و بدانيد كه آنچه در جنگ به دست آورديد همانا براى خدا است پنج يك آن و براى پيمبر و براى نزديكان و يتيمان و بينوايان و درماندگان راه اگر ايمان آوردهايد به خدا و آنچه فرستاديم بر بنده خود روز جدا شدن روزى كه دو سپاه روبرو شدند و خدا است بر هر چيزى توانا
هنگامى كه بوديد بر كنار فرودين دره و ايشان بر كنار فرازين آن و كاروان فرودتر از شما و اگر وعده مىگزارديد با هم هر آينه اختلاف مىكرديد در وعدهگاه ليكن تا بگذراند خدا كارى را كه بوده است شدنى تا هلاك شود آنكه هلاك شده است از روى بينش و زنده شود آنكه زنده شده است از روى بينش و همانا خدا است شنونده دانا
هنگامى كه نماياندشان خداوند به تو در خواب تو اندكى و اگر مىنماياندشان به تو فزون هر آينه سست مىشديد و اختلاف مىكرديد در كار ليكن خدا نگه داشت همانا اوست دانا بدانچه در سينهها است
گاهى كه مىنماياند ايشان را به شما هنگام تلاقى شما با ايشان در ديدگانتان اندك و اندك نمود شما را در ديدگان ايشان تا بگذراند خدا كارى را كه بوده است شدنى و بسوى خدا بازگردانيده شوند كارها
اى آنان كه ايمان آورديد هر گاه ملاقات كرديد گروهى را در جنگ پس پايدارى كنيد و ياد كنيد خدا را فراوان شايد رستگار شويد
و اطاعت كنيد خدا و پيمبرش را و درنستيزيد با هم كه سست شويد و برود نيروى شما و شكيبا شويد همانا خدا است با صبركنندگان
و نباشيد مانند آنان كه برون رفتند از خانههاى خود به سستى و خودنمايى به مردم و بازمىداشتند از راه خدا و خدا است بدانچه كنند فراگيرنده
و هنگامى كه آراست براى ايشان شيطان كردار ايشان را و گفت نيست چيرهشونده شما را امروز از مردم و منم پشتيبان شما تا گاهى كه ديدار كردند دو سپاه همديگر را برگشت بر پاشنههاى خود و گفت همانا بيزارم از شما چه مىبينم آنچه را نمىبينيد و همانا مىترسم خدا را و خدا است سختشكنجه
هنگامى كه مىگفتند دورويان و آنان كه در دلهاشان بيمارى است فريب داد اينان را دينشان و هر كه بر خدا توكل كند همانا خداوند است عزتمند حكيم
و اگر (كاش) مىديدى هنگامى را كه دريابند گروه كافران را فرشتگان زنند رويهايشان و پشتهايشان را و بچشيد عذاب سوزان را
اين بدان است كه پيش آورد دستهاى شما و آنكه نيست خدا ستمكننده بر بندگان
مانند شيوه خاندان فرعون و آنان كه پيش از ايشان بودند كفر ورزيدند به آيتهاى خدا پس گرفتشان خدا به گناهانشان همانا خدا نيرومندى است سختشكنجه
اين بدان است كه نيست خدا تغييردهنده نعمتى كه به قومى ارزانى داشته است تا تغيير دهند آنچه را كه در خود ايشان است و آنكه خدا است شنونده دانا
مانند شيوه خاندان فرعون و آنان كه پيش از ايشان بودند تكذيب كردند آيتهاى پروردگار خود را پس نابودشان كرديم به گناهانشان و غرق ساختيم خاندان فرعون را و هر كدام بودند ستمگران
همانا بدترين دامها نزد خدا آنانند كه كفر ورزيدند پس ايمان نمىآورند
آنان كه پيمان بستى با ايشان و سپس مىشكنند عهد خويش را در هربار و ايشان نمىپرهيزند
پس هر گاه دست بر ايشان يافتى در جنگ پراكنده سازيديشان آنان را كه پشت سر ايشانند (چنان بتاز بر ايشان كه تار و مار شود هر كه پشت ايشان است) شايد يادآور شوند
و اگر بيم داشتى از قومى خيانتى را پس بيفكن بسوى ايشان برابر همانا خدا دوست ندارد خيانتكاران را
و نپندارند آنان كه كفر ورزيدند كه سبقت جستند همانا به عجز نمىآورند ايشان
و آماده كنيد براى ايشان هر چه توانيد از نيرو و از اسبان بسته كه بترسانيد بدان دشمن خدا و دشمن خويش را و ديگران را از غير ايشان كه ندانيدشان خدا داندشان و آنچه دهيد در راه خدا پرداخت شود به شما سراسر و ستم نمىشويد
و اگر گرائيدند به صلح پس بدان گراى و توكل كن بر خداى كه او است شنونده دانا
و اگر خواهند با تو نيرنگ كنند همانا بس است تو را خدا او است آنكه كمك كرد تو را به يارى خويش و به مؤمنان
و الفت افكند ميان دلهاى آنان كه اگر مىدادى هر چه در زمين است نمىتوانستى الفت افكنى ميان دلهاى آنان و ليكن خدا الفت افكند ميان ايشان همانا او است عزتمند حكيم
اى پيمبر بس است تو را خدا و آنان كه پيرويت كردند از مؤمنان
اى پيمبر برانگيز مؤمنان را بر جنگ اگر باشد از شما بيست تن بردبار چيره شوند دويست تن را و اگر باشد از شما صد تن چيره شوند يكهزار را از آنان كه كفر ورزيدند اين بدان است كه ايشانند گروهى كه درنمىيابند
اكنون كاست خدا (سبك كرد) از شما و دانست كه در شما است ناتوانىاى پس اگر باشد از شما صد تن بردبار چيره شوند دويست تن را و اگر باشد از شما هزار تن چيره آيند بر دو هزار به اذن خدا و خدا است با صبركنندگان
نبوده است پيمبرى را كه باشدش بردگانى تا كشتار كند در زمين خواهيد بهره دنيا را و خدا آخرت را خواهد و خدا است عزتمند حكيم
اگر نبود سرنوشتى كه از خدا پيشى گرفته است همان مىرسيد شما را در آنچه گرفتيد عذابى بزرگ
پس بخوريد از آنچه به غنيمت گرفتيد (در جنگ) حلال پاكيزه و بترسيد خدا را كه خدا است آمرزنده مهربان
اى پيمبر بگو بدانان كه در دست شمايند از بردگان اگر بداند خدا در دلهاى شما خيرى بدهد شما را بهتر از آنچه گرفته شده است از شما و بيامرزد شما را و خدا است آمرزنده مهربان
و اگر خواهند خيانت ورزيدن با تو همانا خيانت ورزيدند خدا را پيش از اين پس دستيابى داد بر ايشان و خدا است دانشمند حكيم
همانا آنان كه ايمان آوردند و مهاجرت كردند (از وطن آواره شدند) و جهاد كردند (كوشيدند) با مالها و جانهاى خود در راه خدا و آنان كه پناه دادند و يارى كردند همانا گروهى از ايشانند دوستان گروهى و آنان كه ايمان آوردند و مهاجرت ننمودند (از خانمان خود آواره نشدند) نيست شما را از دوستى ايشان چيزى تا ترك خانمان كنند و اگر يارى خواستند از شما در دين پس بر شما است يارىكردن مگر بر قومى كه ميان شما و ايشان است پيمانى و خدا بدانچه مىكنيد بينا است
و آنان كه كفر ورزيدند بعضى از ايشانند دوستان بعضى اگر نكنيد اين را مىشود فتنهاى در زمين و فسادى بزرگ
و آنان كه ايمان آوردند و هجرت كردند و جهاد نمودند در راه خدا و آنان كه پناه دادند و يارى كردند آنانند مؤمنان به درست ايشان را است آمرزش و روزيى گرامى
و آنان كه ايمان آوردند از اين پس و هجرت نمودند و جهاد كردند همراه شما پس ايشانند از شما و خويشاوندان بعضى از ايشانند سزاوارتر به بعضى در كتاب خدا همانا خداوند است به همه چيز دانا
سوره التوبة
بيزارى از خدا و پيمبرش بسوى آنان كه پيمان بستيد از مشركان
پس بگرديد در زمين چهار ماه و بدانيد كه نيستيد ناتوان كننده خدا و آنكه خدا است خواركننده كافران
و اعلانى است از خدا و پيمبرش به مردم در روز حج اكبر كه خدا بيزار است از مشركان و پيمبرش پس اگر توبه كنيد بهتر است براى شما و اگر پشت كرديد بدانيد كه نيستيد عاجز كننده خدا و بشارت ده كافران را به عذابى دردناك
مگر آنان را كه پيمان بستيد از مشركان پس نكاستند شما را چيزى و پشتيبانى نكردند بر شما كسى را پس به پايان رسانيد بديشان پيمانشان را تا سرآمدشان و خدا دوست دارد پرهيزكاران را
تا گاهى كه به پايان رسيد ماههاى حرام پس بكشيد مشركان را هر كجا بيابيدشان و دستگيرشان كنيد و تنگ بر ايشان گيريد و بنشينيد براى ايشان به هر كمينگاهى پس اگر توبه كردند و بپاى داشتند نماز را و دادند زكات را رها كنيد راه ايشان را همانا خدا است آمرزنده مهربان
و اگر يكى از مشركان به تو پناهنده شد پس پناهش ده تا بشنود گفتار خدا را سپس برسانش به مأمن خويش اين بدان است كه آنانند گروهى كه نمىدانند
چگونه باشد براى مشركان پيمانى نزد خدا و نزد پيمبرش جز آنان كه پيمان بستيد نزد مسجد حرام پس ما دام كه پايدارند براى شما پايدار باشيد براى آنان همانا خدا دوست دارد پرهيزكاران را
چگونه و اگر چيره آيند بر شما رعايت نكنند در شما خويشاوندى و نه پيمانى را خوشنودتان سازند با دهانهاى خود و نمىخواهد دلهاى ايشان و بيشتر ايشانند نافرمانان
فروختند آيتهاى خدا را به بهايى كم پس بازداشتند از راه او چه زشت است آنچه بودند مىكردند
رعايت نمىكنند در مؤمنى خويشاوندى و نه پيمانى را و ايشانند تجاوزگران
پس اگر توبه كردند و بپاى داشتند نماز را و دادند زكات را پس برادرانند شما را در دين و تفصيل دهيم آيتها را براى قومى كه مىدانند
و اگر شكستند سوگندهاى خويش را پس از پيمانشان و بد سگاليدند در دين شما پس بكشيد پيشوايان كفر را كه نيست سوگندهايى براى ايشان شايد دست بردارند
چرا پيكار نكنيد با قومى كه شكستند سوگندهاى خود را و آهنگ آن كردند كه پيمبر را برون كنند و ايشان آغاز (جنگ) كردند با شما نخستينبار آيا همىترسيدشان پس خدا سزاوارتر است كه بترسيدش اگر هستيد مؤمنان
بكشيدشان عذابشان كند خدا به دست شما و خوارشان گرداند و ياريتان كند بر ايشان و شفا بخشد سينههاى قومى مؤمنان را
و بردارد خشم را از دلهاى ايشان و توبه پذيرد خدا از هر كه خواهد و خدا است داناى حكيم
يا پنداشتيد كه رها شويد حالى كه هنوز نمىداند خدا آنان را كه كوشيدند (جهاد كردند) از شما و نگرفتند جز خدا و پيمبرش و مؤمنان همرازى و خدا آگاه است بدانچه كنيد
نرسد مشركان را كه آباد كنند مساجد خدا را حالى كه گواهىدهندگانند بر خويشتن به كفر آنان باطل شده است كردارشان و در آتشند جاودانان
جز اين نيست كه آباد مىكند مساجد خدا را آنكه ايمان آورده است به خدا و روز بازپسين و بپا داشته است نماز را و بداده است زكات را و نترسيده است جز خدا را پس اميد است آنان كه باشند از هدايتشدگان
آيا قرار داديد آب دادن حاجيان و آبادى مسجد حرام را مانند آنكه ايمان آورده است به خدا و در روز آخر و بكوشيده است در راه خدا يكسان نيستند نزد خدا و خدا هدايت نكند گروه ستمگران را
آنان كه ايمان آوردند و هجرت كردند و بكوشيدند در راه خدا به مالها و جانهاى خود بزرگتر است پايه آنان نزد خدا و آنانند رستگاران
نويد دهدشان پروردگارشان به رحمتى از خود و خوشنودى و باغستانى كه ايشان را است در آن نعمتى پايدار
جاودانند در آن هميشه همانا خداوند است نزد او پاداشى گران
اى آنان كه ايمان آورديد نگيريد پدران خود و برادران خود را دوستانى اگر برگزيدند كفر را بر ايمان و آنكه دوستى كند با ايشان از شما پس آنانند ستمگران
بگو اگر هستند پدران شما و فرزندان شما و برادران شما و همسران شما و بستگان شما و مالهايى كه اندوختهايد و سوداگريى كه از كسادش ترسيد و خانههايى كه خوش داريد دوستتر بسوى شما از خدا و پيمبرش و جهادى در راهش پس منتظر باشيد تا بيارد خدا امر خويش را و هدايت نكند خدا قوم نافرمانان را
همانا ياريتان كرد خدا در جايهايى فراوان و روز حنين هنگامى كه به شگفت آورد شما را فزونيتان پس بى نياز نكرد شما را به چيزى و تنگ شد بر شما زمين با فراخيش سپس برگشتيد پشتكنندگان
پس فرستاد خدا آرامش خود را بر پيمبرش و بر مؤمنان و فرستاد لشكرهايى كه نديديد آنها را و عذاب كرد آنان را كه كفر ورزيدند و اين است پاداش كافران
سپس توبه كند خدا پس از آن بر هر كه خواهد و خدا است آمرزنده مهربان
اى آنان كه ايمان آورديد جز اين نيست كه مشركان پليدند پس نزديك نشوند مسجد حرام را پس از سالشان اين (امسال) و اگر ترسيديد از سنگينى هزينه بزودى بىنيازتان گرداند خدا از فضل خود اگر خواهد همانا خداوند است داناى حكيم
بكشيد آنان را كه ايمان نيارند به خدا و روز آخر و حرام ندارند آنچه را كه حرام كرده است خدا و رسولش و نمىگروند به كيش حق از آنان كه داده شدند كتاب را تا جزيه پردازند از دسترنج خود (با دست خود يا به جاى خود) و ايشانند سرافكندگان
و گفتند جهودان عزير فرزند خدا است و گفتند ترسايان مسيح است فرزند خدا اين است گفتارشان با دهانهاشان هم آهنگ شوند سخن آنان را كه كفر ورزيدند از پيش بكشدشان خدا كجا به دروغ رانده مىشوند
گرفتند كشيشان و ديرنشينان خود را خدايانى جز خدا و مسيح را فرزند مريم حالى كه فرمان نشدند جز آنكه پرستش كنند خدايى يگانه را نيست خدايى جز او منزه است از آنچه شرك ورزند
خواهند فرو نشانند پرتو خدا را با دهانهاى خود و نخواهد خدا مگر به انجام رساند پرتو خويش را و اگرچه ناخوش دارند كافران
اوست آنكه فرستاد رسولش را به هدايت و دين حق تا چيره گرداندش بر كيشها همگى و هر چند نپسندند مشركان
اى آنان كه ايمان آورديد همانا بسى از كشيشان و ديرنشينان مىخورند اموال مردم را به ناروا و بازمىدارند از راه خدا و آنان كه مىاندوزند زر و سيم را و نمىدهندش در راه خدا نويدشان ده به عذابى دردناك
روزى كه تفتيده شوند در آتش دوزخ پس داغ شود بدانها پيشانيهاشان و پهلوهاشان و پشتهاشان اين است آنچه اندوختيد براى خويشتن پس بچشيد آنچه را بوديد مىاندوختيد
همانا شماره ماهها نزد خدا دوازده ماه است در كتاب خدا روزى كه آفريد آسمانها و زمين را از آنها است چهار ماه حرام اين است آئين استوار پس ستم نكنيد در آنها خويش را و پيكار كنيد مشركان را همگى چنان كه پيكارتان كنند همگى و بدانيد كه خدا است با پرهيزكاران
جز اين نيست كه نسىء (فراموشى) افزايش است در كفر گمراه شوند بدان آنان كه كفر ورزيدند حلالش شمرند سالى و حرام شمرندش سالى تا پايمال كنند شمار آنچه را حرام كرد خدا پس حلال كنند آنچه را حرام كرد خدا آراسته براى ايشان زشتى كردارشان و خدا هدايت نمىكند گروه كافران را
اى آنان كه ايمان آورديد چيست شما را كه هر گاه گفته شود به شما بسيج كنيد در راه خدا سرگرانى كنيد بسوى زمين آيا خوشنود شديد به زندگانى دنيا به جاى آخرت همانا نيست بهره زندگانى دنيا در آخرت مگر اندك
اگر نكوچيد عذاب كند شما را عذابى دردناك و برگيرد به جاى شما گروهى را جز شما و هرگز زيانش نرسانيد به چيزى و خدا است بر هر چيز توانا
اگر ياريش نكنيد همانا خدا ياريش كرد هنگامى كه برونش كردند آنان كه كفر ورزيدند حالى كه دومين دو تن بودند هر دو در غار هنگامى كه مىگفت به يار خود اندوهگين نباش كه خدا با ما است پس فرستاد خدا آرامش خويش را بر او و ياريش كرد به لشگرهايى كه نديديدشان و گردانيد سخن آنان را كه كفر ورزيدند فرودين و سخن خدا است فرازين و خدا است عزتمند حكيم
بكوچيد سبك و سنگين و پيكار كنيد با مالها و جانهاى خود در راه خدا اين بهتر است براى شما اگر بدانيد
اگر مىبود بهرهاى نزديك يا سفرى هموار همانا پيرويت مىكردند (از پيت مىآمدند) ليكن گران آمد بر ايشان رنج و بزودى سوگند ياد كنند به خدا كه اگر مىتوانستيم مىآمديم با شما خويشتن را تباه كنند و خدا مىداند كه ايشانند دروغگويان
بگذرد خدا از تو چرا بدانان اذن دادى تا پديدار شود برايت آنان كه راست گفتند و بدانى دروغگويان را
اذن نخواهند از تو آنان كه ايمان آرند به خدا و روز آخر كه جهاد كنند با مالها و جانهاى خود و خدا است دانا به پرهيزكاران
جز اين نيست كه اذن از تو خواهند آنان كه ايمان نيارند به خدا و روز آخر و شك دارد دلهاى ايشان پس ايشانند در شك خويش مترددان
و اگر مىخواستند برون آمدن را هر آينه مهيا مىكردند برايش تهيهاى و ليكن خوش نداشت خدا جنبش آنان را پس بازنشاندشان و گفته شد بازنشينيد با بازنشستگان
اگر برون مىآمدند در شما نمىافزودند شما را جز گسيختگى و همانا مىگشتند ميان شما تا فتنه براى شما جويند و در شما است شنوندگانى براى آنان و خدا دانا است به ستمگران
همانا فتنهجويى نمودند از پيش و دگرگون كردند براى تو كارها را تا بيامد حق و نمودار شد (پيروز شد) امر خدا و ايشانند ناخوشدارندگان
و از ايشان است آنكه گويد رخصتم ده دچار فتنهام نكن همانا در فتنه افتادند و هر آينه دوزخ است فراگيرنده به كافران
اگر خوشى رسدت ناخوش آيدشان و اگر رسدت بدى گويند همانا گرفتيم كار خود را از پيش و برمىگردند حالى كه ايشانند شادىكنان
بگو هرگز نرسد به ما جز آنچه براى ما نوشته است خدا او است سرپرست ما و بر خدا بايد توكل كنند مؤمنان
بگو آيا انتظار داريد به ما جز يكى از دو خوشى را و ما انتظار داريم به شما كه رساندتان خدا به عذابى از نزد خويش يا به دست ما پس منتظر باشيد كه مائيم با شما منتظران
بگو انفاق كنيد خواه يا ناخواه هرگز پذيرفته نشود از شما كه هستيد گروهى نافرمانان
و بازشان نداشت از آنكه پذيرفته شود بخششهاشان جز آنكه آنان كفر ورزيدند به خدا و به پيمبرش و نيايند نماز را جز آنكه آنانند فسردگان و نه بخشش كنند جز آنكه ايشانند ناخواستاران
پس شگفتت نيارد مالهاى ايشان و نه فرزندان ايشان جز اين نيست كه خدا خواهد تا عذابشان كند بدانها در زندگى دنيا و برون رود جانهاى ايشان حالى كه هستند كافران
و سوگند ياد كنند به خدا كه ايشانند از شما و نيستند از شما و ليكن آنانند گروهى هراسان
اگر بيابند پناهگاهى يا غارهايى يا نهانگاهى هر آينه بسوى آن گرايند و ايشانند شتابان
و از ايشان است آنكه خرده بر تو گيرد در صدقات تا اگر داده شوند از آنها خوشنود شوند و اگر داده نشوند از آنها ناگهان ايشانند خشمآوران
و اگر كه ايشان خوشنود مىشدند بدانچه خدا و پيمبرش بديشان داده و مىگفتند بس است ما را خدا زود است بدهد به ما خدا از فضل خويش و پيمبرش همانا مائيم بسوى خدا گروندگان
جز اين نيست كه صدقات براى بينوايان و دريوزگان و كارگران بر آنها و دل به دست آوردگان و در آزاد كردن بندگان و وام داران و در راه خدا و درماندگان راه راست بايسته است از خدا و خدا است داناى حكيم
و از ايشانند آنان كه بيازارند پيمبر را و گويند او است گوشى (سخن شنو) بگو گوش خيرى است براى شما ايمان آورد به خدا و ايمان آورد براى مؤمنان و رحمتى است براى آنان كه ايمان آوردند از شما و آنان كه مىآزارند پيمبر خداى را ايشان را است عذابى دردناك
سوگند خورند به خدا براى شما تا خوشنودتان كنند و خدا و پيمبرش سزاوارتر است كه خوشنود كنندش اگر هستيد مؤمنان
آيا ندانستيد كه هر كه با خدا و پيمبرش درافتد همانا وى را است آتش دوزخ جاودان در آن اين است خوارى بزرگ
ترسند منافقان كه فرستاده شود بر ايشان سورهاى كه آگهيشان دهد آنچه در دلهاى ايشان است بگو استهزاء كنيد همانا خدا است برونآورنده آنچه مىترسيد
و اگر پرسيشان همانا گويند جز اين نيست كه فرو مىرفتيم (سرگرمى داشتيم) و بازى مىكرديم بگو آيا به خدا و آيتهاى او و پيمبرش استهزاء مىكرديد
پوزش نخواهيد همانا كافر شديد پس از ايمانتان اگر درگذريم از گروهى از شما عذاب كنيم گروهى را بدانكه بودند گنهكاران
مردان دوروى و زنان دوروى برخيشان از آن برخى است فرمان دهند به زشتى و بازدارند از نيكى و بسته دارند دستهاى خود را فراموش كردند خداى را پس فراموششان كرد همانا دورويانند نافرمانان
وعده داد خدا مردان دوروى و زنان دوروى و كافران را آتش دوزخ جاودانان در آن بس است ايشان را و براندشان خدا و ايشان را است عذابى پاينده
مانند آنان كه پيش از شما بودند سختتر از شما در نيرو و بيشتر در خواستهها و فرزندان پس كامياب شدند از بهره خويش سپس شما كامياب شديد از بهره خود چنان كه كامياب شدند آنان كه پيش از شما بودند از بهره خود و فرورفتيد چنان كه فرورفتند (سرگرم شديد) آنان تباه شد كردارشان در دنيا و آخرت و ايشانند زيانكاران
آيا نرسيدشان داستان آنان كه پيش از ايشان بودند قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهيم و ياران مدين و واژگون شدگان آمدندشان پيمبرانشان به نشانيها پس ستم نكرد بر ايشان خدا ليكن بودند خويشتن را ستم مىكردند
مردان مؤمن و زنان مؤمنه برخى از ايشانند دوستان برخى فرمان كنند به نيكى و بازدارند از بدى و بپاى دارند نماز را و بدهند زكاة را و فرمان برند خدا و پيمبرش را آنان را بزودى رحم كند خدا و هر آينه خدا است عزتمند حكيم
وعده داد خدا مردان مؤمن و زنان مؤمنه را باغهايى كه روان است زير آنها جويها جاودانان در آن و نشيمنهاى پاكيزه در باغستان جاودان و خوشنودى از خدا است بزرگتر اين است آن رستگارى بزرگ
اى پيمبر نبرد كن با كافران و منافقان و درشتى نماى بر ايشان و جايگاه ايشان است دوزخ و چه بد جايگاهى است
سوگند خورند به خدا نگفتند و هر آينه گفتند سخن كفر را و كافر شدند پس از اسلامشان و خواستند آنچه را بدان نرسيدند و كين ندارند مگر از آن رو كه بىنيازشان كرد خدا و پيمبرش از فضل خود پس اگر توبه كنند بهتر باشدشان و اگر پشت كنند عذابشان كند خدا عذابى دردناك در دنيا و آخرت و نيستشان در زمين دوست و نه ياورى
و از ايشان است آنكه پيمان بندد با خدا كه اگر داد به ما از فضل خويش همانا صدقه دهيم و بشويم از شايستگان
تا گاهى كه داد بديشان از فضلش بخل ورزيدند بدان و پشت كردند حالى كه ايشانند روىگردانان
پس پيرو ايشان گردانيد نفاقى را در دلهاى ايشان تا روزى كه بدو رسند بدانچه شكستند آنچه را با خدا پيمان بستند و بدانچه بودند دروغ مىگفتند
آيا ندانستند كه خدا مىداند نهانشان و رازشان را و آنكه خدا است داناى نهانها
آنان كه نكوهش كنند داوطلبان را از مؤمنان در صدقات و آنان را كه ندارند جز تلاش خويش پس مسخره كنندشان خدا آنان را مسخره كند و براى آنان است عذابى دردناك
آمرزش بخواه براى آنان يا نخواه اگر هفتاد بار براى ايشان آمرزش خواهى نيامرزدشان خدا اين بدان است كه كفر ورزيدند به خدا و پيمبرش و خدا هدايت نكند گروه نافرمانان را
شاد شدند كنارگيرندگان به بازنشستن خود بر زيان پيمبر خدا و ناخوش داشتند جهادكردن را به مالها و جانهاى خود در راه خدا و گفتند نكوچيد در گرما بگو آتش دوزخ سختتر است به سوزش اگر درمىيافتند
بايد بخندند كم و بگريند بسيار پاداشى بدانچه بودند دست مىآوردند
پس اگر بازگردانيدت خدا بسوى گروهى از ايشان پس دستور خواستند از تو براى كوچ بگو هرگز با من برون نيائيد هيچگاه و هرگز نبرد نكنيد با من دشمنى را همانا خوشنود شديد به بازنشستن نخستين بار پس بنشينيد با بازماندگان
و نماز نيار بر يكيشان كه بميرد هيچگاه و نايست بر قبرش همانا ايشان كفر ورزيدند به خدا و رسولش و مردند حالى كه آنانند نافرمانان
شگفت نياردت خواستهها و فرزندان ايشان جز اين نيست كه خدا خواهد عذابشان كند بدانها در دنيا و برون رود جانهاشان حالى كه ايشانند كافران
و هر گاه فرود آيد سورهاى كه ايمان آريد به خدا و جهاد كنيد همراه پيمبرش رخصت طلبند از تو توانگران ايشان و گويند بازگذار ما را باشيم با بازنشستگان
خرسند شدند كه با بازماندگان مانند و مهر نهاده شد بر دلهاى ايشان چنان كه درنمىيابند
ليكن پيمبر و آنان كه ايمان آوردند با وى جهاد كردند با مالها و جانهاى خود و براى آنان است خوبيها و ايشانند رستگاران
آماده كرد خدا براى ايشان باغهايى كه روان است زير آنها جويها جاودانان در آن اين است رستگارى بزرگ
آمدند پوزشخواهان از اعراب (دشت نشينان) كه اذن داده شود بديشان و بازنشستند آنان كه دروغ گفتند با خدا و پيمبرش زود است رسد آنان را كه كفر ورزيدند از ايشان عذابى دردناك
نيست بر ناتوانان و نه بر بيماران و نه بر آنان كه ندارند چيزى كه هزينه كنند پروايى اگر نكو انديشند براى خدا و پيمبرش نيست بر نكوكاران راهى و خدا است آمرزنده مهربان
و نه بر آنان كه گاهى كه بيايندت تا سوارشان كنى گويى ندارم آنچه بر آن سوارتان كنم برگردند حالى كه ديدگانشان اشكبار است اندوهگينند چرا ندارند چيزى كه هزينه كنند