قرآن عثمان طه

وَ قَالَ ٱلَّذِينَ لَا يَرۡجُونَ لِقَآءَنَا لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡنَا ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ أَوۡ نَرَىٰ رَبَّنَا لَقَدِ ٱسۡتَكۡبَرُواْ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ وَ عَتَوۡ عُتُوّٗا كَبِيرٗا

21

كسانى كه معاد را منكرند گويند: چرا فرشتگان به ما نازل نمى‌شوند يا چرا پروردگار خويش را نمى‌بينيم. حقا كه خويش را سخت بزرگ شمردند و زياده‌روى كردند، زياده‌روى بسيار.


يَوۡمَ يَرَوۡنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ لَا بُشۡرَىٰ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُجۡرِمِينَ وَ يَقُولُونَ حِجۡرٗا مَّحۡجُورٗا

22

روزى كه فرشتگان را ببينند آن روز گنه‌كاران را نويدى نيست و دور باد گويند.


وَ قَدِمۡنَآ إِلَىٰ مَا عَمِلُواْ مِنۡ عَمَلٖ فَجَعَلۡنَٰهُ هَبَآءٗ مَّنثُورًا

23

و به آن عملها كه كرده‌اند پردازيم و آن را غبارى پراكنده كنيم.


أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ يَوۡمَئِذٍ خَيۡرٞ مُّسۡتَقَرّٗا وَ أَحۡسَنُ مَقِيلٗا

24

اهل بهشت آن روز قرارگاه بهتر و استراحت‌گاه نيكوتر دارند.


وَ يَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلسَّمَآءُ بِٱلۡغَمَٰمِ وَ نُزِّلَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ تَنزِيلًا

25

روزى كه آسمان با ابر شكافته شود و فرشتگان فراوان نازل شوند.


ٱلۡمُلۡكُ يَوۡمَئِذٍ ٱلۡحَقُّ لِلرَّحۡمَٰنِ وَ كَانَ يَوۡمًا عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ عَسِيرٗا

26

آن روز فرمانروايى خاص خداى رحمان است و براى كافران روزى بسيار دشوار مى‌باشد.


وَ يَوۡمَ يَعَضُّ ٱلظَّالِمُ عَلَىٰ يَدَيۡهِ يَقُولُ يَٰلَيۡتَنِي ٱتَّخَذۡتُ مَعَ ٱلرَّسُولِ سَبِيلٗا

27

روزى كه ستمگر دستهاى خويش بگزد و گويد: اى كاش طريقه پيغمبر را پيش گرفته بودم.


يَٰوَيۡلَتَىٰ لَيۡتَنِي لَمۡ أَتَّخِذۡ فُلَانًا خَلِيلٗا

28

واى بر من، كاش فلانى را به دوستى نگرفته بودم.


لَّقَدۡ أَضَلَّنِي عَنِ ٱلذِّكۡرِ بَعۡدَ إِذۡ جَآءَنِي وَ كَانَ ٱلشَّيۡطَٰنُ لِلۡإِنسَٰنِ خَذُولٗا

29

او مرا از قرآن گمراه كرد و شيطان مايه خذلان آدمى است.


وَ قَالَ ٱلرَّسُولُ يَٰرَبِّ إِنَّ قَوۡمِي ٱتَّخَذُواْ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ مَهۡجُورٗا

30

پيغمبر گويد: پروردگارا قوم من اين قرآن را هذيان و بيهوده پنداشتند.


وَ كَذَٰلِكَ جَعَلۡنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوّٗا مِّنَ ٱلۡمُجۡرِمِينَ وَ كَفَىٰ بِرَبِّكَ هَادِيٗا وَ نَصِيرٗا

31

چنين براى هر پيغمبرى از گنه‌كاران دشمنى نهاديم و پروردگارت بس است براى راهبرى و ياورى.


وَ قَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوۡلَا نُزِّلَ عَلَيۡهِ ٱلۡقُرۡءَانُ جُمۡلَةٗ وَٰحِدَةٗ كَذَٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِۦ فُؤَادَكَ وَ رَتَّلۡنَٰهُ تَرۡتِيلٗا

32

و آنان كه كافر شدند گفتند: چرا قرآن يك جا بر او نازل نشد؟ چنين نازل شد تا قلب تو را به آن استوارى دهيم، و آن را به نظمى دقيق منظم كرديم.


وَ لَا يَأۡتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئۡنَٰكَ بِٱلۡحَقِّ وَ أَحۡسَنَ تَفۡسِيرًا

33

مثالى براى تو نمى‌آورند مگر آن كه حق را با توضيح بهترى به سوى تو آوريم.


ٱلَّذِينَ يُحۡشَرُونَ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ إِلَىٰ جَهَنَّمَ أُوْلَٰٓئِكَ شَرّٞ مَّكَانٗا وَ أَضَلُّ سَبِيلٗا

34

كسانى كه بر صورتهايشان به سوى جهنم محشور مى‌شوند جايشان بدتر و راهشان گمراهانه‌تر است.


وَ لَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ وَ جَعَلۡنَا مَعَهُۥٓ أَخَاهُ هَٰرُونَ وَزِيرٗا

35

موسى را كتاب (تورات) داديم و برادرش هارون را مددكار وى كرديم.


فَقُلۡنَا ٱذۡهَبَآ إِلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا فَدَمَّرۡنَٰهُمۡ تَدۡمِيرٗا

36

گفتيم: به سوى قومى كه آيه‌هاى ما را دروغ شمردند برويد، و هلاكشان كرديم هلاكى عجيب!.


وَ قَوۡمَ نُوحٖ لَّمَّا كَذَّبُواْ ٱلرُّسُلَ أَغۡرَقۡنَٰهُمۡ وَ جَعَلۡنَٰهُمۡ لِلنَّاسِ ءَايَةٗ وَ أَعۡتَدۡنَا لِلظَّٰلِمِينَ عَذَابًا أَلِيمٗا

37

و قوم نوح چون پيغمبران را دروغگو شمردند، غرقشان كرديم و عبرت براى مردمان ساختيم، و براى ستمگران عذابى دردآور آماده كرديم.


وَ عَادٗا وَ ثَمُودَاْ وَ أَصۡحَٰبَ ٱلرَّسِّ وَ قُرُونَۢا بَيۡنَ ذَٰلِكَ كَثِيرٗا

38

و مردم عاد و ثمود و اصحاب رس و نسلهاى ما بين آنها (را هلاك كرديم).


وَ كُلّٗا ضَرَبۡنَا لَهُ ٱلۡأَمۡثَٰلَ وَ كُلّٗا تَبَّرۡنَا تَتۡبِيرٗا

39

براى همه مثلها زديم و همه را نابود كرديم، نابود كردنى كامل.


وَ لَقَدۡ أَتَوۡاْ عَلَى ٱلۡقَرۡيَةِ ٱلَّتِيٓ أُمۡطِرَتۡ مَطَرَ ٱلسَّوۡءِ أَفَلَمۡ يَكُونُواْ يَرَوۡنَهَا بَلۡ كَانُواْ لَا يَرۡجُونَ نُشُورٗا

40

بر آن دهكده كه باران بد بر آن باريده شد گذر كرده‌اند، مگر آن را نديده‌اند: (چرا) اما آنان به زندگى دوباره ايمان و اميد ندارند.


وَ إِذَا رَأَوۡكَ إِن يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَٰذَا ٱلَّذِي بَعَثَ ٱللَّهُ رَسُولًا

41

و چون تو را ببينند جز به مسخره‌ات نمى‌گيرند (و مى‌گويند) آيا اين است آنكه خدا به پيغمبريش بر انگيخته است؟.


إِن كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنۡ ءَالِهَتِنَا لَوۡلَآ أَن صَبَرۡنَا عَلَيۡهَا وَ سَوۡفَ يَعۡلَمُونَ حِينَ يَرَوۡنَ ٱلۡعَذَابَ مَنۡ أَضَلُّ سَبِيلًا

42

اگر در مورد خدايانمان ثبات نمى‌ورزيديم نزديك بود ما را از (پيروى) آنها گمراه كند، وقتى عذاب را ببينند خواهند دانست روش چه كسى گمراهانه‌تر بوده است.


أَرَءَيۡتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُۥ هَوَىٰهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيۡهِ وَكِيلًا

43

آيا كسى را كه هوس خويش را خداى خويش گرفته نديدى؟ مگر تو كارگذار او هستى؟.


أَمۡ تَحۡسَبُ أَنَّ أَكۡثَرَهُمۡ يَسۡمَعُونَ أَوۡ يَعۡقِلُونَ إِنۡ هُمۡ إِلَّا كَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّ سَبِيلًا

44

آيا مى‌پندارى بيشترشان مى‌شنوند يا مى‌فهمند؟ كه آنها جز به مانند حيوانات نيستند بلكه روش آنان گمراهانه‌تر است.


أَلَمۡ تَرَ إِلَىٰ رَبِّكَ كَيۡفَ مَدَّ ٱلظِّلَّ وَ لَوۡ شَآءَ لَجَعَلَهُۥ سَاكِنٗا ثُمَّ جَعَلۡنَا ٱلشَّمۡسَ عَلَيۡهِ دَلِيلٗا

45

آيا نديدى پروردگارت چگونه سايه را كشيده و اگر مى‌خواست آن را سكون مى‌داد آن گاه آفتاب را نشانه آن كرديم.


ثُمَّ قَبَضۡنَٰهُ إِلَيۡنَا قَبۡضٗا يَسِيرٗا

46

سپس آن را به گرفتن مخصوصى يعنى به گرفتنى ملايم سوى خويش گرفتيم.


وَ هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ لِبَاسٗا وَ ٱلنَّوۡمَ سُبَاتٗا وَ جَعَلَ ٱلنَّهَارَ نُشُورٗا

47

او است كه شب را پوشش براى شما كرد و خواب را مايه آسايش شما قرار داد و روز را براى برخاستن و جنب و جوش مجدد شما قرار داد.


وَ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ ٱلرِّيَٰحَ بُشۡرَۢا بَيۡنَ يَدَيۡ رَحۡمَتِهِۦ وَ أَنزَلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ طَهُورٗا

48

او است كه بادها را نويد بخش پيشاپيش رحمت خويش كرد و از آسمان آبى پاك نازل كرديم.


لِّنُحۡـِۧيَ بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّيۡتٗا وَ نُسۡقِيَهُۥ مِمَّا خَلَقۡنَآ أَنۡعَٰمٗا وَ أَنَاسِيَّ كَثِيرٗا

49

تا سر زمين مواتى را به وسيله آن زنده كنيم و آن را به مخلوقات خويش، چهارپايان و مردم بسيار بنوشانيم.


وَ لَقَدۡ صَرَّفۡنَٰهُ بَيۡنَهُمۡ لِيَذَّكَّرُواْ فَأَبَىٰٓ أَكۡثَرُ ٱلنَّاسِ إِلَّا كُفُورٗا

50

و آن را ميانشان گوناگون كرديم شايد اندرز گيرند اما بيشتر مردم جز ناسپاسى نكردند.


وَ لَوۡ شِئۡنَا لَبَعَثۡنَا فِي كُلِّ قَرۡيَةٖ نَّذِيرٗا

51

اگر مى‌خواستيم در هر دهكده‌اى بيم‌رسانى برمى‌انگيختيم.


فَلَا تُطِعِ ٱلۡكَٰفِرِينَ وَ جَٰهِدۡهُم بِهِۦ جِهَادٗا كَبِيرٗا

52

زنهار، مطيع كافران مشو و با آنان جهاد كن جهادى بزرگ.


وَ هُوَ ٱلَّذِي مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ هَٰذَا عَذۡبٞ فُرَاتٞ وَ هَٰذَا مِلۡحٌ أُجَاجٞ وَ جَعَلَ بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٗا وَ حِجۡرٗا مَّحۡجُورٗا

53

او است كه دو دريا را به هم در آميخت، اين شيرين و گوارا و آن شور و تلخ، و ميانشان مانعى قرار داد نفوذ ناكردنى تا با هم مخلوط شوند (گويا هر يك به ديگرى ميگويد) دور باش و نزديك نيا.


وَ هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ مِنَ ٱلۡمَآءِ بَشَرٗا فَجَعَلَهُۥ نَسَبٗا وَ صِهۡرٗا وَ كَانَ رَبُّكَ قَدِيرٗا

54

او است كه از آب بشرى آفريد و آن را نسب و سبب قرار داد كه پروردگار تو قدرتمند است.


وَ يَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُهُمۡ وَ لَا يَضُرُّهُمۡ وَ كَانَ ٱلۡكَافِرُ عَلَىٰ رَبِّهِۦ ظَهِيرٗا

55

غير از خدا چيزهايى را مى‌پرستند كه نه سودشان مى‌دهد و نه ضررشان مى‌زند و كافر بر ضد پروردگار خويش پشتيبان خدايان دروغين است.


وَ مَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا مُبَشِّرٗا وَ نَذِيرٗا

56

ما تو را جز نويد دهنده و بيم رساننده نفرستاده‌ايم.


قُلۡ مَآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ إِلَّا مَن شَآءَ أَن يَتَّخِذَ إِلَىٰ رَبِّهِۦ سَبِيلٗا

57

بگو از شما براى پيغمبرى مزدى نمى‌خواهم مگر همين كه هر كه خواهد به سوى پروردگار خويش راهى پيش گيرد.


وَ تَوَكَّلۡ عَلَى ٱلۡحَيِّ ٱلَّذِي لَا يَمُوتُ وَ سَبِّحۡ بِحَمۡدِهِۦ وَ كَفَىٰ بِهِۦ بِذُنُوبِ عِبَادِهِۦ خَبِيرًا

58

توكل به آن زنده‌اى كن كه مرگ ندارد و بستايش او تسبيح گوى، و آگاه بودن او از گناهان بندگان كافى است.


ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضَ وَ مَا بَيۡنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ ٱلرَّحۡمَٰنُ فَسۡ‍َٔلۡ بِهِۦ خَبِيرٗا

59

آنكه آسمانها و زمين را با هر چه ميان آنها است در شش روز بيافريد و سپس به عرش پرداخت، خداى رحمان است درباره او از شخصى رازدان بپرس.


وَ إِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱسۡجُدُواْ لِلرَّحۡمَٰنِ قَالُواْ وَ مَا ٱلرَّحۡمَٰنُ أَنَسۡجُدُ لِمَا تَأۡمُرُنَا وَ زَادَهُمۡ نُفُورٗا

60

و چون به آنها گويند خداى رحمان را سجده كنيد گويند خداى رحمان چيست؟ چگونه به چيزى كه دستورمان مى‌دهى سجده كنيم؟ (اين سخن را مى‌گويند) در نتيجه دوريشان بيشتر مى‌شود.


تَبَارَكَ ٱلَّذِي جَعَلَ فِي ٱلسَّمَآءِ بُرُوجٗا وَ جَعَلَ فِيهَا سِرَٰجٗا وَ قَمَرٗا مُّنِيرٗا

61

بزرگ است آنكه در آسمانها برجهايى نهاد و در آن چراغ و ماهى روشن پديد آورد.


وَ هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ ٱلَّيۡلَ وَ ٱلنَّهَارَ خِلۡفَةٗ لِّمَنۡ أَرَادَ أَن يَذَّكَّرَ أَوۡ أَرَادَ شُكُورٗا

62

او است كه شب و روز را جانشين يكديگر قرار داد، براى آن كس كه بخواهد اندرز گيرد و بخواهد سپاسگزارى كند.


وَ عِبَادُ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلَّذِينَ يَمۡشُونَ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ هَوۡنٗا وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ ٱلۡجَٰهِلُونَ قَالُواْ سَلَٰمٗا

63

بندگان خاص خداى رحمان آن كسانند كه سنگين و با تواضع بر زمين راه مى‌روند و چون جهالت‌ پيشگان، خطابشان كنند سخن ملايم گويند.


وَ ٱلَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمۡ سُجَّدٗا وَ قِيَٰمٗا

64

و كسانى كه شب را با سجده و نماز براى پروردگارشان به روز آرند.


وَ ٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱصۡرِفۡ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا

65

و كسانى كه گويند: پروردگارا عذاب جهنم را از ما بگردان كه عذاب آن دائم است.


إِنَّهَا سَآءَتۡ مُسۡتَقَرّٗا وَ مُقَامٗا

66

كه جهنم قرارگاه و جاى بدى است.


وَ ٱلَّذِينَ إِذَآ أَنفَقُواْ لَمۡ يُسۡرِفُواْ وَ لَمۡ يَقۡتُرُواْ وَ كَانَ بَيۡنَ ذَٰلِكَ قَوَامٗا

67

و كسانى كه چون خرج مى‌كنند اسراف نكنند و بخل نورزند و ميان اين دو معتدل باشند.


وَ ٱلَّذِينَ لَا يَدۡعُونَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ وَ لَا يَقۡتُلُونَ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِي حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَ لَا يَزۡنُونَ وَ مَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ يَلۡقَ أَثَامٗا

68

و كسانى كه با خداى يكتا خدايى ديگر نخوانند و انسانى را كه خدا محترم داشته جز به حق نكشند و زنا نكنند و هر كه چنين كند به زودى سزا بيند.


يُضَٰعَفۡ لَهُ ٱلۡعَذَابُ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَ يَخۡلُدۡ فِيهِۦ مُهَانًا

69

روز قيامت عذابش دو برابر شود و در آن به خوارى جاويدان به سر برد.


إِلَّا مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ عَمَلٗا صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِكَ يُبَدِّلُ ٱللَّهُ سَيِّ‍َٔاتِهِمۡ حَسَنَٰتٖ وَ كَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمٗا

70

مگر آنكه توبه كند و مؤمن شود و عمل شايسته كند آن گاه خدا بديهاى اين گروه را به نيكيها مبدل كند كه خدا آمرزگار و رحيم است.


وَ مَن تَابَ وَ عَمِلَ صَٰلِحٗا فَإِنَّهُۥ يَتُوبُ إِلَى ٱللَّهِ مَتَابٗا

71

و هر كه توبه كند و عمل شايسته انجام دهد به سوى خدا بازگشتى پسنديده دارد.


وَ ٱلَّذِينَ لَا يَشۡهَدُونَ ٱلزُّورَ وَ إِذَا مَرُّواْ بِٱللَّغۡوِ مَرُّواْ كِرَامٗا

72

و كسانى كه گواهى به ناحق ندهند و چون بر ناپسندى بگذرند با بزرگوارى گذرند.


وَ ٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُواْ بِ‍َٔايَٰتِ رَبِّهِمۡ لَمۡ يَخِرُّواْ عَلَيۡهَا صُمّٗا وَ عُمۡيَانٗا

73

و كسانى كه چون به آيه‌هاى پروردگارشان اندرزشان دهند كر و كور بر آن ننگرند.


وَ ٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبۡ لَنَا مِنۡ أَزۡوَٰجِنَا وَ ذُرِّيَّٰتِنَا قُرَّةَ أَعۡيُنٖ وَ ٱجۡعَلۡنَا لِلۡمُتَّقِينَ إِمَامًا

74

و كسانى كه گويند پروردگارا ما را از همسران و فرزندانمان، مايه روشنى چشم ما قرار ده و ما را پيشواى پرهيزكاران بنما.


أُوْلَٰٓئِكَ يُجۡزَوۡنَ ٱلۡغُرۡفَةَ بِمَا صَبَرُواْ وَ يُلَقَّوۡنَ فِيهَا تَحِيَّةٗ وَ سَلَٰمًا

75

آنها به پاداش اين صبرى كه كرده‌اند غرفه بهشت پاداش يابند و در آنجا درود و سلامى شنوند.


خَٰلِدِينَ فِيهَا حَسُنَتۡ مُسۡتَقَرّٗا وَ مُقَامٗا

76

جاودانه در آنند كه نيكو قرارگاه و جايگاهى است.


قُلۡ مَا يَعۡبَؤُاْ بِكُمۡ رَبِّي لَوۡلَا دُعَآؤُكُمۡ فَقَدۡ كَذَّبۡتُمۡ فَسَوۡفَ يَكُونُ لِزَامَۢا

77

بگو اگر عبادتتان نباشد پروردگار من اعتنايى به شما ندارد شما كه تكذيب كرده‌ايد به زودى نتيجه‌اش را خواهيد ديد.


سوره الشعراء

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ طسٓمٓ

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ طسم..


تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡمُبِينِ

2

اين آيه‌هاى كتاب روشن است.


لَعَلَّكَ بَٰخِعٞ نَّفۡسَكَ أَلَّا يَكُونُواْ مُؤۡمِنِينَ

3

گويا مى‌خواهى خويشتن را تلف كنى براى اينكه آنان ايمان نمى‌آورند.


إِن نَّشَأۡ نُنَزِّلۡ عَلَيۡهِم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ ءَايَةٗ فَظَلَّتۡ أَعۡنَٰقُهُمۡ لَهَا خَٰضِعِينَ

4

اگر مى‌خواستيم از آسمان آيه‌اى به ايشان نازل مى‌كرديم كه گردنهايشان در مقابل آن خاضع شود مى‌توانستيم.


وَ مَا يَأۡتِيهِم مِّن ذِكۡرٖ مِّنَ ٱلرَّحۡمَٰنِ مُحۡدَثٍ إِلَّا كَانُواْ عَنۡهُ مُعۡرِضِينَ

5

پند تازه‌اى از خداى رحمان به سوى آنان نيامد مگر اينكه از آن روى‌گردان شدند.


فَقَدۡ كَذَّبُواْ فَسَيَأۡتِيهِمۡ أَنۢبَٰٓؤُاْ مَا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ

6

به تكذيب پرداخته‌اند، به زودى خبرهاى چيزى كه آن را استهزا مى‌كرده‌اند به ايشان خواهد رسيد.


أَ وَ لَمۡ يَرَوۡاْ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ كَمۡ أَنۢبَتۡنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوۡجٖ كَرِيمٍ

7

چرا به زمين نمى‌نگرند كه انواع گياهان خوب در آن رويانده‌ايم.


إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ

8

كه در اين عبرتى هست ولى بيشترشان مؤمن نيستند.


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ

9

همانا پروردگارت نيرومند و رحيم است.


وَ إِذۡ نَادَىٰ رَبُّكَ مُوسَىٰٓ أَنِ ٱئۡتِ ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ

10

و چون پروردگارت به موسى ندا داد كه سوى گروه ستمكاران برو.


قَوۡمَ فِرۡعَوۡنَ أَلَا يَتَّقُونَ

11

گروه فرعون كه چرا نمى‌ترسند؟.


قَالَ رَبِّ إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ

12

(موسى) گفت پروردگارا من بيم آن دارم كه دروغگويم شمارند.


وَ يَضِيقُ صَدۡرِي وَ لَا يَنطَلِقُ لِسَانِي فَأَرۡسِلۡ إِلَىٰ هَٰرُونَ

13

و حوصله‌ام سر آيد در نتيجه زبانم روان نشود پس هارون را نيز پيغمبرى ببخش.


وَ لَهُمۡ عَلَيَّ ذَنۢبٞ فَأَخَافُ أَن يَقۡتُلُونِ

14

فرعونيان خونى به گردن من دارند و بيم دارم كه مرا بكشند.


قَالَ كَلَّا فَٱذۡهَبَا بِ‍َٔايَٰتِنَآ إِنَّا مَعَكُم مُّسۡتَمِعُونَ

15

فرمود هرگز! شما هر دو آيات ما را ببريد كه ما همراه شما شنواييم.


فَأۡتِيَا فِرۡعَوۡنَ فَقُولَآ إِنَّا رَسُولُ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

16

نزد فرعون رويد و بگوييد كه ما فرستاده پروردگار جهانيانيم.


أَنۡ أَرۡسِلۡ مَعَنَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ

17

بايد كه بنى اسرائيل را با ما بفرستى.


قَالَ أَلَمۡ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدٗا وَ لَبِثۡتَ فِينَا مِنۡ عُمُرِكَ سِنِينَ

18

(فرعون) گفت: مگر وقتى نوزاد بودى تو را نزد خويش پرورش نداديم و سالها از عمرت را ميان ما به سر نبردى؟.


وَ فَعَلۡتَ فَعۡلَتَكَ ٱلَّتِي فَعَلۡتَ وَ أَنتَ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ

19

و (سر انجام) آن كارت را (كه نمى‌بايست انجام مى‌دادى) انجام دادى و تو از ناسپاسان بودى.


قَالَ فَعَلۡتُهَآ إِذٗا وَ أَنَا۠ مِنَ ٱلضَّآلِّينَ

20

(موسى) گفت: آن كار را هنگامى كردم كه از راه بيرون بودم.


فَفَرَرۡتُ مِنكُمۡ لَمَّا خِفۡتُكُمۡ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكۡمٗا وَ جَعَلَنِي مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

21

و چون از شما بيم داشتم از دستتان گريختم و پروردگارم به من فرزانگى و دانش بخشيد و از پيغمبرانم كرد.


وَ تِلۡكَ نِعۡمَةٞ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنۡ عَبَّدتَّ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ

22

آيا اين نعمتى است كه منت آن را به من مى‌نهى كه پسران بنى اسرائيل را به بردگى گرفته‌اى؟.


قَالَ فِرۡعَوۡنُ وَ مَا رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

23

فرعون گفت: پروردگار جهانيان چيست؟.


قَالَ رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا بَيۡنَهُمَآ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ

24

گفت پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است، اگر اهل يقينيد.


قَالَ لِمَنۡ حَوۡلَهُۥٓ أَلَا تَسۡتَمِعُونَ

25

(فرعون) به اطرافيان خود گفت هيچ مى‌شنويد چه مى‌گويد؟.


قَالَ رَبُّكُمۡ وَ رَبُّ ءَابَآئِكُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ

26

گفت پروردگار شما و پروردگار نياكانتان.


قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ ٱلَّذِيٓ أُرۡسِلَ إِلَيۡكُمۡ لَمَجۡنُونٞ

27

گفت: پيغمبرى كه به سوى شما فرستاده شده ديوانه است.


قَالَ رَبُّ ٱلۡمَشۡرِقِ وَ ٱلۡمَغۡرِبِ وَ مَا بَيۡنَهُمَآ إِن كُنتُمۡ تَعۡقِلُونَ

28

گفت (او) پروردگار مشرق و مغرب و هر چه ميان آن دو است اگر فهم داريد.


قَالَ لَئِنِ ٱتَّخَذۡتَ إِلَٰهًا غَيۡرِي لَأَجۡعَلَنَّكَ مِنَ ٱلۡمَسۡجُونِينَ

29

گفت: اگر خدايى غير از من بگيرى زندانيت مى‌كنم.


قَالَ أَ وَ لَوۡ جِئۡتُكَ بِشَيۡءٖ مُّبِينٖ

30

گفت: و حتى اگر براى تو معجزه‌اى روشن آورده باشم؟.


قَالَ فَأۡتِ بِهِۦٓ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ

31

گفت: اگر راست مى‌گويى آن را بياور.


فَأَلۡقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعۡبَانٞ مُّبِينٞ

32

موسى عصاى خود را بينداخت و در دم اژدهايى هويدا گشت.


وَ نَزَعَ يَدَهُۥ فَإِذَا هِيَ بَيۡضَآءُ لِلنَّٰظِرِينَ

33

و دست خويش را بيرون آورد همه ديدند كه سفيد و روشن بود.


قَالَ لِلۡمَلَإِ حَوۡلَهُۥٓ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٌ عَلِيمٞ

34

(فرعون به بزرگان اطراف خود گفت: عجب جادوگر ماهرى است.


يُرِيدُ أَن يُخۡرِجَكُم مِّنۡ أَرۡضِكُم بِسِحۡرِهِۦ فَمَاذَا تَأۡمُرُونَ

35

كه مى‌خواهد شما را با جادوى خويش از سر زمينتان بيرون كند، بنا بر اين چه رأى مى‌دهيد؟.


قَالُوٓاْ أَرۡجِهۡ وَ أَخَاهُ وَ ٱبۡعَثۡ فِي ٱلۡمَدَآئِنِ حَٰشِرِينَ

36

گفتند: وى را با برادرش نگهدار و به تمام شهرها مامورين جمع آورى بفرست.


يَأۡتُوكَ بِكُلِّ سَحَّارٍ عَلِيمٖ

37

تا همه جادوگران ماهر را پيش تو آورند.


فَجُمِعَ ٱلسَّحَرَةُ لِمِيقَٰتِ يَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ

38

پس جادوگران را به موعد روزى معين، جمع كرد.


وَ قِيلَ لِلنَّاسِ هَلۡ أَنتُم مُّجۡتَمِعُونَ

39

و به مردم گفتند شما نيز جمع شويد.


لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ ٱلسَّحَرَةَ إِن كَانُواْ هُمُ ٱلۡغَٰلِبِينَ

40

تا اگر ساحران غالب آمدند ما نيز آنها را پيروى كنيم.


فَلَمَّا جَآءَ ٱلسَّحَرَةُ قَالُواْ لِفِرۡعَوۡنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجۡرًا إِن كُنَّا نَحۡنُ ٱلۡغَٰلِبِينَ

41

پس جادوگران آمدند و به فرعون گفتند: اگر ما غالب آمديم آيا مزدى خواهيم داشت؟.


قَالَ نَعَمۡ وَ إِنَّكُمۡ إِذٗا لَّمِنَ ٱلۡمُقَرَّبِينَ

42

گفت: آرى و در اين صورت از مقربان خواهيد بود.


قَالَ لَهُم مُّوسَىٰٓ أَلۡقُواْ مَآ أَنتُم مُّلۡقُونَ

43

(موسى) به ايشان گفت: هر چه افكندنى هست بيفكنيد.


فَأَلۡقَوۡاْ حِبَالَهُمۡ وَ عِصِيَّهُمۡ وَ قَالُواْ بِعِزَّةِ فِرۡعَوۡنَ إِنَّا لَنَحۡنُ ٱلۡغَٰلِبُونَ

44

پس ريسمانها و عصاهاى خويش را افكندند و گفتند: به عزت فرعون سوگند كه ما غلبه يافتگانيم.


فَأَلۡقَىٰ مُوسَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ تَلۡقَفُ مَا يَأۡفِكُونَ

45

سپس موسى عصاى خويش را بيفكند و آنچه را ساخته بودند بلعيد.


فَأُلۡقِيَ ٱلسَّحَرَةُ سَٰجِدِينَ

46

جادوگران سجده‌كنان خاكسار شدند.


قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

47

گفتند: به پروردگار جهانيان ايمان آورديم.


رَبِّ مُوسَىٰ وَ هَٰرُونَ

48

كه پروردگار موسى و هارون نيز هست.


قَالَ ءَامَنتُمۡ لَهُۥ قَبۡلَ أَنۡ ءَاذَنَ لَكُمۡ إِنَّهُۥ لَكَبِيرُكُمُ ٱلَّذِي عَلَّمَكُمُ ٱلسِّحۡرَ فَلَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَيۡدِيَكُمۡ وَ أَرۡجُلَكُم مِّنۡ خِلَٰفٖ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمۡ أَجۡمَعِينَ

49

(فرعون) گفت: چرا پيش از آنكه اجازه‌تان دهم به او ايمان آورديد؟ پس حتما او بزرگ شما است كه جادو تعليمتان داده است، به زودى خواهيد دانست كه دستها و پاهايتان را به عكس يكديگر قطع مى‌كنم و همه شما را بر دار مى‌آويزم.


قَالُواْ لَا ضَيۡرَ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ

50

گفتند: مهم نيست، چون به سوى پروردگارمان مى‌رويم.


إِنَّا نَطۡمَعُ أَن يَغۡفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَٰيَٰنَآ أَن كُنَّآ أَوَّلَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

51

ما طمع داريم كه پروردگارمان گناهانمان را بيامرزد به همين جهت اولين كسى هستيم كه ايمان آورديم.


وَ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَسۡرِ بِعِبَادِيٓ إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ

52

و به موسى وحى كرديم كه بندگان ما را شبانگاه حركت بده كه آنها شما را تعقيب مى‌كنند.


فَأَرۡسَلَ فِرۡعَوۡنُ فِي ٱلۡمَدَآئِنِ حَٰشِرِينَ

53

و فرعون مامورين جمع آورى را به شهرها فرستاد.


إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ لَشِرۡذِمَةٞ قَلِيلُونَ

54

كه اينان گروهى‌اند كند.


وَ إِنَّهُمۡ لَنَا لَغَآئِظُونَ

55

كه موجب خشم ما شده‌اند.


وَ إِنَّا لَجَمِيعٌ حَٰذِرُونَ

56

و ما همگى آماده كارزاريم.


فَأَخۡرَجۡنَٰهُم مِّن جَنَّٰتٖ وَ عُيُونٖ

57

ولى آنها (فرعونيان) را از باغستانها و چشمه‌سارها بيرون كرديم.


وَ كُنُوزٖ وَ مَقَامٖ كَرِيمٖ

58

و از گنجها و جايگاههاى خويشان (بيرون كرديم).


كَذَٰلِكَ وَ أَوۡرَثۡنَٰهَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ

59

و آن را به بنى اسرائيل داديم.


فَأَتۡبَعُوهُم مُّشۡرِقِينَ

60

پس هنگام آفتاب از پى آنها شدند.


فَلَمَّا تَرَٰٓءَا ٱلۡجَمۡعَانِ قَالَ أَصۡحَٰبُ مُوسَىٰٓ إِنَّا لَمُدۡرَكُونَ

61

و چون دو جماعت يكديگر را بديدند، ياران موسى گفتند: اى واى! ما را گرفتند.


قَالَ كَلَّآ إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهۡدِينِ

62

(موسى) گفت: هرگز! پروردگار من با من است و رهبريم خواهد كرد.


فَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنِ ٱضۡرِب بِّعَصَاكَ ٱلۡبَحۡرَ فَٱنفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرۡقٖ كَٱلطَّوۡدِ ٱلۡعَظِيمِ

63

به موسى وحى كرديم كه عصاى خويش را به دريا بزن، پس بشكافت و هر بخشى چون كوهى بزرگ بود.


وَ أَزۡلَفۡنَا ثَمَّ ٱلۡأٓخَرِينَ

64

ديگران را بدانجا نزديك كرديم.


وَ أَنجَيۡنَا مُوسَىٰ وَ مَن مَّعَهُۥٓ أَجۡمَعِينَ

65

و موسى را با همراهانش جملگى نجات داديم.


ثُمَّ أَغۡرَقۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ

66

سپس ديگران را غرق كرديم.


إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ

67

كه در اين عبرتى است ولى بيشترشان ايمان آور نبودند.


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ

68

و پروردگارت نيرومند و فرزانه است.


وَ ٱتۡلُ عَلَيۡهِمۡ نَبَأَ إِبۡرَٰهِيمَ

69

خبر ابراهيم را براى آنان بخوان.


إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ وَ قَوۡمِهِۦ مَا تَعۡبُدُونَ

70

وقتى به پدر و قومش گفت: چه مى‌پرستيد؟.


قَالُواْ نَعۡبُدُ أَصۡنَامٗا فَنَظَلُّ لَهَا عَٰكِفِينَ

71

گفتند: بت‌هايى را مى‌پرستيم و پيوسته به عبادتشان قيام مى‌كنيم.


قَالَ هَلۡ يَسۡمَعُونَكُمۡ إِذۡ تَدۡعُونَ

72

گفت: آيا وقتى آنها را مى‌خوانيد صداى شما را مى‌شنوند؟.


أَوۡ يَنفَعُونَكُمۡ أَوۡ يَضُرُّونَ

73

يا سودتان دهند يا زيان زنند؟!.


قَالُواْ بَلۡ وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا كَذَٰلِكَ يَفۡعَلُونَ

74

گفتند: نه، بلكه پدران خويش را ديده‌ايم كه چنين مى‌كرده‌اند.


قَالَ أَفَرَءَيۡتُم مَّا كُنتُمۡ تَعۡبُدُونَ

75

گفت: آيا ديديد (مى‌دانيد) آنچه را كه شما عبادت مى‌كرديد؟.


أَنتُمۡ وَ ءَابَآؤُكُمُ ٱلۡأَقۡدَمُونَ

76

شما و پدران پيشين شما.


فَإِنَّهُمۡ عَدُوّٞ لِّيٓ إِلَّا رَبَّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

77

(همه آنها) دشمن منند مگر پروردگار جهانيان.


ٱلَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهۡدِينِ

78

كسى كه مرا آفريده و او هدايتم مى‌كند.


وَ ٱلَّذِي هُوَ يُطۡعِمُنِي وَ يَسۡقِينِ

79

كسى كه هم او غذايم مى‌دهد و آبم مى‌دهد.


وَ إِذَا مَرِضۡتُ فَهُوَ يَشۡفِينِ

80

كسى كه وقتى بيمار شدم شفايم مى‌دهد.


وَ ٱلَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحۡيِينِ

81

و كسى كه مرا مى‌ميراند و دوباره زنده‌ام مى‌كند.


وَ ٱلَّذِيٓ أَطۡمَعُ أَن يَغۡفِرَ لِي خَطِيٓ‍َٔتِي يَوۡمَ ٱلدِّينِ

82

و كسى كه طمع دارم روز رستاخيز گناهم را بيامرزد.


رَبِّ هَبۡ لِي حُكۡمٗا وَ أَلۡحِقۡنِي بِٱلصَّٰلِحِينَ

83

پروردگارا مرا فرزانگى بخش و قرين شايستگانم كن.


وَ ٱجۡعَل لِّي لِسَانَ صِدۡقٖ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ

84

و نزد آيندگان نيكنام گردان.


وَ ٱجۡعَلۡنِي مِن وَرَثَةِ جَنَّةِ ٱلنَّعِيمِ

85

از وارثان بهشت پر نعمتم كن.


وَ ٱغۡفِرۡ لِأَبِيٓ إِنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلضَّآلِّينَ

86

و پدرم را بيامرز كه وى گمراه بود.


وَ لَا تُخۡزِنِي يَوۡمَ يُبۡعَثُونَ

87

و روزى كه مردم بر انگيخته مى‌شوند مرا خوار مگردان.


يَوۡمَ لَا يَنفَعُ مَالٞ وَ لَا بَنُونَ

88

روزى كه مال و فرزندان سود ندهد.


إِلَّا مَنۡ أَتَى ٱللَّهَ بِقَلۡبٖ سَلِيمٖ

89

مگر آنكه با قلب پاك سوء خدا آمده باشد.


وَ أُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِينَ

90

و بهشت به نيكوكاران نزديك گردد.


وَ بُرِّزَتِ ٱلۡجَحِيمُ لِلۡغَاوِينَ

91

و جهنم به گمراهان نمودار شود.


وَ قِيلَ لَهُمۡ أَيۡنَ مَا كُنتُمۡ تَعۡبُدُونَ

92

و به آنها گفته شود آن چيزهايى كه غير خدا مى‌پرستيديد كجايند؟.


مِن دُونِ ٱللَّهِ هَلۡ يَنصُرُونَكُمۡ أَوۡ يَنتَصِرُونَ

93

آيا معبودهاى غير از خدا شما را نصرت دهند و يا نصرت يابند.


فَكُبۡكِبُواْ فِيهَا هُمۡ وَ ٱلۡغَاوُۥنَ

94

گمراهان و گمراه شدگان به رو در جهنم انداخته شوند.


وَ جُنُودُ إِبۡلِيسَ أَجۡمَعُونَ

95

و سپاهيان ابليس عموما.


قَالُواْ وَ هُمۡ فِيهَا يَخۡتَصِمُونَ

96

در آنجا با يكديگر مخاصمه كنند و گويند.


تَٱللَّهِ إِن كُنَّا لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ

97

قسم به خدا كه در ضلالتى آشكار بوديم.


إِذۡ نُسَوِّيكُم بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

98

كه شما را با پروردگار جهانيان برابر مى‌گرفتيم.


وَ مَآ أَضَلَّنَآ إِلَّا ٱلۡمُجۡرِمُونَ

99

و جز تبهكاران ما را گمراه نكردند.


فَمَا لَنَا مِن شَٰفِعِينَ

100

و اكنون نه شفيعانى داريم.


وَ لَا صَدِيقٍ حَمِيمٖ

101

و نه دوستانى صميمى.


فَلَوۡ أَنَّ لَنَا كَرَّةٗ فَنَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

102

كاش بازگشتى داشتيم و مؤمن مى‌شديم.


إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ

103

كه در اين عبرتى هست و بيشترشان مؤمن نبودند.


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ

104

و پروردگارت نيرومند و رحيم است.


كَذَّبَتۡ قَوۡمُ نُوحٍ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

105

قوم نوح نيز پيغمبران را دروغگو شمردند.


إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ

106

وقتى كه برادرشان نوح به آنها گفت: چرا از خدا نمى‌ترسيد.


إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ

107

كه من پيغمبرى خيرخواه شمايم.


فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

108

از خدا بترسيد و اطاعتم كنيد.


وَ مَآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

109

براى پيغمبرى خود از شما مزدى نمى‌خواهم كه مزد من جز به عهده پروردگار جهانيان نيست.


فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

110

از خدا بترسيد و اطاعتم كنيد.


قَالُوٓاْ أَنُؤۡمِنُ لَكَ وَ ٱتَّبَعَكَ ٱلۡأَرۡذَلُونَ

111

گفتند: چگونه به تو ايمان بياوريم در حالى كه فرومايگان پيرويت كرده‌اند.


قَالَ وَ مَا عِلۡمِي بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ

112

گفت: من چه دانم كه چه مى‌كرده‌اند.


إِنۡ حِسَابُهُمۡ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّي لَوۡ تَشۡعُرُونَ

113

كه اگر فهم داريد حسابشان جز به عهده پروردگار من نيست.


وَ مَآ أَنَا۠ بِطَارِدِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

114

و من اين مؤمنان را دور نخواهم كرد.


إِنۡ أَنَا۠ إِلَّا نَذِيرٞ مُّبِينٞ

115

كه من جز بيم‌رسانى آشكار نيستم.


قَالُواْ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ يَٰنُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمَرۡجُومِينَ

116

گفتند اى نوح اگر بس نكنى سنگسار مى‌شوى.


قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوۡمِي كَذَّبُونِ

117

گفت: پروردگارا قوم من دروغگويم مى‌شمارند.


فَٱفۡتَحۡ بَيۡنِي وَ بَيۡنَهُمۡ فَتۡحٗا وَ نَجِّنِي وَ مَن مَّعِيَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

118

بين من و آنها حكم كن و مرا با مؤمنانى كه همراه منند نجات بخش.


فَأَنجَيۡنَٰهُ وَ مَن مَّعَهُۥ فِي ٱلۡفُلۡكِ ٱلۡمَشۡحُونِ

119

پس او و همراهانش را در كشتى پر (از جمعيت و حيوانات) نجات داديم.


ثُمَّ أَغۡرَقۡنَا بَعۡدُ ٱلۡبَاقِينَ

120

سپس باقى ماندگان را غرق كرديم.


إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ

121

كه در اين عبرتى است و بيشترشان ايمان آور نبودند.


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ

122

و پروردگارت نيرومند و فرزانه است.


كَذَّبَتۡ عَادٌ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

123

قوم عاد نيز پيغمبران را دروغگو شمردند.


إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ

124

وقتى برادرشان هود به ايشان گفت چرا از خدا نمى‌ترسيد؟.


إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ

125

كه من پيغمبرى خيرخواه شمايم.


فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

126

از خدا بترسيد و اطاعتم كنيد.


وَ مَآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

127

براى پيغمبرى خود، مزدى نمى‌خواهم چون مزد من جز به عهده پروردگار جهانيان نيست.


أَتَبۡنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ ءَايَةٗ تَعۡبَثُونَ

128

چرا در هر مكانى به بيهوده نشانى بنا مى‌كنيد؟.


وَ تَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّكُمۡ تَخۡلُدُونَ

129

و قصرها مى‌سازيد؟ مگر جاودانه زنده خواهيد بود؟.


وَ إِذَا بَطَشۡتُم بَطَشۡتُمۡ جَبَّارِينَ

130

و چون سختى مى‌كنيد مانند ستمگران سختى و خشم مى‌كنيد.


فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

131

از خدا بترسيد و اطاعتم كنيد.


وَ ٱتَّقُواْ ٱلَّذِيٓ أَمَدَّكُم بِمَا تَعۡلَمُونَ

132

از آن كسى كه آنچه مى‌دانيد كمكتان داده است بترسيد.


أَمَدَّكُم بِأَنۡعَٰمٖ وَ بَنِينَ

133

با چهارپايان و فرزندان ياريتان كرده.


وَ جَنَّٰتٖ وَ عُيُونٍ

134

با باغستانها و چشمه‌سارها.


إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ

135

كه من بر شما از عذاب روزى بزرگ مى‌ترسم.


قَالُواْ سَوَآءٌ عَلَيۡنَآ أَوَعَظۡتَ أَمۡ لَمۡ تَكُن مِّنَ ٱلۡوَٰعِظِينَ

136

گفتند: چه ما را پند دهى يا از پندگويان نباشى براى ما يكسان است.


إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا خُلُقُ ٱلۡأَوَّلِينَ

137

اين (بت‌پرستى) رفتار گذشتگان است.


وَ مَا نَحۡنُ بِمُعَذَّبِينَ

138

و ما هرگز مجازات نخواهيم شد.


فَكَذَّبُوهُ فَأَهۡلَكۡنَٰهُمۡ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ

139

و (آنها هود را) دروغگو شمردند و ما هلاكشان كرديم كه در اين عبرتى هست و بيشترشان مؤمن نبودند.


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ

140

و همانا پروردگارت نيرومند و رحيم است.


كَذَّبَتۡ ثَمُودُ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

141

ثموديان نيز پيغمبران را دروغگو شمردند.


إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ صَٰلِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ

142

برادرشان صالح به ايشان گفت: چرا نمى‌ترسيد؟.


إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ

143

كه من پيغمبرى خيرخواه شمايم.


فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

144

از خدا بترسيد و اطاعتم كنيد.


وَ مَآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

145

براى پيغمبرى از شما مزدى نمى‌خواهم كه مزد من جز به عهده پروردگار جهانيان نيست.


أَتُتۡرَكُونَ فِي مَا هَٰهُنَآ ءَامِنِينَ

146

آيا شما تصور مى‌كنيد هميشه در نهايت امنيت، در نعمتهايى كه اينجاست مى‌مانيد؟.


فِي جَنَّٰتٖ وَ عُيُونٖ

147

در باغستانها و چشمه‌سارها.


وَ زُرُوعٖ وَ نَخۡلٖ طَلۡعُهَا هَضِيمٞ

148

و كشتزارها و نخلستانهايى كه گل لطيف دارد.


وَ تَنۡحِتُونَ مِنَ ٱلۡجِبَالِ بُيُوتٗا فَٰرِهِينَ

149

كه در كوه‌ها با مهارت خانه‌ها مى‌تراشيد و در آن به عيش و نوش مى‌پردازيد.


فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

150

از خدا بترسيد و اطاعتم كنيد.


وَ لَا تُطِيعُوٓاْ أَمۡرَ ٱلۡمُسۡرِفِينَ

151

و فرمان اسراف‌كاران را اطاعت مكنيد.


ٱلَّذِينَ يُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ لَا يُصۡلِحُونَ

152

كه در اين سر زمين فساد مى‌كنند و اصلاح نمى‌كنند.


قَالُوٓاْ إِنَّمَآ أَنتَ مِنَ ٱلۡمُسَحَّرِينَ

153

گفتند: حقا تو جادوگر شده‌اى.


مَآ أَنتَ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُنَا فَأۡتِ بِ‍َٔايَةٍ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ

154

تو جز بشرى مانند ما نيستى اگر راست مى‌گويى معجزه‌اى بياور.


قَالَ هَٰذِهِۦ نَاقَةٞ لَّهَا شِرۡبٞ وَ لَكُمۡ شِرۡبُ يَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ

155

گفت: اين شترى است براى سهمى او (از آب) است و براى شما نيز سهم روز معينى.


وَ لَا تَمَسُّوهَا بِسُوٓءٖ فَيَأۡخُذَكُمۡ عَذَابُ يَوۡمٍ عَظِيمٖ

156

آزارى به آن نرسانيد كه عذاب روزى بزرگ به شما مى‌رسد.


فَعَقَرُوهَا فَأَصۡبَحُواْ نَٰدِمِينَ

157

آن را كشتند و پشيمان شدند.


فَأَخَذَهُمُ ٱلۡعَذَابُ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ

158

و دچار عذاب شدند كه در اين عبرتى هست و بيشترشان مؤمن نبودند.


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ

159

و پروردگارت نيرومند و رحيم است.


كَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطٍ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

160

قوم لوط نيز پيامبران را دروغگو شمردند.


إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ

161

هنگامى كه برادرشان لوط به ايشان گفت: آيا خدا ترس و پرهيزكار نمى‌شويد؟.


إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ

162

من پيغمبرى خيرخواه براى شمايم.


فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

163

از خدا بترسيد و اطاعتم كنيد.


وَ مَآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

164

من از شما براى پيغمبريم مزدى نمى‌خواهم كه مزد من جز به عهده پروردگار جهانيان نيست.


أَتَأۡتُونَ ٱلذُّكۡرَانَ مِنَ ٱلۡعَٰلَمِينَ

165

چرا به مردان زمانه رو مى‌كنيد.


وَ تَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَكُمۡ رَبُّكُم مِّنۡ أَزۡوَٰجِكُم بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٌ عَادُونَ

166

و همسرانتان را كه پروردگارتان براى شما آفريده وا مى‌گذاريد راستى كه شما گروهى متجاوزيد.


قَالُواْ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ يَٰلُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُخۡرَجِينَ

167

گفتند: اى لوط اگر بس نكنى تبعيد مى‌شوى.


قَالَ إِنِّي لِعَمَلِكُم مِّنَ ٱلۡقَالِينَ

168

گفت: من عمل شما را دشمن مى‌دارم.


رَبِّ نَجِّنِي وَ أَهۡلِي مِمَّا يَعۡمَلُونَ

169

پروردگارا من و كسانم را از (شئامت) اعمالى كه اينان مى‌كنند نجات بخش.


فَنَجَّيۡنَٰهُ وَ أَهۡلَهُۥٓ أَجۡمَعِينَ

170

پس او و كسانش را جملگى نجات داديم.


إِلَّا عَجُوزٗا فِي ٱلۡغَٰبِرِينَ

171

مگر پير زنى كه جزو باقى ماندگان بود.


ثُمَّ دَمَّرۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ

172

سپس ديگران را هلاك كرديم.


وَ أَمۡطَرۡنَا عَلَيۡهِم مَّطَرٗا فَسَآءَ مَطَرُ ٱلۡمُنذَرِينَ

173

و بارانى عجيب بر آنان بارانديم و باران بيم يافتگان چه بد بود.


إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ

174

و در اين عبرتى هست ولى بيشترشان ايمان آور نبودند.


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ

175

و پروردگارت نيرومند و رحيم است.


كَذَّبَ أَصۡحَٰبُ لۡ‍َٔيۡكَةِ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

176

اصحاب ايكه نيز پيغمبران را دروغگو شمردند.


إِذۡ قَالَ لَهُمۡ شُعَيۡبٌ أَلَا تَتَّقُونَ

177

چون شعيب به ايشان گفت: چرا نمى‌ترسيد.


إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ

178

به درستى من پيغمبرى خيرخواه شمايم.


فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

179

از خدا بترسيد و اطاعتم كنيد.


وَ مَآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

180

از شما براى پيغمبرى خود مزدى نمى‌خواهم كه مزد من به عهده پروردگار جهانيان است.


أَوۡفُواْ ٱلۡكَيۡلَ وَ لَا تَكُونُواْ مِنَ ٱلۡمُخۡسِرِينَ

181

پيمانه را تمام دهيد (و كم‌فروشى نكنيد) و مردم را به خسارت نيندازيد.


وَ زِنُواْ بِٱلۡقِسۡطَاسِ ٱلۡمُسۡتَقِيمِ

182

و با ترازوى درست، وزن كنيد.


وَ لَا تَبۡخَسُواْ ٱلنَّاسَ أَشۡيَآءَهُمۡ وَ لَا تَعۡثَوۡاْ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِينَ

183

و چيزهاى مردم را كم ندهيد و در اين سرزمين به فساد مكوشيد.


وَ ٱتَّقُواْ ٱلَّذِي خَلَقَكُمۡ وَ ٱلۡجِبِلَّةَ ٱلۡأَوَّلِينَ

184

و از آنكه شما و مردم گذشته را آفريده است بترسيد.


قَالُوٓاْ إِنَّمَآ أَنتَ مِنَ ٱلۡمُسَحَّرِينَ

185

گفتند: حقا كه تو جادو زده‌اى.


وَ مَآ أَنتَ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُنَا وَ إِن نَّظُنُّكَ لَمِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ

186

تو جز بشرى مانند ما نيستى و ما ترا دروغگو مى‌پنداريم.


فَأَسۡقِطۡ عَلَيۡنَا كِسَفٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ

187

اگر راست مى‌گويى پاره‌اى از آسمان را روى ما بينداز.


قَالَ رَبِّيٓ أَعۡلَمُ بِمَا تَعۡمَلُونَ

188

گفت: پروردگارم به اعمالى كه مى‌كنيد داناتر است.


فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمۡ عَذَابُ يَوۡمِ ٱلظُّلَّةِ إِنَّهُۥ كَانَ عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٍ

189

پس دروغگويش شمردند و به عذاب روز ابر (آتشبار) دچار شدند كه عذاب روزى بزرگ بود.


إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ

190

كه در اين عبرتى است ولى بيشترشان ايمان آور نبودند.


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ

191

و پروردگارت نيرومند و رحيم است.


وَ إِنَّهُۥ لَتَنزِيلُ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

192

اين قرآن كتابى است كه از ناحيه پروردگار جهانيان نازل شده.


نَزَلَ بِهِ ٱلرُّوحُ ٱلۡأَمِينُ

193

و آن را روح الامين نازل كرده.


عَلَىٰ قَلۡبِكَ لِتَكُونَ مِنَ ٱلۡمُنذِرِينَ

194

به قلب تو تا از بيم دهندگان باشى.


بِلِسَانٍ عَرَبِيّٖ مُّبِينٖ

195

به زبان عربى واضح.


وَ إِنَّهُۥ لَفِي زُبُرِ ٱلۡأَوَّلِينَ

196

و در كتابهاى گذشتگان نيز هست.


أَ وَ لَمۡ يَكُن لَّهُمۡ ءَايَةً أَن يَعۡلَمَهُۥ عُلَمَٰٓؤُاْ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ

197

آيا براى ايشان همين نشانه كافى نيست كه دانشوران بنى اسرائيل قرآن را مى‌شناسند؟.


وَ لَوۡ نَزَّلۡنَٰهُ عَلَىٰ بَعۡضِ ٱلۡأَعۡجَمِينَ

198

اگر آن را به بعضى از عجم نازل كرده بوديم.


فَقَرَأَهُۥ عَلَيۡهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ مُؤۡمِنِينَ

199

و آن را براى ايشان مى‌خواند هرگز بدان ايمان نمى‌آوردند.


كَذَٰلِكَ سَلَكۡنَٰهُ فِي قُلُوبِ ٱلۡمُجۡرِمِينَ

200

اينچنين انكار را در دل تبهكاران راه مى‌دهيم.


لَا يُؤۡمِنُونَ بِهِۦ حَتَّىٰ يَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِيمَ

201

كه بدان ايمان نياورند تا عذاب الم‌انگيز را ببينند.


فَيَأۡتِيَهُم بَغۡتَةٗ وَ هُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ

202

و ناگهانى بر آنها در آيد و بى خبر باشند.


فَيَقُولُواْ هَلۡ نَحۡنُ مُنظَرُونَ

203

و گويند آيا مهلتمان دهند؟.


أَفَبِعَذَابِنَا يَسۡتَعۡجِلُونَ

204

پس چرا عذاب ما را بشتاب مى‌خواهند.


أَفَرَءَيۡتَ إِن مَّتَّعۡنَٰهُمۡ سِنِينَ

205

مگر ندانى كه اگر سالها نعمتشان دهيم.


ثُمَّ جَآءَهُم مَّا كَانُواْ يُوعَدُونَ

206

آن گاه عذاب موعود به آنها رسد.


مَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يُمَتَّعُونَ

207

نعمتى كه داشته‌اند كارى برايشان نمى‌سازد.


وَ مَآ أَهۡلَكۡنَا مِن قَرۡيَةٍ إِلَّا لَهَا مُنذِرُونَ

208

هيچ دهكده‌اى را هلاك نكرديم مگر آنكه بيم‌رسان داشتند.


ذِكۡرَىٰ وَ مَا كُنَّا ظَٰلِمِينَ

209

تا متذكر شوند، و ما هرگز ستمگر نبوده‌ايم.


وَ مَا تَنَزَّلَتۡ بِهِ ٱلشَّيَٰطِينُ

210

قرآن را شياطين نازل نكرده‌اند.


وَ مَا يَنۢبَغِي لَهُمۡ وَ مَا يَسۡتَطِيعُونَ

211

نه حق ايشان بود و نه مى‌توانستند نازل كنند.


إِنَّهُمۡ عَنِ ٱلسَّمۡعِ لَمَعۡزُولُونَ

212

زيرا آنها از شنيدن وحى بركنارند.


فَلَا تَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَتَكُونَ مِنَ ٱلۡمُعَذَّبِينَ

213

با خداى يكتا خداى ديگر مخوان و گرنه جزو معذبين خواهى بود.


وَ أَنذِرۡ عَشِيرَتَكَ ٱلۡأَقۡرَبِينَ

214

و خويشان نزديكت را بترسان.


وَ ٱخۡفِضۡ جَنَاحَكَ لِمَنِ ٱتَّبَعَكَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

215

براى مؤمنانى كه پيرويت كرده‌اند جنبه ملايمت گير.


فَإِنۡ عَصَوۡكَ فَقُلۡ إِنِّي بَرِيٓءٞ مِّمَّا تَعۡمَلُونَ

216

اگر نافرمانيت كردند بگو من از اعمالى كه مى‌كنيد بيزارم.


وَ تَوَكَّلۡ عَلَى ٱلۡعَزِيزِ ٱلرَّحِيمِ

217

و به خداى نيرومند و رحيم توكل كن.


ٱلَّذِي يَرَىٰكَ حِينَ تَقُومُ

218

همان كسى كه وقتى قيام كنى تو را مى‌بيند.


وَ تَقَلُّبَكَ فِي ٱلسَّٰجِدِينَ

219

و همچنين حركت و گشتن تو را در ميان سجده‌كنان (مى‌بيند).


إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ

220

كه او شنوا و دانا است.


هَلۡ أُنَبِّئُكُمۡ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ ٱلشَّيَٰطِينُ

221

آيا خبرتان دهم كه شيطانها به چه كسى نازل مى‌شوند؟.


تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٖ

222

بر همه دروغسازان گنه پيشه نازل مى‌شوند.


يُلۡقُونَ ٱلسَّمۡعَ وَ أَكۡثَرُهُمۡ كَٰذِبُونَ

223

مسموعات خويش را القا مى‌كنند و بيشترشان دروغگويانند.


وَ ٱلشُّعَرَآءُ يَتَّبِعُهُمُ ٱلۡغَاوُۥنَ

224

و شاعران را گمراهان پيروى مى‌كنند.


أَلَمۡ تَرَ أَنَّهُمۡ فِي كُلِّ وَادٖ يَهِيمُونَ

225

مگر نمى‌بينى كه آنان در هر وادى سرگردانند.


وَ أَنَّهُمۡ يَقُولُونَ مَا لَا يَفۡعَلُونَ

226

و چيزهايى مى‌گويند كه خود عمل نمى‌كنند.


إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَ ذَكَرُواْ ٱللَّهَ كَثِيرٗا وَ ٱنتَصَرُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا ظُلِمُواْ وَ سَيَعۡلَمُ ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ أَيَّ مُنقَلَبٖ يَنقَلِبُونَ

227

مگر آن كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند و خدا را بسيار ياد كرده‌اند و از پس آن ستمهايى كه ديدند انتقام گرفته‌اند، زود باشد كسانى كه ستم كرده‌اند بدانند كه به كجا بازگشت مى‌كنند.


سوره النمل

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ طسٓ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡقُرۡءَانِ وَ كِتَابٖ مُّبِينٍ

1

به نام خداى رحمان و رحيم.؛ طس اين آيه‌هاى قرآن و كتاب آشكار است.


هُدٗى وَ بُشۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِينَ

2

كه هدايت و بشارتى براى مؤمنان مى‌باشد.


ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَ يُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَ هُم بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ يُوقِنُونَ

3

همان كسانى كه نماز مى‌گزارند و زكات مى‌دهند و آنان، آرى همانان به آخرت و سراى ديگر يقين دارند.


إِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَهُمۡ يَعۡمَهُونَ

4

كسانى كه به آخرت ايمان ندارند اعمالشان را به نظرشان آراسته‌ايم كه تا كور دل باشند.


أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ لَهُمۡ سُوٓءُ ٱلۡعَذَابِ وَ هُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ هُمُ ٱلۡأَخۡسَرُونَ

5

آنها كسانى هستند كه عذاب سخت دارند و آنان خود در آخرت زيانكارترند.


وَ إِنَّكَ لَتُلَقَّى ٱلۡقُرۡءَانَ مِن لَّدُنۡ حَكِيمٍ عَلِيمٍ

6

حقا كه تو قرآن را از جانب خدايى فرزانه و دانا فرا مى‌گيرى.


إِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِأَهۡلِهِۦٓ إِنِّيٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا سَ‍َٔاتِيكُم مِّنۡهَا بِخَبَرٍ أَوۡ ءَاتِيكُم بِشِهَابٖ قَبَسٖ لَّعَلَّكُمۡ تَصۡطَلُونَ

7

چون موسى به خانواده خود گفت: من آتشى مى‌بينم به زودى خبرى از آن براى شما مى‌آورم يا شعله‌اى از آتش گرفته مى‌آورم تا شايد گرم شويد.


فَلَمَّا جَآءَهَا نُودِيَ أَنۢ بُورِكَ مَن فِي ٱلنَّارِ وَ مَنۡ حَوۡلَهَا وَ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

8

و چون به آتش رسيد ندا داده شد كه هر كه در اين آتش است و هر كه پيرامون آن است مبارك باد و پروردگار جهانيان منزه است.


يَٰمُوسَىٰٓ إِنَّهُۥٓ أَنَا ٱللَّهُ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ

9

اى موسى! مطلب از اين قرار است كه من خداى نيرومند فرزانه‌ام.


وَ أَلۡقِ عَصَاكَ فَلَمَّا رَءَاهَا تَهۡتَزُّ كَأَنَّهَا جَآنّٞ وَلَّىٰ مُدۡبِرٗا وَ لَمۡ يُعَقِّبۡ يَٰمُوسَىٰ لَا تَخَفۡ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ ٱلۡمُرۡسَلُونَ

10

عصاى خويش را بيفكن و چون آن را ديد كه چون مار جست و خيز مى‌كند گريزان روى بگردانيد و باز پس نگرديد، اى موسى بيم مدار، كه پيغمبران در پيشگاه من بيم نمى‌دارند.


إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسۡنَۢا بَعۡدَ سُوٓءٖ فَإِنِّي غَفُورٞ رَّحِيمٞ

11

مگر كسى كه ستم كرده سپس از پى بدى نيكى آورده باشد كه من آمرزگار و رحيمم.


وَ أَدۡخِلۡ يَدَكَ فِي جَيۡبِكَ تَخۡرُجۡ بَيۡضَآءَ مِنۡ غَيۡرِ سُوٓءٖ فِي تِسۡعِ ءَايَٰتٍ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَ قَوۡمِهِۦٓ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمٗا فَٰسِقِينَ

12

و دستت را در گريبانت داخل كن كه سپيد و روشن بدون رنج در آيد همه اينها از جمله نه معجزه‌اى بود كه به سوى فرعون و قوم او برد كه آنان گروهى عصيان پيشه بودند.


فَلَمَّا جَآءَتۡهُمۡ ءَايَٰتُنَا مُبۡصِرَةٗ قَالُواْ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِينٞ

13

و چون آيت‌هاى روشن ما به سويشان آمد گفتند: اين جادويى است آشكار.


وَ جَحَدُواْ بِهَا وَ ٱسۡتَيۡقَنَتۡهَآ أَنفُسُهُمۡ ظُلۡمٗا وَ عُلُوّٗا فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُفۡسِدِينَ

14

از روى ستم و عصيان منكر آنها شدند، اما ضميرهايشان بدان يقين داشت، بنگر عاقبت مفسدان حسان بوده است.


وَ لَقَدۡ ءَاتَيۡنَا دَاوُۥدَ وَ سُلَيۡمَٰنَ عِلۡمٗا وَ قَالَا ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي فَضَّلَنَا عَلَىٰ كَثِيرٖ مِّنۡ عِبَادِهِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

15

ما به داوود و سليمان دانشى داديم و گفتند: سپاس خداى را كه ما را بر بسيارى از بندگان مؤمن خويش برترى داد.


وَ وَرِثَ سُلَيۡمَٰنُ دَاوُۥدَ وَ قَالَ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ عُلِّمۡنَا مَنطِقَ ٱلطَّيۡرِ وَ أُوتِينَا مِن كُلِّ شَيۡءٍ إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡفَضۡلُ ٱلۡمُبِينُ

16

و سليمان وارث داوود شد و گفت: اى مردم به ما زبان پرندگان تعليم داده شده و همه چيزمان داده‌اند كه اين برترى آشكارى است.


وَ حُشِرَ لِسُلَيۡمَٰنَ جُنُودُهُۥ مِنَ ٱلۡجِنِّ وَ ٱلۡإِنسِ وَ ٱلطَّيۡرِ فَهُمۡ يُوزَعُونَ

17

و سپاهيان سليمان از جن و انس و پرنده فراهم شدند و به نظم آمدند.


حَتَّىٰٓ إِذَآ أَتَوۡاْ عَلَىٰ وَادِ ٱلنَّمۡلِ قَالَتۡ نَمۡلَةٞ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّمۡلُ ٱدۡخُلُواْ مَسَٰكِنَكُمۡ لَا يَحۡطِمَنَّكُمۡ سُلَيۡمَٰنُ وَ جُنُودُهُۥ وَ هُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ

18

تا چون به وادى مورچه رسيدند مورچه‌اى گفت: اى مورچگان به لانه‌هاى خود برويد تا سليمان و سپاهيان او به غفلت شما را پايمال نكنند.


فَتَبَسَّمَ ضَاحِكٗا مِّن قَوۡلِهَا وَ قَالَ رَبِّ أَوۡزِعۡنِيٓ أَنۡ أَشۡكُرَ نِعۡمَتَكَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَيَّ وَ عَلَىٰ وَٰلِدَيَّ وَ أَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَ أَدۡخِلۡنِي بِرَحۡمَتِكَ فِي عِبَادِكَ ٱلصَّٰلِحِينَ

19

سليمان لبخندى زد و از گفتار او خنديد و گفت: پروردگارا! مرا وادار كن تا نعمتى را كه به من و پدر و مادرم مرحمت فرموده‌اى سپاس دارم و عملى شايسته كنم كه آن را پسند كنى و مرا به رحمت خويش در صف بندگان شايسته‌ات در آور.


وَ تَفَقَّدَ ٱلطَّيۡرَ فَقَالَ مَا لِيَ لَآ أَرَى ٱلۡهُدۡهُدَ أَمۡ كَانَ مِنَ ٱلۡغَآئِبِينَ

20

و جوياى مرغان شد و گفت: چرا هدهد را نمى‌بينم مگر او غايب است.


لَأُعَذِّبَنَّهُۥ عَذَابٗا شَدِيدًا أَوۡ لَأَاْذۡبَحَنَّهُۥٓ أَوۡ لَيَأۡتِيَنِّي بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِينٖ

21

وى را عذاب مى‌كنم عذابى سخت و يا سرش را مى‌برم مگر آنكه عذرى روشن بياورد.


فَمَكَثَ غَيۡرَ بَعِيدٖ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمۡ تُحِطۡ بِهِۦ وَ جِئۡتُكَ مِن سَبَإِۢ بِنَبَإٖ يَقِينٍ

22

كمى بعد شانه بسر و هدد آمد و گفت: چيزى ديده‌ام كه تو نديده‌اى و براى تو از سبا خبر درست آورده‌ام.


إِنِّي وَجَدتُّ ٱمۡرَأَةٗ تَمۡلِكُهُمۡ وَ أُوتِيَتۡ مِن كُلِّ شَيۡءٖ وَ لَهَا عَرۡشٌ عَظِيمٞ

23

زنى ديدم كه بر آنان سلطنت مى‌كند و همه چيز دارد و او را تختى بزرگ است.


وَجَدتُّهَا وَ قَوۡمَهَا يَسۡجُدُونَ لِلشَّمۡسِ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَ زَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَصَدَّهُمۡ عَنِ ٱلسَّبِيلِ فَهُمۡ لَا يَهۡتَدُونَ

24

وى را ديدم كه با قومش به جاى خدا آفتاب را سجده مى‌كردند و شيطان اعمالشان را بر ايشان زينت داده و از راه منحرفشان كرده و هدايت نيافته‌اند.


أَلَّا يَسۡجُدُواْ لِلَّهِ ٱلَّذِي يُخۡرِجُ ٱلۡخَبۡءَ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ يَعۡلَمُ مَا تُخۡفُونَ وَ مَا تُعۡلِنُونَ

25

تا خدايى را سجده كنند كه در آسمانها و زمين هر نهانى را آشكار مى‌كند و آنچه را نهان كنند و يا عيان سازند مى‌داند.


ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِيمِ

26

خداى يكتا كه خدايى جز او نيست و پروردگار عرش بزرگ است.


قَالَ سَنَنظُرُ أَصَدَقۡتَ أَمۡ كُنتَ مِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ

27

سليمان گفت: خواهيم ديد آيا راست مى‌گويى يا از دروغگويانى.


ٱذۡهَب بِّكِتَٰبِي هَٰذَا فَأَلۡقِهۡ إِلَيۡهِمۡ ثُمَّ تَوَلَّ عَنۡهُمۡ فَٱنظُرۡ مَاذَا يَرۡجِعُونَ

28

اين نامه مرا ببر و نزد ايشان بيفكن، سپس برگرد ببين چه مى‌گويند.


قَالَتۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ إِنِّيٓ أُلۡقِيَ إِلَيَّ كِتَٰبٞ كَرِيمٌ

29

(ملكه سبا) گفت: اى بزرگان مملكت نامه‌اى گرامى نزدم افكنده‌اند.


إِنَّهُۥ مِن سُلَيۡمَٰنَ وَ إِنَّهُۥ بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ

30

از جانب سليمان است و به نام خداى رحمان و رحيم است.


أَلَّا تَعۡلُواْ عَلَيَّ وَ أۡتُونِي مُسۡلِمِينَ

31

كه بر من تفوق مجوييد و مطيعانه پيش من آييد.


قَالَتۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ أَفۡتُونِي فِيٓ أَمۡرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمۡرًا حَتَّىٰ تَشۡهَدُونِ

32

گفت: اى بزرگان مرا در كارم نظر دهيد كه من بدون حضور شما هيچ كارى را انجام نداده‌ام.


قَالُواْ نَحۡنُ أُوْلُواْ قُوَّةٖ وَ أُوْلُواْ بَأۡسٖ شَدِيدٖ وَ ٱلۡأَمۡرُ إِلَيۡكِ فَٱنظُرِي مَاذَا تَأۡمُرِينَ

33

گفتند: ما نيرومند و جنگ‌آورانى سخت‌كوش هستيم ولى كار به اراده تو بستگى دارد ببين چه فرمان مى‌دهى تا اطاعت كنيم.


قَالَتۡ إِنَّ ٱلۡمُلُوكَ إِذَا دَخَلُواْ قَرۡيَةً أَفۡسَدُوهَا وَ جَعَلُوٓاْ أَعِزَّةَ أَهۡلِهَآ أَذِلَّةٗ وَ كَذَٰلِكَ يَفۡعَلُونَ

34

گفت: پادشاهان وقتى به شهر و كشورى وارد شوند تباهش كنند و عزيزانش را ذليل سازند كارشان همواره چنين بوده.


وَ إِنِّي مُرۡسِلَةٌ إِلَيۡهِم بِهَدِيَّةٖ فَنَاظِرَةُۢ بِمَ يَرۡجِعُ ٱلۡمُرۡسَلُونَ

35

من هديه‌اى به سوى آنها مى‌فرستم ببينم فرستادگان چه خبر مى‌آورند.


فَلَمَّا جَآءَ سُلَيۡمَٰنَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٖ فَمَآ ءَاتَىٰنِۦَ ٱللَّهُ خَيۡرٞ مِّمَّآ ءَاتَىٰكُم بَلۡ أَنتُم بِهَدِيَّتِكُمۡ تَفۡرَحُونَ

36

و چون (فرستادگان ملكه سبا) نزد سليمان آمدند سليمان گفت: آيا مرا به مال مدد مى‌دهيد؟ آنچه خدا به من داده بهتر از اين است كه به شما داده است، شماييد كه اين هديه در نظرتان ارج دارد و از آن خوشحاليد.


ٱرۡجِعۡ إِلَيۡهِمۡ فَلَنَأۡتِيَنَّهُم بِجُنُودٖ لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَ لَنُخۡرِجَنَّهُم مِّنۡهَآ أَذِلَّةٗ وَ هُمۡ صَٰغِرُونَ

37

نزد ايشان بازگرد كه سپاهى به سوى شما آريم كه تحمل آن نياريد و از آنجا به ذلت و در عين حقارت بيرونتان مى‌كنيم.


قَالَ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ أَيُّكُمۡ يَأۡتِينِي بِعَرۡشِهَا قَبۡلَ أَن يَأۡتُونِي مُسۡلِمِينَ

38

گفت: اى بزرگان كدامتان پيش از آنكه ملكه سبا نزد من آيد تخت وى را برايم مى‌آورد.


قَالَ عِفۡرِيتٞ مِّنَ ٱلۡجِنِّ أَنَا۠ ءَاتِيكَ بِهِۦ قَبۡلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ وَ إِنِّي عَلَيۡهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٞ

39

عفريتى از جن گفت: پيش از آن كه از مجلس خود برخيزى تخت را نزدت مى‌آورم كه براى اين كار توانا و امينم.


قَالَ ٱلَّذِي عِندَهُۥ عِلۡمٞ مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ أَنَا۠ ءَاتِيكَ بِهِۦ قَبۡلَ أَن يَرۡتَدَّ إِلَيۡكَ طَرۡفُكَ فَلَمَّا رَءَاهُ مُسۡتَقِرًّا عِندَهُۥ قَالَ هَٰذَا مِن فَضۡلِ رَبِّي لِيَبۡلُوَنِيٓ ءَأَشۡكُرُ أَمۡ أَكۡفُرُ وَ مَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشۡكُرُ لِنَفۡسِهِۦ وَ مَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيّٞ كَرِيمٞ

40

و آن كسى كه از كتاب اطلاعى داشت گفت: من آن را قبل از آنكه نگاهت برگردد (در يك چشم بهم زدن) نزدت مى‌آورم و چون تخت را نزد خويش پا بر جا ديد گفت: اين از كرم پروردگار من است تا بيازمايدم كه آيا سپاس مى‌دارم يا كفران مى‌كنم، هر كه سپاس دارد براى خويش مى‌دارد و هر كه كفران كند پروردگارم بى نياز و كريم است.


قَالَ نَكِّرُواْ لَهَا عَرۡشَهَا نَنظُرۡ أَتَهۡتَدِيٓ أَمۡ تَكُونُ مِنَ ٱلَّذِينَ لَا يَهۡتَدُونَ

41

(سليمان) گفت: تختش را براى او وارونه كنيد ببينم آيا آن را مى‌شناسد يا نه.


فَلَمَّا جَآءَتۡ قِيلَ أَهَٰكَذَا عَرۡشُكِ قَالَتۡ كَأَنَّهُۥ هُوَ وَ أُوتِينَا ٱلۡعِلۡمَ مِن قَبۡلِهَا وَ كُنَّا مُسۡلِمِينَ

42

و چون بيامد بدو گفتند: آيا تخت تو چنين است؟ گفت: گويى همين است از اين پيش ما از اين سلطنت خبر داشتيم و تسليم هم بوديم.


وَ صَدَّهَا مَا كَانَت تَّعۡبُدُ مِن دُونِ ٱللَّهِ إِنَّهَا كَانَتۡ مِن قَوۡمٖ كَٰفِرِينَ

43

و خدايش از آنچه كه به جاى او مى‌پرستيد بازداشت كه وى از گروه كافران بود.


قِيلَ لَهَا ٱدۡخُلِي ٱلصَّرۡحَ فَلَمَّا رَأَتۡهُ حَسِبَتۡهُ لُجَّةٗ وَ كَشَفَتۡ عَن سَاقَيۡهَا قَالَ إِنَّهُۥ صَرۡحٞ مُّمَرَّدٞ مِّن قَوَارِيرَ قَالَتۡ رَبِّ إِنِّي ظَلَمۡتُ نَفۡسِي وَ أَسۡلَمۡتُ مَعَ سُلَيۡمَٰنَ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

44

بدو گفتند: به حياط قصر داخل شو، و چون آن را بديد پنداشت آبى عميق است و ساقهاى خويش را عريان كرد، سليمان گفت: اين (آب نيست بلكه) قصرى است از بلور صاف (ملكه سبا) گفت: من به خويش ستم كرده‌ام، اينك با سليمان، مطيع پروردگار جهانيان مى‌شوم.


وَ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمۡ صَٰلِحًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ فَإِذَا هُمۡ فَرِيقَانِ يَخۡتَصِمُونَ

45

و به ثموديان برادرشان صالح را فرستاديم كه خداى يكتا را بپرستيد آن وقت دو گروه شدند كه با يكديگر مخاصمه مى‌كردند.


قَالَ يَٰقَوۡمِ لِمَ تَسۡتَعۡجِلُونَ بِٱلسَّيِّئَةِ قَبۡلَ ٱلۡحَسَنَةِ لَوۡلَا تَسۡتَغۡفِرُونَ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ

46

گفت: اى قوم چرا شتاب داريد كه حادثه بد پيش از حادثه خوب فرا رسد، چرا از خداى يكتا آمرزش نمى‌خواهيد، شايد مورد لطف و رحمت خدا قرار گيريد.


قَالُواْ ٱطَّيَّرۡنَا بِكَ وَ بِمَن مَّعَكَ قَالَ طَٰٓئِرُكُمۡ عِندَ ٱللَّهِ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ تُفۡتَنُونَ

47

گفتند: ما به تو و پيروانت فال بد زده‌ايم، گفت: فال بد (و نيك) شما نزد خداست، بلكه شما گروهى هستيد كه مورد آزمايش قرار گرفته‌ايد.


وَ كَانَ فِي ٱلۡمَدِينَةِ تِسۡعَةُ رَهۡطٖ يُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ لَا يُصۡلِحُونَ

48

در آن شهر نه نفر بودند كه در آن سر زمين فساد مى‌كردند و اصلاح نمى‌كردند.


قَالُواْ تَقَاسَمُواْ بِٱللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُۥ وَ أَهۡلَهُۥ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِۦ مَا شَهِدۡنَا مَهۡلِكَ أَهۡلِهِۦ وَ إِنَّا لَصَٰدِقُونَ

49

گفتند: بياييد قسم ياد كنيد به خدا كه شبانه او را با كسانش از ميان بر داريم آن گاه به خونخواه و ولى دم وى گوييم ما هنگام هلاك كسان او حاضر نبوديم و ما راست گويانيم.


وَ مَكَرُواْ مَكۡرٗا وَ مَكَرۡنَا مَكۡرٗا وَ هُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ

50

آنها نيرنگى كردند و ما نيز در آن حال كه غافل بودند تدبيرى كرديم.


فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ مَكۡرِهِمۡ أَنَّا دَمَّرۡنَٰهُمۡ وَ قَوۡمَهُمۡ أَجۡمَعِينَ

51

بنگر عاقبت نيرنگشان چه شد كه ما همگيشان را با قومشان هلاك كرديم.


فَتِلۡكَ بُيُوتُهُمۡ خَاوِيَةَۢ بِمَا ظَلَمُوٓاْ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ

52

اينك خانه‌هايشان براى آن ستم‌ها كه مى‌كردند خالى مانده كه در اين براى گروهى كه بدانند عبرتى است.


وَ أَنجَيۡنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ كَانُواْ يَتَّقُونَ

53

و كسانى را كه ايمان داشتند و پرهيزكار بودند نجات داديم.


وَ لُوطًا إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ أَتَأۡتُونَ ٱلۡفَٰحِشَةَ وَ أَنتُمۡ تُبۡصِرُونَ

54

و لوط (را به ياد آر) هنگامى كه به قوم خود گفت: شما كه چشم داريد (و زشتى و نتايج شوم اين كار را مى‌بينيد) چرا اين كار زشت را مى‌كنيد.


أَئِنَّكُمۡ لَتَأۡتُونَ ٱلرِّجَالَ شَهۡوَةٗ مِّن دُونِ ٱلنِّسَآءِ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ تَجۡهَلُونَ

55

چرا شما از روى شهوت به جاى زنان به مردان رو مى‌كنيد، راستى كه شما گروهى جهالت پيشه‌ايد.


جزء قبل

جزء 19 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان