فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوۡمِهِۦٓ إِلَّآ أَن قَالُوٓاْ أَخۡرِجُوٓاْ ءَالَ لُوطٖ مِّن قَرۡيَتِكُمۡ إِنَّهُمۡ أُنَاسٞ يَتَطَهَّرُونَ
56جواب قوم لوط نبود مگر آنكه گفتند: خانواده لوط را از شهر خويش بيرون كنيد كه آنها انسانى هستند از كار شما كنارهگيرى مىكنند.
فَأَنجَيۡنَٰهُ وَ أَهۡلَهُۥٓ إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ قَدَّرۡنَٰهَا مِنَ ٱلۡغَٰبِرِينَ
57لوط و خانوادهاش را نجات داديم مگر زنش را كه از بازماندگان قرار داده بوديم
وَ أَمۡطَرۡنَا عَلَيۡهِم مَّطَرٗا فَسَآءَ مَطَرُ ٱلۡمُنذَرِينَ
58بر آنها باران بخصوصى بارانديم، باران انذار شدگان بد بارانى بود.
قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ وَ سَلَٰمٌ عَلَىٰ عِبَادِهِ ٱلَّذِينَ ٱصۡطَفَىٰٓ ءَآللَّهُ خَيۡرٌ أَمَّا يُشۡرِكُونَ
59بگو: حمد براى خداست و بگو: سلام بر بندگان خدا كه انتخابشان كرده است، آيا خدا بهتر است يا آنچه بر خدا شريك مىكنند؟
أَمَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضَ وَ أَنزَلَ لَكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ حَدَآئِقَ ذَاتَ بَهۡجَةٖ مَّا كَانَ لَكُمۡ أَن تُنۢبِتُواْ شَجَرَهَآ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِ بَلۡ هُمۡ قَوۡمٞ يَعۡدِلُونَ
60بتها بهتر است يا آنكه آسمانها و زمين را آفريده و از آسمانها براى شما باران فرستاده با آن باغهاى سرورآور را رويانديم، نبود بر شما كه درختان آنها را برويانيد، آيا معبودى با خدا هست نه، بلكه آنها قومى هستند كه از حق عدول مىكنند.
أَمَّن جَعَلَ ٱلۡأَرۡضَ قَرَارٗا وَ جَعَلَ خِلَٰلَهَآ أَنۡهَٰرٗا وَ جَعَلَ لَهَا رَوَٰسِيَ وَ جَعَلَ بَيۡنَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ حَاجِزًا أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ
61(بتها بهتراند) يا آنكه زمين را قرارگاه كرده، و در وسطهاى آن نهرها قرار داد و ميان دو دريا حائلى آفريد، آيا معبودى با خدا هست، نه بلكه بيشترشان نادانند.
أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ يَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ وَ يَجۡعَلُكُمۡ خُلَفَآءَ ٱلۡأَرۡضِ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِ قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ
62(اصنام بهتراند) يا خدايى كه لاعلاج را بوقت خواندن، اجابت مىكند و بدى را مىبرد و شما را جانشينان زمين مىگرداند آيا معبودى در رديف خدا وجود دارد كم متذكر مىشويد.
أَمَّن يَهۡدِيكُمۡ فِي ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَ ٱلۡبَحۡرِ وَ مَن يُرۡسِلُ ٱلرِّيَٰحَ بُشۡرَۢا بَيۡنَ يَدَيۡ رَحۡمَتِهِۦٓ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِ تَعَٰلَى ٱللَّهُ عَمَّا يُشۡرِكُونَ
63(بتان خوبند) يا خدايى كه شما را در شبهاى خشكى و دريا هدايت مىكند و خدايى كه بادها را پيش از باران رحمتش بشارت ده مىفرستد آيا معبودى با خدا وجود دارد، برتر است خدا از آنچه شريك قرار مىدهند.
أَمَّن يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ وَ مَن يَرۡزُقُكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَ ٱلۡأَرۡضِ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ
64يا خدايى كه خلقت را شروع كرده سپس از سر مىگيرد و خدايى كه از آسمان و زمين روزيتان مىدهد آيا معبودى با خدا هست؟ بگو اگر راستگوييد دليلتان را بياوريد.
قُل لَّا يَعۡلَمُ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡغَيۡبَ إِلَّا ٱللَّهُ وَ مَا يَشۡعُرُونَ أَيَّانَ يُبۡعَثُونَ
65بگو: آنان كه در آسمانها و زمين هستند غيب را نمىدانند، خدا غيب را مىداند و نمىدانند كى مبعوث مىشوند.
بَلِ ٱدَّٰرَكَ عِلۡمُهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ بَلۡ هُمۡ فِي شَكّٖ مِّنۡهَا بَلۡ هُم مِّنۡهَا عَمُونَ
66بلكه علمشان درباره آخرت قطع شده بلكه از آخرت در شكند، بلكه از آخرت كور دل مىباشند.
وَ قَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَءِذَا كُنَّا تُرَٰبٗا وَ ءَابَآؤُنَآ أَئِنَّا لَمُخۡرَجُونَ
67كافران گفتند: آيا وقتى كه خاك شديم، از قبر خارج شدگانيم؟ و پدرانمان نيز؟!
لَقَدۡ وُعِدۡنَا هَٰذَا نَحۡنُ وَ ءَابَآؤُنَا مِن قَبۡلُ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ
68ما اين گفته را وعده شدهايم، پدرانمان پيشتر وعده شدهاند، اين گفته نيست مگر اكاذيب گذشتگان.
قُلۡ سِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُجۡرِمِينَ
69بگو: در زمين سفر كنيد، بنگريد عاقبت گناهكاران چه شد.
وَ لَا تَحۡزَنۡ عَلَيۡهِمۡ وَ لَا تَكُن فِي ضَيۡقٖ مِّمَّا يَمۡكُرُونَ
70بر آنها محزون مباش و از مكرى كه مىكنند در تنگى مباش.
وَ يَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ
71مىگويند: اگر راستگوييد اين وعده كى خواهد بود؟
قُلۡ عَسَىٰٓ أَن يَكُونَ رَدِفَ لَكُم بَعۡضُ ٱلَّذِي تَسۡتَعۡجِلُونَ
72بگو: شايد بعضى از عذابى كه به عجله مىخواهيد به شما نزديك شده است.
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَ لَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَشۡكُرُونَ
73پروردگار تو بر مردم كرم كننده است ليكن بيشتر آنها شكر نمىكنند.
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعۡلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمۡ وَ مَا يُعۡلِنُونَ
74پروردگار تو مىداند آنچه را سينههاى آنها پنهان مىدارد و آنچه را كه آشكار مىكنند.
وَ مَا مِنۡ غَآئِبَةٖ فِي ٱلسَّمَآءِ وَ ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٍ
75هيچ نهانى در آسمان و زمين نيست مگر آنكه در كتابى آشكار هست.
إِنَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ أَكۡثَرَ ٱلَّذِي هُمۡ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ
76اين قرآن بنى اسرائيل بيشتر آنچه را كه در آن اختلاف مىكنند، حكايت مىكند.
وَ إِنَّهُۥ لَهُدٗى وَ رَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ
77آن هدايت است براى همه، رحمت است مؤمنان را.
إِنَّ رَبَّكَ يَقۡضِي بَيۡنَهُم بِحُكۡمِهِۦ وَ هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡعَلِيمُ
78پروردگار تو ميان آنها به حكم خود داورى خواهد كرد، او توانا و حكيم است.
فَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ إِنَّكَ عَلَى ٱلۡحَقِّ ٱلۡمُبِينِ
79پس بر خدا توكل كن كه بر حق آشكارى.
إِنَّكَ لَا تُسۡمِعُ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَ لَا تُسۡمِعُ ٱلصُّمَّ ٱلدُّعَآءَ إِذَا وَلَّوۡاْ مُدۡبِرِينَ
80تو مردگان را هدايت نتوانى كرد و كرها را هدايت نتوانى نمود آن گاه كه پشتكنان برگشتند.
وَ مَآ أَنتَ بِهَٰدِي ٱلۡعُمۡيِ عَن ضَلَٰلَتِهِمۡ إِن تُسۡمِعُ إِلَّا مَن يُؤۡمِنُ بَِٔايَٰتِنَا فَهُم مُّسۡلِمُونَ
81تو هدايت كننده كوران از ضلالتشان نيستى فقط كسانى را هدايت توانى كرد كه به دلائل ما تسليم مىشوند، اسلام آورنده فقط آنها هستند.
وَ إِذَا وَقَعَ ٱلۡقَوۡلُ عَلَيۡهِمۡ أَخۡرَجۡنَا لَهُمۡ دَآبَّةٗ مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ تُكَلِّمُهُمۡ أَنَّ ٱلنَّاسَ كَانُواْ بَِٔايَٰتِنَا لَا يُوقِنُونَ
82و چون وعده عذاب بر آنها حتمى شود، جنبندهاى از زمين براى آنها خارج مىكنيم كه با آنها سخن گويد: زيرا كه مردم به آيات ما يقين نمىآورند.
وَ يَوۡمَ نَحۡشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٖ فَوۡجٗا مِّمَّن يُكَذِّبُ بَِٔايَٰتِنَا فَهُمۡ يُوزَعُونَ
83و روزى از هر امت فوجى از آنان كه آيات ما را تكذيب مىكنند محشور مىكنيم از پراكنده شدن باز داشته مىشوند.
حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُو قَالَ أَكَذَّبۡتُم بَِٔايَٰتِي وَ لَمۡ تُحِيطُواْ بِهَا عِلۡمًا أَمَّاذَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ
84تا چون آمدند، خدا فرمايد: آيا آيات مرا تكذيب كرديد بىآنكه به آنها احاطه داشته باشيد يا چه كار ديگرى مىكرديد؟
وَ وَقَعَ ٱلۡقَوۡلُ عَلَيۡهِم بِمَا ظَلَمُواْ فَهُمۡ لَا يَنطِقُونَ
85وعده عذاب بر آنها حتمى ميشود و در مقام اعتذار سخن نمىگويند.
أَلَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّا جَعَلۡنَا ٱلَّيۡلَ لِيَسۡكُنُواْ فِيهِ وَ ٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًا إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ
86آيا نمىدانند كه ما شب را قرار دادهايم تا در آن آرام گيرند و روز را نورانى كردهايم در اينكه گفتيم نشانههاى توحيد هست به قومى كه ايمان مىآورند.
وَ يَوۡمَ يُنفَخُ فِي ٱلصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ مَن فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا مَن شَآءَ ٱللَّهُ وَ كُلٌّ أَتَوۡهُ دَٰخِرِينَ
87روزى كه در صور دميده شود آنكه در آسمانها و زمين هست به وحشت مىافتد مگر آنكه خدا خواهد و همه خاضعانه به طرف خدا مىآيند.
وَ تَرَى ٱلۡجِبَالَ تَحۡسَبُهَا جَامِدَةٗ وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ ٱلسَّحَابِ صُنۡعَ ٱللَّهِ ٱلَّذِيٓ أَتۡقَنَ كُلَّ شَيۡءٍ إِنَّهُۥ خَبِيرُۢ بِمَا تَفۡعَلُونَ
88من بينى كوهها را كه اكنون بىحركت مىپندارى مانند ابرها راه مىروند اين كار خداست كه هر چيز را محكم كرده و او به آنچه مىكنيد دانا است.
مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ خَيۡرٞ مِّنۡهَا وَ هُم مِّن فَزَعٖ يَوۡمَئِذٍ ءَامِنُونَ
89هر كه عمل نيك بياورد براى اوست پاداشى بهتر از آن و آنها از وحشت در آن روز ايمن هستند.
وَ مَن جَآءَ بِٱلسَّيِّئَةِ فَكُبَّتۡ وُجُوهُهُمۡ فِي ٱلنَّارِ هَلۡ تُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ
90و هر كس گناه بياورد بر روهايشان در آتش مىافتند آيا جز آنچه مىكرديد مجازات مىشويد؟
إِنَّمَآ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ رَبَّ هَٰذِهِ ٱلۡبَلۡدَةِ ٱلَّذِي حَرَّمَهَا وَ لَهُۥ كُلُّ شَيۡءٖ وَ أُمِرۡتُ أَنۡ أَكُونَ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ
91جز اين نيست كه مامور شدهام به صاحب اين سرزمين كه محترمش كرده عبادت كنم و شدهام كه از مسلمانان باشم.
وَ أَنۡ أَتۡلُوَاْ ٱلۡقُرۡءَانَ فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهۡتَدِي لِنَفۡسِهِۦ وَ مَن ضَلَّ فَقُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُنذِرِينَ
92و قرآن را بر مردم بخوانم هر كه هدايت شود به نفع خويش هدايت مىشود و هر كه گمراه گردد بگو: من فقط از انذار كنندگانم.
وَ قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ فَتَعۡرِفُونَهَا وَ مَا رَبُّكَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ
93و بگو حمد خدا راست، به زودى آيات خويش را به شما نمايان مىكند، آنها را مىشناسيد، خداى تو را آنچه مىكنيد غافل نيست.
سوره القصص
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ طسٓمٓ
1بنام خداى رحمان رحيم؛ طاء. سين. ميم.
تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡمُبِينِ
2اين است آيات كتاب روشن.
نَتۡلُواْ عَلَيۡكَ مِن نَّبَإِ مُوسَىٰ وَ فِرۡعَوۡنَ بِٱلۡحَقِّ لِقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ
3تلاوت مىكنيم بر تو از خبر موسى و فرعون به حق، براى قومى كه ايمان مىآورند.
إِنَّ فِرۡعَوۡنَ عَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ جَعَلَ أَهۡلَهَا شِيَعٗا يَسۡتَضۡعِفُ طَآئِفَةٗ مِّنۡهُمۡ يُذَبِّحُ أَبۡنَآءَهُمۡ وَ يَسۡتَحۡيِۦ نِسَآءَهُمۡ إِنَّهُۥ كَانَ مِنَ ٱلۡمُفۡسِدِينَ
4فرعون در زمين مصر طغيان كرد، اهل مصر را فرقهها كرد، گروهى از آنها را ناتوان مىديد، پسرانشان را مرتب مىكشت زنانشان را زنده مىگذاشت او از مفسدان بود.
وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى ٱلَّذِينَ ٱسۡتُضۡعِفُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ نَجۡعَلَهُمۡ أَئِمَّةٗ وَ نَجۡعَلَهُمُ ٱلۡوَٰرِثِينَ
5مىخواستيم بر آنان كه مستضعف شده بودند منت نهيم و آنها را پيشوا و وارثان فرعونيان گردانيم.
وَ نُمَكِّنَ لَهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ نُرِيَ فِرۡعَوۡنَ وَ هَٰمَٰنَ وَ جُنُودَهُمَا مِنۡهُم مَّا كَانُواْ يَحۡذَرُونَ
6و به آنها در زمين تمكين دهيم و به فرعون و هامان و لشكريان آنها توسط بنى اسرائيل آنچه را كه از آن مىترسيدند بنمايانيم.
وَ أَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰٓ أُمِّ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَرۡضِعِيهِ فَإِذَا خِفۡتِ عَلَيۡهِ فَأَلۡقِيهِ فِي ٱلۡيَمِّ وَ لَا تَخَافِي وَ لَا تَحۡزَنِيٓ إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَيۡكِ وَ جَاعِلُوهُ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ
7به مادر موسى وحى كرديم: (تا نمىترسى) او را شير بده و چون بر او ترسيدى، او را به دريا انداز، نترس و محزون مباش، ما حتما او را به تو بر مىگردانيم و از پيامبران قرار مىدهيم.
فَٱلۡتَقَطَهُۥٓ ءَالُ فِرۡعَوۡنَ لِيَكُونَ لَهُمۡ عَدُوّٗا وَ حَزَنًا إِنَّ فِرۡعَوۡنَ وَ هَٰمَٰنَ وَ جُنُودَهُمَا كَانُواْ خَٰطِِٔينَ
8آل فرعون او را پيدا كردند تا براى آنها دشمن و مايه اندوه باشد، فرعون و هامان و لشكريان آنها از خطا كاران بودند.
وَ قَالَتِ ٱمۡرَأَتُ فِرۡعَوۡنَ قُرَّتُ عَيۡنٖ لِّي وَ لَكَ لَا تَقۡتُلُوهُ عَسَىٰٓ أَن يَنفَعَنَآ أَوۡ نَتَّخِذَهُۥ وَلَدٗا وَ هُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ
9زن فرعون گفت: اين بچه مايه سرور من و تو (فرعون) است، او را نكشيد شايد بما نفع رساند يا او را فرزند كنيم ولى آنها نمىدانستند.
وَ أَصۡبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَىٰ فَٰرِغًا إِن كَادَتۡ لَتُبۡدِي بِهِۦ لَوۡلَآ أَن رَّبَطۡنَا عَلَىٰ قَلۡبِهَا لِتَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
10قلب مادر موسى از خوف و حزن خالى شد، اگر بر قلبش استقامت نگذاشته بوديم كه از مؤمنان به وعده خدا باشد، حتما عمل را افشا مىكرد.
وَ قَالَتۡ لِأُخۡتِهِۦ قُصِّيهِ فَبَصُرَتۡ بِهِۦ عَن جُنُبٖ وَ هُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ
11به خواهرش گفت: موسى را پى جويى كن، خواهرش او را از دور ديد كه نمىدانستند.
وَ حَرَّمۡنَا عَلَيۡهِ ٱلۡمَرَاضِعَ مِن قَبۡلُ فَقَالَتۡ هَلۡ أَدُلُّكُمۡ عَلَىٰٓ أَهۡلِ بَيۡتٖ يَكۡفُلُونَهُۥ لَكُمۡ وَ هُمۡ لَهُۥ نَٰصِحُونَ
12زنان شير ده را قبلا به او تحريم كرده بوديم، گفت آيا شما را به خانوادهاى دلالت كنم كه او را براى شما كفالت مىكند و به او ناصح هستند؟
فَرَدَدۡنَٰهُ إِلَىٰٓ أُمِّهِۦ كَيۡ تَقَرَّ عَيۡنُهَا وَ لَا تَحۡزَنَ وَ لِتَعۡلَمَ أَنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَ لَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ
13پس او را به مادرش برگردانديم تا چشمش روشن شود و محزون نباشد و بداند كه وعده خدا حق است ليكن بيشتر مردم نمىدانند.
وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُۥ وَ ٱسۡتَوَىٰٓ ءَاتَيۡنَٰهُ حُكۡمٗا وَ عِلۡمٗا وَ كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ
14موسى چون به جوانى رسيد و بر كار خود مسلط شد به او تشخيص و علم بخصوصى داديم، نيكوكاران را اين چنين پاداش مىدهيم.
وَ دَخَلَ ٱلۡمَدِينَةَ عَلَىٰ حِينِ غَفۡلَةٖ مِّنۡ أَهۡلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيۡنِ يَقۡتَتِلَانِ هَٰذَا مِن شِيعَتِهِۦ وَ هَٰذَا مِنۡ عَدُوِّهِۦ فَٱسۡتَغَٰثَهُ ٱلَّذِي مِن شِيعَتِهِۦ عَلَى ٱلَّذِي مِنۡ عَدُوِّهِۦ فَوَكَزَهُۥ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيۡهِ قَالَ هَٰذَا مِنۡ عَمَلِ ٱلشَّيۡطَٰنِ إِنَّهُۥ عَدُوّٞ مُّضِلّٞ مُّبِينٞ
15در وقت غفلت اهل شهر، وارد آن شهر گرديد، در آنجا دو مرد را يافت كه با هم جنگ مىكردند، اين از گروه موسى و اين از دشمنش بود، آنكه از پيروان موسى بود از وى بر عليه آن ديگرى كمك خواست، موسى مشتى بر او زد و او را كشت، گفت: اين از كار شيطان است كه او آشكارا دشمن و گمراه كننده است
قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمۡتُ نَفۡسِي فَٱغۡفِرۡ لِي فَغَفَرَ لَهُۥٓ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ
16گفت: پروردگارا من بر خود ظلم كردم مرا چاره كن، خدا به او چاره كرد كه او آمرزنده و رحيم است.
قَالَ رَبِّ بِمَآ أَنۡعَمۡتَ عَلَيَّ فَلَنۡ أَكُونَ ظَهِيرٗا لِّلۡمُجۡرِمِينَ
17گفت پروردگارا به سبب نعمتى كه به من دادهاى عهد مىكنم كه يار مجرمين نباشم.
فَأَصۡبَحَ فِي ٱلۡمَدِينَةِ خَآئِفٗا يَتَرَقَّبُ فَإِذَا ٱلَّذِي ٱسۡتَنصَرَهُۥ بِٱلۡأَمۡسِ يَسۡتَصۡرِخُهُۥ قَالَ لَهُۥ مُوسَىٰٓ إِنَّكَ لَغَوِيّٞ مُّبِينٞ
18در آن شهر ترسان و در حالت انتظار روز كرده ناگاه آنكه ديروز از او كمك خواسته بود يارى مىخواست، موسى به او گفت تو گمراه آشكارى.
فَلَمَّآ أَنۡ أَرَادَ أَن يَبۡطِشَ بِٱلَّذِي هُوَ عَدُوّٞ لَّهُمَا قَالَ يَٰمُوسَىٰٓ أَتُرِيدُ أَن تَقۡتُلَنِي كَمَا قَتَلۡتَ نَفۡسَۢا بِٱلۡأَمۡسِ إِن تُرِيدُ إِلَّآ أَن تَكُونَ جَبَّارٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا تُرِيدُ أَن تَكُونَ مِنَ ٱلۡمُصۡلِحِينَ
19چون خواست آنكه را كه دشمن هر دو بود بگيرد، گفت: اى موسى مىخواهى مرا بكشى چنان كه ديروز يك نفر را كشتى؟! نمىخواهى مگر آنكه در روى زمين ستمگرى باشى و نمىخواهى كه از مصلحان باشى.
وَ جَآءَ رَجُلٞ مِّنۡ أَقۡصَا ٱلۡمَدِينَةِ يَسۡعَىٰ قَالَ يَٰمُوسَىٰٓ إِنَّ ٱلۡمَلَأَ يَأۡتَمِرُونَ بِكَ لِيَقۡتُلُوكَ فَٱخۡرُجۡ إِنِّي لَكَ مِنَ ٱلنَّٰصِحِينَ
20مردى از دورترين محل آن شهر شتابان آمد و گفت: اى موسى در باريان فرعون مشورت مىكنند تا تو را بكشند، از اين شهر خارج شو، من از خير خواهان تو هستم.
فَخَرَجَ مِنۡهَا خَآئِفٗا يَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ
21موسى ترسان و محتاط از آنجا خارج شد و گفت: پروردگارا مرا از قوم ظالم نجات بده.
وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلۡقَآءَ مَدۡيَنَ قَالَ عَسَىٰ رَبِّيٓ أَن يَهۡدِيَنِي سَوَآءَ ٱلسَّبِيلِ
22و چون به طرف مدين رو كرد، گفت: اميد آن دارم كه خدايم به راه راست مدين هدايتم كند.
وَ لَمَّا وَرَدَ مَآءَ مَدۡيَنَ وَجَدَ عَلَيۡهِ أُمَّةٗ مِّنَ ٱلنَّاسِ يَسۡقُونَ وَ وَجَدَ مِن دُونِهِمُ ٱمۡرَأَتَيۡنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطۡبُكُمَا قَالَتَا لَا نَسۡقِي حَتَّىٰ يُصۡدِرَ ٱلرِّعَآءُ وَ أَبُونَا شَيۡخٞ كَبِيرٞ
23و چون به آب مدين رسيد، ديد گروهى از مردم به مواشى خود آب مىدهند و در كنار آنها دو نفر زن ديد كه گوسفندان خويش را از آب خوردن مانع مىشدند گفت چرا چنين مىكنيد؟ گفتند: تا چوپانان مواشى خود را بر نگردانند ما به گوسفندان خود آب نمىدهيم پدر ما پير بزرگى است.
فَسَقَىٰ لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّىٰٓ إِلَى ٱلظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَآ أَنزَلۡتَ إِلَيَّ مِنۡ خَيۡرٖ فَقِيرٞ
24به خاطر آن دو گوسفندانشان را آب داد، آن گاه به سايه برگشت و گفت خدايا من به آنچه از خير به من دادهاى محتاجم.
فَجَآءَتۡهُ إِحۡدَىٰهُمَا تَمۡشِي عَلَى ٱسۡتِحۡيَآءٖ قَالَتۡ إِنَّ أَبِي يَدۡعُوكَ لِيَجۡزِيَكَ أَجۡرَ مَا سَقَيۡتَ لَنَا فَلَمَّا جَآءَهُۥ وَ قَصَّ عَلَيۡهِ ٱلۡقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفۡ نَجَوۡتَ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلظَّٰلِمِينَ
25يكى از آن دو دختر نزد موسى آمد و گفت: پدرم تو را مىخواند تا مزد آب دادنت را بدهد، چون موسى پيش او آمد، و ماجرايش را حكايت كرد، او گفت: مترس از قوم ستمگر نجات يافتى.
قَالَتۡ إِحۡدَىٰهُمَا يَٰٓأَبَتِ ٱسۡتَٔۡجِرۡهُ إِنَّ خَيۡرَ مَنِ ٱسۡتَٔۡجَرۡتَ ٱلۡقَوِيُّ ٱلۡأَمِينُ
26يكى از آن دو دختر گفت: پدرم اين جوان را اجير كن، بهترين كسى كه اجير گرفتهاى قوى و امين است.
قَالَ إِنِّيٓ أُرِيدُ أَنۡ أُنكِحَكَ إِحۡدَى ٱبۡنَتَيَّ هَٰتَيۡنِ عَلَىٰٓ أَن تَأۡجُرَنِي ثَمَٰنِيَ حِجَجٖ فَإِنۡ أَتۡمَمۡتَ عَشۡرٗا فَمِنۡ عِندِكَ وَ مَآ أُرِيدُ أَنۡ أَشُقَّ عَلَيۡكَ سَتَجِدُنِيٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ
27او گفت: من مىخواهم يكى از اين دو دخترانم را به نكاح تو در آورم كه هشت سال اجير من باشى اگر ده سال تمام كردى به اختيار تو است. نمىخواهم بر تو سخت گيرم، انشاء الله مرا از شايستگان خواهى يافت.
قَالَ ذَٰلِكَ بَيۡنِي وَ بَيۡنَكَ أَيَّمَا ٱلۡأَجَلَيۡنِ قَضَيۡتُ فَلَا عُدۡوَٰنَ عَلَيَّ وَ ٱللَّهُ عَلَىٰ مَا نَقُولُ وَكِيلٞ
28موسى گفت: اين شرط ميان من و تو است، هر كدام از دو مدت را اتمام كردم اجبارى بر من نخواهى داشت، خدا بر آنچه مىگوئيم ناظر و وكيل است.
فَلَمَّا قَضَىٰ مُوسَى ٱلۡأَجَلَ وَ سَارَ بِأَهۡلِهِۦٓ ءَانَسَ مِن جَانِبِ ٱلطُّورِ نَارٗا قَالَ لِأَهۡلِهِ ٱمۡكُثُوٓاْ إِنِّيٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا لَّعَلِّيٓ ءَاتِيكُم مِّنۡهَا بِخَبَرٍ أَوۡ جَذۡوَةٖ مِّنَ ٱلنَّارِ لَعَلَّكُمۡ تَصۡطَلُونَ
29چون موسى مدت معين را تمام كرد، با خانواده خويش رهسپار شد، در كرانه كوه آتشى ديد، به خانوادهاش گفت: درنگ كنيد، من آتشى ديدم شايد از آن خبرى بياورم يا قسمتى از آتش بياورم تا گرم شويد.
فَلَمَّآ أَتَىٰهَا نُودِيَ مِن شَٰطِيِٕ ٱلۡوَادِ ٱلۡأَيۡمَنِ فِي ٱلۡبُقۡعَةِ ٱلۡمُبَٰرَكَةِ مِنَ ٱلشَّجَرَةِ أَن يَٰمُوسَىٰٓ إِنِّيٓ أَنَا ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
30چون به نزد آتش آمد، از طرف راست وادى در آن قطعه مبارك از درخت ندا شد: اى موسى منم الله پروردگار مخلوقات.
وَ أَنۡ أَلۡقِ عَصَاكَ فَلَمَّا رَءَاهَا تَهۡتَزُّ كَأَنَّهَا جَآنّٞ وَلَّىٰ مُدۡبِرٗا وَ لَمۡ يُعَقِّبۡ يَٰمُوسَىٰٓ أَقۡبِلۡ وَ لَا تَخَفۡ إِنَّكَ مِنَ ٱلۡأٓمِنِينَ
31عصايت را بيانداز (انداخت در دم مار شد) چون ديد كه چون مار كوچكى به شدت حركت مىكند پشتكنان فرار كرد و به عقب برنگشت (خطاب رسيد) اى موسى برگرد، نترس تو از ايمنانى.
ٱسۡلُكۡ يَدَكَ فِي جَيۡبِكَ تَخۡرُجۡ بَيۡضَآءَ مِنۡ غَيۡرِ سُوٓءٖ وَ ٱضۡمُمۡ إِلَيۡكَ جَنَاحَكَ مِنَ ٱلرَّهۡبِ فَذَٰنِكَ بُرۡهَٰنَانِ مِن رَّبِّكَ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَ مَلَإِيْهِۦٓ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمٗا فَٰسِقِينَ
32دستت را به گريبانت داخل كن، سفيد و بدون عيب خارج مىشود، طرف خويش را از ترس بر خودت جمع كن، اينها دو برهان هستند از خداى تو براى فرعون و اشراف او، كه آنها قومى فاسقند.
قَالَ رَبِّ إِنِّي قَتَلۡتُ مِنۡهُمۡ نَفۡسٗا فَأَخَافُ أَن يَقۡتُلُونِ
33گفت: پروردگارا من يك نفر از آنها را كشتهام مىترسم مرا بكشند.
وَ أَخِي هَٰرُونُ هُوَ أَفۡصَحُ مِنِّي لِسَانٗا فَأَرۡسِلۡهُ مَعِيَ رِدۡءٗا يُصَدِّقُنِيٓ إِنِّيٓ أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ
34برادرم هارون از من گوياتر است. او را با من كمك بفرست تا مرا تصديق كند، مىترسم مرا تكذيب نمايند.
قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَ نَجۡعَلُ لَكُمَا سُلۡطَٰنٗا فَلَا يَصِلُونَ إِلَيۡكُمَا بَِٔايَٰتِنَآ أَنتُمَا وَ مَنِ ٱتَّبَعَكُمَا ٱلۡغَٰلِبُونَ
35خدا گفت: بازويت را با برادرت نيرومند مىكنيم و براى شما غلبه مىدهيم. به سبب آيههاى ما به شما نمىرسند، شما و پيروان شما پيروزيد.
فَلَمَّا جَآءَهُم مُّوسَىٰ بَِٔايَٰتِنَا بَيِّنَٰتٖ قَالُواْ مَا هَٰذَآ إِلَّا سِحۡرٞ مُّفۡتَرٗى وَ مَا سَمِعۡنَا بِهَٰذَا فِيٓ ءَابَآئِنَا ٱلۡأَوَّلِينَ
36چون موسى با دلائل ما پيش آنها آمد گفتند: اين نيست مگر جادوى مجعول و ما اين را در پدران گذشته خود نشنيدهايم.
وَ قَالَ مُوسَىٰ رَبِّيٓ أَعۡلَمُ بِمَن جَآءَ بِٱلۡهُدَىٰ مِنۡ عِندِهِۦ وَ مَن تَكُونُ لَهُۥ عَٰقِبَةُ ٱلدَّارِ إِنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلظَّٰلِمُونَ
37موسى گفت: پروردگار من داناتر است به آنكه هدايت آورده و آنكه عاقبت براى اوست: ظالمان رستگار نمىشوند.
وَ قَالَ فِرۡعَوۡنُ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَأُ مَا عَلِمۡتُ لَكُم مِّنۡ إِلَٰهٍ غَيۡرِي فَأَوۡقِدۡ لِي يَٰهَٰمَٰنُ عَلَى ٱلطِّينِ فَٱجۡعَل لِّي صَرۡحٗا لَّعَلِّيٓ أَطَّلِعُ إِلَىٰٓ إِلَٰهِ مُوسَىٰ وَ إِنِّي لَأَظُنُّهُۥ مِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ
38فرعون گفت: اى مردم من براى شما معبودى جز خودم نمىدانم، هامان براى من آجر بپز، و بناى بلندى بساز تا به سوى معبود موسى بالا روم من او را دروغگو مىدانم.
وَ ٱسۡتَكۡبَرَ هُوَ وَ جُنُودُهُۥ فِي ٱلۡأَرۡضِ بِغَيۡرِ ٱلۡحَقِّ وَ ظَنُّوٓاْ أَنَّهُمۡ إِلَيۡنَا لَا يُرۡجَعُونَ
39فرعون و لشگريانش در زمين مصر به ناحق تكبر كردند و گمان نمودند كه به سوى ما باز نمىگردند.
فَأَخَذۡنَٰهُ وَ جُنُودَهُۥ فَنَبَذۡنَٰهُمۡ فِي ٱلۡيَمِّ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلظَّٰلِمِينَ
40او و لشگريانش را گرفته و به دريا انداختيم بنگر عاقبت ستمكاران چه شد.
وَ جَعَلۡنَٰهُمۡ أَئِمَّةٗ يَدۡعُونَ إِلَى ٱلنَّارِ وَ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ لَا يُنصَرُونَ
41آنها را امامانى گردانديم كه به آتش مىخواندند و در روز قيامت يارى نمىشوند.
وَ أَتۡبَعۡنَٰهُمۡ فِي هَٰذِهِ ٱلدُّنۡيَا لَعۡنَةٗ وَ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ هُم مِّنَ ٱلۡمَقۡبُوحِينَ
42در اين دنيا لعنت بزرگى را در پى شان قرار داديم و در روز قيامت از ناپسندان خواهند بود.
وَ لَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ مِنۢ بَعۡدِ مَآ أَهۡلَكۡنَا ٱلۡقُرُونَ ٱلۡأُولَىٰ بَصَآئِرَ لِلنَّاسِ وَ هُدٗى وَ رَحۡمَةٗ لَّعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ
43پس از آنكه نسلهاى گذشته را هلاك كرديم، به موسى كتاب داديم كه براى مردم بصيرتها و هدايت و رحمت بود، تا مردم (در راه حق) بيدار گردند.
وَ مَا كُنتَ بِجَانِبِ ٱلۡغَرۡبِيِّ إِذۡ قَضَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَى ٱلۡأَمۡرَ وَ مَا كُنتَ مِنَ ٱلشَّٰهِدِينَ
44تو در طرف غرب صحرا نبودى آن گاه كه فرمان خويش را به موسى وحى كرديم، و تو از حاضران نبودى.
وَ لَٰكِنَّآ أَنشَأۡنَا قُرُونٗا فَتَطَاوَلَ عَلَيۡهِمُ ٱلۡعُمُرُ وَ مَا كُنتَ ثَاوِيٗا فِيٓ أَهۡلِ مَدۡيَنَ تَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِنَا وَ لَٰكِنَّا كُنَّا مُرۡسِلِينَ
45ليكن ما نسلهايى به وجود آورديم، زندگى براى آنها طولانى شد (سپس تو را به وجود آورده و مبعوث كرديم). و تو در اهل مدين مقيم نبودى، تو در ميان آنها آيات ما را باهل مكه نمىخواندى ليكن ما ارسال كننده تو بوديم.
وَ مَا كُنتَ بِجَانِبِ ٱلطُّورِ إِذۡ نَادَيۡنَا وَ لَٰكِن رَّحۡمَةٗ مِّن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوۡمٗا مَّآ أَتَىٰهُم مِّن نَّذِيرٖ مِّن قَبۡلِكَ لَعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ
46آن گاه كه به موسى ندا كرديم تو در كنار آن كوه نبودى، ليكن اين آيات رحمتى است از سوى خداى تو، تا انذار كنى قومى را كه پيش از تو نذير بر آنها نيامده تا بيدار گردند.
وَ لَوۡلَآ أَن تُصِيبَهُم مُّصِيبَةُۢ بِمَا قَدَّمَتۡ أَيۡدِيهِمۡ فَيَقُولُواْ رَبَّنَا لَوۡلَآ أَرۡسَلۡتَ إِلَيۡنَا رَسُولٗا فَنَتَّبِعَ ءَايَٰتِكَ وَ نَكُونَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
47اگر اين نبود كه به وقت رسيدن بلا، به علت اعمالشان، بگويند پروردگارا چرا براى ما رسولى نفرستادى تا پيرو آيات تو گرديم و از مؤمنان باشيم تو را نمىفرستاديم.
فَلَمَّا جَآءَهُمُ ٱلۡحَقُّ مِنۡ عِندِنَا قَالُواْ لَوۡلَآ أُوتِيَ مِثۡلَ مَآ أُوتِيَ مُوسَىٰٓ أَ وَ لَمۡ يَكۡفُرُواْ بِمَآ أُوتِيَ مُوسَىٰ مِن قَبۡلُ قَالُواْ سِحۡرَانِ تَظَٰهَرَا وَ قَالُوٓاْ إِنَّا بِكُلّٖ كَٰفِرُونَ
48چون دين حق از جانب ما به آنها آمد، گفتند: چرا مانند معجزه موسى به او داده نشده است؟ آيا به آنچه قبلا به موسى داده بوديم كافر نشدند؟ گفتند: تورات و قرآن دو جادو هستند يار همديگر و گفتند: ما به هر دو كافريم.
قُلۡ فَأۡتُواْ بِكِتَٰبٖ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ هُوَ أَهۡدَىٰ مِنۡهُمَآ أَتَّبِعۡهُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ
49بگو: كتابى از جانب خدا بياوريد كه از تورات و قرآن هاديتر باشد تا من پيروى كنم ...
فَإِن لَّمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَكَ فَٱعۡلَمۡ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهۡوَآءَهُمۡ وَ مَنۡ أَضَلُّ مِمَّنِ ٱتَّبَعَ هَوَىٰهُ بِغَيۡرِ هُدٗى مِّنَ ٱللَّهِ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ
50اگر قبول نكردند بدان كه فقط از خواهشهاى خويش پيروى مىكنند، كيست ظالمتر از آنكه بدون هدايت خدا از هواى خويش پيروى كند يقينا خدا قوم ظالم را هدايت نمىكند.
وَ لَقَدۡ وَصَّلۡنَا لَهُمُ ٱلۡقَوۡلَ لَعَلَّهُمۡ يَتَذَكَّرُونَ
51سخن را براى آنها پى در پى كرديم تا بيدار گردند.
ٱلَّذِينَ ءَاتَيۡنَٰهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِهِۦ هُم بِهِۦ يُؤۡمِنُونَ
52آنان كه قبل از قرآن به آنها كتاب دادهايم به قرآن ايمان مىآورند.
وَ إِذَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِهِۦٓ إِنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّنَآ إِنَّا كُنَّا مِن قَبۡلِهِۦ مُسۡلِمِينَ
53چون قرآن بر آنها خوانده شود گويند: به آن ايمان آورديم، آن حق و از جانب خداست، ما قبلا مسلمان بودهايم.
أُوْلَٰٓئِكَ يُؤۡتَوۡنَ أَجۡرَهُم مَّرَّتَيۡنِ بِمَا صَبَرُواْ وَ يَدۡرَءُونَ بِٱلۡحَسَنَةِ ٱلسَّيِّئَةَ وَ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ
54آنها مزدشان را دو بار داده مىشوند و با خوبى بدى را دفع مىكنند و از آنچه روزيشان دادهايم انفاق مىكنند.
وَ إِذَا سَمِعُواْ ٱللَّغۡوَ أَعۡرَضُواْ عَنۡهُ وَ قَالُواْ لَنَآ أَعۡمَٰلُنَا وَ لَكُمۡ أَعۡمَٰلُكُمۡ سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمۡ لَا نَبۡتَغِي ٱلۡجَٰهِلِينَ
55و چون سخن بيهوده را شنيدند از آن اعراض مىكنند، گويند اعمال ما براى ما و اعمال شما براى شماست، سلام بر شما، جاهلان را نمىخواهيم.
إِنَّكَ لَا تَهۡدِي مَنۡ أَحۡبَبۡتَ وَ لَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَهۡدِي مَن يَشَآءُ وَ هُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِينَ
56تو هر كه را دوست دارى هدايت نتوانى كرد، اما خدا هر كه را بخواهد هدايت مىكند او به قبول كنندگان هدايت داناتر است.
وَ قَالُوٓاْ إِن نَّتَّبِعِ ٱلۡهُدَىٰ مَعَكَ نُتَخَطَّفۡ مِنۡ أَرۡضِنَآ أَ وَ لَمۡ نُمَكِّن لَّهُمۡ حَرَمًا ءَامِنٗا يُجۡبَىٰٓ إِلَيۡهِ ثَمَرَٰتُ كُلِّ شَيۡءٖ رِّزۡقٗا مِّن لَّدُنَّا وَ لَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ
57گفتند: اگر از هدايت قرآن پيروى كنيم از زمين خود ربوده مىشويم، آيا براى آنها حرام امنى قرار ندادهايم كه محصولات هر چيز به آن جمع مىشود ليكن بيشترشان نمىدانند.
وَ كَمۡ أَهۡلَكۡنَا مِن قَرۡيَةِۢ بَطِرَتۡ مَعِيشَتَهَا فَتِلۡكَ مَسَٰكِنُهُمۡ لَمۡ تُسۡكَن مِّنۢ بَعۡدِهِمۡ إِلَّا قَلِيلٗا وَ كُنَّا نَحۡنُ ٱلۡوَٰرِثِينَ
58چه بسا شهرى كه در زندگيش طغيان كرده بود كه هلاك كرديم، اين است خانههايشان كه از پس آنها جز اندكى مسكون نشدهاند و ما وارث آنها شدهايم.
وَ مَا كَانَ رَبُّكَ مُهۡلِكَ ٱلۡقُرَىٰ حَتَّىٰ يَبۡعَثَ فِيٓ أُمِّهَا رَسُولٗا يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِنَا وَ مَا كُنَّا مُهۡلِكِي ٱلۡقُرَىٰٓ إِلَّا وَ أَهۡلُهَا ظَٰلِمُونَ
59خداى تو هلاك كننده شهرها نيست مگر آنكه در مركز آنها پيامبرى مبعوث كند كه آيات ما را بر آنها بخواند، و ما هلاك كننده قريهها نبودهايم مگر آنكه اهل آنها ظالم بودهاند.
وَ مَآ أُوتِيتُم مِّن شَيۡءٖ فَمَتَٰعُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَ زِينَتُهَا وَ مَا عِندَ ٱللَّهِ خَيۡرٞ وَ أَبۡقَىٰٓ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ
60آنچه از اشياء داده شدهايد متاع زندگى دنيا و زينت آنست، آنچه در نزد خداست بهتر و پايدارتر است آيا تعقل نمىكنيد.
أَفَمَن وَعَدۡنَٰهُ وَعۡدًا حَسَنٗا فَهُوَ لَٰقِيهِ كَمَن مَّتَّعۡنَٰهُ مَتَٰعَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا ثُمَّ هُوَ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ مِنَ ٱلۡمُحۡضَرِينَ
61آيا آنكه به او وعده خوب دادهايم و آن را ملاقات خواهد كرد مانند كسى است كه او را با متاع دنيا متمتع كردهايم سپس او روز قيامت از حاضر شدگان در عذاب خواهد بود.
وَ يَوۡمَ يُنَادِيهِمۡ فَيَقُولُ أَيۡنَ شُرَكَآءِيَ ٱلَّذِينَ كُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ
62ياد آر روزى را كه ندايشان كند و گويد: كجايند شريكان من كه بدروغ مىگفتيد؟
قَالَ ٱلَّذِينَ حَقَّ عَلَيۡهِمُ ٱلۡقَوۡلُ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ ٱلَّذِينَ أَغۡوَيۡنَآ أَغۡوَيۡنَٰهُمۡ كَمَا غَوَيۡنَا تَبَرَّأۡنَآ إِلَيۡكَ مَا كَانُوٓاْ إِيَّانَا يَعۡبُدُونَ
63آنان كه وعده عذاب بر آنها حتمى شده است گويند: پروردگارا اينان كسانى هستند كه اغفال كردهايم، آنها را گمراه كرديم چنان كه خود گمراه شديم از آنها به سوى تو بيزارى جستيم ما را عبادت نمىكردند.
وَ قِيلَ ٱدۡعُواْ شُرَكَآءَكُمۡ فَدَعَوۡهُمۡ فَلَمۡ يَسۡتَجِيبُواْ لَهُمۡ وَ رَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَ لَوۡ أَنَّهُمۡ كَانُواْ يَهۡتَدُونَ
64گويند: شركاء خود را بخوانيد، آنها را بخوانند ولى جوابشان نمىدهند، عذاب را مىبينند اى كاش هدايت قبول مىكردند.
وَ يَوۡمَ يُنَادِيهِمۡ فَيَقُولُ مَاذَآ أَجَبۡتُمُ ٱلۡمُرۡسَلِينَ
65ياد آر روزى را كه ندايشان كند. گويد به پيامبران چه جوابى داديد؟
فَعَمِيَتۡ عَلَيۡهِمُ ٱلۡأَنۢبَآءُ يَوۡمَئِذٖ فَهُمۡ لَا يَتَسَآءَلُونَ
66خبرها به آنها كور مىشود، آنها از همديگر سؤال نمىكنند.
فَأَمَّا مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صَٰلِحٗا فَعَسَىٰٓ أَن يَكُونَ مِنَ ٱلۡمُفۡلِحِينَ
67اما هر كه توبه كند و ايمان آورد و عمل شايسته نمايد، شايد از اهل فلاح باشد.
وَ رَبُّكَ يَخۡلُقُ مَا يَشَآءُ وَ يَخۡتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ ٱلۡخِيَرَةُ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ وَ تَعَٰلَىٰ عَمَّا يُشۡرِكُونَ
68پروردگار تو بخواهد مىآفريند و آنچه بخواهد اختيار مىكند، مردمان را اختيارى نيست، خدا از آنچه شريك قرار مىدهند پاك و بالاست.
وَ رَبُّكَ يَعۡلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمۡ وَ مَا يُعۡلِنُونَ
69پروردگار تو مىداند آنچه را كه سينههاى آنها مستور مىدارد و آنچه را كه آشكار مىكنند.
وَ هُوَ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ لَهُ ٱلۡحَمۡدُ فِي ٱلۡأُولَىٰ وَ ٱلۡأٓخِرَةِ وَ لَهُ ٱلۡحُكۡمُ وَ إِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ
70فقط اوست الله، جز او معبودى نيست، حمد در دنيا و آخرت براى اوست، فرمان خاص اوست و به سوى او بر مىگرديد.
قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِن جَعَلَ ٱللَّهُ عَلَيۡكُمُ ٱلَّيۡلَ سَرۡمَدًا إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ مَنۡ إِلَٰهٌ غَيۡرُ ٱللَّهِ يَأۡتِيكُم بِضِيَآءٍ أَفَلَا تَسۡمَعُونَ
71بگو: خبر مدهيد اگر خدا شب را تا روز قيامت دائمى كند، كيست خدايى غير از خدا كه به شما نورى بياورد. آيا نمىشنويد؟
قُلۡ أَرَءَيۡتُمۡ إِن جَعَلَ ٱللَّهُ عَلَيۡكُمُ ٱلنَّهَارَ سَرۡمَدًا إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ مَنۡ إِلَٰهٌ غَيۡرُ ٱللَّهِ يَأۡتِيكُم بِلَيۡلٖ تَسۡكُنُونَ فِيهِ أَفَلَا تُبۡصِرُونَ
72بگو: خبرم دهيد اگر خدا روز را تا قيامت براى شما دائمى گرداند، كيست خدايى غير از الله براى شما شبى بياورد كه در آن آرام گيريد، آيا نمىبينيد؟
وَ مِن رَّحۡمَتِهِۦ جَعَلَ لَكُمُ ٱلَّيۡلَ وَ ٱلنَّهَارَ لِتَسۡكُنُواْ فِيهِ وَ لِتَبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِهِۦ وَ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ
73از رحمت خداست كه شب و روز را براى شما آفريد، تا در آن آرام گيريد و از فضل خدا روزى بطلبيد و تا شكر گذاريد.
وَ يَوۡمَ يُنَادِيهِمۡ فَيَقُولُ أَيۡنَ شُرَكَآءِيَ ٱلَّذِينَ كُنتُمۡ تَزۡعُمُونَ
74ياد آر روزى را كه ندايشان كند و فرمايد كجايند شريكان من كه به دروغ مىگفتيد؟
وَ نَزَعۡنَا مِن كُلِّ أُمَّةٖ شَهِيدٗا فَقُلۡنَا هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ فَعَلِمُوٓاْ أَنَّ ٱلۡحَقَّ لِلَّهِ وَ ضَلَّ عَنۡهُم مَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ
75از هر امت شاهدى مىآوريم و مىگوئيم دليل خود را بياوريد، مىدانند كه حق با خداست و آنچه به دروغ جعل مىكردند از آنها گم مىشوند.
إِنَّ قَٰرُونَ كَانَ مِن قَوۡمِ مُوسَىٰ فَبَغَىٰ عَلَيۡهِمۡ وَ ءَاتَيۡنَٰهُ مِنَ ٱلۡكُنُوزِ مَآ إِنَّ مَفَاتِحَهُۥ لَتَنُوٓأُ بِٱلۡعُصۡبَةِ أُوْلِي ٱلۡقُوَّةِ إِذۡ قَالَ لَهُۥ قَوۡمُهُۥ لَا تَفۡرَحۡ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡفَرِحِينَ
76قارون از قوم موسى بود، بر آنها تجاوز كرد، به او از نقدينهها آن قدر داده بوديم كه حمل كليدهاى آنها گروه نيرومندى را خسته مىكرد، ياد آر كه قومش باو گفتند متكبر مباش كه خدا متكبران را دوست ندارد.
وَ ٱبۡتَغِ فِيمَآ ءَاتَىٰكَ ٱللَّهُ ٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَ وَ لَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ ٱلدُّنۡيَا وَ أَحۡسِن كَمَآ أَحۡسَنَ ٱللَّهُ إِلَيۡكَ وَ لَا تَبۡغِ ٱلۡفَسَادَ فِي ٱلۡأَرۡضِ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُفۡسِدِينَ
77در آنچه خدا به تو داده است، آخرت را بطلب بهره باقى خود را از دنيا فراموش مكن، احسان كن چنان كه خدا بر تو احسان كرده است اهل فساد مباش كه خدا اهل فساد را دوست ندارد.
قَالَ إِنَّمَآ أُوتِيتُهُۥ عَلَىٰ عِلۡمٍ عِندِيٓ أَ وَ لَمۡ يَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ قَدۡ أَهۡلَكَ مِن قَبۡلِهِۦ مِنَ ٱلۡقُرُونِ مَنۡ هُوَ أَشَدُّ مِنۡهُ قُوَّةٗ وَ أَكۡثَرُ جَمۡعٗا وَ لَا يُسَۡٔلُ عَن ذُنُوبِهِمُ ٱلۡمُجۡرِمُونَ
78قارون گفت: من اين ثروت را روى علمى كه دارم داده شدهام آيا او ندانسته بود كه خدا پيش از او مردمانى هلاك كرده كه از او قويتر و ثروتمندتر بودند؟ گناهكاران از گناهان خود سؤال نمىشوند.
فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوۡمِهِۦ فِي زِينَتِهِۦ قَالَ ٱلَّذِينَ يُرِيدُونَ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا يَٰلَيۡتَ لَنَا مِثۡلَ مَآ أُوتِيَ قَٰرُونُ إِنَّهُۥ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٖ
79با زينت مخصوص خود بر قومش برآمد، آنان كه زندگى دنيا را مىخواستند گفتند: اى كاش ما را مانند قارون ثروت بود كه او صاحب بهره عظيم است.
وَ قَالَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ وَيۡلَكُمۡ ثَوَابُ ٱللَّهِ خَيۡرٞ لِّمَنۡ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صَٰلِحٗا وَ لَا يُلَقَّىٰهَآ إِلَّا ٱلصَّٰبِرُونَ
80آنان كه اهل علم بودند، گفتند: واى بر شما پاداش خدا براى كسانى كه اهل ايمان و علمند، بهتر از ثروت قارون است، اين سخن را جز صابران نمىفهمند.
فَخَسَفۡنَا بِهِۦ وَ بِدَارِهِ ٱلۡأَرۡضَ فَمَا كَانَ لَهُۥ مِن فِئَةٖ يَنصُرُونَهُۥ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَ مَا كَانَ مِنَ ٱلۡمُنتَصِرِينَ
81او و خانهاش را به زمين فرو برديم، براى او جز خدا گروهى نبود كه ياريش كنند و از انتقام گيرندگان نبود.
وَ أَصۡبَحَ ٱلَّذِينَ تَمَنَّوۡاْ مَكَانَهُۥ بِٱلۡأَمۡسِ يَقُولُونَ وَيۡكَأَنَّ ٱللَّهَ يَبۡسُطُ ٱلرِّزۡقَ لِمَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦ وَ يَقۡدِرُ لَوۡلَآ أَن مَّنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡنَا لَخَسَفَ بِنَا وَيۡكَأَنَّهُۥ لَا يُفۡلِحُ ٱلۡكَٰفِرُونَ
82آنان كه ديروز موقعيت او را آرزو مىكردند گفتند: عجبا! راستى خدا بر هر كه از بندگان بخواهد روزى را بسط مىنمايد و تنگ مىگيرد، اگر خدا بر ما منت نمىگذاشت ما را نيز به زمين فرو مىبرد، عجبا! راستى ظالمان رستگار نمىشوند.
تِلۡكَ ٱلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ نَجۡعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوّٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ لَا فَسَادٗا وَ ٱلۡعَٰقِبَةُ لِلۡمُتَّقِينَ
83آن سراى آخرت را براى كسانى قرار مىدهيم كه در روى زمين تجاوز و فساد به وجود نياورند عاقبت، خاص اهل تقوى است.
مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ خَيۡرٞ مِّنۡهَا وَ مَن جَآءَ بِٱلسَّيِّئَةِ فَلَا يُجۡزَى ٱلَّذِينَ عَمِلُواْ ٱلسَّئَِّاتِ إِلَّا مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ
84هر كه در روز قيامت عمل نيك بياورد بهتر از آن پاداش دارد و هر كه عمل بد آورد اهل گناهان فقط بآنچه مىكردهاند مجازات مىشوند.
إِنَّ ٱلَّذِي فَرَضَ عَلَيۡكَ ٱلۡقُرۡءَانَ لَرَآدُّكَ إِلَىٰ مَعَادٖ قُل رَّبِّيٓ أَعۡلَمُ مَن جَآءَ بِٱلۡهُدَىٰ وَ مَنۡ هُوَ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ
85خدايى كه عمل به قرآن را بر تو واجب كرده به معانى بزرگى تو را بر مىگرداند، بگو خداى من داناتر است به كسى كه هدايت را آورده و به كسى كه در ضلال مبين است.
وَ مَا كُنتَ تَرۡجُوٓاْ أَن يُلۡقَىٰٓ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبُ إِلَّا رَحۡمَةٗ مِّن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ ظَهِيرٗا لِّلۡكَٰفِرِينَ
86تو اميد نداشتى كه به تو اين كتاب نازل شود ليكن رحمتى بود از پروردگارت، سپس بر كافران يار مباش.
وَ لَا يَصُدُّنَّكَ عَنۡ ءَايَٰتِ ٱللَّهِ بَعۡدَ إِذۡ أُنزِلَتۡ إِلَيۡكَ وَ ٱدۡعُ إِلَىٰ رَبِّكَ وَ لَا تَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ
87كافران تو را از تبليغ آيات خدا پس از آنكه بر تو نازل شده است، مانع نشوند. به سوى پروردگارت بخوان و از مشركان مباش.
وَ لَا تَدۡعُ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَۘ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيۡءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجۡهَهُۥ لَهُ ٱلۡحُكۡمُ وَ إِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ
88جز الله معبودى مخوان كه جز او معبودى نيست، همه اشياء جز او فانى هستند فرمان خاص اوست، همه به سوى او بر مىگرديد.
سوره العنکبوت
بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ الٓمٓ
1بنام خداى رحمان رحيم؛ الف، لام، ميم
أَحَسِبَ ٱلنَّاسُ أَن يُتۡرَكُوٓاْ أَن يَقُولُوٓاْ ءَامَنَّا وَ هُمۡ لَا يُفۡتَنُونَ
2آيا مردم گمان مىكنند با صرف اينكه بگويند: ايمان آوردهايم، رها شوند و امتحان نگردند؟
وَ لَقَدۡ فَتَنَّا ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ فَلَيَعۡلَمَنَّ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ صَدَقُواْ وَ لَيَعۡلَمَنَّ ٱلۡكَٰذِبِينَ
3كسانى را كه پيش از اهل مكه بودند. امتحان كردهايم تا خدا، معلوم كند كسانى را كه راست گفتهاند و كسانى را كه دروغگويانند.
أَمۡ حَسِبَ ٱلَّذِينَ يَعۡمَلُونَ ٱلسَّئَِّاتِ أَن يَسۡبِقُونَا سَآءَ مَا يَحۡكُمُونَ
4آيا عاملان گناهان فكر مىكنند كه بر ما غلبه كنند؟ بد داورى مىكنند.
مَن كَانَ يَرۡجُواْ لِقَآءَ ٱللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ ٱللَّهِ لَأٓتٖ وَ هُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ
5هر كه ملاقات خدا را اميد دارد، وقت ملاقات خدا خواهد آمد، او شنوا و داناست
وَ مَن جَٰهَدَ فَإِنَّمَا يُجَٰهِدُ لِنَفۡسِهِۦٓ إِنَّ ٱللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ ٱلۡعَٰلَمِينَ
6هر كس (در راه خير) تلاش كند، براى خود تلاش مىكند، خدا از مردم بى نياز است.
وَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنۡهُمۡ سَئَِّاتِهِمۡ وَ لَنَجۡزِيَنَّهُمۡ أَحۡسَنَ ٱلَّذِي كَانُواْ يَعۡمَلُونَ
7آنان كه ايمان آورده اعمال شايسته انجام مىدهند، گناهان آنها را مىآمرزيم و به آنها پاداش بهترين اعمالشان را مىدهيم.
وَ وَصَّيۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ بِوَٰلِدَيۡهِ حُسۡنٗا وَ إِن جَٰهَدَاكَ لِتُشۡرِكَ بِي مَا لَيۡسَ لَكَ بِهِۦ عِلۡمٞ فَلَا تُطِعۡهُمَآ إِلَيَّ مَرۡجِعُكُمۡ فَأُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ
8به انسان نسبت به پدر و مادرش خوبى را فرمان دادهايم، اگر به اصرار از تو بخواهند كه به من شريك گردانى آنچه را كه نمىدانى، از آنها اطاعت مكن، بازگشت شما به سوى من است شما را از آنچه مىكرديد خبر خواهم داد.
وَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَنُدۡخِلَنَّهُمۡ فِي ٱلصَّٰلِحِينَ
9آنان كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند در زمره صالحان داخلشان خواهيم كرد.
وَ مِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَقُولُ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ فَإِذَآ أُوذِيَ فِي ٱللَّهِ جَعَلَ فِتۡنَةَ ٱلنَّاسِ كَعَذَابِ ٱللَّهِ وَ لَئِن جَآءَ نَصۡرٞ مِّن رَّبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمۡ أَ وَ لَيۡسَ ٱللَّهُ بِأَعۡلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ ٱلۡعَٰلَمِينَ
10بعضى از مردم مىگويد: ايمان آورديم ولى چون درباره خدا اذيت شود، شكنجه مردم را مانند عذاب خدا مىشمارد، و چون از طرف خدا كمكى آيد، مىگويند ما با شما هستيم آيا خدا از مكنونات خاطر مردم آگاه نيست؟
وَ لَيَعۡلَمَنَّ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ لَيَعۡلَمَنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ
11خدا به طور حتم كسانى را كه ايمان آوردهاند معلوم خواهد كرد و نيز منافقان را آشكار خواهد نمود.
وَ قَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّبِعُواْ سَبِيلَنَا وَ لۡنَحۡمِلۡ خَطَٰيَٰكُمۡ وَ مَا هُم بِحَٰمِلِينَ مِنۡ خَطَٰيَٰهُم مِّن شَيۡءٍ إِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ
12كافران به اهل ايمان گفتند: به راه ما بيائيد تا گناهان شما را به عهده خود گيريم، ولى از گناهان آنها چيزى را به عهده نمىگيرند، آنها دروغگويانند.
وَ لَيَحۡمِلُنَّ أَثۡقَالَهُمۡ وَ أَثۡقَالٗا مَّعَ أَثۡقَالِهِمۡ وَ لَيُسَۡٔلُنَّ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ عَمَّا كَانُواْ يَفۡتَرُونَ
13گناهان خويش را به عهده مىگيرند و نيز گناهانى را با گناهان خود به عهده مىگيرند و در روز قيامت از آنچه جعل مىكردند مسئول خواهند بود.
وَ لَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ فَلَبِثَ فِيهِمۡ أَلۡفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمۡسِينَ عَامٗا فَأَخَذَهُمُ ٱلطُّوفَانُ وَ هُمۡ ظَٰلِمُونَ
14نوح را به سوى قوم خود فرستاديم، هزار سال مگر پنجاه سال در ميان ايشان ماند پس آنها را طوفان گرفت در حالى كه ظالم بودند.
فَأَنجَيۡنَٰهُ وَ أَصۡحَٰبَ ٱلسَّفِينَةِ وَ جَعَلۡنَٰهَآ ءَايَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ
15او و كشتى نشينان را نجات داديم و آن نجات را براى مردمان آيتى گردانديم.
وَ إِبۡرَٰهِيمَ إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَ ٱتَّقُوهُ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ
16و ابراهيم را فرستاديم كه به قوم خود گفت: خدا را عبادت كنيد و از او بترسيد، اگر بدانيد آن به خير شماست.
إِنَّمَا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَوۡثَٰنٗا وَ تَخۡلُقُونَ إِفۡكًا إِنَّ ٱلَّذِينَ تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ لَا يَمۡلِكُونَ لَكُمۡ رِزۡقٗا فَٱبۡتَغُواْ عِندَ ٱللَّهِ ٱلرِّزۡقَ وَ ٱعۡبُدُوهُ وَ ٱشۡكُرُواْ لَهُۥٓ إِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ
17شما جز خدا اصنام بىارزش را مىپرستيد و دروغ مىآفرينيد، آنهايى كه جز خدا پرستش مىكنيد مالك روزى شما نيستند روزى را نزد خدا بطلبيد، او را بندگى كنيد به او شكر گذار باشيد، به سوى او بر مىگرديد.
وَ إِن تُكَذِّبُواْ فَقَدۡ كَذَّبَ أُمَمٞ مِّن قَبۡلِكُمۡ وَ مَا عَلَى ٱلرَّسُولِ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ
18اگر مرا تكذيب كنيد، امتهايى پيش از شما نيز تكذيب كردهاند، بر عهده پيامبر جز تبليغ نيست.
أَ وَ لَمۡ يَرَوۡاْ كَيۡفَ يُبۡدِئُ ٱللَّهُ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥٓ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ
19آيا ندانستهاند، خدا چگونه آفرينش را شروع مىكند، سپس آن را اعاده خواهد كرد ...
قُلۡ سِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱنظُرُواْ كَيۡفَ بَدَأَ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ ٱللَّهُ يُنشِئُ ٱلنَّشۡأَةَ ٱلۡأٓخِرَةَ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ
20بگو: در زمين سفر كنيد و بنگريد خلق را چطور آفريده است، خدا سپس عالم آخرت را به وجود خواهد آورد، خدا بر هر چيز تواناست.
يُعَذِّبُ مَن يَشَآءُ وَ يَرۡحَمُ مَن يَشَآءُ وَ إِلَيۡهِ تُقۡلَبُونَ
21هر كه را بخواهد عذاب مىكند و هر كه را بخواهد رحم مىكند. فقط به سوى او بر مىگرديد.
وَ مَآ أَنتُم بِمُعۡجِزِينَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ لَا فِي ٱلسَّمَآءِ وَ مَا لَكُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ مِن وَلِيّٖ وَ لَا نَصِيرٖ
22شما نه در زمين عاجز كننده خدائيد و نه در آسمان، و جز خدا نه سرپرستى داريد و نه يارى.
وَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بَِٔايَٰتِ ٱللَّهِ وَ لِقَآئِهِۦٓ أُوْلَٰٓئِكَ يَئِسُواْ مِن رَّحۡمَتِي وَ أُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِيمٞ
23آنان كه به آيات و ملاقات خدا كافر شدهاند آنها از رحمت من مأيوس هستند آنها را عذاب دردناكى هست.
فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوۡمِهِۦٓ إِلَّآ أَن قَالُواْ ٱقۡتُلُوهُ أَوۡ حَرِّقُوهُ فَأَنجَىٰهُ ٱللَّهُ مِنَ ٱلنَّارِ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ
24جواب قوم ابراهيم آن بود كه گفتند: او را بكشيد يا بسوزانيد، خدا از آتش نجاتش داد در آن حجتهايى است به قومى كه ايمان مىآورند.
وَ قَالَ إِنَّمَا ٱتَّخَذۡتُم مِّن دُونِ ٱللَّهِ أَوۡثَٰنٗا مَّوَدَّةَ بَيۡنِكُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا ثُمَّ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يَكۡفُرُ بَعۡضُكُم بِبَعۡضٖ وَ يَلۡعَنُ بَعۡضُكُم بَعۡضٗا وَ مَأۡوَىٰكُمُ ٱلنَّارُ وَ مَا لَكُم مِّن نَّٰصِرِينَ
25ابراهيم گفت: بتهاى بى ارزشى را به علت دوستى يكديگر گرفتهايد ولى در روز قيامت بعضى از شما از بعضى بيزارى مىكند و بعضى از شما بعضى را لعن مىكند جايگاه شما آتش است و يارانى براى شما نخواهد بود.
فََٔامَنَ لَهُۥ لُوطٞۘ وَ قَالَ إِنِّي مُهَاجِرٌ إِلَىٰ رَبِّيٓ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ
26لوط به ابراهيم ايمان آورد، ابراهيم گفت: من به سوى پروردگارم مىروم. او عزيز و حكيم است.
وَ وَهَبۡنَا لَهُۥٓ إِسۡحَٰقَ وَ يَعۡقُوبَ وَ جَعَلۡنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ ٱلنُّبُوَّةَ وَ ٱلۡكِتَٰبَ وَ ءَاتَيۡنَٰهُ أَجۡرَهُۥ فِي ٱلدُّنۡيَا وَ إِنَّهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ لَمِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ
27به او اسحاق و يعقوب را داديم و در نسل او نبوت و كتابهاى آسمانى قرار داديم، پاداش دنيايى او را داديم و او در آخرت در زمره شايستگان است.
وَ لُوطًا إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ إِنَّكُمۡ لَتَأۡتُونَ ٱلۡفَٰحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنۡ أَحَدٖ مِّنَ ٱلۡعَٰلَمِينَ
28لوط را بسوى قومش فرستاديم، به آنها گفت: شما مرتكب عمل لواط مىشويد كه پيش از شما احدى از جهانيان چنان نكرده است.
أَئِنَّكُمۡ لَتَأۡتُونَ ٱلرِّجَالَ وَ تَقۡطَعُونَ ٱلسَّبِيلَ وَ تَأۡتُونَ فِي نَادِيكُمُ ٱلۡمُنكَرَ فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوۡمِهِۦٓ إِلَّآ أَن قَالُواْ ٱئۡتِنَا بِعَذَابِ ٱللَّهِ إِن كُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِينَ
29آيا شما به طرف مردان مىآئيد و راه تناسل را قطع مىكنيد؟! و در مجلس خود آن عمل ناپسند را مرتكب مىشويد؟ جواب قومش نبود مگو آنكه گفتند: اگر از راستگويانى عذاب خدا را براى ما بياور.
قَالَ رَبِّ ٱنصُرۡنِي عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡمُفۡسِدِينَ
30لوط گفت: پروردگارا مرا بر قوم مفسد پيروز گردان.
وَ لَمَّا جَآءَتۡ رُسُلُنَآ إِبۡرَٰهِيمَ بِٱلۡبُشۡرَىٰ قَالُوٓاْ إِنَّا مُهۡلِكُوٓاْ أَهۡلِ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡيَةِ إِنَّ أَهۡلَهَا كَانُواْ ظَٰلِمِينَ
31چون فرستادگان ما پيش ابراهيم آمدند گفتند: ما اهل اين شهر را هلاك خواهيم كرد كه اهل آن ستمكارند.
قَالَ إِنَّ فِيهَا لُوطٗا قَالُواْ نَحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَن فِيهَا لَنُنَجِّيَنَّهُۥ وَ أَهۡلَهُۥٓ إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ كَانَتۡ مِنَ ٱلۡغَٰبِرِينَ
32ابراهيم گفت: لوط در آن شهرست؟ گفتند: مىدانيم در آن كيست، ما او و خانوادهاش را نجات خواهيم داد مگر زنش كه از ماندگان است.
وَ لَمَّآ أَن جَآءَتۡ رُسُلُنَا لُوطٗا سِيٓءَ بِهِمۡ وَ ضَاقَ بِهِمۡ ذَرۡعٗا وَ قَالُواْ لَا تَخَفۡ وَ لَا تَحۡزَنۡ إِنَّا مُنَجُّوكَ وَ أَهۡلَكَ إِلَّا ٱمۡرَأَتَكَ كَانَتۡ مِنَ ٱلۡغَٰبِرِينَ
33چون فرستادگان ما پيش لوط آمدند، لوط به جهت آنها غمگين شد و در كاشان فرو ماند، گفتند: مترس و غم مخور، ما تو و خانوادهات را نجات خواهيم داد مگر زنت را كه از ماندگان است.
إِنَّا مُنزِلُونَ عَلَىٰٓ أَهۡلِ هَٰذِهِ ٱلۡقَرۡيَةِ رِجۡزٗا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ بِمَا كَانُواْ يَفۡسُقُونَ
34ما بر اهل اين شهر عذاب نازل خواهيم كرد از آسمان، به علت اينكه از راه حق خارج مىشوند.
وَ لَقَد تَّرَكۡنَا مِنۡهَآ ءَايَةَۢ بَيِّنَةٗ لِّقَوۡمٖ يَعۡقِلُونَ
35از آن شهر نشانه روشنى باقى گذاشتيم براى قومى كه تعقل مىكنند.
وَ إِلَىٰ مَدۡيَنَ أَخَاهُمۡ شُعَيۡبٗا فَقَالَ يَٰقَوۡمِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَ ٱرۡجُواْ ٱلۡيَوۡمَ ٱلۡأٓخِرَ وَ لَا تَعۡثَوۡاْ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُفۡسِدِينَ
36به اهل مدين برادرشان شعيب را فرستاديم گفت: يا قوم عبادت كنيد خدا را و اميد داشته باشيد روز آخرت را و در زمين به فساد تلاش نكنيد.
فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلرَّجۡفَةُ فَأَصۡبَحُواْ فِي دَارِهِمۡ جَٰثِمِينَ
37لوط را تكذيب كردند، لرزه آنها را گرفت در خانهشان ساقط گرديدند.
وَ عَادٗا وَ ثَمُودَاْ وَ قَد تَّبَيَّنَ لَكُم مِّن مَّسَٰكِنِهِمۡ وَ زَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَصَدَّهُمۡ عَنِ ٱلسَّبِيلِ وَ كَانُواْ مُسۡتَبۡصِرِينَ
38ياد آر، قوم عاد و ثمود را كه خانههاى آنها بر شما معلوم شده، شيطان اعمال آنها را بر آنها مزين كرد و از راه حق بازشان داشت، با آنكه اهل بصيرت بودند.
وَ قَٰرُونَ وَ فِرۡعَوۡنَ وَ هَٰمَٰنَ وَ لَقَدۡ جَآءَهُم مُّوسَىٰ بِٱلۡبَيِّنَٰتِ فَٱسۡتَكۡبَرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَ مَا كَانُواْ سَٰبِقِينَ
39ياد آر، قارون و فرعون و هامان را كه موسى به آنها معجزات آورد، خود پسندى كردند و بر ما پيشى گيرنده نبودند.
فَكُلًّا أَخَذۡنَا بِذَنۢبِهِۦ فَمِنۡهُم مَّنۡ أَرۡسَلۡنَا عَلَيۡهِ حَاصِبٗا وَ مِنۡهُم مَّنۡ أَخَذَتۡهُ ٱلصَّيۡحَةُ وَ مِنۡهُم مَّنۡ خَسَفۡنَا بِهِ ٱلۡأَرۡضَ وَ مِنۡهُم مَّنۡ أَغۡرَقۡنَا وَ مَا كَانَ ٱللَّهُ لِيَظۡلِمَهُمۡ وَ لَٰكِن كَانُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ يَظۡلِمُونَ
40همه آنها را با گناهانشان گرفتيم، به بعضى از آنها طوفان ريگ افشان فرستاديم، بعضى از آنها را صيحه گرفت، بعضى از آنها را به زمين فرو برديم و بعض ديگر را غرق نموديم، خدا به آنها ظالم نبود، ليكن آنها به خودشان ظلم مىكردند.
مَثَلُ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَوۡلِيَآءَ كَمَثَلِ ٱلۡعَنكَبُوتِ ٱتَّخَذَتۡ بَيۡتٗا وَ إِنَّ أَوۡهَنَ ٱلۡبُيُوتِ لَبَيۡتُ ٱلۡعَنكَبُوتِ لَوۡ كَانُواْ يَعۡلَمُونَ
41حكايت آنها كه جز خدا سرپرستانى گرفتهاند حكايت عنكبوت است كه خانه بى دوامى براى خود گرفته است، حقا كه سستترين خانهها خانه عنكبوت است اى كاش مىدانستند كه حكايتشان چنين است.
إِنَّ ٱللَّهَ يَعۡلَمُ مَا يَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مِن شَيۡءٖ وَ هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ
42خدا مىداند آنچه را كه جز خدا مىخوانند اوست با عزت و حكمت كردار.
وَ تِلۡكَ ٱلۡأَمۡثَٰلُ نَضۡرِبُهَا لِلنَّاسِ وَ مَا يَعۡقِلُهَآ إِلَّا ٱلۡعَٰلِمُونَ
43اين مثلها را براى مردم مىزنيم ولى فقط دانايان آنها را درك مىكنند.
خَلَقَ ٱللَّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَ ٱلۡأَرۡضَ بِٱلۡحَقِّ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ
44خدا آسمانها و زمين را بحق آفريده است در اين خلقت دليلى هست مؤمنان را.
ٱتۡلُ مَآ أُوحِيَ إِلَيۡكَ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَ أَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَ ٱلۡمُنكَرِ وَ لَذِكۡرُ ٱللَّهِ أَكۡبَرُ وَ ٱللَّهُ يَعۡلَمُ مَا تَصۡنَعُونَ
45بخوان آنچه از كتاب را كه بر تو وحى شده است و نماز را بپا دار كه نماز از فحشا و كار ناپسند باز ميدارد، ياد خدا بزرگتر است خدا آنچه را كه مىكنيد ميداند.