Qāla 'Alam 'Aqul Laka 'Innaka Lan Tastaţī`a Ma`iya Şabrāan
75(معلم) گفت:« آيا به تو نگفتم كه در واقع تو نمىتوانى با من شكيبايى كنى؟! »
Qāla 'In Sa'altuka `An Shay'in Ba`dahā Falā Tuşāĥibnī Qad Balaghta Min Ladunnī `Udhrāan
76(موسى) گفت:« اگر بعد از اين، از تو درباره چيزى پرسش كردم، پس (ديگر) با من همراهى مكن؛ (چرا) كه از نزد من به عذرى رسيدهاى. »
Fānţalaqā Ĥattá 'Idhā 'Atayā 'Ahla Qaryatin Astaţ`amā 'Ahlahā Fa'abawā 'An Yuđayyifūhumā Fawajadā Fīhā Jidārāan Yurīdu 'An Yanqađđa Fa'aqāmahu Qāla Law Shi'ta Lāttakhadhta `Alayhi 'Ajrāan
77و [باز آن دو] با شتاب به راه افتادند، تا هنگامى كه به مردم آبادى رسيدند، از مردمش غذا خواستند، و [لى] از ميهمان كردن آن دو خوددارى نمودند؛ و در آن [جا] ديوارى يافتند كه مىخواست فرو ريزد، و (معلم) آن را برپا داشت. (موسى) گفت:« اگر (بر فرض) مىخواستى حتما بر اين (كار) مزدى مىگرفتى. »
Qāla Hādhā Firāqu Baynī Wa Baynika Sa'unabbi'uka Bita'wīli Mā Lam Tastaţi` `Alayhi Şabrāan
78(معلم) گفت:« اين (مرتبه، وقت) جدايى بين من و بين توست؛ بزودى به تو خبر مىدهم، از سرانجام (و اسرار) آنچه را كه بر آن نتوانستى شكيبايى كنى.
'Ammā As-Safīnatu Fakānat Limasākīna Ya`malūna Fī Al-Baĥri Fa'aradtu 'An 'A`ībahā Wa Kāna Warā'ahum Malikun Ya'khudhu Kulla Safīnatin Ghaşbāan
79اما [آن] كشتى، پس از آن بينوايانى بود، كه (با آن) در دريا كار مىكردند؛ و خواستم آن را معيوب كنم، در حالى كه آن طرف آنان سلطانى بود كه هر كشتى (سالمى) را به ستم مىگرفت.
Wa 'Ammā Al-Ghulāmu Fakāna 'Abawāhu Mu'uminayni Fakhashīnā 'An Yurhiqahumā Ţughyānāan Wa Kufrāan
80و اما [آن] پسر، پس پدر و مادرش با ايمان بودند، و هراس داشتيم كه آن دو را به طغيان و كفر وا دارد.
Fa'aradnā 'An Yubdilahumā Rabbuhumā Khayrāan Minhu Zakāatan Wa 'Aqraba Ruĥmāan
81و خواستيم كه پروردگارشان به جاى (او، فرزندى) به آن دو دهد كه از جهت پاكى بهتر و از نظر مهربانى نزديكتر از او باشد.
Wa 'Ammā Al-Jidāru Fakāna Lighulāmayni Yatīmayni Fī Al-Madīnati Wa Kāna Taĥtahu Kanzun Lahumā Wa Kāna 'Abūhumā Şāliĥāan Fa'arāda Rabbuka 'An Yablughā 'Ashuddahumā Wa Yastakhrijā Kanzahumā Raĥmatan Min Rabbika Wa Mā Fa`altuhu `An 'Amrī Dhālika Ta'wīlu Mā Lam Tasţi` `Alayhi Şabrāan
82و أما [آن] ديوار، پس از آن دو پسر يتيمى بود كه در شهر بودند، و زير آن، گنجى براى هر دو وجود داشت، و پدرشان شايسته بود؛ و پروردگار تو مىخواست كه به رشدشان برسند و گنجشان را استخراج كنند؛ در حالى كه رحمتى از جانب پروردگارت بود؛ و آن (كارها) را به فرمان خود انجام ندادم؛ اين سرانجام (و اسرار) چيزى است كه نتوانستى بر آن شكيبايى كنى! »
Wa Yas'alūnaka `An Dhī Al-Qarnayni Qul Sa'atlū `Alaykum Minhu Dhikrāan
83و (اى پيامبر) از تو درباره« ذو القرنين »مىپرسند، بگو:« بزودى از او براى شما يادآورىاى (در قرآن) مىخوانم (و پى مىگيرم.) »
'Innā Makkannā Lahu Fī Al-'Arđi Wa 'Ātaynāhu Min Kulli Shay'in Sababāan
84واقعا ما در زمين به او امكانات داديم و از هر چيزى وسيلهاى بدو داديم؛
Fa'atba`a Sababāan
85و وسيله (ها) را دنبال كرد؛
Ĥattá 'Idhā Balagha Maghriba Ash-Shamsi Wajadahā Taghrubu Fī `Aynin Ĥami'atin Wa Wajada `Indahā Qawmāan Qulnā Yā Dhā Al-Qarnayni 'Immā 'An Tu`adhdhiba Wa 'Immā 'An Tattakhidha Fīhim Ĥusnāan
86تا هنگامى كه به غروبگاه خورشيد رسيد، (و در تصورش) آن را يافت كه در چشمه گلآلود تيرهاى، غروب مىكند؛ و نزد آن گروهى را يافت، گفتيم:« اى ذو القرنين! يا اينكه (آنان را) عذاب مىكنى و يا اينكه ميانشان (رفتار) نيكويى در پيش مىگيرى. »
Qāla 'Ammā Man Žalama Fasawfa Nu`adhdhibuhu Thumma Yuraddu 'Ilá Rabbihi Fayu`adhdhibuhu `Adhābāan Nukrāan
87(ذو القرنين) گفت:« اما كسى كه ستم كرده است، پس در آينده او را عذاب خواهيم كرد؛ سپس به سوى پروردگارش باز گردانده مىشود، و او را با عذابى ناشناخته مجازات خواهد كرد!
Wa 'Ammā Man 'Āmana Wa `Amila Şāliĥāan Falahu Jazā'an Al-Ĥusná Wa Sanaqūlu Lahu Min 'Amrinā Yusrāan
88و اما كسى كه ايمان آورد و [كار] شايسته انجام دهد، پس براى او پاداشى نيكوتر است؛ و بزودى از فرمان خود براى او (سخنى) آسان گوييم. »
Thumma 'Atba`a Sababāan
89سپس وسيله (ها) را دنبال كرد؛
Ĥattá 'Idhā Balagha Maţli`a Ash-Shamsi Wajadahā Taţlu`u `Alá Qawmin Lam Naj`al Lahum Min Dūnihā Sitrāan
90تا به محل طلوع خورشيد رسيد؛ (و در تصورش) آن را يافت كه بر گروهى طلوع مىكند كه در برابر آن هيچ پوششى براى آنان قرار نداده بوديم.
Kadhālika Wa Qad 'Aĥaţnā Bimā Ladayhi Khubrāan
91(كار ذو القرنين) اينچنين بود، و بيقين به آنچه نزد او بود، با آگاهى احاطه داشتيم.
Thumma 'Atba`a Sababāan
92سپس وسيله (ها) را دنبال كرد؛
Ĥattá 'Idhā Balagha Bayna As-Saddayni Wajada Min Dūnihimā Qawmāan Lā Yakādūna Yafqahūna Qawlāan
93تا هنگامى كه به ميان دو سد (كوهى) رسيد، نزد آن دو گروهى را يافت، كه به فهم عميق هيچ گفتارى نزديك نبودند.
Qālū Yā Dhā Al-Qarnayni 'Inna Ya'jūja Wa Ma'jūja Mufsidūna Fī Al-'Arđi Fahal Naj`alu Laka Kharjāan `Alá 'An Taj`ala Baynanā Wa Baynahum Saddāan
94(آن گروه) گفتند:« اى ذو القرنين! در واقع يأجوج و مأجوج در اين سرزمين فسادگرند، و آيا هزينهاى در اختيار تو قرار دهيم، تا اينكه بين ما و بين آنان سدى قرار دهى؟ »
Qāla Mā Makkannī Fīhi Rabbī Khayrun Fa'a`īnūnī Biqūwatin 'Aj`al Baynakum Wa Baynahum Radmāan
95(ذو القرنين) گفت:« آنچه كه پروردگارم در آن به من امكانات داده (از هزينه شما) بهتر است؛ پس مرا با نيروى (انسانى) يارى دهيد، تا ميان شما و ميان آنان سد محكمى قرار دهم؛
'Ātūnī Zubara Al-Ĥadīdi Ĥattá 'Idhā Sāwá Bayna Aş-Şadafayni Qāla Anfukhū Ĥattá 'Idhā Ja`alahu Nārāan Qāla 'Ātūnī 'Ufrigh `Alayhi Qiţrāan
96قطعات آهن برايم بياوريد. تا وقتى كه بين دو طرف (كوه) را مساوى كند. »گفت:« بدميد، تا هنگامى كه آن (قطعات آهن را همچون) آتش گرداند. »گفت:« مس گداختهاى برايم بياوريد تا بر آن (سد) بريزم. »
Famā Asţā`ū 'An Yažharūhu Wa Mā Astaţā`ū Lahu Naqbāan
97و (فسادگران) نتوانستند از آن بالا روند؛ و نتوانستند در آن سوراخى ايجاد كنند.
Qāla Hādhā Raĥmatun Min Rabbī Fa'idhā Jā'a Wa`du Rabbī Ja`alahu Dakkā'a Wa Kāna Wa`du Rabbī Ĥaqqāan
98(ذو القرنين) گفت:« اين رحمتى از جانب پروردگار من است؛ و هنگامى كه وعده پروردگارم فرا رسد، آن (سد) را خرد و هموار گرداند؛ و وعده پروردگارم حق است. »
Wa Taraknā Ba`đahum Yawma'idhin Yamūju Fī Ba`đin Wa Nufikha Fī Aş-Şūri Fajama`nāhum Jam`āan
99و در آن روز برخى آنان را رها مىكنيم كه در برخى [ديگر] موج زنند، و در شيپور دميده مىشود؛ و آنان را كاملا جمع مىكنيم؛
Wa `Arađnā Jahannama Yawma'idhin Lilkāfirīna `Arđāan
100و در آن روز، جهنم را بر كافران آشكارا عرضه مىداريم؛
Al-Ladhīna Kānat 'A`yunuhum Fī Ghiţā'in `An Dhikrī Wa Kānū Lā Yastaţī`ūna Sam`āan
101(همان) كسانى كه چشمانشان در پرده (غفلت) ى از ياد من بود، و هيچگاه قدرت شنوايى نداشتند.
Afaĥasiba Al-Ladhīna Kafarū 'An Yattakhidhū `Ibādī Min Dūnī 'Awliyā'a 'Innā 'A`tadnā Jahannama Lilkāfirīna Nuzulāan
102آيا كسانى كه كفر ورزيدند، پنداشتند كه جز من، بندگانم را بعنوان سرپرستان (خود) مىگيرند؟! در حقيقت ما جهنم را براى كافران، (بعنوان جايگاه نخستين) پذيرايى آماده كردهايم!
Qul Hal Nunabbi'ukum Bil-'Akhsarīna 'A`mālāan
103بگو:« آيا شما را از زيانكارترين (مردم در) كارها، خبر دهيم؟
Al-Ladhīna Đalla Sa`yuhum Fī Al-Ĥayāati Ad-Dunyā Wa Hum Yaĥsabūna 'Annahum Yuĥsinūna Şun`āan
104(همان) كسانى كه تلاششان در زندگى پست (دنيا) گم شده؛ در حالى كه آنان مىپندارند كه ايشان كار زيركانهاى را نيكو انجام مىدهند. »
'Ūla'ika Al-Ladhīna Kafarū Bi'āyāti Rabbihim Wa Liqā'ihi Faĥabiţat 'A`māluhum Falā Nuqīmu Lahum Yawma Al-Qiyāmati Waznāan
105آنان كسانى هستند كه به نشانههاى پروردگارشان و ملاقات او كفر ورزيدند، و اعمالشان تباه شد؛ و براى شان روز رستاخيز، هيچ (ميزان و) ارزشى نمىنهيم.
Dhālika Jazā'uuhum Jahannamu Bimā Kafarū Wa Attakhadhū 'ĀyāTī 'Āyātī Wa Rusulī Huzūan
106اين (گونه) است، پاداش آنان جهنم است، بخاطر اينكه كفر ورزيدند و نشانههاى من و فرستادگانم را به ريشخند گرفتند.
'Inna Al-Ladhīna 'Āmanū Wa `Amilū Aş-Şāliĥāti Kānat Lahum Jannātu Al-Firdawsi Nuzulāan
107بيقين كسانى كه ايمان آوردند و [كارهاى] شايسته انجام دادند، بوستانهاى فردوس (نخستين) پذيرايى براى آنان است؛
Khālidīna Fīhā Lā Yabghūna `Anhā Ĥiwalāan
108در حالى كه در آن ماندگارند؛ [و] از آنجا هيچ انتقالى را طلب نمىكنند.
Qul Law Kāna Al-Baĥru Midādāan Likalimāti Rabbī Lanafida Al-Baĥru Qabla 'An Tanfada Kalimātu Rabbī Wa Law Ji'nā Bimithlihi Madadāan
109بگو:« اگر (بر فرض) دريا [ها] براى (نوشتن آفريدهها و) كلمات پروردگارم مركب شود، حتما دريا [ها] پايان مىگيرد، پيش از آنكه (آفريدهها و) كلمات پروردگارم پايان يابد؛ و اگر چه همانند آن (درياها) را به مدد (آنها) آوريم. »
Qul 'Innamā 'Anā Basharun Mithlukum Yūĥá 'Ilayya 'Annamā 'Ilahukum 'Ilahun Wāĥidun Faman Kāna Yarjū Liqā'a Rabbihi Falya`mal `Amalāan Şāliĥāan Wa Lā Yushrik Bi`ibādati Rabbihi 'Aĥadāan
110بگو:« من فقط بشرى همانند شما هستم؛ به سوى من وحى مىشود كه معبودتان معبودى يگانه است؛ و هر كس به ملاقات پروردگارش همواره اميد دارد، پس بايد كار شايستهاى انجام دهد، و هيچ كس را در عبادت پروردگارش شريك نكند. »
سوره مریم
Bismi Allāhi Ar-Raĥmani Ar-Raĥīmi Kāf-Hā-Yā-`Ayn-Şād
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ كاف، ها، يا، عين، صاد.
Dhikru Raĥmati Rabbika `Abdahu Zakarīyā
2(اين) ياد رحمت پروردگار تو نسبت به بندهاش زكرياست؛
'Idh Nādá Rabbahu Nidā'an Khafīyan
3هنگامى كه پروردگارش را با ندايى در مخفيگاه، صدا زد.
Qāla Rabbi 'Innī Wahana Al-`Ažmu Minnī Wa Ashta`ala Ar-Ra'su Shaybāan Wa Lam 'Akun Bidu`ā'ika Rabbi Shaqīyan
4گفت:« پروردگارا، براستى من استخوانم سست گرديده، و از جهت پيرى (موى) سر شعلهور شده (و سفيد گشته است.) و پروردگارا، (من) به سبب خواندن تو در (زحمت و) بدبختى نبودهام.
Wa 'Innī Khiftu Al-Mawāliya Min Warā'ī Wa Kānati Amra'atī `Āqirāan Fahab Lī Min Ladunka Walīyan
5و در حقيقت من بعد از خودم از بستگانم ترسانم در حالى كه زنم نازاست؛ پس از جانب خود سرپرستى (فرزندى) را به من ببخش؛
Yarithunī Wa Yarithu Min 'Āli Ya`qūba Wa Aj`alhu Rabbi Rađīyan
6كه از من ارث برد و از خاندان يعقوب (نيز) ارث برد؛ و پروردگارا، او را مورد رضايتت قرار ده. »
Yā Zakarīyā 'Innā Nubashshiruka Bighulāmin Asmuhu Yaĥyá Lam Naj`al Lahu Min Qablu Samīyan
7اى زكريا! براستى ما تو را به پسرى كه نامش« يحيى »است، مژده مىدهيم؛ كه پيش از (آن)، هيچ همنامى براى او قرار ندادهايم.
Qāla Rabbi 'Anná Yakūnu Lī Ghulāmun Wa Kānat Amra'atī `Āqirāan Wa Qad Balaghtu Mina Al-Kibari `Itīyan
8(زكريا) گفت:« پروردگارا! چگونه براى من پسرى خواهد بود؟! در حالى كه زنم نازاست، و يقينا از (شدت) پيرى به فرتوتى رسيدهام! »
Qāla Kadhālika Qāla Rabbuka Huwa `Alayya Hayyinun Wa Qad Khalaqtuka Min Qablu Wa Lam Taku Shay'āan
9(فرشته) گفت:« چنين است، پروردگار تو گفته: كه آن (كار) بر من آسان است؛ و بيقين پيش از (آن) تو را آفريدم در حالى كه هيچ چيزى نبودى. »
Qāla Rabbi 'Aj`al Lī 'Āyatan Qāla 'Āyatuka 'Allā Tukallima An-Nāsa Thalātha Layālin Sawīyan
10(زكريا) گفت:« پروردگارا! براى من نشانهاى قرار ده. »فرمود:« نشانهات اين است كه سه شب (و روز) در حال تندرستى، با مردم سخن نگويى. »
Fakharaja `Alá Qawmihi Mina Al-Miĥrābi Fa'awĥá 'Ilayhim 'An Sabbiĥū Bukratan Wa `Ashīyan
11و از محراب (عبادتش) به سوى قومش بيرون آمد، و به آنان اشاره كرد:« كه صبحگاهان و عصرگاهان تسبيح گوييد. »
Yā Yaĥyá Khudhi Al-Kitāba Biqūwatin Wa 'Ātaynāhu Al-Ĥukma Şabīyan
12اى يحيى! كتاب (خدا) را با قوت بگير. و در حال كودكى، فرمان (نبوت) را به او داديم.
Wa Ĥanānāan Min Ladunnā Wa Zakāatan Wa Kāna Taqīyan
13و از نزد خود مهربانى (و رحمت) و پاكى (به او داديم؛) و خودنگهدار (و پارسا) بود.
Wa Barrāan Biwālidayhi Wa Lam Yakun Jabbārāan `Aşīyan
14و نسبت به پدر و مادرش نيكوكار بود؛ و زورگوى نافرمان نبود.
Wa Salāmun `Alayhi Yawma Wulida Wa Yawma Yamūtu Wa Yawma Yub`athu Ĥayyan
15و سلام بر او باد، روزى كه تولد يافت، و روزى كه مىميرد، و روزى كه زنده برانگيخته مىشود!
Wa Adhkur Fī Al-Kitābi Maryama 'Idh Antabadhat Min 'Ahlihā Makānāan Sharqīyan
16و در كتاب (قرآن)، مريم را ياد كن، هنگامى كه از خانوادهاش به مكان شرقى (بيت المقدس) كناره گرفت.
Fāttakhadhat Min Dūnihim Ĥijābāan Fa'arsalnā 'Ilayhā Rūĥanā Fatamaththala Lahā Basharāan Sawīyan
17و در برابر آنان پردهاى (بر خود) گرفت. و روح خود (جبرئيل) را به سوى او فرستاديم؛ و در حالى كه بشرى درست اندام بود، بر او نمايان شد.
Qālat 'Innī 'A`ūdhu Bir-Raĥmani Minka 'In Kunta Taqīyan
18(مريم) گفت:« من از (شر) تو، به (خداى) گستردهمهر پناه مىبرم، اگر خودنگهدارى، (پس از عذاب خدا بترس!)
Qāla 'Innamā 'Anā Rasūlu Rabbiki Li'haba Laki Ghulāmāan Zakīyan
19(فرشته) گفت:« من فقط فرستاده پروردگار توام؛ براى اينكه پسرى پاك به تو ببخشم. »
Qālat 'Anná Yakūnu Lī Ghulāmun Wa Lam Yamsasnī Basharun Wa Lam 'Aku Baghīyan
20(مريم) گفت:« چگونه براى من پسرى خواهد بود، در حالى كه هيچ بشرى با من تماس نگرفته است، و تجاوزكار (آلوده) نبودهام؟! »
Qāla Kadhāliki Qāla Rabbuki Huwa `Alayya Hayyinun Wa Linaj`alahu 'Āyatan Lilnnāsi Wa Raĥmatan Minnā Wa Kāna 'Amrāan Maqđīyan
21(فرشته) گفت:« چنين است، پروردگار تو گفته كه آن (كار) بر من آسان است. و (عيسى را آفريديم) تا او را نشانهاى براى مردم و رحمتى از جانب خود قرار دهيم؛ و (اين) كارى پايان يافته است! »
Faĥamalat/hu Fāntabadhat Bihi Makānāan Qaşīyan
22و (مريم) به او (عيسى) باردار شد؛ و با او به مكان دوردستى كناره گرفت؛
Fa'ajā'ahā Al-Makhāđu 'Ilá Jidh`i An-Nakhlati Qālat Yā Laytanī Mittu Qabla Hādhā Wa Kuntu Nasyan Mansīyan
23و درد زايمان، او را به سوى تنه درخت خرمايى كشاند؛ (مريم) گفت:« اى كاش من پيش از اين مرده بودم، و كاملا فراموش شده بودم. »
Fanādāhā Min Taĥtihā 'Allā Taĥzanī Qad Ja`ala Rabbuki Taĥtaki Sarīyan
24و از زير پاى او ندا داد كه:« اندوهگين مباش، چرا كه پروردگارت زير پاى تو چشمه آبى (و كودكى شريف) قرار داده است؛
Wa Huzzī 'Ilayki Bijidh`i An-Nakhlati Tusāqiţ `Alayki Ruţabāan Janīyan
25و تنه درخت خرما را به سوى خود تكان ده، تا رطب تازهاى بر تو فرو ريزد؛
Fakulī Wa Ashrabī Wa Qarrī `Aynāan Fa'immā Taraynna Mina Al-Bashari 'Aĥadāan Faqūlī 'Innī Nadhartu Lilrraĥmani Şawmāan Falan 'Ukallima Al-Yawma 'Insīyan
26و بخور، و بنوش؛ و ديده روشن دار، و اگر از جنس بشر كسى را ديدى، پس بگو:« در واقع من براى (خداى) گستردهمهر روزهاى نذر كردهام؛ و امروز با هيچ انسانى سخن نمىگويم. »
Fa'atat Bihi Qawmahā Taĥmiluhu Qālū Yā Maryamu Laqad Ji'ti Shay'āan Farīyan
27و (مريم) در حالى كه او را در آغوش گرفته بود، وى را نزد قومش آورد؛ گفتند:« اى مريم! بيقين چيزى شگفت (و زشت) آوردهاى!
Yā 'Ukhta Hārūna Mā Kāna 'Abūki Amra'a Saw'in Wa Mā Kānat 'Ummuki Baghīyan
28اى (همانند) خواهر هارون (در پاكى)، پدرت مرد بدى نبود، و مادرت زن تجاوزكار (و آلوده) نبود! »
Fa'ashārat 'Ilayhi Qālū Kayfa Nukallimu Man Kāna Fī Al-Mahdi Şabīyan
29و (مريم) به سوى آن (عيسى) اشاره كرد؛ گفتند:« چگونه با كسى كه به صورت كودكى در گاهواره است، سخن بگوييم؟! »
Qāla 'Innī `Abdu Allāhi 'Ātāniya Al-Kitāba Wa Ja`alanī Nabīyan
30(عيسى) گفت:« براستى كه من بنده خدايم؛ به من كتاب (انجيل) عطا كرده؛ و مرا پيامبر قرار داده است؛
Wa Ja`alanī Mubārakāan 'Aynamā Kuntu Wa 'Awşānī Biş-Şalāati Wa Az-Zakāati Mā Dumtu Ĥayyan
31و هر جا كه باشم مرا خجسته قرار داده؛ و تا هنگامى كه زندهام، مرا به نماز و زكات سفارش كرده است؛
Wa Barrāan Biwālidatī Wa Lam Yaj`alnī Jabbārāan Shaqīyan
32و نسبت به مادرم نيكوكار (قرار داده؛) و مرا زورگوى بدبخت قرار نداده است.
Wa As-Salāmu `Alayya Yawma Wulidtu Wa Yawma 'Amūtu Wa Yawma 'Ub`athu Ĥayyan
33و سلام (خدا) بر من باد، روزى كه متولد شدم، و روزى كه مىميرم، و روزى كه زنده برانگيخته خواهم شد! »
Dhālika `Īsá Abnu Maryama Qawla Al-Ĥaqqi Al-Ladhī Fīhi Yamtarūna
34اين (سرگذشت) عيسى پسر مريم است، گفتار حقى كه در آن ترديد مىكنند.
Mā Kāna Lillāh 'An Yattakhidha Min Waladin Subĥānahu 'Idhā Qađá 'Amrāan Fa'innamā Yaqūlu Lahu Kun Fayakūnu
35هرگز براى خدا شايسته نيست كه فرزندى برگيرد او منزه است؛ هنگامى كه چيزى را اراده كند، پس فقط به آن مىگويد:« باش »پس (فورا موجود) مىشود.
Wa 'Inna Allāha Rabbī Wa Rabbukum Fā`budūhu Hādhā Şirāţun Mustaqīmun
36« و در حقيقت خدا پروردگار من و پروردگار شماست؛ پس او را بپرستيد؛ كه اين راهى راست است. »
Fākhtalafa Al-'Aĥzābu Min Baynihim Fawaylun Lilladhīna Kafarū Min Mash/hadi Yawmin `Ažīmin
37و [لى] حزبهايى از ميان آن (مسيحي) ان اختلاف كردند؛ پس واى به حال كسانى كه كفر ورزيدند، از حضور روز بزرگ (رستاخيز)!
'Asmi` Bihim Wa 'Abşir Yawma Ya'tūnanā Lakini Až-Žālimūna Al-Yawma Fī Đalālin Mubīnin
38روزى كه نزد ما مىآيند، چقدر شنوا و بينايند! ليكن ستمكاران امروز در گمراهى آشكارى هستند.
Wa 'Andhirhum Yawma Al-Ĥasrati 'Idh Quđiya Al-'Amru Wa Hum Fī Ghaflatin Wa Hum Lā Yu'uminūna
39آنان را به روز حسرت هشدار ده، هنگامى كه [همه] چيز انجام شود؛ در حالى كه آنان در غفلتند و آنان ايمان نمىآورند.
'Innā Naĥnu Narithu Al-'Arđa Wa Man `Alayhā Wa 'Ilaynā Yurja`ūna
40در واقع ما، زمين و هر كس كه بر آن است را به ارث مىبريم؛ و فقط به سوى ما باز گردانده مىشوند.
Wa Adhkur Fī Al-Kitābi 'Ibrāhīma 'Innahu Kāna Şiddīqāan Nabīyan
41و در كتاب (قرآن) ابراهيم را ياد كن، كه او بسيار راستگو و پيامبر بود.
'Idh Qāla Li'abīhi Yā 'Abati Lima Ta`budu Mā Lā Yasma`u Wa Lā Yubşiru Wa Lā Yughnī `Anka Shay'āan
42هنگامى كه به پدر (مادرش يا عموي) ش گفت:« اى پدر [م]! چرا چيزى را مىپرستى كه نمىشنود، و نمىبيند، و هيچ چيزى را از تو دفع نمىكند؟!
Yā 'Abati 'Innī Qad Jā'anī Mina Al-`Ilmi Mā Lam Ya'tika Fa Attabi`nī 'Ahdika Şirāţāan Sawīyan
43اى پدر [م]! براستى من از دانش (الهى) چيزى برايم آمده كه براى تو نيامده است؛ پس مرا پيروى كن، تا تو را به راهى درست راهنمايى كنم.
Yā 'Abati Lā Ta`budi Ash-Shayţāna 'Inna Ash-Shayţāna Kāna Lilrraĥmani `Aşīyan
44اى پدر [م]! شيطان را مپرست؛ چرا كه شيطان نسبت به (خداى) گستردهمهر، عصيانگر بود.
Yā 'Abati 'Innī 'Akhāfu 'An Yamassaka `Adhābun Mina Ar-Raĥmani Fatakūna Lilshshayţāni Walīyan
45اى پدر [م]! در حقيقت من مىترسم كه عذابى از (خداى) گستردهمهر به تو رسد، پس ملحق به شيطان شوى. »
Qāla 'Arāghibun 'Anta `An 'Ālihatī Yā 'Ibrāhīmu La'in Lam Tantahi La'arjumannaka Wa Ahjurnī Malīyan
46(آزر) گفت:« آيا تو از معبودهاى من روى بر مىتابى؟! اى ابراهيم، اگر (به اين كار) پايان ندهى، حتما تو را سنگسار مىكنم؛ و براى مدتى طولانى از من دور شو! »
Qāla Salāmun `Alayka Sa'astaghfiru Laka Rabbī 'Innahu Kāna Bī Ĥafīyan
47(ابراهيم) گفت:« سلام بر تو باد، بزودى از پروردگارم براى تو طلب آمرزش مىكنم؛ چرا كه او نسبت به من نيكوكارى مهرورز است؛
Wa 'A`tazilukum Wa Mā Tad`ūna Min Dūni Allāhi Wa 'Ad`ū Rabbī `Asá 'Allā 'Akūna Bidu`ā'i Rabbī Shaqīyan
48و از شما، و آنچه غير از خدا مىخوانيد، كنارهگيرى مىكنم؛ و پروردگارم را مىخوانم؛ اميد است كه در خواندن پروردگارم در (زحمت و) بدبختى نباشم. »
Falammā A`tazalahum Wa Mā Ya`budūna Min Dūni Allāhi Wahabnā Lahu 'Isĥāqa Wa Ya`qūba Wa Kullā Ja`alnā Nabīyan
49و هنگامى كه از آنان و آنچه غير از خدا مىپرستيدند كنارهگيرى كرد، اسحاق و يعقوب را به او بخشيديم؛ در حالى كه هر يك را پيامبرى قرار داديم؛
Wa Wahabnā Lahum Min Raĥmatinā Wa Ja`alnā Lahum Lisāna Şidqin `Alīyan
50و از رحمت خود به آنان بخشيديم؛ و براى آنان در زبان (جهانيان مقامى) راستين (و آوازهاى) بلند قرار داديم.
Wa Adhkur Fī Al-Kitābi Mūsá 'Innahu Kāna Mukhlaşāan Wa Kāna Rasūlāan Nabīyan
51و در كتاب (قرآن) موسى را ياد كن، كه او خالص شده بود و (نيز) فرستادهاى والا [مقام] بود.
Wa Nādaynāhu Min Jānibi Aţ-Ţūri Al-'Aymani Wa Qarrabnāhu Najīyan
52و او را از طرف راست (كوه) طور ندا داديم، و رازگويان او را (به خود) نزديك ساختيم.
Wa Wahabnā Lahu Min Raĥmatinā 'Akhāhu Hārūna Nabīyan
53و از رحمت خود، برادرش هارون را، در حالى كه پيامبر بود، به او بخشيديم.
Wa Adhkur Fī Al-Kitābi 'Ismā`īla 'Innahu Kāna Şādiqa Al-Wa`di Wa Kāna Rasūlāan Nabīyan
54و در كتاب (قرآن) اسماعيل را ياد كن، كه او راست وعده بود و (نيز) فرستادهاى والا [مقام] بود؛
Wa Kāna Ya'muru 'Ahlahu Biş-Şalāati Wa Az-Zakāati Wa Kāna `Inda Rabbihi Marđīyan
55و همواره خانوادهاش را به نماز و زكات فرمان مىداد؛ و در نزد پروردگارش مورد رضايت بود.
Wa Adhkur Fī Al-Kitābi 'Idrīsa 'Innahu Kāna Şiddīqāan Nabīyan
56و در كتاب (قرآن) ادريس را ياد كن، كه او بسيار راستگو [و] پيامبر بود؛
Wa Rafa`nāhu Makānāan `Alīyan
57و او را به جايگاه والايى بالا برديم.
'Ūlā'ika Al-Ladhīna 'An`ama Allāhu `Alayhim Mina An-Nabīyīna Min Dhurrīyati 'Ādama Wa Mimman Ĥamalnā Ma`a Nūĥin Wa Min Dhurrīyati 'Ibrāhīma Wa 'Isrā'īla Wa Mimman Hadaynā Wa Ajtabaynā 'Idhā Tutlá `Alayhim 'Āyātu Ar-Raĥmani Kharrū Sujjadāan Wa Bukīyan
58آنان كسانى هستند كه خدا به ايشان نعمت داده است، در حالى كه از پيامبران از نسل آدم، و از كسانى كه با نوح (بر كشتى) سوار كرديم، و از نسل ابراهيم و اسرائيل (يعقوب)، و از كسانى كه راهنمايى كرديم و برگزيديم (بودند.) هنگامى كه آيات (خداى) گستردهمهر بر آنان خوانده مىشد، سجدهكنان و گريان (به زمين) در مىافتادند.
Fakhalafa Min Ba`dihim Khalfun 'Ađā`ū Aş-Şalāata Wa Attaba`ū Ash-Shahawāti Fasawfa Yalqawna Ghayyan
59و بعد از آنان، فرزندان (ناشايستى) جانشين شدند كه نماز را تباه كردند، و از شهوات پيروى نمودند؛ و در آينده (عذاب) گمراهى (خود) را ملاقات خواهند كرد؛
'Illā Man Tāba Wa 'Āmana Wa `Amila Şāliĥāan Fa'ūlā'ika Yadkhulūna Al-Jannata Wa Lā Yužlamūna Shay'āan
60مگر كسانى كه توبه كنند، و ايمان آورند، و [كار] شايسته انجام دهند؛ پس اينان داخل بهشت مىشوند، و هيچ ستمى بر آنان نخواهد شد.
Jannāti `Adnin Allatī Wa`ada Ar-Raĥmānu `Ibādahu Bil-Ghaybi 'Innahu Kāna Wa`duhu Ma'tīyan
61بوستانهاى (ويژه بهشت) ماندگار، كه (خداى) گستردهمهر به بندگانش ناديده و ناپيدا وعده داده است، چرا كه حتما وعده او انجام شدنى است.
Lā Yasma`ūna Fīhā Laghwan 'Illā Salāmāan Wa Lahum Rizquhum Fīhā Bukratan Wa `Ashīyan
62در آن جا هيچ (سخن) بيهودهاى نمىشنوند؛ (و گفتارشان) جز سلام (نيست.) و در آنجا صبحگاهان و عصرگاهان،« روزى »آنان، برايشان (آماده) است.
Tilka Al-Jannatu Allatī Nūrithu Min `Ibādinā Man Kāna Taqīyan
63اين بهشتى است كه به هر كس از بندگان ما كه خودنگهدار (و پارسا) باشد، به ارث مىدهيم.
Wa Mā Natanazzalu 'Illā Bi'amri Rabbika Lahu Mā Bayna 'Aydīnā Wa Mā Khalfanā Wa Mā Bayna Dhālika Wa Mā Kāna Rabbuka Nasīyan
64و (جبرئيل گفت:) جز به فرمان پروردگارت، فرود نمىآييم؛ آنچه پيش روى ما، و آنچه پشت سر ما، و آنچه ميان اين دو مىباشد، فقط از آن اوست؛ و پروردگارت فراموشكار نيست.
Rabbu As-Samāwāti Wa Al-'Arđi Wa Mā Baynahumā Fā`bud/hu Wa Aşţabir Li`ibādatihi Hal Ta`lamu Lahu Samīyan
65(همان) پروردگار آسمانها و زمين، و آنچه ميان آن دوست. پس او را بپرست، و در پرستش او شكيبايى ورز. آيا براى او همنام (و همانندى) مىشناسى؟!
Wa Yaqūlu Al-'Insānu 'A'idhā Mā Mittu Lasawfa 'Ukhraju Ĥayyan
66و انسان مىگويد:« آيا هنگامى كه بميرم، براستى در آينده (از قبر) زنده بيرون آورده مىشوم؟! »
'Awalā Yadhkuru Al-'Insānu 'Annā Khalaqnāhu Min Qablu Wa Lam Yaku Shay'āan
67و آيا انسان به ياد نمىآورد كه ما پيش از اين، او را آفريديم در حالى كه هيچ چيزى نبود؟!
Fawarabbika Lanaĥshurannahum Wa Ash-Shayāţīna Thumma Lanuĥđirannahum Ĥawla Jahannama Jithīyan
68و سوگند به پروردگارت كه حتما آنان و شيطانها را گردآورى مىكنيم؛ سپس قطعا آنان را، از پاى در آمده، گرداگرد جهنم حاضر مىسازيم!
Thumma Lananzi`anna Min Kulli Shī`atin 'Ayyuhum 'Ashaddu `Alá Ar-Raĥmani `Itīyan
69سپس از هر گروهى، هر كدام را كه بر (خداى) گستردهمهر سركشتر بودهاند، حتما جدا مىكنيم.
Thumma Lanaĥnu 'A`lamu Bial-Ladhīna Hum 'Awlá Bihā Şilīyan
70سپس ما حتما داناتريم، به كسانى كه آنان براى ورود به آن (جهنم) سزاوارترند.
Wa 'In Minkum 'Illā Wariduhā Kāna `Alá Rabbika Ĥatmāan Maqđīyan
71و هيچ (كس) از شما نيست مگر اينكه در آن (جهنم) وارد مىشود؛ (اين حكم) حتمى است كه براى پروردگارت پايان يافته است؛
Thumma Nunajjī Al-Ladhīna Attaqawā Wa Nadharu Až-Žālimīna Fīhā Jithīyan
72سپس كسانى را كه خودنگهدارى (و پارسايى) كردند نجات مىبخشيم، و ستمكاران را، از پاى در آمده، در آن (دوزخ) وا مىگذاريم.
Wa 'Idhā Tutlá `Alayhim 'Āyātunā Bayyinātin Qāla Al-Ladhīna Kafarū Lilladhīna 'Āmanū 'Ayyu Al-Farīqayni Khayrun Maqāmāan Wa 'Aĥsanu Nadīyan
73و هنگامى كه آيات ما، در حالى كه روشن است، بر آنان خوانده مىشود، كسانى كه كفر ورزيدند، به كسانى كه ايمان آوردند، مىگويند:« كدام يك از (ما) دو دسته جايگاهش بهتر، و (بخشش و) محفلش نيكوتر است؟! »
Wa Kam 'Ahlaknā Qablahum Min Qarnin Hum 'Aĥsanu 'Athāthāan Wa Ri'yan
74و چه بسيار گروههايى را پيش از آنان هلاك كرديم كه آنان از نظر اثاث و ظاهر نيكوتر بودند.
Qul Man Kāna Fī Ađ-Đalālati Falyamdud Lahu Ar-Raĥmānu Maddāan Ĥattá 'Idhā Ra'awā Mā Yū`adūna 'Immā Al-`Adhāba Wa 'Immā As-Sā`ata Fasaya`lamūna Man Huwa Sharrun Makānāan Wa 'Ađ`afu Jundāan
75(اى پيامبر) بگو:« هر كس كه در گمراهى باشد، پس بايد (خداى) گستردهمهر كاملا به او كمك (و مهلت) دهد، تا هنگامى كه آنچه را وعده داده شدهاند، يا عذاب و يا ساعت (رستاخيز) را، ببينند؛ پس بزودى خواهند دانست چه كسى جايگاهش بدتر، و لشكر [ش] ناتوانتر است! »
Wa Yazīdu Allāhu Al-Ladhīna Ahtadawā Hudan Wa Al-Bāqiyātu Aş-Şāliĥātu Khayrun `Inda Rabbika Thawābāan Wa Khayrun Maraddāan
76و خدا بر هدايت كسانى كه رهيافتهاند، مىافزايد؛ و (كارهاى) ماندگار شايسته در نزد پروردگارت پاداشى بهتر و فرجامى نيكوتر دارد.
'Afara'ayta Al-Ladhī Kafara Bi'āyātinā Wa Qāla La'ūtayanna Mālāan Wa Waladāan
77و آيا ملاحظه كردى كسى را كه به آيات ما كفر ورزيد، و گفت:« حتما مال و فرزند (فراوان) به من داده خواهد شد »؟!
'Āţţala`a Al-Ghayba 'Am Attakhadha `Inda Ar-Raĥmani `Ahdāan
78آيا از پنهان (جهان) اطلاع يافته، يا از جانب (خداى) گستردهمهر، پيمانى گرفته است؟!
Kallā Sanaktubu Mā Yaqūlu Wa Namuddu Lahu Mina Al-`Adhābi Maddāan
79هرگز چنين نيست، بزودى آنچه را مىگويد، مىنويسيم و به عذاب او كاملا كمك مىكنيم (و پى در پى مىافزاييم.)
Wa Narithuhu Mā Yaqūlu Wa Ya'tīnā Fardāan
80و آنچه را (از اموال و فرزندان) مىگويد، از او به ارث مىبريم، و به تنهايى نزد ما خواهد آمد.
Wa Attakhadhū Min Dūni Allāhi 'Ālihatan Liyakūnū Lahum `Izzāan
81و (كافران) غير از خدا، معبودانى را برگزيدند تا [مايه] عزتشان باشند.
Kallā Sayakfurūna Bi`ibādatihim Wa Yakūnūna `Alayhim Điddāan
82هرگز چنين نيست، بزودى (معبودان) پرستش آنان را انكار خواهند كرد، و (دشمنى) بر ضد آنان مىشوند.
'Alam Tara 'Annā 'Arsalnā Ash-Shayāţīna `Alá Al-Kāfirīna Ta'uuzzuhum 'Azzāan
83آيا اطلاع نيافتى كه ما شيطانها را به سوى كافران فرستاديم در حالى كه آنان را شديدا تحريك مىكنند؟
Falā Ta`jal `Alayhim 'Innamā Na`uddu Lahum `Addāan
84پس در باره آنان شتاب مكن؛ جز اين نيست كه (اعمال و لحظات عمر) آنان را كاملا شمارش مىكنيم.
Yawma Naĥshuru Al-Muttaqīna 'Ilá Ar-Raĥmani Wafdāan
85(ياد كن) روزى را كه پارسايان (خود نگهدار) را دستهجمعى [و با احترام] به سوى (خداى) گستردهمهر گردآورى مىكنيم.
Wa Nasūqu Al-Mujrimīna 'Ilá Jahannama Wirdāan
86و خلافكاران را به سوى جهنم تشنهكامان مىرانيم.
Lā Yamlikūna Ash-Shafā`ata 'Illā Mani Attakhadha `Inda Ar-Raĥmani `Ahdāan
87صاحب شفاعت نمىباشند، جز كسانى كه از جانب (خداى) گستردهمهر، پيمانى گرفتهاند.
Wa Qālū Attakhadha Ar-Raĥmānu Waladāan
88و گفتند:« (خداى) گستردهمهر فرزندى براى خود برگرفت. »
Laqad Ji'tum Shay'āan 'Iddāan
89واقعا چيز زشت وحشتناكى (بر زبان) آورديد!
Takādu As-Samāwātu Yatafaţţarna Minhu Wa Tanshaqqu Al-'Arđu Wa Takhirru Al-Jibālu Haddāan
90نزديك است از اين (سخن) آسمانها بشكافند، و زمين شكافته شود، و كوهها بشدت فرو ريزند؛
'An Da`awā Lilrraĥmani Waladāan
91(بخاطر) اينكه براى (خداى) گستردهمهر فرزندى خواندند!
Wa Mā Yanbaghī Lilrraĥmani 'An Yattakhidha Waladāan
92و براى (خداى) گستردهمهر سزاوار نيست كه فرزندى گزيند!
'In Kullu Man Fī As-Samāwāti Wa Al-'Arđi 'Illā 'Ātī Ar-Raĥmani `Abdāan
93هيچ كس در آسمانها و زمين نيست، مگر اينكه بندهوار به سوى (خداى) گستردهمهر آيد.
Laqad 'Aĥşāhum Wa `Addahum `Addāan
94بيقين آنان را حساب كرده و كاملا آنان را شمارش نموده است.
Wa Kulluhum 'Ātīhi Yawma Al-Qiyāmati Fardāan
95و همه آنان روز رستاخيز، به تنهايى نزد او مىآيند.
'Inna Al-Ladhīna 'Āmanū Wa `Amilū Aş-Şāliĥāti Sayaj`alu Lahumu Ar-Raĥmānu Wuddāan
96مسلما كسانى كه ايمان آورده و [كارهاى] شايسته انجام دادهاند، بزودى (خداى) گستردهمهر، براى آنان محبتى (در دلها) قرار مىدهد.
Fa'innamā Yassarnāhu Bilisānika Litubashshira Bihi Al-Muttaqīna Wa Tundhira Bihi Qawmāan Luddāan
97و فقط آن [قرآن] را بر زبان تو آسان ساختيم تا پارسايان (خود نگهدار) را بوسيله آن مژده دهى، و گروه دشمنان سرسخت را بدان هشدار دهى.
Wa Kam 'Ahlaknā Qablahum Min Qarnin Hal Tuĥissu Minhum Min 'Aĥadin 'Aw Tasma`u Lahum Rikzāan
98و چه بسيار گروههايى را كه پيش از آنان هلاك كرديم؛ آيا هيچ كس از ايشان را احساس مىكنى؟! يا صداى آهستهاى از آنان مىشنوى؟!
سوره طه
Bismi Allāhi Ar-Raĥmani Ar-Raĥīmi Ţāhā
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ طا، ها.
Mā 'Anzalnā `Alayka Al-Qur'āna Litashqá
2قرآن را بر تو فرو نفرستاديم تا به زحمت افتى.
'Illā Tadhkiratan Liman Yakhshá
3جز بخاطر اينكه براى كسى كه (از مجازات) مىهراسد، ياد آورى باشد.
Tanzīlāan Mimman Khalaqa Al-'Arđa Wa As-Samāwāti Al-`Ulā
4(قرآن) از سوى كسى فرود آمده، كه زمين و آسمانهاى بلند را آفريده است.
Ar-Raĥmānu `Alá Al-`Arshi Astawá
5(خداى) گستردهمهر بر تخت (جهاندارى و تدبير هستى) تسلط يافت.
Lahu Mā Fī As-Samāwāti Wa Mā Fī Al-'Arđi Wa Mā Baynahumā Wa Mā Taĥta Ath-Thará
6آنچه در آسمانها، و آنچه در زمين، و آنچه ميان آن دو، و آنچه در زير خاك است، فقط از آن اوست.
Wa 'In Tajhar Bil-Qawli Fa'innahu Ya`lamu As-Sirra Wa 'Akhfá
7و اگر بلند سخن گويى (يا مخفى كنى)، پس در حقيقت او راز و پنهانتر (از آن) را مىداند.
Al-Lahu Lā 'Ilāha 'Illā Huwa Lahu Al-'Asmā'u Al-Ĥusná
8خداست كه هيچ معبودى جز او نيست؛ نامهاى نيكو فقط از آن اوست.
Wa Hal 'Atāka Ĥadīthu Mūsá
9و آيا خبر موسى به تو رسيده است؟
'Idh Ra'á Nārāan Faqāla Li'hlihi Amkuthū 'Innī 'Ānastu Nārāan La`allī 'Ātīkum Minhā Biqabasin 'Aw 'Ajidu `Alá An-Nāri Hudan
10هنگامى كه آتشى را مشاهده كرد، و به خانوادهاش گفت:« درنگ كنيد [چرا] كه من آتشى ديدم؛ تا شايد من شعلهاى از آن براى شما بياورم؛ يا بر (اثر) آتش رهنمودى بيابم. »
Falammā 'Atāhā Nūdī Yā Mūsá
11و هنگامى كه نزد آن (آتش) آمد، ندا داده شد:« اى موسى!
'Innī 'Anā Rabbuka Fākhla` Na`layka 'Innaka Bil-Wādi Al-Muqaddasi Ţuwan
12براستى من خود پروردگار توام؛ پس كفشهايت را بيرون آر، [چرا] كه تو در سرزمين مقدس« طوى »هستى!
Wa 'Anā Akhtartuka Fāstami` Limā Yūĥá
13و من تو را برگزيدم؛ پس به آنچه وحى مىشود، گوش فرا ده.
'Innanī 'Anā Al-Lahu Lā 'Ilāha 'Illā 'Anā Fā`budnī Wa 'Aqimi Aş-Şalāata Lidhikrī
14در حقيقت من، خود خدا هستم؛ هيچ معبودى جز من نيست؛ پس مرا بپرست، و نماز را براى ياد من، به پا دار.
'Inna As-Sā`ata 'Ātiyatun 'Akādu 'Ukhfīhā Litujzá Kullu Nafsin Bimā Tas`á
15بدرستى كه ساعت (رستاخيز) آمدنى است؛ نزديك است (كه بخواهم) آن را پنهان كنم، تا هر شخصى بخاطر كوشش (خود) جزا داده شود.
Falā Yaşuddannaka `Anhā Man Lā Yu'uminu Bihā Wa Attaba`a Hawāhu Fatardá
16پس هرگز كسى كه به آن ايمان ندارد و از هوسهاى خويش پيروى مىكند، تو را از آن باز ندارد؛ كه هلاك مىشوى!
Wa Mā Tilka Biyamīnika Yā Mūsá
17و آن چيست در دست راست تو، اى موسى؟! »
Qāla Hiya `Aşāya 'Atawakka'u `Alayhā Wa 'Ahushshu Bihā `Alá Ghanamī Wa Liya Fīhā Ma'āribu 'Ukhrá
18گفت:« اين عصاى من است؛ كه بر آن تكيه مىكنم، و با آن (برگ درختان را) بر گوسفندانم فرو مىآورم؛ و در آن (عصا) براى من نيازهاى ديگرى (نيز) هست. »
Qāla 'Alqihā Yā Mūsá
19(خدا) فرمود:« اى موسى! آن را بيفكن. »
Fa'alqāhā Fa'idhā Hiya Ĥayyatun Tas`á
20و (موسى) آن (عصا) را افكند، و بناگاه آن مارى (اژدهاگونه) شد كه به جنب و جوش افتاد.
Qāla Khudh/hā Wa Lā Takhaf Sanu`īduhā Sīratahā Al-'Ūlá
21(خدا) فرمود:« آن را بگير و مترس! بزودى آن را به حالت نخستينش باز مىگردانيم.
Wa Ađmum Yadaka 'Ilá Janāĥika Takhruj Bayđā'a Min Ghayri Sū'in 'Āyatan 'Ukhrá
22و دستت را به پهلويت بگذار، تا سفيدگونه بدون (عيب) بدى بيرون آيد؛ در حالى كه نشانه (معجزهآساى) ديگرى است!
Linuriyaka Min 'Āyātinā Al-Kubrá
23تا از نشانههاى (معجزه آساى) بزرگتر خويش، به تو بنمايانيم.
Adh/hab 'Ilá Fir`awna 'Innahu Ţaghá
24به سوى فرعون برو، كه او طغيان كرده است. »
Qāla Rabbi Ashraĥ Lī Şadrī
25(موسى) گفت:« پروردگارا! سينهام را برايم بگشا؛
Wa Yassir Lī 'Amrī
26و كارم را برايم آسان گردان؛
Wa Aĥlul `Uqdatan Min Lisānī
27و گره از زبانم بگشاى؛
Yafqahū Qawlī
28تا سخن مرا به طور عميق بفهمند.
Wa 'Aj`al Lī Wazīrāan Min 'Ahlī
29و وزيرى از خاندانم براى من قرار ده،
Hārūna 'Akhī
30(همان) برادرم هارون را.
Ashdud Bihi 'Azrī
31با او پشتوانهام را محكم كن؛
Wa 'Ashrik/hu Fī 'Amrī
32و او را در كارم شريك ساز؛
Kay Nusabbiĥaka Kathīrāan
33تا تو را بسيار تسبيح گوييم؛
Wa Nadhkuraka Kathīrāan
34و تو را بسيار ياد كنيم؛
'Innaka Kunta Binā Başīrāan
35كه تو به (حال) ما بينا هستى. »
Qāla Qad 'Ūtīta Su'ulaka Yā Mūsá
36(خدا) فرمود:« اى موسى بيقين خواستهات، به تو داده شد.
Wa Laqad Manannā `Alayka Marratan 'Ukhrá
37و يقينا بار ديگرى (نيز) بر تو منت نهاديم (و نعمت بزرگى بخشيديم،)
'Idh 'Awĥaynā 'Ilá 'Ummika Mā Yūĥá
38هنگامى كه به مادرت آنچه را الهام شدنى بود، الهام كرديم؛
'Ani Aqdhifīhi Fī At-Tābūti Fāqdhifīhi Fī Al-Yammi Falyulqihi Al-Yammu Bis-Sāĥili Ya'khudh/hu `Adūwun Lī Wa `Adūwun Lahu Wa 'Alqaytu `Alayka Maĥabbatan Minnī Wa Lituşna`a `Alá `Ayni
39كه:« او را در صندوقى بيفكن، و آن را به دريا بينداز، و بايد دريا آن را به ساحل افكند، تا دشمن من و دشمن او، آن را برگيرد. »و بر تو محبتى از جانب خود افكندم (تا به تو لطف كنند؛) و تا زير نظر من با زيركى، ساخته (و پرورده) شوى.
'Idh Tamshī 'Ukhtuka Fataqūlu Hal 'Adullukum `Alá Man Yakfuluhu Faraja`nāka 'Ilá 'Ummika Kay Taqarra `Aynuhā Wa Lā Taĥzana Wa Qatalta Nafsāan Fanajjaynāka Mina Al-Ghammi Wa Fatannāka Futūnāan Falabithta Sinīna Fī 'Ahli Madyana Thumma Ji'ta `Alá Qadarin Yā Mūsá
40هنگامى كه خواهرت (در نزديكى كاخ فرعون) راه مىرفت و مىگفت:« آيا شما را به كسى راهنمايى كنم، كه سرپرستى آن (كودك) را عهده دار شود؟! »پس تو را به سوى مادرت باز گردانديم، تا چشمش روشن شود؛ و غمگين نگردد. و تو شخصى (از فرعونيان) را كشتى؛ و [لى] تو را از اندوه نجات داديم، و بارها تو را آزموديم. و ساليانى در ميان مردم« مدين »درنگ نمودى، سپس اى موسى در (زمان) مقدر آمدى.
Wa Aşţana`tuka Linafsī
41و تو را براى خودم ساختم (و با مهارت پرورش دادم).
Adh/hab 'Anta Wa 'Akhūka Bi'āyātī Wa Lā Taniyā Fī Dhikrī
42(اكنون) تو و برادرت با نشانههاى (معجزهآساى) من، برويد و در ياد كردن من سستى نكنيد.
Adh/habā 'Ilá Fir`awna 'Innahu Ţaghá
43به سوى فرعون برويد، كه او طغيان كرده است.
Faqūlā Lahu Qawlāan Layyināan La`allahu Yatadhakkaru 'Aw Yakhshá
44و [لى] با او سخنى نرم بگوييد؛ تا شايد او متذكر شود، يا بهراسد.
Qālā Rabbanā 'Innanā Nakhāfu 'An Yafruţa `Alaynā 'Aw 'An Yaţghá
45(موسى و هارون) گفتند:« [اى] پروردگار ما! در حقيقت ما مىترسيم كه بر ما پيشدستى كند، يا اينكه طغيان نمايد. »
Qāla Lā Takhāfā 'Innanī Ma`akumā 'Asma`u Wa 'Ará
46(خدا) فرمود:« نترسيد [چرا] كه من با شما هستم؛ در حالى كه مىشنوم و مىبينم.
Fa'tiyāhu Faqūlā 'Innā Rasūlā Rabbika Fa'arsil Ma`anā Banī 'Isrā'īla Wa Lā Tu`adhdhibhum Qad Ji'nāka Bi'āyatin Min Rabbika Wa As-Salāmu `Alá Mani Attaba`a Al-Hudá
47پس به سراغ او برويد و بگوييد: در واقع ما فرستادگان پروردگار توايم؛ پس بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) را با ما بفرست، و آنان را عذاب مكن؛ بيقين با نشانهاى (معجزهآسا) از جانب پروردگارت به سوى تو آمديم، و سلام بر كسى كه از هدايت پيروى كند.
'Innā Qad 'Ūĥiya 'Ilaynā 'Anna Al-`Adhāba `Alá Man Kadhdhaba Wa Tawallá
48در حقيقت ما به سويمان وحى شده كه: عذاب بر كسى است كه (آيات الهى را) دروغ انگارد و روى برتابد. »
Qāla Faman Rabbukumā Yā Mūsá
49(فرعون) گفت:« اى موسى، پس پروردگار شما كيست؟ »
Qāla Rabbunā Al-Ladhī 'A`ţá Kulla Shay'in Khalqahu Thumma Hadá
50گفت:« پروردگار ما كسى است كه به هر چيزى، آفرينشى (در خور) او عطا كرده؛ سپس راهنمايى نموده است. »
Qāla Famā Bālu Al-Qurūni Al-'Ūlá
51(فرعون) گفت:« پس حال گروهها (و نسلها) ى نخستين چيست؟! »
Qāla `Ilmuhā `Inda Rabbī Fī Kitābin Lā Yađillu Rabbī Wa Lā Yansá
52(موسى) گفت:« علم آن در كتابى، نزد پروردگارم است؛ پروردگارم گمراه نمىشود و فراموش نمىكند. »
Al-Ladhī Ja`ala Lakumu Al-'Arđa Mahdāan Wa Salaka Lakum Fīhā Subulāan Wa 'Anzala Mina As-Samā'i Mā'an Fa'akhrajnā Bihi 'Azwājāan Min Nabātin Shattá
53(همان) كسى كه زمين را براى شما بسترى (براى استراحت) قرار داد؛ و براى شما راههايى در آن پديد آورد؛ و از آسمان، آبى را فرو فرستاد و بدان انواع (جفتهاى) گوناگون گياهان را برآورديم.
Kulū Wa Ar`awā 'An`āmakum 'Inna Fī Dhālika La'āyātin Li'wlī An-Nuhá
54بخوريد؛ و دامهايتان را بچرانيد؛ مسلما در آن (ها) نشانههايى براى صاحبان انديشه است.
Minhā Khalaqnākum Wa Fīhā Nu`īdukum Wa Minhā Nukhrijukum Tāratan 'Ukhrá
55شما را از آن (زمين) آفريديم؛ و شما را در آن باز مىگردانيم؛ و بار ديگر (در قيامت) شما را از آن بيرون مىآوريم.
Wa Laqad 'Araynāhu 'Āyātinā Kullahā Fakadhdhaba Wa 'Abá
56و بيقين تمام نشانههاى (معجزه آساى) خود را به او نمايانديم، و [لى] تكذيب كرد و سر باز زد.
Qāla 'Aji'tanā Litukhrijanā Min 'Arđinā Bisiĥrika Yā Mūsá
57(فرعون) گفت:« اى موسى! آيا به سوى ما آمدهاى تا با سحر خود، ما را از سرزمينمان بيرون كنى؟!
Falana'tiyannaka Bisiĥrin Mithlihi Fāj`al Baynanā Wa Baynaka Maw`idāan Lā Nukhlifuhu Naĥnu Wa Lā 'Anta Makānāan Suwan
58و قطعا (هم) سحرى همانند آن براى تو خواهيم آورد! پس وعدهگاهى (در) مكانى يكسان، بين ما و بين خود قرار ده كه ما و تو از آن تخلف نكنيم. »
Qāla Maw`idukum Yawmu Az-Zīnati Wa 'An Yuĥshara An-Nāsu Đuĥan
59(موسى) گفت:« وعدهگاه شما روز آرايش (عيد) باشد؛ و (روزى) كه مردم نيمروز گردآورى شوند. »
Fatawallá Fir`awnu Fajama`a Kaydahu Thumma 'Atá
60و فرعون (از آن مجلس) روى برتافت و نقشه (ها) يش را جمع كرد؛ سپس آمد.
Qāla Lahum Mūsá Waylakum Lā Taftarū `Alá Allāhi Kadhibāan Fayusĥitakum Bi`adhābin Wa Qad Khāba Mani Aftará
61موسى به آن (ساحر) ان گفت:« واى بر شما! دروغ بر خدا نبنديد، كه شما را با عذابى ريشه كن مىسازد؛ و بيقين كسى كه [بر خدا دروغ] بست، نوميد گشت. »
Fatanāza`ū 'Amrahum Baynahum Wa 'Asarrū An-Najwá
62و (ساحران) در مورد كارشان بين خود به نزاع برخاستند؛ و رازگويى (خود) را پنهان مىداشتند.
Qālū 'In Hadhāni Lasāĥirāni Yurīdāni 'An Yukhrijākum Min 'Arđikum Bisiĥrihimā Wa Yadh/habā Biţarīqatikumu Al-Muthlá
63(فرعونيان) گفتند:« مسلما اين دو، ساحرانى هستند كه مىخواهند با سحرشان شما را از سرزمينتان بيرون كنند و مذهب نمونه شما را از بين ببرند.
Fa'ajmi`ū Kaydakum Thumma A'tū Şaffāan Wa Qad 'Aflaĥa Al-Yawma Mani Asta`lá
64پس نقشه (ها) يتان را جمعآورى كنيد، سپس در صفى (واحد به ميدان) آييد، و بيقين امروز كسى كه برتر شود، رستگار (و پيروز) شده است. »
Qālū Yā Mūsá 'Immā 'An Tulqiya Wa 'Immā 'An Nakūna 'Awwala Man 'Alqá
65(ساحران) گفتند:« اى موسى! يا اينكه (تو اول عصايت را) مىافكنى، و يا اينكه (ما) نخستين كسى باشيم كه مىاندازيم؟! »
Qāla Bal 'Alqū Fa'idhā Ĥibāluhum Wa `Işīyuhum Yukhayyalu 'Ilayhi Min Siĥrihim 'Annahā Tas`á
66(موسى) گفت:« بلكه (شما) بيفكنيد. »و ناگهان ريسمانهايشان و عصاهاى آنان بر اثر سحرشان در خيال او (چنان) مىنمود، كه آنها در جنبوجوشند!
Fa'awjasa Fī Nafsihi Khīfatan Mūsá
67و موسى در دل خود ترسى احساس كرد (كه مبادا مردم گمراه شوند.)
Qulnā Lā Takhaf 'Innaka 'Anta Al-'A`lá
68گفتيم:« نترس، كه تنها تو برترى.
Wa 'Alqi Mā Fī Yamīnika Talqaf Mā Şana`ū 'Innamā Şana`ū Kaydu Sāĥirin Wa Lā Yufliĥu As-Sāĥiru Ĥaythu 'Atá
69و آنچه را در دست راستت هست بيفكن، تا آنچه را با زيركى ساختهاند به سرعت ببلعد؛ در حقيقت آنچه را بازيركى ساختهاند، نيرنگ جادوگر است؛ و ساحر هر كجا آيد رستگار (و پيروز) نخواهد شد. »
Fa'ulqiya As-Saĥaratu Sujjadāan Qālū 'Āmannā Birabbi Hārūna Wa Mūsá
70(عصاى موسى افسونها را بلعيد،) و ساحران سجدهكنان (به زمين) در افتاده، گفتند:« ما به پروردگار هارون و موسى ايمان آورديم. »
Qāla 'Āmantum Lahu Qabla 'An 'Ādhana Lakum 'Innahu Lakabīrukumu Al-Ladhī `Allamakumu As-Siĥra Fala'uqaţţi`anna 'Aydiyakum Wa 'Arjulakum Min Khilāfin Wa La'uşallibannakum Fī Judhū`i An-Nakhli Wa Lata`lamunna 'Ayyunā 'Ashaddu `Adhābāan Wa 'Abqá
71(فرعون) گفت:« [آيا] پيش از آنكه به شما رخصت دهم به او ايمان آورديد؟! قطعا او بزرگ شماست كه به شما سحر آموخته است؛ پس حتما دستانتان و پاهايتان را بر خلاف (يكديگر) قطع مىكنم؛ و قطعا شما را بر تنههاى درختان خرما به دار مىآويزم؛ و حتما خواهيد دانست كه عذاب كدام يك از ما شديدتر و پايدارتر است! »
Qālū Lan Nu'uthiraka `Alá Mā Jā'anā Mina Al-Bayyināti Wa Al-Ladhī Faţaranā Fāqđi Mā 'Anta Qāđin 'Innamā Taqđī Hadhihi Al-Ĥayāata Ad-Dunyā
72(ساحران) گفتند:« تو را بر دليلهاى روشن (معجزهآسا) كه براى ما آمده و كسى كه ما را آفريده، بر نمىگزينيم (و ترجيح نمىدهيم.) پس بر اساس آنچه تو داورى مىكنى، حكم نما، [چرا كه] تنها، در اين زندگى پست (دنيا) حكم مىرانى.
'Innā 'Āmannā Birabbinā Liyaghfira Lanā Khaţāyānā Wa Mā 'Akrahtanā `Alayhi Mina As-Siĥri Wa Allāhu Khayrun Wa 'Abqá
73در حقيقت ما به پروردگارمان ايمان آورديم تا خطاهاى ما و آنچه را از سحر، كه بر آن وادارمان كردى، بر ما بيامرزد؛ و خدا بهتر و پايدارتر است. »
'Innahu Man Ya'ti Rabbahu Mujrimāan Fa'inna Lahu Jahannama Lā Yamūtu Fīhā Wa Lā Yaĥyā
74كه هر كس خلافكار به محضر پروردگارش آيد، پس در واقع جهنم براى اوست؛ در حالى كه در آنجا نه مىميرد و نه (در خوشى) زنده مىماند.
Wa Man Ya'tihi Mu'umināan Qad `Amila Aş-Şāliĥāti Fa'ūlā'ika Lahumu Ad-Darajātu Al-`Ulā
75و هر كس به محضر او آيد، در حالى كه مؤمن است [و كارهاى] شايسته انجام داده باشد، پس آنان، رتبههاى عالى براى شان (آماده) است.
Jannātu `Adnin Tajrī Min Taĥtihā Al-'Anhāru Khālidīna Fīhā Wa Dhalika Jazā'u Man Tazakká
76(همان) بوستانهاى (ويژه بهشت) ماندگار، كه نهرها از زير [درختان] ش روان است، در حالى كه در آنجا ماندگارند؛ و اين پاداش كسى است كه پاك شود (و رشد نمايد).
Wa Laqad 'Awĥaynā 'Ilá Mūsá 'An 'Asri Bi`ibādī Fāđrib Lahum Ţarīqāan Fī Al-Baĥri Yabasāan Lā Takhāfu Darakāan Wa Lā Takhshá
77و در حقيقت به موسى وحى كرديم كه:« بندگانم را (از مصر) شبانه حركت ده؛ و براى آنان راهى خشك در دريا بزن؛ در حالى كه از تعقيب (فرعونيان) نمىترسى و (از غرق شدن نيز) نمىهراسى. »
Fa'atba`ahum Fir`awnu Bijunūdihi Faghashiyahum Mina Al-Yammi Mā Ghashiyahum
78و فرعون با لشكريانش آنان را دنبال كردند، و دريا آنان را فرا گرفت؛ با آنچنان (امواجى كه) آنها را پوشانيد.
Wa 'Ađalla Fir`awnu Qawmahu Wa Mā Hadá
79و فرعون قومش را گمراه كرد؛ و راهنمايى نكرد.
Yā Banī 'Isrā'īla Qad 'Anjaynākum Min `Adūwikum Wa Wā`adnākum Jāniba Aţ-Ţūri Al-'Aymana Wa Nazzalnā `Alaykumu Al-Manna Wa As-Salwá
80اى بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) بيقين شما را از (چنگ) دشمنتان نجات بخشيديم؛ و در طرف راست (كوه) طور، با شما وعده گذاشتيم، و خوراكى [عسل مانند،] و مرغانى [بلدرچين گونه] بر شما فرستاديم؛
Kulū Min Ţayyibāti Mā Razaqnākum Wa Lā Taţghawā Fīhi Fayaĥilla `Alaykum Ghađabī Wa Man Yaĥlil `Alayhi Ghađabī Faqad Hawá
81(و گفتيم:) از [خوراكىهاى] پاكيزه (از) آنچه به شما روزى دادهايم، بخوريد، و در (مورد) آن طغيان مكنيد، كه خشم من بر شما روا مىشود و هر كس خشم من بر او روا شود، پس يقينا سقوط مىكند.
Wa 'Innī Laghaffārun Liman Tāba Wa 'Āmana Wa `Amila Şāliĥāan Thumma Ahtadá
82و قطعا من بسيار آمرزنده هستم كسى را كه توبه كند و ايمان آورد، و [كار] شايسته انجام دهد، سپس راه يابد.
Wa Mā 'A`jalaka `An Qawmika Yā Mūsá
83اى موسى! چه چيز تو را نسبت به قومت به عجله وا داشت؟
Qāla Hum 'Ūlā'i `Alá 'Atharī Wa `Ajiltu 'Ilayka Rabbi Litarđá
84(موسى) گفت:« آنان همانهايى هستند كه در پى منند؛ و به سوى تو شتافتم، پروردگارا، تا خشنود شوى. »
Qāla Fa'innā Qad Fatannā Qawmaka Min Ba`dika Wa 'Ađallahumu As-Sāmirīyu
85(خدا) فرمود:« پس ما قطعا قومت را بعد از تو، آزموديم و سامرى، آنان را گمراه ساخت. »
Faraja`a Mūsá 'Ilá Qawmihi Ghađbāna 'Asifāan Qāla Yā Qawmi 'Alam Ya`idkum Rabbukum Wa`dāan Ĥasanāan 'Afaţāla `Alaykumu Al-`Ahdu 'Am 'Aradtum 'An Yaĥilla `Alaykum Ghađabun Min Rabbikum Fa'akhlaftum Maw`idī
86و موسى خشمناك [و] اندوهگين به سوى قومش بازگشت، [و] گفت:« اى قوم [من]! مگر پروردگارتان وعده نيكويى به شما وعده نداد؟! و آيا پيمان (جدايى من) بر شما طولانى شد، يا مىخواستيد خشمى از پروردگارتان بر شما روا شود كه با من خلف وعده كرديد؟! »
Qālū Mā 'Akhlafnā Maw`idaka Bimalkinā Wa Lakinnā Ĥummilnā 'Awzārāan Min Zīnati Al-Qawmi Faqadhafnāhā Fakadhalika 'Alqá As-Sāmirīyu
87گفتند:« به اختيار خود با تو خلف وعده نكرديم، و ليكن بارهاى سنگينى از زيور قوم (فرعون) بر ما نهاده شده بود، و آنها را افكنديم. »و سامرى چنين القا كرد،
Fa'akhraja Lahum `Ijlāan Jasadāan Lahu Khuwārun Faqālū Hādhā 'Ilahukum Wa 'Ilahu Mūsá Fanasiya
88و براى آنان مجسمه گوسالهاى كه صداى گاو داشت، برون آورد؛ و گفتند:« اين معبود شما، و معبود موسى است. »و فراموش كرد.
'Afalā Yarawna 'Allā Yarji`u 'Ilayhim Qawlāan Wa Lā Yamliku Lahum Đarrāan Wa Lā Naf`āan
89و آيا نمىبينند كه (اين گوساله) هيچ پاسخى به آنان نمىدهد، و مالك هيچ سود و زيانى براى آنان نيست؟!
Wa Laqad Qāla Lahum Hārūnu Min Qablu Yā Qawmi 'Innamā Futintum Bihi Wa 'Inna Rabbakumu Ar-Raĥmānu Fa Attabi`ūnī Wa 'Aţī`ū 'Amrī
90و در حقيقت هارون، از پيش به آنان گفته بود:« اى قوم [من]! فقط بوسيله آن (گوساله) مورد آزمايش قرار گرفتهايد؛ و در واقع پروردگار شما (خداى) گستردهمهر است؛ پس، از من اطاعت كنيد، و فرمانم را اطاعت نماييد. »
Qālū Lan Nabraĥa `Alayhi `Ākifīna Ĥattá Yarji`a 'Ilaynā Mūsá
91(بنى اسرائيل) گفتند:« پيوسته بر آن (گوساله پرستى) مىمانيم، تا موسى به سوى ما باز گردد. »
Qāla Yā Hārūnu Mā Mana`aka 'Idh Ra'aytahum Đallū
92(موسى) گفت:« اى هارون! هنگامى كه ديدى آنان گمراه شدند، چه چيزى تو را بازداشت،
'Allā Tattabi`anī 'Afa`aşayta 'Amrī
93كه [از من] پيروى كنى؟! و آيا دستور مرا نافرمانى كردى؟! »
Qāla Yabna'uumma Lā Ta'khudh Biliĥyatī Wa Lā Bira'sī 'Innī Khashītu 'An Taqūla Farraqta Bayna Banī 'Isrā'īla Wa Lam Tarqub Qawlī
94(هارون) گفت:« اى فرزند مادر [م]! ريش من و (موى) سرم را نگير؛ [چرا] كه هراس داشتم كه بگويى ميان بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) تفرقه انداختى، و سخن مرا مراعات نكردى. »
Qāla Famā Khaţbuka Yā Sāmirīyu
95(موسى) گفت:« اى سامرى، پس [جريان] كار تو چه بود؟! »
Qāla Başurtu Bimā Lam Yabşurū Bihi Faqabađtu Qabđatan Min 'Athari Ar-Rasūli Fanabadhtuhā Wa Kadhalika Sawwalat Lī Nafsī
96(سامرى) گفت:« به چيزى كه (آنان) بدان شناخت نداشتند، بينش يافتم؛ و مشتى از آثار فرستاده [خدا] را برگرفتم، و آن را دور افكندم، و اينچنين نفس من (اين كار را) برايم آراست. »
Qāla Fādh/hab Fa'inna Laka Fī Al-Ĥayāati 'An Taqūla Lā Misāsa Wa 'Inna Laka Maw`idāan Lan Tukhlafahu Wa 'Anžur 'Ilá 'Ilahika Al-Ladhī Žalta `Alayhi `Ākifāan Lanuĥarriqannahu Thumma Lanansifannahu Fī Al-Yammi Nasfāan
97(موسى) گفت:« پس برو، كه در واقع بهره تو در زندگى اين است كه بگويى:« هيچ تماسى (با من مگيريد!) »و در حقيقت براى تو وعدهگاه (عذابى) است، كه از آن درباره تو تخلف نخواهد شد. و به معبودت كه پيوسته بر (پرستش) آن ملازم بودى، بنگر؛ قطعا آن را مىسوزانيم سپس (ذرات) آن را كاملا جدا كرده و در دريا پراكنده مىسازيم.
'Innamā 'Ilahukumu Allāhu Al-Ladhī Lā 'Ilāha 'Illā Huwa Wasi`a Kulla Shay'in `Ilmāan
98معبود شما تنها خدايى است كه هيچ معبودى جز او نيست؛ علم (او) بر همه چيز گسترده است. »
Kadhālika Naquşşu `Alayka Min 'Anbā'i Mā Qad Sabaqa Wa Qad 'Ātaynāka Min Ladunnā Dhikrāan
99اينچنين از خبرهاى بزرگ آنچه كه گذشته است، براى تو حكايت مىكنيم؛ و بيقين از نزد خود، آگاه كنندهاى [قرآن] را به تو داديم.
Man 'A`rađa `Anhu Fa'innahu Yaĥmilu Yawma Al-Qiyāmati Wizrāan
100هر كس از آن روى گرداند، پس در حقيقت او روز رستاخيز بار سنگين (گناه) را بر دوش خواهد داشت!
Khālidīna Fīhi Wa Sā'a Lahum Yawma Al-Qiyāmati Ĥimlāan
101در حالى كه در آن (بار گناه و عذاب) ماندگارند؛ و در روز رستاخيز بد بارى براى آنان است!
Yawma Yunfakhu Fī Aş-Şūri Wa Naĥshuru Al-Mujrimīna Yawma'idhin Zurqāan
102(همان) روزى كه در شيپور دميده مىشود؛ و خلافكاران را در آن روز، در حالى كه (چشمانشان كور و) كبود است گردآورى مىكنيم!
Yatakhāfatūna Baynahum 'In Labithtum 'Illā `Ashrāan
103ميان خود آهسته مىگويند:« شما جز ده (شبانه روز در دنيا و برزخ) درنگ نكرديد! »
Naĥnu 'A`lamu Bimā Yaqūlūna 'Idh Yaqūlu 'Amthaluhum Ţarīqatan 'In Labithtum 'Illā Yawmāan
104ما به آنچه مىگويند داناتريم، هنگامى كه بهترين نمونه آنان از نظر روش، مىگويد:« جز روزى درنگ نكرديد. »
Wa Yas'alūnaka `Ani Al-Jibāli Faqul Yansifuhā Rabbī Nasfāan
105و از تو در باره كوهها پرسش مىكنند؛ پس بگو:« پروردگارم آنها را كاملا از جا بر مىكند و پراكنده مىسازد.
Fayadharuhā Qā`āan Şafşafāan
106پس (جاى) آن (كوهها) را رها مىسازيم در حالى كه صاف و بىگياه است.
Lā Tará Fīhā `Iwajāan Wa Lā 'Amtāan
107[و] در آن، هيچ كژى (و پستى) و بلندى نمىبينى. »
Yawma'idhin Yattabi`ūna Ad-Dā`ī Lā `Iwaja Lahu Wa Khasha`ati Al-'Aşwātu Lilrraĥmani Falā Tasma`u 'Illā Hamsāan
108در آن روز، (مردم) از فراخوان (حق) پيروى مىكنند در حالى كه هيچ انحرافى در آن نيست. و همه صداها بخاطر (عظمت خداى) گستردهمهر، فروتن مىشود؛ و جز صدايى آهسته نمىشنوى.
Yawma'idhin Lā Tanfa`u Ash-Shafā`atu 'Illā Man 'Adhina Lahu Ar-Raĥmānu Wa Rađiya Lahu Qawlāan
109در آن روز، شفاعت سودى ندارد، جز كسى كه (خداى) گستردهمهر براى او رخصت دهد، و سخنش را بپسندد.
Ya`lamu Mā Bayna 'Aydīhim Wa Mā Khalfahum Wa Lā Yuĥīţūna Bihi `Ilmāan
110(زيرا) آنچه در پيش رويشان (در آينده) و آنچه در پشت سرشان (در گذشته) است مىداند؛ در حالى كه به او احاطه علمى ندارند.
Wa `Anati Al-Wujūhu Lilĥayyi Al-Qayyūmi Wa Qad Khāba Man Ĥamala Žulmāan
111و (در رستاخيز) چهرهها براى (خداى) زنده بر پا، و بر پا دارنده، خوار و فروتن مىشود؛ و بيقين كسى كه بار ستمى بر دوش دارد، نوميد مىماند.
Wa Man Ya`mal Mina Aş-Şāliĥāti Wa Huwa Mu'uminun Falā Yakhāfu Žulmāan Wa Lā Hađmāan
112و هر كس برخى [كارهاى] شايسته انجام دهد، در حالى كه او مؤمن باشد، پس از هيچ ستم و كاستى (پاداش) نمىترسد.
Wa Kadhalika 'Anzalnāhu Qur'ānāan `Arabīyan Wa Şarrafnā Fīhi Mina Al-Wa`īdi La`allahum Yattaqūna 'Aw Yuĥdithu Lahum Dhikrāan
113و اينگونه آن (قرآن) را در حالى كه خواندنى عربى (واضح) است فرو فرستاديم، و در آن از [انواع] تهديد، به گونههاى مختلف بيان كرديم؛ باشد كه آنان خودنگهدار (و پارسا) شوند يا برايشان تذكرى پديد آورد.
Fata`ālá Allāhu Al-Maliku Al-Ĥaqqu Wa Lā Ta`jal Bil-Qur'āni Min Qabli 'An Yuqđá 'Ilayka Waĥyuhu Wa Qul Rabbi Zidnī `Ilmāan
114و والاتر است خدايى كه فرمانرواى حق است. و (اى پيامبر) نسبت به (خواندن) قرآن شتاب مورز پيش از آنكه وحى آن به سوى تو پايان پذيرد؛ و بگو:« پروردگارا! مرا دانش افزاى. »
Wa Laqad `Ahidnā 'Ilá 'Ādama Min Qablu Fanasiya Wa Lam Najid Lahu `Azmāan
115يقين، از پيش با آدم عهد كرديم، و [لى] فراموش كرد، و در او تصميمى (استوار) نيافتيم.
Wa 'Idh Qulnā Lilmalā'ikati Asjudū Li'dama Fasajadū 'Illā 'Iblīsa 'Abá
116و هنگامى كه به فرشتگان گفتيم:« براى آدم سجده كنيد. »و (همگى) سجده كردند؛ جز ابليس كه سر باز زد.
Faqulnā Yā 'Ādamu 'Inna Hādhā `Adūwun Laka Wa Lizawjika Falā Yukhrijannakumā Mina Al-Jannati Fatashqá
117و گفتيم:« اى آدم! در حقيقت اين (ابليس) دشمن تو و همسر توست؛ پس شما را از باغ بيرون نكند؛ كه به زحمت خواهى افتاد.
'Inna Laka 'Allā Tajū`a Fīhā Wa Lā Ta`rá
118درواقع براى تو (اين مزيت هست) كه در آنجا گرسنه نمىشوى و برهنه نمىگردى؛
Wa 'Annaka Lā Tažma'u Fīhā Wa Lā Tađĥá
119و اينكه تو در آنجا تشنه نمىگردى، و آفتاب زده نمىشوى. »
Fawaswasa 'Ilayhi Ash-Shayţānu Qāla Yā 'Ādamu Hal 'Adulluka `Alá Shajarati Al-Khuldi Wa Mulkin Lā Yablá
120و شيطان او را وسوسه كرد و گفت:« اى آدم! آيا تو را به درخت ماندگار و فرمانروايىاى كه زوال نمىپذيرد، راهنمايى كنم؟! »
Fa'akalā Minhā Fabadat Lahumā Saw'ātuhumā Wa Ţafiqā Yakhşifāni `Alayhimā Min Waraqi Al-Jannati Wa `Aşá 'Ādamu Rabbahu Faghawá
121پس آن دو از آن (درخت) خوردند، و شرمگاههاى آنان برايشان آشكار شد، و شروع به قرار دادن برگ (هاى درختان) باغ بر خودشان كردند. و آدم پروردگارش را نافرمانى كرد، و بيراهه رفت، (و زيانكار و محروم گشت).
Thumma Ajtabāhu Rabbuhu Fatāba `Alayhi Wa Hadá
122سپس پروردگارش او را برگزيد، و توبهاش را پذيرفت، و (او را) راهنمايى كرد.
Qāla Ahbiţā Minhā Jamī`āan Ba`đukum Liba`đin `Adūwun Fa'immā Ya'tiyannakum Minnī Hudan Famani Attaba`a Hudāya Falā Yađillu Wa Lā Yashqá
123(خدا) فرمود:« هر دو از آن فرو آييد، در حالى كه برخى از شما دشمن برخى [ديگر] هستيد؛ و اگر رهنمودى از طرف من براى شما آمد پس هر كس كه از هدايت من پيروى كند، پس گمراه نمىشود و به زحمت نمىافتد.
Wa Man 'A`rađa `An Dhikrī Fa'inna Lahu Ma`īshatan Đankāan Wa Naĥshuruhu Yawma Al-Qiyāmati 'A`má
124و هر كس از ياد من روى گرداند، پس حتما زندگى (سخت و) تنگى براى اوست؛ و او را روز رستاخيز نابينا گرد مىآوريم. »
Qāla Rabbi Lima Ĥashartanī 'A`má Wa Qad Kuntu Başīrāan
125گويد:« پروردگارا! چرا مرا نابينا گرد آوردى؟! در حالى كه يقينا بينا بودم! »
Qāla Kadhālika 'Atatka 'Āyātunā Fanasītahā Wa Kadhalika Al-Yawma Tunsá
126(خدا مى) فرمايد:« اينگونه (تو را گرد مىآوريم زيرا) نشانههاى ما به تو رسيد و آنها را به فراموشى سپردى، و همچنان امروز فراموش مىشوى.
Wa Kadhalika Najzī Man 'Asrafa Wa Lam Yu'umin Bi'āyāti Rabbihi Wa La`adhābu Al-'Ākhirati 'Ashaddu Wa 'Abqá
127و اينگونه كسى را كه زيادهروى كرده، و به نشانههاى پروردگارش ايمان نياورده، كيفر مىدهيم؛ و حتما عذاب آخرت شديدتر و پايدارتر است. »
'Afalam Yahdi Lahum Kam 'Ahlaknā Qablahum Mina Al-Qurūni Yamshūna Fī Masākinihim 'Inna Fī Dhālika La'āyātin Li'wlī An-Nuhá
128و آيا براى آنان روشن نكرد كه چه بسيار گروههايى را پيش از آنان هلاك كرديم در حالى كه (اين كافران) در خانههاى آنان راه مىروند؟! مسلما در آن [ها] نشانههايى براى صاحبان انديشه است.
Wa Lawlā Kalimatun Sabaqat Min Rabbika Lakāna Lizāmāan Wa 'Ajalun Musamman
129و اگر نبود سخن (سنت گونه) اى كه از طرف پروردگارت از پيش مقرر شده بود و سرآمد معين (و حتمى عمر شما)، حتما (عذاب آنان) لازم مىشد.
Fāşbir `Alá Mā Yaqūlūna Wa Sabbiĥ Biĥamdi Rabbika Qabla Ţulū`i Ash-Shamsi Wa Qabla Ghurūbihā Wa Min 'Ānā'i Al-Layli Fasabbiĥ Wa 'Aţrāfa An-Nahāri La`allaka Tarđá
130پس بر آنچه مىگويند، شكيبا باش؛ و پيش از طلوع خورشيد، و قبل از غروب آن، با ستايش پروردگارت تسبيح گوى؛ و بخشى از شبانگاهان و اطراف روز تسبيح گوى؛ باشد كه خشنود شوى.
Wa Lā Tamuddanna `Aynayka 'Ilá Mā Matta`nā Bihi 'Azwājāan Minhum Zahrata Al-Ĥayāati Ad-Dunyā Linaftinahum Fīhi Wa Rizqu Rabbika Khayrun Wa 'Abqá
131و هرگز چشمانت را خيره مكن به آنچه كه گروههايى از ايشان را بدان بهرهمند كرديم؛ در حالى كه شكوفههاى زندگى پست (دنيا) است؛ تا آنان را در آن بيازماييم؛ و روزى پروردگارت بهتر و پايدارتر است.
Wa 'Mur 'Ahlaka Biş-Şalāati Wa Aşţabir `Alayhā Lā Nas'aluka Rizqāan Naĥnu Narzuquka Wa Al-`Āqibatu Lilttaqwá
132و خاندانت را به نماز فرمان ده؛ و بر [انجام] آن شكيبايى ورز؛ از تو هيچ روزى نمىخواهيم؛ (چرا كه) ما به تو روزى مىدهيم؛ و فرجام (نيك) براى (صاحبان) پارسايى (و خود نگهدارى) است.
Wa Qālū Lawlā Ya'tīnā Bi'āyatin Min Rabbihi 'Awalam Ta'tihim Bayyinatu Mā Fī Aş-Şuĥufi Al-'Ūlá
133و (مخالفان) گفتند:« چرا (پيامبر) نشانهاى (معجزهآسا) از طرف پروردگارش براى ما نمىآورد؟! »و (بگو:) آيا دليل روشن آنچه در كتابهاى نخستين بوده، براى آنان نيامده است؟!
Wa Law 'Annā 'Ahlaknāhum Bi`adhābin Min Qablihi Laqālū Rabbanā Lawlā 'Arsalta 'Ilaynā Rasūlāan Fanattabi`a 'Āyātika Min Qabli 'An Nadhilla Wa Nakhzá
134و اگر (بر فرض) ما آنان را پيش از آن (فرستادن قرآن و پيامبر) با عذابى هلاك مىكرديم، حتما (در قيامت) مىگفتند:« [اى] پروردگار ما! چرا فرستادهاى به سوى ما نفرستادى تا پيش از آنكه خوار شويم و رسوا گرديم، از آيات تو پيروى كنيم؟! »
Qul Kullun Mutarabbişun Fatarabbaşū Fasata`lamūna Man 'Aşĥābu Aş-Şirāţi As-Sawīyi Wa Mani Ahtadá
135بگو:« همه منتظريم، پس انتظار بكشيد كه بزودى خواهيد دانست چه كسى اهل راه درست است، و چه كسى راهنمايى شده است! »