قرآن عثمان طه

سَيَقُولُ ٱلسُّفَهَآءُ مِنَ ٱلنَّاسِ مَا وَلَّىٰهُمۡ عَن قِبۡلَتِهِمُ ٱلَّتِي كَانُواْ عَلَيۡهَا قُل لِّلَّهِ ٱلۡمَشۡرِقُ وَ ٱلۡمَغۡرِبُ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ

142

به زودى مردم سبك مغز مى‌گويند: چه چيزى مسلمانان را از قبله‌اى كه بر آن بودند [يعنى بيت المقدس، به سوى كعبه‌] گردانيد؟ بگو: مالكيت مشرق و مغرب فقط ويژه خداست، هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مى‌كند.


وَ كَذَٰلِكَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا لِّتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ وَ يَكُونَ ٱلرَّسُولُ عَلَيۡكُمۡ شَهِيدٗا وَ مَا جَعَلۡنَا ٱلۡقِبۡلَةَ ٱلَّتِي كُنتَ عَلَيۡهَآ إِلَّا لِنَعۡلَمَ مَن يَتَّبِعُ ٱلرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَىٰ عَقِبَيۡهِ وَ إِن كَانَتۡ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى ٱلَّذِينَ هَدَى ٱللَّهُ وَ مَا كَانَ ٱللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَٰنَكُمۡ إِنَّ ٱللَّهَ بِٱلنَّاسِ لَرَءُوفٞ رَّحِيمٞ

143

و همان گونه [كه شما را به راه راست هدايت كرديم‌] شما را امتى ميانه [ومعتدل و پيراسته از افراط و تفريط] قرار داديم تا [در ايمان، عمل، درستى و راستى‌] بر مردم گواه باشيد و پيامبر هم گواه بر شما باشد. و ما قبله‌اى را كه بر آن بودى فقط به خاطر اين قرار داديم تا كسانى كه از پيامبر پيروى مى‌كنند از كسانى كه از اسلام و اطاعت پيامبر برمى‌گردند [و متعصبانه به قبله پيش از كعبه مى‌مانند] معلوم و مشخص كنيم؛ گر چه اين حكم جز بر كسانى كه خدا هدايتشان كرده گران و دشوار بود. و خدا بر آن نيست كه ايمان شما را تباه كند؛ زيرا خدا به همه مردم رئوف و مهربان است.


قَدۡ نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجۡهِكَ فِي ٱلسَّمَآءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبۡلَةٗ تَرۡضَىٰهَا فَوَلِّ وَجۡهَكَ شَطۡرَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ وَ حَيۡثُ مَا كُنتُمۡ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ شَطۡرَهُۥ وَ إِنَّ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ لَيَعۡلَمُونَ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّهِمۡ وَ مَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا يَعۡمَلُونَ

144

ما گردانيدن رويت را در [جهت‌] آسمان [چون كسى كه به انتظار مطلبى باشد] مى‌بينيم؛ پس يقينا تو را به سوى قبله‌اى كه آن را بپسندى برمى گردانيم؛ پس رويت را به سوى مسجد الحرام گردان؛ و [شما اى مسلمانان!] هر جا كه باشيد، روى خود را به سوى آن برگردانيد. و مسلما اهل كتاب مى‌دانند كه اين تغيير قبله [از بيت المقدس به كعبه‌] از سوى پروردگارشان [كارى‌] درست و حق است؛ [زيرا در تورات و انجيلشان خوانده‌اند كه پيامبر اسلام به دو قبله نماز خواهد خواند] و خدا از آنچه [بر ضد پيامبر و مؤمنان‌] انجام مى‌دهند، بى‌خبر نيست.


وَ لَئِنۡ أَتَيۡتَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ بِكُلِّ ءَايَةٖ مَّا تَبِعُواْ قِبۡلَتَكَ وَ مَآ أَنتَ بِتَابِعٖ قِبۡلَتَهُمۡ وَ مَا بَعۡضُهُم بِتَابِعٖ قِبۡلَةَ بَعۡضٖ وَ لَئِنِ ٱتَّبَعۡتَ أَهۡوَآءَهُم مِّنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَكَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ إِنَّكَ إِذٗا لَّمِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ

145

[به خدا] سوگند اگر براى اهل كتاب هر نشانه و دليلى بياورى، از قبله تو پيروى نمى‌كنند، و تو هم از قبله آنان پيروى نخواهى كرد و [نيز] برخى از آنان [كه يهودى‌اند] از قبله ديگران [كه نصرانى‌اند] پيروى نخواهند كرد. اگر پس از دانشى كه [چون قرآن‌] برايت آمده از هوا و هوس‌هاى آنان پيروى كنى، مسلما در آن صورت از ستمكاران خواهى بود.


ٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ يَعۡرِفُونَهُۥ كَمَا يَعۡرِفُونَ أَبۡنَآءَهُمۡ وَ إِنَّ فَرِيقٗا مِّنۡهُمۡ لَيَكۡتُمُونَ ٱلۡحَقَّ وَ هُمۡ يَعۡلَمُونَ

146

اهل كتاب، پيامبر اسلام را [بر اساس اوصافش كه در تورات و انجيل خوانده‌اند] مى‌شناسند، به گونه‌اى كه پسران خود را مى‌شناسند؛ و مسلما گروهى از آنان حق را در حالى كه مى‌دانند، پنهان مى‌دارند.


ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُمۡتَرِينَ

147

[اين‌] حق [تغيير قبله‌] از سوى پروردگار توست؛ بنابراين از ترديد كنندگان مباش.


وَ لِكُلّٖ وِجۡهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَٱسۡتَبِقُواْ ٱلۡخَيۡرَٰتِ أَيۡنَ مَا تَكُونُواْ يَأۡتِ بِكُمُ ٱللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ

148

براى هر گروهى قبله‌اى است كه خدا گرداننده روى آن گروه به آن قبله است؛ پس [درباره قبله، نزاع و كشمكش نكنيد و به جاى بحث و گفتگو] به جانب نيكى‌ها و كارهاى خير پيشى جوييد. خدا همه شما را هر جا كه باشيد [به صحراى محشر] مى‌آورد؛ مسلما خدا بر هر كارى تواناست.


وَ مِنۡ حَيۡثُ خَرَجۡتَ فَوَلِّ وَجۡهَكَ شَطۡرَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ وَ إِنَّهُۥ لَلۡحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَ مَا ٱللَّهُ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ

149

از هر جا [براى سفر يا كار ديگر] بيرون شدى، رويت را [در حال اقامه نماز] به سوى مسجد الحرام بگردان. بدون ترديد اين فرمان از نزد پروردگارت درست وحق است و خدا از آنچه انجام مى‌دهيد، بى‌خبر نيست.


وَ مِنۡ حَيۡثُ خَرَجۡتَ فَوَلِّ وَجۡهَكَ شَطۡرَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ وَ حَيۡثُ مَا كُنتُمۡ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ شَطۡرَهُۥ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيۡكُمۡ حُجَّةٌ إِلَّا ٱلَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنۡهُمۡ فَلَا تَخۡشَوۡهُمۡ وَ ٱخۡشَوۡنِي وَ لِأُتِمَّ نِعۡمَتِي عَلَيۡكُمۡ وَ لَعَلَّكُمۡ تَهۡتَدُونَ

150

[آرى‌] و از هرجا بيرون شدى، رويت را [در حال اقامه نماز] به سوى مسجدالحرام بگردان؛ و [شما اى مؤمنان!] هر جا كه باشيد، رويتان را [در حال اقامه نماز] به سوى آن بگردانيد، تا مردم را جز ستمكاران [لجوج، متكبر و ياوه‌گو] بر ضد شما دليل و برهانى نباشد. [مشركان نگويند: اگر آيين ابراهيم را ادعا دارد چرا به قبله او كه كعبه است رو نمى‌كند؟ و اهل كتاب نگويند: پيامبرى كه تورات و انجيل وعده داده، قبله‌اش مسجدالحرام است، پس اين شخص كه به قبله ما نماز مى‌خواند، پيامبر موعود نيست؛] بنابراين از آنان نترسيد و از من بترسيد، و [تغيير قبله‌] براى آن است كه نعمتم را بر شما كامل كنم تا [به احكام و سنن الهى‌] هدايت شويد.


كَمَآ أَرۡسَلۡنَا فِيكُمۡ رَسُولٗا مِّنكُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتِنَا وَ يُزَكِّيكُمۡ وَ يُعَلِّمُكُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَ ٱلۡحِكۡمَةَ وَ يُعَلِّمُكُم مَّا لَمۡ تَكُونُواْ تَعۡلَمُونَ

151

همان گونه كه [تغيير قبله، كامل كردن نعمت است، اين حقيقت هم كامل كردن نعمت است كه‌] در ميان شما رسولى از خودتان فرستاديم كه همواره آيات ما را بر شما مى‌خواند، و شما را [از هر نوع آلودگى ظاهرى و باطنى‌] پاك و پاكيزه مى‌كند، و كتاب وحكمت به شما مى‌آموزد، وآنچه را نمى‌دانستيد به شما تعليم مى‌دهد.


فَٱذۡكُرُونِيٓ أَذۡكُرۡكُمۡ وَ ٱشۡكُرُواْ لِي وَ لَا تَكۡفُرُونِ

152

پس مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم و مرا سپاس گزاريد و كفران نعمت نكنيد.


يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَعِينُواْ بِٱلصَّبۡرِ وَ ٱلصَّلَوٰةِ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِينَ

153

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! از صبر و نماز [در همه امور زندگى‌] يارى جوييد؛ زيرا خدا با صابران است.


وَ لَا تَقُولُواْ لِمَن يُقۡتَلُ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٰتُۢ بَلۡ أَحۡيَآءٞ وَ لَٰكِن لَّا تَشۡعُرُونَ

154

و به آنان كه در راه خدا كشته مى‌شوند مرده نگوييد، بلكه [در عالم برزخ‌] داراى حيات‌اند، ولى شما [كيفيت آن حيات را] درك نمى‌كنيد.


وَ لَنَبۡلُوَنَّكُم بِشَيۡءٖ مِّنَ ٱلۡخَوۡفِ وَ ٱلۡجُوعِ وَ نَقۡصٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَ ٱلۡأَنفُسِ وَ ٱلثَّمَرَٰتِ وَ بَشِّرِ ٱلصَّٰبِرِينَ

155

و بى‌ترديد شما را به چيزى اندك از ترس و گرسنگى و كاهش بخشى از اموال و كسان و محصولات [نباتى يا ثمرات باغ زندگى از زن و فرزند] آزمايش مى‌كنيم. و صبركنندگان را بشارت ده.


ٱلَّذِينَ إِذَآ أَصَٰبَتۡهُم مُّصِيبَةٞ قَالُوٓاْ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّآ إِلَيۡهِ رَٰجِعُونَ

156

همان كسانى كه چون بلا و آسيبى به آنان رسد گويند: ما مملوك خداييم و يقينا به سوى او بازمى‌گرديم.


أُوْلَٰٓئِكَ عَلَيۡهِمۡ صَلَوَٰتٞ مِّن رَّبِّهِمۡ وَ رَحۡمَةٞ وَ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُهۡتَدُونَ

157

آنانند كه درودها و رحمتى از سوى پروردگارشان بر آنان است و آنانند كه هدايت يافته‌اند.


إِنَّ ٱلصَّفَا وَ ٱلۡمَرۡوَةَ مِن شَعَآئِرِ ٱللَّهِ فَمَنۡ حَجَّ ٱلۡبَيۡتَ أَوِ ٱعۡتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَ مَن تَطَوَّعَ خَيۡرٗا فَإِنَّ ٱللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ

158

بى‌ترديد صفا و مروه از نشانه‌هاى خداست؛ پس كسى كه حج خانه كعبه كند، يا عمره انجام دهد، بر او گناهى نيست كه بر آن دو طواف كند. و كسى كه [به خواست خودش افزون بر واجبات‌] كار نيكى [چون طواف و سعى مستحب‌] انجام دهد، بدون ترديد خدا [در برابر عمل او] پاداش دهنده و [به كار وحال او] داناست.


إِنَّ ٱلَّذِينَ يَكۡتُمُونَ مَآ أَنزَلۡنَا مِنَ ٱلۡبَيِّنَٰتِ وَ ٱلۡهُدَىٰ مِنۢ بَعۡدِ مَا بَيَّنَّٰهُ لِلنَّاسِ فِي ٱلۡكِتَٰبِ أُوْلَٰٓئِكَ يَلۡعَنُهُمُ ٱللَّهُ وَ يَلۡعَنُهُمُ ٱللَّٰعِنُونَ

159

يقينا كسانى كه آنچه را ما از دلايل آشكار و [وسيله‌] هدايت نازل كرديم، پس از آنكه همه آن را در كتاب [تورات و انجيل‌] براى مردم روشن ساختيم، پنهان مى‌كنند [تا مردم به قرآن و پيامبر ايمان نياورند] خدا لعنتشان مى‌كند، و لعنت كنندگان هم لعنتشان مى‌كنند.


إِلَّا ٱلَّذِينَ تَابُواْ وَ أَصۡلَحُواْ وَ بَيَّنُواْ فَأُوْلَٰٓئِكَ أَتُوبُ عَلَيۡهِمۡ وَ أَنَا ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ

160

مگر كسانى كه توبه كردند، و [مفاسد خود را] اصلاح نمودند، و [آنچه را پنهان كرده بودند] براى مردم روشن ساختند، پس توبه آنان را مى‌پذيرم؛ زيرا من بسيار توبه‌پذير و مهربانم.


إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَ مَاتُواْ وَ هُمۡ كُفَّارٌ أُوْلَٰٓئِكَ عَلَيۡهِمۡ لَعۡنَةُ ٱللَّهِ وَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ وَ ٱلنَّاسِ أَجۡمَعِينَ

161

قطعا كسانى كه كافر شدند، و در حال كفر از دنيا رفتند، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنان است.


خَٰلِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنۡهُمُ ٱلۡعَذَابُ وَ لَا هُمۡ يُنظَرُونَ

162

در آن لعنت جاودانه‌اند نه عذاب از آنان سبك شود، و نه مهلتشان دهند [تا عذر خواهى كنند].


وَ إِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞ لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلرَّحۡمَٰنُ ٱلرَّحِيمُ

163

و خداى شما خداى يگانه است، جز او خدايى نيست، رحمتش بى‌اندازه و مهربانى‌اش هميشگى است.


إِنَّ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ وَ ٱخۡتِلَٰفِ ٱلَّيۡلِ وَ ٱلنَّهَارِ وَ ٱلۡفُلۡكِ ٱلَّتِي تَجۡرِي فِي ٱلۡبَحۡرِ بِمَا يَنفَعُ ٱلنَّاسَ وَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مِن مَّآءٖ فَأَحۡيَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ بَعۡدَ مَوۡتِهَا وَ بَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٖ وَ تَصۡرِيفِ ٱلرِّيَٰحِ وَ ٱلسَّحَابِ ٱلۡمُسَخَّرِ بَيۡنَ ٱلسَّمَآءِ وَ ٱلۡأَرۡضِ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ

164

بى‌ترديد در آفرينش آسمان‌ها و زمين و رفت و آمد شب و روز و كشتى‌هايى كه در درياها [با جابجا كردن مسافر و كالا] به سود مردم روانند و بارانى كه خدا از آسمان نازل كرده و به وسيله آن زمين را پس از مردگى‌اش زنده ساخته و در آن از هر نوع جنبنده‌اى پراكنده كرده و گرداندن بادها و ابر مسخر ميان آسمان و زمين، نشانه‌هايى است [از توحيد، ربوبيت و قدرت خدا] براى گروهى كه مى‌انديشند.


وَ مِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَندَادٗا يُحِبُّونَهُمۡ كَحُبِّ ٱللَّهِ وَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَشَدُّ حُبّٗا لِّلَّهِ وَ لَوۡ يَرَى ٱلَّذِينَ ظَلَمُوٓاْ إِذۡ يَرَوۡنَ ٱلۡعَذَابَ أَنَّ ٱلۡقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعٗا وَ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعَذَابِ

165

و برخى از مردم به جاى خدا معبودهايى انتخاب مى‌كنند كه آنها را آن گونه كه سزاوار است خدا را دوست داشت، دوست مى‌دارند؛ ولى آنان كه ايمان آورده‌اند، محبت و عشقشان به خدا بيشتر و قوى‌تر است. و اگر كسانى كه [با انتخاب معبودهاى باطل‌] ستم روا داشتند، هنگامى كه عذاب را ببينند، بى‌ترديد بفهمند كه همه قدرت ويژه خداست [و معبودهاى باطل، هيچ و پوچ‌اند] و خدا سخت كيفر است.


إِذۡ تَبَرَّأَ ٱلَّذِينَ ٱتُّبِعُواْ مِنَ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُواْ وَ رَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَ وَ تَقَطَّعَتۡ بِهِمُ ٱلۡأَسۡبَابُ

166

در آن هنگام پيشوايان [شرك و كفر] از پيروانشان بيزارى جويند، و عذاب را مشاهده كنند، و همه دست‌آويزها و پيوندها از آنان بريده شود.


وَ قَالَ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُواْ لَوۡ أَنَّ لَنَا كَرَّةٗ فَنَتَبَرَّأَ مِنۡهُمۡ كَمَا تَبَرَّءُواْ مِنَّا كَذَٰلِكَ يُرِيهِمُ ٱللَّهُ أَعۡمَٰلَهُمۡ حَسَرَٰتٍ عَلَيۡهِمۡ وَ مَا هُم بِخَٰرِجِينَ مِنَ ٱلنَّارِ

167

و آنان كه [به جاى خدا از پيشوايان شرك و كفر] پيروى كردند، گويند: كاش براى ما بازگشتى [به دنيا] بود تا ما هم از آنان بيزارى مى‌جستيم، همان گونه كه آنان از ما بيزارى جستند. خدا اين گونه اعمالشان را كه براى آنان مايه اندوه و دريغ است به آنان نشان مى‌دهد، و اينان هرگز از آتش بيرون آمدنى نيستند.


يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ كُلُواْ مِمَّا فِي ٱلۡأَرۡضِ حَلَٰلٗا طَيِّبٗا وَ لَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَٰتِ ٱلشَّيۡطَٰنِ إِنَّهُۥ لَكُمۡ عَدُوّٞ مُّبِينٌ

168

اى مردم! از آنچه [از انواع ميوه‌ها و خوردنى‌ها] در زمين حلال و پاكيزه است بخوريد، و از گام‌هاى شيطان پيروى نكنيد؛ زيرا او نسبت به شما دشمنى آشكار است.


إِنَّمَا يَأۡمُرُكُم بِٱلسُّوٓءِ وَ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَ أَن تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ

169

فقط شما را به بدى و زشتى فرمان مى‌دهد، و اينكه جاهلانه امورى را [به عنوان حلال و حرام‌] به خدا نسبت دهيد.


وَ إِذَا قِيلَ لَهُمُ ٱتَّبِعُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ بَلۡ نَتَّبِعُ مَآ أَلۡفَيۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَآ أَ وَ لَوۡ كَانَ ءَابَآؤُهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ شَيۡ‍ٔٗا وَ لَا يَهۡتَدُونَ

170

و هنگامى كه به آنان [كه آلوده به شرك و كفرند] گويند: از آنچه خدا نازل كرده پيروى كنيد، پاسخ دهند: نه، بلكه از آيينى كه پدرانمان را بر آن يافتيم، پيروى مى‌كنيم. آيا هر چند پدرانشان چيزى نمى‌فهميدند و راه نمى‌يافته‌اند [باز كوركورانه از آنان پيروى خواهند كرد؟!]


وَ مَثَلُ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ كَمَثَلِ ٱلَّذِي يَنۡعِقُ بِمَا لَا يَسۡمَعُ إِلَّا دُعَآءٗ وَ نِدَآءٗ صُمُّۢ بُكۡمٌ عُمۡيٞ فَهُمۡ لَا يَعۡقِلُونَ

171

داستان [دعوت كننده‌] كافران [به ايمان‌]، مانند كسى است كه به حيوانى [براى رهاندنش از خطر] بانگ مى‌زند، ولى آن حيوان جز آوا و صدا [آن هم آوا و صدايى كه مفهومش را درك نمى‌كند] نمى‌شنود. [كافران، در حقيقت‌] كر و لال و كورند به همين سبب [درباره حقايق‌] انديشه نمى‌كنند.


يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُلُواْ مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقۡنَٰكُمۡ وَ ٱشۡكُرُواْ لِلَّهِ إِن كُنتُمۡ إِيَّاهُ تَعۡبُدُونَ

172

اى اهل ايمان! از انواع ميوه‌ها و خوردنى‌هاى پاكيزه‌اى كه روزى شما كرده‌ايم بخوريد، و خدا را سپاس گزاريد، اگر فقط او را مى‌پرستيد.


إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡمَيۡتَةَ وَ ٱلدَّمَ وَ لَحۡمَ ٱلۡخِنزِيرِ وَ مَآ أُهِلَّ بِهِۦ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ فَمَنِ ٱضۡطُرَّ غَيۡرَ بَاغٖ وَ لَا عَادٖ فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٌ

173

جز اين نيست كه خدا [براى مصون ماندن شما از زيان‌هاى جسمى و روحى‌] مردار و خون و گوشت خوك و حيوانى را كه [هنگام ذبح‌] نام غير خدا بر آن برده شده بر شما حرام كرده. پس كسى كه [براى نجات جانش از خطر] به خوردن آنها ناچار شود، در حالى كه خواهان لذت نباشد و از حد لازم تجاوز نكند، گناهى بر او نيست؛ زيرا خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.


إِنَّ ٱلَّذِينَ يَكۡتُمُونَ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَ يَشۡتَرُونَ بِهِۦ ثَمَنٗا قَلِيلًا أُوْلَٰٓئِكَ مَا يَأۡكُلُونَ فِي بُطُونِهِمۡ إِلَّا ٱلنَّارَ وَ لَا يُكَلِّمُهُمُ ٱللَّهُ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَ لَا يُزَكِّيهِمۡ وَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٌ

174

قطعا كسانى كه آنچه را خدا از كتاب [تورات و انجيل به عنوان حلال و حرام‌] نازل كرده [به سود خود از بى‌سوادان يهود و نصارى‌] پنهان مى‌كنند، و در برابر اين پنهان كارى بهاى اندكى به دست مى‌آورند، جز آتش به شكم‌هاى خود نمى‌ريزند. و خدا روز قيامت با آنان سخن نمى‌گويد، و [از گناهان و زشتى‌ها] پاكشان نمى‌كند، و براى آنان عذابى دردناك است.


أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ ٱشۡتَرَوُاْ ٱلضَّلَٰلَةَ بِٱلۡهُدَىٰ وَ ٱلۡعَذَابَ بِٱلۡمَغۡفِرَةِ فَمَآ أَصۡبَرَهُمۡ عَلَى ٱلنَّارِ

175

اينانند كه گمراهى را به جاى هدايت، و عذاب را به عوض آمرزش خريده‌اند، شگفتا! چه شكيبايند بر آتش.


ذَٰلِكَ بِأَنَّ ٱللَّهَ نَزَّلَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ وَ إِنَّ ٱلَّذِينَ ٱخۡتَلَفُواْ فِي ٱلۡكِتَٰبِ لَفِي شِقَاقِۢ بَعِيدٖ

176

آن عذاب به خاطر اين است كه خدا كتاب آسمانى را به درستى و راستى نازل كرد [ولى اينان، آن را واگذاشتند و در تكذيبش كوشيدند و آن را مايه اختلاف قرار دادند] و يقينا آنان كه در [مفهوم و محتواى‌] كتاب اختلاف كردند [تا حقايق از مردم پنهان بماند] در دشمنى دور و درازى قرار دارند.


لَّيۡسَ ٱلۡبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ قِبَلَ ٱلۡمَشۡرِقِ وَ ٱلۡمَغۡرِبِ وَ لَٰكِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَ ٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ وَ ٱلۡكِتَٰبِ وَ ٱلنَّبِيِّ‍ۧنَ وَ ءَاتَى ٱلۡمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ ذَوِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَ ٱلۡيَتَٰمَىٰ وَ ٱلۡمَسَٰكِينَ وَ ٱبۡنَ ٱلسَّبِيلِ وَ ٱلسَّآئِلِينَ وَ فِي ٱلرِّقَابِ وَ أَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَ ءَاتَى ٱلزَّكَوٰةَ وَ ٱلۡمُوفُونَ بِعَهۡدِهِمۡ إِذَا عَٰهَدُواْ وَ ٱلصَّٰبِرِينَ فِي ٱلۡبَأۡسَآءِ وَ ٱلضَّرَّآءِ وَ حِينَ ٱلۡبَأۡسِ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ صَدَقُواْ وَ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُتَّقُونَ

177

نيكى اين نيست كه روى خود را به سوى مشرق و مغرب كنيد، بلكه نيكى [واقعى و كامل، كه شايسته است در همه امور شما ملاك و ميزان قرار گيرد، منش و رفتار و حركات‌] كسانى است كه به خدا و روز قيامت و فرشتگان و كتاب آسمانى و پيامبران ايمان آورده‌اند، و مال و ثروتشان را با آنكه دوست دارند به خويشان و يتيمان و درماندگان و در راه ماندگان و سائلان و [در راه آزادى‌] بردگان مى‌دهند، و نماز را [با همه شرايطش‌] برپاى مى‌دارند، و زكات مى‌پردازند، و چون پيمان بندند وفاداران به پيمان خويشند، و در تنگدستى و تهيدستى و رنج و بيمارى و هنگام جنگ شكيبايند؛ اينانند كه [در دين‌دارى و پيروى از حق‌] راست گفتند، و اينانند كه پرهيزكارند.


يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡقِصَاصُ فِي ٱلۡقَتۡلَى ٱلۡحُرُّ بِٱلۡحُرِّ وَ ٱلۡعَبۡدُ بِٱلۡعَبۡدِ وَ ٱلۡأُنثَىٰ بِٱلۡأُنثَىٰ فَمَنۡ عُفِيَ لَهُۥ مِنۡ أَخِيهِ شَيۡءٞ فَٱتِّبَاعُۢ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَ أَدَآءٌ إِلَيۡهِ بِإِحۡسَٰنٖ ذَٰلِكَ تَخۡفِيفٞ مِّن رَّبِّكُمۡ وَ رَحۡمَةٞ فَمَنِ ٱعۡتَدَىٰ بَعۡدَ ذَٰلِكَ فَلَهُۥ عَذَابٌ أَلِيمٞ

178

اى اهل ايمان! در مورد كشته‌شدگان بر شما قصاص مقرر و لازم شده: آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده، زن در برابر زن. پس كسى كه [مرتكب قتل شده چنانچه‌] از سوى برادر [دينى‌] اش [كه ولى مقتول است‌] مورد چيزى از عفو قرار گرفت [كه به جاى قصاص، ديه و خون‌بها پرداخت شود] پس پيروى از روش شايسته و پسنديده [نسبت به وضع مادى قاتل بر عهده عفو كننده است‌]، و پرداخت ديه و خون‌بها با نيكويى و خوش‌رويى [بر عهده قاتل است‌]. اين [حكم‌] تخفيف و رحمتى است از سوى پروردگارتان؛ پس هر كه بعد از عفو، تجاوز كند [و به قصاص قاتل برخيزد] براى او عذابى دردناك است.


وَ لَكُمۡ فِي ٱلۡقِصَاصِ حَيَوٰةٞ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ

179

اى صاحبان خرد! براى شما در قصاص مايه زندگى است، باشد كه [از ريختن خون مردم بدون دليل شرعى‌] بپرهيزيد.


كُتِبَ عَلَيۡكُمۡ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ ٱلۡمَوۡتُ إِن تَرَكَ خَيۡرًا ٱلۡوَصِيَّةُ لِلۡوَٰلِدَيۡنِ وَ ٱلۡأَقۡرَبِينَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ حَقًّا عَلَى ٱلۡمُتَّقِينَ

180

بر شما مقرر و لازم شده چون يكى از شما را مرگ در رسد، اگر مالى از خود به جا گذاشته است، براى پدر و مادر و خويشان به طور شايسته و پسنديده وصيت كند. اين حقى است بر عهده پرهيزكاران.


فَمَنۢ بَدَّلَهُۥ بَعۡدَ مَا سَمِعَهُۥ فَإِنَّمَآ إِثۡمُهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُۥٓ إِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٞ

181

پس كسانى كه بعد از شنيدن وصيت، آن را تغيير دهند، گناهش فقط بر عهده آنانى است كه تغييرش مى‌دهند؛ يقينا خدا شنوا و داناست.


فَمَنۡ خَافَ مِن مُّوصٖ جَنَفًا أَوۡ إِثۡمٗا فَأَصۡلَحَ بَيۡنَهُمۡ فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ

182

پس كسى كه از انحراف وصيت كننده [در مورد حقوق ورثه‌] يا از گناه او [كه به كار نامشروع و ناحقى وصيت كند] بترسد، و ميان ورثه [با تغيير دادن وصيت بر اساس احكام دين‌] اصلاح دهد، گناهى بر او نيست؛ يقينا خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.


يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ

183

اى اهل ايمان! روزه بر شما مقرر و لازم شده، همان گونه كه بر پيشينيان شما مقرر و لازم شد، تا پرهيزكار شويد.


أَيَّامٗا مَّعۡدُودَٰتٖ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٖ فَعِدَّةٞ مِّنۡ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى ٱلَّذِينَ يُطِيقُونَهُۥ فِدۡيَةٞ طَعَامُ مِسۡكِينٖ فَمَن تَطَوَّعَ خَيۡرٗا فَهُوَ خَيۡرٞ لَّهُۥ وَ أَن تَصُومُواْ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ

184

[در] روزهايى چند [روزه بگيريد]؛ پس هر كه از شما بيمار يا در سفر باشد [به تعداد روزه‌هاى فوت شده‌] از روزهاى ديگر [را روزه بگيرد]؛ و بر آنان كه روزه گرفتن طاقت‌فرساست، طعام دادن به يك نيازمند [به جاى هر روز] كفاره آن است. و هر كه به خواست خودش افزون بر كفاره واجب، بر طعام نيازمند بيفزايد، برايش بهتر است و روزه گرفتن [هر چند دشوار و سخت باشد] اگر [فضيلت و ثوابش را] بدانيد براى شما بهتر است.


شَهۡرُ رَمَضَانَ ٱلَّذِيٓ أُنزِلَ فِيهِ ٱلۡقُرۡءَانُ هُدٗى لِّلنَّاسِ وَ بَيِّنَٰتٖ مِّنَ ٱلۡهُدَىٰ وَ ٱلۡفُرۡقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ ٱلشَّهۡرَ فَلۡيَصُمۡهُ وَ مَن كَانَ مَرِيضًا أَوۡ عَلَىٰ سَفَرٖ فَعِدَّةٞ مِّنۡ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ ٱللَّهُ بِكُمُ ٱلۡيُسۡرَ وَ لَا يُرِيدُ بِكُمُ ٱلۡعُسۡرَ وَ لِتُكۡمِلُواْ ٱلۡعِدَّةَ وَ لِتُكَبِّرُواْ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَىٰكُمۡ وَ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ

185

ماه رمضان كه قرآن در آن نازل شده، راهنماى مردم است و دلايلى روشن و آشكار از هدايت دارد، و مايه جدايى [حق از باطل‌] است. پس كسى كه در اين ماه [در وطنش‌] حاضر باشد بايد آن را روزه بدارد، و آنكه بيمار يا در سفر است، تعدادى از روزهاى ديگر را [به تعداد روزه‌هاى فوت شده، روزه بدارد]. خدا آسانى و راحت شما را مى‌خواهد نه دشوارى و مشقت شما را. و [قضاى روزه‌] براى اين است كه شماره روزه‌هايى را [كه در ماه رمضان به خاطر بيمارى يا سفر افطار كرده‌ايد] كامل كنيد، و خدا را بر اينكه شما را هدايت فرموده بزرگ شماريد، و باشد كه سپاس‌گزاريد.


وَ إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعۡوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلۡيَسۡتَجِيبُواْ لِي وَ لۡيُؤۡمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمۡ يَرۡشُدُونَ

186

هنگامى كه بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو:] يقينا من نزديكم، دعاى دعا كننده را زمانى كه مرا بخواند اجابت مى‌كنم؛ پس بايد دعوتم را بپذيرند و به من ايمان آورند، تا [به حق و حقيقت‌] راه يابند [و به مقصد اعلى برسند].


أُحِلَّ لَكُمۡ لَيۡلَةَ ٱلصِّيَامِ ٱلرَّفَثُ إِلَىٰ نِسَآئِكُمۡ هُنَّ لِبَاسٞ لَّكُمۡ وَ أَنتُمۡ لِبَاسٞ لَّهُنَّ عَلِمَ ٱللَّهُ أَنَّكُمۡ كُنتُمۡ تَخۡتَانُونَ أَنفُسَكُمۡ فَتَابَ عَلَيۡكُمۡ وَ عَفَا عَنكُمۡ فَٱلۡـَٰٔنَ بَٰشِرُوهُنَّ وَ ٱبۡتَغُواْ مَا كَتَبَ ٱللَّهُ لَكُمۡ وَ كُلُواْ وَ ٱشۡرَبُواْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ ٱلۡخَيۡطُ ٱلۡأَبۡيَضُ مِنَ ٱلۡخَيۡطِ ٱلۡأَسۡوَدِ مِنَ ٱلۡفَجۡرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ ٱلصِّيَامَ إِلَى ٱلَّيۡلِ وَ لَا تُبَٰشِرُوهُنَّ وَ أَنتُمۡ عَٰكِفُونَ فِي ٱلۡمَسَٰجِدِ تِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِ فَلَا تَقۡرَبُوهَا كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ ءَايَٰتِهِۦ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ يَتَّقُونَ

187

در شب روزهايى كه روزه‌دار هستيد، آميزش با زنانتان براى شما حلال شد. آنان براى شما لباسند و شما براى آنان لباسيد. خدا مى‌دانست كه شما [پيش از حلال شدن اين كار] به خود خيانت مى‌كرديد، پس توبه شما را پذيرفت و از شما در گذشت. اكنون [آزاد هستيد كه‌] با آنان آميزش كنيد و آنچه را خدا [در اين كار] براى شما مقرر داشته [از فضيلت، ثواب، پاكدامنى از حرام و فرزند شايسته‌] طلب كنيد. و بخوريد و بياشاميد تا رشته سپيد [صبح‌] از رشته سياه [شب‌] براى شما آشكار شود؛ سپس روزه را تا شب به پايان بريد. و در حالى كه در مساجد معتكف هستيد با زنان آميزش نكنيد. اينها حدود خداست، به آنها نزديك نشويد. خدا اين گونه آياتش را براى مردم بيان مى‌كند تا [از مخالفت اوامر و نواهى او] بپرهيزند.


وَ لَا تَأۡكُلُوٓاْ أَمۡوَٰلَكُم بَيۡنَكُم بِٱلۡبَٰطِلِ وَ تُدۡلُواْ بِهَآ إِلَى ٱلۡحُكَّامِ لِتَأۡكُلُواْ فَرِيقٗا مِّنۡ أَمۡوَٰلِ ٱلنَّاسِ بِٱلۡإِثۡمِ وَ أَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ

188

و اموالتان را در ميان خود به باطل و ناحق مخوريد. و آن را به عنوان رشوه به سوى حاكمان و قاضيان سرازير نكنيد تا بخشى از اموال مردم را [با تكيه بر حكم ظالمانه آنان‌] به گناه و معصيت بخوريد، در حالى كه [زشتى كارتان را] مى‌دانيد.


يَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡأَهِلَّةِ قُلۡ هِيَ مَوَٰقِيتُ لِلنَّاسِ وَ ٱلۡحَجِّ وَ لَيۡسَ ٱلۡبِرُّ بِأَن تَأۡتُواْ ٱلۡبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَ لَٰكِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنِ ٱتَّقَىٰ وَ أۡتُواْ ٱلۡبُيُوتَ مِنۡ أَبۡوَٰبِهَا وَ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ

189

از تو درباره هلال‌هاى ماه مى‌پرسند، بگو: آنها وسيله تعيين اوقات [براى امور دنيايى و نظام زندگى‌] مردم و [تعيين زمان مراسم‌] حج است. و نيكى آن نيست كه به خانه‌ها از پشت آنها وارد شويد، [چنان كه اعراب جاهلى در حال احرام حج از پشت ديوار خانه خود وارد مى‌شدند نه از در ورودى‌] بلكه نيكى [روش و منش‌] كسى است كه [از هر گناه و معصيتى‌] مى‌پرهيزد. و به خانه‌ها از درهاى آنها وارد شويد؛ و از خدا پروا كنيد تا رستگار شويد.


وَ قَٰتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ ٱلَّذِينَ يُقَٰتِلُونَكُمۡ وَ لَا تَعۡتَدُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُعۡتَدِينَ

190

و در راه خدا با كسانى كه با شما مى‌جنگند بجنگيد، و [هنگام جنگ از حدود الهى‌] تجاوز نكنيد، كه خدا تجاوزكاران را دوست ندارد.


وَ ٱقۡتُلُوهُمۡ حَيۡثُ ثَقِفۡتُمُوهُمۡ وَ أَخۡرِجُوهُم مِّنۡ حَيۡثُ أَخۡرَجُوكُمۡ وَ ٱلۡفِتۡنَةُ أَشَدُّ مِنَ ٱلۡقَتۡلِ وَ لَا تُقَٰتِلُوهُمۡ عِندَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ حَتَّىٰ يُقَٰتِلُوكُمۡ فِيهِ فَإِن قَٰتَلُوكُمۡ فَٱقۡتُلُوهُمۡ كَذَٰلِكَ جَزَآءُ ٱلۡكَٰفِرِينَ

191

و آنان را [كه از هيچ گونه ستمى روگردان نيستند] هر جا يافتيد، به قتل برسانيد و از جايى كه شما را بيرون كردند بيرونشان كنيد و فتنه [شرك، بت‌پرستى، آزار مردم و بيرون راندشان از خانه و كاشانه‌] از قتل وكشتار بدتر است. و كنار مسجدالحرام با آنان نجنگيد مگر آنكه در آنجا با شما بجنگند؛ پس اگر با شما [در آنجا] جنگيدند، آنان را به قتل برسانيد كه پاداش وكيفر كافران همين است.


فَإِنِ ٱنتَهَوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ

192

اگر از فتنه‌گرى وجنگ بازايستند، يقينا خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.


وَ قَٰتِلُوهُمۡ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتۡنَةٞ وَ يَكُونَ ٱلدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ ٱنتَهَوۡاْ فَلَا عُدۡوَٰنَ إِلَّا عَلَى ٱلظَّٰلِمِينَ

193

و با آنان بجنگيد تا فتنه‌اى [چون شرك، بت‌پرستى و حاكميت كفار] بر جاى نماند و دين فقط ويژه خدا باشد. پس اگر بازايستند [به جنگ با آنان پايان دهيد و از آن پس‌] تجاوزى جز بر ضد ستمكاران جايز نيست.


ٱلشَّهۡرُ ٱلۡحَرَامُ بِٱلشَّهۡرِ ٱلۡحَرَامِ وَ ٱلۡحُرُمَٰتُ قِصَاصٞ فَمَنِ ٱعۡتَدَىٰ عَلَيۡكُمۡ فَٱعۡتَدُواْ عَلَيۡهِ بِمِثۡلِ مَا ٱعۡتَدَىٰ عَلَيۡكُمۡ وَ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلۡمُتَّقِينَ

194

ماه حرام در برابر ماه حرام است [اگر دشمن حرمت آن را رعايت نكرد و با شما در آن جنگيد، شما هم براى حفظ كيان خود در همان ماه با او بجنگيد.] و همه حرمت‌ها داراى قصاص‌اند. پس هر كه بر شما تعدى كرد، شما هم به مثل آن بر او تعدى كنيد، و از خدا پروا نماييد، و بدانيد كه خدا با پروا پيشگان است.


وَ أَنفِقُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَ لَا تُلۡقُواْ بِأَيۡدِيكُمۡ إِلَى ٱلتَّهۡلُكَةِ وَ أَحۡسِنُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُحۡسِنِينَ

195

و در راه خدا انفاق كنيد و [با ترك اين كار پسنديده، يا هزينه كردن مال در راه نامشروع‌] خود را به هلاكت نيندازيد، ونيكى كنيد كه يقينا خدا نيكوكاران را دوست دارد.


وَ أَتِمُّواْ ٱلۡحَجَّ وَ ٱلۡعُمۡرَةَ لِلَّهِ فَإِنۡ أُحۡصِرۡتُمۡ فَمَا ٱسۡتَيۡسَرَ مِنَ ٱلۡهَدۡيِ وَ لَا تَحۡلِقُواْ رُءُوسَكُمۡ حَتَّىٰ يَبۡلُغَ ٱلۡهَدۡيُ مَحِلَّهُۥ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوۡ بِهِۦٓ أَذٗى مِّن رَّأۡسِهِۦ فَفِدۡيَةٞ مِّن صِيَامٍ أَوۡ صَدَقَةٍ أَوۡ نُسُكٖ فَإِذَآ أَمِنتُمۡ فَمَن تَمَتَّعَ بِٱلۡعُمۡرَةِ إِلَى ٱلۡحَجِّ فَمَا ٱسۡتَيۡسَرَ مِنَ ٱلۡهَدۡيِ فَمَن لَّمۡ يَجِدۡ فَصِيَامُ ثَلَٰثَةِ أَيَّامٖ فِي ٱلۡحَجِّ وَ سَبۡعَةٍ إِذَا رَجَعۡتُمۡ تِلۡكَ عَشَرَةٞ كَامِلَةٞ ذَٰلِكَ لِمَن لَّمۡ يَكُنۡ أَهۡلُهُۥ حَاضِرِي ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ وَ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ

196

حج وعمره را براى خدا به پايان بريد، و اگر [به علتى‌] از انجام آن ممنوع شديد، آنچه را از قربانى براى شما ميسر است [قربانى كنيد و از احرام در آييد]؛ و سر خود را نتراشيد تا قربانى به محلش برسد؛ و از شما اگر كسى بيمار بود يا در سرش ناراحتى و آسيب داشت [و ناچار بود سر بتراشد، جايز است سر بتراشد و] كفاره‌اى چون روزه، يا صدقه يا قربانى بر عهده اوست. و هنگامى كه [از علل ممنوعيت‌] در امان بوديد، پس هر كه با پايان بردن عمره تمتع به سوى حج تمتع رود، آنچه از قربانى ميسر است [قربانى كند]. و كسى كه قربانى نيابد، سه روز روزه در همان سفر حج و هفت روز روزه هنگامى كه بازگشتيد بر عهده اوست؛ اين ده روز كامل است [و قابل كم و زياد شدن نيست‌]. اين وظيفه كسى است كه [خود و] خانواده‌اش ساكن و مقيم [منطقه‌] مسجد الحرام نباشد. و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه خدا سخت كيفر است.


ٱلۡحَجُّ أَشۡهُرٞ مَّعۡلُومَٰتٞ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ ٱلۡحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَ لَا فُسُوقَ وَ لَا جِدَالَ فِي ٱلۡحَجِّ وَ مَا تَفۡعَلُواْ مِنۡ خَيۡرٖ يَعۡلَمۡهُ ٱللَّهُ وَ تَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيۡرَ ٱلزَّادِ ٱلتَّقۡوَىٰ وَ ٱتَّقُونِ يَٰٓأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ

197

حج در ماه‌هاى معين و معلومى است [شوال، ذوالقعده، ذوالحجه‌] پس كسى كه در اين ماه‌ها حج را [با احرام بستن و تلبيه‌] بر خود واجب كرد، [بداند كه‌] در حج، آميزش با زنان و گناه و جدال [جايز] نيست. و آنچه از كار خير انجام دهيد خدا مى‌داند. و به نفع خود توشه برگيريد، كه بهترين توشه پرهيزكارى است و اى صاحبان خرد! از من پروا كنيد.


لَيۡسَ عَلَيۡكُمۡ جُنَاحٌ أَن تَبۡتَغُواْ فَضۡلٗا مِّن رَّبِّكُمۡ فَإِذَآ أَفَضۡتُم مِّنۡ عَرَفَٰتٖ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ عِندَ ٱلۡمَشۡعَرِ ٱلۡحَرَامِ وَ ٱذۡكُرُوهُ كَمَا هَدَىٰكُمۡ وَ إِن كُنتُم مِّن قَبۡلِهِۦ لَمِنَ ٱلضَّآلِّينَ

198

بر شما گناهى نيست كه [در ايام حج‌] از پروردگارتان [به وسيله تجارت و داد و ستد] فضل و روزى و منافع مادى بطلبيد. و هنگامى كه از عرفات كوچ كرديد، خدا را در مشعر الحرام ياد كنيد. [آرى‌] او را ياد كنيد همان گونه كه شما را هدايت كرد. و همانا شما پيش از اين از گمراهان بوديد.


ثُمَّ أَفِيضُواْ مِنۡ حَيۡثُ أَفَاضَ ٱلنَّاسُ وَ ٱسۡتَغۡفِرُواْ ٱللَّهَ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ

199

سپس از همان جايى كه مردم روانه مى‌شوند [به سوى منى‌] روانه شويد، و از خدا آمرزش بخواهيد؛ زيرا خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.


فَإِذَا قَضَيۡتُم مَّنَٰسِكَكُمۡ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَذِكۡرِكُمۡ ءَابَآءَكُمۡ أَوۡ أَشَدَّ ذِكۡرٗا فَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا وَ مَا لَهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنۡ خَلَٰقٖ

200

پس هنگامى كه مناسك [حجتان‌] را انجام داديد، پس خدا را آن گونه كه پدرانتان را ياد مى‌كنيد يا بهتر و بيشتر از آن ياد كنيد. پس گروهى از مردم [كوتاه فكر] مى‌گويند: پروردگارا! به ما در دنيا كالاى زندگى عطا كن. و آنان را در آخرت هيچ بهره‌اى نيست.


وَ مِنۡهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ حَسَنَةٗ وَ قِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ

201

و گروهى از آنان مى‌گويند: پروردگارا! به ما در دنيا نيكى و در آخرت هم نيكى عطا كن، و ما را از عذاب آتش نگاه دار.


أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ نَصِيبٞ مِّمَّا كَسَبُواْ وَ ٱللَّهُ سَرِيعُ ٱلۡحِسَابِ

202

اينانند كه از آنچه به دست آورده‌اند، نصيب و بهره فراوانى دارند، و خدا حسابرسى سريع است.


وَ ٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ فِيٓ أَيَّامٖ مَّعۡدُودَٰتٖ فَمَن تَعَجَّلَ فِي يَوۡمَيۡنِ فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِ وَ مَن تَأَخَّرَ فَلَآ إِثۡمَ عَلَيۡهِ لِمَنِ ٱتَّقَىٰ وَ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّكُمۡ إِلَيۡهِ تُحۡشَرُونَ

203

و خدا را در روزهاى معلوم و معينى [كه يازدهم، دوازدهم و سيزدهم ماه ذوالحجه ايام وقوف در منى است‌] ياد كنيد. پس هر كه در دو روز [واجبات منى را انجام دهد و به كوچ كردن از آن‌] شتاب ورزد، گناهى بر او نيست، و هر كه [تا روز سوم‌] تأخير كند، بر او هم گناهى نيست، [اختيار كردن وقوف در منى چه در دو روز، چه در سه روز] براى كسى است كه [از محرمات احرام‌] پرهيز كرده است. و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه يقينا همه شما به سوى او محشور خواهيد شد.


وَ مِنَ ٱلنَّاسِ مَن يُعۡجِبُكَ قَوۡلُهُۥ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَ يُشۡهِدُ ٱللَّهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلۡبِهِۦ وَ هُوَ أَلَدُّ ٱلۡخِصَامِ

204

و از مردم كسى است كه گفتارش در زندگى دنيا تو را خوش آيد، و [براى اينكه چنين وانمود كند كه زبانش با دلش يكى است‌] خدا را بر آنچه در دل دارد شاهد مى‌گيرد، در حالى كه سرسخت‌ترين دشمنان است.


وَ إِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي ٱلۡأَرۡضِ لِيُفۡسِدَ فِيهَا وَ يُهۡلِكَ ٱلۡحَرۡثَ وَ ٱلنَّسۡلَ وَ ٱللَّهُ لَا يُحِبُّ ٱلۡفَسَادَ

205

و هنگامى كه [چنين دشمن سرسختى‌] قدرت و حكومتى يابد، مى‌كوشد كه در زمين فساد و تباهى به بار آورد، و زراعت و نسل را نابود كند؛ و خدا فساد و تباهى را دوست ندارد.


وَ إِذَا قِيلَ لَهُ ٱتَّقِ ٱللَّهَ أَخَذَتۡهُ ٱلۡعِزَّةُ بِٱلۡإِثۡمِ فَحَسۡبُهُۥ جَهَنَّمُ وَ لَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ

206

و چون به او گويند: از خدا پروا كن، غرور و سرسختى و تعصب و لجاجت، او را به گناه وا مى‌دارد؛ پس دوزخ او را بس است، و يقينا بد جايگاهى است.


وَ مِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَشۡرِي نَفۡسَهُ ٱبۡتِغَآءَ مَرۡضَاتِ ٱللَّهِ وَ ٱللَّهُ رَءُوفُۢ بِٱلۡعِبَادِ

207

و از مردم كسى است كه جانش را براى خشنودى خدا مى‌فروشد [مانند اميرالمؤمنين عليه السلام‌] و خدا به بندگان‌مهربان است.


يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱدۡخُلُواْ فِي ٱلسِّلۡمِ كَآفَّةٗ وَ لَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَٰتِ ٱلشَّيۡطَٰنِ إِنَّهُۥ لَكُمۡ عَدُوّٞ مُّبِينٞ

208

اى اهل ايمان! همگى در عرصه تسليم و فرمان‌برى [از خدا] در آييد، و از گام‌هاى شيطان پيروى نكنيد، كه او نسبت به شما دشمنى آشكار است.


فَإِن زَلَلۡتُم مِّنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡكُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

209

پس اگر بعد از آنكه دلايل و نشانه‌هاى روشن براى شما آمد، لغزيديد [و به شرك و كفر روى كرديد] نهايتا بدانيد كه خدا [در انتقام از شما] تواناى شكست‌ناپذير و حكيم است.


هَلۡ يَنظُرُونَ إِلَّآ أَن يَأۡتِيَهُمُ ٱللَّهُ فِي ظُلَلٖ مِّنَ ٱلۡغَمَامِ وَ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ وَ قُضِيَ ٱلۡأَمۡرُ وَ إِلَى ٱللَّهِ تُرۡجَعُ ٱلۡأُمُورُ

210

آيا [اهل لغزش و پيروان شيطان‌] جز اين را انتظار دارند كه [عذاب‌] خدا و فرشتگان [مأمور عذاب‌] در سايبان‌هايى از ابر به سوى آنان آيند و كار نابودى آنان تمام شود؟ و همه كارها به سوى خدا بازگردانده مى‌شود.


سَلۡ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ كَمۡ ءَاتَيۡنَٰهُم مِّنۡ ءَايَةِۢ بَيِّنَةٖ وَ مَن يُبَدِّلۡ نِعۡمَةَ ٱللَّهِ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُ فَإِنَّ ٱللَّهَ شَدِيدُ ٱلۡعِقَابِ

211

از بنى‌اسرائيل بپرس: چه بسيار نشانه‌هاى روشن به آنان عطا كرديم، و هركس نعمت [هدايت‌] خدا را پس از آنكه به او رسيد، تبديل [به كفر] كند، [بداند] كه يقينا خدا سخت كيفر است.


زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا وَ يَسۡخَرُونَ مِنَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْۘ وَ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ فَوۡقَهُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَ ٱللَّهُ يَرۡزُقُ مَن يَشَآءُ بِغَيۡرِ حِسَابٖ

212

زندگى [زودگذر] دنيا براى كافران آراسته شده، و [به اين سبب‌] مؤمنان را مسخره مى‌كنند، در حالى كه پروا پيشگان در روز قيامت [از هر جهت‌] برتر از آنان هستند، و خدا هر كه را بخواهد، بى‌حساب روزى مى‌دهد.


كَانَ ٱلنَّاسُ أُمَّةٗ وَٰحِدَةٗ فَبَعَثَ ٱللَّهُ ٱلنَّبِيِّ‍ۧنَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنذِرِينَ وَ أَنزَلَ مَعَهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ لِيَحۡكُمَ بَيۡنَ ٱلنَّاسِ فِيمَا ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِ وَ مَا ٱخۡتَلَفَ فِيهِ إِلَّا ٱلَّذِينَ أُوتُوهُ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَتۡهُمُ ٱلۡبَيِّنَٰتُ بَغۡيَۢا بَيۡنَهُمۡ فَهَدَى ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لِمَا ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ ٱلۡحَقِّ بِإِذۡنِهِۦ وَ ٱللَّهُ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٍ

213

مردم [در ابتداى تشكيل اجتماع‌] گروهى واحد و يك دست بودند [و اختلاف و تضادى در امور زندگى نداشتند]، پس [از پديد آمدن اختلاف و تضاد] خدا پيامبرانى را مژده دهنده و بيم رسان برانگيخت، و با آنان به درستى و راستى كتاب را نازل كرد، تا ميان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، داورى كند. [آن گاه در خود كتاب اختلاف پديد شد] و اختلاف را در آن پديد نياوردند مگر كسانى كه به آنان كتاب داده شد، [اين اختلاف‌] بعد از دلايل و برهان‌هاى روشن و آشكارى بود كه براى آنان آمد، [و سبب آن‌] برترى جويى و حسد در ميان خودشان بود. پس خدا كسانى را كه ايمان آوردند، به توفيق خود به حقى كه در آن اختلاف كردند، راهنمايى كرد. و خدا هر كه را بخواهد به راهى راست هدايت مى‌كند.


أَمۡ حَسِبۡتُمۡ أَن تَدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ وَ لَمَّا يَأۡتِكُم مَّثَلُ ٱلَّذِينَ خَلَوۡاْ مِن قَبۡلِكُم مَّسَّتۡهُمُ ٱلۡبَأۡسَآءُ وَ ٱلضَّرَّآءُ وَ زُلۡزِلُواْ حَتَّىٰ يَقُولَ ٱلرَّسُولُ وَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ مَتَىٰ نَصۡرُ ٱللَّهِ أَلَآ إِنَّ نَصۡرَ ٱللَّهِ قَرِيبٞ

214

آيا پنداشته‌ايد در حالى كه هنوز حادثه‌هايى مانند حوادث گذشتگان شما را نيامده، وارد بهشت مى‌شويد؟! به آنان سختى‌ها و آسيب‌هايى رسيد وچنان متزلزل و مضطرب شدند تا جايى كه پيامبر و كسانى كه با او ايمان آورده بودند [در مقام دعا و درخواست يارى‌] مى‌گفتند: يارى خدا چه زمانى است؟ [به آنان گفتيم:] آگاه باشيد! يقينا يارى خدا نزديك است.


يَسۡ‍َٔلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلۡ مَآ أَنفَقۡتُم مِّنۡ خَيۡرٖ فَلِلۡوَٰلِدَيۡنِ وَ ٱلۡأَقۡرَبِينَ وَ ٱلۡيَتَٰمَىٰ وَ ٱلۡمَسَٰكِينِ وَ ٱبۡنِ ٱلسَّبِيلِ وَ مَا تَفۡعَلُواْ مِنۡ خَيۡرٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِهِۦ عَلِيمٞ

215

از تو مى‌پرسند: چه چيز انفاق كنند؟ بگو: هر مال و مايه سودمندى كه انفاق مى‌كنيد بايد براى پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و نيازمندان و محتاج در راه مانده باشد، و هر كار نيكى انجام دهيد، خدا به آن داناست.


كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡقِتَالُ وَ هُوَ كُرۡهٞ لَّكُمۡ وَ عَسَىٰٓ أَن تَكۡرَهُواْ شَيۡ‍ٔٗا وَ هُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡ وَ عَسَىٰٓ أَن تُحِبُّواْ شَيۡ‍ٔٗا وَ هُوَ شَرّٞ لَّكُمۡ وَ ٱللَّهُ يَعۡلَمُ وَ أَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ

216

جنگ [با دشمن‌] بر شما مقرر و لازم شده، و حال آنكه برايتان ناخوشايند است. و بسا چيزى را خوش نداريد و آن براى شما خير است، وبسا چيزى را دوست داريد و آن براى شما بد است؛ وخدا [مصلحت شما را در همه امور] مى‌داند و شما نمى‌دانيد.


يَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلشَّهۡرِ ٱلۡحَرَامِ قِتَالٖ فِيهِ قُلۡ قِتَالٞ فِيهِ كَبِيرٞ وَ صَدٌّ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَ كُفۡرُۢ بِهِۦ وَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ وَ إِخۡرَاجُ أَهۡلِهِۦ مِنۡهُ أَكۡبَرُ عِندَ ٱللَّهِ وَ ٱلۡفِتۡنَةُ أَكۡبَرُ مِنَ ٱلۡقَتۡلِ وَ لَا يَزَالُونَ يُقَٰتِلُونَكُمۡ حَتَّىٰ يَرُدُّوكُمۡ عَن دِينِكُمۡ إِنِ ٱسۡتَطَٰعُواْ وَ مَن يَرۡتَدِدۡ مِنكُمۡ عَن دِينِهِۦ فَيَمُتۡ وَ هُوَ كَافِرٞ فَأُوْلَٰٓئِكَ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ فِي ٱلدُّنۡيَا وَ ٱلۡأٓخِرَةِ وَ أُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ

217

از تو درباره جنگ در ماه حرام مى‌پرسند. بگو: هر جنگى در آن [گناهى‌] بزرگ است، ولى هر نوع بازداشتن [مردم‌] از راه خدا و كفرورزى به او و [بازداشتن مردم از] مسجد الحرام و بيرون راندن اهلش از آن، نزد خدا بزرگ‌تر [از جنگ در ماه حرام‌] است؛ و فتنه [شرك و بت‌پرستى‌] از كشتار بزرگ‌تر است. و مشركان همواره با شما مى‌جنگند تا شما را اگر بتوانند از دينتان برگردانند. و از شما كسانى كه از دينشان برگردند و در حال كفر بميرند، همه اعمال خوبشان در دنيا و آخرت تباه و بى‌اثر مى‌شود، و آنان اهل آتش‌اند و در آن جاودانه‌اند.


إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ ٱلَّذِينَ هَاجَرُواْ وَ جَٰهَدُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ أُوْلَٰٓئِكَ يَرۡجُونَ رَحۡمَتَ ٱللَّهِ وَ ٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ

218

يقينا كسانى كه ايمان آورده، و آنان كه هجرت كرده و در راه خدا به جهاد برخاستند، به رحمت خدا اميد دارند؛ و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است.


يَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡخَمۡرِ وَ ٱلۡمَيۡسِرِ قُلۡ فِيهِمَآ إِثۡمٞ كَبِيرٞ وَ مَنَٰفِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثۡمُهُمَآ أَكۡبَرُ مِن نَّفۡعِهِمَا وَ يَسۡ‍َٔلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ ٱلۡعَفۡوَ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمُ ٱلۡأٓيَٰتِ لَعَلَّكُمۡ تَتَفَكَّرُونَ

219

درباره شراب و قمار از تو مى‌پرسند، بگو: در آن دو گناهى بزرگ و سودهايى براى مردم است، و گناه هر دو از سودشان بيشتر است. و از تو مى‌پرسند: چه چيز انفاق كنند؟ بگو: از آنچه افزون بر نياز است. خدا اين گونه آياتش را براى شما بيان مى‌كند تا بينديشيد.


فِي ٱلدُّنۡيَا وَ ٱلۡأٓخِرَةِ وَ يَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡيَتَٰمَىٰ قُلۡ إِصۡلَاحٞ لَّهُمۡ خَيۡرٞ وَ إِن تُخَالِطُوهُمۡ فَإِخۡوَٰنُكُمۡ وَ ٱللَّهُ يَعۡلَمُ ٱلۡمُفۡسِدَ مِنَ ٱلۡمُصۡلِحِ وَ لَوۡ شَآءَ ٱللَّهُ لَأَعۡنَتَكُمۡ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٞ

220

[آرى، تا] درباره [آنچه به صلاح‌] دنيا و آخرت [است‌] بينديشيد. و از تو درباره يتيمان مى‌پرسند، بگو: اصلاح امور آنان بهتر است، و اگر با آنان معاشرت كنيد و امورتان را با امورشان بياميزيد [كارى خداپسندانه است‌] آنان برادر دينى شما هستند، و خدا افسادگر [در امور يتيم‌] را از اصلاح گر بازمى‌شناسد. و اگر خدا مى‌خواست شما را [در تكليف و مسئوليت نسبت به مال و جان يتيم‌] به زحمت مى‌انداخت؛ مسلما خدا تواناى شكست‌ناپذير و حكيم است.


وَ لَا تَنكِحُواْ ٱلۡمُشۡرِكَٰتِ حَتَّىٰ يُؤۡمِنَّ وَ لَأَمَةٞ مُّؤۡمِنَةٌ خَيۡرٞ مِّن مُّشۡرِكَةٖ وَ لَوۡ أَعۡجَبَتۡكُمۡ وَ لَا تُنكِحُواْ ٱلۡمُشۡرِكِينَ حَتَّىٰ يُؤۡمِنُواْ وَ لَعَبۡدٞ مُّؤۡمِنٌ خَيۡرٞ مِّن مُّشۡرِكٖ وَ لَوۡ أَعۡجَبَكُمۡ أُوْلَٰٓئِكَ يَدۡعُونَ إِلَى ٱلنَّارِ وَ ٱللَّهُ يَدۡعُوٓاْ إِلَى ٱلۡجَنَّةِ وَ ٱلۡمَغۡفِرَةِ بِإِذۡنِهِۦ وَ يُبَيِّنُ ءَايَٰتِهِۦ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ

221

و با زنان مشرك ازدواج نكنيد تا زمانى كه ايمان بياورند. قطعا كنيز با ايمان از زن آزاد مشرك بهتر است، هر چند [زيبايى، مال و موقعيت او] شما را خوش آيد. و زنان با ايمان را به ازدواج مردان مشرك در نياوريد تا زمانى كه ايمان بياورند. مسلما برده با ايمان از مرد آزاد مشرك بهتر است، هر چند [جمال، مال و منال او] شما را خوش آيد. اينان [كه مشركند، نه تنها مردم، بلكه بى‌رحمانه زن و فرزند خود را] به سوى آتش مى‌خوانند، و خدا به توفيق خود به سوى بهشت و آمرزش دعوت مى‌كند، و آياتش را براى مردم بيان مى‌فرمايد تا متذكر شوند.


وَ يَسۡ‍َٔلُونَكَ عَنِ ٱلۡمَحِيضِ قُلۡ هُوَ أَذٗى فَٱعۡتَزِلُواْ ٱلنِّسَآءَ فِي ٱلۡمَحِيضِ وَ لَا تَقۡرَبُوهُنَّ حَتَّىٰ يَطۡهُرۡنَ فَإِذَا تَطَهَّرۡنَ فَأۡتُوهُنَّ مِنۡ حَيۡثُ أَمَرَكُمُ ٱللَّهُ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلتَّوَّٰبِينَ وَ يُحِبُّ ٱلۡمُتَطَهِّرِينَ

222

از تو درباره حيض مى‌پرسند، بگو: حيض، حالت ناملايم و زيان بارى است؛ پس در زمان حيض از [آميزش با] زنان كناره‌گيرى كنيد، و با آنان نزديكى ننماييد تا پاك شوند؛ و هنگامى كه پاك شدند از جايى كه خدا به شما فرمان داده با آنان آميزش كنيد. يقينا خدا كسانى را كه بسيار توبه مى‌كنند، و كسانى را كه خود را [با پذيرش انواع پاكى‌ها از همه آلودگى‌ها] پاكيزه مى‌كنند. دوست دارد.


نِسَآؤُكُمۡ حَرۡثٞ لَّكُمۡ فَأۡتُواْ حَرۡثَكُمۡ أَنَّىٰ شِئۡتُمۡ وَ قَدِّمُواْ لِأَنفُسِكُمۡ وَ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّكُم مُّلَٰقُوهُ وَ بَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ

223

زنان شما كشتزار شمايند، هر زمان و هر كجا كه خواستيد به كشتزار خود در آييد. و [با رعايت حقوق يكديگر، و حفظ عفت و پاكى، در سايه زناشويى و توليد نسلى پاك و شايسته و صالح، خير و ثوابى‌] براى خودتان پيش فرستيد، و از خدا پروا كنيد، و بدانيد كه او را ملاقات خواهيد كرد، و مؤمنان را بشارت ده.


وَ لَا تَجۡعَلُواْ ٱللَّهَ عُرۡضَةٗ لِّأَيۡمَٰنِكُمۡ أَن تَبَرُّواْ وَ تَتَّقُواْ وَ تُصۡلِحُواْ بَيۡنَ ٱلنَّاسِ وَ ٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٞ

224

و خدا را در معرض سوگندهايى كه مى‌خوريد قرار ندهيد، به اينكه سوگند بخوريد كه نيكى نكنيد، و تقوا پيشه نسازيد، و ميان مردم آشتى ندهيد [خدا رضايت ندارد كه نامش وسيله خوددارى از كارهايى شود كه خودش به انجام آنها فرمان داده است‌] و خدا [نسبت به همه گفته‌هاى شما] شنوا، [و نسبت به تمام كارهاى شما] داناست.


لَّا يُؤَاخِذُكُمُ ٱللَّهُ بِٱللَّغۡوِ فِيٓ أَيۡمَٰنِكُمۡ وَ لَٰكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا كَسَبَتۡ قُلُوبُكُمۡ وَ ٱللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٞ

225

خدا شما را به خاطر سوگندهاى لغوتان [كه جدى و حقيقى نيست و عادتا بدون قصد قلبى بر زبان جارى مى‌شود] مؤاخذه نمى‌كند، ولى شما را به خاطر آنچه دل‌هايتان [از سوگند جدى و حقيقى‌] مرتكب شده مؤاخذه مى‌كند؛ و خدا بسيار آمرزنده و بردبار است.


لِّلَّذِينَ يُؤۡلُونَ مِن نِّسَآئِهِمۡ تَرَبُّصُ أَرۡبَعَةِ أَشۡهُرٖ فَإِن فَآءُو فَإِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ

226

براى كسانى كه سوگند ياد مى‌كنند [كه از آميزش‌] با زنان خود دورى گزينند، [شرعا] چهار ماه مهلت است، چنانچه [در اين مدت به آنچه مقتضاى زناشويى است‌] بازگشتند [گناهى بر آنان نيست‌]؛ زيرا خدا بسيار آمرزنده ومهربان است.


وَ إِنۡ عَزَمُواْ ٱلطَّلَٰقَ فَإِنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٞ

227

و اگر [براى پايان يافتن مشكلات‌] تصميم به طلاق گرفتند، [در صورت رعايت شرايط مانعى ندارد] مسلما خدا [به گفتار و كردارشان‌] شنوا و داناست.


وَ ٱلۡمُطَلَّقَٰتُ يَتَرَبَّصۡنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلَٰثَةَ قُرُوٓءٖ وَ لَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَن يَكۡتُمۡنَ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ فِيٓ أَرۡحَامِهِنَّ إِن كُنَّ يُؤۡمِنَّ بِٱللَّهِ وَ ٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَٰلِكَ إِنۡ أَرَادُوٓاْ إِصۡلَٰحٗا وَ لَهُنَّ مِثۡلُ ٱلَّذِي عَلَيۡهِنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَ لِلرِّجَالِ عَلَيۡهِنَّ دَرَجَةٞ وَ ٱللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

228

زنان طلاق داده شده بايد به سر آمدن سه پاكى [از حيض را] انتظار برند [و پيش از به سر رسيدن آن، از شوهر كردن خوددارى ورزند]. و اگر به خدا و روز قيامت ايمان دارند [به خاطر رعايت شرايط ايام عده‌] نبايد آنچه را خدا در رحم‌هايشان [از حيض يا جنين‌] آفريده پنهان دارند. و شوهرانشان در اين مدت چنانچه خواهان صلح و سازش‌اند، به بازگرداندن آنان [به زندگى دوباره‌] سزاوارترند. و براى زنان، حقوق شايسته‌اى بر عهده مردان است، مانند حقوقى كه براى مردان بر عهده آنان است، و مردان را بر آنان [به خاطر كارگذارى، و تدبير امور زندگى در امر ميراث و ديه، گواهى در دادگاه و غير اين امور حقوقى‌] افزون‌تر است؛ و خدا تواناى شكست‌ناپذير و حكيم است.


ٱلطَّلَٰقُ مَرَّتَانِ فَإِمۡسَاكُۢ بِمَعۡرُوفٍ أَوۡ تَسۡرِيحُۢ بِإِحۡسَٰنٖ وَ لَا يَحِلُّ لَكُمۡ أَن تَأۡخُذُواْ مِمَّآ ءَاتَيۡتُمُوهُنَّ شَيۡ‍ًٔا إِلَّآ أَن يَخَافَآ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ ٱللَّهِ فَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ ٱللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِمَا فِيمَا ٱفۡتَدَتۡ بِهِۦ تِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِ فَلَا تَعۡتَدُوهَا وَ مَن يَتَعَدَّ حُدُودَ ٱللَّهِ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّٰلِمُونَ

229

طلاق [رجعى كه براى شوهر در آن حق رجوع وبازگشت به همسر است‌] دوبار است. [شوهر در هر مرتبه از رجوع‌] بايد [همسرش را] به طور شايسته ومتعارف نگه دارد، يا [با ترك رجوع، او را] به نيكى و خوشى رها كند. و براى شما حلال نيست از آنچه [به عنوان مهريه‌] به آنان پرداخته‌ايد چيزى را بازستانيد، مگر آنكه هر دو بترسند كه حدود و مقررات خدا را [در روش همسردارى‌] برپا ندارند. پس شما [حاكمان شرع‌] اگر بترسيد كه آن دو نفر حدود خدا را برپا ندارند در آنچه زن براى رهايى خود [عوض طلاق‌] فديه بپردازد، گناهى بر آنان نيست. اينها حدود خداست؛ پس از آنها تجاوز نكنيد و كسانى كه از حدود خدا تجاوز كنند، آنان بى‌ترديد ستمكارند.


فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدُ حَتَّىٰ تَنكِحَ زَوۡجًا غَيۡرَهُۥ فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِمَآ أَن يَتَرَاجَعَآ إِن ظَنَّآ أَن يُقِيمَا حُدُودَ ٱللَّهِ وَ تِلۡكَ حُدُودُ ٱللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ

230

پس اگر [بعد از دو طلاق و رجوع بار سوم‌] او را طلاق داد، آن زن بر وى حلال نخواهد بود، مگر آنكه با همسرى غير از او ازدواج كند. و اگر [همسر دوم‌] او را طلاق داد بر وى و شوهر اول گناهى نيست كه به يكديگرباز گردند، در صورتى كه اميدوار باشند حدود الهى را [در روش همسردارى‌] رعايت مى‌كنند. و اينها حدود خداست كه آن را براى گروهى كه دانايند بيان مى‌كند.


وَ إِذَا طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَبَلَغۡنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمۡسِكُوهُنَّ بِمَعۡرُوفٍ أَوۡ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعۡرُوفٖ وَ لَا تُمۡسِكُوهُنَّ ضِرَارٗا لِّتَعۡتَدُواْ وَ مَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ فَقَدۡ ظَلَمَ نَفۡسَهُۥ وَ لَا تَتَّخِذُوٓاْ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ هُزُوٗا وَ ٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَ مَآ أَنزَلَ عَلَيۡكُم مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَ ٱلۡحِكۡمَةِ يَعِظُكُم بِهِۦ وَ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ

231

و هنگامى كه زنان را طلاق داديد و به پايان عده خود نزديك شدند، آنان را [با رجوع كردن‌] به طور شايسته و متعارف نگه داريد، يا [با ترك رجوع‌] به نيكى و خوشى رها كنيد. و آنان را براى آزار رساندن و زيان زدن نگه نداريد تا بر آنان تعدى و ستم كنيد. و هر كه چنين كند قطعا به خود ستم كرده است. و آيات خدا را به مسخره نگيريد و نعمت خدا را بر خود و آنچه از كتاب و حكمت بر شما نازل كرده كه شما را به آن پند مى‌دهد، به ياد آريد. و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه خدا به همه چيز داناست.


وَ إِذَا طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ فَبَلَغۡنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعۡضُلُوهُنَّ أَن يَنكِحۡنَ أَزۡوَٰجَهُنَّ إِذَا تَرَٰضَوۡاْ بَيۡنَهُم بِٱلۡمَعۡرُوفِ ذَٰلِكَ يُوعَظُ بِهِۦ مَن كَانَ مِنكُمۡ يُؤۡمِنُ بِٱللَّهِ وَ ٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ ذَٰلِكُمۡ أَزۡكَىٰ لَكُمۡ وَ أَطۡهَرُ وَ ٱللَّهُ يَعۡلَمُ وَ أَنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ

232

و زمانى كه زنان را طلاق داديد، و به پايان عده خود رسيدند، آنان را از ازدواج با شوهران سابق خود در صورتى كه ميان خودشان به روشى شايسته و متعارف توافق كنند باز مداريد. با اين [حكم‌] كسانى از شما كه به خدا و روز قيامت ايمان دارند، پند داده مى‌شوند. اين براى شما سودمند وپاكيزه‌تر است؛ وخدا [مصالح شما را در همه امور] مى‌داند وشما نمى‌دانيد.


وَ ٱلۡوَٰلِدَٰتُ يُرۡضِعۡنَ أَوۡلَٰدَهُنَّ حَوۡلَيۡنِ كَامِلَيۡنِ لِمَنۡ أَرَادَ أَن يُتِمَّ ٱلرَّضَاعَةَ وَ عَلَى ٱلۡمَوۡلُودِ لَهُۥ رِزۡقُهُنَّ وَ كِسۡوَتُهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِ لَا تُكَلَّفُ نَفۡسٌ إِلَّا وُسۡعَهَا لَا تُضَآرَّ وَٰلِدَةُۢ بِوَلَدِهَا وَ لَا مَوۡلُودٞ لَّهُۥ بِوَلَدِهِۦ وَ عَلَى ٱلۡوَارِثِ مِثۡلُ ذَٰلِكَ فَإِنۡ أَرَادَا فِصَالًا عَن تَرَاضٖ مِّنۡهُمَا وَ تَشَاوُرٖ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِمَا وَ إِنۡ أَرَدتُّمۡ أَن تَسۡتَرۡضِعُوٓاْ أَوۡلَٰدَكُمۡ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ إِذَا سَلَّمۡتُم مَّآ ءَاتَيۡتُم بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَ ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٞ

233

و مادران بايد فرزندانشان را دو سال كامل شير دهند. [اين حكم‌] براى كسى است كه مى‌خواهد دوران شيرخوارگى [كودك‌] را تكميل كند. تأمين خوراك و پوشاك مادران شيردهنده به طور شايسته و متعارف بر عهده پدر فرزند است. هيچ كس جز به اندازه توانش تكليف نمى‌شود. نبايد مادرى به خاطر فرزندش زيان بيند، و نه پدرى براى فرزندش دچار ضرر شود [بر پدر است كه مخارج مادر و كودك را در حد متعارف بپردازد، و بر مادر است كه بيش از طاقت مالى شوهر از شوهر طلب خوراك و پوشاك نكند]. و [چنانچه پدر كودك از دنيا برود] هزينه مادر و كودك به اندازه متعارف [از ميراث به جا مانده‌] بر عهده وارث است. و اگر پدر و مادر بر اساس توافق و مشورتشان بخواهند كودك را [قبل از دو سال‌] از شير بگيرند، گناهى بر آنان نيست. و اگر بخواهيد براى فرزندانتان دايه بگيريد، گناهى بر شما نيست، در صورتى‌كه مزدى را كه بايد بپردازيد به طور شايسته و متعارف بپردازيد. و از خدا پروا كنيد و بدانيد يقينا خدا به آنچه انجام مى‌دهيد، بيناست.


وَ ٱلَّذِينَ يُتَوَفَّوۡنَ مِنكُمۡ وَ يَذَرُونَ أَزۡوَٰجٗا يَتَرَبَّصۡنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرۡبَعَةَ أَشۡهُرٖ وَ عَشۡرٗا فَإِذَا بَلَغۡنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ فِيمَا فَعَلۡنَ فِيٓ أَنفُسِهِنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَ ٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ

234

و كسانى از شما كه مى‌ميرند و همسرانى باقى مى‌گذارند، بايد همسران چهار ماه و ده روز انتظار برند [و از شوهر كردن خوددارى ورزند]؛ پس چون به پايان مدتشان رسيدند، در آنچه درباره خودشان به طور شايسته و متعارف [نسبت به ازدواج يا ترك آن‌] انجام دهند بر شما [حاكمان، وارثان متوفى و اقوام زنان‌] گناهى نيست؛ و خدا از آنچه انجام مى‌دهيد، آگاه است.


وَ لَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ فِيمَا عَرَّضۡتُم بِهِۦ مِنۡ خِطۡبَةِ ٱلنِّسَآءِ أَوۡ أَكۡنَنتُمۡ فِيٓ أَنفُسِكُمۡ عَلِمَ ٱللَّهُ أَنَّكُمۡ سَتَذۡكُرُونَهُنَّ وَ لَٰكِن لَّا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّآ أَن تَقُولُواْ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا وَ لَا تَعۡزِمُواْ عُقۡدَةَ ٱلنِّكَاحِ حَتَّىٰ يَبۡلُغَ ٱلۡكِتَٰبُ أَجَلَهُۥ وَ ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا فِيٓ أَنفُسِكُمۡ فَٱحۡذَرُوهُ وَ ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٞ

235

در سخنانى كه هنگام خواستگارى زن‌ها [يى كه در عده وفات‌اند] بدون صراحت و وضوح گوييد [مانند اينكه: من «خوش معاشرتم» و «زن دوستم» و به زنى كه داراى چنين صفاتى باشد علاقه‌مندم‌] يا قصد ازدواج با آنان را در دل پنهان داريد، گناهى بر شما نيست. خدا مى‌داند كه شما به زودى آنان را [بر اساس ميل فطرى و خواسته طبيعى‌] ياد خواهيد كرد؛ ولى با آنان در پنهانى و خلوت قرارداد ازدواج نگذاريد، جز آنكه گفتارى پسنديده [و بدون صراحت و وضوح‌] بگوييد. و هرگز تصميم بستن عقد ازدواج نگيريد تا عده وفات به پايان رسد، و بدانيد كه خدا آنچه در دل داريد مى‌داند؛ بنابراين از [مخالفت با] او بپرهيزيد، و بدانيد كه خدا بسيار آمرزنده و بردبار است.


لَّا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ إِن طَلَّقۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ مَا لَمۡ تَمَسُّوهُنَّ أَوۡ تَفۡرِضُواْ لَهُنَّ فَرِيضَةٗ وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلَى ٱلۡمُوسِعِ قَدَرُهُۥ وَ عَلَى ٱلۡمُقۡتِرِ قَدَرُهُۥ مَتَٰعَۢا بِٱلۡمَعۡرُوفِ حَقًّا عَلَى ٱلۡمُحۡسِنِينَ

236

اگر زنان را پيش از آميزش جنسى يا تعيين مهريه طلاق داديد [در اين طلاق‌] بر شما گناهى نيست؛ و [در چنين موقعيتى بر شما واجب است‌] آنان را [از مال خود] بهره‌اى شايسته و متعارف دهيد؛ توانگر به اندازه خويش، و تنگدست به اندازه خويش كه اين حقى لازم بر عهده نيكوكاران است.


وَ إِن طَلَّقۡتُمُوهُنَّ مِن قَبۡلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ وَ قَدۡ فَرَضۡتُمۡ لَهُنَّ فَرِيضَةٗ فَنِصۡفُ مَا فَرَضۡتُمۡ إِلَّآ أَن يَعۡفُونَ أَوۡ يَعۡفُوَاْ ٱلَّذِي بِيَدِهِۦ عُقۡدَةُ ٱلنِّكَاحِ وَ أَن تَعۡفُوٓاْ أَقۡرَبُ لِلتَّقۡوَىٰ وَ لَا تَنسَوُاْ ٱلۡفَضۡلَ بَيۡنَكُمۡ إِنَّ ٱللَّهَ بِمَا تَعۡمَلُونَ بَصِيرٌ

237

و اگر آنان را پيش از آميزش جنسى طلاق دهيد، در حالى كه براى آنان مهرى تعيين كرده‌ايد، پس [بر شما واجب است‌] نصف آنچه تعيين كرده‌ايد [به آنان بپردازيد]، مگر آنكه خود آنان يا كسى كه پيوند ازدواج به دست اوست [مانند ولى يا وكيل‌] آن را ببخشند. و گذشت و بخشش شما [كه تمام مهريه را به زن بپردازيد] به پرهيزكارى نزديك‌تر است. و فزون بخشى و نيكوكارى را در ميان خودتان فراموش نكنيد كه خدا به آنچه انجام مى‌دهيد، بيناست.


حَٰفِظُواْ عَلَى ٱلصَّلَوَٰتِ وَ ٱلصَّلَوٰةِ ٱلۡوُسۡطَىٰ وَ قُومُواْ لِلَّهِ قَٰنِتِينَ

238

بر تمام نمازها و به خصوص نماز ميانه [كه بر اساس پاره‌اى از روايات، نماز ظهر است‌] محافظت و مراقبت كنيد، و [در حال طاعت و عبادت‌] فروتنانه براى خدا بپا خيزيد.


فَإِنۡ خِفۡتُمۡ فَرِجَالًا أَوۡ رُكۡبَانٗا فَإِذَآ أَمِنتُمۡ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُم مَّا لَمۡ تَكُونُواْ تَعۡلَمُونَ

239

پس اگر [از دشمن يا حيوانات درنده يا خطر ديگر] ترس داشتيد، [نماز را] پياده يا سواره بخوانيد و هنگامى كه امنيت يافتيد، خدا را [با خواندن نماز معمولى همانند نمازى كه در حال امنيت بر شما واجب است‌] ياد كنيد، نمازى كه آن را در ضمن ساير برنامه‌هاى دينى كه داناى به آنها نبوديد، به شما آموخت.


وَ ٱلَّذِينَ يُتَوَفَّوۡنَ مِنكُمۡ وَ يَذَرُونَ أَزۡوَٰجٗا وَصِيَّةٗ لِّأَزۡوَٰجِهِم مَّتَٰعًا إِلَى ٱلۡحَوۡلِ غَيۡرَ إِخۡرَاجٖ فَإِنۡ خَرَجۡنَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ فِي مَا فَعَلۡنَ فِيٓ أَنفُسِهِنَّ مِن مَّعۡرُوفٖ وَ ٱللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٞ

240

و كسانى از شما كه مرگشان نزديك مى‌شود، و همسرانى به جا مى‌گذارند، بايد براى همسرانشان وصيت كنند كه آنان را تا يك سال بدون بيرون كردن از خانه از هزينه زندگى بهره‌مند سازند. پس اگر [به اختيار خود] بيرون رفتند، در آنچه نسبت به خود [از ازدواج يا انتخاب شغل‌] به طور شايسته و متعارف انجام دهند، بر شما [وارثان ميت به سبب نپرداختن هزينه زندگى آنان‌] گناهى نيست؛ و خدا تواناى شكست‌ناپذير و حكيم است.


وَ لِلۡمُطَلَّقَٰتِ مَتَٰعُۢ بِٱلۡمَعۡرُوفِ حَقًّا عَلَى ٱلۡمُتَّقِينَ

241

و [سزاوار است از سوى شوهران‌] به طور شايسته و متعارف، كالا و وسايل زندگى به زنان طلاق داده شده پرداخت شود، كه اين حقى لازم بر عهده پرهيزكاران است.


كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ ٱللَّهُ لَكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ

242

اين گونه خدا آياتش را براى شما بيان مى‌كند، باشد كه بينديشيد.


أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَٰرِهِمۡ وَ هُمۡ أُلُوفٌ حَذَرَ ٱلۡمَوۡتِ فَقَالَ لَهُمُ ٱللَّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحۡيَٰهُمۡ إِنَّ ٱللَّهَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَ لَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَشۡكُرُونَ

243

آيا به كسانى كه از ترس مرگ از خانه‌هاى خود در حالى كه هزاران نفر بودند، بيرون آمدند [با ديده عبرت‌] ننگريستى؟ پس خدا به آنان فرمود: بميريد [و آنان بدون فاصله مردند،] سپس آنان را زنده كرد [تا بدانند رهايى از چنگ مرگ ممكن نيست‌]. خدا نسبت به مردم داراى فضل و احسان است، ولى بيشتر مردم سپاس نمى‌گزارند.


وَ قَٰتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَ ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٞ

244

و در راه خدا پيكار كنيد و بدانيد كه يقينا خدا شنوا و داناست.


مَّن ذَا ٱلَّذِي يُقۡرِضُ ٱللَّهَ قَرۡضًا حَسَنٗا فَيُضَٰعِفَهُۥ لَهُۥٓ أَضۡعَافٗا كَثِيرَةٗ وَ ٱللَّهُ يَقۡبِضُ وَ يَبۡصُۜطُ وَ إِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ

245

كيست آنكه به خدا وام نيكو دهد، تا آن را برايش چندين برابر بيفزايد؟ و خداست كه [روزى را] تنگ مى‌گيرد و وسعت مى‌دهد؛ و [همه شما براى دريافت پاداش‌] به سوى او بازگردانده مى‌شويد.


أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلۡمَلَإِ مِنۢ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ مِنۢ بَعۡدِ مُوسَىٰٓ إِذۡ قَالُواْ لِنَبِيّٖ لَّهُمُ ٱبۡعَثۡ لَنَا مَلِكٗا نُّقَٰتِلۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ قَالَ هَلۡ عَسَيۡتُمۡ إِن كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡقِتَالُ أَلَّا تُقَٰتِلُواْ قَالُواْ وَ مَا لَنَآ أَلَّا نُقَٰتِلَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَ قَدۡ أُخۡرِجۡنَا مِن دِيَٰرِنَا وَ أَبۡنَآئِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقِتَالُ تَوَلَّوۡاْ إِلَّا قَلِيلٗا مِّنۡهُمۡ وَ ٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِٱلظَّٰلِمِينَ

246

آيا [با ديده عبرت‌] آن گروه از سران و اشراف بنى اسرائيل را پس از موسى نديدى كه به پيامبرشان گفتند: براى ما زمامدار و فرمانروايى برانگيز تا در راه خدا جنگ كنيم؟ گفت: آيا احتمال نمى‌دهيد، اگر جنگ بر شما مقرر و لازم شود، جنگ نكنيد [و سر به نافرمانى بزنيد؟] گفتند: ما را چه هدف و مرادى است كه در راه خدا جنگ نكنيم، در حالى كه از ميان خانه‌ها و فرزندانمان بيرون رانده شده‌ايم؟! پس چون جنگ بر آنان مقرر و لازم شد، همه جز اندكى از آنان روى گرداندند؛ و خدا به ستمكاران داناست.


وَ قَالَ لَهُمۡ نَبِيُّهُمۡ إِنَّ ٱللَّهَ قَدۡ بَعَثَ لَكُمۡ طَالُوتَ مَلِكٗا قَالُوٓاْ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ ٱلۡمُلۡكُ عَلَيۡنَا وَ نَحۡنُ أَحَقُّ بِٱلۡمُلۡكِ مِنۡهُ وَ لَمۡ يُؤۡتَ سَعَةٗ مِّنَ ٱلۡمَالِ قَالَ إِنَّ ٱللَّهَ ٱصۡطَفَىٰهُ عَلَيۡكُمۡ وَ زَادَهُۥ بَسۡطَةٗ فِي ٱلۡعِلۡمِ وَ ٱلۡجِسۡمِ وَ ٱللَّهُ يُؤۡتِي مُلۡكَهُۥ مَن يَشَآءُ وَ ٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٞ

247

و پيامبرشان به آنان گفت: بى‌ترديد خدا طالوت را براى شما به زمامدارى برانگيخت. گفتند: [شگفتا!] چگونه او را بر ما حكومت باشد و حال آنكه ما به فرمانروايى از او سزاوارتريم، و به او وسعت و فراخى مالى داده نشده [پس ما كجا و زمامدارى انسانى تهيدست كجا؟ [] پيامبرشان‌] گفت: خدا او را بر شما برگزيده و وى را در دانش و نيروى جسمى فزونى داده؛ و خدا زمامداريش را به هر كس كه بخواهد عطا مى‌كند؛ و خدا بسيار عطا كننده و داناست.


وَ قَالَ لَهُمۡ نَبِيُّهُمۡ إِنَّ ءَايَةَ مُلۡكِهِۦٓ أَن يَأۡتِيَكُمُ ٱلتَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٞ مِّن رَّبِّكُمۡ وَ بَقِيَّةٞ مِّمَّا تَرَكَ ءَالُ مُوسَىٰ وَ ءَالُ هَٰرُونَ تَحۡمِلُهُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لَّكُمۡ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ

248

و پيامبرشان به آنان گفت: يقينا نشانه فرمانروايى او اين است كه آن صندوق [كه موسى را در آن گذاشتند و به دريا انداختند] نزد شما خواهد آمد، در آن است آرامشى از سوى پروردگارتان، و باقى‌مانده‌اى از آنچه خاندان موسى و هارون به جا گذاشته‌اند [چون الواح تورات، عصاى موسى و عمامه هارون‌] و فرشتگان آن را حمل مى‌كنند، البته در آن نشانه‌اى براى شماست اگر مؤمن باشيد.


فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِٱلۡجُنُودِ قَالَ إِنَّ ٱللَّهَ مُبۡتَلِيكُم بِنَهَرٖ فَمَن شَرِبَ مِنۡهُ فَلَيۡسَ مِنِّي وَ مَن لَّمۡ يَطۡعَمۡهُ فَإِنَّهُۥ مِنِّيٓ إِلَّا مَنِ ٱغۡتَرَفَ غُرۡفَةَۢ بِيَدِهِۦ فَشَرِبُواْ مِنۡهُ إِلَّا قَلِيلٗا مِّنۡهُمۡ فَلَمَّا جَاوَزَهُۥ هُوَ وَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ قَالُواْ لَا طَاقَةَ لَنَا ٱلۡيَوۡمَ بِجَالُوتَ وَ جُنُودِهِۦ قَالَ ٱلَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَٰقُواْ ٱللَّهِ كَم مِّن فِئَةٖ قَلِيلَةٍ غَلَبَتۡ فِئَةٗ كَثِيرَةَۢ بِإِذۡنِ ٱللَّهِ وَ ٱللَّهُ مَعَ ٱلصَّٰبِرِينَ

249

پس زمانى كه طالوت با سپاهيان [براى جنگ با دشمن از شهر] بيرون رفت، گفت: بى‌ترديد خدا شما را به وسيله نهر آبى آزمايش مى‌كند؛ پس هر كه [به هنگام تشنگى‌] از آن [سير] بنوشد، از من نيست و هر كه از آن نخورد، از من است، مگر كسى كه با دستش كفى آب برگيرد [كه او نه از من است و نه مردود از سپاه‌]. پس جز اندكى از آنان همگى از آن نوشيدند. و زمانى كه او و كسانى كه با او ايمان آورده بودند از نهر گذشتند، [گروهى از آنان‌] گفتند: ما را امروز قدرت مقابله با جالوت و سپاهيانش نيست. ولى كسانى كه يقين داشتند كه ديداركننده خدايند، گفتند: چه بسا گروه اندكى كه به توفيق خدا بر گروه بسيارى پيروز شدند، و خدا باشكيبايان است.


وَ لَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَ جُنُودِهِۦ قَالُواْ رَبَّنَآ أَفۡرِغۡ عَلَيۡنَا صَبۡرٗا وَ ثَبِّتۡ أَقۡدَامَنَا وَ ٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ

250

و چون [طالوت و اهل ايمان‌] براى جنگ با جالوت و سپاهيانش ظاهر شدند، گفتند: پروردگارا! بر ما صبر و شكيبايى فرو ريز، و گام‌هايمان را استوار ساز، و ما را بر گروه كافران پيروز گردان.


فَهَزَمُوهُم بِإِذۡنِ ٱللَّهِ وَ قَتَلَ دَاوُۥدُ جَالُوتَ وَ ءَاتَىٰهُ ٱللَّهُ ٱلۡمُلۡكَ وَ ٱلۡحِكۡمَةَ وَ عَلَّمَهُۥ مِمَّا يَشَآءُ وَ لَوۡلَا دَفۡعُ ٱللَّهِ ٱلنَّاسَ بَعۡضَهُم بِبَعۡضٖ لَّفَسَدَتِ ٱلۡأَرۡضُ وَ لَٰكِنَّ ٱللَّهَ ذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلۡعَٰلَمِينَ

251

پس آنان را به توفيق خدا شكست دادند. و داود [جوان مؤمن نيرومندى كه در سپاه طالوت بود] جالوت را كشت، و خدا او را فرمانروايى و حكمت داد، و از آنچه مى‌خواست به او آموخت. و اگر خدا [تجاوز و ستم‌] برخى از مردم را به وسيله برخى ديگر دفع نمى‌كرد، قطعا زمين را فساد فرا مى‌گرفت؛ ولى خدا نسبت به جهانيان داراى فضل و احسان است.


تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱللَّهِ نَتۡلُوهَا عَلَيۡكَ بِٱلۡحَقِّ وَ إِنَّكَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ

252

اين [داستان‌ها و حادثه‌هاى واقعى‌] نشانه‌هاى [توحيد، ربوبيت و قدرت‌] خداست كه به حق و راستى بر تو مى‌خوانيم و يقينا تو از فرستادگانى.


جزء قبل

جزء 2 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان