سوره الاسراء
Bismi Allāhi Ar-Raĥmani Ar-Raĥīmi Subĥāna Al-Ladhī 'Asrá Bi`abdihi Laylāan Mina Al-Masjidi Al-Ĥarāmi 'Ilá Al-Masjidi Al-'Aqşá Al-Ladhī Bāraknā Ĥawlahu Linuriyahu Min 'Āyātinā 'Innahu Huwa As-Samī`u Al-Başīru
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ منزه است آن (خدايى) كه بندهاش را شبانگاهى، از مسجد الحرام به سوى مسجد الاقصى، كه پيرامونش را پر بركت كردهايم، سير داد، تا برخى از نشانههايمان را به او بنمايانيم؛ كه تنها او شنوا [و] بيناى (حقيقى) است.
Wa 'Ātaynā Mūsá Al-Kitāba Wa Ja`alnāhu Hudan Libanī 'Isrā'īla 'Allā Tattakhidhū Min Dūnī Wakīlāan
2و به موسى كتاب (الهى) داديم؛ و آن را رهنمودى براى بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) قرار داديم؛ كه: غير من كارسازى نگيريد.
Dhurrīyata Man Ĥamalnā Ma`a Nūĥin 'Innahu Kāna `Abdāan Shakūrāan
3[اى] نسل كسانى كه با نوح (بر كشتى) سوار كرديم! براستى كه او بندهاى بسيار سپاسگزار بود.
Wa Qađaynā 'Ilá Banī 'Isrā'īla Fī Al-Kitābi Latufsidunna Fī Al-'Arđi Marratayni Wa Lata`lunna `Ulūwan Kabīrāan
4و در كتاب (تورات) به بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) اعلام كرديم كه: قطعا دو بار در [روى] زمين فساد خواهيد كرد، و حتما با سركشى بزرگى برترى خواهيد نمود.
Fa'idhā Jā'a Wa`du 'Ūlāhumā Ba`athnā `Alaykum `Ibādāan Lanā 'Ūlī Ba'sin Shadīdin Fajāsū Khilāla Ad-Diyāri Wa Kāna Wa`dāan Maf`ūlāan
5و هنگامى كه نخستين وعده (از آن) دو فرا رسد، (گروهى از) بندگان سخت نيرومند (و جنگ آور) مان را بر شما بشورانيم، و ميان خانهها (يتان براى سركوبى شما) به جستجو در آيند؛ و [اين] وعدهاى واقع شده است.
Thumma Radadnā Lakumu Al-Karrata `Alayhim Wa 'Amdadnākum Bi'amwālin Wa Banīna Wa Ja`alnākum 'Akthara Nafīrāan
6سپس دوباره، (پيروزى) بر آنان را به شما باز گردانيم، و شما را بوسيله اموال و پسران امداد رسانيم، و نفرات شما را بيشتر (از دشمن) قرار دهيم.
'In 'Aĥsantum 'Aĥsantum Li'nfusikum Wa 'In 'Asa'tum Falahā Fa'idhā Jā'a Wa`du Al-'Ākhirati Liyasū'ū Wujūhakum Wa Liyadkhulū Al-Masjida Kamā Dakhalūhu 'Awwala Marratin Wa Liyutabbirū Mā `Alawā Tatbīrāan
7اگر نيكى كنيد، به خودتان نيكى مىكنيد؛ و اگر بدى كنيد پس به خود (بدى مىكنيد). و هنگامى كه وعده آخر فرا رسد، (مردانى را مىفرستيم) تا صورتهايتان را اندوهگين سازند؛ و تا داخل مسجد (الاقصى) شوند همان گونه كه بار اول وارد آن شدند؛ و تا بر آنچه تسلط يابند، كاملا نابود كنند.
`Asá Rabbukum 'An Yarĥamakum Wa 'In `Udtum `Udnā Wa Ja`alnā Jahannama Lilkāfirīna Ĥaşīrāan
8اميد است كه پروردگارتان به شما رحم كند؛ و اگر (به فسادگرى) باز گرديد، (ما نيز به كيفر شما) باز مىگرديم؛ و جهنم را براى كافران تنگنا (و زندان) قرار داديم!
'Inna Hādhā Al-Qur'āna Yahdī Lillatī Hiya 'Aqwamu Wa Yubashshiru Al-Mu'uminīna Al-Ladhīna Ya`malūna Aş-Şāliĥāti 'Anna Lahum 'Ajrāan Kabīrāan
9در حقيقت اين قرآن، بدان (شيوهاى) كه آن پايدارتر است، راهنمايى مىكند؛ و به مؤمنانى كه [كارهاى] شايسته انجام مىدهند، مژده مىدهد كه براى آنان پاداش بزرگى است.
Wa 'Anna Al-Ladhīna Lā Yu'uminūna Bil-'Ākhirati 'A`tadnā Lahum `Adhābāan 'Alīmāan
10و اينكه كسانى كه به آخرت ايمان نمىآورند، عذاب دردناكى براى آنان آماده ساختهايم!
Wa Yad`u Al-'Insānu Bish-Sharri Du`ā'ahu Bil-Khayri Wa Kāna Al-'Insānu `Ajūlāan
11و انسان بدى را مىطلبد، همانگونه كه او نيكى را مىطلبد؛ و انسان شتابزده است.
Wa Ja`alnā Al-Layla Wa An-Nahāra 'Āyatayni Famaĥawnā 'Āyata Al-Layli Wa Ja`alnā 'Āyata An-Nahāri Mubşiratan Litabtaghū Fađlāan Min Rabbikum Wa Lita`lamū `Adada As-Sinīna Wa Al-Ĥisāba Wa Kulla Shay'in Faşşalnāhu Tafşīlāan
12و شب و روز را دو نشانه (خدا) قرار داديم؛ و نشانه شب را محو كرديم، و نشانه روز را روشنىبخش گردانيديم، تا بخششى را از پروردگارتان بجوييد، و تا عدد سالها و حساب را بدانيد؛ و هر چيزى را به تفصيل شرحش داديم.
Wa Kulla 'Insānin 'Alzamnāhu Ţā'irahu Fī `Unuqihi Wa Nukhriju Lahu Yawma Al-Qiyāmati Kitābāan Yalqāhu Manshūrāan
13و هر انسانى فال (نيك و بد و عمل) او را بر گردنش بستهايم، و روز رستاخيز، نامه (اعمالى) براى او بيرون مىآوريم كه آن را گشوده مىيابد.
Aqra' Kitābaka Kafá Binafsika Al-Yawma `Alayka Ĥasībāan
14(و به او گفته مىشود:) نامهات را بخوان! امروز، حسابرسى خودت بر [اى] تو كافى است.
Mani Ahtadá Fa'innamā Yahtadī Linafsihi Wa Man Đalla Fa'innamā Yađillu `Alayhā Wa Lā Taziru Wāziratun Wizra 'Ukhrá Wa Mā Kunnā Mu`adhdhibīna Ĥattá Nab`atha Rasūlāan
15هر كس راه يابد، پس فقط به نفع خودش راه مىيابد؛ و هر كس گمراه شود، پس فقط به زيان خود گمراه مىشود؛ و هيچ باربردارى بار سنگين (گناه) ديگرى را بر نمىدارد؛ و (ما) عذاب كننده (كسى) نيستيم، تا اينكه فرستادهاى برانگيزيم.
Wa 'Idhā 'Aradnā 'An Nuhlika Qaryatan 'Amarnā Mutrafīhā Fafasaqū Fīhā Faĥaqqa `Alayhā Al-Qawlu Fadammarnāhā Tadmīrāan
16و هر گاه بخواهيم كه (مردم) آبادى را هلاك كنيم، به سردمداران ثروتمندش فرمان مىدهيم و [لى] در آنجا نافرمانى مىكنند، پس آن گفتار (وعده عذاب) بر آن (مردم) تحقق يابد، و آن (شهر) را كاملا درهم مىكوبيم.
Wa Kam 'Ahlaknā Mina Al-Qurūni Min Ba`di Nūĥin Wa Kafá Birabbika Bidhunūbi `Ibādihi Khabīrāan Başīrāan
17و چه بسيار گروههايى كه بعد از نوح هلاك كرديم! و آگاهى [و] بينايى پروردگارت به پيامدهاى (گناهان) بندگانش كافى است.
Man Kāna Yurīdu Al-`Ājilata `Ajjalnā Lahu Fīhā Mā Nashā'u Liman Nurīdu Thumma Ja`alnā Lahu Jahannama Yaşlāhā Madhmūmāan Madĥūrāan
18هر كس همواره (فقط دنياى) زودگذر را مىخواهد، آنچه را مىخواهيم، به هر كس اراده كنيم در اين (دنيا)، به او شتابان مىدهيم؛ سپس جهنم را براى او قرار مىدهيم؛ در حالى كه نكوهيده و رانده شده در آن وارد مىشود (و مىسوزد).
Wa Man 'Arāda Al-'Ākhirata Wa Sa`á Lahā Sa`yahā Wa Huwa Mu'uminun Fa'ūlā'ika Kāna Sa`yuhum Mashkūrāan
19و هر كس آخرت را بخواهد، و براى آن كاملا كوششاش را بنمايد، در حالى كه او مؤمن باشد، پس آنان تلاششان سپاسگزارى خواهد شد.
Kullāan Numiddu Hā'uulā' Wa Hā'uulā' Min `Aţā'i Rabbika Wa Mā Kāna `Aţā'u Rabbika Maĥžūrāan
20همه را، اين (گروه) و آن (گروه) را، از بخشش پروردگارت، امداد مىدهيم؛ و بخشش پروردگارت (از كسى) منع نشده است.
'Anžur Kayfa Fađđalnā Ba`đahum `Alá Ba`đin Wa Lal'ākhiratu 'Akbaru Darajātin Wa 'Akbaru Tafđīlāan
21بنگر چگونه برخى آنان را بر برخى [ديگر] برترى داديم؛ و حتما رتبههاى آخرت بزرگتر و برترى (آن) بيشتر است.
Lā Taj`al Ma`a Allāhi 'Ilahāan 'Ākhara Fataq`uda Madhmūmāan Makhdhūlāan
22هيچ معبود ديگرى را با خدا قرار مده، تا [اينكه] نكوهيده [و] بىياور بنشينى.
Wa Qađá Rabbuka 'Allā Ta`budū 'Illā 'Īyāhu Wa Bil-Wālidayni 'Iĥsānāan 'Immā Yablughanna `Indaka Al-Kibara 'Aĥaduhumā 'Aw Kilāhumā Falā Taqul Lahumā 'Uffin Wa Lā Tanharhumā Wa Qul Lahumā Qawlāan Karīmāan
23و پروردگارت فرمان قطعى داده: كه جز او را نپرستيد؛ و به پدر و مادر نيكى كنيد؛ اگر يكى از آن دو، يا هر دو نزد تو به [سن] پيرى برسند، پس به آن دو« اف » (كوچكترين سخن اهانتآميز) مگوى؛ و آن دو را با پرخاش مران؛ و به آن دو سخنى ارجمند گوى.
Wa Akhfiđ Lahumā Janāĥa Adh-Dhulli Mina Ar-Raĥmati Wa Qul Rrabbi Arĥamhumā Kamā Rabbayānī Şaghīrāan
24و از سر مهر، بال فروتنى براى آن دو فرو آور؛ و بگو:« پروردگارا! آن دو را رحمت كن، همان گونه كه مرا در خردى پرورش دادند. »
Rabbukum 'A`lamu Bimā Fī Nufūsikum 'In Takūnū Şāliĥīna Fa'innahu Kāna Lil'awwābīna Ghafūrāan
25پروردگارتان به آنچه در دلهاى شماست، داناتر است؛ اگر شايسته باشيد، پس حتما او براى توبهكاران بسيار آمرزنده است.
Wa 'Āti Dhā Al-Qurbá Ĥaqqahu Wa Al-Miskīna Wa Abna As-Sabīli Wa Lā Tubadhdhir Tabdhīrāan
26و حق نزديكان و بينوا و در راه مانده را، به او بده؛ و با اسرافكارى، (اموال خود را) تلف مكن؛
'Inna Al-Mubadhdhirīna Kānū 'Ikhwāna Ash-Shayāţīni Wa Kāna Ash-Shayţānu Lirabbihi Kafūrāan
27[چرا] كه اسرافكاران و تلف كنندگان (اموال) برادران شياطينند؛ و شيطان در برابر پروردگارش، بسيار ناسپاس بود.
Wa 'Immā Tu`riđanna `Anhumu Abtighā'a Raĥmatin Min Rabbika Tarjūhā Faqul Lahum Qawlāan Maysūrāan
28و اگر، بخاطر بدست آوردن رحمتى از جانب پروردگارت كه بدان اميد دارى، از آن (نيازمند) ان روى گردانى، پس به آنان سخنى ملاطفتآميز گوى.
Wa Lā Taj`al Yadaka Maghlūlatan 'Ilá `Unuqika Wa Lā Tabsuţhā Kulla Al-Basţi Fataq`uda Malūmāan Maĥsūrāan
29و دستت را بسته شده به گردنت قرار مده، (و ترك بخشش منما) و آن (دستانت را براى بخشش) بطور كامل مگشاى، تا [اينكه] سرزنش شده [و] درمانده بنشينى.
'Inna Rabbaka Yabsuţu Ar-Rizqa Liman Yashā'u Wa Yaqdiru 'Innahu Kāna Bi`ibādihi Khabīrāan Başīrāan
30در حقيقت، پروردگارت روزى را براى هر كس كه بخواهد (و شايسته بداند) گسترده سازد و تنگ گرداند؛ [چرا] كه او نسبت به بندگانش، آگاه [و] بيناست.
Wa Lā Taqtulū 'Awlādakum Khashyata 'Imlāqin Naĥnu Narzuquhum Wa 'Īyākum 'Inna Qatlahum Kāna Khiţ'āan Kabīrāan
31و فرزندانتان را از ترس فقر، مكشيد؛ ما آنان و شما را روزى مىدهيم؛ [چرا] كه كشتن آنان گناه بزرگى است!
Wa Lā Taqrabū Az-Ziná 'Innahu Kāna Fāĥishatan Wa Sā'a Sabīlāan
32و نزديك زنا نشويد؛ [چرا] كه آن، زشتكارى است، و بد راهى است.
Wa Lā Taqtulū An-Nafsa Allatī Ĥarrama Allāhu 'Illā Bil-Ĥaqqi Wa Man Qutila Mažlūmāan Faqad Ja`alnā Liwalīyihi Sulţānāan Falā Yusrif Fī Al-Qatli 'Innahu Kāna Manşūrāan
33و شخصى را كه خدا (خونش را) حرام كرده، جز بحق نكشيد؛ و هر كس كه مظلومانه كشته شده، پس براى سرپرستش تسلطى (بر قصاص) قرار داديم؛ و [لى] در قتل زيادهروى نكند، [چرا] كه او يارى شده (خدا) است.
Wa Lā Taqrabū Māla Al-Yatīmi 'Illā Billatī Hiya 'Aĥsanu Ĥattá Yablugha 'Ashuddahu Wa 'Awfū Bil-`Ahdi 'Inna Al-`Ahda Kāna Mas'ūlāan
34و به ثروت يتيم نزديك نشويد، جز به آن (روشى) كه آن نكوتر است، تا به حد رشدش برسد؛ و به پيمان (خود) وفا كنيد؛ [چرا] كه پيمان مورد پرسش قرار مىگيرد.
Wa 'Awfū Al-Kayla 'Idhā Kiltum Wa Zinū Bil-Qisţāsi Al-Mustaqīmi Dhālika Khayrun Wa 'Aĥsanu Ta'wīlāan
35و هنگامى كه پيمانه مىكنيد، پيمانه را كاملا ادا نماييد، و با ترازوى راست (و درست) وزن كنيد؛ اين بهتر، و فرجام (ش) نيكوتر است.
Wa Lā Taqfu Mā Laysa Laka Bihi `Ilmun 'Inna As-Sam`a Wa Al-Başara Wa Al-Fu'uāda Kullu 'Ūlā'ika Kāna `Anhu Mas'ūlāan
36و از آنچه كه هيچ علمى بدان ندارى، پيروى مكن؛ [چرا] كه گوش و چشم و دل (سوزان)، همگى آنها از آن پرسيده مىشوند.
Wa Lā Tamshi Fī Al-'Arđi Maraĥāan 'Innaka Lan Takhriqa Al-'Arđa Wa Lan Tablugha Al-Jibāla Ţūlāan
37و در زمين، با سرمستى و تكبر راه مرو؛ [چرا] كه تو زمين را نمىشكافى، و در بلندى به كوهها نمىرسى.
Kullu Dhālika Kāna Sayyi'uhu `Inda Rabbika Makrūhāan
38همه اين [ها] گناهش نزد پروردگارت ناخوشايند است.
Dhālika Mimmā 'Awĥá 'Ilayka Rabbuka Mina Al-Ĥikmati Wa Lā Taj`al Ma`a Allāhi 'Ilahāan 'Ākhara Fatulqá Fī Jahannama Malūmāan Madĥūrāan
39اين [ها]، از آن حكمت [هاي] ى است كه پروردگارت به سوى تو وحى كرده است؛ و هيچ معبود ديگرى را با خدا قرار مده، كه سرزنش شده [و] رانده شده، در جهنم افكنده شوى!
Afa'aşfākum Rabbukum Bil-Banīna Wa Attakhadha Mina Al-Malā'ikati 'Ināthāan 'Innakum Lataqūlūna Qawlāan `Ažīmāan
40و آيا پروردگارتان شما را به (داشتن) پسران ويژه ساخت، و (خودش) دخترانى از فرشتگان بر گرفت؟! يقينا شما سخن بزرگى مىگوييد!
Wa Laqad Şarrafnā Fī Hādhā Al-Qur'āni Liyadhdhakkarū Wa Mā Yazīduhum 'Illā Nufūrāan
41و بيقين در اين قرآن، (حقايق را) به گونههاى مختلف بيان كرديم تا متذكر شوند؛ و [لى] آنان را جز نفرت نمىافزايد.
Qul Law Kāna Ma`ahu 'Ālihatun Kamā Yaqūlūna 'Idhāan Lābtaghawā 'Ilá Dhī Al-`Arshi Sabīlāan
42بگو:« اگر (بر فرض) آنچنان كه مىگويند با او معبودانى بود، در اين صورت حتما به سوى خداوند تخت (جهاندارى) راهى مىجستند.
Subĥānahu Wa Ta`ālá `Ammā Yaqūlūna `Ulūwan Kabīrāan
43او منزه است و از آنچه مىگويند، با برترى بزرگى والاتر است.
Tusabbiĥu Lahu As-Samāwātu As-Sab`u Wa Al-'Arđu Wa Man Fīhinna Wa 'In Min Shay'in 'Illā Yusabbiĥu Biĥamdihi Wa Lakin Lā Tafqahūna Tasbīĥahum 'Innahu Kāna Ĥalīmāan Ghafūrāan
44آسمانهاى هفتگانه و زمين و كسانى كه در آنها هستند، تسبيح او مىگويند؛ و هيچ چيزى نيست جز آنكه به ستايش او، تسبيح مىگويد؛ و ليكن تسبيح آنها را به طور عميق نمىفهميد؛ براستى كه او بردبار [و] بسيار آمرزنده است.
Wa 'Idhā Qara'ta Al-Qur'āna Ja`alnā Baynaka Wa Bayna Al-Ladhīna Lā Yu'uminūna Bil-'Ākhirati Ĥijābāan Mastūrāan
45و هنگامى كه قرآن را مىخوانى، بين تو و بين كسانى كه به آخرت ايمان نمىآورند، مانعى پوشيده (و پوشاننده) قرار مىدهيم؛
Wa Ja`alnā `Alá Qulūbihim 'Akinnatan 'An Yafqahūhu Wa Fī 'Ādhānihim Waqrāan Wa 'Idhā Dhakarta Rabbaka Fī Al-Qur'āni Waĥdahu Wallawā `Alá 'Adbārihim Nufūrāan
46و بر دلهاى آنان پردهها مىافكنيم، تا آن را به طور عميق نفهمند؛ و در گوشهاى آنان سنگينى [قرار مىدهيم]. و هنگامى كه پروردگارت را در قرآن به يگانگىاش ياد مىكنى، در حال نفرت، با عقب گردشان روى بر مىتابند.
Naĥnu 'A`lamu Bimā Yastami`ūna Bihi 'Idh Yastami`ūna 'Ilayka Wa 'Idh Hum Najwá 'Idh Yaqūlu Až-Žālimūna 'In Tattabi`ūna 'Illā Rajulāan Masĥūrāan
47هنگامى كه به (سخنان) تو گوش فرا مىدهند، ما داناتريم كه به چه [منظور] بدان گوش فرا مىدهند؛ و (نيز ما بهتر مىدانيم) هنگامى كه آنان رازگويى مىكنند، آنگاه كه ستمگران مىگويند:« (شما) جز از مردى جادو زده، پيروى نمىكنيد. »
'Anžur Kayfa Đarabū Laka Al-'Amthāla Fađallū Falā Yastaţī`ūna Sabīlāan
48بنگر چگونه براى تو مثلها زدند؛ و گمراه شدند، و (در نتيجه) قدرت (پيدا كردن) هيچ راهى را ندارند.
Wa Qālū 'A'idhā Kunnā `Ižāmāan Wa Rufātāan 'A'innā Lamab`ūthūna Khalqāan Jadīdāan
49و گفتند:« آيا هنگامى كه، استخوان و (پوسيده) پراكنده شديم، آيا حتما ما با آفرينش جديدى برانگيخته مىشويم؟! »
Qul Kūnū Ĥijāratan 'Aw Ĥadīdāan
50بگو:« سنگ باشيد يا آهن،
'Aw Khalqāan Mimmā Yakburu Fī Şudūrikum Fasayaqūlūna Man Yu`īdunā Quli Al-Ladhī Faţarakum 'Awwala Marratin Fasayunghiđūna 'Ilayka Ru'ūsahum Wa Yaqūlūna Matá Huwa Qul `Asá 'An Yakūna Qarībāan
51يا آفريدهاى، از آنچه در سينههاى شما بزرگ است، (باز هم خدا شما را پس از مرگ بر مىانگيزد)؛ پس بزودى مىگويند:« چه كسى ما را باز مىگرداند؟! »بگو:« كسى كه نخستين بار شما را آفريد. »پس بزودى سرهايشان را (از روى تمسخر) به سوى تو تكان مىدهند! و مىگويند:« آن چه زمانى است؟! »بگو:« شايد كه نزديك باشد!
Yawma Yad`ūkum Fatastajībūna Biĥamdihi Wa Tažunnūna 'In Labithtum 'Illā Qalīlāan
52(همان) روزى كه شما را فرا مىخواند؛ پس در حال ستايش او، (دعوتش را) مىپذيريد؛ و مىپنداريد كه جز اندكى (در دنيا و برزخ) درنگ نكردهايد. »
Wa Qul Li`ibādī Yaqūlū Allatī Hiya 'Aĥsanu 'Inna Ash-Shayţāna Yanzaghu Baynahum 'Inna Ash-Shayţāna Kāna Lil'insāni `Adūwan Mubīnāan
53و به بندگانم بگو:« آن (سخنى) كه آن نكوتر است بگويند. »كه شيطان، ميان آنان وسوسه (و فساد) مىكند؛ [چرا] كه شيطان براى انسان دشمنى آشكار است.
Rabbukum 'A`lamu Bikum 'In Yasha' Yarĥamkum 'Aw 'In Yasha' Yu`adhdhibkum Wa Mā 'Arsalnāka `Alayhim Wakīlāan
54پروردگارتان به (حالات) شما داناتر است؛ اگر بخواهد (و شايسته باشيد)، بر شما رحمت مىآورد؛ و اگر بخواهد، (و مستحق باشيد) شما را عذاب مىكند؛ و تو را بر آنان به عنوان كارساز (و نگهبان) نفرستاديم.
Wa Rabbuka 'A`lamu Biman Fī As-Samāwāti Wa Al-'Arđi Wa Laqad Fađđalnā Ba`đa An-Nabīyīna `Alá Ba`đin Wa 'Ātaynā Dāwūda Zabūrāan
55و پروردگارت به (حال) كسانى كه در آسمانها و زمين هستند، داناتر است؛ و بيقين برخى پيامبران را بر برخى [ديگر] برترى داديم؛ و به داود،« زبور »داديم.
Quli 'Ad`ū Al-Ladhīna Za`amtum Min Dūnihi Falā Yamlikūna Kashfa Ađ-Đurri `Ankum Wa Lā Taĥwīlāan
56بگو:« كسانى را بخوانيد كه غير از او (معبود خود) مىپنداريد، و (لى آنان اختيار) برطرف كردن زيان از شما، و (اختيار) هيچ تغييرى را ندارند. »
'Ūlā'ika Al-Ladhīna Yad`ūna Yabtaghūna 'Ilá Rabbihimu Al-Wasīlata 'Ayyuhum 'Aqrabu Wa Yarjūna Raĥmatahu Wa Yakhāfūna `Adhābahu 'Inna `Adhāba Rabbika Kāna Maĥdhūrāan
57آن (معبود) انى كه (مشركان آنان را) مىخوانند، (خود) به سوى پروردگارشان تقرب مىجويند (تا بدانند) كداميك از آنان نزديكترند؛ و به رحمت او اميدوارند؛ و از عذاب او مىترسند؛ [چرا] كه عذاب پروردگارت، بيم داده شده است.
Wa 'In Min Qaryatin 'Illā Naĥnu Muhlikūhā Qabla Yawmi Al-Qiyāmati 'Aw Mu`adhdhibūhā `Adhābāan Shadīdāan Kāna Dhālika Fī Al-Kitābi Masţūrāan
58و هيچ آبادى نيست جز اينكه ما پيش از روز رستاخيز، هلاك كننده (مردم) آن يا مجازات كننده آن (ان) به عذاب شديدى هستيم! اين، در كتاب (علم الهى) نوشته شده است.
Wa Mā Mana`anā 'An Nursila Bil-'Āyāti 'Illā 'An Kadhdhaba Bihā Al-'Awwalūna Wa 'Ātaynā Thamūda An-Nāqata Mubşiratan Fažalamū Bihā Wa Mā Nursilu Bil-'Āyāti 'Illā Takhwīfāan
59و (هيچ چيزى) ما را باز نداشت از اينكه نشانهها (ى معجزهآسا) را بفرستيم جز اينكه پيشينيان آن [ها] را دروغ انگاشتند؛ و (از جمله) به ثمود، ماده شتر داديم؛ در حالى كه (معجزهاى) روشنى بخش بود، و [لى از روى كفر] بدان ستم كردند! و نشانهها (ى معجزهآسا) را جز براى ترساندن نمىفرستيم.
Wa 'Idh Qulnā Laka 'Inna Rabbaka 'Aĥāţa Bin-Nāsi Wa Mā Ja`alnā Ar-Ru'uyā Allatī 'Araynāka 'Illā Fitnatan Lilnnāsi Wa Ash-Shajarata Al-Mal`ūnata Fī Al-Qur'āni Wa Nukhawwifuhum Famā Yazīduhum 'Illā Ţughyānāan Kabīrāan
60و (ياد كن) هنگامى را كه به تو گفتيم:« در حقيقت پروردگارت به مردم احاطه دارد؛ و (ما) خوابى را كه به تو نمايانديم، و درخت لعنت شده در قرآن را، جز براى آزمايش مردم قرار نداديم؛ و آنان را مىترسانيم، و [لى] جز بر سركشى بزرگشان نمىافزايد. »
Wa 'Idh Qulnā Lilmalā'ikati Asjudū Li'dama Fasajadū 'Illā 'Iblīsa Qāla 'A'asjudu Liman Khalaqta Ţīnāan
61و (ياد كن) هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم:« براى آدم سجده كنيد. »و (همگى) سجده كردند، جز ابليس (كه) گفت:« آيا براى كسى سجده كنم كه از گل آفريدهاى؟! »
Qāla 'Ara'aytaka Hādhā Al-Ladhī Karramta `Alayya La'in 'Akhkhartanī 'Ilá Yawmi Al-Qiyāmati La'aĥtanikanna Dhurrīyatahu 'Illā Qalīlāan
62(سپس) گفت:« آيا ملاحظه كردى، اين كسى را كه بر من برترى دادى؟ اگر (مرگ مرا) تا روز رستاخيز به تأخير اندازى، جز اندكى از فرزندانش را، حتما منحرف و ريشه كن خواهم ساخت! »
Qāla Adh/hab Faman Tabi`aka Minhum Fa'inna Jahannama Jazā'uukum Jazā'an Mawfūrāan
63(خدا) گفت:« برو، و هر كس از آنان از تو پيروى كند، پس حتما جهنم با كيفرى كامل، سزاى شماست!
Wa Astafziz Mani Astaţa`ta Minhum Bişawtika Wa 'Ajlib `Alayhim Bikhaylika Wa Rajilika Wa Shārik/hum Fī Al-'Amwli Wa Al-'Awlādi Wa `Id/hum Wa Mā Ya`iduhumu Ash-Shayţānu 'Illā Ghurūrāan
64و از آنان هر كس را مىتوانى با آوايت تحريك كن؛ و بر آنان با سوارانت و پيادگانت، [با فرياد] بتاز؛ و در اموال و فرزندان، با آنان شريك شو؛ و آنان را وعده ده- در حالى كه شيطان جز فريب به آنان وعده نمىدهد-.
'Inna `Ibādī Laysa Laka `Alayhim Sulţānun Wa Kafá Birabbika Wakīlāan
65در حقيقت بندگانم را براى تو هيچ تسلطى بر آنان نيست؛ و كارسازى پروردگارت كافى است. »
Rabbukumu Al-Ladhī Yuzjī Lakumu Al-Fulka Fī Al-Baĥri Litabtaghū Min Fađlihi 'Innahu Kāna Bikum Raĥīmāan
66پروردگارتان كسى است كه كشتى را در دريا براى شما به حركت در مىآورد، تا از بخشش او (بهره) جوييد؛ [چرا] كه او نسبت به شما مهرورز است.
Wa 'Idhā Massakumu Ađ-Đurru Fī Al-Baĥri Đalla Man Tad`ūna 'Illā 'Īyāhu Falammā Najjākum 'Ilá Al-Barri 'A`rađtum Wa Kāna Al-'Insānu Kafūrāan
67و هنگامى كه در دريا به شما زيان رسد، هر كس را جز او بخوانيد، (از نظر شما) گم مىشود؛ و هنگامى كه شما را به خشكى نجات بخشد، روى مىگردانيد؛ و انسان، بسيار ناسپاس است!
'Afa'amintum 'An Yakhsifa Bikum Jāniba Al-Barri 'Aw Yursila `Alaykum Ĥāşibāan Thumma Lā Tajidū Lakum Wakīlāan
68و آيا ايمن شديد از اينكه در كنار خشكى شما را در زمين فرو برد، يا طوفان شن را بر شما بفرستد، سپس هيچ كارساز (و نگهبانى) براى خود نيابيد؟!
'Am 'Amintum 'An Yu`īdakum Fīhi Tāratan 'Ukhrá Fayursila `Alaykum Qāşifāan Mina Ar-Rīĥi Fayughriqakum Bimā Kafartum Thumma Lā Tajidū Lakum `Alaynā Bihi Tabī`āan
69يا ايمن شديد از اينكه بار ديگر شما را به آن (دريا) باز گرداند، و تندباد شكنندهاى بر شما بفرستد، و شما را به خاطر كفرتان غرق سازد، سپس به خاطر آن (غرق سازى)، براى خود هيچ خونخواهى در برابر ما نيابيد؟!
Wa Laqad Karramnā Banī 'Ādama Wa Ĥamalnāhum Fī Al-Barri Wa Al-Baĥri Wa Razaqnāhum Mina Aţ-Ţayyibāti Wa Fađđalnāhum `Alá Kathīrin Mimman Khalaqnā Tafđīlāan
70و بيقين فرزندان آدم را گرامى داشتيم؛ و آنان را در خشكى و دريا، (بر مركبها) سوار كرديم؛ و آنان را از پاكيزهها روزى داديم؛ و ايشان را بر بسيارى از كسانى كه آفريديم، كاملا برترى داديم.
Yawma Nad`ū Kulla 'Unāsin Bi'imāmihim Faman 'Ūtiya Kitābahu Biyamīnihi Fa'ūlā'ika Yaqra'ūna Kitābahum Wa Lā Yužlamūna Fatīlāan
71(ياد كن) روزى را كه هر (گروهى از) مردم را با پيشوايشان فرا مىخوانيم؛ و هر كس نامه (عمل) ش به دست راستش داده شود، پس آنان نامه (اعمال) شان را (با شادى) مىخوانند؛ و كمترين ستمى نخواهند شد.
Wa Man Kāna Fī Hadhihi 'A`má Fahuwa Fī Al-'Ākhirati 'A`má Wa 'Ađallu Sabīlāan
72و [لى] هر كس در اين (جهان) كور (دل) باشد، پس او در آخرت (نيز) كور (دل) و گمراهتر است.
Wa 'In Kādū Layaftinūnaka `Ani Al-Ladhī 'Awĥaynā 'Ilayka Litaftariya `Alaynā Ghayrahu Wa 'Idhāan Lāttakhadhūka Khalīlāan
73و يقينا نزديك بود كه تو را از آنچه به سوى تو وحى كردهايم، به فتنه در اندازند (و منحرف سازند،) تا غير آن را بر ما دروغ بندى؛ و در آن صورت، تو را به دوستى خود برگزينند.
Wa Lawlā 'An Thabbatnāka Laqad Kidtta Tarkanu 'Ilayhim Shay'āan Qalīlāan
74و اگر تو را استوار نمىداشتيم، بيقين نزديك بود اندك چيزى به سوى آنان تمايل پيدا كنى.
'Idhāan La'adhaqnāka Đi`fa Al-Ĥayāati Wa Đi`fa Al-Mamāti Thumma Lā Tajidu Laka `Alaynā Naşīrāan
75و در آن صورت، دو برابر (عذاب در) زندگى و دو برابر (پس از) مرگ به تو مىچشانديم؛ سپس در برابر ما، هيچ ياورى براى خود نمىيافتى!
Wa 'In Kādū Layastafizzūnaka Mina Al-'Arđi Liyukhrijūka Minhā Wa 'Idhāan Lā Yalbathūna Khilāfaka 'Illā Qalīlāan
76و نزديك بود، كه تو را از [اين] سرزمين بركنند، تا از آنجا بيرونت كنند؛ و در اين صورت پس از تو، جز اندكى، درنگ نمىكردند.
Sunnata Man Qad 'Arsalnā Qablaka Min Rusulinā Wa Lā Tajidu Lisunnatinā Taĥwīlāan
77(اين) روش فرستادگان ماست كه پيش از تو فرستاديم؛ و هيچ تغييرى براى روش (و قانون) ما نخواهى يافت.
'Aqimi Aş-Şalāata Lidulūki Ash-Shamsi 'Ilá Ghasaqi Al-Layli Wa Qur'āna Al-Fajri 'Inna Qur'āna Al-Fajri Kāna Mash/hūdāan
78نماز را از زوال خورشيد (هنگام ظهر) تا نهايت تاريكى شب (نيمه شب) بر پا دار؛ و (بويژه) خواندن (نماز) بامداد را [مراقبت كن؛ چرا] كه خواندن (نماز) بامداد مورد مشاهده (فرشتگان) است.
Wa Mina Al-Layli Fatahajjad Bihi Nāfilatan Laka `Asá 'An Yab`athaka Rabbuka Maqāmāan Maĥmūdāan
79و پارهاى از شب را به آن (خواندن قرآن و نماز) بيدار باش؛ در حالى كه (عبادتى) افزون براى توست؛ باشد كه پروردگارت تو را به مقامى پسنديده برانگيزد.
Wa Qul Rabbi 'Adkhilnī Mudkhala Şidqin Wa 'Akhrijnī Mukhraja Şidqin Wa 'Aj`al Lī Min Ladunka Sulţānāan Naşīrāan
80و بگو:« پروردگارا، مرا (در هر كار،) با ورودى صادقانه وارد كن، و با خروجى صادقانه خارج ساز؛ و از نزدت براى من تسلطى يارى بخش، قرار ده. »
Wa Qul Jā'a Al-Ĥaqqu Wa Zahaqa Al-Bāţilu 'Inna Al-Bāţila Kāna Zahūqāan
81و بگو:« حق آمد، و باطل نابود شد؛ [چرا] كه باطل نابود شدنى است. »
Wa Nunazzilu Mina Al-Qur'āni Mā Huwa Shifā'un Wa Raĥmatun Lilmu'uminīna Wa Lā Yazīdu Až-Žālimīna 'Illā Khasārāan
82و از قرآن، آنچه را كه آن درمان و رحمتى براى مؤمنان است، فرو مىفرستيم؛ و [لى] ستمكاران را، جز زيان، نمىافزايد.
Wa 'Idhā 'An`amnā `Alá Al-'Insāni 'A`rađa Wa Na'á Bijānibihi Wa 'Idhā Massahu Ash-Sharru Kāna Ya'ūsāan
83و هنگامى كه به انسان نعمت مىبخشيم، روى مىگرداند و خودش (متكبرانه) دور مىشود؛ و هنگامى كه بدى به او مىرسد، بسيار نااميد مىشود!
Qul Kullun Ya`malu `Alá Shākilatihi Farabbukum 'A`lamu Biman Huwa 'Ahdá Sabīlāan
84بگو:« همه بر طبق (روش و خلق و خوى) خويش عمل مىكنند؛ و پروردگارتان داناتر است، به كسى كه او رهيافتهتر است. »
Wa Yas'alūnaka `Ani Ar-Rūĥi Quli Ar-Rūĥu Min 'Amri Rabbī Wa Mā 'Ūtītum Mina Al-`Ilmi 'Illā Qalīlāan
85و از تو در باره« روح »مىپرسند، بگو:« روح از فرمان پروردگار من است؛ و از دانش، جز اندكى، به شما داده نشده است. »
Wa La'in Shi'nā Lanadh/habanna Bial-Ladhī 'Awĥaynā 'Ilayka Thumma Lā Tajidu Laka Bihi `Alaynā Wakīlāan
86و اگر بخواهيم، آنچه را به سوى تو وحى فرستادهايم، قطعا (از ذهن تو) مىبريم؛ سپس به خاطر (حفظ) آن (وحى) در برابر ما، براى خود هيچ حمايتگرى نمىيابى؛
'Illā Raĥmatan Min Rabbika 'Inna Fađlahu Kāna `Alayka Kabīrāan
87جز رحمتى از جانب پروردگارت (كه شامل حال تو گردد)؛ [چرا] كه بخشش او بر تو بزرگ است.
Qul La'ini Ajtama`ati Al-'Insu Wa Al-Jinnu `Alá 'An Ya'tū Bimithli Hādhā Al-Qur'āni Lā Ya'tūna Bimithlihi Wa Law Kāna Ba`đuhum Liba`đin Žahīrāan
88بگو:« اگر انسان [ها] و جن [ها] جمع شوند، بر اينكه همانند اين قرآن را بياورند، مانند آن را نخواهند آورد؛ و اگر چه برخى آنان، پشتيبان برخى [ديگر] باشند.
Wa Laqad Şarrafnā Lilnnāsi Fī Hādhā Al-Qur'āni Min Kulli Mathalin Fa'abá 'Aktharu An-Nāsi 'Illā Kufūrāan
89و بيقين در اين قرآن، براى مردم از هر مثالى به گونههاى مختلف بيان كرديم؛ و [لى] بيشتر مردم (از هر كارى) جز انكار سر باز زدند.
Wa Qālū Lan Nu'umina Laka Ĥattá Tafjura Lanā Mina Al-'Arđi Yanbū`āan
90و گفتند:« به تو ايمان نمىآوريم تا اينكه براى ما چشمه جوشانى از زمين بيرون آرى؛
'Aw Takūna Laka Jannatun Min Nakhīlin Wa `Inabin Fatufajjira Al-'Anhāra Khilālahā Tafjīrāan
91يا بوستانى از درختان خرما و انگور براى تو باشد؛ و نهرها را در ميان آنها كاملا بشكافى؛
'Aw Tusqiţa As-Samā'a Kamā Za`amta `Alaynā Kisafāan 'Aw Ta'tiya Billāhi Wa Al-Malā'ikati Qabīlāan
92يا آنچنان كه مىپندارى آسمان را قطعه قطعه بر ما فرود آرى؛ يا خدا و فرشتگان را (گروه گروه، به عنوان ضامن) روياروى ما بياورى؛
'Aw Yakūna Laka Baytun Min Zukhrufin 'Aw Tarqá Fī As-Samā'i Wa Lan Nu'umina Liruqīyika Ĥattá Tunazzila `Alaynā Kitābāan Naqra'uuhu Qul Subĥāna Rabbī Hal Kuntu 'Illā Basharāan Rasūlāan
93يا براى تو خانهاى از زر (و زيور) باشد؛ يا در آسمان بالا روى؛ و براى بالا رفتن تو (هم) ايمان نمىآوريم، تا اينكه نامهاى بر ما فرود آورى كه آن را بخوانيم! » (اى پيامبر) بگو:« پروردگار من پاك و منزه است؛ آيا [من] جز بشرى فرستاده هستم؟! »
Wa Mā Mana`a An-Nāsa 'An Yu'uminū 'Idh Jā'ahumu Al-Hudá 'Illā 'An Qālū 'Aba`atha Allāhu Basharāan Rasūlāan
94و (چيزى) مردم را از ايمان آوردن باز نداشت هنگامى كه هدايت برايشان آمد، جز اينكه گفتند:« آيا خدا بشرى را [به عنوان] فرستاده برانگيخته است؟! »
Qul Law Kāna Fī Al-'Arđi Malā'ikatun Yamshūna Muţma'innīna Lanazzalnā `Alayhim Mina As-Samā'i Malakāan Rasūlāan
95(اى پيامبر) بگو:« اگر (بر فرض) در زمين فرشتگانى بودند كه با آرامش گام بر مىداشتند، حتما فرشتهاى را [به عنوان] فرستاده، از آسمان بر آنان فرود مىآورديم. »
Qul Kafá Billāhi Shahīdāan Baynī Wa Baynakum 'Innahu Kāna Bi`ibādihi Khabīrāan Başīrāan
96بگو:« گواهى خدا بين من و بين شما كافى است؛ [چرا] كه او نسبت به بندگانش آگاه [و] بيناست؛
Wa Man Yahdi Allāhu Fahuwa Al-Muhtadi Wa Man Yuđlil Falan Tajida Lahum 'Awliyā'a Min Dūnihi Wa Naĥshuruhum Yawma Al-Qiyāmati `Alá Wajūhihim `Umyan Wa Bukmāan Wa Şummāan Ma'whum Jahannamu Kullamā Khabat Zidnāhum Sa`īrāan
97و هر كس را خدا هدايت كند، پس هدايت (واقعى) يافته است؛ و كسانى را كه در گمراهى وانهد، پس هيچ (ياوران و) سرپرستانى غير او برايشان نخواهى يافت؛ و آنان را روز رستاخيز گردآورى مىكنيم، در حالى كه نابينا و گنگ و ناشنوايند، بر صورتهايشان (كشيده مىشوند،) مقصدشان جهنم است! هر گاه (آتش) فرو نشيند، شعله فروزان (آتش) ى بر آنان مىافزاييم!
Dhālika Jazā'uuhum Bi'annahum Kafarū Bi'āyātinā Wa Qālū 'A'idhā Kunnā `Ižāmāan Wa Rufātāan 'A'innā Lamab`ūthūna Khalqāan Jadīdāan
98اين [ها] كيفر آن (گمراه) ان است، به سبب اينكه آنان، به آيات ما كفر ورزيدند و گفتند:« آيا هنگامى كه استخوان و (پوسيده) پراكنده شديم، آيا حتما ما با آفرينش جديدى بر انگيخته مىشويم؟! »
'Awalam Yarawā 'Anna Allāha Al-Ladhī Khalaqa As-Samāwāti Wa Al-'Arđa Qādirun `Alá 'An Yakhluqa Mithlahum Wa Ja`ala Lahum 'Ajalāan Lā Rayba Fīhi Fa'abá Až-Žālimūna 'Illā Kufūrāan
99و آيا اطلاع نيافتهاند كه خدايى كه آسمانها و زمين را آفريده، تواناست بر اينكه مثل آنان را بيافريند؟! و براى آنان سرآمدى- كه هيچ ترديدى در آن نيست- قرار داده؛ و [لى] ستمكاران (از هر چيزى) جز انكار سر باز مىزنند.
Qul Law 'Antum Tamlikūna Khazā'ina Raĥmati Rabbī 'Idhāan La'amsaktum Khashyata Al-'Infāqi Wa Kāna Al-'Insānu Qatūrāan
100بگو:« اگر (بر فرض) شما مالك منابع رحمت پروردگار من بوديد؛ در آن صورت، از بيم مصرف كردن (و فقر)، حتما (از بخشش) خوددارى مىكرديد. »و انسان بخيل است.
Wa Laqad 'Ātaynā Mūsá Tis`a 'Āyātin Bayyinātin Fās'l Banī 'Isrā'īla 'Idh Jā'ahum Faqāla Lahu Fir`awnu 'Innī La'ažunnuka Yāmūsá Masĥūrāan
101و بيقين به موسى نه نشانه (معجزهآساى) روشن داديم؛ پس از بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب در مورد آنها) بپرس، آن زمان كه (موسى) به سراغ آنان آمد و فرعون به او گفت:« اى موسى، در واقع من گمان مىكنم كه تو جادو زدهاى. »
Qāla Laqad `Alimta Mā 'Anzala Hā'uulā' 'Illā Rabbu As-Samāwāti Wa Al-'Arđi Başā'ira Wa 'Innī La'ažunnuka Yā Fir`awnu Mathbūrāan
102(موسى) گفت:« بيقين مىدانى اين (معجزه) ها را جز پروردگار آسمانها و زمين نفرستاده است، در حالى كه دليلهاى بينشآور است؛ اى فرعون در حقيقت، من گمان مىكنم كه تو هلاك شدهاى. »
Fa'arāda 'An Yastafizzahum Mina Al-'Arđi Fa'aghraqnāhu Wa Man Ma`ahu Jamī`āan
103و (فرعون) اراده كرد كه آنان را از سرزمين (مصر) بر كند، و [لى] او و تمام كسانى را كه با وى بودند، غرق كرديم!
Wa Qulnā Min Ba`dihi Libanī 'Isrā'īla Askunū Al-'Arđa Fa'idhā Jā'a Wa`du Al-'Ākhirati Ji'nā Bikum Lafīfāan
104و بعد از آن به بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) گفتيم:« در (اين) سرزمين ساكن شويد؛ و هنگامى كه وعده آخرت فرا رسد، شما را به صورت دستهجمعى مىآوريم. »
Wa Bil-Ĥaqqi 'Anzalnāhu Wa Bil-Ĥaqqi Nazala Wa Mā 'Arsalnāka 'Illā Mubashshirāan Wa Nadhīrāan
105و آن (قرآن) را به حق فرو فرستاديم؛ و به حق فرود آمد؛ و تو را، جز مژدهآور و هشدارگر، نفرستاديم.
Wa Qur'ānāan Faraqnāhu Litaqra'ahu `Alá An-Nāsi `Alá Mukthin Wa Nazzalnāhu Tanzīlāan
106و قرآن را (آيات) ش را از هم جدا كرديم، تا آن را با درنگ بر مردم بخوانى؛ و آن را (به تدريج) كاملا فرو فرستاديم.
Qul 'Āminū Bihi 'Aw Lā Tu'uminū 'Inna Al-Ladhīna 'Ūtū Al-`Ilma Min Qablihi 'Idhā Yutlá `Alayhim Yakhirrūna Lil'adhqāni Sujjadāan
107بگو:« (خواه) بدان ايمان آوريد، يا ايمان نياوريد، حتما كسانى كه پيش از آن، به آنان علم داده شده، هنگامى كه (قرآن) بر آنان خوانده مىشود، سجدهكنان با چانه (و صورت بر زمين) مىافتند؛
Wa Yaqūlūna Subĥāna Rabbinā 'In Kāna Wa`du Rabbinā Lamaf`ūlāan
108و مىگويند:« منزه است پروردگار ما، حتما وعده پروردگار ما واقع شدنى است. »
Wa Yakhirrūna Lil'adhqāni Yabkūna Wa Yazīduhum Khushū`āan
109و به چانه (و صورت بر زمين) مىافتند، در حالى كه مىگريند، و (تلاوت قرآن) بر فروتنى آنان مىافزايد!
Qul 'Ad`ū Allaha 'Aw 'Ad`ū Ar-Raĥmana 'Ayyanan Mmā Tad`ū Falahu Al-'Asmā'u Al-Ĥusná Wa Lā Tajhar Bişalātika Wa Lā Tukhāfit Bihā Wa Abtaghi Bayna Dhālika Sabīlāan
110(اى پيامبر) بگو:«« خدا »را بخوانيد يا« گستردهمهر »را بخوانيد، هر كدام را بخوانيد، پس نامهاى نيكو فقط از آن اوست. »و نمازت را با صداى بلند مخوان، و (نيز) آن را بسيار آهسته مخوان، و بين آن (دو) راهى بجوى.
Wa Quli Al-Ĥamdu Lillāh Al-Ladhī Lam Yattakhidh Waladāan Wa Lam Yakun Lahu Sharīkun Fī Al-Mulki Wa Lam Yakun Lahu Walīyun Mina Adh-Dhulli Wa Kabbirhu Takbīrāan
111و بگو:« ستايش مخصوص خدايى است كه هيچ فرزندى برنگزيده، و برايش هيچ همتايى در فرمانروايى نيست، و در برابر خوارى (فرضى)، هيچ سرپرستى (و ياورى) براى او نيست. »و او را كاملا بزرگ شمار.
سوره الکهف
Bismi Allāhi Ar-Raĥmani Ar-Raĥīmi Al-Ĥamdu Lillāh Al-Ladhī 'Anzala `Alá `Abdihi Al-Kitāba Wa Lam Yaj`al Lahu `Iwajā
1به نام خداى گستردهمهر مهرورز؛ ستايش مخصوص خدايى است كه كتاب (قرآن) را بر بندهاش فرو فرستاد، و هيچ انحرافى در آن قرار نداد؛
Qayyimāan Liyundhira Ba'sāan Shadīdāan Min Ladunhu Wa Yubashshira Al-Mu'uminīna Al-Ladhīna Ya`malūna Aş-Şāliĥāti 'Anna Lahum 'Ajrāan Ĥasanāan
2در حالى كه استوار است؛ تا از جانب او، سختى (عذاب) شديد را (به كافران) هشدار دهد! و به مؤمنانى كه كارهاى شايسته انجام مىدهند، مژده دهد كه براى آنان پاداش نيكويى است؛
Mākithīna Fīhi 'Abadāan
3در حالى كه هميشه در آن ماندگارند.
Wa Yundhira Al-Ladhīna Qālū Attakhadha Allāhu Waladāan
4و (نيز) به كسانى كه گفتند:« خدا، فرزندى گزيده است. »هشدار دهد.
Mmā Lahum Bihi Min `Ilmin Wa Lā Li'ābā'ihim Kaburat Kalimatan Takhruju Min 'Afwāhihim 'In Yaqūlūna 'Illā Kadhibāan
5برايشان و براى پدرانشان بدان (ادعا،) هيچ علمى نيست؛ بزرگ سخنى از دهانشان بيرون مىآيد، (آنان) جز دروغ نمىگويند.
Fala`allaka Bākhi`un Nafsaka `Alá 'Āthārihim 'In Lam Yu'uminū Bihadhā Al-Ĥadīthi 'Asafāan
6و اگر به اين سخن (قرآن) ايمان نياورند، شايد تو در پى (گيرى كار) شان، خودت را از اندوه هلاك كنى!
'Innā Ja`alnā Mā `Alá Al-'Arđi Zīnatan Lahā Linabluwahum 'Ayyuhum 'Aĥsanu `Amalāan
7در حقيقت ما آنچه را كه بر زمين است زيورى براى آن قرار داديم، تا آنان را بيازماييم كه كداميك از ايشان نيكوكارتر است.
Wa 'Innā Lajā`ilūna Mā `Alayhā Şa`īdāan Juruzāan
8و [لى] قطعا ما آنچه را بر آن است زمينى بىآب و علف مىگردانيم.
'Am Ĥasibta 'Anna 'Aşĥāba Al-Kahfi Wa Ar-Raqīmi Kānū Min 'Āyātinā `Ajabāan
9آيا پنداشتى كه« اصحاب كهف و رقيم » (ياران غار و صاحبان نوشته)، از نشانههاى (معجزهآساى) شگفتآور ما بودند؟!
'Idh 'Awá Al-Fityatu 'Ilá Al-Kahfi Faqālū Rabbanā 'Ātinā Min Ladunka Raĥmatan Wa Hayyi' Lanā Min 'Amrinā Rashadāan
10هنگامى كه جوانمردان به سوى غار پناه بردند، و گفتند:« [اى] پروردگار ما! از نزد خود رحمتى به ما عطا كن، و از كار ما براى ما راهبردى فراهم ساز. »
Fađarabnā `Alá 'Ādhānihim Fī Al-Kahfi Sinīna `Adadāan
11پس در غار، ساليانى چند بر گوشهايشان (پرده خواب) زديم.
Thumma Ba`athnāhum Lina`lama 'Ayyu Al-Ĥizbayni 'Aĥşá Limā Labithū 'Amadāan
12سپس آنان را (از خواب) برانگيختيم تا معلوم داريم كه كدام يك از آن دو گروه، فاصله [زمانى] درنگشان را حساب كردهاند.
Naĥnu Naquşşu `Alayka Naba'ahum Bil-Ĥaqqi 'Innahum Fityatun 'Āmanū Birabbihim Wa Zidnāhum Hudan
13ما خبر بزرگ آنان را به درستى براى تو حكايت مىكنيم؛ در واقع آنان جوانمردانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آوردند، و (ما) بر هدايتشان افزوديم.
Wa Rabaţnā `Alá Qulūbihim 'Idh Qāmū Faqālū Rabbunā Rabbu As-Samāwāti Wa Al-'Arđi Lan Nad`uwa Min Dūnihi 'Ilahāan Laqad Qulnā 'Idhāan Shaţaţāan
14و دلهايشان را محكم ساختيم آنگاه كه قيام كردند و گفتند:« پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمين است؛ هيچ معبودى را جز او نمىخوانيم؛ كه در اين صورت، يقينا گزاف گفتهايم؛
Hā'uulā' Qawmunā Attakhadhū Min Dūnihi 'Ālihatan Lawlā Ya'tūna `Alayhim Bisulţānin Bayyinin Faman 'Ažlamu Mimmani Aftará `Alá Allāhi Kadhibāan
15اينها قوم ما هستند كه جز او معبودانى را بر گزيدند، چرا دليل روشنى بر (حقانيت) آنان نمىآورند؟! و چه كسى ستمكارتر است از كسى كه بر خدا دروغ ببندد؟! »
Wa 'Idh A`tazaltumūhum Wa Mā Ya`budūna 'Illā Al-Laha Fa'wū 'Ilá Al-Kahfi Yanshur Lakum Rabbukum Min Raĥmatihi Wa Yuhayyi' Lakum Min 'Amrikum Mirfaqāan
16و (اصحاب كهف به يكديگر گفتند:) هنگامى كه از آن (مشرك) ان و آنچه را جز خدا مىپرستند كنارهگيرى كرديد، پس به غار پناه بريد؛ تا پررودگارتان از رحمتش برايتان بگستراند؛ و از كار شما [وسيله] آسايشى برايتان فراهم مىسازد.
Wa Tará Ash-Shamsa 'Idhā Ţala`at Tazāwaru `An Kahfihim Dhāta Al-Yamīni Wa 'Idhā Gharabat Taqriđuhum Dhāta Ash-Shimāli Wa Hum Fī Fajwatin Minhu Dhālika Min 'Āyāti Allāhi Man Yahdi Allāhu Fahuwa Al-Muhtadi Wa Man Yuđlil Falan Tajida Lahu Walīyan Murshidāan
17و خورشيد را مىبينى هنگامى كه طلوع مىكند، از غارشان به سمت راست متمايل مىشود، و هنگامى كه غروب مىكند، از سمت چپشان مىگذرد، در حالى كه آنان در فراخناى آن (غار) قرار داشتند؛ اين از نشانههاى خداست، هر كس را خدا راهنمايى كند، پس او هدايت (واقعى) يافته است؛ و هر كه را در گمراهى وانهد، پس هيچ سرپرست راهنمايى براى او نخواهى يافت.
Wa Taĥsabuhum 'Ayqāžāan Wa Hum Ruqūdun Wa Nuqallibuhum Dhāta Al-Yamīni Wa Dhāta Ash-Shimāli Wa Kalbuhum Bāsiţun Dhirā`ayhi Bil-Waşīdi Lawi Aţţala`ta `Alayhim Lawallayta Minhum Firārāan Wa Lamuli'ta Minhum Ru`bāan
18و آنان را بيدار مىپندارى، در حالى كه ايشان خوابند؛ و آنان را به سمت راست و سمت چپ مىگردانديم. و سگ آنان دو دستش را بر آستانه (غار) گشوده بود. اگر بر (فرض از حال) آنان آگاه مىشدى، حتما گريزان، از آنان روى بر مىتافتى؛ و مسلما از (مشاهده) آنان آكنده از وحشت مىشدى!
Wa Kadhalika Ba`athnāhum Liyatasā'alū Baynahum Qāla Qā'ilun Minhum Kam Labithtum Qālū Labithnā Yawmāan 'Aw Ba`đa Yawmin Qālū Rabbukum 'A`lamu Bimā Labithtum Fāb`athū 'Aĥadakum Biwariqikum Hadhihi 'Ilá Al-Madīnati Falyanžur 'Ayyuhā 'Azká Ţa`āmāan Falya'tikum Birizqin Minhu Wa Lyatalaţţaf Wa Lā Yush`iranna Bikum 'Aĥadāan
19و اينگونه آنان را (از خواب) برانگيختيم تا ميان خود از يكديگر پرسش كنند؛ گويندهاى از آنان گفت:« چقدر (در غار) درنگ كرديد؟ »گفتند:« يك روز، يا بخشى از يك روز درنگ كردهايم. »گفتند:« پروردگارتان به آنچه درنگ كردهايد داناتر است. و (اكنون) يكى از خودتان را با همين (سكه) نقرههايتان به سوى شهر بفرستيد، و بايد نظر كند كداميك از غذا (ها پاكيزهتر و) رشد يافتهتر است، و بايد براى شما روزىاى از آن آورد؛ و [لى] بايد با لطافت عمل كند، و هيچ كس را به (حال) شما متوجه نسازد؛
'Innahum 'In Yažharū `Alaykum Yarjumūkum 'Aw Yu`īdūkum Fī Millatihim Wa Lan Tufliĥū 'Idhāan 'Abadāan
20[چرا] كه اگر آنان بر شما غلبه پيدا كنند، سنگسارتان مىكنند؛ يا شما را به آيينشان باز مىگردانند؛ و در آن صورت، هرگز رستگار (و پيروز) نمىشويد. »
Wa Kadhalika 'A`tharnā `Alayhim Liya`lamū 'Anna Wa`da Allāhi Ĥaqqun Wa 'Anna As-Sā`ata Lā Rayba Fīhā 'Idh Yatanāza`ūna Baynahum 'Amrahum Faqālū Abnū `Alayhim Bunyānāan Rabbuhum 'A`lamu Bihim Qāla Al-Ladhīna Ghalabū `Alá 'Amrihim Lanattakhidhanna `Alayhim Masjidāan
21و اينچنين (مردم را) بر [حال] آنان مطلع كرديم، تا بدانند كه وعده خدا (در مورد رستاخيز) حق است؛ و اينكه ساعت (قيامت) هيچ ترديدى در آن نيست؛ هنگامى كه ميان خود درباره كارشان كشمكش مىكردند، و مىگفتند:« ساختمانى بر آنان بسازيد، پروردگارشان به [حال] آنان داناتر است. » (و) كسانى كه بر كارشان غلبه يافتند، گفتند:« حتما بر (غار) آنان عبادتگاهى بر مىگزينيم. »
Sayaqūlūna Thalāthatun Rābi`uhum Kalbuhum Wa Yaqūlūna Khamsatun Sādisuhum Kalbuhum Rajmāan Bil-Ghaybi Wa Yaqūlūna Sab`atun Wa Thāminuhum Kalbuhum Qul Rabbī 'A`lamu Bi`iddatihim Mā Ya`lamuhum 'Illā Qalīlun Falā Tumāri Fīhim 'Illā Mirā'an Žāhirāan Wa Lā Tastafti Fīhim Minhum 'Aĥadāan
22بزودى (گروهى) خواهند گفت:« (اصحاب كهف) سه [نفر] بودند، كه چهارمين آنان سگشان بود. »و (گروهى) مىگويند:« پنج [نفر] بودند، كه ششمين آنان سگشان بود. »در حالى كه سنگ به نهان مىاندازند. (و سخنان بدون دليل مىگويند.) و (گروهى) مىگويند:« هفت [نفر] بودند، و هشتمين آنان سگشان بود. »بگو:« پروردگارم به تعداد آنان داناتر است. »جز اندكى (شماره) آنان را نمىدانند. پس در باره آنان، جز با مناظرهاى آشكار (و همراه با دليل) مجادله مكن، و از هيچ يك از آنان، درباره ايشان (اصحاب كهف) پرسش مكن.
Wa Lā Taqūlanna Lishay'in 'Innī Fā`ilun Dhālika Ghadāan
23و هرگز در مورد چيزى، مگو:« حتما من فردا آن را انجام مىدهم ».
'Illā 'An Yashā'a Allāhu Wa Adhkur Rabbaka 'Idhā Nasīta Wa Qul `Asá 'An Yahdiyani Rabbī Li'qraba Min Hādhā Rashadāan
24جز آنكه (بگويى: اگر) خدا بخواهد؛ و هر گاه فراموش كردى، پروردگارت را به ياد آور، و بگو:« اميد است كه پروردگارم [مرا به راهى كه] از اين به هدايت نزديكتر است، راهنمايى كند. »
Wa Labithū Fī Kahfihim Thalātha Miā'atin Sinīna Wa Azdādū Tis`āan
25و در غارشان سيصد سال درنگ كردند، و نه سال (نيز بر آن) افزودند.
Quli Allāhu 'A`lamu Bimā Labithū Lahu Ghaybu As-Samāwāti Wa Al-'Arđi 'Abşir Bihi Wa 'Asmi` Mā Lahum Min Dūnihi Min Walīyin Wa Lā Yushriku Fī Ĥukmihi 'Aĥadāan
26بگو:« خدا به آنچه درنگ كردند، داناتر است؛ نهان آسمانها و زمين فقط از آن اوست؛ چقدر او بينا و شنواست! برايشان هيچ سرپرستى جز او نيست؛ و هيچ كس را در حكمش شريك نمىكند. »
Wa 'Atlu Mā 'Ūĥiya 'Ilayka Min Kitābi Rabbika Lā Mubaddila Likalimātihi Wa Lan Tajida Min Dūnihi Multaĥadāan
27و آنچه را از كتاب پروردگارت به سوى تو وحى شده، بخوان (و پيروى كن؛) هيچ تغيير دهندهاى براى سخنان (سنت گونه) او نيست؛ و هيچ پناهگاهى جز او نمىيابى!
Wa Aşbir Nafsaka Ma`a Al-Ladhīna Yad`ūna Rabbahum Bil-Ghadāati Wa Al-`Ashīyi Yurīdūna Wajhahu Wa Lā Ta`du `Aynāka `Anhum Turīdu Zīnata Al-Ĥayāati Ad-Dunyā Wa Lā Tuţi` Man 'Aghfalnā Qalbahu `An Dhikrinā Wa Attaba`a Hawāhu Wa Kāna 'Amruhu Furuţāan
28و خودت را با كسانى شكيبا ساز كه بامدادان و عصرگاهان پروردگارشان را مىخوانند، در حالى كه ذات او را اراده مىكنند؛ و ديدگانت را از آنان بر مگير، در حالى كه زيور زندگى پست (دنيا) را خواهانى؛ و از كسى پيروى مكن كه قلبش را از يادمان غافل ساختيم و از هوسش پيروى كرده، و كارش زيادهروى است.
Wa Quli Al-Ĥaqqu Min Rabbikum Faman Shā'a Falyu'umin Wa Man Shā'a Falyakfur 'Innā 'A`tadnā Lilžžālimīna Nārāan 'Aĥāţa Bihim Surādiquhā Wa 'In Yastaghīthū Yughāthū Bimā'in Kālmuhli Yashwī Al-Wujūha Bi'sa Ash-Sharābu Wa Sā'at Murtafaqāan
29و بگو:« حق از جانب پروردگار شماست، و هر كس خواهد پس ايمان آورد، و هر كس خواهد پس كفر ورزد. »در حقيقت ما براى ستمكاران آتشى آماده كردهايم كه سراپردهاش آنان را فرا گرفته است؛ و اگر تقاضاى آب كنند، آبى داده شوند، كه همچون روغن (يا فلز) گداخته است در حالى كه صورتها را بريان مىكند. بد نوشيدنى، و بد تكيهگاهى است!
'Inna Al-Ladhīna 'Āmanū Wa `Amilū Aş-Şāliĥāti 'Innā Lā Nuđī`u 'Ajra Man 'Aĥsana `Amalāan
30در واقع كسانى كه ايمان آوردند و [كارهاى] شايسته انجام دادند، به درستى كه ما پاداش كسى را كه نيكوكارى كرده تباه نخواهيم كرد.
'Ūlā'ika Lahum Jannātu `Adnin Tajrī Min Taĥtihimu Al-'Anhāru Yuĥallawna Fīhā Min 'Asāwira Min Dhahabin Wa Yalbasūna Thiyābāan Khuđrāan Min Sundusin Wa 'Istabraqin Muttaki'īna Fīhā `Alá Al-'Arā'iki Ni`ma Ath-Thawābu Wa Ĥasunat Murtafaqāan
31آنان برايشان بوستانهايى (از بهشت ويژه) ماندگار است، كه نهرها از زير (درختان) شان روان است؛ در آنجا با دستبندهايى از طلا آراسته مىشوند؛ و لباسهايى سبز، از حرير نازك و ضخيم، مىپوشند، در حالى كه در آنجا بر تختها تكيه كردهاند؛ خوب پاداشى و نيكو تكيهگاهى است!
Wa Ađrib Lahum Mathalāan Rajulayni Ja`alnā Li'ĥadihimā Jannatayni Min 'A`nābin Wa Ĥafafnāhumā Binakhlin Wa Ja`alnā Baynahumā Zar`āan
32و (اى پيامبر) براى آنان مثلى بزن: دو مردى كه براى يكى از آنها، دو بوستان از (انواع) انگورها قرار داديم، و گرداگرد آن دو (بوستان) را با درخت خرما [پوشانديم،] و در بين آن دو (بوستان) كشتزارى قرار داديم؛
Kiltā Al-Jannatayni 'Ātat 'Ukulahā Wa Lam Tažlim Minhu Shay'āan Wa Fajjarnā Khilālahumā Naharāan
33هر دو بوستان، ميوههايش را (به بار) آورد، و چيزى از آن نكاست، و ميان آن دو (بوستان) نهرى شكافتيم؛
Wa Kāna Lahu Thamarun Faqāla Lişāĥibihi Wa Huwa Yuĥāwiruhu 'Anā 'Aktharu Minka Mālāan Wa 'A`azzu Nafarāan
34و براى آن (صاحب باغ) فايدهاى بود، و به همراهش- در حالى كه او با وى گفتمان داشت- (چنين) گفت:« من از نظر ثروت از تو بيشتر [دارم،] و از جهت نفرات شكست ناپذيرترم. »
Wa Dakhala Jannatahu Wa Huwa Žālimun Linafsihi Qāla Mā 'Ažunnu 'An Tabīda Hadhihi 'Abadāan
35و در حالى كه او نسبت به خويشتن ستمكار بود، داخل بوستانش شد، [و] گفت:« گمان نمىكنم كه هرگز اين (بوستان) نابود شود؛
Wa Mā 'Ažunnu As-Sā`ata Qā'imatan Wa La'in Rudidtu 'Ilá Rabbī La'ajidanna Khayrāan Minhā Munqalabāan
36و گمان نمىكنم ساعت (رستاخيز) برپا گردد؛ و اگر به سوى پروردگارم باز گردانده شوم، قطعا بازگشتگاهى بهتر از اين (بوستان) خواهم يافت. »
Qāla Lahu Şāĥibuhu Wa Huwa Yuĥāwiruhu 'Akafarta Bial-Ladhī Khalaqaka Min Turābin Thumma Min Nuţfatin Thumma Sawwāka Rajulāan
37همراهش- در حالى كه او با وى گفتمان داشت- به او گفت:« آيا به كسى كفر مىورزى، كه تو را از خاك، سپس از آب اندك سيال آفريد، سپس تو را (به صورت) مردى، مرتب آراست.
Lakinnā Huwa Allāhu Rabbī Wa Lā 'Ushriku Birabbī 'Aĥadāan
38ولى من (مىگويم:) كه خدا پروردگار من است؛ و هيچ كس را شريك پروردگارم قرار نمىدهم.
Wa Lawlā 'Idh Dakhalta Jannataka Qulta Mā Shā'a Allāhu Lā Qūwata 'Illā Billāhi 'In Tarani 'Anā 'Aqalla Minka Mālāan Wa Waladāan
39و چرا هنگامى كه داخل بوستانت شدى، نگفتى: (اين) چيزى است كه خدا خواسته است؟! هيچ نيرويى جز از جانب خدا نيست. اگر مىبينى من از نظر مال و فرزند از تو كمترم،
Fa`asá Rabbī 'An Yu'utiyanī Khayrāan Min Jannatika Wa Yursila `Alayhā Ĥusbānāan Mina As-Samā'i Fatuşbiĥa Şa`īdāan Zalaqāan
40پس اميد است كه پروردگارم بهتر از بوستان تو [به من] بدهد؛ و (صاعقهاى) حساب شده از آسمان بر آن (بوستان) بفرستد، پس زمينى بىگياه و لغزنده گردد؛
'Aw Yuşbiĥa Mā'uuhā Ghawrāan Falan Tastaţī`a Lahu Ţalabāan
41و يا آبش (در زمين) فرو رود، و نتوانى آن را طلب كنى. »
Wa 'Uĥīţa Bithamarihi Fa'aşbaĥa Yuqallibu Kaffayhi `Alá Mā 'Anfaqa Fīhā Wa Hiya Khāwiyatun `Alá `Urūshihā Wa Yaqūlu Yā Laytanī Lam 'Ushrik Birabbī 'Aĥadāan
42و ميوه او (با عذابى نابود كننده) احاطه شد؛ و به خاطر آنچه در مورد آن (بوستان) هزينه كرده بود، دو كف (دست) ش را مىگردانيد (و از پشيمانى به هم مىماليد.)- در حالى كه آن (بوستان) بر داربستهايش فرو ريخته بود- و مىگفت:« اى كاش من هيچ كس را شريك پروردگارم قرار نداده بودم! »
Wa Lam Takun Lahu Fi'atun Yanşurūnahu Min Dūni Allāhi Wa Mā Kāna Muntaşirāan
43و جز خدا، براى او هيچ گروهى نبود كه ياريش كنند، و يارى كننده (خويش و انتقام گيرنده) نبود.
Hunālika Al-Walāyatu Lillāh Al-Ĥaqqi Huwa Khayrun Thawābāan Wa Khayrun `Uqbāan
44در آنجا فرمانروايى براى خداى حق ثابت شد. او از نظر پاداش دادن بهتر، و از نظر فرجام نيكوتر است.
Wa Ađrib Lahum Mathala Al-Ĥayāati Ad-Dunyā Kamā'in 'Anzalnāhu Mina As-Samā'i Fākhtalaţa Bihi Nabātu Al-'Arđi Fa'aşbaĥa Hashīmāan Tadhrūhu Ar-Riyāĥu Wa Kāna Allāhu `Alá Kulli Shay'in Muqtadirāan
45و (اى پيامبر) براى شان زندگى پست (دنيا) را مثال بزن كه مانند آبى است، كه از آسمان فرو مىفرستيم؛ و به آن گياهان زمين آميخته شود، و (لى چنان) خشك گردد كه بادها پراكندهاش كنند، و خدا بر هر چيزى تواناست.
Al-Mālu Wa Al-Banūna Zīnatu Al-Ĥayāati Ad-Dunyā Wa Al-Bāqiyātu Aş-Şāliĥātu Khayrun `Inda Rabbika Thawābāan Wa Khayrun 'Amalāan
46ثروت و پسران، زيور زندگى پست (دنيا) ست؛ و (كارهاى) ماندگار شايسته نزد پروردگارت از نظر پاداش بهتر و اميدبخشتر است.
Wa Yawma Nusayyiru Al-Jibāla Wa Tará Al-'Arđa Bārizatan Wa Ĥasharnāhum Falam Nughādir Minhum 'Aĥadāan
47و (ياد كن) روزى را كه كوهها را روان مىگردانيم؛ و زمين را آشكارا (و مسطح) مىبينى؛ و آن (مردم) ان را گردآورى مىكنيم، و هيچ يك از ايشان را فروگذار نمىكنيم.
Wa `Uriđū `Alá Rabbika Şaffāan Laqad Ji'tumūnā Kamā Khalaqnākum 'Awwala Marratin Bal Za`amtum 'Allan Naj`ala Lakum Maw`idāan
48و بر پروردگارت عرضه مىشوند، در حالى كه صف كشيدهاند؛ (و به آنان گفته مىشود:) بيقين همانگونه كه نخستين بار شما را آفريديم، نزد ما آمديد؛ بلكه پنداشتيد كه (هرگز) براى شما وعدهگاهى قرار نخواهيم داد.
Wa Wuđi`a Al-Kitābu Fatará Al-Mujrimīna Mushfiqīna Mimmā Fīhi Wa Yaqūlūna Yā Waylatanā Māli Hādhā Al-Kitābi Lā Yughādiru Şaghīratan Wa Lā Kabīratan 'Illā 'Aĥşāhā Wa Wajadū Mā `Amilū Ĥāđirāan Wa Lā Yažlimu Rabbuka 'Aĥadāan
49و نامه (اعمال) نهاده مىشود، پس خلافكاران را مىبينى در حالى كه از آنچه در آن است، بيمناكند؛ و مىگويند:« اى واى بر ما! اين چه نامهاى است كه هيچ (عمل) كوچك و بزرگى را فرو نگذاشته، مگر اينكه آن را به شمار آورده است؟! »و آنچه را انجام دادهاند، حاضر مىيابند؛ و پروردگارت به هيچ كس ستم نمىكند.
Wa 'Idh Qulnā Lilmalā'ikati Asjudū Li'dama Fasajadū 'Illā 'Iblīsa Kāna Mina Al-Jinni Fafasaqa `An 'Amri Rabbihi 'Afatattakhidhūnahu Wa Dhurrīyatahu 'Awliyā'a Min Dūnī Wa Hum Lakum `Adūwun Bi'sa Lilžžālimīna Badalāan
50و (ياد كن) هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم:« براى آدم سجده كنيد. »پس [همگى] سجده كردند جز ابليس، كه از جن بود و از فرمان پروردگارش خارج شد. پس آيا جز من، او و نسلش را دوستان (و سرپرستان خود) مىگيريد، در حالى كه آنان دشمن شما هستند؟! و بد است براى ستمكاران جايگزينى (شيطان به جاى خدا).
Mā 'Ash/hadtuhum Khalqa As-Samāwāti Wa Al-'Arđi Wa Lā Khalqa 'Anfusihim Wa Mā Kuntu Muttakhidha Al-Muđillīna `Ađudāan
51(من) آن (ابليس) ان را بر آفرينش آسمانها و زمين، و آفرينش خودشان، گواه نساختم؛ و گمراه كنندگان را دستيار (خود) نگرفتم.
Wa Yawma Yaqūlu Nādū Shurakā'iya Al-Ladhīna Za`amtum Fada`awhum Falam Yastajībū Lahum Wa Ja`alnā Baynahum Mawbiqāan
52و (ياد كن) روزى را كه (خدا) مىگويد:« كسانى را كه شريكان من مىپنداشتيد، ندا دهيد. »پس آنها را مىخوانند، و (دعوت) آنان را نمىپذيرند؛ و ميانشان هلاكتگاهى قرار داديم.
Wa Ra'á Al-Mujrimūna An-Nāra Fažannū 'Annahum Muwāqi`ūhā Wa Lam Yajidū `Anhā Maşrifāan
53و خلافكاران، آتش (دوزخ) را ببينند، و بدانند كه آنان با آن در مىآميزند؛ و از آن هيچ گريزگاهى نيابند!
Wa Laqad Şarrafnā Fī Hādhā Al-Qur'āni Lilnnāsi Min Kulli Mathalin Wa Kāna Al-'Insānu 'Akthara Shay'in Jadalāan
54و بيقين در اين قرآن، براى مردم از هر مثالى به گونههاى مختلف بيان كرديم، و [لى] انسان بيش از هر چيز، مجادلهپرداز است.
Wa Mā Mana`a An-Nāsa 'An Yu'uminū 'Idh Jā'ahumu Al-Hudá Wa Yastaghfirū Rabbahum 'Illā 'An Ta'tiyahum Sunnatu Al-'Awwalīna 'Aw Ya'tiyahumu Al-`Adhābu Qubulāan
55و (چيزى) مردم را باز نداشت از اينكه، وقتى هدايت به سراغشان آمد، ايمان آورند و از پروردگارشان آمرزش بخواهند، جز اينكه (گويى منتظر بودند) روش (مجازات) پيشينيان براى آنان بيايد، يا عذاب (الهى) رويارويشان فرا رسد.
Wa Mā Nursilu Al-Mursalīna 'Illā Mubashshirīna Wa Mundhirīna Wa Yujādilu Al-Ladhīna Kafarū Bil-Bāţili Liyudĥiđū Bihi Al-Ĥaqqa Wa Attakhadhū 'ĀyāTī 'Āyātī Wa Mā 'Undhirū Huzūan
56و فرستادگان (خود) را جز مژدهآور و هشدار دهنده نمىفرستيم؛ و [لى] كسانى كه كفر ورزيدند، به (سخنان) باطل مجادله مىكنند، تا به وسيله آن حق را بلغزانند؛ در حالى كه نشانههاى من و آنچه را (بدان) هشدار داده شدند، به ريشخند گرفتند!
Wa Man 'Ažlamu Mimman Dhukkira Bi'āyāti Rabbihi Fa'a`rađa `Anhā Wa Nasiya Mā Qaddamat Yadāhu 'Innā Ja`alnā `Alá Qulūbihim 'Akinnatan 'An Yafqahūhu Wa Fī 'Ādhānihim Waqrāan Wa 'In Tad`uhum 'Ilá Al-Hudá Falan Yahtadū 'Idhāan 'Abadāan
57و چه كسى ستمكارتر است از كسى كه نشانههاى پروردگارش (به او) تذكر داده شده و از آن [ها] روى گرداند، و دستاورد پيشينش را فراموش كرد؟! در حقيقت ما بر دلهاى آنان پردههايى افكندهايم تا آن را به طور عميق نفهمند، و در گوشهاى آنان سنگينى (قرار داديم)؛ و اگر آنان را به سوى هدايت فراخوانى، پس در آن هنگام هرگز رهنمون نمىشوند.
Wa Rabbuka Al-Ghafūru Dhū Ar-Raĥmati Law Yu'uākhidhuhum Bimā Kasabū La`ajjala Lahumu Al-`Adhāba Bal Lahum Maw`idun Lan Yajidū Min Dūnihi Maw'ilāan
58و پروردگارت، بسيار آمرزنده [و] صاحب رحمت است؛ اگر (بر فرض) آنان را بخاطر دستاوردشان مؤاخذه مىكرد، حتما در عذاب آنان شتاب مىنمود. بلكه براى آنان وعدهگاهى است كه جز آن هيچ پناهگاهى نمىيابند.
Wa Tilka Al-Qurá 'Ahlaknāhum Lammā Žalamū Wa Ja`alnā Limahlikihim Maw`idāan
59و (مردم) آن آبادىها را هنگامى كه ستم كردند، هلاكشان نموديم؛ و براى هلاكتشان وعدهگاهى قرار داديم.
Wa 'Idh Qāla Mūsá Lifatāhu Lā 'Abraĥu Ĥattá 'Ablugha Majma`a Al-Baĥrayni 'Aw 'Amđiya Ĥuqubāan
60و (ياد كن) هنگامى را كه موسى به جوانمرد (همراه) ش گفت:« (از سفر) دست بر نمىدارم تا به محل پيوند دو دريا برسم؛ يا اينكه مدت طولانى بروم. »
Falammā Balaghā Majma`a Baynihimā Nasiyā Ĥūtahumā Fa Attakhadha Sabīlahu Fī Al-Baĥri Sarabāan
61و هنگامى كه به محل پيوند ميان دو (دريا) رسيدند، ماهىشان را فراموش كردند؛ و (ماهى) راهش را در دريا پيش گرفته [و] روانه شد.
Falammā Jāwazā Qāla Lifatāhu 'Ātinā Ghadā'anā Laqad Laqīnā Min Safarinā Hādhā Naşabāan
62و هنگامى كه (از آنجا) گذشتند، (موسى به همسفر) جوانمردش گفت:« غذايمان را براى ما بياور، كه راستى در اين سفرمان رنجى ديدهايم! »
Qāla 'Ara'ayta 'Idh 'Awaynā 'Ilá Aş-Şakhrati Fa'innī Nasītu Al-Ĥūta Wa Mā 'Ansānīhu 'Illā Ash-Shayţānu 'An 'Adhkurahu Wa Attakhadha Sabīlahu Fī Al-Baĥri `Ajabāan
63گفت:« آيا ملاحظه كردى؟ هنگامى كه به صخره پناه برديم، پس براستى من (داستان) ماهى را فراموش كردم- و جز شيطان آن را از ياد من نبرد- كه آن را به ياد (تو) آورم. و (ماهى) به طور شگفتآورى راهش را در دريا پيش گرفت! »
Qāla Dhālika Mā Kunnā Nabghi Fārtaddā `Alá 'Āthārihimā Qaşaşāan
64(موسى) گفت:« اين چيزى بود كه همواره مىجستيم! »پس جستجوكنان، به دنبال (رد پاي) شان باز گشتند.
Fawajadā `Abdāan Min `Ibādinā 'Ātaynāhu Raĥmatan Min `Indinā Wa `Allamnāhu Min Ladunnā `Ilmāan
65و بندهاى از بندگان ما را يافتند كه رحمتى از جانب خود به او داده، و دانشى از نزد خويش به او آموخته بوديم.
Qāla Lahu Mūsá Hal 'Attabi`uka `Alá 'An Tu`allimani Mimmā `Ullimta Rushdāan
66موسى به او گفت:« آيا از تو پيروى كنم تا از آنچه به تو آموزش داده شده، هدايت را [به من] بياموزى؟ »
Qāla 'Innaka Lan Tastaţī`a Ma`iya Şabrāan
67(معلم او) گفت:« در واقع تو نمىتوانى با من شكيبايى كنى!
Wa Kayfa Taşbiru `Alá Mā Lam Tuĥiţ Bihi Khubrāan
68و چگونه بر چيزى كه به شناخت آن احاطه ندارى شكيبايى كنى؟! »
Qāla Satajidunī 'In Shā'a Allāhu Şābirāan Wa Lā 'A`şī Laka 'Amrāan
69(موسى) گفت:« اگر خدا بخواهد بزودى مرا شكيبا خواهى يافت؛ و در هيچ كارى تو را نافرمانى نخواهم كرد. »
Qāla Fa'ini Attaba`tanī Falā Tas'alnī `An Shay'in Ĥattá 'Uĥditha Laka Minhu Dhikrāan
70(معلم او) گفت:« بنابراين اگر به دنبال من مىآيى، پس هيچ چيز از من مپرس، تا يادى از آن را براى تو پديد آرم. »
Fānţalaqā Ĥattá 'Idhā Rakibā Fī As-Safīnati Kharaqahā Qāla 'Akharaqtahā Litughriqa 'Ahlahā Laqad Ji'ta Shay'āan 'Imrāan
71و [آن دو] با شتاب به راه افتادند؛ تا وقتى سوار كشتى شدند، (معلم) آن را شكافت. (موسى) گفت:« آيا آن را شكافتى تا اهلش را غرق كنى؟! راستى چيز ناپسند عجيبى (به جا) آوردى! »
Qāla 'Alam 'Aqul 'Innaka Lan Tastaţī`a Ma`iya Şabrāan
72(معلم) گفت:« آيا نگفتم در واقع تو نمىتوانى با من شكيبايى كنى؟! »
Qāla Lā Tu'uākhidhnī Bimā Nasītu Wa Lā Turhiqnī Min 'Amrī `Usrāan
73(موسى) گفت:« مرا بخاطر فراموشكاريم مؤاخذه مكن و بخاطر كارم بر من سخت مگير. »
Fānţalaqā Ĥattá 'Idhā Laqiyā Ghulāmāan Faqatalahu Qāla 'Aqatalta Nafsāan Zakīyatan Bighayri Nafsin Laqad Ji'ta Shay'āan Nukrāan
74و [باز آن دو] با شتاب به راه افتادند، تا هنگامى كه پسرى را ملاقات كردند، و (معلم،) او را كشت. (موسى) گفت:« آيا شخص پاكى را، بدون (ارتكاب قتل) كسى كشتى؟! راستى چيز ناپسندى (به جا) آوردى! »