قرآن عثمان طه

وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْكِتابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَ قُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنا وَ أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَ إِلهُنا وَ إِلهُكُمْ واحِدٌ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ

46

و با اهل كتاب جز با نيكوترين شيوه مجادله و گفتگو مكنيد، مگر با كسانى از آنان كه [در مجادله با شما] ظالمانه به ميدان آيند، و بگوييد: به آنچه به سوى ما و به سوى شما نازل شده است، ايمان داريم و معبود ما و معبود شما يكى است و ما تسليم [فرمان‌ها و احكام‌] او هستيم.


وَ كَذٰلِكَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ فَالَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مِنْ هٰؤُلاءِ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلَّا الْكافِرُونَ

47

و همان گونه [كه بر پيامبران پيشين كتاب نازل كرديم‌] اين كتاب را بر تو نازل نموديم، پس [برخى از] كسانى كه كتابشان داديم به آن ايمان مى‌آورند، و از اينان [هم كه مشرك‌اند] اندكى به آن ايمان مى‌آورند، و آيات ما را جز كافران انكار نمى‌كنند،


وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذاً لَارْتابَ الْمُبْطِلُونَ

48

و پيش از اين [قرآن‌]، تو هيچ نوشته‌اى را نمى‌خواندى و آن را با دست خود نمى‌نوشتى وگرنه باطل‌گرايان ياوه‌گو [در وحى بودن و حقانيت آن‌] شك مى‌كردند،


بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلَّا الظَّالِمُونَ

49

بلكه اين قرآن آيات روشنى است در سينه كسانى كه به آنان معرفت و دانش عطا شده است؛ و آيات ما را جز ستمكاران انكار نمى‌كنند.


وَ قالُوا لَوْلا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آياتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآياتُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ

50

گفتند: چرا از سوى پروردگارش معجزاتى [مانند معجزات پيامبران پيشين‌] بر او نازل نمى‌شود. بگو: اين معجزات فقط در اختيار خداست و من فقط بيم‌دهنده‌اى آشكارم.


أَ وَ لَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ يُتْليٰ عَلَيْهِمْ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَرَحْمَةً وَ ذِكْريٰ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

51

آيا [در قرآن عيب و نقصى مى‌يابند؟ و] براى آنان كافى نبوده است كه ما اين كتاب را كه [همواره‌] بر آنان خوانده مى‌شود بر تو نازل كرديم؟! همانا در اين كتاب رحمتى است [ويژه و مايه يادآورى‌] و پندى براى مردمى كه ايمان مى‌آورند.


قُلْ كَفيٰ بِاللَّهِ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ شَهِيداً يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْباطِلِ وَ كَفَرُوا بِاللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ

52

بگو: كافى است كه خدا [نسبت به حقانيت نبوت من‌] ميان من و شما شاهد باشد، [او] آنچه را در آسمان‌ها و زمين است مى‌داند، و آنان كه به باطل [چون بت و طاغوت‌] گرويده و به خدا كفر ورزيده‌اند همان زيانكاران [واقعى‌] اند.


وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ لَوْلا أَجَلٌ مُسَمًّي لَجاءَهُمُ الْعَذابُ وَ لَيَأْتِيَنَّهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ

53

آنان شتاب در آوردن عذاب را از تو مى‌خواهند، اگر مدتى معين [براى آنان‌] مقرر نبود، قطعا آن عذاب را [كه خواهانش هستند] بر آنان مى‌آمد و حتما ناگاه در حالى كه بى‌خبراند، به سراغشان خواهد آمد.


يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذابِ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ

54

[آنان‌] شتاب در آوردن عذاب را از تو مى‌خواهند، در حالى كه يقينا دوزخ، فراگيرنده كافران است،


يَوْمَ يَغْشاهُمُ الْعَذابُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَ يَقُولُ ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

55

در روزى كه عذاب از بالاى سرشان و از زير پايشان آنان را فرو پوشاند و [خدا به آنان‌] مى‌گويد: آنچه را همواره انجام مى‌داديد [اكنون به صورت سخت‌ترين عذاب‌] بچشيد.


يا عِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِي واسِعَةٌ فَإِيَّايَ فَاعْبُدُونِ

56

اى بندگان من كه ايمان آورده‌ايد! يقينا زمين من وسيع و پهناور است؛ پس [با انتخاب سرزمينى مناسب و شايسته كه ارزش‌ها در آن حفظ شود] فقط مرا بپرستيد،


كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ

57

هر جاندارى چشنده مرگ خواهد بود، سپس به سوى ما بازگردانده مى‌شويد،


وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفاً تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ

58

و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند حتما آنان را در قصرهايى رفيع و با ارزش از بهشت كه از زير [درختان‌] آن نهرها جارى است، جاى خواهيم داد، در آنجا جاودانه‌اند؛ چه نيكوست پاداش عمل‌كنندگان.


الَّذِينَ صَبَرُوا وَ عَليٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ

59

همانان كه [براى حفظ ايمان، اخلاق و عمل صالح‌] شكيبايى ورزيدند و همواره بر پروردگارشان توكل مى‌كنند.


وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُها وَ إِيَّاكُمْ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

60

چه بسيارند جنبندگانى كه قدرت ندارند [به دست آوردن‌] روزى خود را بر عهده بگيرند، خداست كه به آنان و شما روزى مى‌دهد، و او شنوا و داناست.


وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنّيٰ يُؤْفَكُونَ

61

اگر از آنان [كه شرك مى‌ورزند] بپرسى: چه كسى آسمان‌ها و زمين را آفريده و خورشيد و ماه را رام و مسخر كرده؟ بى‌ترديد خواهند گفت: خدا. پس چگونه [از حق به باطل‌] منحرف مى‌شوند؟!


اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

62

خدا روزى را براى هركس از بندگانش كه بخواهد وسعت مى‌دهد و يا تنگ مى‌گيرد؛ يقينا خدا بر هر كارى تواناست،


وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِها لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ

63

و اگر از آنان بپرسى: چه كسى از آسمان آبى نازل كرد و به وسيله آن زمين را پس از مردگى‌اش زنده ساخت؟ بى‌ترديد خواهند گفت: خدا. بگو: همه ستايش‌ها ويژه خداست [و مشركان دور از حقيقت‌اند]، بلكه بيشترشان تعقل نمى‌كنند.


وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ

64

و اين زندگى دنيا جز سرگرمى و بازى نيست و بى‌ترديد سراى آخرت، همان زندگى [واقعى و ابدى‌] است؛ اگر اينان معرفت دانش داشتند [دنيا را به قيمت از دست دادن آخرت برنمى‌گزيدند.]


فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَي الْبَرِّ إِذا هُمْ يُشْرِكُونَ

65

[مشركان تا در امنيت و آسايشند، بر آيين شرك تعصب دارند،] پس زمانى كه در كشتى سوار مى‌شوند [و در وسط دريا امواج خطرناك آنان را محاصره مى‌كند] خدا را در حالى كه ايمان و عبادت را براى او [از هرگونه شركى‌] خالص مى‌كنند، مى‌خوانند، و چون به سوى خشكى مى‌رهاندشان به ناگاه به آيين شرك روى مى‌آورند،


لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ وَ لِيَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ

66

سرانجام به آنچه [از نعمت‌] به آنان عطا كرديم، ناسپاسى ورزند، و [از زندگى شرك‌آلودشان‌] برخوردار شوند؛ به زودى [نتيجه اين ناسپاسى و زندگى شرك‌آلود را] خواهند دانست.


أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنا حَرَماً آمِناً وَ يُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَ فَبِالْباطِلِ يُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَةِ اللَّهِ يَكْفُرُونَ

67

آيا ندانسته‌اند كه ما [شهرشان مكه را] حرم امنى قرار داده‌ايم [كه در آن با آسايش و آرامش و محفوظ از قتل و غارت زندگى مى‌كنند] در حالى كه مردم از اطراف آنان [به وسيله دزدان و غارتگران عرب‌] ربوده مى‌شوند؟ پس آيا [با دارا بودن اين نعمت باارزش الهى‌] به باطل مى‌گروند و به نعمت خدا كفران مى‌ورزند؟!


وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَريٰ عَلَي اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْويً لِلْكافِرِينَ

68

و كيست ستمكارتر از كسى كه دروغى را بر خدا ببندد [كه خدا بتان را شريك خود گرفته؟] يا حق را زمانى كه به سويش آمد تكذيب كند؟ آيا در دوزخ جايگاهى براى كافران نيست؟


وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ

69

و كسانى كه براى [به دست آوردن خشنودى‌] ما [با جان و مال‌] كوشيدند، بى‌ترديد آنان را به راه‌هاى خود [راه رشد، سعادت، كمال، كرامت، بهشت و مقام قرب‌] راهنمايى مى‌كنيم؛ و يقينا خدا با نيكوكاران است.


سوره الروم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الم

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ الم


غُلِبَتِ الرُّومُ

2

روميان مغلوب شدند،


فِي أَدْنَي الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ

3

در نزديك‌ترين سرزمين [خود به حجاز كه نواحى شام است‌]، و آنان پس از مغلوب شدنشان به زودى پيروز خواهند شد،


فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ

4

[البته‌] در ظرف چند سال. عاقبت و نتيجه كار پيش [از مغلوب شدن روميان‌] و پس [از پيروزى روميان‌] فقط در سيطره اراده و فرمان خداست، و آن روز [كه روميان پيروز شوند] مؤمنان شادمان و خوشحال خواهند شد،


بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

5

به سبب نصرت و يارى خدا، [آرى او] هركس را بخواهد يارى مى‌دهد، و تنها او تواناى شكست‌ناپذير و مهربان است.


وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ

6

خدا اين وعده را داده است؛ و خدا از وعده‌اش تخلف نمى‌كند، ولى بيشتر مردم معرفت و شناخت [نسبت به وفاى قطعى خدا در مورد وعده‌اش‌] ندارند.


يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ

7

[تنها] ظاهرى [محسوس‌] از زندگى دنيا را مى‌شناسند و آنان از آخرت [كه سراى ابدى و داراى نعمت هاى جاودانى و حيات سرمدى است‌] بى‌خبرند.


أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلَّا بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّي وَ إِنَّ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ لَكافِرُونَ

8

آيا در [خلوت‌] درون خود نينديشيده‌اند؟ [كه‌] خدا آسمان‌ها و زمين و آنچه را ميان آنهاست، جز به حق و راستى و براى مدتى معين نيافريده است؛ و همانا بسيارى از مردم به ديدار [قيامت و محاسبه اعمال به وسيله‌] پروردگارشان كافرند.


أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ أَثارُوا الْأَرْضَ وَ عَمَرُوها أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوها وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَ لٰكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ

9

آيا [به غفلت نانى مى‌خورند و بى‌خبر به سر مى‌برند و] در زمين گردش نكرده‌اند تا با تأمل بنگرند سرانجام كسانى كه پيش از اينان بودند چگونه بود؟ آنان قوى‌تر و نيرومندتر از اينان بودند، و زمين را [براى هدف‌هاى گوناگون‌] زير و رو كردند و آن را بيش از آنچه اينان آبادش كردند، آباد نمودند، و پيامبرانشان دلايل روشن براى آنان آوردند [ولى به سبب تكذيب پيامبرانشان هلاك شدند]؛ پس خدا بر آن نبود كه به آنان ستم كند، ولى آنان بودند كه به خودشان ستم مى‌كردند.


ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساءُوا السُّوايٰ أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ

10

آن گاه بدترين سرانجام، سرانجام كسانى بود كه مرتكب زشتى شدند به سبب اينكه آيات خدا را تكذيب كردند و همواره آنها را به مسخره مى‌گرفتند.


اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

11

خدا مخلوقات را مى‌آفريند، سپس آنان را [بعد از مرگشان‌] باز مى‌گرداند، آن گاه به سوى او باز گردانده مى‌شويد،


وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ

12

و روزى كه قيامت برپا شود گنهكاران [از شدت سختى و هولناكى آن اندوهگين گردند و به علت پذيرفته نشدن بهانه و عذرشان از رحمت خدا] مأيوس شوند،


وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ مِنْ شُرَكائِهِمْ شُفَعاءُ وَ كانُوا بِشُرَكائِهِمْ كافِرِينَ

13

و از معبودانشان [كه آنها را كوركورانه مى‌پرستيدند] براى آنان شفيعانى نخواهد بود، و آنان معبودانشان را [از روى واقعيت‌] انكار مى‌كنند،


وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَتَفَرَّقُونَ

14

و روزى كه قيامت برپا شود آن روز [همه‌] از هم جدا مى‌شوند،


فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَهُمْ فِي رَوْضَةٍ يُحْبَرُونَ

15

اما كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، آنان را در بوستانى [سرسبز و خرم‌] مسرور وشادمان‌مى‌دارند.


وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ فَأُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ

16

و اما كسانى كه كفر ورزيده و آيات ما و ديدار آخرت را تكذيب كرده‌اند احضارشدگان در عذاب‌اند.


فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ

17

پس خدا را هنگامى كه وارد شب مى‌شويد و هنگامى كه به صبح در مى‌آييد، تسبيح گوييد،


وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ عَشِيًّا وَ حِينَ تُظْهِرُونَ

18

همه ستايش‌ها در آسمان‌ها و زمين ويژه اوست و شب و آن گاه كه وارد ظهر مى‌شويد [نيز خدا را تسبيح گوييد.]


يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ يُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ كَذٰلِكَ تُخْرَجُونَ

19

زنده را از مرده بيرون مى‌آورد و مرده را از زنده بيرون مى‌آورد، و زمين را پس از مردگى‌اش زنده مى‌كند؛ و اين‌گونه [از گورها] بيرون آورده مى‌شويد.


وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ إِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ

20

و از نشانه‌هاى [قدرت و ربوبيت‌] او اين است كه شما را از خاكى [بى‌جان‌] آفريد؛ پس اكنون بشرى هستيد كه [روى زمين‌] پراكنده و منتشريد،


وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ

21

و از نشانه‌هاى [قدرت و ربوبيت‌] او اين است كه براى شما از جنس خودتان همسرانى آفريد تا در كنارشان آرامش يابيد و در ميان شما دوستى و مهربانى قرار داد؛ يقينا در اين [كار شگفت‌انگيز] نشانه‌هايى است براى مردمى كه مى‌انديشند،


وَ مِنْ آياتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَ أَلْوانِكُمْ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِلْعالِمِينَ

22

و از نشانه‌هاى [قدرت و ربوبيت‌] او آفرينش آسمان‌ها وزمين و اختلاف و گوناگونى زبان‌ها و رنگ‌هاى شماست؛ بى‌ترديد در اين [واقعيات‌] نشانه‌هايى است براى دانايان،


وَ مِنْ آياتِهِ مَنامُكُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ ابْتِغاؤُكُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ

23

و از نشانه‌هاى [قدرت و ربوبيت‌] او خواب شما وجستجويتان از روزى او در شب وروز است، يقينا در اين [امور] نشانه‌هايى است براى مردمى كه گوش شنوا دارند،


وَ مِنْ آياتِهِ يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ يُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ ماءً فَيُحْيِي بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ

24

ز نشانه‌هاى [قدرت و ربوبيت‌] او است كه برق را مايه ترس [از صاعقه‌] و اميد [به باران‌] به شما مى‌نماياند، و از آسمان آبى نازل مى‌كند كه زمين را پس از مردگى‌اش به وسيله آن زنده مى‌كند؛ قطعا در اين [شگفتى‌هاى آفرينش‌] نشانه‌هايى است براى مردمى كه تعقل مى‌كنند.


وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ تَقُومَ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذا دَعاكُمْ دَعْوَةً مِنَ الْأَرْضِ إِذا أَنْتُمْ تَخْرُجُونَ

25

و از نشانه‌هاى [قدرت و ربوبيت‌] او اين است كه آسمان و زمين به فرمانش برپايند، سپس زمانى كه شما را با يك دعوت از زمين بخواند، ناگاه [از گورها] بيرون مى‌آييد،


وَ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ

26

و هر [كه در آسمان‌ها و زمين است، فقط در سيطره مالكيت و فرمانروايى اوست، [و همه‌] براى او فروتن و خاضع‌اند،


وَ هُوَ الَّذِي يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَ هُوَ أَهْوَنُ عَلَيْهِ وَ لَهُ الْمَثَلُ الْأَعْليٰ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

27

و اوست كه مخلوقات را مى‌آفريند سپس آنان را [پس از مرگشان‌] باز مى‌گرداند؛ و اين [كار] براى او آسان‌تر است. و برترين وصف‌ها در آسمان‌ها و زمين ويژه اوست؛ و او تواناى شكست‌ناپذير و حكيم است.


ضَرَبَ لَكُمْ مَثَلاً مِنْ أَنْفُسِكُمْ هَلْ لَكُمْ مِنْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ مِنْ شُرَكاءَ فِي ما رَزَقْناكُمْ فَأَنْتُمْ فِيهِ سَواءٌ تَخافُونَهُمْ كَخِيفَتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ كَذٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ

28

خدا از [وضع و حال‌] خودتان براى شما مثلى زده است، آيا از بردگانتان در آنچه [از نعمت ها و ثروت‌ها] به شما روزى داده‌ايم، شريكانى داريد كه شما در آن [نعمت ها و ثروت‌ها] با هم برابر و يكسان باشيد، و همان گونه كه از يكديگر مى‌ترسيد [كه يكى از شما نعمت و ثروت مشترك را ويژه خود كند] از بردگانتان هم بترسيد؟ [بى‌ترديد در ميان آزاد و برده و مولا و عبد و مالك و مملوك چنين شركتى وجود ندارد، پس چگونه ممكن است مملوك خدا در خدايى، ربوبيت، خالقيت و مالكيت شريك او باشد؟!] اين‌گونه آيات خود را براى مردمى كه تعقل مى‌كنند، بيان مى‌كنيم.


بَلِ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَهْواءَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ فَمَنْ يَهْدِي مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ

29

[اعتقاد و عمل مشركان بر پايه تعقل نيست‌] بلكه آنان كه [با شرك‌ورزى‌] ستم كرده‌اند از روى جهل و نادانى از هواهاى نفسانى خود پيروى نموده‌اند؛ پس كسانى را كه خدا [به كيفر پيروى از هواها] گمراه كرده است، چه كسى هدايت مى‌كند؟ و آنان هيچ يارى‌كننده‌اى [كه از گمراهى و عذاب نجاتشان دهد] نخواهند داشت.


فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ

30

پس [با توجه به بى‌پايه بودن شرك‌] حق‌گرايانه و بدون انحراف با همه وجودت به سوى اين دين [توحيدى‌] روى آور، [پاى‌بند و استوار بر] سرشت خدا كه مردم را بر آن سرشته است باش براى آفرينش خدا هيچگونه تغيير و تبديلى نيست؛ اين است دين درست و استوار؛ ولى بيشتر مردم معرفت و دانش [به اين حقيقت اصيل‌] ندارند.


مُنِيبِينَ إِلَيْهِ وَ اتَّقُوهُ وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ

31

[پاى‌بند به همان سرشت خدايى باشيد] در حالى كه روى‌آورندگان به سوى او هستيد و از او پروا كنيد و نماز را برپا داريد و از مشركان نباشيد.


مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كانُوا شِيَعاً كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ

32

مشركانى كه دينشان را بخش بخش كردند و [سرانجام‌] گروه گروه شدند، در حالى كه هر گروهى به آنچه [از بخشى از دين‌] نزد آنان است [به تصور اينكه حق است‌] شادمانند!


وَ إِذا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُمْ مُنِيبِينَ إِلَيْهِ ثُمَّ إِذا أَذاقَهُمْ مِنْهُ رَحْمَةً إِذا فَرِيقٌ مِنْهُمْ بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ

33

هنگامى كه به مردم آسيب و گزندى برسد، پروردگارشان را در حالى كه به سوى او روى آورده‌اند، مى‌خوانند، سپس زمانى كه رحمتى از سوى خود [چون نعمت، ثروت، اولاد و امنيت‌] به آنان بچشاند، ناگهان گروهى از آنان به پروردگارشان شرك مى‌ورزند.


لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ

34

بگذار تا به آنچه به آنان داده‌ايم، ناسپاسى كنند، بنابراين [از نعمت هاى اندك و زودگذر] برخوردار شويد كه به زودى خواهيد دانست [سرنوشت و كيفر ناسپاسان چيست؟]


أَمْ أَنْزَلْنا عَلَيْهِمْ سُلْطاناً فَهُوَ يَتَكَلَّمُ بِما كانُوا بِهِ يُشْرِكُونَ

35

يا [مگر] دليلى استوار بر آنان نازل كرده‌ايم كه آن دليل [بر حقانيت‌] معبودانى كه به وسيله آن [به خدا] شرك مى‌ورزند، سخن مى‌گويد؟


وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِها وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ إِذا هُمْ يَقْنَطُونَ

36

و هرگاه به مردم رحمتى [چون نعمت، ثروت، اولاد و امنيت‌] بچشانيم به آن شادمان مى‌شوند، و چون به سبب گناهانى كه مرتكب شده‌اند آسيب و گزندى به آنان رسد، ناگهان نااميد مى‌شوند.


أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

37

آيا ندانسته‌اند كه خدا رزق و روزى را براى هركه بخواهد فراخ و گشاده قرار مى‌دهد و [براى هر كه بخواهد] تنگ مى‌گيرد؟ يقينا در اين [برنامه‌] نشانه‌هايى است براى مردمى كه ايمان دارند.


فَآتِ ذَا الْقُرْبيٰ حَقَّهُ وَ الْمِسْكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ ذٰلِكَ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

38

پس [با توجه به فراخ‌بخشى خدا در روزى و رزق‌] حق خويشاوند و مسكين و در راه مانده را بده. اين انفاق براى آنان كه خشنودى خدا را مى‌خواهند بهتر است؛ و اينان [كه حقوق مالى را مى‌پردازند] همان رستگارانند.


وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ رِباً لِيَرْبُوَا فِي أَمْوالِ النَّاسِ فَلا يَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ زَكاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ

39

اموال و اجناسى را كه [به صورت وام‌] به ربا مى‌دهيد تا در ميان اموال مردم فزونى يابد، نزد خدا فزونى نخواهد يافت؛ و آنچه از زكات مى‌دهيد كه [به سبب پرداختنش‌] خشنودى خدا را مى‌خواهيد [مايه فزونى است‌]؛ پس اين زكات دهندگانند كه مال و ثوابشان دو چندان مى‌شود.


اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ يَفْعَلُ مِنْ ذٰلِكُمْ مِنْ شَيْءٍ سُبْحانَهُ وَ تَعاليٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ

40

خداست كه شما را آفريد، آن گاه به شما روزى داد، سپس شما را مى‌ميراند، و پس از آن شما را زنده مى‌كند؛ آيا از معبودان شما كسى هست كه چيزى از اين [كارها] را انجام دهد؟ او منزه و برتر است از اينكه به او شرك ورزند.


ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ

41

در خشكى و دريا به سبب اعمال زشتى كه مردم به دست خود مرتكب شدند، فساد و تباهى نمودار شده است تا [خدا كيفر] برخى از آنچه را انجام داده‌اند به آنان بچشاند، باشد كه [از گناه و طغيان‌] برگردند.


قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلُ كانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكِينَ

42

بگو: در زمين بگرديد پس با تأمل بنگريد كه سرانجام كسانى كه پيش‌تر بودند [و مرتكب كار زشت شدند] چگونه بود؟ بيشتر آنان مشرك بودند.


فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ

43

پس [با توجه به بى‌پايه بودن شرك‌] با همه وجودت به سوى اين دين درست و استوار روى آور پيش از آنكه روزى فرا رسد كه از سوى خدا هيچ بازگشتى براى آن نيست، آن روز [همه مردم‌] دسته‌دسته و گروه گروه شوند.


مَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِأَنْفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ

44

كسانى كه كافر شوند كفرشان به زيان خود آنانست، و آنان كه كار شايسته انجام دهند، [بستر امن و آسايشى و اقامت‌گاه جاويدى‌] براى خود آماده مى‌كنند،


لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْكافِرِينَ

45

تا خدا به كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند از فضل خود پاداش دهد [و كافران را از رحمتش محروم كند]؛ زيرا خدا كافران را دوست ندارد.


وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ يُرْسِلَ الرِّياحَ مُبَشِّراتٍ وَ لِيُذِيقَكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

46

و از نشانه‌هاى [قدرت و ربوبيت‌] او اين است كه بادها را مژده دهنده مى‌فرستد، و تا بخشى از [باران‌] رحمتش را به شما بچشاند، و تا كشتى‌ها [به وسيله بادها] به فرمان او حركت كنند، و نيز براى اينكه از رزق و روزى او بجوييد، و باشد كه شما سپاس گزارى كنيد.


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ رُسُلاً إِليٰ قَوْمِهِمْ فَجاءُوهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَانْتَقَمْنا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَ كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ

47

و به راستى پيش از تو پيامبرانى را به سوى قومشان فرستاديم كه براى آنان دلايل روشن آوردند، سپس ما از آنان كه مرتكب گناه شدند، انتقام گرفتيم [و مؤمنان را يارى داديم‌]؛ و يارى مؤمنان حقى بر عهده ماست.


اللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً فَيَبْسُطُهُ فِي السَّماءِ كَيْفَ يَشاءُ وَ يَجْعَلُهُ كِسَفاً فَتَرَي الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ فَإِذا أَصابَ بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ إِذا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ

48

خداست كه بادها را مى‌فرستد تا ابرى را برمى‌انگيزد، پس آن را در آسمان آن گونه كه بخواهد مى‌گستراند و به صورت بخش بخش و پاره‌هاى مختلف در مى‌آورد، پس باران را مى‌بينى كه از لابلاى آن بيرون مى‌آيد و چون آن را به هركس از بندگانش كه بخواهد مى‌رساند، آن گاه شادمان و خوشحال مى‌شوند.


وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِينَ

49

و همانا پيش از آنكه باران بر آنان نازل شود، [آرى‌] پيش از آن مأيوس و نااميد بودند.


فَانْظُرْ إِليٰ آثارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَيْفَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ ذٰلِكَ لَمُحْيِ الْمَوْتيٰ وَ هُوَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

50

پس با تأمل به آثار رحمت خدا بنگر كه چگونه زمين را پس از مردگى‌اش زنده مى‌كند، بى‌ترديد اين [خداى قدرتمند] زنده‌كننده مردگان است و او بر هر كارى تواناست.


وَ لَئِنْ أَرْسَلْنا رِيحاً فَرَأَوْهُ مُصْفَرًّا لَظَلُّوا مِنْ بَعْدِهِ يَكْفُرُونَ

51

و اگر بادى [سوزان و زيانبار] بفرستيم، پس آن [كشت و زرع‌] را زرد شده ببينند، پس از آن [به جاى جبران گناهانى كه سبب اين آسيب شده‌] ناسپاس مى‌شوند.


فَإِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتيٰ وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ

52

[اينان كه كفر را بر ايمان ترجيح داده‌اند، مانند مردگان‌اند] پس تو نمى‌توانى [دعوتت را] به مردگان بشنوانى و نمى‌توانى دعوتت را به كران زمانى كه پشت‌كنان روى مى‌گردانند، بشنوانى.


وَ ما أَنْتَ بِهادِ الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ

53

و تو هدايت‌كننده كوردلان از گمراهى‌شان نيستى، و جز به آنان كه به آيات ما ايمان مى‌آورند و تسليم [فرمان‌ها و احكام ما] هستند، نمى‌توانى [دعوتت‌] را بشنوانى.


اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفاً وَ شَيْبَةً يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ هُوَ الْعَلِيمُ الْقَدِيرُ

54

خداست كه شما را از ناتوانى آفريد، سپس بعد از ناتوانى قدرت و نيرو داد، آن گاه بعد از نيرومندى و توانايى ناتوانى و پيرى قرار داد؛ هرچه بخواهد مى‌آفريند و او دانا و تواناست.


وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ ما لَبِثُوا غَيْرَ ساعَةٍ كَذٰلِكَ كانُوا يُؤْفَكُونَ

55

و روزى كه قيامت برپا مى‌شود، مجرمان سوگند مى‌خورند كه [فاصله مرگ تا قيامت را] جز ساعتى درنگ نكرده‌اند، اين‌گونه [كه در قيامت دروغ مى‌گويند و منحرف از حقيقت هستند در دنيا نيز همواره از حق به باطل‌] منحرف مى‌شوند.


وَ قالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَ الْإِيمانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِي كِتابِ اللَّهِ إِليٰ يَوْمِ الْبَعْثِ فَهٰذا يَوْمُ الْبَعْثِ وَ لٰكِنَّكُمْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ

56

و كسانى كه دانش و ايمان به آنان داده شده است مى‌گويند: بى‌ترديد شما [بر طبق قضا و قدر ثبت شده‌] در كتاب خدا [لوح محفوظ] تا روز قيامت درنگ كرده‌ايد و اين روز قيامت است، ولى شما [به اينكه قيامت حق است‌] معرفت و دانش نداشتيد.


فَيَوْمَئِذٍ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ

57

پس در آن روز كسانى كه [به آيات ما و پيامبران‌] ستم كرده‌اند، عذرخواهى‌شان به آنان سود نمى‌دهد، و نه از آنان مى‌خواهند كه [براى به دست آوردن خشنودى خدا] عذرخواهى كنند،


وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِي هٰذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ وَ لَئِنْ جِئْتَهُمْ بِآيَةٍ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ

58

و به راستى در اين قرآن براى مردم از هرگونه مثلى زديم. و اگر براى آنان معجزه‌اى [كه خود درخواست دارند] بياورى آنان كه كفر ورزيده‌اند، قطعا خواهند گفت: شما جز باطل‌گرا نيستيد [و اين معجزه‌اى كه آورديد، جز باطل نيست.]


كَذٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَليٰ قُلُوبِ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ

59

خدا اين‌گونه بر دل‌هاى كسانى كه معرفت و دانش ندارند مهر [تيره‌بختى‌] مى‌نهد.


فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لا يُوقِنُونَ

60

پس [بر آزار و ياوه‌گويى اين تيره‌بختان‌] شكيبايى كن كه يقينا وعده خدا [در مورد يارى و پيروزى تو] حق است، و مبادا آنان كه يقين [به وعده‌هاى حق و برپا شدن قيامت‌] ندارند تو را به ناشكيبايى و سبك‌سارى وادارند.


سوره لقمان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الم

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ الم


تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ

2

اين آيات [با عظمت‌] كتاب محكم و استوار است،


هُديً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ

3

كه سراسر هدايت و رحمتى است براى نيكوكاران.


الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ

4

همانان كه نماز را برپا مى‌دارند و زكات مى‌دهند و به آخرت يقين دارند.


أُولئِكَ عَليٰ هُديً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

5

اينانند كه از سوى پروردگارشان بر هدايتى قرار دارند، و اينانند كه رستگارند،


وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ

6

و برخى از مردم‌اند كه افسانه‌هاى بيهوده و سخنان ياوه و سرگرم‌كننده را مى‌خرند تا از روى نادانى و بى‌دانشى [مردم را] از راه خدا گمراه كنند و آن را به مسخره بگيرند؛ اينانند كه براى آنان عذابى خواركننده خواهد بود.


وَ إِذا تُتْليٰ عَلَيْهِ آياتُنا وَلَّيٰ مُسْتَكْبِراً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْها كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْراً فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِيمٍ

7

چون آيات ما بر او خوانده شود متكبرانه روى برمى‌گرداند، گويى آنها را نشنيده است، انگار در دو گوشش سنگينى است، پس او را به عذابى دردناك مژده ده؛


إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِيمِ

8

و يقينا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، براى آنان بهشت‌هاى پرنعمت خواهد بود،


خالِدِينَ فِيها وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

9

كه در آنجا جاودانه‌اند؛ خدا وعده كرده است وعده‌اى به حق و درست، و او تواناى شكست‌ناپذير و حكيم است.


خَلَقَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها وَ أَلْقيٰ فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَ بَثَّ فِيها مِنْ كُلِّ دابَّةٍ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ

10

آسمان‌ها را بدون ستون‌هايى كه آنها را ببينند آفريده، و در زمين كوه‌هايى استوار افكنده است تا شما را نلرزاند و به اضطراب نيندازد، و در آن از هر جنبنده‌اى پراكنده كرده است، و از آسمان آبى نازل كرديم پس [به وسيله آن‌] از هر نوع گياه نيكو و با ارزش در آن رويانديم.


هٰذا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِي ما ذا خَلَقَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ بَلِ الظَّالِمُونَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ

11

اين است آفرينش خدا. پس به من نشان دهيد آنها كه غير اويند [و شما به عنوان معبود برگزيده‌ايد] چه چيزى آفريده‌اند؟ [آنها چيزى نيافريده‌اند] بلكه ستمكاران در گمراهى آشكارى هستند.


وَ لَقَدْ آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَ مَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّما يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ

12

و به راستى ما به لقمان حكمت عطا كرديم كه: براى خدا سپاس گزار و هركه سپاس گزارد تنها به سود خود سپاس مى‌گزارد، و هركه ناسپاسى كند [به خدا زيان نمى‌زند، زيرا] خدا بى‌نياز و ستوده است.


وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لِابْنِهِ وَ هُوَ يَعِظُهُ يا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ

13

و [ياد كن‌] هنگامى كه لقمان به پسرش در حالى كه او را موعظه مى‌كرد، گفت: پسرم! به خدا شرك نورز، بى‌ترديد شرك ستمى بزرگ است.


وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَليٰ وَهْنٍ وَ فِصالُهُ فِي عامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ

14

و انسان را درباره پدر و مادرش سفارش كرديم، مادرش به او حامله شد [در حالى كه‌] سستى به روى سستى [به او دست مى‌داد] و باز گرفتنش [از شير] در دو سال است [و سفارش كرديم‌] كه براى من و پدر و مادرت سپاس گزارى كن؛ بازگشت [همه‌] فقط به سوى من است.


وَ إِنْ جاهَداكَ عَليٰ أَنْ تُشْرِكَ بِي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفاً وَ اتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

15

و اگر [آن دو] تلاش كنند كه تو [را وادار نمايند] بر [اينكه‌] چيزى را كه هيچ علمى به [خدا بودن و ربوبيت‌] آن ندارى شريك من قرار دهى، از آنان اطاعت مكن؛ ولى در دنيا با آن دو نفر به شيوه‌اى پسنديده معاشرت كن و راه كسى را پيروى كن كه [با توبه و ايمان و اخلاص‌] به من بازگشته است؛ سپس بازگشت شما فقط به سوى من است، پس شما را از آنچه انجام مى‌داديد، آگاه مى‌كنم.


يا بُنَيَّ إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّماواتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ

16

پسرم! اگر عمل هم‌وزن دانه خردلى و در درون سنگى يا در آسمان‌ها يا در دل زمين باشد، خدا آن را [در قيامت براى حسابرسى‌] مى‌آورد؛ يقينا خدا لطيف و آگاه است.


يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَليٰ ما أَصابَكَ إِنَّ ذٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ

17

پسرم! نماز را برپا دار و مردم را به كار پسنديده وادار و از كار زشت بازدار و بر آنچه [از مشكلات و سختى‌ها] به تو مى‌رسد شكيبايى كن، كه اينها از امورى است كه ملازمت بر آن از واجبات است.


وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ

18

متكبرانه روى از مردم برمگردان، و در زمين با ناز و غرور راه مرو، همانا خدا هيچ خودپسند فخرفروش را دوست ندارد.


وَ اقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ

19

و در راه رفتنت ميانه‌رو باش، و از صدايت بكاه كه بى‌ترديد ناپسندترين صداها صداى خران است.


أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لا هُديً وَ لا كِتابٍ مُنِيرٍ

20

آيا ندانسته‌ايد كه خدا آنچه را در آسمان‌ها و آنچه را در زمين است، مسخر و رام شما كرده، و نعمت هاى آشكار و نهانش را بر شما فراوان و كامل ارزانى داشته، و برخى از مردم‌اند كه همواره بدون هيچ دانشى [بلكه از روى جهل و نادانى‌] و بدون هيچ هدايتى و هيچ كتاب روشنى درباره خدا مجادله و ستيز مى‌كنند.


وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ الشَّيْطانُ يَدْعُوهُمْ إِليٰ عَذابِ السَّعِيرِ

21

و چون به آنان گويند: از آنچه خدا نازل كرده است، پيروى كنيد، مى‌گويند: [پيروى نمى‌كنيم‌] بلكه ما از آنچه پدرانمان را بر آن يافته‌ايم، پيروى مى‌كنيم. آيا [كوركورانه از گذشتگان پيروى مى‌كنند] و هرچند كه شيطان آنان را با اين پيروى به عذاب فروزان دعوت كند؟!


وَ مَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَي اللَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقيٰ وَ إِلَي اللَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ

22

و هركس همه وجود خود را به سوى خدا كند در حالى كه نيكوكار باشد بى‌ترديد به محكم‌ترين دستگيره چنگ زده است؛ و سرانجام همه كارها فقط به سوى خداست.


وَ مَنْ كَفَرَ فَلا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ إِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

23

و هركس كفر ورزد، كفرش تو را اندوهگين نسازد؛ بازگشت آنان فقط به سوى ماست، پس آنان را از آنچه انجام داده‌اند آگاه مى‌كنيم؛ يقينا خدا به نيات و اسرار سينه‌ها داناست.


نُمَتِّعُهُمْ قَلِيلاً ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِليٰ عَذابٍ غَلِيظٍ

24

اندكى [از نعمت هاى مادى‌] برخوردارشان مى‌كنيم، سپس آنان را [به وارد شدن‌] در عذابى سخت ناچار مى‌كنيم،


وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ

25

و اگر از آنان بپرسى: چه كسى آسمان‌ها و زمين را آفريده است؟ قطعا مى‌گويند: خدا. بگو: همه ستايش‌ها ويژه خداست [آيا درك مى‌كنند كه همه امور به دست خداست؟ نه‌] بلكه بيشترشان معرفت و دانش ندارند؛


لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ

26

آنچه در آسمان‌ها و زمين است، فقط در سيطره مالكيت و فرمانروايى خداست؛ يقينا خدا همان بى‌نياز و ستوده است.


وَ لَوْ أَنَّ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

27

اگر [براى نوشتن و ثبت كردن كلمات خدا كه در حقيقت مخلوقات او هستند] آنچه درخت در زمين است قلم باشد و دريا [مركب‌] و هفت درياى ديگر آن را پس از پايان يافتنش مدد رسانند، كلمات خدا پايان نپذيرد؛ يقينا خدا تواناى شكست‌ناپذير و حكيم است.


ما خَلْقُكُمْ وَ لا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ واحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ

28

آفريدن شما و برانگيختنتان [براى ما] جز مانند [آفريدن و برانگيختن‌] يك تن نيست؛ يقينا خدا شنوا و بيناست.


أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي وَ أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ

29

آيا ندانسته‌اى كه خدا شب را در روز فرو مى‌برد و روز را در شب فرو مى‌برد، و خورشيد و ماه را مسخر و رام كرده است كه هر كدام تا مدتى معين روانند؛ و يقينا خدا به آنچه انجام مى‌دهيد، آگاه است.


ذٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الْباطِلُ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ

30

اين [آفريده‌هاى شگفت و اين تغييرات و تحولات‌] دليل بر اين است كه خدا فقط حق است و آنچه به جاى او مى‌پرستند باطل است، و بى‌ترديد خدا همان والا مرتبه و بزرگ است.


أَ لَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللَّهِ لِيُرِيَكُمْ مِنْ آياتِهِ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ

31

آيا ندانسته‌اى كه كشتى‌ها به سبب نعمت هاى خدا [چون باد، هوا و ديگر عوامل‌] در دريا روانند تا خدا برخى از نشانه‌هاى قدرت خود را به شما نشان دهد؛ بى‌ترديد در اين [واقعيت‌] براى هر شكيباى سپاس گزارى نشانه‌هايى [از توحيد، قدرت و ربوبيت خدا] ست.


وَ إِذا غَشِيَهُمْ مَوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَي الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلَّا كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ

32

و چون آنان را [در دريا] موجى [به دنبال موجى‌] مانند ابرهاى سايه‌انداز فرو پوشد خدا را در حالى كه ايمان و عبادت را براى او [از هرگونه شركى‌] خالص مى‌كنند مى‌خوانند، و زمانى كه آنان را به خشكى مى‌رساند برخى از آنان به راه ميانه و معتدل [كه راه توحيد است‌] مى‌روند [و برخى پيمان مى‌شكنند] و آيات ما را جز هر پيمان‌شكن خائن و كفر پيشه‌اى انكار نمى‌كند.


يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَ اخْشَوْا يَوْماً لا يَجْزِي والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَيْئاً إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ

33

اى مردم! از پروردگارتان پروا كنيد، و بترسيد از روزى كه هيچ پدرى چيزى [از عذاب‌] از فرزندش دفع نمى‌كند، و نه هيچ فرزندى دفع كننده چيزى [از عذاب‌] از پدر خويش است. بى‌ترديد وعده خدا حق است، پس زندگى دنيا شما را نفريبد، و مبادا شيطان شما را به [كرم و رحمت‌] خدا مغرور كند.


إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ ماذا تَكْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ

34

يقينا خداست كه دانش قيامت فقط نزد اوست، و [تنها او] باران را نازل مى‌كند، و [اوضاع و احوال‌] آنچه را در رحم‌هاست مى‌داند؛ و هيچ‌كس نمى‌داند فردا چه چيزى [از خير و شر] به دست مى‌آورد، و هيچ‌كس نمى‌داند در چه سرزمينى مى‌ميرد؛ بى‌ترديد خدا دانا و آگاه است.


سوره السجدة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الم

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ الم


تَنْزِيلُ الْكِتابِ لا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ

2

نازل كردن اين كتاب كه هيچ ترديدى در [وحى بودن‌] آن نيست، از سوى پروردگار جهانيان است.


أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أَتاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ

3

آيا [مشركان لجوج‌] مى‌گويند: [پيامبر] آن را از نزد خود ساخته و پرداخته [و به خدا نسبت داده است؟ چنين نيست‌] بلكه آن [كتابى‌] حق و درست است [كه‌] از سوى پروردگارت [نازل شده است‌]، تا به مردمى كه پيش از تو [تا زمان عيسى‌] هيچ بيم دهنده‌اى براى آنان نيامده است بيم دهى تا هدايت يابند.


اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَويٰ عَلَي الْعَرْشِ ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفِيعٍ أَ فَلا تَتَذَكَّرُونَ

4

خداست كه آسمان‌ها و زمين را و آنچه را ميان آنهاست در شش روز آفريد، سپس بر تخت فرمانروايى و تدبير امور آفرينش چيره و مسلط شد. براى شما جز او هيچ ياور و شفاعت كننده‌اى نيست، [با اين حال‌] آيا متذكر و هوشيار نمى‌شويد؟


يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَي الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ

5

[همه‌] امور را [همواره‌] از آسمان تا زمين تدبير و تنظيم مى‌كند، سپس در روزى كه اندازه آن به شمارش شما هزار سال است به سوى او بالا مى‌رود.


ذٰلِكَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

6

اين است [پروردگار] داناى نهان و آشكار كه تواناى شكست‌ناپذير و مهربان است،


الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِينٍ

7

همان كسى كه آنچه را آفريد نيكو ساخت، و آفرينش انسان را از گل آغاز كرد،


ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ

8

سپس نسل او را از چكيده‌اى از آب پست و بى‌مقدار قرار داد،


ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ

9

آن گاه او را [از جهت اندام‌] درست و نيكو نمود، و از روح خود در وى دميد و براى شما گوش و چشم و قلب آفريد در حالى كه اندك سپاس گزارى مى‌كنيد.


وَ قالُوا أَ إِذا ضَلَلْنا فِي الْأَرْضِ أَ إِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ بَلْ هُمْ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ كافِرُونَ

10

و [منكران لجوج‌] گفتند: آيا زمانى كه [پس از مردنمان بدن ما ريز ريز شد و پوسيد و] در زمين گم شديم، آيا به راستى ما در آفرينشى جديد در خواهيم آمد؟ [نه اينكه اين لجوجان متكبر فقط منكر قدرت حق باشند] بلكه آنان منكر ديدار [قيامت و محاسبه اعمال به وسيله‌] پروردگارشان هستند،


قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِليٰ رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ

11

بگو: فرشته مرگ كه بر شما گماشته شده است [روح‌] شما را مى‌گيرد، سپس به سوى پروردگارتان باز گردانده مى‌شويد.


وَ لَوْ تَريٰ إِذِ الْمُجْرِمُونَ ناكِسُوا رُءُوسِهِمُ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنا أَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً إِنَّا مُوقِنُونَ

12

و اگر ببينى زمانى كه [اين‌] مجرمان [منكر قيامت‌] نزد پروردگارشان سرهايشان را به زير افكنده‌اند [مى‌بينى كه مى‌گويند:] پروردگارا! [به آنچه ما را وعده داده بودى‌] بينا شديم و [به دعوت حق‌] شنوا گشتيم، پس ما را به دنيا برگردان تا كار شايسته انجام دهيم، بى‌ترديد ما باور كننده [همه حقايق‌] هستيم.


وَ لَوْ شِئْنا لَآتَيْنا كُلَّ نَفْسٍ هُداها وَ لٰكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ

13

و اگر مى‌خواستيم هدايت هركسى را [از روى اجبار] به او عطا مى‌كرديم، [اما همه را آزاد و مختار آفريديم تا راه هدايت يا گمراهى را خود انتخاب كنند] ولى فرمان من بر عذاب لازم و حتم شده است كه بى‌ترديد دوزخ را از همه جنيان و آدميان [كه آيات من را تكذيب كردند] پر خواهم كرد.


فَذُوقُوا بِما نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هٰذا إِنَّا نَسِيناكُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

14

پس [به آنان گويند:] به كيفر آنكه ديدار امروزتان را فراموش كرديد [عذاب دوزخ را] بچشيد، كه ما [هم‌] شما را واگذاشته‌ايم، و به كيفر آنچه همواره انجام مى‌داديد، عذاب جاودانه را بچشيد.


إِنَّما يُؤْمِنُ بِآياتِنَا الَّذِينَ إِذا ذُكِّرُوا بِها خَرُّوا سُجَّداً وَ سَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ هُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ

15

فقط كسانى به آيات ما ايمان مى‌آورند كه وقتى به وسيله آن آيات به آنان تذكر داده شود، سجده كنان به رو در مى‌افتند و همراه با سپاس، پروردگارشان را از هر عيب و نقصى تنزيه مى‌كنند در حالى كه [از سجده و سپاس و تنزيه‌] تكبر و سركشى نمى‌ورزند؛


تَتَجافيٰ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ

16

[ملازم بستر استراحت و خواب نيستند، بلكه‌] پهلوهايشان از خوابگاه‌هايشان دور مى‌شود در حالى كه همواره پروردگارشان را به علت بيم [از عذاب‌] و اميد [به رحمت و پاداش‌] مى‌خوانند و از آنچه آنان را روزى داده‌ايم، انفاق مى‌كنند.


فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ

17

پس هيچ كس نمى‌داند چه چيزهايى كه مايه شادمانى و خوشحالى آنان است به پاداش اعمالى كه همواره انجام مى‌داده‌اند، براى آنان پنهان داشته‌اند.


أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ

18

با اين حال آيا كسانى كه مؤمن‌اند مانند كسانى هستند كه فاسق‌اند؟ [نه هرگز اين دو گروه‌] مساوى و يكسان نيستند.


أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْويٰ نُزُلاً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ

19

اما كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، پس براى آنان بهشت‌هايى كه اقامت‌گاه دائمى است خواهد بود [كه به آنان‌] به پاداش اعمالى كه همواره انجام مى‌دادند، پيشكش مى‌شود.


وَ أَمَّا الَّذِينَ فَسَقُوا فَمَأْواهُمُ النَّارُ كُلَّما أَرادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْها أُعِيدُوا فِيها وَ قِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ

20

اما كسانى كه نافرمانى كرده‌اند اقامتگاهشان آتش است، هرگاه بخواهند از آن بيرون آيند در آن بازگردانده مى‌شوند، و به آنان گويند: عذاب آتش را كه همواره آن را تكذيب مى‌كرديد، بچشيد.


وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنيٰ دُونَ الْعَذابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ

21

و بى‌ترديد آنان را غير از عذاب بزرگ‌تر [در قيامت‌] از عذاب نزديك‌تر [در دنيا] مى‌چشانيم، باشد كه [از فسق و فجور] برگردند.


وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ

22

ستمكارتر از كسى كه به وسيله آيات پروردگارش تذكر داده شود، سپس از آنها روى برگرداند، كيست؟ بى‌ترديد ما از مجرمان انتقام مى‌گيريم.


وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَي الْكِتابَ فَلا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقائِهِ وَ جَعَلْناهُ هُديً لِبَنِي إِسْرائِيلَ

23

و به راستى ما به موسى كتاب داديم، پس تو در دريافت كتاب [به وسيله موسى‌] هيچ ترديدى نداشته باش، و آن را براى بنى‌اسرائيل هدايت قرار داديم،


وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ

24

و برخى از آنان را چون [در برابر مشكلات، سختى‌ها و حادثه‌هاى تلخ و شيرين‌] صبر كردند و همواره به آيات ما يقين داشتند، پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما [مردم را] هدايت مى‌كردند.


إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ

25

يقينا پروردگارت روز قيامت، خود ميان آنان درباره آنچه همواره در آن اختلاف مى‌كردند، داورى خواهد كرد.


أَ وَ لَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَساكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ أَ فَلا يَسْمَعُونَ

26

آيا مشركان را [داستان‌] بسيارى از ملت‌هايى كه ما پيش از آنان هلاك كرديم كه [اينان‌] در مسكن‌هايشان قدم مى‌زنند هدايت نكرد [و براى آنان روشن نساخت كه سرانجام كفرپيشگان هلاكت است؟] همانا در اين [سرگذشت‌ها] عبرت‌هاست، آيا نمى‌شنوند؟!


أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَي الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ أَ فَلا يُبْصِرُونَ

27

آيا ندانسته‌اند كه ما آب را به سوى زمين بى‌گياه مى‌رانيم و به وسيله آن زراعتى را بيرون مى‌آوريم كه دام‌هايشان و خودشان از آن مى‌خورند؟ پس آيا [آثار رحمت خدا را] نمى‌بينند؟!


وَ يَقُولُونَ مَتيٰ هٰذَا الْفَتْحُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

28

و [مشركان از روى مسخره به مؤمنان‌] مى‌گويند: اگر راست مى‌گوييد اين فتح و پيروزى [كه به خود وعده مى‌دهيد و به آن دلخوش هستيد] كى خواهد بود؟


قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لا يَنْفَعُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِيمانُهُمْ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ

29

بگو: روز فتح و پيروزى [حتمى مؤمنان‌] كسانى كه كفر ورزيده‌اند، نه ايمان آوردنشان سودشان دهد و نه به آنان مهلت داده مى‌شود؛


فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ انْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ

30

بنابراين از آنان روى برگردان و منتظر [رسيدن پيروزى‌] باش كه آنان هم [به گمان خود] منتظرند [كه بر شما پيروز شوند.]


سوره الاحزاب

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ يا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ الْمُنافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ اى پيامبر! بر تقواى الهى ثابت قدم و استوار باش، و از كافران و منافقان اطاعت مكن كه خدا همواره دانا و حكيم است.


وَ اتَّبِعْ ما يُوحيٰ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً

2

و آنچه را كه از سوى پروردگارت به تو وحى مى‌شود پيروى كن؛ قطعا خدا به آنچه انجام مى‌دهيد، آگاه است.


وَ تَوَكَّلْ عَلَي اللَّهِ وَ كَفيٰ بِاللَّهِ وَكِيلاً

3

و بر خدا توكل كن؛ و كافى است كه خدا نگهبان و كارساز [همه امور بندگان‌] باشد.


ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ وَ ما جَعَلَ أَزْواجَكُمُ اللاَّئِي تُظاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهاتِكُمْ وَ ما جَعَلَ أَدْعِياءَكُمْ أَبْناءَكُمْ ذٰلِكُمْ قَوْلُكُمْ بِأَفْواهِكُمْ وَ اللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَ هُوَ يَهْدِي السَّبِيلَ

4

خدا براى هيچ مردى در درونش دو قلب قرار نداده، و همسرانتان را كه همواره با آنان «ظهار» مى‌كنيد [يعنى بر پايه فرهنگ جاهلى با خواندن صيغه‌اى خاص آنان را به منزله مادرانتان به شمار آورده بر خود حرام مى‌نماييد] مادران شما نگردانيده، و پسر خواندگانتان را پسران [واقعى‌] شما ننموده است. اين سخن [باطل و بى‌پايه‌] شماست كه به زبان شما [جارى‌] است، و خدا همواره حق را مى‌گويد، و همواره راه [درست و راست را كه شما را به سعادت مى‌رساند] مى‌نماياند.


ادْعُوهُمْ لِآبائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آباءَهُمْ فَإِخْوانُكُمْ فِي الدِّينِ وَ مَوالِيكُمْ وَ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ فِيما أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَ لٰكِنْ ما تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً

5

پسر خواندگانتان را به نام پدرانشان بخوانيد كه اين نزد خدا عادلانه‌تر است؛ و اگر پدرانشان را نمى‌شناسيد، پس برادران و دوستان دينى شمايند. و بر شما در آنچه [از انتساب‌هايى‌] كه به خطا انجام داده‌ايد، گناهى نيست؛ ولى آنچه را كه دل‌هايتان تعمد و قصد جدى داشته است [گناه است‌]؛ و خدا همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.


النَّبِيُّ أَوْليٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْليٰ بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُهاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِليٰ أَوْلِيائِكُمْ مَعْرُوفاً كانَ ذٰلِكَ فِي الْكِتابِ مَسْطُوراً

6

پيامبر، نسبت به مؤمنان از خودشان اولى و سزاوارتر است، و همسرانش [در حرمت ازدواج به منزله‌] مادران آنانند، و بر طبق كتاب خدا دارندگان قرابت نسبى [در ميراث بردن‌] از يكديگر از مؤمنان و مهاجران [كه پيش از اين بر پايه ايمان و هجرت ميراث مى‌بردند] سزاوارترند، مگر اينكه بخواهيد [در وصيت كردن به پرداخت ارث‌] درباره دوستانتان احسان كنيد كه اين امرى ثبت شده در كتاب [خدا] است.


وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثاقَهُمْ وَ مِنْكَ وَ مِنْ نُوحٍ وَ إِبْراهِيمَ وَ مُوسيٰ وَ عِيسَي ابْنِ مَرْيَمَ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً

7

و [ياد كن‌] زمانى را كه از پيامبران [براى ابلاغ وحى‌] پيمان گرفتيم، و [نيز] از تو و از نوح و از ابراهيم و موسى و عيسى پسر مريم، و از همه آنان پيمانى محكم و استوار گرفتيم،


لِيَسْئَلَ الصَّادِقِينَ عَنْ صِدْقِهِمْ وَ أَعَدَّ لِلْكافِرِينَ عَذاباً أَلِيماً

8

تا صادقان را از صدقشان بپرسد [و پاداش صدقشان را به آنان عطا كند] و براى كافران عذابى دردناك آماده كرده است.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً وَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ كانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيراً

9

اى اهل ايمان! نعمت خدا را بر خود ياد كنيد، هنگامى كه سپاهيانى [به قصد نابود كردنتان‌] به سوى شما آمدند، پس بادى [كوبنده‌] و لشكريانى كه آنها را نمى‌ديديد بر ضد آنان فرستاديم [تا آنان را در هم كوبيدند]؛ و خدا به آنچه انجام مى‌دهيد، بيناست.


إِذْ جاءُوكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَ إِذْ زاغَتِ الْأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا

10

زمانى كه از بالا و از پايين [لشكرگاه‌] تان به سويتان آمدند، و آن گاه كه ديده‌ها [از شدت ترس‌] خيره شد و جان‌ها به گلو رسيد، و به خدا آن گمان‌ها [ى ناروا] را [كه خود مى‌دانيد] مى‌برديد.


هُنالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزالاً شَدِيداً

11

آنجا بود كه مؤمنان مورد آزمايش قرار گرفتند و به تزلزل و اضطرابى سخت دچار شدند.


وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلَّا غُرُوراً

12

و آن گاه كه منافقان و آنان كه در دل‌هايشان بيمارى [ضعف ايمان‌] بود، مى‌گفتند: خدا و پيامبرش جز به فريب ما را وعده [پيروزى‌] نداده‌اند!


وَ إِذْ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ يا أَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَ يَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنا عَوْرَةٌ وَ ما هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُرِيدُونَ إِلَّا فِراراً

13

و آن گاه كه گروهى از آنان گفتند: اى اهل مدينه! [ميدان نبرد] جاى درنگ و ماندن شما نيست، پس برگرديد. و گروهى از آنان از پيامبر اجازه [برگشتن‌] مى‌خواستند، و مى‌گفتند: خانه‌هاى ما بدون حفاظ است. در صورتى كه بدون حفاظ نبود، و آنان جز فرار را قصد نداشتند!


وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِمْ مِنْ أَقْطارِها ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْها وَ ما تَلَبَّثُوا بِها إِلَّا يَسِيراً

14

و اگر از پيرامون خانه‌هايشان بر آنان حمله مى‌شد و از آنان بازگشت [به شرك و جنگ با مؤمنان‌] درخواست مى‌شد، آن را مى‌پذيرفتند و براى آن جز مدت كوتاهى [به اندازه تجهيز خود بر ضد مؤمنان‌] درنگ نمى‌كردند!!


وَ لَقَدْ كانُوا عاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لا يُوَلُّونَ الْأَدْبارَ وَ كانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولاً

15

و همانا آنان از پيش با خدا پيمان بسته بودند كه [به دشمن‌] پشت نكنند؛ و پيمان خدا همواره بازخواست شدنى است.


قُلْ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْفِرارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَ إِذاً لا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِيلاً

16

بگو: اگر از مرگ يا كشته شدن بگريزيد، گريز شما هرگز سودتان نمى‌دهد، و در اين صورت [اگر هم سودتان دهد، از اين زندگى زودگذر فانى‌] جز اندكى برخوردار نخواهيد شد.


قُلْ مَنْ ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرادَ بِكُمْ سُوءاً أَوْ أَرادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَ لا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً

17

بگو: اگر خدا براى شما آسيب و گزندى يا پيروزى و غنيمتى بخواهد، كيست كه شما را در برابر [تقديرات و قضاى‌] خدا نگه دارد؟ در صورتى كه غير از خدا نه كارسازى براى خود مى‌يابند، نه يارى دهنده‌اى.


قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِينَ مِنْكُمْ وَ الْقائِلِينَ لِإِخْوانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنا وَ لا يَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلَّا قَلِيلاً

18

يقينا خدا بازدارندگان را از ميان شما [كه مجاهدان را با وسوسه و اغواگرى از شركت در جهاد باز مى‌دارند] و كسانى را كه به برادرانشان [آن براداران دينى كه ايمانشان سست است‌] مى‌گويند: [براى عيش و نوش‌] به سوى ما بياييد [شما را به شركت در جهاد چه كار؟] مى‌شناسد؛ و جز اندكى به جهاد نمى‌آيند.


أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذا جاءَ الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشيٰ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدادٍ أَشِحَّةً عَلَي الْخَيْرِ أُولئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ وَ كانَ ذٰلِكَ عَلَي اللَّهِ يَسِيراً

19

در حالى كه نسبت به شما [براى هزينه كردن هر نوع كمكى‌] بخيل‌اند؛ و چون [به سبب افروخته شدن آتش جنگ‌] ترس پيش آيد آنان را مى‌بينى به سوى تو مى‌نگرند در حالى كه چشمانشان [بى‌اختيار در حدقه‌] مى‌گردد، مانند كسى كه بيهوشى مرگ او را فرو مى‌پوشد، پس هنگامى كه ترس برطرف شود با زبان‌هايى تيز و تند به شما آزار مى‌دهند، در حالى كه بر [سخن‌] خير [و زبان خوش و نرم‌] بخيل‌اند؛ اينان ايمان نياورده‌اند، به اين خاطر خدا اعمالشان را تباه و بى‌اثر كرده است؛ و اين [كار] بر خدا آسان است.


يَحْسَبُونَ الْأَحْزابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَ إِنْ يَأْتِ الْأَحْزابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بادُونَ فِي الْأَعْرابِ يَسْئَلُونَ عَنْ أَنْبائِكُمْ وَ لَوْ كانُوا فِيكُمْ ما قاتَلُوا إِلَّا قَلِيلاً

20

[اين بزدلان منافق‌] مى‌پندارند كه گروه‌هاى دشمن نرفته‌اند و اگر بار ديگر گروه‌هاى دشمن بيايند، آنان دوست دارند كه كاش در ميان اعراب باديه‌نشين بودند، و از [همانجا] خبرهاى شما مى‌پرسيدند، و اگر در ميان شما بودند جز اندكى جنگ نمى‌كردند.


لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثِيراً

21

يقينا براى شما در [روش و رفتار] پيامبر خدا الگوى نيكويى است براى كسى كه همواره به خدا و روز قيامت اميد دارد؛ و خدا را بسيار ياد مى‌كند.


وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا هٰذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلَّا إِيماناً وَ تَسْلِيماً

22

هنگامى كه مؤمنان [در نبرد خندق‌] گروه‌هاى دشمن را ديدند گفتند: اين است آنچه خدا وپيامبرش به ما وعده داده‌اند [كه ثواب و پاداش عظيم روز بازپسين بدون تحمل سختى‌ها و سرافراز بيرون آمدن از آزمايش‌ها ميسر نيست‌] و خدا و پيامبرش راست گفته‌اند، و [جنگ خندق‌] جز بر ايمان و تسليم آنان نيفزود.


مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضيٰ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلاً

23

از مؤمنان مردانى هستند كه به آنچه با خدا بر آن پيمان بستند [و آن ثبات قدم و دفاع از حق تا نثار جان بود] صادقانه وفا كردند، برخى از آنان پيمانشان را به انجام رساندند [و به شرف شهادت نايل شدند] و برخى از آنان [شهادت را] انتظار مى‌برند و هيچ تغيير و تبديلى [در پيمانشان‌] نداده‌اند،


لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقِينَ إِنْ شاءَ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً

24

تا سرانجام خدا صادقان را به سبب صدقشان پاداش دهد، و منافقان را اگر بخواهد عذاب كند يا [اگر توبه كنند] توبه آنان را بپذيرد؛ زيرا خدا همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.


وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنالُوا خَيْراً وَ كَفَي اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتالَ وَ كانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزاً

25

و خدا كافران [شركت كننده در جنگ خندق‌] را در حالى كه به پيروزى و غنيمت دست نيافتند با خشم و اندوهشان برگرداند، و خدا [سختى و مشقت‌] جنگ را از مؤمنان برداشت؛ و خدا همواره نيرومند و تواناى شكست‌ناپذير است.


وَ أَنْزَلَ الَّذِينَ ظاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ صَياصِيهِمْ وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقاً تَقْتُلُونَ وَ تَأْسِرُونَ فَرِيقاً

26

و [خدا] كسانى را از اهل كتاب كه گروه‌هاى دشمن را پشتيبانى كردند از قلعه‌هاى محكم و استوارشان پايين كشيد و در دل‌هايشان ترس و بيم افكند، گروهى را مى‌كشتيد و گروهى را اسير مى‌كرديد،


وَ أَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَ دِيارَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ وَ أَرْضاً لَمْ تَطَئُوها وَ كانَ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيراً

27

و سرزمينشان و ديار و اموالشان و سرزمينى كه به آن قدم نگذاشته بوديد به شما ميراث داد؛ و خدا بر هر كارى تواناست.


يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زِينَتَها فَتَعالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَ أُسَرِّحْكُنَّ سَراحاً جَمِيلاً

28

اى پيامبر! به همسرانت بگو: اگر شما زندگى دنيا و زيور و زينتش را مى‌خواهيد بياييد تا برخوردارتان نمايم و با روشى پسنديده رهايتان كنم،


وَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ مِنْكُنَّ أَجْراً عَظِيماً

29

و اگر خدا و پيامبر او و سراى آخرت را مى‌خواهيد، پس خدا يقينا براى نيكوكاران شما پاداشى بزرگ آماده كرده است.


يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ وَ كانَ ذٰلِكَ عَلَي اللَّهِ يَسِيراً

30

اى همسران پيامبر! هركس از شما كار بسيار زشت آشكارى مرتكب شود [قطعا پيوند همسرى با پيامبر به او مصونيت نمى‌دهد، بلكه‌] عذاب براى او دو چندان خواهد شد، و اين [كار] بر خدا آسان است.


جزء قبل

جزء 21 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان