سوره الانبیاء
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ٱقۡتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمۡ وَ هُمۡ فِي غَفۡلَةٖ مُّعۡرِضُونَ
1به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ مردم را [هنگام] حسابرسى [آنچه در مدت عمرشان انجام دادهاند] نزديك شده در حالى كه آنان با [فرو افتادن] در غفلت [از دلايل اثبات كننده معاد] روى گردانند.
مَا يَأۡتِيهِم مِّن ذِكۡرٖ مِّن رَّبِّهِم مُّحۡدَثٍ إِلَّا ٱسۡتَمَعُوهُ وَ هُمۡ يَلۡعَبُونَ
2هيچ يادآورى و پند تازهاى از سوى پروردگارشان براى آنان نمىآيد مگر آنكه آن را مىشنوند و در حالى كه سرگرم بازى هستند [آن را مسخرهمىكنند.]
لَاهِيَةٗ قُلُوبُهُمۡ وَ أَسَرُّواْ ٱلنَّجۡوَى ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ هَلۡ هَٰذَآ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ أَفَتَأۡتُونَ ٱلسِّحۡرَ وَ أَنتُمۡ تُبۡصِرُونَ
3دلهايشان [به امور مادى، خوشگذرانى و معصيت] مشغول است؛ و آنان كه ستمپيشهاند رازگويى خود را پنهان داشتند [و گفتند:] آيا اين پيامبر جز اين است كه بشرى مانند شماست؟ آيا شما با چشم باز وشناخت وآگاهى به سوى سحر مىرويد؟!
قَالَ رَبِّي يَعۡلَمُ ٱلۡقَوۡلَ فِي ٱلسَّمَآءِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ
4[پيامبر به آنان] گفت: [رازگويى خود را پنهان نكنيد، زيرا] پروردگارم هر سخنى را در آسمان و زمين مىداند، و او شنوا و داناست.
بَلۡ قَالُوٓاْ أَضۡغَٰثُ أَحۡلَٰمِۢ بَلِ ٱفۡتَرَىٰهُ بَلۡ هُوَ شَاعِرٞ فَلۡيَأۡتِنَا بَِٔايَةٖ كَمَآ أُرۡسِلَ ٱلۡأَوَّلُونَ
5[مشركان] گفتند: [نه، قرآن سحر نيست] بلكه خوابهايى آشفته و پريشان است، [نه] بلكه آن را به دروغ بربافته، [نه] بلكه او شاعر [خيالپردازى] است، [اگر فرستاده خداست] بايد براى ما معجزهاى بياورد مانند معجزههايى كه پيامبران گذشته را [با آنها] فرستادند.
مَآ ءَامَنَتۡ قَبۡلَهُم مِّن قَرۡيَةٍ أَهۡلَكۡنَٰهَآ أَفَهُمۡ يُؤۡمِنُونَ
6پيش از آنان [اهل] هيچ شهرى كه آن را نابود كرديم [با ديدن معجزه] ايمان نياوردند؛ پس آيا اينان ايمان مىآورند؟!
وَ مَآ أَرۡسَلۡنَا قَبۡلَكَ إِلَّا رِجَالٗا نُّوحِيٓ إِلَيۡهِمۡ فَسَۡٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّكۡرِ إِن كُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ
7و پيش از تو [به پيامبرى] نفرستاديم مگر مردانى را كه به آنان وحى مىنموديم. اگر نمىدانيد از دانايان [به كتابهاى آسمانى و آگاهان به اخبار پيشينيان] بپرسيد [كه همه پيامبران از جنس خود بشر بودند، نه فرشته]
وَ مَا جَعَلۡنَٰهُمۡ جَسَدٗا لَّا يَأۡكُلُونَ ٱلطَّعَامَ وَ مَا كَانُواْ خَٰلِدِينَ
8و آنان را جسدهايى كه غذا نخورند قرار نداديم، و جاويدان هم نبودند [كه از دنيا نروند.]
ثُمَّ صَدَقۡنَٰهُمُ ٱلۡوَعۡدَ فَأَنجَيۡنَٰهُمۡ وَ مَن نَّشَآءُ وَ أَهۡلَكۡنَا ٱلۡمُسۡرِفِينَ
9سپس به وعدهاى كه به آنان داده بوديم [كه شكست براى دشمنان لجوج و پيروزى براى آنان است] وفا كرديم، و آنان و هر كه را مىخواستيم، نجات داديم و متجاوزان [از حدود حق] را هلاك كرديم.
لَقَدۡ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكُمۡ كِتَٰبٗا فِيهِ ذِكۡرُكُمۡ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ
10بىترديد كتابى به سوى شما نازل كرديم كه [شرف، بزرگوارى، رشد و سعادت شما] در آن است؛ آيا نمىانديشيد.
وَ كَمۡ قَصَمۡنَا مِن قَرۡيَةٖ كَانَتۡ ظَالِمَةٗ وَ أَنشَأۡنَا بَعۡدَهَا قَوۡمًا ءَاخَرِينَ
11و چه بسيار از شهرهايى كه [اهلش] ستمكار بودند، درهم شكستيم، و پس از آنان قومى ديگرپديد آورديم.
فَلَمَّآ أَحَسُّواْ بَأۡسَنَآ إِذَا هُم مِّنۡهَا يَرۡكُضُونَ
12پس هنگامى كه عذاب ما را احساس كردند، ناگهان از آن مىگريختند.
لَا تَرۡكُضُواْ وَ ٱرۡجِعُوٓاْ إِلَىٰ مَآ أُتۡرِفۡتُمۡ فِيهِ وَ مَسَٰكِنِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تُسَۡٔلُونَ
13[از روى استهزا و تحقير به آنان گفتند:] فرار نكنيد، و به سوى زندگى مرفهى كه در آن نازپرورده [و مغرور] بوديد و به خانههايتان بازگرديد تا [بار ديگر به وسيله تهيدستان و مستمندان] از شما درخواست كمك شود [و شما آنان را با كبر و نخوت برانيد.]
قَالُواْ يَٰوَيۡلَنَآ إِنَّا كُنَّا ظَٰلِمِينَ
14[با ديدن عذاب فرياد برداشتند و] گفتند: اى واى بر ما كه ما قطعا ستمكار بوديم!
فَمَا زَالَت تِّلۡكَ دَعۡوَىٰهُمۡ حَتَّىٰ جَعَلۡنَٰهُمۡ حَصِيدًا خَٰمِدِينَ
15پس همواره سخنشان همين بود تا آنكه آنان را ريشهكن و خاموش ساختيم.
وَ مَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَآءَ وَ ٱلۡأَرۡضَ وَ مَا بَيۡنَهُمَا لَٰعِبِينَ
16و ما آسمان و زمين و آنچه را ميان آن دو قرار دارد به بازى نيافريدهايم.
لَوۡ أَرَدۡنَآ أَن نَّتَّخِذَ لَهۡوٗا لَّٱتَّخَذۡنَٰهُ مِن لَّدُنَّآ إِن كُنَّا فَٰعِلِينَ
17اگر مىخواستيم بازيچه و سرگرمى انتخاب كنيم، چنان چه، [بر فرض محال] كننده [اين كار] بوديم، آن را از نزد ذات خود [برابر با شأنمان] انتخاب مىكرديم [نه از آسمان و زمين كه مملوك ما هستند.]
بَلۡ نَقۡذِفُ بِٱلۡحَقِّ عَلَى ٱلۡبَٰطِلِ فَيَدۡمَغُهُۥ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٞ وَ لَكُمُ ٱلۡوَيۡلُ مِمَّا تَصِفُونَ
18نه، بلكه [شأن ما اين است كه] با حق بر باطل مىكوبيم تا آن را درهم شكند [و از هم بپاشد] پس ناگهان باطل نابود شود؛ و واى بر شما از آنچه [درباره خدا و مخلوقات او به ناحق] توصيف مىكنيد.
وَ لَهُۥ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ مَنۡ عِندَهُۥ لَا يَسۡتَكۡبِرُونَ عَنۡ عِبَادَتِهِۦ وَ لَا يَسۡتَحۡسِرُونَ
19و هر كه در آسمانها و زمين است، فقط در سيطره مالكيت و فرمانروايى اوست، و كسانى كه [از فرشتگان] در محضر اويند از بندگيش تكبر نمىورزند و خسته و درمانده نمىشوند.
يُسَبِّحُونَ ٱلَّيۡلَ وَ ٱلنَّهَارَ لَا يَفۡتُرُونَ
20شبانهروز او را بىآنكه سست شوند، تسبيح مىگويند.
أَمِ ٱتَّخَذُوٓاْ ءَالِهَةٗ مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ هُمۡ يُنشِرُونَ
21آيا معبودانى از زمين اختيار كردهاند كه آنان مردگان را زنده مىكنند؟!
لَوۡ كَانَ فِيهِمَآ ءَالِهَةٌ إِلَّا ٱللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ رَبِّ ٱلۡعَرۡشِ عَمَّا يَصِفُونَ
22اگر در آسمان و زمين معبودانى جز خدا بود بىترديد آن دو تباه مىشد؛ پس منزه است خداى صاحب عرش از آنچه [او را به ناحق به آن] وصف مىكنند.
لَا يُسَۡٔلُ عَمَّا يَفۡعَلُ وَ هُمۡ يُسَۡٔلُونَ
23خدا از آنچه انجام مىدهد، بازخواست نمىشود و آنان [در برابر خدا] بازخواست خواهند شد.
أَمِ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ ءَالِهَةٗ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ هَٰذَا ذِكۡرُ مَن مَّعِيَ وَ ذِكۡرُ مَن قَبۡلِي بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ٱلۡحَقَّ فَهُم مُّعۡرِضُونَ
24[شگفتا!] آيا به جاى خدا معبودانى اختيار كردهاند؟ بگو: [اگر انتخاب شما حق است] دليل و برهانتان را [بر آن] بياوريد، اين [قرآن] يادآور امت من [نسبت به توحيد و نفى شرك] و يادآور امتهاى پيش از من [نسبت به معارف توحيدى ديگر كتابهاى آسمانى] است؛ [حق نه اين است كه مشركان مىگويند] بلكه بيشترشان حق را نمىشناسند و به اين سبب از آن روى گردانند.
وَ مَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِيٓ إِلَيۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ
25و پيش از تو هيچ پيامبرى نفرستاديم مگر آنكه به او وحى كرديم كه: معبودى جز من نيست، پس تنها مرا بپرستيد.
وَ قَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَلَدٗا سُبۡحَٰنَهُۥ بَلۡ عِبَادٞ مُّكۡرَمُونَ
26و [مشركان] گفتند: [خداى] رحمان فرشتگان را فرزند خود گرفته است. منزه است او، [فرشتگان، فرزند خدا نيستند] بلكه بندگانى گرامى و ارجمندند.
لَا يَسۡبِقُونَهُۥ بِٱلۡقَوۡلِ وَ هُم بِأَمۡرِهِۦ يَعۡمَلُونَ
27در گفتار بر او پيشى نمىگيرند، و آنان فقط به فرمان او عمل مىكنند.
يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَ مَا خَلۡفَهُمۡ وَ لَا يَشۡفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ٱرۡتَضَىٰ وَ هُم مِّنۡ خَشۡيَتِهِۦ مُشۡفِقُونَ
28خدا همه گذشته آنان و آيندهشان را مىداند، و جز براى كسى كه خدا بپسندد شفاعت نمىكنند، و آنان از ترس [عظمت و جلال] او هراسان و بيمناكند.
وَ مَن يَقُلۡ مِنۡهُمۡ إِنِّيٓ إِلَٰهٞ مِّن دُونِهِۦ فَذَٰلِكَ نَجۡزِيهِ جَهَنَّمَ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلظَّٰلِمِينَ
29و هر كس از آنان بگويد: من هم معبودى، غير از اويم، دوزخ را به آن گوينده كيفر مىدهيم، و ستمكاران را اينگونه مجازات مىكنيم.
أَ وَ لَمۡ يَرَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَنَّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضَ كَانَتَا رَتۡقٗا فَفَتَقۡنَٰهُمَا وَ جَعَلۡنَا مِنَ ٱلۡمَآءِ كُلَّ شَيۡءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤۡمِنُونَ
30آيا كافران ندانستهاند كه آسمانها و زمين به هم بسته و پيوسته بودند و ما آن دو را شكافته و از هم باز كرديم و هر چيز زندهاى را از آب آفريديم؟ پس آيا ايمان نمىآورند؟
وَ جَعَلۡنَا فِي ٱلۡأَرۡضِ رَوَٰسِيَ أَن تَمِيدَ بِهِمۡ وَ جَعَلۡنَا فِيهَا فِجَاجٗا سُبُلٗا لَّعَلَّهُمۡ يَهۡتَدُونَ
31و در زمين كوههاى استوار پديد آورديم تا زمين آنان را نلرزاند، و در آن راههايى فراخ و گشاده قرار داديم تا [به سوى اهداف خود] راه يابند.
وَ جَعَلۡنَا ٱلسَّمَآءَ سَقۡفٗا مَّحۡفُوظٗا وَ هُمۡ عَنۡ ءَايَٰتِهَا مُعۡرِضُونَ
32و آسمان را سقفى محفوظ قرار داديم در حالى كه آنان [از تأمل و دقت در] نشانههاى آن [كه گواه توحيد، ربوبيت و قدرت خداست] روى گردانند.
وَ هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلَّيۡلَ وَ ٱلنَّهَارَ وَ ٱلشَّمۡسَ وَ ٱلۡقَمَرَ كُلّٞ فِي فَلَكٖ يَسۡبَحُونَ
33و اوست كه شب و روز و خورشيد و ماه را آفريد كه هر يك در مدارى شناور است.
وَ مَا جَعَلۡنَا لِبَشَرٖ مِّن قَبۡلِكَ ٱلۡخُلۡدَ أَفَإِيْن مِّتَّ فَهُمُ ٱلۡخَٰلِدُونَ
34و پيش از تو براى هيچ بشرى جاودانگى قرار نداديم؛ پس آيا اگر تو بميرى آنان جاويدان خواهند ماند؟!
كُلُّ نَفۡسٖ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِ وَ نَبۡلُوكُم بِٱلشَّرِّ وَ ٱلۡخَيۡرِ فِتۡنَةٗ وَ إِلَيۡنَا تُرۡجَعُونَ
35هر كسى چشنده مرگ است و ما شما را [چنانكه سزاوار است] به نوعى خير و شر [كه تهيدستى، ثروت، سلامت، بيمارى، امنيت و بلاست] آزمايش مىكنيم، و به سوى ما بازگردانده مىشويد.
وَ إِذَا رَءَاكَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِن يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَٰذَا ٱلَّذِي يَذۡكُرُ ءَالِهَتَكُمۡ وَ هُم بِذِكۡرِ ٱلرَّحۡمَٰنِ هُمۡ كَٰفِرُونَ
36كافران چون تو را ببينند جز به مسخرهات نمىگيرند [و مىگويند:] آيا اين است آن كسى كه معبودان شما را [به موجوداتى بىاثر و بىاختيار] ياد مىكند؟ در حالى كه خود به ذكر [خداى] رحمان [كه توحيد و قرآن است] كافرند [و از اين كار، باكى ندارند.]
خُلِقَ ٱلۡإِنسَٰنُ مِنۡ عَجَلٖ سَأُوْرِيكُمۡ ءَايَٰتِي فَلَا تَسۡتَعۡجِلُونِ
37انسان از شتاب و عجله آفريده شده است [كه با نخوت و غرور، عذابم را به شتاب مىخواهد]؛ به زودى عذابهايم را به شما نشان خواهم داد، پس [آن را] به شتاب از من نخواهيد.
وَ يَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ
38[به پيامبر و مؤمنان] مىگويند: اگر راست مىگوييد، اين وعده كى خواهد بود؟
لَوۡ يَعۡلَمُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ ٱلنَّارَ وَ لَا عَن ظُهُورِهِمۡ وَ لَا هُمۡ يُنصَرُونَ
39اگر كافران به آن وقتى كه نمىتوانند آتش را از چهرهها و پشتشان باز دارند و يارى هم نمىشوند، آگاهى داشتند [عجولانه عذاب را نمىخواستند.]
بَلۡ تَأۡتِيهِم بَغۡتَةٗ فَتَبۡهَتُهُمۡ فَلَا يَسۡتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَ لَا هُمۡ يُنظَرُونَ
40بلكه ناگهان به آنان مىرسد، پس چنان مبهوتشان مىكند كه، نه قدرت دارند آن را بازگردانند، و نه [براى به تأخير افتادنش] مهلت مىيابند.
وَ لَقَدِ ٱسۡتُهۡزِئَ بِرُسُلٖ مِّن قَبۡلِكَ فَحَاقَ بِٱلَّذِينَ سَخِرُواْ مِنۡهُم مَّا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ
41و به راستى پيش از تو پيامبرانى مورد استهزا قرار گرفتند، پس عذابى را كه همواره مسخره مىكردند، استهزا كنندگان را فرا گرفت.
قُلۡ مَن يَكۡلَؤُكُم بِٱلَّيۡلِ وَ ٱلنَّهَارِ مِنَ ٱلرَّحۡمَٰنِ بَلۡ هُمۡ عَن ذِكۡرِ رَبِّهِم مُّعۡرِضُونَ
42بگو: چه كسى شما را در شب و روز از [عذاب خداى] رحمان محافظت مىكند؟ بلكه [حقيقت اين است كه] آنان از ياد پروردگارشان روى گردانند.
أَمۡ لَهُمۡ ءَالِهَةٞ تَمۡنَعُهُم مِّن دُونِنَا لَا يَسۡتَطِيعُونَ نَصۡرَ أَنفُسِهِمۡ وَ لَا هُم مِّنَّا يُصۡحَبُونَ
43آيا براى آنان به جاى ما معبودانى هست كه آنان را [از عذاب ما] باز دارند در حالى كه [آن معبودان] نمىتوانند خود را يارى دهند و از سوى ما هم پناه داده نمىشوند؟
بَلۡ مَتَّعۡنَا هَٰٓؤُلَآءِ وَ ءَابَآءَهُمۡ حَتَّىٰ طَالَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡعُمُرُ أَفَلَا يَرَوۡنَ أَنَّا نَأۡتِي ٱلۡأَرۡضَ نَنقُصُهَا مِنۡ أَطۡرَافِهَآ أَفَهُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ
44بلكه اينان و پدرانشان را [از انواع نعمت ها] بهرهمند ساختيم تا جايى كه عمرشان طولانى شد [و گمان كردند كه نعمت ها و عمرشان پايان نمىپذيرد]. آيا ندانستهاند كه ما همواره به زمين مىپردازيم و از اطراف [و جوانب] آن [كه ملتها، اقوام، تمدنها و دانشمندانش هستند] مىكاهيم؟ پس آيا باز هم آنان پيروزند؟
قُلۡ إِنَّمَآ أُنذِرُكُم بِٱلۡوَحۡيِ وَ لَا يَسۡمَعُ ٱلصُّمُّ ٱلدُّعَآءَ إِذَا مَا يُنذَرُونَ
45بگو: من فقط شما را به وسيله وحى بيم مىدهم، ولى كران، بانگ دعوت را هنگامى كه بيمشان دهند، نمىشنوند.
وَ لَئِن مَّسَّتۡهُمۡ نَفۡحَةٞ مِّنۡ عَذَابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يَٰوَيۡلَنَآ إِنَّا كُنَّا ظَٰلِمِينَ
46و اگر اندكى از عذاب پروردگارت به آنان برسد، خواهند گفت: اى واى بر ما كه قطعا ستمكار بوديم!
وَ نَضَعُ ٱلۡمَوَٰزِينَ ٱلۡقِسۡطَ لِيَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَلَا تُظۡلَمُ نَفۡسٞ شَيۡٔٗا وَ إِن كَانَ مِثۡقَالَ حَبَّةٖ مِّنۡ خَرۡدَلٍ أَتَيۡنَا بِهَا وَ كَفَىٰ بِنَا حَٰسِبِينَ
47و ترازوهاى عدالت را در روز قيامت مىنهيم و به هيچ كس هيچ ستمى نمىشود؛ و اگر [عمل خوب يا بد] هم وزن دانه خردلى باشد آن را [براى وزن كردن] مىآوريم، و كافى است كه ما حسابگر باشيم.
وَ لَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَىٰ وَ هَٰرُونَ ٱلۡفُرۡقَانَ وَ ضِيَآءٗ وَ ذِكۡرٗا لِّلۡمُتَّقِينَ
48يقينا به موسى و هارون [كتابى كه] جداكننده [حق از باطل] و نور و مايه يادآورى براى پرهيزكاران [است] عطا كرديم.
ٱلَّذِينَ يَخۡشَوۡنَ رَبَّهُم بِٱلۡغَيۡبِ وَ هُم مِّنَ ٱلسَّاعَةِ مُشۡفِقُونَ
49همانان كه در پنهانى از پروردگارشان مىترسند و از قيامت هم بيمناكند.
وَ هَٰذَا ذِكۡرٞ مُّبَارَكٌ أَنزَلۡنَٰهُ أَفَأَنتُمۡ لَهُۥ مُنكِرُونَ
50و اين [قرآنى] كه آن را نازل كردهايم، ذكر و پندى پرمنفعت است؛ آيا باز هم شما منكر آن هستيد؟
وَ لَقَدۡ ءَاتَيۡنَآ إِبۡرَٰهِيمَ رُشۡدَهُۥ مِن قَبۡلُ وَ كُنَّا بِهِۦ عَٰلِمِينَ
51و مسلما پيش از اين به ابراهيم، رشد و هدايتى [كه سزاوارش بود] عطا كرديم؛ و ما به او دانا بوديم.
إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ وَ قَوۡمِهِۦ مَا هَٰذِهِ ٱلتَّمَاثِيلُ ٱلَّتِيٓ أَنتُمۡ لَهَا عَٰكِفُونَ
52[ياد كن] زمانى را كه به پدرش و قومش گفت: اين مجسمههايى كه شما ملازم پرستش آنها شدهايد، چيست؟
قَالُواْ وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا لَهَا عَٰبِدِينَ
53گفتند: پدرانمان را پرستش كنندگان آنها يافتيم [لذا به پيروى از پدرانمان آنها را مىپرستيم!!]
قَالَ لَقَدۡ كُنتُمۡ أَنتُمۡ وَ ءَابَآؤُكُمۡ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ
54گفت: به يقين شما و پدرانتان در گمراهى آشكارى هستيد.
قَالُوٓاْ أَجِئۡتَنَا بِٱلۡحَقِّ أَمۡ أَنتَ مِنَ ٱللَّٰعِبِينَ
55گفتند: آيا حق را براى ما آوردهاى يا شوخى مىكنى؟!
قَالَ بَل رَّبُّكُمۡ رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ ٱلَّذِي فَطَرَهُنَّ وَ أَنَا۠ عَلَىٰ ذَٰلِكُم مِّنَ ٱلشَّٰهِدِينَ
56گفت: [شوخى نمىكنم] بلكه پروردگارتان همان پروردگار آسمانها و زمين است، همان كه آنها را آفريد و من بر اين [حقيقت] از گواهى دهندگانم.
وَ تَٱللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصۡنَٰمَكُم بَعۡدَ أَن تُوَلُّواْ مُدۡبِرِينَ
57سوگند به خدا پس از آنكه [به بتخانه] پشت كرديد و رفتيد، درباره بتهايتان تدبيرى خواهم كرد.
فَجَعَلَهُمۡ جُذَٰذًا إِلَّا كَبِيرٗا لَّهُمۡ لَعَلَّهُمۡ إِلَيۡهِ يَرۡجِعُونَ
58پس [همه] بتها را قطعهقطعه كرد و شكست مگر بت بزرگشان را كه [براى درك ناتوانى بتها] به آن مراجعه كنند.
قَالُواْ مَن فَعَلَ هَٰذَا بَِٔالِهَتِنَآ إِنَّهُۥ لَمِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ
59[چون به بتخانه آمدند، با شگفتى] گفتند: چه كسى اين كار را با معبودانمان انجام داده است؟ به يقين او از ستمكاران است.
قَالُواْ سَمِعۡنَا فَتٗى يَذۡكُرُهُمۡ يُقَالُ لَهُۥٓ إِبۡرَٰهِيمُ
60گفتند: از جوانى شنيديم كه از بتان ما [به عنوان عناصرى بىاثر و بىاختيار] ياد مىكرد كه به او ابراهيم مىگويند.
قَالُواْ فَأۡتُواْ بِهِۦ عَلَىٰٓ أَعۡيُنِ ٱلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ يَشۡهَدُونَ
61گفتند: پس او را در برابر ديدگان مردم بياوريد تا آنان [به اين كار او] شهادت دهند.
قَالُوٓاْ ءَأَنتَ فَعَلۡتَ هَٰذَا بَِٔالِهَتِنَا يَٰٓإِبۡرَٰهِيمُ
62گفتند: اى ابراهيم! آيا تو با معبودان ما چنين كردهاى؟
قَالَ بَلۡ فَعَلَهُۥ كَبِيرُهُمۡ هَٰذَا فَسَۡٔلُوهُمۡ إِن كَانُواْ يَنطِقُونَ
63گفت: بلكه [سالم ماندن بزرگشان نشان مىدهد كه] بزرگشان اين كار را انجام داده است؛ پس اگر سخن مىگويند، از خودشان بپرسيد.
فَرَجَعُوٓاْ إِلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ فَقَالُوٓاْ إِنَّكُمۡ أَنتُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ
64پس آنان [با تفكر و تأمل] به خود آمدند و گفتند: شما خودتان [با پرستيدن اين موجودات بىاثر و بىاختيار] ستمكاريد [نه ابراهيم.]
ثُمَّ نُكِسُواْ عَلَىٰ رُءُوسِهِمۡ لَقَدۡ عَلِمۡتَ مَا هَٰٓؤُلَآءِ يَنطِقُونَ
65آن گاه سرافكنده و شرمسار شدند [ولى از روى ستيزهجويى به ابراهيم گفتند:] مسلما تو مىدانى كه اينان سخن نمىگويند.
قَالَ أَفَتَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكُمۡ شَيۡٔٗا وَ لَا يَضُرُّكُمۡ
66گفت: [با توجه به اين حقيقت] آيا به جاى خدا چيزهايى را مىپرستيد كه هيچ سود و زيانى به شما نمىرسانند؟!
أُفّٖ لَّكُمۡ وَ لِمَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ
67اف بر شما و بر آنچه به جاى خدا مىپرستيد؛ پس آيا نمىانديشيد؟
قَالُواْ حَرِّقُوهُ وَ ٱنصُرُوٓاْ ءَالِهَتَكُمۡ إِن كُنتُمۡ فَٰعِلِينَ
68گفتند: اگر مىخواهيد كارى انجام دهيد [و مرد كار هستيد] او را بسوزانيد، و معبودانتان را يارى دهيد.
قُلۡنَا يَٰنَارُ كُونِي بَرۡدٗا وَ سَلَٰمًا عَلَىٰٓ إِبۡرَٰهِيمَ
69[پس او را در آتش افكندند] گفتيم: اى آتش! برابر ابراهيم سرد و بىآسيب باش!
وَ أَرَادُواْ بِهِۦ كَيۡدٗا فَجَعَلۡنَٰهُمُ ٱلۡأَخۡسَرِينَ
70و بر ضد او نيرنگى سنگين به كار گرفتند [كه نابودش كنند] پس آنان را زيانكارترين [مردم] قرار داديم.
وَ نَجَّيۡنَٰهُ وَ لُوطًا إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ٱلَّتِي بَٰرَكۡنَا فِيهَا لِلۡعَٰلَمِينَ
71و او و لوط را [از آن سرزمين پر از شرك و فساد] نجات داده و به سوى سرزمينى كه در آن براى جهانيان بركت نهادهايم، برديم.
وَ وَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَ يَعۡقُوبَ نَافِلَةٗ وَ كُلّٗا جَعَلۡنَا صَٰلِحِينَ
72و اسحاق و يعقوب را به عنوان عطايى افزون، به او بخشيديم و همه را افرادى شايسته قرارداديم.
وَ جَعَلۡنَٰهُمۡ أَئِمَّةٗ يَهۡدُونَ بِأَمۡرِنَا وَ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡهِمۡ فِعۡلَ ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَ إِقَامَ ٱلصَّلَوٰةِ وَ إِيتَآءَ ٱلزَّكَوٰةِ وَ كَانُواْ لَنَا عَٰبِدِينَ
73و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما [مردم را] هدايت مىكردند، و انجام دادن كارهاى نيك و برپا داشتن نماز و پرداخت زكات را به آنان وحى كرديم، و آنان فقط پرستش كنندگان ما بودند.
وَ لُوطًا ءَاتَيۡنَٰهُ حُكۡمٗا وَ عِلۡمٗا وَ نَجَّيۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡقَرۡيَةِ ٱلَّتِي كَانَت تَّعۡمَلُ ٱلۡخَبَٰٓئِثَ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمَ سَوۡءٖ فَٰسِقِينَ
74و به لوط، حكمت و دانش داديم و او را از آن شهرى كه [اهلش] كارهاى زشت مرتكب مىشدند، نجات داديم؛ بىترديد آنان قومى بد و نافرمان بودند.
وَ أَدۡخَلۡنَٰهُ فِي رَحۡمَتِنَآ إِنَّهُۥ مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ
75و او را در رحمت خود درآورديم؛ چون او از شايستگان بود.
وَ نُوحًا إِذۡ نَادَىٰ مِن قَبۡلُ فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ فَنَجَّيۡنَٰهُ وَ أَهۡلَهُۥ مِنَ ٱلۡكَرۡبِ ٱلۡعَظِيمِ
76و نوح را [ياد كن] هنگامى كه پيش از اين [پيامبران ياد شده] ندا كرد: [پروردگارا! مرا از اين قوم فاسد و تبهكار نجات بخش.] پس ندايش را اجابت كرديم، و او و خانوادهاش را از آن اندوه بزرگ نجات داديم.
وَ نَصَرۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَآ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمَ سَوۡءٖ فَأَغۡرَقۡنَٰهُمۡ أَجۡمَعِينَ
77و او را در برابر گروهى كه آيات ما را تكذيب كردند، يارى داديم؛ قطعا آنان گروه بدى بودند، پس همه آنان را غرق كرديم.
وَ دَاوُۥدَ وَ سُلَيۡمَٰنَ إِذۡ يَحۡكُمَانِ فِي ٱلۡحَرۡثِ إِذۡ نَفَشَتۡ فِيهِ غَنَمُ ٱلۡقَوۡمِ وَ كُنَّا لِحُكۡمِهِمۡ شَٰهِدِينَ
78و داود و سليمان را [ياد كن] زمانى كه درباره آن كشتزار كه شبانه گوسفندان قوم در آن چريده بودند، داورى مىكردند، و ما گواه داورى آنان بوديم.
فَفَهَّمۡنَٰهَا سُلَيۡمَٰنَ وَ كُلًّا ءَاتَيۡنَا حُكۡمٗا وَ عِلۡمٗا وَ سَخَّرۡنَا مَعَ دَاوُۥدَ ٱلۡجِبَالَ يُسَبِّحۡنَ وَ ٱلطَّيۡرَ وَ كُنَّا فَٰعِلِينَ
79پس [داورى] آن را به سليمان فهمانديم، و هر يك را حكمت و دانش عطا كرديم، و كوهها و پرندگان را رام و مسخر كرديم كه همواره با داود تسبيح مىگفتند، و ما انجام دهنده [اين كار] بوديم.
وَ عَلَّمۡنَٰهُ صَنۡعَةَ لَبُوسٖ لَّكُمۡ لِتُحۡصِنَكُم مِّنۢ بَأۡسِكُمۡ فَهَلۡ أَنتُمۡ شَٰكِرُونَ
80و به سود شما صنعت ساختن پوششهاى دفاعى را به او آموختيم تا شما را از [آسيب] جنگتان محافظت نمايد، پس آيا شما شكرگزار حق هستيد؟
وَ لِسُلَيۡمَٰنَ ٱلرِّيحَ عَاصِفَةٗ تَجۡرِي بِأَمۡرِهِۦٓ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ ٱلَّتِي بَٰرَكۡنَا فِيهَا وَ كُنَّا بِكُلِّ شَيۡءٍ عَٰلِمِينَ
81و براى سليمان، تندباد را رام و مسخر كرديم كه به فرمانش به سوى آن سرزمينى كه در آن بركت نهاديم، حركت مىكرد و ما همواره به همه چيز داناييم.
وَ مِنَ ٱلشَّيَٰطِينِ مَن يَغُوصُونَ لَهُۥ وَ يَعۡمَلُونَ عَمَلٗا دُونَ ذَٰلِكَ وَ كُنَّا لَهُمۡ حَٰفِظِينَ
82و از شيطانها كسانى را رام و مسخر او كرديم كه برايش غواصى و كارهايى غير از آن انجام مىدادند، و ما نگهبان آنان بوديم.
وَ أَيُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَسَّنِيَ ٱلضُّرُّ وَ أَنتَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ
83و ايوب را [ياد كن] هنگامى كه پروردگارش را ندا داد كه: مرا آسيب و سختى رسيده و تو مهربانترين مهربانانى.
فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ فَكَشَفۡنَا مَا بِهِۦ مِن ضُرّٖ وَ ءَاتَيۡنَٰهُ أَهۡلَهُۥ وَ مِثۡلَهُم مَّعَهُمۡ رَحۡمَةٗ مِّنۡ عِندِنَا وَ ذِكۡرَىٰ لِلۡعَٰبِدِينَ
84پس ندايش را اجابت كرديم و آنچه از آسيب و سختى به او بود برطرف نموديم، و خانوادهاش را [كه در حادثهها از دستش رفته بودند] و مانندشان را همراه با آنان به او عطا كرديم كه رحمتى از سوى ما و مايه پند و تذكرى براى عبادت كنندگان بود.
وَ إِسۡمَٰعِيلَ وَ إِدۡرِيسَ وَ ذَا ٱلۡكِفۡلِ كُلّٞ مِّنَ ٱلصَّٰبِرِينَ
85و اسماعيل و ادريس و ذوالكفل را [ياد كن] كه همه از شكيبايان بودند.
وَ أَدۡخَلۡنَٰهُمۡ فِي رَحۡمَتِنَآ إِنَّهُم مِّنَ ٱلصَّٰلِحِينَ
86و آنان را در رحمت خود درآورديم، چون از شايستگان بودند.
وَ ذَا ٱلنُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَٰضِبٗا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقۡدِرَ عَلَيۡهِ فَنَادَىٰ فِي ٱلظُّلُمَٰتِ أَن لَّآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنتَ سُبۡحَٰنَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ
87و صاحب ماهى [حضرت يونس] را [ياد كن] زمانى كه خشمناك [از ميان قومش] رفت و گمان كرد كه ما [زندگى را] بر او تنگ نخواهيم گرفت، پس در تاريكىها [ى شب، زير آب، و دل ماهى] ندا داد كه: معبودى جز تو نيست تو از هر عيب و نقصى منزهى، همانا من از ستمكارانم.
فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَ نَجَّيۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡغَمِّ وَ كَذَٰلِكَ نُۨجِي ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
88پس ندايش را اجابت كرديم و از اندوه نجاتش داديم؛ و اينگونه مؤمنان را نجات مىدهيم.
وَ زَكَرِيَّآ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥ رَبِّ لَا تَذَرۡنِي فَرۡدٗا وَ أَنتَ خَيۡرُ ٱلۡوَٰرِثِينَ
89و زكريا را [ياد كن] زمانى كه پروردگارش را ندا داد: پروردگارا! مرا تنها [و بىفرزند] مگذار؛ و تو بهترين وارثانى.
فَٱسۡتَجَبۡنَا لَهُۥ وَ وَهَبۡنَا لَهُۥ يَحۡيَىٰ وَ أَصۡلَحۡنَا لَهُۥ زَوۡجَهُۥٓ إِنَّهُمۡ كَانُواْ يُسَٰرِعُونَ فِي ٱلۡخَيۡرَٰتِ وَ يَدۡعُونَنَا رَغَبٗا وَ رَهَبٗا وَ كَانُواْ لَنَا خَٰشِعِينَ
90پس [نداى] او را اجابت كرديم و يحيى را به او بخشيديم و نازايى همسرش را براى وى اصلاح نموديم، آنان همواره در كارهاى خير مىشتافتند، و ما را از روى اميد و بيم مىخواندند، و پيوسته در برابر ما فروتن بودند.
وَ ٱلَّتِيٓ أَحۡصَنَتۡ فَرۡجَهَا فَنَفَخۡنَا فِيهَا مِن رُّوحِنَا وَ جَعَلۡنَٰهَا وَ ٱبۡنَهَآ ءَايَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ
91و آن [زن را ياد كن] كه دامن خود را پاك نگه داشت، پس ما از روح خود در او دميديم و او و پسرش را نشانهاى [بزرگ از قدرت خود] براى جهانيان قرار داديم.
إِنَّ هَٰذِهِۦٓ أُمَّتُكُمۡ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ وَ أَنَا۠ رَبُّكُمۡ فَٱعۡبُدُونِ
92و بىترديد اين [اسلام] آئين [حقيقى] شماست در حالى كه آيينى يگانه است و منم پروردگار شما پس مرا بپرستيد.
وَ تَقَطَّعُوٓاْ أَمۡرَهُم بَيۡنَهُمۡ كُلٌّ إِلَيۡنَا رَٰجِعُونَ
93ولى [آنان] آيينشان را در ميان خود قطعهقطعه كردند [و نسبت به دين گروهگروه شدند و به شدت با هم اختلاف پيدا كردند]؛ و همه آنان به سوى ما باز خواهند گشت [تا كيفر سخت اين گروهگرايى را ببينند.]
فَمَن يَعۡمَلۡ مِنَ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَ هُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَا كُفۡرَانَ لِسَعۡيِهِۦ وَ إِنَّا لَهُۥ كَٰتِبُونَ
94پس كسى كه برخى از كارهاى شايسته را انجام دهد در حالى كه مؤمن باشد، نسبت به تلاشش ناسپاسى نخواهد شد، و ما يقينا [تلاشش را] براى او مىنويسيم.
وَ حَرَٰمٌ عَلَىٰ قَرۡيَةٍ أَهۡلَكۡنَٰهَآ أَنَّهُمۡ لَا يَرۡجِعُونَ
95و بر [اهل] شهرى كه نابودشان كرديم، محال است [در قيامت به سوى ما] باز نگردند.
حَتَّىٰٓ إِذَا فُتِحَتۡ يَأۡجُوجُ وَ مَأۡجُوجُ وَ هُم مِّن كُلِّ حَدَبٖ يَنسِلُونَ
96تا زمانى كه [سد] يأجوج و مأجوج گشوده شود و آنان از هر زمين بلندى سرازير مىشوند.
وَ ٱقۡتَرَبَ ٱلۡوَعۡدُ ٱلۡحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَٰخِصَةٌ أَبۡصَٰرُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يَٰوَيۡلَنَا قَدۡ كُنَّا فِي غَفۡلَةٖ مِّنۡ هَٰذَا بَلۡ كُنَّا ظَٰلِمِينَ
97و آن وعده حق [كه قيامت است] نزديك شود، پس ناگهان چشمهاى كافران خيره شود [و گويند:] واى بر ما! كه ما از اين روز در بىخبرى سنگينى قرار داشتيم، بلكه ما ستمكار بوديم.
إِنَّكُمۡ وَ مَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُمۡ لَهَا وَٰرِدُونَ
98[به آنان گويند:] به يقين شما و معبودانى كه به جاى خدا مىپرستيديد، هيزم دوزخيد؛ [بىترديد] شما در آن وارد خواهيد شد.
لَوۡ كَانَ هَٰٓؤُلَآءِ ءَالِهَةٗ مَّا وَرَدُوهَا وَ كُلّٞ فِيهَا خَٰلِدُونَ
99اگر اينان معبودان [برحق] بودند، وارد دوزخ نمىشدند در حالى كه همگى [بتان و بتپرستان] در آن جاودانهاند.
لَهُمۡ فِيهَا زَفِيرٞ وَ هُمۡ فِيهَا لَا يَسۡمَعُونَ
100آنان در دوزخ، نعرههاى دردناكى دارند و در آنجا [سخنى اميدوار كننده] نمىشنوند.
إِنَّ ٱلَّذِينَ سَبَقَتۡ لَهُم مِّنَّا ٱلۡحُسۡنَىٰٓ أُوْلَٰٓئِكَ عَنۡهَا مُبۡعَدُونَ
101بىترديد كسانى كه پيشتر از سوى ما وعده نيك به آنان دادهاند، از دوزخ دورشان نگه مىدارند.
لَا يَسۡمَعُونَ حَسِيسَهَا وَ هُمۡ فِي مَا ٱشۡتَهَتۡ أَنفُسُهُمۡ خَٰلِدُونَ
102كمترين صداى آن را [هم] نمىشنوند، و آنان در آنچه [از نعمت هاى الهى] دلشان بخواهد جاودانهاند.
لَا يَحۡزُنُهُمُ ٱلۡفَزَعُ ٱلۡأَكۡبَرُ وَ تَتَلَقَّىٰهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ هَٰذَا يَوۡمُكُمُ ٱلَّذِي كُنتُمۡ تُوعَدُونَ
103[در آن روز] آن بزرگ ترين ترس و واهمه آنان را اندوهگين نمىكند و فرشتگان [با درود و سلام] به استقبالشان آيند [و گويند:] اين است روز شما كه شما را به آن وعده مىدادند.
يَوۡمَ نَطۡوِي ٱلسَّمَآءَ كَطَيِّ ٱلسِّجِلِّ لِلۡكُتُبِ كَمَا بَدَأۡنَآ أَوَّلَ خَلۡقٖ نُّعِيدُهُۥ وَعۡدًا عَلَيۡنَآ إِنَّا كُنَّا فَٰعِلِينَ
104روزى كه آسمان را در هم مىپيچيم، مانند در هم پيچيدن طومار، همان گونه كه نخستين بار آفريدهها را آفريديم، دوباره آنان را باز مىگردانيم. وعدهاى است [كه تحقق دادنش] بر عهده ما [ست]، به يقين آن را انجام مىدهيم.
وَ لَقَدۡ كَتَبۡنَا فِي ٱلزَّبُورِ مِنۢ بَعۡدِ ٱلذِّكۡرِ أَنَّ ٱلۡأَرۡضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ ٱلصَّٰلِحُونَ
105و همانا ما پس از تورات در زبور نوشتيم كه: زمين را بندگان شايسته ما به ميراث مىبرند.
إِنَّ فِي هَٰذَا لَبَلَٰغٗا لِّقَوۡمٍ عَٰبِدِينَ
106بىترديد در اين [حقايق] براى [رسانيدن] مردم عبادت پيشه [به نهايت مقصود و اوج مطلوب] كفايت است.
وَ مَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ
107و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم.
قُلۡ إِنَّمَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ فَهَلۡ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ
108بگو: به من فقط وحى مىشود كه معبود شما خداى يكتاست؛ پس آيا تسليم [فرمانها و احكام او] مىشويد؟
فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُلۡ ءَاذَنتُكُمۡ عَلَىٰ سَوَآءٖ وَ إِنۡ أَدۡرِيٓ أَقَرِيبٌ أَم بَعِيدٞ مَّا تُوعَدُونَ
109پس اگر روى برگرداندند بگو: من به شما به طور يكسان آگاهى و هشدار دادم، و نمىدانم آنچه شما را [از عذاب] به آن وعده دادهاند، آيا نزديك است يا دور؟
إِنَّهُۥ يَعۡلَمُ ٱلۡجَهۡرَ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ وَ يَعۡلَمُ مَا تَكۡتُمُونَ
110بىترديد او سخن آشكار را و آنچه را پنهان مىداريد، مىداند.
وَ إِنۡ أَدۡرِي لَعَلَّهُۥ فِتۡنَةٞ لَّكُمۡ وَ مَتَٰعٌ إِلَىٰ حِينٖ
111و من نمىدانم شايد اين [تأخير عذاب] آزمايشى براى شما و بهرهمندى اندكى [از نعمت ها] تا مدتى معين است.
قَٰلَ رَبِّ ٱحۡكُم بِٱلۡحَقِّ وَ رَبُّنَا ٱلرَّحۡمَٰنُ ٱلۡمُسۡتَعَانُ عَلَىٰ مَا تَصِفُونَ
112[پيامبر] گفت: پروردگارا! [ميان ما و مشركان] به حق داورى كن و پروردگار ما مهربان است و [مؤمنان] بر خلاف واقعيتى كه [شما مشركان درباره پيروزى خود وشكست ما] وصف مىكنيد، از او يارى مىخواهند.
سوره الحج
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمۡ إِنَّ زَلۡزَلَةَ ٱلسَّاعَةِ شَيۡءٌ عَظِيمٞ
1به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ اى مردم! از پروردگارتان پروا كنيد، بىترديد زلزله قيامت، واقعهاى بزرگ است.
يَوۡمَ تَرَوۡنَهَا تَذۡهَلُ كُلُّ مُرۡضِعَةٍ عَمَّآ أَرۡضَعَتۡ وَ تَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمۡلٍ حَمۡلَهَا وَ تَرَى ٱلنَّاسَ سُكَٰرَىٰ وَ مَا هُم بِسُكَٰرَىٰ وَ لَٰكِنَّ عَذَابَ ٱللَّهِ شَدِيدٞ
2روزى كه آن را ببينيد [مشاهده خواهيد كرد كه] هر مادر شير دهندهاى از كودكى كه شيرش مىدهد، بىخبر مىشود، و هر ماده باردارى بار خود را سقط مىكند، و مردم را مست مىبينى در حالى كه مست نيستند، بلكه عذاب خدا بسيار سخت است.
وَ مِنَ ٱلنَّاسِ مَن يُجَٰدِلُ فِي ٱللَّهِ بِغَيۡرِ عِلۡمٖ وَ يَتَّبِعُ كُلَّ شَيۡطَٰنٖ مَّرِيدٖ
3و برخى از مردماند كه [همواره] بدون هيچ دانشى [بلكه از روى جهل و نادانى] درباره خدا [با اصرار بر يك اعتقاد بىپايه] برخورد خصمانه و گفتگوى ستيزآميز مىكنند، و از هر شيطان سركشى پيروى مىنمايند.
كُتِبَ عَلَيۡهِ أَنَّهُۥ مَن تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُۥ يُضِلُّهُۥ وَ يَهۡدِيهِ إِلَىٰ عَذَابِ ٱلسَّعِيرِ
4بر آن شيطان، لازم و مقرر شده است كه هر كس كه او را به سرپرستى و دوستى خود گيرد، حتما او گمراهش مىكند، و به آتش سوزنده راهنمايىاش مىنمايد.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِن كُنتُمۡ فِي رَيۡبٖ مِّنَ ٱلۡبَعۡثِ فَإِنَّا خَلَقۡنَٰكُم مِّن تُرَابٖ ثُمَّ مِن نُّطۡفَةٖ ثُمَّ مِنۡ عَلَقَةٖ ثُمَّ مِن مُّضۡغَةٖ مُّخَلَّقَةٖ وَ غَيۡرِ مُخَلَّقَةٖ لِّنُبَيِّنَ لَكُمۡ وَ نُقِرُّ فِي ٱلۡأَرۡحَامِ مَا نَشَآءُ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى ثُمَّ نُخۡرِجُكُمۡ طِفۡلٗا ثُمَّ لِتَبۡلُغُوٓاْ أَشُدَّكُمۡ وَ مِنكُم مَّن يُتَوَفَّىٰ وَ مِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَىٰٓ أَرۡذَلِ ٱلۡعُمُرِ لِكَيۡلَا يَعۡلَمَ مِنۢ بَعۡدِ عِلۡمٖ شَيۡٔٗا وَ تَرَى ٱلۡأَرۡضَ هَامِدَةٗ فَإِذَآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡهَا ٱلۡمَآءَ ٱهۡتَزَّتۡ وَ رَبَتۡ وَ أَنۢبَتَتۡ مِن كُلِّ زَوۡجِۢ بَهِيجٖ
5اى مردم! اگر درباره برانگيخته شدن [پس از مرگ] در ترديد هستيد، پس [به اين واقعيت توجه كنيد كه] ما شما را از خاك آفريديم، سپس از نطفه، سپس از علقه، سپس از پاره گوشتى با آفرينشى كامل يا غير كامل آفريديم تا براى شما روشن كنيم [كه ما به برانگيختن مردگان تواناييم]؛ و آنچه را مىخواهيم تا مدتى معين در رحمها مستقر مىكنيم؛ آن گاه شما را به صورت كودك [از رحم مادر] بيرون مىآوريم تا آنكه به قدرت فكرى و نيرومندى جسمى خود برسيد. و برخى از شما [پيش از فرتوتى] قبض روح مىشود، و برخى از شما را به پايين دوره عمر بر مىگردانند تا در نتيجه از دانشى كه داشتند چيزى ندانند. و [از نشانههاى ديگر قدرت ما اينكه] زمين را [در زمستان] خشك و افسرده مىبينى، پس چون آب [باران] را بر آن نازل مىكنيم، مىجنبد و برمىآيد و از هر نوع گياه تر و تازه و بهجت انگيزى مىروياند.
ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَ أَنَّهُۥ يُحۡيِ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَ أَنَّهُۥ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ
6[همه] اين [امور] براى اين است كه [بدانيد كه] خدا همان حق است، و اينكه او مردگان را زنده مىكند، و اينكه او بر هر كارى تواناست.
وَ أَنَّ ٱلسَّاعَةَ ءَاتِيَةٞ لَّا رَيۡبَ فِيهَا وَ أَنَّ ٱللَّهَ يَبۡعَثُ مَن فِي ٱلۡقُبُورِ
7و اينكه قيامت آمدنى است، هيچ شكى در آن نيست، و اينكه خدا كسانى را كه در گورهايند، برمىانگيزد.
وَ مِنَ ٱلنَّاسِ مَن يُجَٰدِلُ فِي ٱللَّهِ بِغَيۡرِ عِلۡمٖ وَ لَا هُدٗى وَ لَا كِتَٰبٖ مُّنِيرٖ
8و از مردمان كسى است كه همواره بدون هيچ دانشى [بلكه از روى جهل و نادانى] و بدون هيچ هدايتى، و هيچ كتاب روشنى درباره خدا مجادله و ستيزه مىكند.
ثَانِيَ عِطۡفِهِۦ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ لَهُۥ فِي ٱلدُّنۡيَا خِزۡيٞ وَ نُذِيقُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ عَذَابَ ٱلۡحَرِيقِ
9[آن هم] با حالتى متكبرانه و مغرورانه كه سرانجام مردم را از راه خدا گمراه كند؛ براى او در دنيا رسوايى است و روز قيامت عذاب سوزان به وى مىچشانيم.
ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتۡ يَدَاكَ وَ أَنَّ ٱللَّهَ لَيۡسَ بِظَلَّٰمٖ لِّلۡعَبِيدِ
10اين [رسوايى و عذاب] به كيفر اعمالى است كه از پيش فرستادهاى و به آن خاطر است كه خدا نسبت به بندگان ستمكار نيست.
وَ مِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَعۡبُدُ ٱللَّهَ عَلَىٰ حَرۡفٖ فَإِنۡ أَصَابَهُۥ خَيۡرٌ ٱطۡمَأَنَّ بِهِۦ وَ إِنۡ أَصَابَتۡهُ فِتۡنَةٌ ٱنقَلَبَ عَلَىٰ وَجۡهِهِۦ خَسِرَ ٱلدُّنۡيَا وَ ٱلۡأٓخِرَةَ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡخُسۡرَانُ ٱلۡمُبِينُ
11و برخى از مردماند كه خدا را يك سويه [و بر پايه دستيابى به امور مادى] مىپرستند، پس اگر خيرى [چون ثروت، مقام و اولاد] به آنان برسد به آن آرامش يابند، و اگر بلايى [چون بيمارى، تهيدستى و محروميت از عناوين اجتماعى] به آنان برسد [از پرستش خدا] عقب گرد مىكنند [و به بىدينى و ارتداد مىگرايند]، دنيا و آخرت را از دست دادهاند، و اين است همان زيان آشكار.
يَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُۥ وَ مَا لَا يَنفَعُهُۥ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلضَّلَٰلُ ٱلۡبَعِيدُ
12چيزى را به جاى خدا مىپرستند كه نه زيانى به آنان مىرساند و نه سودى به آنان مىدهد؛ اين است همان گمراهى بسيار دور.
يَدۡعُواْ لَمَن ضَرُّهُۥٓ أَقۡرَبُ مِن نَّفۡعِهِۦ لَبِئۡسَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَ لَبِئۡسَ ٱلۡعَشِيرُ
13بلكه كسى را مىپرستند كه قطعا زيانش از سودش نزديكتر است، بد سرپرست و ياورى و بد معاشر و همدمى است!
إِنَّ ٱللَّهَ يُدۡخِلُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ إِنَّ ٱللَّهَ يَفۡعَلُ مَا يُرِيدُ
14يقينا خدا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، در بهشتهايى در مىآورد كه از زير [درختان] آن نهرها جارى است؛ مسلما خدا هر چه را بخواهد انجام مىدهد.
مَن كَانَ يَظُنُّ أَن لَّن يَنصُرَهُ ٱللَّهُ فِي ٱلدُّنۡيَا وَ ٱلۡأٓخِرَةِ فَلۡيَمۡدُدۡ بِسَبَبٍ إِلَى ٱلسَّمَآءِ ثُمَّ لۡيَقۡطَعۡ فَلۡيَنظُرۡ هَلۡ يُذۡهِبَنَّ كَيۡدُهُۥ مَا يَغِيظُ
15كسى كه همواره گمان مىكند كه خدا هرگز پيامبرش را در دنيا و آخرت يارى نخواهد داد [و اكنون يارى خدا را مىبيند و به اين خاطر نااميد و خشمگين است] بايد طنابى از سقف [خانهاش] بياويزد، سپس خود را حلق آويز كند، پس ببيند آيا حيله و نيرنگش آنچه را سبب خشم او شده است از بين مىبرد؟!
وَ كَذَٰلِكَ أَنزَلۡنَٰهُ ءَايَٰتِۢ بَيِّنَٰتٖ وَ أَنَّ ٱللَّهَ يَهۡدِي مَن يُرِيدُ
16و اينگونه، قرآن را [به صورت] آياتى روشن نازل كرديم؛ و قطعا خدا هر كه را بخواهد، هدايت مىكند.
إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ ٱلَّذِينَ هَادُواْ وَ ٱلصَّٰبِِٔينَ وَ ٱلنَّصَٰرَىٰ وَ ٱلۡمَجُوسَ وَ ٱلَّذِينَ أَشۡرَكُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ يَفۡصِلُ بَيۡنَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ
17همانا آنان كه ايمان آوردند و آنان كه يهودىاند و صابئان و نصارى و زرتشتيان و كسانى كه شرك ورزيدهاند، حتما خدا روز قيامت ميانشان داورى مىكند [تا گرويدگان به حق از آلودگان به باطل جدا شوند و حقپيشگان به بهشت و باطل گرايان به دوزخ درآيند]؛ بىترديد خدا بر همه چيز گواه است.
أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يَسۡجُدُ لَهُۥ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ مَن فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ ٱلشَّمۡسُ وَ ٱلۡقَمَرُ وَ ٱلنُّجُومُ وَ ٱلۡجِبَالُ وَ ٱلشَّجَرُ وَ ٱلدَّوَآبُّ وَ كَثِيرٞ مِّنَ ٱلنَّاسِ وَ كَثِيرٌ حَقَّ عَلَيۡهِ ٱلۡعَذَابُ وَ مَن يُهِنِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن مُّكۡرِمٍ إِنَّ ٱللَّهَ يَفۡعَلُ مَا يَشَآءُ
18آيا ندانستهاى كه هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است و خورشيد و ماه و ستارگان و كوهها و درختان و جنبندگان و بسيارى از مردم براى او سجده مىكنند؟ و بر بسيارى [كه از سجده امتناع دارند] عذاب، لازم و مقرر شده است. و كسى را كه خدا خوار كند، گرامى دارندهاى براى او نيست؛ به يقين خدا هر چه را بخواهد انجام مىدهد.
هَٰذَانِ خَصۡمَانِ ٱخۡتَصَمُواْ فِي رَبِّهِمۡ فَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ قُطِّعَتۡ لَهُمۡ ثِيَابٞ مِّن نَّارٖ يُصَبُّ مِن فَوۡقِ رُءُوسِهِمُ ٱلۡحَمِيمُ
19اين دو [گروه حق پيشه و باطل گرا] دشمن يكديگرند كه درباره پروردگارشان در جدال و ستيزند [گروه حق پيشه، پروردگار را به صفاتى وصف مىكنند كه شايسته اوست و گروه باطلگرا او را به امورى مىستايند كه سزاوار او نيست]، پس كسانى كه كافر شدند براى آنان لباسهايى از آتش [به اندازه اندامشان] بريده شده و از بالاى سرشان مايع جوشان [به روى آنان] ريخته مىشود،
يُصۡهَرُ بِهِۦ مَا فِي بُطُونِهِمۡ وَ ٱلۡجُلُودُ
20كه آنچه در شكمهاى ايشان است و پوست بدنشان به وسيله آن گداخته مىشود،
وَ لَهُم مَّقَٰمِعُ مِنۡ حَدِيدٖ
21و براى آنان گرزهايى از آهن [مخصوص] است [كه بر سرشان مىكوبند.]
كُلَّمَآ أَرَادُوٓاْ أَن يَخۡرُجُواْ مِنۡهَا مِنۡ غَمٍّ أُعِيدُواْ فِيهَا وَ ذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡحَرِيقِ
22هرگاه بخواهند به سبب اندوه [فراوان و غصه گلوگير] از دوزخ درآيند، به آن بازشان مىگردانند؛ و [به آنان مىگويند:] عذاب سوزان را بچشيد.
إِنَّ ٱللَّهَ يُدۡخِلُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ يُحَلَّوۡنَ فِيهَا مِنۡ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٖ وَ لُؤۡلُؤٗا وَ لِبَاسُهُمۡ فِيهَا حَرِيرٞ
23بىترديد خدا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، در بهشتهايى درمىآورد كه از زير درختانش نهرها جارى است، در آنجا با دستبندهايى از طلا و مرواريد آرايش مىشوند، و لباسشان در آنجا حرير است.
وَ هُدُوٓاْ إِلَى ٱلطَّيِّبِ مِنَ ٱلۡقَوۡلِ وَ هُدُوٓاْ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡحَمِيدِ
24و به سوى گفتار پاك و پاكيزه [مانند سلام، الحمدلله و سبحان الله] راهنماييشان كنند، و به راه پسنديده [كه راه بهشت است] هدايتشان نمايند.
إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ ٱلَّذِي جَعَلۡنَٰهُ لِلنَّاسِ سَوَآءً ٱلۡعَٰكِفُ فِيهِ وَ ٱلۡبَادِ وَ مَن يُرِدۡ فِيهِ بِإِلۡحَادِۢ بِظُلۡمٖ نُّذِقۡهُ مِنۡ عَذَابٍ أَلِيمٖ
25مسلما كسانى كه كافرند و از راه خدا و [ورود مؤمنان به] مسجدالحرام كه آن را براى همه مردم چه مقيم و حاضر و چه مسافر، يكسان قرار دادهايم جلوگيرى مىكنند، [كيفرى بسيار سخت خواهند داشت]، و هر كه بخواهد در آنجا با انحراف از حق روى به ستم آورد [و دست به شرك و هر گناهى بيالايد] او را عذابى دردناك مىچشانيم.
وَ إِذۡ بَوَّأۡنَا لِإِبۡرَٰهِيمَ مَكَانَ ٱلۡبَيۡتِ أَن لَّا تُشۡرِكۡ بِي شَيۡٔٗا وَ طَهِّرۡ بَيۡتِيَ لِلطَّآئِفِينَ وَ ٱلۡقَآئِمِينَ وَ ٱلرُّكَّعِ ٱلسُّجُودِ
26و [ياد كن] هنگامى را كه جاى خانه [كعبه] را براى ابراهيم آماده كرديم [و از او پيمان گرفتيم] كه هيچ چيز را شريك من قرار مده و خانهام را براى طواف كنندگان و قيام كنندگان و ركوع كنندگان و سجده كنندگان [از پليدىهاى ظاهرى و باطنى] پاك و پاكيزه گردان.
وَ أَذِّن فِي ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَجِّ يَأۡتُوكَ رِجَالٗا وَ عَلَىٰ كُلِّ ضَامِرٖ يَأۡتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٖ
27و در ميان مردم براى حج بانگ زن تا پياده و سوار بر هر شتر باريك اندام [چابك و چالاك] كه از هر راه دور مىآيند، به سوى تو آيند.
لِّيَشۡهَدُواْ مَنَٰفِعَ لَهُمۡ وَ يَذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ فِيٓ أَيَّامٖ مَّعۡلُومَٰتٍ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ فَكُلُواْ مِنۡهَا وَ أَطۡعِمُواْ ٱلۡبَآئِسَ ٱلۡفَقِيرَ
28تا منافع خود را [از بركت اين سفر معنوى] مشاهده كنند، و نام خدا را در روزهايى معين [كه براى قربانى اعلام شده] بر دامهاى زبان بستهاى كه به آنان عطا كرده ذكر كنند، [چون قربانى كرديد] از آن بخوريد و تهيدست را نيز اطعام كنيد.
ثُمَّ لۡيَقۡضُواْ تَفَثَهُمۡ وَ لۡيُوفُواْ نُذُورَهُمۡ وَ لۡيَطَّوَّفُواْ بِٱلۡبَيۡتِ ٱلۡعَتِيقِ
29سپس بايد آلودگىهاى خود را [كه در مدت محرم بودن و قربانى و سر تراشيدن بر بدنهايشان قرار گرفته] برطرف كنند و نذرهايشان را وفا نمايند و بر گرد خانه كهن طواف كنند.
ذَٰلِكَ وَ مَن يُعَظِّمۡ حُرُمَٰتِ ٱللَّهِ فَهُوَ خَيۡرٞ لَّهُۥ عِندَ رَبِّهِۦ وَ أُحِلَّتۡ لَكُمُ ٱلۡأَنۡعَٰمُ إِلَّا مَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡ فَٱجۡتَنِبُواْ ٱلرِّجۡسَ مِنَ ٱلۡأَوۡثَٰنِ وَ ٱجۡتَنِبُواْ قَوۡلَ ٱلزُّورِ
30اين است [آنچه به عنوان مناسك حج قرار دادهايم] و هر كس مقررات خدا را بزرگ شمارد، براى او نزد پروردگارش بهتر است. و چهارپايان مگر آنچه [در آيات ديگر، حرمتش] بر شما خوانده مىشود، براى شما حلال شده است؛ بنابراين از پليدى بتها و از گفتار باطل [چون دروغ، افترا، غيبت و شهادت ناحق] دورى گزينيد.
حُنَفَآءَ لِلَّهِ غَيۡرَ مُشۡرِكِينَ بِهِۦ وَ مَن يُشۡرِكۡ بِٱللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ ٱلسَّمَآءِ فَتَخۡطَفُهُ ٱلطَّيۡرُ أَوۡ تَهۡوِي بِهِ ٱلرِّيحُ فِي مَكَانٖ سَحِيقٖ
31در حالى كه براى خدا حقگرا باشيد [و در مناسك حج] به او شرك نورزيد. و هر كس به خدا شرك ورزد، گويا چنان است كه از آسمان سقوط كرده و پرندگان [شكارى] او را مىربايند، يا باد او را به جايى دور دست مىاندازد.
ذَٰلِكَ وَ مَن يُعَظِّمۡ شَعَٰٓئِرَ ٱللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقۡوَى ٱلۡقُلُوبِ
32اين است [برنامههاى حج و حدود و مقررات خدا] و هر كس شعاير خدا را بزرگ شمارد، بدون ترديد اين بزرگ شمردن ناشى از تقواى دلهاست.
لَكُمۡ فِيهَا مَنَٰفِعُ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى ثُمَّ مَحِلُّهَآ إِلَى ٱلۡبَيۡتِ ٱلۡعَتِيقِ
33براى شما در دامهاى قربانى تا زمانى معين سودهايى است [مانند سوارى گرفتن و تغذيه از شير و گوشت آنها] سپس جايگاه [فرود آمدنشان براى قربانى] به سوى خانه كهن [يعنى خانه كعبه] است.
وَ لِكُلِّ أُمَّةٖ جَعَلۡنَا مَنسَكٗا لِّيَذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ فَإِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ فَلَهُۥٓ أَسۡلِمُواْ وَ بَشِّرِ ٱلۡمُخۡبِتِينَ
34و براى هر امتى عبادتى ويژه قرار دادهايم [كه مشتمل بر قربانى است] تا نام خدا را بر آنچه كه از دامهاى زبان بسته روزى آنان نمودهايم [به هنگام قربانى] ذكر كنند. پس [بدانيد كه] معبود شما خداى يكتاست؛ بنابراين فقط تسليم او شويد. و فرمانبرداران فروتن را [به لطف و رحمت خدا] مژده ده.
ٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ وَ ٱلصَّٰبِرِينَ عَلَىٰ مَآ أَصَابَهُمۡ وَ ٱلۡمُقِيمِي ٱلصَّلَوٰةِ وَ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ
35همانان كه وقتى خدا ياد شود، دلهايشان مىهراسد، و بر آنچه [از بلا و حادثه] به آنان مىرسد، شكيبايند و برپا دارندگان نمازند و از آنچه روزى آنان نموديم، انفاق مىكنند.
وَ ٱلۡبُدۡنَ جَعَلۡنَٰهَا لَكُم مِّن شَعَٰٓئِرِ ٱللَّهِ لَكُمۡ فِيهَا خَيۡرٞ فَٱذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَيۡهَا صَوَآفَّ فَإِذَا وَجَبَتۡ جُنُوبُهَا فَكُلُواْ مِنۡهَا وَ أَطۡعِمُواْ ٱلۡقَانِعَ وَ ٱلۡمُعۡتَرَّ كَذَٰلِكَ سَخَّرۡنَٰهَا لَكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ
36شتران قربانى را براى شما از شعاير خدا قرار داديم، براى شما در آنها سودى [مانند سوارى گرفتن و تغذيه از شير و گوشت آنها] است؛ در حالى كه به نظم در خط مستقيم ايستادهاند، نام خدا را [هنگام نحر كردنشان] بر آنها ذكر كنيد، و زمانى كه [بىجان] به پهلو در افتادهاند، از آنها بخوريد و به تهيدستانى كه اهل درخواست كردن نيستند و فقيرانى كه اهل درخواست كردن هستند، بخورانيد. اينگونه آنها را براى شما رام و مسخر كرديم تا سپاس گزارى كنيد.
لَن يَنَالَ ٱللَّهَ لُحُومُهَا وَ لَا دِمَآؤُهَا وَ لَٰكِن يَنَالُهُ ٱلتَّقۡوَىٰ مِنكُمۡ كَذَٰلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمۡ لِتُكَبِّرُواْ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَىٰكُمۡ وَ بَشِّرِ ٱلۡمُحۡسِنِينَ
37هرگز گوشتهايشان وخونهايشان به خدا نمىرسد، بلكه تقواى شما به او مىرسد. اينگونه آنها را براى شما رام و مسخر كرد تا خدا را به [شكرانه] اينكه هدايتتان كرد به بزرگى ياد كنيد؛ و نيكوكاران را [به لطف و رحمت خدا] مژده ده.
إِنَّ ٱللَّهَ يُدَٰفِعُ عَنِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٖ كَفُورٍ
38مسلما خدا از مؤمنان دفاع مىكند، قطعا خدا هيچ خيانت كار ناسپاسى را دوست ندارد.
أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَٰتَلُونَ بِأَنَّهُمۡ ظُلِمُواْ وَ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ نَصۡرِهِمۡ لَقَدِيرٌ
39به كسانى كه [ستمكارانه] مورد جنگ و هجوم قرار مىگيرند، به سبب آنكه به آنان ستم شده اذن جنگ داده شده، مسلما خدا بر يارى دادن آنان تواناست.
ٱلَّذِينَ أُخۡرِجُواْ مِن دِيَٰرِهِم بِغَيۡرِ حَقٍّ إِلَّآ أَن يَقُولُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ وَ لَوۡلَا دَفۡعُ ٱللَّهِ ٱلنَّاسَ بَعۡضَهُم بِبَعۡضٖ لَّهُدِّمَتۡ صَوَٰمِعُ وَ بِيَعٞ وَ صَلَوَٰتٞ وَ مَسَٰجِدُ يُذۡكَرُ فِيهَا ٱسۡمُ ٱللَّهِ كَثِيرٗا وَ لَيَنصُرَنَّ ٱللَّهُ مَن يَنصُرُهُۥٓ إِنَّ ٱللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ
40همانان كه به ناحق از خانههايشان اخراج شدند [و گناه و جرمى نداشتند] جز اينكه مىگفتند: پروردگار ما خدا است و اگر خدا برخى از مردم را به وسيله برخى ديگر دفع نمىكرد، همانا صومعهها و كليساها و كنيسهها و مسجدهايى كه در آنها بسيار نام خدا ذكر مىشود به شدت ويران مىشدند؛ و قطعا خدا به كسانى كه [دين] او را يارى مىدهند يارى مىرساند؛ مسلما خدا نيرومند و تواناى شكستناپذير است.
ٱلَّذِينَ إِن مَّكَّنَّٰهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ أَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَ ءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ وَ أَمَرُواْ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَ نَهَوۡاْ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَ لِلَّهِ عَٰقِبَةُ ٱلۡأُمُورِ
41همانان كه اگر آنان را در زمين قدرت و تمكن دهيم، نماز را برپا مىدارند، و زكات مىپردازند، و مردم را به كارهاى پسنديده وا مىدارند و از كارهاى زشت بازمىدارند؛ و عاقبت همه كارها فقط در اختيار خداست.
وَ إِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدۡ كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَ عَادٞ وَ ثَمُودُ
42و اگر تو را تكذيب مىكنند [كار جديدى نيست] پيش از اينان قوم نوح و قوم عاد وقوم ثمود هم [پيامبرانشان را] تكذيب كردند. و
وَ قَوۡمُ إِبۡرَٰهِيمَ وَ قَوۡمُ لُوطٖ
43[نيز] قوم ابراهيم وقوم لوط،
وَ أَصۡحَٰبُ مَدۡيَنَ وَ كُذِّبَ مُوسَىٰ فَأَمۡلَيۡتُ لِلۡكَٰفِرِينَ ثُمَّ أَخَذۡتُهُمۡ فَكَيۡفَ كَانَ نَكِيرِ
44و [هم چنين] اهل مدين؛ و موسى هم تكذيب شد. پس كافران را مهلت دادم، سپس آنان را [به عذابى سخت] گرفتم، پس [بنگر كه] كيفر و انتقام من [نسبت به آنان] چگونه بود؟
فَكَأَيِّن مِّن قَرۡيَةٍ أَهۡلَكۡنَٰهَا وَ هِيَ ظَالِمَةٞ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا وَ بِئۡرٖ مُّعَطَّلَةٖ وَ قَصۡرٖ مَّشِيدٍ
45و چه بسيار شهرها را در حالى كه اهلش ستمكار بودند، هلاك كرديم، پس [به سبب نزول عذاب سقفهاى خانههايشان خراب شده و ديوارهايشان بر] سقفها فرو ريخته است و [چه بسيار] چاههاى پر آب [كه به سبب نابود شدن مالكانش] متروك افتاده و كاخها و قصرهاى برافراشته [ومحكمى كه بىساكن و بىصاحب مانده است.]
أَفَلَمۡ يَسِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَتَكُونَ لَهُمۡ قُلُوبٞ يَعۡقِلُونَ بِهَآ أَوۡ ءَاذَانٞ يَسۡمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعۡمَى ٱلۡأَبۡصَٰرُ وَ لَٰكِن تَعۡمَى ٱلۡقُلُوبُ ٱلَّتِي فِي ٱلصُّدُورِ
46آيا در زمين گردش نكردهاند تا براى آنان دلهايى [بيدار و بينا] پيدا شود كه با آن بينديشند يا گوشهايى كه با آن [اندرزها را] بشنوند؟ حقيقت اين است كه ديدهها كور نيست بلكه دلهايى كه در سينههاست، كور است!
وَ يَسۡتَعۡجِلُونَكَ بِٱلۡعَذَابِ وَ لَن يُخۡلِفَ ٱللَّهُ وَعۡدَهُۥ وَ إِنَّ يَوۡمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلۡفِ سَنَةٖ مِّمَّا تَعُدُّونَ
47و آنان از تو [از روى مسخره و ريشخند] شتاب در عذاب را درخواست مىكنند، در حالى كه خدا هرگز از وعدهاش تخلف نمىكند؛ و همانا يك روز نزد پروردگارت مانند هزار سال از سالهايى است كه شما مىشماريد [براى او زمان نزديك، زمان دور، امروز، ديروز، گذشته و آينده مفهومى ندارد؛ بنابراين فاصله زمانى شما با عذاب الهى شما را دچار اين پندار نكند كه تهديد به عذاب، تهديدى طولانى و دروغ است.]
وَ كَأَيِّن مِّن قَرۡيَةٍ أَمۡلَيۡتُ لَهَا وَ هِيَ ظَالِمَةٞ ثُمَّ أَخَذۡتُهَا وَ إِلَيَّ ٱلۡمَصِيرُ
48و چه بسا شهرها كه به [اهل] آنها در حالى كه ستمكار بودند، مهلت دادم، سپس آنان را [به عذابى سخت] گرفتم؛ وبازگشت همه به سوى اوست.
قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّمَآ أَنَا۠ لَكُمۡ نَذِيرٞ مُّبِينٞ
49بگو: اى مردم! من براى شما فقط بيمدهندهاى آشكارم.
فَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَهُم مَّغۡفِرَةٞ وَ رِزۡقٞ كَرِيمٞ
50پس كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، آمرزش و رزقى نيكو براى آنهاست.
وَ ٱلَّذِينَ سَعَوۡاْ فِيٓ ءَايَٰتِنَا مُعَٰجِزِينَ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَحِيمِ
51و كسانى كه در [باطل كردن و بىاثر نمودن] آيات ما كوشيدهاند، به گمان آنكه ما را عاجز كنند [تا از دسترس قدرت ما بيرون روند] اهل آتش افروختهاند.
وَ مَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٖ وَ لَا نَبِيٍّ إِلَّآ إِذَا تَمَنَّىٰٓ أَلۡقَى ٱلشَّيۡطَٰنُ فِيٓ أُمۡنِيَّتِهِۦ فَيَنسَخُ ٱللَّهُ مَا يُلۡقِي ٱلشَّيۡطَٰنُ ثُمَّ يُحۡكِمُ ٱللَّهُ ءَايَٰتِهِۦ وَ ٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ
52و پيش از تو هيچ رسول و پيامبرى را نفرستاديم مگر آنكه هرگاه آرزو مىكرد [اهداف پاك و سعادتبخش خود را براى نجات مردم از كفر و شرك پياده كند] شيطان [براى بازداشتن مردم از پذيرش حق] در برابر آرزويش شبهه و وسوسه مىانداخت، ولى خدا آنچه را شيطان [از وسوسهها و شبههها مىاندازد] مىزدايد و محو مىكند، سپس آياتش را محكم و استوار مىسازد؛ و خدا دانا و حكيم است.
لِّيَجۡعَلَ مَا يُلۡقِي ٱلشَّيۡطَٰنُ فِتۡنَةٗ لِّلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٞ وَ ٱلۡقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمۡ وَ إِنَّ ٱلظَّٰلِمِينَ لَفِي شِقَاقِۢ بَعِيدٖ
53[آزاد گذاشتن شبههاندازى شيطان] براى اين [است] كه خدا آنچه را شيطان مىاندازد براى آنان كه در دلهايشان بيمارى است و براى سنگدلان وسيله آزمايش قرار دهد؛ و قطعا ستمكاران در دشمنى و ستيزى بسيار دور [نسبت به حق و حقيقت] قرار دارند.
وَ لِيَعۡلَمَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤۡمِنُواْ بِهِۦ فَتُخۡبِتَ لَهُۥ قُلُوبُهُمۡ وَ إِنَّ ٱللَّهَ لَهَادِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ
54و [نيز براى اين است] تا كسانى كه دانش و آگاهى [دينى] به آنان عطا شده بدانند كه [محو شدن و نابودى القائات شيطان و استوار شدن آيات] از سوى پروردگارت حق است، پس به آن ايمان آورند و دلهايشان براى آن رام و فروتن شود؛ و قطعا خدا هدايتكننده اهل ايمان به سوى راهى راست است.
وَ لَا يَزَالُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فِي مِرۡيَةٖ مِّنۡهُ حَتَّىٰ تَأۡتِيَهُمُ ٱلسَّاعَةُ بَغۡتَةً أَوۡ يَأۡتِيَهُمۡ عَذَابُ يَوۡمٍ عَقِيمٍ
55و كافران همواره نسبت به آيات خدا در ترديدى سخت قرار دارند تا آنكه ناگهان قيامت بر آنان در رسد، يا عذاب روزى كه روز ديگرى به دنبال ندارد [بلكه ابدى است] به سراغشان آيد.
ٱلۡمُلۡكُ يَوۡمَئِذٖ لِّلَّهِ يَحۡكُمُ بَيۡنَهُمۡ فَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ
56آن روز، حاكميت و فرمانروايى ويژه خداست. ميان آنان داورى مىكند؛ پس كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، در بهشتهاى پر نعمتاند.
وَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَ كَذَّبُواْ بَِٔايَٰتِنَا فَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٞ مُّهِينٞ
57و كسانى كه كافر شده و آيات ما را تكذيب كردهاند، پس عذابى خواركننده براى آنان است.
وَ ٱلَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوٓاْ أَوۡ مَاتُواْ لَيَرۡزُقَنَّهُمُ ٱللَّهُ رِزۡقًا حَسَنٗا وَ إِنَّ ٱللَّهَ لَهُوَ خَيۡرُ ٱلرَّٰزِقِينَ
58و كسانى كه در راه خدا هجرت كرده سپس كشته شده يا مردهاند، به يقين خدا رزقى نيكو به آنان مىدهد؛ و قطعا خدا بهترين روزىدهندگان است.
لَيُدۡخِلَنَّهُم مُّدۡخَلٗا يَرۡضَوۡنَهُۥ وَ إِنَّ ٱللَّهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٞ
59مسلما آنان را به جايگاهى كه آن را مىپسندند وارد مىكند؛ و بىترديد خدا دانا و بردبار است.
ذَٰلِكَ وَ مَنۡ عَاقَبَ بِمِثۡلِ مَا عُوقِبَ بِهِۦ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيۡهِ لَيَنصُرَنَّهُ ٱللَّهُ إِنَّ ٱللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٞ
60[مطلب درباره مؤمن و كافر] همان است [كه گفتيم]، و هر كس به مانند آنچه به آن عقوبت شده [متجاوز را] عقوبت كند، آن گاه به وى ستم شود، يقينا خدا او را يارى مىدهد؛ زيرا خدا باگذشت و بسيار آمرزنده است.
ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ يُولِجُ ٱلَّيۡلَ فِي ٱلنَّهَارِ وَ يُولِجُ ٱلنَّهَارَ فِي ٱلَّيۡلِ وَ أَنَّ ٱللَّهَ سَمِيعُۢ بَصِيرٞ
61اين [يارى ستمديده بر ضد ستمكار] به سبب اين است كه خدا [داراى قدرت بىنهايت است و گوشهاى از قدرتش اينكه] همواره شب را در روز و روز را در شب درمىآورد؛ و به يقين خدا شنوا و بيناست.
ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡحَقُّ وَ أَنَّ مَا يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ هُوَ ٱلۡبَٰطِلُ وَ أَنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡكَبِيرُ
62اين [قدرت بىنهايت او نسبت به امور آفرينش و نسبت به وضع و حال مردم] براى اين است كه فقط خدا حق است، و اينكه آنچه را جز او مىپرستيد، باطل است، و اينكه فقط خدا بلند مرتبه و بزرگ است.
أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ أَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَتُصۡبِحُ ٱلۡأَرۡضُ مُخۡضَرَّةً إِنَّ ٱللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٞ
63آيا ندانستهاى كه خدا از آسمان آبى نازل مىكند، در نتيجه زمين سرسبز و خرم مىشود؛ به يقين خدا لطيف و آگاه است.
لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ مَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ إِنَّ ٱللَّهَ لَهُوَ ٱلۡغَنِيُّ ٱلۡحَمِيدُ
64آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، فقط در سيطره مالكيت و فرمانروايى اوست؛ و يقينا خداست كه خود بىنياز و ستوده است.
أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ ٱلۡفُلۡكَ تَجۡرِي فِي ٱلۡبَحۡرِ بِأَمۡرِهِۦ وَ يُمۡسِكُ ٱلسَّمَآءَ أَن تَقَعَ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦٓ إِنَّ ٱللَّهَ بِٱلنَّاسِ لَرَءُوفٞ رَّحِيمٞ
65آيا ندانستهاى كه خدا آنچه را در زمين است و [نيز] كشتىها را كه به فرمان او در دريا روانند، براى شما رام و مسخر كرده است؟ و آسمان را نگه مىدارد كه بر زمين نيفتد مگر به اذن او؟ يقينا خدا به همه مردم رئوف و مهربان است.
وَ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَحۡيَاكُمۡ ثُمَّ يُمِيتُكُمۡ ثُمَّ يُحۡيِيكُمۡ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَكَفُورٞ
66و اوست كه به شما حيات داد، سپس شما را مىميراند، آن گاه شما را زنده مىكند؛ به يقين كه انسان بسيار ناسپاس است.
لِّكُلِّ أُمَّةٖ جَعَلۡنَا مَنسَكًا هُمۡ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَٰزِعُنَّكَ فِي ٱلۡأَمۡرِ وَ ٱدۡعُ إِلَىٰ رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَىٰ هُدٗى مُّسۡتَقِيمٖ
67براى هر امتى عبادتى ويژه قرار دادهايم كه آن را انجام مىدهند؛ پس نبايد در اين امر با تو ستيز و نزاع كنند. و به سوى پروردگارت دعوت كن، كه بىترديد تو بر راهى راست قرار دارى.
وَ إِن جَٰدَلُوكَ فَقُلِ ٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِمَا تَعۡمَلُونَ
68و اگر با تو [با اصرار بر يك اعتقاد بىپايه برخورد خصمانه كنند و] مجادله ستيزآميز نمايند، بگو: خدا به آنچه انجام مىدهيد، داناتر است.
ٱللَّهُ يَحۡكُمُ بَيۡنَكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فِيمَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ
69خدا روز قيامت درباره آنچه با يكديگر در آن اختلاف مىكرديد، داورى خواهد كرد [تا مؤمنان با ورود به بهشت و ستيزهجويان با ورود به دوزخ از هم مشخص و جدا شوند.]
أَلَمۡ تَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا فِي ٱلسَّمَآءِ وَ ٱلۡأَرۡضِ إِنَّ ذَٰلِكَ فِي كِتَٰبٍ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ
70آيا ندانستهاى كه خدا آنچه را در آسمان و زمين است، مىداند؟ مسلما [همه] اين [اعمالى كه انجام مىدهيد] در كتابى [چون لوح محفوظ، ثبت] است [و] بىترديد [ثبت در آن كتاب] بر خدا آسان است.
وَ يَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَمۡ يُنَزِّلۡ بِهِۦ سُلۡطَٰنٗا وَ مَا لَيۡسَ لَهُم بِهِۦ عِلۡمٞ وَ مَا لِلظَّٰلِمِينَ مِن نَّصِيرٖ
71و [مشركان] به جاى خدا معبودانى را مىپرستند كه خدا هيچ دليل و برهانى [نسبت] به [حق بودن] آنها نازل نكرده است؛ و معبودانى را مىپرستند كه به آن دانشى [براى استدلال بر ربوبيت آنها] ندارند و ستمكاران را [در قيامت] هيچ ياورى نيست.
وَ إِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتُنَا بَيِّنَٰتٖ تَعۡرِفُ فِي وُجُوهِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱلۡمُنكَرَ يَكَادُونَ يَسۡطُونَ بِٱلَّذِينَ يَتۡلُونَ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِنَا قُلۡ أَفَأُنَبِّئُكُم بِشَرّٖ مِّن ذَٰلِكُمُ ٱلنَّارُ وَعَدَهَا ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَ بِئۡسَ ٱلۡمَصِيرُ
72و هنگامى كه آيات روشن ما را بر آنان مىخوانند در چهرههاى كسانى كه كافرند [اثر] انكار [و خشم] را مىشناسى، آن چنان كه نزديك است [از شدت خشم] به كسانى كه آيات ما را بر آنان مىخوانند، بتازند، بگو: آيا شما را به بدتر از اين [خشم و ناگوارى كه از شنيدن قرآن به شما دست مىدهد] خبر دهم [آن] آتش [دوزخ] است كه خدا آن را به كافران وعده داده است، و چه بد بازگشت گاهى است.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٞ فَٱسۡتَمِعُواْ لَهُۥٓ إِنَّ ٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَن يَخۡلُقُواْ ذُبَابٗا وَ لَوِ ٱجۡتَمَعُواْ لَهُۥ وَ إِن يَسۡلُبۡهُمُ ٱلذُّبَابُ شَيۡٔٗا لَّا يَسۡتَنقِذُوهُ مِنۡهُ ضَعُفَ ٱلطَّالِبُ وَ ٱلۡمَطۡلُوبُ
73اى مردم! [براى شما و معبودانتان] مثلى زده شده است؛ پس به آن گوش فرا دهيد، يقينا كسانى كه به جاى خدا مىپرستيد، هرگز نمىتوانند مگسى بيافرينند اگر چه براى آفريدن آن گرد آيند و اگر مگس، چيزى را از آنان بربايد، نمىتوانند آن را از او بازگيرند، هم پرستشكنندگان و هم معبودان ناتوانند.
مَا قَدَرُواْ ٱللَّهَ حَقَّ قَدۡرِهِۦٓ إِنَّ ٱللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ
74خدا را آن گونه كه سزاوار اوست نشناختند، بىترديد خدا نيرومند و تواناى شكستناپذير است.
ٱللَّهُ يَصۡطَفِي مِنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ رُسُلٗا وَ مِنَ ٱلنَّاسِ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعُۢ بَصِيرٞ
75خدا از ميان فرشتگان و از ميان مردم رسولانى [براى هدايت مردم] برمىگزيند [تا فرشتگان وحى را دريافت كنند و به پيامبران برسانند و پيامبران هم وحى را پس از دريافت از فرشتگان به مردم ابلاغ كنند]؛ يقينا خدا شنوا و بيناست.
يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَ مَا خَلۡفَهُمۡ وَ إِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ
76همه اعمال و احوال گذشته [رسولان چه فرشته و چه بشر] و [همه اعمال و احوال] آينده آنان را مىداند؛ و همه كارها به خدا بازگردانده مىشود.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱرۡكَعُواْ وَ ٱسۡجُدُواْ وَ ٱعۡبُدُواْ رَبَّكُمۡ وَ ٱفۡعَلُواْ ٱلۡخَيۡرَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ
77اى اهل ايمان! ركوع به جا آوريد و سجده نماييد و پروردگارتان را عبادت كنيد و كار نيك انجام دهيد تا رستگار شويد.
وَ جَٰهِدُواْ فِي ٱللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِۦ هُوَ ٱجۡتَبَىٰكُمۡ وَ مَا جَعَلَ عَلَيۡكُمۡ فِي ٱلدِّينِ مِنۡ حَرَجٖ مِّلَّةَ أَبِيكُمۡ إِبۡرَٰهِيمَ هُوَ سَمَّىٰكُمُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ مِن قَبۡلُ وَ فِي هَٰذَا لِيَكُونَ ٱلرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيۡكُمۡ وَ تَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ فَأَقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَ ءَاتُواْ ٱلزَّكَوٰةَ وَ ٱعۡتَصِمُواْ بِٱللَّهِ هُوَ مَوۡلَىٰكُمۡ فَنِعۡمَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَ نِعۡمَ ٱلنَّصِيرُ
78و در راه خدا چنان كه شايسته جهاد است، جهاد كنيد؛ او شما را برگزيد و بر شما در دين هيچ مشقت و سختى قرار نداد. [در دينتان گشايش و آسانى قرار داد مانند گشايش و آسانى] آيين پدرتان ابراهيم، او شما را پيش از اين «مسلمان» ناميد و در اين [قرآن هم به همين عنوان نامگذارى شدهايد] تا پيامبر گواه بر شما باشد و شما هم گواه بر مردم باشيد؛ پس نماز را برپا داريد و زكات را بپردازيد و به خدا تمسك جوييد. او سرپرست و ياور شماست؛ چه خوب سرپرست و ياورى و چه نيكو يارىدهندهاى است.