سوره الحجر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ وَ قُرْآنٍ مُبِينٍ
1به نام خداى گستردهمهر مهرورز؛ الف، لام، را، آن آيات كتاب [الهى]، و قرآنى روشنگر است.
رُبَما يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كانُوا مُسْلِمِينَ
2چه بسا، كسانى كه كفر ورزيدند، مسلمان بودنشان را آرزومندند.
ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
3رهايشان ساز تا بخورند، و بهره گيرند، و آرزو [ها] سرگرمشان سازد، پس بزودى خواهند دانست.
وَ ما أَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا وَ لَها كِتابٌ مَعْلُومٌ
4و (اهل) هيچ آبادى را هلاك نكرديم مگر در حالى كه براى آن، (مدت) نوشته شده معينى بود.
ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَها وَ ما يَسْتَأْخِرُونَ
5هيچ ملتى از سرآمد (عمر) ش پيشى نمىگيرند؛ و تأخير نمىكنند.
وَ قالُوا يا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ
6و (كافران) گفتند:« اى كسى كه آگاه كننده [قرآن] بر او فرود آمده، قطعا تو ديوانهاى!
لَوْما تَأْتِينا بِالْمَلائِكَةِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ
7اگر از راستگويانى، چرا فرشتگان را نزد ما نمىآورى؟! »
ما نُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ ما كانُوا إِذاً مُنْظَرِينَ
8[ما] فرشتگان را، جز به حق فرو نمىفرستيم، و در آن هنگام (كه فرود آيند) ديگر مهلت داده نمىشوند.
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ
9در حقيقت ما خود، آگاه كننده (قرآن) را فرو فرستاديم، و قطعا ما پاسداران آن هستيم.
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الْأَوَّلِينَ
10و بيقين پيش از تو (نيز پيامبرانى) در ميان گروههاى نخستين فرستاديم؛
وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ
11و هيچ فرستادهاى به سراغ آنان نمىآمد مگر اينكه همواره او را ريشخند مىكردند.
كَذٰلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ
12اينگونه اين (قرآن) را در دلهاى خلافكاران راه مىدهيم،
لا يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ قَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ
13در حالى كه به آن ايمان نمىآورند؛ و روش پيشينيان (نيز چنين) گذشت.
وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً مِنَ السَّماءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ
14و اگر (بر فرض) درى از آسمان بر آنان مىگشوديم و پيوسته از آن بالا مىرفتند،
لَقالُوا إِنَّما سُكِّرَتْ أَبْصارُنا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ
15حتما مىگفتند:« ما فقط چشم بندى شدهايم؛ بلكه ما گروهى جادو زدهايم! »
وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرِينَ
16و بيقين در آسمان برجهايى قرار داديم، و آن را براى بينندگان آراستيم؛
وَ حَفِظْناها مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ رَجِيمٍ
17و آن را از هر شيطان رانده شدهاى حفظ كرديم؛
إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِينٌ
18مگر آن كس كه دزدانه گوش فرا دهد و شهابى روشن او را دنبال كند.
وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْزُونٍ
19و زمين را گسترانديم؛ و در آن [كوههاى] استوارى افكنديم؛ و از هر چيز متناسبى در آن رويانديم؛
وَ جَعَلْنا لَكُمْ فِيها مَعايِشَ وَ مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقِينَ
20و در آن (زمين) براى شما و كسانى كه (شما) روزى دهنده آن [ها] نيستيد، وسايل زندگى قرار داديم.
وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ
21و هيچ چيزى نيست جز آنكه منابعش نزد ماست؛ و [لى] جز به اندازه معين آن را فرو نمىفرستيم.
وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَيْناكُمُوهُ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنِينَ
22و باد [ها] را بارور كننده (ابرها و گياهان) فرستاديم؛ و از آسمان آبى فرو فرستاديم، و شما را با آن سيراب ساختيم؛ در حالى كه شما ذخيرهساز آن نيستيد.
وَ إِنَّا لَنَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ نَحْنُ الْوارِثُونَ
23و قطعا ما خود، زنده مىكنيم و مىميرانيم؛ و ما وارث (همه جهان) هستيم.
وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ
24و بيقين پيشگامان شما را شناختيم؛ و يقينا متأخران را (هم) شناختيم.
وَ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ
25و در حقيقت پروردگار تو خود، آن (مردم) ان را گردآورى مىكند؛ [چرا] كه او فرزانه داناست.
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ
26و بيقين انسان را از گل خشكيدهاى كه از گل سياه (بدبوى مانده) شكل يافته، گرفته شده بود، آفريديم.
وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ
27و پيش از آن جن را از آتش باد سوزان آفريديم.
وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ
28و (ياد كن) هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت:« در واقع من آفريننده بشرى هستم كه از گل خشكيدهاى كه از گل سياه (بدبوى مانده) شكل يافته، گرفته شده است؛
فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ
29و هنگامى كه او را مرتب نمودم، و از روح خود در او دميدم، پس براى او سجده كنان در افتيد. »
فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ
30و فرشتگان همه آنها، دسته جمعى سجده كردند؛
إِلَّا إِبْلِيسَ أَبيٰ أَنْ يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ
31جز ابليس، كه سر باز زد از اينكه با سجده كنندگان باشد.
قالَ يا إِبْلِيسُ ما لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ
32(خدا) فرمود:« اى ابليس؛ تو را چه شده كه با سجده كنندگان نيستى؟! »
قالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ
33گفت:« [من] هرگز سجده نخواهم كرد براى بشرى كه او را از گل خشكيدهاى كه از گل سياه (بدبوى مانده) گرفته شده، آفريدهاى. »
قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِيمٌ
34(خدا به ابليس) فرمود:« بنابراين از آن [مقام فرشتگان] بيرون شو، چرا كه تو رانده شدهاى؛
وَ إِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِليٰ يَوْمِ الدِّينِ
35و در واقع تا روز جزا بر تو لعنت است! »
قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِليٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ
36(ابليس) گفت:« پروردگارا، پس مرا تا روزى كه (مردم) برانگيخته خواهند شد، مهلت ده. »
قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ
37(خدا) فرمود:« پس در واقع تو از مهلت داده شدگانى،
إِليٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ
38تا روز زمان معلوم. »
قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ
39(ابليس) گفت:« پروردگارا، به سبب آنكه مرا فريفتى، قطعا (بدىها را) در زمين براى آنان مىآرايم؛ و حتما همه آنان را مىفريبم،
إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ
40مگر بندگان خالص شده تو از ميان آنان. »
قالَ هٰذا صِراطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ
41(خدا) فرمود:« اين راه راستى است كه بر عهده من است.
إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ
42در حقيقت بندگانم (را) براى تو هيچ تسلطى بر آنان نيست، مگر كسانى از گمراهان كه تو را پيروى مىكنند.
وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ
43و قطعا جهنم وعدهگاه همه آنهاست!
لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ
44براى آن (جهنم) هفت در است كه براى هر درى، بخشى جداگانه از آن (گمراه) ان است. »
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ
45در حقيقت پارسايان (خود نگهدار) در بوستانها [ى بهشتى] و چشمهسارانند.
ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ
46(به آنان گفته مىشود:) در حال سلامت [و] امنيت وارد آنجا شويد؛
وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَليٰ سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ
47و آنچه در دلهايشان از كينه دارند، بر مىكنيم، برادرانه بر تختهايى روياروى هماند؛
لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ
48هيچ رنجى در آنجا به آنان نمىرسد، و آنان از آنجا بيرون رانده نمىشوند.
نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
49(اى پيامبر) بندگانم را آگاه كن كه تنها من بسيار آمرزنده مهرورزم؛
وَ أَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الْأَلِيمُ
50و اينكه عذاب من تنها عذاب دردناك است!
وَ نَبِّئْهُمْ عَنْ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ
51و از ميهمانهاى ابراهيم به آنان خبر ده؛
إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً قالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ
52هنگامى كه بر او وارد شدند و گفتند:« سلام »؛ (ابراهيم) گفت:« در واقع ما از شما هراسانيم! »
قالُوا لا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ عَلِيمٍ
53(فرشتگان) گفتند:« نهراس! كه ما تو را به پسرى دانا مژده مىدهيم. »
قالَ أَ بَشَّرْتُمُونِي عَليٰ أَنْ مَسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ
54گفت:« آيا مرا مژده مىدهيد با اينكه پيرى به من رسيده است؟! پس به چه چيز مژده مىدهيد؟! »
قالُوا بَشَّرْناكَ بِالْحَقِّ فَلا تَكُنْ مِنَ الْقانِطِينَ
55گفتند:« تو را به حق مژده داديم؛ پس از نااميدان مباش. »
قالَ وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ
56(ابراهيم) گفت:« و جز گمراهان، چه كسى از رحمت پروردگارش نااميد مىشود؟! »
قالَ فَما خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ
57(و در ادامه) گفت:« پس اى فرستادگان [خدا، جريان] كار شما چيست؟ »
قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا إِليٰ قَوْمٍ مُجْرِمِينَ
58(فرشتگان) گفتند:« در حقيقت ما به سوى گروهى خلافكار فرستاده شدهايم؛
إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ
59مگر خاندان لوط، [چرا] كه ما قطعا نجات دهنده همه آنانيم،
إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنا إِنَّها لَمِنَ الْغابِرِينَ
60جز زنش، كه مقدر كردهايم حتما او از بازماندگان (در شهر) باشد. »
فَلَمَّا جاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ
61و هنگامى كه فرستادگان [خدا] به سراغ خاندان لوط آمدند،
قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ
62(لوط) گفت:« در واقع شما گروهى ناشناخته هستيد! »
قالُوا بَلْ جِئْناكَ بِما كانُوا فِيهِ يَمْتَرُونَ
63(فرشتگان) گفتند:« بلكه چيزى را براى تو آورديم كه (كافران) همواره در آن ترديد مىكردند؛
وَ أَتَيْناكَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ
64و حق را براى تو آوردهايم؛ و قطعا ما راستگوييم؛
فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَ اتَّبِعْ أَدْبارَهُمْ وَ لا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ وَ امْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ
65پس در پارهاى از شب خانوادهات را حركت ده، و از پى آنان برو، و هيچ يك از شما روى برنگرداند، و از هر جا كه دستور داده مىشويد، بگذريد. »
وَ قَضَيْنا إِلَيْهِ ذٰلِكَ الْأَمْرَ أَنَّ دابِرَ هٰؤُلاءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحِينَ
66و به سوى او (لوط) آن كار را وحى كرديم كه صبحگاهان دنباله (نسل) آن (خلاف كار) ان قطع خواهد شد.
وَ جاءَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ
67و مردم شهر در حالى كه شادى مىكردند (به سوى خانه لوط) آمدند.
قالَ إِنَّ هٰؤُلاءِ ضَيْفِي فَلا تَفْضَحُونِ
68(لوط) گفت:« در حقيقت اينان ميهمانان مناند، پس [مرا] رسوا مكنيد؛
وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ
69و خودتان را از (عذاب) خدا حفظ كنيد، و [مرا] خوار مسازيد. »
قالُوا أَ وَ لَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعالَمِينَ
70(قوم لوط) گفتند:« و آيا تو را از (ميهمان پذيرى) جهانيان منع نكرديم؟! »
قالَ هٰؤُلاءِ بَناتِي إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ
71(لوط) گفت:« اگر مىخواهيد كار (صحيحى) انجام دهيد اينان دختران مناند، (با آنها ازدواج كنيد.) »
لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ
72به جان تو سوگند، قطعا آنان در مستى خود سرگردانند.
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ
73و در حال طلوع خورشيد بانگ (مرگبار) آنان را فرو گرفت؛
فَجَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ
74و آن (شهر) را زير و رو گردانديم، و سنگ [هايى] از جنس گل بر آنان بارانديم!
إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ
75قطعا در اين (سرگذشت)، نشانههايى (عبرتآموز) براى هوشياران است.
وَ إِنَّها لَبِسَبِيلٍ مُقِيمٍ
76و قطعا آن (شهر ويران)، بر سر راه پايدار (مسافران) است.
إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ
77قطعا در اين (ماجرا)، نشانهاى (اميد بخش) براى مؤمنان است.
وَ إِنْ كانَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ لَظالِمِينَ
78و مسلما اهل ايكه (سرزمين پر درخت قوم شعيب) ستمكار بودند.
فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ وَ إِنَّهُما لَبِإِمامٍ مُبِينٍ
79و از آنان انتقام گرفتيم؛ و قطعا دو (شهر ويران شده قوم لوط و شعيب) بر سر راهى آشكار است.
وَ لَقَدْ كَذَّبَ أَصْحابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ
80و بيقين اهل حجر (قوم ثمود) فرستادگان [خدا] را تكذيب كردند؛
وَ آتَيْناهُمْ آياتِنا فَكانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ
81و نشانههاى خود را به آنان داديم، و [لى] از آنها روى گردان بودند.
وَ كانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً آمِنِينَ
82و در حال امنيت، همواره از كوهها خانههايى مىتراشيدند.
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ
83و صبحگاهان بانگ (مرگبار) آنان را فرو گرفت!
فَما أَغْنيٰ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ
84و آنچه همواره كسب مىكردند، (عذاب الهى را) از آنان دفع نكرد.
وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلَّا بِالْحَقِّ وَ إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ
85و آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است، جز به حق نيافريديم؛ و ساعت (قيامت) قطعا آمدنى است؛ پس با گذشتى زيبا، (از مخالفان) درگذر.
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ
86براستى كه تنها پروردگار تو، فراوان آفرين داناست.
وَ لَقَدْ آتَيْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ
87و بيقين هفت (آيه از سوره حمد با نزول) دوباره، و قرآن بزرگ را به تو داديم.
لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِليٰ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ
88هرگز چشمانت را خيره مكن، به آنچه كه گروههايى از آن (كافر) ان را بدان بهرهمند كرديم، و بر (بىايمانى و ثروت اندوزى) آنان غم مخور، و بال (عطوفت و فروتنى) خود را براى مؤمنان فرو آر؛
وَ قُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ
89و بگو:« در واقع من تنها هشدار دهنده روشنگرم! »
كَما أَنْزَلْنا عَلَي الْمُقْتَسِمِينَ
90(ما بر كافران عذابى مىفرستيم) همانگونه كه بر تبعيضگران (آيات الهى) فرو فرستاديم؛
الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ
91(همان) كسانى كه قرآن را تقسيم كردند.
فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ
92و به پروردگارت سوگند، كه حتما از همه آنان پرسش خواهيم كرد؛
عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ
93از آنچه همواره انجام مىدادند.
فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ
94و آنچه را كه (بدان) فرمان داده شدهاى آشكار كن؛ و از مشركان روى برتاب؛
إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ
95[چرا] كه ما تو را (از شر) مسخره كنندگان، كفايت مىكنيم.
الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
96(همان) كسانى كه معبود ديگرى با خدا قرار مىدهند. و [لى] بزودى خواهند دانست!
وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِما يَقُولُونَ
97و بيقين مىدانيم كه تو بخاطر آنچه مىگويند سينهات تنگ مىشود؛
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ
98پس با ستايش پروردگارت تسبيح (او) گوى؛ و از سجده كنندگان باش!
وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّي يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ
99و پروردگارت را پرستش كن، تا تو را يقين (مرگ) فرا رسد.
سوره النحل
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ أَتيٰ أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحانَهُ وَ تَعاليٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ فرمان خدا (براى مجازات مشركان) فرا رسيد، پس بدان شتاب مورزيد؛ او منزه و برتر است از آنچه شريك (او) قرار مىدهند.
يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَليٰ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ
2فرشتگان را با« روح »به فرمانش، بر هر كس از بندگانش بخواهد فرو مىفرستد، كه (به مردم) هشدار دهيد كه يقينا هيچ معبودى جز من نيست؛ پس خودتان را (از عذاب من) حفظ كنيد.
خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعاليٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ
3آسمانها و زمين را به حق آفريد؛ [خدا] برتر است از آنچه شريك (او) قرار مىدهند.
خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ
4انسان را از آب اندك سيال آفريد؛ و آنگاه او دشمنى آشكار (و مدافعى روشنگر) شد.
وَ الْأَنْعامَ خَلَقَها لَكُمْ فِيها دِفْءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ
5و دامها را براى شما آفريدشان، در حالى كه در آنها، (وسيله) پوششى و سودهاى (ديگر) است؛ و از (گوشت) آنها مىخوريد.
وَ لَكُمْ فِيها جَمالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَ حِينَ تَسْرَحُونَ
6و در آنها براى شما زيبايى است، آنگاه كه [آنها را] از چراگاه بر مىگردانيد و هنگامى كه (صبحگاهان) به چراگاه مىفرستيد.
وَ تَحْمِلُ أَثْقالَكُمْ إِليٰ بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بالِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنْفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ
7و بارهاى سنگين شما را به سرزمينى حمل مىكنند كه جز با مشقت جانها بدان نمىرسيديد؛ [چرا] كه پروردگارتان حتما مهربانى مهرورز است.
وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوها وَ زِينَةً وَ يَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُونَ
8و اسبها و استرها و الاغها را [نيز آفريد،] تا بر آنها سوار شويد و زيور (شما) باشد؛ و آنچه را كه نمىدانيد مىآفريند.
وَ عَلَي اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَ مِنْها جائِرٌ وَ لَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعِينَ
9و (بيان) راه معتدل و راست بر عهده خداست، و برخى از آن (راهها) كژ است؛ و اگر (بر فرض خدا) مىخواست حتما همه شما را (به اجبار) راهنمايى مىكرد.
هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً لَكُمْ مِنْهُ شَرابٌ وَ مِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ
10او كسى است كه از آسمان، آبى فرو فرستاد، كه براى شما از آن آشاميدنى است؛ و از آن روييدنىهاى ساقهدارى است كه [حيوانات را] در آن مىچرانيد.
يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخِيلَ وَ الْأَعْنابَ وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
11با آن (آب) براى شما زراعت و زيتون و درختان خرما و انگورها، و از همه محصولات مىروياند؛ قطعا در آن [ها] نشانهاى است براى گروهى كه تفكر مىكنند.
وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسَخَّراتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
12و (منافع) شب و روز و خورشيد و ماه را مسخر شما كرد؛ و (نيز منافع) ستارگان به فرمان (و تدبير) او مسخر (شما) هستند؛ قطعا در آن [ها] نشانههايى است براى گروهى كه خردورزى مىكنند.
وَ ما ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ
13و آنچه را در زمين براى شما با رنگهاى متفاوتش آفريد و منتشر كرد، (مسخر شما ساخت)؛ قطعا در آن [ها] نشانهاى است براى گروهى كه متذكر مىشوند.
وَ هُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِيًّا وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها وَ تَرَي الْفُلْكَ مَواخِرَ فِيهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
14و او كسى است كه دريا را رام ساخت تا از آن، گوشت تازه بخوريد؛ و از آن زيورى كه آن را مىپوشيد بيرون آوريد؛ و كشتىها را در آن (آب) شكافنده مىبينى، و (دريا را رام شما ساخت) تا از بخشش او (بهره) جوييد؛ و تا شايد شما سپاسگزارى كنيد.
وَ أَلْقيٰ فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَ أَنْهاراً وَ سُبُلاً لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
15و در زمين، [كوههاى] استوارى افكند [مبادا] كه شما را بلرزاند؛ و نهرها و راههايى [قرار داد،] تا شايد شما راهنمايى شويد.
وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ
16و نشانههايى (نيز قرار داد) و آن (مردم) ان به وسيله ستاره [ها] رهنمون مىشوند.
أَ فَمَنْ يَخْلُقُ كَمَنْ لا يَخْلُقُ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ
17و آيا كسى كه مىآفريند، همچون كسى است كه نمىآفريند؟! آيا (غافليد) و متذكر نمىشويد؟!
وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ
18و اگر نعمت [هاى] خدا را بشماريد، نمىتوانيد آنها را شمارش كنيد؛ قطعا خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.
وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ
19و خدا آنچه را پنهان مىداريد و آنچه را آشكار مىسازيد، مىداند.
وَ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا يَخْلُقُونَ شَيْئاً وَ هُمْ يُخْلَقُونَ
20و كسانى كه (مشركان آنان را) غير از خدا مىخوانند، هيچ چيزى را نمىآفرينند؛ در حالى كه آنان آفريده شدهاند.
أَمْواتٌ غَيْرُ أَحْياءٍ وَ ما يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ
21(بتان) مردگانى غير زندهاند، و (با درك حسى) متوجه نمىشوند كه چه زمانى برانگيخته خواهند شد.
إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَالَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ وَ هُمْ مُسْتَكْبِرُونَ
22معبود شما معبودى يگانه است؛ و [لى] كسانى كه به آخرت ايمان نمىآورند، دلهايشان انكار كننده (حق) است، و آنان مستكبرند.
لا جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ
23قطعا خدا آنچه را پنهان مىكنند و آنچه را آشكار مىسازند مىداند؛ در حقيقت او مستكبران را دوست نمىدارد.
وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ
24و هنگامى كه به آن (مستكبر) ان گفته شود:« پروردگار شما چه فرو فرستاده است؟! »مىگويند:« افسانههاى پيشينيان. »
لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ كامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلا ساءَ ما يَزِرُونَ
25تا روز رستاخيز، بارهاى سنگين (گناهان) شان را كاملا و برخى بارهاى سنگين (گناهان) كسانى را كه بدون هيچ دانشى گمراهشان مىكنند، بر دوش كشند؛ آگاه باشيد، چه بد است آنچه را كه بر دوش مىكشند!
قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَي اللَّهُ بُنْيانَهُمْ مِنَ الْقَواعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ أَتاهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ
26بيقين كسانى كه پيش از آنان بودند (نيز) فريبكارى كردند؛ و [لى] خدا از (ناحيه) پايهها به سراغ (ويرانى) ساختمانشان رفت، و سقف از بالاى [سر] شان بر آنان فرو افتاد؛ و عذاب (الهى) از جايى كه (با درك حسى) متوجه نمىشدند به سراغشان آمد.
ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُخْزِيهِمْ وَ يَقُولُ أَيْنَ شُرَكائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ قالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَ السُّوءَ عَلَي الْكافِرِينَ
27سپس در روز رستاخيز آنان را خوار مىسازد؛ و مىگويد:« كجايند شريكان من، (همان) كسانى كه در باره آنان (با پيامبران و مؤمنان) مخالفت مىكرديد؟! »كسانى كه به آنان علم داده شده، مىگويند:« در واقع امروز، رسوايى و بد [بختى] بر كافران است! »
الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ ما كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ بَليٰ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
28(همان) كسانى كه فرشتگان (جانهاى) آنان را به طور كامل مىگيرند در حالى كه به خويشتن ستمكار بودند؛ پس [سر] تسليم فرو افكنند (و گويند:) ما هيچ [كار] بدى انجام نمىداديم! آرى، در واقع خدا به آنچه همواره انجام مىداديد داناست.
فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَلَبِئْسَ مَثْوَي الْمُتَكَبِّرِينَ
29(به كافران گفته مىشود:) پس از درهاى جهنم وارد شويد در حالى كه در آنجا ماندگاريد؛ و واقعا جايگاه متكبران چه بد است!
وَ قِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا خَيْراً لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقِينَ
30و به كسانى كه (خود نگهدارى و) پارسايى كردهاند، گفته شود:« پروردگار شما چه چيزى فرو فرستاده است؟ »گويند:« نيكى. »براى كسانى كه در اين دنيا نيكى كردند، نيكى است؛ و حتما سراى آخرت بهتر است؛ و واقعا سراى پارسايان (خود نگهدار) چه خوب است!
جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُمْ فِيها ما يَشاؤُنَ كَذٰلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ
31(همان) بوستانهاى (ويژه) ماندگارى كه وارد آن مىشوند؛ در حالى كه نهرها از زير [درختان] ش روان است؛ [و] تنها براى آنان، آنچه را كه بخواهند در آنجا هست؛ اينگونه خدا پارسايان (خود نگهدار) را پاداش مىدهد.
الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
32(همان) كسانى كه فرشتگان (جانهاى) آنان را به طور كامل مىگيرند، در حالى كه پاكيزهاند؛ (و به آنان) مىگويند:« سلام بر شما! به خاطر اعمالى كه همواره انجام مىداديد، وارد بهشت شويد. »
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ كَذٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لٰكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
33آيا انتظارى غير از اين دارند كه فرشتگان (مرگ) به سراغشان آيند، يا فرمان پروردگارت (براى عذاب) فرا رسد؟ اينگونه انجام دادند كسانى كه پيش از آنان بودند. خدا به آنان ستم نكرده و ليكن همواره بر خودشان ستم مىكردند.
فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ
34و بدىهاى اعمالشان به آنان در رسيد؛ و آنچه كه همواره آن را ريشخند مىكردند، آنان را فرو گيرد.
وَ قالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما عَبَدْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَ لا آباؤُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ كَذٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَي الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ
35و كسانى كه شرك ورزيدند، گفتند:« اگر (بر فرض) خدا مىخواست، ما و پدرانمان هيچ چيزى جز او را پرستش نمىكرديم؛ و هيچ چيزى را بدون (اجازه) او ممنوع نمىكرديم. »اينگونه انجام دادند كسانى كه پيش از آنان بودند. و [لى] آيا بر فرستادگان (خدا، وظيفهاى) جز رساندن [پيام روشنگر و] آشكار است؟!
وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَي اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ
36و بيقين در هر امتى فرستادهاى برانگيختيم (تا بگويد) كه: خدا را بپرستيد؛ و از طغيانگر (ان و بتها) دورى كنيد. پس، برخى از آنان كسانى هستند كه خدا (آنها را) راهنمايى كرده؛ و برخى از آنان كسانى هستند كه گمراهى بر آن (ان) ثابت گرديده است. پس در زمين گردش كنيد و بنگريد، كه فرجام تكذيب كنندگان چگونه بوده است.
إِنْ تَحْرِصْ عَليٰ هُداهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ
37اگر بر راهنمايى آن (گمراه) ان حريص باشى (سودى ندارد)؛ چرا كه خدا كسى را كه در گمراهى وا نهاده، راهنمايى نمىكند؛ و هيچ ياورى برايشان نيست.
وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لا يَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ يَمُوتُ بَليٰ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ
38و با شديدترين سوگندهايشان به خدا قسم خوردند كه:« خدا كسى را كه مىميرد، بر نمىانگيزد! »آرى (اين رستاخيز) وعده حقى بر عهده اوست؛ و ليكن بيشتر مردم نمىدانند.
لِيُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي يَخْتَلِفُونَ فِيهِ وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ كانُوا كاذِبِينَ
39(مردگان را بر مىانگيزد) تا آنچه را كه در آن اختلاف مىكردند، براى آنان روشن بيان كند؛ و تا كسانى كه كفر ورزيدند، بدانند كه (خود) آنان دروغگو بودند.
إِنَّما قَوْلُنا لِشَيْءٍ إِذا أَرَدْناهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ
40هنگامى كه چيزى را مىخواهيم، سخن ما به آن، فقط [اين است] كه بدان مىگوييم:« باش! »پس [فورا موجود] مىشود.
وَ الَّذِينَ هاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ لَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ
41و كسانى كه پس از ستمديدگى، در (راه) خدا هجرت كردند، حتما در اين دنيا جايگاه نيكويى به آنان مىدهيم؛ و البته پاداش آخرت، بزرگتر است اگر (بر فرض) مىدانستند.
الَّذِينَ صَبَرُوا وَ عَليٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ
42(مهاجران) كسانى هستند كه شكيبايى كردند، و تنها بر پروردگارشان توكل مىكنند.
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجالاً نُوحِي إِلَيْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ
43و پيش از تو، جز مردانى كه به سوى آنان وحى مىكرديم، نفرستاديم؛ پس اگر نمىدانيد، از آگاهان بپرسيد.
بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ
44(پيامبران را) با دليلهاى روشن (معجزه آسا) و نوشتههاى متين (فرستاديم.) و آگاه كننده (قرآن) را به سوى تو فرو فرستاديم، تا آنچه را كه به سوى مردم فرود آمده، براى آنان روشن كنى؛ و تا شايد آنان تفكر كنند.
أَ فَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُوا السَّيِّئاتِ أَنْ يَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ
45پس آيا كسانى كه فريبكارى بد مىكنند، ايمن شدهاند از اينكه خدا آنان را در زمين فرو برد يا از جايى كه (با درك حسى) متوجه نمىشوند، عذاب به سراغشان آيد؟!
أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ فَما هُمْ بِمُعْجِزِينَ
46و يا در حال رفت و آمدشان، (عذاب) آنان را بگيرد، و آنان عاجز كننده (خدا) نيستند؟!
أَوْ يَأْخُذَهُمْ عَليٰ تَخَوُّفٍ فَإِنَّ رَبَّكُمْ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ
47يا با كاستن تدريجى و هراسانگيز آنان را گرفتار سازد؟! چرا كه پروردگار شما، حتما مهربان [و] مهرورز است.
أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِليٰ ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ يَتَفَيَّؤُا ظِلالُهُ عَنِ الْيَمِينِ وَ الشَّمائِلِ سُجَّداً لِلَّهِ وَ هُمْ داخِرُونَ
48و آيا به چيز [هاي] ى كه خدا آفريده است، نظر نكردهاند، كه سايههايش از [جانبهاى] راست و چپ در حركتند، در حالى كه آنان براى خدا سجدهكنان فروتنند؟!
وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ دابَّةٍ وَ الْمَلائِكَةُ وَ هُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ
49آنچه از جنبندگان در آسمانها و آنچه در زمينند و فرشتگان، تنها براى خدا سجده مىكنند؛ در حالى كه آن (فرشتگ) ان تكبر نمىورزند.
يَخافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ
50(و) از (مخالفت) پروردگارشان، كه بر فراز آنها (حاكم) است، ترسانند؛ و آنچه را فرمان داده شدهاند انجام مىدهند.
وَ قالَ اللَّهُ لا تَتَّخِذُوا إِلهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ
51و خدا فرمود:« دو معبود (براى خود) مگيريد، چرا كه او تنها معبود يگانه است؛ پس فقط از (مخالفت) من بهراسيد! »
وَ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَهُ الدِّينُ واصِباً أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ
52و آنچه در آسمانها و زمين است، فقط از آن اوست؛ و دين پايدار (خالص) تنها از آن اوست؛ پس آيا از (عذاب) غير خدا، خودنگهدارى مىكنيد؟!
وَ ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ثُمَّ إِذا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْئَرُونَ
53و آنچه شما از نعمت داريد، از خداست؛ سپس هنگامى كه زيان به شما رسد، پس تنها به سوى او ناله و زارى مىكنيد.
ثُمَّ إِذا كَشَفَ الضُّرَّ عَنْكُمْ إِذا فَرِيقٌ مِنْكُمْ بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ
54سپس هنگامى كه زيان را از شما برطرف كند، بناگاه دستهاى از شما به پروردگارشان شرك مىورزند!
لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ
55تا آنچه را به آنان دادهايم، ناسپاسى كنند! پس (چند روزى از دنيا) بهره گيريد، و [لى] در آينده خواهيد دانست!
وَ يَجْعَلُونَ لِما لا يَعْلَمُونَ نَصِيباً مِمَّا رَزَقْناهُمْ تَاللَّهِ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَفْتَرُونَ
56و از آنچه به آن (مشرك) ان روزى دادهايم، سهمى براى آنچه (از بتها كه سود و زيانشان را) نمىدانند قرار مىدهند؛ به خدا سوگند، (در رستاخيز،) از آنچه همواره [دروغ] مىبنديد، قطعا بازپرسى خواهيد شد!
وَ يَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَناتِ سُبْحانَهُ وَ لَهُمْ ما يَشْتَهُونَ
57و (مشركان) دختران را براى خدا قرار مىدهند؛ در حالى كه تنها براى [خود] شان، آنچه را ميل دارند (قرار مىدهند)؛ او منزه است (از اينكه فرزندى داشته باشد)
وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثيٰ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ
58و هر گاه به يكى از آن (مشرك) ان مژده (تولد) دختر داده شود، چهرهاش سياه مىگردد؛ در حالى كه او خشم شديد (خود) را فرو برد.
يَتَواريٰ مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ يُمْسِكُهُ عَليٰ هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرابِ أَلا ساءَ ما يَحْكُمُونَ
59از بدى آنچه به او مژده داده شده، از قوم [خود] پنهان مىشود؛ (و فكر مىكند كه) آيا او را با خوارى نگه دارد، يا در خاك پنهانش كند؟! آگاه باشيد كه چه بد داورى مىكنند!
لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَ لِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْليٰ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
60مثال بد، براى كسانى است كه به آخرت ايمان نمىآورند، و مثال والاتر فقط از آن خداست؛ و او شكستناپذير فرزانه است.
وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَكَ عَلَيْها مِنْ دَابَّةٍ وَ لٰكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ
61و اگر (بر فرض) خدا مردم را بخاطر ستمكاريشان مؤاخذه مىكرد، هيچ جنبندهاى بر آن [زمين] باقى نمىگذارد! و ليكن آنان را تا سرآمد معين (مرگ حتمى) به تأخير مىاندازد؛ و هنگامى كه (پايان) سرآمد آنان فرا رسد، هيچ ساعتى تأخير نمىكنند، و پيشى نمىگيرند.
وَ يَجْعَلُونَ لِلَّهِ ما يَكْرَهُونَ وَ تَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنيٰ لا جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ النَّارَ وَ أَنَّهُمْ مُفْرَطُونَ
62و (كافران) آنچه را كه ناخوش دارند، براى خدا قرار مىدهند؛ و زبانهايشان دروغپردازى مىكند كه نيكى، تنها براى آنان است؛ قطعا آتش فقط براى آنان است؛ و آنان پيشگامان (دوزخ) اند.
تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِليٰ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ
63به خدا سوگند، يقينا به سوى امتهايى كه پيش از تو بودند (پيامبرانى) فرستاديم؛ و [لى] شيطان كارهاى آنان را در نظرشان آراست؛ و امروز او سرپرست آنان است؛ و عذاب دردناكى براى آنهاست!
وَ ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ هُديً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
64و كتاب (قرآن) را بر تو فرو نفرستاديم مگر براى اينكه آنچه را در آن اختلاف كردند، براى آنان روشن كنى؛ و رهنمود و رحمتى باشد براى گروهى كه ايمان مىآورند.
وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ
65و خدا از آسمان، آبى فرو فرستاد؛ و با آن زمين را، پس از مردنش زنده نمود؛ قطعا در آن [ها] نشانهاى است براى گروهى كه گوش شنوا دارند.
وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِهِ مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّارِبِينَ
66و قطعا در (وجود) دامها، براى شما عبرتى است: از آنچه در شكم آنهاست، از ميان غذاهاى هضم شده و خون، شيرى خالص به شما مىنوشانيم كه براى نوشندگان گواراست.
وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخِيلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَراً وَ رِزْقاً حَسَناً إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
67و از محصولات درختان خرما و انگورها، [شراب] مستىبخش و روزى نيكو از آن [ها] مىگيريد؛ قطعا در آن [ها]، نشانهاى است براى گروهى كه خردورزى مىكنند.
وَ أَوْحيٰ رَبُّكَ إِلَي النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُونَ
68و پروردگارت به زنبور عسل وحى (الهام غريزى) نمود كه:« از بخشى از كوهها و از درختان و از آنچه داربست مىكنند، خانههايى برگزين؛
ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فِيهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
69سپس از همه محصولات بخور و راههاى پروردگارت را فروتنانه بپيماى. »از شكمهايشان نوشيدنى (عسل) بيرون مىآيد كه رنگهايش متفاوت [و] در آن براى مردم درمانى است؛ قطعا در آن [ها] نشانهاى است براى گروهى كه تفكر مىكنند!
وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِليٰ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ
70دا شما را آفريد، سپس (جان) شما را به صورت كامل مىگيرد؛ و از شما كسى است كه به خوارترين (دوران) عمر برگردانده مىشود، تا بعد از آگاهى هيچ چيزى نداند؛ براستى كه خدا داناى تواناست.
وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَليٰ بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُوا بِرَادِّي رِزْقِهِمْ عَليٰ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَواءٌ أَ فَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ
71و خدا برخى از شما را در« روزى »، بر برخى [ديگر] برترى داد؛ و [لى] كسانى كه برترى داده شدهاند، رزقشان را به آنچه (از بردگان) كه آنان مالكند، نمىدهند، پس آنان در آن يكسان شوند؛ و آيا نعمت خدا را انكار مىكنند؟!
وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَنِينَ وَ حَفَدَةً وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ أَ فَبِالْباطِلِ يُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ
72و خدا براى شما از (جنس) خودتان همسرانى قرار داد؛ و از همسرانتان براى شما پسران و نوادگانى مقرر كرد؛ و از پاكيزهها به شما روزى داد؛ پس آيا به باطل ايمان مىآورند، و آنان نعمت خدا را انكار مىكنند؟!
وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقاً مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ شَيْئاً وَ لا يَسْتَطِيعُونَ
73و غير از خدا، چيزى را مىپرستند كه هيچ رزقى را از آسمانها و زمين براى آنان مالك نيستند؛ و توان (اين كار را نيز) ندارند.
فَلا تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثالَ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ
74پس براى خدا مثلها (ى ناروا) نزنيد! [چرا] كه خدا مىداند، و شما نمىدانيد.
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً عَبْداً مَمْلُوكاً لا يَقْدِرُ عَليٰ شَيْءٍ وَ مَنْ رَزَقْناهُ مِنَّا رِزْقاً حَسَناً فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَ جَهْراً هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ
75خدا مثلى زده: بردهاى زر خريد، كه توانايى بر هيچ چيزى ندارد، و شخص (آزاده با ايمان) ى را كه از جانب خود، روزى نيكو به او روزى كردهايم، و او پنهانى و آشكارا، از آن (در راه خدا) مصرف مىكند، آيا (اين دو نفر) مساويند؟! ستايش مخصوص خداست؛ ولى بيشتر آنان نمىدانند.
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلَيْنِ أَحَدُهُما أَبْكَمُ لا يَقْدِرُ عَليٰ شَيْءٍ وَ هُوَ كَلٌّ عَليٰ مَوْلاهُ أَيْنَما يُوَجِّهْهُ لا يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَ مَنْ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ هُوَ عَليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ
76و خدا مثل (ديگر) ى زده: دو مردى كه يكى از آن دو، گنگ مادرزادى است كه توانايى بر هيچ چيزى ندارد، و او سر بارى بر سرپرستش مىباشد، هر جا كه او را متوجه (كارى) مىكند، هيچ خيرى (به همراه) نمىآورد، آيا او و كسى كه به عدالت فرمان مىدهد و خود بر راهى راست است، يكسانند؟!
وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
77و نهان آسمانها و زمين، فقط از آن خداست؛ و كار ساعت (قيامت) جز همانند چشم بر هم زدن نيست، بلكه آن نزديكتر است؛ [چرا] كه خدا بر هر چيزى تواناست.
وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
78و خدا شما را از شكمهاى مادرانتان بيرون آورد در حالى كه هيچ چيزى نمىدانستيد؛ و براى شما، گوش و چشمها و دلها [ى سوزان] قرار داد، تا شايد شما سپاسگزارى كنيد.
أَ لَمْ يَرَوْا إِلَي الطَّيْرِ مُسَخَّراتٍ فِي جَوِّ السَّماءِ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
79آيا به سوى پرندگان نظر نمىكنند؟ در حالى كه در هواى فراز آسمان رام شده [و] جز خدا آنها را نگاه نمىدارد؛ قطعا در آن [ها] نشانههايى است، براى گروهى كه ايمان مىآورند.
وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَناً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُيُوتاً تَسْتَخِفُّونَها يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَ يَوْمَ إِقامَتِكُمْ وَ مِنْ أَصْوافِها وَ أَوْبارِها وَ أَشْعارِها أَثاثاً وَ مَتاعاً إِليٰ حِينٍ
80و خدا براى شما از خانههايتان (مايه) آرامش قرار داد؛ و از پوستهاى دامها خانههايى را براى شما قرار داد كه آن [ها] را روز مسافرتتان و روز اقامتتان، سبك مىيابيد؛ و از پشمهاى آنها و كركهايشان و موهاى آنها، اثاث (منزل) و كالايى تا زمانى [معين قرار داد].
وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَ سَرابِيلَ تَقِيكُمْ بَأْسَكُمْ كَذٰلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ
81و خدا از آنچه آفريده است سايههايى براى شما قرار داده؛ و از كوهها براى شما پناهگاههايى مقرر كرد؛ و براى شما پيراهنهايى قرار داده، كه شما را از گرما حفظ مىكند؛ و پيراهنهاى (زره پوش) كه شما را از سختى (جنگهاى) تان محافظت مىكند؛ اينگونه نعمتش را بر شما تمام مىكند، تا شايد شما تسليم (فرمان او) شويد.
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ الْمُبِينُ
82و اگر روى بر تافتند، پس فقط رساندن [پيام روشنگر و] آشكار بر عهده توست.
يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها وَ أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ
83نعمت خدا را مىشناسند، سپس آن را انكار مىكنند! در حالى كه بيشترشان كافرند.
وَ يَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً ثُمَّ لا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ
84و (ياد كن) روزى را كه از هر امتى گواهى (بر آنان) بر مىانگيزيم؛ سپس به كسانى كه كفر ورزيدند، رخصت (سخن گفتن) داده نمىشود؛ و از آنان تقاضاى عذرخواهى نمىشود، (تا مورد رضايت قرار گيرند).
وَ إِذا رَأَي الَّذِينَ ظَلَمُوا الْعَذابَ فَلا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ
85و هنگامى كه كسانى كه ستم كردهاند، عذاب را ببينند، پس از (عذاب) آنان كاسته نمىشود؛ و آنان مهلت داده نمىشوند.
وَ إِذا رَأَي الَّذِينَ أَشْرَكُوا شُرَكاءَهُمْ قالُوا رَبَّنا هٰؤُلاءِ شُرَكاؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا نَدْعُوا مِنْ دُونِكَ فَأَلْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّكُمْ لَكاذِبُونَ
86و هنگامى كه كسانى كه شرك ورزيدند، شريكهاى (معبود) شان را ببينند، مىگويند:« [اى] پروردگار ما! اينان شريكان ما هستند (همان) كسانى كه (ما آنان را) غير از تو همواره مىخوانديم (و مىپرستيديم.) »و [لى شريكان] به سوى آنان سخن پراكنى مىكنند:« كه قطعا شما دروغگوييد. »
وَ أَلْقَوْا إِلَي اللَّهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَمَ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ
87و در آن روز، در برابر خدا سر تسليم فرو افكنند، و آنچه را همواره (بر خدا شريك) مىبستند از (نظر) ايشان گم شود.
الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ زِدْناهُمْ عَذاباً فَوْقَ الْعَذابِ بِما كانُوا يُفْسِدُونَ
88كسانى كه كفر ورزيدند و (مردم را) از راه خدا باز داشتند، بخاطر فسادى كه همواره مىكردند، عذابى بر عذاب آنان مىافزاييم!
وَ يَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِكَ شَهِيداً عَليٰ هٰؤُلاءِ وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ وَ هُديً وَ رَحْمَةً وَ بُشْريٰ لِلْمُسْلِمِينَ
89و (ياد كن) روزى را كه از هر امتى، گواهى از خودشان بر آنان بر مىانگيزيم؛ و تو را (نيز) بر آنان شاهد آورديم. و كتاب (قرآن) را بر تو فرو فرستاديم كه بيانگر هر چيز (از كليات دين) و رهنمود و رحمت و مژدهاى براى مسلمانان است.
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبيٰ وَ يَنْهيٰ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ
90در واقع خدا، به عدالت و نيكى و اداى (حق) نزديكان فرمان مىدهد؛ و از [كار] زشت و ناپسند و ستم منع مىكند؛ (خدا) شما را پند مىدهد، تا شايد شما متذكر شويد.
وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ وَ لا تَنْقُضُوا الْأَيْمانَ بَعْدَ تَوْكِيدِها وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلاً إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ
91و به عهد خدا چون پيمان بستيد، وفا كنيد؛ و سوگندها را بعد از استوار كردن آنها مشكنيد، در حالى كه خدا را ضامن بر (سوگندهاى) تان قرار دادهايد؛ [چرا] كه خدا از آنچه انجام مىدهيد، آگاه است.
وَ لا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكاثاً تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلاً بَيْنَكُمْ أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبيٰ مِنْ أُمَّةٍ إِنَّما يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ ما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ
92و همانند آن [زنى] كه رشته خود را پس از محكم (بافتن) وا تابيده از هم مىگسست، مباشيد؛ در حالى كه سوگندهايتان را دستاويز (فساد) بين خودتان بر مىگيريد، بخاطر اينكه گروهى، از گروه [ديگر] افزونترند؛ خدا شما را فقط بدان آزمايش مىكند؛ و روز رستاخيز آنچه را كه همواره در آن اختلاف داشتيد، قطعا براى شما روشن مىسازد.
وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لٰكِنْ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
93و اگر (بر فرض) خدا مىخواست، حتما شما را يك امت قرار مىداد؛ و ليكن هر كس را بخواهد (بخاطر اعمالش) در گمراهى وا مىنهد، و هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) راهنمايى مىكند؛ و قطعا از آنچه همواره انجام مىداديد، بازپرسى خواهيد شد.
وَ لا تَتَّخِذُوا أَيْمانَكُمْ دَخَلاً بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها وَ تَذُوقُوا السُّوءَ بِما صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ لَكُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ
94و سوگندهايتان را دستاويز (فساد) در بين خودتان بر نگيريد، تا گامى، بعد از استواريش بلغزد؛ و بخاطر آنكه (مردم را) از راه خدا باز داشتيد، (آثار) بد (آن) را بچشيد! و براى شما، عذاب بزرگى است!
وَ لا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلاً إِنَّما عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ
95و پيمان الهى را با بهاى اندكى نفروشيد؛ در حقيقت آنچه نزد خداست، آن براى شما بهتر است اگر بدانيد.
ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ
96آنچه نزد شماست پايان مىگيرد؛ و [لى] آنچه نزد خداست باقى است؛ و قطعا كسانى كه شكيبايى كردند، مزدشان را بر طبق بهترين چيزى كه همواره انجام مىدادند، پاداش خواهيم داد.
مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثيٰ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ
97هر كس از مرد يا زن، [كار] شايستهاى انجام دهد، در حالى كه او مؤمن است، پس قطعا او را به زندگانى پاكيزهاى زنده مىداريم؛ و حتما مزدشان را بر طبق بهترين چيزى كه همواره انجام مىدادند، به آنان پاداش خواهيم داد.
فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ
98و هنگامى كه قرآن را مىخوانى، پس از (وسوسههاى) شيطان رانده شده، به خدا پناه ببر!
إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَي الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَليٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ
99[چرا] كه او، بر كسانى كه ايمان آوردهاند، و تنها بر پروردگارشان توكل مىكنند، هيچ تسلطى برايش نيست؛
إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَي الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ
100تسلط او تنها بر كسانى است كه وى را به سرپرستى مىگيرند؛ و (بر) كسانى كه آنان به او (خدا) مشركند.
وَ إِذا بَدَّلْنا آيَةً مَكانَ آيَةٍ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُنَزِّلُ قالُوا إِنَّما أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ
101و هنگامى كه (حكم) آيهاى را به جاى (حكم) آيهاى [ديگر] جايگزين كنيم- و خدا به آنچه فرو مىفرستد داناتر است- (مشركان) مىگويند:« تو تنها دروغپردازى. » (چنين نيست) بلكه بيشترشان نمىدانند.
قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هُديً وَ بُشْريٰ لِلْمُسْلِمِينَ
102(اى پيامبر) بگو:« روح پاك، آن (قرآن) را از طرف پروردگارت به حق فرو آورد، تا كسانى را كه ايمان آوردهاند، استوار گرداند؛ و رهنمود و مژدهاى براى مسلمانان باشد. »
وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّما يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَ هٰذا لِسانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ
103و بيقين مىدانيم كه آنان مىگويند:« (اين قرآن را) تنها بشرى به او مىآموزد. »در حالى كه زبان كسى كه به او نسبت مىدهند مبهم (و غير عربى) است؛ و اين (قرآن، به) زبان عربى روشن است.
إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ لا يَهْدِيهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ
104در واقع، كسانى كه به آيات خدا ايمان نمىآورند، خدا آنان را راهنمايى نمىكند؛ و براى آنان عذاب دردناكى است.
إِنَّما يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْكاذِبُونَ
105تنها كسانى كه به آيات خدا ايمان نمىآورند، (به او) دروغ مىبندند؛ و آنان فقط دروغگويند.
مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمانِ وَ لٰكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ
106هر كس بعد از ايمان آوردنش، به خدا كفر ورزد (مجازات مىشود.)- مگر كسى كه اكراه شده، در حالى كه دلش به ايمان آرام گرفته است- و ليكن، هر كس (در دل و) سينه به روى كفر گشايد، پس خشمى از طرف خدا بر آنان است، و برايشان عذابى بزرگ است!
ذٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَياةَ الدُّنْيا عَلَي الْآخِرَةِ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ
107اين بخاطر آن است كه آنان زندگى پست (دنيا) را بر آخرت ترجيح دادند؛ و (به سبب) آنكه خدا گروه كافران را راهنمايى نمىكند.
أُولئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَليٰ قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ
108آنان كسانى هستند كه خدا بر دلهايشان و گوش آنان و چشمانشان مهر نهاده؛ و آنان فقط غافلند.
لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْخاسِرُونَ
109قطعا آنان در آخرت فقط زيانكارند.
ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هاجَرُوا مِنْ بَعْدِ ما فُتِنُوا ثُمَّ جاهَدُوا وَ صَبَرُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِيمٌ
110سپس در حقيقت پروردگارت براى كسانى كه بعد از آزمايش شدنشان (و كفرگويى) هجرت نمودند، سپس جهاد كردند و شكيبايى نمودند (يارىگر است)؛ البته پروردگارت، بعد از اين (كارها،) بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.
يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجادِلُ عَنْ نَفْسِها وَ تُوَفَّي كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ
111(ياد كن) روزى را كه هر كس مىآيد، كه از خودش دفاع كند؛ و هر كس، آنچه را انجام داده، به طور كامل بازپس داده مىشود؛ در حالى كه آنان مورد ستم واقع نمىشوند.
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ
112خدا مثلى زده: آبادى كه أمن [و] آرام بود، [و] روزىاش از هر جا فراوان و گوارا، به (مردم) ش مىرسيد، و [لى] نعمتهاى خدا را ناسپاسى كردند، پس خدا بخاطر آنچه همواره با زيركى انجام مىدادند، (طعم) پوشش گرسنگى و ترس را به آن (مردم) چشاند.
وَ لَقَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ وَ هُمْ ظالِمُونَ
113و بيقين فرستادهاى از ميان آنان به سراغشان آمد، و او را تكذيب كردند؛ پس عذاب [الهى] آنان را فرو گرفت در حالى كه آنان ستمكار بودند.
فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالاً طَيِّباً وَ اشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ
114پس، از آنچه خدا روزى شما نموده، در حالى كه حلال [و] پاكيزه است بخوريد؛ و نعمت خدا را سپاس گوييد، اگر شما تنها او را مىپرستيد.
إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
115[خدا]، تنها (خوردن) مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را كه [به هنگام سر بريدن نام] غير خدا بر آن بانگ زده شده، بر شما حرام كرده است؛ و [لى] كسى كه ناچار شود، در صورتى كه ستمگر و متجاوز نباشد، پس (گناهى بر او نيست؛ چرا) كه خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.
وَ لا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هٰذا حَلالٌ وَ هٰذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَي اللَّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَي اللَّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ
116و براى آنچه زبانهاى شما دروغپردازى مىكند، مگوييد:« اين حلال است و اين حرام. »تا بر خدا دروغ بنديد، در حقيقت كسانى كه بر خدا دروغ مىبندند، رستگار نمىشوند.
مَتاعٌ قَلِيلٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ
117(بهره آنان از اين دنيا) كالاى اندكى است؛ و برايشان عذاب دردناكى است!
وَ عَلَي الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا ما قَصَصْنا عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لٰكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
118و آنچه را پيش از [اين] بر تو حكايت كرديم، بر كسانى كه يهودى شدند، حرام نموديم؛ و (ما) به آنان ستم نكرديم، و ليكن همواره بر خودشان ستم مىكردند.
ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ وَ أَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِيمٌ
119سپس در واقع پروردگارت براى كسانى كه از روى جهالت، [كار] بدى انجام دادهاند، آنگاه بعد از آن توبه كرده و اصلاح نمودند (يارىگر است)؛ البته پروردگارت بعد از آن (كارها) بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.
إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنِيفاً وَ لَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
120براستى كه ابراهيم (سرچشمه) امت، [و فروتن و] فرمانبردار خدا [و] حقگرا بود؛ و از مشركان نبود؛
شاكِراً لِأَنْعُمِهِ اجْتَباهُ وَ هَداهُ إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ
121[و] سپاسگزار نعمتهاى او بود؛ [خدا] او را برگزيد؛ و وى را به راهى راست رهنمايى كرد؛
وَ آتَيْناهُ فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ
122و در دنيا به او نيكى داديم؛ و قطعا او در آخرت از شايستگان است.
ثُمَّ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
123سپس به سوى تو وحى كرديم كه از آيين ابراهيم پيروى كن، در حالى كه حقگراست و از مشركان نبود.
إِنَّما جُعِلَ السَّبْتُ عَلَي الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ
124(تحريمها و تعطيلى روز) شنبه، تنها بر كسانى مقرر گرديد كه درباره آن اختلاف كردند؛ و قطعا پروردگارت روز رستاخيز، در باره آنچه همواره در آن اختلاف مىكردند، ميان آنان داورى مىكند.
ادْعُ إِليٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ
125با حكمت و پند نيكو، به راه پروردگارت فرا خوان، و با آنان به آن (شيوهاى) كه نيكوتر است، مناظره كن! در حقيقت پروردگارت خود، به كسى كه از راهش گمراه گشته، داناتر است و او به (حال) ره يافتگان (نيز) داناتر است.
وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ
126و اگر (خواستيد) كيفر كنيد، پس همانند چيزى كه بدان مجازات شديد، كيفر دهيد؛ و اگر شكيبايى كنيد، البته آن براى شكيبايان بهتر است.
وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ
127و شكيبايى كن، و شكيبايى تو جز به (توفيق) خدا نيست؛ و بر (بىايمانى) آنان غم مخور؛ و از آنچه فريبكارى مىكنند (دل) تنگ مباش؛
إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ
128[چرا] كه خدا، با كسانى است كه خود نگهدارى (و پارسايى) مىكنند، و كسانى كه آنان نيكو كارند.