قرآن عثمان طه

سوره الانبیاء

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ براى مردم [وقت‌] حسابشان نزديك شده است، و آنان در بى‌خبرى رويگردانند.


ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَ هُمْ يَلْعَبُونَ

2

هيچ پند تازه‌اى از پروردگارشان نيامد، مگر اينكه بازى‌كنان آن را شنيدند.


لاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَ أَسَرُّوا النَّجْوَي الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هٰذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَ فَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ

3

در حالى كه دلهايشان مشغول است. و آنان كه ستم كردند پنهانى به نجوا برخاستند كه: «آيا اين [مرد] جز بشرى مانند شماست؟ آيا ديده و دانسته به سوى سحر مى‌رويد؟»


قالَ رَبِّي يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

4

[پيامبر] گفت: «پروردگارم [هر] گفتار [ى‌] را در آسمان و زمين مى‌داند، و اوست شنواى دانا.»


بَلْ قالُوا أَضْغاثُ أَحْلامٍ بَلِ افْتَراهُ بَلْ هُوَ شاعِرٌ فَلْيَأْتِنا بِآيَةٍ كَما أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ

5

بلكه گفتند: «خوابهاى شوريده است، [نه‌] بلكه آن را بربافته، بلكه او شاعرى است. پس همان گونه كه براى پيشينيان هم عرضه شد، بايد براى ما نشانه‌اى بياورد.»


ما آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَ فَهُمْ يُؤْمِنُونَ

6

قبل از آنان [نيز مردم‌] هيچ شهرى- كه آن را نابود كرديم- [به آيات ما] ايمان نياوردند. پس آيا اينان [به معجزه‌] ايمان مى‌آورند؟


وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ إِلَّا رِجالاً نُوحِي إِلَيْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ

7

و پيش از تو [نيز] جز مردانى را كه به آنان وحى مى‌كرديم گسيل نداشتيم. اگر نمى‌دانيد از پژوهندگان كتابهاى آسمانى بپرسيد.


وَ ما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا يَأْكُلُونَ الطَّعامَ وَ ما كانُوا خالِدِينَ

8

و ايشان را جسدى كه غذا نخورند قرار نداديم و جاويدان [هم‌] نبودند.


ثُمَّ صَدَقْناهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْناهُمْ وَ مَنْ نَشاءُ وَ أَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ

9

سپس وعده [خود] به آنان را راست گردانيديم و آنها و هر كه را خواستيم نجات داديم و افراطكاران را به هلاكت رسانيديم.


لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ كِتاباً فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

10

در حقيقت، ما كتابى به سوى شما نازل كرديم كه يادِ شما در آن است. آيا نمى‌انديشيد؟


وَ كَمْ قَصَمْنا مِنْ قَرْيَةٍ كانَتْ ظالِمَةً وَ أَنْشَأْنا بَعْدَها قَوْماً آخَرِينَ

11

و چه بسيار شهرها را كه [مردمش‌] ستمكار بودند درهم شكستيم، و پس از آنها قومى ديگر پديد آورديم.


فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْها يَرْكُضُونَ

12

پس چون عذاب ما را احساس كردند، بناگاه از آن مى‌گريختند.


لا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إِليٰ ما أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَ مَساكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْئَلُونَ

13

[هان‌] مگريزيد، و به سوى آنچه در آن متنعّم بوديد و [به سوى‌] سراهايتان بازگرديد، باشد كه شما مورد پرسش قرار گيريد.


قالُوا يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ

14

گفتند: «اى واى بر ما، كه ما واقعاً ستمگر بوديم.»


فَما زالَتْ تِلْكَ دَعْواهُمْ حَتَّي جَعَلْناهُمْ حَصِيداً خامِدِينَ

15

سخنشان پيوسته همين بود، تا آنان را دروشده بى‌جان گردانيديم.


وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبِينَ

16

و آسمان و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است به بازيچه نيافريديم.


لَوْ أَرَدْنا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْواً لَاتَّخَذْناهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فاعِلِينَ

17

اگر مى‌خواستيم بازيچه‌اى بگيريم، قطعاً آن را از پيش خود اختيار مى‌كرديم.


بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَي الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ وَ لَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ

18

بلكه حق را بر باطل فرو مى‌افكنيم، پس آن را در هم مى‌شكند، و بناگاه آن نابود مى‌گردد. واى بر شما از آنچه وصف مى‌كنيد.


وَ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَنْ عِنْدَهُ لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ لا يَسْتَحْسِرُونَ

19

و هر كه در آسمانها و زمين است براى اوست، و كسانى كه نزد اويند از پرستش وى تكبّر نمى‌ورزند و درمانده نمى‌شوند.


يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لا يَفْتُرُونَ

20

شبانه روز، بى‌آنكه سستى ورزند، نيايش مى‌كنند.


أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِنَ الْأَرْضِ هُمْ يُنْشِرُونَ

21

آيا براى خود خدايانى از زمين اختيار كرده‌اند كه آنها [مردگان را] زنده مى‌كنند؟


لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا فَسُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ

22

اگر در آنها [زمين و آسمان‌] جز خدا، خدايانى [ديگر] وجود داشت، قطعاً [زمين و آسمان‌] تباه مى‌شد. پس منزّه است خدا، پروردگار عرش، از آنچه وصف مى‌كنند.


لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ

23

در آنچه [خدا] انجام مى‌دهد چون و چرا راه ندارد، و [لى‌] آنان [انسانها] سؤال خواهند شد.


أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ هٰذا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَ ذِكْرُ مَنْ قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ

24

آيا به جاى او خدايانى براى خود گرفته‌اند؟ بگو: «برهانتان را بياوريد.» اين است يادنامه هر كه با من است و يادنامه هر كه پيش از من بوده. [نه!] بلكه بيشترشان حق را نمى‌شناسند و در نتيجه از آن رويگردانند.


وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ

25

و پيش از تو هيچ پيامبرى نفرستاديم مگر اينكه به او وحى كرديم كه: «خدايى جز من نيست، پس مرا بپرستيد.»


وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمٰنُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ

26

و گفتند: « [خداى‌] رحمان فرزندى اختيار كرده.» منزّه است او. بلكه [فرشتگان‌] بندگانى ارجمندند،


لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ

27

كه در سخن بر او پيشى نمى‌گيرند، و خود به دستور او كار مى‌كنند.


يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضيٰ وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ

28

آنچه فراروى آنان و آنچه پشت سرشان است مى‌داند، و جز براى كسى كه [خدا] رضايت دهد، شفاعت نمى‌كنند و خود از بيم او هراسانند.


وَ مَنْ يَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّي إِلهٌ مِنْ دُونِهِ فَذٰلِكَ نَجْزِيهِ جَهَنَّمَ كَذٰلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ

29

و هر كس از آنان بگويد: «من [نيز] جز او خدايى هستم»، او را به دوزخ كيفر مى‌دهيم. [آرى‌] سزاى ستمكاران را اين گونه مى‌دهيم.


أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ كانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَ فَلا يُؤْمِنُونَ

30

آيا كسانى كه كفر ورزيدند ندانستند كه آسمانها و زمين هر دو به هم پيوسته بودند، و ما آن دو را از هم جدا ساختيم، و هر چيز زنده‌اى را از آب پديد آورديم؟ آيا [باز هم‌] ايمان نمى‌آورند؟


وَ جَعَلْنا فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنا فِيها فِجاجاً سُبُلاً لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ

31

و در زمين كوه‌هايى استوار نهاديم تا مبادا [زمين‌] آنان [مردم‌] را بجنباند، و در آن راههايى فراخ پديد آورديم، باشد كه راه يابند.


وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ هُمْ عَنْ آياتِها مُعْرِضُونَ

32

و آسمان را سقفى محفوظ قرار داديم، و [لى‌] آنان از [مطالعه در] نشانه‌هاى آن اعراض مى‌كنند.


وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ

33

و اوست آن كسى كه شب و روز و خورشيد و ماه را پديد آورده است. هر كدام از اين دو در مدارى [معين‌] شناورند.


وَ ما جَعَلْنا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَ فَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخالِدُونَ

34

و پيش از تو براى هيچ بشرى جاودانگى [در دنيا] قرار نداديم. آيا اگر تو از دنيا بروى آنان جاويدانند؟


كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ

35

هر نفسى چشنده مرگ است، و شما را از راه آزمايش به بد و نيك خواهيم آزمود، و به سوى ما بازگردانيده مى‌شويد.


وَ إِذا رَآكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُواً أَ هٰذَا الَّذِي يَذْكُرُ آلِهَتَكُمْ وَ هُمْ بِذِكْرِ الرَّحْمٰنِ هُمْ كافِرُونَ

36

و كسانى كه كافر شدند، چون تو را ببينند فقط به مسخره‌ات مى‌گيرند [و مى‌گويند:] «آيا اين همان كس است كه خدايانتان را [به بدى‌] ياد مى‌كند؟» در حالى كه آنان خود، ياد [خداى‌] رحمان را منكرند.


خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آياتِي فَلا تَسْتَعْجِلُونِ

37

انسان از شتاب آفريده شده است. به زودى آياتم را به شما نشان مى‌دهم. پس [عذاب را] به شتاب از من مخواهيد.


وَ يَقُولُونَ مَتيٰ هٰذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

38

و مى‌گويند: «اگر راست مى‌گوييد، اين وعده [قيامت‌] كى خواهد بود؟»


لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لا يَكُفُّونَ عَنْ وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَ لا عَنْ ظُهُورِهِمْ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ

39

كاش آنان كه كافر شده‌اند مى‌دانستند آن گاه كه آتش را نه از چهره‌هاى خود و نه از پشتشان بازنمى‌توانند داشت، و خود مورد حمايت قرار نمى‌گيرند [چه حالى خواهند داشت‌].


بَلْ تَأْتِيهِمْ بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّها وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ

40

بلكه [آتش‌] به طور ناگهانى به آنان مى‌رسد و ايشان را بهت‌زده مى‌كند [به گونه‌اى‌] كه نه مى‌توانند آن را برگردانند و نه به آنان مهلت داده مى‌شود.


وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ

41

و مسلماً پيامبران پيش از تو [نيز] مورد ريشخند قرار گرفتند، پس كسانى كه آنان را مسخره مى‌كردند، [سزاى‌] آنچه كه آن را به ريشخند مى‌گرفتند گريبانگيرشان شد.


قُلْ مَنْ يَكْلَؤُكُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ مِنَ الرَّحْمٰنِ بَلْ هُمْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِمْ مُعْرِضُونَ

42

بگو: «چه كسى شما را شب و روز از [عذاب‌] رحمان حفظ مى‌كند؟» [نه‌] بلكه آنان از ياد پروردگارشان رويگردانند.


أَمْ لَهُمْ آلِهَةٌ تَمْنَعُهُمْ مِنْ دُونِنا لا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَ أَنْفُسِهِمْ وَ لا هُمْ مِنَّا يُصْحَبُونَ

43

آيا براى آنان خدايانى غير از ماست كه از ايشان حمايت كنند؟ [آن خدايان‌] نه مى‌توانند خود را يارى كنند و نه از جانب ما يارى شوند.


بَلْ مَتَّعْنا هٰؤُلاءِ وَ آباءَهُمْ حَتَّي طالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ أَ فَلا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها أَ فَهُمُ الْغالِبُونَ

44

[نه‌] بلكه اينها و پدرانشان را برخوردار كرديم تا عمرشان به درازا كشيد. آيا نمى‌بينند كه ما مى‌آييم و زمين را از جوانب آن فرو مى‌كاهيم؟ آيا باز هم آنان پيروزند؟


قُلْ إِنَّما أُنْذِرُكُمْ بِالْوَحْيِ وَ لا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعاءَ إِذا ما يُنْذَرُونَ

45

بگو: «من شما را فقط به وسيله وحى هشدار مى‌دهم.» و [لى‌] چون كران بيم داده شوند، دعوت را نمى‌شنوند.


وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ

46

و اگر شمه‌اى از عذاب پروردگارت به آنان برسد، خواهند گفت: «اى واى بر ما كه ستمكار بوديم.»


وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ إِنْ كانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنا بِها وَ كَفيٰ بِنا حاسِبِينَ

47

و ترازوهاى داد را در روز رستاخيز مى‌نهيم، پس هيچ كس [در] چيزى ستم نمى‌بيند، و اگر [عمل‌] هموزن دانه خردلى باشد آن را مى‌آوريم و كافى است كه ما حسابرس باشيم.


وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسيٰ وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِياءً وَ ذِكْراً لِلْمُتَّقِينَ

48

و در حقيقت، به موسى و هارون فرقان داديم و [كتابشان‌] براى پرهيزگاران روشنايى و اندرزى است.


الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ

49

[همان‌] كسانى كه از پروردگارشان در نهان مى‌ترسند و از قيامت هراسناكند.


وَ هٰذا ذِكْرٌ مُبارَكٌ أَنْزَلْناهُ أَ فَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ

50

و اين [كتاب‌]- كه آن را نازل كرده‌ايم- پندى خجسته است. آيا باز هم آن را انكار مى‌كنيد؟


وَ لَقَدْ آتَيْنا إِبْراهِيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا بِهِ عالِمِينَ

51

و در حقيقت، پيش از آن، به ابراهيم رشد [فكرى‌] اش را داديم و ما به [شايستگى‌] او دانا بوديم.


إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما هذِهِ التَّماثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَها عاكِفُونَ

52

آن گاه كه به پدر خود و قومش گفت: «اين مجسمه‌هايى كه شما ملازم آنها شده‌ايد چيستند؟»


قالُوا وَجَدْنا آباءَنا لَها عابِدِينَ

53

گفتند: «پدران خود را پرستندگان آنها يافتيم.»


قالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ

54

گفت: «قطعاً شما و پدرانتان در گمراهى آشكارى بوديد.»


قالُوا أَ جِئْتَنا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللاَّعِبِينَ

55

گفتند: «آيا حق را براى ما آورده‌اى يا تو از شوخى‌كنندگانى؟»


قالَ بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَ أَنَا عَليٰ ذٰلِكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ

56

گفت: « [نه‌] بلكه پروردگارتان، پروردگار آسمانها و زمين است، همان كسى كه آنها را پديد آورده است، و من بر اين [واقعيت‌] از گواهانم.


وَ تَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ

57

و سوگند به خدا كه پس از آنكه پشت كرديد و رفتيد، قطعاً در كار بتانتان تدبيرى خواهم كرد.»


فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً إِلَّا كَبِيراً لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ

58

پس آنها را- جز بزرگترشان را- ريز ريز كرد، باشد كه ايشان به سراغ آن بروند.


قالُوا مَنْ فَعَلَ هٰذا بِآلِهَتِنا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ

59

گفتند: «چه كسى با خدايان ما چنين [معامله‌اى‌] كرده، كه او واقعاً از ستمكاران است؟»


قالُوا سَمِعْنا فَتًي يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْراهِيمُ

60

گفتند: «شنيديم جوانى، از آنها [به بدى‌] ياد مى‌كرد كه به او ابراهيم گفته مى‌شود.»


قالُوا فَأْتُوا بِهِ عَليٰ أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ

61

گفتند: «پس او را در برابر ديدگان مردم بياوريد، باشد كه آنان شهادت دهند.»


قالُوا أَ أَنْتَ فَعَلْتَ هٰذا بِآلِهَتِنا يا إِبْراهِيمُ

62

گفتند: «اى ابراهيم، آيا تو با خدايان ما چنين كردى؟»


قالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هٰذا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ كانُوا يَنْطِقُونَ

63

گفت: « [نه‌] بلكه آن را اين بزرگترشان كرده است، اگر سخن مى‌گويند از آنها بپرسيد.»


فَرَجَعُوا إِليٰ أَنْفُسِهِمْ فَقالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ

64

پس به خود آمده و [به يكديگر] گفتند: «در حقيقت، شما ستمكاريد.»


ثُمَّ نُكِسُوا عَليٰ رُءُوسِهِمُ لَقَدْ عَلِمْتَ ما هٰؤُلاءِ يَنْطِقُونَ

65

سپس سرافكنده شدند [و گفتند:] «قطعاً دانسته‌اى كه اينها سخن نمى‌گويند.»


قالَ أَ فَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُكُمْ شَيْئاً وَ لا يَضُرُّكُمْ

66

گفت: «آيا جز خدا چيزى را مى‌پرستيد كه هيچ سود و زيانى به شما نمى‌رساند؟


أُفٍّ لَكُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

67

اف بر شما و بر آنچه غير از خدا مى‌پرستيد. مگر نمى‌انديشيد؟»


قالُوا حَرِّقُوهُ وَ انْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ

68

گفتند: «اگر كارى مى‌كنيد، او را بسوزانيد و خدايانتان را يارى دهيد.»


قُلْنا يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَليٰ إِبْراهِيمَ

69

گفتيم: «اى آتش، براى ابراهيم سرد و بى‌آسيب باش.»


وَ أَرادُوا بِهِ كَيْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَخْسَرِينَ

70

و خواستند به او نيرنگى بزنند و [لى‌] آنان را زيانكارترين [مردم‌] قرار داديم.


وَ نَجَّيْناهُ وَ لُوطاً إِلَي الْأَرْضِ الَّتِي بارَكْنا فِيها لِلْعالَمِينَ

71

و او و لوط را [براى رفتن‌] به سوى آن سرزمينى كه براى جهانيان در آن بركت نهاده بوديم، رهانيديم.


وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ نافِلَةً وَ كُلاًّ جَعَلْنا صالِحِينَ

72

و اسحاق و يعقوب را [به عنوان نعمتى‌] افزون به او بخشوديم و همه را از شايستگان قرار داديم.


وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إِيتاءَ الزَّكاةِ وَ كانُوا لَنا عابِدِينَ

73

و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما هدايت مى‌كردند، و به ايشان انجام دادن كارهاى نيك و برپاداشتن نماز و دادن زكات را وحى كرديم و آنان پرستنده ما بودند.


وَ لُوطاً آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كانَتْ تَعْمَلُ الْخَبائِثَ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فاسِقِينَ

74

و به لوط حكمت و دانش عطا كرديم و او را از آن شهرى كه [مردمش‌] كارهاى پليد [جنسى‌] مى‌كردند نجات داديم. به راستى آنها گروه بد و منحرفى بودند.


وَ أَدْخَلْناهُ فِي رَحْمَتِنا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ

75

و او را در رحمت خويش داخل كرديم، زيرا او از شايستگان بود.


وَ نُوحاً إِذْ ناديٰ مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَنَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ

76

و نوح را [ياد كن‌] آن گاه كه پيش از [ساير پيامبران‌] ندا كرد، پس ما او را اجابت كرديم، و وى را با خانواده‌اش از بلاى بزرگ رهانيديم.


وَ نَصَرْناهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا إِنَّهُمْ كانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْناهُمْ أَجْمَعِينَ

77

و او را در برابر مردمى كه نشانه‌هاى ما را به دروغ گرفته بودند پيروزى بخشيديم، چرا كه آنان مردم بدى بودند، پس همه ايشان را غرق كرديم.


وَ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ إِذْ يَحْكُمانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَ كُنَّا لِحُكْمِهِمْ شاهِدِينَ

78

و داوود و سليمان را [ياد كن‌] هنگامى كه در باره آن كشتزار- كه گوسفندان مردم شب‌هنگام در آن چريده بودند- داورى مى‌كردند، و [ما] شاهد داورى آنان بوديم.


فَفَهَّمْناها سُلَيْمانَ وَ كُلاًّ آتَيْنا حُكْماً وَ عِلْماً وَ سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ يُسَبِّحْنَ وَ الطَّيْرَ وَ كُنَّا فاعِلِينَ

79

پس آن [داورى‌] را به سليمان فهمانديم، و به هر يك [از آن دو] حكمت و دانش عطا كرديم، و كوه‌ها را با داوود و پرندگان به نيايش واداشتيم، و ما كننده [اين كار] بوديم.


وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شاكِرُونَ

80

و به [داوود] فن زره [سازى‌] آموختيم، تا شما را از [خطرات‌] جنگتان حفظ كند. پس آيا شما سپاس گزاريد؟


وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ عاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِليٰ الْأَرْضِ الَّتِي بارَكْنا فِيها وَ كُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عالِمِينَ

81

و براى سليمان، تندباد را [رام كرديم‌] كه به فرمان او به سوى سرزمينى كه در آن بركت نهاده بوديم جريان مى‌يافت، و ما به هر چيزى دانا بوديم.


وَ مِنَ الشَّياطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَ يَعْمَلُونَ عَمَلاً دُونَ ذٰلِكَ وَ كُنَّا لَهُمْ حافِظِينَ

82

و برخى از شياطين بودند كه براى او غواصى و كارهايى غير از آن مى‌كردند، و ما مراقب [حال‌] آنها بوديم.


وَ أَيُّوبَ إِذْ ناديٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ

83

و ايوب را [ياد كن‌] هنگامى كه پروردگارش را ندا داد كه: «به من آسيب رسيده است و تويى مهربانترين مهربانان.»


فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَكَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَيْناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ ذِكْريٰ لِلْعابِدِينَ

84

پس [دعاى‌] او را اجابت نموديم و آسيب وارده بر او را برطرف كرديم، و كسان او و نظيرشان را همراه با آنان [مجدداً] به وى عطا كرديم [تا] رحمتى از جانب ما و عبرتى براى عبادت‌كنندگان [باشد].


وَ إِسْماعِيلَ وَ إِدْرِيسَ وَ ذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ

85

و اسماعيل و ادريس و ذو الكفل را [ياد كن‌] كه همه از شكيبايان بودند.


وَ أَدْخَلْناهُمْ فِي رَحْمَتِنا إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِينَ

86

و آنان را در رحمت خود داخل نموديم، چرا كه ايشان از شايستگان بودند.


وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَناديٰ فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ

87

و «ذو النون» را [ياد كن‌] آن گاه كه خشمگين رفت و پنداشت كه ما هرگز بر او قدرتى نداريم، تا در [دل‌] تاريكيها ندا درداد كه: «معبودى جز تو نيست، منزّهى تو، راستى كه من از ستمكاران بودم.»


فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذٰلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ

88

پس [دعاى‌] او را برآورده كرديم و او را از اندوه رهانيديم، و مؤمنان را [نيز] چنين نجات مى‌دهيم.


وَ زَكَرِيَّا إِذْ ناديٰ رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثِينَ

89

و زكريّا را [ياد كن‌] هنگامى كه پروردگار خود را خواند: «پروردگارا، مرا تنها مگذار و تو بهترين ارث برندگانى.»


فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ وَهَبْنا لَهُ يَحْييٰ وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كانُوا يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ كانُوا لَنا خاشِعِينَ

90

پس [دعاى‌] او را اجابت نموديم، و يحيى را بدو بخشيديم و همسرش را براى او شايسته [و آماده حمل‌] كرديم، زيرا آنان در كارهاى نيك شتاب مى‌نمودند و ما را از روى رغبت و بيم مى‌خواندند و در برابر ما فروتن بودند.


وَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِيها مِنْ رُوحِنا وَ جَعَلْناها وَ ابْنَها آيَةً لِلْعالَمِينَ

91

و آن [زن را ياد كن‌] كه خود را پاكدامن نگاه داشت، و از روح خويش در او دميديم و او و پسرش را براى جهانيان آيتى قرار داديم.


إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ

92

اين است امت شما كه امتى يگانه است، و منم پروردگار شما، پس مرا بپرستيد.


وَ تَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ كُلٌّ إِلَيْنا راجِعُونَ

93

و [لى‌] دينشان را ميان خود پاره پاره كردند. همه به سوى ما بازمى‌گردند.


فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا كُفْرانَ لِسَعْيِهِ وَ إِنَّا لَهُ كاتِبُونَ

94

پس هر كه كارهاى شايسته انجام دهد و مؤمن [هم‌] باشد، براى تلاش او ناسپاسى نخواهد بود، و ماييم كه به سود او ثبت مى‌كنيم.


وَ حَرامٌ عَليٰ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ

95

و بر [مردم‌] شهرى كه آن را هلاك كرده‌ايم، بازگشتشان [به دنيا] حرام است.


حَتَّي إِذا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ

96

تا وقتى كه يأجوج و مأجوج [راهشان‌] گشوده شود و آنها از هر پشته‌اى بتازند،


وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يا وَيْلَنا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هٰذا بَلْ كُنَّا ظالِمِينَ

97

و وعده حق نزديك گردد، ناگهان ديدگان كسانى كه كفر ورزيده‌اند خيره مى‌شود [و مى‌گويند:] «اى واى بر ما كه از اين [روز] در غفلت بوديم، بلكه ما ستمگر بوديم.»


إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ

98

در حقيقت، شما و آنچه غير از خدا مى‌پرستيد، هيزم دوزخيد. شما در آن وارد خواهيد شد.


لَوْ كانَ هٰؤُلاءِ آلِهَةً ما وَرَدُوها وَ كُلٌّ فِيها خالِدُونَ

99

اگر اينها خدايانى [واقعى‌] بودند در آن وارد نمى‌شدند، و حال آنكه جملگى در آن ماندگارند.


لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ هُمْ فِيها لا يَسْمَعُونَ

100

براى آنها در آنجا ناله‌اى زار است و در آنجا [چيزى‌] نمى‌شنوند.


إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنيٰ أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ

101

بى‌گمان كسانى كه قبلا از جانب ما به آنان وعده نيكو داده شده است از آن [آتش‌] دور داشته خواهند شد.


لا يَسْمَعُونَ حَسِيسَها وَ هُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ

102

صداى آن را نمى‌شنوند، و آنان در ميان آنچه دلهايشان بخواهد جاودانند.


لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ هٰذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ

103

دلهره بزرگ، آنان را غمگين نمى‌كند و فرشتگان از آنها استقبال مى‌كنند [و به آنان مى‌گويند:] اين همان روزى است كه به شما وعده مى‌دادند.


يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْداً عَلَيْنا إِنَّا كُنَّا فاعِلِينَ

104

روزى كه آسمان را همچون در پيچيدن صفحه نامه‌ها در مى‌پيچيم. همان گونه كه بار نخست آفرينش را آغاز كرديم، دوباره آن را بازمى‌گردانيم. وعده‌اى است بر عهده ما، كه ما انجام دهنده آنيم.


وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ

105

و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.


إِنَّ فِي هٰذا لَبَلاغاً لِقَوْمٍ عابِدِينَ

106

به راستى در اين [امور] براى مردم عبادت‌پيشه ابلاغى [حقيقى‌] است.


وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ

107

و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم.


قُلْ إِنَّما يُوحيٰ إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ

108

بگو: «جز اين نيست كه به من وحى مى‌شود كه خداى شما خدايى يگانه است. پس آيا مسلمان مى‌شويد؟»


فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنْتُكُمْ عَليٰ سَواءٍ وَ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ أَمْ بَعِيدٌ ما تُوعَدُونَ

109

پس اگر روى برتافتند بگو: «به [همه‌] شما به طور يكسان اعلام كردم، و نمى‌دانم آنچه وعده داده شده‌ايد آيا نزديك است يا دور.»


إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَ يَعْلَمُ ما تَكْتُمُونَ

110

[آرى،] او سخن آشكار را مى‌داند و آنچه را پوشيده مى‌داريد مى‌داند.


وَ إِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَ مَتاعٌ إِليٰ حِينٍ

111

و نمى‌دانم، شايد آن براى شما آزمايشى و تا چندگاهى [وسيله‌] برخوردارى باشد.


قالَ رَبِّ احْكُمْ بِالْحَقِّ وَ رَبُّنَا الرَّحْمٰنُ الْمُسْتَعانُ عَليٰ ما تَصِفُونَ

112

گفت: «پروردگارا، [خودت‌] به حق داورى كن، و به رغم آنچه وصف مى‌كنيد، پروردگار ما همان بخشايشگر دستگير است.»


سوره الحج

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ اى مردم، از پروردگار خود پروا كنيد، چرا كه زلزله رستاخيز امرى هولناك است.


يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها وَ تَرَي النَّاسَ سُكاريٰ وَ ما هُمْ بِسُكاريٰ وَ لٰكِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَدِيدٌ

2

روزى كه آن را ببينيد، هر شيردهنده‌اى آن را كه شير مى‌دهد [از ترس‌] فرو مى‌گذارد، و هر آبستنى بار خود را فرو مى‌نهد، و مردم را مست مى‌بينى و حال آنكه مست نيستند، ولى عذاب خدا شديد است.


وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطانٍ مَرِيدٍ

3

و برخى از مردم در باره خدا بدون هيچ علمى مجادله مى‌كنند و از هر شيطان سركشى پيروى مى‌نمايند.


كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلاَّهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَ يَهْدِيهِ إِليٰ عَذابِ السَّعِيرِ

4

بر [شيطان‌] مقرر شده است كه هر كس او را به دوستى گيرد، قطعاً او وى را گمراه مى‌سازد و به عذاب آتشش مى‌كشاند.


يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ وَ نُقِرُّ فِي الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَ مِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّي وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِليٰ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً وَ تَرَي الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ

5

اى مردم، اگر در باره برانگيخته شدن در شكّيد، پس [بدانيد] كه ما شما را از خاك آفريده‌ايم، سپس از نطفه، سپس از علقه، آن گاه از مضغه، داراى خلقت كامل و [احياناً] خلقت ناقص، تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانيم. و آنچه را اراده مى‌كنيم تا مدتى معين در رحمها قرار مى‌دهيم، آن گاه شما را [به صورت‌] كودك برون مى‌آوريم، سپس [حيات شما را ادامه مى‌دهيم‌] تا به حد رشدتان برسيد، و برخى از شما [زودرس‌] مى‌ميرد، و برخى از شما به غايت پيرى مى‌رسد به گونه‌اى كه پس از دانستن [بسى چيزها] چيزى نمى‌داند. و زمين را خشكيده مى‌بينى و [لى‌] چون آب بر آن فرود آوريم به جنبش درمى‌آيد و نمو مى‌كند و از هر نوع [رستنيهاى‌] نيكو مى‌روياند.


ذٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّهُ يُحْيِ الْمَوْتيٰ وَ أَنَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

6

اين [قدرت نماييها] بدان سبب است كه خدا خود حق است، و اوست كه مردگان را زنده مى‌كند و [هم‌] اوست كه بر هر چيزى تواناست.


وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ

7

و [هم‌] آنكه رستاخيز آمدنى است [و] شكى در آن نيست، و در حقيقت، خداست كه كسانى را كه در گورهايند برمى‌انگيزد.


وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لا هُديً وَ لا كِتابٍ مُنِيرٍ

8

و از [ميان‌] مردم كسى است كه در باره خدا بدون هيچ دانش و بى‌هيچ رهنمود و كتاب روشنى به مجادله مى‌پردازد،


ثانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ نُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَذابَ الْحَرِيقِ

9

[آن هم‌] از سرِ نخوت، تا [مردم را] از راه خدا گمراه كند. در اين دنيا براى او رسوايى است، و در روز رستاخيز او را عذاب آتش سوزان مى‌چشانيم.


ذٰلِكَ بِما قَدَّمَتْ يَداكَ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِيدِ

10

اين [كيفر] به سزاى چيزهايى است كه دستهاى تو پيش فرستاده است و [گرنه‌] خدا به بندگان خود بيدادگر نيست.


وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَليٰ حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَليٰ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ ذٰلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ

11

و از ميان مردم كسى است كه خدا را فقط بر يك حال [و بدون عمل‌] مى‌پرستد. پس اگر خيرى به او برسد بدان اطمينان يابد، و چون بلايى بدو رسد روى برتابد. در دنيا و آخرت زيان ديده است. اين است همان زيانِ آشكار.


يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَضُرُّهُ وَ ما لا يَنْفَعُهُ ذٰلِكَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِيدُ

12

به جاى خدا چيزى را مى‌خواند كه نه زيانى به او مى‌رساند و نه سودش مى‌دهد. اين است همان گمراهى دور و دراز.


يَدْعُوا لَمَنْ ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْليٰ وَ لَبِئْسَ الْعَشِيرُ

13

كسى را مى‌خواند كه زيانش از سودش نزديكتر است. وه چه بد مولايى و چه بد دمسازى!


إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يُرِيدُ

14

بى‌گمان، خدا كسانى را كه گرويده و كارهاى شايسته كرده‌اند به باغهايى درمى‌آورَد كه از زير [درختان‌] آن رودبارها روان است. خدا هر چه بخواهد انجام مى‌دهد.


مَنْ كانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَي السَّماءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ ما يَغِيظُ

15

هر كه مى‌پندارد كه خدا [پيامبرش‌] را در دنيا و آخرت هرگز يارى نخواهد كرد [بگو] تا طنابى به سوى سقف كشد [و خود را حلق‌آويز كند] سپس [آن را] بِبُرَد. آن گاه بنگرد كه آيا نيرنگش چيزى را كه مايه خشم او شده از ميان خواهد برد؟


وَ كَذٰلِكَ أَنْزَلْناهُ آياتٍ بَيِّناتٍ وَ أَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يُرِيدُ

16

و بدين گونه [قرآن‌] را [به صورت‌] آياتى روشنگر نازل كرديم، و خداست كه هر كه را بخواهد راه مى‌نمايد.


إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ الصَّابِئِينَ وَ النَّصاريٰ وَ الْمَجُوسَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ

17

كسانى كه ايمان آوردند و كسانى كه يهودى شدند و صابئى‌ها و مسيحيان و زرتشتيان و كسانى كه شرك ورزيدند، البته خدا روز قيامت ميانشان داورى خواهد كرد، زيرا خدا بر هر چيزى گواه است.


أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الْجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ وَ كَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ وَ كَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذابُ وَ مَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يَشاءُ

18

آيا ندانستى كه خداست كه هر كس در آسمانها و هر كس در زمين است، و خورشيد و ماه و [تمام‌] ستارگان و كوه‌ها و درختان و جنبندگان و بسيارى از مردم براى او سجده مى‌كنند؟ و بسيارى‌اند كه عذاب بر آنان واجب شده است. و هر كه را خدا خوار كند او را گرامى‌دارنده‌اى نيست، چرا كه خدا هر چه بخواهد انجام مى‌دهد.


هٰذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيابٌ مِنْ نارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ

19

اين دو [گروه،] دشمنان يكديگرند كه در باره پروردگارشان با هم ستيزه مى‌كنند، و كسانى كه كفر ورزيدند، جامه‌هايى از آتش برايشان بريده شده است [و] از بالاى سرشان آب جوشان ريخته مى‌شود.


يُصْهَرُ بِهِ ما فِي بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ

20

آنچه در شكم آنهاست با پوست [بدن‌] شان بدان گداخته مى‌گردد.


وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِيدٍ

21

و براى [وارد كردن ضربت بر سر] آنان گُرزهايى آهنين است.


كُلَّما أَرادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيها وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ

22

هر بار بخواهند از [شدت‌] غم، از آن بيرون روند در آن باز گردانيده مى‌شوند [كه هان‌] بچشيد عذاب آتش سوزان را.


إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ

23

خدا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند در باغهايى كه از زير [درختان‌] آن نهرها روان است درمى‌آورد: در آنجا با دستبندهايى از طلا و مرواريد آراسته مى‌شوند، و لباسشان در آنجا از پرنيان است.


وَ هُدُوا إِلَي الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَ هُدُوا إِليٰ صِراطِ الْحَمِيدِ

24

و به گفتار پاك هدايت مى‌شوند و به سوى راه [خداى‌] ستوده هدايت مى‌گردند.


إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذِي جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبادِ وَ مَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ

25

بى‌گمان، كسانى كه كافر شدند و از راه خدا و مسجد الحرام- كه آن را براى مردم، اعم از مقيم در آنجا و باديه‌نشين، يكسان قرار داده‌ايم- جلوگيرى مى‌كنند، و [نيز] هر كه بخواهد در آنجا به ستم [از حق‌] منحرف شود، او را از عذابى دردناك مى‌چشانيم.


وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهِيمَ مَكانَ الْبَيْتِ أَنْ لا تُشْرِكْ بِي شَيْئاً وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْقائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ

26

و چون براى ابراهيم جاى خانه را معين كرديم [بدو گفتيم:] «چيزى را با من شريك مگردان و خانه‌ام را براى طواف‌كنندگان و قيام‌كنندگان و ركوع‌كنندگان [و] سجده كنندگان پاكيزه دار.»


وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَليٰ كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ

27

و در ميان مردم براى [اداى‌] حج بانگ برآور تا [زائران‌] پياده و [سوار] بر هر شتر لاغرى- كه از هر راه دورى مى‌آيند- به سوى تو روى آورند،


لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ عَليٰ ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ

28

تا شاهد منافع خويش باشند، و نام خدا را در روزهاى معلومى بر دامهاى زبان‌بسته‌اى كه روزى آنان كرده است ببرند. پس، از آنها بخوريد و به درمانده مستمند بخورانيد.


ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ

29

سپس بايد آلودگى خود را بزدايند و به نذرهاى خود وفا كنند و بر گِرد آن خانه كهن [كعبه‌] طواف به جاى آورند.


ذٰلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ حُرُماتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ أُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعامُ إِلَّا ما يُتْليٰ عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ

30

اين است [آنچه مقرر شده‌] و هر كس مقررات خدا را بزرگ دارد، آن براى او نزد پروردگارش بهتر است، و براى شما دامها حلال شده است، مگر آنچه بر شما خوانده مى‌شود. پس، از پليدىِ بتها دورى كنيد، و از گفتار باطل اجتناب ورزيد.


حُنَفاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكانٍ سَحِيقٍ

31

در حالى كه گروندگان خالص به خدا باشيد نه شريك‌گيرندگان [براى‌] او! و هر كس به خدا شرك ورزد چنان است كه گويى از آسمان فرو افتاده و مرغان [شكارى‌] او را ربوده‌اند يا باد او را به جايى دور افكنده است.


ذٰلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَي الْقُلُوبِ

32

اين است [فرايض خدا] و هر كس شعاير خدا را بزرگ دارد در حقيقت، آن [حاكى‌] از پاكى دلهاست.


لَكُمْ فِيها مَنافِعُ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي ثُمَّ مَحِلُّها إِلَي الْبَيْتِ الْعَتِيقِ

33

براى شما در آن [دامها] تا مدتى معين سودهايى است، سپس جايگاه [قربانى كردن آنها و ساير فرايض‌] در خانه كهن [كعبه‌] است.


وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَليٰ ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَإِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ

34

و براى هر امتى مناسكى قرار داديم، تا نام خدا را بر دامهاى زبان‌بسته‌اى كه روزى آنها گردانيده ياد كنند. پس [بدانيد كه‌] خداى شما خدايى يگانه است، پس به [فرمان‌] او گردن نهيد. و فروتنان را بشارت ده.


الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ الصَّابِرِينَ عَليٰ ما أَصابَهُمْ وَ الْمُقِيمِي الصَّلاةِ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ

35

همانان كه چون [نام‌] خدا ياد شود، دلهايشان خشيت يابد و [آنان كه‌] بر هر چه بر سرشان آيد صبر پيشگانند و برپا دارندگان نمازند، و از آنچه روزيشان داده‌ايم انفاق مى‌كنند.


وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيها خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْها صَوافَّ فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ كَذٰلِكَ سَخَّرْناها لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

36

و شتران فربه را براى شما از [جمله‌] شعاير خدا قرار داديم: در آنها براى شما خير است. پس نام خدا را بر آنها- در حالى كه برپاى ايستاده‌اند- ببريد و چون به پهلو درغلتيدند از آنها بخوريد و به تنگدست [سائل‌] و به بينوا [ى غير سائل‌] بخورانيد. اين گونه آنها را براى شما رام كرديم، اميد كه شكرگزار باشيد.


لَنْ يَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لٰكِنْ يَنالُهُ التَّقْويٰ مِنْكُمْ كَذٰلِكَ سَخَّرَها لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَليٰ ما هَداكُمْ وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ

37

هرگز [نه‌] گوشتهاى آنها و نه خونهايشان به خدا نخواهد رسيد، ولى [اين‌] تقواى شماست كه به او مى‌رسد. اين گونه [خداوند] آنها را براى شما رام كرد، تا خدا را به پاس آنكه شما را هدايت نموده به بزرگى ياد كنيد، و نيكوكاران را مژده ده.


إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ

38

قطعاً خداوند از كسانى كه ايمان آورده‌اند دفاع مى‌كند، زيرا خدا هيچ خيانتكار ناسپاسى را دوست ندارد.


أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَليٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ

39

به كسانى كه جنگ بر آنان تحميل شده، رخصت [جهاد] داده شده است، چرا كه مورد ظلم قرار گرفته‌اند، و البته خدا بر پيروزى آنان سخت تواناست.


الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيراً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ

40

همان كسانى كه بناحق از خانه‌هايشان بيرون رانده شدند. [آنها گناهى نداشتند] جز اينكه مى‌گفتند: «پروردگار ما خداست» و اگر خدا بعضى از مردم را با بعض ديگر دفع نمى‌كرد، صومعه‌ها و كليساها و كنيسه‌ها و مساجدى كه نام خدا در آنها بسيار برده مى‌شود، سخت ويران مى‌شد، و قطعاً خدا به كسى كه [دين‌] او را يارى مى‌كند، يارى مى‌دهد، چرا كه خدا سخت نيرومند شكست‌ناپذير است.


الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ

41

همان كسانى كه چون در زمين به آنان توانايى دهيم، نماز برپا مى‌دارند و زكات مى‌دهند و به كارهاى پسنديده وامى‌دارند، و از كارهاى ناپسند باز مى‌دارند، و فرجام همه كارها از آنِ خداست.


وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ عادٌ وَ ثَمُودُ

42

و اگر تو را تكذيب كنند، قطعاً پيش از آنان قوم نوح و عاد و ثمود [نيز] به تكذيب پرداختند.


وَ قَوْمُ إِبْراهِيمَ وَ قَوْمُ لُوطٍ

43

و [نيز] قوم ابراهيم و قوم لوط.


وَ أَصْحابُ مَدْيَنَ وَ كُذِّبَ مُوسيٰ فَأَمْلَيْتُ لِلْكافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ

44

و [همچنين‌] اهل مَدْيَن. و موسى تكذيب شد، پس كافران را مهلت دادم، سپس [گريبان‌] آنها را گرفتم. [بنگر،] عذاب من چگونه بود؟


فَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها وَ هِيَ ظالِمَةٌ فَهِيَ خاوِيَةٌ عَليٰ عُرُوشِها وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِيدٍ

45

و چه بسيار شهرها را- كه ستمكار بودند- هلاكشان كرديم و [اينك‌] آن [شهرها] سقفهايش فرو ريخته است، و [چه بسيار] چاههاى متروك و كوشكهاى افراشته را.


أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَي الْأَبْصارُ وَ لٰكِنْ تَعْمَي الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ

46

آيا در زمين گردش نكرده‌اند، تا دلهايى داشته باشند كه با آن بينديشند يا گوشهايى كه با آن بشنوند؟ در حقيقت، چشمها كور نيست ليكن دلهايى كه در سينه‌هاست كور است.


وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ إِنَّ يَوْماً عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ

47

و از تو با شتاب تقاضاى عذاب مى‌كنند، با آنكه هرگز خدا وعده‌اش را خلاف نمى كند، و در حقيقت، يك روز [از قيامت‌] نزد پروردگارت مانند هزار سال است از آنچه مى‌شمريد.


وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَمْلَيْتُ لَها وَ هِيَ ظالِمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُها وَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ

48

و چه بسا شهرى كه مهلتش دادم، در حالى كه ستمكار بود سپس [گريبان‌] آن را گرفتم، و فرجام به سوى من است.


قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّما أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ

49

بگو: «اى مردم، من براى شما فقط هشداردهنده‌اى آشكارم.»


فَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ

50

پس آنان كه گرويده و كارهاى شايسته كرده‌اند، آمرزش و روزى نيكو براى ايشان خواهد بود.


وَ الَّذِينَ سَعَوْا فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ

51

و كسانى كه در [تخطئه‌] آيات ما مى‌كوشند [و به خيال خود] عاجزكنندگان ما هستند، آنان اهل دوزخند.


وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلَّا إِذا تَمَنَّيٰ أَلْقَي الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ

52

و پيش از تو [نيز] هيچ رسول و پيامبرى را نفرستاديم جز اينكه هر گاه چيزى تلاوت مى‌نمود، شيطان در تلاوتش القاى [شبهه‌] مى‌كرد. پس خدا آنچه را شيطان القا مى‌كرد محو مى‌گردانيد، سپس خدا آيات خود را استوار مى‌ساخت، و خدا داناى حكيم است.


لِيَجْعَلَ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقاقٍ بَعِيدٍ

53

تا آنچه را كه شيطان القا مى‌كند، براى كسانى كه در دلهايشان بيمارى است و [نيز] براى سنگدلان آزمايشى گرداند، و ستمگران در ستيزه‌اى بس دور و درازند.


وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

54

و تا آنان كه دانش يافته‌اند بدانند كه اين [قرآن‌] حق است [و] از جانب پروردگار توست. و بدان ايمان آورند و دلهايشان براى او خاضع گردد. و به راستى خداوند كسانى را كه ايمان آورده‌اند، به سوى راهى راست راهبر است.


وَ لا يَزالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ حَتَّي تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ

55

و [لى‌] كسانى كه كفر ورزيده‌اند، همواره از آن در ترديدند، تا بناگاه قيامت براى آنان فرا رسد، يا عذاب روزى بدفرجام به سراغشان بيايد.


الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ

56

در آن روز، پادشاهى از آنِ خداست: ميان آنان داورى مى‌كند، و [در نتيجه‌] كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند در باغهاى پرناز و نعمت خواهند بود.


وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَأُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ

57

و كسانى كه كفر ورزيده و نشانه‌هاى ما را دروغ پنداشته‌اند، براى آنان عذابى خفّت‌آور خواهد بود.


وَ الَّذِينَ هاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ ماتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقاً حَسَناً وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ

58

و آنان كه در راه خدا مهاجرت كرده، و آن گاه كشته شده يا مرده‌اند، قطعاً خداوند به آنان رزقى نيكو مى‌بخشد. و راستى اين خداست كه بهترين روزى‌دهندگان است.


لَيُدْخِلَنَّهُمْ مُدْخَلاً يَرْضَوْنَهُ وَ إِنَّ اللَّهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٌ

59

آنان را به جايگاهى كه آن را مى‌پسندند درخواهد آورد، و شك نيست كه خداوند دانايى بردبار است.


ذٰلِكَ وَ مَنْ عاقَبَ بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ

60

آرى چنين است، و هر كس نظير آنچه بر او عقوبت رفته است دست به عقوبت زند، سپس مورد ستم قرار گيرد، قطعاً خدا او را يارى خواهد كرد، چرا كه خدا بخشايشگر و آمرزنده است.


ذٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ

61

اين بدان سبب است كه خدا شب را در روز درمى‌آورد و روز را [نيز] در شب درمى‌آورد، و خداست كه شنواىِ بيناست.


ذٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْباطِلُ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ

62

[آرى،] اين بدان سبب است كه خدا خود حق است و آنچه به جاى او مى‌خوانند آن باطل است، و اين خداست كه والا و بزرگ است.


أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ

63

آيا نديده‌اى كه خدا از آسمان، آبى فرو فرستاد و زمين سرسبز گرديد؟ آرى، خداست كه دقيق و آگاه است.


لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ

64

آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آنِ اوست، و در حقيقت، اين خداست كه خود بى‌نيازِ ستوده [صفات‌] است.


أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ وَ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَي الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ

65

آيا نديده‌اى كه خدا آنچه را در زمين است به نفع شما رام گردانيد، و كشتيها در دريا به فرمان او روانند، و آسمان را نگاه مى‌دارد تا [مبادا] بر زمين فرو افتد، مگر به اذن خودش [باشد]. در حقيقت، خداوند نسبت به مردم سخت رئوف و مهربان است.


وَ هُوَ الَّذِي أَحْياكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ إِنَّ الْإِنْسانَ لَكَفُورٌ

66

و اوست كه شما را زندگى بخشيد، سپس شما را مى‌ميراند، و باز زندگى [نو] مى دهد. حقا كه انسان سخت ناسپاس است.


لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً هُمْ ناسِكُوهُ فَلا يُنازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَ ادْعُ إِليٰ رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَليٰ هُديً مُسْتَقِيمٍ

67

براى هر امتى مناسكى قرار داديم كه آنها بدان عمل مى‌كنند، پس نبايد در اين امر با تو به ستيزه برخيزند، به راه پروردگارت دعوت كن، زيرا تو بر راهى راست قرار دارى.


وَ إِنْ جادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما تَعْمَلُونَ

68

و اگر با تو مجادله كردند، بگو: «خدا به آنچه مى‌كنيد داناتر است.»


اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ

69

خدا روز قيامت در مورد آنچه با يكديگر در آن اختلاف مى‌كرديد، داورى خواهد كرد.


أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّ ذٰلِكَ فِي كِتابٍ إِنَّ ذٰلِكَ عَلَي اللَّهِ يَسِيرٌ

70

آيا ندانسته‌اى كه خداوند آنچه را در آسمان و زمين است مى‌داند؟ اينها [همه‌] در كتابى [مندرج‌] است. قطعاً اين بر خدا آسان است.


وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ ما لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ

71

و به جاى خدا چيزى را مى‌پرستند كه بر [تأييد] آن حجّتى نازل نكرده و بدان دانشى ندارند، و براى ستمكاران ياورى نخواهد بود.


وَ إِذا تُتْليٰ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آياتِنا قُلْ أَ فَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذٰلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ

72

و چون آيات روشن ما بر آنان خوانده مى‌شود، در چهره كسانى كه كفر ورزيده‌اند [اثر] انكار را تشخيص مى‌دهى: چيزى نمانده كه بر كسانى كه آيات ما را بر ايشان تلاوت مى‌كنند حمله‌ور شوند. بگو: «آيا شما را به بدتر از اين خبر دهم؟ [همان‌] آتش است كه خدا آن را به كسانى كه كفر ورزيده‌اند وعده داده، و چه بد سرانجامى است.»


يا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَيْئاً لا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ

73

اى مردم، مَثَلى زده شد. پس بدان گوش فرا دهيد: كسانى را كه جز خدا مى‌خوانيد هرگز [حتى‌] مگسى نمى‌آفرينند، هر چند براى [آفريدن‌] آن اجتماع كنند، و اگر آن مگس چيزى از آنان بربايد نمى‌توانند آن را بازپس گيرند. طالب و مطلوب هر دو ناتوانند.


ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ

74

قدر خدا را چنان كه در خور اوست نشناختند. در حقيقت، خداست كه نيرومند شكست‌ناپذير است.


اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً وَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ

75

خدا از ميان فرشتگان رسولانى برمى‌گزيند، و نيز از ميان مردم. بى‌گمان خدا شنواى بيناست.


يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ إِلَي اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ

76

آنچه در دسترس آنان و آنچه پشت سرشان است مى‌داند و [همه‌] كارها به خدا بازگردانيده مى‌شود.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَ اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَ افْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

77

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، ركوع و سجود كنيد و پروردگارتان را بپرستيد و كار خوب انجام دهيد، باشد كه رستگار شويد.


وَ جاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباكُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْراهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَ فِي هٰذا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَي النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْليٰ وَ نِعْمَ النَّصِيرُ

78

و در راه خدا چنان كه حق جهاد [در راه‌] اوست جهاد كنيد، اوست كه شما را [براى خود] برگزيده و در دين بر شما سختى قرار نداده است. آيين پدرتان ابراهيم [نيز چنين بوده است‌] او بود كه قبلًا شما را مسلمان ناميد، و در اين [قرآن نيز همين مطلب آمده است‌] تا اين پيامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشيد. پس نماز را برپا داريد و زكات بدهيد و به پناه خدا رويد. او مولاى شماست چه نيكو مولايى و چه نيكو ياورى.


جزء قبل

جزء 17 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان