سوره الانبیاء
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر؛ حساب مردم به آنان نزديك شده، در حالى كه در غفلتند و روى گردانند!
هيچ يادآورى تازهاى از طرف پروردگارشان براى آنها نمىآيد، مگر آنكه با بازى (و شوخى) به آن گوش مىدهند!
اين در حالى است كه دلهايشان در لهو و بىخبرى فرو رفته است! و ستمگران پنهانى نجوا كردند (و گفتند): «آيا جز اين است كه او بشرى همانند شماست؟! آيا به سراغ سحر مىرويد، با اينكه (چشم داريد و) مىبينيد؟!
(پيامبر) گفت: «پروردگارم همه سخنان را، چه در آسمان باشد و چه در زمين، مىداند؛ و او شنوا و داناست!»
آنها گفتند: « (آنچه محمد (ص) آورده وحى نيست؛) بلكه خوابهايى آشفته است! اصلا آن را بدروغ به خدا بسته؛ نه، بلكه او يك شاعر است! (اگر راست مىگويد) بايد معجزهاى براى ما بياورد؛ همان گونه كه پيامبران پيشين (با معجزات) فرستاده شدند!»
تمام آباديهايى كه پيش از اينها هلاك كرديم (تقاضاى معجزات گوناگون كردند، و خواسته آنان عملى شد، ولى) هرگز ايمان نياوردند؛ آيا اينها ايمان مىآورند؟!
ما پيش از تو، جز مردانى كه به آنان وحى مىكرديم، نفرستاديم! (همه انسان بودند، و از جنس بشر!) اگر نمىدانيد، از آگاهان بپرسيد.
آنان را پيكرهايى كه غذا نخورند قرار نداديم! عمر جاويدان هم نداشتند!
سپس وعدهاى را كه به آنان داده بوديم، وفا كرديم! آنها و هر كس را كه مىخواستيم (از چنگ دشمنانشان) نجات داديم؛ و مسرفان را هلاك نموديم!
ما بر شما كتابى نازل كرديم كه وسيله تذكر (و بيدارى) شما در آن است! آيا نمىفهميد؟!
چه بسيار آباديهاى ستمگرى را در هم شكستيم؛ و بعد از آنها، قوم ديگرى روى كار آورديم!
هنگامى كه عذاب ما را احساس كردند، ناگهان پا به فرار گذاشتند!
(گفتيم:) فرار نكنيد؛ و به زندگى پر ناز و نعمت، و به مسكنهاى پر زرق و برقتان بازگرديد! شايد (سائلان بيايند و) از شما تقاضا كنند (شما هم آنان را محروم بازگردانيد)!
گفتند: «اى واى بر ما! به يقين ما ستمگر بوديم!»
و هم چنان اين سخن را تكرار مىكردند، تا آنها را درو كرده و خاموش ساختيم!
ما آسمان و زمين، و آنچه را در ميان آنهاست از روى بازى نيافريديم!
(بفرض محال) اگر مىخواستيم سرگرمى انتخاب كنيم، چيزى متناسب خود انتخاب مىكرديم!
بلكه ما حق را بر سر باطل مىكوبيم تا آن را هلاك سازد؛ و اين گونه، باطل محو و نابود مىشود! اما واى بر شما از توصيفى كه (درباره خدا و هدف آفرينش) مىكنيد!
از آن اوست آنان كه در آسمانها و زمينند! و آنها كه نزد اويند [فرشتگان] هيچ گاه از عبادتش استكبار نمىورزند، و هرگز خسته نمىشوند.
(تمام) شب و روز را تسبيح مىگويند؛ و سست نمىگردند.
آيا آنها خدايانى از زمين برگزيدند كه (خلق مىكنند و) منتشر مىسازند؟!
اگر در آسمان و زمين، جز «الله» خدايان ديگرى بود، فاسد مىشدند (و نظام جهان به هم مىخورد)! منزه است خداوند پروردگار عرش، از توصيفى كه آنها مىكنند!
هيچ كس نمىتواند بر كار او خرده بگيرد؛ ولى در كارهاى آنها، جاى سؤال و ايراد است!
آيا آنها معبودانى جز خدا برگزيدند؟! بگو: «دليلتان را بياوريد! اين سخن كسانى است كه با من هستند، و سخن كسانى [پيامبرانى] است كه پيش از من بودند!» اما بيشتر آنها حق را نمىدانند؛ و به همين دليل (از آن) روى گردانند.
ما پيش از تو هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر اينكه به او وحى كرديم كه: «معبودى جز من نيست؛ پس تنها مرا پرستش كنيد.»
آنها گفتند: «خداوند رحمان فرزندى براى خود انتخاب كرده است»! او منزه است (از اين عيب و نقص)؛ آنها [فرشتگان] بندگان شايسته اويند.
هرگز در سخن بر او پيشى نمىگيرند؛ و (پيوسته) به فرمان او عمل مىكنند.
او اعمال امروز و آينده و اعمال گذشته آنها را مىداند؛ و آنها جز براى كسى كه خدا راضى (به شفاعت براى او) است شفاعت نمىكنند؛ و از ترس او بيمناكند.
و هر كس از آنها بگويد: «من جز خدا، معبودى ديگرم»، كيفر او را جهنم مىدهيم! و ستمگران را اين گونه كيفر خواهيم داد.
آيا كافران نديدند كه آسمانها و زمين به هم پيوسته بودند، و ما آنها را از يكديگر باز كرديم؛ و هر چيز زندهاى را از آب قرار داديم؟! آيا ايمان نمىآورند؟!
و در زمين، كوههاى ثابت و پابرجايى قرار داديم، مبادا آنها را بلرزاند! و در آن، درهها و راههايى قرار داديم تا هدايت شوند!
و آسمان را سقف محفوظى قرار داديم؛ ولى آنها از آيات آن روىگردانند.
او كسى است كه شب و روز و خورشيد و ماه را آفريد؛ هر يك در مدارى در حركتند!
پيش از تو (نيز) براى هيچ انسانى جاودانگى قرار نداديم؛ (وانگهى آنها كه انتظار مرگ تو را مىكشند،) آيا اگر تو بميرى، آنان جاويد خواهند بود؟!
هر انسانى طعم مرگ را مىچشد! و شما را با بديها و خوبيها آزمايش مىكنيم؛ و سرانجام بسوى ما بازگردانده مىشويد!
هنگامى كه كافران تو را مىبينند، كارى جز استهزا كردن تو ندارند؛ (و مىگويند:) آيا اين همان كسى است كه سخن از خدايان شما مىگويد؟! در حالى كه خودشان ذكر خداوند رحمان را انكار مىكنند.
(آرى،) انسان از عجله آفريده شده؛ ولى عجله نكنيد؛ بزودى آياتم را به شما نشان خواهم داد!
آنها مىگويند: «اگر راست ميگوييد، اين وعده (قيامت) كى فرا مىرسد؟!»
ولى اگر كافران مىدانستند زمانى كه (فرا مىرسد) نمىتوانند شعلههاى آتش را از صورت و از پشتهاى خود دور كنند، و هيچ كس آنان را يارى نمىكند (اين قدر درباره قيامت شتاب نمىكردند)!
(آرى، اين مجازات الهى) بطور ناگهانى به سراغشان مىآيد و مبهوتشان مىكند؛ آن چنان كه توانايى دفع آن را ندارند، و به آنها مهلت داده نمىشود!
(اگر تو را استهزا كنند نگران نباش،) پيامبران پيش از تو را (نيز) استهزا كردند؛ اما سرانجام، آنچه را استهزا مىكردند دامان مسخرهكنندگان را گرفت (و مجازات الهى آنها را در هم كوبيد)!
بگو: «چه كسى شما را در شب و روز از (مجازات) خداوند بخشنده نگاه مىدارد؟!» ولى آنان از ياد پروردگارشان روىگردانند!
آيا آنها خدايانى دارند كه مىتوانند در برابر ما از آنان دفاع كنند؟! (اين خدايان ساختگى، حتى) نمىتوانند خودشان را يارى دهند (تا چه رسد به ديگران)؛ و نه از ناحيه ما با نيرويى يارى مىشوند!
ما آنها و پدرانشان را (از نعمتها) بهرهمند ساختيم، تا آنجا كه عمر طولانى پيدا كردند (و مايه غرور و طغيانشان شد)؛ آيا نمىبينند كه ما پيوسته به سراغ زمين آمده، و از آن (و اهلش) مىكاهيم؟! آيا آنها غالبند (يا ما)؟!
بگو: «من تنها بوسيله وحى شما را انذار مىكنم!» ولى آنها كه گوشهايشان كر است، هنگامى كه انذار مىشوند، سخنان را نمىشنوند!
اگر كمترين عذاب پروردگارت به آنان برسد، فريادشان بلند مىشود كه: «اى واى بر ما! ما همگى ستمگر بوديم!»
ما ترازوهاى عدل را در روز قيامت برپا مىكنيم؛ پس به هيچ كس كمترين ستمى نمىشود؛ و اگر بمقدار سنگينى يك دانه خردل (كار نيك و بدى) باشد، ما آن را حاضر مىكنيم؛ و كافى است كه ما حسابكننده باشيم!
ما به موسى و هارون، «فرقان» [وسيله جدا كردن حق از باطل] و نور، و آنچه مايه يادآورى براى پرهيزگاران است، داديم.
همانان كه از پروردگارشان در نهان مىترسند، و از قيامت بيم دارند!
و اين (قرآن) ذكر مباركى است كه (بر شما) نازل كرديم؛ آيا شما آن را انكار مىكنيد؟!
ما وسيله رشد ابراهيم را از قبل به او داديم؛ و از (شايستگى) او آگاه بوديم ...
آن هنگام كه به پدرش (آزر) و قوم او گفت: «اين مجسمههاى بىروح چيست كه شما همواره آنها را پرستش مىكنيد؟!»
گفتند: «ما پدران خود را ديديم كه آنها را عبادت مىكنند.»
گفت: «مسلما هم شما و هم پدرانتان، در گمراهى آشكارى بودهايد!»
گفتند: «آيا مطلب حقى براى ما آوردهاى، يا شوخى مىكنى؟!»
گفت: « (كاملا حق آوردهام) پروردگار شما همان پروردگار آسمانها و زمين است كه آنها را ايجاد كرده؛ و من بر اين امر، از گواهانم!
و به خدا سوگند، در غياب شما، نقشهاى براى نابودى بتهايتان مىكشم!»
سرانجام (با استفاده از يك فرصت مناسب)، همه آنها- جز بت بزرگشان- را قطعه قطعه كرد؛ شايد سراغ او بيايند (و او حقايق را بازگو كند)!
(هنگامى كه منظره بتها را ديدند،) گفتند: «هر كس با خدايان ما چنين كرده، قطعا از ستمگران است (و بايد كيفر سخت ببيند)!»
(گروهى) گفتند: «شنيديم نوجوانى از (مخالفت با) بتها سخن مىگفت كه او را ابراهيم مىگويند.»
(جمعيت) گفتند: «او را در برابر ديدگان مردم بياوريد، تا گواهى دهند!»
(هنگامى كه ابراهيم را حاضر كردند،) گفتند: «تو اين كار را با خدايان ما كردهاى، اى ابراهيم؟!»
گفت: «بلكه اين كار را بزرگشان كرده است! از آنها بپرسيد اگر سخن مىگويند!»
آنها به و جدان خويش بازگشتند؛ و (به خود) گفتند: «حقا كه شما ستمگريد!»
سپس بر سرهايشان واژگونه شدند؛ (و حكم و جدان را بكلى فراموش كردند و گفتند:) تو مىدانى كه اينها سخن نمىگويند!
(ابراهيم) گفت: «آيا جز خدا چيزى را مىپرستيد كه نه كمترين سودى براى شما دارد، و نه زيانى به شما مىرساند! (نه اميدى به سودشان داريد، و نه ترسى از زيانشان!)
اف بر شما و بر آنچه جز خدا مىپرستيد! آيا انديشه نمىكنيد (و عقل نداريد)؟!
گفتند: «او را بسوزانيد و خدايان خود را يارى كنيد، اگر كارى از شما ساخته است!»
(سرانجام او را به آتش افكندند؛ ولى ما) گفتيم: «اى آتش! بر ابراهيم سرد و سالم باش!»
آنها مىخواستند ابراهيم را با اين نقشه نابود كنند؛ ولى ما آنها را زيانكارترين مردم قرار داديم!
و او و لوط را به سرزمين (شام)- كه آن را براى همه جهانيان پربركت ساختيم- نجات داديم!
و اسحاق، و علاوه بر او، يعقوب را به وى بخشيديم؛ و همه آنان را مردانى صالح قرار داديم!
و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما، (مردم را) هدايت مىكردند؛ و انجام كارهاى نيك و برپاداشتن نماز و اداى زكات را به آنها وحى كرديم؛ و تنها ما را عبادت مىكردند.
و لوط را (به ياد آور) كه به او حكومت و علم داديم؛ و از شهرى كه اعمال زشت و كثيف انجام مىدادند، رهايى بخشيديم؛ چرا كه آنها مردم بد و فاسقى بودند!
و او را در رحمت خود داخل كرديم؛ و او از صالحان بود.
و نوح را (به ياد آور) هنگامى كه پيش از آن (زمان، پروردگار خود را) خواند! ما دعاى او را مستجاب كرديم؛ و او و خاندانش را از اندوه بزرگ نجات داديم؛
و او را در برابر جمعيتى كه آيات ما را تكذيب كرده بودند يارى داديم؛ چرا كه قوم بدى بودند؛ از اين رو همه آنها را غرق كرديم!
و داوود و سليمان را (به خاطر بياور) هنگامى كه درباره كشتزارى كه گوسفندان بى شبان قوم، شبانگاه در آن چريده (و آن را تباه كرده) بودند، داورى مىكردند؛ و ما بر حكم آنان شاهد بوديم.
ما (حكم واقعى) آن را به سليمان فهمانديم؛ و به هر يك از آنان (شايستگى) داورى، و علم فراوانى داديم؛ و كوهها و پرندگان را با داوود مسخر ساختيم، كه (همراه او) تسبيح (خدا) مىگفتند؛ و ما اين كار را انجام داديم!
و ساختن زره را بخاطر شما به او تعليم داديم، تا شما را در جنگهايتان حفظ كند؛ آيا شكرگزار (اين نعمتهاى خدا) هستيد؟
و تندباد را مسخر سليمان ساختيم، كه بفرمان او بسوى سرزمينى كه آن را پربركت كرده بوديم جريان مىيافت؛ و ما از همه چيز آگاه بودهايم.
و گروهى از شياطين (را نيز مسخر او قرار داديم، كه در دريا) برايش غواصى مىكردند؛ و كارهايى غير از اين (نيز) براى او انجام مىدادند؛ و ما آنها را (از سركشى) حفظ مىكرديم!
و ايوب را (به ياد آور) هنگامى كه پروردگارش را خواند (و عرضه داشت): «بد حالى و مشكلات به من روى آورده؛ و تو مهربانترين مهربانانى!»
ما دعاى او را مستجاب كرديم؛ و ناراحتيهايى را كه داشت برطرف ساختيم؛ و خاندانش را به او بازگردانديم؛ و همانندشان را بر آنها افزوديم؛ تا رحمتى از سوى ما و تذكرى براى عبادتكنندگان باشد.
و اسماعيل و ادريس و ذا الكفل را (به ياد آور) كه همه از صابران بودند.
و ما آنان را در رحمت خود وارد ساختيم؛ چرا كه آنها از صالحان بودند.
و ذا النون [يونس] را (به ياد آور) در آن هنگام كه خشمگين (از ميان قوم خود) رفت؛ و چنين مىپنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت؛ (اما موقعى كه در كام نهنگ فرو رفت،) در آن ظلمتها (ى متراكم) صدا زد: « (خداوندا!) جز تو معبودى نيست! منزهى تو! من از ستمكاران بودم!»
ما دعاى او را به اجابت رسانديم؛ و از آن اندوه نجاتش بخشيديم؛ و اين گونه مؤمنان را نجات مىدهيم!
و زكريا را (به ياد آور) در آن هنگام كه پروردگارش را خواند (و عرض كرد): «پروردگار من! مرا تنها مگذار (و فرزند برومندى به من عطا كن)؛ و تو بهترين وارثانى!»
ما هم دعاى او را پذيرفتيم، و يحيى را به او بخشيديم؛ و همسرش را (كه نازا بود) برايش آماده (باردارى) كرديم؛ چرا كه آنان (خاندانى بودند كه) همواره در كارهاى خير بسرعت اقدام مىكردند؛ و در حال بيم و اميد ما را مىخواندند؛ و پيوسته براى ما (خاضع و) خاشع بودند.
و به ياد آور زنى را كه دامان خود را پاك نگه داشت؛ و ما از روح خود در او دميديم؛ و او و فرزندش [مسيح] را نشانه بزرگى براى جهانيان قرار داديم!
اين (پيامبران بزرگ و پيروانشان) همه امت واحدى بودند (و پيرو يك هدف)؛ و من پروردگار شما هستم؛ پس مرا پرستش كنيد!
(گروهى از پيروان ناآگاه آنها) كار خود را به تفرقه در ميان خود كشاندند؛ (ولى سرانجام) همگى بسوى ما بازمىگردند!
و هر كس چيزى از اعمال شايسته بجا آورد، در حالى كه ايمان داشته باشد، كوشش او ناسپاسى نخواهد شد؛ و ما تمام اعمال او را (براى پاداش) مىنويسيم.
و حرام است بر شهرها و آباديهايى كه (بر اثر گناه) نابودشان كرديم (كه به دنيا بازگردند؛) آنها هرگز باز نخواهند گشت!
تا آن زمان كه «يأجوج» و «مأجوج» گشوده شوند؛ و آنها از هر محل مرتفعى بسرعت عبور مىكنند.
و وعده حق [قيامت] نزديك مىشود؛ در آن هنگام چشمهاى كافران از وحشت از حركت بازمىماند؛ (مىگويند:) اى واى بر ما كه از اين (جريان) در غفلت بوديم؛ بلكه ما ستمكار بوديم!
شما و آنچه غير خدا مىپرستيد، هيزم جهنم خواهيد بود؛ و همگى در آن وارد مىشويد.
اگر اينها خدايانى بودند، هرگز وارد آن نمىشدند! در حالى كه همگى در آن جاودانه خواهند بود.
براى آنان در آن [دوزخ] نالههاى دردناكى است و چيزى نمىشنوند.
(اما) كسانى كه از قبل، وعده نيك از سوى ما به آنها داده شده [مؤمنان صالح] از آن دور نگاهداشته مىشوند.
آنها صداى آتش دوزخ را نمىشوند؛ و در آنچه دلشان بخواهد، جاودانه متنعم هستند.
وحشت بزرگ، آنها را اندوهگين نمىكند؛ و فرشتگان به استقبالشان مىآيند، (و مىگويند:) اين همان روزى است كه به شما وعده داده مىشد!
در آن روز كه آسمان را چون طومارى در هم مىپيچيم، (سپس) همان گونه كه آفرينش را آغاز كرديم، آن را بازمىگردانيم؛ اين وعدهاى است بر ما، و قطعا آن را انجام خواهيم داد.
در «زبور» بعد از ذكر (تورات) نوشتيم: «بندگان شايستهام وارث (حكومت) زمين خواهند شد!»
در اين، ابلاغ روشنى است براى جمعيت عبادتكنندگان!
ما تو را جز براى رحمت جهانيان نفرستاديم.
بگو: «تنها چيزى كه به من وحى مىشود اين است كه معبود شما خداى يگانه است؛ آيا (با اين حال) تسليم (حق) مىشويد؟ (و بتها را كنار مىگذاريد؟)»
اگر باز (روى گردان شوند، بگو: «من به همه شما يكسان اعلام خطر مىكنم؛ و نمىدانم آيا وعده (عذاب خدا) كه به شما داده مىشود نزديك است يا دور!
او سخنان آشكار را مىداند، و آنچه را كتمان مىكنيد (نيز) مىداند (و چيزى بر او پوشيده نيست)!
و من نمىدانم شايد اين آزمايشى براى شماست؛ و مايه بهرهگيرى تا مدتى (معين)!
(و پيامبر) گفت: «پروردگارا! بحق داورى فرما (و اين طغيانگران را كيفر ده)! و پروردگار ما (خداوند) رحمان است كه در برابر نسبتهاى نارواى شما، از او استمداد مىطلبم!»
سوره الحج
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر؛ اى مردم! از (عذاب) پروردگارتان بترسيد، كه زلزله رستاخيز امر عظيمى است!
روزى كه آن را مىبينيد، (آن چنان وحشت سراپاى همه را فرامىگيرد كه) هر مادر شيردهى، كودك شيرخوارش را فراموش مىكند؛ و هر باردارى جنين خود را بر زمين مىنهد؛ و مردم را مست مىبينى، در حالى كه مست نيستند؛ ولى عذاب خدا شديد است!
گروهى از مردم، بدون هيچ علم و دانشى، به مجادله درباره خدا برمىخيزند؛ و از هر شيطان سركشى پيروى مىكنند.
بر او نوشته شده كه هر كس ولايتش را بر گردن نهد، بطور مسلم گمراهش مىسازد، و به آتش سوزان راهنماييش مىكند!
اى مردم! اگر در رستاخيز شك داريد، (به اين نكته توجه كنيد كه:) ما شما را از خاك آفريديم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از «مضغه» [چيزى شبيه گوشت جويده شده]، كه بعضى داراى شكل و خلقت است و بعضى بدون شكل؛ تا براى شما روشن سازيم (كه بر هر چيز قادريم)! و جنينهايى را كه بخواهيم تا مدت معينى در رحم (مادران) قرار مىدهيم؛ (و آنچه را بخواهيم ساقط مىكنيم؛) بعد شما را بصورت طفل بيرون مىآوريم؛ سپس هدف اين است كه به حد رشد و بلوغ خويش برسيد. در اين ميان بعضى از شما مىميرند؛ و بعضى آن قدر عمر مىكنند كه به بدترين مرحله زندگى (و پيرى) مىرسند؛ آن چنان كه بعد از علم و آگاهى، چيزى نمىدانند! (از سوى ديگر،) زمين را (در فصل زمستان) خشك و مرده مىبينى، اما هنگامى كه آب باران بر آن فرو مىفرستيم، به حركت درمىآيد و مىرويد؛ و از هر نوع گياهان زيبا مىروياند!
اين بخاطر آن است كه (بدانيد) خداوند حق است؛ و اوست كه مردگان را زنده مىكند؛ و بر هر چيزى تواناست.
و اينكه رستاخيز آمدنى است، و شكى در آن نيست؛ و خداوند تمام كسانى را كه در قبرها هستند زنده مىكند.
و گروهى از مردم، بدون هيچ دانش و هيچ هدايت و كتاب روشنى بخشى، درباره خدا مجادله مىكنند!
آنها با تكبر و بىاعتنايى (نسبت به سخنان الهى)، مىخواهند مردم را از راه خدا گمراه سازند! براى آنان در دنيا رسوايى است؛ و در قيامت، عذاب سوزان به آنها مىچشانيم!
(و به آنان مىگوييم:) اين در برابر چيزى است كه دستهايتان از پيش براى شما فرستاده؛ و خداوند هرگز به بندگان ظلم نمىكند!
بعضى از مردم خدا را تنها با زبان مىپرستند (و ايمان قلبيشان بسيار ضعيف است)؛ همين كه (دنيا به آنها رو كند و نفع و) خيرى به آنان برسد، حالت اطمينان پيدا مىكنند؛ اما اگر مصيبتى براى امتحان به آنها برسد، دگرگون مىشوند (و به كفر رومىآورند)! (به اين ترتيب) هم دنيا را از دست دادهاند، و هم آخرت را؛ و اين همان خسران و زيان آشكار است!
او جز خدا كسى را مىخواند كه نه زيانى به او مىرساند، و نه سودى؛ اين همان گمراهى بسيار عميق است.
او كسى را مىخواند كه زيانش از نفعش نزديكتر است؛ چه بد مولا و ياورى، و چه بد مونس و معاشرى!
خداوند كسانى را كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، در باغهايى از بهشت وارد مىكند كه نهرها زير درختانش جارى است؛ (آرى،) خدا هر چه را اراده كند انجام مىدهد!
هر كس گمان مىكند كه خدا پيامبرش را در دنيا و آخرت يارى نخواهد كرد (و از اين نظر عصبانى است، هر كارى از دستش ساخته است بكند)، ريسمانى به سقف خانه خود بياويزد، و خود را حلق آويز و نفس خود را قطع كند (و تا لبه پرتگاه مرگ پيش رود)؛ ببيند آيا اين كار خشم او را فرو مىنشاند؟!
اين گونه ما آن [قرآن] را بصورت آيات روشنى نازل كرديم؛ و خداوند هر كس را بخواهد هدايت مىكند.
مسلما كسانى كه ايمان آوردهاند، و يهود و صابئان [ستارهپرستان] و نصارى و مجوس و مشركان، خداوند در ميان آنان روز قيامت داورى مىكند؛ (و حق را از باطل جدا مىسازد؛) خداوند بر هر چيز گواه (و از همه چيز آگاه) است.
آيا نديدى كه تمام كسانى كه در آسمانها و كسانى كه در زمينند براى خدا سجده مىكنند؟! و (همچنين) خورشيد و ماه و ستارگان و كوهها و درختان و جنبندگان، و بسيارى از مردم! اما بسيارى (ابا دارند، و) فرمان عذاب درباره آنان حتمى است؛ و هر كس را خدا خوار كند، كسى او را گرامى نخواهد داشت! خداوند هر كار را بخواهد (و صلاح بداند) انجام مىدهد!
اينان دو گروهند كه درباره پروردگارشان به مخاصمه و جدال پرداختند؛ كسانى كه كافر شدند، لباسهايى از آتش براى آنها بريده شده، و مايع سوزان و جوشان بر سرشان ريخته مىشود؛
آن چنان كه هم درونشان با آن آب مىشود، و هم پوستهايشان.
و براى آنان گرزهايى از آهن (سوزان) است.
هر گاه بخواهند از غم و اندوههاى دوزخ خارج شوند، آنها را به آن بازمىگردانند؛ و (به آنان گفته مىشود:) بچشيد عذاب سوزان را!
خداوند كسانى را كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، در باغهايى از بهشت وارد مىكند كه از زير درختانش نهرها جارى است؛ آنان با دستبندهايى از طلا و مرواريد زينت مىشوند؛ و در آنجا لباسهايشان از حرير است.
و بسوى سخنان پاكيزه هدايت مىشوند، و به راه خداوند شايسته ستايش، راهنمايى مىگردند.
كسانى كه كافر شدند، و مؤمنان را از راه خدا بازداشتند، و (همچنين) از مسجد الحرام، كه آن را براى همه مردم، برابر قرار داديم، چه كسانى كه در آنجا زندگى مىكنند يا از نقاط دور وارد مىشوند (، مستحق عذابى دردناكند)؛ و هر كس بخواهد در اين سرزمين از راه حق منحرف گردد و دست به ستم زند، ما از عذابى دردناك به او مىچشانيم!
(به خاطر بياور) زمانى را كه جاى خانه (كعبه) را براى ابراهيم آماده ساختيم (تا خانه را بنا كند؛ و به او گفتيم:) چيزى را همتاى من قرار مده! و خانهام را براى طوافكنندگان و قيامكنندگان و ركوعكنندگان و سجودكنندگان (از آلودگى بتها و از هر گونه آلودگى) پاك ساز!
و مردم را دعوت عمومى به حج كن؛ تا پياده و سواره بر مركبهاى لاغر از هر راه دورى بسوى تو بيايند ...
تا شاهد منافع گوناگون خويش (در اين برنامه حياتبخش) باشند؛ و در ايام معينى نام خدا را، بر چهارپايانى كه به آنان داده است، (به هنگام قربانى كردن) ببرند؛ پس از گوشت آنها بخوريد؛ و بينواى فقير را نيز اطعام نماييد!
سپس، بايد آلودگيهايشان را برطرف سازند؛ و به نذرهاى خود وفا كنند؛ و بر گرد خانه گرامى كعبه، طواف كنند.
(مناسك حج) اين است! و هر كس برنامههاى الهى را بزرگ دارد، نزد پروردگارش براى او بهتر است! و چهارپايان براى شما حلال شده، مگر آنچه (ممنوع بودنش) بر شما خوانده مىشود. از پليديهاى بتها اجتناب كنيد! و از سخن باطل بپرهيزيد!
(برنامه و مناسك حج را انجام دهيد) در حالى كه همگى خالص براى خدا باشد! هيچ گونه همتايى براى او قائل نشويد! و هر كس همتايى براى خدا قرار دهد، گويى از آسمان سقوط كرده، و پرندگان (در وسط هوا) او را مىربايند؛ و يا تندباد او را به جاى دوردستى پرتاب مىكند!
اين است (مناسك حج)! و هر كس شعائر الهى را بزرگ دارد، اين كار نشانه تقواى دلهاست.
در آن (حيوانات قربانى)، منافعى براى شماست تا زمان معينى [روز ذبح آنها] سپس محل آن، خانه قديمى و گرامى (كعبه) است.
براى هر امتى قربانگاهى قرار داديم، تا نام خدا را (به هنگام قربانى) بر چهارپايانى كه به آنان روزى دادهايم ببرند، و خداى شما معبود واحدى است؛ در برابر (فرمان) او تسليم شويد و بشارت ده متواضعان و تسليمشوندگان را.
همانها كه چون نام خدا برده مىشود، دلهايشان پر از خوف (پروردگار) مىگردد؛ و شكيبايان در برابر مصيبتهايى كه به آنان مىرسد؛ و آنها كه نماز را برپا مىدارند، و از آنچه به آنان روزى دادهايم انفاق مىكنند.
و شترهاى چاق و فربه را (در مراسم حج) براى شما از شعائر الهى قرار داديم؛ در آنها براى شما خير و بركت است؛ نام خدا را (هنگام قربانى كردن) در حالى كه به صف ايستادهاند بر آنها ببريد؛ و هنگامى كه پهلوهايشان آرام گرفت (و جان دادند)، از گوشت آنها بخوريد، و مستمندان قانع و فقيران را نيز از آن اطعام كنيد! اين گونه ما آنها را مسخرتان ساختيم، تا شكر خدا را بجا آوريد.
نه گوشتها و نه خونهاى آنها، هرگز به خدا نمىرسد. آنچه به او مىرسد، تقوا و پرهيزگارى شماست. اين گونه خداوند آنها را مسخر شما ساخته، تا او را بخاطر آنكه شما را هدايت كرده است بزرگ بشمريد؛ و بشارت ده نيكوكاران را!
خداوند از كسانى كه ايمان آوردهاند دفاع مىكند؛ خداوند هيچ خيانتكار ناسپاسى را دوست ندارد!
به كسانى كه جنگ بر آنان تحميل گرديده، اجازه جهاد داده شده است؛ چرا كه مورد ستم قرار گرفتهاند؛ و خدا بر يارى آنها تواناست.
همانها كه از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اينكه مىگفتند: «پروردگار ما، خداى يكتاست!» و اگر خداوند بعضى از مردم را بوسيله بعضى ديگر دفع نكند، ديرها و صومعهها، و معابد يهود و نصارا، و مساجدى كه نام خدا در آن بسيار برده مىشود، ويران مىگردد! و خداوند كسانى را كه يارى او كنند (و از آيينش دفاع نمايند) يارى مىكند؛ خداوند قوى و شكست ناپذير است.
همان كسانى كه هر گاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم، نماز را برپا مىدارند، و زكات مىدهند، و امر به معروف و نهى از منكر مىكنند، و پايان همه كارها از آن خداست!
اگر تو را تكذيب كنند، (امر تازهاى نيست؛) پيش از آنها قوم نوح و عاد و ثمود (پيامبرانشان را) تكذيب كردند.
و همچنين قوم ابراهيم و قوم لوط؛
و اصحاب مدين (قوم شعيب)؛ و نيز موسى (از سوى فرعونيان) تكذيب شد؛ اما من به كافران مهلت دادم، سپس آنها را مجازات كردم. ديدى چگونه (عمل آنها را) انكار نمودم (و چگونه به آنان پاسخ گفتم)؟!
چه بسيار شهرها و آباديهايى كه آنها را نابود و هلاك كرديم در حالى كه (مردمش) ستمگر بودند، بگونهاى كه بر سقفهاى خود فروريخت! (نخست سقفها ويران گشت؛ و بعد ديوارها بر روى سقفها!) و چه بسيار چاه پر آب كه بىصاحب ماند؛ و چه بسيار قصرهاى محكم و مرتفع!
آيا آنان در زمين سير نكردند، تا دلهايى داشته باشند كه حقيقت را با آن درك كنند؛ يا گوشهاى شنوايى كه با آن (نداى حق را) بشنوند؟! چرا كه چشمهاى ظاهر نابينا نمىشود، بلكه دلهايى كه در سينههاست كور مىشود.
آنان از تو تقاضاى شتاب در عذاب مىكنند؛ در حالى كه خداوند هرگز از وعده خود تخلف نخواهد كرد! و يك روز نزد پروردگارت، همانند هزار سال از سالهايى است كه شما مىشمريد!
و چه بسيار شهرها و آباديهايى كه به آنها مهلت دادم، در حالى كه ستمگر بودند؛ (اما از اين مهلت براى اصلاح خويش استفاده نكردند.) سپس آنها را مجازات كردم؛ و بازگشت، تنها بسوى من است!
بگو: «اى مردم! من براى شما بيمدهنده آشكارى هستم!
آنها كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، آمرزش و روزى پر ارزشى براى آنهاست!
و آنها كه در (محو) آيات ما تلاش كردند، و چنين مىپنداشتند كه مىتوانند بر اراده حتمى ما غالب شوند، اصحاب دوزخند!»
هيچ پيامبرى را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه هر گاه آرزو مىكرد (و طرحى براى پيشبرد اهداف الهى خود مىريخت)، شيطان القائاتى در آن مىكرد؛ اما خداوند القائات شيطان را از ميان مىبرد، سپس آيات خود را استحكام مىبخشيد؛ و خداوند عليم و حكيم است.
هدف اين بود كه خداوند القاى شيطان را آزمونى قرار دهد براى آنها كه در دلهايشان بيمارى است، و آنها كه سنگدلند؛ و ظالمان در عداوت شديد دور از حق قرار گرفتهاند!
و (نيز) هدف اين بود كه آگاهان بدانند اين حقى است از سوى پروردگارت، و در نتيجه به آن ايمان بياورند، و دلهايشان در برابر آن خاضع گردد؛ و خداوند كسانى را كه ايمان آوردند، بسوى صراط مستقيم هدايت مىكند.
كافران همواره در باره قرآن در شك هستند، تا آنكه روز قيامت بطور ناگهانى فرارسد، يا عذاب روز عقيم [روزى كه قادر بر جبران گذشته نيستند] به سراغشان آيد!
حكومت و فرمانروايى در آن روز از آن خداست؛ و ميان آنها داورى مىكند: كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، در باغهاى پرنعمت بهشتند؛
و كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند، عذاب خواركنندهاى براى آنهاست!
و كسانى كه در راه خدا هجرت كردند، سپس كشته شدند يا به مرگ طبيعى از دنيا رفتند، خداوند به آنها روزى نيكويى مىدهد؛ كه او بهترين روزىدهندگان است!
خداوند آنان را در محلى وارد مىكند كه از آن خشنود خواهند بود؛ و خداوند دانا و بردبار است.
(آرى،) مطلب چنين است! و هر كس به همان مقدار كه به او ستم شده مجازات كند، سپس مورد تعدى قرار گيرد، خدا او را يارى خواهد كرد؛ يقينا خداوند بخشنده و آمرزنده است!
اين (وعده نصرت الهى) بخاطر آن است (كه او بر هر چيز قادر است؛ خداوندى) كه شب را در روز، و روز را در شب داخل مىكند؛ و خداوند شنوا و بيناست!
اين بخاطر آن است كه خداوند حق است؛ و آنچه را غير از او مىخوانند باطل است؛ و خداوند بلندمقام و بزرگ است!
آيا نديدى خداوند از آسمان، آبى فرستاد، و زمين (بر اثر آن) سرسبز و خرم مىگردد؟! و خداوند لطيف و آگاه است.
آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست؛ و خداوند بىنياز، و شايسته هر گونه ستايش است!
آيا نديدى كه خداوند آنچه را در زمين است مسخر شما كرد؛ و (نيز) كشتيهايى را كه به فرمان او بر صفحه اقيانوسها حركت مىكنند؛ و آسمان [كرات و سنگهاى آسمانى] را نگه مىدارد، تا جز بفرمان او، بر زمين فرو نيفتند؟ خداوند نسبت به مردم رحيم و مهربان است!
و او كسى است كه شما را زنده كرد، سپس مىميراند، بار ديگر زنده مىكند، اما اين انسان بسيار ناسپاس است.
براى هر امتى عبادتى قرار داديم، تا آن عبادت را (در پيشگاه خدا) انجام دهند؛ پس نبايد در اين امر با تو به نزاع برخيزند! بسوى پروردگارت دعوت كن، كه بر هدايت مستقيم قرار دارى (و راه راست همين است كه تو مىپويى).
و اگر آنان با تو به جدال برخيزند، بگو: «خدا از كارهايى كه شما انجام مىدهيد آگاهتر است!
و خداوند در روز قيامت، ميان شما در آنچه اختلاف مىكرديد، داورى مىكند!»
آيا نمىدانستى خداوند آنچه را در آسمان و زمين است مىداند؟! همه اينها در كتابى ثبت است (همان كتاب علم بىپايان پروردگار)؛ و اين بر خداوند آسان است!
آنها غير از خداوند، چيزهايى را مىپرستند كه او هيچ گونه دليلى بر آن نازل نكرده است، و چيزهايى را كه علم و آگاهى به آن ندارند! و براى ستمگران، ياور و راهنمايى نيست!
و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان خوانده مىشود، در چهره كافران آثار انكار مشاهده مىكنى، آن چنان كه نزديك است برخيزند و با مشت به كسانى كه آيات ما را بر آنها ميخوانند حمله كنند! بگو: «آيا شما را به بدتر از اين خبر دهم؟ همان آتش سوزنده [دوزخ] كه خدا به كافران وعده داده؛ و بد سرانجامى است!»
اى مردم! مثلى زده شده است، به آن گوش فرا دهيد: كسانى را كه غير از خدا مىخوانيد، هرگز نمىتوانند مگسى بيافرينند، هر چند براى اين كار دست به دست هم دهند! و هر گاه مگس چيزى از آنها بربايد، نمىتوانند آن را باز پس گيرند! هم اين طلبكنندگان ناتوانند، و هم آن مطلوبان (هم اين عابدان، و هم آن معبودان)!
خدا را آن گونه كه بايد بشناسند نشناختند؛ خداوند قوى و شكستناپذير است!
خداوند از فرشتگان رسولانى برمىگزيند، و همچنين از مردم؛ خداوند شنوا و بيناست!
آنچه را در پيش روى آنها و پشت سر آنهاست مىداند؛ و همه امور بسوى خدا بازمىگردد.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! ركوع كنيد، و سجود بجا آوريد، و پروردگارتان را عبادت كنيد، و كار نيك انجام دهيد، شايد رستگار شويد!
و در راه خدا جهاد كنيد، و حق جهادش را ادا نماييد! او شما را برگزيد، و در دين (اسلام) كار سنگين و سختى بر شما قرار ندارد؛ از آيين پدرتان ابراهيم پيروى كنيد؛ خداوند شما را در كتابهاى پيشين و در اين كتاب آسمانى «مسلمان» ناميد، تا پيامبر گواه بر شما باشد، و شما گواهان بر مردم! پس نماز را برپا داريد، و زكات را بدهيد، و به خدا تمسك جوييد، كه او مولا و سرپرست شماست! چه مولاى خوب، و چه ياور شايستهاى!