إِنَّمَا ٱلسَّبِيلُ عَلَى ٱلَّذِينَ يَسۡتَٔۡذِنُونَكَ وَ هُمۡ أَغۡنِيَآءُ رَضُواْ بِأَن يَكُونُواْ مَعَ ٱلۡخَوَالِفِ وَ طَبَعَ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ
93راه (مؤاخذه،) تنها بر كسانى است كه از تو رخصت مىخواهند، در حالى كه آنان توانگرند (آنان) راضى شدند به اينكه با (خانه) نشستگان باشند؛ و خدا بر دلهايشان مهر نهاده؛ و از اين رو نمىدانند.
يَعۡتَذِرُونَ إِلَيۡكُمۡ إِذَا رَجَعۡتُمۡ إِلَيۡهِمۡ قُل لَّا تَعۡتَذِرُواْ لَن نُّؤۡمِنَ لَكُمۡ قَدۡ نَبَّأَنَا ٱللَّهُ مِنۡ أَخۡبَارِكُمۡ وَ سَيَرَى ٱللَّهُ عَمَلَكُمۡ وَ رَسُولُهُۥ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَٰلِمِ ٱلۡغَيۡبِ وَ ٱلشَّهَٰدَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ
94هنگامى كه به سوى آن (منافق) ان باز گرديد، از شما عذرخواهى مىكنند؛ بگو:« عذرخواهى نكنيد، (ما سخن) شما را تصديق نخواهيم كرد! [چرا] كه خدا ما را از اخبار شما با خبر ساخته؛ و بزودى خدا و فرستادهاش، عملتان را مىبينند؛ سپس به سوى داناى نهان و آشكار بازگردانده مىشويد؛ و [او] شما را از آنچه همواره انجام مىداديد، با خبر مىسازد. »
سَيَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ لَكُمۡ إِذَا ٱنقَلَبۡتُمۡ إِلَيۡهِمۡ لِتُعۡرِضُواْ عَنۡهُمۡ فَأَعۡرِضُواْ عَنۡهُمۡ إِنَّهُمۡ رِجۡسٞ وَ مَأۡوَىٰهُمۡ جَهَنَّمُ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ
95هنگامى كه به سوى آنان باز گرديد، بزودى براى شما به خدا سوگند ياد مىكنند، تا از آنان صرف نظر كنيد (و درگذريد،) پس از آنان روى گردانيد؛ [چرا] كه آنان پليدند؛ و به كيفر آنچه همواره كسب مىكردند، مقصدشان جهنم است!
يَحۡلِفُونَ لَكُمۡ لِتَرۡضَوۡاْ عَنۡهُمۡ فَإِن تَرۡضَوۡاْ عَنۡهُمۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا يَرۡضَىٰ عَنِ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡفَٰسِقِينَ
96براى شما سوگند ياد مىكنند تا از آنان راضى شويد؛ و اگر [شما] از آنان راضى شويد، پس حتما خدا از گروه نافرمانبرداران راضى نخواهد شد.
ٱلۡأَعۡرَابُ أَشَدُّ كُفۡرٗا وَ نِفَاقٗا وَ أَجۡدَرُ أَلَّا يَعۡلَمُواْ حُدُودَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ وَ ٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ
97عربهاى صحرانشين، در كفر و نفاق شديدترند؛ و به ناآگاهى از حدود آنچه خدا بر فرستادهاش فرو فرستاده، سزاوارترند؛ و خدا داناى فرزانه است.
وَ مِنَ ٱلۡأَعۡرَابِ مَن يَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ مَغۡرَمٗا وَ يَتَرَبَّصُ بِكُمُ ٱلدَّوَآئِرَ عَلَيۡهِمۡ دَآئِرَةُ ٱلسَّوۡءِ وَ ٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٞ
98و از عربهاى صحرانشين كسانى هستند كه آنچه را (در راه خدا) مصرف مىكنند، زيان مىشمارند؛ و براى شما حوادثى انتظار مىكشند، حادثه بد، بر (خود) آنان است؛ و خدا شنواى داناست.
وَ مِنَ ٱلۡأَعۡرَابِ مَن يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَ ٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَ يَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ قُرُبَٰتٍ عِندَ ٱللَّهِ وَ صَلَوَٰتِ ٱلرَّسُولِ أَلَآ إِنَّهَا قُرۡبَةٞ لَّهُمۡ سَيُدۡخِلُهُمُ ٱللَّهُ فِي رَحۡمَتِهِۦٓ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ
99و از عربهاى صحرانشين كسانى هستند، كه به خدا و روز بازپسين ايمان دارند؛ و آنچه را (در راه خدا) مصرف مىكنند، [مايه] نزديكىهايى در پيشگاه خدا، و دعاهاى فرستاده [او] مىشمارند؛ آگاه باشيد كه به راستى اين [مايه] نزديكى آنان است. بزودى خدا آنان را در رحمتش در آورد؛ [چرا] كه خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.
وَ ٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَ ٱلۡأَنصَارِ وَ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَ رَضُواْ عَنۡهُ وَ أَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗا ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ
100و پيشگامان نخستين از مهاجران و انصار، و كسانى كه (به شايستگى) در نيكوكارى از آنان پيروى كردند، خدا از آنان خشنود گشت، و آنان (نيز) از او خشنود شدند؛ و بوستانهايى (بهشتى) براى آنان فراهم ساخته، كه نهرها از زير [درختان] ش روان است؛ در حالى كه جاودانه در آن ماندگارند، اين كاميابى بزرگ است!
وَ مِمَّنۡ حَوۡلَكُم مِّنَ ٱلۡأَعۡرَابِ مُنَٰفِقُونَ وَ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡمَدِينَةِ مَرَدُواْ عَلَى ٱلنِّفَاقِ لَا تَعۡلَمُهُمۡ نَحۡنُ نَعۡلَمُهُمۡ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيۡنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَىٰ عَذَابٍ عَظِيمٖ
101و از اطرافيان شما، برخى عربهاى صحرانشين منافقند؛ و برخى ساكنان مدينه (نيز) به دو رويى خو گرفته [و سركشى كرده] اند، در حالى كه (تو) آنان را نمىشناسى، (ولى) ما آنان را مىشناسيم؛ بزودى آنان را دو بار عذاب مىكنيم سپس به سوى عذاب بزرگى بازگردانده مىشوند!
وَ ءَاخَرُونَ ٱعۡتَرَفُواْ بِذُنُوبِهِمۡ خَلَطُواْ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَ ءَاخَرَ سَيِّئًا عَسَى ٱللَّهُ أَن يَتُوبَ عَلَيۡهِمۡ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٌ
102و (گروه) ديگرى كه به پيامدهاى (گناهان) شان اعتراف كردند، (و) كار شايسته را با (كار) بد ديگرى در آميختند، اميد مىرود كه خدا توبه آنان را بپذيرد؛ [چرا] كه خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.
خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَةٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَ تُزَكِّيهِم بِهَا وَ صَلِّ عَلَيۡهِمۡ إِنَّ صَلَوٰتَكَ سَكَنٞ لَّهُمۡ وَ ٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
103از اموال آنان بخشش خالصانه (و ماليات زكات) را بگير، كه بوسيله آن، پاكشان سازى و رشدشان دهى؛ و برايشان دعا كن؛ [چرا] كه دعاى تو، براى آنان آرامشى است؛ و خدا شنواى داناست.
أَلَمۡ يَعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ هُوَ يَقۡبَلُ ٱلتَّوۡبَةَ عَنۡ عِبَادِهِۦ وَ يَأۡخُذُ ٱلصَّدَقَٰتِ وَ أَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ
104آيا ندانستهاند كه خدا، خود توبه را از بندگانش مىپذيرد؛ و بخششهاى خالصانه (و ماليات زكات) را مىگيرد؛ و اينكه تنها خدا بسيار توبهپذير [و] مهرورز است؟!
وَ قُلِ ٱعۡمَلُواْ فَسَيَرَى ٱللَّهُ عَمَلَكُمۡ وَ رَسُولُهُۥ وَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلَىٰ عَٰلِمِ ٱلۡغَيۡبِ وَ ٱلشَّهَٰدَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ
105و (اى پيامبر) بگو:« عمل كنيد! پس بزودى خدا و فرستادهاش و مؤمنان، كردار شما را مىبينند! و بزودى، به سوى داناى نهان و آشكار، بازگردانده مىشويد؛ و [او] شما را از آنچه همواره انجام مىداديد، با خبر مىسازد! »
وَ ءَاخَرُونَ مُرۡجَوۡنَ لِأَمۡرِ ٱللَّهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمۡ وَ إِمَّا يَتُوبُ عَلَيۡهِمۡ وَ ٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ
106و (سرنوشت گروهى) ديگر متوقف بر فرمان خداست، يا عذابشان مىكند، و يا توبه آنان را مىپذيرد؛ و خدا دانايى فرزانه است.
وَ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مَسۡجِدٗا ضِرَارٗا وَ كُفۡرٗا وَ تَفۡرِيقَۢا بَيۡنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَ إِرۡصَادٗا لِّمَنۡ حَارَبَ ٱللَّهَ وَ رَسُولَهُۥ مِن قَبۡلُ وَ لَيَحۡلِفُنَّ إِنۡ أَرَدۡنَآ إِلَّا ٱلۡحُسۡنَىٰ وَ ٱللَّهُ يَشۡهَدُ إِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ
107و (برخى منافقان) كسانى هستند كه مسجدى برگزيدند، براى زيان رساندن، و كفر ورزيدن، و تفرقهافكنى بين مؤمنان، و كمينگاهى براى كسى كه پيش از [آن] با خدا و فرستادهاش جنگ كرده بود؛ و به طور قاطع سوگند ياد مىكنند كه:« ارادهاى جز نيكى نداشتهايم. »و [لى] خدا گواهى مىدهد كه قطعا آنان دروغگويند.
لَا تَقُمۡ فِيهِ أَبَدٗا لَّمَسۡجِدٌ أُسِّسَ عَلَى ٱلتَّقۡوَىٰ مِنۡ أَوَّلِ يَوۡمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِ رِجَالٞ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُواْ وَ ٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُطَّهِّرِينَ
108هرگز در آن (مسجد به عبادت) نايست! حتما مسجدى كه از روز نخست بر پارسايى (و خود نگهدارى) بنيانگذارى شده، شايستهتر است كه در آن (به عبادت) بايستى؛ در آن، مردانى هستند كه دوست مىدارند پاكيزه باشند؛ و خدا پاكيزگان را دوست دارد.
أَفَمَنۡ أَسَّسَ بُنۡيَٰنَهُۥ عَلَىٰ تَقۡوَىٰ مِنَ ٱللَّهِ وَ رِضۡوَٰنٍ خَيۡرٌ أَم مَّنۡ أَسَّسَ بُنۡيَٰنَهُۥ عَلَىٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٖ فَٱنۡهَارَ بِهِۦ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَ ٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ
109و آيا كسى كه ساختمانش را بر پارسايى (و خود نگهدارى) و خشنودى خدا بنيانگذارى كرده، بهتر است، يا كسى كه ساختمانش را بر كنار پرتگاه فرو ريختنى بنيان نهاده است، و او را در آتش جهنم فرو مىافكند؟ و خدا گروه ستمكاران را راهنمايى نمىكند.
لَا يَزَالُ بُنۡيَٰنُهُمُ ٱلَّذِي بَنَوۡاْ رِيبَةٗ فِي قُلُوبِهِمۡ إِلَّآ أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمۡ وَ ٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
110ساختمانى كه آنان ساختند، هميشه (به عنوان سبب) ترديد، در دلهايشان باقى مىماند؛ مگر اينكه دلهايشان پاره پاره شود، و خدا داناى فرزانه است.
إِنَّ ٱللَّهَ ٱشۡتَرَىٰ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ أَنفُسَهُمۡ وَ أَمۡوَٰلَهُم بِأَنَّ لَهُمُ ٱلۡجَنَّةَ يُقَٰتِلُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَيَقۡتُلُونَ وَ يُقۡتَلُونَ وَعۡدًا عَلَيۡهِ حَقّٗا فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِ وَ ٱلۡإِنجِيلِ وَ ٱلۡقُرۡءَانِ وَ مَنۡ أَوۡفَىٰ بِعَهۡدِهِۦ مِنَ ٱللَّهِ فَٱسۡتَبۡشِرُواْ بِبَيۡعِكُمُ ٱلَّذِي بَايَعۡتُم بِهِۦ وَ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ
111در حقيقت خدا، از مؤمنان جانهايشان و اموالشان را خريدارى كرده، به (بهاى) اينكه بهشت براى آنان باشد؛ (چرا كه) در راه خدا پيكار مىكنند، و مىكشند و كشته مىشوند؛ [اين] وعده حقى است، كه در تورات و انجيل و قرآن بر عهده اوست؛ و چه كسى به عهدش، از خدا وفادارتر است؟! پس بخاطر معاملهتان، كه با او معامله كرديد، شادمان باشيد؛ و تنها اين كاميابى بزرگ است!
ٱلتَّٰٓئِبُونَ ٱلۡعَٰبِدُونَ ٱلۡحَٰمِدُونَ ٱلسَّٰٓئِحُونَ ٱلرَّٰكِعُونَ ٱلسَّٰجِدُونَ ٱلۡأٓمِرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَ ٱلنَّاهُونَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَ ٱلۡحَٰفِظُونَ لِحُدُودِ ٱللَّهِ وَ بَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
112(آن مؤمنان)، توبه كنندگان، پرستش كنندگان، ستايش كنندگان، روزهداران، ركوع كنندگان، سجده كنندگان، فرمان دهندگان به [كار] پسنديده، و منع كنندگان از [كار] ناپسند، و پاسداران مرزهاى خدايند؛ و مؤمنان را مژده ده!
مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَن يَسۡتَغۡفِرُواْ لِلۡمُشۡرِكِينَ وَ لَوۡ كَانُوٓاْ أُوْلِي قُرۡبَىٰ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُمۡ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَحِيمِ
113براى پيامبر و كسانى كه ايمان آوردهاند، شايسته نيست كه براى مشركان- پس از آنكه برايشان روشن گرديد كه آنان اهل دوزخند- طلب آمرزش كنند؛ و گرچه نزديكان (شان) باشند.
وَ مَا كَانَ ٱسۡتِغۡفَارُ إِبۡرَٰهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَن مَّوۡعِدَةٖ وَعَدَهَآ إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُۥٓ أَنَّهُۥ عَدُوّٞ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنۡهُ إِنَّ إِبۡرَٰهِيمَ لَأَوَّٰهٌ حَلِيمٞ
114و طلب آمرزش ابراهيم براى پدر (مادرش يا عموي) ش نبود، جز بخاطر وعدهاى كه آن را به او وعده داده بود؛ و [لى] هنگامى كه براى او روشن شد كه وى دشمن خداست، نسبت به او، وعده (اش) را كنار گذاشت؛ قطعا ابراهيم بسيار غمخوار (و) بردبار بود.
وَ مَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُضِلَّ قَوۡمَۢا بَعۡدَ إِذۡ هَدَىٰهُمۡ حَتَّىٰ يُبَيِّنَ لَهُم مَّا يَتَّقُونَ إِنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٌ
115و خدا هرگز گروهى را بعد از آنكه آنان را راهنمايى كرد، گمراه (و مجازات) نمىكند؛ تا آنچه را (بايد از آن) خودنگهدارى كنند، برايشان روشن بيان كند؛ [چرا] كه خدا به هر چيزى داناست.
إِنَّ ٱللَّهَ لَهُۥ مُلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ يُحۡيِۦ وَ يُمِيتُ وَ مَا لَكُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَ لَا نَصِيرٖ
116براستى كه خدا فرمانروايى آسمانها و زمين فقط براى اوست؛ زنده مىكند و مىميراند؛ و جز خدا، هيچ سرپرست و ياورى براى شما نيست.
لَّقَد تَّابَ ٱللَّهُ عَلَى ٱلنَّبِيِّ وَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَ ٱلۡأَنصَارِ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ ٱلۡعُسۡرَةِ مِنۢ بَعۡدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٖ مِّنۡهُمۡ ثُمَّ تَابَ عَلَيۡهِمۡ إِنَّهُۥ بِهِمۡ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ
117مسلما خدا [با رحمت خويش] بر پيامبر و مهاجران و انصار بازگشت، كه در هنگامه سختى (در جنگ تبوك) از او پيروى كردند؛ بعد از آنكه نزديك بود دلهاى دستهاى از آنان، (از حق) منحرف شود؛ سپس [خدا] توبه آنان را پذيرفت؛ [چرا] كه او [نسبت] به آنان مهربانى مهرورز است.
وَ عَلَى ٱلثَّلَٰثَةِ ٱلَّذِينَ خُلِّفُواْ حَتَّىٰٓ إِذَا ضَاقَتۡ عَلَيۡهِمُ ٱلۡأَرۡضُ بِمَا رَحُبَتۡ وَ ضَاقَتۡ عَلَيۡهِمۡ أَنفُسُهُمۡ وَ ظَنُّوٓاْ أَن لَّا مَلۡجَأَ مِنَ ٱللَّهِ إِلَّآ إِلَيۡهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيۡهِمۡ لِيَتُوبُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ
118و (نيز) بر آن سه [نفر] كه (از شركت در جنگ تبوك) وا مانده بودند، تا آنگاه كه زمين با همه پهناورى بر آنان تنگ شد، و آنان از خودشان به تنگ آمدند، و دانستند كه هيچ پناهگاهى از (عذاب) خدا جز به سوى او نيست؛ سپس خدا (با رحمتش) به سوى آنان بازگشت، تا توبه كنند؛ [چرا] كه خدا بسيار توبهپذير [و] مهرورز است.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ كُونُواْ مَعَ ٱلصَّٰدِقِينَ
119اى كسانى كه ايمان آوردهايد! [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد؛ و با راستگويان باشيد.
مَا كَانَ لِأَهۡلِ ٱلۡمَدِينَةِ وَ مَنۡ حَوۡلَهُم مِّنَ ٱلۡأَعۡرَابِ أَن يَتَخَلَّفُواْ عَن رَّسُولِ ٱللَّهِ وَ لَا يَرۡغَبُواْ بِأَنفُسِهِمۡ عَن نَّفۡسِهِۦ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ لَا يُصِيبُهُمۡ ظَمَأٞ وَ لَا نَصَبٞ وَ لَا مَخۡمَصَةٞ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَ لَا يَطَُٔونَ مَوۡطِئٗا يَغِيظُ ٱلۡكُفَّارَ وَ لَا يَنَالُونَ مِنۡ عَدُوّٖ نَّيۡلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُم بِهِۦ عَمَلٞ صَٰلِحٌ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ
120بر ساكنان مدينه و كسانى از عربهاى صحرانشين كه اطراف آنان هستند سزاوار نيست، كه از فرستاده خدا تخلف ورزند، و بخاطر (حفظ) جانهايشان، از جان او روى برتابند؛ اين بخاطر آن است كه آنان هيچ تشنگى و رنج، و گرسنگى در راه خدا به آنان نمىرسد و بر هيچ قدمگاهى كه كافران را به خشم آورد، گام نمىنهند، و به هيچ هدفى (از ضربه و قتل) از دشمن نمىرسند، مگر اينكه بخاطر آن، كار شايستهاى براى آنان نوشته مىشود؛ [چرا] كه خدا پاداش نيكوكاران را تباه نمىكند.
وَ لَا يُنفِقُونَ نَفَقَةٗ صَغِيرَةٗ وَ لَا كَبِيرَةٗ وَ لَا يَقۡطَعُونَ وَادِيًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمۡ لِيَجۡزِيَهُمُ ٱللَّهُ أَحۡسَنَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ
121و هيچ هزينه كوچك يا بزرگى را در راه خدا مصرف نمىكنند، و هيچ درهاى (و سرزمينى) را نمىپيمايند، مگر اينكه براى آنان نوشته مىشود؛ تا خدا آنان را به [عنوان] بهترين چيزى كه همواره انجام مىدادند، پاداش دهد.
وَ مَا كَانَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَآفَّةٗ فَلَوۡلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرۡقَةٖ مِّنۡهُمۡ طَآئِفَةٞ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي ٱلدِّينِ وَ لِيُنذِرُواْ قَوۡمَهُمۡ إِذَا رَجَعُوٓاْ إِلَيۡهِمۡ لَعَلَّهُمۡ يَحۡذَرُونَ
122و هرگز مؤمنان همگى بسيج نمىشوند؛ پس چرا از هر گروهى از آنان، دستهاى بسيج نمىشوند (و كوچ نمىكنند)، تا در دين، فهم عميق نمايند؛ و تا قومشان را به هنگامى كه به سوى آنان باز مىگردند، هشدار دهند؟! تا شايد (از مخالفت خدا) بيمناك شوند.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قَٰتِلُواْ ٱلَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ ٱلۡكُفَّارِ وَ لۡيَجِدُواْ فِيكُمۡ غِلۡظَةٗ وَ ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُتَّقِينَ
123اى كسانى كه ايمان آوردهايد! با كسانى از كافران كه نزديك شما هستند، پيكار كنيد؛ و بايد (آنان) در شما سختى (و خشونت) بيابند؛ و بدانيد كه خدا با پارسايان (خود نگهدار) است.
وَ إِذَا مَآ أُنزِلَتۡ سُورَةٞ فَمِنۡهُم مَّن يَقُولُ أَيُّكُمۡ زَادَتۡهُ هَٰذِهِۦٓ إِيمَٰنٗا فَأَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فَزَادَتۡهُمۡ إِيمَٰنٗا وَ هُمۡ يَسۡتَبۡشِرُونَ
124و هنگامى كه سورهاى فرو فرستاده شود، پس كسى از آن (منافق) ان مىگويد:« كدام يك از شما، اين (سوره) ايمانش را افزون ساخت؟! »و اما كسانى كه ايمان آوردهاند، پس بر ايمانشان افزوده؛ در حالى كه آنان شادى مىكنند.
وَ أَمَّا ٱلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ فَزَادَتۡهُمۡ رِجۡسًا إِلَىٰ رِجۡسِهِمۡ وَ مَاتُواْ وَ هُمۡ كَٰفِرُونَ
125و اما كسانى كه در دلهايشان [نوعى] بيمارى است، پس آنان پليدى بر پليديشان افزوده؛ و مردند در حالى كه آنان كافرند.
أَ وَ لَا يَرَوۡنَ أَنَّهُمۡ يُفۡتَنُونَ فِي كُلِّ عَامٖ مَّرَّةً أَوۡ مَرَّتَيۡنِ ثُمَّ لَا يَتُوبُونَ وَ لَا هُمۡ يَذَّكَّرُونَ
126و آيا (منافقان) نمىبينند كه آنان در هر سال، يك يا دو بار آزمايش مىشوند؟! سپس توبه نمىكنند، و آنان متذكر (هم) نمىگردند.
وَ إِذَا مَآ أُنزِلَتۡ سُورَةٞ نَّظَرَ بَعۡضُهُمۡ إِلَىٰ بَعۡضٍ هَلۡ يَرَىٰكُم مِّنۡ أَحَدٖ ثُمَّ ٱنصَرَفُواْ صَرَفَ ٱللَّهُ قُلُوبَهُم بِأَنَّهُمۡ قَوۡمٞ لَّا يَفۡقَهُونَ
127و هنگامى كه سورهاى فرو فرستاده شود، برخى آن (منافق) ان به برخى (ديگر) نگاه مىكنند (در حالى كه مىگويند:) آيا هيچ كس شما را مىبيند؟ سپس منصرف مىشوند (و بيرون مىروند)؛ خدا دلهايشان را (از رحمت) منصرف ساخته؛ بخاطر آنكه آنان گروهى هستند كه فهم عميق نمىكنند.
لَقَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ عَزِيزٌ عَلَيۡهِ مَا عَنِتُّمۡ حَرِيصٌ عَلَيۡكُم بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ
128بيقين، فرستادهاى از خودتان به سوى شما آمد كه رنجهاى شما بر او سخت است؛ (و) بر (هدايت) شما حريص است؛ (و نسبت) به مؤمنان، مهربانى مهرورز است.
فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُلۡ حَسۡبِيَ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡتُ وَ هُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِيمِ
129و اگر (مردم) روى برتافتند، پس بگو:« خدايى كه هيچ معبودى جز او نيست مرا بس است؛ تنها بر او توكل كردم؛ و او پروردگار تخت بزرگ (جهاندارى و تدبير هستى) است. »
سوره یونس
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ الٓر تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡحَكِيمِ
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ الف، لام، را، آن آيات كتاب حكمتآميز است.
أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنۡ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ رَجُلٖ مِّنۡهُمۡ أَنۡ أَنذِرِ ٱلنَّاسَ وَ بَشِّرِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَنَّ لَهُمۡ قَدَمَ صِدۡقٍ عِندَ رَبِّهِمۡ قَالَ ٱلۡكَٰفِرُونَ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٞ مُّبِينٌ
2آيا براى مردم شگفتآور است، كه به سوى مردى از آنان وحى نموديم كه:« مردم را هشدار ده، و به كسانى كه ايمان آوردهاند مژده ده: كه براى آنان گامى راستين (و پيشرو در شرافت) نزد پروردگارشان است »؟! كافران گفتند:« بىشك اين ساحرى آشكار است! »
إِنَّ رَبَّكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَ مَا مِن شَفِيعٍ إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ إِذۡنِهِۦ ذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمۡ فَٱعۡبُدُوهُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ
3در واقع پروردگار شما، خدايى است كه آسمانها و زمين را در شش روز [و دوره] آفريد؛ سپس بر تخت (جهاندارى) تسلط يافت، [و] به تدبير كار [ها] پرداخت؛ هيچ شفاعتگرى، جز پس از رخصت او، نيست؛ اين خدا پروردگار شماست، پس او را بپرستيد؛ آيا (غافليد) و متذكر نمىشويد؟!
إِلَيۡهِ مَرۡجِعُكُمۡ جَمِيعٗا وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقًّا إِنَّهُۥ يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ لِيَجۡزِيَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ بِٱلۡقِسۡطِ وَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَهُمۡ شَرَابٞ مِّنۡ حَمِيمٖ وَ عَذَابٌ أَلِيمُۢ بِمَا كَانُواْ يَكۡفُرُونَ
4بازگشت همه شما فقط به سوى اوست؛ [اين] وعده حق خداست. او آفرينش را آغاز مىكند، سپس آن را تجديد مىكند، براى آنكه كسانى را كه ايمان آورده و [كارهاى] شايسته انجام دادهاند، به دادگرى پاداش دهد؛ و كسانى كه كفر ورزيدند، نوشابهاى از آب سوزان و عذابى دردناك، براى آنان است، بدان سبب كه همواره كفر مىورزيدند!
هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ ٱلشَّمۡسَ ضِيَآءٗ وَ ٱلۡقَمَرَ نُورٗا وَ قَدَّرَهُۥ مَنَازِلَ لِتَعۡلَمُواْ عَدَدَ ٱلسِّنِينَ وَ ٱلۡحِسَابَ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ ذَٰلِكَ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ يُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ
5او كسى است كه خورشيد را روشنايى، و ماه را نور قرار داد؛ و براى آن منزلگاههايى معين كرد، تا عدد سالها و حساب را بدانيد؛ خدا اين [ها] را جز به حق نيافريد. [او] آيات (و نشانههاى خود را) براى گروهى كه مىدانند، شرح مىدهد.
إِنَّ فِي ٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَ ٱلنَّهَارِ وَ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَّقُونَ
6مسلما در، پى در پى آمدن شب و روز، و آنچه خدا در آسمانها و زمين آفريده، آيات (و نشانههايى) است، براى گروهى كه خودنگهدارى مىكنند.
إِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يَرۡجُونَ لِقَآءَنَا وَ رَضُواْ بِٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَ ٱطۡمَأَنُّواْ بِهَا وَ ٱلَّذِينَ هُمۡ عَنۡ ءَايَٰتِنَا غَٰفِلُونَ
7در حقيقت كسانى كه به ملاقات ما (و روز رستاخيز) اميد ندارند، و به زندگى پست (دنيا) خشنود شدند و بدان آرامش يافتند، و كسانى كه آنان از آيات (و نشانههاى) ما غافلند،
أُوْلَٰٓئِكَ مَأۡوَىٰهُمُ ٱلنَّارُ بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ
8آنان به سبب آنچه همواره كسب مىكردند، مقصدشان آتش است!
إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ يَهۡدِيهِمۡ رَبُّهُم بِإِيمَٰنِهِمۡ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهِمُ ٱلۡأَنۡهَٰرُ فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ
9براستى كسانى كه ايمان آوردند و [كارهاى] شايسته انجام دادند، پروردگارشان آنان را به وسيله ايمانشان راهنمايى مىكند؛ [و] در بوستانهاى پر نعمت (بهشت)، نهرها از زير (درختان) شان روان است.
دَعۡوَىٰهُمۡ فِيهَا سُبۡحَٰنَكَ ٱللَّهُمَّ وَ تَحِيَّتُهُمۡ فِيهَا سَلَٰمٞ وَ ءَاخِرُ دَعۡوَىٰهُمۡ أَنِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
10ندا (و نيايش) آنان در آن (بوستانها، اين است كه:)« خدايا، منزهى تو! »و زنده باد آنان در آنجا:« سلام »است؛ و پايان ندا (و نيايش) آنان (اين است) كه:« ستايش، مخصوص خدايى است كه پروردگار جهانيان است! »
وَ لَوۡ يُعَجِّلُ ٱللَّهُ لِلنَّاسِ ٱلشَّرَّ ٱسۡتِعۡجَالَهُم بِٱلۡخَيۡرِ لَقُضِيَ إِلَيۡهِمۡ أَجَلُهُمۡ فَنَذَرُ ٱلَّذِينَ لَا يَرۡجُونَ لِقَآءَنَا فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ يَعۡمَهُونَ
11اگر (بر فرض) خدا براى مردم (در پذيرش نفرين و مجازات) بدى [ها]، شتاب مىكرد همچون شتاب جويى آنان در نيكى [ها]، حتما براى آنان سرآمد (عمر) شان فرا مىرسيد؛ و [لى] كسانى را كه اميد به ملاقات ما ندارند، وا مىگذاريم در حالى كه در طغيانشان سرگردان مىشوند.
وَ إِذَا مَسَّ ٱلۡإِنسَٰنَ ٱلضُّرُّ دَعَانَا لِجَنۢبِهِۦٓ أَوۡ قَاعِدًا أَوۡ قَآئِمٗا فَلَمَّا كَشَفۡنَا عَنۡهُ ضُرَّهُۥ مَرَّ كَأَن لَّمۡ يَدۡعُنَآ إِلَىٰ ضُرّٖ مَّسَّهُۥ كَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِلۡمُسۡرِفِينَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ
12و هنگامى كه به انسان زيان (و رنج) رسد، ما را، در حالى كه به پهلويش خوابيده، يا نشسته، يا ايستاده، مىخواند؛ و هنگامى كه زيان (و رنج) او را از وى برطرف ساختيم، [چنان] مىرود كه گويا ما را براى (دفع رنج و) زيانى كه به او رسيده بود، نخوانده است! اين گونه براى اسرافكاران، آنچه را كه همواره انجام مىدادند، آراسته شده است.
وَ لَقَدۡ أَهۡلَكۡنَا ٱلۡقُرُونَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَمَّا ظَلَمُواْ وَ جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ وَ مَا كَانُواْ لِيُؤۡمِنُواْ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡمُجۡرِمِينَ
13و بيقين گروههاى پيش از شما را، هنگامى كه ستم كردند، هلاك نموديم؛ در حالى كه فرستادگانشان دليلهاى روشن (معجزه آسا) براى آنان آوردند، و [لى] هرگز ايمان نمىآورند؛ اين گونه گروه خلافكاران را كيفر مىدهيم!
ثُمَّ جَعَلۡنَٰكُمۡ خَلَٰٓئِفَ فِي ٱلۡأَرۡضِ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لِنَنظُرَ كَيۡفَ تَعۡمَلُونَ
14سپس شما را پس از آنان، جانشينانى در زمين قرار داديم، تا ببينيم چگونه عمل مىكنيد.
وَ إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَاتُنَا بَيِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِينَ لَا يَرۡجُونَ لِقَآءَنَا ٱئۡتِ بِقُرۡءَانٍ غَيۡرِ هَٰذَآ أَوۡ بَدِّلۡهُ قُلۡ مَا يَكُونُ لِيٓ أَنۡ أُبَدِّلَهُۥ مِن تِلۡقَآيِٕ نَفۡسِيٓ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّ إِنِّيٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَيۡتُ رَبِّي عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ
15و هنگامى كه آيات ما در حالى كه روشن است بر آنان تلاوت مىشود، كسانى كه به ملاقات ما (و روز رستاخيز) اميد ندارند، مىگويند:« قرآنى غير از اين بياور، يا آن را تغيير ده. » (اى پيامبر) بگو:« براى من (ممكن) نيست، كه از پيش خودم آن را تغيير دهم، (زيرا) جز آنچه به سوى من وحى مىشود، پيروى نمىكنم؛ [چرا] كه اگر من پروردگارم را نافرمانى كنم، از عذاب روز بزرگ (قيامت) مىترسم! »
قُل لَّوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا تَلَوۡتُهُۥ عَلَيۡكُمۡ وَ لَآ أَدۡرَىٰكُم بِهِۦ فَقَدۡ لَبِثۡتُ فِيكُمۡ عُمُرٗا مِّن قَبۡلِهِۦٓ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ
16بگو:« اگر (بر فرض) خدا مىخواست، آن (آيات) را بر شما نمىخواندم (و پيروى نمىكردم)، و (خدا) شما را بدان آگاه نمىساخت؛ چه اينكه پيش از اين، مدتى طولانى در ميان شما درنگ كردهام و (هرگز آيهاى نياوردم)؛ آيا خردورزى نمىكنيد؟! »
فَمَنۡ أَظۡلَمُ مِمَّنِ ٱفۡتَرَىٰ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبًا أَوۡ كَذَّبَ بَِٔايَٰتِهِۦٓ إِنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ
17و چه كسى ستمكارتر است از كسى كه بر خدا دروغ بسته، يا آيات (و نشانههاى) او را دروغ انگاشته است؟! براستى كه خلافكاران رستگار نخواهند شد.
وَ يَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمۡ وَ لَا يَنفَعُهُمۡ وَ يَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِ قُلۡ أَتُنَبُِّٔونَ ٱللَّهَ بِمَا لَا يَعۡلَمُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ لَا فِي ٱلۡأَرۡضِ سُبۡحَٰنَهُۥ وَ تَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ
18و (مشركان) غير از خدا، چيزهايى را مىپرستند كه به آنان زيان نمىرساند، و سودى به ايشان نمىبخشد؛ و مىگويند:« اينها شفاعتگران، در پيشگاه خدا هستند. »بگو:« آيا خدا را به چيزى كه در آسمانها و زمين نمىداند، خبر مىدهيد؟! »او منزه و برتر است از آنچه شريك [او] قرار مىدهند!
وَ مَا كَانَ ٱلنَّاسُ إِلَّآ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ فَٱخۡتَلَفُواْ وَ لَوۡلَا كَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيۡنَهُمۡ فِيمَا فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ
19و مردم (در آغاز)، جز يك امت نبودند، و اختلاف كردند؛ و اگر نبود سخن (سنت گونها) ى از طرف پروردگارت، (در مورد مجازات نكردن سريع گناهكاران) كه از پيش مقرر شده است، حتما در ميان آنان در مورد آنچه در آن اختلاف كردند داورى شده بود.
وَ يَقُولُونَ لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡهِ ءَايَةٞ مِّن رَّبِّهِۦ فَقُلۡ إِنَّمَا ٱلۡغَيۡبُ لِلَّهِ فَٱنتَظِرُوٓاْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِينَ
20و مىگويند:« چرا نشانه (معجزهوارى) از پروردگارش بر او فرو فرستاده نمىشود؟! »پس بگو:« (آنچه از حس) پوشيده، تنها براى خداست؛ پس منتظر باشيد، [چرا] كه من (هم) با شما از منتظرانم. »
وَ إِذَآ أَذَقۡنَا ٱلنَّاسَ رَحۡمَةٗ مِّنۢ بَعۡدِ ضَرَّآءَ مَسَّتۡهُمۡ إِذَا لَهُم مَّكۡرٞ فِيٓ ءَايَاتِنَا قُلِ ٱللَّهُ أَسۡرَعُ مَكۡرًا إِنَّ رُسُلَنَا يَكۡتُبُونَ مَا تَمۡكُرُونَ
21و هنگامى كه مردم را پس از زيان (و ناراحتى) كه به آنان رسيده، رحمتى بچشانيم، به ناگاه آنان در مورد آيات ما فريبى دارند؛ بگو:« ترفند خدا سريعتر است. [چرا] كه فرستادگان (از فرشتگان) ما، آنچه را فريبكارى مىكنيد مىنويسند. »
هُوَ ٱلَّذِي يُسَيِّرُكُمۡ فِي ٱلۡبَرِّ وَ ٱلۡبَحۡرِ حَتَّىٰٓ إِذَا كُنتُمۡ فِي ٱلۡفُلۡكِ وَ جَرَيۡنَ بِهِم بِرِيحٖ طَيِّبَةٖ وَ فَرِحُواْ بِهَا جَآءَتۡهَا رِيحٌ عَاصِفٞ وَ جَآءَهُمُ ٱلۡمَوۡجُ مِن كُلِّ مَكَانٖ وَ ظَنُّوٓاْ أَنَّهُمۡ أُحِيطَ بِهِمۡ دَعَوُاْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ لَئِنۡ أَنجَيۡتَنَا مِنۡ هَٰذِهِۦ لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰكِرِينَ
22او كسى است كه شما را در خشكى و دريا مىگرداند؛ تا هنگامى كه در كشتىها قرار مىگيريد. و با بادى دلپسند (و ملايم) آنان را روان مىسازند و بدان شادمان شوند. [ناگهان] باد شديدى مىوزد، و امواج از هر جايى به سراغ آنان مىآيد، و يقين مىكنند كه آنان محاصره شدهاند (و هلاك خواهند شد؛ در اين هنگام) خدا را، در حالى كه دين (خود) را براى او خالص گردانيدهاند، مىخوانند كه:« اگر ما را از اين [گرفتارى] نجات دهى، قطعا از سپاسگزاران خواهيم بود. »
فَلَمَّآ أَنجَىٰهُمۡ إِذَا هُمۡ يَبۡغُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّمَا بَغۡيُكُمۡ عَلَىٰٓ أَنفُسِكُم مَّتَٰعَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا ثُمَّ إِلَيۡنَا مَرۡجِعُكُمۡ فَنُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ
23و هنگامى كه [خدا] آنان را نجات بخشيد، ناگهان آنان به ناحق، در زمين ستم مىكنند! اى مردم! ستم شما، تنها به زيان خود شماست؛ بهره زندگى پست (دنيا را مىبريد)، سپس بازگشت شما فقط به سوى ماست؛ و شما را به آنچه همواره انجام مىداديد، خبر مىدهيم.
إِنَّمَا مَثَلُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا كَمَآءٍ أَنزَلۡنَٰهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ فَٱخۡتَلَطَ بِهِۦ نَبَاتُ ٱلۡأَرۡضِ مِمَّا يَأۡكُلُ ٱلنَّاسُ وَ ٱلۡأَنۡعَٰمُ حَتَّىٰٓ إِذَآ أَخَذَتِ ٱلۡأَرۡضُ زُخۡرُفَهَا وَ ٱزَّيَّنَتۡ وَ ظَنَّ أَهۡلُهَآ أَنَّهُمۡ قَٰدِرُونَ عَلَيۡهَآ أَتَىٰهَآ أَمۡرُنَا لَيۡلًا أَوۡ نَهَارٗا فَجَعَلۡنَٰهَا حَصِيدٗا كَأَن لَّمۡ تَغۡنَ بِٱلۡأَمۡسِ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ ٱلۡأٓيَٰتِ لِقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ
24مثال زندگى پست (دنيا،) فقط همانند آبى است كه آن را از آسمان فرو فرستاديم، و به آن گياهان زمين- از آنچه مردم و دامها مىخورند- آميخته شود، تا هنگامى كه زمين، زيبايىاش را برگرفت و آراسته شد، و اهل آن يقين مىكنند كه آنان بر آن توانايى دارند؛ (ناگهان) در شبى يا روزى، فرمان (نابودى) ما بدان در رسد، و آن را درو مىكنيم چنانكه گويا ديروز هرگز برپا نبوده است! اين گونه، آيات را براى گروهى كه تفكر مىكنند، شرح مىدهيم.
وَ ٱللَّهُ يَدۡعُوٓاْ إِلَىٰ دَارِ ٱلسَّلَٰمِ وَ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ
25و خدا (شما را) به سراى سلامت فرا مىخواند؛ و هر كس را بخواهد (و شايسته ببيند)، به راهى راست راهنمايى مىكند.
لِّلَّذِينَ أَحۡسَنُواْ ٱلۡحُسۡنَىٰ وَ زِيَادَةٞ وَ لَا يَرۡهَقُ وُجُوهَهُمۡ قَتَرٞ وَ لَا ذِلَّةٌ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ
26براى كسانى كه نيكى كردند، [پاداش] نيكو و زيادهايست؛ و هيچ سياهى و خوارى، چهرههايشان را نمىپوشاند؛ اينان اهل بهشتند، در حالى كه آنان در آنجا ماندگارند.
وَ ٱلَّذِينَ كَسَبُواْ ٱلسَّئَِّاتِ جَزَآءُ سَيِّئَةِۢ بِمِثۡلِهَا وَ تَرۡهَقُهُمۡ ذِلَّةٞ مَّا لَهُم مِّنَ ٱللَّهِ مِنۡ عَاصِمٖ كَأَنَّمَآ أُغۡشِيَتۡ وُجُوهُهُمۡ قِطَعٗا مِّنَ ٱلَّيۡلِ مُظۡلِمًا أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ
27و كسانى كه [كارهاى] بد را كسب كردند، كيفر بدى همانند آن است؛ و خوارى آنان را فرا مىگيرد؛ [و] هيچ نگهدارندهاى از جانب خدا، براى آنان نيست. گويى چهرههايشان با پارههايى از شب تاريك، پوشيده شده! آنان اهل آتشند، در حالى كه آنان در آنجا ماندگارند.
وَ يَوۡمَ نَحۡشُرُهُمۡ جَمِيعٗا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشۡرَكُواْ مَكَانَكُمۡ أَنتُمۡ وَ شُرَكَآؤُكُمۡ فَزَيَّلۡنَا بَيۡنَهُمۡ وَ قَالَ شُرَكَآؤُهُم مَّا كُنتُمۡ إِيَّانَا تَعۡبُدُونَ
28و [ياد كن] روزى را كه همه آنان را گردآورى مىكنيم، سپس به كسانى كه شرك ورزيدند، مىگوييم:« شما و شريكهايتان (كه آنان را شريك خدا مىپنداشتيد) در جايتان باشيد. »و بين آنان جدايى مىافكنيم، و شريكانشان مىگويند:« شما (در واقع) هرگز ما را نمىپرستيديد!
فَكَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِيدَۢا بَيۡنَنَا وَ بَيۡنَكُمۡ إِن كُنَّا عَنۡ عِبَادَتِكُمۡ لَغَٰفِلِينَ
29و گواهى خدا بين ما و بين شما، كافى است كه قطعا ما از پرستش شما غافل بوديم. »
هُنَالِكَ تَبۡلُواْ كُلُّ نَفۡسٖ مَّآ أَسۡلَفَتۡ وَ رُدُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ مَوۡلَىٰهُمُ ٱلۡحَقِّ وَ ضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ
30در آنجا، هر كس آنچه را از پيش فرستاده، مىآزمايد، و به سوى خدا كه مولاى بحق آنهاست، بازگردانده مىشوند؛ و آنچه را همواره (بر خدا شريك) مىبستند از ايشان گم شد.
قُلۡ مَن يَرۡزُقُكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَ ٱلۡأَرۡضِ أَمَّن يَمۡلِكُ ٱلسَّمۡعَ وَ ٱلۡأَبۡصَٰرَ وَ مَن يُخۡرِجُ ٱلۡحَيَّ مِنَ ٱلۡمَيِّتِ وَ يُخۡرِجُ ٱلۡمَيِّتَ مِنَ ٱلۡحَيِّ وَ مَن يُدَبِّرُ ٱلۡأَمۡرَ فَسَيَقُولُونَ ٱللَّهُ فَقُلۡ أَفَلَا تَتَّقُونَ
31بگو:« چه كسى شما را از آسمان و زمين روزى مىدهد؟ يا چه كسى صاحب اختيار گوش [ها] و چشمهاست؟ و چه كسى زنده را از مرده بيرون مىآورد، و مرده را از زنده بيرون مىسازد؟ و چه كسى كار [ها] را تدبير مىكند؟ »پس بزودى (مشركان) مىگويند:« خدا (چنين مىكند.) »و بگو:« آيا (بر گمراهى اصرار مىورزيد) و خودنگهدارى (و پارسايى) نمىكنيد؟!
فَذَٰلِكُمُ ٱللَّهُ رَبُّكُمُ ٱلۡحَقُّ فَمَاذَا بَعۡدَ ٱلۡحَقِّ إِلَّا ٱلضَّلَٰلُ فَأَنَّىٰ تُصۡرَفُونَ
32و اين خدا، پروردگار حق شماست، و بعد از حق، چه چيزى جز گمراهى وجود دارد؟! پس چگونه (از حق) روى گردانيده مىشويد؟! »
كَذَٰلِكَ حَقَّتۡ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى ٱلَّذِينَ فَسَقُوٓاْ أَنَّهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ
33اينگونه سخن پروردگارت بر كسانى كه نافرمانى كردند، به حقيقت پيوست، كه آنان ايمان نمىآورند.
قُلۡ هَلۡ مِن شُرَكَآئِكُم مَّن يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ قُلِ ٱللَّهُ يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ فَأَنَّىٰ تُؤۡفَكُونَ
34(اى پيامبر) بگو:« آيا از شريكان (معبود) شما، كسى هست كه آفرينش را آغاز كند، سپس آن را باز گرداند؟! »بگو:« (تنها) خدا آفرينش را آغاز كرد، سپس آن را باز مىگرداند؛ پس چگونه (از حق) بازگردانده مىشويد؟! »
قُلۡ هَلۡ مِن شُرَكَآئِكُم مَّن يَهۡدِيٓ إِلَى ٱلۡحَقِّ قُلِ ٱللَّهُ يَهۡدِي لِلۡحَقِّ أَفَمَن يَهۡدِيٓ إِلَى ٱلۡحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لَّا يَهِدِّيٓ إِلَّآ أَن يُهۡدَىٰ فَمَا لَكُمۡ كَيۡفَ تَحۡكُمُونَ
35بگو:« آيا از شريكان (معبود) شما، كسى هست كه به سوى حق راهنمايى كند؟! »بگو:« (تنها) خدا به سوى حق راهنمايى مىكند؛ و آيا كسى كه به سوى حق راهنمايى مىكند شايستهتر است كه پيروى شود، يا كسى كه راه نمىيابد، مگر آنكه راهنمايى شود؟! پس شما را چه شده، چگونه داورى مىكنيد؟! »
وَ مَا يَتَّبِعُ أَكۡثَرُهُمۡ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ ٱلظَّنَّ لَا يُغۡنِي مِنَ ٱلۡحَقِّ شَيًۡٔا إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِمَا يَفۡعَلُونَ
36و بيشتر آن (مشرك) ان جز از گمان پيروى نمىكنند؛ براستى كه گمان، چيزى را از حق بىنياز نمىسازد؛ در واقع خدا به آنچه انجام مىدهند، داناست.
وَ مَا كَانَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانُ أَن يُفۡتَرَىٰ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَ لَٰكِن تَصۡدِيقَ ٱلَّذِي بَيۡنَ يَدَيۡهِ وَ تَفۡصِيلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَا رَيۡبَ فِيهِ مِن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
37و سزاوار نيست كه اين قرآن، به دروغ، به غير خدا نسبت داده شود؛ و ليكن مؤيد آنچه كه پيش از آن است، مىباشد؛ و شرح كتاب (هاى الهى) است؛ در حالى كه هيچ ترديدى در آن نيست، [و] از طرف پروردگار جهانيان است.
أَمۡ يَقُولُونَ ٱفۡتَرَىٰهُ قُلۡ فَأۡتُواْ بِسُورَةٖ مِّثۡلِهِۦ وَ ٱدۡعُواْ مَنِ ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ
38آيا مىگويند:« (او) به دروغ آن (قرآن) را (به خدا) نسبت داده است؟! »بگو:« اگر راست گوييد پس سورهاى همانند آن بياوريد؛ و غير از خدا، هر كس را مىتوانيد (به يارى) فرا خوانيد! »
بَلۡ كَذَّبُواْ بِمَا لَمۡ يُحِيطُواْ بِعِلۡمِهِۦ وَ لَمَّا يَأۡتِهِمۡ تَأۡوِيلُهُۥ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلظَّٰلِمِينَ
39بلكه چيزى را دروغ انگاشتند كه به علم آن احاطه نداشتند، و هنوز سرانجام (واقعيت) آن برايشان نيامده است. كسانى (هم) كه پيش از آنان بودند، همين گونه (پيامبران را) تكذيب كردند؛ پس بنگر فرجام ستمكاران چگونه بوده است!
وَ مِنۡهُم مَّن يُؤۡمِنُ بِهِۦ وَ مِنۡهُم مَّن لَّا يُؤۡمِنُ بِهِۦ وَ رَبُّكَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُفۡسِدِينَ
40و از آن (مشرك) ان كسى است كه به آن (قرآن) ايمان مىآورد؛ و از آنان كسى است كه بدان ايمان نمىآورد؛ و پروردگارت به (حال) فسادگران داناتر است.
وَ إِن كَذَّبُوكَ فَقُل لِّي عَمَلِي وَ لَكُمۡ عَمَلُكُمۡ أَنتُم بَرِيُٓٔونَ مِمَّآ أَعۡمَلُ وَ أَنَا۠ بَرِيٓءٞ مِّمَّا تَعۡمَلُونَ
41و اگر تو را تكذيب كردند، پس بگو:« كردار من فقط براى من، و كردار شما فقط براى شماست؛ شما نسبت به آنچه من انجام مىدهم، غير متعهديد، و من (نيز) نسبت به آنچه شما انجام مىدهيد غير متعهدم. »
وَ مِنۡهُم مَّن يَسۡتَمِعُونَ إِلَيۡكَ أَفَأَنتَ تُسۡمِعُ ٱلصُّمَّ وَ لَوۡ كَانُواْ لَا يَعۡقِلُونَ
42و برخى از آن (مشرك) ان كسانى هستند، كه به (ظاهر، به سخنان) تو گوش فرا مىدهند و آيا (تو مىتوانى سخن خود را) به گوش ناشنوايان برسانى، و گرچه هرگز خردورزى نكنند؟!
وَ مِنۡهُم مَّن يَنظُرُ إِلَيۡكَ أَفَأَنتَ تَهۡدِي ٱلۡعُمۡيَ وَ لَوۡ كَانُواْ لَا يُبۡصِرُونَ
43و از آن (مشرك) ان كسى است كه به (ظاهر به سوى) تو مىنگرد، و آيا تو (مىتوانى) نابينايان را راهنمايى كنى، و گرچه هرگز نبينند؟!
إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَظۡلِمُ ٱلنَّاسَ شَيۡٔٗا وَ لَٰكِنَّ ٱلنَّاسَ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ
44براستى كه خدا هيچ گونه به مردم ستم نمىكند؛ و ليكن مردم بر خودشان ستم مىكنند.
وَ يَوۡمَ يَحۡشُرُهُمۡ كَأَن لَّمۡ يَلۡبَثُوٓاْ إِلَّا سَاعَةٗ مِّنَ ٱلنَّهَارِ يَتَعَارَفُونَ بَيۡنَهُمۡ قَدۡ خَسِرَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِلِقَآءِ ٱللَّهِ وَ مَا كَانُواْ مُهۡتَدِينَ
45و (ياد كن) روزى را كه (خدا) آنان را گرد مىآورد؛ گويا جز ساعتى از روز، (در دنيا) درنگ نكردهاند، (به اندازهاى كه) همديگر را مىشناسند؛ مسلما كسانى زيان كردند، كه ملاقات خدا (و روز رستاخيز) را دروغ انگاشتند؛ و ره يافته نبودند.
وَ إِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعۡضَ ٱلَّذِي نَعِدُهُمۡ أَوۡ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيۡنَا مَرۡجِعُهُمۡ ثُمَّ ٱللَّهُ شَهِيدٌ عَلَىٰ مَا يَفۡعَلُونَ
46و اگر، پارهاى از آنچه (از مجازاتها) كه به آنان وعده مىدهيم، به تو بنمايانيم، يا (قبل از عذاب آنان، جان) تو را كامل بگيريم، پس بازگشتشان تنها به سوى ماست؛ سپس خدا بر آنچه انجام مىدهند گواه است.
وَ لِكُلِّ أُمَّةٖ رَّسُولٞ فَإِذَا جَآءَ رَسُولُهُمۡ قُضِيَ بَيۡنَهُم بِٱلۡقِسۡطِ وَ هُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ
47و براى هر امتى، فرستادهاى است؛ و هنگامى كه فرستاده آنان بيايد، بينشان به دادگرى داورى مىشود؛ در حالى كه آنان مورد ستم واقع نمىشوند.
وَ يَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ
48و (مشركان) مىگويند:« اگر راست گوييد، اين وعده (عذاب الهى) چه وقت است؟ »
قُل لَّآ أَمۡلِكُ لِنَفۡسِي ضَرّٗا وَ لَا نَفۡعًا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذَا جَآءَ أَجَلُهُمۡ فَلَا يَسۡتَٔۡخِرُونَ سَاعَةٗ وَ لَا يَسۡتَقۡدِمُونَ
49بگو:« براى خودم هيچ زيان و سودى را مالك نيستم جز آنچه خدا بخواهد. براى هر امتى سرآمد (عمر معين) است؛ هنگامى كه سرآمد (عمر) آنان فرا رسد، پس ساعتى تأخير نمىكنند، و پيشى نمىگيرند. »
قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِنۡ أَتَىٰكُمۡ عَذَابُهُۥ بَيَٰتًا أَوۡ نَهَارٗا مَّاذَا يَسۡتَعۡجِلُ مِنۡهُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ
50بگو:« آيا به نظر شما اگر عذاب او، شبانگاه يا در روز به سراغ شما آيد (، مىتوانيد آن را دفع كنيد؟!) » (پس) چه چيزى را خلافكاران از (آمدن) آن به شتاب مىطلبند.
أَثُمَّ إِذَا مَا وَقَعَ ءَامَنتُم بِهِۦٓ ءَآلۡـَٰٔنَ وَ قَدۡ كُنتُم بِهِۦ تَسۡتَعۡجِلُونَ
51سپس، آيا آنگاه كه (عذاب) واقع شد، به آن ايمان مىآوريد؟! (به شما گفته مىشود:) حالا (ايمان مىآوريد؟) در حالى كه به (آمدن) آن همواره شتاب مىكرديد!
ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُواْ ذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡخُلۡدِ هَلۡ تُجۡزَوۡنَ إِلَّا بِمَا كُنتُمۡ تَكۡسِبُونَ
52سپس به كسانى كه ستم كردند گفته مىشود:« عذاب ماندگار را بچشيد! آيا جز به (كيفر) آنچه همواره به دست مىآورديد، مجازات خواهيد شد؟! »
وَ يَسۡتَنۢبُِٔونَكَ أَحَقٌّ هُوَ قُلۡ إِي وَ رَبِّيٓ إِنَّهُۥ لَحَقّٞ وَ مَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِينَ
53از تو خبر مىگيرند:« آيا آن (وعده عذاب) حق است؟ »بگو:« آرى، به پروردگارم سوگند، كه آن حتما حق است! و شما عاجز كننده (خدا) نيستيد. »
وَ لَوۡ أَنَّ لِكُلِّ نَفۡسٖ ظَلَمَتۡ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ لَٱفۡتَدَتۡ بِهِۦ وَ أَسَرُّواْ ٱلنَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَ وَ قُضِيَ بَيۡنَهُم بِٱلۡقِسۡطِ وَ هُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ
54و اگر (بر فرض) براى هر شخصى كه ستم كرده، آنچه در زمين است مىبود، حتما آن را (براى نجات خويش) تاوان مىداد؛ و هنگامى كه عذاب را ببينند، پشيمانى (خود) را رازدارى مىكنند؛ و بينشان به دادگرى داورى شود؛ و آنان مورد ستم واقع نمىشوند.
أَلَآ إِنَّ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ أَلَآ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَ لَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ
55آگاه باشيد كه در حقيقت آنچه در آسمانها و زمين است، فقط از آن خداست. آگاه باشيد كه در واقع وعده خدا حق است، و ليكن بيشتر آنان نمىدانند.
هُوَ يُحۡيِۦ وَ يُمِيتُ وَ إِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ
56اوست كه زنده مىكند و مىميراند، و تنها به سوى او بازگردانده مىشويد.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَتۡكُم مَّوۡعِظَةٞ مِّن رَّبِّكُمۡ وَ شِفَآءٞ لِّمَا فِي ٱلصُّدُورِ وَ هُدٗى وَ رَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ
57اى مردم! بيقين از طرف پروردگارتان براى شما، پندى و درمانى براى آنچه در سينههاست؛ و رهنمود و رحمتى براى مؤمنان، آمده است.
قُلۡ بِفَضۡلِ ٱللَّهِ وَ بِرَحۡمَتِهِۦ فَبِذَٰلِكَ فَلۡيَفۡرَحُواْ هُوَ خَيۡرٞ مِّمَّا يَجۡمَعُونَ
58بگو:« به بخشش خدا و به رحمت او (خوشحال شدن نيكوست؛) پس بايد (مؤمنان) بدان شادمان شوند، (چرا كه) آن از هر آنچه گرد مىآورند، بهتر است. »
قُلۡ أَرَءَيۡتُم مَّآ أَنزَلَ ٱللَّهُ لَكُم مِّن رِّزۡقٖ فَجَعَلۡتُم مِّنۡهُ حَرَامٗا وَ حَلَٰلٗا قُلۡ ءَآللَّهُ أَذِنَ لَكُمۡ أَمۡ عَلَى ٱللَّهِ تَفۡتَرُونَ
59بگو:« آيا نگريستهايد، به آنچه از روزى [ها] كه خدا براى شما فرود آورده، و برخى از آن را حرام، و (برخى را) حلال نمودهايد؟! »بگو:« آيا خدا به شما رخصت داده، يا بر خدا [دروغ] مىبنديد؟! »
وَ مَا ظَنُّ ٱلَّذِينَ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ إِنَّ ٱللَّهَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَ لَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَشۡكُرُونَ
60و كسانى كه بر خدا دروغ مىبندند، در (باره مجازات) روز رستاخيز، چه گمان دارند؟ قطعا خدا نسبت به مردم داراى بخشش است؛ و ليكن بيشتر آنان سپاسگزارى نمىكنند.
وَ مَا تَكُونُ فِي شَأۡنٖ وَ مَا تَتۡلُواْ مِنۡهُ مِن قُرۡءَانٖ وَ لَا تَعۡمَلُونَ مِنۡ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيۡكُمۡ شُهُودًا إِذۡ تُفِيضُونَ فِيهِ وَ مَا يَعۡزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثۡقَالِ ذَرَّةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ لَا فِي ٱلسَّمَآءِ وَ لَآ أَصۡغَرَ مِن ذَٰلِكَ وَ لَآ أَكۡبَرَ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٍ
61و در هيچ كارى (و حالى) نباشى، و از طرف آن [خدا] هيچ (آيهاى) از قرآن را تلاوت (و پيروى) نمىكنى، و هيچ عملى را انجام نمىدهيد، مگر اينكه [ما] گواه بر شما هستيم در آن هنگام كه بدان مىپردازيد؛ و در زمين و در آسمان، از پروردگارت هيچ هم وزن ذرهاى و نه كوچكتر و نه بزرگتر از آن مخفى نمىماند! مگر اينكه (همه آنها) در كتاب روشنگر (علم خدا ثبت شده) است.
أَلَآ إِنَّ أَوۡلِيَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَ لَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ
62آگاه باشيد! كه دوستان خدا، هيچ ترسى بر آنان نيست، و نه آنان اندوهگين مىشوند؛
ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ كَانُواْ يَتَّقُونَ
63(همان) كسانى كه ايمان آوردند، و همواره خودنگهدارى (و پارسايى) مىكردند.
لَهُمُ ٱلۡبُشۡرَىٰ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ لَا تَبۡدِيلَ لِكَلِمَٰتِ ٱللَّهِ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ
64تنها براى آنان در زندگى پست (دنيا) و در آخرت، مژده است. هيچ تغييرى براى سخنان (سنت گونه و وعدههاى) خدا نيست؛ تنها اين كاميابى بزرگ است.
وَ لَا يَحۡزُنكَ قَوۡلُهُمۡۘ إِنَّ ٱلۡعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ
65سخن آن (مشرك) ان تو را اندوهگين نسازد! [چرا] كه عزت همه از آن خداست؛ او شنوا [و] داناست.
أَلَآ إِنَّ لِلَّهِ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ مَن فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا يَتَّبِعُ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ شُرَكَآءَ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا ٱلظَّنَّ وَ إِنۡ هُمۡ إِلَّا يَخۡرُصُونَ
66آگاه باش، در حقيقت، هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است، فقط از آن خداست. و كسانى كه (معبودانى) غير از خدا را مىخوانند، شريكهاى (خيالى او را) پيروى نمىكنند (بلكه اينان) جز از گمان پيروى نمىنمايند؛ و جز اين نيست كه آنان حدس مىزنند (و دروغ مىبافند.)
هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ لِتَسۡكُنُواْ فِيهِ وَ ٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًا إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَسۡمَعُونَ
67او كسى است كه شب را براى شما (تاريك) قرار داد، تا در آن آرام گيريد؛ و روز را روشنىبخش (قرار داد)؛ قطعا در اين [ها] نشانههايى است براى گروهى كه گوش شنوا دارند.
قَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱللَّهُ وَلَدٗا سُبۡحَٰنَهُۥ هُوَ ٱلۡغَنِيُّ لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ إِنۡ عِندَكُم مِّن سُلۡطَٰنِۢ بِهَٰذَآ أَتَقُولُونَ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ
68(مشركان) گفتند:« خدا فرزندى گزيده است. »او منزه است (چرا كه) تنها او توانگر است! [و] آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است فقط از آن اوست. نزد شما هيچ دليلى بر اين (ادعا) نيست؛ آيا چيزى را كه نمىدانيد، به خدا نسبت مىدهيد؟
قُلۡ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ لَا يُفۡلِحُونَ
69بگو:« در حقيقت كسانى كه به خدا دروغ مىبندند، رستگار نمىشوند؛
مَتَٰعٞ فِي ٱلدُّنۡيَا ثُمَّ إِلَيۡنَا مَرۡجِعُهُمۡ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ ٱلۡعَذَابَ ٱلشَّدِيدَ بِمَا كَانُواْ يَكۡفُرُونَ
70(اين دروغ پردازى براى اندك) بهرهاى در دنياست؛ سپس بازگشتشان تنها به سوى ماست؛ آنگاه بدان سبب كه همواره كفر مىورزيدند، عذاب شديد را به آنان مىچشانيم! »
وَ ٱتۡلُ عَلَيۡهِمۡ نَبَأَ نُوحٍ إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦ يَٰقَوۡمِ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيۡكُم مَّقَامِي وَ تَذۡكِيرِي بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ فَعَلَى ٱللَّهِ تَوَكَّلۡتُ فَأَجۡمِعُوٓاْ أَمۡرَكُمۡ وَ شُرَكَآءَكُمۡ ثُمَّ لَا يَكُنۡ أَمۡرُكُمۡ عَلَيۡكُمۡ غُمَّةٗ ثُمَّ ٱقۡضُوٓاْ إِلَيَّ وَ لَا تُنظِرُونِ
71خبر بزرگ نوح را بر آنان بخوان (و پيروى كن)، آنگاه كه به مردمش گفت:« اى قوم [من]! اگر جايگاه من و تذكرات من نسبت به آيات خدا، بر شما گران است، پس (من) تنها بر خدا توكل مىكنم. و كار (و فكر) تان و شريكهاى (معبود) تان را جمع كنيد؛ سپس كارتان بر شما هيچ پوشيده نماند، آنگاه به (حيات) من پايان دهيد، و [مرا] مهلت مدهيد.
فَإِن تَوَلَّيۡتُمۡ فَمَا سَأَلۡتُكُم مِّنۡ أَجۡرٍ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِ وَ أُمِرۡتُ أَنۡ أَكُونَ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ
72و اگر (از قبول دعوتم) روى برتابيد، پس (من) از شما هيچ پاداشى نمىطلبم پاداش من جز بر [عهده] خدا نيست؛ و فرمان دارم كه از مسلمانان باشم. »
فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيۡنَٰهُ وَ مَن مَّعَهُۥ فِي ٱلۡفُلۡكِ وَ جَعَلۡنَٰهُمۡ خَلَٰٓئِفَ وَ أَغۡرَقۡنَا ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُنذَرِينَ
73و او را تكذيب كردند؛ و (ما) وى و كسانى را كه با او در كشتى بودند، نجات داديم؛ و آنان را جانشينانى (براى كافران) قرار داديم؛ و كسانى را كه نشانههاى ما را دروغ انگاشتند، غرق كرديم. پس بنگر فرجام هشدار داده شدگان، چگونه بود!
ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِۦ رُسُلًا إِلَىٰ قَوۡمِهِمۡ فَجَآءُوهُم بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَمَا كَانُواْ لِيُؤۡمِنُواْ بِمَا كَذَّبُواْ بِهِۦ مِن قَبۡلُ كَذَٰلِكَ نَطۡبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِ ٱلۡمُعۡتَدِينَ
74سپس بعد از او (نوح)، فرستادگانى به سوى قومشان برانگيختيم؛ و دلايل روشن (معجزهآسا) براى شان آوردند؛ و (ايشان) هرگز به چيزى كه قبلا آن را دروغ انگاشته بودند، ايمان نمىآورند؛ اينگونه بر دلهاى تجاوزكاران مهر مىنهيم.
ثُمَّ بَعَثۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِم مُّوسَىٰ وَ هَٰرُونَ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَ مَلَإِيْهِۦ بَِٔايَٰتِنَا فَٱسۡتَكۡبَرُواْ وَ كَانُواْ قَوۡمٗا مُّجۡرِمِينَ
75سپس بعد از آن (پيامبر) ان موسى و هارون را با نشانههاى (معجزه آساي) مان به سوى فرعون و اشراف او فرستاديم؛ و [لى] تكبر ورزيدند، و گروهى خلافكار شدند.
فَلَمَّا جَآءَهُمُ ٱلۡحَقُّ مِنۡ عِندِنَا قَالُوٓاْ إِنَّ هَٰذَا لَسِحۡرٞ مُّبِينٞ
76و هنگامى كه حق از نزد ما به سوى آنان آمد، گفتند:« قطعا اين، سحرى آشكار است! »
قَالَ مُوسَىٰٓ أَتَقُولُونَ لِلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَكُمۡ أَسِحۡرٌ هَٰذَا وَ لَا يُفۡلِحُ ٱلسَّٰحِرُونَ
77موسى گفت:« آيا درباره حق، هنگامى كه به سوى شما آمد، (چنين) مىگوييد؟! آيا اين سحر است در حالى كه ساحران رستگار (و پيروز) نمىشوند؟! »
قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا لِتَلۡفِتَنَا عَمَّا وَجَدۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَا وَ تَكُونَ لَكُمَا ٱلۡكِبۡرِيَآءُ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا نَحۡنُ لَكُمَا بِمُؤۡمِنِينَ
78(فرعونيان به موسى) گفتند:« آيا به سراغ ما آمدهاى كه ما را، از آنچه پدرانمان را بر آن يافتهايم، بازگردانى، و بزرگى (و رياست) در زمين، از آن شما دو (نفر) باشد؟! و ما تصديق كننده شما دو (نفر) نيستيم. »
وَ قَالَ فِرۡعَوۡنُ ٱئۡتُونِي بِكُلِّ سَٰحِرٍ عَلِيمٖ
79و فرعون گفت:« هر ساحر دانايى را نزد من آوريد. »
فَلَمَّا جَآءَ ٱلسَّحَرَةُ قَالَ لَهُم مُّوسَىٰٓ أَلۡقُواْ مَآ أَنتُم مُّلۡقُونَ
80و هنگامى كه ساحران (به ميدان مبارزه) آمدند، موسى به آنان گفت:« آنچه را شما (از وسايل سحر مىتوانيد) بيفكنيد، بيندازيد! »
فَلَمَّآ أَلۡقَوۡاْ قَالَ مُوسَىٰ مَا جِئۡتُم بِهِ ٱلسِّحۡرُ إِنَّ ٱللَّهَ سَيُبۡطِلُهُۥٓ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُصۡلِحُ عَمَلَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ
81و هنگامى كه افكندند، موسى گفت:« آنچه (شما) آن را آورديد، سحر است؛ [چرا] كه خدا بزودى آن را باطل مىكند؛ [زيرا] كه خدا كار فسادگران را اصلاح نمىكند.
وَ يُحِقُّ ٱللَّهُ ٱلۡحَقَّ بِكَلِمَٰتِهِۦ وَ لَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ
82و خدا حق را با كلمات (و وعدههاي) ش تثبيت مىكند؛ و گرچه خلافكاران ناخشنود باشند. »
فَمَآ ءَامَنَ لِمُوسَىٰٓ إِلَّا ذُرِّيَّةٞ مِّن قَوۡمِهِۦ عَلَىٰ خَوۡفٖ مِّن فِرۡعَوۡنَ وَ مَلَإِيْهِمۡ أَن يَفۡتِنَهُمۡ وَ إِنَّ فِرۡعَوۡنَ لَعَالٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ إِنَّهُۥ لَمِنَ ٱلۡمُسۡرِفِينَ
83و موسى را تصديق نكردند، مگر نسلى از قوم او؛ در حال ترس از فرعون و اشراف آنان، كه مبادا آنان را در بلا افكنند! و قطعا فرعون در زمين (مصر)، برترىجويى كرد، و مسلما او از اسرافكاران بود.
وَ قَالَ مُوسَىٰ يَٰقَوۡمِ إِن كُنتُمۡ ءَامَنتُم بِٱللَّهِ فَعَلَيۡهِ تَوَكَّلُوٓاْ إِن كُنتُم مُّسۡلِمِينَ
84و موسى گفت:« اى قوم [من]! اگر به خدا ايمان آوردهايد، [و] اگر مسلمانيد، پس فقط بر او توكل كنيد. »
فَقَالُواْ عَلَى ٱللَّهِ تَوَكَّلۡنَا رَبَّنَا لَا تَجۡعَلۡنَا فِتۡنَةٗ لِّلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ
85و گفتند:« فقط بر خدا توكل داريم؛ [اى] پروردگار ما! ما را [وسيله] آزمايشى براى گروه ستمكاران قرار مده؛
وَ نَجِّنَا بِرَحۡمَتِكَ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ
86و ما را به رحمت خويش از (شر) گروه كافران نجات بخش. »
وَ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰ وَ أَخِيهِ أَن تَبَوَّءَا لِقَوۡمِكُمَا بِمِصۡرَ بُيُوتٗا وَ ٱجۡعَلُواْ بُيُوتَكُمۡ قِبۡلَةٗ وَ أَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَ بَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
87و به موسى و برادرش وحى كرديم كه:« براى قومتان در مصر خانههايى آماده كنيد؛ و خانههايتان را مقابل يكديگر (و محل عبادت) قرار دهيد؛ و نماز را به پا داريد؛ و مؤمنان را مژده ده. »
وَ قَالَ مُوسَىٰ رَبَّنَآ إِنَّكَ ءَاتَيۡتَ فِرۡعَوۡنَ وَ مَلَأَهُۥ زِينَةٗ وَ أَمۡوَٰلٗا فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا رَبَّنَا لِيُضِلُّواْ عَن سَبِيلِكَ رَبَّنَا ٱطۡمِسۡ عَلَىٰٓ أَمۡوَٰلِهِمۡ وَ ٱشۡدُدۡ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَلَا يُؤۡمِنُواْ حَتَّىٰ يَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِيمَ
88و موسى گفت:« [اى] پروردگار ما! براستى كه تو فرعون و اشراف او را زيور و اموالى در زندگى پست (دنيا) دادهاى؛ اى پروردگار ما! (آنان) در نهايت (مردم را) از راه تو گمراه مىسازند؛ [اى] پروردگار ما! اموالشان را بىاثر (و بىارزش) كن؛ و دلهايشان را (از درك حقايق) بر بند، كه ايمان نياورند تا عذاب دردناك را ببينند. »
قَالَ قَدۡ أُجِيبَت دَّعۡوَتُكُمَا فَٱسۡتَقِيمَا وَ لَا تَتَّبِعَآنِّ سَبِيلَ ٱلَّذِينَ لَا يَعۡلَمُونَ
89(خدا) فرمود:« دعاى هر دوى شما پذيرفته شد؛ پس پايدارى كنيد؛ و راه كسانى را كه نمىدانند، پيروى مكنيد. »
وَ جَٰوَزۡنَا بِبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱلۡبَحۡرَ فَأَتۡبَعَهُمۡ فِرۡعَوۡنُ وَ جُنُودُهُۥ بَغۡيٗا وَ عَدۡوًا حَتَّىٰٓ إِذَآ أَدۡرَكَهُ ٱلۡغَرَقُ قَالَ ءَامَنتُ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا ٱلَّذِيٓ ءَامَنَتۡ بِهِۦ بَنُوٓاْ إِسۡرَٰٓءِيلَ وَ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ
90و بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) را از دريا عبور داديم، و فرعون و لشكريانش از روى ستم و تجاوز، در پى آنان رفتند؛ تا هنگامى كه او در (شرف) غرق شدن قرار گرفت، گفت:« ايمان آوردم [به] اينكه هيچ معبودى نيست، جز كسى كه بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) به او ايمان آوردهاند، و من از تسليم شدگان هستم. »
ءَآلۡـَٰٔنَ وَ قَدۡ عَصَيۡتَ قَبۡلُ وَ كُنتَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ
91(به فرعون گفته شد:) آيا اكنون (ايمان مىآورى)؟! در حالى كه پيش [از آن] بيقين نافرمانى مىكردى، و از فسادگران بودى!
فَٱلۡيَوۡمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنۡ خَلۡفَكَ ءَايَةٗ وَ إِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِ عَنۡ ءَايَٰتِنَا لَغَٰفِلُونَ
92و [لى] امروز تو را با زرهات نجات مىدهيم (و بدنت را بر بلندى مىنهيم)، تا براى كسانى كه پس از تو هستند، نشانه (عبرت آموزى) باشى! و قطعا بسيارى از مردم، از نشانههاى ما غافلند.
وَ لَقَدۡ بَوَّأۡنَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ مُبَوَّأَ صِدۡقٖ وَ رَزَقۡنَٰهُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ فَمَا ٱخۡتَلَفُواْ حَتَّىٰ جَآءَهُمُ ٱلۡعِلۡمُ إِنَّ رَبَّكَ يَقۡضِي بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ
93و بيقين بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) را در جايگاه درستى مستقر ساختيم؛ و آنان را از پاكيزهها روزى داديم؛ و [لى] اختلاف نكردند تا اينكه علم براى آنان [حاصل] آمد؛ در حقيقت پروردگار تو روز رستاخيز، درباره آنچه همواره در آن اختلاف مىكردند، ميان آنان داورى مىكند.
فَإِن كُنتَ فِي شَكّٖ مِّمَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ فَسَۡٔلِ ٱلَّذِينَ يَقۡرَءُونَ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِكَ لَقَدۡ جَآءَكَ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُمۡتَرِينَ
94و اگر در مورد آنچه به سوى تو فرو فرستاديم، در شك هستى، پس از كسانى بپرس، كه پيش از تو كتاب [الهى] را مىخواندند؛ بيقين حق از طرف پروردگارت به تو رسيده است، پس هرگز از ترديد كنندگان مباش.
وَ لَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ فَتَكُونَ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ
95و هرگز از كسانى مباش كه آيات خدا را دروغ انگاشتند، كه از زيانكاران مىشوى.
إِنَّ ٱلَّذِينَ حَقَّتۡ عَلَيۡهِمۡ كَلِمَتُ رَبِّكَ لَا يُؤۡمِنُونَ
96در واقع كسانى كه سخن پروردگارت بر آنان به حقيقت پيوست ايمان نمىآورند؛
وَ لَوۡ جَآءَتۡهُمۡ كُلُّ ءَايَةٍ حَتَّىٰ يَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِيمَ
97و گرچه هر نشانه (معجزهآسا) يى براى شان بيايد، (ايمان نمىآورند،) تا اينكه عذاب دردناك را ببينند!
فَلَوۡلَا كَانَتۡ قَرۡيَةٌ ءَامَنَتۡ فَنَفَعَهَآ إِيمَٰنُهَآ إِلَّا قَوۡمَ يُونُسَ لَمَّآ ءَامَنُواْ كَشَفۡنَا عَنۡهُمۡ عَذَابَ ٱلۡخِزۡيِ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَ مَتَّعۡنَٰهُمۡ إِلَىٰ حِينٖ
98و چرا هيچ آبادى نبود كه (اهل آن) ايمان آورند و ايمانشان به آنان سود بخشد؟! مگر قوم يونس، هنگامى كه ايمان آوردند، عذاب رسوايى را در زندگى پست (دنيا) از آنان برطرف ساختيم؛ و تا زمان (مرگ) بهرهمندشان ساختيم.
وَ لَوۡ شَآءَ رَبُّكَ لَأٓمَنَ مَن فِي ٱلۡأَرۡضِ كُلُّهُمۡ جَمِيعًا أَفَأَنتَ تُكۡرِهُ ٱلنَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُواْ مُؤۡمِنِينَ
99و اگر (بر فرض) پروردگارت مىخواست، حتما تمام كسانى كه در روى زمين هستند، همگى آنان، ايمان مىآوردند؛ و آيا تو مردم را وا مىدارى تا اينكه مؤمن شوند؟!
وَ مَا كَانَ لِنَفۡسٍ أَن تُؤۡمِنَ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِ وَ يَجۡعَلُ ٱلرِّجۡسَ عَلَى ٱلَّذِينَ لَا يَعۡقِلُونَ
100و براى هيچ كس (ممكن) نيست كه جز با رخصت خدا ايمان آورد. و [خدا] بر كسانى كه خردورزى نمىكنند، پليدى قرار مىدهد.
قُلِ ٱنظُرُواْ مَاذَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا تُغۡنِي ٱلۡأٓيَٰتُ وَ ٱلنُّذُرُ عَن قَوۡمٖ لَّا يُؤۡمِنُونَ
101(اى پيامبر) بگو:« بنگريد در آسمانها و زمين چه چيزى است؟ »و [اين] نشانهها و هشدارها براى گروهى كه (بخاطر لجاجت) ايمان نمىآورند، (چيزى از عذاب را) دفع نمىكند!
فَهَلۡ يَنتَظِرُونَ إِلَّا مِثۡلَ أَيَّامِ ٱلَّذِينَ خَلَوۡاْ مِن قَبۡلِهِمۡ قُلۡ فَٱنتَظِرُوٓاْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ ٱلۡمُنتَظِرِينَ
102و آيا (مشركان) جز همانند روزگاران كسانى كه پيش از آنان در گذشتند، انتظار مىكشند؟! بگو:« پس منتظر باشيد كه من (هم) با شما از منتظرانم! »
ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنَا وَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كَذَٰلِكَ حَقًّا عَلَيۡنَا نُنجِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
103سپس فرستادگانمان و كسانى را كه ايمان آوردند، نجات مىدهيم؛ همچنين بر ما حق است كه مؤمنان را نجات دهيم.
قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِن كُنتُمۡ فِي شَكّٖ مِّن دِينِي فَلَآ أَعۡبُدُ ٱلَّذِينَ تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَ لَٰكِنۡ أَعۡبُدُ ٱللَّهَ ٱلَّذِي يَتَوَفَّىٰكُمۡ وَ أُمِرۡتُ أَنۡ أَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
104بگو:« اى مردم! اگر از دين من در شك هستيد، پس كسانى را كه غير از خدا مىپرستيد، نمىپرستم؛ و ليكن خدايى را پرستش مىكنم كه (جان) شما را بطور كامل مىگيرد؛ و فرمان داده شدهام كه از مؤمنان باشم.
وَ أَنۡ أَقِمۡ وَجۡهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفٗا وَ لَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ
105و (به من فرمان داده شده:) كه روى (وجود) خود را به دين حق گرايانه، راست دار؛ و هرگز از مشركان مباش!
وَ لَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَ لَا يَضُرُّكَ فَإِن فَعَلۡتَ فَإِنَّكَ إِذٗا مِّنَ ٱلظَّٰلِمِينَ
106و غير از خدا، چيزى را كه سودى به تو نمىرساند و زيانى به تو نمىرساند، مخوان (و پرستش مكن؛) و اگر (چنين) كنى، پس آنگاه در واقع تو از ستمكاران خواهى بود.
وَ إِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَ وَ إِن يُرِدۡكَ بِخَيۡرٖ فَلَا رَآدَّ لِفَضۡلِهِۦ يُصِيبُ بِهِۦ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ وَ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ
107و اگر خدا، (براى امتحان يا مجازات،) زيانى به تو رساند، پس جز او هيچ برطرف كنندهاى براى آن، نيست؛ و اگر نيكى براى تو اراده كند، پس هيچ برگردانندهاى براى بخشش او نيست؛ آن را به هر كس از بندگانش بخواهد (و شايسته بداند) مىرساند؛ و او بسيار آمرزنده [و] مهرورز است. »
قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ قَدۡ جَآءَكُمُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكُمۡ فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهۡتَدِي لِنَفۡسِهِۦ وَ مَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيۡهَا وَ مَآ أَنَا۠ عَلَيۡكُم بِوَكِيلٖ
108بگو:« اى مردم! بيقين، حق از طرف پروردگارتان به سراغ شما آمده؛ و هر كس (در پرتو آن) راه يابد، پس فقط به سود خودش راه يافته است. و هر كس گمراه شود، پس فقط به زيان خود گمراه مىشود؛ و من حمايتگر شما نيستم. »
وَ ٱتَّبِعۡ مَا يُوحَىٰٓ إِلَيۡكَ وَ ٱصۡبِرۡ حَتَّىٰ يَحۡكُمَ ٱللَّهُ وَ هُوَ خَيۡرُ ٱلۡحَٰكِمِينَ
109و از آنچه به سوى تو وحى مىشود پيروى كن، و شكيبايى كن! تا (اينكه) خدا داورى كند، و او بهترين داوران است.
سوره هود
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ الٓر كِتَٰبٌ أُحۡكِمَتۡ ءَايَٰتُهُۥ ثُمَّ فُصِّلَتۡ مِن لَّدُنۡ حَكِيمٍ خَبِيرٍ
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ الف، لام، را. (اين قرآن) كتابى است كه آياتش محكم شده است، سپس از نزد فرزانهاى آگاه تشريح شده است،
أَلَّا تَعۡبُدُوٓاْ إِلَّا ٱللَّهَ إِنَّنِي لَكُم مِّنۡهُ نَذِيرٞ وَ بَشِيرٞ
2كه: جز خدا را نپرستيد! در حقيقت من از سوى او براى شما هشدارگر و بشارتگرم؛
وَ أَنِ ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّكُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَيۡهِ يُمَتِّعۡكُم مَّتَٰعًا حَسَنًا إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى وَ يُؤۡتِ كُلَّ ذِي فَضۡلٖ فَضۡلَهُۥ وَ إِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ عَذَابَ يَوۡمٖ كَبِيرٍ
3و اينكه: از پروردگارتان آمرزش بخواهيد؛ سپس به سوى او بازگرديد؛ تا شما را از بهره نيكويى تا سرآمد معينى، برخوردار سازد؛ و به هر صاحب فضيلتى، (به مقدار) فضيلتش بدهد. و اگر روى برتابيد، پس در حقيقت من از عذاب روزى بزرگ بر شما مىترسم!
إِلَى ٱللَّهِ مَرۡجِعُكُمۡ وَ هُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ
4بازگشت شما فقط به سوى خداست؛ و او بر هر چيزى تواناست.
أَلَآ إِنَّهُمۡ يَثۡنُونَ صُدُورَهُمۡ لِيَسۡتَخۡفُواْ مِنۡهُ أَلَا حِينَ يَسۡتَغۡشُونَ ثِيَابَهُمۡ يَعۡلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَ مَا يُعۡلِنُونَ إِنَّهُۥ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ
5آگاه باشيد، كه آن (مشرك) ان سينههايشان را نزديك هم قرار مىدهند، تا (رازشان را) از آن (پيامبر) پنهان دارند؛ آگاه باشيد، آنگاه كه لباسهايشان را بر سر مىكشند، (خدا) آنچه را پنهان مىكنند و آنچه را آشكار مىسازند، مىداند؛ [چرا] كه او، به (اسرار) درون سينهها داناست.