قرآن عثمان طه

سوره المومنون

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ براستى كه مؤمنان رستگار شدند؛


الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ

2

(همان) كسانى كه آنان در نمازشان فروتنند؛


وَ الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ

3

و كسانى كه آنان از (كار و سخن) بيهوده روى گردانند؛


وَ الَّذِينَ هُمْ لِلزَّكاةِ فاعِلُونَ

4

و كسانى كه آنان [بخشش‌] زكات را [پرداخت‌] كننده‌اند؛


وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ

5

و همان كسانى كه دامانشان را (در امور جنسى) حفظ مى‌كنند؛


إِلَّا عَليٰ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ

6

مگر در مورد همسرانشان يا آنچه (از كنيزان) مالك شده‌اند؛ كه در حقيقت آنان (در اين موارد) سرزنش نمى‌شوند؛


فَمَنِ ابْتَغيٰ وَراءَ ذٰلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ

7

و كسانى كه فراتر از اين جويند، پس تنها آنان تجاوزگرند.


وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ

8

و كسانى كه آنان امانت‌هايشان و پيمان‌هايشان را رعايت مى‌كنند؛


وَ الَّذِينَ هُمْ عَليٰ صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ

9

و كسانى كه آنان بر نمازهايشان مواظبت مى‌نمايند.


أُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ

10

تنها آنان وارثانند.


الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيها خالِدُونَ

11

(همان) كسانى كه فردوس را به ارث مى‌برند، در حالى كه آنان در آنجا ماندگارند.


وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ

12

و بيقين انسان را از چكيده‌اى از گل آفريديم؛


ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِي قَرارٍ مَكِينٍ

13

سپس او را آب اندك سيالى در جايگاه استوار [رحم‌] قرار داديم؛


ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ

14

سپس آب اندك سيال را بصورت [خون بسته‌] آويزان آفريديم، و [خون بسته‌] آويزان را بصورت (چيزى شبيه) گوشت جويده شده آفريديم، و گوشت جويده شده را بصورت استخوان‌هايى آفريديم؛ و بر استخوان‌ها گوشتى پوشانديم؛ سپس آن را بصورت آفرينش ديگرى پديد آورديم؛ و خجسته باد خدا، كه بهترين آفرينندگان است!


ثُمَّ إِنَّكُمْ بَعْدَ ذٰلِكَ لَمَيِّتُونَ

15

سپس شما بعد از اين (مراحل) قطعا مى‌ميريد؛


ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ تُبْعَثُونَ

16

سپس شما در روز رستاخيز حتما برانگيخته مى‌شويد.


وَ لَقَدْ خَلَقْنا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرائِقَ وَ ما كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غافِلِينَ

17

و بيقين بر فراز شما هفت راه (آسمانى) آفريديم؛ و از آفرينش غافل نبوده‌ايم.


وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّا عَليٰ ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُونَ

18

و از آسمان، آبى به اندازه فرو فرستاديم؛ و آن را در زمين جايگزين كرديم، و ما مسلما بر [از بين‌] بردن آن تواناييم.


فَأَنْشَأْنا لَكُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ لَكُمْ فِيها فَواكِهُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ

19

پس به وسيله آن بوستان‌هايى از درختان خرما و انگورها براى شما پديد آورديم، كه در آنها ميوه‌هاى فراوان براى شماست؛ و از آنها مى‌خوريد.


وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآكِلِينَ

20

و (نيز) درخت (زيتون) ى كه از كوه پربركت (طور سينا) بيرون مى‌آيد كه با روغن و« نان خورشى »براى خورندگان مى‌رويد.


وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِها وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ

21

و قطعا در (وجود) دام‌ها، براى شما عبرتى است؛ از آنچه در شكم آنهاست به شما (شير) مى‌نوشانيم. و براى شما در آنها سودهاى فراوان است؛ و از (گوشت) آنها مى‌خوريد؛


وَ عَلَيْها وَ عَلَي الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ

22

و بر آنها و بر كشتى‌ها حمل مى‌شويد.


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِليٰ قَوْمِهِ فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ

23

و بيقين نوح را به سوى قومش فرستاديم؛ و گفت:« اى قوم [من‌]! خدا را پرستش كنيد، كه هيچ معبودى جز او براى شما نيست؛ پس آيا خودنگهدارى (و پارسايى) نمى‌كنيد؟! »


فَقالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما هٰذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً ما سَمِعْنا بِهٰذا فِي آبائِنَا الْأَوَّلِينَ

24

و اشراف قومش كه كفر ورزيدند، گفتند:« اين (نوح) جز بشرى مثل شما نيست، كه مى‌خواهد بر شما برترى جويد؛ اگر (بر فرض) خدا مى‌خواست (پيامبرى بفرستد)، حتما فرشتگانى فرود مى‌آورد؛ (ما) در نياكان نخستين خود اين را نشنيده‌ايم!


إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّي حِينٍ

25

او نيست جز مردى كه در وى (حالت) جنون است؛ پس تا مدتى براى (مرگ يا بهبودى) او انتظار بكشيد. »


قالَ رَبِّ انْصُرْنِي بِما كَذَّبُونِ

26

(نوح) گفت:« پروردگارا! مرا در برابر تكذيب‌هاى آنان يارى كن. »


فَأَوْحَيْنا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنا وَ وَحْيِنا فَإِذا جاءَ أَمْرُنا وَ فارَ التَّنُّورُ فَاسْلُكْ فِيها مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَ أَهْلَكَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَ لا تُخاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ

27

و به سوى او وحى كرديم كه:« زير نظر ما، و (بر اساس) وحى ما با زيركى كشتى را بساز. و هنگامى كه فرمان (عذاب) ما فرا رسد، و تنور فوران كند، پس از هر [حيوانى، يك‌] جفت دوتايى و خانواده‌ات را در آن وارد كن؛ مگر كسى از آنان كه قبلا در باره او سخن رفته است؛ و در باره كسانى كه ستم كردند با من سخن مگوى، [چرا] كه آنان غرق شدنى هستند.


فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنْتَ وَ مَنْ مَعَكَ عَلَي الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

28

و هنگامى كه تو و كسانى كه به همراه تواند بر كشتى قرار گرفتيد، پس بگو: ستايش مخصوص خدايى است كه ما را از گروه ستمكاران نجات بخشيد! »


وَ قُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلاً مُبارَكاً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ

29

و بگو:« پروردگارا! مرا در منزلگاهى خجسته فرود آر، در حالى كه تو بهترين فرود آورندگانى. »


إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ وَ إِنْ كُنَّا لَمُبْتَلِينَ

30

مسلما در اين (ماجرا) نشانه‌هايى است، و حتما [ما] آزمايش كننده بوديم.


ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِينَ

31

سپس گروه‌هاى ديگرى را بعد از آنان پديد آورديم؛


فَأَرْسَلْنا فِيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ

32

و در ميان آنان فرستاده‌اى از [خود] شان فرستاديم كه:« خدا را پرستش كنيد كه هيچ معبودى جز او براى شما نيست؛ پس آيا خودنگهدارى (و پارسايى) نمى‌كنيد؟! »


وَ قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ الْآخِرَةِ وَ أَتْرَفْناهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ما هٰذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَ يَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ

33

و اشراف قومش كه كفر ورزيدند، و ملاقات (جهان) آخرت را دروغ انگاشتند، و در زندگى پست (دنيا) آنان را كامروا ساختيم، گفتند:« اين جز بشرى مثل شما نيست، مى‌خورد از آنچه [شما] از آن مى‌خوريد؛ و مى‌نوشد از آنچه مى‌نوشيد!


وَ لَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَراً مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ

34

و اگر از بشرى مثل خودتان اطاعت كنيد مسلما شما در اين هنگام زيانكاريد.


أَ يَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذا مِتُّمْ وَ كُنْتُمْ تُراباً وَ عِظاماً أَنَّكُمْ مُخْرَجُونَ

35

آيا [او] به شما وعده مى‌دهد كه هنگامى كه شما مرديد و خاك و استخوان‌هايى (پوسيده) شديد، (باز) شما (از قبرها) بيرون آورده مى‌شويد؟!


هَيْهاتَ هَيْهاتَ لِما تُوعَدُونَ

36

دور است دور است، آنچه وعده داده مى‌شويد!


إِنْ هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ

37

اين جز زندگى پست (دنيايى) ما نيست، (برخى) مى‌ميريم و (برخى) زندگى مى‌كنيم، و ما برانگيخته نخواهيم شد!


إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَريٰ عَلَي اللَّهِ كَذِباً وَ ما نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ

38

او جز مردى كه بر خدا دروغ بسته، نيست؛ و ما تصديق كننده او نيستيم! »


قالَ رَبِّ انْصُرْنِي بِما كَذَّبُونِ

39

(پيامبرشان) گفت:« پروردگارا! مرا در برابر تكذيب‌هاى آنان يارى كن. »


قالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَيُصْبِحُنَّ نادِمِينَ

40

(خدا) فرمود:« پس از اندكى حتما پشيمان خواهند گشت. »


فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْناهُمْ غُثاءً فَبُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

41

پس بانگ (مرگبار) آنان را به حق فرو گرفت؛ و آنان را (همچون) خاشاكى بر سيلاب قرار داديم؛ و قوم ستمكار (از رحمت خدا) دور باد!


ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قُرُوناً آخَرِينَ

42

سپس گروه‌هاى ديگرى را بعد از آنان پديد آورديم.


ما تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَها وَ ما يَسْتَأْخِرُونَ

43

هيچ ملتى از سرآمد (عمر) ش پيشى نمى‌گيرند و تأخير نمى‌كنند.


ثُمَّ أَرْسَلْنا رُسُلَنا تَتْرا كُلَّما جاءَ أُمَّةً رَسُولُها كَذَّبُوهُ فَأَتْبَعْنا بَعْضَهُمْ بَعْضاً وَ جَعَلْناهُمْ أَحادِيثَ فَبُعْداً لِقَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ

44

سپس فرستادگانمان را يكى پس از ديگرى فرستاديم؛ هر گاه براى (راهنمايى) امتى فرستاده‌اش مى‌آمد، او را تكذيب مى‌كردند؛ پس برخى از آن (سركش) ان را بدنبال برخى [ديگر] آورديم. و آنان را (هلاك كرديم و) خبرهاى (عبرت‌آموز) گردانيديم؛ و قومى كه ايمان نمى‌آورند (از رحمت خدا) دور باد!


ثُمَّ أَرْسَلْنا مُوسيٰ وَ أَخاهُ هارُونَ بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ

45

سپس موسى و برادرش هارون را با نشانه‌هاى (معجزه آساي) مان و دليلى آشكار، به سوى فرعون و اشراف او فرستاديم؛


إِليٰ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَ كانُوا قَوْماً عالِينَ

46

و [لى‌] تكبر ورزيدند، و گروهى برترى‌جو بودند.


فَقالُوا أَ نُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنا وَ قَوْمُهُما لَنا عابِدُونَ

47

و گفتند:« آيا به دو بشرى كه مثل ما هستند، ايمان آوريم، در حالى كه قوم آن دو پرستندگان ما هستند؟! »


فَكَذَّبُوهُما فَكانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ

48

پس آن دو را تكذيب كردند؛ و از هلاك شدگان شدند.


وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَي الْكِتابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ

49

و يقينا به موسى كتاب (تورات) داديم؛ باشد كه آنان راهنمايى شوند.


وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَ أُمَّهُ آيَةً وَ آوَيْناهُما إِليٰ رَبْوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعِينٍ

50

و پسر مريم [عيسى‌] و مادرش را نشانه‌اى (معجزه‌آسا) قرار داديم؛ و آن دو را در سرزمين بلندى كه داراى قرارگاه و [آب‌] روانى بود، جاى داديم.


يا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ

51

اى فرستادگان! از [خوراكى‌هاى‌] پاكيزه بخوريد، و [كار] شايسته انجام دهيد، كه من به آنچه انجام مى‌دهيد دانايم.


وَ إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ

52

و براستى كه اين (روش پيامبران) آيين شماست، در حالى كه آيين يگانه‌اى است؛ و من پروردگار شما هستم؛ پس (خودتان را از عذاب من) حفظ كنيد.


فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ زُبُراً كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ

53

و (گروهى) كار (دين) شان را در ميان خود گسستند، دسته دسته (بدنبال كتابى رفتند؛ و) هر حزبى به آنچه نزدشان است شادمانند.


فَذَرْهُمْ فِي غَمْرَتِهِمْ حَتَّي حِينٍ

54

پس آنان را تا مدتى در گرداب جهلشان واگذار.


أَ يَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنِينَ

55

آيا مى‌پندارند آنچه از مال و پسران، كه آنان را بدان امداد مى‌رسانيم،


نُسارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْراتِ بَلْ لا يَشْعُرُونَ

56

(براى اين است كه) به سودشان در نيكى‌ها شتاب مى‌ورزيم؟ (نه) بلكه (با درك حسى اين مطلب را) متوجه نمى‌شوند.


إِنَّ الَّذِينَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ

57

مسلما كسانى كه آنان از هراس پروردگارشان بيمناكند،


وَ الَّذِينَ هُمْ بِآياتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ

58

و كسانى كه آنان به نشانه‌هاى پروردگارشان ايمان مى‌آورند،


وَ الَّذِينَ هُمْ بِرَبِّهِمْ لا يُشْرِكُونَ

59

و كسانى كه آنان به پروردگارشان شرك نمى‌ورزند،


وَ الَّذِينَ يُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِليٰ رَبِّهِمْ راجِعُونَ

60

و كسانى كه انجام مى‌دهند آنچه را (بايد در راه خدا) انجام مى‌دادند، و با اين حال، دل‌هايشان هراسناك است [چرا] كه آنان به سوى پروردگارشان باز مى‌گردند،


أُولئِكَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ هُمْ لَها سابِقُونَ

61

آنان در (انجام) نيكى‌ها بر همديگر پيشى مى‌گيرند، و آنان براى آن (نيكى) ها پيشگامند.


وَ لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها وَ لَدَيْنا كِتابٌ يَنْطِقُ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ

62

و هيچ كس را جز به اندازه تواناييش تكليف نمى‌كنيم؛ و نزد ما كتابى است كه به حق سخن مى‌گويد؛ و آنان مورد ستم واقع نمى‌شوند.


بَلْ قُلُوبُهُمْ فِي غَمْرَةٍ مِنْ هٰذا وَ لَهُمْ أَعْمالٌ مِنْ دُونِ ذٰلِكَ هُمْ لَها عامِلُونَ

63

بلكه دل‌هايشان از اين (حقيقت) در گرداب جهل (فرو رفته) است؛ و كارهاى (زشتى) جز اين دارند در حالى كه آنان آن (كار) ها را انجام مى‌دهند.


حَتَّي إِذا أَخَذْنا مُتْرَفِيهِمْ بِالْعَذابِ إِذا هُمْ يَجْأَرُونَ

64

تا هنگامى كه ثروتمندان آنها را به عذاب گرفتار ساختيم؛ بناگاه، آنان ناله و زارى سر مى‌دهند.


لا تَجْأَرُوا الْيَوْمَ إِنَّكُمْ مِنَّا لا تُنْصَرُونَ

65

(به آنان گفته مى‌شود:) امروز ناله و زارى سر مدهيد، [چرا] كه شما از طرف ما يارى نخواهيد شد.


قَدْ كانَتْ آياتِي تُتْليٰ عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ عَليٰ أَعْقابِكُمْ تَنْكِصُونَ

66

(زيرا) در حقيقت، آيات من همواره بر شما خوانده مى‌شد؛ و [لى‌] شما همواره به پشت (سر) تان باز مى‌گشتيد!


مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سامِراً تَهْجُرُونَ

67

مستكبرانه نسبت به آن (قرآن و پيامبر) شبانه بدگويى مى‌كرديد.


أَ فَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جاءَهُمْ ما لَمْ يَأْتِ آباءَهُمُ الْأَوَّلِينَ

68

و آيا در گفتار (قرآن) تدبر نكردند، يا چيزى براى آنان آمده كه براى نياكان نخستين آنان نيامده است؟!


أَمْ لَمْ يَعْرِفُوا رَسُولَهُمْ فَهُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ

69

يا فرستاده‌شان را نشناختند، و [از اين رو] آنان او را انكار مى‌كنند؟!


أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَ أَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ

70

يا مى‌گويند:« در او (حالت) جنون است؟! » (نه)، بلكه (او) حق را براى آنان آورد؛ در حالى كه بيشترشان از حق ناخشنودند.


وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ بَلْ أَتَيْناهُمْ بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِكْرِهِمْ مُعْرِضُونَ

71

و اگر (بر فرض)، حق از هوس‌هاى آنان پيروى مى‌كرد، حتما آسمان‌ها و زمين و هر كس كه در آنهاست تباه مى‌شدند. بلكه يادمانشان (قرآن) را براى آنان آورديم، و [لى‌] آنان از يادمانشان روى گردانند.


أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجاً فَخَراجُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ

72

يا از ايشان هزينه (زندگى) مى‌خواهى؟ با اينكه هزينه (و پاداش) پروردگارت بهتر است، و او بهترين روزى دهندگان است.


وَ إِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

73

و قطعا تو آنان را به راه راست فرا مى‌خوانى.


وَ إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّراطِ لَناكِبُونَ

74

و مسلما كسانى كه به آخرت ايمان نمى‌آورند، از راه (راست) منحرفند.


وَ لَوْ رَحِمْناهُمْ وَ كَشَفْنا ما بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ لَلَجُّوا فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ

75

و اگر (بر فرض) به آنان رحم كنيم و آنچه از (رنج و) زيان به آنان (رسيده) برطرف سازيم، حتما در طغيانشان لجاجت مى‌ورزند در حالى كه سرگردانند.


وَ لَقَدْ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ فَمَا اسْتَكانُوا لِرَبِّهِمْ وَ ما يَتَضَرَّعُونَ

76

و بيقين آنان را به عذاب گرفتار ساختيم (تا بيدار شوند)! و [لى‌] آنان در برابر پروردگارشان تسليم نگرديدند، و فروتن نشدند.


حَتَّي إِذا فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً ذا عَذابٍ شَدِيدٍ إِذا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ

77

تا هنگامى كه بر آنان درى با عذاب شديد گشوديم، بناگاه آنان در آن (حال) مأيوس شدند.


وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ

78

و او كسى است كه براى شما گوش و چشم‌ها و دل‌هاى [سوزان‌] پديد آورد، چه اندك سپاسگزارى مى‌كنيد.


وَ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ

79

و او كسى است كه شما را در زمين آفريد؛ و فقط به سوى او گردآورى مى‌شويد.


وَ هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

80

و او كسى است كه زنده مى‌كند و مى‌ميراند؛ و پى در پى آمدن شب و روز، تنها از آن اوست؛ پس آيا خردورزى نمى‌كنيد؟!


بَلْ قالُوا مِثْلَ ما قالَ الْأَوَّلُونَ

81

(نه،) بلكه (آنان نيز) مثل آنچه پيشينيان گفته بودند، گفتند.


قالُوا أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ

82

گفتند:« آيا هنگامى كه مرديم و خاك و استخوان‌هايى (پوسيده) شديم، آيا حتما ما برانگيخته مى‌شويم؟!


لَقَدْ وُعِدْنا نَحْنُ وَ آباؤُنا هٰذا مِنْ قَبْلُ إِنْ هٰذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ

83

بيقين اين (رستاخيز) از پيش به ما و نياكانمان وعده داده شد؛ اين جز افسانه‌هاى پيشينيان نيست. »


قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيها إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ

84

بگو:« اگر بدانيد، زمين و كسانى كه در آن هستند از آن چه كسى است؟! »


سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ

85

بزودى خواهند گفت:« فقط از آن خداست. »بگو:« آيا (غافليد) و متذكر نمى‌شويد؟! »


قُلْ مَنْ رَبُّ السَّماواتِ السَّبْعِ وَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ

86

بگو:« چه كسى پروردگار آسمان‌هاى هفتگانه، و پروردگار تخت بزرگ (جهاندارى و تدبير هستى) است؟ »


سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ

87

بزودى خواهند گفت:« فقط از آن خداست! »بگو:« پس آيا خودنگهدارى (و پارسايى) نمى‌كنيد؟! »


قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ يُجِيرُ وَ لا يُجارُ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ

88

بگو:« اگر مى‌دانيد، چه كسى فرمانروايى مطلق هر چيزى به دست اوست، و او پناه مى‌دهد، و به او پناه داده نمى‌شود؟! »


سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنّيٰ تُسْحَرُونَ

89

بزودى خواهند گفت:« فقط از آن خداست! »بگو:« پس چگونه سحر مى‌شويد؟! »


بَلْ أَتَيْناهُمْ بِالْحَقِّ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ

90

بلكه حق را براى آنان آورديم؛ و قطعا آنان دروغ گويند.


مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَ ما كانَ مَعَهُ مِنْ إِلهٍ إِذاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ

91

خدا هيچ فرزندى نگزيده است و هيچ معبودى با او نيست؛ (و گرنه) در آن صورت حتما هر معبودى آنچه را آفريده بود، مى‌برد، و مسلما برخى آنان بر برخى [ديگر] برترى مى‌جستند؛ منزه است خدا از آنچه (او را) وصف مى‌كنند!


عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَتَعاليٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ

92

(همان خدايى كه) داناى نهان و آشكار است؛ پس برتر است از آنچه شريك (او) قرار مى‌دهند!


قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي ما يُوعَدُونَ

93

(اى پيامبر) بگو:« پروردگارا! اگر آنچه را (از عذاب) به آنان وعده داده مى‌شود به من بنمايانى،


رَبِّ فَلا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

94

پس پروردگارا، مرا در ميان گروه ستمكاران قرار مده. »


وَ إِنَّا عَليٰ أَنْ نُرِيَكَ ما نَعِدُهُمْ لَقادِرُونَ

95

و ما قطعا تواناييم بر اينكه آنچه را به آنان وعده مى‌دهيم، به تو بنمايانيم.


ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَصِفُونَ

96

بدى را بدان (شيوه‌اى) كه آن نيكوتر است، دفع كن. ما به آنچه وصف مى‌كنند داناتريم.


وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطِينِ

97

و بگو:« پروردگارا! از اشارات وسوسه‌آميز شيطان‌ها به تو پناه مى‌برم؛


وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ

98

و پروردگارا! از حضور آنان (نزد خود)، به تو پناه مى‌برم. »


حَتَّي إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ

99

تا هنگامى كه مرگ، يكى از آنان را فرا رسد، مى‌گويد:« پروردگارا! [مرا] باز گردانيد؛


لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِليٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ

100

باشد كه من در آنچه ترك كرده‌ام، [كار] شايسته‌اى انجام دهم. » (در پاسخ او گفته مى‌شود:) هرگز چنين نيست! اين سخنى است كه او (فقط) گوينده آن است؛ و فرا روى آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته مى‌شوند.


فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ

101

و هنگامى كه در شيپور دميده شود، پس در آن روز هيچ خويشاوندى بين آنان نيست، و از يكديگر پرسش (و درخواست) نمى‌كنند.


فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

102

و كسانى كه ميزان‌هاى (عمل) آنان سنگين است، پس تنها آنان رستگارانند.


وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خالِدُونَ

103

و كسانى كه ميزان‌هاى (عمل) آنان سبك است، پس آنان كسانى هستند كه به خودشان زيان رسانده‌اند (و) در جهنم ماندگارند؛


تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِيها كالِحُونَ

104

در حالى كه [شعله‌هاى‌] آتش به چهره‌هايشان نواخته مى‌شود؛ و آنان در آن (آتش) عبوس و زشت منظرند.


أَ لَمْ تَكُنْ آياتِي تُتْليٰ عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ

105

(و به آنان گفته مى‌شود:) آيا آيات من پيوسته بر شما خوانده نمى‌شد، و همواره آنها را دروغ مى‌انگاشتيد؟!


قالُوا رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَيْنا شِقْوَتُنا وَ كُنَّا قَوْماً ضالِّينَ

106

مى‌گويند:« [اى‌] پروردگار ما! بدبختى ما بر ما چيره شد و گروهى گمراه بوديم.


رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ

107

[اى‌] پروردگار ما! ما را از اين (دوزخ) بيرون آر، و اگر (به بدى) باز گشتيم پس در حقيقت ما ستمكاريم. »


قالَ اخْسَئُوا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ

108

(خدا به آنان) مى‌فرمايد:« در آن (دوزخ) گم شويد، و [با من‌] سخن مگوييد!


إِنَّهُ كانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبادِي يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ

109

[چرا] كه دسته‌اى از بندگان من همواره مى‌گفتند:« [اى‌] پروردگار ما! ايمان آورديم؛ پس ما را بيامرز و بر ما رحم كن؛ در حالى كه تو بهترين رحم كنندگانى؛ »


فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّي أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِي وَ كُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ

110

و [لى‌] آنان را به ريشخند گرفتيد، تا (با اين كار) ياد مرا از خاطر شما زدودند؛ و شما همواره به آنان مى‌خنديديد.


إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ

111

براستى من امروز آنان را بخاطر شكيبايى‌شان، پاداش دادم؛ به اينكه تنها آنان رستگارانند. »


قالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ

112

(خدا) مى‌گويد:« چقدر است تعداد سال‌هايى كه در زمين درنگ كرديد؟ »


قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَسْئَلِ الْعادِّينَ

113

(دوزخيان) گويند:« يك روز، يا بخشى از يك روز درنگ كرديم، پس از شمارندگان بپرس. »


قالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلاً لَوْ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ

114

(خدا) مى‌گويد:« اگر (بر فرض) شما مى‌دانستيد (متوجه مى‌شديد كه) جز (زمان) اندكى درنگ نكرده‌ايد. »


أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُونَ

115

و آيا پنداشتيد كه شما را بيهوده آفريده‌ايم، و اينكه شما به سوى ما باز گردانده نمى‌شويد؟!


فَتَعالَي اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ

116

پس والاتر است خدايى كه سلطان حق است؛ هيچ معبودى جز او نيست؛ پروردگار تخت ارجمند (جهاندارى و تدبير هستى) است!


وَ مَنْ يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ لا بُرْهانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّما حِسابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَ

117

و هر كس معبود ديگرى را با خدا بخواند (و بپرستد،) كه برايش هيچ دليل روشنى بدان نيست، پس حساب او تنها نزد پروردگارش خواهد بود؛ بيقين كافران رستگار نخواهند شد.


وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ

118

و بگو:« پروردگارا! بيامرز و رحم كن؛ در حالى كه تو بهترين رحم كنندگانى! »


سوره النور

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ سُورَةٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها وَ أَنْزَلْنا فِيها آياتٍ بَيِّناتٍ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ [اين‌] سوره‌اى است كه آن را فرو فرستاديم، و (قوانين) آن را واجب نموديم، و در آن آيات روشنى فرو فرستاديم، تا شايد شما متذكر شويد.


الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ

2

زن زناكار و مرد زناكار، هر يك از آن دو را صد ضربه تازيانه بزنيد؛ و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد، نسبت به آن دو، در (كار) دين خدا هيچ دلسوزى شما را گرفتار نكند؛ و بايد دسته‌اى از مؤمنان مجازات آن دو را مشاهده كنند.


الزَّانِي لا يَنْكِحُ إِلَّا زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَ الزَّانِيَةُ لا يَنْكِحُها إِلَّا زانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَ حُرِّمَ ذٰلِكَ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ

3

مرد زناكار جز با زن زناكار يا زن مشرك ازدواج نمى‌كند؛ و زن زناكار، جز مرد زناكار يا مرد مشرك، با او ازدواج نمى‌كند؛ و اين (ازدواج) بر مؤمنان حرام شده است.


وَ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانِينَ جَلْدَةً وَ لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَةً أَبَداً وَ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ

4

و كسانى كه زنان پاكدامن را (به زنا) نسبت مى‌دهند، سپس چهار گواه (بر مدعاى خود) نياورند، پس آنان را هشتاد تازيانه بزنيد، و هيچ گواهى را هرگز از آنان نپذيريد؛ و تنها آنان نافرمانبردارند.


إِلَّا الَّذِينَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

5

مگر كسانى كه پس از آن توبه كنند و اصلاح نمايند، پس (توبه آنان پذيرفته مى‌شود چرا) كه خدا بسيار آمرزنده (و) مهرورز است.


وَ الَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْواجَهُمْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ شُهَداءُ إِلَّا أَنْفُسُهُمْ فَشَهادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهاداتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ

6

و كسانى كه به همسران خود نسبت (زنا) مى‌دهند، در حالى كه گواهانى جز خودشان براى آنان نبوده، پس گواهى يكى از آنان، چهار (بار) گواهى دادن به (نام) خداست، كه قطعا او از راستگويان است؛


وَ الْخامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كانَ مِنَ الْكاذِبِينَ

7

و (گواهى) پنجم اين است كه (بگويد:) لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگويان باشد.


وَ يَدْرَؤُا عَنْهَا الْعَذابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهاداتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكاذِبِينَ

8

و از آن (زن) مجازات (زنا) را دور مى‌كند اينكه، گواهى دهد چهار (بار) گواهى دادن به (نام) خدا، كه قطعا آن (شوهر) از دروغگويان است.


وَ الْخامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيْها إِنْ كانَ مِنَ الصَّادِقِينَ

9

و (بار) پنجم (گواهى دهد) كه خشم خدا بر او باد اگر (شوهرش) از راستگويان باشد.


وَ لَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ أَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ

10

و اگر بخشش خدا و رحمتش بر شما نبود و اينكه خدا بسيار توبه‌پذير [و] فرزانه است، (حتما عذابى بزرگ به شما مى‌رسيد.)


إِنَّ الَّذِينَ جاءُو بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَ الَّذِي تَوَلَّيٰ كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذابٌ عَظِيمٌ

11

در واقع كسانى كه آن دروغ بزرگ را (به ميان) آوردند، گروهى پيوسته از شما هستند؛ مپنداريد كه آن (ماجرا) براى شما بد است، بلكه آن براى شما نيكوست؛ براى هر انسانى از آنان، آن گناهى است كه بدست آورده است؛ و كسى از آنان كه عمده آن (دروغ) را سرپرستى كرد، عذاب بزرگى براى اوست!


لَوْلا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْراً وَ قالُوا هٰذا إِفْكٌ مُبِينٌ

12

چرا هنگامى كه آن (دروغ بزرگ) را شنيديد، مردان مؤمن و زنان مؤمن به خودشان گمان نيك نبردند و نگفتند اين دروغ بزرگ آشكارى است؟!


لَوْلا جاءُو عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَداءِ فَأُولئِكَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْكاذِبُونَ

13

چرا چهار گواه بر آن نياوردند؟! و اكنون كه اين گواهان را نياوردند، پس تنها آنان در نزد خدا دروغگويانند.


وَ لَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِيما أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذابٌ عَظِيمٌ

14

و اگر بخشش خدا و رحمتش در دنيا و آخرت بر شما نبود، حتما بخاطر آنچه در آن وارد شديد، عذاب بزرگى به شما مى‌رسيد.


إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْواهِكُمْ ما لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ تَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ

15

(ياد كن) هنگامى را كه آن (دروغ بزرگ) را از زبان‌هاى يكديگر دريافت مى‌كرديد، و با دهان‌هايتان چيزى را مى‌گفتيد كه هيچ علمى بدان نداشتيد؛ و آن را آسان مى‌پنداشتيد در حالى كه آن نزد خدا بزرگ است!


وَ لَوْلا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ ما يَكُونُ لَنا أَنْ نَتَكَلَّمَ بِهٰذا سُبْحانَكَ هٰذا بُهْتانٌ عَظِيمٌ

16

و چرا هنگامى كه آن (دروغ بزرگ) را شنيديد نگفتيد:« براى ما شايسته نيست كه درباره اين (مطلب) سخن گوييم؛ (خدايا) منزهى تو، اين تهمت بزرگى است؟! »


يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَنْ تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَداً إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ

17

خدا شما را پند مى‌دهد، كه اگر مؤمن هستيد، مبادا هرگز به مثل اين (سخن) باز گرديد.


وَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ

18

و خدا آيات را براى شما روشن بيان مى‌كند، و خدا داناى فرزانه است.


إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ

19

در حقيقت كسانى كه دوست دارند كه زشتكارى در ميان كسانى كه ايمان آوردند، گسترشى آشكار يابد، براى آنان در دنيا و آخرت عذابى دردناك است؛ و خدا مى‌داند و شما نمى‌دانيد.


وَ لَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ وَ أَنَّ اللَّهَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ

20

و اگر بخشش خدا و رحمتش بر شما نبود، و اينكه خدا مهربانى مهرورز است، (حتما عذابى بزرگ بر شما مى‌رسيد.)


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ وَ مَنْ يَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّيْطانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكيٰ مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لٰكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

21

اى كسانى كه ايمان آورديد! از گام‌هاى شيطان پيروى مكنيد. و هر كس از گام‌هاى شيطان پيروى كند، (گمراهش مى‌سازد،) چرا كه او به [كارهاى‌] زشت و ناپسند فرمان مى‌دهد. و اگر بخشش خدا و رحمتش بر شما نبود، هيچ يك از شما هرگز [پاك نمى‌شد و] رشد نمى‌يافت؛ و ليكن خدا هر كس را بخواهد [و شايسته بداند، رشد مى‌دهد و] پاك مى‌كند؛ و خدا شنواى داناست.


وَ لا يَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَ السَّعَةِ أَنْ يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبيٰ وَ الْمَساكِينَ وَ الْمُهاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَلا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ

22

و از ميان شما صاحبان (ثروت) افزون، و وسعت (در زندگى)، نبايد در مورد (كمك مالى) دادن به نزديكان و بينوايان و مهاجران در راه خدا كوتاهى كنند. (و در مورد يارى نكردن سوگند نخورند) و بايد ببخشند و درگذرند؛ آيا دوست نمى‌داريد كه خدا شما را بيامرزد؟! و خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.


إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ

23

در حقيقت كسانى كه زنان پاكدامن غافل مؤمن را (به زنا) نسبت مى‌دهند، در دنيا و آخرت (از رحمت) دور شده‌اند، و عذاب بزرگى براى آنان است!


يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ

24

در روزى كه زبان‌هايشان و دستانشان و پاهايشان بر ضد آنان به آنچه همواره انجام مى‌دادند، گواهى مى‌دهند.


يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقَّ وَ يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ

25

در آن روز، خدا جزاى حقيقى آنان را بطور كامل به ايشان خواهد داد؛ و مى‌دانند كه تنها خدا حق آشكار است.


الْخَبِيثاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَ الْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثاتِ وَ الطَّيِّباتُ لِلطَّيِّبِينَ وَ الطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّباتِ أُولئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ

26

زنان پليد از آن مردان پليدند، و مردان پليد از آن زنان پليدند؛ و زنان پاك (نيكو)، از آن مردان پاك (نيكوي) ند، و مردان پاك (نيكو) از آن زنان پاك (نيكوي) ند! آنان از آنچه مى‌گويند، بر كنارند؛ و براى آنان آمرزش و روزى ارجمندى است.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّي تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَليٰ أَهْلِها ذٰلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ

27

اى كسانى كه ايمان آورديد! در خانه‌هايى غير از خانه‌هايتان، وارد نشويد تا اينكه با دوستى رخصت طلبيد و بر اهل آن (خانه) سلام كنيد؛ اين براى شما بهتر است؛ باشد كه شما متذكر شويد.


فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فِيها أَحَداً فَلا تَدْخُلُوها حَتَّي يُؤْذَنَ لَكُمْ وَ إِنْ قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكيٰ لَكُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ

28

و اگر هيچ كس را در آن (خانه) نيافتيد، پس در آن وارد نشويد تا اينكه به شما رخصت داده شود؛ و اگر به شما گفته شود:« باز گرديد! »پس باز گرديد؛ اين براى شما [پاك كننده‌تر و] رشد آورتر است؛ و خدا به آنچه انجام مى‌دهيد داناست.


لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ مَسْكُونَةٍ فِيها مَتاعٌ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تُبْدُونَ وَ ما تَكْتُمُونَ

29

هيچ گناهى بر شما نيست كه وارد خانه‌هاى غير مسكونى شويد كه در آنها كالا (و بهره‌اى) براى شماست؛ و خدا آنچه را آشكار مى‌نماييد، و آنچه را پنهان مى‌داريد، مى‌داند.


قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذٰلِكَ أَزْكيٰ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما يَصْنَعُونَ

30

(اى پيامبر) به مردان مؤمن بگو:« چشم‌هايشان را (از نگاه حرام) فرو كاهند، و دامانشان را (در امور جنسى) حفظ كنند. »كه اين براى آنان [پاك كننده‌تر و] رشد آورتر است؛ [چرا] كه خدا به آنچه با زيركى انجام مى‌دهند آگاه است.


وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَليٰ جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَليٰ عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَي اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

31

و به زنان مؤمن بگو:« چشمانشان را (از نگاه حرام) فروكاهند؛ و دامان (عفت) شان را حفظ كنند؛ و زيورشان را آشكار ننمايند، جز آنچه را كه از آنها ظاهر است؛ و بايد روسرى‌هايشان را بر گريبان‌هايشان (فرو) اندازند، و زيورشان را آشكار ننمايند جز براى شوهرانشان، يا پدرانشان، يا پدران شوهرانشان، يا پسرانشان، يا پسران شوهرانشان، يا برادرانشان، يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان (هم كيش) شان، يا آنچه (از كنيزان) مالك شده‌اند، يا مردان (خدمتكار) تابع (خانواده) كه (از زنان) بى نيازند، يا كودكانى كه بر امور جنسى زنان آگاه نشده‌اند؛ و پاهايشان را (به زمين) نزنند تا آنچه از زيورشان پنهان مى‌دارند، معلوم گردد؛ و اى مؤمنان! همگى به سوى خدا بازگرديد باشد كه شما رستگار (و پيروز) شويد. »


وَ أَنْكِحُوا الْأَياميٰ مِنْكُمْ وَ الصَّالِحِينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ

32

و افراد بى‌همسرتان، و شايستگان از بندگانتان، و كنيزانتان را به ازدواج (يكديگر) در آوريد؛ اگر نيازمند باشند، خدا از بخشش خود آنان را توانگر مى‌سازد؛ و خدا گشايشگرى داناست.


وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتَّي يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ الَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ فَكاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْراً وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ الَّذِي آتاكُمْ وَ لا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَي الْبِغاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْراهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ

33

و كسانى كه (وسايل) ازدواج نمى‌يابند، بايد خويشتندارى كنند تا خدا از بخشش خود آنان را توانگر سازد. و از ميان آنچه (از بردگان) مالك شده‌ايد، كسانى كه خواستار (قرارداد آزادى) مكاتبه هستند، پس با آنان (قرارداد) مكاتبه ببنديد، اگر در (آزادى) ايشان نيكى مى‌دانيد؛ و از مال خدا كه به شما داده، به آنان بدهيد. و كنيزان جوانسال خود را اگر پاكدامنى را مى‌خواهند، بر تجاوزكارى (زنا) به اكراه وامداريد، تا (كالاى) ناپايدار زندگى پست (دنيا) را بجوييد؛ و هر كس آنان را (بر اين كار) به اكراه وادار كند (و پشيمان شود،) پس بعد از اكراه آنان خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.


وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ آياتٍ مُبَيِّناتٍ وَ مَثَلاً مِنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ

34

و بيقين به سوى شما آياتى روشنگر، و داستان كسانى كه پيش از شما در گذشتند، و پندى براى پارسايان (خود نگهدار)، فرو فرستاديم.


اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِي زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضِيءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَليٰ نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

35

خدا نور آسمان‌ها و زمين است؛ مثال نور او همانند چراغدانى است كه در آن چراغى باشد، كه [آن‌] چراغ در بلورى است- [آن‌] بلور چنانكه گويى سياره‌اى درخشان است- (و اين چراغ با روغنى) از درخت خجسته زيتونى كه نه شرقى و نه غربى است، افروخته مى‌شود؛ نزديك است روغنش روشنى بخشد، و گر چه هيچ آتشى بدان نرسيده باشد. (اين) نورى است بر فراز نور، خدا هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) به نور خود راهنمايى مى‌كند؛ و خدا براى مردم مثل‌ها مى‌زند و خدا به هر چيزى داناست.


فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ

36

(اين چراغ) در خانه‌هايى است كه خدا رخصت داده كه بر افراشته شود، و نامش در آنجا ياد شود؛ و او را در آنجا با مدادان و عصرگاهان [و شب هنگام‌] تسبيح مى‌گويند،


رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِيتاءِ الزَّكاةِ يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ

37

مردانى كه هيچ داد و ستد و هيچ معامله‌اى آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و پرداخت [ماليات‌] زكات (غافل و) سرگرمشان نمى‌سازد؛ (و) از روزى مى‌ترسند كه در آن، دل‌ها و چشم‌ها دگرگون مى‌شود.


لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ يَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ

38

تا خدا آنان را بر طبق بهترين چيزى كه انجام دادند، پاداش دهد، و از بخشش خود بر آنان بيفزايد؛ و خدا به هر كس بخواهد (و شايسته بداند) بى شمار [و بدون محاسبه‌] روزى مى‌دهد.


وَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمالُهُمْ كَسَرابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً حَتَّي إِذا جاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئاً وَ وَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ فَوَفَّاهُ حِسابَهُ وَ اللَّهُ سَرِيعُ الْحِسابِ

39

و كسانى كه كفر ورزيدند، كارهايشان همچون سرابى در زمين‌هاى صاف (و گسترده) است، كه [انسان‌] تشنه آن را آب مى‌پندارد؛ تا هنگامى كه به سراغ آن مى‌آيد آن را چيزى نمى‌يابد، و خدا را نزد آن مى‌يابد و حساب او را بطور كامل مى‌دهد؛ و خدا حسابرسى سريع است.


أَوْ كَظُلُماتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ إِذا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَراها وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ

40

يا (كارهاى كافران) همچون تاريكى‌هايى در درياى ژرف پهناورى است، كه موج آن را مى‌پوشاند، [و] بر فراز آن موج [ديگرى‌] است [و] بر فراز آن ابرهايى است؛ (اينها) تاريكى‌هايى است كه برخى آنها بر فراز برخى [ديگر] است، هر گاه دستش را خارج كند نزديك است كه آن را نبيند! و كسى كه خدا نورى برايش قرار نداده، هيچ نورى براى او نيست.


أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِما يَفْعَلُونَ

41

آيا نظر نكرده‌اى كه هر كس در آسمان‌ها و زمين است، و پرندگان بال گشاده تسبيح خدا مى‌گويند؟! بيقين همه نماز خود و تسبيح خويش را مى‌دانند؛ و خدا به آنچه انجام مى‌دهند داناست.


وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَي اللَّهِ الْمَصِيرُ

42

و فرمانروايى آسمان‌ها و زمين تنها از آن خداست؛ و فرجام (تمامى موجودات) فقط به سوى خداست.


أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحاباً ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكاماً فَتَرَي الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ وَ يُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِيها مِنْ بَرَدٍ فَيُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ يَشاءُ يَكادُ سَنا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْأَبْصارِ

43

آيا نظر نكرده‌اى كه خدا ابرهايى را به حركت در مى‌آورد، سپس ميان آن (ها) پيوند مى‌دهد، آنگاه آن را متراكم مى‌سازد؟! و باران را مى‌بينى كه از ميان آن (ها) خارج مى‌شود؛ و از آسمان، از كوه‌هاى (ابر) كه در آن است تگرگى فرو مى‌فرستد، و هر كس را بخواهد بدان [زيان‌] مى‌رساند، و از هر كس بخواهد آن [زيان‌] را بر مى‌گرداند؛ نزديك است درخشندگى برق آن (ابرها)، چشم‌ها را (از بين) ببرد!


يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصارِ

44

خدا شب و روز را دگرگون مى‌سازد؛ يقينا در اين (دگرگونى) براى صاحبان بينش عبرتى است.


وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَليٰ بَطْنِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَليٰ رِجْلَيْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَليٰ أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ ما يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

45

و خدا هر جنبنده‌اى را از آبى آفريد؛ پس برخى از آنها كسانى هستند كه بر شكم خود راه مى‌روند، و برخى از آنها كسانى هستند كه بر دو پاى خود راه مى‌روند، و برخى از آنها كسانى هستند كه بر چهار (پا) راه مى‌روند؛ خدا آنچه را بخواهد مى‌آفريند، [چرا] كه خدا بر هر چيزى تواناست.


لَقَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ مُبَيِّناتٍ وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

46

بيقين آياتى روشنگر فرو فرستاديم؛ و خدا هر كه را بخواهد (و شايسته ببيند) به راهى راست راهنمايى مى‌كند.


وَ يَقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالرَّسُولِ وَ أَطَعْنا ثُمَّ يَتَوَلَّيٰ فَرِيقٌ مِنْهُمْ مِنْ بَعْدِ ذٰلِكَ وَ ما أُولئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ

47

و (منافقان) مى‌گويند:« به خدا و به فرستاده (او) ايمان آورديم و اطاعت كرديم. »آنگاه بعد از آن، دسته‌اى از آنان روى بر مى‌تابند، و آنان (در حقيقت) مؤمن نيستند.


وَ إِذا دُعُوا إِلَي اللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ إِذا فَرِيقٌ مِنْهُمْ مُعْرِضُونَ

48

و هنگامى كه به سوى خدا و فرستاده‌اش فرا خوانده مى‌شوند تا در ميانشان داورى كند، ناگهان دسته‌اى از آنان رويگردان مى‌شوند.


وَ إِنْ يَكُنْ لَهُمُ الْحَقُّ يَأْتُوا إِلَيْهِ مُذْعِنِينَ

49

و اگر (حكم) حق به نفع آنان باشد با سرعت و تسليم به سوى او مى‌آيند.


أَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَمِ ارْتابُوا أَمْ يَخافُونَ أَنْ يَحِيفَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ رَسُولُهُ بَلْ أُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ

50

آيا در دل‌هاى آنان [نوعى‌] بيمارى است، يا شك دارند، يا مى‌ترسند كه خدا و فرستاده‌اش بر آنان ستم كنند؟! [نه‌] بلكه تنها آنان ستمكارند.


إِنَّما كانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذا دُعُوا إِلَي اللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَنْ يَقُولُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

51

سخن مؤمنان، هنگامى كه به سوى خدا و فرستاده‌اش فرا خوانده مى‌شوند، تا در ميان آنان داورى كند، فقط اين است كه مى‌گويند:« شنيديم و اطاعت كرديم. »و تنها آنان رستگار (و پيروز) ند.


وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَخْشَ اللَّهَ وَ يَتَّقْهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ

52

و هر كس خدا و فرستاده‌اش را اطاعت كند، و از (نافرمانى) خدا بهراسد و خودش را از (عذاب) او حفظ كند، پس تنها آنان كاميابند.


وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَيَخْرُجُنَّ قُلْ لا تُقْسِمُوا طاعَةٌ مَعْرُوفَةٌ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ

53

و با شديدترين سوگندهايشان به خدا قسم خوردند، كه اگر به آنان فرمان دهى، قطعا (از خانه و زندگى خود به سوى جهاد) بيرون مى‌روند. بگو:« سوگند ياد نكنيد؛ اطاعتى پسنديده (بهتر است) كه خدا به آنچه انجام مى‌دهيد آگاه است. »


قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْهِ ما حُمِّلَ وَ عَلَيْكُمْ ما حُمِّلْتُمْ وَ إِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَ ما عَلَي الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ

54

بگو:« خدا را اطاعت كنيد، و فرستاده [خدا] را اطاعت كنيد؛ و اگر روى برتابيد، پس فقط آنچه (از تكليف بر او) نهاده شده بر عهده اوست، و آنچه (از تكليف) بر شما نهاده شده بر عهده شماست؛ و اگر از او اطاعت كنيد، رهنمون خواهيد شد؛ و بر فرستاده [خدا وظيفه‌اى‌] جز رساندن [پيام روشنگر و] آشكار نيست. »


وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضيٰ لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذٰلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ

55

خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده و [كارهاى‌] شايسته انجام داده‌اند، وعده داده است كه قطعا آنان را در زمين جانشين خواهد كرد، همان گونه كه كسانى را كه پيش از آنان بودند، جانشين كرد؛ و مسلما دينشان را كه براى آنان پسنديده است، به نفعشان مستقر خواهد كرد، و البته بعد از ترسشان (وضعيت) آنان را به آرامش مبدل مى‌كند، در حالى كه مرا مى‌پرستند [و] هيچ چيز را شريك من نخواهند ساخت. و كسانى كه بعد از آن كفر ورزند، پس فقط آنان نافرمانبردارند.


وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ

56

و نماز را برپا داريد، و [ماليات‌] زكات را بپردازيد، و فرستاده (خدا) را اطاعت كنيد، باشد كه شما (مشمول) رحمت شويد.


لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ مَأْواهُمُ النَّارُ وَ لَبِئْسَ الْمَصِيرُ

57

هرگز مپندار، كسانى كه كفر ورزيدند، عاجز كننده (خدا) در زمين هستند؛ و مقصدشان آتش است، و البته بدفرجامى است!


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ وَ الَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الْفَجْرِ وَ حِينَ تَضَعُونَ ثِيابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلاةِ الْعِشاءِ ثَلاثُ عَوْراتٍ لَكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَ لا عَلَيْهِمْ جُناحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُمْ بَعْضُكُمْ عَليٰ بَعْضٍ كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ

58

اى كسانى كه ايمان آورديد! بايد كسانى (از بردگان) كه مالك شده‌ايد و كسانى (از كودكان) كه به بلوغ نرسيده‌اند، در سه مرتبه از شما رخصت بگيرند: پيش از نماز صبح، و هنگام نيمروز كه لباس‌هاى (رسمى) خود را فرو مى‌نهيد، و بعد از نماز عشا، [اينها] سه (وقت مخصوص) امور جنسى شماست؛ كه بعد از آن (زمان) ها هيچ گناهى بر شما و بر آنان نيست (كه بدون رخصت وارد شوند، چرا كه) برخى از شما بر (گرد) برخى (ديگر) از شما مى‌چرخيد؛ اينگونه خدا آيات را براى شما روشن بيان مى‌كند، و خدا داناى فرزانه است.


وَ إِذا بَلَغَ الْأَطْفالُ مِنْكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا كَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ

59

و هنگامى كه كودكان شما به بلوغ مى‌رسند پس بايد (در همه اوقات براى ورود به اتاق خصوصى پدر و مادر) رخصت بگيرند، همان گونه كه كسانى (از بزرگسالان) كه پيش از آنان بودند رخصت مى‌گرفتند؛ اينگونه خدا آياتش را براى شما روشن بيان مى‌كند، و خدا دانايى فرزانه است.


وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِي لا يَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِينَةٍ وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

60

و بازنشستگان از زنان كه اميد به ازدواج ندارند، پس هيچ گناهى بر آنان نيست كه لباس‌هاى (رسمى) خود را فرو نهند، در حالى كه با زيور خودآرايى نكنند؛ و خويشتن‌دارى آنان برايشان بهتر است؛ و خدا شنواى داناست.


لَيْسَ عَلَي الْأَعْميٰ حَرَجٌ وَ لا عَلَي الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَي الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَ لا عَليٰ أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَواتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خالاتِكُمْ أَوْ ما مَلَكْتُمْ مَفاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعاً أَوْ أَشْتاتاً فَإِذا دَخَلْتُمْ بُيُوتاً فَسَلِّمُوا عَليٰ أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبارَكَةً طَيِّبَةً كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ

61

هيچ تنگى (و تكليفى) بر نابينا نيست و (نيز) هيچ تنگى (و تكليفى) بر لنگ نيست، و (نيز) بر بيمار و بر خودتان هيچ تنگى (و تكليفى) نيست كه (بدون اجازه غذا) بخوريد از خانه‌هاى (فرزندان و همسران) تان يا خانه‌هاى پدرانتان، يا خانه‌هاى مادرانتان، يا خانه‌هاى برادرانتان، يا خانه‌هاى خواهرانتان، يا خانه‌هاى عموهايتان، يا خانه‌هاى عمه‌هايتان، يا خانه‌هاى دايى‌هايتان، يا خانه‌هاى خاله‌هايتان، يا آن (خانه‌هايى) كه كليدهايش در اختيار شماست، يا (از خانه‌هاى) دوستانتان، بر شما هيچ گناهى نيست كه جمعى يا جداگانه (غذا) بخوريد؛ و هنگامى كه وارد خانه‌ها شديد، پس بر خودتان سلام كنيد، زنده بادى خجسته (و) پاكيزه از نزد خدا. اينگونه خدا آيات را براى شما روشن بيان مى‌كند، باشد كه شما خردورزى كنيد.


إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذا كانُوا مَعَهُ عَليٰ أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّي يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ

62

مؤمنان تنها كسانى هستند كه به خدا و فرستاده‌اش ايمان آورده‌اند، و هنگامى كه در كار اجتماعى همراه او باشند، تا از او رخصت نگيرند (از نزدش) نمى‌روند. در واقع كسانى كه از تو رخصت مى‌گيرند، آنان كسانى هستند كه به خدا و فرستاده‌اش ايمان مى‌آورند. پس هر گاه براى بعضى كار (هاى مهم زندگى) خود از تو رخصت مى‌طلبند، پس به هر كس از آنان كه (صلاح مى‌دانى و) مى‌خواهى رخصت ده، و براى آنان از خدا آمرزش بخواه كه خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.


لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضاً قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنْكُمْ لِواذاً فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ

63

فراخوان فرستاده (خدا) را در ميان خودتان همانند فراخوان برخى شما برخى [ديگر] را قرار ندهيد؛ كه يقينا خدا مى‌داند كسانى را كه از ميان شما مخفيانه بيرون مى‌روند. پس كسانى كه از فرمان او سرپيچى مى‌كنند، بايد بر حذر باشند كه (بلا و) فتنه‌اى به آنان در رسد، يا عذاب دردناكى به آنان برسد!


أَلا إِنَّ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قَدْ يَعْلَمُ ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ وَ يَوْمَ يُرْجَعُونَ إِلَيْهِ فَيُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

64

آگاه باشيد كه در حقيقت آنچه در آسمان‌ها و زمين است فقط از آن خداست؛ بيقين مى‌داند، آنچنان (حالاتى) را كه شما بر آن هستيد، و روزى را كه به سوى او بازگردانده مى‌شوند؛ و (در آن روز) آنان را از آنچه انجام داده‌اند خبر مى‌دهد و خدا به هر چيزى داناست.


سوره الفرقان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ تَبارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَليٰ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعالَمِينَ نَذِيراً

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ خجسته (و پايدار) است آن (خدايى) كه جدا كننده [حق از باطل قرآن‌] را بر بنده‌اش فرو فرستاد، تا هشدارگرى براى جهانيان باشد.


الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَ خَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيراً

2

(همان) كسى كه فرمانروايى آسمان‌ها و زمين تنها از آن اوست؛ و هيچ فرزندى برنگزيده، و برايش هيچ همتايى در فرمانروايى او نبوده است؛ و هر چيزى را آفريده و بطور كامل اندازه آن را معين كرده است.


وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لا يَخْلُقُونَ شَيْئاً وَ هُمْ يُخْلَقُونَ وَ لا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً وَ لا يَمْلِكُونَ مَوْتاً وَ لا حَياةً وَ لا نُشُوراً

3

و (مشركان) معبودانى جز او برگزيدند، كه هيچ چيزى را نمى‌آفرينند، در حالى كه آنان آفريده شده‌اند، و براى خودشان، مالك هيچ زيان و سودى نيستند، و (نيز) مالك هيچ مرگ و زندگانى، و زنده كردن (مردگان) نيستند.


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هٰذا إِلَّا إِفْكٌ افْتَراهُ وَ أَعانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جاءُو ظُلْماً وَ زُوراً

4

و كسانى كه كفر ورزيدند گفتند:« اين [كتاب‌] نيست جز دروغى بزرگ كه آن را بر بافته است؛ و گروهى ديگر او را بر اين (كار) يارى داده‌اند. »و بيقين (با اين سخن،) ستم و باطلى را آوردند.


وَ قالُوا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَها فَهِيَ تُمْليٰ عَلَيْهِ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً

5

و گفتند:« (اينها) افسانه‌هاى پيشينيان است در حالى كه آنها را نوشته است، و آن (افسانه‌ها) صبحگاهان و عصرگاهان [و شب هنگام‌] بر او ديكته مى‌شود. »


قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ كانَ غَفُوراً رَحِيماً

6

بگو:« كسى آن (قرآن) را فرو فرستاده كه راز [ها] را در آسمان‌ها و زمين مى‌داند؛ [چرا] كه او بسيار آمرزنده [و] مهرورز است. »


وَ قالُوا ما لِهٰذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ وَ يَمْشِي فِي الْأَسْواقِ لَوْلا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيراً

7

و (مشركان) گفتند:« اين فرستاده را چه شده كه غذا مى‌خورد و در بازارها راه مى‌رود؟! چرا هيچ فرشته‌اى به سوى او فرود نيامده تا همراه وى هشدارگرى باشد؟!


أَوْ يُلْقيٰ إِلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْها وَ قالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلاً مَسْحُوراً

8

يا هيچ گنجى به سوى او افكنده نمى‌شود؛ يا براى او هيچ بوستانى نيست كه از (ميوه) آن بخورد؟! »و ستمكاران گفتند:« (شما) جز از مردى جادو زده پيروى نمى‌كنيد! »


انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلاً

9

بنگر چگونه براى تو مثل‌ها زدند، و گمراه شدند، و (در نتيجه)، قدرت (پيدا كردن) هيچ راهى را ندارند!


تَبارَكَ الَّذِي إِنْ شاءَ جَعَلَ لَكَ خَيْراً مِنْ ذٰلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ يَجْعَلْ لَكَ قُصُوراً

10

خجسته (و پايدار) است آن (خدايى) كه اگر بخواهد براى تو بهتر از اين [ها] قرار مى‌دهد: بوستان‌هايى كه نهرها از زير [درختان‌] ش روان است، و (نيز اگر بخواهد) قصرهايى براى تو قرار مى‌دهد.


بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَ أَعْتَدْنا لِمَنْ كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيراً

11

(اينها بهانه است.) بلكه آن [كافر] ان ساعت (رستاخيز) را دروغ انگاشتند، در حالى كه براى كسى كه ساعت (رستاخيز) را دروغ انگارد، شعله فروزان (آتش) ى را فراهم كرده‌ايم!


إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً

12

هنگامى كه (دوزخ) آنان را از مكانى دور ببيند، خشم و خروشى از آن مى‌شنوند!


وَ إِذا أُلْقُوا مِنْها مَكاناً ضَيِّقاً مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنالِكَ ثُبُوراً

13

و هنگامى كه در جاى تنگى از آن افكنده شوند، در حالى كه نزديك به همديگر (بسته شده‌ا) ند، در آنجا (واويلا مى‌گويند و) هلاكت مى‌خواهند!


لا تَدْعُوا الْيَوْمَ ثُبُوراً واحِداً وَ ادْعُوا ثُبُوراً كَثِيراً

14

(به آنان گفته مى‌شود:) امروز يك بار (واويلا مگوييد و) هلاكت نخواهيد، بسيار (واويلا بگوييد و) هلاكت بخواهيد!


قُلْ أَ ذٰلِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كانَتْ لَهُمْ جَزاءً وَ مَصِيراً

15

(اى پيامبر) بگو:« آيا اين (دوزخ) بهتر است يا بهشت ماندگارى كه به پارسايان (خود نگهدار) وعده داده شده، در حالى كه پاداش و فرجامى براى آنان است؟ »


لَهُمْ فِيها ما يَشاءُونَ خالِدِينَ كانَ عَليٰ رَبِّكَ وَعْداً مَسْئُولاً

16

تنها براى آنان آنچه را كه بخواهند در آنجا هست، در حالى كه ماندگارند؛ وعده‌اى مورد درخواست كه بر عهده پروردگار توست.


وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَ أَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبادِي هٰؤُلاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ

17

و (ياد كن) روزى را كه آنان و آنچه را جز خدا مى‌پرستند گردآورى مى‌كند، و (به معبودانشان) مى‌گويد:« آيا شما اين بندگان مرا گمراه كرديد يا خود، راه را گم كردند؟! »


قالُوا سُبْحانَكَ ما كانَ يَنْبَغِي لَنا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِياءَ وَ لٰكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَ آباءَهُمْ حَتَّي نَسُوا الذِّكْرَ وَ كانُوا قَوْماً بُوراً

18

(در پاسخ) مى‌گويند:« منزهى تو! هرگز براى ما شايسته نبود كه جز تو سرپرستانى برگزينيم، و ليكن آنان و پدرانشان را (از نعمت‌ها) برخوردار نمودى تا اينكه ياد (تو) را فراموش كردند، و گروهى هلاك شده گشتند. »


فَقَدْ كَذَّبُوكُمْ بِما تَقُولُونَ فَما تَسْتَطِيعُونَ صَرْفاً وَ لا نَصْراً وَ مَنْ يَظْلِمْ مِنْكُمْ نُذِقْهُ عَذاباً كَبِيراً

19

و بيقين (معبودانتان) شما را در مورد آنچه مى‌گوييد تكذيب كردند؛ و (در نتيجه) قدرت هيچ گونه برگرداندن (عذاب) و يارى كردن (خود) را نداريد. و هر كس از شما ستم كند، عذابى بزرگ به او مى‌چشانيم!


وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعامَ وَ يَمْشُونَ فِي الْأَسْواقِ وَ جَعَلْنا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَ تَصْبِرُونَ وَ كانَ رَبُّكَ بَصِيراً

20

و پيش از تو (كسى) از فرستادگان را نفرستاديم، مگر اينكه قطعا آنان غذا مى‌خوردند و در بازارها راه مى‌رفتند؛ و برخى شما را [وسيله‌] آزمايشى براى برخى [ديگر] قرار داديم، آيا شكيبايى مى‌كنيد؟ در حالى كه پروردگار تو بيناست.


جزء قبل

جزء 18 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان