قرآن عثمان طه

Qāla 'Alam 'Aqul Laka 'Innaka Lan Tastaţī`a Ma`iya Şabrāan

75

گفت: [اى موسى!] آيا نگفتم كه تو هرگز نمى‌توانى بر همراهى من شكيبايى كنى؟


Qāla 'In Sa'altuka `An Shay'in Ba`dahā Falā Tuşāĥibnī Qad Balaghta Min Ladunnī `Udhrāan

76

گفت: بعد از اين اگر چيزى از تو پرسيدم، ديگر با من مصاحبت مكن [براى آنكه‌] از جانب من به عذر قابل قبولى رسيده‌اى [و براى جدا شدن از من دليل قاطعى دارى.]


Fānţalaqā Ĥattá 'Idhā 'Atayā 'Ahla Qaryatin Astaţ`amā 'Ahlahā Fa'abawā 'An Yuđayyifūhumā Fawajadā Fīhā Jidārāan Yurīdu 'An Yanqađđa Fa'aqāmahu Qāla Law Shi'ta Lāttakhadhta `Alayhi 'Ajrāan

77

پس [هر دو] به راه افتادند تا هنگامى كه به مردم شهرى رسيدند، از مردمش خوراك خواستند و آنان از اينكه آن دو را مهمان كنند، خوددارى كردند. پس در آن شهر، ديوارى يافتند كه مى‌خواست فرو ريزد، پس او آن را [به گونه‌اى‌] استوار كرد [كه فرو نريزد]. موسى گفت: اگر مى‌خواستى براى تعمير آن ديوار، مزدى مى‌گرفتى [كه براى خود خوراك فراهم آوريم.]


Qāla Hādhā Firāqu Baynī Wa Baynika Sa'unabbi'uka Bita'wīli Mā Lam Tastaţi` `Alayhi Şabrāan

78

گفت: [اى موسى!] اكنون زمان جدايى ميان من و توست؛ به زودى تو را به تفسير و علت آنچه نتوانستى بر آن شكيبايى ورزى، آگاه مى‌كنم.


'Ammā As-Safīnatu Fakānat Limasākīna Ya`malūna Fī Al-Baĥri Fa'aradtu 'An 'A`ībahā Wa Kāna Warā'ahum Malikun Ya'khudhu Kulla Safīnatin Ghaşbāan

79

اما آن كشتى، از بى‌نوايانى بود كه [با آن‌] در دريا كار مى‌كردند و در برابرشان پادشاهى بود كه هر كشتى سالم و بى‌عيبى را غاصبانه تصرف مى‌كرد، من خواستم معيوبش كنم [تا به دست آن ستم‌گر نيفتد.]


Wa 'Ammā Al-Ghulāmu Fakāna 'Abawāhu Mu'uminayni Fakhashīnā 'An Yurhiqahumā Ţughyānāan Wa Kufrāan

80

و اما [آن‌] نوجوان [كه او را كشتم‌]، پدر و مادرش مؤمن بودند، پس ترسيدم كه آن دو را [در آينده‌] به طغيان و كفر بكشاند.


Fa'aradnā 'An Yubdilahumā Rabbuhumā Khayrāan Minhu Zakāatan Wa 'Aqraba Ruĥmāan

81

پس خواستيم پروردگارشان پاك‌تر و مهربان‌تر از او را به آنان عوض دهد.


Wa 'Ammā Al-Jidāru Fakāna Lighulāmayni Yatīmayni Fī Al-Madīnati Wa Kāna Taĥtahu Kanzun Lahumā Wa Kāna 'Abūhumā Şāliĥāan Fa'arāda Rabbuka 'An Yablughā 'Ashuddahumā Wa Yastakhrijā Kanzahumā Raĥmatan Min Rabbika Wa Mā Fa`altuhu `An 'Amrī Dhālika Ta'wīlu Mā Lam Tasţi` `Alayhi Şabrāan

82

و اما آن ديوار از دو نوجوان يتيم در اين شهر بود، و زيرش گنجى متعلق به آن دو قرار داشت، و پدرشان مردى شايسته بود، پس پروردگارت خواست كه آن دو يتيم به حد رشد رسند وگنجشان را به سبب مهر [ى كه‌] پروردگارت [به آن دو] داشت بيرون آورند؛ و من اين را از پيش خود انجام ندادم. اين است تفسير و علت آنچه نتوانستى بر آن شكيبايى ورزى.


Wa Yas'alūnaka `An Dhī Al-Qarnayni Qul Sa'atlū `Alaykum Minhu Dhikrāan

83

و از تو درباره ذوالقرنين مى‌پرسند؛ بگو: به زودى بخشى از سرگذشت او را [به وسيله آياتى از قرآن‌] براى شما مى‌خوانم.


'Innā Makkannā Lahu Fī Al-'Arđi Wa 'Ātaynāhu Min Kulli Shay'in Sababāan

84

ما به او در زمين، قدرت و تمكن داديم و از هر چيزى [كه براى رسيدن به هدف‌هايش نيازمند به آن بود] وسيله‌اى به او عطا كرديم.


Fa'atba`a Sababāan

85

پس [با توسل به وسيله‌] راهى را [براى سفر به غرب‌] دنبال كرد.


Ĥattá 'Idhā Balagha Maghriba Ash-Shamsi Wajadahā Taghrubu Fī `Aynin Ĥami'atin Wa Wajada `Indahā Qawmāan Qulnā Yā Dhā Al-Qarnayni 'Immā 'An Tu`adhdhiba Wa 'Immā 'An Tattakhidha Fīhim Ĥusnāan

86

تا زمانى كه به محل غروب خورشيد رسيد [منظره غروب‌] خورشيد را چنين يافت كه در چشمه‌اى گرم و لجن‌آلود غروب مى‌كند، و نزد آن قومى را يافت [كه فساد و ستم مى‌كردند]. گفتيم: اى ذوالقرنين! يا [اين قوم را به كيفر فساد و ستمشان‌] عذاب مى‌كنى و يا در ميانشان شيوه‌اى نيك در پيش مى‌گيرى.


Qāla 'Ammā Man Žalama Fasawfa Nu`adhdhibuhu Thumma Yuraddu 'Ilá Rabbihi Fayu`adhdhibuhu `Adhābāan Nukrāan

87

ذوالقرنين گفت: اما هر كه [با كفر، فساد و گناه‌] ستم كرده عذابش مى‌كنيم، آن گاه به سوى پروردگارش بازگردانده مى‌شود، پس او را عذابى سخت خواهد كرد.


Wa 'Ammā Man 'Āmana Wa `Amila Şāliĥāan Falahu Jazā'an Al-Ĥusná Wa Sanaqūlu Lahu Min 'Amrinā Yusrāan

88

و اما هر كه ايمان آورده و كار شايسته انجام داده است، پس بهترين پاداش براى اوست، و ما هم از سوى خود تكليفى آسان به او خواهيم داد.


Thumma 'Atba`a Sababāan

89

پس [باز هم با توسل به وسيله‌] راهى را [براى سفر به شرق‌] دنبال كرد.


Ĥattá 'Idhā Balagha Maţli`a Ash-Shamsi Wajadahā Taţlu`u `Alá Qawmin Lam Naj`al Lahum Min Dūnihā Sitrāan

90

تا زمانى كه به محل طلوع خورشيد رسيد، آن را يافت كه بر قومى طلوع مى‌كند كه در برابر آن پوششى [از مسكن و لباس‌] براى آنان قرار نداده‌ايم.


Kadhālika Wa Qad 'Aĥaţnā Bimā Ladayhi Khubrāan

91

[سرگذشت ذوالقرنين و ملت‌ها] اين‌گونه [بود]، و يقينا ما به آنچه [از وسايل و امكانات مادى و معنوى‌] نزد او بود، احاطه [علمى‌] داشتيم.


Thumma 'Atba`a Sababāan

92

سپس [با توسل به وسيله‌] راهى را [براى سفر ديگر] دنبال كرد.


Ĥattá 'Idhā Balagha Bayna As-Saddayni Wajada Min Dūnihimā Qawmāan Lā Yakādūna Yafqahūna Qawlāan

93

تا زمانى كه ميان دو كوه رسيد، نزد آن دو كوه، قومى را يافت كه هيچ سخنى را به آسانى نمى‌فهميدند.


Qālū Yā Dhā Al-Qarnayni 'Inna Ya'jūja Wa Ma'jūja Mufsidūna Fī Al-'Arđi Fahal Naj`alu Laka Kharjāan `Alá 'An Taj`ala Baynanā Wa Baynahum Saddāan

94

[آنان با رمز، اشاره و با هر وسيله‌اى كه ممكن بود] گفتند: اى ذوالقرنين! يأجوج و مأجوج [با كشتن و غارت و تخريب‌] در اين سرزمين فساد مى‌كنند؛ آيا مى‌پذيرى كه ما مزدى برايت قرار دهيم تا ميان ما و آنان سدى بسازى؟


Qāla Mā Makkannī Fīhi Rabbī Khayrun Fa'a`īnūnī Biqūwatin 'Aj`al Baynakum Wa Baynahum Radmāan

95

گفت: آنچه پروردگارم مرا در آن تمكن و قدرت داده [از مزد شما] بهتر است؛ پس شما مرا با نيرويى يارى دهيد [تا] ميان شما و آنان سدى سخت و استوار قرار دهم.


'Ātūnī Zubara Al-Ĥadīdi Ĥattá 'Idhā Sāwá Bayna Aş-Şadafayni Qāla Anfukhū Ĥattá 'Idhā Ja`alahu Nārāan Qāla 'Ātūnī 'Ufrigh `Alayhi Qiţrāan

96

براى من قطعه‌هاى [بزرگ‌] آهن بياوريد [و در شكاف اين دو كوه بريزيد، پس آوردند و ريختند] تا زمانى كه ميان آن دو كوه را هم‌سطح و برابر كرد، گفت: [در كوره‌ها] بدميد تا وقتى كه آن [قطعه‌هاى آهن‌] را چون آتش سرخ كرد. گفت: برايم مس گداخته شده بياوريد تا روى آن بريزم.


Famā Asţā`ū 'An Yažharūhu Wa Mā Astaţā`ū Lahu Naqbāan

97

[هنگامى كه سد ساخته شد] يأجوج و مأجوج نتوانستند بر آن بالا روند، و نتوانستند در آن رخنه‌اى وارد كنند.


Qāla Hādhā Raĥmatun Min Rabbī Fa'idhā Jā'a Wa`du Rabbī Ja`alahu Dakkā'a Wa Kāna Wa`du Rabbī Ĥaqqāan

98

[ذوالقرنين پس از پايان يافتن كار سد] گفت: اين رحمتى است از پروردگار من، ولى زمانى كه وعده پروردگارم فرا رسد، آن را درهم كوبد [و به صورت خاكى مساوى با زمين قرار دهد]، و وعده پروردگارم حق است.


Wa Taraknā Ba`đahum Yawma'idhin Yamūju Fī Ba`đin Wa Nufikha Fī Aş-Şūri Fajama`nāhum Jam`āan

99

و در آن روز كه برخى با برخى ديگر درهم و مخلوط موج مى‌زنند، رهايشان مى‌كنيم و در صور دميده شود، پس همه آنان را [در عرصه قيامت‌] گرد مى‌آوريم.


Wa `Arađnā Jahannama Yawma'idhin Lilkāfirīna `Arđāan

100

و دوزخ را در آن روز [به صورتى بسيار ترسناك‌] براى كافران آشكار مى‌كنيم.


Al-Ladhīna Kānat 'A`yunuhum Fī Ghiţā'in `An Dhikrī Wa Kānū Lā Yastaţī`ūna Sam`āan

101

همان كسانى كه ديده [بصيرت‌] شان از ياد من در پرده [غفلت‌] بود، و نمى‌توانستند [سخن خدا را] بشنوند.


Afaĥasiba Al-Ladhīna Kafarū 'An Yattakhidhū `Ibādī Min Dūnī 'Awliyā'a 'Innā 'A`tadnā Jahannama Lilkāfirīna Nuzulāan

102

آيا كسانى كه كافرند، پنداشته‌اند كه بندگان مرا به جاى من سرپرستان خود مى‌گيرند [براى آنان در دنيا و آخرت كارى انجام مى‌دهند؟! چنين نيست قطعا] ما دوزخ را براى پذيرايى كافران آماده كرده‌ايم.


Qul Hal Nunabbi'ukum Bil-'Akhsarīna 'A`mālāan

103

بگو: آيا شما را از زيانكارترين مردم از جهت عمل آگاه كنم؟


Al-Ladhīna Đalla Sa`yuhum Fī Al-Ĥayāati Ad-Dunyā Wa Hum Yaĥsabūna 'Annahum Yuĥsinūna Şun`āan

104

[آنان‌] كسانى هستند كه كوششان در زندگى دنيا به هدر رفته [و گم شده است‌] در حالى كه خود مى‌پندارند، خوب عمل مى‌كنند.


'Ūla'ika Al-Ladhīna Kafarū Bi'āyāti Rabbihim Wa Liqā'ihi Faĥabiţat 'A`māluhum Falā Nuqīmu Lahum Yawma Al-Qiyāmati Waznāan

105

آنان كسانى هستند كه آيات پروردگارشان و ديدار [قيامت و محاسبه اعمال‌] را به وسيله او منكر شدند، [و] در نتيجه اعمالشان تباه و بى‌اثر شده است، و روز قيامت ميزانى براى [محاسبه اعمال‌] آنان برپا نمى‌كنيم.


Dhālika Jazā'uuhum Jahannamu Bimā Kafarū Wa Attakhadhū 'ĀyāTī 'Āyātī Wa Rusulī Huzūan

106

اين است [وضع و حال زيانكاران‌] به سبب آنكه كفر ورزيدند و آيات من و پيامبرانم را به مسخره گرفتند.


'Inna Al-Ladhīna 'Āmanū Wa `Amilū Aş-Şāliĥāti Kānat Lahum Jannātu Al-Firdawsi Nuzulāan

107

مسلما كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، بهشت‌هاى فردوس جاى پذيرايى آنان است.


Khālidīna Fīhā Lā Yabghūna `Anhā Ĥiwalāan

108

در آن جاودانه‌اند و از آن درخواست انتقال به جاى ديگر نمى‌كنند.


Qul Law Kāna Al-Baĥru Midādāan Likalimāti Rabbī Lanafida Al-Baĥru Qabla 'An Tanfada Kalimātu Rabbī Wa Law Ji'nā Bimithlihi Madadāan

109

بگو: اگر دريا براى [نوشتن‌] كلمات پروردگارم [كه مخلوقات او هستند] مركب شود، پيش از آنكه كلمات پروردگارم پايان يابد، يقينا دريا پايان مى‌يابد، و اگرچه مانند آن دريا را به كمك بياوريم.


Qul 'Innamā 'Anā Basharun Mithlukum Yūĥá 'Ilayya 'Annamā 'Ilahukum 'Ilahun Wāĥidun Faman Kāna Yarjū Liqā'a Rabbihi Falya`mal `Amalāan Şāliĥāan Wa Lā Yushrik Bi`ibādati Rabbihi 'Aĥadāan

110

بگو: جز اين نيست كه من هم بشرى مانند شمايم كه به من وحى مى‌شود كه معبود شما فقط خداى يكتاست؛ پس كسى كه ديدار [پاداش و مقام قرب‌] پروردگارش را اميد دارد، پس بايد كارى شايسته انجام دهد و هيچ كس را در پرستش پروردگارش شريك نكند.


سوره مریم

Bismi Allāhi Ar-Raĥmani Ar-Raĥīmi Kāf-Hā-Yā-`Ayn-Şād

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ كهيعص


Dhikru Raĥmati Rabbika `Abdahu Zakarīyā

2

[آياتى كه بر تو خوانده مى‌شود] ياد رحمت پروردگارت بر بنده‌اش زكرياست.


'Idh Nādá Rabbahu Nidā'an Khafīyan

3

هنگامى كه پروردگارش را با دعايى پنهان خواند،


Qāla Rabbi 'Innī Wahana Al-`Ažmu Minnī Wa Ashta`ala Ar-Ra'su Shaybāan Wa Lam 'Akun Bidu`ā'ika Rabbi Shaqīyan

4

گفت: پروردگارا! به راستى استخوانم سست شده و [موى‌] سرم از پيرى سپيد گشته، و پروردگارا! هيچ‌گاه درباره دعا به پيشگاهت [از اجابت‌] محروم و بى‌بهره نبودم.


Wa 'Innī Khiftu Al-Mawāliya Min Warā'ī Wa Kānati Amra'atī `Āqirāan Fahab Lī Min Ladunka Walīyan

5

و همانا من پس از خود از خويشاوندانم بيمناكم، و همسرم [از شروع زندگى‌] نازا بوده است، پس مرا از سوى خود فرزندى عطا كن.


Yarithunī Wa Yarithu Min 'Āli Ya`qūba Wa Aj`alhu Rabbi Rađīyan

6

كه از من و خاندان يعقوب ارث ببرد، و او را پروردگارا! [از هر جهت‌] مورد رضايت [خود] قرار ده.


Yā Zakarīyā 'Innā Nubashshiruka Bighulāmin Asmuhu Yaĥyá Lam Naj`al Lahu Min Qablu Samīyan

7

اى زكريا! ما تو را به پسرى كه نامش يحيى است، مژده مى‌دهيم، [و] پيش از اين همنامى براى او قرار نداده‌ايم.


Qāla Rabbi 'Anná Yakūnu Lī Ghulāmun Wa Kānat Amra'atī `Āqirāan Wa Qad Balaghtu Mina Al-Kibari `Itīyan

8

گفت: پروردگارا! چگونه برايم پسرى خواهد بود در حالى كه همسرم نازا بوده است و خود نيز از پيرى به فرتوتى رسيده‌ام؟!


Qāla Kadhālika Qāla Rabbuka Huwa `Alayya Hayyinun Wa Qad Khalaqtuka Min Qablu Wa Lam Taku Shay'āan

9

[فرشته وحى به او] گفت: چنين است [كه گفتى، ولى‌] پروردگارت فرمود: اين [كار] بر من آسان است، و همانا تو را پيش از اين در حالى كه چيزى نبودى آفريدم.


Qāla Rabbi 'Aj`al Lī 'Āyatan Qāla 'Āyatuka 'Allā Tukallima An-Nāsa Thalātha Layālin Sawīyan

10

گفت: پروردگارا! براى من نشانه‌اى قرار ده. گفت: نشانه تو اين است كه سه شبانه‌روز در حالى كه سالم هستى، قدرت سخن گفتن با مردم نخواهى داشت.


Fakharaja `Alá Qawmihi Mina Al-Miĥrābi Fa'awĥá 'Ilayhim 'An Sabbiĥū Bukratan Wa `Ashīyan

11

پس [به دنبال ناتوانى از سخن گفتن‌] از عبادتگاهش بر قومش درآمد و به آنان اشاره كرد كه صبح و شام خدا را تسبيح گوييد.


Yā Yaĥyá Khudhi Al-Kitāba Biqūwatin Wa 'Ātaynāhu Al-Ĥukma Şabīyan

12

اى يحيى! كتاب را به قوت و نيرومندى بگير؛ و به او در حالى كه كودك بود، حكمت داديم.


Wa Ĥanānāan Min Ladunnā Wa Zakāatan Wa Kāna Taqīyan

13

و از سوى خود مهرورزى [به همه مردم‌] و پاكى و شايستگى [به او عطا كرديم‌] و او همواره پرهيزكار بود.


Wa Barrāan Biwālidayhi Wa Lam Yakun Jabbārāan `Aşīyan

14

و به پدر و مادرش نيكوكار بود و سركش و نافرمان نبود.


Wa Salāmun `Alayhi Yawma Wulida Wa Yawma Yamūtu Wa Yawma Yub`athu Ĥayyan

15

و بر او سلام باد روزى كه زاده شد، و روزى كه مى‌ميرد، و روزى كه زنده برانگيخته مى‌شود.


Wa Adhkur Fī Al-Kitābi Maryama 'Idh Antabadhat Min 'Ahlihā Makānāan Sharqīyan

16

و در اين كتاب [سرگذشت‌] مريم را ياد كن هنگامى كه از خانواده‌اش [در] مكان شرقى كناره گرفت.


Fāttakhadhat Min Dūnihim Ĥijābāan Fa'arsalnā 'Ilayhā Rūĥanā Fatamaththala Lahā Basharāan Sawīyan

17

و جدا از آنان پوشش و پرده‌اى براى خود قرار داد. و ما روح خود را به سوى او فرستاديم، پس براى او [به صورت‌] بشرى خوش اندام و معتدل نمودار شد.


Qālat 'Innī 'A`ūdhu Bir-Raĥmani Minka 'In Kunta Taqīyan

18

مريم گفت: همانا من از تو به [خداى‌] رحمان پناه مى‌برم، اگر پرهيزكار هستى [از من فاصله بگير.]


Qāla 'Innamā 'Anā Rasūlu Rabbiki Li'haba Laki Ghulāmāan Zakīyan

19

گفت: جز اين نيست كه من فرستاده پروردگار تو هستم براى آنكه پسرى پاك و پاكيزه به تو ببخشم.


Qālat 'Anná Yakūnu Lī Ghulāmun Wa Lam Yamsasnī Basharun Wa Lam 'Aku Baghīyan

20

گفت: چگونه براى من پسرى خواهد بود در حالى كه نه هيچ بشرى با من ازدواج كرده است و نه بدكار بوده‌ام.


Qāla Kadhāliki Qāla Rabbuki Huwa `Alayya Hayyinun Wa Linaj`alahu 'Āyatan Lilnnāsi Wa Raĥmatan Minnā Wa Kāna 'Amrāan Maqđīyan

21

گفت: چنين است [كه گفتى، ولى‌] پروردگارت فرموده است: اين كار بر من آسان است و [فرزندى بدون ازدواج به او بخشيدن‌] براى اين [است‌] كه او را نشانه‌اى [از قدرت خود] براى مردم و رحمتى از سوى خود قرار دهيم؛ و اين كار شدنى است.


Faĥamalat/hu Fāntabadhat Bihi Makānāan Qaşīyan

22

پس به عيسى حامله شد و به خاطر او در مكانى دور كناره گرفت.


Fa'ajā'ahā Al-Makhāđu 'Ilá Jidh`i An-Nakhlati Qālat Yā Laytanī Mittu Qabla Hādhā Wa Kuntu Nasyan Mansīyan

23

آن گاه درد زاييدن، او را به ناچار به جانب درخت خرما كشانيد؛ [در آن حال‌] گفت: اى كاش پيش از اين ميمردم و يكسره از خاطره‌ها فراموش شده بودم.


Fanādāhā Min Taĥtihā 'Allā Taĥzanī Qad Ja`ala Rabbuki Taĥtaki Sarīyan

24

پس كودك از زير [پاى‌] او ندايش داد: غمگين مباش كه پروردگارت از زير [پاى‌] تو نهر آبى پديد آورده است [تا بياشامى و شستشو كنى.]


Wa Huzzī 'Ilayki Bijidh`i An-Nakhlati Tusāqiţ `Alayki Ruţabāan Janīyan

25

و تنه خرما را به سوى خود بجنبان تا برايت خرماى تازه و از بار چيده بريزد.


Fakulī Wa Ashrabī Wa Qarrī `Aynāan Fa'immā Taraynna Mina Al-Bashari 'Aĥadāan Faqūlī 'Innī Nadhartu Lilrraĥmani Şawmāan Falan 'Ukallima Al-Yawma 'Insīyan

26

پس [از آن خرما] بخور و [از آن نهر] بياشام و خاطرت را شاد و خوش دار، و اگر از مردم كسى را ديدى [كه درباره نوزادت پرسيد] بگو: من براى [خداى‌] رحمان روزه [سكوت‌] نذر كرده‌ام، پس هرگز امروز با هيچ انسانى سخن نخواهم گفت.


Fa'atat Bihi Qawmahā Taĥmiluhu Qālū Yā Maryamu Laqad Ji'ti Shay'āan Farīyan

27

آن گاه نوزاد را در حالى كه [در آغوشش‌] حمل مى‌كرد، نزد قومش آورد. گفتند: اى مريم! به راستى كه تو كارى شگفت [و بى‌سابقه و ناپسندى‌] مرتكب شده‌اى.


Yā 'Ukhta Hārūna Mā Kāna 'Abūki Amra'a Saw'in Wa Mā Kānat 'Ummuki Baghīyan

28

اى خواهر هارون! نه پدرت مرد بدى بود و نه مادرت بدكاره بود [اين طفل را از كجا آورده‌اى؟]


Fa'ashārat 'Ilayhi Qālū Kayfa Nukallimu Man Kāna Fī Al-Mahdi Şabīyan

29

پس مريم به نوزاد اشاره كرد [كه از او بپرسيد.] گفتند: چگونه با كودكى كه در گهواره است، سخن بگوييم؟!


Qāla 'Innī `Abdu Allāhi 'Ātāniya Al-Kitāba Wa Ja`alanī Nabīyan

30

نوزاد [از ميان گهواره‌] گفت: بى‌ترديد من بنده خدايم، به من كتاب عطا كرده و مرا پيامبر قرار داده است.


Wa Ja`alanī Mubārakāan 'Aynamā Kuntu Wa 'Awşānī Biş-Şalāati Wa Az-Zakāati Mā Dumtu Ĥayyan

31

و هر جا كه باشم بسيار بابركت و سودمندم ساخته، و مرا تا زنده‌ام به نماز و زكات سفارش كرده است.


Wa Barrāan Biwālidatī Wa Lam Yaj`alnī Jabbārāan Shaqīyan

32

و مرا نسبت به مادرم نيكوكار [و خوش‌رفتار] گردانيده و گردنكش و تيره‌بختم قرار نداده است.


Wa As-Salāmu `Alayya Yawma Wulidtu Wa Yawma 'Amūtu Wa Yawma 'Ub`athu Ĥayyan

33

و سلام بر من روزى كه زاده شدم، و روزى كه مى‌ميرم، و روزى كه زنده برانگيخته مى‌شوم.


Dhālika `Īsá Abnu Maryama Qawla Al-Ĥaqqi Al-Ladhī Fīhi Yamtarūna

34

اين است عيسى بن مريم، همان قول حق كه [يهود و نصارى‌] درباره او در ترديدند.


Mā Kāna Lillāh 'An Yattakhidha Min Waladin Subĥānahu 'Idhā Qađá 'Amrāan Fa'innamā Yaqūlu Lahu Kun Fayakūnu

35

خدا را نسزد كه هيچ فرزندى [براى خود] برگيرد؛ او منزه است؛ چون پديد آمدن چيزى را اراده كند، فقط به آن مى‌گويد: باش، پس بى‌درنگ موجود مى‌شود.


Wa 'Inna Allāha Rabbī Wa Rabbukum Fā`budūhu Hādhā Şirāţun Mustaqīmun

36

[عيسى گفت:] بى‌ترديد خدا [ى يكتا] پروردگار من و شماست؛ پس او را بپرستيد [كه‌] اين راهى راست است.


Fākhtalafa Al-'Aĥzābu Min Baynihim Fawaylun Lilladhīna Kafarū Min Mash/hadi Yawmin `Ažīmin

37

ولى گروه‌هايى از ميان آنان [درباره عيسى‌] اختلاف كردند، پس واى بر كسانى كه [با افراط در شأن عيسى‌] كافر شدند از حضور در روزى بزرگ!


'Asmi` Bihim Wa 'Abşir Yawma Ya'tūnanā Lakini Až-Žālimūna Al-Yawma Fī Đalālin Mubīnin

38

آنان روزى كه به سوى ما مى‌آيند [نسبت به حقايق‌] چه شنوا و چه بينا مى‌شوند، ولى امروز ستمكاران در گمراهى آشكارند.


Wa 'Andhirhum Yawma Al-Ĥasrati 'Idh Quđiya Al-'Amru Wa Hum Fī Ghaflatin Wa Hum Lā Yu'uminūna

39

و آنان را از روز حسرت- آن گاه كه كار از كار بگذرد- بترسان، در حالى كه آنان در بى‌خبرى [شديدى‌] هستند و ايمان نمى‌آورند.


'Innā Naĥnu Narithu Al-'Arđa Wa Man `Alayhā Wa 'Ilaynā Yurja`ūna

40

يقينا ماييم كه زمين و همه كسانى را كه روى آن قرار دارند به ميراث مى‌بريم و [همه‌] به سوى ما بازگردانده مى‌شوند.


Wa Adhkur Fī Al-Kitābi 'Ibrāhīma 'Innahu Kāna Şiddīqāan Nabīyan

41

و در اين كتاب، [سرگذشت‌] ابراهيم را ياد كن، به راستى او بسيار راستگو و پيامبر بود.


'Idh Qāla Li'abīhi Yā 'Abati Lima Ta`budu Mā Lā Yasma`u Wa Lā Yubşiru Wa Lā Yughnī `Anka Shay'āan

42

آن گاه كه به پدر [خوانده‌] اش گفت: پدرم! چرا چيزى را كه نمى‌شنود و نمى‌بيند و نمى‌تواند هيچ آسيب و گزندى را از تو برطرف كند، مى‌پرستى!؟


Yā 'Abati 'Innī Qad Jā'anī Mina Al-`Ilmi Mā Lam Ya'tika Fa Attabi`nī 'Ahdika Şirāţāan Sawīyan

43

پدرم! همانا براى من [از طريق وحى‌] دانشى آمده كه تو را نيامده؛ بنابراين از من پيروى كن تا تو را به راهى راست راهنمايى كنم.


Yā 'Abati Lā Ta`budi Ash-Shayţāna 'Inna Ash-Shayţāna Kāna Lilrraĥmani `Aşīyan

44

پدرم! شيطان را مپرست؛ زيرا شيطان همواره نسبت به خدا نافرمان است.


Yā 'Abati 'Innī 'Akhāfu 'An Yamassaka `Adhābun Mina Ar-Raĥmani Fatakūna Lilshshayţāni Walīyan

45

پدرم! به يقين مى‌ترسم كه عذابى از سوى [خداى‌] رحمان به تو برسد، و در نتيجه همنشين شيطان شوى.


Qāla 'Arāghibun 'Anta `An 'Ālihatī Yā 'Ibrāhīmu La'in Lam Tantahi La'arjumannaka Wa Ahjurnī Malīyan

46

گفت: اى ابراهيم! آيا تو از معبودهاى من روى گردانى؟ اگر [از بت ستيزى‌] باز نايستى، قطعا تو را سنگسار مى‌كنم، و [تا از من آسيبى به تو نرسيده‌] زمانى طولانى از من دور شو.


Qāla Salāmun `Alayka Sa'astaghfiru Laka Rabbī 'Innahu Kāna Bī Ĥafīyan

47

ابراهيم گفت: سلام بر تو، به زودى از پروردگارم براى تو آمرزش مى‌خواهم؛ زيرا او همواره نسبت به من بسيار نيكوكار و مهربان است.


Wa 'A`tazilukum Wa Mā Tad`ūna Min Dūni Allāhi Wa 'Ad`ū Rabbī `Asá 'Allā 'Akūna Bidu`ā'i Rabbī Shaqīyan

48

و من از شما و معبودانى كه به جاى خدا مى‌خوانيد، كناره مى‌گيرم و پروردگارم را مى‌خوانم، اميد است در خواندن پروردگارم [از اجابت او] محروم و بى‌بهره نباشم.


Falammā A`tazalahum Wa Mā Ya`budūna Min Dūni Allāhi Wahabnā Lahu 'Isĥāqa Wa Ya`qūba Wa Kullā Ja`alnā Nabīyan

49

پس هنگامى كه از آنان و آنچه جز خدا مى‌پرستيدند، كناره گرفت، اسحاق ويعقوب را به او بخشيديم وهر يك را پيامبر قرار داديم.


Wa Wahabnā Lahum Min Raĥmatinā Wa Ja`alnā Lahum Lisāna Şidqin `Alīyan

50

و به آنان از رحمت خود بخشيديم، وبراى آنان [در ميان مردم‌] نامى نيك و ستايشى والامرتبه قرار داديم.


Wa Adhkur Fī Al-Kitābi Mūsá 'Innahu Kāna Mukhlaşāan Wa Kāna Rasūlāan Nabīyan

51

و در اين كتاب، [سرگذشت‌] موسى را ياد كن، بى‌ترديد او انسانى خالص شده و فرستاده‌اى پيامبر بود.


Wa Nādaynāhu Min Jānibi Aţ-Ţūri Al-'Aymani Wa Qarrabnāhu Najīyan

52

و او را از جانب راست طور ندا كرديم، و او را در حالى كه با وى راز گفتيم، مقرب خود قرار داديم.


Wa Wahabnā Lahu Min Raĥmatinā 'Akhāhu Hārūna Nabīyan

53

و از رحمت خود برادرش هارون را كه داراى مقام پيامبرى بود، به او بخشيديم.


Wa Adhkur Fī Al-Kitābi 'Ismā`īla 'Innahu Kāna Şādiqa Al-Wa`di Wa Kāna Rasūlāan Nabīyan

54

و در اين كتاب، [سرگذشت‌] اسماعيل را ياد كن، كه او راست وعده و فرستاده‌اى پيامبر بود.


Wa Kāna Ya'muru 'Ahlahu Biş-Şalāati Wa Az-Zakāati Wa Kāna `Inda Rabbihi Marđīyan

55

و همواره خانواده‌اش را به نماز و زكات فرمان مى‌داد، و نزد پروردگارش پسنديده بود.


Wa Adhkur Fī Al-Kitābi 'Idrīsa 'Innahu Kāna Şiddīqāan Nabīyan

56

و در اين كتاب، [سرگذشت‌] ادريس را ياد كن، كه او بسيار راستگو و پيامبر بود.


Wa Rafa`nāhu Makānāan `Alīyan

57

و او را به جايگاه و مقام بلندى ارتقا داديم.


'Ūlā'ika Al-Ladhīna 'An`ama Allāhu `Alayhim Mina An-Nabīyīna Min Dhurrīyati 'Ādama Wa Mimman Ĥamalnā Ma`a Nūĥin Wa Min Dhurrīyati 'Ibrāhīma Wa 'Isrā'īla Wa Mimman Hadaynā Wa Ajtabaynā 'Idhā Tutlá `Alayhim 'Āyātu Ar-Raĥmani Kharrū Sujjadāan Wa Bukīyan

58

اينان كسانى از پيامبران بودند كه خدا به آنان نعمت داد، از نسل آدم و از نسل كسانى كه با نوح در كشتى سوار كرديم و از نسل ابراهيم و اسرائيل و از كسانى كه آنان را هدايت كرديم و برگزيديم؛ هنگامى كه آيات [خداى‌] رحمان بر آنان خوانده مى‌شد، سجده كنان و گريان به رو مى‌افتادند.


Fakhalafa Min Ba`dihim Khalfun 'Ađā`ū Aş-Şalāata Wa Attaba`ū Ash-Shahawāti Fasawfa Yalqawna Ghayyan

59

سپس بعد از آنان نسلى جايگزين [آنان‌] شد كه نماز را ضايع كردند و از شهوات پيروى نمودند؛ پس به زودى [كيفر] گمراهى خود را [كه عذابى دردناك است‌] خواهند ديد.


'Illā Man Tāba Wa 'Āmana Wa `Amila Şāliĥāan Fa'ūlā'ika Yadkhulūna Al-Jannata Wa Lā Yužlamūna Shay'āan

60

مگر آنان كه توبه كرده و ايمان آورده و كار شايسته انجام داده‌اند، پس آنان به بهشت درآيند و ذره‌اى مورد ستم قرار نمى‌گيرند.


Jannāti `Adnin Allatī Wa`ada Ar-Raĥmānu `Ibādahu Bil-Ghaybi 'Innahu Kāna Wa`duhu Ma'tīyan

61

بهشت‌هاى جاويدى كه [خداى‌] رحمان به بندگانش وعده داده در حالى كه اكنون از نظرها پنهان است، يقينا وعده خدا آمدنى است.


Lā Yasma`ūna Fīhā Laghwan 'Illā Salāmāan Wa Lahum Rizquhum Fīhā Bukratan Wa `Ashīyan

62

در آنجا كلام لغو و بيهوده‌اى نمى‌شنوند، بلكه آنچه مى‌شنوند فقط سلام و درود است؛ و در آنجا صبح و شام، رزقشان براى آنان [آماده‌] است.


Tilka Al-Jannatu Allatī Nūrithu Min `Ibādinā Man Kāna Taqīyan

63

اين است بهشتى كه به هر كس از بندگان خود كه پرهيزكار باشد، به ميراث مى‌دهيم.


Wa Mā Natanazzalu 'Illā Bi'amri Rabbika Lahu Mā Bayna 'Aydīnā Wa Mā Khalfanā Wa Mā Bayna Dhālika Wa Mā Kāna Rabbuka Nasīyan

64

و [اى رسول خدا! ما فرشتگان‌] جز به فرمان پرودگارت نازل نمى‌شويم. [آگاهى به‌] آنچه مربوط به آينده ماست و آنچه مربوط به گذشته ماست وآنچه ميان گذشته و آينده است، ويژه اوست؛ و پروردگارت هيچ‌گاه فراموشكار نيست.


Rabbu As-Samāwāti Wa Al-'Arđi Wa Mā Baynahumā Fā`bud/hu Wa Aşţabir Li`ibādatihi Hal Ta`lamu Lahu Samīyan

65

[اوست‌] پروردگار آسمان‌ها و زمين و آنچه ميان آن دو قرار دارد؛ پس او را بپرست و بر پرستيدنش شكيبا باش. آيا براى او همنامى مى‌دانى [كه او هم پروردگار آسمان‌ها و زمين باشد؟!]


Wa Yaqūlu Al-'Insānu 'A'idhā Mā Mittu Lasawfa 'Ukhraju Ĥayyan

66

و انسان مى‌گويد: آيا زمانى كه بميرم به راستى زنده [از خاك‌] بيرونم مى‌آورند؟


'Awalā Yadhkuru Al-'Insānu 'Annā Khalaqnāhu Min Qablu Wa Lam Yaku Shay'āan

67

آيا انسان به ياد نمى‌آورد [و توجه ندارد] كه ما او را پيش از اين در حالى كه چيزى نبود، آفريديم.


Fawarabbika Lanaĥshurannahum Wa Ash-Shayāţīna Thumma Lanuĥđirannahum Ĥawla Jahannama Jithīyan

68

پس به پروردگارت سوگند، آنان را [كه بدون دليل و از روى جهل و نادانى منكر زنده شدن مردگانند] با شياطين محشور مى‌كنيم، سپس آنان را در حالى كه به زانو درآمده‌اند، گرداگرد دوزخ حاضر خواهيم كرد.


Thumma Lananzi`anna Min Kulli Shī`atin 'Ayyuhum 'Ashaddu `Alá Ar-Raĥmani `Itīyan

69

آن گاه از هر گروهى آنان را كه بر خداى رحمان عاصى و سركش‌تر بوده‌اند، بيرون مى‌كشيم.


Thumma Lanaĥnu 'A`lamu Bial-Ladhīna Hum 'Awlá Bihā Şilīyan

70

سپس ما به كسانى كه براى سوختن در دوزخ سزاوارترند، داناتريم.


Wa 'In Minkum 'Illā Wariduhā Kāna `Alá Rabbika Ĥatmāan Maqđīyan

71

و هيچ كس از شما نيست مگر آنكه وارد دوزخ مى‌شود، [ورود همگان به دوزخ‌] بر پروردگارت مسلم و حتمى است.


Thumma Nunajjī Al-Ladhīna Attaqawā Wa Nadharu Až-Žālimīna Fīhā Jithīyan

72

سپس آنان را كه [از كفر، شرك، فساد و گناه‌] پرهيز كردند، نجات مى‌دهيم، و ستمكاران را كه به زانو درافتاده‌اند، در دوزخ رها مى‌كنيم.


Wa 'Idhā Tutlá `Alayhim 'Āyātunā Bayyinātin Qāla Al-Ladhīna Kafarū Lilladhīna 'Āmanū 'Ayyu Al-Farīqayni Khayrun Maqāmāan Wa 'Aĥsanu Nadīyan

73

و هنگامى كه آيات روشن ما را بر آنان مى‌خوانند، كافران به آنان كه ايمان آورده‌اند، مى‌گويند: كدام يك از ما دو گروه، جايگاهش [از جهت مادى‌] بهتر و مجلس انسش [از لحاظ اجتماعى و سياسى‌] نيكوتر است؟


Wa Kam 'Ahlaknā Qablahum Min Qarnin Hum 'Aĥsanu 'Athāthāan Wa Ri'yan

74

و چه بسيار اقوامى را پيش از آنان هلاك كرديم كه لوازم زندگى بهتر [و منظر] و ظاهرى [خوش‌نماتر و] نيكوتر داشتند.


Qul Man Kāna Fī Ađ-Đalālati Falyamdud Lahu Ar-Raĥmānu Maddāan Ĥattá 'Idhā Ra'awā Mā Yū`adūna 'Immā Al-`Adhāba Wa 'Immā As-Sā`ata Fasaya`lamūna Man Huwa Sharrun Makānāan Wa 'Ađ`afu Jundāan

75

بگو: آنان كه در گمراهى قرار دارند، بايد [خداى‌] رحمان [بر پايه سنت جارى خود] به آنان مهلتى معين دهد، تا زمانى كه آنچه را به آنان وعده داده‌اند ببينند، يا عقوبت و شكنجه [در دنيا] را يا عذاب قيامت را؛ پس به زودى خواهند دانست چه كسى جايگاهش بدتر و سپاهش ناتوان‌تر است؟!


Wa Yazīdu Allāhu Al-Ladhīna Ahtadawā Hudan Wa Al-Bāqiyātu Aş-Şāliĥātu Khayrun `Inda Rabbika Thawābāan Wa Khayrun Maraddāan

76

و آنان كه هدايت يافته‌اند، خدا بر هدايتشان مى‌افزايد، و اعمال شايسته پايدار نزد پروردگارت از جهت پاداش بهتر و از لحاظ بازدهى نيكوتر است.


'Afara'ayta Al-Ladhī Kafara Bi'āyātinā Wa Qāla La'ūtayanna Mālāan Wa Waladāan

77

آيا ديدى آن كسى را كه به آيات ما كافر شد وگفت: [به خاطر انتخاب آيين شرك و كفر] به من مال و اولاد بسيار خواهند داد؟


'Āţţala`a Al-Ghayba 'Am Attakhadha `Inda Ar-Raĥmani `Ahdāan

78

آيا [او درباره رسيدن به مال و اولاد بسيار] بر غيب آگاهى يافته، يا پيمانى [بر اين عطاى فراوان‌] از سوى [خداى‌] رحمان دريافت نموده است؟


Kallā Sanaktubu Mā Yaqūlu Wa Namuddu Lahu Mina Al-`Adhābi Maddāan

79

اين چنين نيست [كه او مى‌گويد]، ما به زودى آنچه را مى‌گويد [در پرونده عملش‌] خواهيم نوشت و عذابش را همواره ادامه خواهيم داد.


Wa Narithuhu Mā Yaqūlu Wa Ya'tīnā Fardāan

80

و آنچه را كه [از مال و فرزند] مى‌گويد، از او به ميراث مى‌بريم، و تنها نزد ما خواهد آمد.


Wa Attakhadhū Min Dūni Allāhi 'Ālihatan Liyakūnū Lahum `Izzāan

81

و به جاى خدا معبودانى گرفتند تا براى آنان مايه عزت و توانمندى باشد.


Kallā Sayakfurūna Bi`ibādatihim Wa Yakūnūna `Alayhim Điddāan

82

چنين نيست، به زودى [آن معبودان‌] پرستش آنان را انكار مى‌كنند و دشمنشان خواهند شد.


'Alam Tara 'Annā 'Arsalnā Ash-Shayāţīna `Alá Al-Kāfirīna Ta'uuzzuhum 'Azzāan

83

آيا ندانسته‌اى كه ما شيطان‌ها را بر كافران فرستاديم تا آنان را به شدت به سوى گناهان و شهوات برانگيزند.


Falā Ta`jal `Alayhim 'Innamā Na`uddu Lahum `Addāan

84

بنابراين بر [شكست و هلاكت‌] آنان شتاب مكن، ما [همه اعمال و رفتار حتى لحظات عمرشان را] به دقت شماره مى‌كنيم [تا مهلتشان تمام شود و به كيفر آنچه همواره مرتكب مى‌شدند، برسند.]


Yawma Naĥshuru Al-Muttaqīna 'Ilá Ar-Raĥmani Wafdāan

85

[ياد كن‌] روزى را كه پرهيزكاران را به ضيافت و ميهمانى [خداى‌] رحمان گرد مى‌آوريم.


Wa Nasūqu Al-Mujrimīna 'Ilá Jahannama Wirdāan

86

و مجرمان را تشنه به سوى دوزخ مى‌رانيم.


Lā Yamlikūna Ash-Shafā`ata 'Illā Mani Attakhadha `Inda Ar-Raĥmani `Ahdāan

87

[شفيعان در آن روز] قدرت بر شفاعت ندارند مگر كسانى [مانند پيامبران، امامان، فرشتگان و اوليا] كه از نزد [خداى‌] رحمان، پيمانى [بر اذن شفاعت‌] گرفته باشند.


Wa Qālū Attakhadha Ar-Raĥmānu Waladāan

88

و [مشركان‌] گفتند: [خداى‌] رحمان براى خود فرزندى گرفته است.


Laqad Ji'tum Shay'āan 'Iddāan

89

به راستى كه چيزى بسيار زشت و نسبتى بس ناروا [به ميان‌] آورده‌ايد.


Takādu As-Samāwātu Yatafaţţarna Minhu Wa Tanshaqqu Al-'Arđu Wa Takhirru Al-Jibālu Haddāan

90

نزديك است آسمان‌ها از اين [ادعاى بى‌اصل و سخن ناروا] پاره پاره شوند، و زمين بشكافد، و كوه‌ها به شدت در هم بشكنند و فرو ريزند!!


'An Da`awā Lilrraĥmani Waladāan

91

به خاطر آنكه براى [خداى‌] رحمان فرزندى ادعا كرده‌اند.


Wa Mā Yanbaghī Lilrraĥmani 'An Yattakhidha Waladāan

92

و [خداى‌] رحمان را نسزد كه فرزندى اختيار كند.


'In Kullu Man Fī As-Samāwāti Wa Al-'Arđi 'Illā 'Ātī Ar-Raĥmani `Abdāan

93

هيچ كس در آسمان‌ها و زمين نيست مگر اينكه [ذاتا] بنده [و مملوك‌] به سوى [خداى‌] رحمان مى‌آيد.


Laqad 'Aĥşāhum Wa `Addahum `Addāan

94

به يقين همه آنان را [با قدرت و دانشش كنترل و] احاطه نموده و درست و دقيق شماره كرده است.


Wa Kulluhum 'Ātīhi Yawma Al-Qiyāmati Fardāan

95

و روز قيامت همه آنان تنها به پيشگاه او مى‌آيند.


'Inna Al-Ladhīna 'Āmanū Wa `Amilū Aş-Şāliĥāti Sayaj`alu Lahumu Ar-Raĥmānu Wuddāan

96

قطعا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، به زودى [خداى‌] رحمان براى آنان [در دل‌ها] محبتى قرار خواهد داد.


Fa'innamā Yassarnāhu Bilisānika Litubashshira Bihi Al-Muttaqīna Wa Tundhira Bihi Qawmāan Luddāan

97

جز اين نيست كه ما اين [قرآن‌] را بر زبان تو آسان ساختيم تا به وسيله آن پرهيزكاران را مژده دهى و مردم ستيزه‌جو را بترسانى.


Wa Kam 'Ahlaknā Qablahum Min Qarnin Hal Tuĥissu Minhum Min 'Aĥadin 'Aw Tasma`u Lahum Rikzāan

98

و چه بسيار ملت‌ها را پيش از آنان [به سبب طغيانشان‌] هلاك كرديم. آيا كسى از آنان را مى‌يابى، يا هيچ زمزمه و صدايى آهسته از آنان مى‌شنوى؟


سوره طه

Bismi Allāhi Ar-Raĥmani Ar-Raĥīmi Ţāhā

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ طه


Mā 'Anzalnā `Alayka Al-Qur'āna Litashqá

2

ما قرآن را بر تو نازل نكرديم تا به مشقت و زحمت افتى؛


'Illā Tadhkiratan Liman Yakhshá

3

[بلكه آن را نازل كرديم‌] تا براى كسى كه [از خدا] مى‌ترسد، زمينه توجه و يادآورى باشد.


Tanzīlāan Mimman Khalaqa Al-'Arđa Wa As-Samāwāti Al-`Ulā

4

در حالى كه به تدريج از سوى كسى نازل شده كه زمين و آسمان‌هاى بلند را آفريده است.


Ar-Raĥmānu `Alá Al-`Arshi Astawá

5

[خداى‌] رحمان بر تخت فرمانروايى و تدبير امور آفرينش چيره و مسلط است.


Lahu Mā Fī As-Samāwāti Wa Mā Fī Al-'Arđi Wa Mā Baynahumā Wa Mā Taĥta Ath-Thará

6

آنچه در آسمان‌ها و زمين و آنچه ميان آن دو و آنچه زير زمين است، فقط در سيطره مالكيت و فرمانروايى اوست.


Wa 'In Tajhar Bil-Qawli Fa'innahu Ya`lamu As-Sirra Wa 'Akhfá

7

و اگر سخن خود را با صداى بلند آشكار كنى [يا پنهان بدارى، براى خدا يكسان است‌]؛ زيرا او پنهان وپنهان‌تر را مى‌داند.


Al-Lahu Lā 'Ilāha 'Illā Huwa Lahu Al-'Asmā'u Al-Ĥusná

8

خداى يكتاست كه جز او هيچ معبودى نيست، نيكوترين نام‌ها فقط ويژه اوست.


Wa Hal 'Atāka Ĥadīthu Mūsá

9

و آيا سرگذشت موسى به تو رسيده است؟


'Idh Ra'á Nārāan Faqāla Li'hlihi Amkuthū 'Innī 'Ānastu Nārāan La`allī 'Ātīkum Minhā Biqabasin 'Aw 'Ajidu `Alá An-Nāri Hudan

10

هنگامى كه آتشى ديد، پس به خانواده‌اش گفت: درنگ كنيد؛ بى‌ترديد من آتشى ديدم [مى‌روم‌] شايد شعله‌اى از آن را برايتان بياورم يا نزد آتش [براى پيدا كردن راه‌] راهنمايى بيابم.


Falammā 'Atāhā Nūdī Yā Mūsá

11

پس چون به آن آتش رسيد، ندا داده شد: اى موسى!


'Innī 'Anā Rabbuka Fākhla` Na`layka 'Innaka Bil-Wādi Al-Muqaddasi Ţuwan

12

به يقين اين منم پروردگار تو، پس كفش خود را از پايت بيفكن؛ زيرا تو در وادى مقدس طوى هستى.


Wa 'Anā Akhtartuka Fāstami` Limā Yūĥá

13

و من تو را [به پيامبرى‌] برگزيدم، پس به آنچه وحى مى‌شود، گوش فرا دار.


'Innanī 'Anā Al-Lahu Lā 'Ilāha 'Illā 'Anā Fā`budnī Wa 'Aqimi Aş-Şalāata Lidhikrī

14

همانا! من خدايم كه جز من معبودى نيست، پس مرا بپرست و نماز را براى ياد من برپا دار.


'Inna As-Sā`ata 'Ātiyatun 'Akādu 'Ukhfīhā Litujzá Kullu Nafsin Bimā Tas`á

15

بى‌ترديد قيامت كه مى‌خواهم زمان وقوعش را پنهان بدارم، آمدنى است، تا هر كس را برابر تلاش و كوششى كه مى‌كند، پاداش دهند.


Falā Yaşuddannaka `Anhā Man Lā Yu'uminu Bihā Wa Attaba`a Hawāhu Fatardá

16

پس مبادا آنكه از هواى نفسش پيروى كرده و [به اين سبب‌] به قيامت ايمان ندارد، تو را [از توجه به آن‌] باز دارد كه هلاك مى‌شوى.


Wa Mā Tilka Biyamīnika Yā Mūsá

17

و اى موسى! اين [قطعه چوب‌] در دست راستت چيست؟


Qāla Hiya `Aşāya 'Atawakka'u `Alayhā Wa 'Ahushshu Bihā `Alá Ghanamī Wa Liya Fīhā Ma'āribu 'Ukhrá

18

گفت: اين عصاى من است، بر آن تكيه مى‌زنم، و با آن برگ درختان را براى گوسفندانم فرو مى‌ريزم و مرا در آن نيازهاى ديگرى هم هست.


Qāla 'Alqihā Yā Mūsá

19

خدا فرمود: اى موسى! آن را بيفكن.


Fa'alqāhā Fa'idhā Hiya Ĥayyatun Tas`á

20

پس آن را افكند، ناگهان مارى عظيم شد كه به سرعت مى‌شتافت.


Qāla Khudh/hā Wa Lā Takhaf Sanu`īduhā Sīratahā Al-'Ūlá

21

خدا فرمود: آن را بگير و مترس كه بى‌درنگ آن را به كيفيت اولش باز مى‌گردانيم.


Wa Ađmum Yadaka 'Ilá Janāĥika Takhruj Bayđā'a Min Ghayri Sū'in 'Āyatan 'Ukhrá

22

و دستت را در گريبانت كن تا بدون هيچ عيبى [چون برص و پيسى‌] سفيد و درخشان بيرون آيد، [آن‌] معجزه‌اى ديگر است.


Linuriyaka Min 'Āyātinā Al-Kubrá

23

تا برخى از بزرگ‌ترين معجزات خود را به تو نشان دهيم.


Adh/hab 'Ilá Fir`awna 'Innahu Ţaghá

24

به سوى فرعون برو؛ زيرا او [در برابر خدا] سركشى كرده است.


Qāla Rabbi Ashraĥ Lī Şadrī

25

گفت: پروردگارا! سينه‌ام را [براى تحمل اين وظيفه سنگين‌] گشاده گردان،


Wa Yassir Lī 'Amrī

26

و كارم را برايم آسان ساز،


Wa Aĥlul `Uqdatan Min Lisānī

27

و گرهى را [كه مانع روان سخن گفتن من است‌] از زبانم بگشاى،


Yafqahū Qawlī

28

[تا] سخنم را بفهمند،


Wa 'Aj`al Lī Wazīrāan Min 'Ahlī

29

و از خانواده‌ام دستيارى برايم قرار ده،


Hārūna 'Akhī

30

هارون، برادرم را


Ashdud Bihi 'Azrī

31

پشتم را به او محكم كن،


Wa 'Ashrik/hu Fī 'Amrī

32

واو را در كارم شريك گردان،


Kay Nusabbiĥaka Kathīrāan

33

تا تو را [در ميان مشركان از داشتن شريك‌] بسيار و فراوان تنزيه كنيم،


Wa Nadhkuraka Kathīrāan

34

وبسيار به يادت باشيم،


'Innaka Kunta Binā Başīrāan

35

بى‌ترديد تو به ما بينايى.


Qāla Qad 'Ūtīta Su'ulaka Yā Mūsá

36

خدا فرمود: اى موسى! به يقين خواسته‌ات به تو عطا شد.


Wa Laqad Manannā `Alayka Marratan 'Ukhrá

37

و بى‌ترديد يك بار ديگر هم به تو احسان كرديم.


'Idh 'Awĥaynā 'Ilá 'Ummika Mā Yūĥá

38

آن زمان كه به مادرت آنچه را كه بايد الهام مى‌شد، الهام كرديم؛


'Ani Aqdhifīhi Fī At-Tābūti Fāqdhifīhi Fī Al-Yammi Falyulqihi Al-Yammu Bis-Sāĥili Ya'khudh/hu `Adūwun Lī Wa `Adūwun Lahu Wa 'Alqaytu `Alayka Maĥabbatan Minnī Wa Lituşna`a `Alá `Ayni

39

كه او را در صندوق بگذار، پس او را به دريا بينداز تا دريا او را به ساحل اندازد، تا دشمن من و دشمن او، وى را برگيرد. و محبوبيتى از سوى خود بر تو انداختيم تا [همگان به تو علاقه و محبت ورزند و آنچه را انجام دادم براى اين بود كه‌] با مراقبت كامل من پرورش يابى [و ساخته شوى.]


'Idh Tamshī 'Ukhtuka Fataqūlu Hal 'Adullukum `Alá Man Yakfuluhu Faraja`nāka 'Ilá 'Ummika Kay Taqarra `Aynuhā Wa Lā Taĥzana Wa Qatalta Nafsāan Fanajjaynāka Mina Al-Ghammi Wa Fatannāka Futūnāan Falabithta Sinīna Fī 'Ahli Madyana Thumma Ji'ta `Alá Qadarin Yā Mūsá

40

آن گاه كه خواهرت به سوى كاخ فرعون رفت، و گفت: آيا شما را به كسى كه از اين نوزاد سرپرستى كند، راهنمايى كنم؟ پس تو را به مادرت برگردانديم تا خوشحال و شاد شود و غم و غصه نخورد، و كسى [از فرعونيان‌] را كشتى و ما تو را از اندوه [و نگرانى بر ارتكاب قتل آن مشرك‌] نجات داديم، و چنان كه بايد امتحانت نموديم، پس ساليانى در ميان اهل مدين ماندى، سپس اى موسى! بر اساس تقدير الهى [براى انتخاب شدن به مقام پيامبرى اينجا] آمدى،


Wa Aşţana`tuka Linafsī

41

و تو را براى [اجراى اهداف‌] خود ساختم [و انتخاب كردم.]


Adh/hab 'Anta Wa 'Akhūka Bi'āyātī Wa Lā Taniyā Fī Dhikrī

42

تو و برادرت با معجزات من [براى هدايت گمراهان‌] برويد، و درباره ذكر من [كه ابلاغ وحى است‌] سستى نورزيد.


Adh/habā 'Ilá Fir`awna 'Innahu Ţaghá

43

هر دو به سوى فرعون برويد؛ زيرا او [در برابر خدا] سركشى كرده است.


Faqūlā Lahu Qawlāan Layyināan La`allahu Yatadhakkaru 'Aw Yakhshá

44

پس گفتارى نرم گفتار به او گوييد، اميد است كه هوشيار شود و [آيين حق را بپذيرد] يا بترسد [و از سركشى باز ايستد.]


Qālā Rabbanā 'Innanā Nakhāfu 'An Yafruţa `Alaynā 'Aw 'An Yaţghá

45

گفتند: پروردگارا! ما مى‌ترسيم كه [پيش از دعوت كردنش به حق‌] با سخت‌گيرى و شكنجه بر [ضد] ما پيشى گيرد يا بر سركشى خود بيفزايد.


Qāla Lā Takhāfā 'Innanī Ma`akumā 'Asma`u Wa 'Ará

46

خدا فرمود: نترسيد كه من بى‌ترديد با شما هستم [سخن او و شما را] مى‌شنوم و [اعمالتان را] مى‌بينم.


Fa'tiyāhu Faqūlā 'Innā Rasūlā Rabbika Fa'arsil Ma`anā Banī 'Isrā'īla Wa Lā Tu`adhdhibhum Qad Ji'nāka Bi'āyatin Min Rabbika Wa As-Salāmu `Alá Mani Attaba`a Al-Hudá

47

بنابراين [بدون بيم و هراس‌] به سوى او برويد و بگوييد: ما دو نفر فرستاده پروردگار تو هستيم، پس بنى‌اسرائيل را [از قيد بندگى و بردگى خود آزاد كرده‌] با ما روانه كن و آنان را شكنجه مكن، به راستى ما از سوى پروردگارت معجزه‌اى آورده‌ايم؛ و درود بر كسى باد كه از هدايت [حق‌] پيروى كند.


'Innā Qad 'Ūĥiya 'Ilaynā 'Anna Al-`Adhāba `Alá Man Kadhdhaba Wa Tawallá

48

مسلما و يقينا به ما وحى شده است كه: عذاب بر كسى است كه [آيات حق و پيامبران را] تكذيب كند و از آن رو برگرداند.


Qāla Faman Rabbukumā Yā Mūsá

49

فرعون گفت: اى موسى! پروردگار شما دو نفر كيست؟


Qāla Rabbunā Al-Ladhī 'A`ţá Kulla Shay'in Khalqahu Thumma Hadá

50

گفت: پروردگار ما كسى است كه به هر موجودى، آفرينش [ويژه‌] او را [آن گونه كه سزاوارش بود] به وى عطا كرده، سپس هدايت نمود.


Qāla Famā Bālu Al-Qurūni Al-'Ūlá

51

فرعون [به جاى دنبال كردن بحث خداشناسى، مطلب را منحرف كرد و] گفت: پس حال امت‌هاى پيشين چگونه است؟


Qāla `Ilmuhā `Inda Rabbī Fī Kitābin Lā Yađillu Rabbī Wa Lā Yansá

52

موسى گفت: علم و دانش به [حال‌] آنان در كتابى [مانند لوح محفوظ] نزد پروردگار من است، كه پروردگارم [بر پايه آن در پاداش دادن و كيفر نمودن‌] نه اشتباه مى‌كند و نه از ياد مى‌برد.


Al-Ladhī Ja`ala Lakumu Al-'Arđa Mahdāan Wa Salaka Lakum Fīhā Subulāan Wa 'Anzala Mina As-Samā'i Mā'an Fa'akhrajnā Bihi 'Azwājāan Min Nabātin Shattá

53

همان كسى كه زمين را براى شما بسترى گسترده قرار داد، و براى شما در آن [به خاطر آسان شدن رفت و آمدتان‌] راه‌هايى پديد آورد، و از آسمان آبى نازل كرد، پس به وسيله آن انواعى از روييدنى‌هاى گوناگون بيرون آورديم.


Kulū Wa Ar`awā 'An`āmakum 'Inna Fī Dhālika La'āyātin Li'wlī An-Nuhá

54

[خود از اين نعمت هاى فراوان‌] بخوريد و دام‌هايتان را بچرانيد، يقينا در اين امور نشانه‌هايى [بر توحيد، ربوبيت و قدرت خدا] براى صاحبان خرد است.


Minhā Khalaqnākum Wa Fīhā Nu`īdukum Wa Minhā Nukhrijukum Tāratan 'Ukhrá

55

شما را از زمين آفريديم، و به آن باز مى‌گردانيم، و بار ديگر از آن بيرونتان مى‌آوريم.


Wa Laqad 'Araynāhu 'Āyātinā Kullahā Fakadhdhaba Wa 'Abá

56

و بى‌ترديد ما همه معجزات خود را [كه در ارتباط با نبوت موسى و هدايت مردم بود] به فرعون نشان داديم، ولى آنها را تكذيب كرد و به پذيرفتنش رضايت نداد.


Qāla 'Aji'tanā Litukhrijanā Min 'Arđinā Bisiĥrika Yā Mūsá

57

گفت: اى موسى! آيا به سوى ما آمده‌اى تا ما را به وسيله جادويت از سرزمينمان بيرون كنى؟


Falana'tiyannaka Bisiĥrin Mithlihi Fāj`al Baynanā Wa Baynaka Maw`idāan Lā Nukhlifuhu Naĥnu Wa Lā 'Anta Makānāan Suwan

58

قطعا ما جادويى مانند آن برايت مى‌آوريم، پس ميان ما و خودت در جايى هموار و صاف كه نه ما از آن تخلف كنيم و نه تو، وعده‌گاهى قرار ده.


Qāla Maw`idukum Yawmu Az-Zīnati Wa 'An Yuĥshara An-Nāsu Đuĥan

59

موسى گفت: وعده‌گاه شما روز جشن است [روزى كه‌] همه مردم را پيش از ظهر گرد هم مى‌آورند.


Fatawallá Fir`awnu Fajama`a Kaydahu Thumma 'Atá

60

پس فرعون [از مجلس مناظره با موسى‌] برگشت، پس نيرنگش را [كه جادوگران و ابزار جادويشان بود] گرد آورد، سپس به وعده‌گاه باز آمد.


Qāla Lahum Mūsá Waylakum Lā Taftarū `Alá Allāhi Kadhibāan Fayusĥitakum Bi`adhābin Wa Qad Khāba Mani Aftará

61

موسى به فرعون و فرعونيان گفت: واى بر شما، بر خدا دروغ نبنديد [كه بت‌ها شريك اويند واين معجزات افسون وجادو است‌] كه با عذابى شديد ريشه كن ونابودتان مى‌كند، و يقينا كسى كه دروغ بست، محروم و نوميد شد.


Fatanāza`ū 'Amrahum Baynahum Wa 'Asarrū An-Najwá

62

پس فرعونيان ميان خود در كارشان [نسبت به موسى‌] نزاع و ستيز كردند و اين رازگويى را از ديگران پنهان داشتند.


Qālū 'In Hadhāni Lasāĥirāni Yurīdāni 'An Yukhrijākum Min 'Arđikum Bisiĥrihimā Wa Yadh/habā Biţarīqatikumu Al-Muthlá

63

گفتند: مسلما اين دو نفر جادوگرند، مى‌خواهند شما را با جادويشان از سرزمينتان بيرون كنند و آيين برتر شما را از بين ببرند.


Fa'ajmi`ū Kaydakum Thumma A'tū Şaffāan Wa Qad 'Aflaĥa Al-Yawma Mani Asta`lá

64

پس حيله و نيرنگتان را گرد آوريد، آن گاه صف كشيده بياييد كه قطعا امروز كسى كامياب است كه برترى يابد.


Qālū Yā Mūsá 'Immā 'An Tulqiya Wa 'Immā 'An Nakūna 'Awwala Man 'Alqá

65

[ساحران‌] گفتند: اى موسى! يا تو [عصايت را] مى‌افكنى يا ما نخستين كسى باشيم كه [ابزار و وسايل جادويش را] مى‌افكند؟


Qāla Bal 'Alqū Fa'idhā Ĥibāluhum Wa `Işīyuhum Yukhayyalu 'Ilayhi Min Siĥrihim 'Annahā Tas`á

66

گفت: بلكه شما بيفكنيد. پس [چون افكندند] ناگهان ريسمان‌ها و چوب‌دستى‌هايشان بر اثر جادويشان در خيال چنان وانمود شد كه با سرعت به راه افتادند.


Fa'awjasa Fī Nafsihi Khīfatan Mūsá

67

پس موسى در دلش ترسى احساس كرد.


Qulnā Lā Takhaf 'Innaka 'Anta Al-'A`lá

68

گفتيم: مترس كه بى‌ترديد تو برترى.


Wa 'Alqi Mā Fī Yamīnika Talqaf Mā Şana`ū 'Innamā Şana`ū Kaydu Sāĥirin Wa Lā Yufliĥu As-Sāĥiru Ĥaythu 'Atá

69

آنچه را در دست راست دارى بيفكن تا همه ساخته‌هايشان را ببلعد؛ يقينا آنچه را ساخته‌اند [واقعيت ندارد] فقط نيرنگ جادوگر است، و جادوگر هر جا درآيد، پيروز نمى‌شود.


Fa'ulqiya As-Saĥaratu Sujjadāan Qālū 'Āmannā Birabbi Hārūna Wa Mūsá

70

[چون عصايش را انداخت و ساخته‌هاى جادوگران را بلعيد، جادوگران از عظمت كار دريافتند كه امريست خدايى نه جادويى‌] پس سجده‌كنان به رو درافتادند و گفتند: ما به پروردگار هارون و موسى ايمان آورديم.


Qāla 'Āmantum Lahu Qabla 'An 'Ādhana Lakum 'Innahu Lakabīrukumu Al-Ladhī `Allamakumu As-Siĥra Fala'uqaţţi`anna 'Aydiyakum Wa 'Arjulakum Min Khilāfin Wa La'uşallibannakum Fī Judhū`i An-Nakhli Wa Lata`lamunna 'Ayyunā 'Ashaddu `Adhābāan Wa 'Abqá

71

[فرعون‌] گفت: آيا پيش از آنكه به شما اذن دهم، به او ايمان آورديد؟ يقينا او بزرگ شماست كه به شما جادو آموخته است، پس بى‌ترديد دست‌ها و پاهايتان را يكى از راست و يكى از چپ قطع خواهم كرد، و شما را بر تنه‌هاى درخت خرما خواهم آويخت تا كاملا بدانيد كه كدام يك از ما [من يا خداى موسى‌] عذابش سخت‌تر و پايدارتر است؟!


Qālū Lan Nu'uthiraka `Alá Mā Jā'anā Mina Al-Bayyināti Wa Al-Ladhī Faţaranā Fāqđi Mā 'Anta Qāđin 'Innamā Taqđī Hadhihi Al-Ĥayāata Ad-Dunyā

72

گفتند: ما هرگز تو را بر دلايل روشنى كه به سوى ما آمده و بر آنكه ما را آفريد، ترجيح نمى‌دهيم؛ پس هر حكمى را كه مى‌توانى صادر كن، تو فقط در اين زندگى دنيا مى‌توانى حكم كنى.


'Innā 'Āmannā Birabbinā Liyaghfira Lanā Khaţāyānā Wa Mā 'Akrahtanā `Alayhi Mina As-Siĥri Wa Allāhu Khayrun Wa 'Abqá

73

بى‌ترديد ما به پروردگارمان ايمان آورديم تا خطاهايمان و آن جادويى كه ما را به آن واداشتى بر ما بيامرزد؛ وخدا بهتر وپايدارتر است.


'Innahu Man Ya'ti Rabbahu Mujrimāan Fa'inna Lahu Jahannama Lā Yamūtu Fīhā Wa Lā Yaĥyā

74

مسلما كسى كه گنهكار به پيشگاه پروردگارش بيايد، دوزخ براى اوست كه در آن نه مى‌ميرد و نه زندگى مى‌كند.


Wa Man Ya'tihi Mu'umināan Qad `Amila Aş-Şāliĥāti Fa'ūlā'ika Lahumu Ad-Darajātu Al-`Ulā

75

و كسانى كه مؤمن بيايند در حالى كه كارهاى شايسته انجام داده‌اند، براى آنان برترين درجات است.


Jannātu `Adnin Tajrī Min Taĥtihā Al-'Anhāru Khālidīna Fīhā Wa Dhalika Jazā'u Man Tazakká

76

[و آن‌] بهشت‌هاى پايدارى است كه از زير [درختان‌] آن نهرها جارى است كه در آن جاودانه‌اند؛ و اين است پاداش كسانى كه خود را [با ايمان و عمل صالح از آلودگى‌ها] پاك كرده‌اند.


Wa Laqad 'Awĥaynā 'Ilá Mūsá 'An 'Asri Bi`ibādī Fāđrib Lahum Ţarīqāan Fī Al-Baĥri Yabasāan Lā Takhāfu Darakāan Wa Lā Takhshá

77

و همانا به موسى وحى كرديم كه: بندگانم را شبانه [از مصر] حركت بده، و براى آنان راهى خشك در دريا قرار ده كه [در آن موقعيت‌] نه از رسيدن فرعونيان بترسى و نه از غرق شدن بهراسى.


Fa'atba`ahum Fir`awnu Bijunūdihi Faghashiyahum Mina Al-Yammi Mā Ghashiyahum

78

پس فرعون با لشكريانش آنان را دنبال كرد، و [بخشى‌] از دريا آنان را فروگرفت، چه فروگرفتنى!


Wa 'Ađalla Fir`awnu Qawmahu Wa Mā Hadá

79

و فرعون، قومش را گمراه كرد و راهنمايى ننمود.


Yā Banī 'Isrā'īla Qad 'Anjaynākum Min `Adūwikum Wa Wā`adnākum Jāniba Aţ-Ţūri Al-'Aymana Wa Nazzalnā `Alaykumu Al-Manna Wa As-Salwá

80

اى بنى‌اسرائيل! به راستى شما را از دشمنتان نجات داديم، و با شما در جانب راست طور وعده گذاشتيم و ترنجبين و مرغ بريان را بر شما نازل كرديم،


Kulū Min Ţayyibāti Mā Razaqnākum Wa Lā Taţghawā Fīhi Fayaĥilla `Alaykum Ghađabī Wa Man Yaĥlil `Alayhi Ghađabī Faqad Hawá

81

[و گفتيم:] از خوردنى‌هاى پاكيزه [و مطبوع‌] كه روزى شما نموديم، بخوريد و در [مورد] آن از حدود الهى تجاوز نكنيد كه خشم من بر شما فرود آيد، و كسى كه خشم من بر او فرود آيد، يقينا هلاك شده است.


Wa 'Innī Laghaffārun Liman Tāba Wa 'Āmana Wa `Amila Şāliĥāan Thumma Ahtadá

82

و مسلما من آمرزنده كسى هستم كه توبه كرد و ايمان آورد و كار شايسته انجام داد، سپس در راه مستقيم پايدارى و استقامت ورزيد.


Wa Mā 'A`jalaka `An Qawmika Yā Mūsá

83

اى موسى! چه چيز تو را شتابان كرد كه قبل از قوم خود [در آمدن به كوه طور] پيشى گرفتى؟


Qāla Hum 'Ūlā'i `Alá 'Atharī Wa `Ajiltu 'Ilayka Rabbi Litarđá

84

گفت: پروردگارا! من به سوى تو شتافتم تا خشنود شوى. آنان گروهى هستند كه اينك به دنبال من مى‌آيند.


Qāla Fa'innā Qad Fatannā Qawmaka Min Ba`dika Wa 'Ađallahumu As-Sāmirīyu

85

[خدا] گفت: اى موسى! ما به راستى قوم تو را پس از آمدن تو امتحان كرديم و سامرى آنان را گمراه كرد.


Faraja`a Mūsá 'Ilá Qawmihi Ghađbāna 'Asifāan Qāla Yā Qawmi 'Alam Ya`idkum Rabbukum Wa`dāan Ĥasanāan 'Afaţāla `Alaykumu Al-`Ahdu 'Am 'Aradtum 'An Yaĥilla `Alaykum Ghađabun Min Rabbikum Fa'akhlaftum Maw`idī

86

پس موسى خشمگين و اندوهناك به سوى قومش بازگشت، گفت: اى قوم من! آيا پروردگارتان به شما [درباره نزول تورات‌] وعده‌اى نيكو نداد؟ آيا زمان آن وعده بر شما طولانى آمد يا خواستيد كه خشمى از پروردگارتان بر شما فرود آيد كه با وعده من مخالفت كرديد؟!


Qālū Mā 'Akhlafnā Maw`idaka Bimalkinā Wa Lakinnā Ĥummilnā 'Awzārāan Min Zīnati Al-Qawmi Faqadhafnāhā Fakadhalika 'Alqá As-Sāmirīyu

87

گفتند: ما با اراده خود با وعده تو مخالفت نكرديم، بلكه ما را وادار كردند كه بارهايى سنگين از زيور و زينت اين قوم را حمل كنيم، پس آنان را [در آتش‌] انداختيم و به همين صورت سامرى هم [آنچه از زيور و زينت داشت‌] در آتش انداخت.


Fa'akhraja Lahum `Ijlāan Jasadāan Lahu Khuwārun Faqālū Hādhā 'Ilahukum Wa 'Ilahu Mūsá Fanasiya

88

پس براى آنان مجسمه گوساله‌اى كه صداى گاو داشت بيرون آورد، آن گاه [او و پيروانش‌] گفتند: اين معبود شما و معبود موسى است كه [موسى آن را] فراموش كرد [به اين خاطر براى طلب معبود به طور رفت.]


'Afalā Yarawna 'Allā Yarji`u 'Ilayhim Qawlāan Wa Lā Yamliku Lahum Đarrāan Wa Lā Naf`āan

89

پس آيا درك نمى‌كنند [و نمى‌فهمند] كه [گوساله، هنگامى كه آن را مى‌خوانند] پاسخى به آنان نمى‌دهد و مالك و صاحب اختيار هيچ سود و زيانى براى آنان نيست؟!


Wa Laqad Qāla Lahum Hārūnu Min Qablu Yā Qawmi 'Innamā Futintum Bihi Wa 'Inna Rabbakumu Ar-Raĥmānu Fa Attabi`ūnī Wa 'Aţī`ū 'Amrī

90

و به راستى هارون پيش از اين به آنان گفته بود: اى قوم من! شما به وسيله اين گوساله مورد امتحان قرار گرفته‌ايد، و بى‌ترديد پروردگارتان [خداى‌] رحمان است، بنابراين از من [كه پيامبر او هستم‌] پيروى كنيد و فرمانم را اطاعت نماييد.


Qālū Lan Nabraĥa `Alayhi `Ākifīna Ĥattá Yarji`a 'Ilaynā Mūsá

91

گفتند: ما همواره بر پرستيدن گوساله باقى مى‌مانيم تا موسى به سوى ما باز گردد.


Qāla Yā Hārūnu Mā Mana`aka 'Idh Ra'aytahum Đallū

92

[هنگامى كه موسى بازگشت، به هارون‌] گفت: اى هارون! وقتى ديدى آنان گمراه شدند چه چيز تو را مانع شد،


'Allā Tattabi`anī 'Afa`aşayta 'Amrī

93

از اينكه مرا [در برخورد شديد با گمراهان‌] پيروى كنى؟ آيا از فرمان من سرپيچى كردى؟


Qāla Yabna'uumma Lā Ta'khudh Biliĥyatī Wa Lā Bira'sī 'Innī Khashītu 'An Taqūla Farraqta Bayna Banī 'Isrā'īla Wa Lam Tarqub Qawlī

94

گفت: اى پسر مادرم! نه ريش مرا بگير و نه سرم را، من ترسيدم كه بگويى: ميان بنى‌اسرائيل تفرقه و جدايى انداختى و سفارش مرا [در حفظ وحدت بنى‌اسرائيل‌] رعايت نكردى.


Qāla Famā Khaţbuka Yā Sāmirīyu

95

[موسى‌] گفت: اى سامرى! سبب كار [بسيار خطرناك‌] تو چه بود؟


Qāla Başurtu Bimā Lam Yabşurū Bihi Faqabađtu Qabđatan Min 'Athari Ar-Rasūli Fanabadhtuhā Wa Kadhalika Sawwalat Lī Nafsī

96

گفت: من به حقايق و اسرارى آگاه شدم كه آنان آگاه نشدند، پس اندكى از دانش و اسرار رسول را گرفتم و [بر اثر هواپرستى‌] آن را دور انداختم [و به گوساله‌سازى پرداختم‌]؛ و اين‌گونه نفس من [آن كار بسيار خطرناك را براى گمراه كردن بنى‌اسرائيل‌] در نظرم آراست.


Qāla Fādh/hab Fa'inna Laka Fī Al-Ĥayāati 'An Taqūla Lā Misāsa Wa 'Inna Laka Maw`idāan Lan Tukhlafahu Wa 'Anžur 'Ilá 'Ilahika Al-Ladhī Žalta `Alayhi `Ākifāan Lanuĥarriqannahu Thumma Lanansifannahu Fī Al-Yammi Nasfāan

97

[موسى‌] گفت: پس [از ميان مردم‌] برو، يقينا كيفر تو [به خاطر دور انداختن آثار رسالت و ساختن گوساله‌] در زندگى اين است كه [دچار بيمارى مسرى ويژه‌اى شوى تا هر كس نزديكت آيد بگويى:] به من دست نزنيد؛ و تو را وعده‌گاهى [از عذاب بسيار سخت قيامت‌] است كه هرگز نسبت به تو از آن تخلف نخواهد شد، و [اكنون‌] به معبودت كه همواره ملازمش بودى نگاه كن كه حتما آن را در آتش بسوزانيم، سپس سوخته‌اش را در دريا مى‌پاشيم.


'Innamā 'Ilahukumu Allāhu Al-Ladhī Lā 'Ilāha 'Illā Huwa Wasi`a Kulla Shay'in `Ilmāan

98

معبود شما فقط خداى يكتاست كه جز او معبودى نيست، دانش او همه چيز را فرا گرفته است.


Kadhālika Naquşşu `Alayka Min 'Anbā'i Mā Qad Sabaqa Wa Qad 'Ātaynāka Min Ladunnā Dhikrāan

99

اين‌گونه بخشى از اخبار گذشته را براى تو بيان مى‌كنيم و بى‌ترديد ذكرى [چون قرآن‌] از نزد خود به تو عطا كرديم.


Man 'A`rađa `Anhu Fa'innahu Yaĥmilu Yawma Al-Qiyāmati Wizrāan

100

كسانى كه از آن روى برگردانند، مسلما روز قيامت وزر و وبال سنگينى بر دوش خواهند كشيد.


Khālidīna Fīhi Wa Sā'a Lahum Yawma Al-Qiyāmati Ĥimlāan

101

در آن [وزر و وبال‌] جاودانه‌اند و چه بد بارى روز قيامت براى آنان خواهد بود.


Yawma Yunfakhu Fī Aş-Şūri Wa Naĥshuru Al-Mujrimīna Yawma'idhin Zurqāan

102

[آن‌] روزى كه در صور دميده مى‌شود و گنهكاران را در آن روز، كبودچشم و نابينا محشور مى‌كنيم.


Yatakhāfatūna Baynahum 'In Labithtum 'Illā `Ashrāan

103

در ميان خودشان پنهانى و بسيار آهسته مى‌گويند: كه [در برزخ‌] جز ده روز درنگ نكرده‌ايد.


Naĥnu 'A`lamu Bimā Yaqūlūna 'Idh Yaqūlu 'Amthaluhum Ţarīqatan 'In Labithtum 'Illā Yawmāan

104

ما به آنچه مى‌گويند داناتريم، آن گاه كه منصف‌ترينشان مى‌گويد: جز يك روز درنگ نكرده‌ايد،


Wa Yas'alūnaka `Ani Al-Jibāli Faqul Yansifuhā Rabbī Nasfāan

105

و از تو درباره كوه‌ها مى‌پرسند، بگو: پروردگارم آنان را ريشه‌كن مى‌كند و از هم مى‌پاشد.


Fayadharuhā Qā`āan Şafşafāan

106

پس آنها را به صورت دشتى هموار و صاف وامى‌گذارد،


Lā Tará Fīhā `Iwajāan Wa Lā 'Amtāan

107

كه در آن هيچ كژى و پستى و بلندى نمى‌بينى.


Yawma'idhin Yattabi`ūna Ad-Dā`ī Lā `Iwaja Lahu Wa Khasha`ati Al-'Aşwātu Lilrraĥmani Falā Tasma`u 'Illā Hamsāan

108

در آن روز همه انسان‌ها دعوت كننده را كه هيچ انحرافى ندارد [براى ورود به محشر] پيروى مى‌كنند و صداها در برابر [خداى‌] رحمان فرو مى‌نشيند و جز صدايى آهسته [چيزى‌] نمى‌شنوى.


Yawma'idhin Lā Tanfa`u Ash-Shafā`atu 'Illā Man 'Adhina Lahu Ar-Raĥmānu Wa Rađiya Lahu Qawlāan

109

در آن روز شفاعت كسى سودى ندهد مگر آنكه [خداى‌] رحمان به او اذن دهد و گفتارش را [در مورد شفاعت از ديگران‌] بپسندد.


Ya`lamu Mā Bayna 'Aydīhim Wa Mā Khalfahum Wa Lā Yuĥīţūna Bihi `Ilmāan

110

دا] آنچه را [از احوال و اعمال بندگان‌] پيش روى آنهاست و آنچه را [از ثواب و كيفر] در آينده دارند، مى‌داند و آنان از جهت دانش به او احاطه ندارند،


Wa `Anati Al-Wujūhu Lilĥayyi Al-Qayyūmi Wa Qad Khāba Man Ĥamala Žulmāan

111

و همه چهره‌ها در برابر [خداى‌] زنده قائم به ذات خاضع و فروتن مى‌شوند، و كسى كه بار ظلم و ستمى با خود برداشت، مسلما محروم و نااميد شود،


Wa Man Ya`mal Mina Aş-Şāliĥāti Wa Huwa Mu'uminun Falā Yakhāfu Žulmāan Wa Lā Hađmāan

112

و هر كه كارهاى شايسته انجام دهد، در حالى كه مؤمن باشد، نه از ستمى [درباره حقش‌] بيم و هراس خواهد داشت و نه از كاستى و نقصانى [در اجر و مزدش.]


Wa Kadhalika 'Anzalnāhu Qur'ānāan `Arabīyan Wa Şarrafnā Fīhi Mina Al-Wa`īdi La`allahum Yattaqūna 'Aw Yuĥdithu Lahum Dhikrāan

113

و اين‌گونه آن را قرآنى به زبان عربى [فصيح و گويا] نازل كرديم، و در آن هشدارها و تهديدهاى گوناگون آورديم، اميد است [از عقايد و آراى بى‌پايه و گناه و طغيان‌] بپرهيزند، يا براى آنان بيدارى و هشيارى پديد آورد.


Fata`ālá Allāhu Al-Maliku Al-Ĥaqqu Wa Lā Ta`jal Bil-Qur'āni Min Qabli 'An Yuqđá 'Ilayka Waĥyuhu Wa Qul Rabbi Zidnī `Ilmāan

114

برتر و بلند مرتبه است خدا [ى يگانه‌] كه فرمانرواى هستى و حق محض است؛ و پيش از آنكه وحى كردن قرآن بر تو پايان گيرد در خواندنش شتاب مكن، و بگو: پروردگارا! دانش مرا بيفزاى.


Wa Laqad `Ahidnā 'Ilá 'Ādama Min Qablu Fanasiya Wa Lam Najid Lahu `Azmāan

115

يقينا پيش از اين به آدم سفارش كرديم [كه از ميوه آن درخت نخورد] پس فراموش كرد و عزمى استوار براى او نيافتيم.


Wa 'Idh Qulnā Lilmalā'ikati Asjudū Li'dama Fasajadū 'Illā 'Iblīsa 'Abá

116

و [ياد كن‌] هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم: براى آدم سجده كنيد. همه سجده كردند مگر ابليس كه روى برتافت.


Faqulnā Yā 'Ādamu 'Inna Hādhā `Adūwun Laka Wa Lizawjika Falā Yukhrijannakumā Mina Al-Jannati Fatashqá

117

پس گفتيم: اى آدم! مسلما اين [ابليس‌] دشمنى است براى تو و همسرت، پس شما را از بهشت بيرون نكند كه در مشقت و رنج افتى.


'Inna Laka 'Allā Tajū`a Fīhā Wa Lā Ta`rá

118

قطعا براى تو در اينجا اين [حقيقت‌] است كه نه گرسنه شوى و نه برهنه گردى.


Wa 'Annaka Lā Tažma'u Fīhā Wa Lā Tađĥá

119

و نه در آن تشنه شوى و نه دچار آفتاب‌زدگى گردى.


Fawaswasa 'Ilayhi Ash-Shayţānu Qāla Yā 'Ādamu Hal 'Adulluka `Alá Shajarati Al-Khuldi Wa Mulkin Lā Yablá

120

پس شيطان او را وسوسه كرد، گفت: اى آدم! آيا تو را به درخت جاودان و سلطنتى كه كهنه نمى‌شود، راهنمايى كنم؟


Fa'akalā Minhā Fabadat Lahumā Saw'ātuhumā Wa Ţafiqā Yakhşifāni `Alayhimā Min Waraqi Al-Jannati Wa `Aşá 'Ādamu Rabbahu Faghawá

121

پس هر دو [به سبب وسوسه شيطان‌] از ميوه آن [درخت‌] خوردند، در نتيجه شرمگاهشان بر آنان پديدار شد و شروع به چسباندن برگ‌هاى درختان بهشت بر [شرمگاه‌] خود كردند. و آدم پروردگارش را نافرمانى كرد و [از رسيدن به آنچه شيطان به او القا كرده بود] ناكام ماند.


Thumma Ajtabāhu Rabbuhu Fatāba `Alayhi Wa Hadá

122

آن گاه پروردگارش او را برگزيد و توبه‌اش را پذيرفت و او را راهنمايى كرد.


Qāla Ahbiţā Minhā Jamī`āan Ba`đukum Liba`đin `Adūwun Fa'immā Ya'tiyannakum Minnī Hudan Famani Attaba`a Hudāya Falā Yađillu Wa Lā Yashqá

123

[خدا] گفت: هر دو با هم از بهشت [به سوى زمين‌] فرود آييد كه برخى از شما دشمن برخى ديگرند، پس اگر از سوى من هدايتى به شما رسيد، هر كس از هدايتم پيروى كند، نه گمراه مى‌شود و نه به مشقت و رنج مى‌افتد.


Wa Man 'A`rađa `An Dhikrī Fa'inna Lahu Ma`īshatan Đankāan Wa Naĥshuruhu Yawma Al-Qiyāmati 'A`má

124

و هر كس از هدايت من [كه سبب ياد نمودن از من در همه امور است‌] روى بگرداند، براى او زندگى تنگ [و سختى‌] خواهد بود، و روز قيامت او را نابينا محشور مى‌كنيم.


Qāla Rabbi Lima Ĥashartanī 'A`má Wa Qad Kuntu Başīrāan

125

مى‌گويد: پروردگارا! براى چه مرا نابينا محشور كردى، در حالى كه [در دنيا] بينا بودم؟


Qāla Kadhālika 'Atatka 'Āyātunā Fanasītahā Wa Kadhalika Al-Yawma Tunsá

126

[خدا] مى‌گويد: همين گونه كه آيات ما براى تو آمد و آنها را فراموش كردى اين چنين امروز فراموش مى‌شوى.


Wa Kadhalika Najzī Man 'Asrafa Wa Lam Yu'umin Bi'āyāti Rabbihi Wa La`adhābu Al-'Ākhirati 'Ashaddu Wa 'Abqá

127

و كسى را كه [از هدايت حق‌] تجاوز كرده و به آيات پروردگارش ايمان نياورده، اين‌گونه كيفر مى‌دهيم، و بى‌ترديد عذاب آخرت سخت‌تر و پايدارتر است.


'Afalam Yahdi Lahum Kam 'Ahlaknā Qablahum Mina Al-Qurūni Yamshūna Fī Masākinihim 'Inna Fī Dhālika La'āyātin Li'wlī An-Nuhá

128

پس آيا [اين حقيقت‌] سبب هدايتشان نشده است كه چه بسيار امت‌ها را پيش از آنان هلاك كرديم كه [اينان‌] در مساكن آنان رفت و آمد مى‌كنند؟ مسلما در اين [امور] نشانه‌هايى [عبرت‌آموز] براى صاحبان خرد است.


Wa Lawlā Kalimatun Sabaqat Min Rabbika Lakāna Lizāmāan Wa 'Ajalun Musamman

129

و اگر سنت و روشى از پروردگارت [نسبت به تأخير افتادن عذاب از آنان‌] نگذشته بود و نيز مدتى كه [براى زندگى آنان‌] مشخص و معين شده است، قطعا عذاب خدا بدون تأخير بر آنان لازم و حتم مى‌شد.


Fāşbir `Alá Mā Yaqūlūna Wa Sabbiĥ Biĥamdi Rabbika Qabla Ţulū`i Ash-Shamsi Wa Qabla Ghurūbihā Wa Min 'Ānā'i Al-Layli Fasabbiĥ Wa 'Aţrāfa An-Nahāri La`allaka Tarđá

130

پس در برابر آنچه [مشركان‌] مى‌گويند، شكيبا باش، و پيش از طلوع خورشيد و پيش از غروب آن پروردگارت را همراه با سپاس و ستايش تسبيح گوى، و [نيز] در بخشى از ساعات شب و اطراف روز تسبيح گوى تا [به سنت‌ها و تدبيرهاى او] خشنود شوى.


Wa Lā Tamuddanna `Aynayka 'Ilá Mā Matta`nā Bihi 'Azwājāan Minhum Zahrata Al-Ĥayāati Ad-Dunyā Linaftinahum Fīhi Wa Rizqu Rabbika Khayrun Wa 'Abqá

131

ديدگانت را به آنچه برخى از اصناف آنان را بهره‌مند كرديم مدوز، [آنچه به آنان داده‌ايم‌] شكوفه [بى‌ميوه و زيور و زينت‌] دنياست تا آنان را در آن بيازماييم، و رزق پروردگارت بهتر و پايدارتر است.


Wa 'Mur 'Ahlaka Biş-Şalāati Wa Aşţabir `Alayhā Lā Nas'aluka Rizqāan Naĥnu Narzuquka Wa Al-`Āqibatu Lilttaqwá

132

و خانواده‌ات را به نماز فرمان بده و خود نيز بر آن شكيبايى ورز؛ از تو رزقى نمى‌طلبيم، ما به تو روزى مى‌دهيم و عاقبت نيك براى پرهيزكارى است.


Wa Qālū Lawlā Ya'tīnā Bi'āyatin Min Rabbihi 'Awalam Ta'tihim Bayyinatu Mā Fī Aş-Şuĥufi Al-'Ūlá

133

و [مشركان‌] گفتند: چرا [پيامبر] معجزه‌اى از سوى پروردگارش براى ما نمى‌آورد؟ آيا [اين قرآن كه‌] شاهد و دليلى روشن بر [معارف‌] كتاب‌هاى پيشين [آسمانى است‌] براى آنان نيامده؟!


Wa Law 'Annā 'Ahlaknāhum Bi`adhābin Min Qablihi Laqālū Rabbanā Lawlā 'Arsalta 'Ilaynā Rasūlāan Fanattabi`a 'Āyātika Min Qabli 'An Nadhilla Wa Nakhzá

134

و اگر آنان را پيش از نزول قرآن هلاك مى‌كرديم، قطعا مى‌گفتند: پروردگارا! چرا رسولى به سوى ما نفرستادى تا پيش از آنكه خوار و رسوا شويم، آيات تو را پيروى كنيم.


Qul Kullun Mutarabbişun Fatarabbaşū Fasata`lamūna Man 'Aşĥābu Aş-Şirāţi As-Sawīyi Wa Mani Ahtadá

135

بگو: هر يك [از ما و شما] منتظريم، پس منتظر باشيد كه به زودى خواهيد دانست كه رهروان راه راست و ره يافتگان چه كسانى هستند؟


جزء قبل

جزء 16 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان