سوره الانبیاء
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ
1به نام خداوند بخشنده بخشايشگر؛ حساب مردم به آنان نزديك شده، در حالى كه در غفلتند و روى گردانند!
ما يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَ هُمْ يَلْعَبُونَ
2هيچ يادآورى تازهاى از طرف پروردگارشان براى آنها نمىآيد، مگر آنكه با بازى (و شوخى) به آن گوش مىدهند!
لاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَ أَسَرُّوا النَّجْوَي الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هٰذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَ فَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ
3اين در حالى است كه دلهايشان در لهو و بىخبرى فرو رفته است! و ستمگران پنهانى نجوا كردند (و گفتند): «آيا جز اين است كه او بشرى همانند شماست؟! آيا به سراغ سحر مىرويد، با اينكه (چشم داريد و) مىبينيد؟!
قالَ رَبِّي يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
4(پيامبر) گفت: «پروردگارم همه سخنان را، چه در آسمان باشد و چه در زمين، مىداند؛ و او شنوا و داناست!»
بَلْ قالُوا أَضْغاثُ أَحْلامٍ بَلِ افْتَراهُ بَلْ هُوَ شاعِرٌ فَلْيَأْتِنا بِآيَةٍ كَما أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ
5آنها گفتند: « (آنچه محمد (ص) آورده وحى نيست؛) بلكه خوابهايى آشفته است! اصلا آن را بدروغ به خدا بسته؛ نه، بلكه او يك شاعر است! (اگر راست مىگويد) بايد معجزهاى براى ما بياورد؛ همان گونه كه پيامبران پيشين (با معجزات) فرستاده شدند!»
ما آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَ فَهُمْ يُؤْمِنُونَ
6تمام آباديهايى كه پيش از اينها هلاك كرديم (تقاضاى معجزات گوناگون كردند، و خواسته آنان عملى شد، ولى) هرگز ايمان نياوردند؛ آيا اينها ايمان مىآورند؟!
وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ إِلَّا رِجالاً نُوحِي إِلَيْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ
7ما پيش از تو، جز مردانى كه به آنان وحى مىكرديم، نفرستاديم! (همه انسان بودند، و از جنس بشر!) اگر نمىدانيد، از آگاهان بپرسيد.
وَ ما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا يَأْكُلُونَ الطَّعامَ وَ ما كانُوا خالِدِينَ
8آنان را پيكرهايى كه غذا نخورند قرار نداديم! عمر جاويدان هم نداشتند!
ثُمَّ صَدَقْناهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْناهُمْ وَ مَنْ نَشاءُ وَ أَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ
9سپس وعدهاى را كه به آنان داده بوديم، وفا كرديم! آنها و هر كس را كه مىخواستيم (از چنگ دشمنانشان) نجات داديم؛ و مسرفان را هلاك نموديم!
لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ كِتاباً فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ
10ما بر شما كتابى نازل كرديم كه وسيله تذكر (و بيدارى) شما در آن است! آيا نمىفهميد؟!
وَ كَمْ قَصَمْنا مِنْ قَرْيَةٍ كانَتْ ظالِمَةً وَ أَنْشَأْنا بَعْدَها قَوْماً آخَرِينَ
11چه بسيار آباديهاى ستمگرى را در هم شكستيم؛ و بعد از آنها، قوم ديگرى روى كار آورديم!
فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْها يَرْكُضُونَ
12هنگامى كه عذاب ما را احساس كردند، ناگهان پا به فرار گذاشتند!
لا تَرْكُضُوا وَ ارْجِعُوا إِليٰ ما أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَ مَساكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْئَلُونَ
13(گفتيم:) فرار نكنيد؛ و به زندگى پر ناز و نعمت، و به مسكنهاى پر زرق و برقتان بازگرديد! شايد (سائلان بيايند و) از شما تقاضا كنند (شما هم آنان را محروم بازگردانيد)!
قالُوا يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ
14گفتند: «اى واى بر ما! به يقين ما ستمگر بوديم!»
فَما زالَتْ تِلْكَ دَعْواهُمْ حَتَّي جَعَلْناهُمْ حَصِيداً خامِدِينَ
15و هم چنان اين سخن را تكرار مىكردند، تا آنها را درو كرده و خاموش ساختيم!
وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبِينَ
16ما آسمان و زمين، و آنچه را در ميان آنهاست از روى بازى نيافريديم!
لَوْ أَرَدْنا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْواً لَاتَّخَذْناهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فاعِلِينَ
17(بفرض محال) اگر مىخواستيم سرگرمى انتخاب كنيم، چيزى متناسب خود انتخاب مىكرديم!
بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَي الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ وَ لَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ
18بلكه ما حق را بر سر باطل مىكوبيم تا آن را هلاك سازد؛ و اين گونه، باطل محو و نابود مىشود! اما واى بر شما از توصيفى كه (درباره خدا و هدف آفرينش) مىكنيد!
وَ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَنْ عِنْدَهُ لا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِهِ وَ لا يَسْتَحْسِرُونَ
19از آن اوست آنان كه در آسمانها و زمينند! و آنها كه نزد اويند [فرشتگان] هيچ گاه از عبادتش استكبار نمىورزند، و هرگز خسته نمىشوند.
يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لا يَفْتُرُونَ
20(تمام) شب و روز را تسبيح مىگويند؛ و سست نمىگردند.
أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِنَ الْأَرْضِ هُمْ يُنْشِرُونَ
21آيا آنها خدايانى از زمين برگزيدند كه (خلق مىكنند و) منتشر مىسازند؟!
لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا فَسُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ
22اگر در آسمان و زمين، جز «الله» خدايان ديگرى بود، فاسد مىشدند (و نظام جهان به هم مىخورد)! منزه است خداوند پروردگار عرش، از توصيفى كه آنها مىكنند!
لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ
23هيچ كس نمىتواند بر كار او خرده بگيرد؛ ولى در كارهاى آنها، جاى سؤال و ايراد است!
أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ هٰذا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَ ذِكْرُ مَنْ قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ
24آيا آنها معبودانى جز خدا برگزيدند؟! بگو: «دليلتان را بياوريد! اين سخن كسانى است كه با من هستند، و سخن كسانى [پيامبرانى] است كه پيش از من بودند!» اما بيشتر آنها حق را نمىدانند؛ و به همين دليل (از آن) روى گردانند.
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ
25ما پيش از تو هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر اينكه به او وحى كرديم كه: «معبودى جز من نيست؛ پس تنها مرا پرستش كنيد.»
وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمٰنُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ
26آنها گفتند: «خداوند رحمان فرزندى براى خود انتخاب كرده است»! او منزه است (از اين عيب و نقص)؛ آنها [فرشتگان] بندگان شايسته اويند.
لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ
27هرگز در سخن بر او پيشى نمىگيرند؛ و (پيوسته) به فرمان او عمل مىكنند.
يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضيٰ وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ
28او اعمال امروز و آينده و اعمال گذشته آنها را مىداند؛ و آنها جز براى كسى كه خدا راضى (به شفاعت براى او) است شفاعت نمىكنند؛ و از ترس او بيمناكند.
وَ مَنْ يَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّي إِلهٌ مِنْ دُونِهِ فَذٰلِكَ نَجْزِيهِ جَهَنَّمَ كَذٰلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ
29و هر كس از آنها بگويد: «من جز خدا، معبودى ديگرم»، كيفر او را جهنم مىدهيم! و ستمگران را اين گونه كيفر خواهيم داد.
أَ وَ لَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ كانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَ فَلا يُؤْمِنُونَ
30آيا كافران نديدند كه آسمانها و زمين به هم پيوسته بودند، و ما آنها را از يكديگر باز كرديم؛ و هر چيز زندهاى را از آب قرار داديم؟! آيا ايمان نمىآورند؟!
وَ جَعَلْنا فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنا فِيها فِجاجاً سُبُلاً لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ
31و در زمين، كوههاى ثابت و پابرجايى قرار داديم، مبادا آنها را بلرزاند! و در آن، درهها و راههايى قرار داديم تا هدايت شوند!
وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ هُمْ عَنْ آياتِها مُعْرِضُونَ
32و آسمان را سقف محفوظى قرار داديم؛ ولى آنها از آيات آن روىگردانند.
وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ
33او كسى است كه شب و روز و خورشيد و ماه را آفريد؛ هر يك در مدارى در حركتند!
وَ ما جَعَلْنا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَ فَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخالِدُونَ
34پيش از تو (نيز) براى هيچ انسانى جاودانگى قرار نداديم؛ (وانگهى آنها كه انتظار مرگ تو را مىكشند،) آيا اگر تو بميرى، آنان جاويد خواهند بود؟!
كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ
35هر انسانى طعم مرگ را مىچشد! و شما را با بديها و خوبيها آزمايش مىكنيم؛ و سرانجام بسوى ما بازگردانده مىشويد!
وَ إِذا رَآكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُواً أَ هٰذَا الَّذِي يَذْكُرُ آلِهَتَكُمْ وَ هُمْ بِذِكْرِ الرَّحْمٰنِ هُمْ كافِرُونَ
36هنگامى كه كافران تو را مىبينند، كارى جز استهزا كردن تو ندارند؛ (و مىگويند:) آيا اين همان كسى است كه سخن از خدايان شما مىگويد؟! در حالى كه خودشان ذكر خداوند رحمان را انكار مىكنند.
خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آياتِي فَلا تَسْتَعْجِلُونِ
37(آرى،) انسان از عجله آفريده شده؛ ولى عجله نكنيد؛ بزودى آياتم را به شما نشان خواهم داد!
وَ يَقُولُونَ مَتيٰ هٰذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ
38آنها مىگويند: «اگر راست ميگوييد، اين وعده (قيامت) كى فرا مىرسد؟!»
لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لا يَكُفُّونَ عَنْ وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَ لا عَنْ ظُهُورِهِمْ وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ
39ولى اگر كافران مىدانستند زمانى كه (فرا مىرسد) نمىتوانند شعلههاى آتش را از صورت و از پشتهاى خود دور كنند، و هيچ كس آنان را يارى نمىكند (اين قدر درباره قيامت شتاب نمىكردند)!
بَلْ تَأْتِيهِمْ بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّها وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ
40(آرى، اين مجازات الهى) بطور ناگهانى به سراغشان مىآيد و مبهوتشان مىكند؛ آن چنان كه توانايى دفع آن را ندارند، و به آنها مهلت داده نمىشود!
وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ
41(اگر تو را استهزا كنند نگران نباش،) پيامبران پيش از تو را (نيز) استهزا كردند؛ اما سرانجام، آنچه را استهزا مىكردند دامان مسخرهكنندگان را گرفت (و مجازات الهى آنها را در هم كوبيد)!
قُلْ مَنْ يَكْلَؤُكُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ مِنَ الرَّحْمٰنِ بَلْ هُمْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِمْ مُعْرِضُونَ
42بگو: «چه كسى شما را در شب و روز از (مجازات) خداوند بخشنده نگاه مىدارد؟!» ولى آنان از ياد پروردگارشان روىگردانند!
أَمْ لَهُمْ آلِهَةٌ تَمْنَعُهُمْ مِنْ دُونِنا لا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَ أَنْفُسِهِمْ وَ لا هُمْ مِنَّا يُصْحَبُونَ
43آيا آنها خدايانى دارند كه مىتوانند در برابر ما از آنان دفاع كنند؟! (اين خدايان ساختگى، حتى) نمىتوانند خودشان را يارى دهند (تا چه رسد به ديگران)؛ و نه از ناحيه ما با نيرويى يارى مىشوند!
بَلْ مَتَّعْنا هٰؤُلاءِ وَ آباءَهُمْ حَتَّي طالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ أَ فَلا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها أَ فَهُمُ الْغالِبُونَ
44ما آنها و پدرانشان را (از نعمتها) بهرهمند ساختيم، تا آنجا كه عمر طولانى پيدا كردند (و مايه غرور و طغيانشان شد)؛ آيا نمىبينند كه ما پيوسته به سراغ زمين آمده، و از آن (و اهلش) مىكاهيم؟! آيا آنها غالبند (يا ما)؟!
قُلْ إِنَّما أُنْذِرُكُمْ بِالْوَحْيِ وَ لا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعاءَ إِذا ما يُنْذَرُونَ
45بگو: «من تنها بوسيله وحى شما را انذار مىكنم!» ولى آنها كه گوشهايشان كر است، هنگامى كه انذار مىشوند، سخنان را نمىشنوند!
وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ
46اگر كمترين عذاب پروردگارت به آنان برسد، فريادشان بلند مىشود كه: «اى واى بر ما! ما همگى ستمگر بوديم!»
وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ إِنْ كانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنا بِها وَ كَفيٰ بِنا حاسِبِينَ
47ما ترازوهاى عدل را در روز قيامت برپا مىكنيم؛ پس به هيچ كس كمترين ستمى نمىشود؛ و اگر بمقدار سنگينى يك دانه خردل (كار نيك و بدى) باشد، ما آن را حاضر مىكنيم؛ و كافى است كه ما حسابكننده باشيم!
وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسيٰ وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِياءً وَ ذِكْراً لِلْمُتَّقِينَ
48ما به موسى و هارون، «فرقان» [وسيله جدا كردن حق از باطل] و نور، و آنچه مايه يادآورى براى پرهيزگاران است، داديم.
الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ
49همانان كه از پروردگارشان در نهان مىترسند، و از قيامت بيم دارند!
وَ هٰذا ذِكْرٌ مُبارَكٌ أَنْزَلْناهُ أَ فَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ
50و اين (قرآن) ذكر مباركى است كه (بر شما) نازل كرديم؛ آيا شما آن را انكار مىكنيد؟!
وَ لَقَدْ آتَيْنا إِبْراهِيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا بِهِ عالِمِينَ
51ما وسيله رشد ابراهيم را از قبل به او داديم؛ و از (شايستگى) او آگاه بوديم ...
إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما هذِهِ التَّماثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَها عاكِفُونَ
52آن هنگام كه به پدرش (آزر) و قوم او گفت: «اين مجسمههاى بىروح چيست كه شما همواره آنها را پرستش مىكنيد؟!»
قالُوا وَجَدْنا آباءَنا لَها عابِدِينَ
53گفتند: «ما پدران خود را ديديم كه آنها را عبادت مىكنند.»
قالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ
54گفت: «مسلما هم شما و هم پدرانتان، در گمراهى آشكارى بودهايد!»
قالُوا أَ جِئْتَنا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللاَّعِبِينَ
55گفتند: «آيا مطلب حقى براى ما آوردهاى، يا شوخى مىكنى؟!»
قالَ بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَ أَنَا عَليٰ ذٰلِكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ
56گفت: « (كاملا حق آوردهام) پروردگار شما همان پروردگار آسمانها و زمين است كه آنها را ايجاد كرده؛ و من بر اين امر، از گواهانم!
وَ تَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ
57و به خدا سوگند، در غياب شما، نقشهاى براى نابودى بتهايتان مىكشم!»
فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً إِلَّا كَبِيراً لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ
58سرانجام (با استفاده از يك فرصت مناسب)، همه آنها- جز بت بزرگشان- را قطعه قطعه كرد؛ شايد سراغ او بيايند (و او حقايق را بازگو كند)!
قالُوا مَنْ فَعَلَ هٰذا بِآلِهَتِنا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ
59(هنگامى كه منظره بتها را ديدند،) گفتند: «هر كس با خدايان ما چنين كرده، قطعا از ستمگران است (و بايد كيفر سخت ببيند)!»
قالُوا سَمِعْنا فَتًي يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْراهِيمُ
60(گروهى) گفتند: «شنيديم نوجوانى از (مخالفت با) بتها سخن مىگفت كه او را ابراهيم مىگويند.»
قالُوا فَأْتُوا بِهِ عَليٰ أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ
61(جمعيت) گفتند: «او را در برابر ديدگان مردم بياوريد، تا گواهى دهند!»
قالُوا أَ أَنْتَ فَعَلْتَ هٰذا بِآلِهَتِنا يا إِبْراهِيمُ
62(هنگامى كه ابراهيم را حاضر كردند،) گفتند: «تو اين كار را با خدايان ما كردهاى، اى ابراهيم؟!»
قالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هٰذا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ كانُوا يَنْطِقُونَ
63گفت: «بلكه اين كار را بزرگشان كرده است! از آنها بپرسيد اگر سخن مىگويند!»
فَرَجَعُوا إِليٰ أَنْفُسِهِمْ فَقالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ
64آنها به و جدان خويش بازگشتند؛ و (به خود) گفتند: «حقا كه شما ستمگريد!»
ثُمَّ نُكِسُوا عَليٰ رُءُوسِهِمُ لَقَدْ عَلِمْتَ ما هٰؤُلاءِ يَنْطِقُونَ
65سپس بر سرهايشان واژگونه شدند؛ (و حكم و جدان را بكلى فراموش كردند و گفتند:) تو مىدانى كه اينها سخن نمىگويند!
قالَ أَ فَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُكُمْ شَيْئاً وَ لا يَضُرُّكُمْ
66(ابراهيم) گفت: «آيا جز خدا چيزى را مىپرستيد كه نه كمترين سودى براى شما دارد، و نه زيانى به شما مىرساند! (نه اميدى به سودشان داريد، و نه ترسى از زيانشان!)
أُفٍّ لَكُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ
67اف بر شما و بر آنچه جز خدا مىپرستيد! آيا انديشه نمىكنيد (و عقل نداريد)؟!
قالُوا حَرِّقُوهُ وَ انْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ
68گفتند: «او را بسوزانيد و خدايان خود را يارى كنيد، اگر كارى از شما ساخته است!»
قُلْنا يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَليٰ إِبْراهِيمَ
69(سرانجام او را به آتش افكندند؛ ولى ما) گفتيم: «اى آتش! بر ابراهيم سرد و سالم باش!»
وَ أَرادُوا بِهِ كَيْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَخْسَرِينَ
70آنها مىخواستند ابراهيم را با اين نقشه نابود كنند؛ ولى ما آنها را زيانكارترين مردم قرار داديم!
وَ نَجَّيْناهُ وَ لُوطاً إِلَي الْأَرْضِ الَّتِي بارَكْنا فِيها لِلْعالَمِينَ
71و او و لوط را به سرزمين (شام)- كه آن را براى همه جهانيان پربركت ساختيم- نجات داديم!
وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ نافِلَةً وَ كُلاًّ جَعَلْنا صالِحِينَ
72و اسحاق، و علاوه بر او، يعقوب را به وى بخشيديم؛ و همه آنان را مردانى صالح قرار داديم!
وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إِيتاءَ الزَّكاةِ وَ كانُوا لَنا عابِدِينَ
73و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما، (مردم را) هدايت مىكردند؛ و انجام كارهاى نيك و برپاداشتن نماز و اداى زكات را به آنها وحى كرديم؛ و تنها ما را عبادت مىكردند.
وَ لُوطاً آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كانَتْ تَعْمَلُ الْخَبائِثَ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فاسِقِينَ
74و لوط را (به ياد آور) كه به او حكومت و علم داديم؛ و از شهرى كه اعمال زشت و كثيف انجام مىدادند، رهايى بخشيديم؛ چرا كه آنها مردم بد و فاسقى بودند!
وَ أَدْخَلْناهُ فِي رَحْمَتِنا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ
75و او را در رحمت خود داخل كرديم؛ و او از صالحان بود.
وَ نُوحاً إِذْ ناديٰ مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَنَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ
76و نوح را (به ياد آور) هنگامى كه پيش از آن (زمان، پروردگار خود را) خواند! ما دعاى او را مستجاب كرديم؛ و او و خاندانش را از اندوه بزرگ نجات داديم؛
وَ نَصَرْناهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا إِنَّهُمْ كانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْناهُمْ أَجْمَعِينَ
77و او را در برابر جمعيتى كه آيات ما را تكذيب كرده بودند يارى داديم؛ چرا كه قوم بدى بودند؛ از اين رو همه آنها را غرق كرديم!
وَ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ إِذْ يَحْكُمانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَ كُنَّا لِحُكْمِهِمْ شاهِدِينَ
78و داوود و سليمان را (به خاطر بياور) هنگامى كه درباره كشتزارى كه گوسفندان بى شبان قوم، شبانگاه در آن چريده (و آن را تباه كرده) بودند، داورى مىكردند؛ و ما بر حكم آنان شاهد بوديم.
فَفَهَّمْناها سُلَيْمانَ وَ كُلاًّ آتَيْنا حُكْماً وَ عِلْماً وَ سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ يُسَبِّحْنَ وَ الطَّيْرَ وَ كُنَّا فاعِلِينَ
79ما (حكم واقعى) آن را به سليمان فهمانديم؛ و به هر يك از آنان (شايستگى) داورى، و علم فراوانى داديم؛ و كوهها و پرندگان را با داوود مسخر ساختيم، كه (همراه او) تسبيح (خدا) مىگفتند؛ و ما اين كار را انجام داديم!
وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شاكِرُونَ
80و ساختن زره را بخاطر شما به او تعليم داديم، تا شما را در جنگهايتان حفظ كند؛ آيا شكرگزار (اين نعمتهاى خدا) هستيد؟
وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ عاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِليٰ الْأَرْضِ الَّتِي بارَكْنا فِيها وَ كُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عالِمِينَ
81و تندباد را مسخر سليمان ساختيم، كه بفرمان او بسوى سرزمينى كه آن را پربركت كرده بوديم جريان مىيافت؛ و ما از همه چيز آگاه بودهايم.
وَ مِنَ الشَّياطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَ يَعْمَلُونَ عَمَلاً دُونَ ذٰلِكَ وَ كُنَّا لَهُمْ حافِظِينَ
82و گروهى از شياطين (را نيز مسخر او قرار داديم، كه در دريا) برايش غواصى مىكردند؛ و كارهايى غير از اين (نيز) براى او انجام مىدادند؛ و ما آنها را (از سركشى) حفظ مىكرديم!
وَ أَيُّوبَ إِذْ ناديٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ
83و ايوب را (به ياد آور) هنگامى كه پروردگارش را خواند (و عرضه داشت): «بد حالى و مشكلات به من روى آورده؛ و تو مهربانترين مهربانانى!»
فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَكَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَيْناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ ذِكْريٰ لِلْعابِدِينَ
84ما دعاى او را مستجاب كرديم؛ و ناراحتيهايى را كه داشت برطرف ساختيم؛ و خاندانش را به او بازگردانديم؛ و همانندشان را بر آنها افزوديم؛ تا رحمتى از سوى ما و تذكرى براى عبادتكنندگان باشد.
وَ إِسْماعِيلَ وَ إِدْرِيسَ وَ ذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ
85و اسماعيل و ادريس و ذا الكفل را (به ياد آور) كه همه از صابران بودند.
وَ أَدْخَلْناهُمْ فِي رَحْمَتِنا إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِينَ
86و ما آنان را در رحمت خود وارد ساختيم؛ چرا كه آنها از صالحان بودند.
وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَناديٰ فِي الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ
87و ذا النون [يونس] را (به ياد آور) در آن هنگام كه خشمگين (از ميان قوم خود) رفت؛ و چنين مىپنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت؛ (اما موقعى كه در كام نهنگ فرو رفت،) در آن ظلمتها (ى متراكم) صدا زد: « (خداوندا!) جز تو معبودى نيست! منزهى تو! من از ستمكاران بودم!»
فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذٰلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
88ما دعاى او را به اجابت رسانديم؛ و از آن اندوه نجاتش بخشيديم؛ و اين گونه مؤمنان را نجات مىدهيم!
وَ زَكَرِيَّا إِذْ ناديٰ رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثِينَ
89و زكريا را (به ياد آور) در آن هنگام كه پروردگارش را خواند (و عرض كرد): «پروردگار من! مرا تنها مگذار (و فرزند برومندى به من عطا كن)؛ و تو بهترين وارثانى!»
فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ وَهَبْنا لَهُ يَحْييٰ وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كانُوا يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ كانُوا لَنا خاشِعِينَ
90ما هم دعاى او را پذيرفتيم، و يحيى را به او بخشيديم؛ و همسرش را (كه نازا بود) برايش آماده (باردارى) كرديم؛ چرا كه آنان (خاندانى بودند كه) همواره در كارهاى خير بسرعت اقدام مىكردند؛ و در حال بيم و اميد ما را مىخواندند؛ و پيوسته براى ما (خاضع و) خاشع بودند.
وَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِيها مِنْ رُوحِنا وَ جَعَلْناها وَ ابْنَها آيَةً لِلْعالَمِينَ
91و به ياد آور زنى را كه دامان خود را پاك نگه داشت؛ و ما از روح خود در او دميديم؛ و او و فرزندش [مسيح] را نشانه بزرگى براى جهانيان قرار داديم!
إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ
92اين (پيامبران بزرگ و پيروانشان) همه امت واحدى بودند (و پيرو يك هدف)؛ و من پروردگار شما هستم؛ پس مرا پرستش كنيد!
وَ تَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ كُلٌّ إِلَيْنا راجِعُونَ
93(گروهى از پيروان ناآگاه آنها) كار خود را به تفرقه در ميان خود كشاندند؛ (ولى سرانجام) همگى بسوى ما بازمىگردند!
فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا كُفْرانَ لِسَعْيِهِ وَ إِنَّا لَهُ كاتِبُونَ
94و هر كس چيزى از اعمال شايسته بجا آورد، در حالى كه ايمان داشته باشد، كوشش او ناسپاسى نخواهد شد؛ و ما تمام اعمال او را (براى پاداش) مىنويسيم.
وَ حَرامٌ عَليٰ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ
95و حرام است بر شهرها و آباديهايى كه (بر اثر گناه) نابودشان كرديم (كه به دنيا بازگردند؛) آنها هرگز باز نخواهند گشت!
حَتَّي إِذا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ
96تا آن زمان كه «يأجوج» و «مأجوج» گشوده شوند؛ و آنها از هر محل مرتفعى بسرعت عبور مىكنند.
وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يا وَيْلَنا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هٰذا بَلْ كُنَّا ظالِمِينَ
97و وعده حق [قيامت] نزديك مىشود؛ در آن هنگام چشمهاى كافران از وحشت از حركت بازمىماند؛ (مىگويند:) اى واى بر ما كه از اين (جريان) در غفلت بوديم؛ بلكه ما ستمكار بوديم!
إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ
98شما و آنچه غير خدا مىپرستيد، هيزم جهنم خواهيد بود؛ و همگى در آن وارد مىشويد.
لَوْ كانَ هٰؤُلاءِ آلِهَةً ما وَرَدُوها وَ كُلٌّ فِيها خالِدُونَ
99اگر اينها خدايانى بودند، هرگز وارد آن نمىشدند! در حالى كه همگى در آن جاودانه خواهند بود.
لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ هُمْ فِيها لا يَسْمَعُونَ
100براى آنان در آن [دوزخ] نالههاى دردناكى است و چيزى نمىشنوند.
إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنيٰ أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ
101(اما) كسانى كه از قبل، وعده نيك از سوى ما به آنها داده شده [مؤمنان صالح] از آن دور نگاهداشته مىشوند.
لا يَسْمَعُونَ حَسِيسَها وَ هُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ
102آنها صداى آتش دوزخ را نمىشوند؛ و در آنچه دلشان بخواهد، جاودانه متنعم هستند.
لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ هٰذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ
103وحشت بزرگ، آنها را اندوهگين نمىكند؛ و فرشتگان به استقبالشان مىآيند، (و مىگويند:) اين همان روزى است كه به شما وعده داده مىشد!
يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْداً عَلَيْنا إِنَّا كُنَّا فاعِلِينَ
104در آن روز كه آسمان را چون طومارى در هم مىپيچيم، (سپس) همان گونه كه آفرينش را آغاز كرديم، آن را بازمىگردانيم؛ اين وعدهاى است بر ما، و قطعا آن را انجام خواهيم داد.
وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ
105در «زبور» بعد از ذكر (تورات) نوشتيم: «بندگان شايستهام وارث (حكومت) زمين خواهند شد!»
إِنَّ فِي هٰذا لَبَلاغاً لِقَوْمٍ عابِدِينَ
106در اين، ابلاغ روشنى است براى جمعيت عبادتكنندگان!
وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ
107ما تو را جز براى رحمت جهانيان نفرستاديم.
قُلْ إِنَّما يُوحيٰ إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ
108بگو: «تنها چيزى كه به من وحى مىشود اين است كه معبود شما خداى يگانه است؛ آيا (با اين حال) تسليم (حق) مىشويد؟ (و بتها را كنار مىگذاريد؟)»
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنْتُكُمْ عَليٰ سَواءٍ وَ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ أَمْ بَعِيدٌ ما تُوعَدُونَ
109اگر باز (روى گردان شوند، بگو: «من به همه شما يكسان اعلام خطر مىكنم؛ و نمىدانم آيا وعده (عذاب خدا) كه به شما داده مىشود نزديك است يا دور!
إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَ يَعْلَمُ ما تَكْتُمُونَ
110او سخنان آشكار را مىداند، و آنچه را كتمان مىكنيد (نيز) مىداند (و چيزى بر او پوشيده نيست)!
وَ إِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَ مَتاعٌ إِليٰ حِينٍ
111و من نمىدانم شايد اين آزمايشى براى شماست؛ و مايه بهرهگيرى تا مدتى (معين)!
قالَ رَبِّ احْكُمْ بِالْحَقِّ وَ رَبُّنَا الرَّحْمٰنُ الْمُسْتَعانُ عَليٰ ما تَصِفُونَ
112(و پيامبر) گفت: «پروردگارا! بحق داورى فرما (و اين طغيانگران را كيفر ده)! و پروردگار ما (خداوند) رحمان است كه در برابر نسبتهاى نارواى شما، از او استمداد مىطلبم!»
سوره الحج
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ
1به نام خداوند بخشنده بخشايشگر؛ اى مردم! از (عذاب) پروردگارتان بترسيد، كه زلزله رستاخيز امر عظيمى است!
يَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها وَ تَرَي النَّاسَ سُكاريٰ وَ ما هُمْ بِسُكاريٰ وَ لٰكِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَدِيدٌ
2روزى كه آن را مىبينيد، (آن چنان وحشت سراپاى همه را فرامىگيرد كه) هر مادر شيردهى، كودك شيرخوارش را فراموش مىكند؛ و هر باردارى جنين خود را بر زمين مىنهد؛ و مردم را مست مىبينى، در حالى كه مست نيستند؛ ولى عذاب خدا شديد است!
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطانٍ مَرِيدٍ
3گروهى از مردم، بدون هيچ علم و دانشى، به مجادله درباره خدا برمىخيزند؛ و از هر شيطان سركشى پيروى مىكنند.
كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلاَّهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَ يَهْدِيهِ إِليٰ عَذابِ السَّعِيرِ
4بر او نوشته شده كه هر كس ولايتش را بر گردن نهد، بطور مسلم گمراهش مىسازد، و به آتش سوزان راهنماييش مىكند!
يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ وَ نُقِرُّ فِي الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَ مِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّي وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِليٰ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً وَ تَرَي الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ
5اى مردم! اگر در رستاخيز شك داريد، (به اين نكته توجه كنيد كه:) ما شما را از خاك آفريديم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از «مضغه» [چيزى شبيه گوشت جويده شده]، كه بعضى داراى شكل و خلقت است و بعضى بدون شكل؛ تا براى شما روشن سازيم (كه بر هر چيز قادريم)! و جنينهايى را كه بخواهيم تا مدت معينى در رحم (مادران) قرار مىدهيم؛ (و آنچه را بخواهيم ساقط مىكنيم؛) بعد شما را بصورت طفل بيرون مىآوريم؛ سپس هدف اين است كه به حد رشد و بلوغ خويش برسيد. در اين ميان بعضى از شما مىميرند؛ و بعضى آن قدر عمر مىكنند كه به بدترين مرحله زندگى (و پيرى) مىرسند؛ آن چنان كه بعد از علم و آگاهى، چيزى نمىدانند! (از سوى ديگر،) زمين را (در فصل زمستان) خشك و مرده مىبينى، اما هنگامى كه آب باران بر آن فرو مىفرستيم، به حركت درمىآيد و مىرويد؛ و از هر نوع گياهان زيبا مىروياند!
ذٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّهُ يُحْيِ الْمَوْتيٰ وَ أَنَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
6اين بخاطر آن است كه (بدانيد) خداوند حق است؛ و اوست كه مردگان را زنده مىكند؛ و بر هر چيزى تواناست.
وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ
7و اينكه رستاخيز آمدنى است، و شكى در آن نيست؛ و خداوند تمام كسانى را كه در قبرها هستند زنده مىكند.
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لا هُديً وَ لا كِتابٍ مُنِيرٍ
8و گروهى از مردم، بدون هيچ دانش و هيچ هدايت و كتاب روشنى بخشى، درباره خدا مجادله مىكنند!
ثانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ نُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَذابَ الْحَرِيقِ
9آنها با تكبر و بىاعتنايى (نسبت به سخنان الهى)، مىخواهند مردم را از راه خدا گمراه سازند! براى آنان در دنيا رسوايى است؛ و در قيامت، عذاب سوزان به آنها مىچشانيم!
ذٰلِكَ بِما قَدَّمَتْ يَداكَ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِيدِ
10(و به آنان مىگوييم:) اين در برابر چيزى است كه دستهايتان از پيش براى شما فرستاده؛ و خداوند هرگز به بندگان ظلم نمىكند!
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَليٰ حَرْفٍ فَإِنْ أَصابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَليٰ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ ذٰلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ
11بعضى از مردم خدا را تنها با زبان مىپرستند (و ايمان قلبيشان بسيار ضعيف است)؛ همين كه (دنيا به آنها رو كند و نفع و) خيرى به آنان برسد، حالت اطمينان پيدا مىكنند؛ اما اگر مصيبتى براى امتحان به آنها برسد، دگرگون مىشوند (و به كفر رومىآورند)! (به اين ترتيب) هم دنيا را از دست دادهاند، و هم آخرت را؛ و اين همان خسران و زيان آشكار است!
يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَضُرُّهُ وَ ما لا يَنْفَعُهُ ذٰلِكَ هُوَ الضَّلالُ الْبَعِيدُ
12او جز خدا كسى را مىخواند كه نه زيانى به او مىرساند، و نه سودى؛ اين همان گمراهى بسيار عميق است.
يَدْعُوا لَمَنْ ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْليٰ وَ لَبِئْسَ الْعَشِيرُ
13او كسى را مىخواند كه زيانش از نفعش نزديكتر است؛ چه بد مولا و ياورى، و چه بد مونس و معاشرى!
إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يُرِيدُ
14خداوند كسانى را كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، در باغهايى از بهشت وارد مىكند كه نهرها زير درختانش جارى است؛ (آرى،) خدا هر چه را اراده كند انجام مىدهد!
مَنْ كانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَي السَّماءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ ما يَغِيظُ
15هر كس گمان مىكند كه خدا پيامبرش را در دنيا و آخرت يارى نخواهد كرد (و از اين نظر عصبانى است، هر كارى از دستش ساخته است بكند)، ريسمانى به سقف خانه خود بياويزد، و خود را حلق آويز و نفس خود را قطع كند (و تا لبه پرتگاه مرگ پيش رود)؛ ببيند آيا اين كار خشم او را فرو مىنشاند؟!
وَ كَذٰلِكَ أَنْزَلْناهُ آياتٍ بَيِّناتٍ وَ أَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يُرِيدُ
16اين گونه ما آن [قرآن] را بصورت آيات روشنى نازل كرديم؛ و خداوند هر كس را بخواهد هدايت مىكند.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ الصَّابِئِينَ وَ النَّصاريٰ وَ الْمَجُوسَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ
17مسلما كسانى كه ايمان آوردهاند، و يهود و صابئان [ستارهپرستان] و نصارى و مجوس و مشركان، خداوند در ميان آنان روز قيامت داورى مىكند؛ (و حق را از باطل جدا مىسازد؛) خداوند بر هر چيز گواه (و از همه چيز آگاه) است.
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الْجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ وَ كَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ وَ كَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذابُ وَ مَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يَشاءُ
18آيا نديدى كه تمام كسانى كه در آسمانها و كسانى كه در زمينند براى خدا سجده مىكنند؟! و (همچنين) خورشيد و ماه و ستارگان و كوهها و درختان و جنبندگان، و بسيارى از مردم! اما بسيارى (ابا دارند، و) فرمان عذاب درباره آنان حتمى است؛ و هر كس را خدا خوار كند، كسى او را گرامى نخواهد داشت! خداوند هر كار را بخواهد (و صلاح بداند) انجام مىدهد!
هٰذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيابٌ مِنْ نارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ
19اينان دو گروهند كه درباره پروردگارشان به مخاصمه و جدال پرداختند؛ كسانى كه كافر شدند، لباسهايى از آتش براى آنها بريده شده، و مايع سوزان و جوشان بر سرشان ريخته مىشود؛
يُصْهَرُ بِهِ ما فِي بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ
20آن چنان كه هم درونشان با آن آب مىشود، و هم پوستهايشان.
وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِيدٍ
21و براى آنان گرزهايى از آهن (سوزان) است.
كُلَّما أَرادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيها وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ
22هر گاه بخواهند از غم و اندوههاى دوزخ خارج شوند، آنها را به آن بازمىگردانند؛ و (به آنان گفته مىشود:) بچشيد عذاب سوزان را!
إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ
23خداوند كسانى را كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، در باغهايى از بهشت وارد مىكند كه از زير درختانش نهرها جارى است؛ آنان با دستبندهايى از طلا و مرواريد زينت مىشوند؛ و در آنجا لباسهايشان از حرير است.
وَ هُدُوا إِلَي الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَ هُدُوا إِليٰ صِراطِ الْحَمِيدِ
24و بسوى سخنان پاكيزه هدايت مىشوند، و به راه خداوند شايسته ستايش، راهنمايى مىگردند.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذِي جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبادِ وَ مَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ
25كسانى كه كافر شدند، و مؤمنان را از راه خدا بازداشتند، و (همچنين) از مسجد الحرام، كه آن را براى همه مردم، برابر قرار داديم، چه كسانى كه در آنجا زندگى مىكنند يا از نقاط دور وارد مىشوند (، مستحق عذابى دردناكند)؛ و هر كس بخواهد در اين سرزمين از راه حق منحرف گردد و دست به ستم زند، ما از عذابى دردناك به او مىچشانيم!
وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهِيمَ مَكانَ الْبَيْتِ أَنْ لا تُشْرِكْ بِي شَيْئاً وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْقائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ
26(به خاطر بياور) زمانى را كه جاى خانه (كعبه) را براى ابراهيم آماده ساختيم (تا خانه را بنا كند؛ و به او گفتيم:) چيزى را همتاى من قرار مده! و خانهام را براى طوافكنندگان و قيامكنندگان و ركوعكنندگان و سجودكنندگان (از آلودگى بتها و از هر گونه آلودگى) پاك ساز!
وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَليٰ كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ
27و مردم را دعوت عمومى به حج كن؛ تا پياده و سواره بر مركبهاى لاغر از هر راه دورى بسوى تو بيايند ...
لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ عَليٰ ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ
28تا شاهد منافع گوناگون خويش (در اين برنامه حياتبخش) باشند؛ و در ايام معينى نام خدا را، بر چهارپايانى كه به آنان داده است، (به هنگام قربانى كردن) ببرند؛ پس از گوشت آنها بخوريد؛ و بينواى فقير را نيز اطعام نماييد!
ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ
29سپس، بايد آلودگيهايشان را برطرف سازند؛ و به نذرهاى خود وفا كنند؛ و بر گرد خانه گرامى كعبه، طواف كنند.
ذٰلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ حُرُماتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ أُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعامُ إِلَّا ما يُتْليٰ عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ
30(مناسك حج) اين است! و هر كس برنامههاى الهى را بزرگ دارد، نزد پروردگارش براى او بهتر است! و چهارپايان براى شما حلال شده، مگر آنچه (ممنوع بودنش) بر شما خوانده مىشود. از پليديهاى بتها اجتناب كنيد! و از سخن باطل بپرهيزيد!
حُنَفاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكانٍ سَحِيقٍ
31(برنامه و مناسك حج را انجام دهيد) در حالى كه همگى خالص براى خدا باشد! هيچ گونه همتايى براى او قائل نشويد! و هر كس همتايى براى خدا قرار دهد، گويى از آسمان سقوط كرده، و پرندگان (در وسط هوا) او را مىربايند؛ و يا تندباد او را به جاى دوردستى پرتاب مىكند!
ذٰلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَي الْقُلُوبِ
32اين است (مناسك حج)! و هر كس شعائر الهى را بزرگ دارد، اين كار نشانه تقواى دلهاست.
لَكُمْ فِيها مَنافِعُ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي ثُمَّ مَحِلُّها إِلَي الْبَيْتِ الْعَتِيقِ
33در آن (حيوانات قربانى)، منافعى براى شماست تا زمان معينى [روز ذبح آنها] سپس محل آن، خانه قديمى و گرامى (كعبه) است.
وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَليٰ ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَإِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ
34براى هر امتى قربانگاهى قرار داديم، تا نام خدا را (به هنگام قربانى) بر چهارپايانى كه به آنان روزى دادهايم ببرند، و خداى شما معبود واحدى است؛ در برابر (فرمان) او تسليم شويد و بشارت ده متواضعان و تسليمشوندگان را.
الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ الصَّابِرِينَ عَليٰ ما أَصابَهُمْ وَ الْمُقِيمِي الصَّلاةِ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ
35همانها كه چون نام خدا برده مىشود، دلهايشان پر از خوف (پروردگار) مىگردد؛ و شكيبايان در برابر مصيبتهايى كه به آنان مىرسد؛ و آنها كه نماز را برپا مىدارند، و از آنچه به آنان روزى دادهايم انفاق مىكنند.
وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيها خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْها صَوافَّ فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ كَذٰلِكَ سَخَّرْناها لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
36و شترهاى چاق و فربه را (در مراسم حج) براى شما از شعائر الهى قرار داديم؛ در آنها براى شما خير و بركت است؛ نام خدا را (هنگام قربانى كردن) در حالى كه به صف ايستادهاند بر آنها ببريد؛ و هنگامى كه پهلوهايشان آرام گرفت (و جان دادند)، از گوشت آنها بخوريد، و مستمندان قانع و فقيران را نيز از آن اطعام كنيد! اين گونه ما آنها را مسخرتان ساختيم، تا شكر خدا را بجا آوريد.
لَنْ يَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لٰكِنْ يَنالُهُ التَّقْويٰ مِنْكُمْ كَذٰلِكَ سَخَّرَها لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَليٰ ما هَداكُمْ وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ
37نه گوشتها و نه خونهاى آنها، هرگز به خدا نمىرسد. آنچه به او مىرسد، تقوا و پرهيزگارى شماست. اين گونه خداوند آنها را مسخر شما ساخته، تا او را بخاطر آنكه شما را هدايت كرده است بزرگ بشمريد؛ و بشارت ده نيكوكاران را!
إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ
38خداوند از كسانى كه ايمان آوردهاند دفاع مىكند؛ خداوند هيچ خيانتكار ناسپاسى را دوست ندارد!
أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَليٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ
39به كسانى كه جنگ بر آنان تحميل گرديده، اجازه جهاد داده شده است؛ چرا كه مورد ستم قرار گرفتهاند؛ و خدا بر يارى آنها تواناست.
الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيراً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ
40همانها كه از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اينكه مىگفتند: «پروردگار ما، خداى يكتاست!» و اگر خداوند بعضى از مردم را بوسيله بعضى ديگر دفع نكند، ديرها و صومعهها، و معابد يهود و نصارا، و مساجدى كه نام خدا در آن بسيار برده مىشود، ويران مىگردد! و خداوند كسانى را كه يارى او كنند (و از آيينش دفاع نمايند) يارى مىكند؛ خداوند قوى و شكست ناپذير است.
الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ
41همان كسانى كه هر گاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم، نماز را برپا مىدارند، و زكات مىدهند، و امر به معروف و نهى از منكر مىكنند، و پايان همه كارها از آن خداست!
وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ عادٌ وَ ثَمُودُ
42اگر تو را تكذيب كنند، (امر تازهاى نيست؛) پيش از آنها قوم نوح و عاد و ثمود (پيامبرانشان را) تكذيب كردند.
وَ قَوْمُ إِبْراهِيمَ وَ قَوْمُ لُوطٍ
43و همچنين قوم ابراهيم و قوم لوط؛
وَ أَصْحابُ مَدْيَنَ وَ كُذِّبَ مُوسيٰ فَأَمْلَيْتُ لِلْكافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ
44و اصحاب مدين (قوم شعيب)؛ و نيز موسى (از سوى فرعونيان) تكذيب شد؛ اما من به كافران مهلت دادم، سپس آنها را مجازات كردم. ديدى چگونه (عمل آنها را) انكار نمودم (و چگونه به آنان پاسخ گفتم)؟!
فَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها وَ هِيَ ظالِمَةٌ فَهِيَ خاوِيَةٌ عَليٰ عُرُوشِها وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِيدٍ
45چه بسيار شهرها و آباديهايى كه آنها را نابود و هلاك كرديم در حالى كه (مردمش) ستمگر بودند، بگونهاى كه بر سقفهاى خود فروريخت! (نخست سقفها ويران گشت؛ و بعد ديوارها بر روى سقفها!) و چه بسيار چاه پر آب كه بىصاحب ماند؛ و چه بسيار قصرهاى محكم و مرتفع!
أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَي الْأَبْصارُ وَ لٰكِنْ تَعْمَي الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ
46آيا آنان در زمين سير نكردند، تا دلهايى داشته باشند كه حقيقت را با آن درك كنند؛ يا گوشهاى شنوايى كه با آن (نداى حق را) بشنوند؟! چرا كه چشمهاى ظاهر نابينا نمىشود، بلكه دلهايى كه در سينههاست كور مىشود.
وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ إِنَّ يَوْماً عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ
47آنان از تو تقاضاى شتاب در عذاب مىكنند؛ در حالى كه خداوند هرگز از وعده خود تخلف نخواهد كرد! و يك روز نزد پروردگارت، همانند هزار سال از سالهايى است كه شما مىشمريد!
وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَمْلَيْتُ لَها وَ هِيَ ظالِمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُها وَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ
48و چه بسيار شهرها و آباديهايى كه به آنها مهلت دادم، در حالى كه ستمگر بودند؛ (اما از اين مهلت براى اصلاح خويش استفاده نكردند.) سپس آنها را مجازات كردم؛ و بازگشت، تنها بسوى من است!
قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّما أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ
49بگو: «اى مردم! من براى شما بيمدهنده آشكارى هستم!
فَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ
50آنها كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، آمرزش و روزى پر ارزشى براى آنهاست!
وَ الَّذِينَ سَعَوْا فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ
51و آنها كه در (محو) آيات ما تلاش كردند، و چنين مىپنداشتند كه مىتوانند بر اراده حتمى ما غالب شوند، اصحاب دوزخند!»
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلَّا إِذا تَمَنَّيٰ أَلْقَي الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
52هيچ پيامبرى را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه هر گاه آرزو مىكرد (و طرحى براى پيشبرد اهداف الهى خود مىريخت)، شيطان القائاتى در آن مىكرد؛ اما خداوند القائات شيطان را از ميان مىبرد، سپس آيات خود را استحكام مىبخشيد؛ و خداوند عليم و حكيم است.
لِيَجْعَلَ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقاقٍ بَعِيدٍ
53هدف اين بود كه خداوند القاى شيطان را آزمونى قرار دهد براى آنها كه در دلهايشان بيمارى است، و آنها كه سنگدلند؛ و ظالمان در عداوت شديد دور از حق قرار گرفتهاند!
وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ
54و (نيز) هدف اين بود كه آگاهان بدانند اين حقى است از سوى پروردگارت، و در نتيجه به آن ايمان بياورند، و دلهايشان در برابر آن خاضع گردد؛ و خداوند كسانى را كه ايمان آوردند، بسوى صراط مستقيم هدايت مىكند.
وَ لا يَزالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ حَتَّي تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ
55كافران همواره در باره قرآن در شك هستند، تا آنكه روز قيامت بطور ناگهانى فرارسد، يا عذاب روز عقيم [روزى كه قادر بر جبران گذشته نيستند] به سراغشان آيد!
الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ
56حكومت و فرمانروايى در آن روز از آن خداست؛ و ميان آنها داورى مىكند: كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، در باغهاى پرنعمت بهشتند؛
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَأُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ
57و كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند، عذاب خواركنندهاى براى آنهاست!
وَ الَّذِينَ هاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ ماتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقاً حَسَناً وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ
58و كسانى كه در راه خدا هجرت كردند، سپس كشته شدند يا به مرگ طبيعى از دنيا رفتند، خداوند به آنها روزى نيكويى مىدهد؛ كه او بهترين روزىدهندگان است!
لَيُدْخِلَنَّهُمْ مُدْخَلاً يَرْضَوْنَهُ وَ إِنَّ اللَّهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٌ
59خداوند آنان را در محلى وارد مىكند كه از آن خشنود خواهند بود؛ و خداوند دانا و بردبار است.
ذٰلِكَ وَ مَنْ عاقَبَ بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ
60(آرى،) مطلب چنين است! و هر كس به همان مقدار كه به او ستم شده مجازات كند، سپس مورد تعدى قرار گيرد، خدا او را يارى خواهد كرد؛ يقينا خداوند بخشنده و آمرزنده است!
ذٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ
61اين (وعده نصرت الهى) بخاطر آن است (كه او بر هر چيز قادر است؛ خداوندى) كه شب را در روز، و روز را در شب داخل مىكند؛ و خداوند شنوا و بيناست!
ذٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْباطِلُ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ
62اين بخاطر آن است كه خداوند حق است؛ و آنچه را غير از او مىخوانند باطل است؛ و خداوند بلندمقام و بزرگ است!
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ
63آيا نديدى خداوند از آسمان، آبى فرستاد، و زمين (بر اثر آن) سرسبز و خرم مىگردد؟! و خداوند لطيف و آگاه است.
لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ
64آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست؛ و خداوند بىنياز، و شايسته هر گونه ستايش است!
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ وَ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَي الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ
65آيا نديدى كه خداوند آنچه را در زمين است مسخر شما كرد؛ و (نيز) كشتيهايى را كه به فرمان او بر صفحه اقيانوسها حركت مىكنند؛ و آسمان [كرات و سنگهاى آسمانى] را نگه مىدارد، تا جز بفرمان او، بر زمين فرو نيفتند؟ خداوند نسبت به مردم رحيم و مهربان است!
وَ هُوَ الَّذِي أَحْياكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ إِنَّ الْإِنْسانَ لَكَفُورٌ
66و او كسى است كه شما را زنده كرد، سپس مىميراند، بار ديگر زنده مىكند، اما اين انسان بسيار ناسپاس است.
لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً هُمْ ناسِكُوهُ فَلا يُنازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَ ادْعُ إِليٰ رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَليٰ هُديً مُسْتَقِيمٍ
67براى هر امتى عبادتى قرار داديم، تا آن عبادت را (در پيشگاه خدا) انجام دهند؛ پس نبايد در اين امر با تو به نزاع برخيزند! بسوى پروردگارت دعوت كن، كه بر هدايت مستقيم قرار دارى (و راه راست همين است كه تو مىپويى).
وَ إِنْ جادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما تَعْمَلُونَ
68و اگر آنان با تو به جدال برخيزند، بگو: «خدا از كارهايى كه شما انجام مىدهيد آگاهتر است!
اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ
69و خداوند در روز قيامت، ميان شما در آنچه اختلاف مىكرديد، داورى مىكند!»
أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّ ذٰلِكَ فِي كِتابٍ إِنَّ ذٰلِكَ عَلَي اللَّهِ يَسِيرٌ
70آيا نمىدانستى خداوند آنچه را در آسمان و زمين است مىداند؟! همه اينها در كتابى ثبت است (همان كتاب علم بىپايان پروردگار)؛ و اين بر خداوند آسان است!
وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ ما لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ
71آنها غير از خداوند، چيزهايى را مىپرستند كه او هيچ گونه دليلى بر آن نازل نكرده است، و چيزهايى را كه علم و آگاهى به آن ندارند! و براى ستمگران، ياور و راهنمايى نيست!
وَ إِذا تُتْليٰ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آياتِنا قُلْ أَ فَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذٰلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ
72و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان خوانده مىشود، در چهره كافران آثار انكار مشاهده مىكنى، آن چنان كه نزديك است برخيزند و با مشت به كسانى كه آيات ما را بر آنها ميخوانند حمله كنند! بگو: «آيا شما را به بدتر از اين خبر دهم؟ همان آتش سوزنده [دوزخ] كه خدا به كافران وعده داده؛ و بد سرانجامى است!»
يا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَيْئاً لا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ
73اى مردم! مثلى زده شده است، به آن گوش فرا دهيد: كسانى را كه غير از خدا مىخوانيد، هرگز نمىتوانند مگسى بيافرينند، هر چند براى اين كار دست به دست هم دهند! و هر گاه مگس چيزى از آنها بربايد، نمىتوانند آن را باز پس گيرند! هم اين طلبكنندگان ناتوانند، و هم آن مطلوبان (هم اين عابدان، و هم آن معبودان)!
ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ
74خدا را آن گونه كه بايد بشناسند نشناختند؛ خداوند قوى و شكستناپذير است!
اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً وَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ
75خداوند از فرشتگان رسولانى برمىگزيند، و همچنين از مردم؛ خداوند شنوا و بيناست!
يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ إِلَي اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
76آنچه را در پيش روى آنها و پشت سر آنهاست مىداند؛ و همه امور بسوى خدا بازمىگردد.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَ اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَ افْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
77اى كسانى كه ايمان آوردهايد! ركوع كنيد، و سجود بجا آوريد، و پروردگارتان را عبادت كنيد، و كار نيك انجام دهيد، شايد رستگار شويد!
وَ جاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباكُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْراهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَ فِي هٰذا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَي النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْليٰ وَ نِعْمَ النَّصِيرُ
78و در راه خدا جهاد كنيد، و حق جهادش را ادا نماييد! او شما را برگزيد، و در دين (اسلام) كار سنگين و سختى بر شما قرار ندارد؛ از آيين پدرتان ابراهيم پيروى كنيد؛ خداوند شما را در كتابهاى پيشين و در اين كتاب آسمانى «مسلمان» ناميد، تا پيامبر گواه بر شما باشد، و شما گواهان بر مردم! پس نماز را برپا داريد، و زكات را بدهيد، و به خدا تمسك جوييد، كه او مولا و سرپرست شماست! چه مولاى خوب، و چه ياور شايستهاى!