قرآن عثمان طه

وَ قَالَ ٱلَّذِينَ لَا يَرۡجُونَ لِقَآءَنَا لَوۡلَآ أُنزِلَ عَلَيۡنَا ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ أَوۡ نَرَىٰ رَبَّنَا لَقَدِ ٱسۡتَكۡبَرُواْ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ وَ عَتَوۡ عُتُوّٗا كَبِيرٗا

21

و كسانى كه اميدى به ديدار ما ندارند (و رستاخيز را انكار مى‌كنند) گفتند: «چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند و يا پروردگارمان را با چشم خود نمى‌بينيم؟!» آنها درباره خود تكبر ورزيدند و طغيان بزرگى كردند!


يَوۡمَ يَرَوۡنَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةَ لَا بُشۡرَىٰ يَوۡمَئِذٖ لِّلۡمُجۡرِمِينَ وَ يَقُولُونَ حِجۡرٗا مَّحۡجُورٗا

22

(آنها به آرزوى خود مى‌رسند،) اما روزى كه فرشتگان را مى‌بينند، روز بشارت براى مجرمان نخواهد بود (بلكه روز مجازات و كيفر آنان است)! و مى‌گويند: «ما را امان دهيد، ما را معاف داريد!» (اما سودى ندارد!)


وَ قَدِمۡنَآ إِلَىٰ مَا عَمِلُواْ مِنۡ عَمَلٖ فَجَعَلۡنَٰهُ هَبَآءٗ مَّنثُورًا

23

و ما به سراغ اعمالى كه انجام داده‌اند مى‌رويم، و همه را همچون ذرات غبار پراكنده در هوا قرار مى‌دهيم!


أَصۡحَٰبُ ٱلۡجَنَّةِ يَوۡمَئِذٍ خَيۡرٞ مُّسۡتَقَرّٗا وَ أَحۡسَنُ مَقِيلٗا

24

بهشتيان در آن روز قرارگاهشان از همه بهتر، و استراحتگاهشان نيكوتر است!


وَ يَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلسَّمَآءُ بِٱلۡغَمَٰمِ وَ نُزِّلَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ تَنزِيلًا

25

و (بخاطر آور) روزى را كه آسمان با ابرها شكافته مى‌شود، و فرشتگان نازل مى‌گردند.


ٱلۡمُلۡكُ يَوۡمَئِذٍ ٱلۡحَقُّ لِلرَّحۡمَٰنِ وَ كَانَ يَوۡمًا عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ عَسِيرٗا

26

حكومت در آن روز از آن خداوند رحمان است؛ و آن روز، روز سختى براى كافران خواهد بود!


وَ يَوۡمَ يَعَضُّ ٱلظَّالِمُ عَلَىٰ يَدَيۡهِ يَقُولُ يَٰلَيۡتَنِي ٱتَّخَذۡتُ مَعَ ٱلرَّسُولِ سَبِيلٗا

27

و (به خاطر آور) روزى را كه ستمكار دست خود را (از شدت حسرت) به دندان مى‌گزد و مى‌گويد: «اى كاش با رسول (خدا) راهى برگزيده بودم!


يَٰوَيۡلَتَىٰ لَيۡتَنِي لَمۡ أَتَّخِذۡ فُلَانًا خَلِيلٗا

28

اى واى بر من، كاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم!


لَّقَدۡ أَضَلَّنِي عَنِ ٱلذِّكۡرِ بَعۡدَ إِذۡ جَآءَنِي وَ كَانَ ٱلشَّيۡطَٰنُ لِلۡإِنسَٰنِ خَذُولٗا

29

او مرا از يادآورى (حق) گمراه ساخت بعد از آنكه (ياد حق) به سراغ من آمده بود!» و شيطان هميشه خواركنند* انسان بوده است!


وَ قَالَ ٱلرَّسُولُ يَٰرَبِّ إِنَّ قَوۡمِي ٱتَّخَذُواْ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ مَهۡجُورٗا

30

و پيامبر عرضه داشت: «پروردگارا! قوم من قرآن را رها كردند».


وَ كَذَٰلِكَ جَعَلۡنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوّٗا مِّنَ ٱلۡمُجۡرِمِينَ وَ كَفَىٰ بِرَبِّكَ هَادِيٗا وَ نَصِيرٗا

31

(آرى،) اين گونه براى هر پيامبرى دشمنى از مجرمان قرار داديم؛ اما (براى تو) همين بس كه پروردگارت هادى و ياور (تو) باشد!


وَ قَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لَوۡلَا نُزِّلَ عَلَيۡهِ ٱلۡقُرۡءَانُ جُمۡلَةٗ وَٰحِدَةٗ كَذَٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِۦ فُؤَادَكَ وَ رَتَّلۡنَٰهُ تَرۡتِيلٗا

32

و كافران گفتند: «چرا قرآن يك جا بر او نازل نمى‌شود؟!» اين بخاطر آن است كه قلب تو را بوسيله آن محكم داريم، و (از اين رو) آن را به تدريج بر تو خوانديم.


وَ لَا يَأۡتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئۡنَٰكَ بِٱلۡحَقِّ وَ أَحۡسَنَ تَفۡسِيرًا

33

آنان هيچ مثلى براى تو نمى‌آورند مگر اينكه ما حق را براى تو مى‌آوريم، و تفسيرى بهتر (و پاسخى دندان شكن كه در برابر آن ناتوان شوند)!


ٱلَّذِينَ يُحۡشَرُونَ عَلَىٰ وُجُوهِهِمۡ إِلَىٰ جَهَنَّمَ أُوْلَٰٓئِكَ شَرّٞ مَّكَانٗا وَ أَضَلُّ سَبِيلٗا

34

(تو گمراه نيستى،) آنان كه بر صورتهايشان بسوى جهنم محشور مى‌شوند، بدترين محل را دارند و گمراه‌ترين افرادند!


وَ لَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ وَ جَعَلۡنَا مَعَهُۥٓ أَخَاهُ هَٰرُونَ وَزِيرٗا

35

و ما به موسى كتاب (آسمانى) داديم؛ و برادرش هارون را ياور او قرار داديم؛


فَقُلۡنَا ٱذۡهَبَآ إِلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلَّذِينَ كَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا فَدَمَّرۡنَٰهُمۡ تَدۡمِيرٗا

36

و گفتيم: «به سوى اين قوم كه آيات ما را تكذيب كردند برويد!» (اما آن مردم به مخالفت برخاستند) و ما به شدت آنان را درهم كوبيديم!


وَ قَوۡمَ نُوحٖ لَّمَّا كَذَّبُواْ ٱلرُّسُلَ أَغۡرَقۡنَٰهُمۡ وَ جَعَلۡنَٰهُمۡ لِلنَّاسِ ءَايَةٗ وَ أَعۡتَدۡنَا لِلظَّٰلِمِينَ عَذَابًا أَلِيمٗا

37

و قوم نوح را هنگامى كه رسولان (ما) را تكذيب كردند غرق نموديم، و آنان را درس عبرتى براى مردم قرار داديم؛ و براى ستمگران عذاب دردناكى فراهم ساخته‌ايم!


وَ عَادٗا وَ ثَمُودَاْ وَ أَصۡحَٰبَ ٱلرَّسِّ وَ قُرُونَۢا بَيۡنَ ذَٰلِكَ كَثِيرٗا

38

(همچنين) قوم عاد و ثمود و اصحاب الرس [گروهى كه درختان صنوبر را مى‌پرستيدند] و اقوام بسيار ديگرى را كه در اين ميان بودند، هلاك كرديم!


وَ كُلّٗا ضَرَبۡنَا لَهُ ٱلۡأَمۡثَٰلَ وَ كُلّٗا تَبَّرۡنَا تَتۡبِيرٗا

39

و براى هر يك از آنها مثلها زديم؛ و (چون سودى نداد،) همگى را نابود كرديم!


وَ لَقَدۡ أَتَوۡاْ عَلَى ٱلۡقَرۡيَةِ ٱلَّتِيٓ أُمۡطِرَتۡ مَطَرَ ٱلسَّوۡءِ أَفَلَمۡ يَكُونُواْ يَرَوۡنَهَا بَلۡ كَانُواْ لَا يَرۡجُونَ نُشُورٗا

40

آنها [مشركان مكه‌] از كنار شهرى كه باران شر [بارانى از سنگهاى آسمانى‌] بر آن باريده بود [ديار قوم لوط] گذشتند؛ آيا آن را نمى‌ديدند؟! (آرى، مى‌ديدند) ولى به رستاخيز ايمان نداشتند!


وَ إِذَا رَأَوۡكَ إِن يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَٰذَا ٱلَّذِي بَعَثَ ٱللَّهُ رَسُولًا

41

و هنگامى كه تو را مى‌بينند، تنها به باد استهزايت مى‌گيرند (و مى‌گويند:) آيا اين همان كسى است كه خدا او را بعنوان پيامبر برانگيخته است؟!


إِن كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنۡ ءَالِهَتِنَا لَوۡلَآ أَن صَبَرۡنَا عَلَيۡهَا وَ سَوۡفَ يَعۡلَمُونَ حِينَ يَرَوۡنَ ٱلۡعَذَابَ مَنۡ أَضَلُّ سَبِيلًا

42

اگر ما بر پرستش خدايانمان استقامت نمى‌كرديم، بيم آن مى‌رفت كه ما را گمراه سازد! اما هنگامى كه عذاب الهى را ببينند، بزودى مى‌فهمند چه كسى گمراهتر بوده است!


أَرَءَيۡتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُۥ هَوَىٰهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيۡهِ وَكِيلًا

43

آيا ديدى كسى را كه هواى نفسش را معبود خود برگزيده است؟! آيا تو مى‌توانى او را هدايت كنى (يا به دفاع از او برخيزى)؟!


أَمۡ تَحۡسَبُ أَنَّ أَكۡثَرَهُمۡ يَسۡمَعُونَ أَوۡ يَعۡقِلُونَ إِنۡ هُمۡ إِلَّا كَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّ سَبِيلًا

44

آيا گمان مى‌برى بيشتر آنان مى‌شنوند يا مى‌فهمند؟! آنان فقط همچون چهارپايانند، بلكه گمراهترند!


أَلَمۡ تَرَ إِلَىٰ رَبِّكَ كَيۡفَ مَدَّ ٱلظِّلَّ وَ لَوۡ شَآءَ لَجَعَلَهُۥ سَاكِنٗا ثُمَّ جَعَلۡنَا ٱلشَّمۡسَ عَلَيۡهِ دَلِيلٗا

45

آيا نديدى چگونه پروردگارت سايه را گسترده ساخت؟! و اگر مى‌خواست آن را ساكن قرار مى‌داد؛ سپس خورشيد را بر وجود آن دليل قرار داديم!


ثُمَّ قَبَضۡنَٰهُ إِلَيۡنَا قَبۡضٗا يَسِيرٗا

46

سپس آن را آهسته جمع مى‌كنيم (و نظام سايه و آفتاب را حاكم مى‌سازيم)!


وَ هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ لِبَاسٗا وَ ٱلنَّوۡمَ سُبَاتٗا وَ جَعَلَ ٱلنَّهَارَ نُشُورٗا

47

او كسى است كه شب را براى شما لباس قرار داد، و خواب را مايه استراحت، و روز را وسيله حركت و حيات!


وَ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ ٱلرِّيَٰحَ بُشۡرَۢا بَيۡنَ يَدَيۡ رَحۡمَتِهِۦ وَ أَنزَلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ طَهُورٗا

48

او كسى است كه بادها را بشارتگرانى پيش از رحمتش فرستاد، و از آسمان آبى پاك‌كننده نازل كرديم ...


لِّنُحۡـِۧيَ بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّيۡتٗا وَ نُسۡقِيَهُۥ مِمَّا خَلَقۡنَآ أَنۡعَٰمٗا وَ أَنَاسِيَّ كَثِيرٗا

49

تا بوسيله آن، سرزمين مرده‌اى را زنده كنيم؛ و آن را به مخلوقاتى كه آفريده‌ايم- چهارپايان و انسانهاى بسيار- مى‌نوشانيم.


وَ لَقَدۡ صَرَّفۡنَٰهُ بَيۡنَهُمۡ لِيَذَّكَّرُواْ فَأَبَىٰٓ أَكۡثَرُ ٱلنَّاسِ إِلَّا كُفُورٗا

50

ما اين آيات را بصورتهاى گوناگون براى آنان بيان كرديم تا متذكر شوند، ولى بيشتر مردم از هر كارى جز انكار و كفر ابا دارند.


وَ لَوۡ شِئۡنَا لَبَعَثۡنَا فِي كُلِّ قَرۡيَةٖ نَّذِيرٗا

51

و اگر مى‌خواستيم، در هر شهر و ديارى بيم‌دهنده‌اى برمى‌انگيختيم (ولى اين كار لزومى نداشت).


فَلَا تُطِعِ ٱلۡكَٰفِرِينَ وَ جَٰهِدۡهُم بِهِۦ جِهَادٗا كَبِيرٗا

52

بنا بر اين از كافران اطاعت مكن، و بوسيله آن [قرآن‌] با آنان جهاد بزرگى بنما!


وَ هُوَ ٱلَّذِي مَرَجَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ هَٰذَا عَذۡبٞ فُرَاتٞ وَ هَٰذَا مِلۡحٌ أُجَاجٞ وَ جَعَلَ بَيۡنَهُمَا بَرۡزَخٗا وَ حِجۡرٗا مَّحۡجُورٗا

53

او كسى است كه دو دريا را در كنار هم قرار داد؛ يكى گوارا و شيرين، و ديگر شور و تلخ؛ و در ميان آنها برزخى قرار داد تا با هم مخلوط نشوند (گويى هر يك به ديگرى مى‌گويد:) دور باش و نزديك نيا!


وَ هُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ مِنَ ٱلۡمَآءِ بَشَرٗا فَجَعَلَهُۥ نَسَبٗا وَ صِهۡرٗا وَ كَانَ رَبُّكَ قَدِيرٗا

54

او كسى است كه از آب، انسانى را آفريد؛ سپس او را نسب و سبب قرار داد (و نسل او را از اين دو طريق گسترش داد)؛ و پروردگار تو همواره توانا بوده است.


وَ يَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُهُمۡ وَ لَا يَضُرُّهُمۡ وَ كَانَ ٱلۡكَافِرُ عَلَىٰ رَبِّهِۦ ظَهِيرٗا

55

آنان جز خدا چيزهايى را مى‌پرستند كه نه به آنان سودى مى‌رساند و نه زيانى؛ و كافران هميشه در برابر پروردگارشان (در طريق كفر) پشتيبان يكديگرند.


وَ مَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا مُبَشِّرٗا وَ نَذِيرٗا

56

(اى پيامبر!) ما تو را جز بعنوان بشارت دهنده و انذار كننده نفرستاديم!


قُلۡ مَآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ إِلَّا مَن شَآءَ أَن يَتَّخِذَ إِلَىٰ رَبِّهِۦ سَبِيلٗا

57

بگو: «من در برابر آن (ابلاغ آيين خدا) هيچ گونه پاداشى از شما نمى‌طلبم؛ مگر كسى كه بخواهد راهى بسوى پروردگارش برگزيند (اين پاداش من است.)»


وَ تَوَكَّلۡ عَلَى ٱلۡحَيِّ ٱلَّذِي لَا يَمُوتُ وَ سَبِّحۡ بِحَمۡدِهِۦ وَ كَفَىٰ بِهِۦ بِذُنُوبِ عِبَادِهِۦ خَبِيرًا

58

و توكل كن بر آن زنده‌اى كه هرگز نمى‌ميرد؛ و تسبيح و حمد او را بجا آور؛ و همين بس كه او از گناهان بندگانش آگاه است!


ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضَ وَ مَا بَيۡنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ ٱلرَّحۡمَٰنُ فَسۡ‍َٔلۡ بِهِۦ خَبِيرٗا

59

همان (خدايى) كه آسمانها و زمين و آنچه را ميان اين دو وجود دارد، در شش روز [شش دوران‌] آفريد؛ سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت (و به تدبير جهان پرداخت، او خداوند) رحمان است؛ از او بخواه كه از همه چيز آگاه است!


وَ إِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱسۡجُدُواْ لِلرَّحۡمَٰنِ قَالُواْ وَ مَا ٱلرَّحۡمَٰنُ أَنَسۡجُدُ لِمَا تَأۡمُرُنَا وَ زَادَهُمۡ نُفُورٗا

60

و هنگامى كه به آنان گفته شود: «براى خداوند رحمان سجده كنيد!» مى‌گويند: «رحمان چيست؟! (ما اصلا رحمان را نمى‌شناسيم!) آيا براى چيزى سجده كنيم كه تو به ما دستور مى‌دهى؟!» (اين سخن را مى‌گويند) و بر نفرتشان افزوده مى‌شود!


تَبَارَكَ ٱلَّذِي جَعَلَ فِي ٱلسَّمَآءِ بُرُوجٗا وَ جَعَلَ فِيهَا سِرَٰجٗا وَ قَمَرٗا مُّنِيرٗا

61

جاودان و پربركت است آن (خدايى) كه در آسمان منزلگاه‌هايى براى ستارگان قرار داد؛ و در ميان آن، چراغ روشن و ماه تابانى آفريد!


وَ هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ ٱلَّيۡلَ وَ ٱلنَّهَارَ خِلۡفَةٗ لِّمَنۡ أَرَادَ أَن يَذَّكَّرَ أَوۡ أَرَادَ شُكُورٗا

62

و او همان كسى است كه شب و روز را جانشين يكديگر قرار داد براى كسى كه بخواهد متذكر شود يا شكرگزارى كند (و آنچه را در روز كوتاهى كرده در شب انجام دهد و به عكس).


وَ عِبَادُ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلَّذِينَ يَمۡشُونَ عَلَى ٱلۡأَرۡضِ هَوۡنٗا وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ ٱلۡجَٰهِلُونَ قَالُواْ سَلَٰمٗا

63

بندگان (خاص خداوند) رحمان، كسانى هستند كه با آرامش و بى‌تكبر بر زمين راه مى‌روند؛ و هنگامى كه جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گويند)، به آنها سلام مى‌گويند (و با بى‌اعتنايى و بزرگوارى مى‌گذرند)؛


وَ ٱلَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمۡ سُجَّدٗا وَ قِيَٰمٗا

64

كسانى كه شبانگاه براى پروردگارشان سجده و قيام مى‌كنند؛


وَ ٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱصۡرِفۡ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا

65

و كسانى كه مى‌گويند: «پروردگارا! عذاب جهنم را از ما برطرف گردان، كه عذابش سخت و پر دوام است!


إِنَّهَا سَآءَتۡ مُسۡتَقَرّٗا وَ مُقَامٗا

66

مسلما آن (جهنم)، بد جايگاه و بد محل اقامتى است!»


وَ ٱلَّذِينَ إِذَآ أَنفَقُواْ لَمۡ يُسۡرِفُواْ وَ لَمۡ يَقۡتُرُواْ وَ كَانَ بَيۡنَ ذَٰلِكَ قَوَامٗا

67

و كسانى كه هر گاه انفاق كنند، نه اسراف مى‌نمايند و نه سخت‌گيرى؛ بلكه در ميان اين دو، حد اعتدالى دارند.


وَ ٱلَّذِينَ لَا يَدۡعُونَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ وَ لَا يَقۡتُلُونَ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِي حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَ لَا يَزۡنُونَ وَ مَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ يَلۡقَ أَثَامٗا

68

و كسانى كه معبود ديگرى را با خداوند نمى‌خوانند؛ و انسانى را كه خداوند خونش را حرام شمرده، جز بحق نمى‌كشند؛ و زنا نمى‌كنند؛ و هر كس چنين كند، مجازات سختى خواهد ديد!


يُضَٰعَفۡ لَهُ ٱلۡعَذَابُ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَ يَخۡلُدۡ فِيهِۦ مُهَانًا

69

عذاب او در قيامت مضاعف مى‌گردد، و هميشه با خوارى در آن خواهد ماند!


إِلَّا مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ عَمَلٗا صَٰلِحٗا فَأُوْلَٰٓئِكَ يُبَدِّلُ ٱللَّهُ سَيِّ‍َٔاتِهِمۡ حَسَنَٰتٖ وَ كَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيمٗا

70

مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، كه خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدل مى‌كند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است!


وَ مَن تَابَ وَ عَمِلَ صَٰلِحٗا فَإِنَّهُۥ يَتُوبُ إِلَى ٱللَّهِ مَتَابٗا

71

و كسى كه توبه كند و عمل صالح انجام دهد، بسوى خدا بازگشت مى‌كند (و پاداش خود را از او مى‌گيرد.)


وَ ٱلَّذِينَ لَا يَشۡهَدُونَ ٱلزُّورَ وَ إِذَا مَرُّواْ بِٱللَّغۡوِ مَرُّواْ كِرَامٗا

72

و كسانى كه شهادت به باطل نمى‌دهند (و در مجالس باطل شركت نمى‌كنند)؛ و هنگامى كه با لغو و بيهودگى برخورد كنند، بزرگوارانه از آن مى‌گذرند.


وَ ٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُواْ بِ‍َٔايَٰتِ رَبِّهِمۡ لَمۡ يَخِرُّواْ عَلَيۡهَا صُمّٗا وَ عُمۡيَانٗا

73

و كسانى كه هر گاه آيات پروردگارشان به آنان گوشزد شود، كر و كور روى آن نمى افتند.


وَ ٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبۡ لَنَا مِنۡ أَزۡوَٰجِنَا وَ ذُرِّيَّٰتِنَا قُرَّةَ أَعۡيُنٖ وَ ٱجۡعَلۡنَا لِلۡمُتَّقِينَ إِمَامًا

74

و كسانى كه مى‌گويند: «پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مايه روشنى چشم ما قرار ده، و ما را براى پرهيزگاران پيشوا گردان!»


أُوْلَٰٓئِكَ يُجۡزَوۡنَ ٱلۡغُرۡفَةَ بِمَا صَبَرُواْ وَ يُلَقَّوۡنَ فِيهَا تَحِيَّةٗ وَ سَلَٰمًا

75

(آرى،) آنها هستند كه درجات عالى بهشت در برابر شكيباييشان به آنان پاداش داده مى‌شود؛ و در آن، با تحيت و سلام رو به رو مى‌شوند.


خَٰلِدِينَ فِيهَا حَسُنَتۡ مُسۡتَقَرّٗا وَ مُقَامٗا

76

در حالى كه جاودانه در آن خواهند ماند؛ چه قرارگاه و محل اقامت خوبى!


قُلۡ مَا يَعۡبَؤُاْ بِكُمۡ رَبِّي لَوۡلَا دُعَآؤُكُمۡ فَقَدۡ كَذَّبۡتُمۡ فَسَوۡفَ يَكُونُ لِزَامَۢا

77

بگو: «پروردگارم براى شما ارجى قائل نيست اگر دعاى شما نباشد؛ شما (آيات خدا و پيامبران را) تكذيب كرديد، و (اين عمل) دامان شما را خواهد گرفت و از شما جدا نخواهد شد!»


سوره الشعراء

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ طسٓمٓ

1

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر؛ طسم


تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡمُبِينِ

2

اين آيات كتاب روشنگر است.


لَعَلَّكَ بَٰخِعٞ نَّفۡسَكَ أَلَّا يَكُونُواْ مُؤۡمِنِينَ

3

گويى مى‌خواهى جان خود را از شدت اندوه از دست دهى بخاطر اينكه آنها ايمان نمى‌آورند!


إِن نَّشَأۡ نُنَزِّلۡ عَلَيۡهِم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ ءَايَةٗ فَظَلَّتۡ أَعۡنَٰقُهُمۡ لَهَا خَٰضِعِينَ

4

اگر ما اراده كنيم، از آسمان بر آنان آيه‌اى نازل مى‌كنيم كه گردنهايشان در برابر آن خاضع گردد!


وَ مَا يَأۡتِيهِم مِّن ذِكۡرٖ مِّنَ ٱلرَّحۡمَٰنِ مُحۡدَثٍ إِلَّا كَانُواْ عَنۡهُ مُعۡرِضِينَ

5

و هيچ ذكر تازه‌اى از سوى خداوند مهربان براى آنها نمى‌آيد مگر اينكه از آن روى‌گردان مى‌شوند!


فَقَدۡ كَذَّبُواْ فَسَيَأۡتِيهِمۡ أَنۢبَٰٓؤُاْ مَا كَانُواْ بِهِۦ يَسۡتَهۡزِءُونَ

6

آنان تكذيب كردند؛ اما بزودى اخبار (كيفر) آنچه را استهزا مى‌كردند به آنان مى‌رسد!


أَ وَ لَمۡ يَرَوۡاْ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ كَمۡ أَنۢبَتۡنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوۡجٖ كَرِيمٍ

7

آيا آنان به زمين نگاه نكردند كه چقدر از انواع گياهان پرارزش در آن رويانديم؟!


إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ

8

در اين، نشانه روشنى است (بر وجود خدا)؛ ولى بيشترشان هرگز مؤمن نبوده‌اند!


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ

9

و پروردگار تو عزيز و رحيم است!


وَ إِذۡ نَادَىٰ رَبُّكَ مُوسَىٰٓ أَنِ ٱئۡتِ ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ

10

(به خاطر بياور) هنگامى را كه پروردگارت موسى را ندا داد كه به سراغ قوم ستمگر برو ...


قَوۡمَ فِرۡعَوۡنَ أَلَا يَتَّقُونَ

11

قوم فرعون، آيا آنان (از مخالفت فرمان پروردگار) پرهيز نمى‌كنند؟!


قَالَ رَبِّ إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ

12

(موسى) عرض كرد: «پروردگارا! از آن بيم دارم كه مرا تكذيب كنند،


وَ يَضِيقُ صَدۡرِي وَ لَا يَنطَلِقُ لِسَانِي فَأَرۡسِلۡ إِلَىٰ هَٰرُونَ

13

و سينه‌ام تنگ شود، و زبانم بقدر كافى گويا نيست؛ (برادرم) هارون را نيز رسالت ده (تا مرا يارى كند)!


وَ لَهُمۡ عَلَيَّ ذَنۢبٞ فَأَخَافُ أَن يَقۡتُلُونِ

14

و آنان (به اعتقاد خودشان) بر گردن من گناهى دارند؛ مى‌ترسم مرا بكشند (و اين رسالت به پايان نرسد)!


قَالَ كَلَّا فَٱذۡهَبَا بِ‍َٔايَٰتِنَآ إِنَّا مَعَكُم مُّسۡتَمِعُونَ

15

فرمود: «چنين نيست، (آنان كارى نمى‌توانند انجام دهند)! شما هر دو با آيات ما (براى هدايتشان) برويد؛ ما با شما هستيم و (سخنانتان را) مى‌شنويم!


فَأۡتِيَا فِرۡعَوۡنَ فَقُولَآ إِنَّا رَسُولُ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

16

به سراغ فرعون برويد و بگوييد: ما فرستاده پروردگار جهانيان هستيم؛


أَنۡ أَرۡسِلۡ مَعَنَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ

17

بنى اسرائيل را با ما بفرست!» (آنها به سراغ فرعون آمدند)؛


قَالَ أَلَمۡ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدٗا وَ لَبِثۡتَ فِينَا مِنۡ عُمُرِكَ سِنِينَ

18

(فرعون) گفت: «آيا ما تو را در كودكى در ميان خود پرورش نداديم، و سالهايى از زندگيت را در ميان ما نبودى؟!


وَ فَعَلۡتَ فَعۡلَتَكَ ٱلَّتِي فَعَلۡتَ وَ أَنتَ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ

19

رانجام، آن كارت را (كه نمى‌بايست انجام دهى) انجام دادى (و يك نفر از ما را كشتى)، و تو از ناسپاسانى!»


قَالَ فَعَلۡتُهَآ إِذٗا وَ أَنَا۠ مِنَ ٱلضَّآلِّينَ

20

(موسى) گفت: «من آن كار را انجام دادم در حالى كه از بى‌خبران بودم!


فَفَرَرۡتُ مِنكُمۡ لَمَّا خِفۡتُكُمۡ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكۡمٗا وَ جَعَلَنِي مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

21

پس هنگامى كه از شما ترسيدم فرار كردم؛ و پروردگارم به من حكمت و دانش بخشيد، و مرا از پيامبران قرار داد!


وَ تِلۡكَ نِعۡمَةٞ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنۡ عَبَّدتَّ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ

22

آيا اين منتى است كه تو بر من مى‌گذارى كه بنى اسرائيل را برده خود ساخته‌اى؟!»


قَالَ فِرۡعَوۡنُ وَ مَا رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

23

فرعون گفت: «پروردگار عالميان چيست؟!»


قَالَ رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا بَيۡنَهُمَآ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ

24

(موسى) گفت: «پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است، اگر اهل يقين هستيد!».


قَالَ لِمَنۡ حَوۡلَهُۥٓ أَلَا تَسۡتَمِعُونَ

25

(فرعون) به اطرافيانش گفت: «آيا نمى‌شنويد (اين مرد چه مى‌گويد)؟!»


قَالَ رَبُّكُمۡ وَ رَبُّ ءَابَآئِكُمُ ٱلۡأَوَّلِينَ

26

(موسى) گفت: «او پروردگار شما و پروردگار نياكان شماست!»


قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ ٱلَّذِيٓ أُرۡسِلَ إِلَيۡكُمۡ لَمَجۡنُونٞ

27

(فرعون) گفت: «پيامبرى كه بسوى شما فرستاده شده مسلما ديوانه است!»


قَالَ رَبُّ ٱلۡمَشۡرِقِ وَ ٱلۡمَغۡرِبِ وَ مَا بَيۡنَهُمَآ إِن كُنتُمۡ تَعۡقِلُونَ

28

(موسى) گفت: «او پروردگار مشرق و مغرب و آنچه ميان آن دو است مى‌باشد، اگر شما عقل و انديشه خود را به كار مى‌گرفتيد!»


قَالَ لَئِنِ ٱتَّخَذۡتَ إِلَٰهًا غَيۡرِي لَأَجۡعَلَنَّكَ مِنَ ٱلۡمَسۡجُونِينَ

29

(فرعون خشمگين شد و) گفت: «اگر معبودى غير از من برگزينى، تو را از زندانيان قرار خواهم داد!»


قَالَ أَ وَ لَوۡ جِئۡتُكَ بِشَيۡءٖ مُّبِينٖ

30

(موسى) گفت: «حتى اگر نشانه آشكارى براى تو بياورم (باز ايمان نمى‌آورى)؟!»


قَالَ فَأۡتِ بِهِۦٓ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ

31

گفت: «اگر راست مى‌گويى آن را بياور!»


فَأَلۡقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعۡبَانٞ مُّبِينٞ

32

در اين هنگام موسى عصاى خود را افكند، و ناگهان مار عظيم و آشكارى شد؛


وَ نَزَعَ يَدَهُۥ فَإِذَا هِيَ بَيۡضَآءُ لِلنَّٰظِرِينَ

33

و دست خود را (در گريبان فرو برد و) بيرون آورد، و در برابر بينندگان سفيد و روشن بود.


قَالَ لِلۡمَلَإِ حَوۡلَهُۥٓ إِنَّ هَٰذَا لَسَٰحِرٌ عَلِيمٞ

34

(فرعون) به گروهى كه اطراف او بودند گفت: «اين ساحر آگاه و ماهرى است!


يُرِيدُ أَن يُخۡرِجَكُم مِّنۡ أَرۡضِكُم بِسِحۡرِهِۦ فَمَاذَا تَأۡمُرُونَ

35

او مى‌خواهد با سحرش شما را از سرزمينتان بيرون كند! شما چه نظر مى‌دهيد؟»


قَالُوٓاْ أَرۡجِهۡ وَ أَخَاهُ وَ ٱبۡعَثۡ فِي ٱلۡمَدَآئِنِ حَٰشِرِينَ

36

گفتند: «او و برادرش را مهلت ده؛ و مأموران را براى بسيج به تمام شهرها اعزام كن،


يَأۡتُوكَ بِكُلِّ سَحَّارٍ عَلِيمٖ

37

تا هر ساحر ماهر و دانايى را نزد تو آورند!»


فَجُمِعَ ٱلسَّحَرَةُ لِمِيقَٰتِ يَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ

38

سرانجام ساحران براى وعده‌گاه روز معينى جمع‌آورى شدند.


وَ قِيلَ لِلنَّاسِ هَلۡ أَنتُم مُّجۡتَمِعُونَ

39

و به مردم گفته شد: «آيا شما نيز (در اين صحنه) اجتماع مى‌كنيد ...


لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ ٱلسَّحَرَةَ إِن كَانُواْ هُمُ ٱلۡغَٰلِبِينَ

40

تا اگر ساحران پيروز شوند، از آنان پيروى كنيم؟!»


فَلَمَّا جَآءَ ٱلسَّحَرَةُ قَالُواْ لِفِرۡعَوۡنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجۡرًا إِن كُنَّا نَحۡنُ ٱلۡغَٰلِبِينَ

41

هنگامى كه ساحران آمدند، به فرعون گفتند: «آيا اگر ما پيروز شويم، پاداش مهمى خواهيم داشت؟»


قَالَ نَعَمۡ وَ إِنَّكُمۡ إِذٗا لَّمِنَ ٱلۡمُقَرَّبِينَ

42

گفت: « (آرى،) و در آن صورت شما از مقربان خواهيد بود!»


قَالَ لَهُم مُّوسَىٰٓ أَلۡقُواْ مَآ أَنتُم مُّلۡقُونَ

43

(روز موعود فرا رسيد و همگى جمع شدند؛) موسى به ساحران گفت: «آنچه را مى‌خواهيد بيفكنيد، بيفكنيد!»


فَأَلۡقَوۡاْ حِبَالَهُمۡ وَ عِصِيَّهُمۡ وَ قَالُواْ بِعِزَّةِ فِرۡعَوۡنَ إِنَّا لَنَحۡنُ ٱلۡغَٰلِبُونَ

44

آنها طنابها و عصاهاى خود را افكندند و گفتند: «به عزت فرعون، ما قطعا پيروزيم!»


فَأَلۡقَىٰ مُوسَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ تَلۡقَفُ مَا يَأۡفِكُونَ

45

سپس موسى عصايش را افكند، ناگهان تمام وسايل دروغين آنها را بلعيد!


فَأُلۡقِيَ ٱلسَّحَرَةُ سَٰجِدِينَ

46

فورا همه ساحران به سجده افتادند.


قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

47

گفتند: «ما به پروردگار عالميان ايمان آورديم،


رَبِّ مُوسَىٰ وَ هَٰرُونَ

48

پروردگار موسى و هارون!»


قَالَ ءَامَنتُمۡ لَهُۥ قَبۡلَ أَنۡ ءَاذَنَ لَكُمۡ إِنَّهُۥ لَكَبِيرُكُمُ ٱلَّذِي عَلَّمَكُمُ ٱلسِّحۡرَ فَلَسَوۡفَ تَعۡلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَيۡدِيَكُمۡ وَ أَرۡجُلَكُم مِّنۡ خِلَٰفٖ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمۡ أَجۡمَعِينَ

49

(فرعون) گفت: «آيا پيش از اينكه به شما اجازه دهم به او ايمان آورديد؟! مسلما او بزرگ و استاد شماست كه به شما سحر آموخته (و اين يك توطئه است)! اما بزودى خواهيد دانست! دستها و پاهاى شما را بعكس يكديگر قطع مى‌كنم، و همه شما را به دار مى‌آويزم!»


قَالُواْ لَا ضَيۡرَ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ

50

گفتند: «مهم نيست، (هر كارى از دستت ساخته است بكن)! ما بسوى پروردگارمان بازمى‌گرديم!


إِنَّا نَطۡمَعُ أَن يَغۡفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَٰيَٰنَآ أَن كُنَّآ أَوَّلَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

51

ما اميدواريم كه پروردگارمان خطاهاى ما را ببخشد، چرا كه ما نخستين ايمان‌آورندگان بوديم!»


وَ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَسۡرِ بِعِبَادِيٓ إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ

52

و به موسى وحى كرديم كه شبانه بندگانم را (از مصر) كوچ ده، زيرا شما مورد تعقيب هستيد!»


فَأَرۡسَلَ فِرۡعَوۡنُ فِي ٱلۡمَدَآئِنِ حَٰشِرِينَ

53

فرعون (از اين ماجرا آگاه شد و) مأموران بسيج نيرو را به شهرها فرستاد،


إِنَّ هَٰٓؤُلَآءِ لَشِرۡذِمَةٞ قَلِيلُونَ

54

(و گفت:) اينها مسلما گروهى اندكند؛


وَ إِنَّهُمۡ لَنَا لَغَآئِظُونَ

55

و اينها ما را به خشم آورده‌اند؛


وَ إِنَّا لَجَمِيعٌ حَٰذِرُونَ

56

و ما همگى آماده پيكاريم!»


فَأَخۡرَجۡنَٰهُم مِّن جَنَّٰتٖ وَ عُيُونٖ

57

(سرانجام فرعونيان مغلوب شدند،) و ما آنها را از باغها و چشمه‌ها بيرون رانديم،


وَ كُنُوزٖ وَ مَقَامٖ كَرِيمٖ

58

و از گنجها و قصرهاى مجلل!


كَذَٰلِكَ وَ أَوۡرَثۡنَٰهَا بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ

59

(آرى،) اينچنين كرديم! و بنى اسرائيل را وارث آنها ساختيم!


فَأَتۡبَعُوهُم مُّشۡرِقِينَ

60

آنان به تعقيب بنى اسرائيل پرداختند، و به هنگام طلوع آفتاب به آنها رسيدند.


فَلَمَّا تَرَٰٓءَا ٱلۡجَمۡعَانِ قَالَ أَصۡحَٰبُ مُوسَىٰٓ إِنَّا لَمُدۡرَكُونَ

61

هنگامى كه دو گروه يكديگر را ديدند، ياران موسى گفتند: «ما در چنگال فرعونيان گرفتار شديم!»


قَالَ كَلَّآ إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهۡدِينِ

62

(موسى) گفت: «چنين نيست! يقينا پروردگارم با من است، بزودى مرا هدايت خواهد كرد!»


فَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنِ ٱضۡرِب بِّعَصَاكَ ٱلۡبَحۡرَ فَٱنفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرۡقٖ كَٱلطَّوۡدِ ٱلۡعَظِيمِ

63

و بدنبال آن به موسى وحى كرديم: «عصايت را به دريا بزن!» (عصايش را به دريا زد،) و دريا از هم شكافته شد، و هر بخشى همچون كوه عظيمى بود!


وَ أَزۡلَفۡنَا ثَمَّ ٱلۡأٓخَرِينَ

64

و در آنجا ديگران [لشكر فرعون‌] را نيز (به دريا) نزديك ساختيم!


وَ أَنجَيۡنَا مُوسَىٰ وَ مَن مَّعَهُۥٓ أَجۡمَعِينَ

65

و موسى و تمام كسانى را كه با او بودند نجات داديم!


ثُمَّ أَغۡرَقۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ

66

سپس ديگران را غرق كرديم!


إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ

67

در اين جريان، نشانه روشنى است ولى بيشترشان ايمان نياوردند! (چرا كه طالب حق نبودند)


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ

68

و پروردگارت شكست‌ناپذير و مهربان است!


وَ ٱتۡلُ عَلَيۡهِمۡ نَبَأَ إِبۡرَٰهِيمَ

69

و بر آنان خبر ابراهيم را بخوان،


إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ وَ قَوۡمِهِۦ مَا تَعۡبُدُونَ

70

هنگامى كه به پدر و قومش گفت: «چه چيز را مى‌پرستيد؟!»


قَالُواْ نَعۡبُدُ أَصۡنَامٗا فَنَظَلُّ لَهَا عَٰكِفِينَ

71

گفتند: «بتهايى را مى‌پرستيم، و همه روز ملازم عبادت آنهاييم.»


قَالَ هَلۡ يَسۡمَعُونَكُمۡ إِذۡ تَدۡعُونَ

72

گفت: «آيا هنگامى كه آنها را مى‌خوانيد صداى شما را مى‌شنوند؟!


أَوۡ يَنفَعُونَكُمۡ أَوۡ يَضُرُّونَ

73

يا سود و زيانى به شما مى‌رسانند؟!»


قَالُواْ بَلۡ وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا كَذَٰلِكَ يَفۡعَلُونَ

74

گفتند: «ما فقط نياكان خود را يافتيم كه چنين مى‌كنند.»


قَالَ أَفَرَءَيۡتُم مَّا كُنتُمۡ تَعۡبُدُونَ

75

گفت: «آيا ديديد (اين) چيزهايى را كه پيوسته پرستش مى‌كرديد ...


أَنتُمۡ وَ ءَابَآؤُكُمُ ٱلۡأَقۡدَمُونَ

76

شما و پدران پيشين شما،


فَإِنَّهُمۡ عَدُوّٞ لِّيٓ إِلَّا رَبَّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

77

همه آنها دشمن من هستند (و من دشمن آنها)، مگر پروردگار عالميان!


ٱلَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهۡدِينِ

78

همان كسى كه مرا آفريد، و پيوسته راهنماييم مى‌كند،


وَ ٱلَّذِي هُوَ يُطۡعِمُنِي وَ يَسۡقِينِ

79

و كسى كه مرا غذا مى‌دهد و سيراب مى‌نمايد،


وَ إِذَا مَرِضۡتُ فَهُوَ يَشۡفِينِ

80

و هنگامى كه بيمار شوم مرا شفا مى‌دهد،


وَ ٱلَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحۡيِينِ

81

و كسى كه مرا مى‌ميراند و سپس زنده مى‌كند،


وَ ٱلَّذِيٓ أَطۡمَعُ أَن يَغۡفِرَ لِي خَطِيٓ‍َٔتِي يَوۡمَ ٱلدِّينِ

82

و كسى كه اميد دارم گناهم را در روز جزا ببخشد!


رَبِّ هَبۡ لِي حُكۡمٗا وَ أَلۡحِقۡنِي بِٱلصَّٰلِحِينَ

83

پروردگارا! به من علم و دانش ببخش، و مرا به صالحان ملحق كن!


وَ ٱجۡعَل لِّي لِسَانَ صِدۡقٖ فِي ٱلۡأٓخِرِينَ

84

و براى من در ميان امتهاى آينده، زبان صدق (و ذكر خيرى) قرار ده!


وَ ٱجۡعَلۡنِي مِن وَرَثَةِ جَنَّةِ ٱلنَّعِيمِ

85

و مرا وارثان بهشت پرنعمت گردان!


وَ ٱغۡفِرۡ لِأَبِيٓ إِنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلضَّآلِّينَ

86

و پدرم [عمويم‌] را بيامرز، كه او از گمراهان بود!


وَ لَا تُخۡزِنِي يَوۡمَ يُبۡعَثُونَ

87

و در آن روز كه مردم برانگيخته مى‌شوند، مرا شرمنده و رسوا مكن!


يَوۡمَ لَا يَنفَعُ مَالٞ وَ لَا بَنُونَ

88

در آن روز كه مال و فرزندان سودى نمى‌بخشد،


إِلَّا مَنۡ أَتَى ٱللَّهَ بِقَلۡبٖ سَلِيمٖ

89

مگر كسى كه با قلب سليم به پيشگاه خدا آيد!»


وَ أُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِينَ

90

(در آن روز،) بهشت براى پرهيزكاران نزديك مى‌شود،


وَ بُرِّزَتِ ٱلۡجَحِيمُ لِلۡغَاوِينَ

91

و دوزخ براى گمراهان آشكار مى‌گردد،


وَ قِيلَ لَهُمۡ أَيۡنَ مَا كُنتُمۡ تَعۡبُدُونَ

92

و به آنان گفته مى‌شود: «كجا هستند معبودانى كه آنها را پرستش مى‌كرديد ...


مِن دُونِ ٱللَّهِ هَلۡ يَنصُرُونَكُمۡ أَوۡ يَنتَصِرُونَ

93

معبودهايى غير از خدا؟! آيا آنها شما را يارى مى‌كنند، يا كسى به يارى آنها مى‌آيد؟!»


فَكُبۡكِبُواْ فِيهَا هُمۡ وَ ٱلۡغَاوُۥنَ

94

در آن هنگام همه آن معبودان با عابدان گمراه به دوزخ افكنده مى‌شوند؛


وَ جُنُودُ إِبۡلِيسَ أَجۡمَعُونَ

95

و همچنين همگى لشكريان ابليس!


قَالُواْ وَ هُمۡ فِيهَا يَخۡتَصِمُونَ

96

آنها در آنجا در حالى كه به مخاصمه برخاسته‌اند مى‌گويند:


تَٱللَّهِ إِن كُنَّا لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٍ

97

«به خدا سوگند كه ما در گمراهى آشكارى بوديم،


إِذۡ نُسَوِّيكُم بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

98

چون شما را با پروردگار عالميان برابر مى‌شمرديم!


وَ مَآ أَضَلَّنَآ إِلَّا ٱلۡمُجۡرِمُونَ

99

اما كسى جز مجرمان ما را گمراه نكرد!


فَمَا لَنَا مِن شَٰفِعِينَ

100

(افسوس كه امروز) شفاعت‌كنندگانى براى ما وجود ندارد،


وَ لَا صَدِيقٍ حَمِيمٖ

101

و نه دوست گرم و پرمحبتى!


فَلَوۡ أَنَّ لَنَا كَرَّةٗ فَنَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

102

اى كاش بار ديگر (به دنيا) بازگرديم و از مؤمنان باشيم!»


إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ

103

در اين ماجرا، نشانه (و عبرتى) است؛ ولى بيشتر آنان مؤمن نبودند!


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ

104

و پروردگار تو عزيز و رحيم است!


كَذَّبَتۡ قَوۡمُ نُوحٍ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

105

قوم نوح رسولان را تكذيب كردند،


إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ

106

هنگامى كه برادرشان نوح به آنان گفت: «آيا تقوا پيشه نمى‌كنيد؟!


إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ

107

مسلما من براى شما پيامبرى امين هستم!


فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

108

تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد!


وَ مَآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

109

من براى اين دعوت، هيچ مزدى از شما نمى‌طلبم؛ اجر من تنها بر پروردگار عالميان است!


فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

110

پس، تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد!»


قَالُوٓاْ أَنُؤۡمِنُ لَكَ وَ ٱتَّبَعَكَ ٱلۡأَرۡذَلُونَ

111

گفتند: «آيا ما به تو ايمان بياوريم در حالى كه افراد پست و بى‌ارزش از تو پيروى كرده‌اند؟!»


قَالَ وَ مَا عِلۡمِي بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ

112

(نوح) گفت: «من چه مى‌دانم آنها چه كارى داشته‌اند!


إِنۡ حِسَابُهُمۡ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّي لَوۡ تَشۡعُرُونَ

113

حساب آنها تنها با پروردگار من است اگر شما مى‌فهميديد!


وَ مَآ أَنَا۠ بِطَارِدِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

114

و من هرگز مؤمنان را طرد نخواهم كرد.


إِنۡ أَنَا۠ إِلَّا نَذِيرٞ مُّبِينٞ

115

من تنها انذاركننده‌اى آشكارم.»


قَالُواْ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ يَٰنُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمَرۡجُومِينَ

116

گفتند: «اى نوح! اگر (از حرفهايت) دست برندارى، سنگباران خواهى شد!»


قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوۡمِي كَذَّبُونِ

117

گفت: «پروردگارا! قوم من، مرا تكذيب كردند!


فَٱفۡتَحۡ بَيۡنِي وَ بَيۡنَهُمۡ فَتۡحٗا وَ نَجِّنِي وَ مَن مَّعِيَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

118

اكنون ميان من و آنها جدايى بيفكن؛ و مرا و مؤمنانى را كه با من هستند رهايى بخش!»


فَأَنجَيۡنَٰهُ وَ مَن مَّعَهُۥ فِي ٱلۡفُلۡكِ ٱلۡمَشۡحُونِ

119

ما، او و كسانى را كه با او بودند، در آن كشتى كه پر (از انسان و انواع حيوانات) بود، رهايى بخشيديم!


ثُمَّ أَغۡرَقۡنَا بَعۡدُ ٱلۡبَاقِينَ

120

سپس بقيه را غرق كرديم!


إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ

121

در اين ماجرا نشانه روشنى است؛ اما بيشتر آنان مؤمن نبودند.


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ

122

و پروردگار تو عزيز و رحيم است.


كَذَّبَتۡ عَادٌ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

123

قوم عاد (نيز) رسولان (خدا) را تكذيب كردند،


إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ

124

هنگامى كه برادرشان هود گفت: «آيا تقوا پيشه نمى‌كنيد؟!


إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ

125

مسلما من براى شما پيامبرى امين هستم.


فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

126

پس تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد!


وَ مَآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

127

من در برابر اين دعوت، هيچ اجر و پاداشى از شما نمى‌طلبم؛ اجر و پاداش من تنها بر پروردگار عالميان است.


أَتَبۡنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ ءَايَةٗ تَعۡبَثُونَ

128

آيا شما بر هر مكان مرتفعى نشانه‌اى از روى هوا و هوس مى‌سازيد؟!


وَ تَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّكُمۡ تَخۡلُدُونَ

129

و قصرها و قلعه‌هاى زيبا و محكم بنا مى‌كنيد شايد در دنيا جاودانه بمانيد؟!


وَ إِذَا بَطَشۡتُم بَطَشۡتُمۡ جَبَّارِينَ

130

و هنگامى كه كسى را مجازات مى‌كنيد همچون جباران كيفر مى‌دهيد!


فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

131

پس تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد!


وَ ٱتَّقُواْ ٱلَّذِيٓ أَمَدَّكُم بِمَا تَعۡلَمُونَ

132

و از (نافرمانى) خدايى بپرهيزيد كه شما را به نعمتهايى كه مى‌دانيد امداد كرده؛


أَمَدَّكُم بِأَنۡعَٰمٖ وَ بَنِينَ

133

شما را به چهارپايان و نيز پسران (لايق و برومند) امداد فرموده؛


وَ جَنَّٰتٖ وَ عُيُونٍ

134

همچنين به باغها و چشمه‌ها!


إِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيۡكُمۡ عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ

135

(اگر كفران كنيد،) من بر شما از عذاب روزى بزرگ مى‌ترسم!»


قَالُواْ سَوَآءٌ عَلَيۡنَآ أَوَعَظۡتَ أَمۡ لَمۡ تَكُن مِّنَ ٱلۡوَٰعِظِينَ

136

آنها [قوم عاد] گفتند: «براى ما تفاوت نمى‌كند، چه ما را انذار كنى يا نكنى؛ (بيهوده خود را خسته مكن)!


إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا خُلُقُ ٱلۡأَوَّلِينَ

137

اين همان روش (و افسانه‌هاى) پيشينيان است!


وَ مَا نَحۡنُ بِمُعَذَّبِينَ

138

و ما هرگز مجازات نخواهيم شد!»


فَكَذَّبُوهُ فَأَهۡلَكۡنَٰهُمۡ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ

139

آنان هود را تكذيب كردند، ما هم نابودشان كرديم؛ و در اين، آيت و نشانه‌اى است (براى آگاهان)؛ ولى بيشتر آنان مؤمن نبودند!


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ

140

و پروردگار تو عزيز و رحيم است!


كَذَّبَتۡ ثَمُودُ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

141

قوم ثمود رسولان (خدا) را تكذيب كردند،


إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ صَٰلِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ

142

هنگامى كه صالح به آنان گفت: «آيا تقوا پيشه نمى‌كنيد؟!


إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ

143

من براى شما پيامبرى امين هستم!


فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

144

پس تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد!


وَ مَآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

145

من در برابر اين دعوت، اجر و پاداشى از شما نمى‌طلبم؛ اجر من تنها بر پروردگار عالميان است!


أَتُتۡرَكُونَ فِي مَا هَٰهُنَآ ءَامِنِينَ

146

آيا شما تصور مى‌كنيد هميشه در نهايت امنيت در نعمتهايى كه اينجاست مى‌مانيد،


فِي جَنَّٰتٖ وَ عُيُونٖ

147

در اين باغها و چشمه‌ها،


وَ زُرُوعٖ وَ نَخۡلٖ طَلۡعُهَا هَضِيمٞ

148

در اين زراعتها و نخلهايى كه ميوه‌هايش شيرين و رسيده است؟!


وَ تَنۡحِتُونَ مِنَ ٱلۡجِبَالِ بُيُوتٗا فَٰرِهِينَ

149

و از كوه‌ها خانه‌هايى مى‌تراشيد، و در آن به عيش و نوش مى‌پردازيد!


فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

150

پس از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد!


وَ لَا تُطِيعُوٓاْ أَمۡرَ ٱلۡمُسۡرِفِينَ

151

و فرمان مسرفان را اطاعت نكنيد!


ٱلَّذِينَ يُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ لَا يُصۡلِحُونَ

152

همانها كه در زمين فساد مى‌كنند و اصلاح نمى‌كنند!»


قَالُوٓاْ إِنَّمَآ أَنتَ مِنَ ٱلۡمُسَحَّرِينَ

153

گفتند: « (اى صالح!) تو از افسون شدگانى (و عقل خود را از دست داده‌اى!)


مَآ أَنتَ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُنَا فَأۡتِ بِ‍َٔايَةٍ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ

154

تو فقط بشرى همچون مايى؛ اگر راست مى‌گويى آيت و نشانه‌اى بياور!»


قَالَ هَٰذِهِۦ نَاقَةٞ لَّهَا شِرۡبٞ وَ لَكُمۡ شِرۡبُ يَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ

155

گفت: «اين ناقه‌اى است (كه آيت الهى است) براى او سهمى (از آب قريه)، و براى شما سهم روز معينى است!


وَ لَا تَمَسُّوهَا بِسُوٓءٖ فَيَأۡخُذَكُمۡ عَذَابُ يَوۡمٍ عَظِيمٖ

156

كمترين آزارى به آن نرسانيد، كه عذاب روزى بزرگ شما را فرا خواهد گرفت!»


فَعَقَرُوهَا فَأَصۡبَحُواْ نَٰدِمِينَ

157

سرانجام بر آن (ناقه) حمله نموده آن را «پى» كردند؛ (و هلاك نمودند) سپس از كرده خود پشيمان شدند!


فَأَخَذَهُمُ ٱلۡعَذَابُ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ

158

و عذاب الهى آنان را فرا گرفت؛ در اين، آيت و نشانه‌اى است؛ ولى بيشتر آنان مؤمن نبودند!


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ

159

و پروردگار تو عزيز و رحيم است!


كَذَّبَتۡ قَوۡمُ لُوطٍ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

160

قوم لوط فرستادگان (خدا) را تكذيب كردند،


إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ

161

هنگامى كه برادرشان لوط به آنان گفت: «آيا تقوا پيشه نمى‌كنيد؟!


إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ

162

من براى شما پيامبرى امين هستم!


فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

163

پس تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد!


وَ مَآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

164

من در برابر اين دعوت، اجرى از شما نمى‌طلبم، اجر من فقط بر پروردگار عالميان است!


أَتَأۡتُونَ ٱلذُّكۡرَانَ مِنَ ٱلۡعَٰلَمِينَ

165

آيا در ميان جهانيان، شما به سراغ جنس ذكور مى‌رويد (و همجنس بازى مى‌كنيد، آيا اين زشت و ننگين نيست؟!)


وَ تَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَكُمۡ رَبُّكُم مِّنۡ أَزۡوَٰجِكُم بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٌ عَادُونَ

166

و همسرانى را كه پروردگارتان براى شما آفريده است رها مى‌كنيد؟! (حقا) شما قوم تجاوزگرى هستيد!»


قَالُواْ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ يَٰلُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُخۡرَجِينَ

167

گفتند: «اى لوط! اگر (از اين سخنان) دست برندارى، به يقين از اخراج شدگان خواهى بود!»


قَالَ إِنِّي لِعَمَلِكُم مِّنَ ٱلۡقَالِينَ

168

گفت: «من دشمن سرسخت اعمال شما هستم!


رَبِّ نَجِّنِي وَ أَهۡلِي مِمَّا يَعۡمَلُونَ

169

پروردگارا! من و خاندانم را از آنچه اينها انجام مى‌دهند رهايى بخش!»


فَنَجَّيۡنَٰهُ وَ أَهۡلَهُۥٓ أَجۡمَعِينَ

170

ما او و تمامى خاندانش را نجات داديم،


إِلَّا عَجُوزٗا فِي ٱلۡغَٰبِرِينَ

171

جز پير زنى كه در ميان بازماندگان بود!


ثُمَّ دَمَّرۡنَا ٱلۡأٓخَرِينَ

172

سپس ديگران را هلاك كرديم!


وَ أَمۡطَرۡنَا عَلَيۡهِم مَّطَرٗا فَسَآءَ مَطَرُ ٱلۡمُنذَرِينَ

173

و بارانى (از سنگ) بر آنها فرستاديم؛ چه باران بدى بود باران انذارشدگان!


إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ

174

در اين (ماجراى قوم لوط و سرنوشت شوم آنها) آيتى است؛ اما بيشترشان مؤمن نبودند.


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ

175

و پروردگار تو عزيز و رحيم است!


كَذَّبَ أَصۡحَٰبُ لۡ‍َٔيۡكَةِ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

176

اصحاب ايكه [شهرى نزديك مدين‌] رسولان (خدا) را تكذيب كردند،


إِذۡ قَالَ لَهُمۡ شُعَيۡبٌ أَلَا تَتَّقُونَ

177

هنگامى كه شعيب به آنها گفت: «آيا تقوا پيشه نمى‌كنيد؟!


إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ

178

مسلما من براى شما پيامبرى امين هستم!


فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

179

پس تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نماييد!


وَ مَآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

180

من در برابر اين دعوت، پاداشى از شما نمى‌طلبم؛ اجر من تنها بر پروردگار عالميان است!


أَوۡفُواْ ٱلۡكَيۡلَ وَ لَا تَكُونُواْ مِنَ ٱلۡمُخۡسِرِينَ

181

حق پيمانه را ادا كنيد (و كم فروشى نكنيد)، و ديگران را به خسارت نيفكنيد!


وَ زِنُواْ بِٱلۡقِسۡطَاسِ ٱلۡمُسۡتَقِيمِ

182

و با ترازوى صحيح وزن كنيد!


وَ لَا تَبۡخَسُواْ ٱلنَّاسَ أَشۡيَآءَهُمۡ وَ لَا تَعۡثَوۡاْ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِينَ

183

و حق مردم را كم نگذاريد، و در زمين تلاش براى فساد نكنيد!


وَ ٱتَّقُواْ ٱلَّذِي خَلَقَكُمۡ وَ ٱلۡجِبِلَّةَ ٱلۡأَوَّلِينَ

184

و از (نافرمانى) كسى كه شما و اقوام پيشين را آفريد بپرهيزيد!»


قَالُوٓاْ إِنَّمَآ أَنتَ مِنَ ٱلۡمُسَحَّرِينَ

185

آنها گفتند: «تو فقط از افسون‌شدگانى!


وَ مَآ أَنتَ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُنَا وَ إِن نَّظُنُّكَ لَمِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ

186

تو بشرى همچون مايى، تنها گمانى كه درباره تو داريم اين است كه از دروغگويانى!


فَأَسۡقِطۡ عَلَيۡنَا كِسَفٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ

187

اگر راست مى‌گويى، سنگهايى از آسمان بر سر ما بباران!»


قَالَ رَبِّيٓ أَعۡلَمُ بِمَا تَعۡمَلُونَ

188

(شعيب) گفت: «پروردگار من به اعمالى كه شما انجام مى‌دهيد داناتر است!»


فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمۡ عَذَابُ يَوۡمِ ٱلظُّلَّةِ إِنَّهُۥ كَانَ عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٍ

189

سرانجام او را تكذيب كردند، و عذاب روز سايبان (سايبانى از ابر صاعقه‌خيز) آنها را فراگرفت؛ يقينا آن عذاب روز بزرگى بود!


إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ وَ مَا كَانَ أَكۡثَرُهُم مُّؤۡمِنِينَ

190

در اين ماجرا، آيت و نشانه‌اى است؛ ولى بيشتر آنها مؤمن نبودند.


وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ

191

و پروردگار تو عزيز و رحيم است!


وَ إِنَّهُۥ لَتَنزِيلُ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

192

مسلما اين (قرآن) از سوى پروردگار جهانيان نازل شده است!


نَزَلَ بِهِ ٱلرُّوحُ ٱلۡأَمِينُ

193

روح الامين آن را نازل كرده است ...


عَلَىٰ قَلۡبِكَ لِتَكُونَ مِنَ ٱلۡمُنذِرِينَ

194

بر قلب (پاك) تو، تا از انذاركنندگان باشى!


بِلِسَانٍ عَرَبِيّٖ مُّبِينٖ

195

آن را به زبان عربى آشكار (نازل كرد)!


وَ إِنَّهُۥ لَفِي زُبُرِ ٱلۡأَوَّلِينَ

196

و توصيف آن در كتابهاى پيشينيان نيز آمده است!


أَ وَ لَمۡ يَكُن لَّهُمۡ ءَايَةً أَن يَعۡلَمَهُۥ عُلَمَٰٓؤُاْ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ

197

آيا همين نشانه براى آنها كافى نيست كه علماى بنى اسرائيل بخوبى از آن آگاهند؟!


وَ لَوۡ نَزَّلۡنَٰهُ عَلَىٰ بَعۡضِ ٱلۡأَعۡجَمِينَ

198

هر گاه ما آن را بر بعضى از عجم [غير عرب‌] ها نازل مى‌كرديم ...


فَقَرَأَهُۥ عَلَيۡهِم مَّا كَانُواْ بِهِۦ مُؤۡمِنِينَ

199

و او آن را بر ايشان مى‌خواند، به آن ايمان نمى‌آورند!


كَذَٰلِكَ سَلَكۡنَٰهُ فِي قُلُوبِ ٱلۡمُجۡرِمِينَ

200

(آرى،) اين گونه (با بيانى رسا) قرآن را در دلهاى مجرمان وارد مى‌كنيم!


لَا يُؤۡمِنُونَ بِهِۦ حَتَّىٰ يَرَوُاْ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَلِيمَ

201

(اما) به آن ايمان نمى‌آورند تا عذاب دردناك را با چشم خود ببينند!


فَيَأۡتِيَهُم بَغۡتَةٗ وَ هُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ

202

ناگهان به سراغشان مى‌آيد، در حالى كه توجه ندارند!


فَيَقُولُواْ هَلۡ نَحۡنُ مُنظَرُونَ

203

و (در آن هنگام) مى‌گويند: «آيا به ما مهلتى داده خواهد شد؟!»


أَفَبِعَذَابِنَا يَسۡتَعۡجِلُونَ

204

آيا براى عذاب ما عجله مى‌كنند؟!


أَفَرَءَيۡتَ إِن مَّتَّعۡنَٰهُمۡ سِنِينَ

205

به ما خبر ده، اگر (باز هم) ساليانى آنها را از اين زندگى بهره‌مند سازيم ...


ثُمَّ جَآءَهُم مَّا كَانُواْ يُوعَدُونَ

206

سپس عذابى كه به آنها وعده داده شده به سراغشان بيايد ...


مَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يُمَتَّعُونَ

207

اين تمتع و بهره‌گيرى از دنيا براى آنها سودى نخواهد داشت!


وَ مَآ أَهۡلَكۡنَا مِن قَرۡيَةٍ إِلَّا لَهَا مُنذِرُونَ

208

ما هيچ شهر و ديارى را هلاك نكرديم مگر اينكه انذاركنندگانى (از پيامبران الهى) داشتند.


ذِكۡرَىٰ وَ مَا كُنَّا ظَٰلِمِينَ

209

تا متذكر شوند؛ و ما هرگز ستمكار نبوديم! (كه بدون اتمام حجت مجازات كنيم)


وَ مَا تَنَزَّلَتۡ بِهِ ٱلشَّيَٰطِينُ

210

شياطين و جنيان (هرگز) اين آيات را نازل نكردند!


وَ مَا يَنۢبَغِي لَهُمۡ وَ مَا يَسۡتَطِيعُونَ

211

و براى آنها سزاوار نيست؛ و قدرت ندارند!


إِنَّهُمۡ عَنِ ٱلسَّمۡعِ لَمَعۡزُولُونَ

212

آنها از استراق سمع (و شنيدن اخبار آسمانها) بركنارند!


فَلَا تَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَتَكُونَ مِنَ ٱلۡمُعَذَّبِينَ

213

(اى پيامبر!) هيچ معبودى را با خداوند مخوان، كه از معذبين خواهى بود!


وَ أَنذِرۡ عَشِيرَتَكَ ٱلۡأَقۡرَبِينَ

214

و خويشاوندان نزديكت را انذار كن!


وَ ٱخۡفِضۡ جَنَاحَكَ لِمَنِ ٱتَّبَعَكَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

215

و بال و پر خود را براى مؤمنانى كه از تو پيروى مى‌كنند بگستر!


فَإِنۡ عَصَوۡكَ فَقُلۡ إِنِّي بَرِيٓءٞ مِّمَّا تَعۡمَلُونَ

216

اگر تو را نافرمانى كنند بگو: «من از آنچه شما انجام مى‌دهيد بيزارم!»


وَ تَوَكَّلۡ عَلَى ٱلۡعَزِيزِ ٱلرَّحِيمِ

217

و بر خداوند عزيز و رحيم توكل كن!


ٱلَّذِي يَرَىٰكَ حِينَ تَقُومُ

218

همان كسى كه تو را به هنگامى كه (براى عبادت) برمى‌خيزى مى‌بيند؛


وَ تَقَلُّبَكَ فِي ٱلسَّٰجِدِينَ

219

و (نيز) حركت تو را در ميان سجده كنندگان!


إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ

220

اوست خداى شنوا و دانا.


هَلۡ أُنَبِّئُكُمۡ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ ٱلشَّيَٰطِينُ

221

آيا به شما خبر دهم كه شياطين بر چه كسى نازل مى‌شوند؟!


تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٖ

222

آنها بر هر دروغگوى گنهكار نازل مى‌گردند؛


يُلۡقُونَ ٱلسَّمۡعَ وَ أَكۡثَرُهُمۡ كَٰذِبُونَ

223

آنچه را مى‌شنوند (به ديگران) القا مى‌كنند؛ و بيشترشان دروغگو هستند!


وَ ٱلشُّعَرَآءُ يَتَّبِعُهُمُ ٱلۡغَاوُۥنَ

224

(پيامبر اسلام شاعر نيست؛) شاعران كسانى هستند كه گمراهان از آنان پيروى مى‌كنند.


أَلَمۡ تَرَ أَنَّهُمۡ فِي كُلِّ وَادٖ يَهِيمُونَ

225

آيا نمى‌بينى آنها در هر وادى سرگردانند؟


وَ أَنَّهُمۡ يَقُولُونَ مَا لَا يَفۡعَلُونَ

226

و سخنانى مى‌گويند كه (به آنها) عمل نمى‌كنند؟!


إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَ ذَكَرُواْ ٱللَّهَ كَثِيرٗا وَ ٱنتَصَرُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا ظُلِمُواْ وَ سَيَعۡلَمُ ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ أَيَّ مُنقَلَبٖ يَنقَلِبُونَ

227

مگر كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام مى‌دهند و خدا را بسيار ياد مى كنند، و به هنگامى كه مورد ستم واقع مى‌شوند به دفاع از خويشتن (و مؤمنان) برمى‌خيزند (و از شعر در اين راه كمك مى‌گيرند)؛ آنها كه ستم كردند به زودى مى‌دانند كه بازگشتشان به كجاست!


سوره النمل

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ طسٓ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡقُرۡءَانِ وَ كِتَابٖ مُّبِينٍ

1

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر؛ طس- اين آيات قرآن و كتاب مبين است،


هُدٗى وَ بُشۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِينَ

2

وسيله هدايت و بشارت براى مؤمنان است؛


ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَ يُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَ هُم بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ يُوقِنُونَ

3

همان كسانى كه نماز را برپا مى‌دارند، و زكات را ادا مى‌كنند، و آنان به آخرت يقين دارند.


إِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَهُمۡ يَعۡمَهُونَ

4

كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، اعمال (بد) شان را براى آنان زينت مى‌دهيم بطورى كه سرگردان مى‌شوند.


أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ لَهُمۡ سُوٓءُ ٱلۡعَذَابِ وَ هُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ هُمُ ٱلۡأَخۡسَرُونَ

5

آنان كسانى هستند كه عذاب بد (و دردناك) براى آنهاست؛ و آنها در آخرت، زيانكارترين مردمند!


وَ إِنَّكَ لَتُلَقَّى ٱلۡقُرۡءَانَ مِن لَّدُنۡ حَكِيمٍ عَلِيمٍ

6

به يقين اين قرآن از سوى حكيم و دانايى بر تو القا مى‌شود.


إِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِأَهۡلِهِۦٓ إِنِّيٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا سَ‍َٔاتِيكُم مِّنۡهَا بِخَبَرٍ أَوۡ ءَاتِيكُم بِشِهَابٖ قَبَسٖ لَّعَلَّكُمۡ تَصۡطَلُونَ

7

(به خاطر بياور) هنگامى را كه موسى به خانواده خود گفت: «من آتشى از دور ديدم؛ (همين جا توقف كنيد؛) بزودى خبرى از آن براى شما مى‌آورم، يا شعله آتشى تا گرم شويد.»


فَلَمَّا جَآءَهَا نُودِيَ أَنۢ بُورِكَ مَن فِي ٱلنَّارِ وَ مَنۡ حَوۡلَهَا وَ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

8

هنگامى كه نزد آتش آمد، ندايى برخاست كه: «مبارك باد آن كس كه در آتش است و كسى كه در اطراف آن است [فرشتگان و موسى‌] و منزه است خداوندى كه پروردگار جهانيان است!


يَٰمُوسَىٰٓ إِنَّهُۥٓ أَنَا ٱللَّهُ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ

9

اى موسى! من خداوند عزيز و حكيمم!


وَ أَلۡقِ عَصَاكَ فَلَمَّا رَءَاهَا تَهۡتَزُّ كَأَنَّهَا جَآنّٞ وَلَّىٰ مُدۡبِرٗا وَ لَمۡ يُعَقِّبۡ يَٰمُوسَىٰ لَا تَخَفۡ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ ٱلۡمُرۡسَلُونَ

10

و عصايت را بيفكن!- هنگامى كه (موسى) به آن نگاه كرد، ديد (با سرعت) همچون مارى به هر سو مى‌دود (ترسيد و) به عقب برگشت، و حتى پشت سر خود را نگاه نكرد- اى موسى! نترس، كه رسولان در نزد من نمى‌ترسند!


إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسۡنَۢا بَعۡدَ سُوٓءٖ فَإِنِّي غَفُورٞ رَّحِيمٞ

11

مگر كسى كه ستم كند؛ سپس بدى را به نيكى تبديل نمايد، كه (توبه او را مى‌پذيرم، و) من غفور و رحيمم!


وَ أَدۡخِلۡ يَدَكَ فِي جَيۡبِكَ تَخۡرُجۡ بَيۡضَآءَ مِنۡ غَيۡرِ سُوٓءٖ فِي تِسۡعِ ءَايَٰتٍ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَ قَوۡمِهِۦٓ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمٗا فَٰسِقِينَ

12

و دستت را در گريبانت داخل كن؛ هنگامى كه خارج مى‌شود، سفيد و درخشنده است بى آنكه عيبى در آن باشد؛ اين در زمره معجزات نه‌گانه‌اى است كه تو با آنها بسوى فرعون و قومش فرستاده مى‌شوى؛ آنان قومى فاسق و طغيانگرند!»


فَلَمَّا جَآءَتۡهُمۡ ءَايَٰتُنَا مُبۡصِرَةٗ قَالُواْ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِينٞ

13

و هنگامى كه آيات روشنى‌بخش ما به سراغ آنها آمد گفتند: «اين سحرى است آشكار!»


وَ جَحَدُواْ بِهَا وَ ٱسۡتَيۡقَنَتۡهَآ أَنفُسُهُمۡ ظُلۡمٗا وَ عُلُوّٗا فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُفۡسِدِينَ

14

و آن را از روى ظلم و سركشى انكار كردند، در حالى كه در دل به آن يقين داشتند! پس بنگر سرانجام تبهكاران (و مفسدان) چگونه بود!


وَ لَقَدۡ ءَاتَيۡنَا دَاوُۥدَ وَ سُلَيۡمَٰنَ عِلۡمٗا وَ قَالَا ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي فَضَّلَنَا عَلَىٰ كَثِيرٖ مِّنۡ عِبَادِهِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

15

و ما به داوود و سليمان، دانشى عظيم داديم؛ و آنان گفتند: «ستايش از آن خداوندى است كه ما را بر بسيارى از بندگان مؤمنش برترى بخشيد.»


وَ وَرِثَ سُلَيۡمَٰنُ دَاوُۥدَ وَ قَالَ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ عُلِّمۡنَا مَنطِقَ ٱلطَّيۡرِ وَ أُوتِينَا مِن كُلِّ شَيۡءٍ إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡفَضۡلُ ٱلۡمُبِينُ

16

و سليمان وارث داوود شد، و گفت: «اى مردم! زبان پرندگان به ما تعليم داده شده، و از هر چيز به ما عطا گرديده؛ اين فضيلت آشكارى است.»


وَ حُشِرَ لِسُلَيۡمَٰنَ جُنُودُهُۥ مِنَ ٱلۡجِنِّ وَ ٱلۡإِنسِ وَ ٱلطَّيۡرِ فَهُمۡ يُوزَعُونَ

17

لشكريان سليمان، از جن و انس و پرندگان، نزد او جمع شدند؛ آن قدر زياد بودند كه بايد توقف مى‌كردند تا به هم ملحق شوند!


حَتَّىٰٓ إِذَآ أَتَوۡاْ عَلَىٰ وَادِ ٱلنَّمۡلِ قَالَتۡ نَمۡلَةٞ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّمۡلُ ٱدۡخُلُواْ مَسَٰكِنَكُمۡ لَا يَحۡطِمَنَّكُمۡ سُلَيۡمَٰنُ وَ جُنُودُهُۥ وَ هُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ

18

(آنها حركت كردند) تا به سرزمين مورچگان رسيدند؛ مورچه‌اى گفت: «به لانه‌هاى خود برويد تا سليمان و لشكرش شما را پايمال نكنند در حالى كه نمى‌فهمند!»


فَتَبَسَّمَ ضَاحِكٗا مِّن قَوۡلِهَا وَ قَالَ رَبِّ أَوۡزِعۡنِيٓ أَنۡ أَشۡكُرَ نِعۡمَتَكَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَيَّ وَ عَلَىٰ وَٰلِدَيَّ وَ أَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَ أَدۡخِلۡنِي بِرَحۡمَتِكَ فِي عِبَادِكَ ٱلصَّٰلِحِينَ

19

سليمان از سخن او تبسمى كرد و خنديد و گفت: «پروردگارا! شكر نعمتهايى را كه بر من و پدر و مادرم ارزانى داشته‌اى به من الهام كن، و توفيق ده تا عمل صالحى كه موجب رضاى توست انجام دهم، و مرا برحمت خود در زمره بندگان صالحت وارد كن!»


وَ تَفَقَّدَ ٱلطَّيۡرَ فَقَالَ مَا لِيَ لَآ أَرَى ٱلۡهُدۡهُدَ أَمۡ كَانَ مِنَ ٱلۡغَآئِبِينَ

20

(سليمان) در جستجوى آن پرنده [هدهد] برآمد و گفت: «چرا هدهد را نمى‌بينم، يا اينكه او از غايبان است؟!


لَأُعَذِّبَنَّهُۥ عَذَابٗا شَدِيدًا أَوۡ لَأَاْذۡبَحَنَّهُۥٓ أَوۡ لَيَأۡتِيَنِّي بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِينٖ

21

قطعا او را كيفر شديدى خواهم داد، يا او را ذبح مى‌كنم، يا بايد دليل روشنى (براى غيبتش) براى من بياورد!


فَمَكَثَ غَيۡرَ بَعِيدٖ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمۡ تُحِطۡ بِهِۦ وَ جِئۡتُكَ مِن سَبَإِۢ بِنَبَإٖ يَقِينٍ

22

چندان درنگ نكرد (كه هدهد آمد و) گفت: «من بر چيزى آگاهى يافتم كه تو بر آن آگاهى نيافتى؛ من از سرزمين «سبا» يك خبر قطعى براى تو آورده‌ام!


إِنِّي وَجَدتُّ ٱمۡرَأَةٗ تَمۡلِكُهُمۡ وَ أُوتِيَتۡ مِن كُلِّ شَيۡءٖ وَ لَهَا عَرۡشٌ عَظِيمٞ

23

من زنى را ديدم كه بر آنان حكومت مى‌كند، و همه چيز در اختيار دارد، و (به خصوص) تخت عظيمى دارد!


وَجَدتُّهَا وَ قَوۡمَهَا يَسۡجُدُونَ لِلشَّمۡسِ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَ زَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَصَدَّهُمۡ عَنِ ٱلسَّبِيلِ فَهُمۡ لَا يَهۡتَدُونَ

24

او و قومش را ديدم كه براى غير خدا- خورشيد- سجده مى‌كنند؛ و شيطان اعمالشان را در نظرشان جلوه داده، و آنها را از راه بازداشته؛ و از اين رو هدايت نمى‌شوند!»


أَلَّا يَسۡجُدُواْ لِلَّهِ ٱلَّذِي يُخۡرِجُ ٱلۡخَبۡءَ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ يَعۡلَمُ مَا تُخۡفُونَ وَ مَا تُعۡلِنُونَ

25

چرا براى خداوندى سجده نمى‌كنند كه آنچه را در آسمانها و زمين پنهان است خارج (و آشكار) مى‌سازد، و آنچه را پنهان مى‌داريد يا آشكار مى‌كنيد مى‌داند؟!


ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِيمِ

26

خداوندى كه معبودى جز او نيست، و پروردگار عرش عظيم است!


قَالَ سَنَنظُرُ أَصَدَقۡتَ أَمۡ كُنتَ مِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ

27

(سليمان) گفت: «ما تحقيق مى‌كنيم ببينيم راست گفتى يا از دروغگويان هستى؟


ٱذۡهَب بِّكِتَٰبِي هَٰذَا فَأَلۡقِهۡ إِلَيۡهِمۡ ثُمَّ تَوَلَّ عَنۡهُمۡ فَٱنظُرۡ مَاذَا يَرۡجِعُونَ

28

اين نامه مرا ببر و بر آنان بيفكن؛ سپس برگرد (و در گوشه‌اى توقف كن) ببين آنها چه عكس العملى نشان مى‌دهند!


قَالَتۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ إِنِّيٓ أُلۡقِيَ إِلَيَّ كِتَٰبٞ كَرِيمٌ

29

(ملكه سبا) گفت: «اى اشراف! نامه پرارزشى به سوى من افكنده شده!


إِنَّهُۥ مِن سُلَيۡمَٰنَ وَ إِنَّهُۥ بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ

30

اين نامه از سليمان است، و چنين مى‌باشد: به نام خداوند بخشنده مهربان


أَلَّا تَعۡلُواْ عَلَيَّ وَ أۡتُونِي مُسۡلِمِينَ

31

توصيه من اين است كه نسبت به من برترى‌جويى نكنيد، و بسوى من آييد در حالى كه تسليم حق هستيد!»


قَالَتۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ أَفۡتُونِي فِيٓ أَمۡرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمۡرًا حَتَّىٰ تَشۡهَدُونِ

32

(سپس) گفت: «اى اشراف (و اى بزرگان)! نظر خود را در اين امر مهم به من بازگو كنيد، كه من هيچ كار مهمى را بدون حضور (و مشورت) شما انجام نداده‌ام!


قَالُواْ نَحۡنُ أُوْلُواْ قُوَّةٖ وَ أُوْلُواْ بَأۡسٖ شَدِيدٖ وَ ٱلۡأَمۡرُ إِلَيۡكِ فَٱنظُرِي مَاذَا تَأۡمُرِينَ

33

گفتند: «ما داراى نيروى كافى و قدرت جنگى فراوان هستيم، ولى تصميم نهايى با توست؛ ببين چه دستور مى‌دهى!»


قَالَتۡ إِنَّ ٱلۡمُلُوكَ إِذَا دَخَلُواْ قَرۡيَةً أَفۡسَدُوهَا وَ جَعَلُوٓاْ أَعِزَّةَ أَهۡلِهَآ أَذِلَّةٗ وَ كَذَٰلِكَ يَفۡعَلُونَ

34

گفت: پادشاهان هنگامى كه وارد منطقه آبادى شوند آن را به فساد و تباهى مى‌كشند، و عزيزان آنجا را ذليل مى‌كنند؛ (آرى) كار آنان همين گونه است!


وَ إِنِّي مُرۡسِلَةٌ إِلَيۡهِم بِهَدِيَّةٖ فَنَاظِرَةُۢ بِمَ يَرۡجِعُ ٱلۡمُرۡسَلُونَ

35

و من (اكنون جنگ را صلاح نمى‌بينم،) هديه گرانبهايى براى آنان مى‌فرستم تا ببينم فرستادگان من چه خبر مى‌آورند (و از اين طريق آنها را بيازمايم)!»


فَلَمَّا جَآءَ سُلَيۡمَٰنَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٖ فَمَآ ءَاتَىٰنِۦَ ٱللَّهُ خَيۡرٞ مِّمَّآ ءَاتَىٰكُم بَلۡ أَنتُم بِهَدِيَّتِكُمۡ تَفۡرَحُونَ

36

هنگامى كه (فرستاده ملكه سبا) ا نزد سليمان آمد، گفت: «مى‌خواهيد مرا با مال كمك كنيد (و فريب دهيد)؟! آنچه خدا به من داده، بهتر است از آنچه به شما داده است؛ بلكه شما هستيد كه به هديه‌هايتان خوشحال مى‌شويد!


ٱرۡجِعۡ إِلَيۡهِمۡ فَلَنَأۡتِيَنَّهُم بِجُنُودٖ لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَ لَنُخۡرِجَنَّهُم مِّنۡهَآ أَذِلَّةٗ وَ هُمۡ صَٰغِرُونَ

37

بسوى آنان بازگرد (و اعلام كن) با لشكريانى به سراغ آنان مى‌آييم كه قدرت مقابله با آن را نداشته باشند؛ و آنان را از آن (سرزمين آباد) با ذلت و خوارى بيرون مى‌رانيم!»


قَالَ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ أَيُّكُمۡ يَأۡتِينِي بِعَرۡشِهَا قَبۡلَ أَن يَأۡتُونِي مُسۡلِمِينَ

38

(سليمان) گفت: «اى بزرگان! كدام يك از شما تخت او را براى من مى‌آورد پيش از آنكه به حال تسليم نزد من آيند؟»


قَالَ عِفۡرِيتٞ مِّنَ ٱلۡجِنِّ أَنَا۠ ءَاتِيكَ بِهِۦ قَبۡلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ وَ إِنِّي عَلَيۡهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٞ

39

عفريتى از جن گفت: «من آن را نزد تو مى‌آورم پيش از آنكه از مجلست برخيزى و من نسبت به اين امر، توانا و امينم!»


قَالَ ٱلَّذِي عِندَهُۥ عِلۡمٞ مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ أَنَا۠ ءَاتِيكَ بِهِۦ قَبۡلَ أَن يَرۡتَدَّ إِلَيۡكَ طَرۡفُكَ فَلَمَّا رَءَاهُ مُسۡتَقِرًّا عِندَهُۥ قَالَ هَٰذَا مِن فَضۡلِ رَبِّي لِيَبۡلُوَنِيٓ ءَأَشۡكُرُ أَمۡ أَكۡفُرُ وَ مَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشۡكُرُ لِنَفۡسِهِۦ وَ مَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيّٞ كَرِيمٞ

40

(اما) كسى كه دانشى از كتاب (آسمانى) داشت گفت: «پيش از آنكه چشم بر هم زنى، آن را نزد تو خواهم آورد!» و هنگامى كه (سليمان) آن (تخت) را نزد خود ثابت و پابرجا ديد گفت: «اين از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمايش كند كه آيا شكر او را بجا مى‌آورم يا كفران مى‌كنم؟! و هر كس شكر كند، به نفع خود شكر مى‌كند؛ و هر كس كفران نمايد (بزيان خويش نموده است، كه) پروردگار من، غنى و كريم است!»


قَالَ نَكِّرُواْ لَهَا عَرۡشَهَا نَنظُرۡ أَتَهۡتَدِيٓ أَمۡ تَكُونُ مِنَ ٱلَّذِينَ لَا يَهۡتَدُونَ

41

(سليمان) گفت: «تخت او را برايش ناشناس سازيد؛ ببينم آيا متوجه مى‌شود يا از كسانى است كه هدايت نخواهند شد؟!


فَلَمَّا جَآءَتۡ قِيلَ أَهَٰكَذَا عَرۡشُكِ قَالَتۡ كَأَنَّهُۥ هُوَ وَ أُوتِينَا ٱلۡعِلۡمَ مِن قَبۡلِهَا وَ كُنَّا مُسۡلِمِينَ

42

هنگامى كه آمد، به او گفته شد: «آيا تخت تو اين گونه است؟» گفت: گويا خود آن است! و ما پيش از اين هم آگاه بوديم و اسلام آورده بوديم!»


وَ صَدَّهَا مَا كَانَت تَّعۡبُدُ مِن دُونِ ٱللَّهِ إِنَّهَا كَانَتۡ مِن قَوۡمٖ كَٰفِرِينَ

43

و او را از آنچه غير از خدا ميپرستيد بازداشت، كه او [ملكه سبا] از قوم كافران بود.


قِيلَ لَهَا ٱدۡخُلِي ٱلصَّرۡحَ فَلَمَّا رَأَتۡهُ حَسِبَتۡهُ لُجَّةٗ وَ كَشَفَتۡ عَن سَاقَيۡهَا قَالَ إِنَّهُۥ صَرۡحٞ مُّمَرَّدٞ مِّن قَوَارِيرَ قَالَتۡ رَبِّ إِنِّي ظَلَمۡتُ نَفۡسِي وَ أَسۡلَمۡتُ مَعَ سُلَيۡمَٰنَ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ

44

به او گفته شد: «داخل حياط (قصر) شو!» هنگامى كه نظر به آن افكند، پنداشت نهر آبى است و ساق پاهاى خود را برهنه كرد (تا از آب بگذرد؛ اما سليمان) گفت: « (اين آب نيست،) بلكه قصرى است از بلور صاف!» (ملكه سبا) گفت: «پروردگارا! من به خود ستم كردم؛ و (اينك) با سليمان براى خداوندى كه پروردگار عالميان است اسلام آوردم!»


وَ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمۡ صَٰلِحًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ فَإِذَا هُمۡ فَرِيقَانِ يَخۡتَصِمُونَ

45

ما به سوى «ثمود»، برادرشان «صالح» را فرستاديم كه: خداى يگانه را بپرستيد! اما آنان به دو گروه تقسيم شدند كه به مخاصمه پرداختند.


قَالَ يَٰقَوۡمِ لِمَ تَسۡتَعۡجِلُونَ بِٱلسَّيِّئَةِ قَبۡلَ ٱلۡحَسَنَةِ لَوۡلَا تَسۡتَغۡفِرُونَ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ

46

(صالح) گفت: «اى قوم من! چرا براى بدى قبل از نيكى عجله مى‌كنيد (و عذاب الهى را مى‌طلبيد نه رحمت او را)؟! چرا از خداوند تقاضاى آمرزش نمى‌كنيد تا شايد مشمول رحمت (او) شويد؟!»


قَالُواْ ٱطَّيَّرۡنَا بِكَ وَ بِمَن مَّعَكَ قَالَ طَٰٓئِرُكُمۡ عِندَ ٱللَّهِ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ تُفۡتَنُونَ

47

آنها گفتند: «ما تو را و كسانى كه با تو هستند به فال بد گرفتيم!» (صالح) گفت: «فال (نيك و) بد شما نزد خداست (و همه مقدرات به قدرت او تعيين مى‌گردد)؛ بلكه شما گروهى هستيد فريب‌خورده!


وَ كَانَ فِي ٱلۡمَدِينَةِ تِسۡعَةُ رَهۡطٖ يُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ لَا يُصۡلِحُونَ

48

و در آن شهر، نه گروهك بودند كه در زمين فساد مى‌كردند و اصلاح نمى‌كردند.


قَالُواْ تَقَاسَمُواْ بِٱللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُۥ وَ أَهۡلَهُۥ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِۦ مَا شَهِدۡنَا مَهۡلِكَ أَهۡلِهِۦ وَ إِنَّا لَصَٰدِقُونَ

49

آنها گفتند: «بياييد قسم ياد كنيد به خدا كه بر او [صالح‌] و خانواده اش شبيخون مى زنيم (و آنها را به قتل مى‌رسانيم؛) سپس به ولى دم او مى‌گوييم: ما هرگز از هلاكت خانواده او خبر نداشتيم و در اين گفتار خود صادق هستيم!»


وَ مَكَرُواْ مَكۡرٗا وَ مَكَرۡنَا مَكۡرٗا وَ هُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ

50

آنها نقشه مهمى كشيدند، و ما هم نقشه مهمى؛ در حالى كه آنها درك نمى‌كردند!


فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ مَكۡرِهِمۡ أَنَّا دَمَّرۡنَٰهُمۡ وَ قَوۡمَهُمۡ أَجۡمَعِينَ

51

بنگر عاقبت توطئه آنها چه شد، كه ما آنها و قومشان همگى را نابود كرديم؛


فَتِلۡكَ بُيُوتُهُمۡ خَاوِيَةَۢ بِمَا ظَلَمُوٓاْ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ

52

اين خانه‌هاى آنهاست كه بخاطر ظلم و ستمشان خالى مانده؛ و در اين نشانه روشنى است براى كسانى كه آگاهند!


وَ أَنجَيۡنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ كَانُواْ يَتَّقُونَ

53

و كسانى را كه ايمان آورده و تقوا پيشه كرده بودند نجات داديم!


وَ لُوطًا إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ أَتَأۡتُونَ ٱلۡفَٰحِشَةَ وَ أَنتُمۡ تُبۡصِرُونَ

54

و لوط را (به ياد آور) هنگامى كه به قومش گفت: «آيا شما به سراغ كار بسيار زشتى مى‌رويد در حالى كه (نتايج شوم آن را) مى‌بينيد؟!


أَئِنَّكُمۡ لَتَأۡتُونَ ٱلرِّجَالَ شَهۡوَةٗ مِّن دُونِ ٱلنِّسَآءِ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ تَجۡهَلُونَ

55

آيا شما بجاى زنان، از روى شهوت به سراغ مردان مى‌رويد؟! شما قومى نادانيد!»


جزء قبل

جزء 19 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان