قرآن عثمان طه

سوره المومنون

1

بنام خداى رحمان رحيم؛ حقا كه مؤمنان راستگار شدند.


2

مؤمنانى كه در نمازشان به خدا خاشع هستند.


3

مؤمنانى كه از كار بيهوده روگردانند.


4

و كسانى كه براى پاكى مال، انفاق مى‌كنند.


5

و كسانى كه فرج خود را حفظ مى‌نمايند.


6

مگر بر زنانشان يا بر آنكه دستشان مالك شده كه در آن ملامت شده نيستند.


7

هر كه غير از ايندو را بطلبد، آنها به طور كامل متجاوز مى‌باشند.


8

و كسانى كه آنها امانتها و عهد خويش را مراعات مى‌كنند.


9

و كسانى كه بر نمازهايشان محافظت مى‌نمايند.


10

آنها هستند وارثان.


11

كسانى كه بهشت برين را ارث مى‌برند در آن جاودانانند.


12

حقا كه انسان را از صاف شده‌اى از گلى آفريديم.


13

سپس او را نطفه‌اى قرار داديم در قرارگاه نيرومندى.


14

سپس آن نطفه را علقه آفريديم و آن علقه را مضغه آفريديم و آن مضغه را استخوانهايى آفريديم به آن استخوانها گوشتى پوشانديم سپس او را مخلوق ديگرى به وجود آورديم، مبارك است خدا كه بهترين آفرينندگان است.


15

سپس شما بعد از آن مردگان خواهيد بود.


16

سپس شما روز قيامت مبعوث خواهيد شد.


17

حقا كه بالاى سر شما هفت راه خلق كرديم و ما از مخلوق غافل نيستيم.


18

از آسمان آبى به اندازه نازل كرديم، آن را در زمين نگاه داشتيم و ما ببردن آن تواناييم.


19

به وسيله آن آب براى شما باغاتى از درختان خرما و درختان انگور به وجود آورديم، در آنها شما را ميوه‌هاى زيادى است و از آنها مى‌خوريد.


20

و درختى را به وجود آورديم كه در طور سينا مى‌رويد، روغن و خورش مى‌روياند.


21

شما را در چهار پايان عبرتى است، از شيرى كه در شكمهاى آنهاست شما را مى‌نوشانيم شما را در آنها منافع زيادى است و از آنها مى‌خوريد.


22

و بر آنها و بر كشتيها سوار مى‌شديد.


23

حقا كه نوح را به سوى قومش فرستاديم، گفت: قوم من، خدا را بندگى كنيد كه جز او معبودى براى شما نيست آيا از خدا نمى‌ترسيد؟


24

اشراف كفر پيشه از قوم نوح، گفتند: اين جز بشرى مثل شما نيست، مى‌خواهد بر شما برترى داشته باشد، اگر خدا مى‌خواست پيامبر بفرستد، ملائكه مى‌فرستاد ما اين را در پدران گذشته خود نشنيده‌ايم.


25

او فقط مردى است ديوانه، براى او تا وقتى منتظر بمانيد.


26

نوح گفت: پروردگارا مرا تكذيب كردند ياريم كن.


27

به او وحى كرديم: با مراقبت ما و به تعليم ما كشتى را بساز، چون عذاب ما آمد و تنور جوشيد از هر حيوان دو زوج (دو عدد) در كشتى داخل كن مگر آن كس كه وعده بر او گذشته است، درباره ظالمان مرا خطاب مكن كه آنها غرق شدگانند.


28

و چون بر كشتى استقرار يافتى، تو و كسانت بگو: حمد خدا را كه ما را از قوم ظالم نجات داد.


29

بگو: پروردگارا مرا پياده كن پياده كردن مباركى كه تو بهترين پياده كنندگانى.


30

در اينكه گفته شد عبرتهايى است، حقا كه ما امتحان كننده بوديم.


31

سپس قرن ديگرى بعد از آنها به وجود آورديم.


32

در ميان آنها رسول فرستاديم از خودشان كه گفت: خدا را بندگى كنيد، جز او معبودى نداريد آيا از خدا نمى‌ترسيد؟


33

اشراف قوم او كه كافر شده و ملاقات آخرت را تكذيب كرده بودند، و در دنيا وسعتشان داده بوديم، گفتند: اين فقط بشرى است مانند شما، مى‌خورد از آنچه مى‌خوريد و مى‌نوشد از آنچه مى‌نوشيد.


34

اگر از بشرى مانند خود اطاعت كنيد، شما آن وقت زيانكاران خواهيد بود.


35

آيا به شما وعده مى‌كند كه چون بميريد و خاك و استخوانها باشيد، از قبر بيرون شدگانيد.


36

بعيد است آنچه وعده مى‌شويد.


37

زندگى فقط اين دنياى ما است كه مى‌ميريم و زنده مى‌شويم و ما مبعوث شدگان نيستيم.


38

او نيست مگر مردى كه به خدا دروغ بسته و ما به او تسليم شونده نيستيم.


39

پيامبر گفت: پروردگارا ياريم كن كه تكذيبم كردند.


40

خدا گفت: بعد از كمى حتما پشيمان مى‌شوند.


41

صيحه آسمانى آنها را بحق گرفت خاشاكشان كرديم، خدا لعن را بر آنها ملازم كرد.


42

آن گاه از پس ايشان مردمانى ديگر آفريديم.


43

هيچ امتى از اجل خويش جلو نمى‌افتد و تأخير نمى‌كنند.


44

سپس پيامبران خود را پى در پى فرستاديم هر وقت پيامبرى به سوى امتش آمد، تكذيبش كردند، ما نيز بعضى را از پى بعضى هلاك كرديم و آنها را داستانها گردانديم، دو بار از رحمت خدا قومى كه ايمان نمى‌آورند.


45

سپس موسى و برادرش هارون را با معجزات و حجتى آشكار فرستاديم.


46

به سوى فرعون و اشراف قومش، خودپسندى كردند و قومى طغيانگر بودند.


47

گفتند: آيا به دو بشرى مثل خودمان ايمان بياوريم با آنكه قوم آن دو بردگان ما هستند؟!


48

آن دو را تكذيب كردند و از هلاك شدگان گشتند.


49

به موسى كتاب تورات را داديم تا بنى اسرائيل هدايت يابند.


50

پسر مريم و مادرش را نشانه قدرت خويش قرار داديم و آن دو را در مكان بلندى كه نشيمن و آب جارى داشت مأوى داديم.


51

اى پيامبران بخوريد از پاكيزه‌ها، عمل شايسته كنيد كه من به آنچه مى‌كنيد دانايم.


52

و اين انسانها امت شماست اى بشر، كه امت واحدى است و من پروردگار شمايم از من بترسيد.


53

دين خود را پاره‌پاره كردند، دسته‌ها شدند، هر دسته به آنچه در نزد او است شادمان است.


54

آنها را تا رسيدن اجل، در غفلتشان بگذار.


55

آيا گمان مى‌كنند آنچه از مال و فرزندان مددشان مى‌كنيم؟


56

در رساندن خيرات به آنها عجله مى‌كنيم، نه بلكه نمى‌دانند.


57

كسانى از هيبت پروردگار خويش مى‌ترسند.


58

و كسانى كه به آيات پروردگارشان ايمان مى‌آورند.


59

و كسانى كه به پروردگارشان شرك نمى‌ورزند.


60

و كسانى كه انفاق مى‌كنند آنچه انفاق مى‌كنند در حالى قلوبشان خائف است كه آنها به سوى خدايشان راجع هستند.


61

آنها در كارهاى خير شتاب مى‌كنند و آنها به خيرات سبقت كنندگانند.


62

هيچ نفس را جز به قدر تواناييش تكليف نمى‌كنيم و در نزد ما كتابى هست كه به حق سخن مى‌گويد و آنها مظلوم نمى‌شوند.


63

بلكه قلوب مشركان از اين سخن در غفلت سختى است و آنها اعمالى جز اين اعمال خوب دارند كه به آنها عمل مى‌كنند.


64

تا وقتى كه عياشان آنها را به عذاب گرفتيم آن وقت ناله و زارى مى‌كنند.


65

امروز زارى نكنيد كه شما از جانب ما يارى نمى‌شويد.


66

در گذشته آيات من بر شما تلاوت مى‌شد و شما به عقب برمى‌گشتيد.


67

از بى‌اعتنايى خود شادمان و شب هنگام هذيان مى‌گفتيد.


68

آيا در اين سخن تفكر نكرده‌اند يا براى آنها دينى آمده كه به پدرانشان نيامده بود؟!


69

يا پيامبرشان را نشناخته‌اند كه او را انكار مى‌كنند.


70

يا مى‌گويند او مجنون است، بلكه او حق را آورده و بيشترشان حق را مكروه مى‌دارند.


71

اگر دين تابع خواهشهاى آنها مى‌بود آسمانها و زمين و كسانى كه در آنها هستند فاسد مى‌شدند ولى ما تذكر آنها را آورده‌ايم، آنها از آن روگردانند.


72

يا از آنها مزدى مى‌خواهى، مزد پروردگارت بهتر است او و بهترين روزى دهندگان است؟


73

تو آنها را به راهى راست (راه توحيد) دعوت مى‌كنى.


74

كسانى كه به آخرت ايمان ندارند از آن راه راست. منحرف هستند.


75

اگر بر آنها رحم كرده و بلايى كه داشتند از بين مى‌برديم در طغيان خود اصرار كرده و متحير مى‌ماندند.


76

در گذشته آنها را با عذاب خفيفى گرفتيم، به پروردگارشان خضوع نكردند و تضرع نمى‌نمودند.


77

تا چون درى از عذاب را بر آنها باز كرديم، در آن عذاب از رحمت خدا نوميد خواهند شد.


78

او كسى است كه براى شما گوشها و چشمها و قلبها آفريد بسيار كم سپاس مى‌داريد.


79

و اوست كسى كه شما را در زمين پديد كرد و به سوى او محشور مى‌شويد


80

و اوست كه زنده مى‌كند و مى‌ميراند و پى در پى بودن شب و روز براى اوست آيا تعقل نمى‌كنيد؟


81

بلكه مى‌گويند چيزى را كه گذشتگان گفته‌اند،


82

گفتند: آيا وقتى كه مرديم و خاك و استخوانها گشتيم آيا ما مبعوث شدگانيم؟!


83

ما و پيش از ما پدرانمان اين را وعده شديم اين نيست مگر افسانه‌هاى گذشتگان.


84

بگو زمين و مردمانى كه در زمين هست براى كيست؟ اگر مى‌دانيد.


85

حتما خواهند گفت: براى خداست، بگو: آيا بيدار نمى‌شويد؟


86

بگو مالك آسمانهاى هفتگانه كيست؟ و مالك عرش بزرگ كدام است؟


87

حتما خواهند گفت: خداست بگو: آيا از خدا نمى‌ترسيد؟


88

بگو: كيست آنكه حكومت همه چيز در دست اوست و او پناه مى‌دهد و بر عليه او كسى پناه داده نمى‌شود، اگر مى‌دانيد؟


89

حتما خواهند گفت: براى خداست، بگو: پس چرا مسحور مى‌شويد.


90

بلكه به ايشان حق را آورده‌ايم و آنها دروغگويانند.


91

خدا فرزندى اخذ نكرده، با او معبود ديگرى نبوده است و گر نه هر معبود مخلوق خود را مى‌برد و حتما بعضى بر بعضى برترى مى‌كرد. منزه است خدا از چيزى كه وصف مى‌كنند.


92

داناى پنهان و آشكار است، برتر است از آنچه شرك قرار مى‌دهند.


93

بگو: پروردگارا اگر عذابى كه كفار وعده مى‌شد به من بنمايى.


94

پروردگارا مرا در ميان قوم ظالم قرار مده.


95

ما تواناييم كه عذاب موعود آنها را به تو نشان دهيم.


96

بدى را با آنچه بهتر است دفع كن ما به آنچه توصيف مى‌كنند دانائيم.


97

بگو پروردگارا به تو پناه مى‌برم از وسوسه‌هاى شياطين.


98

و پروردگارا پناه مى‌برم بر تو از اينكه نزد من حاضر شوند.


99

تا وقتى كه مرگ به يكى از آنها در آيد گويد: پروردگارا مرا برگردانيد.


100

تا در ثروتى كه در دنيا گذاشته‌ام كار نيك انجام دهم، نه، آن كلمه‌ايست كه او مى‌گويد. از پس آنها برزخى است تا روزى كه مبعوث مى‌شوند.


101

چون در صور دميده شود، آن روز در ميان مردم نسبها نيست و از همديگر سؤال نمى‌كنند.


102

هر كه ميزانهايش سنگين شود آنها راستگارانند.


103

و هر كه ميزانهايش سبك شود، آنها كسانى هستند كه خود را به ضرر انداخته و در جهنم جاودانند.


104

آتش چهره‌هاى آنها را مى‌سوزاند و آنها در آتش زشت منظران هستند.


105

آيا آيات من بر شما خوانده نمى‌شد كه آنها را تكذيب مى‌كرديد؟


106

گويند: پروردگارا شقاوت ما بر ما غلبه كرد و قومى گمراه گشتيم.


107

پروردگارا ما را از آتش خارج كن، اگر بكار زشت برگشتيم، ظالمانيم.


108

خدا گويد: دور شويد و با من سخن نگوئيد.


109

گروهى از بندگان من در دنيا مى‌گفتند پروردگارا ايمان آورديم ما را بيامرز، بر ما رحم كن كه ارحم الراحمينى.


110

شما آنها را مسخره گرفتيد تا ذكر مرا از ياد شما بردند و به آنها از روى مسخره مى‌خنديديد.


111

من امروز به آنها پاداش دادم كه در راه من صبر كردند و فقط آنها راستگارانند


112

خدا گويد: چه مدت از تعداد سالها در زمين توقف كرديد؟


113

گويند: يك روز يا مقدارى از روز را. از ملائكه شمارش‌گير بپرس.


114

گويد: توقف نكرديد مگر كمى، اى كاش در دنيا اين را مى‌دانستيد.


115

آيا گمان كرديد كه شما را عبث آفريده‌ايم و شما به سوى ما برنمى‌گرديد؟


116

برتر است (در عبث كارى) خدايى كه فرمانرواى حق است، جز او معبودى نيست او صاحب تدبير محترم است.


117

هر كه با وجود خدا، خداى ديگرى گيرد، برهانى بر آن ندارد، حساب او فقط پيش پروردگار است، حقا كه كافران رستگار نمى‌شوند.


118

بگو: پروردگارا بيامرز و رحم كن كه تو بهترين رحم كنندگانى.


سوره النور

1

بنام خداى رحمان رحيم؛ اين سوره‌ايست كه آن را نازل كرده و واجب كرده‌ايم و در آن آيات روشنى آورده‌ايم تا شما پند گيريد.


2

زن زانى و مرد زانى هر يك از آن دو را صد تازيانه بزنيد، نسبت به آن دو شما را ترحمى در كار دين خدا نباشد، اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد، و حتما در تازيانه زدن به آنها گروهى از مؤمنان حاضر باشند.


3

مرد زناكار نكاح نمى‌كند مگر زن زناكار يا مشرك را، و زن زناكار را نكاح نمى‌كند مگر مرد زناكار يا مرد مشرك و اين بر مؤمنان حرام شده است.


4

كسانى كه زنان با عفت را نسبت زنا مى‌دهند و سپس چهار شاهد نمى‌آورند، به آنها هشتاد تازيانه بزنيد و شهادتشان را اصلا قبول نكنيد كه آنها به طور حتم فاسقند.


5

مگر كسانى كه بعد از آنكار توبه كنند و خود را اصلاح نمايند كه خدا آمرزنده و مهربان است.


6

و كسانى كه به زنان خود نسبت زنا مى‌دهند و شاهدى جز خود ندارند، گواهى يكى از آنها چهار بار شهادت به خداست كه او از راستگويان است.


7

شهادت پنجم آنست كه لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگويان باشد.


8

عذاب (رجم) را از آن زن دفع مى‌كند كه چهار دفعه خدا را شاهد بياورد كه شوهرش از دروغگويان است.


9

بار پنجم مى‌گويد: غضب خدا بر او باد اگر شوهرش از راستگويان باشد.


10

اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود و اينكه خدا تواب حكيم است (هر آينه بدبخت مى‌شديد).


11

كسانى كه آن دروغ بزرگ را جعل كردند، گروهى از شما هستند، آن را براى خود شر حساب نكنيد، بلكه آن براى شما خير است، به هر يك از آنها سهم خود از گناه است و آنكه در معظم آن دروغ دخيل بود عذابى بزرگ دارد.


12

چرا وقتى كه آن را شنيديد، مؤمنين و مؤمنات بر خود حسن ظن نكردند و چرا نگفتند: اين دروغ آشكار است؟!


13

چرا بر آن گفته چهار شاهد نياوردند و چون چهار شاهد نياوردند، آنها نزد خدا دروغگويانند.


14

اگر فضل و رحمت خدا در دنيا و آخرت بر شما نبود، حتما درباره دروغى كه به آن اقدام كرديد، شما را عذابى بزرگ مى‌رسيد.


15

وقتى كه آن دروغ را با زبان اخذ مى‌كرديد و چيزى را كه به آن علم نداشتيد با دهان مى‌گفتيد و آن را آسان مى‌پنداشتيد با آنكه نزد خدا بزرگ بود.


16

وقتى كه آن را شنيديد چرا نگفتيد: ما را نرسد كه اين سخن بگوئيم: خدايا پاكى تو، اين بهتان بزرگى است.


17

خدا موعظه‌تان مى‌كند از اينكه ديگر چنين كارى بكنيد اگر مؤمن هستيد؟


18

و خدا آيات خويش را براى شما روشن مى‌كند خدا دانا و حكيم است.


19

كسانى كه خوش دارند، كار ناشايست در ميان اهل ايمان شايع شود، در دنيا و آخرت عذابى دردناك دارند، خدا مى‌داند و شما نمى‌دانيد.


20

اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود و اگر نبود كه خدا رءوف و رحيم است (هلاك مى‌شديد).


21

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، تابع وسوسه‌هاى شيطان نباشيد، هر كه تابع وسوسه‌هاى شيطان باشد، او به فحشاء و ناپسند امر مى‌كند اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، كسى از شما اصلا پاك نمى‌شد ولى خدا آنكه را بخواهد پاك مى‌گرداند خدا شنوا و دانا است.


22

اهل احسان و وسعت از كمك به خويشان و مساكين و مهاجران در راه خدا كوتاهى نكنند عفو كنند ملامت ننمايند آيا خوش نداريد كه خدا شما را ببخشايد كه خدا آمرزنده و مهربان است.


23

كسانى كه به زنان عفيف. بى‌خبر و مؤمن نسبت زنا مى‌دهند، در دنيا و آخرت ملعونند و عذابى بزرگ دارند.


24

روزى كه زبانهايشان و دستهايشان و پاهايشان بآنچه مى‌كرده‌اند شهادت مى‌دهد.


25

در آن روز خدا سزاى حق آنها را مى‌دهد و مى‌دانند كه خدا او است حق آشكار.


26

زنان ناپاك براى مردان ناپاك و مردان ناپاك براى زنان ناپاك است. زنان پاك براى مردان پاك و مردان پاك براى زنان پاك است پاكان از آنچه اهل افك مى‌گويند بركناراند براى آنهاست آمرزش و روزى خوشايند.


27

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد به خانه‌هايى كه جز خانه‌هاى خودتان است داخل نشويد تا اذن بگيريد و بر اهل آنها سلام كنيد، اين براى شما بهتر است تا پند پذيريد.


28

اگر در آنجا كسى نيافتيد داخل نشويد تا به شما اجازه داده شود، و اگر گويند: برگرديد، برگرديد، آن براى شما پاكتر است، خدا به آنچه مى‌كند داناست.


29

شما را گناهى نيست كه به خانه‌هاى غير مسكون كه در آنها متاعى داريد داخل شويد خدا آنچه را كه آشكار و پنهان مى‌كنيد مى‌داند.


30

به مؤمنان بگو: نگاه خويش را پائين آورند و عورت خويش را مستور كنند، اين براى آنها پاكتر است، خدا به آنچه مى‌كنند داناست.


31

و به زنان مؤمن بگو نگاه خويش را پائين آورند و عورت خويش را به پوشانند و زينت خود را آشكار نكنند مگر آنچه ظاهر است روسريهاى خويش را به گريبانها بزنند زينت خويش را آشكار نكنند مگر به شوهرانشان يا به پدرانشان يا به پدران شوهرانشان يا به پسرانشان يا به پسران شوهرانشان يا به برادرانشان يا به پسران برادرانشان يا به پسران خواهرانشان يا به زنانشان يا به غلامانشان يا به سفيهان كه حاجتى به نكاح ندارند يا اطفالى كه بر عورتهاى زنان واقف نشده‌اند. پاهايشان را به زمين نكوبند تا آنچه از زينت پنهان مى‌كنند، معلوم شود اى مومنان همه به خدا توبه كنيد تا رستگار شويد.


32

زنان بى‌شوهر و مردان مجرد را به نكاح واداريد و نيز از غلامان و كنيزان كه شايستگى آن را دارند اگر فقير باشند، خدا از كرم خويش آنها را غنى مى‌كند كه خدا وسعت دهنده و داناست.


33

آنان كه قدرت نكاح ندارند خود را از زنا حفظ كنند تا خدا از كرم خويش بى‌نيازشان گرداند، از بردگان شما كسانى كه كتاب مى‌خواهند اگر در آنها خيرى ديديد مكاتبه كنيد و از مال زكاة كه خدا داده به آنها بدهيد كنيزان جوان را اگر عفت اختيار مى‌كنند به زنا مجبور نكنيد تا مال دنيا به دست آوريد، هر كه آنها را اجبار كند، خدا بعد از اجبارشان آمرزنده و مهربان است.


34

براى شما آياتى روشنگر نازل كرده‌ايم و حكايتى از مردمانى پيش از شما گذشته‌اند و اهل تقوى را موعظه نازل كرده‌ايم.


35

خدا نور آسمانها و زمين است، صفت نور هدايت خدا مانند قنديلى است كه در آن چراغى هست آن چراغ در شيشه‌ايست، آن شيشه گويى ستاره درخشانى است كه از درخت مبارك زيتون نه شرقى و نه غربى روشن مى‌شود، روغنش از كثرت صاف بودن) نزديك است بدون رسيدن آتش روشن شود، نورى است بالاى نورى، خدا هر كه را خواهد به نور خويش (هدايت مى‌كند) و براى مردم اين مثلها را مى‌زند، خدا به هر چيز داناست.


36

در خانه‌هايى كه خدا اذن فرموده والا شوند و نامش در آنها ياد گردد، خدا را تسبيح‌ مى‌كند در آن خانه‌ها صبحها و عصرها.


37

مردانى كه دادوستد و معامله آنها را از ياد خدا و ادامه نماز و دادن زكاة مشغول نمى‌كند مى‌ترسد از روزى كه در آن قلبها و ديده‌ها عوض مى‌شوند.


38

تا خدا پاداششان دهد به بهترين عملشان و از فضل خويش بر آنها مزيد كند) خدا به هر كه خواهد بالاتر از حساب روزى مى‌دهد.


39

كسانى كه كافر شده‌اند اعمالشان مانند سرابى است در بيابانى كه تشنه او را آب مى‌پندارد تا چون نزد آن آمد آن را چيزى نيافت و خدا را در نزد خويش يافت سزايش را به تمام داد، خدا سريع الحساب است.


40

يا (اعمال آنها) مانند ظلماتى است در دريايى متلاطم كه آن را موجى و از بالاى آن موجى ديگر و از بالاى آن ابرى احاطه مى‌كند. ظلماتى است بعضى بالاى بعضى كه اگر كافر دستش را خارج كند نزديك نيست كه آن را به ببند، هر كه خدا برايش نورى قرار نداده نورى ندارد.


41

آيا نمى‌دانى كه در آسمانها و زمين است و پرندگان پرزنان خدا را تسبيح مى‌كند؟ و همه دعا و تسبيح خود را مى‌دانند؟ خدا به آنچه مى‌كنند داناست.


42

حكومت آسمانها و زمين خاص خداست، و برگشت تدبير باو است.


43

آيا نمى‌دانى كه خدا ابرى را مى‌راند سپس آن را جمع مى‌كند و آن گاه متراكم مى‌گرداند، مى‌بينى كه باران از وسطهاى آن خارج مى‌شود و تگرگ را از آسمان از جبالى كه در آنست نازل مى‌كند به هر كه خواهد آن را مى‌رساند و از هر كه خواهد برمى‌گرداند نزديك است نور برق آن چشمها را كور كند.


44

خدا شب و روز را عوض مى‌كند، در اينها به صاحبان بصيرت موعظه هست.


45

خدا هر جنبنده را از آبى آفريد، بعض از آنها بر شكم راه مى‌رود بعضى بر دو پا راه مى‌رود، بعضى بر چهار پا راه مى‌رود خدا آنچه بخواهد مى‌آفريند كه خدا به هر چيز توانا است.


46

حقا كه آياتى روشنگر نازل كرده‌ايم، خدا هر كه را بخواهد به راه راست هدايت فرمايد.


47

مى‌گويند: به خدا و رسول ايمان آورديم و اطاعت كرديم، سپس گروهى از آنها اعراض مى‌كنند آنها مؤمن نيستند.


48

وقتى كه به طرف خدا و رسولش خوانده مى‌شوند تا ميانشان حكم بكند ناگاه فريقى از آنها اعراض مى‌كنند.


49

اگر قضاوت بر له آنها باشد شتابان به سوى رسول مى‌آيند.


50

آيا در قلوبشان مرضى هست؟ يا شك كرده‌اند؟ يا مى‌ترسند كه خدا و رسول به آنها ظلم كند آنها ظالمانند.


51

سخن مؤمنان وقتى كه به سوى خدا و رسولش دعوت شوند تا ميانشان حكم كند، فقط آنست كه بگويند: شنيديم و اطاعت كرديم و فقط آنها هستند راستگاران.


52

هر كه خدا و رسولش را اطاعت كند و از خدا بترسد و از عذابش پرهيز كند، آنها هستند رستگاران.


53

به خدا سوگند خوردند سوگند اكيد كه اگر امرشان كنى حتما به جهاد خارج مى‌شوند بگو قسم نخوريد، اطاعت رسول بهتر از قسم خوردن است خدا به آنچه مى‌كنيد داناست.


54

بگو اطاعت كنند خدا را و اطاعت كنيد رسول را، اگر اعراض كرديد، بر او است آنچه تكليف شده و بر شماست آنچه تكليف شده‌ايد، بر پيامبر جز ابلاغ آشكار، نيست.


55

خدا از شما به آنان كه ايمان آورده و عمل شايسته كرده‌اند وعده كرده كه در زمين خليفه‌شان كند، چنان كه گذشتگان را كرده است و براى آنها دين پسنديده‌شان‌ را استقرار بخشد و خوفشان را به ايمنى مبدل نمايد كه مرا عبادت كنند و چيزى با من شريك نكنند، هر كه بعد از آن كفران ورزد آنها فاسقانند.


56

نماز را ادامه دهيد، زكاة را بدهيد رسول را اطاعت كنيد، تا مورد رحم خدا واقع شويد.


57

آنها كه كافر شده‌اند گمان نكنيد كه ناتوان كننده خدا هستند، جايگاهشان آتش است و آن بد جايگاهى است.


58

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد از شما اذن بگيرد غلامان و اطفالى كه به بلوغ نرسيده‌اند (روزى) سه بار، پيش از نماز صبح و در وقت ظهر كه لباستان را مى‌گذاريد و بعد از نماز عشاء كه سه عورتند، بعد از اين سه وقت بر شما و بر آنها محذورى نيست، كه بر شما رفت و آمد دارند، بعضى بر بعضى رفت و آمد داريد خدا آيات را اين چنين بر شما بيان مى‌كند، خدا دانا و حكيم است.


59

و چون اطفال شما به بلوغ رسيدند، اذن بگيرند چنان كه اذن مى‌گيرند آنان كه پيش از آنها هستند خدا اين چنين آيات خويش را بر شما بيان مى‌كند خدا دانا و حكيم است.


60

زنان پير كه اميدى به زناشويى ندارند باكى بر آنها نيست كه لباس خود را برگذارند در حالى كه به زينت خودنمايى نمى‌كنند و عفاف بر آنها بهتر است، خدا شنوا و داناست.


61

بر نابينا و لنگ و مريض باكى نيست و بر شما نيز باكى نيست كه بخوريد از خانه‌هاى خودتان يا خانه‌هاى پدرانتان يا خانه‌هاى مادرانتان يا خانه‌هاى برادرانتان يا خانه‌هاى خواهرانتان يا خانه‌هاى عموهايتان يا خانه‌هاى عمه‌هايتان يا خانه‌هاى دايى‌هايتان يا خانه‌هاى خاله‌هايتان يا از خانه‌هايى كه كليد آنها در دست شماست يا خانه‌هاى دوستتان منعى نيست كه با هم يا متفرق بخوريد، چون به خانه‌ها داخل شديد بر خودتان سلام كنيد كه تحيتى است از جانب خدا مبارك و دلچسب بدينسان خدا آيات خوش را بيان مى‌كند تا بفهميد.


62

مؤمنان واقعى فقط كسانى هستند كه به خدا و رسولش ايمان آورده‌اند و چون با او در كار اجتماعى واقع مى‌شوند نمى‌روند تا از او اذن بگيرند، چون براى بعضى كارشان از تو اذن بخواهند، به كسى كه مى‌خواهى اذن بده و از خدا برايشان مغفرت بخواه كه خدا آمرزنده و مهربان است.


63

دعوت (فرمان) پيامبر را مانند دعوت بعضتان از بعضى ندانيد، خدا مى‌داند كسانى را كه در پناه يكديگر خارج مى‌شوند آنها كه از فرمان پيامبر مخالفت مى‌كنند بترسند از آنها فتنه يا عذاب دردناكى به آنها برسد.


64

بدانيد آنچه در آنها و زمين است خاص خداست، مى‌داند آنچه را كه در آن هستيد و روزى را كه به سوى او رجوع مى‌كنند از آنچه كرده‌اند خبرشان مى‌دهد.


سوره الفرقان

1

بنام خداى رحمان رحيم؛ دائم الخير است خدايى كه قرآن را بر بنده خود نازل كرد تا بر جهانيان انذارگر باشد.


2

خدايى كه حكومت آسمانها و زمين خاص اوست، فرزندى اخذ نكرده، شريكى در حكومت نداشته و همه اشياء را آفريده و آنها را به طرز مخصوصى اندازه گرفته است.


3

به جز خدا معبودهايى گرفته‌اند، كه چيزى نمى‌آفرينند و خود آفريده مى‌شوند، و براى خود ضرر و نفعى را مالك نيستند و به مرگى و حياتى و زنده كردنى قدرت ندارند.


4

كافران گفتند: اين قرآن نيست مگر دروغى كه جعل كرده و در جعل آن گروه ديگرى بر او يارى نموده‌اند، حقا كه گفته ظلم و دروغ آورند.


5

و گفتند: قرآن افسانه‌هاى گذشتگان است كه نوشته است و صبح و شام بر او ديكته مى‌شود.


6

بگو: قرآن را خدايى نازل كرده كه نهان آسمانها و زمين را مى‌داند، كه او چاره ساز و مهربان است.


7

گفتند: چه شده بر اين پيامبر كه طعام مى‌خورد و در بازارها راه مى‌رود؟ چرا به سوى او ملكى نازل نگشته تا با او انذارگر باشد؟!


8

تا گنجى به طرف او انداخته شود يا باغى داشته باشد كه از آن بخورد، ظالمان (به‌ مسلمانان) گفتند: پيروى نمى‌كنيد مگر از مرد جادو شده.


9

بنگر چه مثلهايى براى تو مى‌زنند، گمراه شده‌اند قدرت هدايت ندارند.


10

مبارك است خدايى كه اگر بخواهد بهتر از آنچه مى‌گويند براى تو نازل كند، باغهايى كه از زير آن نهرها روان است و براى تو كاخها قرار دهد.


11

بلكه قيامت را تكذيب كرده‌اند به كسى كه قيامت را تكذيب كند آتشى افروخته آماده كرده‌ايم.


12

آتش چون مردم را از دور ببيند، اظهار خشم و فرياد آن را مى‌شنوند.


13

و چون در آن آتش به طور بسته به مكان تنگى انداخته شوند فرياد و اهلاكا سر مى‌دهند


14

امروز يك دفعه و اهلاكا نگوئيد بلكه وا هلاكاى بيشتر سر دهيد.


15

بگو: آيا آن آتش بهتر است يا بهشت جاودان كه اهل تقوى وعده شده‌اند، بهشت براى پاداش و محل بازگشت است‌


16

آنچه بخواهند در بهشت براى آنها موجود است اين براى پروردگار تو وعده سؤال كشده‌اى است.


17

روزى كافران و معبودهايشان را محشور مى‌كند و مى‌گويد: آيا شما اين بندگان مرا گمراه كرديد يا خود گمراه شدند؟


18

معبودها گويند: منزهى تو ما را نمى‌رسيد كه جز تو دوستانى بگيريم، ليكن آنها و پدرانشان را متاع دنيا دادى، تا ياد تو را فراموش كردند و قومى هلاك شدند.


19

(اى عبادت كنندگان) معبودها شما را در آنچه مى‌گفتند تكذيب كردند، قدرت برگرداندن عذاب و يارى را نداريد، هر كه از شما ظلم كند عذاب بزرگى را بر او مى‌چشانيم.


20

پيش از تو پيامبرانى نفرستاديم مگر اينكه آنها طعام مى‌خوردند و در بازارها راه مى‌رفتند بعضى از شما را براى بعضى امتحان گردانده‌ايم آيا صبر مى‌كنيد، پروردگار تو بيناست.


جزء قبل

جزء 18 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان