Wa Mā 'Ubarri'u Nafsī 'Inna An-Nafsa La'ammāratun Bis-Sū'i 'Illā Mā Raĥima Rabbī 'Inna Rabbī Ghafūrun Raĥīmun
53و نفس خود را تبرئه نمىكنم، [چرا] كه قطعا نفس، بسيار به بدىها فرمان مىدهد، مگر آنچه را پروردگارم رحم كند. براستى كه پروردگارم بسيار آمرزنده [و] مهرورز است. »
Wa Qāla Al-Maliku A'tūnī Bihi 'Astakhlişhu Linafsī Falammā Kallamahu Qāla 'Innaka Al-Yawma Ladaynā Makīnun 'Amīnun
54سلطان (مصر) گفت:« آن [يوسف] را نزد من آوريد، تا او را ويژه خودم گردانم. »و هنگامى كه با وى صحبت كرد، گفت:« براستى تو امروز نزد ما داراى جايگاه، و درستكار هستى. »
Qāla Aj`alnī `Alá Khazā'ini Al-'Arđi 'Innī Ĥafīžun `Alīmun
55(يوسف) گفت:« مرا بر منابع (اقتصادى) اين سرزمين بگمار [چرا] كه نگهبانى دانايم. »
Wa Kadhalika Makkannā Liyūsufa Fī Al-'Arđi Yatabawwa'u Minhā Ĥaythu Yashā'u Nuşību Biraĥmatinā Man Nashā'u Wa Lā Nuđī`u 'Ajra Al-Muĥsinīna
56و اين گونه يوسف را در سرزمين (مصر) امكانات داديم، كه هر كجا مىخواهد در آن جاى گزيند؛ رحمتمان را به هر كس بخواهيم (و شايسته بدانيم) مىرسانيم؛ و پاداش نيكوكاران را تباه نخواهيم كرد.
Wa La'ajru Al-'Ākhirati Khayrun Lilladhīna 'Āmanū Wa Kānū Yattaqūna
57و [لى] پاداش آخرت حتما بهتر است، براى كسانى كه ايمان آورده و همواره خودنگهدارى (و پارسايى) مىكردند.
Wa Jā'a 'Ikhwatu Yūsufa Fadakhalū `Alayhi Fa`arafahum Wa Hum Lahu Munkirūna
58و برادران يوسف (به هنگام خشكسالى به مصر) آمدند، و بر او وارد شدند، و وى آنان را شناخت؛ و [لى] آنان او را نشناختند، (و بيگانه شمردند).
Wa Lammā Jahhazahum Bijahāzihim Qāla A'tūnī Bi'akhin Lakum Min 'Abīkum 'Alā Tarawna 'Annī 'Ūfī Al-Kayla Wa 'Anā Khayru Al-Munzilīna
59و هنگامى كه (يوسف) آن (برادر) ان را با بارهايشان مجهز ساخت، گفت:« برادرتان را كه از پدر شماست، نزد من آوريد. آيا نمىبينيد كه من پيمانه را تمام مىدهم، و من بهترين ميهماندارانم؟
Fa'in Lam Ta'tūnī Bihi Falā Kayla Lakum `Indī Wa Lā Taqrabūni
60و اگر او را نزد من نياوريد، پس هيچ پيمانهاى براى شما در نزد من نخواهد بود؛ و [به من] نزديك نشويد. »
Qālū Sanurāwidu `Anhu 'Abāhu Wa 'Innā Lafā`ilūna
61(برادران) گفتند:« بزودى درباره او از پدرش تمنا خواهيم كرد، و حتما ما (اين كار را) انجام مىدهيم. »
Wa Qāla Lifityānihi Aj`alū Biđā`atahum Fī Riĥālihim La`allahum Ya`rifūnahā 'Idhā Anqalabū 'Ilá 'Ahlihim La`allahum Yarji`ūna
62و (يوسف) به غلامان جوانش گفت:« كالاهاى آنان را در بارهايشان بگذاريد، تا شايد هنگامى كه به سوى خانواده- شان باز گشتند، آن را بشناسند، باشد كه آنان باز گردند. »
Falammā Raja`ū 'Ilá 'Abīhim Qālū Yā 'Abānā Muni`a Minnā Al-Kaylu Fa'arsil Ma`anā 'Akhānā Naktal Wa 'Innā Lahu Laĥāfižūna
63و هنگامى كه به سوى پدرشان باز گشتند، گفتند:« اى پدر ما! پيمانه (مواد غذايى) از ما منع شد، پس برادرمان را با ما بفرست، تا پيمانه بگيريم، و قطعا ما نگهبان او هستيم. »
Qāla Hal 'Āmanukum `Alayhi 'Illā Kamā 'Amintukum `Alá 'Akhīhi Min Qablu Fa-Allāhu Khayrun Ĥāfižāan Wa Huwa 'Arĥamu Ar-Rāĥimīna
64(يعقوب) گفت:« آيا شما را بر او امين سازم، جز همانگونه كه قبل از [اين] شما را بر برادرش (يوسف) امين كردم؟! پس خدا بهترين پاسدار و او مهرورزترين مهرورزان است. »
Wa Lammā Fataĥū Matā`ahum Wajadū Biđā`atahum Ruddat 'Ilayhim Qālū Yā 'Abānā Mā Nabghī Hadhihi Biđā`atunā Ruddat 'Ilaynā Wa Namīru 'Ahlanā Wa Naĥfažu 'Akhānā Wa Nazdādu Kayla Ba`īrin Dhālika Kaylun Yasīrun
65و هنگامى كه وسايلشان را گشودند، دريافتند كه كالاى آنان به سويشان باز گردانده شده؛ گفتند:« اى پدر ما (ديگر) چه مىخواهيم؟! اين كالاى ماست [و] به ما باز گردانده شده است؛ و (اگر برادر ما را با ما بفرستى) براى خانواده خويش مواد غذايى مىآوريم؛ و برادرمان را نگهبانى مىكنيم، و يك پيمانه (بار) شتر مىافزاييم؛ اين پيمانه (بار براى عزيز مصر) آسان است. »
Qāla Lan 'Ursilahu Ma`akum Ĥattá Tu'utūni Mawthiqāan Mina Allāhi Lata'tunnanī Bihi 'Illā 'An Yuĥāţa Bikum Falammā 'Ātawhu Mawthiqahum Qāla Allāhu `Alá Mā Naqūlu Wakīlun
66(يعقوب) گفت:« من او را با شما نخواهم فرستاد، تا پيمان محكم الهى [به من] بدهيد، كه او را حتما نزد من خواهيد آورد؛ مگر اينكه (حوادث) شما را احاطه كند؛ و هنگامى كه پيمان محكمشان را به او دادند، (يعقوب) گفت:« خدا، نسبت به آنچه مىگوييم، گواه و نگهبان است! »
Wa Qāla Yā Banīya Lā Tadkhulū Min Bābin Wāĥidin Wa Adkhulū Min 'Abwābin Mutafarriqatin Wa Mā 'Ughnī `Ankum Mina Allāhi Min Shay'in 'Ini Al-Ĥukmu 'Illā Lillāh `Alayhi Tawakkaltu Wa `Alayhi Falyatawakkali Al-Mutawakkilūna
67و گفت:« اى پسران من، از يك در وارد نشويد، و از درهاى مختلف وارد شويد؛ و هيچ چيزى را كه از طرف خدا (حتمى شده) است از شما دفع نمىكنم. حكم، جز براى خدا نيست؛ تنها بر او توكل كردهام؛ و همه توكل كنندگان پس بايد تنها بر او توكل كنند. »
Wa Lammā Dakhalū Min Ĥaythu 'Amarahum 'Abūhum Mmā Kāna Yughnī `Anhum Mmina Allāhi Min Shay'in 'Illā Ĥājatan Fī Nafsi Ya`qūba Qađāhā Wa 'Innahu Ladhū `Ilmin Limā `Allamnāhu Wa Lakinna 'Akthara An-Nāsi Lā Ya`lamūna
68و هنگامى كه از همان جايى كه پدرشان به آنان فرمان داده بود وارد شدند، هيچ چيزى را كه از طرف خدا (حتمى شده) است از آنان دفع نمىكرد، جز اينكه خواستهاى در دل يعقوب بود، كه انجامش داد؛ و قطعا او بخاطر آموزشى كه بدو داده بوديم، دانشمند بود؛ و ليكن بيشتر مردم نمىدانند.
Wa Lammā Dakhalū `Alá Yūsufa 'Āwá 'Ilayhi 'Akhāhu Qāla 'Innī 'Anā 'Akhūka Falā Tabta'is Bimā Kānū Ya`malūna
69و هنگامى كه (برادران)، بر يوسف وارد شدند، برادرش (بنيامين) را در آغوش خود گرفت، (و) گفت:« در حقيقت من، خود برادر تو هستم! پس از آنچه (برادران) همواره انجام مىدادند، اندوهگين مباش! »
Falammā Jahhazahum Bijahāzihim Ja`ala As-Siqāyata Fī Raĥli 'Akhīhi Thumma 'Adhdhana Mu'uadhdhinun 'Ayyatuhā Al-`Īru 'Innakum Lasāriqūna
70و هنگامى كه آن (برادر) ان را با بارهايشان مجهز ساخت، جام (سلطان) را در بار برادرش (بنيامين) گذاشت، سپس ندا دهندهاى بانگ زد:« اى كاروان [يان]، قطعا شما دزد هستيد. »
Qālū Wa 'Aqbalū `Alayhim Mādhā Tafqidūna
71(برادران) در حالى كه رو به سوى آن (مأمور) ان كردند، گفتند:« چه چيزى گم كردهايد؟! »
Qālū Nafqidu Şuwā`a Al-Maliki Wa Liman Jā'a Bihi Ĥimlu Ba`īrin Wa 'Anā Bihi Za`īmun
72گفتند:« (جام) پيمانه سلطان را گم كردهايم، و براى كسى كه آن را بياورد، يك بار شتر (جايزه) است؛ و من ضامن آن (جايزه) هستم. »
Qālū Ta-Allāhi Laqad `Alimtum Mā Ji'nā Linufsida Fī Al-'Arđi Wa Mā Kunnā Sāriqīna
73(برادران) گفتند:« به خدا سوگند، يقينا مىدانيد كه (ما) نيامدهايم تا در اين سرزمين فساد كنيم؛ و ما دزد نبودهايم! »
Qālū Famā Jazā'uuhu 'In Kuntum Kādhibīna
74(مأموران) گفتند:« اگر دروغگو باشيد، پس كيفرش چيست؟ »
Qālū Jazā'uuhu Man Wujida Fī Raĥlihi Fahuwa Jazā'uuhu Kadhālika Najzī Až-Žālimīna
75(برادران) گفتند:« كيفرش (آن است كه) هر كس (پيمانه) در بار او پيدا شود، پس (بندگى) وى، كيفر آن خواهد بود؛ (ما) ستمكاران را اينگونه كيفر مىدهيم. »
Fabada'a Bi'aw`iyatihim Qabla Wi`ā'i 'Akhīhi Thumma Astakhrajahā Min Wi`ā'i 'Akhīhi Kadhālika Kidnā Liyūsufa Mā Kāna Liya'khudha 'Akhāhu Fī Dīni Al-Maliki 'Illā 'An Yashā'a Allāhu Narfa`u Darajātin Man Nashā'u Wa Fawqa Kulli Dhī `Ilmin `Alīmun
76پس (يوسف) قبل از ظرف برادرش، به (كاوش) ظرفهاى آن (برادر) ان پرداخت؛ سپس آن را از ظرف برادرش بيرون آورد؛ اين گونه براى يوسف نقشه كشيديم! در آيين سلطان (مصر جايز) نبود كه برادرش را (به گرو) بگيرد، جز آنكه خدا بخواهد. رتبههاى هر كس را بخواهيم (و شايسته بدانيم) بالا مىبريم؛ و برتر از هر دانشمندى، دانايى است.
Qālū 'In Yasriq Faqad Saraqa 'Akhun Lahu Min Qablu Fa'asarrahā Yūsufu Fī Nafsihi Wa Lam Yubdihā Lahum Qāla 'Antum Sharrun Makānāan Wa Allāhu 'A`lamu Bimā Taşifūna
77(برادران) گفتند:« اگر [بنيامين] دزدى كند، پس تحقيقا برادرش (يوسف نيز) قبل از [او] دزدى كرد. »و يوسف آن (ناراحتى) را در درون خودش پنهان داشت، و آن را براى آن (برادر) ان آشكار نكرد؛ (و) گفت:« شما از نظر منزلت بدترين (مردم) هستيد! و خدا به آنچه وصف مىكنيد، داناتر است. »
Qālū Yā 'Ayyuhā Al-`Azīzu 'Inna Lahu 'Abāan Shaykhāan Kabīrāan Fakhudh 'Aĥadanā Makānahu 'Innā Narāka Mina Al-Muĥsinīna
78(برادران) گفتند:« اى عزيز! در واقع او پدر پير كهنسالى دارد، پس يكى از ما را به جاى او بگير؛ [چرا] كه ما تو را از نيكوكاران مىبينيم. »
Qāla Ma`ādha Allāhi 'An Na'khudha 'Illā Man Wajadnā Matā`anā `Indahu 'Innā 'Idhāan Lažālimūna
79گفت:« پناه بر خدا كه جز كسى كه وسايلمان را نزد او يافتهايم، (گرو) بگيريم؛ كه در اين صورت، قطعا ما از ستمكارانيم. »
Falammā Astay'asū Minhu Khalaşū Najīyan Qāla Kabīruhum 'Alam Ta`lamū 'Anna 'Abākum Qad 'Akhadha `Alaykum Mawthiqāan Mina Allāhi Wa Min Qablu Mā Farraţtum Fī Yūsufa Falan 'Abraĥa Al-'Arđa Ĥattá Ya'dhana Lī 'Abī 'Aw Yaĥkuma Allāhu Lī Wa Huwa Khayru Al-Ĥākimīna
80و هنگامى كه (برادران) از او نااميد شدند، رازگويان خلوت كردند، (و برادر) بزرگشان گفت:« آيا نمىدانيد كه پدرتان از شما پيمان محكم الهى گرفته؛ و پيش از [اين] درباره يوسف كوتاهى كرديد؟! و از اين سرزمين جدا نمىشوم، تا پدرم به من رخصت دهد؛ يا خدا درباره من حكم كند، كه او بهترين داوران است.
Arji`ū 'Ilá 'Abīkum Faqūlū Yā 'Abānā 'Inna Abnaka Saraqa Wa Mā Shahidnā 'Illā Bimā `Alimnā Wa Mā Kunnā Lilghaybi Ĥāfižīna
81به سوى پدرتان بازگرديد و بگوييد:« اى پدر ما، در واقع پسرت دزدى كرد؛ و جز به آنچه مىدانستيم گواهى نداديم؛ و مراقب (امور) پنهان نبوديم.
Wa As'ali Al-Qaryata Allatī Kunnā Fīhā Wa Al-`Īra Allatī 'Aqbalnā Fīhā Wa 'Innā Laşādiqūna
82و از (مردم) آن آبادى كه در آن بوديم و از (اهل) كاروان كه با آن آمديم بپرس؛ و قطعا ما راستگوييم. »
Qāla Bal Sawwalat Lakum 'Anfusukum 'Amrāan Faşabrun Jamīlun `Asá Allāhu 'An Ya'tiyanī Bihim Jamī`āan 'Innahu Huwa Al-`Alīmu Al-Ĥakīmu
83(يعقوب) گفت:« بلكه نفسهاى شما كارى (بد) را براى شما آراسته است؛ و (صبر من) شكيبايى نيكوست؛ اميد است كه خدا همه آنان را براى من (باز) آورد؛ [چرا] كه تنها او دانا [و] فرزانه است. »
Wa Tawallá `Anhum Wa Qāla Yā 'Asafá `Alá Yūsufa Wa Abyađđat `Aynāhu Mina Al-Ĥuzni Fahuwa Kažīmun
84و (يعقوب) از آن (فرزند) ان روى برتافت، و گفت:« اى دريغا بر يوسف! »و دو چشم او از اندوه سفيد شد؛ و [لى] وى خشم شديد (خود) را فرو برد.
Qālū Ta-Allāhi Tafta'u Tadhkuru Yūsufa Ĥattá Takūna Ĥarađāan 'Aw Takūna Mina Al-Hālikīna
85(فرزندان) گفتند:« به خدا سوگند، پيوسته يوسف را ياد مىكنى تا بيمار مشرف به مرگ شوى يا هلاك گردى! »
Qāla 'Innamā 'Ashkū Baththī Wa Ĥuznī 'Ilá Allāhi Wa 'A`lamu Mina Allāhi Mā Lā Ta`lamūna
86(يعقوب) گفت:« غم طاقت فرسايم و اندوهم را تنها نزد خدا شكوه مىكنم! و چيزى را كه [شما] نمىدانيد از (جانب) خدا مىدانم.
Yā Banīya Adh/habū Fataĥassasū Min Yūsufa Wa 'Akhīhi Wa Lā Tay'asū Min Rawhi Allāhi 'Innahu Lā Yay'asu Min Rawhi Allāhi 'Illā Al-Qawmu Al-Kāfirūna
87اى پسرانم! برويد، و از يوسف و برادرش جستجو كنيد؛ و از [گشايش و] رحمت خدا نااميد نشويد؛ [چرا] كه جز گروه كافران، (كسى) از رحمت خدا نااميد نمىشود. »
Falammā Dakhalū `Alayhi Qālū Yā 'Ayyuhā Al-`Azīzu Massanā Wa 'Ahlanā Ađ-Đurru Wa Ji'nā Bibiđā`atin Muzjāatin Fa'awfi Lanā Al-Kayla Wa Taşaddaq `Alaynā 'Inna Allāha Yajzī Al-Mutaşaddiqīna
88و هنگامى كه (برادران يوسف) بر او وارد شدند، گفتند:« اى عزيز (مصر)، ما و خاندان ما را زيان رسيده، و كالاى ناچيزى آوردهايم؛ پس پيمانه را براى ما تمام بده، و بر ما بخششى صادقانه نما؛ كه خدا صدقه دهندگان را پاداش مىدهد. »
Qāla Hal `Alimtum Mā Fa`altum Biyūsufa Wa 'Akhīhi 'Idh 'Antum Jāhilūna
89(يوسف) گفت:« آيا دانستيد، آنگاه كه شما ناآگاه بوديد، با يوسف و برادرش چه كرديد؟! »
Qālū 'A'innaka La'anta Yūsufu Qāla 'Anā Yūsufu Wa Hadhā 'Akhī Qad Manna Allāhu `Alaynā 'Innahu Man Yattaqi Wa Yaşbir Fa'inna Allāha Lā Yuđī`u 'Ajra Al-Muĥsinīna
90(برادران) گفتند:« آيا تو قطعا خودت يوسفى؟! »گفت:« من يوسفم، و اين (بنيامين) برادر من است! خدا بر ما منت گذارد؛ [چرا] كه هر كه خودنگهدارى (و پارسايى) كند، و شكيبايى نمايد، پس براستى خدا پاداش نيكوكاران را تباه نمىكند. »
Qālū Ta-Allāhi Laqad 'Ātharaka Allāhu `Alaynā Wa 'In Kunnā Lakhāţi'īna
91(برادران) گفتند:« به خدا سوگند، بيقين خدا تو را بر ما برگزيد (و برترى داد)؛ و (ما) حتما خطاكار بوديم! »
Qāla Lā Tathrība `Alaykumu Al-Yawma Yaghfiru Allāhu Lakum Wa Huwa 'Arĥamu Ar-Rāĥimīna
92(يوسف) گفت:« امروز سرزنشى بر شما نيست؛ خدا شما را مىآمرزد؛ و او مهرورزترين مهرورزان است؛
Adh/habū Biqamīşī Hādhā Fa'alqūhu `Alá Wajhi 'Abī Ya'ti Başīrāan Wa'tūnī Bi'ahlikum 'Ajma`īna
93اين پيراهن مرا ببريد، و آن را بر صورت پدرم بيفكنيد [تا] بينا شود؛ و همه خاندانتان را نزد من آوريد. »
Wa Lammā Faşalati Al-`Īru Qāla 'Abūhum 'Innī La'ajidu Rīĥa Yūsufa Lawlā 'An Tufannidūni
94و هنگامى كه كاروان (برادران از مصر) جدا شد، پدرشان [يعقوب] گفت:« قطعا من بوى يوسف را مىيابم! اگر [مرا] به كمخردى نسبت ندهيد. »
Qālū Ta-Allāhi 'Innaka Lafī Đalālika Al-Qadīmi
95(اطرافيان) گفتند:« به خدا سوگند، قطعا تو در همان كژ راهى ديرينهات هستى! »
Falammā 'An Jā'a Al-Bashīru 'Alqāhu `Alá Wajhihi Fārtadda Başīrāan Qāla 'Alam 'Aqul Lakum 'Innī 'A`lamu Mina Allāhi Mā Lā Ta`lamūna
96و هنگامى كه بشارتگر آمد، آن (پيراهن) را بر صورت او افكند، پس بينا شد! (يعقوب) گفت:« آيا به شما نگفتم در واقع من چيزى را كه [شما] نمىدانيد، از (جانب) خدا مىدانم! »
Qālū Yā 'Abānā Astaghfir Lanā Dhunūbanā 'Innā Kunnā Khāţi'īna
97(فرزندان) گفتند:« اى پدر ما! آمرزش پيامدهاى (گناهان) مان را براى ما بخواه، كه ما خطاكار بوديم. »
Qāla Sawfa 'Astaghfiru Lakum Rabbī 'Innahu Huwa Al-Ghafūru Ar-Raĥīmu
98(يعقوب) گفت:« در آينده از پروردگارم، براى شما طلب آمرزش مىكنم؛ كه تنها او بسيار آمرزنده [و] مهرورز است. »
Falammā Dakhalū `Alá Yūsufa 'Āwá 'Ilayhi 'Abawayhi Wa Qāla Adkhulū Mişra 'In Shā'a Allāhu 'Āminīna
99و هنگامى كه بر يوسف وارد شدند، پدر و مادرش را در آغوش گرفت، و گفت:« اگر خدا بخواهد با امنيت وارد مصر شويد. »
Wa Rafa`a 'Abawayhi `Alá Al-`Arshi Wa Kharrū Lahu Sujjadāan Wa Qāla Yā 'Abati Hādhā Ta'wīlu Ru'uyāya Min Qablu Qad Ja`alahā Rabbī Ĥaqqāan Wa Qad 'Aĥsana Bī 'Idh 'Akhrajanī Mina As-Sijni Wa Jā'a Bikum Mina Al-Badwi Min Ba`di 'An Nazagha Ash-Shayţānu Baynī Wa Bayna 'Ikhwatī 'Inna Rabbī Laţīfun Limā Yashā'u 'Innahu Huwa Al-`Alīmu Al-Ĥakīmu
100و پدر و مادرش را بر تخت بر نشانيد؛ و به خاطر او (براى شكر خدا) سجدهكنان (بر زمين) افتادند؛ و (يوسف) گفت:« اى پدر [من] اين تعبير خواب من است كه از پيش (ديده بودم) كه پروردگارم آن را تحقق بخشيد؛ و به من نيكى كرد آنگاه كه مرا از زندان خارج ساخت، و شما را از بيابان (كنعان به مصر) آورد، بعد از آنكه شيطان، بين من و بين برادرانم فساد كرد! در حقيقت پروردگارم نسبت به آنچه مىخواهد [پيوسته] لطف كننده است؛ [چرا] كه تنها او دانا [و] فرزانه است.
Rabbi Qad 'Ātaytanī Mina Al-Mulki Wa `Allamtanī Min Ta'wīli Al-'Aĥādīthi Fāţira As-Samāwāti Wa Al-'Arđi 'Anta Walīyi Fī Ad-Dunyā Wa Al-'Ākhirati Tawaffanī Muslimāan Wa 'Alĥiqnī Biş-Şāliĥīna
101پروردگارا! بيقين (بهرهاى) از فرمانروايى (مصر) را به من دادى، و از (دانش) تعبير خوابها به من آموختى، [اى آفريننده و] شكافنده آسمانها و زمين! تو در دنيا و آخرت سرپرست منى؛ مرا مسلمان بميران؛ و مرا به شايستگان ملحق نما! »
Dhālika Min 'Anbā'i Al-Ghaybi Nūĥīhi 'Ilayka Wa Mā Kunta Ladayhim 'Idh 'Ajma`ū 'Amrahum Wa Hum Yamkurūna
102اين [مطالب] از خبرهاى بزرگ غيب است كه آن را به سوى تو وحى مىكنيم؛ و نزد آن (برادر) ان نبودى، هنگامى كه تصميم جمعى بر كارشان گرفتند، در حالى كه آنان فريبكارى مىكردند.
Wa Mā 'Aktharu An-Nāsi Wa Law Ĥaraşta Bimu'uminīna
103و بيشتر مردم مؤمن نمىشوند، و گرچه (بر ايمان آوردنشان) حريص باشى.
Wa Mā Tas'aluhum `Alayhi Min 'Ajrin 'In Huwa 'Illā Dhikrun Lil`ālamīna
104و هيچ پاداشى بر اين (رسالت) از آنان نمىخواهى؛ اين (قرآن) جز يادآورى براى جهانيان نيست.
Wa Ka'ayyin Min 'Āyatin Fī As-Samāwāti Wa Al-'Arđi Yamurrūna `Alayhā Wa Hum `Anhā Mu`riđūna
105و چه بسيار نشانهاى (از خدا) در آسمانها و زمين است كه بر آنها مىگذرند، در حالى كه آنان از آنها روى گردانند.
Wa Mā Yu'uminu 'Aktharuhum Billāhi 'Illā Wa Hum Mushrikūna
106و بيشترشان به خدا ايمان نمىآورند، جز در حالى كه آنان مشركند.
'Afa'aminū 'An Ta'tiyahum Ghāshiyatun Min `Adhābi Allāhi 'Aw Ta'tiyahumu As-Sā`atu Baghtatan Wa Hum Lā Yash`urūna
107و آيا در امانند از اينكه عذاب فراگير خدا به آنان در رسد، يا ساعت [قيامت] ناگهان برايشان فرا رسد، در حالى كه آنان (با درك حسى) متوجه نمىشوند؟!
Qul Hadhihi Sabīlī 'Ad`ū 'Ilá Allāhi `Alá Başīratin 'Anā Wa Mani Attaba`anī Wa Subĥāna Allāhi Wa Mā 'Anā Mina Al-Mushrikīna
108(اى پيامبر) بگو:« اين راه من است! كه من و هر كس مرا پيروى مىكند، با شناخت، (مردم را) به سوى خدا فرا مىخوانيم؛ و خدا منزه است و من از مشركان نيستم. »
Wa Mā 'Arsalnā Min Qablika 'Illā Rijālāan Nūĥī 'Ilayhim Min 'Ahli Al-Qurá 'Afalam Yasīrū Fī Al-'Arđi Fayanžurū Kayfa Kāna `Āqibatu Al-Ladhīna Min Qablihim Wa Ladāru Al-'Ākhirati Khayrun Lilladhīna Attaqawā 'Afalā Ta`qilūna
109و پيش از تو نفرستاديم، جز مردانى از اهل آبادىها كه به سوى آنان وحى مىكرديم؛ پس آيا در زمين گردش نكردهاند، تا بنگرند، چگونه بوده است فرجام كسانى كه پيش از آنان بودند؟ و حتما سراى آخرت براى كسانى كه خودنگهدارى (و پارسايى) كردند بهتر است؛ پس آيا خردورزى نمىكنيد؟!
Ĥattá 'Idhā Astay'asa Ar-Rusulu Wa Žannū 'Annahum Qad Kudhibū Jā'ahum Naşrunā Fanujjiya Man Nashā'u Wa Lā Yuraddu Ba'sunā `Ani Al-Qawmi Al-Mujrimīna
110(فرستادن پيامبران ادامه يافت) تا آنگاه كه فرستادگان (الهى از ايمان آوردن مردم) نااميد شدند و دانستند كه آنان تكذيب شدهاند، (در اين حال) يارى ما بديشان رسيد؛ پس هر كس را كه خواستيم، نجات داده شد؛ و [لى] سختى (مجازات) ما از گروه خلافكاران بازگردانده نشود.
Laqad Kāna Fī Qaşaşihim `Ibratun Li'wlī Al-'Albābi Mā Kāna Ĥadīthāan Yuftará Wa Lakin Taşdīqa Al-Ladhī Bayna Yadayhi Wa Tafşīla Kulli Shay'in Wa Hudan Wa Raĥmatan Liqawmin Yu'uminūna
111بيقين در حكايتهاى آنان براى خردمندان عبرتى بود! (اينها) سخنى نبود كه به دروغ نسبت داده شود؛ و ليكن مؤيد آنچه (از كتابهاى الهى) كه پيش از آن است، مىباشد؛ و شرح هر چيزى (كه مايه سعادت) است؛ و رهنمود و رحمتى براى گروهى است كه ايمان مىآورند.
سوره الرعد
Bismi Allāhi Ar-Raĥmani Ar-Raĥīmi Alif-Lām-Mīm-Rā Tilka 'Āyātu Al-Kitābi Wa Al-Ladhī 'Unzila 'Ilayka Min Rabbika Al-Ĥaqqu Wa Lakinna 'Akthara An-Nāsi Lā Yu'uminūna
1به نام خداى گستردهمهر مهرورز؛ الف، لام، ميم، را، آن [ها] آيات كتاب (الهى) است؛ و آنچه از طرف پروردگارت به سوى تو فرو فرستاده شده، حق است؛ و ليكن بيشتر مردم ايمان نمىآورند.
Al-Lahu Al-Ladhī Rafa`a As-Samāwāti Bighayri `Amadin Tarawnahā Thumma Astawá `Alá Al-`Arshi Wa Sakhkhara Ash-Shamsa Wa Al-Qamara Kullun Yajrī Li'jalin Musamman Yudabbiru Al-'Amra Yufaşşilu Al-'Āyāti La`allakum Biliqā'i Rabbikum Tūqinūna
2خدا كسى است كه آسمانها را، بدون ستونهايى كه آنها را ببينيد، برافراشت؛ سپس بر تخت (جهاندارى) تسلط يافت؛ و خورشيد و ماه را رام ساخت، هر كدام تا سرآمد معينى روانند. به تدبير كارها پرداخت؛ آيات (و نشانههاى خود) را شرح مىدهد؛ تا شايد شما به ملاقات پروردگارتان يقين پيدا كنيد.
Wa Huwa Al-Ladhī Madda Al-'Arđa Wa Ja`ala Fīhā Rawāsiya Wa 'Anhārāan Wa Min Kulli Ath-Thamarāti Ja`ala Fīhā Zawjayni Athnayni Yughshī Al-Layla An-Nahāra 'Inna Fī Dhālika La'āyātin Liqawmin Yatafakkarūna
3و او كسى است كه زمين را گسترانيد؛ و در آن [كوههاى] استوار و جوىها قرار دارد؛ و از همه محصولات در آن يك جفت دوتايى قرار داد؛ روز را به شب مىپوشاند؛ قطعا در آن [ها] نشانههايى است براى گروهى كه تفكر مىكنند.
Wa Fī Al-'Arđi Qiţa`un Mutajāwirātun Wa Jannātun Min 'A`nābin Wa Zar`un Wa Nakhīlun Şinwānun Wa Ghayru Şinwānin Yusqá Bimā'in Wāĥidin Wa Nufađđilu Ba`đahā `Alá Ba`đin Fī Al-'Ukuli 'Inna Fī Dhālika La'āyātin Liqawmin Ya`qilūna
4و در زمين، پارههايى كنار هم و بوستانهايى از انگورها و زراعت و درختان خرما، يك پايهاى و غير يك پايهاى [قرار دارد،] كه با يك آب سيراب مىشوند! و [با اين حال،] برخى از آنها را در ميوهها بر برخى [ديگر] برترى مىدهيم؛ قطعا در آن [ها] نشانههايى است براى گروهى كه خردورزى مىكنند.
Wa 'In Ta`jab Fa`ajabun Qawluhum 'A'idhā Kunnā Turābāan 'A'innā Lafī Khalqin Jadīdin 'Ūlā'ika Al-Ladhīna Kafarū Birabbihim Wa 'Ūlā'ika Al-'Aghlālu Fī 'A`nāqihim Wa 'Ūlā'ika 'Aşĥābu An-Nāri Hum Fīhā Khālidūna
5و اگر (از چيزى) به شگفت مىآيى، پس شگفت، سخن آنهاست (كه مىگويند:)« آيا هنگامى كه خاك شديم، آيا براستى ما در آفرينش جديدى خواهيم بود؟! »آنان كسانى هستند كه به پروردگارشان كفر ورزيدند، و آنان غلها در گردنهايشان است؛ و آنان أهل آتشند در حالى كه آنان در آنجا ماندگارند.
Wa Yasta`jilūnaka Bis-Sayyi'ati Qabla Al-Ĥasanati Wa Qad Khalat Min Qablihimu Al-Mathulātu Wa 'Inna Rabbaka Ladhū Maghfiratin Lilnnāsi `Alá Žulmihim Wa 'Inna Rabbaka Lashadīdu Al-`Iqābi
6و پيش از نيكى از تو مىخواهند كه در بدى شتاب ورزى؛ و حال آنكه پيش از آنان [بلاهاى] مثال زدنى فرود آمده است! و قطعا پروردگار تو نسبت به مردم- با وجود ستمشان- داراى آمرزش است؛ و قطعا پروردگارت سخت كيفر است!
Wa Yaqūlu Al-Ladhīna Kafarū Lawlā 'Unzila `Alayhi 'Āyatun Min Rabbihi 'Innamā 'Anta Mundhirun Wa Likulli Qawmin Hādin
7و كسانى كه كفر ورزيدند، مىگويند:« چرا نشانه (معجزه آسايى) از طرف پروردگارش بر او فرود نيامده است؟! » (اى پيامبر) تو فقط هشدار دهندهاى؛ و براى هر گروهى رهنمايى است.
Al-Lahu Ya`lamu Mā Taĥmilu Kullu 'Unthá Wa Mā Taghīđu Al-'Arĥāmu Wa Mā Tazdādu Wa Kullu Shay'in `Indahu Bimiqdārin
8خدا مىداند: آنچه را كه هر مادهاى باردار مىشود، و آنچه را كه رحمها مىكاهند و آنچه را كه مىافزايند؛ و هر چيزى نزد او به اندازهاى است.
`Ālimu Al-Ghaybi Wa Ash-Shahādati Al-Kabīru Al-Muta`ālī
9(او) داناى نهان و آشكار، بزرگ [و] بسيار بلند مرتبه است.
Sawā'un Minkum Man 'Asarra Al-Qawla Wa Man Jahara Bihi Wa Man Huwa Mustakhfin Bil-Layli Wa Sāribun Bin-Nahāri
10(براى او) يكسان است كسى از شما كه سخن را پنهان كند، و كسى كه آن را آشكار سازد؛ و كسى كه او در شب مخفى شود و در روز آشكارا حركت كند.
Lahu Mu`aqqibātun Min Bayni Yadayhi Wa Min Khalfihi Yaĥfažūnahu Min 'Amri Allāhi 'Inna Allāha Lā Yughayyiru Mā Biqawmin Ĥattá Yughayyirū Mā Bi'anfusihim Wa 'Idhā 'Arāda Allāhu Biqawmin Sū'āan Falā Maradda Lahu Wa Mā Lahum Min Dūnihi Min Walin
11براى او، مأمورانى است كه پى در پى، از پيش رويش، و از پشت سرش، او را از فرمان الهى (حوادث غير حتمى) حفظ مىكنند؛ در حقيقت خدا آن (سرنوشتى) كه در قومى است را تغيير نمىدهد تا اينكه آنچه را در خودشان است، تغيير دهند؛ و هنگامى كه خدا براى قومى (بخاطر اعمالشان) بدى بخواهد، پس هيچ بازگشتى براى آن نخواهد بود؛ و جز او، هيچ سرپرستى براى آنان نخواهد بود.
Huwa Al-Ladhī Yurīkumu Al-Barqa Khawfāan Wa Ţama`āan Wa Yunshi'u As-Saĥāba Ath-Thiqāla
12او كسى است كه برق را، براى ترس و اميد به شما مىنماياند، و ابرهاى گرانبار را پديد مىآورد.
Wa Yusabbiĥu Ar-Ra`du Biĥamdihi Wa Al-Malā'ikatu Min Khīfatihi Wa Yursilu Aş-Şawā`iqa Fayuşību Bihā Man Yashā'u Wa Hum Yujādilūna Fī Al-Lahi Wa Huwa Shadīdu Al-Miĥāli
13و رعد، به ستايش او، و فرشتگان از ترسش، تسبيح مىگويند! و آذرخشها را مىفرستد، و با آن هر كس را بخواهد مورد اصابت قرار مىدهد، در حالى كه آنان در باره خدا مجادله مىكنند؛ و او مجازاتى شديد دارد.
Lahu Da`watu Al-Ĥaqqi Wa Al-Ladhīna Yad`ūna Min Dūnihi Lā Yastajībūna Lahum Bishay'in 'Illā Kabāsiţi Kaffayhi 'Ilá Al-Mā'i Liyablugha Fāhu Wa Mā Huwa Bibālighihi Wa Mā Du`ā'u Al-Kāfirīna 'Illā Fī Đalālin
14فراخوان حق تنها از آن اوست؛ و غير از او، كسانى را كه (مشركان) مىخوانند، هيچ چيزى از (دعاى) آنان را نمىپذيرند؛ مگر همانند كسى (هستند) كه دو كف (دست) ش را به سوى آب مىگشايد تا [آب] به دهانش برسد، در حالى كه آن (آب) به (دهان) او نخواهد رسيد؛ و خواندن (غير خدا توسط) كافران جز در گمراهى نيست.
Wa Lillāh Yasjudu Man Fī As-Samāwāti Wa Al-'Arđi Ţaw`āan Wa Karhāan Wa Žilāluhum Bil-Ghudūwi Wa Al-'Āşāli
15و هر كه در آسمانها و زمين است- خواه و ناخواه- و سايههايشان، بامدادان و عصرگاهان [و شب هنگام]، تنها براى خدا سجده مىكنند.
Qul Man Rabbu As-Samāwāti Wa Al-'Arđi Quli Allāhu Qul 'Afāttakhadhtum Min Dūnihi 'Awliyā'a Lā Yamlikūna Li'nfusihim Naf`āan Wa Lā Đarrāan Qul Hal Yastawī Al-'A`má Wa Al-Başīru 'Am Hal Tastawī Až-Žulumātu Wa An-Nūr 'Am Ja`alū Lillāh Shurakā'a Khalaqū Kakhalqihi Fatashābaha Al-Khalqu `Alayhim Quli Allāhu Khāliqu Kulli Shay'in Wa Huwa Al-Wāĥidu Al-Qahhāru
16(اى پيامبر) بگو:« چه كسى پروردگار آسمانها و زمين است؟ »بگو:« خدا. »بگو:« پس آيا غير از او سرپرستانى گزيدهايد كه براى خودشان مالك هيچ سود و زيانى نيستند؟! »بگو:« آيا نابينا و بينا مساويند؟! يا آيا تاريكىها و نور برابرند؟! يا همتايانى براى خدا قرار دادند كه مانند آفرينش او آفريدهاند، و (اين دو) آفرينش بر آنان مشتبه شده است؟! »بگو:« خدا آفريننده هر چيزى است؛ و او يگانه چيره است! »
'Anzala Mina As-Samā'i Mā'an Fasālat 'Awdiyatun Biqadarihā Fāĥtamala As-Saylu Zabadāan Rābīāan Wa Mimmā Yūqidūna `Alayhi Fī An-Nāri Abtighā'a Ĥilyatin 'Aw Matā`in Zabadun Mithluhu Kadhālika Yađribu Allāhu Al-Ĥaqqa Wa Al-Bāţila Fa'ammā Az-Zabadu Fayadh/habu Jufā'an Wa 'Ammā Mā Yanfa`u An-Nāsa Fayamkuthu Fī Al-'Arđi Kadhālika Yađribu Allāhu Al-'Amthāla
17(خدا) از آسمان آبى فرستاد، و درههايى از سيل به اندازه (گنجايش) آنها روان شد، و سيل، كفى فراوان و بلند بر خود آورد، و از آنچه براى بدست آوردن زيورى يا كالايى، آتش بر آن مىافروزند (نيز) كفى مانند آن [بر آيد]؛ خدا، حق و باطل را چنين (مثل) مىزند؛ و اما كف، به كنارى مىرود، ولى آنچه به مردم سود مىرساند پس در زمين مىماند؛ خدا مثلها را چنين مىزند!
Lilladhīna Astajābū Lirabbihimu Al-Ĥusná Wa Al-Ladhīna Lam Yastajībū Lahu Law 'Anna Lahum Mā Fī Al-'Arđi Jamī`āan Wa Mithlahu Ma`ahu Lāftadawā Bihi 'Ūlā'ika Lahum Sū'u Al-Ĥisābi Wa Ma'whum Jahannamu Wa Bi'sa Al-Mihādu
18براى كسانى كه (دعوت) پروردگارشان را پذيرفتند، نيكى است؛ و كسانى كه (دعوت) او را نپذيرفتهاند، اگر (بر فرض) تمام آنچه در زمين است، و همانندش را با آن داشته باشند، حتما آن را (براى نجات خود از عذاب) تاوان مىدهند؛ آنان، برايشان حساب بدى است؛ و مقصدشان جهنم، و چه بد بسترى است!
'Afaman Ya`lamu 'Annamā 'Unzila 'Ilayka Min Rabbika Al-Ĥaqqu Kaman Huwa 'A`má 'Innamā Yatadhakkaru 'Ūlū Al-'Albābi
19و آيا كسى كه مىداند آنچه از طرف پروردگارت بر تو فرود آمده حق است، همانند كسى است كه او نابيناست؟! تنها خردمندان متذكر مىشوند؛
Al-Ladhīna Yūfūna Bi`ahdi Allāhi Wa Lā Yanquđūna Al-Mīthāqa
20(همان) كسانى كه به پيمان خدا وفا مىكنند، و پيمان محكم را نمىشكنند؛
Wa Al-Ladhīna Yaşilūna Mā 'Amara Allāhu Bihi 'An Yūşala Wa Yakhshawna Rabbahum Wa Yakhāfūna Sū'a Al-Ĥisābi
21و كسانى كه آنچه را خدا فرمان به پيوستنش داده، مىپيوندند؛ و از (مخالفت) پروردگارشان مىهراسند؛ و از حساب بد مىترسند؛
Wa Al-Ladhīna Şabarū Abtighā'a Wajhi Rabbihim Wa 'Aqāmū Aş-Şalāata Wa 'Anfaqū Mimmā Razaqnāhum Sirrāan Wa `Alāniyatan Wa Yadra'ūna Bil-Ĥasanati As-Sayyi'ata 'Ūlā'ika Lahum `Uqbá Ad-Dāri
22و كسانى كه در طلب (رضايت) ذات پروردگارشان شكيبايى مىكنند؛ و نماز را برپا مىدارند؛ و از آنچه به آنان« روزى »دادهايم، پنهانى و آشكارا، (در راه خدا) مصرف مىكنند؛ و با نيكى، بدى را دور مىسازند؛ آنان، برايشان فرجام [نيك] سراى [ديگر] است.
Jannātu `Adnin Yadkhulūnahā Wa Man Şalaĥa Min 'Ābā'ihim Wa 'Azwājihim Wa Dhurrīyātihim Wa Al-Malā'ikatu Yadkhulūna `Alayhim Min Kulli Bābin
23(همان) بوستانهاى (ويژه) ماندگار كه وارد آن مىشوند، و هر كس از پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان شايسته باشد، (نيز وارد مىشود)؛ و فرشتگان از هر درى بر آنان وارد مىگردند؛
Salāmun `Alaykum Bimā Şabartum Fani`ma `Uqbá Ad-Dāri
24(و مىگويند:) سلام بر شما بخاطر شكيبايىتان! و چه نيكوست فرجام سراى [ديگر].
Wa Al-Ladhīna Yanquđūna `Ahda Allāhi Min Ba`di Mīthāqihi Wa Yaqţa`ūna Mā 'Amara Allāhu Bihi 'An Yūşala Wa Yufsidūna Fī Al-'Arđi 'Ūlā'ika Lahumu Al-La`natu Wa Lahum Sū'u Ad-Dāri
25و كسانى كه پيمان خدا را پس از محكم ساختن آن مىشكنند، و آنچه را خدا به پيوستنش فرمان داده مىگسلند، و در زمين فساد مىكنند، آنان برايشان لعنت است! و بدى سراى [ديگر] براى ايشان است.
Al-Lahu Yabsuţu Ar-Rizqa Liman Yashā'u Wa Yaqdiru Wa Fariĥū Bil-Ĥayāati Ad-Dunyā Wa Mā Al-Ĥayāatu Ad-Dunyā Fī Al-'Ākhirati 'Illā Matā`un
26خدا« روزى »را براى هر كس كه بخواهد (و شايسته بداند) گسترده سازد و تنگ گرداند؛ و [لى كافران] به زندگى پست (دنيا) شادمان شدند؛ در حالى كه زندگى پست (دنيا) در [برابر] آخرت، جز كالاى [ناچيزى] نيست.
Wa Yaqūlu Al-Ladhīna Kafarū Lawlā 'Unzila `Alayhi 'Āyatun Min Rabbihi Qul 'Inna Allāha Yuđillu Man Yashā'u Wa Yahdī 'Ilayhi Man 'Anāba
27و كسانى كه كفر ورزيدند مىگويند:« چرا نشانه (معجزه آسايى) از طرف پروردگارش بر او فرود نيامده است؟! »بگو:« در حقيقت خدا هر كس را (بخاطر اعمالش) بخواهد، در گمراهى وانهد؛ و هر كس را كه باز گردد، به سوى خود راهنمايى مىكند. »
Al-Ladhīna 'Āmanū Wa Taţma'innu Qulūbuhum Bidhikri Allāhi 'Alā Bidhikri Allāhi Taţma'innu Al-Qulūbu
28(همان) كسانى كه ايمان آوردهاند، و دلهايشان با ياد خدا آرام مىگيرد؛ آگاه باشيد، كه تنها با ياد خدا دلها آرامش مىيابد!
Al-Ladhīna 'Āmanū Wa `Amilū Aş-Şāliĥāti Ţūbá Lahum Wa Ĥusnu Ma'ābin
29كسانى كه ايمان آوردند و [كارهاى] شايسته انجام دادند، پاكيزهترين (زندگى)، و بازگشت نيكو براى ايشان است.
Kadhālika 'Arsalnāka Fī 'Ummatin Qad Khalat Min Qablihā 'Umamun Litatluwa `Alayhimu Al-Ladhī 'Awĥaynā 'Ilayka Wa Hum Yakfurūna Bir-Raĥmani Qul Huwa Rabbī Lā 'Ilāha 'Illā Huwa `Alayhi Tawakkaltu Wa 'Ilayhi Matābi
30بدين سان تو را در ميان امتى فرستاديم كه پيش از آن، امتهاى [ديگرى] سپرى شدند، تا آنچه را به سوى تو وحى نمودهايم بر آنان بخوانى [و پيروى كنى]، در حالى كه آنان به (خداى) گستردهمهر كفر مىورزند؛ بگو:« او پروردگار من است؛ هيچ معبودى جز او نيست؛ تنها بر او توكل كردهام؛ و بازگشت [من] تنها به سوى اوست. »
Wa Law 'Anna Qur'ānāan Suyyirat Bihi Al-Jibālu 'Aw Quţţi`at Bihi Al-'Arđu 'Aw Kullima Bihi Al-Mawtá Bal Lillāh Al-'Amru Jamī`āan 'Afalam Yay'asi Al-Ladhīna 'Āmanū 'An Law Yashā'u Allāhu Lahadá An-Nāsa Jamī`āan Wa Lā Yazālu Al-Ladhīna Kafarū Tuşībuhum Bimā Şana`ū Qāri`atun 'Aw Taĥullu Qarībāan Min Dārihim Ĥattá Ya'tiya Wa`du Allāhi 'Inna Allāha Lā Yukhlifu Al-Mī`āda
31و اگر (بر فرض) قرآنى بود كه بوسيله آن كوهها روان شود، يا زمين بدان قطعه قطعه گردد، يا بوسيله آن با مردگان سخن گفته شود، (باز هم ايمان نخواهند آورد)؛ ليكن همه كارها تنها از آن خداست. و آيا كسانى كه ايمان آوردهاند (از ايمان آوردن كافران) نااميد نشدهاند، (و نمىدانند) كه اگر (بر فرض) خدا بخواهد مسلما همه مردم را هدايت مىكند؟! و كسانى كه كفر ورزيدهاند، پيوسته بخاطر آنچه با زيركى ساختند، [بلاهاى] كوبندهاى به آنان مىرسد، يا به نزديكى خانه آنان فرود مىآيد، تا وعده خدا فرا رسد؛ كه خدا از وعده (خود) تخلف نمىكند.
Wa Laqadi Astuhzi'a Birusulin Min Qablika Fa'amlaytu Lilladhīna Kafarū Thumma 'Akhadhtuhum Fakayfa Kāna `Iqābi
32و قطعا پيش از تو فرستادگانى ريشخند شدند؛ و به كسانى كه كفر ورزيدند مهلت دادم سپس آنان را گرفتار (مجازات) كردم؛ پس كيفر [من] چگونه بود؟!
'Afaman Huwa Qā'imun `Alá Kulli Nafsin Bimā Kasabat Wa Ja`alū Lillāh Shurakā'a Qul Sammūhum 'Am Tunabbi'ūnahu Bimā Lā Ya`lamu Fī Al-'Arđi 'Am Bižāhirin Mina Al-Qawli Bal Zuyyina Lilladhīna Kafarū Makruhum Wa Şuddū `Ani As-Sabīli Wa Man Yuđlili Allāhu Famā Lahu Min Hādin
33و آيا كسى كه او بر (سر) هر شخصى، بدانچه بدست آورده، ايستاده (و مراقب اوست، همچون كسى است كه اين صفات را ندارد)؟! و براى خدا همتايانى قرار دادند؛ بگو:« آنها را نام ببريد! بلكه چيزى را به او خبر مىدهيد كه (از وجود آن) در زمين آگاه نيست، يا سخنان ظاهرى (و بدون دليل) مىگوييد؟! »بلكه براى كسانى كه كفر ورزيدند، نيرنگشان آراسته شده است، و از راه (خدا) باز داشته شدهاند؛ و هر كس را خدا (بخاطر اعمالش) در گمراهى وانهد، پس هيچ راهنمايى براى او نخواهد بود.
Lahum `Adhābun Fī Al-Ĥayāati Ad-Dunyā Wa La`adhābu Al-'Ākhirati 'Ashaqqu Wa Mā Lahum Mina Allāhi Min Wāqin
34براى آن (مشرك) ان در زندگى پست (دنيا) عذابى است؛ و حتما عذاب آخرت سختتر است؛ و براى آنان، در برابر (عذاب) خدا، هيچ نگهدارندهاى نيست!
Mathalu Al-Jannati Allatī Wu`ida Al-Muttaqūna Tajrī Min Taĥtihā Al-'Anhāru 'Ukuluhā Dā'imun Wa Žilluhā Tilka `Uqbá Al-Ladhīna Attaqaw Wa `Uqbá Al-Kāfirīna An-Nāru
35مثال بهشتى كه پارسايان [و خودنگهداران بدان] وعده داده شدهاند، (همچون بوستانى است كه) نهرها از زير [درختان] ش روان است، ميوههاى آن و سايهاش دائمى است؛ اين فرجام كسانى است كه پارسايى (و خودنگهدارى) كردند؛ و فرجام كافران، آتش است!
Wa Al-Ladhīna 'Ātaynāhumu Al-Kitāba Yafraĥūna Bimā 'Unzila 'Ilayka Wa Mina Al-'Aĥzābi Man Yunkiru Ba`đahu Qul 'Innamā 'Umirtu 'An 'A`buda Allāha Wa Lā 'Ushrika Bihi 'Ilayhi 'Ad`ū Wa 'Ilayhi Ma'ābi
36و كسانى كه كتاب [الهى] به آنان دادهايم، از آنچه به سوى تو فرو فرستاده شده شادمانند؛ و از [ميان] احزاب كسانى هستند كه بخشى از آن را انكار مىكنند؛ (اى پيامبر) بگو:« فرمان داده شدهام كه تنها خدا را بپرستم؛ و به او شرك نورزم؛ فقط به سوى او فرا مىخوانم؛ و بازگشت [من] تنها به سوى اوست. »
Wa Kadhalika 'Anzalnāhu Ĥukmāan `Arabīyan Wa La'ini Attaba`ta 'Ahwā'ahum Ba`damā Jā'aka Mina Al-`Ilmi Mā Laka Mina Allāhi Min Walīyin Wa Lā Wāqin
37و بدينسان آن (قرآن) را بصورت حكمى واضح فرو فرستاديم؛ و اگر بعد از آنكه آگاه شدى، از هوسهاى آنان پيروى كنى، براى تو در برابر (عذاب) خدا هيچ ياورى و هيچ نگهدارندهاى نيست!
Wa Laqad 'Arsalnā Rusulāan Min Qablika Wa Ja`alnā Lahum 'Azwājāan Wa Dhurrīyatan Wa Mā Kāna Lirasūlin 'An Ya'tiya Bi'āyatin 'Illā Bi'idhni Allāhi Likulli 'Ajalin Kitābun
38و بيقين فرستادگانى را پيش از تو فرستاديم؛ و براى آنان همسران و نسلى قرار داديم؛ و براى هيچ فرستادهاى سزاوار نيست (و حق ندارد) كه نشانه (معجزه آسايى) را جز به رخصت خدا بياورد؛ براى هر سرآمد (و زمانى حكم) نوشته شده ايست.
Yamĥū Allahu Mā Yashā'u Wa Yuthbitu Wa `Indahu 'Ummu Al-Kitābi
39خدا هر چه را بخواهد نابود مىكند و [يا] استوار مىدارد؛ و نوشته اصلى (علم الهى) تنها نزد اوست.
Wa 'In Mā Nuriyannaka Ba`đa Al-Ladhī Na`iduhum 'Aw Natawaffayannaka Fa'innamā `Alayka Al-Balāghu Wa `Alaynā Al-Ĥisābu
40و اگر پارهاى از آنچه (از مجازاتها) كه به آنان وعده مىدهيم، به تو بنمايانيم، و يا (قبل از عذاب آنان جان) تو را كامل بگيريم، پس فقط رساندن [پيام] بر عهده تو، و حساب بر عهده ماست.
'Awalam Yarawā 'Annā Na'tī Al-'Arđa Nanquşuhā Min 'Aţrāfihā Wa Allāhu Yaĥkumu Lā Mu`aqqiba Liĥukmihi Wa Huwa Sarī`u Al-Ĥisābi
41و آيا اطلاع نيافتهاند كه ما به سراغ زمين مىآييم در حالى كه از اطرافش آن را مىكاهيم؟ و خدا حكم مىكند، در حالى كه هيچ تأخير اندازندهاى براى حكم او نيست؛ و او حسابرسى سريع است.
Wa Qad Makara Al-Ladhīna Min Qablihim Falillāhi Al-Makru Jamī`āan Ya`lamu Mā Taksibu Kullu Nafsin Wa Saya`lamu Al-Kuffāru Liman `Uqbá Ad-Dāri
42و در واقع كسانى پيش از آنان فريبكارى كردند؛ و [لى] همه ترفندها تنها از آن خداست؛ (او) آنچه را كه هر شخصى بدست مىآورد مىداند؛ و بزودى كافران خواهند دانست كه فرجام سراى (ديگر) از آن كيست.
Wa Yaqūlu Al-Ladhīna Kafarū Lasta Mursalāan Qul Kafá Billāhi Shahīdāan Baynī Wa Baynakum Wa Man `Indahu `Ilmu Al-Kitābi
43و كسانى كه كفر ورزيدند مىگويند:« (تو) فرستاده شده نيستى. » (اى پيامبر) بگو:« گواهى خدا، و كسى كه علم كتاب (قرآن) نزد اوست، بين من و بين شما كافى است. »
سوره ابراهیم
Bismi Allāhi Ar-Raĥmani Ar-Raĥīmi Alif-Lām-Rā Kitābun 'Anzalnāhu 'Ilayka Litukhrija An-Nāsa Mina Až-Žulumāti 'Ilá An-Nūr Bi'idhni Rabbihim 'Ilá Şirāţi Al-`Azīzi Al-Ĥamīdi
1به نام خداى گستردهمهر مهرورز؛ الف، لام، را، [اين] كتابى است كه آن را به سوى تو فرو فرستاديم، بخاطر اينكه مردم را به رخصت پروردگارشان، از تاريكىها به سوى نور بيرون آورى، به سوى راه (خداى) شكستناپذير [و] ستوده.
Al-Lahi Al-Ladhī Lahu Mā Fī As-Samāwāti Wa Mā Fī Al-'Arđi Wa Waylun Lilkāfirīna Min `Adhābin Shadīdin
2(همان) خدايى كه آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، فقط از آن اوست؛ و واى بر كافران از عذابى شديد!
Al-Ladhīna Yastaĥibbūna Al-Ĥayāata Ad-Dunyā `Alá Al-'Ākhirati Wa Yaşuddūna `An Sabīli Allāhi Wa Yabghūnahā `Iwajāan 'Ūlā'ika Fī Đalālin Ba`īdin
3(همان) كسانى كه زندگى پست (دنيا) را بر آخرت ترجيح مىدهند؛ و (مردم را) از راه خدا باز مىدارند؛ و مىخواهند آن (راه) را منحرف سازند؛ آنان در گمراهى دورى هستند.
Wa Mā 'Arsalnā Min Rasūlin 'Illā Bilisāni Qawmihi Liyubayyina Lahum Fayuđillu Allāhu Man Yashā'u Wa Yahdī Man Yashā'u Wa Huwa Al-`Azīzu Al-Ĥakīmu
4و هيچ فرستادهاى را، جز به زبان قومش نفرستاديم؛ بخاطر اينكه (بتواند حقايق را) براى آنان بروشنى بيان كند. و خدا هر كس را (بخاطر اعمالش) بخواهد در گمراهى وانهد، و هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) راهنمايى كند؛ و او شكستناپذير [و] فرزانه است.
Wa Laqad 'Arsalnā Mūsá Bi'āyātinā 'An 'Akhrij Qawmaka Mina Až-Žulumāti 'Ilá An-Nūri Wa Dhakkirhum Bi'ayyāmi Allāhi 'Inna Fī Dhālika La'āyātin Likulli Şabbārin Shakūrin
5و بيقين موسى را با نشانههاى (معجزه آساى) مان فرستاديم؛ كه قومت را از تاريكىها به سوى نور بيرون آور؛ و روزهاى خدا را به آنان يادآورى نما؛ [چرا] كه حتما در آن (يادآورىها) براى هر بسيار شكيباى بسيار سپاسگزار، نشانههاى (عبرت آموزى) است.
Wa 'Idh Qāla Mūsá Liqawmihi Adhkurū Ni`mata Allāhi `Alaykum 'Idh 'Anjākum Min 'Āli Fir`awna Yasūmūnakum Sū'a Al-`Adhābi Wa Yudhabbiĥūna 'Abnā'akum Wa Yastaĥyūna Nisā'akum Wa Fī Dhalikum Balā'un Min Rabbikum `Ažīmun
6و (ياد كن) هنگامى را كه موسى به قومش گفت:« نعمت خدا را بر خودتان به ياد آريد، آنگاه كه شما را از (چنگ) فرعونيان نجات بخشيد؛ در حالى كه شما را (با شكنجه و) عذاب بدى آزردند، و پسران شما را سر مىبريدند، و زنانتان را زنده نگه مىداشتند؛ و در آن [ها] آزمايش بزرگى از [جانب] پروردگارتان بود. »
Wa 'Idh Ta'adhdhana Rabbukum La'in Shakartum La'azīdannakum Wa La'in Kafartum 'Inna `Adhābī Lashadīdun
7و (ياد كن) هنگامى را كه پروردگارتان اعلام كرد:« اگر سپاسگزارى كنيد، حتما شما را (نعمتى) مىافزايم؛ و اگر ناسپاسى كنيد، قطعا عذاب من شديد است! »
Wa Qāla Mūsá 'In Takfurū 'Antum Wa Man Fī Al-'Arđi Jamī`āan Fa'inna Allāha Laghanīyun Ĥamīdun
8و موسى گفت:« اگر شما و كسانى كه در زمين هستند همگى كفر ورزيد، پس (زيانى به خدا نمىرسانيد؛ چرا) كه حتما خدا توانگرى ستوده است. »
'Alam Ya'tikum Naba'u Al-Ladhīna Min Qablikum Qawmi Nūĥin Wa `Ādin Wa Thamūda Wa Al-Ladhīna Min Ba`dihim Lā Ya`lamuhum 'Illā Al-Lahu Jā'at/hum Rusuluhum Bil-Bayyināti Faraddū 'Aydiyahum Fī 'Afwāhihim Wa Qālū 'Innā Kafarnā Bimā 'Ursiltum Bihi Wa 'Innā Lafī Shakkin Mimmā Tad`ūnanā 'Ilayhi Murībin
9آيا خبر بزرگ كسانى كه پيش از شما بودند:« قوم نوح »و« عاد »و« ثمود »و كسانى كه بعد از آنان بودند، به شما نرسيده است؟ در حالى كه جز خدا (كسى) از آنان آگاهى (كامل) ندارد؛ فرستادگانشان دليلهاى روشن (معجزه آسا) براى آنان آوردند، و [لى] دستهايشان را به دهانهايشان بازگرداندند، و گفتند:« در واقع ما به آنچه شما بدان فرستاده شدهايد، كفر ورزيديم؛ و قطعا ما در مورد آنچه ما را به سوى آن فرا مىخوانيد، در شك ترديدآميزى هستيم. »
Qālat Rusuluhum 'Afī Al-Lahi Shakkun Fāţiri As-Samāwāti Wa Al-'Arđi Yad`ūkum Liyaghfira Lakum Min Dhunūbikum Wa Yu'uakhkhirakum 'Ilá 'Ajalin Musamman Qālū 'In 'Antum 'Illā Basharun Mithlunā Turīdūna 'An Taşuddūnā `Ammā Kāna Ya`budu 'Ābā'uunā Fa'tūnā Bisulţānin Mubīnin
10فرستادگانشان گفتند:« آيا در باره خدايى كه شكافنده [و آفريننده] آسمانها و زمين است، شكى است؟! (او) شما را فرا مىخواند تا بخشى از پيامدهاى (گناهان) تان را براى شما بيامرزد؛ و (مرگ) شما را تا سرآمد معينى به تأخير اندازد. » (كافران) گفتند:« شما جز بشرى همانند ما نيستيد، مىخواهيد كه ما را از آنچه پدرانمان همواره مىپرستيدند باز داريد؛ پس دليل آشكار (و معجزها) ى براى ما بياوريد. »
Qālat Lahum Rusuluhum 'In Naĥnu 'Illā Basharun Mithlukum Wa Lakinna Allāha Yamunnu `Alá Man Yashā'u Min `Ibādihi Wa Mā Kāna Lanā 'An Na'tiyakum Bisulţānin 'Illā Bi'idhni Allāhi Wa `Alá Allāhi Falyatawakkali Al-Mu'uminūna
11فرستادگانشان به آنان گفتند:« ما جز بشرى همانند شما نيستيم و ليكن خدا بر هر كس از بندگانش كه بخواهد (و شايسته بداند)، منت مىگذارد (و نعمت نبوت عطا مىكند)؛ و براى ما شايسته نيست كه جز به رخصت خدا، براى شما دليل (و معجزها) ى آوريم؛ و مؤمنان پس بايد تنها بر خدا توكل كنند.
Wa Mā Lanā 'Allā Natawakkala `Alá Allāhi Wa Qad Hadānā Subulanā Wa Lanaşbiranna `Alá Mā 'Ādhaytumūnā Wa `Alá Allāhi Falyatawakkali Al-Mutawakkilūna
12و چرا ما بر خدا توكل نكنيم، در حالى كه ما را به راههايمان رهبرى كرده است؟! و قطعا بر آزارهايتان بر ما، شكيبايى خواهيم كرد؛ و توكل كنندگان، پس بايد تنها بر خدا توكل كنند. »
Wa Qāla Al-Ladhīna Kafarū Lirusulihim Lanukhrijannakum Min 'Arđinā 'Aw Lata`ūdunna Fī Millatinā Fa'awĥá 'Ilayhim Rabbuhum Lanuhlikanna Až-Žālimīna
13و كسانى كه كفر ورزيدند به فرستادگانشان گفتند:« بيقين شما را از سرزمينمان بيرون خواهيم كرد، يا حتما به آيين ما باز گرديد. »و پروردگارشان به سوى آنان وحى فرستاد كه:« قطعا ستمكاران را هلاك مىكنيم؛
Wa Lanuskinannakumu Al-'Arđa Min Ba`dihim Dhālika Liman Khāfa Maqāmī Wa Khāfa Wa`īdi
14و حتما شما را بعد از آنان در زمين سكونت خواهيم داد؛ اين براى كسى است كه از جايگاه (داورى) من ترس داشته باشد و از تهديد [من] بترسد! »
Wa Astaftaĥū Wa Khāba Kullu Jabbārin `Anīdin
15و (فرستادگان خدا) پيروزى خواستند، و (سرانجام) هر زورگوى ستيزهگرى نوميد شد.
Min Warā'ihi Jahannamu Wa Yusqá Min Mā'in Şadīdin
16بدنبال آن (زورگو) جهنم خواهد بود، و از خونابهاى چركين سيراب مىشود.
Yatajarra`uhu Wa Lā Yakādu Yusīghuhu Wa Ya'tīhi Al-Mawtu Min Kulli Makānin Wa Mā Huwa Bimayyitin Wa Min Warā'ihi `Adhābun Ghalīžun
17آن را جرعه جرعه مىنوشد؛ و نزديك است كه آن را به آسانى فرو نبرد؛ و مرگ از هر جا به سراغ او مىآيد، در حالى كه او نمىميرد؛ و بدنبال او عذابى سخت است!
Mathalu Al-Ladhīna Kafarū Birabbihim 'A`māluhum Karamādin Ashtaddat Bihi Ar-Rīĥu Fī Yawmin `Āşifin Lā Yaqdirūna Mimmā Kasabū `Alá Shay'in Dhālika Huwa Ađ-Đalālu Al-Ba`īdu
18مثال كسانى كه به پروردگارشان كفر ورزيدند، (آن است كه:) كردارهايشان همچون خاكسترى است كه بادى تند در روزى طوفانى بدان بوزد؛ [آنان] قادر بر هيچ چيزى از آنچه بدست آوردهاند نيستند (و بهرهاى نمىبرند)؛ اين تنها گمراهى دور است.
'Alam Tará 'Anna Allāha Khalaqa As-Samāwāti Wa Al-'Arđa Bil-Ĥaqqi 'In Yasha' Yudh/hibkum Wa Ya'ti Bikhalqin Jadīdin
19آيا اطلاع نيافتى كه خدا، آسمانها و زمين را به حق آفريده است؟! اگر بخواهد، شما را (از ميان) مىبرد و آفرينش جديدى مىآورد؛
Wa Mā Dhālika `Alá Allāhi Bi`azīzin
20و اين (كار) بر خدا سخت نيست.
Wa Barazū Lillāh Jamī`āan Faqāla Ađ-Đu`afā'u Lilladhīna Astakbarū 'Innā Kunnā Lakum Taba`āan Fahal 'Antum Mughnūna `Annā Min `Adhābi Allāhi Min Shay'in Qālū Law Hadānā Al-Lahu Lahadaynākum Sawā'un `Alaynā 'Ajazi`nā 'Am Şabarnā Mā Lanā Min Maĥīşin
21و (در رستاخيز) همگى در برابر خدا ظاهر شوند؛ و كم توانان به كسانى كه تكبر ورزيدند گويند:« در واقع ما پيروان شما بوديم؛ پس آيا شما چيزى از عذاب خدا را از ما دفع مىكنيد؟ » (مستكبران) مىگويند:« اگر (بر فرض) خدا ما را راهنمايى كرده بود، حتما شما را راهنمايى مىكرديم؛ چه بيتابى كنيم يا شكيبايى نماييم، بر ما يكسان است، هيچ راه فرارى براى ما نيست! »
Wa Qāla Ash-Shayţānu Lammā Quđiya Al-'Amru 'Inna Allāha Wa`adakum Wa`da Al-Ĥaqqi Wa Wa`adtukum Fa'akhlaftukum Wa Mā Kāna Lī `Alaykum Min Sulţānin 'Illā 'An Da`awtukum Fāstajabtum Lī Falā Talūmūnī Wa Lūmū 'Anfusakum Mā 'Anā Bimuşrikhikum Wa Mā 'Antum Bimuşrikhīya 'Innī Kafartu Bimā 'Ashraktumūnī Min Qablu 'Inna Až-Žālimīna Lahum `Adhābun 'Alīmun
22و شيطان، هنگامى كه كار پايان يافت مىگويد:« در حقيقت، خدا وعده حق به شما وعده داد؛ و [من] به شما وعده دادم، و [لى] با شما تخلف كردم؛ و براى من هيچ تسلطى بر شما نبود، جز اينكه شما را فرا خواندم، و [درخواست] مرا پذيرفتيد، پس مرا سرزنش مكنيد، و خودتان را سرزنش كنيد؛ من فريادرس شما نيستم، و شما فريادرس من نيستيد. براستى كه من شريك قرار دادن شما، پيش از اين (مرا براى خدا) را انكار مىكنم. »در واقع ستمكاران برايشان عذاب دردناكى است!
Wa 'Udkhila Al-Ladhīna 'Āmanū Wa `Amilū Aş-Şāliĥāti Jannātin Tajrī Min Taĥtihā Al-'Anhāru Khālidīna Fīhā Bi'idhni Rabbihim Taĥīyatuhum Fīhā Salāmun
23و كسانى را كه ايمان آوردند و [كارهاى] شايسته انجام دادند، به بوستانهاى [بهشت] در آورند، كه نهرها از زير [درختان] ش روان است؛ در حالى كه در آنجا به رخصت پروردگارشان ماندگارند؛ [و] زنده باد آنان در آنجا،« سلام »است.
'Alam Tará Kayfa Đaraba Allāhu Mathalāan Kalimatan Ţayyibatan Kashajaratin Ţayyibatin 'Aşluhā Thābitun Wa Far`uhā Fī As-Samā'i
24آيا اطلاع نيافتى چگونه خدا مثل زده؟! سخنى پاكيزه را كه همچون درخت پاكيزهاى است كه ريشهاش استوار، و شاخهاش در آسمان است؛
Tu'utī 'Ukulahā Kulla Ĥīnin Bi'idhni Rabbihā Wa Yađribu Allāhu Al-'Amthāla Lilnnāsi La`allahum Yatadhakkarūna
25هر زمان ميوههايش را به رخصت پروردگارش مىدهد. و خدا براى مردم مثلها مىزند، تا شايد آنان متذكر شوند.
Wa Mathalu Kalimatin Khabīthatin Kashajaratin Khabīthatin Ajtuththat Min Fawqi Al-'Arđi Mā Lahā Min Qarārin
26و مثال سخنى پليد همچون درخت پليدى است، كه از روى زمين كنده شده، در حالى كه برايش هيچ ثباتى نيست.
Yuthabbitu Allāhu Al-Ladhīna 'Āmanū Bil-Qawli Ath-Thābiti Fī Al-Ĥayāati Ad-Dunyā Wa Fī Al-'Ākhirati Wa Yuđillu Allāhu Až-Žālimīna Wa Yaf`alu Allāhu Mā Yashā'u
27خدا كسانى را كه ايمان آوردند، بوسيله گفتار (و دلايل و عقايد) استوار، در زندگى پست (دنيا) و در آخرت، پايدار مىدارد؛ و خدا ستمكاران را در گمراهى وا مىنهد؛ و خدا آنچه را بخواهد (و مصلحت بداند) انجام مىدهد.
'Alam Tará 'Ilá Al-Ladhīna Baddalū Ni`mata Allāhi Kufrāan Wa 'Aĥallū Qawmahum Dāra Al-Bawāri
28آيا نظر نكردهاى به كسانى كه (شكر) نعمت خدا را به كفر [ان] تبديل كردند، و قومشان را به سراى هلاكت در آوردند؟
Jahannama Yaşlawnahā Wa Bi'sa Al-Qarāru
29(همان) جهنم كه در آن وارد مىشوند (و مىسوزند)؛ و چه بد قرارگاهى است!
Wa Ja`alū Lillāh 'Andādāan Liyuđillū `An Sabīlihi Qul Tamatta`ū Fa'inna Maşīrakum 'Ilá An-Nāri
30و براى خدا همانندهايى (معبودگونه) قرار دادند، تا (مردم را) از راه او گمراه سازند؛ بگو:« بهرهمند گرديد (ولى فايدهاى ندارد)؛ چرا كه فرجام شما به سوى آتش است! »
Qul Li`ibādiya Al-Ladhīna 'Āmanū Yuqīmū Aş-Şalāata Wa Yunfiqū Mimmā Razaqnāhum Sirrāan Wa `Alāniyatan Min Qabli 'An Ya'tiya Yawmun Lā Bay`un Fīhi Wa Lā Khilālun
31(اى پيامبر) به بندگان من كه ايمان آوردهاند بگو: نماز را بر پا دارند؛ و از آنچه به آنان« روزى »دادهايم، پنهانى و آشكارا، (در راه خدا) مصرف كنند؛ پيش از آنكه روزى فرا رسد، كه در آن هيچ معاملهاى و هيچ دوستى نيست.
Al-Lahu Al-Ladhī Khalaqa As-Samāwāti Wa Al-'Arđa Wa 'Anzala Mina As-Samā'i Mā'an Fa'akhraja Bihi Mina Ath-Thamarāti Rizqāan Lakum Wa Sakhkhara Lakumu Al-Fulka Litajriya Fī Al-Baĥri Bi'amrihi Wa Sakhkhara Lakumu Al-'Anhāra
32خدا كسى است كه آسمانها و زمين را آفريد؛ و از آسمان، آبى فرو فرستاد و بوسيله آن، از محصولات براى شما« روزى »بيرون آورد؛ و كشتىها را براى شما رام گردانيد، تا در دريا به فرمان او روان شوند؛ و نهرها را (نيز) براى شما رام نمود؛
Wa Sakhkhara Lakumu Ash-Shamsa Wa Al-Qamara Dā'ibayni Wa Sakhkhara Lakumu Al-Layla Wa An-Nahār
33و (منافع) خورشيد و ماه را، كه پيوسته روانند، براى شما مسخر گردانيد؛ و شب و روز را (نيز) مسخر شما ساخت؛
Wa 'Ātākum Min Kulli Mā Sa'altumūhu Wa 'In Ta`uddū Ni`mata Allāhi Lā Tuĥşūhā 'Inna Al-'Insāna Lažalūmun Kaffārun
34و از هر آنچه كه از او خواستيد، به شما داد؛ و اگر نعمتهاى خدا را بشماريد، نمىتوانيد آن [ها] را شمارش كنيد؛ قطعا انسان بسى ستمگر و بسيار ناسپاس است!
Wa 'Idh Qāla 'Ibrāhīmu Rabbi 'Aj`al Hādhā Al-Balada 'Āmināan Wa Ajnubnī Wa Banīya 'An Na`buda Al-'Aşnāma
35و (ياد كن) هنگامى را كه ابراهيم گفت:« پروردگارا اين سرزمين (مكه) را امن قرار ده؛ و من و پسرانم را از پرستش بتها دور دار!
Rabbi 'Innahunna 'Ađlalna Kathīrāan Mina An-Nāsi Faman Tabi`anī Fa'innahu Minnī Wa Man `Aşānī Fa'innaka Ghafūrun Raĥīmun
36پروردگارا، به درستى كه آن [بت] ان بسيارى از مردم را گمراه ساختند؛ و هر كس از من پيروى كند پس در واقع او از من است؛ و هر كس مرا نافرمانى كند، پس براستى كه تو بسيار آمرزنده مهرورزى.
Rabbanā 'Innī 'Askantu Min Dhurrīyatī Biwādin Ghayri Dhī Zar`in `Inda Baytika Al-Muĥarrami Rabbanā Liyuqīmū Aş-Şalāata Fāj`al 'Af'idatan Mina An-Nāsi Tahwī 'Ilayhim Wa Arzuqhum Mina Ath-Thamarāti La`allahum Yashkurūna
37[اى] پروردگار ما! در واقع من برخى از فرزندانم را در درهاى (و سرزمينى) بدون زراعت، نزد خانه محترم تو، سكونت دادم. [اى] پروردگار ما! (آنان را سكونت دادم) تا نماز را برپا دارند؛ پس دلهاى گروهى از مردم را به سوى آنان گرايش ده؛ و آنان را از محصولات روزى ده، تا شايد آنان سپاسگزارى كنند.
Rabbanā 'Innaka Ta`lamu Mā Nukhfī Wa Mā Nu`linu Wa Mā Yakhfá `Alá Allāhi Min Shay'in Fī Al-'Arđi Wa Lā Fī As-Samā'i
38[اى] پروردگار ما! در حقيقت تو آنچه را پنهان مىكنيم و آنچه را آشكار مىنماييم، مىدانى؛ و هيچ چيزى در زمين و در آسمان بر خدا مخفى نمىماند.
Al-Ĥamdu Lillāh Al-Ladhī Wahaba Lī `Alá Al-Kibari 'Ismā`īla Wa 'Isĥāqa 'Inna Rabbī Lasamī`u Ad-Du`ā'i
39ستايش مخصوص خدايى است كه در پيرى، اسماعيل و اسحاق را به من بخشيد؛ قطعا پروردگار من، شنونده دعاست.
Rabbi Aj`alnī Muqīma Aş-Şalāati Wa Min Dhurrīyatī Rabbanā Wa Taqabbal Du`ā'i
40پروردگارا، من و برخى از فرزندانم را برپا كننده نماز قرار ده، و [اى] پروردگار ما! دعاى (من) را بپذير.
Rabbanā Aghfir Lī Wa Liwālidayya Wa Lilmu'uminīna Yawma Yaqūmu Al-Ĥisābu
41اى پروردگار ما، در روزى كه حساب برپا مىشود، من و پدر و مادرم و مؤمنان را بيامرز! »
Wa Lā Taĥsabanna Allāha Ghāfilāan `Ammā Ya`malu Až-Žālimūna 'Innamā Yu'uakhkhiruhum Liyawmin Tashkhaşu Fīhi Al-'Abşāru
42و هرگز مپندار كه خدا از آنچه ستمكاران انجام مىدهند، غافل است؛ (كيفر) آنان را تنها براى روزى تأخير مىاندازد كه چشمها در آن خيره مىشود؛
Muhţi`īna Muqni`ī Ru'ūsihim Lā Yartaddu 'Ilayhim Ţarfuhum Wa 'Af'idatuhum Hawā'un
43در حالى كه شتابان، سرهايشان را بلند كرده، [و] چشمانشان بر هم نمىخورد؛ و (از وحشت) دلهايشان تهى است!
Wa 'Andhiri An-Nāsa Yawma Ya'tīhimu Al-`Adhābu Fayaqūlu Al-Ladhīna Žalamū Rabbanā 'Akhkhirnā 'Ilá 'Ajalin Qarībin Nujib Da`wataka Wa Nattabi`i Ar-Rusula 'Awalam Takūnū 'Aqsamtum Min Qablu Mā Lakum Min Zawālin
44و مردم را هشدار ده، به روزى كه عذاب به سراغشان مىآيد، و كسانى كه ستم كردند مىگويند:« [اى] پروردگار ما! تا سرآمد نزديك (عذاب) ما را به تأخير انداز، تا دعوت تو را بپذيريم و از فرستادگان پيروى كنيم. »و (لى پاسخ مىشنوند كه:) آيا پيش از [اين] سوگند ياد نكرده بوديد كه هيچ فنايى براى شما نيست؟!
Wa Sakantum Fī Masākini Al-Ladhīna Žalamū 'Anfusahum Wa Tabayyana Lakum Kayfa Fa`alnā Bihim Wa Đarabnā Lakumu Al-'Amthāla
45و در خانههاى كسانى كه به خودشان ستم كردند، سكونت كرديد، و براى شما روشن گرديد كه با آنان چه كرديم؟ و براى شما مثلها زديم.
Wa Qad Makarū Makrahum Wa `Inda Allāhi Makruhum Wa 'In Kāna Makruhum Litazūla Minhu Al-Jibālu
46و بيقين [با] فريبكاريشان فريب كارى كردند؛ و فريبكاريشان نزد خدا (آشكار) است؛ و اگر چه فريب شان (چنان باشد كه) از آن كوهها از جا كنده شود!
Falā Taĥsabanna Allāha Mukhlifa Wa`dihi Rusulahu 'Inna Allāha `Azīzun Dhū Antiqāmin
47پس هرگز مپندار كه خدا از وعدهاش با فرستادگانش، تخلف مىكند؛ چرا كه خدا شكستناپذيرى صاحب انتقام است.
Yawma Tubaddalu Al-'Arđu Ghayra Al-'Arđi Wa As-Samāwātu Wa Barazū Lillāh Al-Wāĥidi Al-Qahhāri
48در روزى كه زمين به غير اين زمين، و آسمانها (به آسمانهاى ديگرى) تبديل مىشوند، و (مردم) در برابر خداى يگانه چيره، ظاهر شوند.
Wa Tará Al-Mujrimīna Yawma'idhin Muqarranīna Fī Al-'Aşfādi
49و در آن روز، خلافكاران را مىبينى در حالى كه نزديك به همديگر در زنجيرها (بسته شده) اند؛
Sarābīluhum Min Qaţirānin Wa Taghshá Wujūhahumu An-Nāru
50پيراهنهايشان از مس گداخته است؛ و صورتهايشان را آتش مىپوشاند!
Liyajziya Allāhu Kulla Nafsin Mā Kasabat 'Inna Allāha Sarī`u Al-Ĥisābi
51تا خدا به هر كس آنچه را كسب كرده جزا دهد، كه خدا حسابرسى سريع است.
Hādhā Balāghun Lilnnāsi Wa Liyundharū Bihi Wa Liya`lamū 'Annamā Huwa 'Ilahun Wāĥidun Wa Liyadhdhakkara 'Ūlū Al-'Albābi
52اين (قرآن)، رساندن (پيام) براى مردم است (تا نصيحت شوند)؛ و تا بوسيله آن هشدار داده شوند، و تا بدانند كه او معبود يگانه است؛ و تا خردمندان يادآور شوند.
![قاری](/images/reciter/1.webp)