سَيَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلاَّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كانُوا عَلَيْها قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ
142بزودى مردم سبك سر، خواهند گفت:« چه چيز آنان را، از قبلهشان كه بر آن بودند، روى برتاباند؟! »بگو:« خاور و باختر، فقط از آن خداست؛ هر كس را (شايسته بداند و) بخواهد، به راه راست راهنمايى مىكند. »
وَ كَذٰلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَي النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْها إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَليٰ عَقِبَيْهِ وَ إِنْ كانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَي الَّذِينَ هَدَي اللَّهُ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ
143و بدين گونه شما را گروهى ميانه قرار داديم، تا بر مردم گواه باشيد؛ و فرستاده [خدا] بر شما گواه باشد. و قبله [بيت المقدس] را كه (چندى) بر آن بودى، قرار نداديم جز براى آنكه كسى كه از فرستاده [خدا] پيروى مىكند، از كسى كه [از عقيده خود] بر مىگردد، معلوم داريم. و مسلما اين [حكم] دشوار بود، جز بر كسانى كه خدا [آنها را] راهنمايى كرده است. و خدا هرگز ايمان شما را تباه نمىگرداند؛ [چرا] كه قطعا خدا، [نسبت] به مردم، مهربانى مهرورز است.
قَدْ نَريٰ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَ إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ
144بيقين روى چرخاندنت در آسمان (و نگاههاى انتظار آميزت) را مىبينيم، و مسلما تو را به [سوى] قبلهاى كه از آن خشنودى، باز مىگردانيم. پس روى خود را به سوى مسجد الحرام كن. و هر جا بوديد، پس روى خود را به [سوى] آن كنيد. و در حقيقت كسانى كه كتاب [الهى] به آنها داده شده، مسلما مىدانند كه اين [تغيير قبله، فرمان] درستى است كه از جانب پروردگارشان مىباشد. و خدا از آنچه انجام مىدهند، غافل نيست.
وَ لَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ بِكُلِّ آيَةٍ ما تَبِعُوا قِبْلَتَكَ وَ ما أَنْتَ بِتابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِينَ
145و اگر براى كسانى كه كتاب [الهى] به آنها داده شده، هر گونه نشانه (معجزهوارى) بياورى، از قبله تو پيروى نخواهند كرد؛ و تو [نيز] از قبله آنان، پيروى نخواهى كرد. و برخى از آنان، از قبله برخى [ديگر] پيروى، نخواهد كرد. و اگر بعد از دانشى كه به تو رسيد، از هوسهايشان پيروى كنى، در آن صورت، مسلما تو از ستمگران خواهى بود.
الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِيقاً مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ
146كسانى كه كتاب [الهى] به آنان دادهايم، همان گونه كه پسران خود را مىشناسند، او [محمد] را مىشناسند؛ و مسلما دستهاى از آنان، حق را پنهان مىدارند در حالى كه آنان مىدانند.
الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ
147[اين] حق از طرف پروردگار توست، پس هرگز از ترديد كنندگان مباش.
وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ أَيْنَما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
148و براى هر [گروهى] قبلهاى [و شيوهاى] است، كه او آن را تعيين كرده است؛ پس در نيكىها [بر يكديگر] پيشى گيريد. هر كجا كه باشيد، خدا همه شما را خواهد آورد، [چرا] كه خدا بر هر چيز تواناست.
وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
149و از هر كجا بيرون آمدى، پس روى خود را به سوى« مسجد الحرام »كن و مسلما اين [دستور] حقى از طرف پروردگار توست؛ و خدا، از آنچه انجام مىدهيد، غافل نيست.
وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِي وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
150و از هر كجا بيرون آمدى، پس روى خود را به سوى« مسجد الحرام »كن. و هر كجا بوديد، پس روى خود را به سوى آن بگردانيد؛ تا مردم، دليلى بر [ضد] شما نداشته باشند، مگر كسانى از آنان كه ستم كردند (و دست از لجاجت بر نمىدارند). پس، از آنان نهراسيد؛ و از (مخالفت) من بهراسيد! و (روى به قبله كنيد) تا اينكه نعمتم را بر شما تمام كنم، و باشد كه شما راهنمايى شويد.
كَما أَرْسَلْنا فِيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِنا وَ يُزَكِّيكُمْ وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ
151همان گونه كه فرستادهاى از خودتان، در ميان شما فرستاديم؛ كه آيات ما را بر شما مىخواند [و پيروى مىكند]؛ و شما را رشد مىدهد (و پاك مىگرداند)؛ و به شما، كتاب [خدا] و حكمت مىآموزد؛ و آنچه را هيچ گاه نمىدانستيد، به شما ياد مىدهد.
فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَ اشْكُرُوا لِي وَ لا تَكْفُرُونِ
152پس مرا ياد كنيد، تا شما را ياد كنم، و سپاس مرا به جاى آريد، و [مرا] ناسپاسى نكنيد.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ
153اى كسانى كه ايمان آوردهايد! بوسيله شكيبايى و نماز، يارى جوييد؛ [چرا] كه خدا با شكيبايان است.
وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَ لٰكِنْ لا تَشْعُرُونَ
154و به كسانى كه در راه خدا كشته مىشوند، مردگان نگوييد؛ بلكه [آنان] زندگانند، و ليكن (شما با درك حسى) متوجه نمىشويد.
وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ
155و قطعا [همه] شما را به چيزى از ترس و گرسنگى و كاهشى در ثروتها و جانها و محصولات، آزمايش مىكنيم؛ و به شكيبايان مژده ده.
الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ
156(همان) كسانى كه هر گاه مصيبتى به آنان برسد، مىگويند:« در حقيقت ما از آن خداييم؛ و در واقع ما فقط به سوى او باز مىگرديم. »
أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ
157آنان، درودها و رحمتى از پروردگارشان، بر ايشان باد، و تنها آنان ره يافتگانند.
إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَإِنَّ اللَّهَ شاكِرٌ عَلِيمٌ
158براستى كه (كوه)« صفا »و« مروه »از نشانههاى خداست؛ پس كسى كه خانه [خدا] را، حج كند يا عمره به جا آورد، پس هيچ گناهى بر او نيست، كه به [ميان] آن دو، سعى (رفت و آمد) كند؛ و كسى كه [فرمان خدا را در انجام كار] نيك بپذيرد، پس در حقيقت خدا، سپاسگزارى داناست.
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُديٰ مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتابِ أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ
159در حقيقت كسانى كه دليلهاى روشن و رهنمودى را كه فرو فرستادهايم، بعد از آنكه آن را در كتاب براى مردم بيان نموديم، پنهان مىكنند، آنان را خدا از رحمت خود دورشان مىسازد؛ و لعن كنندگان [نيز]، آنها را لعنت مىكنند؛
إِلَّا الَّذِينَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَيَّنُوا فَأُولئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
160مگر كسانى كه توبه كردند، و اصلاح نمودند، و (آنچه را پنهان كرده بودند) آشكار ساختند؛ پس آنانند (كه من) توبه آنها را مىپذيرم و من بسيار توبهپذير [و] مهرورزم.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ
161براستى كسانى كه كفر ورزيدند، و در حال كفر مردند، آنانند كه لعنت خدا و فرشتگان و مردم، همگى بر آنها باد.
خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ
162در حالى كه در آن [لعنت] ماندگارند؛ [و] عذاب از آنان كاسته نمىشود، و به آنان فرصت داده نمىشود.
وَ إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمٰنُ الرَّحِيمُ
163و معبود شما معبودى يگانه است، جز او هيچ معبودى نيست. [كه او] گستردهمهر مهرورز است.
إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِما يَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فِيها مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَ تَصْرِيفِ الرِّياحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
164قطعا در آفرينش آسمانها و زمين، و پى در پى آمدن شب و روز، و كشتىهايى كه در دريا روانند، با آنچه به مردم سود مىرساند، و آبى كه خدا از آسمان فرو فرستاده، و با آن، زمين را پس از مردنش، زنده نموده و از هر گونه جنبدهاى در آن پراكنده كرده، و (همچنين در) دگرگونى بادها و ابرهايى كه ميان آسمان و زمين مسخر است، نشانههايى هست، براى گروهى كه خردورزى مىكنند.
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَ لَوْ يَرَي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذابِ
165و برخى از مردم كسانى هستند كه از غير خدا، همانندهايى (معبود گونه) بر مىگزينند، كه همانند دوستى خدا، آنها را دوست دارند. و [لى] كسانى كه ايمان آوردهاند خدا را بيشتر دوست دارند. و اگر (بر فرض) كسانى كه ستم كردند، بدانند در هنگامى كه عذاب را مشاهده مىكنند (خواهند دانست) كه تمام قدرت از آن خداست؛ و براستى خدا سخت كيفر است.
إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ
166(همان) هنگام، كسانى كه پيروى شدهاند، از پيروان خود، بىتعهد مىشوند؛ و عذاب را مشاهده مىكنند؛ و پيوندها از ميانشان بريده مىشود.
وَ قالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَما تَبَرَّءُوا مِنَّا كَذٰلِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَيْهِمْ وَ ما هُمْ بِخارِجِينَ مِنَ النَّارِ
167و كسانى كه پيروى كردهاند، مىگويند:« اى كاش براى ما باز گشتى [به دنيا] بود، تا نسبت به آنان بىتعهد مىشديم، همانگونه كه [آنان] نسبت به ما بىتعهد شدند! خدا اين چنين اعمالشان را- كه بر آنان (مايه) حسرتهاست- به آنان مىنماياند؛ و آنان از آتش خارج نخواهند شد.
يا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ
168اى مردم! از آنچه در زمين، حلال و پاكيزه است بخوريد؛ و از گامهاى شيطان، پيروى مكنيد؛ كه او، دشمنى آشكار براى شماست.
إِنَّما يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَي اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ
169[او] شما را فقط به بدى و [كار] زشت فرمان مىدهد؛ و (نيز دستور مىدهد) آنچه را كه نمىدانيد، به خدا نسبت دهيد.
وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ
170و هنگامى كه به آنان گفته شود:« آنچه را خدا فرو فرستاده است، پيروى كنيد. »مىگويند:« بلكه آنچه را كه نياكانمان را بر آن يافتيم، پيروى مىكنيم. »و آيا اگر (بر فرض) نياكان آنان، درباره چيزى خردورزى نمىكردند، و راهنمايى نمىشدند، (باز هم از آنان پيروى مىكرديد)؟!
وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ إِلَّا دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ
171و مثال (دعوت كننده) كسانى كه كفر ورزيدند، همانند مثال كسى است كه [حيوانى را] بانگ مىزند كه جز صدا و ندايى [مبهم] نمىشنود. (آرى آنان در واقع) ناشنوا، گنگ [و] نابينايند، از اين رو آنان خردورزى نمىكنند.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ
172اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از (خوراكىهاى) پاكيزهاى كه روزى شما كردهايم بخوريد، و خدا را سپاس گوييد، اگر شما، تنها او را مىپرستيد.
إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
173[خدا]، تنها (خوردن) مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را كه [به هنگام سر بريدن نام] غير خدا بر آن بانگزده شده، بر شما حرام كرده است. و [لى] كسى كه ناچار شود، در صورتى كه ستمگر و متجاوز نباشد، پس گناهى بر او نيست؛ [چرا] كه خدا بسيار آمرزنده مهرورز است.
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتابِ وَ يَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُولئِكَ ما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ
174براستى كسانى كه آنچه را خدا از كتاب فرو فرستاده، پنهان مىكنند، و آن را به بهاى اندكى مىفروشند، آنان در درونشان جز آتش نمىخورند. و خدا، روز رستاخيز، با آنها سخن نمىگويد؛ و رشدشان نمىدهد (و پاكشان نمىكند)؛ و براى آنها عذابى دردناك است.
أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُديٰ وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَي النَّارِ
175آنان كسانى هستند كه گمراهى را با راهنمايى، و عذاب را با آمرزش، مبادله كردند؛ پس چه چيزى آنان را بر آتش شكيبا كرد؟!
ذٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِي الْكِتابِ لَفِي شِقاقٍ بَعِيدٍ
176اين، بخاطر آن است كه خدا، كتاب (الهى) را بحق، فرو فرستاده؛ و كسانى كه در مورد كتاب [خدا] اختلاف كردند، قطعا در جدايى (و ستيزى) دور و دراز قرار دارند.
لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لٰكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ آتَي الْمالَ عَليٰ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبيٰ وَ الْيَتاميٰ وَ الْمَساكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ السَّائِلِينَ وَ فِي الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَي الزَّكاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرِينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ
177نيكى اين نيست كه رويتان را به سوى خاور و (يا) باختر نماييد؛ و ليكن نيكى (و نيكوكار) كسى است كه به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب (الهى) و پيامبران، ايمان آورد؛ و ثروت (خود) را در حالى كه دوستش دارد، به مصرف نزديكان و يتيمان و بينوايان و در راه مانده و گدايان، و در [راه آزاد كردن] بردگان برساند؛ و نماز را بر پا دارد و [ماليات] زكات را بپردازد؛ و (كسانى كه) چون عهد بستند، به عهد خود وفا دارند. و در سختى (زندگى) و زيان (جسمى) و به هنگام سختى (جنگ)، شكيبايند؛ آنان كسانى هستند كه راست مىگويند؛ و تنها آنان پارسا (و خود نگهدار) هستند.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ فِي الْقَتْلَي الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثيٰ بِالْأُنْثيٰ فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسانٍ ذٰلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَديٰ بَعْدَ ذٰلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِيمٌ
178اى كسانى كه ايمان آوردهايد، (حكم) قصاص در باره كشتگان، بر شما مقرر شده است: آزاد عوض آزاد، و بنده عوض بنده، و زن عوض زن؛ و كسى كه از برادر (دينى) اش، چيزى (از قصاص) به او بخشيده شود، پس (راه) پسنديده در پيش گيرد و به نيكى [خون بها] را به او بپردازد؛ اين، تخفيفى و بخششى از طرف پروردگارتان است. و كسى كه بعد از آن تجاوز كند، پس عذابى دردناك برايش خواهد بود.
وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ يا أُولِي الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
179و اى خردمندان! براى شما در قصاص، زندگانى است، تا شايد شما [خودتان را] حفظ كنيد.
كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَي الْمُتَّقِينَ
180بر شما مقرر شده است كه:« چون مرگ يكى از شما فرا رسد، اگر (مال) خوبى (از خود) به جاى گذارده، براى پدر و مادر و نزديكان، بطور پسنديده وصيت كند. [اين] حقى بر پارسايان (خود نگهدار) است. »
فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَإِنَّما إِثْمُهُ عَلَي الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
181و هر كس آن [وصيت] را بعد از شنيدنش تغيير دهد، پس گناهش تنها بر كسانى است كه آن را تغيير مىدهند؛ براستى خدا، شنواى داناست.
فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
182و كسى كه از انحراف [و تمايل يك جانبه] وصيت كننده، يا از گناه او (در وصيت به كار خلاف) بترسد؛ و بينشان اصلاح دهد، پس هيچ گناهى بر او نيست؛ [چرا] كه خدا، بسيار آمرزنده مهرورز است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَي الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
183اى كسانى كه ايمان آوردهايد! روزه بر شما مقرر شده، همان گونه كه بر كسانى كه پيش از شما بودند مقرر شد؛ تا شايد شما [خودتان را] حفظ كنيد.
أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَليٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَي الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ
184چند روز معدودى را (روزه بداريد.) و هر كس از شما بيمار يا در سفر باشد پس تعدادى از روزهاى ديگر را (روزه بدارد). و بر كسانى كه آن [روزه براى آنها] طاقت فرساست، تاوانى [است، كه همان] غذا دادن به بينواست، و كسى كه [فرمان خدا را در انجام كار] نيك بپذيرد، پس آن برايش بهتر است. و روزه داشتن براى شما بهتر است، اگر بدانيد.
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُديً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُديٰ وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كانَ مَرِيضاً أَوْ عَليٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَليٰ ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
185ماه رمضان (ماهى است) كه قرآن در آن فرو فرستاده شد، در حالى كه [آن قرآن] راهنماى مردم و نشانههايى از هدايت و جدا كننده [حق از باطل] است. و هر كس از شما كه (اين) ماه را (در وطن خود) حاضر باشد پس بايد آن (ماه) روزه بدارد. و كسى كه بيمار يا در سفر است، پس تعدادى از روزهاى ديگر (روزه بدارد). خدا، آسانى شما را مىخواهد، و دشوارى شما را نمىخواهد. و (اين احكام را قرار داديم) تا تعداد [اين روزها] را تكميل كنيد؛ و تا خدا را به پاس اينكه شما را راهنمايى كرده بزرگ شماريد؛ و باشد كه شما سپاسگزارى كنيد.
وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ
186و هنگامى كه بندگانم، از تو در باره من بپرسند، پس (بگو:) در حقيقت من نزديكم؛ دعاى دعا كننده را به هنگامى كه [مرا] مىخواند، پاسخ مىگويم. پس بايد (دعوت) مرا بپذيرند، و بايد به من ايمان بياورند، باشد كه آنان راه يابند، (و به مقصد برسند.)
أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ الرَّفَثُ إِليٰ نِسائِكُمْ هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ وَ عَفا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّي يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَي اللَّيْلِ وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ
187در شب روزهدارى، همبسترى با زنانتان، بر شما حلال گرديده؛ آنان لباسى براى شما، و شما لباسى براى آنان هستيد. خدا مىدانست كه شما همواره به خودتان قصد خيانت داشتيد؛ پس توبه شما را پذيرفت و از شما در گذشت. پس اكنون [مىتوانيد] با آنان همبستر شويد. و آنچه را خدا براى شما مقرر داشته بجوييد، و بخوريد و بياشاميد، تا رشته سپيد بامداد، از رشته سياه (شب) بر شما نمودار گردد؛ سپس روزه را تا شب، به اتمام رسانيد. و در حالى كه شما در مسجدها اعتكاف كردهايد، با آن (زن) ان همبستر نشويد. اين، مرزهاى خداست؛ پس بدان نزديك نشويد! اينگونه خدا آياتش را براى مردم، روشن بيان مىكند، تا شايد آنان [خود را] حفظ كنند.
وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَي الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ
188و اموالتان را ميان خودتان، به باطل نخوريد. و [قسمتى از] آن را به سوى داوران نفرستيد تا بخشى از اموال مردم را به گناه بخوريد، در حالى كه شما مىدانيد (اين كار گناه است).
يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لٰكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقيٰ وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
189در باره« هلالها [ى ماه] »از تو مىپرسند؛ بگو:« آنها، گاه شمارى براى مردم و حج است. »و نيكى، آن نيست كه از پشت خانهها وارد شويد؛ و ليكن نيكى (و نيكوكار) كسى است كه [خود را] حفظ كند و به خانهها، از درهايشان وارد شويد؛ و [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد. باشد كه شما رستگار گرديد.
وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ
190و در راه خدا، با كسانى كه با شما پيكار مىكنند، بجنگيد؛ و [از حد] تجاوز نكنيد، چرا كه خدا تجاوزكاران را دوست نمىدارد.
وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّي يُقاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذٰلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ
191و هر كجا آنان را يافتيد، بكشيد؛ و از جايى كه شما را بيرون راندند، آنان را بيرون كنيد. و (بدى) آشوبگرى [شرك]، از كشتار [هم] شديدتر است. و در كنار مسجد الحرام با آنان پيكار مكنيد؛ مگر اينكه در آنجا با شما بجنگند. و اگر با شما پيكار كردند، پس آنها را بكشيد. سزاى كافران چنين است.
فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
192و اگر خوددارى كردند، پس در واقع خدا بسيار آمرزنده مهرورز است.
وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّي لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلَّا عَلَي الظَّالِمِينَ
193و با آنها پيكار كنيد؛ تا اينكه آشوبگرى باقى نماند، و دين، فقط براى خدا باشد و اگر خوددارى كردند، پس هيچ تجاوزى جز بر ستمكاران [روا] نيست.
الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَديٰ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَديٰ عَلَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ
194(جنگ) ماه حرام، در برابر (جنگ) ماه حرام. و تمام حرامها (قابل) قصاص است. و هر كس بر شما تجاوز كرد، پس همانند آن تجاوزى كه بر شما روا داشته، بر او تجاوز كنيد. و [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد، و بدانيد كه خدا با پارسايان (خود نگهدار) است.
وَ أَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَي التَّهْلُكَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
195و (اموالتان را) در راه خدا مصرف كنيد؛ و خودتان را با دستانتان به هلاكت نيفكنيد. و نيكى كنيد كه خدا، نيكو كاران را دوست مىدارد.
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَ لا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّي يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ بِهِ أَذيً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَي الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَةٌ ذٰلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ
196و حج و عمره را براى خدا به اتمام رسانيد. و اگر بازداشته شديد، پس آنچه از قربانى فراهم شود (قربانى كنيد). و سرهايتان را متراشيد، تا قربانى به محلش برسد. و هر كس از شما بيمار بود، و يا برايش ناراحتى از ناحيه سرش رسيد، (و ناچار شود در احرام سر بتراشد،) پس تاوانى از [قبيل] روزه يا بخششى صادقانه يا قربانى [بدهد]. و هنگامى كه ايمنى يافتيد، پس هر كس با عمره از حج بهرمند شود، (و حج تمتع نمايد،) پس آنچه از قربانى براى او فراهم شود، (قربانى كند،) و هر كس نيافت، پس سه روز در [موسم] حج، و هفت [روز] هنگامى كه بازگشتيد، روزه بدارد. اين، ده [روز] كامل است. اين [حج تمتع] براى كسى است كه خانوادهاش، ساكن [اطراف] مسجد الحرام نباشد. و [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد، و بدانيد كه خدا سخت كيفر است.
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْويٰ وَ اتَّقُونِ يا أُولِي الْأَلْبابِ
197حج در ماههاى معينى است؛ و هر كس كه در اين [ماه] ها حج را (بر خود) واجب گرداند، پس در [هنگام] حج همبسترى (با زنان) و نافرمانى و ستيزه [روا] نيست. و هر آنچه از [كارهاى] نيك انجام دهيد، خدا آن را مىداند. و توشه بر گيريد، و در حقيقت بهترين توشه، پارسايى (و خود نگهدارى) است. پس اى خردمندان خودتان را (از عذاب من) حفظ كنيد.
لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَ اذْكُرُوهُ كَما هَداكُمْ وَ إِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ
198هيچ گناهى بر شما نيست كه (در موسم حج روزى و) بخششى از پروردگارتان بجوييد، و هنگامى كه از« عرفات »روانه شديد، پس خدا را در« مشعر الحرام »ياد كنيد، و او را ياد كنيد همان گونه كه شما را راهنمايى نمود و [شما] پيش از آن، قطعا از گمراهان بوديد.
ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفاضَ النَّاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
199سپس از جايى كه مردم روانه مىشوند، (به سوى منى) روانه شويد، و از خدا، آمرزش بخواهيد، كه خدا بسيار آمرزنده مهرورز است.
فَإِذا قَضَيْتُمْ مَناسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آباءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْراً فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ
200و هنگامى كه اعمال (حج) خود را به جاى آورديد، پس همانند ياد آورى شما از نياكانتان، يا با يادمانى شديدتر، خدا را به ياد آوريد. و از مردم كسى است كه مىگويد:« [اى] پروردگار ما! به ما، در [همين] دنيا بده »و حال آنكه برايش در آخرت هيچ بهرهاى نيست.
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ
201و از آنان كسى است كه مىگويد:« [اى] پروردگار ما! در دنيا به ما نيكى، و در آخرت [نيز] نيكى نما؛ و ما را از عذاب آتش حفظ كن. »
أُولئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّهُ سَرِيعُ الْحِسابِ
202آنانند كه از دستاورد (دعاي) شان، بهرهاى برايشان مىماند. و خدا حسابرسى سريع است.
وَ اذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُوداتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقيٰ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ
203و خدا را در روزهاى معين (يازدهم و دوازدهم و سيزدهم ماه ذى الحجة) ياد كنيد. و هر كس در دو روز شتاب كند، (و اعمال حج را در دو روز انجام دهد). پس هيچ گناهى بر او نيست؛ و هر كس تأخير كند، (و اعمال حج را در سه روز انجام دهد) پس هيچ گناهى بر او نيست؛ [اين] براى كسى است كه (خود را) حفظ كند، پس [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد؛ و بدانيد كه شما فقط به سوى او گردآورى خواهيد شد.
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يُشْهِدُ اللَّهَ عَليٰ ما فِي قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ
204و از مردم كسى است كه گفتارش، در زندگى پست (دنيا) تو را شگفت زده مىكند، و خدا را بر آنچه در دلش دارد گواه مىگيرد. و حال آنكه او، سر سختترين دشمنان است؛
وَ إِذا تَوَلَّٰي سَعيٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ
205و هنگامى كه روى برمىتابد [يا به حكومت مىرسد] در زمين كوشش مىكند تا در آن فساد كند، و زراعت و نسل را نابود مىسازد؛ و خدا تباهكارى را دوست نمىدارد.
وَ إِذا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ
206و هنگامى كه به او گفته شود:« [خود را] از [عذاب] خدا حفظ كن. »عزت (و نخوت)، وى را به گناه مىكشاند. پس جهنم برايش كافى است، و چه بد بسترى است!
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبادِ
207و از مردم كسى است كه جانش را در طلب خشنودى خدا مىفروشد؛ و خدا نسبت به بندگان مهربان است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ
208اى كسانى كه ايمان آوردهايد، همگى در صلح [و آشتى] در آييد؛ و از گامهاى شيطان، پيروى نكنيد؛ كه او دشمنى آشكار براى شماست.
فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْكُمُ الْبَيِّناتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
209و اگر پس از آمدن دليلهاى روشن براى شما، لغزيديد؛ پس بدانيد كه خدا، شكست ناپذيرى فرزانه است.
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمامِ وَ الْمَلائِكَةُ وَ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ إِلَي اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
210آيا انتظارى غير از اين دارند كه خدا و فرشتگان، در سايبانهايى از ابرها به طرفشان آيند، (با اينكه چنين چيزى ممكن نيست.) و [همه] چيز انجام شده، و [همه] كارها فقط به سوى خدا باز گردانده مىشود.
سَلْ بَنِي إِسْرائِيلَ كَمْ آتَيْناهُمْ مِنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ وَ مَنْ يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ
211از بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) بپرس:« چند نشانه روشن به آنان داديم؟ »و هر كس نعمت خدا را، پس از آنكه به سراغش آمد، تبديل كند (و در مسير خلاف به كار گيرد) پس (گرفتار عذاب شديد الهى خواهد شد) چرا كه خدا سخت كيفر است.
زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَياةُ الدُّنْيا وَ يَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ
212زندگى پست (دنيا) براى كسانى كه كافر شدند آراسته شده است؛ و [از اين رو] كسانى را كه ايمان آوردهاند ريشخند مىكنند؛ و حال آنكه، كسانى كه پارسا (و خود نگهدار) شدند، در روز رستاخيز، از آنان برترند؛ و خدا هر كس را بخواهد (و شايسته بداند)، بىشمار [و بدون محاسبه] روزى مىدهد.
كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ بَغْياً بَيْنَهُمْ فَهَدَي اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ
213مردم، ملتى يگانه بودند، و خدا، پيامبران را مژدهآور و هشدار دهنده برانگيخت؛ و با آنان كتاب [خدا] را، كه به سوى حق دعوت مىكرد، فرو فرستاد؛ تا ميان مردم، در باره آنچه در موردش اختلاف داشتند، داورى كند. و در مورد آن [كتاب] اختلاف نكردند جز كسانى كه آن [كتاب] به آنان داده شد- پس از آنكه دليلهاى روشن به آنان رسيده بود- بخاطر (حسادت و) ستمى كه بينشان [حكمفرما] بود. پس خدا كسانى را كه ايمان آورده بودند، به حقيقت آنچه در موردش اختلاف كرده بودند، با رخصت خودش، راهنمايى نمود؛ و خدا، هر كس را (شايسته بداند و) بخواهد به راه راست راهنمايى مىكند.
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّي يَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتيٰ نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ
214آيا پنداشتيد كه داخل بهشت مىشويد، و حال آنكه هنوز مثال (حوادث) كسانى كه قبل از شما درگذشتهاند به شما نرسيده است؟ به آنان سختى (زندگى) و زيان (جسمى) رسيد؛ و [چنان] متزلزل شدند، تا اينكه فرستاده [خدا] و كسانى كه با او ايمان آورده بودند، مىگفتند:« يارى خدا كى خواهد آمد؟! »آگاه باشيد، كه يارى خدا نزديك است!
يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ وَ الْيَتاميٰ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ
215از تو مىپرسند چه چيزى [در راه خدا] مصرف كنند؟ بگو:« هر نيكى كه [در راه خدا] مصرف مىكنيد، پس [بايد] براى پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و بينوايان و در راه مانده باشد. »و هر نيكى كه انجام دهيد، پس در حقيقت خدا به آن داناست.
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسيٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسيٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ
216جنگ بر شما مقرر شد؛ در حالى كه آن برايتان ناخوشايند است؛ و چه بسا از چيزى ناخشنوديد، و آن براى شما خوب است؛ و چه بسا چيزى را دوست مىداريد و آن براى شما بد است. و خدا مىداند، و شما نمىدانيد.
يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِيهِ قُلْ قِتالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ كُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّي يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ
217از تو، در باره جنگ در ماه حرام مىپرسند، بگو:« جنگ در آن، (گناهى) بزرگ است؛ و جلوگيرى از راه خدا و كفر ورزيدن به او و [باز داشتن از] مسجد الحرام، و بيرون راندن ساكنانش از آن، نزد خدا [گناهى] بزرگتر است؛ »و آشوبگرى از كشتار بالاتر است. و [مشركان،] پيوسته با شما پيكار مىكنند، تا اگر بتوانند شما را از دينتان برگردانند؛ و كسى از شما كه از دينش بر گردد، و او در حال كفر بميرد، پس آنان [همه] اعمالشان در دنيا و آخرت، تباه مىشود؛ و آنان اهل آتشند؛ [و] آنان در آن ماندگارند.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ
218در حقيقت كسانى كه ايمان آورده و كسانى كه هجرت كرده و در راه خدا جهاد نمودهاند، آنان به رحمت خدا اميدوارند، و خدا بسيار آمرزنده مهرورز است.
يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما وَ يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ
219از تو، در باره شراب و قمار مىپرسند، بگو:« در آن دو، گناه [و زيانى] بزرگ؛ و سودهايى براى مردم است؛ و [لى] گناه آن دو از سود آن دو بزرگتر است. »و از تو مىپرسند:« چه چيزى [در راه خدا] مصرف كنند؟ »بگو:« بخشش (متعادل، يا از مازاد مال يا از بهترين قسمت آن.) »اينچنين خدا آيات را براى شما روشن بيان مىكند؛ تا شايد شما تفكر كنيد.
فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْيَتاميٰ قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ فَإِخْوانُكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
220(آيات خود را براى شما روشن كرد تا) در باره دنيا و آخرت (تفكر كنيد). و از تو درباره يتيمان مىپرسند، بگو:« اصلاح [كار] برايشان بهتر است. و اگر با آنان همزيستى كنيد، پس برادران (دينى) شما هستند. »و خدا فسادگر را از اصلاحگر، معلوم مىدارد. و اگر (بر فرض) خدا بخواهد، حتما شما را به زحمت مىاندازد؛ كه خدا شكست ناپذيرى فرزانه است.
وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّي يُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّي يُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَ لَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولئِكَ يَدْعُونَ إِلَي النَّارِ وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلَي الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَ يُبَيِّنُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ
221و با زنان مشرك [بت پرست]، ازدواج نكنيد؛ تا ايمان آورند. و مسلما كنيز با ايمان، از زن (آزاد بت پرست) مشرك بهتر است؛ و اگر چه شما را به شگفت آورد. و به مردان مشرك [بت پرست] زن مدهيد، تا ايمان آورند؛ و مسلما برده با ايمان، از مرد (آزاد بت پرست) مشرك، بهتر است؛ و اگر چه شما را به شگفت آورد. آنان به سوى آتش فرا مىخوانند؛ و خدا با رخصت خود، به سوى بهشت و آمرزش فرا مىخواند، و آياتش را براى مردم روشن بيان مىكند، باشد كه آنان متذكر شوند.
وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذيً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحِيضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّي يَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ
222و از تو، در باره عادت ماهانه [زنان] مىپرسند، بگو:« آن رنجى است؛ از اين رو در عادت ماهانه، از زنان كنارهگيرى كنيد، و با آنان نزديكى ننماييد، تا پاك شوند. و هنگامى كه پاك شدند، پس از جايى كه خدا به شما فرمان داده، به آنان [در] آييد. كه خدا، توبه كاران را دوست دارد، و پاكان را (نيز) دوست دارد. »
نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّي شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ
223زنان شما، كشتزار شما هستند؛ پس هر گونه بخواهيد، (مىتوانيد) به كشتزارتان [در] آييد، و (اثر نيكى) براى خودتان، از پيش بفرستيد. و [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد. و بدانيد كه شما او را ملاقات خواهيد كرد. و مؤمنان را مژده ده.
وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
224و خدا را دستاويزى براى سوگندهايتان قرار ندهيد؛ تا اينكه نيكى كنيد، و [خودتان را] حفظ كنيد، و بين مردم اصلاح كنيد، و خدا شنواى داناست.
لا يُؤاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمانِكُمْ وَ لٰكِنْ يُؤاخِذُكُمْ بِما كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ
225خدا شما را بخاطر سوگندهاى بيهوده [و بى توجه] تان، باز خواست نخواهد كرد، و ليكن شما را بدانچه دلهايتان (از روى عمد) كسب كرده، باز خواست مىكند. و خدا بسيار آمرزنده بردبار است.
لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فاءُو فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
226براى كسانى كه [سوگند ياد مىكنند تا] نسبت به زنانشان كوتاهى كنند. چهار ماه انتظار [و مهلت] است. و اگر بازگشت كنند پس (چيزى بر آنها نيست زيرا) كه خدا بسيار آمرزنده مهرورز است.
وَ إِنْ عَزَمُوا الطَّلاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
227و اگر تصميم به طلاق گرفتند، پس (مانعى ندارد؛ چرا) كه خدا شنواى داناست.
وَ الْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ وَ لا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ ما خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذٰلِكَ إِنْ أَرادُوا إِصْلاحاً وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
228و زنان طلاق داده شده، [بايد] مدت سه مرتبه عادت ماهانه بر خويشتن انتظار كشند؛ و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان دارند، براى آنها حلال نيست كه آنچه را خدا در رحمهايشان آفريده، پوشيده دارند. و در اين [مدت]، شوهرانشان، براى باز گرداندن آنها (به زندگى مشترك) سزاوارترند، اگر خواهان اصلاح باشند؛ و براى آن (زن) ان (حقوق) پسنديده قرار داده شده، همانند آنچنان (وظايفى) كه بعهده آنان است؛ و مردان بر آنان رتبه دارند؛ و خدا شكست ناپذيرى فرزانه است.
الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسانٍ وَ لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً إِلَّا أَنْ يَخافا أَلَّا يُقِيما حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيما حُدُودَ اللَّهِ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ
229طلاق (قابل بازگشت)، دو مرتبه است؛ پس بطور پسنديده نگاه داشتن، يا به نيكى آزاد كردن [همسر بر شما واجب است]. و براى شما حلال نيست كه از آنچه به آنان دادهايد، چيزى [باز] ستانيد؛ مگر اينكه هر دو، بترسند كه مرزهاى خدا را بر پا ندارند. و اگر بترسيد كه آن دو مرزهاى خدا را بر پاى ندارند؛ پس هيچ گناهى بر آن دو نيست در آنچه كه (زن به عنوان) تاوان بپردازد. (و طلاق گيرد). اينها مرزهاى خداست؛ پس از آنها، تجاوز مكنيد. پس هر كس از مرزهاى خدا تعدى كند، پس فقط آنان ستمكارند.
فَإِنْ طَلَّقَها فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّي تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَها فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يَتَراجَعا إِنْ ظَنَّا أَنْ يُقِيما حُدُودَ اللَّهِ وَ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ يُبَيِّنُها لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
230و اگر (شوهر براى بار سوم) آن (زن) را طلاق داد، پس از [آن] به بعد بر آن (مرد) حلال نخواهد بود؛ تا اينكه با شوهرى غير از او ازدواج كند. و اگر (شوهر دوم) او را طلاق داد، پس هيچ گناهى بر آن دو [همسران سابق] نيست كه به همديگر باز گردند، اگر آن دو گمان مىكنند مرزهاى خدا را بر پا مىدارند. و اينها مرزهاى خداست كه آنها را براى گروهى كه مىدانند روشن بيان مىكند.
وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ يَفْعَلْ ذٰلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَ لا تَتَّخِذُوا آياتِ اللَّهِ هُزُواً وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ ما أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتابِ وَ الْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
231و هنگامى كه زنان را طلاق داديد، و به (روزهاى پايانى) سرآمد (عده) شان رسيدند، پس بطور پسنديده نگاهشان داريد، يا بطور پسنديده آزادشان سازيد؛ و بخاطر زيان رساندن نگاهشان نداريد، تا (به حقوقشان) تجاوز كنيد. و كسى كه اين [چنين] كند، پس بيقين بر خويشتن ستم نموده است. و آيات خدا را به ريشخند نگيريد. و به ياد آريد، نعمت خدا را بر (خود) تان و آنچه را از كتاب و فرزانگى بر شما فرو فرستاده، كه شما را با آن پند مىدهد. و [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد، و بدانيد كه خدا به هر چيزى داناست.
وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْواجَهُنَّ إِذا تَراضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذٰلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كانَ مِنْكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذٰلِكُمْ أَزْكيٰ لَكُمْ وَ أَطْهَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ
232و هنگامى كه زنان را طلاق داديد و به سرآمد (عده) شان رسيدند. پس مانعشان نشويد كه با همسران (سابق) شان، ازدواج كنند؛ هنگامى كه رضايت طرفينى بين آنان بطور پسنديده بر قرار است. اين [دستورى است كه] هر كسى از شما كه به خدا و روز بازپسين ايمان دارد، به آن پند داده مىشود. اين [دستور] براى شما، رشد آورتر و پاك كنندهتر است، و خدا مىداند و شما نمىدانيد.
وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضاعَةَ وَ عَلَي الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ كِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَها لا تُضَارَّ والِدَةٌ بِوَلَدِها وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَ عَلَي الْوارِثِ مِثْلُ ذٰلِكَ فَإِنْ أَرادا فِصالاً عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما وَ إِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلادَكُمْ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِذا سَلَّمْتُمْ ما آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
233و مادران، فرزندانشان را دو سال كامل، شير مىدهند. (اين) براى كسى است كه بخواهد [دوران] شير دادن را به اتمام رساند. و بر آن كس كه نوزاد برايش متولد شده، لازم است خوراك آن (مادر) ان و پوشاك آنان را بطور پسنديده [در دوران شير دادن فراهم آورد]. هيچ كس، جز به اندازه توانائيش، تكليف نمىشود. هيچ مادرى به واسطه فرزندش ضرر نبيند (و به او زيان نرساند)؛ و نه كسى كه فرزند برايش متولد شده به واسطه فرزندش (ضرر ببيند و به او زيان رساند) و بر وارث مانند اين (احكام واجب) است. و اگر آن دو، با رضايت و مشورت يكديگر، بخواهند [كودك را زودتر] از شير باز گيرند، پس هيچ گناهى بر آن دو نيست. و اگر خواستيد دايهاى براى فرزندان خود بگيريد، پس هيچ گناهى بر شما نيست؛ هنگامى كه آنچه را (وعده) دادهايد بطور پسنديده بپردازيد. و [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد؛ و بدانيد كه خدا، به آنچه انجام مىدهيد، بيناست.
وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ
234و كسانى از شما كه بطور كامل (جانشان) گرفته مىشود و همسرانى بر جاى مىگذارند، [بايد همسرانشان] چهار ماه و ده روز بر خويشتن انتظار كشند؛ و هنگامى كه به سرآمد (عده) شان رسيدند، پس هيچ گناهى بر شما نيست نسبت به آنچه بطور پسنديده در باره خودشان انجام دهند. و خدا به آنچه انجام مىدهيد آگاه است.
وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّساءِ أَوْ أَكْنَنْتُمْ فِي أَنْفُسِكُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَ لٰكِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاحِ حَتَّي يَبْلُغَ الْكِتابُ أَجَلَهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ
235و هيچ گناهى بر شما نيست كه در مورد خواستگارى زنان (پس از مرگ همسرانشان) به طور سر بسته بدان سخن بگوييد، يا [آن را] در دلتان پوشيده داريد. خدا مىداند كه شما بزودى به ياد آنان خواهيد افتاد؛ و ليكن پنهانى با آنها قرار [زناشوئى] نگذاريد، مگر آنكه (به كنايه) سخن پسنديدهاى بگوييد؛ و به پيوند ازدواج تصميم مگيريد، تا (عده وفات) نوشته شده به سرآمدش برسد. و بدانيد كه خدا آنچه را در دلهايتان داريد، مىداند. پس از [مخالفت] او بپرهيزيد؛ و بدانيد كه خدا، بسيار آمرزنده بردبار است.
لا جُناحَ عَلَيْكُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّساءَ ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلَي الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَي الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَي الْمُحْسِنِينَ
236هيچ گناهى بر شما نيست اگر زنان را طلاق دهيد، مادامى كه با آنان تماس نگرفتهايد يا برايشان مهريهاى تعيين نكردهايد. و (در اين هنگام با هديهاى مناسب) بهرهمندشان سازيد. توانگر به اندازه [توانايى] اش و تنگدست به اندازه خودش كالايى (بعنوان هديهاى) پسنديده بدهد. [و اين كار] حقى بر عهده نيكوكاران است.
وَ إِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَا الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاحِ وَ أَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْويٰ وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
237و اگر آن (زن) ان را، پيش از آنكه با آنان تماس بگيريد، و در حالى كه مهرى براى آنها تعيين كردهايد، طلاقشان دهيد، پس نصف آنچه را تعيين كردهايد (به آنان بدهيد) مگر اينكه [آنان] ببخشند؛ يا كسى كه پيوند ازدواج به دست اوست، ببخشد. و گذشت كردن (شما) به پارسايى (و خودنگهدارى) نزديكتر است. و بخشش را در ميان خودتان فراموش نكنيد، كه خدا به آنچه انجام مىدهيد بيناست.
حافِظُوا عَلَي الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطيٰ وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِينَ
238بر [انجام] نمازها و [بخصوص] نماز ميانه [ظهر] مواظبت كنيد؛ و براى خدا (فروتنانه و) فرمانبردارانه به پا خيزيد.
فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالاً أَوْ رُكْباناً فَإِذا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَما عَلَّمَكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ
239و اگر ترس داشتيد، پس پياده يا سواره [نماز برپا كنيد]. و هنگامى كه امنيت يافتيد، پس خدا را ياد كنيد؛ همان گونه كه آنچه را هرگز نمىدانستيد به شما آموخت.
وَ الَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِيَّةً لِأَزْواجِهِمْ مَتاعاً إِلَي الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْراجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِي ما فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
240و كسانى از شما كه در [آستانه] جان سپردن قرار مىگيرند و همسرانى بر جاى مىگذارند، [بايد] براى همسرانشان وصيت كنند كه تا يك سال، (آنها را با پرداختن هزينه زندگى) بدون بيرون راندن (از خانه) بهرهمند سازند؛ و اگر بيرون روند، پس هيچ گناهى بر شما نيست، نسبت به آنچه بطور پسنديده در باره خودشان انجام مىدهند. و خدا شكستناپذيرى فرزانه است.
وَ لِلْمُطَلَّقاتِ مَتاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَي الْمُتَّقِينَ
241و براى [زنان] طلاق داده شده، كالاى پسنديده [به عنوان هديه داده شود. و اين كار] حقى بر (خودنگهداران) پارساست.
كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
242اين چنين خدا آياتش را براى شما روشن بيان مىكند، باشد كه شما خردورزى كنيد.
أَ لَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْياهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَي النَّاسِ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ
243آيا اطلاع نيافتى از كسانى كه از بيم مرگ، از خانههايشان خارج شدند و حال آنكه آنان هزاران (نفر) بودند؟! و خدا به آنان گفت:« بميريد! »سپس آنان را زنده كرد؛ قطعا خدا نسبت به مردم داراى بخشش است؛ و ليكن بيشتر مردم، سپاسگزارى نمىكنند.
وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
244و در راه خدا، جنگ كنيد؛ و بدانيد كه خدا، شنواى داناست.
مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
245كيست آن كسى كه به خدا« قرض الحسنهاى »وام دهد، تا آن را برايش، چندين برابر بيفزايد؟ و خدا (روزى بندگان را) محدود مىكند و (يا) گسترده مىسازد؛ و تنها به سوى او باز گردانده مىشويد.
أَ لَمْ تَرَ إِلَي الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسيٰ إِذْ قالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنا مَلِكاً نُقاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ أَلَّا تُقاتِلُوا قالُوا وَ ما لَنا أَلَّا نُقاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنا مِنْ دِيارِنا وَ أَبْنائِنا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلاً مِنْهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ
246آيا از [حال] اشراف از بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) پس از موسى، اطلاع نيافتى، آنگاه كه به پيامبرى كه برايشان بود، گفتند:« زمامدارى براى ما انتخاب كن، تا در راه خدا جنگ كنيم. » (پيامبر) گفت:« آيا ممكن است كه اگر جنگ بر شما مقرر شود، (سر پيچى كنيد، و) جنگ نكنيد؟! »گفتند:« و ما را چه شده كه در راه خدا جنگ نكنيم، و حال آنكه بيقين از خانههايمان و [از نزد] پسرانمان رانده شدهايم؟! »و [لى] هنگامى كه جنگ بر آنها مقرر شد، جز اندكى از آنان، [همگى] روى بر تافتند. و خدا به [حال] ستمكاران، داناست.
وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طالُوتَ مَلِكاً قالُوا أَنَّي يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنا وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَ لَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمالِ قالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ
247و پيامبرشان به آنان گفت:« در حقيقت خدا« طالوت »را به زمامدارى شما بر انگيخت. »گفتند:« چگونه حكومت بر ما از آن او باشد، و حال آنكه ما از او [نسبت] به حكومت، سزاوارتريم، و [به او] از حيث مال، گشايشى داده نشده است؟! » [پيامبرشان] گفت:« براستى كه خدا او را بر شما برگزيده، و وسعتى در دانش و (نيروى) بدنش افزود. و خدا فرمانروايى خويش را، به هر كه (شايسته بداند و) بخواهد مىدهد؛ و خدا گشايشگرى داناست. »
وَ قالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسيٰ وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
248و پيامبرشان به آنان گفت:« در حقيقت نشانه فرمانرواييش آمدن« صندوق » [عهد به سوى] شماست. (كه) در آن، آرامشى از جانب پروردگارتان، و باز ماندهاى از آنچه خاندان موسى و خاندان هارون بر جاى نهادهاند، قرار دارد؛ در حالى كه فرشتگان، آن را حمل مىكنند. مسلما در اين [رويداد]، نشانهاى براى شماست؛ اگر مؤمن باشيد. »
فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَ مَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلاً مِنْهُمْ فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ
249و هنگامى كه طالوت با لشكريان رهسپار شد، گفت:« در حقيقت خدا شما را بوسيله رودخانهاى آزمايش مىكند؛ و هر كس از آن بنوشد، پس از [پيروان] من نيست؛ و كسى كه از آن نخورد جز كسى كه يك پيمانه را با دستش بر گيرد؛ پس بدرستى كه او از [پيروان] من است و جز اندكى از آنان، [همگى] از آن آب نوشيدند. و هنگامى كه او و كسانى كه همراه وى ايمان آورده بودند، از آن [رودخانه] گذشتند، گفتند:« امروز ما هيچ توانايى [مقابله] با« جالوت »و لشكريانش را نداريم. » [اما] كسانى كه مىدانستند كه آنان خدا را ملاقات مىكنند، گفتند:« چه بسا گروهى اندك، به رخصت خدا، بر گروهى انبوه پيروز شدند. »و خدا با شكيبايان است.
وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالُوا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَي الْقَوْمِ الْكافِرِينَ
250و هنگامى كه با« جالوت »و لشكريانش روبرو شدند، گفتند:« [اى] پروردگار ما! [پيمانه] شكيبايى را بر ما فرو ريز، و گامهاى ما را استوار دار، و ما را بر گروه كافران پيروز فرماى. »
فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمَّا يَشاءُ وَ لَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لٰكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَي الْعالَمِينَ
251پس آنان را به رخصت خدا شكست دادند؛ و« داود »،« جالوت »را كشت؛ و خدا به او فرمانروايى و فرزانگى عطا كرد، و از آنچه مىخواست به او آموخت. و اگر خدا برخى از مردم را بوسيله برخى [ديگر] دفع نمىكرد، حتما زمين تباه مىگشت. و ليكن خدا نسبت به جهانيان، داراى بخشش است.
تِلْكَ آياتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ
252آن [ها] آيات خداست كه آن را به حق، بر تو مىخوانيم؛ و قطعا تو از [جمله] فرستادگانى.