قرآن عثمان طه

وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا ما رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ

53

من خويش را مبرا نمى‌كنم كه نفس پيوسته به بدى فرمان مى‌دهد مگر آنكه خدايم بخواهد كه خداى من آمرزنده و مهربان است.


وَ قالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِي فَلَمَّا كَلَّمَهُ قالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنا مَكِينٌ أَمِينٌ

54

پادشاه گفت: وى را نزد من آوريد كه او را محرم خويش كنم و همين كه با او سخن گفت اظهار داشت: تو اكنون نزد ما محترم و امينى.


قالَ اجْعَلْنِي عَليٰ خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ

55

يوسف گفت: انبارهاى مصر را در اختيار من بگذار كه نگهدار و دانايم.


وَ كَذٰلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْها حَيْثُ يَشاءُ نُصِيبُ بِرَحْمَتِنا مَنْ نَشاءُ وَ لا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ

56

بدينسان يوسف را در آن سرزمين تمكن داديم كه در آن هر كجا خواهد مقام گيرد، رحمت خود به هر كه خواهيم مى‌رسانيم و پاداش نيكوكاران را ضايع نمى‌كنيم.


وَ لَأَجْرُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ

57

پاداش آخرت براى آنان كه ايمان آورده و تقوى كار هستند از اين بهتر است.


وَ جاءَ إِخْوَةُ يُوسُفَ فَدَخَلُوا عَلَيْهِ فَعَرَفَهُمْ وَ هُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ

58

برادران يوسف به مصر آمدند و بر يوسف وارد شدند، يوسف آنها را شناخت ولى آنها او را نشناختند.


وَ لَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهازِهِمْ قالَ ائْتُونِي بِأَخٍ لَكُمْ مِنْ أَبِيكُمْ أَ لا تَرَوْنَ أَنِّي أُوفِي الْكَيْلَ وَ أَنَا خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ

59

و چون آنها را به اطعامشان آماده كرد گفت: برادرى كه از پدر خويش داريد پيش من آوريد مگر نمى‌بينيد كه من پيمانه را تمام مى‌دهم و بهترين پذيرايى كنندگانم؟


فَإِنْ لَمْ تَأْتُونِي بِهِ فَلا كَيْلَ لَكُمْ عِنْدِي وَ لا تَقْرَبُونِ

60

اگر او را پيش من نياريد نزد من پيمانه نداريد و محترم نمى‌شويد.


قالُوا سَنُراوِدُ عَنْهُ أَباهُ وَ إِنَّا لَفاعِلُونَ

61

گفتند: او را از پدرش خواهيم خواست و اين كار را خواهيم كرد.


وَ قالَ لِفِتْيانِهِ اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ فِي رِحالِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَعْرِفُونَها إِذَا انْقَلَبُوا إِليٰ أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ

62

و به غلامان خود گفت: پولشان را در بارهايشان بگذاريد شايد پس از برگشتن پيش كسان خود آن را بشناسند و شايد بازهم بيايند.


فَلَمَّا رَجَعُوا إِليٰ أَبِيهِمْ قالُوا يا أَبانا مُنِعَ مِنَّا الْكَيْلُ فَأَرْسِلْ مَعَنا أَخانا نَكْتَلْ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ

63

همين كه پيش پدر باز گشتند گفتند: اى پدر پيمانه از ما منع شده برادرمان را با ما بفرست كه پيمانه بگيريم و او را حفاظت مى‌كنيم.


قالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَيْهِ إِلَّا كَما أَمِنْتُكُمْ عَليٰ أَخِيهِ مِنْ قَبْلُ فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظاً وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ

64

يعقوب گفت: آيا درباره او بر شما مطمئن باشم بدان صورت كه از پيش درباره برادرش مطمئن شدم خدا بهترين حافظ و ارحم الراحمين است.


وَ لَمَّا فَتَحُوا مَتاعَهُمْ وَجَدُوا بِضاعَتَهُمْ رُدَّتْ إِلَيْهِمْ قالُوا يا أَبانا ما نَبْغِي هذِهِ بِضاعَتُنا رُدَّتْ إِلَيْنا وَ نَمِيرُ أَهْلَنا وَ نَحْفَظُ أَخانا وَ نَزْدادُ كَيْلَ بَعِيرٍ ذٰلِكَ كَيْلٌ يَسِيرٌ

65

و چون متاع خود باز كردند سرمايه‌شان را ديدند كه به آنها برگشته است گفتند: اى پدر غير از اين چه مى‌خواهيم اين سرمايه ماست كه برگشته (با آن به خريد مجدد مى‌رويم) به خانواده خود طعام مى‌خريم، يك بار شتر اضافه مى‌كنيم كه آن كيل آسانى است.


قالَ لَنْ أُرْسِلَهُ مَعَكُمْ حَتَّي تُؤْتُونِ مَوْثِقاً مِنَ اللَّهِ لَتَأْتُنَّنِي بِهِ إِلَّا أَنْ يُحاطَ بِكُمْ فَلَمَّا آتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قالَ اللَّهُ عَليٰ ما نَقُولُ وَكِيلٌ

66

يعقوب گفت: هرگز او را با شما نخواهم فرستاد مگر آنكه سوگند اكيد ياد كنيد كه او را برگردانيد چون سوگند اكيد ياد كردند گفت: خدا بر آنچه مى‌گوئيم گواه است.


وَ قالَ يا بَنِيَّ لا تَدْخُلُوا مِنْ بابٍ واحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوابٍ مُتَفَرِّقَةٍ وَ ما أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ عَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ

67

يعقوب گفت: اى پسران من از يك دروازه به شهر وارد نشويد و از دروازه‌هاى مختلف داخل شويد، من با اين گفته، شما را از خدا بى‌نياز نمى‌كنم، فرمان خاص خداست، بر او اعتماد كردم، اعتمادكنندگان به او اعتماد نمايند.


وَ لَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ ما كانَ يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا حاجَةً فِي نَفْسِ يَعْقُوبَ قَضاها وَ إِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِما عَلَّمْناهُ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ

68

چون از محلى كه پدرشان گفته بود داخل شدند آن گونه داخل شدن آنها را به هيچ وجه از خدا بى‌نياز نمى‌كرد مگر اينكه آن گفته آرامشى بر يعقوب بخشيد او به آنچه ما تعليم داده‌ايم داناست ولى بيشتر مردم نمى‌دانند.


وَ لَمَّا دَخَلُوا عَليٰ يُوسُفَ آويٰ إِلَيْهِ أَخاهُ قالَ إِنِّي أَنَا أَخُوكَ فَلا تَبْتَئِسْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ

69

وقتى كه بر يوسف داخل شدند برادرش را بنزد خود كشيد و گفت: من برادر تو هستم در مقابل آنچه مى‌كرده‌اند محزون مباش.


فَلَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهازِهِمْ جَعَلَ السِّقايَةَ فِي رَحْلِ أَخِيهِ ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ

70

چون آنها را با متاعشان آماده كرد، پيمانه را در انبان برادرش گذاشت آن گاه اعلام گرى ندا كرد كه: اى كاروان شما دزدان هستيد.


قالُوا وَ أَقْبَلُوا عَلَيْهِمْ ما ذا تَفْقِدُونَ

71

به اعلام كننده رو كرده و گفتند: چه چيز گم كرده‌ايد؟


قالُوا نَفْقِدُ صُواعَ الْمَلِكِ وَ لِمَنْ جاءَ بِهِ حِمْلُ بَعِيرٍ وَ أَنَا بِهِ زَعِيمٌ

72

گفتند: پيمانه پادشاه را گم كرده‌ايم هر كه آن را بياورد يك بار شتر براى اوست و من به آن ضامنم.


قالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ عَلِمْتُمْ ما جِئْنا لِنُفْسِدَ فِي الْأَرْضِ وَ ما كُنَّا سارِقِينَ

73

گفتند: به خدا قسم دانسته‌ايد كه ما نيامده‌ايم تا در مصر افساد كنيم و ما دزد نبوده‌ايم.


قالُوا فَما جَزاؤُهُ إِنْ كُنْتُمْ كاذِبِينَ

74

گفتند: اگر معلوم شود كه دروغگوئيد سزايش چيست؟


قالُوا جَزاؤُهُ مَنْ وُجِدَ فِي رَحْلِهِ فَهُوَ جَزاؤُهُ كَذٰلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ

75

گفتند: سزاى آن كسى است كه سقايه در بر او پيدا شده است، خودش سزاى سرقت است دزدان را چنين سزا مى‌دهيم.


فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعاءِ أَخِيهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَها مِنْ وِعاءِ أَخِيهِ كَذٰلِكَ كِدْنا لِيُوسُفَ ما كانَ لِيَأْخُذَ أَخاهُ فِي دِينِ الْمَلِكِ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ وَ فَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ

76

يوسف اول شروع كرد به ظروف برادرانش آن گاه سقايه را از انبان برادرش خارج كرد، اين چنين به يوسف تدبير آموختيم، او را نمى‌رسيد كه برادرش را در قانون پادشاه بگيرد مگر آنكه خدا بخواهد، آنكه را بخواهيم درجه‌هايى بالا مى‌بريم و بالاى هر دانا دانايى هست.


قالُوا إِنْ يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ فَأَسَرَّها يُوسُفُ فِي نَفْسِهِ وَ لَمْ يُبْدِها لَهُمْ قالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَكاناً وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما تَصِفُونَ

77

گفتند: اگر اين دزدى كرده برادرش نيز پيشتر دزدى كرده بود، يوسف اين سخن را در ضمير خود پنهان كرد و به آنها چيزى نگفت و گفت شما موقعيت بدى داريد خدا به آنچه وصف مى‌كنيد داناست.


قالُوا يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ إِنَّ لَهُ أَباً شَيْخاً كَبِيراً فَخُذْ أَحَدَنا مَكانَهُ إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ

78

گفتند: اى عزيز او را پدر پير و محترمى است يكى از ما را به جاى او بگير كه ما تو را نيكوكار مى‌بينيم.


قالَ مَعاذَ اللَّهِ أَنْ نَأْخُذَ إِلَّا مَنْ وَجَدْنا مَتاعَنا عِنْدَهُ إِنَّا إِذاً لَظالِمُونَ

79

گفت: پناه بر خدا كه بگيريم مگر آن كس را كه متاع خود را پيش او يافته و گرنه ستمكاريم.


فَلَمَّا اسْتَيْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِيًّا قالَ كَبِيرُهُمْ أَ لَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ أَباكُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَيْكُمْ مَوْثِقاً مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ قَبْلُ ما فَرَّطْتُمْ فِي يُوسُفَ فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ حَتَّي يَأْذَنَ لِي أَبِي أَوْ يَحْكُمَ اللَّهُ لِي وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ

80

وقتى كه از يوسف مأيوس شدند نجواكنان خود را از مردم كنار كشيدند، بزرگشان گفت: آيا نمى‌دانيد كه پدرتان از شما پيمان اكيد گرفته است و از پيش چه تقصيرى درباره يوسف كرده‌ايد، من از اينجا خارج نمى‌شوم مگر آنكه پدرم اذن دهد يا خدا حكمى بكند كه او بهترين داورانست.


ارْجِعُوا إِليٰ أَبِيكُمْ فَقُولُوا يا أَبانا إِنَّ ابْنَكَ سَرَقَ وَ ما شَهِدْنا إِلَّا بِما عَلِمْنا وَ ما كُنَّا لِلْغَيْبِ حافِظِينَ

81

برگرديد به سوى پدرتان و بگوئيد: پدر فرزندت سرقت كرد، ما فقط به آنچه مى‌دانستيم شهادت داديم و ما به غيب دانا و حافظ نبوده‌ايم.


وَ سْئَلِ الْقَرْيَةَ الَّتِي كُنَّا فِيها وَ الْعِيرَ الَّتِي أَقْبَلْنا فِيها وَ إِنَّا لَصادِقُونَ

82

بپرس از شهرى كه در آن بوديم و از كاروانى كه در آن آمديم، ما راستگويانيم.


قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَي اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ

83

گفت: نه ضميرتان كار خطرناكى را بر شما خوب وانمود كرده است، صبر بى شكايت بهتر است، شايد خدا همه را به من برگرداند كه او دانا و حكيم است.


وَ تَوَلَّيٰ عَنْهُمْ وَ قالَ يا أَسَفيٰ عَليٰ يُوسُفَ وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ

84

از فرزندان به كنارى رفت و گفت: دريغا بر يوسف چشمانش از غصه سفيد گرديد، و او خشم خود را فرو مى‌برد (و بر فرزندان تعرض نمى‌كرد).


قالُوا تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّي تَكُونَ حَرَضاً أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهالِكِينَ

85

گفتند: به خدا قسم مرتب يوسف را ياد مى‌كنى تا مشرف به مرگ شوى و يا از مردگان باشى.


قالَ إِنَّما أَشْكُوا بَثِّي وَ حُزْنِي إِلَي اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ

86

گفت: من اندوه آشكار و نهان خود را فقط به درگاه خدا شكوه مى‌كنم و مى‌دانم از لطف او آنچه را كه شما نمى‌دانيد.


يا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخِيهِ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكافِرُونَ

87

اى پسرانم برويد، يوسف و برادرش را جستجو كنيد و از رحمت خدا نوميد مباشيد كه از رحمت خدا فقط كافران نوميد مى‌شوند.


فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَيْهِ قالُوا يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ

88

چون بر يوسف وارد شدند گفتند: اى عزيز ما و خانواده‌مان را قحطى و بيچارگى فرا گرفت و بهاى اندكى آورده‌ايم، پيمانه ما را تمام كن و بر ما صدقه بده كه خدا صدقه‌دهندگان را دوست مى‌دارد.


قالَ هَلْ عَلِمْتُمْ ما فَعَلْتُمْ بِيُوسُفَ وَ أَخِيهِ إِذْ أَنْتُمْ جاهِلُونَ

89

گفت: آيا بياد داريد كه در گذشته درباره يوسف و برادرش چه كرديد آن دم كه جاهلان بوديد؟


قالُوا أَ إِنَّكَ لَأَنْتَ يُوسُفُ قالَ أَنَا يُوسُفُ وَ هٰذا أَخِي قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَ يَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ

90

گفتند: مگر تو يوسف هستى؟ گفت: من يوسف هستم و اين برادر من است، هر كه تقوى و صبر را پيشه كند، خدا پاداش نيكوكاران را ضايع نمى‌كند.


قالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنا وَ إِنْ كُنَّا لَخاطِئِينَ

91

گفتند: به خدا قسم كه خدا تو را بر ما برترى داد حقا كه ما خطاكاران بوديم.


قالَ لا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ

92

يوسف گفت: امروز بر شما ملامتى نيست خدا از تقصيرتان بگذرد كه او ارحم الراحمين است.


اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هٰذا فَأَلْقُوهُ عَليٰ وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيراً وَ أْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ

93

اين پيراهن مرا ببريد و بر صورت پدرم بياندازيد، آن وقت بينا مى‌شود و با خانواده‌تان همگى پيش من آئيد.


وَ لَمَّا فَصَلَتِ الْعِيرُ قالَ أَبُوهُمْ إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْلا أَنْ تُفَنِّدُونِ

94

و چون كاروان از مصر (به سوى كنعان) جدا گرديد يعقوب گفت: اگر كم عقلم نخوانيد من بوى يوسف را استشمام مى‌كنم.


قالُوا تَاللَّهِ إِنَّكَ لَفِي ضَلالِكَ الْقَدِيمِ

95

گفتند: به خدا قسم تو در افراط گذشته‌ات هستى.


فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشِيرُ أَلْقاهُ عَليٰ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيراً قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ

96

چون بشارت ده آمد، پيراهن يوسف را بر صورت يعقوب انداخت، در دم بينا شد، گفت: نگفتم كه از الطاف خدا مى‌دانم آنچه را شما نمى‌دانيد؟


قالُوا يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئِينَ

97

گفتند: پدرجان براى گناهان ما از خدا آمرزش بخواه كه ما خطاكاران شديم.


قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

98

گفت: به زودى از پرودگارم بر شما آمرزش خواهم خواست كه او آمرزنده و مهربان است.


فَلَمَّا دَخَلُوا عَليٰ يُوسُفَ آويٰ إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ وَ قالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنِينَ

99

چون بر يوسف وارد شدند پدر و مادرش را به كنار خود كشيد و گفت انشأ الله بايمنى وارد مصر شويد.


وَ رَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَي الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً وَ قالَ يا أَبَتِ هٰذا تَأْوِيلُ رُءْيايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَها رَبِّي حَقًّا وَ قَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَ جاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطانُ بَيْنِي وَ بَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِما يَشاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ

100

پدر و مادرش را به تخت بالا برد، همه براى خضوع به او به خاك افتادند، گفت پدرجان اين مصداق خواب ديرين من است كه خدا آن را خواب حق گردانيد، خدا به من نيكى كرد، از زندانم خارج نمود، شما را از صحرا به شهر آورد، پس از آنكه شيطان ميان من و برادرانم را فاسد كرد امر خدايم در آنچه مى‌خواهد نافذ است و او عليم و حكيم است.


رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَ عَلَّمْتَنِي مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحادِيثِ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ

101

خدايا به من حكومت دادى و تاويل تازه‌ها را آموختى اى آفريننده آسمانها و زمين تو در دنيا و آخرت سرپرست منى، مرا مسلمان بميران و به صالحان لاحق كن.


ذٰلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ يَمْكُرُونَ

102

اينها از اخبار گذشته است كه بر تو وحى مى‌كنيم، آن گاه كه فكرشان را در كار خود يك جا كردند (و در حق برادرشان) مكر مى‌كردند نزد آنها نبودى.


وَ ما أَكْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ

103

بيشتر مردم و لو حريص هم باشى اهل ايمان نمى‌شوند.


وَ ما تَسْئَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ

104

تو بر نبوت خود از آنها مزدى نمى‌خواهى (بلكه) قرآن فقط براى جهانيان بيدارى است.


وَ كَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ

105

چه بسا نشانه قدرت و توحيد كه در آسمانها و زمين هست كه بر آنها مى‌گذرند ولى از آنها رو گردانند.


وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِكُونَ

106

بيشترشان به خدا ايمان نمى‌آورند مگر اينكه مشركند.


أَ فَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِيَهُمْ غاشِيَةٌ مِنْ عَذابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ

107

آيا ايمن هستند از اينكه عقوبت وسيعى از عذاب خدا به آنها بيايد و يا مرگشان در حالى كه غافل هستند به آنها برسد.


قُلْ هذِهِ سَبِيلِي أَدْعُوا إِلَي اللَّهِ عَليٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ

108

بگو: اين راه من است روى بصيرت و بينش، من و پيروانم به سوى خدا مى‌خوانيم خدا پاك و منزه است، من از مشركان نيستم.


وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجالاً نُوحِي إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُريٰ أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا أَ فَلا تَعْقِلُونَ

109

پيش از تو نفرستاده‌ايم مگر مردانى از اهل شهرها كه به آنها (مانند تو) وحى مى‌كرديم آيا در روى زمين سفر نكرده‌اند تا بنگرند عاقبت پيشينيان آنها چطور بود، خانه آخرت براى آنها كه اهل تقوى مى‌باشند بهتر است آيا نمى‌فهميدند؟


حَتَّي إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جاءَهُمْ نَصْرُنا فَنُجِّيَ مَنْ نَشاءُ وَ لا يُرَدُّ بَأْسُنا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ

110

تا چون پيامبران از ايمان آوردن مردم نوميد شدند و مردم گمان كردند كه پيامبران به آنها دروغ گفته‌اند يارى ما آمد آنكه مى‌خواستيم نجات داده شد، عذاب ما از قوم گناهكار بر نمى‌گردد.


لَقَدْ كانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ ما كانَ حَدِيثاً يُفْتَريٰ وَ لٰكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُديً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

111

در سرگذشت پيامبران عاقلان را عبرت هست سرگذشت آنها داستان مجعول نيست بلكه تصديق كتابى كه در حضور قرآن است و بيان هر چيز (محتاج اليه) است و هدايت (براى همه) و رحمت براى قوم مؤمن است.


سوره الرعد

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ المر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ وَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ

1

بنام خداى رحمان رحيم؛ اين است آيه‌هاى كتاب و آنچه از پروردگارت بر تو نازل گشته حق است و ليكن بيشتر مردم ايمان نمى‌آورند.


اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها ثُمَّ اسْتَويٰ عَلَي الْعَرْشِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّي يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ

2

الله آنست كه: آسمانها را بدون ستونهاى مرئى برافراشت، سپس به حكومت پرداخت و آفتاب و ماه را رام كرد كه همه براى مدت معينى روانند كار جهان را تدبير و آيات را روشن مى‌كند تا به ديدار پروردگارتان ايمان بياوريد.


وَ هُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ وَ أَنْهاراً وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ

3

خدا آنست كه زمين را بگسترد و در آن كوه‌هاى ثابت و نهرها به وجود آورد و از همه ميوه‌ها در آن، جفت قرار داد، شب را بروز مى‌پوشاند، در اينها نشانه‌هاى توحيد هست براى گروهى كه فكر مى‌كنند.


وَ فِي الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخِيلٌ صِنْوانٌ وَ غَيْرُ صِنْوانٍ يُسْقيٰ بِماءٍ واحِدٍ وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَليٰ بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ

4

در زمين قطعه‌هاى قريب هم وجود دارد و باغاتى از انگور و كشت و نخلهاى هم مثل و غيرهم مثل هست كه با يك آب آبيارى مى‌شوند ولى آنها را در ميوه بهمديگر برترى مى‌دهيم، در اينها آيه‌هاى ربوبيت و توحيد هست براى قومى كه تعقل مى‌كنند.


وَ إِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ أَ إِذا كُنَّا تُراباً أَ إِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ أُولئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ وَ أُولئِكَ الْأَغْلالُ فِي أَعْناقِهِمْ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ

5

اگر از حرفشان تعجب كنى (حق دارى كه) حرفشان عجيب است كه (مى‌گويند): آيا آن گاه كه خاك مى‌شويم در خلقت جديدى خواهيم بود؟ آنها به پروردگار خود كافر شده‌اند زنجيرها در گردنشان است و اهل آتشند و در آن جاودانانند.


وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ عَليٰ ظُلْمِهِمْ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَشَدِيدُ الْعِقابِ

6

از تو عقوبت را پيش از رحمت مى‌خواهند با آنكه پيش از آنها عقوبتها گذشته است، پروردگار تو آمرزنده مردم است با ظلمشان، و پروردگار تو عذابش سخت است.


وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ

7

كسانى كه كافر شده‌اند مى‌گويند: چرا بر او آيه‌اى از پروردگارش نازل نمى‌شود، تو فقط انذاركننده هستى و براى هر قوم راهنما مى‌باشى (يا رهنما هست).


اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثيٰ وَ ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ وَ كُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ

8

خدا مى‌داند آنچه را كه هر مؤنث در شكم دارد و آنچه را كه رحم‌ها فاسد مى‌كند و آنچه را كه زياد مى‌كند و هر چيز نزد او باندازه است.


عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعالِ

9

داناى نهان و آشكار، بزرگ و بلند پايه است.


سَواءٌ مِنْكُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَ سارِبٌ بِالنَّهارِ

10

در علم او يكسان است آنكه از شما حرف خود را پنهان دارد و يا آشكار كند و آنكه در شب خود را مستتر مى‌كند و (يا) در روز راه مى‌رود.


لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ والٍ

11

براى انسان تعقيب كنندگانى هست از پيش و پس، او را از پيشامد خدايى حفظ مى‌كنند. خدا نعمت قومى را تغيير نمى‌دهد تا آنها استعداد خود را تغيير دهند، وقتى كه خدا به قومى بلائى اراده كند براى آن بازگشتى نيست و جز خدا كارسازى ندارند.


هُوَ الَّذِي يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ يُنْشِئُ السَّحابَ الثِّقالَ

12

خدا كسى است كه براى خوف و طمع، برق را به شما مى‌نماياند و ابرهاى سنگين را به وجود مى‌آورد.


وَ يُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَ الْمَلائِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ وَ يُرْسِلُ الصَّواعِقَ فَيُصِيبُ بِها مَنْ يَشاءُ وَ هُمْ يُجادِلُونَ فِي اللَّهِ وَ هُوَ شَدِيدُ الْمِحالِ

13

رعد به او تسبيح و حمد مى‌كند ملك‌ها هم از خوف او، صاعقه‌ها را مى‌فرستد، و آنها را به هر كه خواست مى‌رساند، مشركان درباره الله مجادله مى‌كنند با آنكه عذاب خدا سخت است.


لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْءٍ إِلَّا كَباسِطِ كَفَّيْهِ إِلَي الْماءِ لِيَبْلُغَ فاهُ وَ ما هُوَ بِبالِغِهِ وَ ما دُعاءُ الْكافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلالٍ

14

دعوت حق خاص او است بتهايى كه جز خدا مى‌خوانند هيچ جوابى به آنها نمى‌دهند مگر مانند آنكه هر دو دستش را بطرف آب باز كرده تا بدهانش برسد و نمى‌رسد، دعوت كافرين فقط در هدر است.


وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ ظِلالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ

15

هر كه در آسمانها و زمين هست با رغبت و كراهت به خدا خضوع مى‌كنند، همچنين سايه‌هاى آنها در بامدادها و عصرها به خدا سجده مى‌كند


قُلْ مَنْ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَ فَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ لا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْميٰ وَ الْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُماتُ وَ النُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ الْواحِدُ الْقَهَّارُ

16

بگو: پروردگار آسمانها و زمين كيست؟ بگو: الله است. بگو: آيا غير از او سرپرستانى گرفته‌ايد كه براى خود مالك نفع و ضررى نيستند؟! بگو: آيا بينا و كور يكسانند و يا ظلمات و نور يكسان است، يا براى خدا شريكانى قرار داده‌اند كه مانند خدا مخلوق خلق كرده‌اند و خلقت بر آنها مشتبه شده است. بگو: خدا خالق همه اشياء و يكتا و غالب فقط او است‌


أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رابِياً وَ مِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ

17

از آسمان آبى نازل كرد، دره‌ها به وسعت خود جارى شدند، سيل، كف بالا آمده‌اى برداشت و در آنچه براى زيور يا متاعى آبش مى‌دهيد مانند سيل كفى هست. خدا حق و باطل را اين چنين ثابت مى‌كند اما كف به پراكنده شدن مى‌رود و اما آنچه به مردم نافع است در زمين مى‌ماند، بدينسان خدا مثلها را (براى مردم) مى‌زند.


لِلَّذِينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنيٰ وَ الَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ أُولئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسابِ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ

18

براى آنها كه پروردگارشان را اجابت كرده‌اند عاقبت خوبى است و كسانى كه اجابت نكرده‌اند اگر همه آنچه در زمين هست با يك برابر خاص آنها بود (براى آن عاقبت) عوض مى‌دادند، آنها را حساب بدى است، جايشان جهنم است و آن مهيا شده ناگوارى است.


أَ فَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْميٰ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ

19

آيا آنكه مى‌داند قرآنى كه از خدايت نازل شده حق است مانند كسى است كه كور است، فقط خردمندان متذكر مى‌شوند.


الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا يَنْقُضُونَ الْمِيثاقَ

20

كسانى كه به عهد خدا وفا مى‌كنند و پيمان خدا را نمى‌شكنند.


وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ

21

و كسانى كه متصل مى‌كنند چيزى را كه خدا امر كرده متصل شود و از خدايشان و حساب بد مى‌ترسند.


وَ الَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً وَ يَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَي الدَّارِ

22

و كسانى كه براى توجه خدايشان استقامت كرده‌اند و نماز را بپا داشته‌اند و از آنچه روزيشان كرده‌ايم نهان و آشكار انفاق كرده‌اند و با خوبى بدى را دفع مى‌كنند عاقبت محمود دنيا خاص آنهاست‌


جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ

23

بهشتهاى هميشگى است كه بآنها داخل مى‌شوند آنها و هر كه شايسته است از پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان و ملائكه از هر در آنها داخل مى‌شوند.


سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَي الدَّارِ

24

كه سلام بر شما در مقابل صبرتان، نيكوست نتيجه دار دنيا.


وَ الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ

25

و كسانى كه عهد خدا را بعد از محكم كردن آن مى‌شكنند و آنچه خدا امر كرده متصل شود، قطع مى‌كنند و در زمين فساد مى‌كنند، آنها راست دورى از رحمت حق و آنها راست عاقبت بد دنيا.


اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ وَ فَرِحُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا مَتاعٌ

26

خدا روزى را به هر كه خواهد وسعت مى‌دهد (و به هر كه خواهد) تنگ مى‌گيرد كفار به زندگى دنيا شادمان شدند با آنكه، آن در مقابل آخرت فقط اندكى است.


وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنابَ

27

كافران مى‌گويند: چرا از پروردگارش معجزه‌اى بر او نازل نشده بگو: خدا هر كه را بخواهد گمراه مى‌كند و آنكه را كه انابه كند به سوى خود هدايت مى‌كند.


الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ

28

كسانى كه ايمان آورده‌اند و قلوبشان با ياد خدا آرام مى‌گيرد، بدانيد كه دلها با ياد خدا آرام مى‌گيرد.


الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبيٰ لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ

29

كسانى كه ايمان آورده و اعمال شايسته كرده‌اند براى آنها زندگى پاكيزه. و بازگشت خوبى هست.


كَذٰلِكَ أَرْسَلْناكَ فِي أُمَّةٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِها أُمَمٌ لِتَتْلُوَا عَلَيْهِمُ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ هُمْ يَكْفُرُونَ بِالرَّحْمٰنِ قُلْ هُوَ رَبِّي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ مَتابِ

30

بدينسان تو را در ميان امتى فرستاديم كه پيش از آنها امتهايى گذشته است تا آنچه را كه وحى كرده‌ايم بر آنها بخوانى، آنها به خداى رحمن كافر ميشوند، بگو: او خداى من است، جز او معبودى نيست، بر او اعتماد كرده‌ام و به سوى اوست بازگشتم.


وَ لَوْ أَنَّ قُرْآناً سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتيٰ بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِيعاً أَ فَلَمْ يَيْأَسِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنْ لَوْ يَشاءُ اللَّهُ لَهَدَي النَّاسَ جَمِيعاً وَ لا يَزالُ الَّذِينَ كَفَرُوا تُصِيبُهُمْ بِما صَنَعُوا قارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيباً مِنْ دارِهِمْ حَتَّي يَأْتِيَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا يُخْلِفُ الْمِيعادَ

31

هر گاه قرآنى نازل مى‌شد كه با آن كوه‌ها به راه مى‌افتاد و زمين تكه تكه مى‌شد و مردگان به سخن مى‌آمدند (با زايمان نمى‌آوردند) بلكه كارها همه‌اش خاص خداست آيا اهل ايمان ندانسته‌اند كه اگر خدا مى‌خواست همه مردم را هدايت‌ مى‌كرد، پيوسته به كفار بلاى كوبنده‌اى مى‌رسد و يا در نزديكى ديار آن واقع مى‌شود تا وعده خدا بيايد، خدا به وعده خود تخلف نمى‌كند.


وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَمْلَيْتُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كانَ عِقابِ

32

به رسولانى پيش از تو استهزاء شد بكافران (مسخره كننده) مهلت دادم و سپس آنها را گرفتم، عذاب من چگونه بود؟


أَ فَمَنْ هُوَ قائِمٌ عَليٰ كُلِّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ وَ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكاءَ قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِما لا يَعْلَمُ فِي الْأَرْضِ أَمْ بِظاهِرٍ مِنَ الْقَوْلِ بَلْ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مَكْرُهُمْ وَ صُدُّوا عَنِ السَّبِيلِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ

33

آيا آنكه بر هر كس با عملى كه كرده مراقب است (با او شريكانى تواند بود) براى خدا شريكان قرار دادند بگو آنها را توصيف كنيد يا به او خبر مى‌دهيد آنچه را كه در زمين نمى‌داند و يا از قول بى محتوى خبر مى‌دهيد بلكه به كافران مكرشان آراسته شد و از راه برگردانده شدند و هر كه را خدا گمراه كند هدايت كننده‌اى ندارد.


لَهُمْ عَذابٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَقُّ وَ ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ واقٍ

34

آنها راست عذابى در زندگى دنيا و عذاب آخرت سختتر است و از عذاب خدا مدافعى ندارند.


مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ أُكُلُها دائِمٌ وَ ظِلُّها تِلْكَ عُقْبَي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ عُقْبَي الْكافِرِينَ النَّارُ

35

صفت بهشتى كه متقيان وعده شده‌اند از زير آن نهرها روان است، خوردنيش و رفاهش دائمى است، آن عاقبت متقيان است و عاقبت كافران آتش است.


وَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَفْرَحُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ مِنَ الْأَحْزابِ مَنْ يُنْكِرُ بَعْضَهُ قُلْ إِنَّما أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ وَ لا أُشْرِكَ بِهِ إِلَيْهِ أَدْعُوا وَ إِلَيْهِ مَآبِ

36

كسانى كه به آنها كتاب داده‌ايم از آنچه بر تو نازل گشته شادمان مى‌شوند، بعضى از گروه‌هاى آنها، بعضى از قرآن را انكار مى‌كنند، بگو: مامور شده‌ام كه خدا را عبادت كنم، به او شرك نياورم، به سوى او مى‌خوانم بازگشتم به سوى اوست.


وَ كَذٰلِكَ أَنْزَلْناهُ حُكْماً عَرَبِيًّا وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا واقٍ

37

و بدينسان آن را دستورى روشن نازل كرده‌ايم اگر پس از علمى كه به تو آمده از هواهاى آنها پيروى كنى از عذاب خدا، حافظى نخواهى داشت.


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلاً مِنْ قَبْلِكَ وَ جَعَلْنا لَهُمْ أَزْواجاً وَ ذُرِّيَّةً وَ ما كانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتابٌ

38

پيش از تو پيامبرانى فرستاديم و براى آنان همسران و فرزندان قرار داديم، هيچ پيغمبرى را نرسد كه بدون اذن خدا آيه‌اى بياورد، براى هر مدت كتابى هست.


يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ

39

خدا آنچه را بخواهد مى‌برد و آنچه را بخواهد مستقر مى‌كند، اصل و پايه همه كتابها پيش اوست.


وَ إِنْ ما نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ وَ عَلَيْنَا الْحِسابُ

40

اگر قسمتى از عذابى كه به آنها وعده داده‌ايم بر تو بنمايانيم و يا تو را به ميرانيم فقط بر عهده تو است تبليغ و بر ماست حسابگرى.


أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها وَ اللَّهُ يَحْكُمُ لا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَ هُوَ سَرِيعُ الْحِسابِ

41

آيا نمى‌دانند كه دستور ما بزمين مى‌آيد و ما آن را از اطرافش ناقص مى‌كنيم خدا حكم عذاب مى‌كند حكم خدا را تعقيب كننده‌اى نيست و او سريع الحساب است.


وَ قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعاً يَعْلَمُ ما تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَ سَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَي الدَّارِ

42

كسانى كه پيش از اهل مكه بودند مكر كردند، همه تدبيرها خاص خداست مى‌داند آنچه را كه هر كس عمل مى‌كند كفار بزودى خواهند دانست نتيجه خوب اين دنيا براى كيست.


وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفيٰ بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ

43

آنها كه كافر شده‌اند مى‌گويند: تو پيغمبر نيستى بگو خدا ميان من و شما شاهد است و آنكه علم قرآن پيش اوست.


سوره ابراهیم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِليٰ صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ

1

بنام خداى رحمان رحيم؛ اين كتابى است كه بر تو نازل كرده‌ايم تا مردم را از تاريكيها به سوى نور باذن خدايشان خارج كنى (و خارج كنى) براه خداى توانا و ستوده.


اللَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ وَيْلٌ لِلْكافِرِينَ مِنْ عَذابٍ شَدِيدٍ

2

خدا آن كس است كه آنچه در آسمانها و زمين است خاص اوست، واى بر كافران از عذابى كه سخت است.


الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَياةَ الدُّنْيا عَلَي الْآخِرَةِ وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً أُولئِكَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ

3

كسانى كه زندگى دنيا را بر آخرت اختيار مى‌كنند و از راه خدا اعراض مى‌كنند و آن را كج مى‌روند، آنها در ضلالتى دور به سر مى‌برند.


وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

4

هيچ پيغمبرى نفرستاده‌ايم مگر با لغت قوم خود، تا شريعت را به قومش بيان كند، آن گاه خدا هر كه را بخواهد گمراه و هر كه را بخواهد هدايت مى‌كند و او توانا و حكيم است.


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسيٰ بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ

5

موسى را با معجزات خود فرستاديم كه قوم خود را از تاريكيها به سوى نور خارج كن و روزهاى خدا را بياد آنها بياور، در اينها عبرتهايى است براى هر خويشتن دار و شكرگزار.


وَ إِذْ قالَ مُوسيٰ لِقَوْمِهِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنْجاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ وَ يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ وَ فِي ذٰلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ

6

و آن دم كه موسى به قوم خود گفت: ياد آريد نعمت خدا را وقتى كه شما را از فرعونيان نجات داد، بر شما عذاب بد را تحميل مى‌كردند، پسران شما را مداوم ذبح كرده، دخترانتان را زنده مى‌گذاشتند و در آن آزمايش بزرگى بود از خدايتان.


وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ

7

ياد كنيد وقتى را كه خدايتان اعلام كرد اگر شكر كنيد حتما نعمتم را زياد مى‌كنم و اگر كفران كنيد عذاب من سخت است.


وَ قالَ مُوسيٰ إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ

8

موسى گفت: اگر شما و همه مردم روى زمين كفران كنند، خدا بى‌نياز و پسنديده است.


أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَبَؤُا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْواهِهِمْ وَ قالُوا إِنَّا كَفَرْنا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَ إِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنا إِلَيْهِ مُرِيبٍ

9

آيا خبر كسانى كه پيش از شما بودند به شما نرسيده مانند قوم نوح، عاد، ثمود و آنان كه پس از آنها بودند كه جز خدا كسى آنها را نمى‌داند، پيغمبرانشان به آنها دلائل آوردند، دست پيامبران را به دهاتشان برگرداندند و گفتند ما به آنچه فرستاده شده‌ايد كافريم و در آنچه ما را به سوى آن مى‌خوانيد در شك كامل هستيم.


قالَتْ رُسُلُهُمْ أَ فِي اللَّهِ شَكٌّ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرَكُمْ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي قالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونا عَمَّا كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا فَأْتُونا بِسُلْطانٍ مُبِينٍ

10

پيغمبرانشان گفتند: آيا در خدايى كه شكافنده آسمانها و زمين است شكى هست؟ شما را مى‌خواند كه بعضى از گناهانتان را بيامرزد و جل شما را تا مدت معين تأخير اندازد گفتند: شما مانند ما بشريد، مى‌خواهيد ما را از آنچه پدرانمان مى‌پرستيدند باز داريد بما معجزه آشكارى بياوريد.


قالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ وَ لٰكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَليٰ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ ما كانَ لَنا أَنْ نَأْتِيَكُمْ بِسُلْطانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَي اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ

11

پيغمبرانشان گفتند: ما مانند شما بشريم ولى خدا بر هر كه از بندگان بخواهد منت مى‌نهد ما را نيست كه جز به اذن خدا معجزه‌اى بياوريم، مؤمنان بر خدا توكل و اعتماد كنند،


وَ ما لَنا أَلَّا نَتَوَكَّلَ عَلَي اللَّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا وَ لَنَصْبِرَنَّ عَليٰ ما آذَيْتُمُونا وَ عَلَي اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ

12

چه شده بر ما كه بر خدا توكل نكنيم حال آنكه ما را به راههايمان هدايت كرده، حتما در مقابل اذيتها كه به ما كرده‌ايد صبر خواهيم كرد، متوكلان بر خدا توكل كنند.


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنا فَأَوْحيٰ إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ

13

كافران به پيامبرانشان گفتند: به يقين شما را از ديارمان خارج خواهيم كرد مگر آنكه در دين ما برگرديد، خدايشان وحى كرد كه به يقين ظالمان را هلاك خواهم ساخت.


وَ لَنُسْكِنَنَّكُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ذٰلِكَ لِمَنْ خافَ مَقامِي وَ خافَ وَعِيدِ

14

و حتما پس از آنها شما را در اين زمين اسكان خواهيم داد، اين براى كسى است كه از مقام و تهديد من بترسد.


وَ اسْتَفْتَحُوا وَ خابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ

15

پيامبران طلب غلبه كردند، تمام ستمگران عنود نوميد شدند.


مِنْ وَرائِهِ جَهَنَّمُ وَ يُسْقيٰ مِنْ ماءٍ صَدِيدٍ

16

از پى او جهنم هست و از آب چرك آب داده مى‌شود.


يَتَجَرَّعُهُ وَ لا يَكادُ يُسِيغُهُ وَ يَأْتِيهِ الْمَوْتُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ وَ ما هُوَ بِمَيِّتٍ وَ مِنْ وَرائِهِ عَذابٌ غَلِيظٌ

17

آن را جرعه جرعه مى‌خورد، ممكن نيست كه به راحت فرو برد از هر سو مرگ به سوى او آيد ولى او مرده نيست و از پى او عذاب شديدى است.


مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمالُهُمْ كَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عاصِفٍ لا يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَليٰ شَيْءٍ ذٰلِكَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِيدُ

18

حكايت كسانى كه به خدايشان كافر شده‌اند، اعمال آنها مانند خاكسترى است كه در روز طوفانى بادى شديد بر آن وزيده است، از آنچه كرده‌اند به چيزى قادر نخواهند بود، اين است همان گمراهى دور.


أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ

19

آيا نمى‌دانى كه خدا آسمانها و زمين را به حق آفريده است، اگر بخواهد شما را مى‌برد و خلق تازه‌اى مى‌آورد.


وَ ما ذٰلِكَ عَلَي اللَّهِ بِعَزِيزٍ

20

و اين بر خدا دشوار نيست.


وَ بَرَزُوا لِلَّهِ جَمِيعاً فَقالَ الضُّعَفاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذابِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ قالُوا لَوْ هَدانَا اللَّهُ لَهَدَيْناكُمْ سَواءٌ عَلَيْنا أَ جَزِعْنا أَمْ صَبَرْنا ما لَنا مِنْ مَحِيصٍ

21

همه مردم براى خدا آشكار مى‌شوند، ضعيفان به پيشوايان خود بين مى‌گويند: ما پيرو شما بوديم آيا چيزى از عذاب خدا را از ما مى‌كاهيد؟ گويند: اگر خدا ما را هدايت مى‌كرد شما را هدايت مى‌كرديم، اكنون خواه بى‌تابى كنيم يا نه، راه فرارى نداريم.


وَ قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِما أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ

22

آن گاه كه از كار آخرت فراغت حاصل شود، شيطان گويد: خدا به شما وعده حق داد، من وعده دادم و خلف كردم، مرا بر شما تسلطى نبود بلكه دعوت كردم، پذيرفتيد، مرا ملامت نكنيد، خودتان را ملامت كنيد، من فريادرس شما نيستم، شما هم فريادرس من نيستيد، من بيزارم از طاعتى كه مرا در آن شريك كرديد، ظالمان را عذابى دردناك هست.


وَ أُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ

23

كسانى كه ايمان آورده و اعمال شايسته انجام داده‌اند داخل مى‌گردند به بهشتهايى كه از زير آنها نهرها جارى است، در آن جاودانانند، گفتگويشان در آنجا سلامت باداست.


أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ

24

آيا نمى‌دانى خدا چگونه مثل زده است، كلمه پاك مانند درخت پاك است، ريشه‌اش ثابت و شاخه‌اش در آسمان است.


تُؤْتِي أُكُلَها كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ

25

ميوه‌اش را در هر وقت به اذن خدايش مى‌دهد خدا اين مثلها را براى مردم مى‌زند تا متذكر گردند.


وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ

26

مثل كلمه پليد مانند درخت پليد است كه از روى زمين كنده و آن را ثباتى نيست.


يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَ يَفْعَلُ اللَّهُ ما يَشاءُ

27

خدا كسانى را كه ايمان آورده‌اند به وسيله قول ثابت تثبيت مى‌كند، در دنيا و آخرت و ظالمان را گمراه مى‌كند و آنچه بخواهد مى‌كند.


أَ لَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْراً وَ أَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ

28

آيا ندانسته‌اى كسانى را كه نعمت خدا را از روى كفران تبديل كرده و قوم خود را به خانه هلاك كشيده‌اند.


جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارُ

29

آن جهنم است كه داخل آن مى‌شوند و بد منزلى است.


وَ جَعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَي النَّارِ

30

براى خدا شريكانى قرار دادند تا مردم را از راه او باز دارند، بگو: لذت بريد كه بازگشتتان به آتش است.


قُلْ لِعِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلالٌ

31

ببندگان مؤمن من بگو: نماز بخوانند و از آنچه روزيشان كرده‌ايد، پنهانى و آشكارا انفاق كنند، پيش از آنكه بيايد روزى كه در آن معامله و دوستى نيست.


اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهارَ

32

خدا آنست كه آسمانها و زمين را آفريده است و از آسمان آبى نازل كرده و با آن از ميوه‌ها براى شما روزى به وجود آورده است و براى شما كشتى‌ها را مسخر كرده تا در دريا به اذن خدا جارى شوند و براى شما نهرها را مسخر نموده است.


وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ

33

و براى شما آفتاب و ماه را كه پيوسته در حركتند مسخر كرده و نيز براى شما شب و روز را رام كرده است.


وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ

34

و از هر آنچه خواسته‌ايد به شما داده است و اگر نعمتهاى خدا را بشماريد، تمام نتوانيد كرد، حقا كه انسان بسيار ظالم و بسيار ناسپاس است.


وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هٰذَا الْبَلَدَ آمِناً وَ اجْنُبْنِي وَ بَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ

35

و چون ابراهيم گفت: پروردگارا اين سرزمين را ايمن گردان، مرا و فرزندانم را دور كن از اينكه بتها را عبادت كنيم.


رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَ مَنْ عَصانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

36

پروردگارا آنها بسيارى از مردمان را گمراه كرده‌اند، هر كه از من پيروى كند از من است و هر كه مرا عصيان كند، تو آمرزنده و مهربان هستى.


رَبَّنا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِيُقِيمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ

37

پروردگارا من بعضى از فرزندانم را در دره‌اى غير قابل كشت نزد خانه محترم تو اسكان دادم، پروردگارا تا نماز اقامه كنند، قلوب عده‌اى از مردمان را به آنها مايل گردان، به آنها از ثمرات روزى ده تا شكر گزارند.


رَبَّنا إِنَّكَ تَعْلَمُ ما نُخْفِي وَ ما نُعْلِنُ وَ ما يَخْفيٰ عَلَي اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ

38

پروردگارا تو ميدانى آنچه را كه نهان مى‌داريم و آشكار مى‌كنيم، چيزى در زمين و آسمان بر خدا پنهان نمى‌ماند.


الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَي الْكِبَرِ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعاءِ

39

حمد خداى راست كه در وقت پيرى بر من اسماعيل و اسحاق را داد، حقا كه خدا شنونده دعا است.


رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ

40

پروردگار من، مرا و قسمتى از فرزندان مرا نمازگزار گردان، پروردگارا دعاى مرا قبول فرما.


رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسابُ

41

پروردگارا مرا و پدر و مادرم و مؤمنان را بيامرز در روزى كه محاسبه بر پا مى‌شود.


وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّما يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصارُ

42

گمان نكن كه خدا از آنچه ظالمان مى‌كنند غافل است، آنها را تاخير مى‌اندازد براى روزى كه چشمها خيره مى‌شوند.


مُهْطِعِينَ مُقْنِعِي رُءُوسِهِمُ لا يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ وَ أَفْئِدَتُهُمْ هَواءٌ

43

به ذلت نگاه كننده و سر بالا گرفتگانند ديدشان به خودشان بر نمى‌گردد و قلوبشان خالى است.


وَ أَنْذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُوا رَبَّنا أَخِّرْنا إِليٰ أَجَلٍ قَرِيبٍ نُجِبْ دَعْوَتَكَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَ وَ لَمْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ ما لَكُمْ مِنْ زَوالٍ

44

بترسان مردم را از روزى كه عذاب به سوى آنها مى‌آيد، ظالمان گويند خدايا عذاب ما را تا مدت نزديكى تأخير بيانداز تا دعوت تو را اجابت كرده و پيرو رسولان باشم آيا از پيش قسم نخورديد كه شما را زوالى نيست؟


وَ سَكَنْتُمْ فِي مَساكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ وَ تَبَيَّنَ لَكُمْ كَيْفَ فَعَلْنا بِهِمْ وَ ضَرَبْنا لَكُمُ الْأَمْثالَ

45

ساكن شديد در منازل كسانى كه به خود ظلم كردند و دانستيد با آنها چه كرديم و براى شما مثلها زده‌ايم‌


وَ قَدْ مَكَرُوا مَكْرَهُمْ وَ عِنْدَ اللَّهِ مَكْرُهُمْ وَ إِنْ كانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبالُ

46

مكرشان را كردند، مكرشان در نزد خداست و گرچه مكرشان موجب زوال كوه‌ها بود.


فَلا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ ذُو انتِقامٍ

47

گمان نكن كه خدا خلف كننده وعده‌ها است كه به رسولان داده است كه خدا توانا و صاحب انتقام است.


يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ

48

روزى كه زمين بغير اين زمين و آسمانها مبدل مى‌شود، مردم براى يكتاى قهار ظاهر مى‌شوند.


وَ تَرَي الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفادِ

49

مى‌بينى گناهكاران را كه در زنجيرها به همديگر قرين شده‌اند.


سَرابِيلُهُمْ مِنْ قَطِرانٍ وَ تَغْشيٰ وُجُوهَهُمُ النَّارُ

50

پيراهنهاى آنها نوعى از قطران است و آتش چهره‌شان را مى‌پوشاند.


لِيَجْزِيَ اللَّهُ كُلَّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ

51

تا خدا هر كس را با عمل خود مجازات كند كه خدا سريع الحساب است.


هٰذا بَلاغٌ لِلنَّاسِ وَ لِيُنْذَرُوا بِهِ وَ لِيَعْلَمُوا أَنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ وَ لِيَذَّكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ

52

اين كفايت است براى مردم و تا با آن انذار شوند و بدانند كه فقط اوست معبود يكتا و خردمندان متوجه شوند.


جزء قبل

جزء 13 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان