروان (تجارى قريش)، فروتر از شما بود، و اگر (بر فرض) با يكديگر قرار مىگذاشتيد، حتما در وعدهگاه اختلاف مىكرديد، و ليكن (همه اينها) براى آن بود كه خدا، كارى را كه مىبايست انجام شود، تمام كند؛ تا هر كس كه هلاك (و گمراه) مىشود، با دليلى روشن هلاك شود؛ و هر كس كه زنده (و هدايت) مىشود با دليلى روشن زنده شود؛ و قطعا خدا شنواى داناست.
إِذْ يُرِيكَهُمُ اللَّهُ فِي مَنامِكَ قَلِيلاً وَ لَوْ أَراكَهُمْ كَثِيراً لَفَشِلْتُمْ وَ لَتَنازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَ لٰكِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ
43آنگاه كه خدا آن (مشرك) ان را در خوابت به تو، اندك نماياند؛ و اگر (بر فرض) آنان را به تو فراوان مىنماياند، حتما ترسان و سست مىشديد! و در مورد كار (زار با آنان) اختلاف مىكرديد؛ و ليكن خدا (شما را) به سلامت داشت، [چرا] كه او به (اسرار) درون سينهها، داناست.
وَ إِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلاً وَ يُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْراً كانَ مَفْعُولاً وَ إِلَي اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
44و آنگاه كه (در ميدان بدر) با هم رو به رو شديد، آن (مشرك) ان را در چشمانتان به شما اندك نماياند؛ و شما را (نيز) در چشمانشان اندك مىنمود؛ تا خدا، كارى را كه مىبايست انجام شود، تمام كند؛ و [همه] كارها فقط به سوى خدا بازگردانده مىشود.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
45اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هنگامى كه (در ميدان نبرد) با گروهى رو به رو مىشويد، پس ثابت قدم باشيد؛ و خدا را فراوان ياد كنيد؛ باشد كه شما رستگار (و پيروز) شويد.
وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ
46و از خدا و فرستادهاش اطاعت كنيد؛ و با همديگر كشمكش مكنيد كه سست مىشويد، و مهابت شما از بين مىرود! و شكيبايى كنيد [چرا] كه خدا با شكيبايان است.
وَ لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بَطَراً وَ رِئاءَ النَّاسِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ اللَّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ
47و همانند كسانى مباشيد كه از روى سرمستى و خودنمايى در برابر مردم، از سرزمينشان (به سوى ميدان بدر) بيرون آمدند، و (مردم را) از راه خدا باز مىدارند؛ و خدا به آنچه انجام مىدهند، احاطه دارد.
وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَ إِنِّي جارٌ لَكُمْ فَلَمَّا تَراءَتِ الْفِئَتانِ نَكَصَ عَليٰ عَقِبَيْهِ وَ قالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكُمْ إِنِّي أَريٰ ما لا تَرَوْنَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ وَ اللَّهُ شَدِيدُ الْعِقابِ
48و (به ياد آوريد) هنگامى را كه شيطان، كارهاى آن (مشرك) ان را در نظرشان آراست، و گفت:« امروز هيچ كس از مردم بر شما پيروز نمىگردد؛ و به راستى كه من، همسايه (و پناه) شما هستم. »و هنگامى كه دو گروه (كافران، و مؤمنان) يكديگر را ديدند، (شيطان) به پشت (سر) ش برگشت و گفت:« در حقيقت من نسبت به شما بىتعهدم؛ براستى من چيزى را مىبينم كه [شما] نمىبينيد؛ در واقع من از خدا مىترسم، و خدا سخت كيفر است! »
إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ غَرَّ هٰؤُلاءِ دِينُهُمْ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَي اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
49آنگاه كه منافقان، و كسانى كه در دلهايشان بيمارى است، مىگفتند:« اين (مسلمان) ان را، دينشان فريب داده است. »و هر كس بر خدا توكل كند، پس (پيروز مىگردد؛ چرا) كه خدا شكستناپذيرى فرزانه است.
وَ لَوْ تَريٰ إِذْ يَتَوَفَّي الَّذِينَ كَفَرُوا الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ
50و اگر (بر فرض) مىديدى هنگامى را كه فرشتگان (مرگ، جان) كسانى را كه كفر ورزيدند، به طور كامل مىگرفتند، در حالى كه بر صورتشان و پشتشان مىزدند و (مىگفتند:) عذاب سوزان را بچشيد!
ذٰلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِيدِ
51اين (عذاب) بخاطر دستاوردهاى پيشين شماست؛ و [بخاطر] اينكه خدا هرگز نسبت به بندگان بيدادگر نيست.
كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقابِ
52(شيوه آنان) همچون شيوه فرعونيان، و كسانى است كه پيش از آنان بودند؛ به آيات خدا كفر ورزيدند (و نشانههاى خدا را انكار كردند،) پس خدا به [سزاى] پيامدهاى (گناهان) شان (گريبان) آنان را گرفت؛ [چرا] كه خدا نيرومندى سخت كيفر است!
ذٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَليٰ قَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
53اين (كيفرها) بدان سبب است كه خدا، هيچ نعمتى را كه به گروهى داده، تغيير نمىدهد، تا اينكه آنچه را در خودشان است تغيير دهند؛ و اينكه خدا، شنواى داناست.
كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ فَأَهْلَكْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَ أَغْرَقْنا آلَ فِرْعَوْنَ وَ كُلٌّ كانُوا ظالِمِينَ
54(شيوه آنان) همچون شيوه فرعونيان و كسانى است كه پيش از آنان بودند؛ آيات پروردگارشان را دروغ انگاشتند؛ پس آنان را بخاطر پيامدهاى (گناهان) شان، هلاك كرديم؛ و فرعونيان را غرق نموديم؛ و همگى ستمكار بودند.
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِينَ كَفَرُوا فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ
55بيقين، بدترين جنبندگان نزد خدا، كسانى هستند كه كفر ورزيدند و آنان ايمان نمىآورند.
الَّذِينَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّةٍ وَ هُمْ لا يَتَّقُونَ
56(همان) كسانى كه با آنان پيمان بستى، سپس در هر مرتبه پيمانشان را مىشكنند؛ و آنان خودنگهدارى (و پارسايى) نمىكنند.
فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ
57و اگر در جنگ آنان را يافتى، پس (با حمله) به آنان، كسانى را كه پشت سرشان هستند، تار و مار كن؛ باشد كه آنان متذكر شوند.
وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَليٰ سَواءٍ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْخائِنِينَ
58و اگر از گروهى، ترس خيانت دارى، پس (پيمانشان را) عادلانه به سويشان بينداز! [چرا] كه خدا خيانتكاران را دوست ندارد.
وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَبَقُوا إِنَّهُمْ لا يُعْجِزُونَ
59و كسانى كه كفر ورزيدند، نپندارند كه پيشى جستهاند؛ [چرا] كه آنان (خدا را) ناتوان نمىسازند.
وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَ آخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ
60و هر چه در توان داريد، از نيرو و از اسبهاى آماده براى (مقابله با) آن (دشمن) ان، آماده سازيد؛ در حالى كه بدان دشمن خدا و دشمنتان و (همچنين) گروه ديگرى غير از اينها را،- كه [شما] آنان را نمىشناسيد [و] خدا آنها را مىشناسد- بترسانيد. و هر چه در راه خدا مصرف مىكنيد، به طور كامل به شما بازگردانده مىشود، در حالى كه به شما ستم نخواهد شد.
وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَكَّلْ عَلَي اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
61و اگر (دشمنان) به صلح متمايل شوند، پس (تو نيز) بدان گراى؛ و بر خدا توكل كن! [چرا] كه در حقيقت تنها او شنوا [و] داناست.
وَ إِنْ يُرِيدُوا أَنْ يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِينَ
62و اگر بخواهند به تو نيرنگ زنند، پس براستى خدا براى تو كافى است؛ او كسى است كه تو را، با يارى خود و با مؤمنان، تأييد كرد؛
وَ أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ما أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لٰكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
63و ميان دلهاى آنان الفت برقرار كرد، اگر (بر فرض) همه آنچه را كه در زمين است مصرف مىكردى، ميان دلهايشان الفت برقرار نمىكردى؛ و ليكن خدا ميان آنان الفت ايجاد كرد؛ [چرا] كه او شكستناپذيرى فرزانه است.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
64اى پيامبر! خدا، و كسانى از مؤمنان كه از تو پيروى مىكنند، براى تو كافى است.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَي الْقِتالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ
65اى پيامبر! مؤمنان را به جنگ (و جهاد) برانگيز. اگر از شما بيست [نفر] شكيبا باشند، بر دويست [نفر] پيروز مىشوند؛ و اگر صد [نفر] از شما باشند، بر هزار [نفر] از كسانى كه كفر ورزيدند، پيروز مىگردند؛ به سبب اينكه، آنان گروهى هستند كه به طور عميق نمىفهمند.
الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَ عَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفاً فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ
66هم اكنون خدا به شما تخفيف داد، و معلوم داشت كه در شما ضعفى هست؛ پس اگر از شما صد [نفر] شكيبا باشند، بر دويست [نفر] پيروز مىشوند؛ و اگر از شما هزار [نفر شكيبا] باشند، با رخصت الهى، بر دو هزار [نفر] پيروز خواهند شد؛ و خدا با شكيبايان است.
ما كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْريٰ حَتَّي يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيا وَ اللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
67براى هيچ پيامبرى سزاوار نيست كه براى او اسيرانى باشد، تا اينكه در [سر] زمين (نبرد) كاملا مسلط شود. (شما كالاى زودياب و) ناپايدار دنيا را مىخواهيد؛ و [لى] خدا (هدف نهايى و امور پايدار) آخرت را مىخواهد؛ و خدا شكست ناپذيرى فرزانه است.
لَوْلا كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيما أَخَذْتُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ
68اگر قبلا از جانب خدا مقرر نشده بود، (كه بدون ابلاغ كيفر ندهد،) بخاطر آنچه (از اسيران) گرفتيد، حتما عذاب بزرگى به شما مىرسيد.
فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلالاً طَيِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
69و از آنچه به غنيمت گرفتهايد، در حالى كه حلال [و] پاكيزه است، بخوريد؛ و از [عذاب] خدا [خودتان را] حفظ كنيد؛ [چرا] كه خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْريٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْراً يُؤْتِكُمْ خَيْراً مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ
70اى پيامبر! به كسانى از اسيران كه در دستان شما هستند، بگو:« اگر خدا، خيرى در دلهاى شما بداند، بهتر از آنچه از شما گرفته شده به شما مىدهد؛ و شما را مىآمرزد. »و خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.
وَ إِنْ يُرِيدُوا خِيانَتَكَ فَقَدْ خانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
71و [لى] اگر بخواهند به تو خيانت كنند، پس پيش از (اين نيز) به خدا خيانت كردند؛ و (خدا شما را) بر آنان مسلط كرد؛ و خدا داناى فرزانه است.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يُهاجِرُوا ما لَكُمْ مِنْ وَلايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّي يُهاجِرُوا وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَليٰ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
72در حقيقت كسانى كه ايمان آوردند و هجرت نمودند و با اموالشان و جانهايشان در راه خدا جهاد كردند، و كسانى كه پناه دادند و يارى نمودند، آنان، برخىشان ياران برخى [ديگر] اند؛ و كسانى كه ايمان آوردند و مهاجرت نكردهاند، هيچ گونه ولايت (و يارى) آنان بر عهده شما نيست؛ تا اينكه هجرت كنند؛ و اگر در مورد دين (خود) از شما يارى طلبند، پس بر شما يارى (آنان واجب) است؛ مگر بر ضد گروهى كه ميان شما و ميان آنان، پيمان محكمى است؛ و خدا به آنچه انجام مىدهيد، بيناست.
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَ فَسادٌ كَبِيرٌ
73و كسانى كه كفر ورزيدند، برخى آنان ياوران برخى [ديگر] اند؛ اگر اين (دستورات) را انجام ندهيد، آشوبگرى و تباهى بزرگى در زمين روى مىدهد.
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ
74و كسانى كه ايمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد كردند، و كسانى كه پناه دادند و يارى نمودند، تنها آنان مؤمنان حقيقىاند؛ براى آنان، آمرزش و روزى ارجمندى است.
وَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْ بَعْدُ وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا مَعَكُمْ فَأُولئِكَ مِنْكُمْ وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْليٰ بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
75و كسانى كه بعد از [آن] ايمان آورده و هجرت كرده و همراه شما جهاد نمودهاند، پس آنان از شما هستند؛ و خويشاوندان، برخى آنان، نسبت به برخى [ديگر] در كتاب خدا، سزاوارترند. براستى كه خدا به هر چيزى داناست.
سوره التوبة
بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَي الَّذِينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
1(اين آيات، اعلام) عدم تعهدى است، از طرف خدا و فرستادهاش نسبت به كسانى از مشركان كه [با آنان] پيمان بستهايد!
فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَ أَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكافِرِينَ
2پس چهار ماه (مهلت داريد كه آزادانه) در زمين گردش كنيد، و بدانيد كه شما عاجز كننده خدا نيستيد، و (بدانيد) كه خدا رسوا كننده كافران است.
وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَي النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ رَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَ بَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذابٍ أَلِيمٍ
3و (اين آيات،) اعلامى است از طرف خدا و فرستادهاش به مردم، در روز [عيد قربان] حج بزرگ [به] اينكه: خدا و فرستادهاش نسبت به مشركان تعهدى ندارند! و اگر توبه كنيد، پس آن براى شما بهتر است؛ و اگر روى برتابيد، پس بدانيد كه شما عاجز كننده خدا نيستيد؛ و كسانى را كه كفر ورزيدند، به عذابى دردناك مژده ده!
إِلَّا الَّذِينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئاً وَ لَمْ يُظاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِليٰ مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ
4مگر كسانى از مشركان كه [با آنان] پيمان بستيد، سپس هيچ چيزى (از تعهدات خود را) نسبت به شما فروگذار نكردهاند، و هيچ كس را بر ضد شما پشتيبانى ننمودهاند؛ پس پيمان آنان را تا پايان مدتشان، نسبت به آنان محترم شمريد؛ [چرا] كه خدا پارسايان (خود نگهدار) را دوست دارد.
فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
5و هنگامى كه ماههاى حرام سپرى شد، پس مشركان را هر كجا آنان را يافتيد به قتل رسانيد؛ و آنان را (به اسارت) بگيريد؛ و آنان را بازداشت كنيد؛ و در هر كمينگاه، بر [سر راه] آنان بنشينيد. و اگر توبه كنند، و نماز را به پا دارند، و [ماليات] زكات را بپردازند، پس رهايشان سازيد؛ [چرا] كه خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.
وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّي يَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْلَمُونَ
6و اگر يكى از مشركان از تو پناهندگى خواست، پس به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود؛ سپس او را به محل امنش برسان؛ اين بدان سبب است كه آنان گروهى هستند كه نمىدانند.
كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ إِلَّا الَّذِينَ عاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ فَمَا اسْتَقامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ
7چگونه براى مشركان پيمانى نزد خدا و نزد فرستادهاش خواهد بود؟! مگر كسانى كه كنار مسجد الحرام (با آنان) پيمان بستهايد، و تا هنگامى كه با شما (بر عهد خود) پايدارند، پس (شما نيز بر عهد) آنان پايدار باشيد؛ [چرا] كه خدا پارسايان (خود نگهدار) را دوست دارد.
كَيْفَ وَ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلّاً وَ لا ذِمَّةً يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبيٰ قُلُوبُهُمْ وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ
8چگونه (براى مشركان پيمانى باشد) و حال آنكه اگر بر شما غالب شوند، درباره شما هيچ خويشاوندى و هيچ تعهدى را رعايت نمىكنند؟! شما را با دهان (و سخنان) شان خشنود مىكنند، و حال آنكه دلهايشان امتناع مىورزد؛ و اكثر آنان نافرمانبردارند.
اشْتَرَوْا بِآياتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِهِ إِنَّهُمْ ساءَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ
9(مشركان) آيات خدا را به بهاى اندكى فروختند؛ و (مردم را) از راهش بازداشتند؛ براستى چه بد است، آنچه را آنان همواره انجام مىدادند.
لا يَرْقُبُونَ فِي مُؤْمِنٍ إِلّاً وَ لا ذِمَّةً وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ
10درباره هيچ مؤمنى، هيچ خويشاوندى و تعهدى را رعايت نمىكنند؛ و تنها آنان تجاوز كارانند.
فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَإِخْوانُكُمْ فِي الدِّينِ وَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
11و اگر توبه كنند، و نماز را به پا دارند، و [ماليات] زكات را بپردازند، پس برادران دينى شما هستند؛ و آيات [خود] را براى گروهى كه مىدانند، تشريح مىكنيم.
وَ إِنْ نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَيْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ
12و اگر سوگندهايشان را پس از پيمانشان شكستند، و در دين شما طعنه زدند، پس با پيشوايان كفر پيكار كنيد؛ [چرا] كه آنان هيچ سوگندى برايشان (معتبر) نيست، تا شايد آنان (به كار خود) پايان دهند.
أَلا تُقاتِلُونَ قَوْماً نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ وَ هَمُّوا بِإِخْراجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَءُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
13چرا با گروهى كه سوگندهايشان را شكستند، و آهنگ اخراج فرستاده [خدا] كردند، پيكار نمىكنيد؟! و حال آنكه آنان نخستين بار (پيكار) با شما را آغاز كردند؛ آيا از آنان مىهراسيد؟! اگر مؤمنيد، پس خدا سزاوارتر است كه از (مخالفت) او بهراسيد.
قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَ يُخْزِهِمْ وَ يَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَ يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ
14با آن (مشرك) ان پيكار كنيد، تا خدا آنان را با دستان شما مجازات كند؛ و رسوايشان سازد و شما را بر آنان يارى گرداند و سينههاى گروه مؤمنان را شفا بخشد.
وَ يُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ وَ يَتُوبُ اللَّهُ عَليٰ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
15و خشم شديد دلهاى آنان را [از ميان] ببرد؛ و خدا توبه هر كس را بخواهد (و شايسته بداند)، مىپذيرد؛ و خدا داناى فرزانه است.
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً وَ اللَّهُ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ
16آيا پنداشتيد كه رها مىشويد، و حال آنكه خدا هنوز كسانى از شما را كه جهاد كردند، و جز خدا و فرستادهاش و مؤمنان را، محرم اسرار نگرفتهاند، (از ديگران) معلوم نداشته است؟! و خدا به آنچه انجام مىدهيد، آگاه است.
ما كانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ شاهِدِينَ عَليٰ أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ أُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ وَ فِي النَّارِ هُمْ خالِدُونَ
17براى مشركان سزاوار نيست (و حق ندارند) كه مساجد خدا را آباد كنند؛ در حالى كه بر ضد خودشان به كفر گواهى مىدهند! آنان اعمالشان تباه شده است؛ و آنان در آتش (دوزخ)، ماندگارند.
إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَي الزَّكاةَ وَ لَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسيٰ أُولئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ
18تنها كسى مساجد خدا را آباد مىكند كه ايمان به خدا و روز بازپسين آورده، و نماز را به پا داشته، و [ماليات] زكات را بپردازد، و جز از خدا نهراسيده است؛ و اميد است كه اينان از رهيافتگان باشند.
أَ جَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
19آيا آب دادن به حاجيان، و آباد ساختن مسجد الحرام را، همانند (كار) كسى قرار داديد كه به خدا و روز بازپسين ايمان آورده، و در راه خدا جهاد كرده است؟! (اين دو گروه) نزد خدا مساوى نيستند؛ و خدا گروه ستمكاران را راهنمايى نمىكند.
الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ
20كسانى كه ايمان آورده، و هجرت كرده، و در راه خدا با اموالشان و جانهايشان جهاد نمودند، نزد خدا رتبهاى والاتر دارند؛ و تنها آنان كاميابند.
يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ
21پروردگارشان آنان را مژده مىدهد به رحمتى از جانب خويش، و خشنودى و باغهاى (بهشتى) كه در آنجا نعمتهاى پايدارى براى آنان است؛
خالِدِينَ فِيها أَبَداً إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ
22در حالى كه در آنجا جاودانه ماندگارند، براستى كه خدا، نزدش پاداشى بزرگ است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَكُمْ وَ إِخْوانَكُمْ أَوْلِياءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَي الْإِيمانِ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ
23اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اگر پدران شما و برادرانتان، كفر را بر ايمان ترجيح دهند، (آنان را) سرپرست و ياور مگيريد! و هر كس از شما كه آنان را ياور و سرپرست (خود) قرار دهد، پس تنها آنان ستمكارند.
قُلْ إِنْ كانَ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ وَ إِخْوانُكُمْ وَ أَزْواجُكُمْ وَ عَشِيرَتُكُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسادَها وَ مَساكِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّي يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ
24(اى پيامبر) بگو:« اگر پدران شما و فرزندانتان و برادران شما و همسرانتان و خاندان شما، و اموالى كه آنها را به دست آوردهايد، و داد و ستدى كه از كسادى آن هراسناكيد، و خانههايى كه به آن خشنوديد، نزد شما از خدا و فرستادهاش و جهاد در راه او محبوبتر است، پس در انتظار باشيد تا خدا فرمان (عذاب) ش را (به اجرا در) آورد! و خدا گروه نافرمانبردار را راهنمايى نمىكند. »
لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَواطِنَ كَثِيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ
25قطعا خدا شما را در مكانهاى زيادى، و در روز حنين يارى كرد؛ آن هنگام كه تعداد زيادتان، شما را به شگفت آورد، و [لى] هيچ چيزى (از خطر) را از شما دفع نكرد، و زمين با گستردگىاش بر شما تنگ شد؛ سپس در حالى كه پشت (به دشمن) كرده بوديد، روى برتافتيد.
ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَليٰ رَسُولِهِ وَ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ عَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ذٰلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ
26سپس خدا آرامش خود را بر فرستادهاش و بر مؤمنان فرو فرستاد؛ و لشكريانى فرود آورد كه آنها را نمىديديد؛ و كسانى را كه كفر ورزيدند، عذاب كرد؛ و اين كيفر كافران است.
ثُمَّ يَتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ عَليٰ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ
27سپس خدا- بعد از اين (جنگ حنين)- توبه هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) مىپذيرد؛ و خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هٰذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
28اى كسانى كه ايمان آوردهايد! تنها مشركان پليدند؛ پس نبايد بعد از امسالشان، نزديك مسجد الحرام شوند! و اگر از فقر مىترسيد، پس در آينده اگر خدا بخواهد، شما را از بخششاش بىنياز مىسازد؛ [چرا] كه خدا دانايى فرزانه است.
قاتِلُوا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لا يُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ لا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ حَتَّي يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ
29با كسانى پيكار كنيد كه از افرادى هستند، كه كتاب (الهى) به آنان داده شده، كه به خدا، و به روز بازپسين ايمان نمىآورند، و آنچه را خدا و فرستادهاش حرام كرده، ممنوع نمىدارند، و به دين حق متدين نمىشوند تا اينكه [ماليات] جزيه را به دست خود بپردازند، در حالى كه آنان كوچكند.
وَ قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصارَي الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذٰلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ يُضاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّي يُؤْفَكُونَ
30و يهوديان گفتند:« عزير پسر خداست. »و مسيحيان گفتند:« مسيح پسر خداست. »اين سخن آنان است در حالى كه با دهانشان [مىگويند]، كه به گفتار كسانى كه قبلا كفر ورزيدند شباهت دارد، خدا آنان را بكشد، چگونه (از حق) بازگردانده مىشوند!
اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَ ما أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلَّا هُوَ سُبْحانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ
31(آنان) دانشمندان (نيكو اثر) خويش، و راهبانشان و مسيح پسر مريم را پروردگارانى غير از خدا قرار دادند؛ و حال آنكه به آنان فرمان داده نشده بود، مگر آنكه معبود يگانه را بپرستند، كه هيچ معبودى جز او نيست؛ او منزه است از آنچه (با وى) شريك مىگردانند.
يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ يَأْبَي اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ
32[كافران] مىخواهند كه نور خدا را با دهانهايشان خاموش كنند؛ و [لى] خدا جز اين نمىخواهد كه نورش را كامل كند، و گر چه كافران ناخشنود باشند.
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُديٰ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ
33او كسى است كه فرستادهاش را با هدايت و دين حق فرستاد، تا آن را بر همه دين [ها] پيروز گرداند؛ و گر چه مشركان ناخشنود باشند.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ
34اى كسانى كه ايمان آوردهايد! قطعا بسيارى از دانشمندان (اهل كتاب) و راهبان، اموال مردم را به ناروا مىخورند، و (مردم را) از راه خدا باز مىدارند. و كسانى كه طلا و نقره را مىاندوزند، و آن را در راه خدا مصرف نمىكنند، پس آنان را به عذابى دردناك مژده ده!
يَوْمَ يُحْميٰ عَلَيْها فِي نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْويٰ بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هٰذا ما كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ
35[در آن] روزى كه در آتش جهنم، بر آن [سكه] ها حرارت شديد داده مىشود؛ و با آنها پيشانىهايشان و پهلوهاى آنان و پشتهايشان را داغ مىگذارند! (و به آنان مىگويند:) اين چيزى است كه براى خودتان اندوختيد، پس بچشيد آنچه را كه همواره مىاندوختيد!
إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً فِي كِتابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ وَ قاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَما يُقاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ
36در حقيقت، تعداد ماهها نزد خدا [از] روزى كه آسمانها و زمين را آفريده، در كتاب الهى، دوازده ماه است؛ كه از آنها چهار [ماه] حرام است. اين، دين استوار است؛ پس در اين [ماه] ها به خودتان ستم نكنيد؛ و همگى با مشركان پيكار كنيد، همان گونه كه [آنان] همگى با شما مىجنگند؛ و بدانيد كه خدا با پارسايان (خود نگهدار) است.
إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُحِلُّونَهُ عاماً وَ يُحَرِّمُونَهُ عاماً لِيُواطِئُوا عِدَّةَ ما حَرَّمَ اللَّهُ فَيُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللَّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمالِهِمْ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ
37جز اين نيست كه به تأخير انداختن (و جابهجا كردن ماههاى حرام) افزايشى در كفر است؛ كه با آن كسانى كه كفر ورزيدند، گمراه مىشوند؛ سالى، آن را حلال، و سال [ديگر] آن را حرام مىكنند، تا با تعداد آنچه خدا حرام كرده موافق سازند، و آنچه را خدا حرام كرده، حلال كنند. بدى كردارشان، براى آنان آراسته شده است؛ و خدا گروه كافران را راهنمايى نمىكند.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ما لَكُمْ إِذا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَي الْأَرْضِ أَ رَضِيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الْآخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ
38اى كسانى كه ايمان آوردهايد! شما را چه شده، كه هنگامى كه به شما گفته شود:« در راه خدا (براى جهاد) بسيج شويد. »بر زمين سنگينى مىكنيد؟! آيا به جاى آخرت، به زندگى پست (دنيا) راضى شدهايد؟! و [حال آنكه] كالاى زندگى پست (دنيا)، در [برابر] آخرت، جز اندكى نيست.
إِلَّا تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذاباً أَلِيماً وَ يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ وَ لا تَضُرُّوهُ شَيْئاً وَ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
39اگر (براى جهاد) بسيج نشويد، [خدا] با عذابى دردناك شما را مجازات خواهد كرد، و گروهى غير از شما را جايگزين (شما) مىكند؛ و هيچ چيزى به او زيان نمىرسانيد؛ و خدا بر هر چيزى تواناست.
إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْليٰ وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
40اگر او، [يعنى پيامبر] را يارى نكنيد، پس حتما خدا او را يارى كرد، هنگامى كه كسانى كه كفر ورزيدند، او را (از مكه) بيرون كردند، در حالى كه دومين دو [تن] بود؛ (همان) هنگام كه آن دو در غار (ثور) بودند، (همان) وقتى كه به همراه خود مىگفت:« غم مخور كه خدا با ماست. »پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد؛ و او را با لشكرهايى كه آنها را مشاهده نمىكرديد، تأييد نمود؛ و گفتار (و برنامه) كسانى را كه كفر ورزيدند، پست قرار داد؛ و تنها گفتار (و برنامه) خدا والاست؛ و خدا شكستناپذيرى فرزانه است.
انْفِرُوا خِفافاً وَ ثِقالاً وَ جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ذٰلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ
41سبكبار و گرانبار (به سوى جهاد) بسيج شويد، و با اموالتان و جانهايتان در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد!
لَوْ كانَ عَرَضاً قَرِيباً وَ سَفَراً قاصِداً لَاتَّبَعُوكَ وَ لٰكِنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَ سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنا لَخَرَجْنا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ
42اگر (بر فرض دعوت تو به سوى غنيمت) ناپايدار نزديكى، و سفرى كوتاه (و آسان) بود، حتما از پى تو مىآمدند؛ و ليكن (اكنون در مورد جنگ تبوك) آن راه پر مشقت بر آنان دور است. و بزودى به خدا سوگند ياد مىكنند كه:« اگر (بر فرض) توانايى داشتيم، حتما همراه شما بيرون مىآمديم! » (آنان با كردار و گفتارشان) خودشان را به هلاكت مىافكنند؛ و خدا مىداند كه آنان قطعا دروغگويند.
عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّي يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْكاذِبِينَ
43خدا تو را بخشيد؛ چرا به آن (منافق) ان رخصت دادى، (و صبر نكردى) تا آنكه كسانى كه راست مىگويند برايت آشكار شوند و دروغگويان را بشناسى؟!
لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ أَنْ يُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ
44كسانى كه به خدا و روز بازپسين ايمان دارند، براى [ترك] جهاد با اموالشان و جانهايشان، از تو رخصت نمىگيرند؛ و خدا به (حال خود نگهداران و) پارسايان داناست.
إِنَّما يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ارْتابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ
45تنها كسانى از تو رخصت (ترك جهاد) مىطلبند، كه به خدا و روز بازپسين ايمان ندارند، و دلهايشان به شك افتاده است، پس آنان در ترديد خويش، سرگردانند.
وَ لَوْ أَرادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَ لٰكِنْ كَرِهَ اللَّهُ انْبِعاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَ قِيلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقاعِدِينَ
46و اگر (بر فرض منافقان) مىخواستند كه (به سوى ميدان جهاد) بيرون روند، حتما وسيلهاى براى آن فراهم مىساختند؛ و ليكن خدا از انگيزش آنان (براى جهاد) ناخشنود بود؛ پس آنان را باز داشت؛ و [به آنان] گفته شد:« با فرونشستگان (از جهاد) بنشينيد! »
لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ ما زادُوكُمْ إِلَّا خَبالاً وَ لَأَوْضَعُوا خِلالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَ فِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ
47اگر (بر فرض منافقان در نبرد تبوك) با شما خارج مىشدند، جز فساد (و اضطراب و ترديد) بر شما نمىافزودند؛ و مسلما به سرعت در بين شما به فتنهجويى (و تفرقهافكنى بين) شما مىپرداختند؛ و در ميان شما كسانى (جاسوس هستند كه) براى آنان كاملا گوش فرا مىدهند؛ و خدا به (حال) ستمگران داناست.
لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَ قَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ حَتَّي جاءَ الْحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ وَ هُمْ كارِهُونَ
48قطعا (منافقان) پيش از (اين نيز) فتنهجويى كردند، و كارها را بر تو دگرگون ساختند؛ تا آنكه حق فرا رسيد، و فرمان خدا آشكار گشت، و حال آنكه آنان ناخشنود بودند.
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ ائْذَنْ لِي وَ لا تَفْتِنِّي أَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ
49و از آن (منافق) ان كسى است كه مىگويد:« به من رخصت [ترك جهاد] بده، مرا به (گناه و) فتنه مينداز! »آگاه باشيد كه (هم اكنون) در فتنه (و گناه) سقوط كردهاند؛ و قطعا جهنم، بر كافران احاطه دارد.
إِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكَ مُصِيبَةٌ يَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ وَ يَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ
50اگر نيكى به تو برسد، آن (منافق) ان را ناراحت مىكند؛ و اگر مصيبتى به تو رسد، مىگويند:« (ما تصميم) كار خود را پيش از [اين] گرفتهايم. »و روى بر مىتابند و حال آنكه آنان شادمانند.
قُلْ لَنْ يُصِيبَنا إِلَّا ما كَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَ عَلَي اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ
51بگو:« جز آنچه خدا بر ما مقرر داشته، به ما نمىرسد؛ او سرپرست ماست؛ و مؤمنان پس بايد تنها بر خدا توكل كنند. »
قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلَّا إِحْدَي الْحُسْنَيَيْنِ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ
52بگو:« آيا براى ما، جز يكى از دو نيكى (پيروزى يا شهادت) را انتظار داريد؟! و [لى] ما براى شما انتظار داريم كه خدا، عذابى از نزد خود و يا به دست ما به شما برساند؛ پس انتظار بكشيد، كه ما (هم) با شما منتظريم! »
قُلْ أَنْفِقُوا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً لَنْ يُتَقَبَّلَ مِنْكُمْ إِنَّكُمْ كُنْتُمْ قَوْماً فاسِقِينَ
53بگو:« خواه يا ناخواه (اموالتان را در جهاد) مصرف كنيد، از شما پذيرفته نمىشود؛ [چرا] كه شما گروهى نافرمانبردار بودهايد. »
وَ ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ لا يَأْتُونَ الصَّلاةَ إِلَّا وَ هُمْ كُساليٰ وَ لا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَ هُمْ كارِهُونَ
54و هيچ چيز آنان را از پذيرفته شدن هزينه (و صدقه) هايشان باز نداشت، جز اينكه آنان به خدا و فرستادهاش كفر ورزيدند، و نماز را به جا نمىآورند، جز در حالى كه آنان كسل هستند، و (اموالشان را در راه جهاد) مصرف نمىكنند، مگر در حالى كه آنان ناخشنودند.
فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ
55و (فزونى) اموالشان و فرزندان آنان، تو را به شگفت نياورد؛ جز اين نيست كه خدا مىخواهد به وسيله آن [ها] در زندگى پست (دنيا) عذابشان كند، و جانهايشان بر آيد در حالى كه آنان كافرند.
وَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنَّهُمْ لَمِنْكُمْ وَ ما هُمْ مِنْكُمْ وَ لٰكِنَّهُمْ قَوْمٌ يَفْرَقُونَ
56و به خدا سوگند مىخورند كه آنان حتما از شما هستند، و حال آنكه آنان از شما نيستند؛ و ليكن آنان گروهى هستند كه مىترسند.
لَوْ يَجِدُونَ مَلْجَأً أَوْ مَغاراتٍ أَوْ مُدَّخَلاً لَوَلَّوْا إِلَيْهِ وَ هُمْ يَجْمَحُونَ
57اگر (بر فرض) پناهگاهى يا غارهايى يا سوراخى مىيافتند، حتما به سوى آن روى برمىتافتند، در حالى كه آنان شتابان مىروند.
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا وَ إِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْها إِذا هُمْ يَسْخَطُونَ
58و از آن (منافق) ان كسى است كه در (تقسيم غنائم و) بخششها بر تو عيبجويى مىكند، و اگر از آن (اموال، سهمى) به آنان عطا شود، راضى مىشوند؛ و اگر از آن [ها] به آنان داده نشود، به ناگاه آنان به خشم مىآيند.
وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا ما آتاهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ إِنَّا إِلَي اللَّهِ راغِبُونَ
59و اگر (بر فرض) آنان به آنچه خدا و فرستادهاش به آنان داده، راضى مىشدند و مىگفتند:« خدا ما را بس است؛ بزودى خدا و فرستادهاش، از بخشش خود به ما مىدهند؛ براستى كه ما تنها به سوى خدا مشتاقيم. » (اين براى آنان بهتر بود)
إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكِينِ وَ الْعامِلِينَ عَلَيْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِي الرِّقابِ وَ الْغارِمِينَ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
60زكاتها فقط براى نيازمندان و بينوايان و كاركنان (جمعآورى كننده) آن، و دلجويى شدگان، و در [راه آزاد كردن] بردگان، و بدهكاران، و در راه خدا، و واماندگان در راه است؛ [اين،] واجبى از طرف خداست؛ و خدا دانايى فرزانه است.
وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ
61و از آن (منافق) ان كسانى هستند كه پيامبر را آزار مىدهند و مىگويند:« او گوش (ى، و خوش باور) است! »بگو:« گوشى خوب بودن، به نفع شماست. [او] به خدا ايمان دارد؛ و مؤمنان را تصديق مىكند؛ و رحمتى است براى كسانى از شما كه ايمان آوردهاند. »و كسانى كه فرستاده خدا را آزار مىدهند، برايشان عذابى دردناك است.
يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ لِيُرْضُوكُمْ وَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ يُرْضُوهُ إِنْ كانُوا مُؤْمِنِينَ
62(منافقان) براى شما به خدا سوگند ياد مىكنند، تا شما را راضى سازند؛ در حالى كه خدا و فرستادهاش سزاوارترند كه راضيش سازند، اگر مؤمن باشند.
أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ يُحادِدِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَأَنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِداً فِيها ذٰلِكَ الْخِزْيُ الْعَظِيمُ
63آيا ندانستهاند كه هر كس با خدا و فرستادهاش به شدت مخالفت كند، پس برايش آتش جهنم است؛ در حالى كه در آنجا ماندگار است؟! اين، (همان) رسوايى بزرگ است!
يَحْذَرُ الْمُنافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِما فِي قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِءُوا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ ما تَحْذَرُونَ
64منافقان بيم دارند كه سورهاى بر ضد آنان فرود آيد كه آنان را از آنچه در دلهايشان است، خبر دهد. (اى پيامبر) بگو:« ريشخند كنيد! كه خدا برون آورنده (و فاش كننده) چيزى است كه [از آن] بيم داريد. »
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّما كُنَّا نَخُوضُ وَ نَلْعَبُ قُلْ أَ بِاللَّهِ وَ آياتِهِ وَ رَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِءُونَ
65و اگر از آن (منافق) ان بپرسى (چرا ريشخند مىكرديد؟!) حتما مىگويند:« ما فقط همواره (در هر سخنى) فرو مىرفتيم و بازى مىكرديم. » (اى پيامبر) بگو:« آيا به خدا و آيات او و فرستادهاش همواره ريشخند مىكرديد؟! »
لا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ إِنْ نَعْفُ عَنْ طائِفَةٍ مِنْكُمْ نُعَذِّبْ طائِفَةً بِأَنَّهُمْ كانُوا مُجْرِمِينَ
66عذر نياوريد، در واقع [شما] پس از ايمان آوردنتان، كفر ورزيدهايد؛ اگر گروهى از شما را (بخاطر توبه) ببخشيم، گروه [ديگرى] را، بخاطر آنكه آنان خلافكار بودند، عذاب مىكنيم!
الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَ يَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنافِقِينَ هُمُ الْفاسِقُونَ
67مردان منافق و زنان منافق، برخى آنان از برخى [ديگر] اند؛ به [كار] ناپسند فرمان مىدهند، و از [كار] پسنديده منع مىكنند؛ و دستهايشان را (از بخشش فرو) مىبندند؛ خدا را فراموش كردند، پس (خدا نيز) آنان را به فراموشى سپرد؛ براستى كه تنها منافقان نافرمانبردارند.
وَعَدَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْكُفَّارَ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها هِيَ حَسْبُهُمْ وَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِيمٌ
68خدا به مردان منافق و زنان منافق و كافران، آتش جهنم را وعده داده است، در حالى كه در آن ماندگارند؛ آن (آتش) براى آنان كافى و خدا آنان را از رحمت خود دور ساخته؛ و برايشان عذابى پايدار است.
كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ كانُوا أَشَدَّ مِنْكُمْ قُوَّةً وَ أَكْثَرَ أَمْوالاً وَ أَوْلاداً فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُمْ بِخَلاقِكُمْ كَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ بِخَلاقِهِمْ وَ خُضْتُمْ كَالَّذِي خاضُوا أُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ
69(شما منافقان،) همچون كسانى هستيد كه پيش از شما بودند، [آنان] از شما نيرومندتر، و داراى اموال و فرزندان بيشترى بودند، و از بهرهشان استفاده كردند؛ و [شما نيز] از بهرهتان استفاده كرديد، همانند كسانى كه پيش از شما از بهرهشان استفاده كردند؛ و (شما در كفر و نفاق و مسخره كردن مؤمنان) فرو رفتيد، همانند كس [ان] ى كه فرو رفتند؛ آنان اعمالشان در دنيا و آخرت تباه شد؛ و تنها آنان زيانكارانند.
أَ لَمْ يَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ قَوْمِ إِبْراهِيمَ وَ أَصْحابِ مَدْيَنَ وَ الْمُؤْتَفِكاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَ لٰكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
70آيا خبر بزرگ كسانى كه پيش از آنان بودند، به آنان نرسيده است؟! (همان)« قوم نوح »و« عاد »و« ثمود »و« قوم ابراهيم »و« اهل مدين » [قوم شعيب] و« [شهرهاى] زير و رو شده » [قوم لوط]؛ فرستادگانشان دليلهاى روشن براى آنان آوردند، (ولى نپذيرفتند؛) و خدا هرگز به آنان ستم نكرد، و ليكن همواره بر خودشان ستم مىكردند.
وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطِيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
71مردان مؤمن و زنان مؤمن برخى از آنان ياوران (و دوستان) برخى [ديگر] اند. به [كار] پسنديده فرمان مىدهند، و از [كار] ناپسند منع مىكنند؛ و نماز را به پا مىدارند؛ و [ماليات] زكات را مىپردازند؛ و از خدا و فرستادهاش اطاعت مىكنند؛ آنان، خدا بزودى مورد رحمت قرارشان مىدهد؛ بدرستى كه خدا شكستناپذيرى فرزانه است.
وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
72خدا به مردان مؤمن و زنان مؤمن، بوستانهاى (بهشتى) كه نهرها از زير [درختان] ش روان است، در حالى كه در آنجا ماندگارند، و خانههاى پاكيزهاى در بوستانهاى (ويژه) ماندگار، وعده داده است؛ و خشنودىاى كه از جانب خدا باشد، بزرگتر است؛ تنها اين كاميابى بزرگ است.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ
73اى پيامبر! با كافران و منافقان جهاد كن، و بر آنان سخت گير! و مقصدشان جهنم است؛ و بد فرجامى است!
يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا وَ ما نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْناهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْراً لَهُمْ وَ إِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذاباً أَلِيماً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ
74به خدا سوگند ياد مىكنند كه (سخنان باطل) نگفتهاند، در حالى كه قطعا سخن كفر [آميز] گفتهاند؛ و پس از اسلام آوردنشان، كفر ورزيدند؛ و آهنگ آنچنان (كار خطرناكى) كردند كه [به آن] نرسيدند، و انتقام نگرفتند جز به خاطر آنكه خدا و فرستادهاش آنان را از بخشش خود، بىنياز ساختند. و اگر توبه كنند، براى آنان بهتر است؛ و اگر روى برتابند، خدا آنان را در دنيا و آخرت، به عذاب دردناكى كيفر خواهد داد؛ و براى شان در زمين، هيچ سرپرست و ياورى نيست!
وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ
75از آن (منافق) ان كسانى هستند كه با خدا پيمان بسته بودند كه:« اگر خدا ما را از بخشش خود روزى دهد، قطعا زكات خواهيم داد؛ و حتما از شايستگان خواهيم شد. »
فَلَمَّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَ تَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ
76و هنگامى كه (خدا) از بخشش خود به آنان داد، بدان بخل ورزيدند و روى بر مىتافتند؛ در حالى كه آنان روى گردانند.
فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فِي قُلُوبِهِمْ إِليٰ يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِما أَخْلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ
77و تا روزى كه ايشان آن [خدا] را ملاقات كنند، نفاق را در دلهايشان باقى گذاشت؛ بخاطر آنكه با خدا، در مورد آنچه بدو وعده داده بودند، تخلف ورزيدند؛ و بخاطر آنكه همواره دروغ مىگفتند.
أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ
78آيا ندانستهاند كه خدا راز آنان و رازگويىشان را مىداند؛ و اينكه خدا به (اسرار) نهانها بسيار داناست؟!
الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقاتِ وَ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ
79كسانى كه از مؤمنان داوطلب بخششهاى خالصانه، و (از) كسانى كه جز به مقدار تلاششان نمىيابند، عيبجويى مىكنند، و آنان را ريشخند مىكنند، خدا آنان را (با كيفر خود) ريشخند كند؛ و برايشان عذاب دردناكى است!
اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ
80براى شان آمرزش بخواهى، يا براى شان آمرزش نخواهى، اگر هفتاد بار براى آنان طلب آمرزش كنى، پس خدا آنان را نمىآمرزد! اين بدان سبب است كه آنان به خدا و فرستادهاش كفر ورزيدند؛ و خدا گروه نافرمانبرداران را راهنمايى نمىكند.
فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ وَ كَرِهُوا أَنْ يُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ قالُوا لا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كانُوا يَفْقَهُونَ
81واپسماندگان، بخاطر مخالفت با فرستاده خدا، به (خانه) نشينىشان (در هنگام جنگ تبوك) شادمان شدند؛ و از اينكه با اموالشان و جانهايشان، در راه خدا جهاد كنند، ناخشنود بودند؛ و گفتند:« در اين گرما، (براى جنگ) بسيج نشويد. » (اى پيامبر به آنان) بگو:« آتش جهنم گرمتر است! »اگر (بر فرض) آنان همواره به طور عميق مىفهميدند.
فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلاً وَ لْيَبْكُوا كَثِيراً جَزاءً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ
82پس (منافقان) بايد، اندك بخندند و بسيار بگريند! به كيفر آنچه همواره كسب مىكردند.
فَإِنْ رَجَعَكَ اللَّهُ إِليٰ طائِفَةٍ مِنْهُمْ فَاسْتَأْذَنُوكَ لِلْخُرُوجِ فَقُلْ لَنْ تَخْرُجُوا مَعِيَ أَبَداً وَ لَنْ تُقاتِلُوا مَعِيَ عَدُوًّا إِنَّكُمْ رَضِيتُمْ بِالْقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَاقْعُدُوا مَعَ الْخالِفِينَ
83و اگر خدا تو را (پس از جهاد) به سوى گروهى از آن (منافق) ان بازگرداند، و از تو رخصت خروج (به سوى ميدان جهاد ديگرى) بخواهند، پس بگو:« هيچگاه با من خارج نخواهيد شد، و همراه من، با هيچ دشمنى نخواهيد جنگيد؛ [چرا] كه شما نخستين بار، به نشستن (در خانه) راضى شديد، پس با متخلفان بنشينيد. »
وَ لا تُصَلِّ عَليٰ أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَليٰ قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ
84و هرگز بر هيچ يك از آن (منافق) ان كه بميرد، نماز [و دعا] نخوان! و (براى طلب آمرزش) بر قبرش نايست؛ [چرا] كه آنان به خدا و فرستادهاش كفر ورزيدند؛ و مردند در حالى كه آنان نافرمانبردار بودند.
وَ لا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ أَوْلادُهُمْ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ
85و اموال آن (منافق) ان و فرزندانشان، تو را به شگفت نياورد؛ جز اين نيست كه خدا مىخواهد، بدين سبب آنان را در دنيا عذاب كند، و جانهايشان بر آيد در حالى كه آنان كافرند.
وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَ قالُوا ذَرْنا نَكُنْ مَعَ الْقاعِدِينَ
86و هنگامى كه سورهاى فرو فرستاده شود كه:« به خدا ايمان آوريد، و همراه فرستادهاش جهاد كنيد. »سرمايهداران از آن (منافق) ان، از تو رخصت مىخواهند و مىگويند:« ما را رها ساز تا با فرو نشستگان باشيم. »
رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوالِفِ وَ طُبِعَ عَليٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ
87(منافقان) راضى شدند كه همراه (خانه) نشستگان باشند؛ و بر دلهايشان مهر نهاده شده؛ پس آنان فهم عميق نمىكنند.
لٰكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
88ولى فرستاده [خدا] و كسانى كه با او ايمان آوردند، با اموالشان و جانهايشان جهاد كردند؛ و آنان، همه نيكىها مخصوص آنهاست؛ و تنها آنان رستگارانند.
أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها ذٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
89خدا براى آنان بوستانهاى (بهشتى) فراهم ساخته كه نهرها از زير [درختان] ش روان است؛ در حالى كه در آنجا ماندگارند؛ اين، كاميابى بزرگ است.
وَ جاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَ قَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ
90و عذر خواهان از عربهاى صحرانشين (نزد تو) آمدند، تا به آنان رخصت (ترك جهاد) داده شود؛ و كسانى كه به خدا و فرستادهاش دروغ گفتند، (بدون هيچ عذرى در خانه) نشستند؛ بزودى به كسانى از آنان كه كفر ورزيدند، عذاب دردناكى خواهد رسيد!
لَيْسَ عَلَي الضُّعَفاءِ وَ لا عَلَي الْمَرْضيٰ وَ لا عَلَي الَّذِينَ لا يَجِدُونَ ما يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذا نَصَحُوا لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ ما عَلَي الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ
91بر كمتوانان و بر بيماران، و بر كسانى كه نمىيابند چيزى را كه (در راه جهاد) مصرف كنند، هيچ تنگى (و تكليفى) نيست، هنگامى كه براى خدا و فرستادهاش خيرخواهى كنند؛ بر نيكوكاران هيچ راه (مؤاخذهاى) نيست؛ و خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.
وَ لا عَلَي الَّذِينَ إِذا ما أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لا أَجِدُ ما أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّوْا وَ أَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَناً أَلَّا يَجِدُوا ما يُنْفِقُونَ
92و (نيز تكليفى نيست) بر كسانى كه وقتى نزد تو آمدند تا سوارشان كنى، گفتى:« چيزى كه شما را بر آن سوار كنم، نمىيابم. » (آنان) روى برتافتند در حالى كه در اثر اندوه، اشك از چشمانشان سرازير مىشد! بخاطر اينكه نمىيابند چيزى را كه (در راه خدا) مصرف كنند.