قرآن عثمان طه

سوره الحجر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ وَ قُرْآنٍ مُبِينٍ

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ الف، لام، راء. اين است آيات كتاب [آسمانى‌] و قرآن روشنگر.


رُبَما يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كانُوا مُسْلِمِينَ

2

چه بسا كسانى كه كافر شدند آرزو كنند كه كاش مسلمان بودند.


ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ

3

بگذارشان تا بخورند و برخوردار شوند و آرزو [ها] سرگرمشان كند، پس به زودى خواهند دانست.


وَ ما أَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا وَ لَها كِتابٌ مَعْلُومٌ

4

و هيچ شهرى را هلاك نكرديم مگر اينكه براى آن اجلى معين بود.


ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَها وَ ما يَسْتَأْخِرُونَ

5

هيچ امتى از اجل خويش نه پيش مى‌افتد و نه پس مى‌ماند.


وَ قالُوا يا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ

6

و گفتند: «اى كسى كه قرآن بر او نازل شده است، به يقين تو ديوانه‌اى.


لَوْما تَأْتِينا بِالْمَلائِكَةِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ

7

اگر راست مى‌گويى چرا فرشته‌ها را پيش ما نمى‌آورى؟»


ما نُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ ما كانُوا إِذاً مُنْظَرِينَ

8

فرشتگان را جز به حق فرو نمى‌فرستيم، و در آن هنگام، ديگر مهلت نيابند.


إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ

9

بى‌ترديد، ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده‌ايم، و قطعاً نگهبان آن خواهيم بود.


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الْأَوَّلِينَ

10

و به يقين، پيش از تو [نيز] در گروه‌هاى پيشينيان [پيامبرانى‌] فرستاديم.


وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ

11

و هيچ پيامبرى برايشان نيامد جز آنكه او را به مسخره مى‌گرفتند.


كَذٰلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ

12

بدين گونه آن [استهزا] را در دل بزهكاران راه مى‌دهيم،


لا يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ قَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ

13

[كه‌] به او ايمان نمى‌آورند، و راه [و رسم‌] پيشينيان پيوسته چنين بوده است.


وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً مِنَ السَّماءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ

14

و اگر درى از آسمان بر آنان مى‌گشوديم كه همواره از آن بالا مى‌رفتند،


لَقالُوا إِنَّما سُكِّرَتْ أَبْصارُنا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ

15

قطعاً مى‌گفتند: «در حقيقت، ما چشم‌بندى شده‌ايم، بلكه ما مردمى هستيم كه افسون شده‌ايم.»


وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَيَّنَّاها لِلنَّاظِرِينَ

16

و به يقين، ما در آسمان برجهايى قرار داديم و آن را براى تماشاگران آراستيم.


وَ حَفِظْناها مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ رَجِيمٍ

17

و آن را از هر شيطان رانده‌شده‌اى حفظ كرديم.


إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِينٌ

18

مگر آن كس كه دزديده گوش فرا دهد كه شهابى روشن او را دنبال مى‌كند.


وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْزُونٍ

19

و زمين را گسترانيديم و در آن كوه‌هاى استوار افكنديم و از هر چيز سنجيده‌اى در آن رويانيديم.


وَ جَعَلْنا لَكُمْ فِيها مَعايِشَ وَ مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرازِقِينَ

20

و براى شما و هر كس كه شما روزى‌دهنده او نيستيد، در آن وسايل زندگى قرار داديم.


وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ

21

و هيچ چيز نيست مگر آنكه گنجينه‌هاى آن نزد ماست، و ما آن را جز به اندازه‌اى معين فرو نمى‌فرستيم.


وَ أَرْسَلْنَا الرِّياحَ لَواقِحَ فَأَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَسْقَيْناكُمُوهُ وَ ما أَنْتُمْ لَهُ بِخازِنِينَ

22

و بادها را بارداركننده فرستاديم و از آسمان، آبى نازل كرديم، پس شما را بدان سيراب نموديم، و شما خزانه‌دار آن نيستيد.


وَ إِنَّا لَنَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ نَحْنُ الْوارِثُونَ

23

و بى‌ترديد، اين ماييم كه زنده مى‌كنيم و مى‌ميرانيم، و ما وارث [همه‌] هستيم.


وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنْكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ

24

و به يقين، پيشينيان شما را شناخته‌ايم و آيندگان [شما را نيز] شناخته‌ايم.


وَ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ

25

و مسلماً پروردگار توست كه آنان را محشور خواهد كرد، چرا كه او حكيم داناست.


وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ

26

و در حقيقت، انسان را از گِلى خشك، از گلى سياه و بدبو، آفريديم.


وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ

27

و پيش از آن، جن را از آتشى سوزان و بى‌دود خلق كرديم.


وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ

28

و [ياد كن‌] هنگامى را كه پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من بشرى را از گلى خشك، از گلى سياه و بدبو، خواهم آفريد.


فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ

29

پس وقتى آن را درست كردم و از روح خود در آن دميدم، پيش او به سجده درافتيد.


فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ

30

پس فرشتگان همگى يكسره سجده كردند،


إِلَّا إِبْلِيسَ أَبيٰ أَنْ يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ

31

جز ابليس كه خوددارى كرد از اينكه با سجده كنندگان باشد.


قالَ يا إِبْلِيسُ ما لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ

32

فرمود: «اى ابليس، تو را چه شده است كه با سجده كنندگان نيستى؟»


قالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ

33

گفت: «من آن نيستم كه براى بشرى كه او را از گلى خشك، از گلى سياه و بدبو، آفريده‌اى، سجده كنم.»


قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِيمٌ

34

فرمود: «از اين [مقام‌] بيرون شو كه تو رانده‌شده‌اى.


وَ إِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِليٰ يَوْمِ الدِّينِ

35

و تا روز جزا بر تو لعنت باشد.


قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِليٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ

36

گفت: «پروردگارا، پس مرا تا روزى كه برانگيخته خواهند شد مهلت ده.»


قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ

37

فرمود: «تو از مهلت‌يافتگانى،


إِليٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ

38

تا روز [و] وقت معلوم.»


قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ

39

گفت: «پروردگارا، به سبب آنكه مرا گمراه ساختى، من [هم گناهانشان را] در زمين برايشان مى‌آرايم و همه را گمراه خواهم ساخت،


إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ

40

مگر بندگان خالص تو از ميان آنان را.»


قالَ هٰذا صِراطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ

41

فرمود: «اين راهى است راست [كه‌] به سوى من [منتهى مى‌شود].


إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ

42

در حقيقت، تو را بر بندگان من تسلطى نيست، مگر كسانى از گمراهان كه تو را پيروى كنند،


وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ

43

و قطعاً وعده‌گاه همه آنان دوزخ است،


لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ

44

[دوزخى‌] كه براى آن هفت در است، و از هر درى بخشى معين از آنان [وارد مى‌شوند].


إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ

45

بى‌گمان، پرهيزگاران در باغها و چشمه‌سارانند.


ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ

46

[به آنان گويند:] «با سلامت و ايمنى در آنجا داخل شويد.»


وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَليٰ سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ

47

و آنچه كينه [و شايبه‌هاى نفسانى‌] در سينه‌هاى آنان است بركَنيم برادرانه بر تختهايى روبروى يكديگر نشسته‌اند.


لا يَمَسُّهُمْ فِيها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِينَ

48

نه رنجى در آنجا به آنان مى‌رسد و نه از آنجا بيرون رانده مى‌شوند.


نَبِّئْ عِبادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

49

به بندگان من خبر ده كه منم آمرزنده مهربان.


وَ أَنَّ عَذابِي هُوَ الْعَذابُ الْأَلِيمُ

50

و اينكه عذاب من، عذابى است دردناك.


وَ نَبِّئْهُمْ عَنْ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ

51

و از مهمانان ابراهيم به آنان خبر ده،


إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً قالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ

52

هنگامى كه بر او وارد شدند و سلام گفتند. [ابراهيم‌] گفت: «ما از شما بيمناكيم.»


قالُوا لا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ عَلِيمٍ

53

گفتند: «مترس، كه ما تو را به پسرى دانا مژده مى‌دهيم.»


قالَ أَ بَشَّرْتُمُونِي عَليٰ أَنْ مَسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ

54

گفت: «آيا با اينكه مرا پيرى فرا رسيده است بشارتم مى‌دهيد؟ به چه بشارت مى‌دهيد؟»


قالُوا بَشَّرْناكَ بِالْحَقِّ فَلا تَكُنْ مِنَ الْقانِطِينَ

55

گفتند: «ما تو را به حق بشارت داديم. پس، از نوميدان مباش.»


قالَ وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ

56

گفت: «چه كسى- جز گمراهان- از رحمت پروردگارش نوميد مى‌شود؟»


قالَ فَما خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ

57

[سپس‌] گفت: «اى فرشتگان، [ديگر] كارتان چيست؟»


قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا إِليٰ قَوْمٍ مُجْرِمِينَ

58

گفتند: «ما به سوى گروه مجرمان فرستاده شده‌ايم،


إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ

59

مگر خانواده لوط، كه ما قطعاً همه آنان را نجات مى‌دهيم،


إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنا إِنَّها لَمِنَ الْغابِرِينَ

60

جز زنش را كه مقدر كرديم او از بازماندگان [در عذاب‌] باشد.»


فَلَمَّا جاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ

61

پس چون فرشتگان نزد خاندان لوط آمدند،


قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ

62

[لوط] گفت: «شما مردمى ناشناس هستيد.»


قالُوا بَلْ جِئْناكَ بِما كانُوا فِيهِ يَمْتَرُونَ

63

گفتند: « [نه،] بلكه براى تو چيزى آورده‌ايم كه در آن ترديد مى‌كردند،


وَ أَتَيْناكَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ

64

و حق را براى تو آورده‌ايم و قطعاً ما راستگويانيم،


فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَ اتَّبِعْ أَدْبارَهُمْ وَ لا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ وَ امْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ

65

پس، پاسى از شب [گذشته‌] خانواده‌ات را حركت ده و [خودت‌] به دنبال آنان برو، و هيچ يك از شما نبايد به عقب بنگرد، و هر جا به شما دستور داده مى‌شود برويد.


وَ قَضَيْنا إِلَيْهِ ذٰلِكَ الْأَمْرَ أَنَّ دابِرَ هٰؤُلاءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحِينَ

66

و او را از اين امر آگاه كرديم كه ريشه آن گروه صبحگاهان بريده خواهد شد.


وَ جاءَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ

67

و مردم شهر، شادى‌كنان روى آوردند.


قالَ إِنَّ هٰؤُلاءِ ضَيْفِي فَلا تَفْضَحُونِ

68

[لوط] گفت: «اينان مهمانان منند، مرا رسوا مكنيد،


وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ

69

و از خدا پروا كنيد و مرا خوار نسازيد.»


قالُوا أَ وَ لَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعالَمِينَ

70

گفتند: «آيا تو را [از مهمان كردن‌] مردم بيگانه منع نكرديم؟»


قالَ هٰؤُلاءِ بَناتِي إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ

71

گفت: «اگر مى‌خواهيد [كارى مشروع‌] انجام دهيد، اينان دختران منند [با آنان ازدواج كنيد].»


لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ

72

به جان تو سوگند، كه آنان در مستى خود سرگردان بودند.


فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ

73

پس به هنگام طلوع آفتاب، فرياد [مرگبار] آنان را فرو گرفت.


فَجَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ

74

و آن [شهر] را زير و زَبر كرديم و بر آنان سنگهايى از سنگ گل بارانديم.


إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ

75

به يقين، در اين [كيفر] براى هوشياران عبرتهاست.


وَ إِنَّها لَبِسَبِيلٍ مُقِيمٍ

76

و [آثار] آن [شهر هنوز] بر سر راهى [داير] برجاست.


إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ

77

بى‌گمان، در اين براى مؤمنان عبرتى است.


وَ إِنْ كانَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ لَظالِمِينَ

78

و راستى اهل «ايكه» ستمگر بودند.


فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ وَ إِنَّهُما لَبِإِمامٍ مُبِينٍ

79

پس، از آنان انتقام گرفتيم، و آن دو [شهر، اكنون‌] بر سر راهى آشكاراست.


وَ لَقَدْ كَذَّبَ أَصْحابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ

80

و اهل «حجر» [نيز] پيامبران [ما] را تكذيب كردند.


وَ آتَيْناهُمْ آياتِنا فَكانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ

81

و آيات خود را به آنان داديم، و [لى‌] از آنها اعراض كردند.


وَ كانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً آمِنِينَ

82

و [براى خود] از كوه‌ها خانه‌هايى مى‌تراشيدند كه در امان بمانند.


فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ

83

پس صبحدم، فرياد [مرگبار]، آنان را فرو گرفت.


فَما أَغْنيٰ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ

84

و آنچه به دست مى‌آوردند، به كارشان نخورد.


وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلَّا بِالْحَقِّ وَ إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ

85

و ما آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است جز به حق نيافريده‌ايم، و يقيناً قيامت فرا خواهد رسيد. پس به خوبى صرف نظر كن،


إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ

86

زيرا پروردگار تو همان آفريننده داناست.


وَ لَقَدْ آتَيْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ

87

و به راستى، به تو سبع المثانى [سوره فاتحه‌] و قرآن بزرگ را عطا كرديم.


لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِليٰ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ

88

و به آنچه ما دسته‌هايى از آنان [كافران‌] را بدان برخوردار ساخته‌ايم چشم مدوز، و بر ايشان اندوه مخور، و بال خويش براى مؤمنان فرو گستر.


وَ قُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ

89

و بگو: «من همان هشداردهنده آشكارم.»


كَما أَنْزَلْنا عَلَي الْمُقْتَسِمِينَ

90

همان گونه كه [عذاب را] بر تقسيم‌كنندگان نازل كرديم:


الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ

91

همانان كه قرآن را جزء جزء كردند [به برخى از آن عمل كردند و بعضى را رها نمودند].


فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ

92

پس سوگند به پروردگارت كه از همه آنان خواهيم پرسيد،


عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ

93

از آنچه انجام مى‌دادند.


فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ

94

پس آنچه را بدان مأمورى آشكار كن و از مشركان روى برتاب،


إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ

95

كه ما [شرّ] ريشخندگران را از تو برطرف خواهيم كرد.


الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ

96

همانان كه با خدا معبودى ديگر قرار مى‌دهند. پس به زودى [حقيقت را] خواهند دانست.


وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِما يَقُولُونَ

97

و قطعاً مى‌دانيم كه سينه تو از آنچه مى‌گويند تنگ مى‌شود.


فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ

98

پس با ستايش پروردگارت تسبيح گوى و از سجده كنندگان باش.


وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّي يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ

99

و پروردگارت را پرستش كن تا اينكه مرگ تو فرا رسد.


سوره النحل

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ أَتيٰ أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحانَهُ وَ تَعاليٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ [هان‌] امر خدا دررسيد، پس در آن شتاب مكنيد. او منزّه و فراتر است از آنچه [با وى‌] شريك مى‌سازند.


يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَليٰ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ

2

فرشتگان را با «روح»، به فرمان خود، بر هر كس از بندگانش كه بخواهد نازل مى‌كند، كه بيم دهيد كه معبودى جز من نيست. پس، از من پروا كنيد.


خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعاليٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ

3

آسمانها و زمين را به حق آفريده است. او فراتر است از آنچه [با وى‌] شريك مى‌گردانند.


خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ

4

انسان را از نطفه‌اى آفريده است، آن گاه ستيزه‌جويى آشكار است.


وَ الْأَنْعامَ خَلَقَها لَكُمْ فِيها دِفْءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ

5

و چارپايان را براى شما آفريد: در آنها براى شما [وسيله‌] گرمى و سودهايى است، و از آنها مى‌خوريد.


وَ لَكُمْ فِيها جَمالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَ حِينَ تَسْرَحُونَ

6

و در آنها براى شما زيبايى است، آن گاه كه [آنها را] از چراگاه برمى‌گردانيد، و هنگامى كه [آنها را] به چراگاه مى‌بريد.


وَ تَحْمِلُ أَثْقالَكُمْ إِليٰ بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بالِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنْفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ

7

و بارهاى شما را به شهرى مى‌برند كه جز با مشقت بدنها بدان نمى‌توانستيد برسيد. قطعاً پروردگار شما رئوف و مهربان است.


وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوها وَ زِينَةً وَ يَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُونَ

8

و اسبان و استران و خران را [آفريد] تا بر آنها سوار شويد و [براى شما] تجمّلى [باشد]، و آنچه را نمى‌دانيد مى‌آفريند.


وَ عَلَي اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَ مِنْها جائِرٌ وَ لَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعِينَ

9

و نمودن راه راست بر عهده خداست، و برخى از آن [راهها] كژ است، و اگر [خدا] مى‌خواست مسلماً همه شما را هدايت مى‌كرد.


هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً لَكُمْ مِنْهُ شَرابٌ وَ مِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ

10

اوست كسى كه از آسمان، آبى فرود آورد كه [آب‌] آشاميدنى شما از آن است، و روييدنى [هايى‌] كه [رمه‌هاى خود را] در آن مى‌چرانيد [نيز] از آن است.


يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخِيلَ وَ الْأَعْنابَ وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ

11

به وسيله آن، كشت و زيتون و درختان خرما و انگور و از هر گونه محصولات [ديگر] براى شما مى‌روياند. قطعاً در اينها براى مردمى كه انديشه مى‌كنند نشانه‌اى است.


وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسَخَّراتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ

12

و شب و روز و خورشيد و ماه را براى شما رام گردانيد، و ستارگان به فرمان او مسخّر شده‌اند. مسلماً در اين [امور] براى مردمى كه تعقل مى‌كنند نشانه‌هاست.


وَ ما ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ

13

و [همچنين‌] آنچه را در زمين به رنگهاى گوناگون براى شما پديد آورد [مسخّر شما ساخت‌]. بى‌ترديد، در اين [امور] براى مردمى كه پند مى‌گيرند نشانه‌اى است.


وَ هُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِيًّا وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها وَ تَرَي الْفُلْكَ مَواخِرَ فِيهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

14

و اوست كسى كه دريا را مسخّر گردانيد تا از آن گوشت تازه بخوريد، و پيرايه‌اى كه آن را مى‌پوشيد از آن بيرون آوريد. و كشتيها را در آن، شكافنده [آب‌] مى‌بينى، و تا از فضل او بجوييد و باشد كه شما شكر گزاريد.


وَ أَلْقيٰ فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَ أَنْهاراً وَ سُبُلاً لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ

15

و در زمين كوه‌هايى استوار افكند تا شما را نجنباند، و رودها و راهها [قرار داد] تا شما راه خود را پيدا كنيد.


وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ

16

و نشانه‌هايى [ديگر نيز قرار داد]، و آنان به وسيله ستاره [قطبى‌] راه‌يابى مى‌كنند.


أَ فَمَنْ يَخْلُقُ كَمَنْ لا يَخْلُقُ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ

17

پس آيا كسى كه مى‌آفريند چون كسى است كه نمى‌آفريند؟ آيا پند نمى‌گيريد؟


وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ

18

و اگر نعمت [هاى‌] خدا را شماره كنيد، آن را نمى‌توانيد بشماريد. قطعاً خدا آمرزنده مهربان است.


وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ

19

و خدا آنچه را كه پنهان مى‌داريد و آنچه را كه آشكار مى‌سازيد مى‌داند.


وَ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا يَخْلُقُونَ شَيْئاً وَ هُمْ يُخْلَقُونَ

20

و كسانى را كه جز خدا مى‌خوانند، چيزى نمى‌آفرينند در حالى كه خود آفريده مى شوند.


أَمْواتٌ غَيْرُ أَحْياءٍ وَ ما يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ

21

مردگانند نه زندگان، و نمى‌دانند كى برانگيخته خواهند شد.


إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَالَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ وَ هُمْ مُسْتَكْبِرُونَ

22

معبود شما معبودى است يگانه. پس كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، دلهايشان انكاركننده [حق‌] است و خودشان متكبرند.


لا جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ

23

شك نيست كه خداوند آنچه را پنهان مى‌دارند و آنچه را آشكار مى‌سازند، مى‌داند، و او گردنكشان را دوست نمى‌دارد.


وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ

24

و چون به آنان گفته شود: «پروردگارتان چه چيز نازل كرده است؟» مى‌گويند: «افسانه‌هاى پيشينيان است.»


لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ كامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلا ساءَ ما يَزِرُونَ

25

تا روز قيامت بار گناهان خود را تمام بردارند، و [نيز] بخشى از بار گناهان كسانى را كه ندانسته آنان را گمراه مى‌كنند. آگاه باشيد، چه بد بارى را مى‌كشند.


قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَي اللَّهُ بُنْيانَهُمْ مِنَ الْقَواعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ أَتاهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ

26

پيش از آنان كسانى بودند كه مكر كردند، و [لى‌] خدا از پايه بر بنيانشان زد، در نتيجه از بالاى سرشان سقف بر آنان فرو ريخت، و از آنجا كه حدس نمى‌زدند عذاب به سراغشان آمد.


ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُخْزِيهِمْ وَ يَقُولُ أَيْنَ شُرَكائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ قالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَ السُّوءَ عَلَي الْكافِرِينَ

27

سپس روز قيامت آنان را رسوا مى‌كند و مى‌گويد: «كجايند آن شريكان من كه در باره آنها [با پيامبران‌] مخالفت مى‌كرديد؟» كسانى كه به آنان علم داده شده است مى‌گويند: «در حقيقت، امروز رسوايى و خوارى بر كافران است.»


الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ ما كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ بَليٰ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

28

همانان كه فرشتگان جانشان را مى‌گيرند در حالى كه بر خود ستمكار بوده‌اند. پس، از در تسليم درمى‌آيند [و مى‌گويند:] «ما هيچ كار بدى نمى‌كرديم.» آرى، خدا به آنچه مى‌كرديد داناست.


فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَلَبِئْسَ مَثْوَي الْمُتَكَبِّرِينَ

29

پس، از درهاى دوزخ وارد شويد و در آن هميشه بمانيد، و حقّا كه چه بد است جايگاه متكبران.


وَ قِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا خَيْراً لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقِينَ

30

و به كسانى كه تقوا پيشه كردند، گفته شود: «پروردگارتان چه نازل كرد؟» مى گويند: «خوبى.» براى كسانى كه در اين دنيا نيكى كردند [پاداش‌] نيكويى است، و قطعاً سراى آخرت بهتر است، و چه نيكوست سراى پرهيزگاران:


جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُمْ فِيها ما يَشاؤُنَ كَذٰلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ

31

بهشتهاى عدن كه در آن داخل مى‌شوند رودها از زير [درختان‌] آنها روان است در آنجا هر چه بخواهند براى آنان [فراهم‌] است. خدا اين گونه پرهيزگاران را پاداش مى‌دهد.


الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

32

همان كسانى كه فرشتگان جانشان را- در حالى كه پاكند- مى‌ستانند [و به آنان‌] مى‌گويند: «درود بر شما باد، به [پاداش‌] آنچه انجام مى‌داديد به بهشت درآييد.»


هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ كَذٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لٰكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ

33

آيا [كافران‌] جز اين كه فرشتگانِ [جان‌ستان‌] به سويشان آيند، يا فرمان پروردگارت [داير بر عذابشان‌] دررسد، انتظارى مى‌برند؟ كسانى كه پيش از آنان بودند [نيز] اين گونه رفتار كردند، و خدا به ايشان ستم نكرد، بلكه آنان به خود ستم مى‌كردند.


فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ

34

پس [كيفر] بديهايى كه كردند به آنان رسيد، و آنچه مسخره‌اش مى‌كردند آنان را فرا گرفت.


وَ قالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما عَبَدْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ نَحْنُ وَ لا آباؤُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ كَذٰلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَي الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ

35

و كسانى كه شرك ورزيدند گفتند: «اگر خدا مى‌خواست- نه ما و نه پدرانمان- هيچ چيزى را غير از او نمى‌پرستيديم و بدون [حكم‌] او چيزى را حرام نمى‌شمرديم.» كسانى كه پيش از آنان بودند [نيز] چنين رفتار كردند، و [لى‌] آيا جز ابلاغ آشكار بر پيامبران [وظيفه‌اى‌] است؟


وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَي اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ

36

و در حقيقت، در ميان هر امتى فرستاده‌اى برانگيختيم [تا بگويد:] «خدا را بپرستيد و از طاغوت [فريبگر] بپرهيزيد.» پس، از ايشان كسى است كه خدا [او را] هدايت كرده، و از ايشان كسى است كه گمراهى بر او سزاوار است. بنا بر اين در زمين بگرديد و ببينيد فرجام تكذيب‌كنندگان چگونه بوده است.


إِنْ تَحْرِصْ عَليٰ هُداهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ

37

اگر [چه‌] بر هدايت آنان حرص ورزى، ولى خدا كسى را كه فرو گذاشته است هدايت نمى‌كند، و براى ايشان يارى‌كنندگانى نيست.


وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لا يَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ يَمُوتُ بَليٰ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ

38

و با سخت‌ترين سوگندهايشان بخدا سوگند ياد كردند كه خدا كسى را كه مى‌ميرد بر نخواهد انگيخت. آرى، [انجام‌] اين وعده بر او حق است، ليكن بيشتر مردم نمى‌دانند.


لِيُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي يَخْتَلِفُونَ فِيهِ وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ كانُوا كاذِبِينَ

39

تا [خدا] آنچه را در [مورد] آن اختلاف دارند، براى آنان توضيح دهد، و تا كسانى كه كافر شده‌اند، بدانند كه آنها خود دروغ مى‌گفته‌اند.


إِنَّما قَوْلُنا لِشَيْءٍ إِذا أَرَدْناهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ

40

ما وقتى چيزى را اراده كنيم، همين قدر به آن مى‌گوييم: «باش»، بى‌درنگ موجود مى‌شود.


وَ الَّذِينَ هاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ لَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ

41

و كسانى كه پس از ستمديدگى، در راه خدا هجرت كرده‌اند، در اين دنيا جاى نيكويى به آنان مى‌دهيم، و اگر بدانند، قطعاً پاداش آخرت بزرگتر خواهد بود.


الَّذِينَ صَبَرُوا وَ عَليٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ

42

همانان كه صبر نمودند و بر پروردگارشان توكّل مى‌كنند.


وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجالاً نُوحِي إِلَيْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ

43

و پيش از تو [هم‌] جز مردانى كه بديشان وحى مى‌كرديم گسيل نداشتيم. پس اگر نمى‌دانيد، از پژوهندگان كتابهاى آسمانى جويا شويد،


بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ

44

[زيرا آنان را] با دلايل آشكار و نوشته‌ها [فرستاديم‌]، و اين قرآن را به سوى تو فرود آورديم، تا براى مردم آنچه را به سوى ايشان نازل شده است توضيح دهى، و اميد كه آنان بينديشند.


أَ فَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُوا السَّيِّئاتِ أَنْ يَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ

45

آيا كسانى كه تدبيرهاى بد مى‌انديشند، ايمن شدند از اينكه خدا آنان را در زمين فرو ببرد، يا از جايى كه حدس نمى‌زنند عذاب برايشان بيايد؟


أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ فَما هُمْ بِمُعْجِزِينَ

46

يا در حال رفت و آمدشان [گريبان‌] آنان را بگيرد، و كارى از دستشان برنيايد؟


أَوْ يَأْخُذَهُمْ عَليٰ تَخَوُّفٍ فَإِنَّ رَبَّكُمْ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ

47

يا آنان را در حالى كه وحشت‌زده‌اند فرو گيرد؟ همانا پروردگار شما رؤوف و مهربان است.


أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِليٰ ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ يَتَفَيَّؤُا ظِلالُهُ عَنِ الْيَمِينِ وَ الشَّمائِلِ سُجَّداً لِلَّهِ وَ هُمْ داخِرُونَ

48

آيا به چيزهايى كه خدا آفريده است، ننگريسته‌اند كه [چگونه‌] سايه‌هايشان از راست و [از جوانب‌] چپ مى‌گردد، و براى خدا در حال فروتنى سر بر خاك مى‌سايند؟


وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ دابَّةٍ وَ الْمَلائِكَةُ وَ هُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ

49

و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين از جنبندگان و فرشتگان است، براى خدا سجده مى‌كنند و تكبّر نمى‌ورزند.


يَخافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ

50

از پروردگارشان كه حاكم بر آنهاست مى‌ترسند و آنچه را مأمورند انجام مى‌دهند.


وَ قالَ اللَّهُ لا تَتَّخِذُوا إِلهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ

51

و خدا فرمود: «دو معبود براى خود مگيريد. جز اين نيست كه او خدايى يگانه است. پس تنها از من بترسيد.»


وَ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَهُ الدِّينُ واصِباً أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ

52

و آنچه در آسمانها و زمين است از آنِ اوست، و آيين پايدار [نيز] از آنِ اوست. پس آيا از غير خدا پروا داريد؟


وَ ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ثُمَّ إِذا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْئَرُونَ

53

و هر نعمتى كه داريد از خداست، سپس چون آسيبى به شما رسد به سوى او روى مى آوريد [و مى‌ناليد].


ثُمَّ إِذا كَشَفَ الضُّرَّ عَنْكُمْ إِذا فَرِيقٌ مِنْكُمْ بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ

54

و چون آن آسيب را از شما برطرف كرد، آن گاه گروهى از شما به پروردگارشان شرك مى‌ورزند.


لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ

55

[بگذار] تا آنچه را به ايشان عطا كرده‌ايم ناسپاسى كنند. اكنون برخوردار شويد، و [لى‌] زودا كه بدانيد.


وَ يَجْعَلُونَ لِما لا يَعْلَمُونَ نَصِيباً مِمَّا رَزَقْناهُمْ تَاللَّهِ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَفْتَرُونَ

56

و از آنچه به ايشان روزى داديم، نصيبى براى آن [خدايانى‌] كه نمى‌دانند [چيست‌] مى‌نهند. به خدا سوگند كه از آنچه به دروغ برمى‌بافتيد، حتماً سؤال خواهيد شد.


وَ يَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَناتِ سُبْحانَهُ وَ لَهُمْ ما يَشْتَهُونَ

57

و براى خدا دخترانى مى‌پندارند. منزّه است او. و براى خودشان آنچه را ميل دارند [قرار مى‌دهند].


وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثيٰ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ

58

و هر گاه يكى از آنان را به دختر مژده آورند، چهره‌اش سياه مى‌گردد، در حالى كه خشم [و اندوه‌] خود را فرو مى‌خورد.


يَتَواريٰ مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ يُمْسِكُهُ عَليٰ هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرابِ أَلا ساءَ ما يَحْكُمُونَ

59

از بدىِ آنچه بدو بشارت داده شده، از قبيله [خود] روى مى‌پوشاند. آيا او را با خوارى نگاه دارد، يا در خاك پنهانش كند؟ وه چه بد داورى مى‌كنند.


لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَ لِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْليٰ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

60

وصف زشت براى كسانى است كه به آخرت ايمان ندارند، و بهترين وصف از آنِ خداست، و اوست ارجمند حكيم.


وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ ما تَرَكَ عَلَيْها مِنْ دَابَّةٍ وَ لٰكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ

61

و اگر خداوند مردم را به [سزاى‌] ستمشان مؤاخذه مى‌كرد، جنبنده‌اى بر روى زمين باقى نمى‌گذاشت، ليكن [كيفر] آنان را تا وقتى معيّن بازپس مى‌اندازد، و چون اجلشان فرا رسد، ساعتى آن را پس و پيش نمى‌توانند افكنند.


وَ يَجْعَلُونَ لِلَّهِ ما يَكْرَهُونَ وَ تَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنيٰ لا جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ النَّارَ وَ أَنَّهُمْ مُفْرَطُونَ

62

و چيزى را كه خوش نمى‌دارند، براى خدا قرار مى‌دهند، و زبانشان دروغ‌پردازى مى‌كند كه [سرانجام‌] نيكو از آنِ ايشان است. حقاً كه آتش براى آنان است و به سوى آن پيش فرستاده خواهند شد.


تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِليٰ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ

63

سوگند به خدا كه به سوى امتهاى پيش از تو [رسولانى‌] فرستاديم [اما] شيطان اعمالشان را برايشان آراست و امروز [هم‌] سرپرستشان هموست و برايشان عذابى دردناك است.


وَ ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ هُديً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

64

و ما [اين‌] كتاب را بر تو نازل نكرديم، مگر براى اينكه آنچه را در آن اختلاف كرده‌اند، براى آنان توضيح دهى، و [آن‌] براى مردمى كه ايمان مى‌آورند، رهنمود و رحمتى است.


وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ

65

و خدا از آسمان آبى فرود آورد و با آن زمين را پس از پژمردنش زنده گردانيد، قطعاً در اين [امر] براى مردمى كه شنوايى دارند نشانه‌اى است.


وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِهِ مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّارِبِينَ

66

و در دامها قطعاً براى شما عبرتى است: از آنچه در [لابلاى‌] شكم آنهاست، از ميان سرگين و خون، شيرى ناب به شما مى‌نوشانيم كه براى نوشندگان گواراست.


وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخِيلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَراً وَ رِزْقاً حَسَناً إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ

67

و از ميوه درختان خرما و انگور، باده مستى‌بخش و خوراكى نيكو براى خود مى گيريد. قطعاً در اين [ها] براى مردمى كه تعقل مى‌كنند نشانه‌اى است.


وَ أَوْحيٰ رَبُّكَ إِلَي النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُونَ

68

و پروردگار تو به زنبور عسل وحى [الهام غريزى‌] كرد كه از پاره‌اى كوه‌ها و از برخى درختان و از آنچه داربست [و چفته‌سازى‌] مى‌كنند، خانه‌هايى براى خود درست كن،


ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فِيهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ

69

سپس از همه ميوه‌ها بخور، و راههاى پروردگارت را فرمانبردارانه، بپوى. [آن گاه‌] از درون [شكم‌] آن، شهدى كه به رنگهاى گوناگون است بيرون مى‌آيد. در آن، براى مردم درمانى است. راستى در اين [زندگى زنبوران‌] براى مردمى كه تفكر مى‌كنند نشانه [قدرت الهى‌] است.


وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِليٰ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ

70

و خدا شما را آفريد، سپس [جان‌] شما را مى‌گيرد، و بعضى از شما تا خوارترين [دوره‌] سالهاى زندگى [فرتوتى‌] بازگردانده مى‌شود، به طورى كه بعد از [آن همه‌] دانستن، [ديگر] چيزى نمى‌دانند. قطعاً خدا داناىِ تواناست.


وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَليٰ بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُوا بِرَادِّي رِزْقِهِمْ عَليٰ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَواءٌ أَ فَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ

71

و خدا بعضى از شما را در روزى بر بعضى ديگر برترى داده است. و [لى‌] كسانى كه فزونى يافته‌اند، روزىِ خود را به بندگان خود نمى‌دهند تا در آن با هم مساوى باشند. آيا باز نعمت خدا را انكار مى‌كنند؟


وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَنِينَ وَ حَفَدَةً وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ أَ فَبِالْباطِلِ يُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ

72

و خدا براى شما از خودتان همسرانى قرار داد، و از همسرانتان براى شما پسران و نوادگانى نهاد و از چيزهاى پاكيزه به شما روزى بخشيد. آيا [باز هم‌] به باطل ايمان مى‌آورند و به نعمت خدا كفر مى‌ورزند؟


وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقاً مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ شَيْئاً وَ لا يَسْتَطِيعُونَ

73

و به جاى خدا چيزهايى را مى‌پرستند كه در آسمانها و زمين به هيچ وجه اختيار روزى آنان را ندارند و [به كارى‌] توانايى ندارند.


فَلا تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثالَ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ

74

پس براى خدا مثل نزنيد، كه خدا مى‌داند و شما نمى‌دانيد.


ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً عَبْداً مَمْلُوكاً لا يَقْدِرُ عَليٰ شَيْءٍ وَ مَنْ رَزَقْناهُ مِنَّا رِزْقاً حَسَناً فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَ جَهْراً هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ

75

خدا مَثَلى مى‌زند: بنده‌اى است زرخريد كه هيچ كارى از او برنمى‌آيد. آيا [او] با كسى كه به وى از جانب خود روزىِ نيكو داده‌ايم، و او از آن در نهان و آشكار انفاق مى‌كند يكسان است؟ سپاس خداى راست. [نه،] بلكه بيشترشان نمى‌دانند.


وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلَيْنِ أَحَدُهُما أَبْكَمُ لا يَقْدِرُ عَليٰ شَيْءٍ وَ هُوَ كَلٌّ عَليٰ مَوْلاهُ أَيْنَما يُوَجِّهْهُ لا يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَ مَنْ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ هُوَ عَليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

76

و خدا مثلى [ديگر] مى‌زند: دو مردند كه يكى از آنها لال است و هيچ كارى از او برنمى‌آيد و او سربار خداوندگارش مى‌باشد. هر جا كه او را مى‌فرستد خيرى به همراه نمى‌آورد. آيا او با كسى كه به عدالت فرمان مى‌دهد و خود بر راه راست است يكسان است؟


وَ لِلَّهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

77

و نهان آسمانها و زمين از آنِ خداست، و كار قيامت جز مانند يك چشم بر هم زدن يا نزديكتر [از آن‌] نيست، زيرا خدا بر هر چيزى تواناست.


وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

78

و خدا شما را از شكم مادرانتان- در حالى كه چيزى نمى‌دانستيد- بيرون آورد، و براى شما گوش و چشمها و دلها قرار داد، باشد كه سپاسگزارى كنيد.


أَ لَمْ يَرَوْا إِلَي الطَّيْرِ مُسَخَّراتٍ فِي جَوِّ السَّماءِ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

79

آيا به سوى پرندگانى كه در فضاى آسمان، رام شده‌اند ننگريسته‌اند؟ جز خدا كسى آنها را نگاه نمى‌دارد. راستى در اين [قدرت‌نمايى‌] براى مردمى كه ايمان مى‌آورند نشانه‌هايى است.


وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَناً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُيُوتاً تَسْتَخِفُّونَها يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَ يَوْمَ إِقامَتِكُمْ وَ مِنْ أَصْوافِها وَ أَوْبارِها وَ أَشْعارِها أَثاثاً وَ مَتاعاً إِليٰ حِينٍ

80

و خدا براى شما خانه‌هايتان را مايه آرامش قرار داد، و از پوست دامها براى شما خانه‌هايى نهاد كه آن [ها] را در روز جابجا شدنتان و هنگام ماندنتان سبك مى‌يابيد، و از پشمها و كركها و موهاى آنها وسايل زندگى كه تا چندى مورد استفاده است [قرار داد].


وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَ سَرابِيلَ تَقِيكُمْ بَأْسَكُمْ كَذٰلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ

81

و خدا از آنچه آفريده، به سود شما سايه‌هايى فراهم آورده و از كوه‌ها براى شما پناهگاه‌هايى قرار داده و براى شما تن‌پوشهايى مقرر كرده كه شما را از گرما [و سرما] حفظ مى‌كند، و تن‌پوشها [زره‌ها] يى كه شما را در جنگتان حمايت مى‌نمايد. اين گونه وى نعمتش را بر شما تمام مى‌گرداند، اميد كه شما [به فرمانش‌] گردن نهيد.


فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ الْمُبِينُ

82

پس اگر رويگردان شوند، بر تو فقط ابلاغ آشكار است.


يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها وَ أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ

83

نعمت خدا را مى‌شناسند، اما باز هم منكر آن مى‌شوند و بيشترشان كافرند.


وَ يَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً ثُمَّ لا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ

84

و [ياد كن‌] روزى را كه از هر امتى گواهى برمى‌انگيزيم، سپس به كسانى كه كافر شده‌اند رخصت داده نمى‌شود و آنان مورد بخشش قرار نخواهند گرفت.


وَ إِذا رَأَي الَّذِينَ ظَلَمُوا الْعَذابَ فَلا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ

85

و چون كسانى كه ستم كرده‌اند عذاب را ببينند [شكنجه‌] آنان كاسته نمى‌گردد و مهلت نمى‌يابند.


وَ إِذا رَأَي الَّذِينَ أَشْرَكُوا شُرَكاءَهُمْ قالُوا رَبَّنا هٰؤُلاءِ شُرَكاؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا نَدْعُوا مِنْ دُونِكَ فَأَلْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّكُمْ لَكاذِبُونَ

86

و چون كسانى كه شرك ورزيدند، شريكان خود را ببينند مى‌گويند: «پروردگارا، اينها بودند آن شريكانى كه ما به جاى تو مى‌خوانديم». و [لى شريكان‌] قول آنان را رد مى‌كنند كه: «شما جداً دروغگويانيد.»


وَ أَلْقَوْا إِلَي اللَّهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَمَ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ

87

و آن روز در برابر خدا از در تسليم درآيند و آنچه را كه برمى‌بافتند بر باد مى‌رود.


الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ زِدْناهُمْ عَذاباً فَوْقَ الْعَذابِ بِما كانُوا يُفْسِدُونَ

88

كسانى كه كفر ورزيدند و از راه خدا باز داشتند به [سزاى‌] آنكه فساد مى‌كردند عذابى بر عذابشان مى‌افزاييم.


وَ يَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِكَ شَهِيداً عَليٰ هٰؤُلاءِ وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ وَ هُديً وَ رَحْمَةً وَ بُشْريٰ لِلْمُسْلِمِينَ

89

و [به ياد آور] روزى را كه در هر امتى گواهى از خودشان برايشان برانگيزيم، و تو را [هم‌] بر اين [امت‌] گواه آوريم، و اين كتاب را كه روشنگر هر چيزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگرى است، بر تو نازل كرديم.


إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إِيتاءِ ذِي الْقُرْبيٰ وَ يَنْهيٰ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ

90

در حقيقت، خدا به دادگرى و نيكوكارى و بخشش به خويشاوندان فرمان مى‌دهد و از كار زشت و ناپسند و ستم باز مى‌دارد. به شما اندرز مى‌دهد، باشد كه پند گيريد.


وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ وَ لا تَنْقُضُوا الْأَيْمانَ بَعْدَ تَوْكِيدِها وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلاً إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ

91

و چون با خدا پيمان بستيد، به پيمان خود وفا كنيد و سوگندهاى [خود را] پس از استوار كردن آنها مشكنيد، با اينكه خدا را بر خود ضامن [و گواه‌] قرار داده‌ايد، زيرا خدا آنچه را انجام مى‌دهيد مى‌داند.


وَ لا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكاثاً تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلاً بَيْنَكُمْ أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبيٰ مِنْ أُمَّةٍ إِنَّما يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ ما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ

92

و مانند آن [زنى‌] كه رشته خود را پس از محكم بافتن، [يكى يكى‌] از هم مى‌گسست مباشيد كه سوگندهاى خود را ميان خويش وسيله [فريب و] تقلب سازيد [به خيال اين‌] كه گروهى از گروه ديگر [در داشتن امكانات‌] افزونترند. جز اين نيست كه خدا شما را بدين وسيله مى‌آزمايد و روز قيامت در آنچه اختلاف مى‌كرديد، قطعاً براى شما توضيح خواهد داد.


وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لٰكِنْ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

93

و اگر خدا مى‌خواست قطعاً شما را امّتى واحد قرار مى‌داد، ولى هر كه را بخواهد بيراه و هر كه را بخواهد هدايت مى‌كند و از آنچه انجام مى‌داديد حتماً سؤال خواهيد شد.


وَ لا تَتَّخِذُوا أَيْمانَكُمْ دَخَلاً بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها وَ تَذُوقُوا السُّوءَ بِما صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ لَكُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ

94

و زنهار، سوگندهاى خود را دستاويز تقلب ميان خود قرار مدهيد، تا گامى بعد از استواريش بلغزد، و شما به [سزاى‌] آنكه [مردم را] از راه خدا باز داشته‌ايد دچار شكنجه شويد و براى شما عذابى بزرگ باشد.


وَ لا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلاً إِنَّما عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ

95

و پيمان خدا را به بهاى ناچيزى مفروشيد، زيرا آنچه نزد خداست- اگر بدانيد- همان براى شما بهتر است.


ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ

96

آنچه پيش شماست تمام مى‌شود و آنچه پيش خداست پايدار است، و قطعاً كسانى را كه شكيبايى كردند به بهتر از آنچه عمل مى‌كردند، پاداش خواهيم داد.


مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثيٰ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ

97

هر كس- از مرد يا زن- كار شايسته كند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگى پاكيزه‌اى، حياتِ [حقيقى‌] بخشيم، و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام مى‌دادند پاداش خواهيم داد.


فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ

98

پس چون قرآن مى‌خوانى از شيطانِ مطرود به خدا پناه بر،


إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَي الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَليٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ

99

چرا كه او را بر كسانى كه ايمان آورده‌اند، و بر پروردگارشان توكل مى‌كنند، تسلطى نيست.


إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَي الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ

100

تسلط او فقط بر كسانى است كه وى را به سرپرستى برمى‌گيرند، و بر كسانى كه آنها به او [خدا] شرك مى‌ورزند.


وَ إِذا بَدَّلْنا آيَةً مَكانَ آيَةٍ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُنَزِّلُ قالُوا إِنَّما أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ

101

و چون حكمى را به جاى حكم ديگر بياوريم- و خدا به آنچه به تدريج نازل مى‌كند داناتر است- مى‌گويند: «جز اين نيست كه تو دروغ‌بافى.» [نه،] بلكه بيشتر آنان نمى‌دانند.


قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هُديً وَ بُشْريٰ لِلْمُسْلِمِينَ

102

بگو: «آن را روح القدس از طرف پروردگارت به حق فرود آورده، تا كسانى را كه ايمان آورده‌اند استوار گرداند، و براى مسلمانان هدايت و بشارتى است.»


وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّما يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَ هٰذا لِسانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ

103

و نيك مى‌دانيم كه آنان مى‌گويند: «جز اين نيست كه بشرى به او مى‌آموزد.» [نه چنين نيست، زيرا] زبان كسى كه [اين‌] نسبت را به او مى‌دهند غير عربى است و اين [قرآن‌] به زبان عربى روشن است.


إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ لا يَهْدِيهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ

104

در حقيقت، كسانى كه به آيات خدا ايمان ندارند، خدا آنان را هدايت نمى‌كند و برايشان عذابى دردناك است.


إِنَّما يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْكاذِبُونَ

105

تنها كسانى دروغ‌پردازى مى‌كنند كه به آيات خدا ايمان ندارند و آنان خود دروغگويانند.


مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمانِ وَ لٰكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ

106

هر كس پس از ايمان آوردن خود، به خدا كفر ورزد [عذابى سخت خواهد داشت‌] مگر آن كس كه مجبور شده و [لى‌] قلبش به ايمان اطمينان دارد. ليكن هر كه سينه‌اش به كفر گشاده گردد خشم خدا بر آنان است و برايشان عذابى بزرگ خواهد بود،


ذٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَياةَ الدُّنْيا عَلَي الْآخِرَةِ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ

107

زيرا آنان زندگى دنيا را بر آخرت برترى دادند و [هم‌] اينكه خدا گروه كافران را هدايت نمى‌كند.


أُولئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَليٰ قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ

108

آنان كسانى‌اند كه خدا بر دلها و گوش و ديدگانشان مُهر نهاده و آنان خود غافلانند.


لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْخاسِرُونَ

109

شك نيست كه آنها در آخرت همان زيانكارانند.


ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هاجَرُوا مِنْ بَعْدِ ما فُتِنُوا ثُمَّ جاهَدُوا وَ صَبَرُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِيمٌ

110

با اين حال، پروردگار تو نسبت به كسانى كه پس از [آن همه‌] زجر كشيدن، هجرت كرده و سپس جهاد نمودند و صبر پيشه ساختند، پروردگارت [نسبت به آنان‌] بعد از آن [همه مصايب‌] قطعاً آمرزنده و مهربان است.


يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجادِلُ عَنْ نَفْسِها وَ تُوَفَّي كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ

111

[ياد كن‌] روزى را كه هر كس مى‌آيد [و] از خود دفاع مى‌كند، و هر كس به آنچه كرده، بى كم و كاست پاداش مى‌يابد و بر آنان ستم نمى‌رود.


وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ

112

و خدا شهرى را مثل زده است كه امن و امان بود [و] روزيش از هر سو فراوان مى‌رسيد، پس [ساكنانش‌] نعمتهاى خدا را ناسپاسى كردند، و خدا هم به سزاى آنچه انجام مى‌دادند، طعم گرسنگى و هراس را به [مردم‌] آن چشانيد.


وَ لَقَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ وَ هُمْ ظالِمُونَ

113

و به يقين، فرستاده‌اى از خودشان برايشان آمد، اما او را تكذيب كردند، پس در حالى كه ظالم بودند آنان را عذاب فرو گرفت.


فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالاً طَيِّباً وَ اشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ

114

پس، از آنچه خدا شما را روزى كرده است، حلال [و] پاكيزه بخوريد، و نعمت خدا را- اگر تنها او را مى‌پرستيد- شكر گزاريد.


إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

115

جز اين نيست كه [خدا] مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را كه نام غير خدا بر آن برده شده حرام گردانيده است. [با اين همه،] هر كس كه [به خوردن آنها] ناگزير شود، و سركش و زياده‌خواه نباشد، قطعاً خدا آمرزنده مهربان است.


وَ لا تَقُولُوا لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هٰذا حَلالٌ وَ هٰذا حَرامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَي اللَّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَي اللَّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحُونَ

116

و براى آنچه زبان شما به دروغ مى‌پردازد، مگوييد: «اين حلال است و آن حرام» تا بر خدا دروغ بنديد، زيرا كسانى كه بر خدا دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.


مَتاعٌ قَلِيلٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ

117

[ايشان راست‌] اندك بهره‌اى، و [لى‌] عذابشان پر درد است.


وَ عَلَي الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا ما قَصَصْنا عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لٰكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ

118

و بر كسانى كه يهودى شدند، آنچه را قبلًا بر تو حكايت كرديم، حرام گردانيديم، و ما بر آنان ستم نكرديم، بلكه آنها به خود ستم مى‌كردند.


ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ وَ أَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحِيمٌ

119

[با اين همه‌] پروردگار تو نسبت به كسانى كه به نادانى مرتكب گناه شده، سپس توبه كرده و به صلاح آمده‌اند، البته پروردگارت پس از آن آمرزنده مهربان است.


إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنِيفاً وَ لَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ

120

به راستى ابراهيم، پيشوايى مطيع خدا [و] حق‌گراى بود و از مشركان نبود.


شاكِراً لِأَنْعُمِهِ اجْتَباهُ وَ هَداهُ إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

121

[و] نعمتهاى او را شكرگزار بود. [خدا] او را برگزيد و به راهى راست هدايتش كرد.


وَ آتَيْناهُ فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ

122

و در دنيا به او نيكويى و [نعمت‌] داديم و در آخرت [نيز] از شايستگان خواهد بود.


ثُمَّ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ

123

سپس به تو وحى كرديم كه: «از آيين ابراهيم حق‌گراى پيروى كن، [چرا كه‌] او از مشركان نبود.»


إِنَّما جُعِلَ السَّبْتُ عَلَي الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ

124

[بزرگداشت‌] شنبه، بر كسانى كه در باره آن اختلاف كردند مقرر گرديد، و قطعاً پروردگارت روز رستاخيز ميان آنها در باره چيزى كه در مورد آن اختلاف مى‌كردند، داورى خواهد كرد.


ادْعُ إِليٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ

125

با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [شيوه‌اى‌] كه نيكوتر است مجادله نماى. در حقيقت، پروردگار تو به [حال‌] كسى كه از راه او منحرف شده داناتر، و او به [حال‌] راه‌يافتگان [نيز] داناتر است.


وَ إِنْ عاقَبْتُمْ فَعاقِبُوا بِمِثْلِ ما عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ

126

و اگر عقوبت كرديد، همان گونه كه مورد عقوبت قرار گرفته‌ايد [متجاوز را] به عقوبت رسانيد، و اگر صبر كنيد البته آن براى شكيبايان بهتر است.


وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ

127

و صبر كن و صبر تو جز به [توفيق‌] خدا نيست و بر آنان اندوه مخور و از آنچه نيرنگ مى‌كنند دل تنگ مدار.


إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ

128

در حقيقت، خدا با كسانى است كه پروا داشته‌اند و [با] كسانى [است‌] كه آنها نيكوكارند.


جزء قبل

جزء 14 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان