قرآن عثمان طه

قَالَ أَلَمۡ أَقُل لَّكَ إِنَّكَ لَن تَسۡتَطِيعَ مَعِيَ صَبۡرٗا

75

(خضر) گفت: آيا به تو نگفتم كه هرگز به همراهى من توانا نخواهى بود.


قَالَ إِن سَأَلۡتُكَ عَن شَيۡءِۢ بَعۡدَهَا فَلَا تُصَٰحِبۡنِي قَدۡ بَلَغۡتَ مِن لَّدُنِّي عُذۡرٗا

76

موسى گفت: اگر بعد از اين چيزى از تو پرسيدم. با من مصاحبت مكن كه از جانب من معذور خواهى بود.


فَٱنطَلَقَا حَتَّىٰٓ إِذَآ أَتَيَآ أَهۡلَ قَرۡيَةٍ ٱسۡتَطۡعَمَآ أَهۡلَهَا فَأَبَوۡاْ أَن يُضَيِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِيهَا جِدَارٗا يُرِيدُ أَن يَنقَضَّ فَأَقَامَهُۥ قَالَ لَوۡ شِئۡتَ لَتَّخَذۡتَ عَلَيۡهِ أَجۡرٗا

77

پس برفتند تا به اهل شهرى رسيدند و از اهل آن خوردنى خواستند، اهل آنجا از ميهمان كردن آن دو امتناع نمودند، در آنجا ديوارى يافتند كه مى‌خواست بيافتد (خضر) آن را بپا داشت، موسى گفت: كاش مى‌خواستى براى اين كار مزدى بگيرى.


قَالَ هَٰذَا فِرَاقُ بَيۡنِي وَ بَيۡنِكَ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأۡوِيلِ مَا لَمۡ تَسۡتَطِع عَّلَيۡهِ صَبۡرًا

78

خضر گفت: اين وقت جدايى ميان من و تو است، تو را به واقعيت آنچه بر آن صبر نتوانستى خبر مى‌دهم.


أَمَّا ٱلسَّفِينَةُ فَكَانَتۡ لِمَسَٰكِينَ يَعۡمَلُونَ فِي ٱلۡبَحۡرِ فَأَرَدتُّ أَنۡ أَعِيبَهَا وَ كَانَ وَرَآءَهُم مَّلِكٞ يَأۡخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصۡبٗا

79

اما كشتى، مال بيچارگان بود كه به دريا كار مى‌كردند خواستم آن را معيوب كنم چون در تعقيبشان پادشاهى بود همه كشتيهاى سالم را به غصب مى‌گرفت.


وَ أَمَّا ٱلۡغُلَٰمُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤۡمِنَيۡنِ فَخَشِينَآ أَن يُرۡهِقَهُمَا طُغۡيَٰنٗا وَ كُفۡرٗا

80

اما آن پسر، پدر و مادرش مؤمن بودند، ترسيديم كه آن دو را به طغيان و كفر دچار كند.


فَأَرَدۡنَآ أَن يُبۡدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيۡرٗا مِّنۡهُ زَكَوٰةٗ وَ أَقۡرَبَ رُحۡمٗا

81

و خواستيم پروردگارشان پاكتر از او و مهربانتر از او را به آن دو عوض بدهد.


وَ أَمَّا ٱلۡجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَٰمَيۡنِ يَتِيمَيۡنِ فِي ٱلۡمَدِينَةِ وَ كَانَ تَحۡتَهُۥ كَنزٞ لَّهُمَا وَ كَانَ أَبُوهُمَا صَٰلِحٗا فَأَرَادَ رَبُّكَ أَن يَبۡلُغَآ أَشُدَّهُمَا وَ يَسۡتَخۡرِجَا كَنزَهُمَا رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّكَ وَ مَا فَعَلۡتُهُۥ عَنۡ أَمۡرِي ذَٰلِكَ تَأۡوِيلُ مَا لَمۡ تَسۡطِع عَّلَيۡهِ صَبۡرٗا

82

اما آن ديوار، از دو پسر يتيم در آن شهر بود و در زير آن گنجى مال ايشان بود و پدرشان مردى شايسته بود، پروردگارت خواست كه به رشد خود برسند و گنج خويش را بيرون آورند، مرحمتى بود از جانب پروردگارت، من اين كار را از پيش خود نكردم، اين بود توضيح آنكه بر آن نتوانستى صبر كنى.


وَ يَسۡ‍َٔلُونَكَ عَن ذِي ٱلۡقَرۡنَيۡنِ قُلۡ سَأَتۡلُواْ عَلَيۡكُم مِّنۡهُ ذِكۡرًا

83

از تو از ذو القرنين مى‌پرسند بگو: براى شما از او خبرى خواهم خواند.


إِنَّا مَكَّنَّا لَهُۥ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ ءَاتَيۡنَٰهُ مِن كُلِّ شَيۡءٖ سَبَبٗا

84

ما وى را در زمين تمكن داديم و از همه چيز به او وسيله عطا كرديم.


فَأَتۡبَعَ سَبَبًا

85

پس راهى را تعقيب كرد.


حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ مَغۡرِبَ ٱلشَّمۡسِ وَجَدَهَا تَغۡرُبُ فِي عَيۡنٍ حَمِئَةٖ وَ وَجَدَ عِندَهَا قَوۡمٗا قُلۡنَا يَٰذَا ٱلۡقَرۡنَيۡنِ إِمَّآ أَن تُعَذِّبَ وَ إِمَّآ أَن تَتَّخِذَ فِيهِمۡ حُسۡنٗا

86

تا چون به مغرب آفتاب رسيد، آن را ديد كه در چشمه گل آلودى فرو مى‌رود و نزديك چشمه قومى يافت گفتيم: اى ذو القرنين يا عذاب ميكنى و يا ميانشان طريقه نيكويى پيش مى‌گيرى.


قَالَ أَمَّا مَن ظَلَمَ فَسَوۡفَ نُعَذِّبُهُۥ ثُمَّ يُرَدُّ إِلَىٰ رَبِّهِۦ فَيُعَذِّبُهُۥ عَذَابٗا نُّكۡرٗا

87

گفت: هر كه ستم كرده است به زودى او را كيفر مى‌دهيم سپس به سوى پروردگارش بر مى‌گردد و عذابى سختش مى‌كند.


وَ أَمَّا مَنۡ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صَٰلِحٗا فَلَهُۥ جَزَآءً ٱلۡحُسۡنَىٰ وَ سَنَقُولُ لَهُۥ مِنۡ أَمۡرِنَا يُسۡرٗا

88

اما آنكه ايمان آورده و كار صالح كرده است براى او پاداش نيكى هست و از جانب خود كار آسانى به او امر مى‌كنيم.


ثُمَّ أَتۡبَعَ سَبَبًا

89

آن گاه راهى را تعقيب كرد.


حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ مَطۡلِعَ ٱلشَّمۡسِ وَجَدَهَا تَطۡلُعُ عَلَىٰ قَوۡمٖ لَّمۡ نَجۡعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتۡرٗا

90

تا چون به مشرق آفتاب رسيد، آن را ديد، به قومى طلوع مى‌كند كه ايشان را جز آفتاب پوششى قرار نداده‌ايم.


كَذَٰلِكَ وَ قَدۡ أَحَطۡنَا بِمَا لَدَيۡهِ خُبۡرٗا

91

چنين بود و ما از آنچه نزد وى بود خبر داشتيم.


ثُمَّ أَتۡبَعَ سَبَبًا

92

سپس راهى را تعقيب كرد.


حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ بَيۡنَ ٱلسَّدَّيۡنِ وَجَدَ مِن دُونِهِمَا قَوۡمٗا لَّا يَكَادُونَ يَفۡقَهُونَ قَوۡلٗا

93

تا چون ميان دو كوه رسيد در نزديك آنها قومى يافت كه سخن نمى‌فهميدند.


قَالُواْ يَٰذَا ٱلۡقَرۡنَيۡنِ إِنَّ يَأۡجُوجَ وَ مَأۡجُوجَ مُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَهَلۡ نَجۡعَلُ لَكَ خَرۡجًا عَلَىٰٓ أَن تَجۡعَلَ بَيۡنَنَا وَ بَيۡنَهُمۡ سَدّٗا

94

گفتند: اى ذو القرنين يأجوج و مأجوج در اين سرزمين فساد مى‌كنند آيا براى تو مزدى مقرر داريم كه ميان ما و آنها سدى بنا كنى؟


قَالَ مَا مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيۡرٞ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجۡعَلۡ بَيۡنَكُمۡ وَ بَيۡنَهُمۡ رَدۡمًا

95

ذو القرنين گفت: آنچه خدايم در آن بمن تمكن داده بهتر است مرا به نيرو كمك كنيد تا ميان شما و آنها حائلى بنا كنم.


ءَاتُونِي زُبَرَ ٱلۡحَدِيدِ حَتَّىٰٓ إِذَا سَاوَىٰ بَيۡنَ ٱلصَّدَفَيۡنِ قَالَ ٱنفُخُواْ حَتَّىٰٓ إِذَا جَعَلَهُۥ نَارٗا قَالَ ءَاتُونِيٓ أُفۡرِغۡ عَلَيۡهِ قِطۡرٗا

96

قطعات آهن پيش من آريد تا چون ميان دو ديواره را پر كرد، گفت: بدميد تا آن را بگداخت گفت: مس مذاب بياوريد تا بر روى آن بريزم.


فَمَا ٱسۡطَٰعُوٓاْ أَن يَظۡهَرُوهُ وَ مَا ٱسۡتَطَٰعُواْ لَهُۥ نَقۡبٗا

97

در نتيجه، نتوانستند از آن بالا روند و نتوانستند آن را عقب زنند.


قَالَ هَٰذَا رَحۡمَةٞ مِّن رَّبِّي فَإِذَا جَآءَ وَعۡدُ رَبِّي جَعَلَهُۥ دَكَّآءَ وَ كَانَ وَعۡدُ رَبِّي حَقّٗا

98

ذو القرنين گفت: اين مرحمتى است از پروردگارم پس چون وعده خدايم آيد آن را متلاشى ميكند ...


وَ تَرَكۡنَا بَعۡضَهُمۡ يَوۡمَئِذٖ يَمُوجُ فِي بَعۡضٖ وَ نُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَجَمَعۡنَٰهُمۡ جَمۡعٗا

99

در آن مى‌گذاريم كه گروهى در گروهى موج زند، به صور دميده شود به طور كامل جمعشان كنيم.


وَ عَرَضۡنَا جَهَنَّمَ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡكَٰفِرِينَ عَرۡضًا

100

آن روز جهنم را به طور كامل بر كافران نشان دهيم.


ٱلَّذِينَ كَانَتۡ أَعۡيُنُهُمۡ فِي غِطَآءٍ عَن ذِكۡرِي وَ كَانُواْ لَا يَسۡتَطِيعُونَ سَمۡعًا

101

كسانى كه ديدگانشان از ياد من در پرده بوده و شنيدن نمى‌توانسته‌اند.


أَفَحَسِبَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَن يَتَّخِذُواْ عِبَادِي مِن دُونِيٓ أَوۡلِيَآءَ إِنَّآ أَعۡتَدۡنَا جَهَنَّمَ لِلۡكَٰفِرِينَ نُزُلٗا

102

آيا كافران گمان كرده‌اند كه جز من بندگان مرا سرپرست گيرند (و از عذاب من نجاتشان دهند) ما جهنم را براى كافران محل فرود آمدن آماده كرده‌ايم.


قُلۡ هَلۡ نُنَبِّئُكُم بِٱلۡأَخۡسَرِينَ أَعۡمَٰلًا

103

بگو آيا شما را خبر دهيم از آنها كه به عمل زيانكارترند


ٱلَّذِينَ ضَلَّ سَعۡيُهُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَ هُمۡ يَحۡسَبُونَ أَنَّهُمۡ يُحۡسِنُونَ صُنۡعًا

104

همان كسانند كه تلاششان در زندگى دنيا گم شده است و گمان مى‌كنند كه كار خوب انجام ميدهند.


أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِ‍َٔايَٰتِ رَبِّهِمۡ وَ لِقَآئِهِۦ فَحَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ فَلَا نُقِيمُ لَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَزۡنٗا

105

آنها كسانى هستند كه به آيات خدا و ملاقات او كافر شده‌اند، اعمالشان باطل شده است، روز قيامت براى آنها توزينى بپا نمى‌كنيم.


ذَٰلِكَ جَزَآؤُهُمۡ جَهَنَّمُ بِمَا كَفَرُواْ وَ ٱتَّخَذُوٓاْ ءَايَٰتِي وَ رُسُلِي هُزُوًا

106

مطلب اين است. كيفر آنها جهنم است كه كافر شده‌اند و پيامبران و آيات مرا مسخره گرفته‌اند.


إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ كَانَتۡ لَهُمۡ جَنَّٰتُ ٱلۡفِرۡدَوۡسِ نُزُلًا

107

كسانى كه ايمان آورده و اعمال نيكو انجام داده‌اند بهشتهاى وسيع جاى آنهاست.


خَٰلِدِينَ فِيهَا لَا يَبۡغُونَ عَنۡهَا حِوَلٗا

108

در آنها پيوسته‌اند و از آنها انتقال يافتن نمى‌خواهند


قُل لَّوۡ كَانَ ٱلۡبَحۡرُ مِدَادٗا لِّكَلِمَٰتِ رَبِّي لَنَفِدَ ٱلۡبَحۡرُ قَبۡلَ أَن تَنفَدَ كَلِمَٰتُ رَبِّي وَ لَوۡ جِئۡنَا بِمِثۡلِهِۦ مَدَدٗا

109

بگو اگر دريا براى نوشتن كلمات پروردگار من مركب باشد، دريا تمام مى‌شود پيش از آنكه كلمات خدايم تمام شود گر چه نظير آن را نيز كمك بياوريم‌


قُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ يُوحَىٰٓ إِلَيَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ فَمَن كَانَ يَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلۡيَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَ لَا يُشۡرِكۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا

110

بگو: من فقط بشرى هستم مانند شما كه به من وحى مى‌شود حق اين است كه خداى شما خداى يگانه است هر كه پاداش خدايى را اميد دارد بايد عمل شايسته كند و هيچكس را در عبادت پروردگارش شريك نكند


سوره مریم

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ كٓهيعٓصٓ

1

بنام خداى رحمان رحيم؛ كاف، هاء، ياء، عين، صاد.


ذِكۡرُ رَحۡمَتِ رَبِّكَ عَبۡدَهُۥ زَكَرِيَّآ

2

اين كلام، ياد رحمت خداست به بنده‌اش زكريا.


إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥ نِدَآءً خَفِيّٗا

3

وقتى كه در خلوت خداى خويش را ندا كرد


قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ ٱلۡعَظۡمُ مِنِّي وَ ٱشۡتَعَلَ ٱلرَّأۡسُ شَيۡبٗا وَ لَمۡ أَكُنۢ بِدُعَآئِكَ رَبِّ شَقِيّٗا

4

گفت. پروردگارا استخوانهاى من ناتوان گرديده و سپيدى موهاى سرم شعله كشيده و من با خواندن تو از رسيدن به خواسته‌هايم محروم نبوده‌ام‌


وَ إِنِّي خِفۡتُ ٱلۡمَوَٰلِيَ مِن وَرَآءِي وَ كَانَتِ ٱمۡرَأَتِي عَاقِرٗا فَهَبۡ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيّٗا

5

من نسبت به بعد از مرگم از عموزاده‌هايم بيمناكم، زنم نيز از اول عقيم بوده است براى من فرزندى كرامت فرما.


يَرِثُنِي وَ يَرِثُ مِنۡ ءَالِ يَعۡقُوبَ وَ ٱجۡعَلۡهُ رَبِّ رَضِيّٗا

6

كه از من و از آل يعقوب (از طرف مادر) ارث ببرد و او را پسنديده گردان‌


يَٰزَكَرِيَّآ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَٰمٍ ٱسۡمُهُۥ يَحۡيَىٰ لَمۡ نَجۡعَل لَّهُۥ مِن قَبۡلُ سَمِيّٗا

7

(خطاب آمد): اى زكريا ما بتو فرزندى را كه نام او يحيى است مژده مى‌دهيم كه تا حال كسى را چنين نامى نداده‌ايم‌


قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَٰمٞ وَ كَانَتِ ٱمۡرَأَتِي عَاقِرٗا وَ قَدۡ بَلَغۡتُ مِنَ ٱلۡكِبَرِ عِتِيّٗا

8

زنم عقيم بوده است و خودم به كمال پيرى رسيده‌ام‌


قَالَ كَذَٰلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٞ وَ قَدۡ خَلَقۡتُكَ مِن قَبۡلُ وَ لَمۡ تَكُ شَيۡ‍ٔٗا

9

فرشته گفت: كار همين است، خدايت فرمود. اين بر من آسان است، تو را كه چيزى نبودى از پيش آفريده‌ام‌


قَالَ رَبِّ ٱجۡعَل لِّيٓ ءَايَةٗ قَالَ ءَايَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ ٱلنَّاسَ ثَلَٰثَ لَيَالٖ سَوِيّٗا

10

گفت خدايا علامتى براى من قرار بده، خدا فرمود: علامت آنست كه سه شب تكلم نتوانى كرد


فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ مِنَ ٱلۡمِحۡرَابِ فَأَوۡحَىٰٓ إِلَيۡهِمۡ أَن سَبِّحُواْ بُكۡرَةٗ وَ عَشِيّٗا

11

زكريا از محراب خارج شد و به قوم خود اشاره كرد كه صبح و عصر خدا را تسبيح كنند.


يَٰيَحۡيَىٰ خُذِ ٱلۡكِتَٰبَ بِقُوَّةٖ وَ ءَاتَيۡنَٰهُ ٱلۡحُكۡمَ صَبِيّٗا

12

اى يحيى تورات را محكم بگير و باو در كودكى معرفت معارف دينى عطا كرديم‌


وَ حَنَانٗا مِّن لَّدُنَّا وَ زَكَوٰةٗ وَ كَانَ تَقِيّٗا

13

و عطوفتى از جانب خويش و زيادت عطوفت داديم و او متقى بود.


وَ بَرَّۢا بِوَٰلِدَيۡهِ وَ لَمۡ يَكُن جَبَّارًا عَصِيّٗا

14

به پدر و مادرش نيكوكار بود و ستمگر نافرمان نبود


وَ سَلَٰمٌ عَلَيۡهِ يَوۡمَ وُلِدَ وَ يَوۡمَ يَمُوتُ وَ يَوۡمَ يُبۡعَثُ حَيّٗا

15

سلام بر او، روزى كه به دنيا آمد و روزى كه مى‌ميرد و روزى كه زنده و مبعوث مى‌شود.


وَ ٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ مَرۡيَمَ إِذِ ٱنتَبَذَتۡ مِنۡ أَهۡلِهَا مَكَانٗا شَرۡقِيّٗا

16

ياد كن در اين قرآن مريم را، وقتى كه از خانواده‌اش در محل شرق معبد كناره گرفت.


فَٱتَّخَذَتۡ مِن دُونِهِمۡ حِجَابٗا فَأَرۡسَلۡنَآ إِلَيۡهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرٗا سَوِيّٗا

17

و در مقابل آنها پرده‌اى آويخت، ما روح خود را پيش او فرستاديم كه در شكل انسانى كامل بر او نمودار شد


قَالَتۡ إِنِّيٓ أَعُوذُ بِٱلرَّحۡمَٰنِ مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيّٗا

18

مريم گفت: من از تو به خدا پناه مى‌برم و اگر تقوى كارى مرا اذيت مرسان‌


قَالَ إِنَّمَآ أَنَا۠ رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَٰمٗا زَكِيّٗا

19

گفت: من فقط فرستاده پروردگار تو هستم آمده‌ام تا پسر پاكى به تو عطا كنم‌


قَالَتۡ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَٰمٞ وَ لَمۡ يَمۡسَسۡنِي بَشَرٞ وَ لَمۡ أَكُ بَغِيّٗا

20

مريم گفت: چگونه مرا پسرى باشد كه انسانى به من دست نزده و زناكار نبوده‌ام.


قَالَ كَذَٰلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٞ وَ لِنَجۡعَلَهُۥٓ ءَايَةٗ لِّلنَّاسِ وَ رَحۡمَةٗ مِّنَّا وَ كَانَ أَمۡرٗا مَّقۡضِيّٗا

21

فرشته گفت: كار چنين است، خدايت گفت اينكار بر من آسان است و تا او را براى مردم معجزه‌اى قرار بدهيم و رحمتى باشد از ما و اين كار، حتمى است‌


فَحَمَلَتۡهُ فَٱنتَبَذَتۡ بِهِۦ مَكَانٗا قَصِيّٗا

22

پس به وى حامله شد و با او در مكان دورى گوشه گرفت‌


فَأَجَآءَهَا ٱلۡمَخَاضُ إِلَىٰ جِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ قَالَتۡ يَٰلَيۡتَنِي مِتُّ قَبۡلَ هَٰذَا وَ كُنتُ نَسۡيٗا مَّنسِيّٗا

23

درد زائيدن او را سوى تنه درختى كشيد، گفت اى كاش پيش از اين مرده بودم و شى‌ء حقير و فراموش شده بودم‌


فَنَادَىٰهَا مِن تَحۡتِهَآ أَلَّا تَحۡزَنِي قَدۡ جَعَلَ رَبُّكِ تَحۡتَكِ سَرِيّٗا

24

عيسى او را از طرف پائين ندا داد غم مخور، خدايت در پائين پاى تو نهرى قرار داده است‌


وَ هُزِّيٓ إِلَيۡكِ بِجِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ تُسَٰقِطۡ عَلَيۡكِ رُطَبٗا جَنِيّٗا

25

تنه خرما را سوى خويش تكان بده كه خرماى تازه بر تو بيافكند


فَكُلِي وَ ٱشۡرَبِي وَ قَرِّي عَيۡنٗا فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ ٱلۡبَشَرِ أَحَدٗا فَقُولِيٓ إِنِّي نَذَرۡتُ لِلرَّحۡمَٰنِ صَوۡمٗا فَلَنۡ أُكَلِّمَ ٱلۡيَوۡمَ إِنسِيّٗا

26

بخور و بياشام و شاد باش و اگر از آدميان كسى را ديدى بگو من براى خدا روزه‌اى نذر كرده‌ام، امروز با احدى سخن نخواهم گفت‌


فَأَتَتۡ بِهِۦ قَوۡمَهَا تَحۡمِلُهُۥ قَالُواْ يَٰمَرۡيَمُ لَقَدۡ جِئۡتِ شَيۡ‍ٔٗا فَرِيّٗا

27

عيسى را در حالى كه در آغوش گرفته بود پيش قوم خويش آورد، گفتند: مريم چيز عجيبى آورده‌اى؟


يَٰٓأُخۡتَ هَٰرُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ ٱمۡرَأَ سَوۡءٖ وَ مَا كَانَتۡ أُمُّكِ بَغِيّٗا

28

اى خواهر هارون، پدرت مرد بدى نبود و مادرت زناكار نبود


فَأَشَارَتۡ إِلَيۡهِ قَالُواْ كَيۡفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي ٱلۡمَهۡدِ صَبِيّٗا

29

مريم به عيسى اشاره كرد، گفتند: با بچه‌اى كه در گهواره است چطور سخن گوئيم‌


قَالَ إِنِّي عَبۡدُ ٱللَّهِ ءَاتَىٰنِيَ ٱلۡكِتَٰبَ وَ جَعَلَنِي نَبِيّٗا

30

عيسى گفت: من بنده خدا هستم، به من كتاب داده و مرا پيغمبر كرده است‌


وَ جَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيۡنَ مَا كُنتُ وَ أَوۡصَٰنِي بِٱلصَّلَوٰةِ وَ ٱلزَّكَوٰةِ مَا دُمۡتُ حَيّٗا

31

و هر جا باشم مرا با بركت فرموده و به نماز و زكاة سفارش كرده مادامى كه زنده‌ام‌


وَ بَرَّۢا بِوَٰلِدَتِي وَ لَمۡ يَجۡعَلۡنِي جَبَّارٗا شَقِيّٗا

32

مرا به مادرم نيكوكار كرده و ستمگر و شقى قرار نداده است‌


وَ ٱلسَّلَٰمُ عَلَيَّ يَوۡمَ وُلِدتُّ وَ يَوۡمَ أَمُوتُ وَ يَوۡمَ أُبۡعَثُ حَيّٗا

33

سلام بر من روزى كه متولد شدم و روزى كه خواهم مرد و روزى كه زنده مبعوث خواهم گرديد


ذَٰلِكَ عِيسَى ٱبۡنُ مَرۡيَمَ قَوۡلَ ٱلۡحَقِّ ٱلَّذِي فِيهِ يَمۡتَرُونَ

34

اين است عيسى بن مريم، اين است سخن حق كه در آن ترديد مى‌كنند


مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٖ سُبۡحَٰنَهُۥٓ إِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ

35

خدا را نرسد كه فرزندى بگيرد، او پاك است از اين كار، چون كارى را اراده كند به آن مى‌گويد: باش و مى‌شود


وَ إِنَّ ٱللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمۡ فَٱعۡبُدُوهُ هَٰذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِيمٞ

36

الله پروردگار من و پروردگار شماست، او را بپرستيد كه راه راست همين است‌


فَٱخۡتَلَفَ ٱلۡأَحۡزَابُ مِنۢ بَيۡنِهِمۡ فَوَيۡلٞ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ مِن مَّشۡهَدِ يَوۡمٍ عَظِيمٍ

37

احزاب از بين مردم اختلاف كردند واى براى كافران از حضور در قيامت بزرگ‌


أَسۡمِعۡ بِهِمۡ وَ أَبۡصِرۡ يَوۡمَ يَأۡتُونَنَا لَٰكِنِ ٱلظَّٰلِمُونَ ٱلۡيَوۡمَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ

38

روزى كه پيش ما مى‌آيند بسيار شنوا و بينا هستند اما امروز ظالمان در گمراهى آشكار مى‌باشند


وَ أَنذِرۡهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡحَسۡرَةِ إِذۡ قُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ وَ هُمۡ فِي غَفۡلَةٖ وَ هُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ

39

مردم را انذار كن از روز حسرت، وقتى كه كار تمام مى‌شود، مردم در غفلتند و ايمان نمى‌آورند


إِنَّا نَحۡنُ نَرِثُ ٱلۡأَرۡضَ وَ مَنۡ عَلَيۡهَا وَ إِلَيۡنَا يُرۡجَعُونَ

40

ما وارث زمين و هر كه در زمين است خواهيم شد و به سوى ما بر خواهند گشت.


وَ ٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِبۡرَٰهِيمَ إِنَّهُۥ كَانَ صِدِّيقٗا نَّبِيًّا

41

ياد كن در اين كتاب ابراهيم را كه پيغمبرى صديق بود.


إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ يَٰٓأَبَتِ لِمَ تَعۡبُدُ مَا لَا يَسۡمَعُ وَ لَا يُبۡصِرُ وَ لَا يُغۡنِي عَنكَ شَيۡ‍ٔٗا

42

وقتى كه به پدرش گفت: پدرم چرا پرستش ميكنى چيزى را كه نمى‌شنود و نمى‌بيند و تو را از چيزى بى‌نياز نمى‌كند.


يَٰٓأَبَتِ إِنِّي قَدۡ جَآءَنِي مِنَ ٱلۡعِلۡمِ مَا لَمۡ يَأۡتِكَ فَٱتَّبِعۡنِيٓ أَهۡدِكَ صِرَٰطٗا سَوِيّٗا

43

پدرم: به من علمى آمده كه به تو داده نشده، از من اطاعت كن تا به راه راست‌ هدايتت كنم.


يَٰٓأَبَتِ لَا تَعۡبُدِ ٱلشَّيۡطَٰنَ إِنَّ ٱلشَّيۡطَٰنَ كَانَ لِلرَّحۡمَٰنِ عَصِيّٗا

44

پدرم: شيطان را اطاعت مكن كه شيطان به خداى رحمان عاصى است.


يَٰٓأَبَتِ إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يَمَسَّكَ عَذَابٞ مِّنَ ٱلرَّحۡمَٰنِ فَتَكُونَ لِلشَّيۡطَٰنِ وَلِيّٗا

45

پدرم: مى‌ترسم عذابى از خدا بر تو برسد كه دوست شيطان شوى.


قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنۡ ءَالِهَتِي يَٰٓإِبۡرَٰهِيمُ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ لَأَرۡجُمَنَّكَ وَ ٱهۡجُرۡنِي مَلِيّٗا

46

گفت: اى ابراهيم آيا از خدايان من روگردانى؟ اگر اين حرف را بس نكنى سنگبارانت مى‌كنم، مدت زيادى از من دور شو.


قَالَ سَلَٰمٌ عَلَيۡكَ سَأَسۡتَغۡفِرُ لَكَ رَبِّيٓ إِنَّهُۥ كَانَ بِي حَفِيّٗا

47

ابراهيم گفت: سلام بر تو، براى تو از خدايم آمرزش خواهم خواست كه او به من مهربان است.


وَ أَعۡتَزِلُكُمۡ وَ مَا تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَ أَدۡعُواْ رَبِّي عَسَىٰٓ أَلَّآ أَكُونَ بِدُعَآءِ رَبِّي شَقِيّٗا

48

از شما و از خدايانتان كه جز خدا مى‌خوانيد، كناره مى‌گيرم، به پروردگارم عبادت ميكنم، شايد با خواندن خداى خود شقى نباشم.


فَلَمَّا ٱعۡتَزَلَهُمۡ وَ مَا يَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَ يَعۡقُوبَ وَ كُلّٗا جَعَلۡنَا نَبِيّٗا

49

چون از آنها و آنچه سواى خدا مى‌خواندند كناره گرفت، به او اسحاق و يعقوب را داديم و همه را پيغمبر گردانيدم.


وَ وَهَبۡنَا لَهُم مِّن رَّحۡمَتِنَا وَ جَعَلۡنَا لَهُمۡ لِسَانَ صِدۡقٍ عَلِيّٗا

50

و از رحمت خويش به آنها و براى آنها ثناى جميل بزرگى قرار داديم.


وَ ٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ مُوسَىٰٓ إِنَّهُۥ كَانَ مُخۡلَصٗا وَ كَانَ رَسُولٗا نَّبِيّٗا

51

ياد كن در اين كتاب موسى را كه خالص شده و رسول و نبى بود.


وَ نَٰدَيۡنَٰهُ مِن جَانِبِ ٱلطُّورِ ٱلۡأَيۡمَنِ وَ قَرَّبۡنَٰهُ نَجِيّٗا

52

او را از جانب راست طور ندا كرديم و با سخن گفتن خود تقرب داديم.


وَ وَهَبۡنَا لَهُۥ مِن رَّحۡمَتِنَآ أَخَاهُ هَٰرُونَ نَبِيّٗا

53

و از رحمت خويش برادرش هارون نبى را بر او بخشيديم.


وَ ٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِسۡمَٰعِيلَ إِنَّهُۥ كَانَ صَادِقَ ٱلۡوَعۡدِ وَ كَانَ رَسُولٗا نَّبِيّٗا

54

ياد كن در اين كتاب اسماعيل را كه درست وعده و رسول و نبى بود.


وَ كَانَ يَأۡمُرُ أَهۡلَهُۥ بِٱلصَّلَوٰةِ وَ ٱلزَّكَوٰةِ وَ كَانَ عِندَ رَبِّهِۦ مَرۡضِيّٗا

55

او خاندان خود را به نماز و زكاة فرمان مى‌داد و نزد پروردگارش پسنديده بود


وَ ٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِدۡرِيسَ إِنَّهُۥ كَانَ صِدِّيقٗا نَّبِيّٗا

56

ياد كن در اين كتاب ادريس را كه صديق و پيامبر بود.


وَ رَفَعۡنَٰهُ مَكَانًا عَلِيًّا

57

ما او را به مكانى والا بلند كرديم.


أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِم مِّنَ ٱلنَّبِيِّ‍ۧنَ مِن ذُرِّيَّةِ ءَادَمَ وَ مِمَّنۡ حَمَلۡنَا مَعَ نُوحٖ وَ مِن ذُرِّيَّةِ إِبۡرَٰهِيمَ وَ إِسۡرَٰٓءِيلَ وَ مِمَّنۡ هَدَيۡنَا وَ ٱجۡتَبَيۡنَآ إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُ ٱلرَّحۡمَٰنِ خَرُّواْ سُجَّدٗا وَ بُكِيّٗا

58

آنها پيامبرانى بودند كه خدا نعمت هدايتشان داد از فرزندان آنها كه در كشتى نوح حملشان كرديم و از فرزندان ابراهيم و يعقوب بودند و از كسانى كه هدايتشان و انتخابشان كرديم، چون آيات خدا بر آنها خوانده مى‌شد سجده‌كنان و گريه‌كنان مى‌افتادند.


فَخَلَفَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ خَلۡفٌ أَضَاعُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَ ٱتَّبَعُواْ ٱلشَّهَوَٰتِ فَسَوۡفَ يَلۡقَوۡنَ غَيًّا

59

بعد از آنها جانشينان بد، ماندند كه نماز را ضايع كردند و پيرو شهوات شدند به زودى عذاب را ملاقات خواهند كرد.


إِلَّا مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِكَ يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ وَ لَا يُظۡلَمُونَ شَيۡ‍ٔٗا

60

مگر آنكه توبه كند و ايمان بياورد و عمل شايسته انجام دهد آنها داخل بهشت مى‌شوند و مظلوم نمى‌گردند.


جَنَّٰتِ عَدۡنٍ ٱلَّتِي وَعَدَ ٱلرَّحۡمَٰنُ عِبَادَهُۥ بِٱلۡغَيۡبِ إِنَّهُۥ كَانَ وَعۡدُهُۥ مَأۡتِيّٗا

61

بهشتهاى خلود كه خدا به بندگانش در غيب وعده داده و وعده او آمدنى است.


لَّا يَسۡمَعُونَ فِيهَا لَغۡوًا إِلَّا سَلَٰمٗا وَ لَهُمۡ رِزۡقُهُمۡ فِيهَا بُكۡرَةٗ وَ عَشِيّٗا

62

در آن بيهوده‌اى نمى‌شنوند مگر سلامى و در آنجا رزق‌شان صبح و شام داده مى‌شود.


تِلۡكَ ٱلۡجَنَّةُ ٱلَّتِي نُورِثُ مِنۡ عِبَادِنَا مَن كَانَ تَقِيّٗا

63

اين بهشت همان است كه به بندگان با تقواى خود تمليك مى‌كنيم.


وَ مَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمۡرِ رَبِّكَ لَهُۥ مَا بَيۡنَ أَيۡدِينَا وَ مَا خَلۡفَنَا وَ مَا بَيۡنَ ذَٰلِكَ وَ مَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيّٗا

64

ما فقط به امر پروردگار تو نازل مى‌شويم براى او است اعمال حاضر و گذشته و خود ما، خدايت فراموشكار نيست.


رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا بَيۡنَهُمَا فَٱعۡبُدۡهُ وَ ٱصۡطَبِرۡ لِعِبَٰدَتِهِۦ هَلۡ تَعۡلَمُ لَهُۥ سَمِيّٗا

65

پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است، او را عبادت كن در عبادتش استقامت كن آيا همتايى براى او مى‌دانى؟


وَ يَقُولُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَءِذَا مَا مِتُّ لَسَوۡفَ أُخۡرَجُ حَيًّا

66

انسان (منكر معاد) مى‌گويد: آيا وقتى كه مردم، به زودى زنده از قبر خارج خواهم شد؟


أَ وَ لَا يَذۡكُرُ ٱلۡإِنسَٰنُ أَنَّا خَلَقۡنَٰهُ مِن قَبۡلُ وَ لَمۡ يَكُ شَيۡ‍ٔٗا

67

آيا اين انسان به ياد نمى‌آورد كه ما او را از پيش آفريده‌ايم كه چيزى نبود.


فَوَرَبِّكَ لَنَحۡشُرَنَّهُمۡ وَ ٱلشَّيَٰطِينَ ثُمَّ لَنُحۡضِرَنَّهُمۡ حَوۡلَ جَهَنَّمَ جِثِيّٗا

68

به پروردگارت قسم كه حتما كفار و شياطين را جمع مى‌كنيم، سپس به يقين آنها را در اطراف جهنم بزانو در آمده حاضر مى‌كنيم.


ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمۡ أَشَدُّ عَلَى ٱلرَّحۡمَٰنِ عِتِيّٗا

69

سپس از هر گروه، آنان را كه در نافرمانى خدا سختتراند، بيرون مى‌كشيم.


ثُمَّ لَنَحۡنُ أَعۡلَمُ بِٱلَّذِينَ هُمۡ أَوۡلَىٰ بِهَا صِلِيّٗا

70

سپس ما به آنكه در دخول به آتش سزاوارتر است، داناتريم.


وَ إِن مِّنكُمۡ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتۡمٗا مَّقۡضِيّٗا

71

هيچ كس از شما نيست مگر آنكه به جهنم مشرف خواهند بود كه اين كار بر خدا حتمى است.


ثُمَّ نُنَجِّي ٱلَّذِينَ ٱتَّقَواْ وَّ نَذَرُ ٱلظَّٰلِمِينَ فِيهَا جِثِيّٗا

72

سپس اهل تقوى را نجات مى‌دهيم و ظالمان را در آن به زانو درآمده وامى‌گذاريم‌


وَ إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُنَا بَيِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَيُّ ٱلۡفَرِيقَيۡنِ خَيۡرٞ مَّقَامٗا وَ أَحۡسَنُ نَدِيّٗا

73

و چون آيات واضح ما بر آنها خوانده شود، كفار به اهل ايمان مى‌گويند: كدام يك از ما مقامى بهتر و مجلسى آراسته‌تر دارد؟


وَ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هُمۡ أَحۡسَنُ أَثَٰثٗا وَ رِءۡيٗا

74

چه بسا مردمانى كه پيش از آنها هلاك كرده‌ايم و آنها اثاث و منظرشان بهتر بود.


قُلۡ مَن كَانَ فِي ٱلضَّلَٰلَةِ فَلۡيَمۡدُدۡ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ مَدًّا حَتَّىٰٓ إِذَا رَأَوۡاْ مَا يُوعَدُونَ إِمَّا ٱلۡعَذَابَ وَ إِمَّا ٱلسَّاعَةَ فَسَيَعۡلَمُونَ مَنۡ هُوَ شَرّٞ مَّكَانٗا وَ أَضۡعَفُ جُندٗا

75

بگو: آنكه در ضلالت است خدا به او مهلت خواهد داد، تا وقتى كه موعود خويش عذاب يا قيامت را ببينند، حتما مى‌دانند كدام كس مكانش بدتر و سپاهش ناتوانتر است.


وَ يَزِيدُ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ٱهۡتَدَوۡاْ هُدٗى وَ ٱلۡبَٰقِيَٰتُ ٱلصَّٰلِحَٰتُ خَيۡرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابٗا وَ خَيۡرٞ مَّرَدًّا

76

آنان كه هدايت يافته‌اند، خدا هدايتشان را مزيد مى‌كند، اعمال نيكو كه باقى ماندنى است، نزد پروردگارت از لحاظ اجر و عاقبت بهتر است.


أَفَرَءَيۡتَ ٱلَّذِي كَفَرَ بِ‍َٔايَٰتِنَا وَ قَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالٗا وَ وَلَدًا

77

آيا ديدى آن كس را كه به آيات ما كافر شد و گفت حتما مال و فرزند داده خواهم شد.


أَطَّلَعَ ٱلۡغَيۡبَ أَمِ ٱتَّخَذَ عِندَ ٱلرَّحۡمَٰنِ عَهۡدٗا

78

آيا به عالم غيب مطلع شده و يا از خداى رحمن پيمانى گرفته است!!!


كَلَّا سَنَكۡتُبُ مَا يَقُولُ وَ نَمُدُّ لَهُۥ مِنَ ٱلۡعَذَابِ مَدّٗا

79

نه، حتما آنچه را كه مى‌گويد ثبت مى‌كنيم و عذاب او را تداوم مى‌دهيم.


وَ نَرِثُهُۥ مَا يَقُولُ وَ يَأۡتِينَا فَرۡدٗا

80

و گفته‌اش را وارث مى‌شويم و پيش ما تنها مى‌آيد.


وَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ ءَالِهَةٗ لِّيَكُونُواْ لَهُمۡ عِزّٗا

81

جز خدا، خدايانى گرفتند تا براى آنها عزت باشند.


كَلَّا سَيَكۡفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمۡ وَ يَكُونُونَ عَلَيۡهِمۡ ضِدًّا

82

چنين نيست، به زودى به عبادتشان كافر مى‌شوند و براى آنها دشمن مى‌گردند.


أَلَمۡ تَرَ أَنَّآ أَرۡسَلۡنَا ٱلشَّيَٰطِينَ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ تَؤُزُّهُمۡ أَزّٗا

83

مگر ندانسته‌اى كه ما شياطين را بر كافران مى‌فرستيم و به شدت تحريكشان مى‌كنند.


فَلَا تَعۡجَلۡ عَلَيۡهِمۡ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمۡ عَدّٗا

84

بر عذاب آنها عجله مكن كه مدتشان را به طور دقيق حساب مى‌كنيم.


يَوۡمَ نَحۡشُرُ ٱلۡمُتَّقِينَ إِلَى ٱلرَّحۡمَٰنِ وَفۡدٗا

85

روزى متقيان را جمع مى‌كنيم و به رحمت خدا وارد مى‌شوند.


وَ نَسُوقُ ٱلۡمُجۡرِمِينَ إِلَىٰ جَهَنَّمَ وِرۡدٗا

86

و گناهكاران را عطشان به سوى جهنم سوق مى‌دهيم.


لَّا يَمۡلِكُونَ ٱلشَّفَٰعَةَ إِلَّا مَنِ ٱتَّخَذَ عِندَ ٱلرَّحۡمَٰنِ عَهۡدٗا

87

مالك شفاعت نمى‌شوند مگر آنكه در نزد خدا عهدى گرفته باشد.


وَ قَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَلَدٗا

88

گفتند: خدا پسرى براى خود گرفته است.


لَّقَدۡ جِئۡتُمۡ شَيۡ‍ًٔا إِدّٗا

89

حقا كه امر عجيبى آورديد!!!


تَكَادُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ يَتَفَطَّرۡنَ مِنۡهُ وَ تَنشَقُّ ٱلۡأَرۡضُ وَ تَخِرُّ ٱلۡجِبَالُ هَدًّا

90

نزديك است آسمانها از اين سخن متلاشى شوند و زمين پاره گردد و كوه‌ها فرو ريزند.


أَن دَعَوۡاْ لِلرَّحۡمَٰنِ وَلَدٗا

91

كه براى خدا پسرى خواندند.


وَ مَا يَنۢبَغِي لِلرَّحۡمَٰنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا

92

خداى رحمن را نشايد كه پسرى بگيرد.


إِن كُلُّ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ إِلَّآ ءَاتِي ٱلرَّحۡمَٰنِ عَبۡدٗا

93

هر كه در آسمانها و زمين هست بنده خداى رحمن است.


لَّقَدۡ أَحۡصَىٰهُمۡ وَ عَدَّهُمۡ عَدّٗا

94

همه آنها را دسته جمعى و فرد فرد، شمرده است.


وَ كُلُّهُمۡ ءَاتِيهِ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَرۡدًا

95

و همه‌شان روز قيامت تنها پيش او مى‌آيند.


إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ سَيَجۡعَلُ لَهُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وُدّٗا

96

آنان كه ايمان آورده و اعمال شايسته كرده‌اند خداى رحمن حتما در قلوب مردم براى آنها محبت قرار مى‌دهد.


فَإِنَّمَا يَسَّرۡنَٰهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ ٱلۡمُتَّقِينَ وَ تُنذِرَ بِهِۦ قَوۡمٗا لُّدّٗا

97

ما قرآن را بر زبان تو فقط از آن آسان كرده‌ايم كه متقيان را بشارت دهى و قومى را كه لجوج و شديد الخصومة هستند انذار نمايى.


وَ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هَلۡ تُحِسُّ مِنۡهُم مِّنۡ أَحَدٍ أَوۡ تَسۡمَعُ لَهُمۡ رِكۡزَۢا

98

چه بسا مردمانى كه پيش از آنها هلاكت كرده‌ايم آيا كسى از آنها را مى‌بينى؟ يا صدايى از آنها مى‌شنوى‌


سوره طه

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ طه

1

بنام خداى رحمان رحيم؛ طا، ها.


مَآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡقُرۡءَانَ لِتَشۡقَىٰٓ

2

ما قرآن را بر تو نازل نكرده‏ايم كه به زحمت بيافتى.


إِلَّا تَذۡكِرَةٗ لِّمَن يَخۡشَىٰ

3

بلكه آن را بيدار كننده نازل كرده ايم به كسى كه مى ترسد.


تَنزِيلٗا مِّمَّنۡ خَلَقَ ٱلۡأَرۡضَ وَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ ٱلۡعُلَى

4

نازل شده از طرف كسى كه زمين و آسمانهاى بلند را آفريده است.


ٱلرَّحۡمَٰنُ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ ٱسۡتَوَىٰ

5

او رحمن است كه بر عرش تدبير استقرار يافت.


لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا بَيۡنَهُمَا وَ مَا تَحۡتَ ٱلثَّرَىٰ

6

او راست، آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است و آنچه ميان آن دو و آنچه در زير خاك است.


وَ إِن تَجۡهَرۡ بِٱلۡقَوۡلِ فَإِنَّهُۥ يَعۡلَمُ ٱلسِّرَّ وَ أَخۡفَى

7

اگر قولت را آشكار كنى پس او مى داند مخفى و مخفى تر را.


ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ لَهُ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ

8

او الله است كه جز او معبودى نيست، نامهاى بهتر خاص او است.


وَ هَلۡ أَتَىٰكَ حَدِيثُ مُوسَىٰٓ

9

آيا حكايت موسى را دانسته اى.


إِذۡ رَءَا نَارٗا فَقَالَ لِأَهۡلِهِ ٱمۡكُثُوٓاْ إِنِّيٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا لَّعَلِّيٓ ءَاتِيكُم مِّنۡهَا بِقَبَسٍ أَوۡ أَجِدُ عَلَى ٱلنَّارِ هُدٗى

10

چون آتش ديد، به زنش گفت: توقف كنيد كه من آتشى ديدم شايد شعله‌اى از آن براى شما بياورم يا بر آن راهى يابم.


فَلَمَّآ أَتَىٰهَا نُودِيَ يَٰمُوسَىٰٓ

11

چون به كنار آن آتش رسيد ندا شد اى موسى.


إِنِّيٓ أَنَا۠ رَبُّكَ فَٱخۡلَعۡ نَعۡلَيۡكَ إِنَّكَ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوٗى

12

من پروردگار تو هستم هر دو كفشت را بيرون آر، كه تو در وادى پاك طوى هستى.


وَ أَنَا ٱخۡتَرۡتُكَ فَٱسۡتَمِعۡ لِمَا يُوحَىٰٓ

13

من تو را به نبوت اختيار كردم، بشنو آنچه وحى مى‌شود.


إِنَّنِيٓ أَنَا ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدۡنِي وَ أَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِذِكۡرِيٓ

14

حقا كه منم الله، جز من معبودى نيست، مرا بندگى كن و براى ياد كردن من نماز بخوان.


إِنَّ ٱلسَّاعَةَ ءَاتِيَةٌ أَكَادُ أُخۡفِيهَا لِتُجۡزَىٰ كُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا تَسۡعَىٰ

15

آمدن قيامت حتمى است، مى‌خواهم وقت آن را پنهان دارم تا هر كس با عمل خويش مجازات شود.


فَلَا يَصُدَّنَّكَ عَنۡهَا مَن لَّا يُؤۡمِنُ بِهَا وَ ٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ فَتَرۡدَىٰ

16

كسى كه به آخرت تسليم نمى‌شود و تابع هوى نفس است تو را از آخرت بازندارد كه هلاك مى‌شوى.


وَ مَا تِلۡكَ بِيَمِينِكَ يَٰمُوسَىٰ

17

اى موسى آنچه در دست دارى چيست؟


قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّؤُاْ عَلَيۡهَا وَ أَهُشُّ بِهَا عَلَىٰ غَنَمِي وَ لِيَ فِيهَا مَ‍َٔارِبُ أُخۡرَىٰ

18

گفت: آن عصاى من است بر آن تكيه مى‌كنم و با آن براى گوسفندانم برگ مى‌تكانم و مرا در آن حاجتهاى ديگرى هست.


قَالَ أَلۡقِهَا يَٰمُوسَىٰ

19

خدا فرمود: اى موسى آن را بيانداز.


فَأَلۡقَىٰهَا فَإِذَا هِيَ حَيَّةٞ تَسۡعَىٰ

20

چون انداخت ناگهان مارى شد كه به شدت حركت مى‌كرد.


قَالَ خُذۡهَا وَ لَا تَخَفۡ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا ٱلۡأُولَىٰ

21

فرمود: بگير آن را و مترس كه حتما به حالت اولش برخواهيم گرداند.


وَ ٱضۡمُمۡ يَدَكَ إِلَىٰ جَنَاحِكَ تَخۡرُجۡ بَيۡضَآءَ مِنۡ غَيۡرِ سُوٓءٍ ءَايَةً أُخۡرَىٰ

22

دستت را به طرف خود جمع كن، نورانى بيرون مى‌آيد و بى‌آفت، اين معجزه ديگرى است.


لِنُرِيَكَ مِنۡ ءَايَٰتِنَا ٱلۡكُبۡرَى

23

تا تو را از معجزات خود نشان دهيم.


ٱذۡهَبۡ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ

24

برو به طرف فرعون كه او طغيان كرده است.


قَالَ رَبِّ ٱشۡرَحۡ لِي صَدۡرِي

25

گفت: پروردگارا سينه‌ام را وسعت بخش.


وَ يَسِّرۡ لِيٓ أَمۡرِي

26

كارم را براى من آسان گردان.


وَ ٱحۡلُلۡ عُقۡدَةٗ مِّن لِّسَانِي

27

لكنتى كه در زبانم هست باز كن.


يَفۡقَهُواْ قَوۡلِي

28

تا سخنم را بفهمند.


وَ ٱجۡعَل لِّي وَزِيرٗا مِّنۡ أَهۡلِي

29

براى من از اهلم كمكى قرار بده.


هَٰرُونَ أَخِي

30

هارون برادرم را.


ٱشۡدُدۡ بِهِۦٓ أَزۡرِي

31

با او تواناييم را شدت بخش.


وَ أَشۡرِكۡهُ فِيٓ أَمۡرِي

32

او را در كار من شريك گردان.


كَيۡ نُسَبِّحَكَ كَثِيرٗا

33

تا تو را بيشتر تنزيه كنيم.


وَ نَذۡكُرَكَ كَثِيرًا

34

و تو را بيشتر ياد كنيم.


إِنَّكَ كُنتَ بِنَا بَصِيرٗا

35

كه تو از اول بر ما بينا بوده‌اى.


قَالَ قَدۡ أُوتِيتَ سُؤۡلَكَ يَٰمُوسَىٰ

36

خدا گفت: اى موسى مسئولت را داده شدى.


وَ لَقَدۡ مَنَنَّا عَلَيۡكَ مَرَّةً أُخۡرَىٰٓ

37

ما بار ديگر بر تو عنايت كرده‌ايم.


إِذۡ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰٓ أُمِّكَ مَا يُوحَىٰٓ

38

وقتى كه به مادرت وحى شدنى را وحى كرديم.


أَنِ ٱقۡذِفِيهِ فِي ٱلتَّابُوتِ فَٱقۡذِفِيهِ فِي ٱلۡيَمِّ فَلۡيُلۡقِهِ ٱلۡيَمُّ بِٱلسَّاحِلِ يَأۡخُذۡهُ عَدُوّٞ لِّي وَ عَدُوّٞ لَّهُۥ وَ أَلۡقَيۡتُ عَلَيۡكَ مَحَبَّةٗ مِّنِّي وَ لِتُصۡنَعَ عَلَىٰ عَيۡنِيٓ

39

كه او را در صندوق بگذار و به دريا رها كن تا دريا او را به ساحل اندازد و دشمن من و دشمن او، او را بگيرد و بر تو در دل بيننده محبت افكندم و تا زير نظر من تربيت شوى.


إِذۡ تَمۡشِيٓ أُخۡتُكَ فَتَقُولُ هَلۡ أَدُلُّكُمۡ عَلَىٰ مَن يَكۡفُلُهُۥ فَرَجَعۡنَٰكَ إِلَىٰٓ أُمِّكَ كَيۡ تَقَرَّ عَيۡنُهَا وَ لَا تَحۡزَنَ وَ قَتَلۡتَ نَفۡسٗا فَنَجَّيۡنَٰكَ مِنَ ٱلۡغَمِّ وَ فَتَنَّٰكَ فُتُونٗا فَلَبِثۡتَ سِنِينَ فِيٓ أَهۡلِ مَدۡيَنَ ثُمَّ جِئۡتَ عَلَىٰ قَدَرٖ يَٰمُوسَىٰ

40

وقتى كه خواهرت رفت و گفت: آيا دلالت كنم شما را به كسى كه موسى را كفالت كند؟ پس تو را به مادرت برگردانديم تا چشمش روشن گردد و غصه نخورد، و تو را به امور مخصوص آزموديم، سالهايى در ميان اهل مدين ماندى و سپس بر اندازه‌اى آمدى.


وَ ٱصۡطَنَعۡتُكَ لِنَفۡسِي

41

من تو را براى خودم مخصوص كرده‌ام‌


ٱذۡهَبۡ أَنتَ وَ أَخُوكَ بِ‍َٔايَٰتِي وَ لَا تَنِيَا فِي ذِكۡرِي

42

برو تو و برادرت با آيات من و سستى نكنيد در ياد كردن من.


ٱذۡهَبَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ

43

برويد به سوى فرعون كه او طغيان كرده است.


فَقُولَا لَهُۥ قَوۡلٗا لَّيِّنٗا لَّعَلَّهُۥ يَتَذَكَّرُ أَوۡ يَخۡشَىٰ

44

با او به نرمى سخن گوئيد تا ايمان بياورد يا بترسد.


قَالَا رَبَّنَآ إِنَّنَا نَخَافُ أَن يَفۡرُطَ عَلَيۡنَآ أَوۡ أَن يَطۡغَىٰ

45

گفتند: پروردگارا مى‌ترسيم كه بر ما پيش گيرد و مجال ندهد و يا بيشتر طغيان كند،


قَالَ لَا تَخَافَآ إِنَّنِي مَعَكُمَآ أَسۡمَعُ وَ أَرَىٰ

46

فرمود: نترسيد، من با شما هستم، مى‌شنوم و مى‌بينم.


فَأۡتِيَاهُ فَقُولَآ إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ فَأَرۡسِلۡ مَعَنَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ وَ لَا تُعَذِّبۡهُمۡ قَدۡ جِئۡنَٰكَ بِ‍َٔايَةٖ مِّن رَّبِّكَ وَ ٱلسَّلَٰمُ عَلَىٰ مَنِ ٱتَّبَعَ ٱلۡهُدَىٰٓ

47

پيش او بيائيد و بگوئيد: ما دو فرستاده خدايت هستيم، بنى اسرائيل را با ما بفرست عذابشان نكن، برايت معجزه‌اى از پروردگارت آورده‌ايم سلامت بر كسى است كه هدايت پذيرد.


إِنَّا قَدۡ أُوحِيَ إِلَيۡنَآ أَنَّ ٱلۡعَذَابَ عَلَىٰ مَن كَذَّبَ وَ تَوَلَّىٰ

48

به ما وحى شده كه عذاب بر آن كس است كه دين ما را تكذيب كند و از آن اعراض نمايد.


قَالَ فَمَن رَّبُّكُمَا يَٰمُوسَىٰ

49

گفت: پروردگار شما كيست اى موسى؟


قَالَ رَبُّنَا ٱلَّذِيٓ أَعۡطَىٰ كُلَّ شَيۡءٍ خَلۡقَهُۥ ثُمَّ هَدَىٰ

50

گفت: پروردگار ما كسى است كه به هر چيز خلقت مخصوص او را عطا كرد و سپس در آن راه تربيتش نمود.


قَالَ فَمَا بَالُ ٱلۡقُرُونِ ٱلۡأُولَىٰ

51

گفت: حال مردمان گذشته چگونه است؟


قَالَ عِلۡمُهَا عِندَ رَبِّي فِي كِتَٰبٖ لَّا يَضِلُّ رَبِّي وَ لَا يَنسَى

52

گفت: علم آنها در نزد پروردگار من در كتابى است، پروردگار من نه اشتباه مى‌كند و نه فراموش.


ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ مَهۡدٗا وَ سَلَكَ لَكُمۡ فِيهَا سُبُلٗا وَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَخۡرَجۡنَا بِهِۦٓ أَزۡوَٰجٗا مِّن نَّبَاتٖ شَتَّىٰ

53

خدايى كه زمين را براى زندگى شما آماده كرد و در آن راهها وارد نمود و از آسمان آبى نازل كرد و با آن انواع مختلف گياهان را پديد آورد.


كُلُواْ وَ ٱرۡعَوۡاْ أَنۡعَٰمَكُمۡ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّأُوْلِي ٱلنُّهَىٰ

54

بخوريد و چهارپايانتان را بچرانيد كه در اينها عاقلان را دلائلى است.


مِنۡهَا خَلَقۡنَٰكُمۡ وَ فِيهَا نُعِيدُكُمۡ وَ مِنۡهَا نُخۡرِجُكُمۡ تَارَةً أُخۡرَىٰ

55

شما را از زمين آفريديم و در آن بر مى‌گردانيم و از آن بار ديگر بيرون مى‌آوريم.


وَ لَقَدۡ أَرَيۡنَٰهُ ءَايَٰتِنَا كُلَّهَا فَكَذَّبَ وَ أَبَىٰ

56

همه دلائلمان را به فرعون ارائه كرديم او آنها را تكذيب كرد و از قبول حق امتناع نمود.


قَالَ أَجِئۡتَنَا لِتُخۡرِجَنَا مِنۡ أَرۡضِنَا بِسِحۡرِكَ يَٰمُوسَىٰ

57

گفت: اى موسى آيا آمده‌اى ما را با سحر خود از زمين‌مان بيرون كنى؟


فَلَنَأۡتِيَنَّكَ بِسِحۡرٖ مِّثۡلِهِۦ فَٱجۡعَلۡ بَيۡنَنَا وَ بَيۡنَكَ مَوۡعِدٗا لَّا نُخۡلِفُهُۥ نَحۡنُ وَ لَآ أَنتَ مَكَانٗا سُوٗى

58

(ما نيز) مانند آن جادويى پيش تو مى‌آوريم ميان ما و خودت وقتى قرار بده در مكانى كه مسافتش به هر دو گروه يكسان باشد و هيچ يك تخلف نكنيم.


قَالَ مَوۡعِدُكُمۡ يَوۡمُ ٱلزِّينَةِ وَ أَن يُحۡشَرَ ٱلنَّاسُ ضُحٗى

59

گفت وقت شما روز عيد است كه مردم در وقت چاشت جمع مى‌شوند.


فَتَوَلَّىٰ فِرۡعَوۡنُ فَجَمَعَ كَيۡدَهُۥ ثُمَّ أَتَىٰ

60

فرعون از آنجا برگشت، حيله خود جمع كرد و سپس آمد.


قَالَ لَهُم مُّوسَىٰ وَيۡلَكُمۡ لَا تَفۡتَرُواْ عَلَى ٱللَّهِ كَذِبٗا فَيُسۡحِتَكُم بِعَذَابٖ وَ قَدۡ خَابَ مَنِ ٱفۡتَرَىٰ

61

موسى گفت: واى بر شما بر خدا دروغ نبنديد تا شما را به عذاب سختى عذاب كند هر كه بر خدا دروغ بست از رحمت او نوميد گشت.


فَتَنَٰزَعُوٓاْ أَمۡرَهُم بَيۡنَهُمۡ وَ أَسَرُّواْ ٱلنَّجۡوَىٰ

62

ميان خود در كارشان نزاع كرده و آن را پنهان داشتند


قَالُوٓاْ إِنۡ هَٰذَٰنِ لَسَٰحِرَٰنِ يُرِيدَانِ أَن يُخۡرِجَاكُم مِّنۡ أَرۡضِكُم بِسِحۡرِهِمَا وَ يَذۡهَبَا بِطَرِيقَتِكُمُ ٱلۡمُثۡلَىٰ

63

گفتند اينها دو نفر جادوگر هستند كه مى‌خواهند شما را از ديارتان بيرون كنند به واسطه سحرشان، و طريقه محترم شما را از بين ببرند.


فَأَجۡمِعُواْ كَيۡدَكُمۡ ثُمَّ ٱئۡتُواْ صَفّٗا وَ قَدۡ أَفۡلَحَ ٱلۡيَوۡمَ مَنِ ٱسۡتَعۡلَىٰ

64

پس حيله خويش را گرد آوريد و متحد وصف كشان بيائيد كه امروز هر كه پيروز شود رستگار گرديده است.


قَالُواْ يَٰمُوسَىٰٓ إِمَّآ أَن تُلۡقِيَ وَ إِمَّآ أَن نَّكُونَ أَوَّلَ مَنۡ أَلۡقَىٰ

65

گفتند: اى موسى يا تو بياندازى و يا ما اولين كسى باشيم كه مى‌اندازد.


قَالَ بَلۡ أَلۡقُواْ فَإِذَا حِبَالُهُمۡ وَ عِصِيُّهُمۡ يُخَيَّلُ إِلَيۡهِ مِن سِحۡرِهِمۡ أَنَّهَا تَسۡعَىٰ

66

گفت: بلكه شما بياندازيد، ناگاه ريسمانها و چوبدستى‌هاى آنها در اثر سحر، بگمان موسى به شدت حركت مى‌كردند.


فَأَوۡجَسَ فِي نَفۡسِهِۦ خِيفَةٗ مُّوسَىٰ

67

موسى در خود احساس خوف كرد.


قُلۡنَا لَا تَخَفۡ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡأَعۡلَىٰ

68

گفتيم: نترس كه تو حتما برترى.


وَ أَلۡقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلۡقَفۡ مَا صَنَعُوٓاْ إِنَّمَا صَنَعُواْ كَيۡدُ سَٰحِرٖ وَ لَا يُفۡلِحُ ٱلسَّاحِرُ حَيۡثُ أَتَىٰ

69

آنچه در دست دارى بيانداز تا آنچه كرده‌اند ببلعد، آنچه كرده‌اند حيله جادوگر است، جادوگر هر كجا بيايد رستگار نمى‌شود.


فَأُلۡقِيَ ٱلسَّحَرَةُ سُجَّدٗا قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِرَبِّ هَٰرُونَ وَ مُوسَىٰ

70

پس ساحران سجده‌كنان افتادند و گفتند: به پروردگار هارون و موسى ايمان آورديم.


قَالَ ءَامَنتُمۡ لَهُۥ قَبۡلَ أَنۡ ءَاذَنَ لَكُمۡ إِنَّهُۥ لَكَبِيرُكُمُ ٱلَّذِي عَلَّمَكُمُ ٱلسِّحۡرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيۡدِيَكُمۡ وَ أَرۡجُلَكُم مِّنۡ خِلَٰفٖ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمۡ فِي جُذُوعِ ٱلنَّخۡلِ وَ لَتَعۡلَمُنَّ أَيُّنَآ أَشَدُّ عَذَابٗا وَ أَبۡقَىٰ

71

فرعون گفت: آيا پيش از آنكه اجازه دهم به او ايمان آورديد، او استاد شما كه شما را تعليم سحر كرده است. حتما حتما دستها و پاهاى شما را به عكس خواهم بريد و يقين بدانيد كه در تنه‌هاى خرما به دارتان خواهم زد و بزودى مى‌دانيد كه كدام يك از من يا خداى موسى در عذاب سختر و پايدارتر است.


قَالُواْ لَن نُّؤۡثِرَكَ عَلَىٰ مَا جَآءَنَا مِنَ ٱلۡبَيِّنَٰتِ وَ ٱلَّذِي فَطَرَنَا فَٱقۡضِ مَآ أَنتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقۡضِي هَٰذِهِ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَآ

72

گفتند: تو را بر دلائلى كه بر ما آمد، اختيار نخواهيم كرد، هر چه مى‌توانى حكم كن كه فقط در اين دنيا فرمان قطع مى‌توانى بدهى.


إِنَّآ ءَامَنَّا بِرَبِّنَا لِيَغۡفِرَ لَنَا خَطَٰيَٰنَا وَ مَآ أَكۡرَهۡتَنَا عَلَيۡهِ مِنَ ٱلسِّحۡرِ وَ ٱللَّهُ خَيۡرٞ وَ أَبۡقَىٰٓ

73

ما به پروردگارمان ايمان آورديم تا گناهان ما را و سحرى را كه بر ما تحميل كردى ببخشايد خدا بهتر و باقى‌تر از تو است.


إِنَّهُۥ مَن يَأۡتِ رَبَّهُۥ مُجۡرِمٗا فَإِنَّ لَهُۥ جَهَنَّمَ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَ لَا يَحۡيَىٰ

74

هر كه مجرم پيش خدا آيد، جهنم او راست كه در آن نه مى‌ميرد و نه زنده مى‌ماند.


وَ مَن يَأۡتِهِۦ مُؤۡمِنٗا قَدۡ عَمِلَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمُ ٱلدَّرَجَٰتُ ٱلۡعُلَىٰ

75

و هر كه پيش خدا آيد در حالى كه ايمان آورده و كارهاى خوب انجام داده است، درجات والاتر براى او است.


جَنَّٰتُ عَدۡنٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَ ذَٰلِكَ جَزَآءُ مَن تَزَكَّىٰ

76

بهشتهاى خلود كه نهرها از زير آنها روان است در آنها جاودانانند، پاداش كسى كه پاك شود همين است.


وَ لَقَدۡ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَسۡرِ بِعِبَادِي فَٱضۡرِبۡ لَهُمۡ طَرِيقٗا فِي ٱلۡبَحۡرِ يَبَسٗا لَّا تَخَٰفُ دَرَكٗا وَ لَا تَخۡشَىٰ

77

به موسى وحى كرديم كه بندگان مرا شب هنگام راه ببر و براى آنها در دريا راه خشكى بزن نه از گرفتارى مى‌ترسى و نه از غرق شدن.


فَأَتۡبَعَهُمۡ فِرۡعَوۡنُ بِجُنُودِهِۦ فَغَشِيَهُم مِّنَ ٱلۡيَمِّ مَا غَشِيَهُمۡ

78

فرعون آنها را تعقيب كرد، آنها را پوشانيد از دريا آنچه پوشانيد.


وَ أَضَلَّ فِرۡعَوۡنُ قَوۡمَهُۥ وَ مَا هَدَىٰ

79

فرعون قوم خويش را گمراه كرد و هدايت ننمود.


يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ قَدۡ أَنجَيۡنَٰكُم مِّنۡ عَدُوِّكُمۡ وَ وَٰعَدۡنَٰكُمۡ جَانِبَ ٱلطُّورِ ٱلۡأَيۡمَنَ وَ نَزَّلۡنَا عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَنَّ وَ ٱلسَّلۡوَىٰ

80

اى فرزندان اسرائيل ما شما را از دشمنتان فرعون نجات داديم و طرف راست طور را براى آمدن تورات وعده كرديم و بر شما من و سلوى نازل نموديم.


كُلُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰكُمۡ وَ لَا تَطۡغَوۡاْ فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيۡكُمۡ غَضَبِي وَ مَن يَحۡلِلۡ عَلَيۡهِ غَضَبِي فَقَدۡ هَوَىٰ

81

بخوريد از پاكيزه‌هاى آنچه روزيتان كرده‌ايم و در آن طغيان نورزيد تا غضب من‌ بر شما وارد شود، هر كه غضب من بر او وارد شود ساقط شده است.


وَ إِنِّي لَغَفَّارٞ لِّمَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صَٰلِحٗا ثُمَّ ٱهۡتَدَىٰ

82

و من آمرزنده‌ام كسى را كه توبه كند و ايمان آورد و سپس به ولايت و سرپرست خدايى هدايت شود.


وَ مَآ أَعۡجَلَكَ عَن قَوۡمِكَ يَٰمُوسَىٰ

83

اى موسى چه چيز تو را از قوم خود به عجله واداشت.


قَالَ هُمۡ أُوْلَآءِ عَلَىٰٓ أَثَرِي وَ عَجِلۡتُ إِلَيۡكَ رَبِّ لِتَرۡضَىٰ

84

گفت: آنها پشت سر منند، و من در آمدن به سويت شتاب كردم تا از من خوشنود شوى.


قَالَ فَإِنَّا قَدۡ فَتَنَّا قَوۡمَكَ مِنۢ بَعۡدِكَ وَ أَضَلَّهُمُ ٱلسَّامِرِيُّ

85

فرمود: ما از پس تو، قوم تو را امتحان كرديم و سامرى آنها را اضلال نمود.


فَرَجَعَ مُوسَىٰٓ إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ غَضۡبَٰنَ أَسِفٗا قَالَ يَٰقَوۡمِ أَلَمۡ يَعِدۡكُمۡ رَبُّكُمۡ وَعۡدًا حَسَنًا أَفَطَالَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡعَهۡدُ أَمۡ أَرَدتُّمۡ أَن يَحِلَّ عَلَيۡكُمۡ غَضَبٞ مِّن رَّبِّكُمۡ فَأَخۡلَفۡتُم مَّوۡعِدِي

86

موسى خشمگين و اندوهناك به سوى قوم خويش برگشت و گفت: اى قوم مگر خدا به شما وعده خوب نداد، آيا زمان رفتن من بر شما طولانى شد يا خواستيد غضبى از خدا بر شما وارد شود كه وعده مرا تخلف كرديد؟!


قَالُواْ مَآ أَخۡلَفۡنَا مَوۡعِدَكَ بِمَلۡكِنَا وَ لَٰكِنَّا حُمِّلۡنَآ أَوۡزَارٗا مِّن زِينَةِ ٱلۡقَوۡمِ فَقَذَفۡنَٰهَا فَكَذَٰلِكَ أَلۡقَى ٱلسَّامِرِيُّ

87

گفتند: ما به اختيار خود وعده تو را تخلف نكرده‌ايم بلكه اثقالى از زيور قوم فرعون را با خود داشتيم كه در آتش انداختيم، سامرى نيز انداخت.


فَأَخۡرَجَ لَهُمۡ عِجۡلٗا جَسَدٗا لَّهُۥ خُوَارٞ فَقَالُواْ هَٰذَآ إِلَٰهُكُمۡ وَ إِلَٰهُ مُوسَىٰ فَنَسِيَ

88

پس براى آنها گوساله‌اى بيرون آورد كه صداى گوساله داشت، گفتند: خداى شما و خداى موسى اين است كه آن را از ياد برده است.


أَفَلَا يَرَوۡنَ أَلَّا يَرۡجِعُ إِلَيۡهِمۡ قَوۡلٗا وَ لَا يَمۡلِكُ لَهُمۡ ضَرّٗا وَ لَا نَفۡعٗا

89

آيا نمى‌ديدند كه گوساله به آنها جواب بر نمى‌گرداند و براى آنها مالك نفع و ضررى نيست.


وَ لَقَدۡ قَالَ لَهُمۡ هَٰرُونُ مِن قَبۡلُ يَٰقَوۡمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِۦ وَ إِنَّ رَبَّكُمُ ٱلرَّحۡمَٰنُ فَٱتَّبِعُونِي وَ أَطِيعُوٓاْ أَمۡرِي

90

هارون قبلا به آنها گفته بود كه اى قوم با اين گوساله به فتنه افتاديد، پروردگار شما خداى رحمن است، از من پيروى كنيد و فرمانم را اطاعت نمائيد.


قَالُواْ لَن نَّبۡرَحَ عَلَيۡهِ عَٰكِفِينَ حَتَّىٰ يَرۡجِعَ إِلَيۡنَا مُوسَىٰ

91

گفتند: ملازم عبادت او خواهيم بود تا وقتى كه موسى به سوى ما بازگردد.


قَالَ يَٰهَٰرُونُ مَا مَنَعَكَ إِذۡ رَأَيۡتَهُمۡ ضَلُّوٓاْ

92

موسى گفت: هارون چه چيز بازداشت ترا آن گاه كه ديدى گمراه شدند.


أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَيۡتَ أَمۡرِي

93

كه فرمان مرا اطاعت نكنى آيا امر مرا عصيان كردى؟!


قَالَ يَبۡنَؤُمَّ لَا تَأۡخُذۡ بِلِحۡيَتِي وَ لَا بِرَأۡسِيٓ إِنِّي خَشِيتُ أَن تَقُولَ فَرَّقۡتَ بَيۡنَ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ وَ لَمۡ تَرۡقُبۡ قَوۡلِي

94

گفت: پسر مادرم از ريش و سر من مگير، ترسيدم كه بگويى ميان بنى اسرائيل اختلاف افكندى و قول مرا رعايت ننمودى.


قَالَ فَمَا خَطۡبُكَ يَٰسَٰمِرِيُّ

95

موسى گفت: اى سامرى اين چه كارى است.


قَالَ بَصُرۡتُ بِمَا لَمۡ يَبۡصُرُواْ بِهِۦ فَقَبَضۡتُ قَبۡضَةٗ مِّنۡ أَثَرِ ٱلرَّسُولِ فَنَبَذۡتُهَا وَ كَذَٰلِكَ سَوَّلَتۡ لِي نَفۡسِي

96

گفت: دانسته‌ام آنچه را كه اينها ندانسته‌اند، مشتى از اثر رسول را برداشتم و انداختم، ضميرم به من اين را خوش وانمود كرد.


قَالَ فَٱذۡهَبۡ فَإِنَّ لَكَ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَ إِنَّ لَكَ مَوۡعِدٗا لَّن تُخۡلَفَهُۥ وَ ٱنظُرۡ إِلَىٰٓ إِلَٰهِكَ ٱلَّذِي ظَلۡتَ عَلَيۡهِ عَاكِفٗا لَّنُحَرِّقَنَّهُۥ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُۥ فِي ٱلۡيَمِّ نَسۡفًا

97

گفت: برو بايد در زندگى بگويى: با من تماسى نيست، و تو را وعده‌ايست تخلف ناپذير، بنگر به خدايت كه به عبادت او را ادامه دادى، آن را مى‌سوزانيم و به دريا مى‌پاشيم.


إِنَّمَآ إِلَٰهُكُمُ ٱللَّهُ ٱلَّذِي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيۡءٍ عِلۡمٗا

98

معبود شما فقط الله است كه جز او معبودى نيست، علمش بهر چيز احاطه دارد.


كَذَٰلِكَ نَقُصُّ عَلَيۡكَ مِنۡ أَنۢبَآءِ مَا قَدۡ سَبَقَ وَ قَدۡ ءَاتَيۡنَٰكَ مِن لَّدُنَّا ذِكۡرٗا

99

اين چنين خبرهاى گذشته را بر تو حكايت مى‌كنيم و از جانب خويش به تو ذكرى داده‌ايم.


مَّنۡ أَعۡرَضَ عَنۡهُ فَإِنَّهُۥ يَحۡمِلُ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وِزۡرًا

100

هر كه از آن روگرداند او روز قيامت حامل بار گناه است.


خَٰلِدِينَ فِيهِ وَ سَآءَ لَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ حِمۡلٗا

101

در آن بار گناه پيوسته‌اند، و آن در روز قيامت بد بارى است.


يَوۡمَ يُنفَخُ فِي ٱلصُّورِ وَ نَحۡشُرُ ٱلۡمُجۡرِمِينَ يَوۡمَئِذٖ زُرۡقٗا

102

روزى كه در صور دميده شود، آن روز مجرمان را كبود چشم محشور مى‌كنيم.


يَتَخَٰفَتُونَ بَيۡنَهُمۡ إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا عَشۡرٗا

103

ميان خود پنهانى سخن گويند كه: جز ده روز در دنيا نمانده‌ايد.


نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا يَقُولُونَ إِذۡ يَقُولُ أَمۡثَلُهُمۡ طَرِيقَةً إِن لَّبِثۡتُمۡ إِلَّا يَوۡمٗا

104

ما به آنچه مى‌گويند: داناتريم وقتى كه بهترين طريقه دار آنها مى‌گويد: فقط يك روز مانده‌ايد:


وَ يَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡجِبَالِ فَقُلۡ يَنسِفُهَا رَبِّي نَسۡفٗا

105

از تو از كوه‌ها مى‌پرسند بگو: پروردگار من بكلى آنها را پراكنده مى‌كند.


فَيَذَرُهَا قَاعٗا صَفۡصَفٗا

106

زمين را به صورت بيابانى همواره مى‌گذارد.


لَّا تَرَىٰ فِيهَا عِوَجٗا وَ لَآ أَمۡتٗا

107

در آن پستى و بلندى نمى‌بينى.


يَوۡمَئِذٖ يَتَّبِعُونَ ٱلدَّاعِيَ لَا عِوَجَ لَهُۥ وَ خَشَعَتِ ٱلۡأَصۡوَاتُ لِلرَّحۡمَٰنِ فَلَا تَسۡمَعُ إِلَّا هَمۡسٗا

108

در آن روز دعوت كننده را اطاعت كنند كه در آن طاعت انحرافى نيست صداها براى عظمت خدا مى‌خوابند جز صداى آهسته نمى‌شنوى.


يَوۡمَئِذٖ لَّا تَنفَعُ ٱلشَّفَٰعَةُ إِلَّا مَنۡ أَذِنَ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَ رَضِيَ لَهُۥ قَوۡلٗا

109

در آن روز شفاعت فائده نمى‌دهد مگر شفاعت آنكه خدا به او اذن داده و از گفته او راضى باشد


يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَ مَا خَلۡفَهُمۡ وَ لَا يُحِيطُونَ بِهِۦ عِلۡمٗا

110

مى‌داند آنچه را كه در حضور آنهاست و آنچه را كه در پشت سر آنهاست و به خدا احاطه علمى ندارند.


وَ عَنَتِ ٱلۡوُجُوهُ لِلۡحَيِّ ٱلۡقَيُّومِ وَ قَدۡ خَابَ مَنۡ حَمَلَ ظُلۡمٗا

111

چهره‌ها بر خداى حى و قيوم خاضع شوند و آنكه حامل ظلم باشد از رحمت خدا محروم مى‌شود.


وَ مَن يَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَ هُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَا يَخَافُ ظُلۡمٗا وَ لَا هَضۡمٗا

112

هر كس اعمال شايسته كند و مؤمن باشد نه از مظلوم شدن مى‌ترسد و نه از كم شدن پاداشش.


وَ كَذَٰلِكَ أَنزَلۡنَٰهُ قُرۡءَانًا عَرَبِيّٗا وَ صَرَّفۡنَا فِيهِ مِنَ ٱلۡوَعِيدِ لَعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ أَوۡ يُحۡدِثُ لَهُمۡ ذِكۡرٗا

113

و بدينسان آن را قرآن روشن نازل كرديم و در آن انواع انذار را گوناگون آورديم تا از لجاجت بپرهيزند يا براى آنها تذكرى به وجود آورد.


فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ ٱلۡمَلِكُ ٱلۡحَقُّ وَ لَا تَعۡجَلۡ بِٱلۡقُرۡءَانِ مِن قَبۡلِ أَن يُقۡضَىٰٓ إِلَيۡكَ وَحۡيُهُۥ وَ قُل رَّبِّ زِدۡنِي عِلۡمٗا

114

بلند مقام است الله كه فرمانرواى حق است، در گفتن قرآن پيش از آنكه وحى‌اش تمام شود عجله مكن و بگو: پروردگارا علم مرا زياد كن.


وَ لَقَدۡ عَهِدۡنَآ إِلَىٰٓ ءَادَمَ مِن قَبۡلُ فَنَسِيَ وَ لَمۡ نَجِدۡ لَهُۥ عَزۡمٗا

115

ما پيشتر به آدم دستور داديم، فراموش كرد و در او ثباتى نيافتيم.


وَ إِذۡ قُلۡنَا لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ فَسَجَدُوٓاْ إِلَّآ إِبۡلِيسَ أَبَىٰ

116

و چون به ملائكه گفتيم: به آدم سجده كنيد، سجده كردند مگر ابليس كه امتناع نمود.


فَقُلۡنَا يَٰٓـَٔادَمُ إِنَّ هَٰذَا عَدُوّٞ لَّكَ وَ لِزَوۡجِكَ فَلَا يُخۡرِجَنَّكُمَا مِنَ ٱلۡجَنَّةِ فَتَشۡقَىٰٓ

117

گفتيم: اى آدم اين دشمن است براى تو و براى همسرت، شما را از اين باغ خارج نكند كه به زحمت خواهى افتاد.


إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَ لَا تَعۡرَىٰ

118

تو راست كه در آنجا گرسنه نشوى و عريان نمانى.


وَ أَنَّكَ لَا تَظۡمَؤُاْ فِيهَا وَ لَا تَضۡحَىٰ

119

و تو در آنجا تشنه نمى‌شوى و از حرارت آفتاب به زحمت نمى‌افتى.


فَوَسۡوَسَ إِلَيۡهِ ٱلشَّيۡطَٰنُ قَالَ يَٰٓـَٔادَمُ هَلۡ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ ٱلۡخُلۡدِ وَ مُلۡكٖ لَّا يَبۡلَىٰ

120

شيطان به او وسوسه كرد و گفت يا آدم آيا دلالتت كنم بر درخت هميشگى و حكومتى كه كهنه نشود.


فَأَكَلَا مِنۡهَا فَبَدَتۡ لَهُمَا سَوۡءَٰتُهُمَا وَ طَفِقَا يَخۡصِفَانِ عَلَيۡهِمَا مِن وَرَقِ ٱلۡجَنَّةِ وَ عَصَىٰٓ ءَادَمُ رَبَّهُۥ فَغَوَىٰ

121

هر دو از آن خوردند، عورتشان بر آن دو ظاهر شد، شروع كردند از برگهاى باغ بر عورت خود مى‌گذاشتند، آدم به خدايش عصيان كرد و نااميد شد.


ثُمَّ ٱجۡتَبَٰهُ رَبُّهُۥ فَتَابَ عَلَيۡهِ وَ هَدَىٰ

122

سپس خدايش او را برگزيد و بر او توبه كرد و هدايتش نمود.


قَالَ ٱهۡبِطَا مِنۡهَا جَمِيعَۢا بَعۡضُكُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوّٞ فَإِمَّا يَأۡتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدٗى فَمَنِ ٱتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَ لَا يَشۡقَىٰ

123

گفت: از آنجا فرود آئيد بعضى از شما دشمن بعضى هستيد، پس اگر به شما هدايتى از من آيد هر كه تابع هدايت من باشد نه گمراه مى‌شود و نه شقى.


وَ مَنۡ أَعۡرَضَ عَن ذِكۡرِي فَإِنَّ لَهُۥ مَعِيشَةٗ ضَنكٗا وَ نَحۡشُرُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ أَعۡمَىٰ

124

و هر كه از ياد من اعراض كند، او زندگى تنگى خواهد داشت و روز قيامت كور محشورش كنيم.


قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرۡتَنِيٓ أَعۡمَىٰ وَ قَدۡ كُنتُ بَصِيرٗا

125

گويد: خدايا چرا كور محشورم كردى حال آنكه بينا بودم.


قَالَ كَذَٰلِكَ أَتَتۡكَ ءَايَٰتُنَا فَنَسِيتَهَا وَ كَذَٰلِكَ ٱلۡيَوۡمَ تُنسَىٰ

126

گويد: اين چنين آيات ما بر تو آمد، فراموش كردى، امروز همانطور فراموش مى‌شوى.


وَ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي مَنۡ أَسۡرَفَ وَ لَمۡ يُؤۡمِنۢ بِ‍َٔايَٰتِ رَبِّهِۦ وَ لَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبۡقَىٰٓ

127

اين چنين كيفر مى‌دهيم به آنكه اسراف كرده و به آيات ما ايمان نياورده است، عذاب آخرت سختتر و پايدارتر است.


أَفَلَمۡ يَهۡدِ لَهُمۡ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّنَ ٱلۡقُرُونِ يَمۡشُونَ فِي مَسَٰكِنِهِمۡ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّأُوْلِي ٱلنُّهَىٰ

128

آيا معلوم نشد بر آنها، كه چقدر مردمان را پيش از آنها هلاك كرديم، در خانه‌هاى آنها راه مى‌روند، در اينها موعظه‌هايى است خردمندان را.


وَ لَوۡلَا كَلِمَةٞ سَبَقَتۡ مِن رَّبِّكَ لَكَانَ لِزَامٗا وَ أَجَلٞ مُّسَمّٗى

129

اگر نبود وعده مهلت و اجل معين كه از پروردگارت گذشته و عذاب بر آنها ملازم مى‌شد.


فَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَ سَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَ قَبۡلَ غُرُوبِهَا وَ مِنۡ ءَانَآيِٕ ٱلَّيۡلِ فَسَبِّحۡ وَ أَطۡرَافَ ٱلنَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرۡضَىٰ

130

بر آنچه مى‌گويند صبر كن و خدايت را تسبيح و حمد كن پيش از طلوع آفتاب و پيش از غروب آن و در بعضى از ساعات شب و اطراف روز، او را تسبيح گوى تا بر قضاى خدا راضى شوى.


وَ لَا تَمُدَّنَّ عَيۡنَيۡكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعۡنَا بِهِۦٓ أَزۡوَٰجٗا مِّنۡهُمۡ زَهۡرَةَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا لِنَفۡتِنَهُمۡ فِيهِ وَ رِزۡقُ رَبِّكَ خَيۡرٞ وَ أَبۡقَىٰ

131

خيره مشو به آنچه از متاع دنيا به كفار داده‌ايم آنها زينت اين دنيا هستند، (خواسته‌ايم) امتحانشان كنيم، روزى خدايت بهتر و پايدارتر است.


وَ أۡمُرۡ أَهۡلَكَ بِٱلصَّلَوٰةِ وَ ٱصۡطَبِرۡ عَلَيۡهَا لَا نَسۡ‍َٔلُكَ رِزۡقٗا نَّحۡنُ نَرۡزُقُكَ وَ ٱلۡعَٰقِبَةُ لِلتَّقۡوَىٰ

132

اهل خويش را به نماز امر كن، خودت نيز بر آن صبر كن، ما از تو روزى نمى‌خواهيم، ما به تو روزى مى‌دهيم، عاقبت براى تقوى است.


وَ قَالُواْ لَوۡلَا يَأۡتِينَا بِ‍َٔايَةٖ مِّن رَّبِّهِۦٓ أَ وَ لَمۡ تَأۡتِهِم بَيِّنَةُ مَا فِي ٱلصُّحُفِ ٱلۡأُولَىٰ

133

مشركان گفتند: چرا براى ما معجزه‌اى از پروردگارش نمى‌آورد؟ آيا دليل روشن آنچه در نامه‌هاى اولى است براى آنها نيامد؟!.


وَ لَوۡ أَنَّآ أَهۡلَكۡنَٰهُم بِعَذَابٖ مِّن قَبۡلِهِۦ لَقَالُواْ رَبَّنَا لَوۡلَآ أَرۡسَلۡتَ إِلَيۡنَا رَسُولٗا فَنَتَّبِعَ ءَايَٰتِكَ مِن قَبۡلِ أَن نَّذِلَّ وَ نَخۡزَىٰ

134

اگر پيش از آمدن قرآن هلاكشان مى‌كرديم مى‌گفتند: پروردگارا چرا بما پيامبرى نفرستادى تا پيش از ذليل و خوار شدن از آيات تو پيروى كنيم؟


قُلۡ كُلّٞ مُّتَرَبِّصٞ فَتَرَبَّصُواْ فَسَتَعۡلَمُونَ مَنۡ أَصۡحَٰبُ ٱلصِّرَٰطِ ٱلسَّوِيِّ وَ مَنِ ٱهۡتَدَىٰ

135

بگو: همه منتظريم، منتظر باشيد، به زودى مى‌دانيد اهل راه راست و هدايت يافته كدامند.


جزء قبل

جزء 16 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان