وَ مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَيْنِ وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً كَرِيماً
31و هركس از شما براى خدا و پيامبرش اطاعت خاضعانه كند و كار شايسته انجام دهد، پاداشش را دو برابر به او مىدهيم و براى او رزقى نيكو و با ارزش آماده كردهايم.
يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً
32اى همسران پيامبر! شما اگر پرهيزكارى پيشه كنيد [از نظر منزلت و موقعيت] مانند هيچ يك از زنان نيستيد، پس در گفتار خود، نرمى و طنازى [چنانكه عادت بيشتر زنان است] نداشته باشيد تا كسى كه بيمار دل است طمع كند، و سخن پسنديده و شايسته گوييد.
وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُوليٰ وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتِينَ الزَّكاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً
33و در خانههايتان قرار و آرام گيريد، و [در ميان نامحرمان و كوچه و بازار] مانند زنان دوران جاهليت پيشين [كه براى خودنمايى با زينت و آرايش و بدون پوشش در همهجا ظاهر مىشدند] ظاهر نشويد، و نماز را برپا داريد و زكات بدهيد، و خدا و پيامبرش را اطاعت كنيد، جز اين نيست كه همواره خدا مىخواهد هرگونه پليدى را از شما اهل بيت [كه به روايت شيعه و سنى محمد، على، فاطمه، حسن و حسين عليهمالسلاماند] برطرف نمايد، و شما را چنان كه شايسته است [از همه گناهان و معاصى] پاك و پاكيزه گرداند.
وَ اذْكُرْنَ ما يُتْليٰ فِي بُيُوتِكُنَّ مِنْ آياتِ اللَّهِ وَ الْحِكْمَةِ إِنَّ اللَّهَ كانَ لَطِيفاً خَبِيراً
34[اى همسران پيامبر!] و آنچه را از آيات خدا و حكمت در خانههاى شما مىخوانند به ياد داشته باشيد؛ يقينا خدا لطيف و آگاه است.
إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتِينَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقِينَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرِينَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعِينَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِينَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمِينَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً
35مسلما خدا براى مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ايمان، و مردان و زنان عبادتپيشه، و مردان و زنان راستگو و مردان و زنان شكيبا، و مردان و زنان فروتن، و مردان و زنان صدقه دهنده، و مردان و زنان روزهدار، و مردان و زنان حفظ كننده خود از پليدىهاى جنسى، و مردان و زنانى كه بسيار ياد خدا مىكنند، آمرزش و پاداشى بزرگ آماده كرده است.
وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَي اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبِيناً
36و هيچ مرد و زن مؤمنى را نرسد هنگامى كه خدا و پيامبرش كارى را حكم كنند براى آنان در كار خودشان اختيار باشد؛ و هركس خدا و پيامبرش را نافرمانى كند يقينا به صورتى آشكار گمراه شده است.
وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَ اتَّقِ اللَّهَ وَ تُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَ تَخْشَي النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاهُ فَلَمَّا قَضيٰ زَيْدٌ مِنْها وَطَراً زَوَّجْناكَها لِكَيْ لا يَكُونَ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْواجِ أَدْعِيائِهِمْ إِذا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَراً وَ كانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولاً
37و [ياد كن] زمانى را كه به آن شخص كه خدا به او نعمت [اسلام] بخشيده بود، و تو هم [با آزاد كردنش از طوق بردگى] به او احسان كرده بودى، مىگفتى: همسرت را براى خود نگه دار و از خدا پروا كن. و تو در باطن خود چيزى را [چون فرمان خدا به ازدواج با مطلقه او] پنهان مىداشتى كه خدا آشكار كننده آن بود [تا براى مردم در ازدواج مطلقه پسر خواندههايشان ممنوعيت و مشكلى نباشد] و [براى بيان فرمان خدا نسبت به مشروعيت ازدواج مطلقه پسر خوانده] از مردم مىترسيدى و در حالى كه خدا سزاوارتر بود كه از او بترسى، پس هنگامى كه «زيد» نياز خود را از همسرش به پايان برد [و او را طلاق داد] وى را به همسرى تو درآورديم تا براى مؤمنان نسبت به ازدواج با همسران پسر خواندههايشان زمانى كه نيازشان را از آنان به پايان برده باشند سختى و حرجى نباشد؛ و همواره فرمان خدا شدنى است.
ما كانَ عَلَي النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيما فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ كانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَراً مَقْدُوراً
38بر پيامبر در آنچه خدا براى او مقرر و لازم كرده منعى نيست، خدا اين روش را درباره كسانى [از پيامبران] كه پيش از اين گذشتهاند مقرر داشته است و همواره فرمان خدا نافذ و اندازه گيرى شده است.
الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ وَ كَفيٰ بِاللَّهِ حَسِيباً
39همانان كه همواره رسالتهاى خدا را [به مردم] مىرساندند و از او مىترسيدند و از هيچكس جز او نمىترسيدند؛ و خدا براى حسابرسى كافى است.
ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لٰكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً
40محمد، پدر هيچ يك از مردان شما نيست، ولى فرستاده خدا و خاتم پيامبران است؛ و خدا به هر چيزى داناست.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً
41اى اهل ايمان! خدا را بسيار ياد كنيد،
وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً
42و صبح و شام او را تسبيح گوييد.
هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً
43اوست كه با فرشتگان خود بر شما درود مىفرستد تا شما را از تاريكىها به سوى نور بيرون آورد، و او به مؤمنان مهربان است.
تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلامٌ وَ أَعَدَّ لَهُمْ أَجْراً كَرِيماً
44درود و تحيت [خدا] بر آنان روزى كه با [پاداش و مقام قرب] او ديدار مىكنند، سلام است، و [خدا] براى آنان پاداشى نيكو و باارزش آماده كرده است.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً
45اى پيامبر! به راستى ما تو را شاهد [بر امت] و مژدهرسان و بيمدهنده فرستاديم.
وَ داعِياً إِلَي اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِيراً
46و تو را دعوت كننده به سوى خدا به فرمان او و چراغى فروزان [براى هدايت جهانيان] قرار داديم،
وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلاً كَبِيراً
47و مؤمنان را مژده ده كه براى آنان از سوى خدا فضل بزرگى خواهد بود،
وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ دَعْ أَذاهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَي اللَّهِ وَ كَفيٰ بِاللَّهِ وَكِيلاً
48و از كافران و منافقان اطاعت مكن و آزارشان را واگذار و بر خدا توكل كن، و كافى است كه خدا نگهبان و كارساز [انسان] باشد،
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِناتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ فَما لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَها فَمَتِّعُوهُنَّ وَ سَرِّحُوهُنَّ سَراحاً جَمِيلاً
49اى اهل ايمان! هنگامى كه زنان مؤمن را به همسرى خود درآورديد، آن گاه پيش از آنكه با آنان آميزش كنيد طلاقشان داديد براى شما بر عهده آنان عدهاى نيست كه آن را بشماريد، پس آنان را [به پرداخت نصف مهريه] بهرهمندشان كنيد و به صورت پسنديدهاى رهايشان سازيد.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنا لَكَ أَزْواجَكَ اللاَّتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَ ما مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَ بَناتِ عَمِّكَ وَ بَناتِ عَمَّاتِكَ وَ بَناتِ خالِكَ وَ بَناتِ خالاتِكَ اللاَّتِي هاجَرْنَ مَعَكَ وَ امْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَها خالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنا ما فَرَضْنا عَلَيْهِمْ فِي أَزْواجِهِمْ وَ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ لِكَيْلا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً
50اى پيامبر! برايت حلال كرديم آن همسرانت را كه مهرشان را دادهاى و كنيزانى كه خدا غنيمت به تو داده است و دختر عموها و دختر عمهها و دختر دايىها و دختر خالههايت را كه با تو مهاجرت نمودهاند و زن مؤمنى كه خود را به پيامبر [مجانى و بدون مهر] هبه كند، اگر پيامبر او را به همسرى بخواهد؛ اين حكم ويژه توست نه مؤمنان. يقينا ما آنچه را در مورد همسران و كنيزانشان بر آنان لازم و مقرر داشتهايم، مىدانيم؛ [اين گشايش در ازدواج] براى آن است كه بر تو سختى و حرجى نباشد؛ و خدا همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.
تُرْجِي مَنْ تَشاءُ مِنْهُنَّ وَ تُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشاءُ وَ مَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلا جُناحَ عَلَيْكَ ذٰلِكَ أَدْنيٰ أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَ لا يَحْزَنَّ وَ يَرْضَيْنَ بِما آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما فِي قُلُوبِكُمْ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَلِيماً
51نوبت هر كدام از آنان را كه بخواهى تأخير مىاندازى و هر كدام را كه بخواهى نزد خود جاى مىدهى، و هر كدام از آنان را كه از او كناره گرفته باشى [اگر] نزد خود بطلبى بر تو گناهى نيست. اين [برنامهريزى آزادانه] به خوشحال نمودنشان و اينكه اندوهگين نشوند و همگى به آنچه به آنان دادهاى خشنود شوند، نزديكتر است؛ و خدا آنچه را در دلهاى شماست مىداند؛ و خدا دانا و بردبار است.
لا يَحِلُّ لَكَ النِّساءُ مِنْ بَعْدُ وَ لا أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْواجٍ وَ لَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا ما مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَ كانَ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ رَقِيباً
52[غير از زنهايى كه گفته شد] از اين پس زنان ديگر براى تو حلال نيست، و [نيز] جايز نيست كه آنان را به همسرانى ديگر تبديل كنى گرچه زيبايى آنان تو را خوش آيد، مگر كنيزى كه مالكش شوى؛ و خدا نگهبان و مراقب همه چيز است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِليٰ طَعامٍ غَيْرَ ناظِرِينَ إِناهُ وَ لٰكِنْ إِذا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذٰلِكُمْ كانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَ اللَّهُ لا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذٰلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذٰلِكُمْ كانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيماً
53اى اهل ايمان! به خانههاى پيامبر وارد نشويد مگر آنكه براى خوردن غذايى به شما اذن دهند، بدون اينكه در انتظار فرا رسيدن وقت [خوردن] آن باشيد؛ ولى هنگامى كه دعوت شديد وارد شويد، و چون غذا خورديد و بىآنكه [پس از صرف غذا] سرگرم سخن گرديد، پراكنده شويد، اين [كار كه بنشينيد و سرگرم سخن گرديد] پيامبر را آزار مىدهد و از شما حيا مىكند [كه بيرونتان كند] ولى خدا از حق حيا نمىكند. و زمانى كه از همسرانش متاعى خواستيد از پشت پرده و حجابى از آنان بخواهيد، كه اين براى قلب شما و قلبهاى آنان پاكيزهتر است. و شما را نسزد [و جايز نباشد] كه پيامبر خدا را آزار دهيد. و بر شما هرگز جايز نيست كه پس از او با همسرانش ازدواج كنيد؛ كه اين [كار] نزد خدا بزرگ است.
إِنْ تُبْدُوا شَيْئاً أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً
54اگر چيزى را آشكار كنيد يا آن را پنهان نماييد [خدا مىداند]؛ يقينا خدا به هر چيزى داناست.
لا جُناحَ عَلَيْهِنَّ فِي آبائِهِنَّ وَ لا أَبْنائِهِنَّ وَ لا إِخْوانِهِنَّ وَ لا أَبْناءِ إِخْوانِهِنَّ وَ لا أَبْناءِ أَخَواتِهِنَّ وَ لا نِسائِهِنَّ وَ لا ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ وَ اتَّقِينَ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيداً
55همسران پيامبر را نزد پدرانشان و پسرانشان و برادرانشان و پسران برادرانشان و پسران خواهرانشان و زنان هم كيششان و بردگانشان [در ترك پوشش و حجاب] گناهى نيست؛ و از خدا پروا كنيد كه خدا به هر چيزى گواه است.
إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَي النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً
56همانا خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود و رحمت مىفرستند. اى اهل ايمان! بر او درود فرستيد و آن گونه كه شايسته است، تسليم او باشيد.
إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً
57قطعا آنان كه خدا و پيامبرش را مىآزارند، خدا در دنيا و آخرت لعنتشان مىكند، و براى آنان عذابى خواركننده آماده كرده است.
وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً
58و كسانى كه مردان و زنان مؤمن را [با متهم كردن] به اعمالى كه انجام ندادهاند، مىآزارند، بىترديد بهتان و گناه بزرگى بر عهده گرفتهاند.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذٰلِكَ أَدْنيٰ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً
59اى پيامبر! به همسرانت و دخترانت و همسران كسانى كه مؤمن هستند بگو: چادرهايشان را بر خود فرو پوشند [تا بدن و آرايش و زيورهايشان در برابر ديد نامحرمان قرار نگيرد.] اين [پوشش] به اينكه [به عفت و پاكدامنى] شناخته شوند نزديكتر است، و در نتيجه [از سوى اهل فسق و فجور] مورد آزار قرار نخواهند گرفت؛ و خدا همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.
لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فِيها إِلَّا قَلِيلاً
60اگر منافقان و آنان كه در دلهايشان بيمارى [ضعف ايمان] است و آنانكه در مدينه شايعههاى دروغ و دلهرهآور پخش مىكنند [از رفتار زشتشان] باز نايستند، تو را بر ضد آنان برمىانگيزيم [كه يا تبعيدشان كنى يا با آنان بجنگى]، آن گاه در اين شهر جز اندكى [كه خالص و پاك هستند] در كنار تو نخواهند ماند.
مَلْعُونِينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِيلاً
61[اين چند گروه به علت اعمال ناهنجارشان] طردشدگان [از رحمت خداى] اند، هرجا كه يافت شوند بايد دستگير شوند، و به سختى به قتل برسند.
سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاً
62خدا شيوه و روش خود را درباره كسانى [مانند اين خائنان] كه پيشتر درگذشتند، اينگونه قرار داده است، و براى شيوه و روش خدا هرگز تغيير و دگرگونى نخواهى يافت.
يَسْئَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيباً
63مردم درباره [وقت] قيامت از تو مىپرسند، بگو: دانش و آگاهى آن فقط نزد خداست. و تو چه مىدانى؟ شايد قيامت نزديك باشد.
إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكافِرِينَ وَ أَعَدَّ لَهُمْ سَعِيراً
64همانا خدا كافران را لعنت كرده، و آتشى افروخته براى آنان آماده كرده است.
خالِدِينَ فِيها أَبَداً لا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً
65هميشه در آن جاودانهاند، و سرپرست و ياورى [كه آنان را نجات دهد] نيابند.
يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يا لَيْتَنا أَطَعْنَا اللَّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولَا
66روزى كه چهرههايشان را در آتش از سويى به سويى مىگردانند، [و] مىگويند: اى كاش ما [در دنيا] از خدا و پيامبر اطاعت كرده بوديم،
وَ قالُوا رَبَّنا إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا
67و مىگويند: پروردگارا! همانا ما از فرمانروايان و بزرگانمان اطاعت كرديم، در نتيجه گمراهمان كردند.
رَبَّنا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذابِ وَ الْعَنْهُمْ لَعْناً كَبِيراً
68پروردگارا! آنان را از عذاب دو چندان ده، و كاملا از رحمتت دورشان ساز.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسيٰ فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا وَ كانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجِيهاً
69اى اهل ايمان! [درباره پيامبرتان] مانند كسانى نباشيد كه موسى را [با تهمت و دروغ بستن به او] آزار دادند و خدا او را از آنچه درباره او مىگفتند، پاك و مبرا ساخت، و او نزد خدا آبرومند بود.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدِيداً
70اى اهل ايمان! از خدا پروا كنيد و سخن درست و استوار گوييد.
يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمالَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظِيماً
71تا [خدا] اعمالتان را براى شما اصلاح كند و گناهتان را بر شما بيامرزد. و هركس خدا و پيامبرش را اطاعت كند، بىترديد رستگارى بزرگى يافته است.
إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً
72يقينا ما امانت را [كه تكاليف شرعيه سعادت بخش است] بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم و آنها از به عهده گرفتنش [به سبب اينكه استعدادش را نداشتند] امتناع ورزيدند و از آن ترسيدند، و انسان آن را پذيرفت بىترديد او [به علت ادا نكردن امانت] بسيار ستمكار، و [نسبت به سرانجام خيانت در امانت] بسيار نادان است.
لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ وَ يَتُوبَ اللَّهُ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً
73تا نهايتا خدا مردان و زنان منافق، و مردان و زنان مشرك را [به سبب خيانت در امانت] عذاب كند و توبه مردان و زنان مؤمن را [به علت لغزش در امانت] بپذيرد؛ و خدا همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.
سوره سبأ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ
1به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ همه ستايشها ويژه خداست كه آنچه در آسمانها و زمين است در سيطره مالكيت و فرمانروايى اوست، و سپاس و ستايش در آخرت ويژه اوست، و او حكيم و آگاه است.
يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها وَ هُوَ الرَّحِيمُ الْغَفُورُ
2[خدا] مىداند آنچه در زمين فرو مىرود و آنچه از آن بيرون مىآيد و آنچه از آسمان فرود مىآيد و آنچه در آن بالا مىرود؛ و او مهربان و بسيار آمرزنده است.
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَليٰ وَ رَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذٰلِكَ وَ لا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ
3و كافران گفتند: قيامت بر ما نخواهد آمد. بگو: آرى، سوگند به پروردگارم كه داناى غيب است، حتما بر شما خواهد آمد؛ در آسمانها و زمين هم وزن ذرهاى از او پوشيده نيست، و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر از آن هست مگر اينكه در كتابى روشن [ثبت] است.
لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ
4[آرى، قيامت حتما مىآيد] تا خدا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، پاداش دهد، اينانند كه براى آنان آمرزشى و رزق نيكو و ارزشمندى خواهد بود.
وَ الَّذِينَ سَعَوْا فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِيمٌ
5و كسانى كه در [انكار و تكذيب] آيات ما كوشيدند، به گمان اينكه [مىتوانند] ما را عاجز كنند [تا از دسترس قدرت ما بيرون روند] براى آنان عذابى دردناك از سختترين عذابهاست.
وَ يَرَي الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَ يَهْدِي إِليٰ صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ
6و كسانى كه معرفت و دانش به آنان عطا شده، مىدانند كه آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده حق است، و به راه خداى تواناى شكستناپذير و ستوده هدايت مىكند.
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَليٰ رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ
7و كافران گفتند: [اى مردم!] آيا شما را به مردى دلالت كنيم كه به شما خبر [عجيبى] مىدهد، هنگامى كه [در خاك گور] به طور كامل متلاشى [و قطعه قطعه] شويد در آفرينشى جديد و تازه در خواهيد آمد!
أَفْتَريٰ عَلَي اللَّهِ كَذِباً أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذابِ وَ الضَّلالِ الْبَعِيدِ
8آيا [به نظر شما اين خبر دهنده] بر خدا دروغ بسته، يا دچار نوعى جنون است؟! [نه، چنين نيست كه مىپندارند] بلكه كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، در عذاب و گمراهى دورى هستند.
أَ فَلَمْ يَرَوْا إِليٰ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَيْهِمْ كِسَفاً مِنَ السَّماءِ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ
9آيا به آنچه از آسمان و زمين پيش رو و پشت سر آنان است، ننگريستند [كه همان خدايى كه جهان هستى را آفريد بر زنده كردن مردگان تواناست؟] ما اگر بخواهيم آنان را در زمين فرو مىبريم يا پارههايى از آسمان را بر سرشان مىافكنيم؛ بىترديد در اين [آفرينش] براى هر بنده بازگشت كننده نشانهاى [بر قدرت خدا] است.
وَ لَقَدْ آتَيْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلاً يا جِبالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَ الطَّيْرَ وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ
10همانا به داود از سوى خود فضلى بزرگ عطا كرديم، [و گفتيم:] اى كوهها و اى پرندگان! [در تسبيح خدا] با او هم صدا شويد. و آهن را براى او نرم كرديم.
أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِي السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
11[و به او گفتيم] كه زرههاى فراخ بساز، و حلقهها [ى آن] را متناسب و هماهنگ اندازهگيرى كن. و تو و خاندان و قومت كار شايسته انجام دهيد؛ يقينا من به آنچه انجام مىدهيد بينايم.
وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ وَ أَسَلْنا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَ مِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ مَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنا نُذِقْهُ مِنْ عَذابِ السَّعِيرِ
12و باد را براى سليمان [مسخر و رام كرديم]، كه رفتن صبحگاهش [به اندازه] يك ماه و رفتن شام گاهش [به اندازه] يك ماه بود؛ و چشمه مس را براى او روان ساختيم، و گروهى از جن به اذن پروردگارش نزد او كار مىكردند، و هر كدام از آنان از فرمان ما سرپيچى مىكرد از عذاب سوزان به او مىچشانديم.
يَعْمَلُونَ لَهُ ما يَشاءُ مِنْ مَحارِيبَ وَ تَماثِيلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوابِ وَ قُدُورٍ راسِياتٍ اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُكْراً وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ
13[گروه جن] براى او هرچه مىخواست، مىساختند از نمازخانهها، و مجسمهها، و ظروف بزرگى مانند حوضها، و ديگهايى ثابت. اى خاندان داود! به خاطر سپاس گزارى [به فرمانها حق] عمل كنيد؛ و از بندگانم اندكى سپاس گزارند.
فَلَمَّا قَضَيْنا عَلَيْهِ الْمَوْتَ ما دَلَّهُمْ عَليٰ مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنْسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ ما لَبِثُوا فِي الْعَذابِ الْمُهِينِ
14پس هنگامى كه مرگ را بر او مقرر كرديم، جنيان را از مرگش جز موريانهاى كه عصايش را مىخورد، آگاه نكرد؛ زمانى كه به روى زمين در افتاد، جنيان [كه ادعاى علم غيب داشتند] فهميدند كه اگر غيب مىدانستند در آن عذاب خواركننده [كه كارهاى بسيار پرزحمت و طاقتفرسا بود] درنگ نمىكردند.
لَقَدْ كانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتانِ عَنْ يَمِينٍ وَ شِمالٍ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَ اشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُورٌ
15يقينا براى قوم سبا در جاى اقامتشان نشانهاى [از قدرت و رحمت خدا] وجود داشت، دو باغ از طرف راست و چپ. [گفتيم:] از رزق و روزى پروردگارتان بخوريد، و براى او سپاس گزارى كنيد، سرزمينى خوش و دلپذير [داريد]، و پروردگارى بسيار آمرزنده
فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَ بَدَّلْناهُمْ بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَواتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَ أَثْلٍ وَ شَيْءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِيلٍ
16ولى [آنان از سپاس گزارى در برابر نعمت، و از فرمانها او و دعوت پيامبرشان] روى گرداندند، در نتيجه سيل [ويرانگر] «عرم» را بر ضد آنان جارى كرديم [كه دو باغ آباد راست و چپ منطقه را نابود كرد]، و ما آن دو باغ پر حاصلشتان را به دو باغستانى تبديل كرديم كه داراى ميوههايى تلخ و درخت شوره گز و چيزى اندك از درخت سدر بودند!!
ذٰلِكَ جَزَيْناهُمْ بِما كَفَرُوا وَ هَلْ نُجازِي إِلَّا الْكَفُورَ
17اين [سيل ويران گر] را در برابر كفرشان به آنان كيفر داديم. آيا جز كفران كننده را كيفر مىدهيم؟
وَ جَعَلْنا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقُرَي الَّتِي بارَكْنا فِيها قُريً ظاهِرَةً وَ قَدَّرْنا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيها لَيالِيَ وَ أَيَّاماً آمِنِينَ
18و ميان مردم سبا و شهرهايى كه در آنها بركت نهاديم، آبادىهاى به هم پيوسته و نمايان قرار داديم، و سير و سفر را در [ميان] آنان متناسب و به اندازه مقرر داشتيم، [و گفتيم:] شبها و روزها با امنيت در آنها مسافرت كنيد.
فَقالُوا رَبَّنا باعِدْ بَيْنَ أَسْفارِنا وَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَجَعَلْناهُمْ أَحادِيثَ وَ مَزَّقْناهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ
19پس [اين مغرورشدگان به رفاه و خوشى و ناسپاسان در برابر نعمت] گفتند: پروردگارا! ميان سفرهاى ما را دورى و فاصله انداز. [اين را درخواست كردند تا تهيدستان و پا برهنگان نتوانند در كنار آنان سفر كنند]، و [اينگونه آنان] بر خودشان ستم كردند، پس ما آنان را داستانهايى [براى عبرت آيندگان] قرار داديم و جمعشان را به شدت متلاشى و تار و مار كرديم، همانا در اين [سرگذشتها] براى هر صبركننده سپاس گزارى عبرتهاست
وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
20و همانا ابليس، پندارش را [كه گفته بود: نسل آدم را گمراه مىكنم] درباره آنان محقق يافت كه همه جز گروهى از مؤمنان از او پيروى كردند.
وَ ما كانَ لَهُ عَلَيْهِمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْها فِي شَكٍّ وَ رَبُّكَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ
21و ابليس را بر آنان [در اينكه فرمانبردارشان كند] هيچ تسلطى نبود [جز وسوسه كردن باز بودن راه وسوسه بر او هيچ سببى نداشت] مگر اينكه مىخواستيم كسانى را كه به آخرت ايمان دارند از آنان كه درباره آن در ترديدند مشخص كنيم؛ و پروردگارت بر هر چيزى نگهبان است.
قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا يَمْلِكُونَ مِثْقالَ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ ما لَهُمْ فِيهِما مِنْ شِرْكٍ وَ ما لَهُ مِنْهُمْ مِنْ ظَهِيرٍ
22بگو: كسانى را كه به جاى خدا [سزاوار پرستيدن] پنداشتهايد، بخوانيد [تا خواستههايتان را اجابت كنند، ولى آنها هيچ خواستهاى را از شما اجابت نمىكنند؛ زيرا] در آسمانها و زمين هموزن ذرهاى را مالك نيستند و آنها را در آن دو هيچ سهم و شركتى نيست، و از ميان آنها هيچ پشتيبانى براى خدا وجود ندارد.
وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّي إِذا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قالُوا ما ذا قالَ رَبُّكُمْ قالُوا الْحَقَّ وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ
23شفاعت در پيشگاه خدا جز براى كسانى كه به آنان اذن دهد سودى ندارد، [آن روز شفيعان و اميدواران به شفاعت مضطربانه به انتظار اذن خدا براى شفاعت هستند] تا زمانى كه با صدور اذن شفاعت دلهايشان آرام گيرد [در اين هنگام مجرمان به شفيعان] گويند: پروردگارتان چه گفت؟ مىگويند: حق گفت و او بلند مرتبه و بزرگ است.
قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَ إِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَليٰ هُديً أَوْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ
24[به مشركان] بگو: چه كسى از آسمانها و زمين به شما روزى مىدهد؟ بگو: خدا. و بىترديد ما يا شما بر هدايت يا در گمراهى آشكار هستيم.
قُلْ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنا وَ لا نُسْئَلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ
25بگو: شما از گناه ما بازخواست نخواهيد شد، و ما هم از آنچه شما انجام مىدهيد، بازخواست نخواهيم شد.
قُلْ يَجْمَعُ بَيْنَنا رَبُّنا ثُمَّ يَفْتَحُ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ هُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِيمُ
26بگو: پروردگارمان ميان ما و شما را [روز قيامت] جمع مىكند، سپس ميان ما و شما به حق داورى خواهد كرد، و او داور دانايى است.
قُلْ أَرُونِيَ الَّذِينَ أَلْحَقْتُمْ بِهِ شُرَكاءَ كَلاَّ بَلْ هُوَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
27بگو: كسانى را كه به عنوان شريكان به او ملحق كردهايد به من نشان دهيد [تا بنگرم آيا صفاتى كه واجب است در يك معبود باشد در آنها هست؟ يقينا] اين چنين [صفاتى در آنها] نيست، بلكه فقط خدا تواناى شكستناپذير و حكيم است.
وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ
28و ما تو را براى همه مردم جز مژدهرسان و بيم دهنده نفرستاديم، ولى بيشتر مردم [به اين واقعيت] معرفت و آگاهى ندارند.
وَ يَقُولُونَ مَتيٰ هٰذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ
29و [از روى مسخره] مىگويند: اگر راستگوييد اين وعده [قيامت و عذاب] كى خواهد بود؟
قُلْ لَكُمْ مِيعادُ يَوْمٍ لا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ ساعَةً وَ لا تَسْتَقْدِمُونَ
30بگو: وعدهگاه شما روزى است كه نه ساعتى از آن تأخير مىكنيد و نه بر آن پيشى مىگيريد.
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهٰذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَوْ تَريٰ إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِليٰ بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْلا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ
31و كافران گفتند: ما به اين قرآن و كتابهايى كه پيش از آن بوده است، هرگز ايمان نمىآوريم. و اگر ستمكاران را زمانى كه در پيشگاه پروردگارشان [براى محاكمه] بازداشت شدهاند، ببينى در حالى كه هر كدام گناه و بدبختى خود را بر عهده ديگرى مىاندازد [امر عجيبى مىبينى] مستضعفان به مستكبران مىگويند: اگر شما سر راه ما نبوديد يقينا ما مؤمن بوديم.
قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَ نَحْنُ صَدَدْناكُمْ عَنِ الْهُديٰ بَعْدَ إِذْ جاءَكُمْ بَلْ كُنْتُمْ مُجْرِمِينَ
32مستكبران به آنان مىگويند: آيا ما شما را از هدايت الهى بعد از آنكه به شما رسيد باز داشتيم؟ [نه، باور نداريم] بلكه شما خودتان مجرم بوديد.
وَ قالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ فِي أَعْناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا ما كانُوا يَعْمَلُونَ
33مستضعفان به مستكبران مىگويند: بلكه نيرنگهاى [پىگير شما در] شب و روز كه به ما فرمان مىداديد به خدا كافر شويم و همتايانى براى او قرار دهيم [ما را گمراه كرد]. و هنگامى كه عذاب را ببينند، اظهار پشيمانى كنند [شايد نجات يابند]. و ما در گردن كافران غل و زنجير مىنهيم؛ آيا جز آنچه را انجام مىدادند جزا داده مىشوند.
وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ
34در هيچ شهرى هيچ بيمدهندهاى نفرستاديم مگر آنكه خوش گذرانان مغرور و سرمست آنان گفتند: ما به آنچه شما را به آن فرستادهاند، كافريم!
وَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالاً وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ
35و گفتند: اموال و فرزندان ما از شما بيشتر است و [اين دليل توجه ويژه خدا به ماست؛ بنابراين اگر عذابى هم باشد] ما را عذاب نخواهند كرد.
قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ
36بگو: يقينا پروردگارم روزى را براى هر كس بخواهد وسعت مىدهد يا تنگ مىگيرد، ولى بيشتر مردم [نسبت به مصلحت خدا] معرفت و آگاهى ندارند.
وَ ما أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنا زُلْفيٰ إِلَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِكَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا وَ هُمْ فِي الْغُرُفاتِ آمِنُونَ
37و اموال و فرزندانتان چيزهايى نيستند كه شما را نزد ما مقرب كنند مگر آنان كه ايمان آورده و كار شايسته انجام دادهاند [كه به سبب ايمان و كار شايسته مقرب ما هستند]؛ پس اينانند كه براى آنان در برابر آنچه انجام دادهاند، پاداش مضاعف است، و آنان در غرفهها [ى بهشتى از هر گزند و آسيبى] آسوده خاطرند.
وَ الَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ
38و كسانى كه همواره در [انكار و ابطال] آيات ما مىكوشند، به گمان اينكه مىتوانند ما را عاجز كنند [تا از دسترس قدرت ما بيرون روند]، اينان احضار شدگان در عذاب خواهند بود.
قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ
39بگو: يقينا پروردگارم روزى را براى هر كس از بندگانش بخواهد وسعت مىدهد و يا تنگ مىگيرد، و هرچه را انفاق مىكنيد [چه كم و چه زياد] خدا عوضى را جايگزين آن مىكند؛ و او بهترين روزى دهندگان است.
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلائِكَةِ أَ هٰؤُلاءِ إِيَّاكُمْ كانُوا يَعْبُدُونَ
40و [ياد كن] روزى را كه [خدا] همه آنان را محشور مىكند، آن گاه به فرشتگان مىگويد: آيا اينان شما را مىپرستيدند؟
قالُوا سُبْحانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنا مِنْ دُونِهِمْ بَلْ كانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ
41مىگويند: تو منزهى [از اينكه در پرستيده شدن شريك و همتا داشته باشى]، تو سرپرست و يار مايى نه آنان، [آنان ما را نمىپرستيدند] بلكه جنيان را مىپرستيدند [و] بيشترشان به آنها ايمان نداشتند.
فَالْيَوْمَ لا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا وَ نَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ
42امروز براى يكديگر مالك سود و زيانى نيستيد، و به آنان كه ستم كردند مىگوييم: عذاب آتشى را كه انكار مىكرديد، بچشيد.
وَ إِذا تُتْليٰ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالُوا ما هٰذا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كانَ يَعْبُدُ آباؤُكُمْ وَ قالُوا ما هٰذا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَريً وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ إِنْ هٰذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ
43و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان خوانده شود، مىگويند: اين نيست مگر مردى كه مىخواهد شما را از آنچه پدرانتان مىپرستيدند، باز دارد. و مىگويند: اين قرآن جز دروغى ساختگى نيست. و كافران درباره حق، هنگامى كه به سويشان آمد گفتند: اين جز جادويى آشكار نيست!!
وَ ما آتَيْناهُمْ مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَها وَ ما أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ
44و [اين در حالى است كه] هيچ كتابى به آنان ندادهايم كه آن را بخوانند [تا به تكيه بر آن قرآن را دروغى ساختگى بدانند]، و پيش از تو هيچ پيامبرى نفرستاديم تا [با اعتماد به گفتار او] نبوت تو را انكار كنند،
وَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ ما بَلَغُوا مِعْشارَ ما آتَيْناهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ
45و كسانى كه پيش از اينان بودند [آيات ما و پيامبران را] تكذيب كردند، و اينان به يك دهم قدرت و ثروتى كه به آنان داده بوديم، نرسيدهاند، پس پيامبرانم را تكذيب كردند [در نتيجه هلاكشان كرديم]؛ پس [بنگر] عذاب من چگونه بود؟
قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنيٰ وَ فُراديٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَدِيدٍ
46بگو: من شما را فقط به يك حقيقت اندرز مىدهم [و آن] اينكه: دو تا دو تا و يك يك براى خدا قيام كنيد، سپس درباره رفيقتان [محمد كه عمرى با پاكى، امانت، صدق و درستى در ميان شما زندگى كرده است] بينديشيد كه هيچ گونه جنونى ندارد، او براى شما از عذاب سختى كه پيش روست، جز بيم دهندهاى نيست.
قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَي اللَّهِ وَ هُوَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ
47بگو: هر گونه پاداشى كه از شما خواستم، آن پاداش براى خودتان، پاداش من فقط بر عهده خداست، و او بر همه چيز گواه است.
قُلْ إِنَّ رَبِّي يَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ
48بگو: همانا پروردگارم كه داناى غيب است، حق را [بر قلوب پيامبرانش] القا مىكند.
قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ ما يُبْدِئُ الْباطِلُ وَ ما يُعِيدُ
49بگو: حق آمد و باطل [كه آن را به جاى خدا مىپرستيد] نه مىتواند چيزى را به وجود آورد، و نه مىتواند [چيزى كه از بين رفته] برگرداند.
قُلْ إِنْ ضَلَلْتُ فَإِنَّما أَضِلُّ عَليٰ نَفْسِي وَ إِنِ اهْتَدَيْتُ فَبِما يُوحِي إِلَيَّ رَبِّي إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ
50بگو: اگر من گمراه شده باشم، فقط به زيان خود گمراه شدهام، و اگر هدايت شده باشم به سبب آن است كه پروردگارم به من وحى مىكند؛ زيرا او شنوا و نزديك است.
وَ لَوْ تَريٰ إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَ أُخِذُوا مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ
51و اگر ببينى [مشركان] زمانى كه [با ظهور قيامت] ترسان و وحشتزده مىشوند [امر عجيبى مىبينى] و [آن اينكه براى آنان] توانايى [گريز از عذاب] نيست، و از جايى نزديك [كه موقف قيامت است] بازداشت مىشوند.
وَ قالُوا آمَنَّا بِهِ وَ أَنَّي لَهُمُ التَّناوُشُ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ
52و [در آن موقعيت بسيار سخت] مىگويند: به حق ايمان آورديم. كجا و چگونه مىتوانند از فاصله بسيار دور [كه فاصله قيامت تا دنياست] به آن ايمان دسترسى پيدا كنند! [زيرا آخرت جاى تكليف نيست و دنيايى كه جاى تكليف است براى هميشه از دستشان رفته است.]
وَ قَدْ كَفَرُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ وَ يَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ
53[اينان] پيش از اين [كه در دنيا مىزيستند] به حق كافر شدند، و ناآگاهانه و دور از معرفت و علم [درباره حق به عنوان اينكه شعر، جادو، افسانه خرافى و دورغ ساختگى است] سخن پراكنى مىكردند.
وَ حِيلَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ ما يَشْتَهُونَ كَما فُعِلَ بِأَشْياعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا فِي شَكٍّ مُرِيبٍ
54و [در نتيجه] ميان آنان و همه خواستههايشان [به وسيله مرگ] جدايى انداخته شد، همان گونه كه پيش از اين با همكيشانشان رفتار شد؛ زيرا آنان همواره [نسبت به حق] در ترديدى سخت بودند.
سوره فاطر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنيٰ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
1به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ همه ستايشها ويژه خداست كه آفريننده آسمانها و زمين است [و] فرشتگان را كه داراى بالهايى دوگانه و سهگانه و چهارگانهاند رسولانى [براى انجام دادن فرمانهاى تكوينى و تشريعىاش] قرار داده است. هرچه بخواهد در آفرينش مىافزايد؛ يقينا خدا بر هر كارى تواناست.
ما يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِكَ لَها وَ ما يُمْسِكْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
2چون رحمتى را خدا براى مردم بگشايد، بازدارندهاى براى آن نيست، و چون بازدارد، بعد از او فرستندهاى برايش وجود ندارد، و او تواناى شكستناپذير و حكيماست.
يا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَأَنّيٰ تُؤْفَكُونَ
3اى مردم! نعمت خدا را بر خودتان ياد كنيد. آيا جز خدا هيچ آفرينندهاى هست كه از آسمان و زمين شما را روزى دهد؟ هيچ معبودى جز او نيست، پس چگونه [از حق] منصرفتان مىكنند؟
وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ وَ إِلَي اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
4اگر تو را تكذيب مىكنند [اندوهگين مباش] يقينا پيش از تو هم پيامبرانى تكذيب شدهاند. و همه امور به خدا بازگردانده مىشود.
يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ
5اى مردم! بىترديد وعده خدا [درباره قيامت] حق است، پس اين زندگى دنيا [ى زودگذر،] شما را نفريبد و شيطان فريبنده، شما را [به كرم] خدا مغرور نكند.
إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما يَدْعُوا حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِيرِ
6بىترديد شيطان، دشمن شماست، پس او را دشمن خود بگيريد. [او] گروهش را فقط [به اين سبب به فسق و فجور] دعوت مىكند كه اهل آتش سوزان گردند.
الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ
7كسانى كه كفر ورزيدند، عذاب سختى براى آنان خواهد بود، و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند، براى آنان آمرزش و پاداشى بزرگ است.
أَ فَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ فَلا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما يَصْنَعُونَ
8پس آيا كسى كه كردار زشتش براى او زينت داده شده و [به اين سبب] آن را خوب ديده [مانند كسى است كه در پرتو ايمان، خوبو بد را تشخيص داده است؟] همانا خدا هر كه را بخواهد [به كيفر تكبرش در برابر حق] گمراه مىكند و هر كه را بخواهد هدايت مىنمايد. پس مبادا جانت به سبب حسرتهايى كه بر آنان مىخورى از بين برود؛ بىترديد خدا به آنچه انجام مىدهند داناست.
وَ اللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً فَسُقْناهُ إِليٰ بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها كَذٰلِكَ النُّشُورُ
9خداست كه بادها را فرستاد تا ابرى را برانگيزند، پس ما آن را به سوى سرزمين مرده رانديم و زمين را پس از مردگىاش به وسيله آن زنده كرديم؛ زنده شدن مردگان هم اينگونه است.
مَنْ كانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَ الَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئاتِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَكْرُ أُولئِكَ هُوَ يَبُورُ
10كسى كه عزت مىخواهد، پس [بايد آن را از خدا بخواهد، زيرا] همه عزت ويژه خداست. حقايق پاك [چون عقايد و انديشههاى صحيح] به سوى او بالا مىرود و عمل شايسته آن را بالا مىبرد. و كسانى كه حيلههاى زشت به كار مىگيرند براى آنان عذابى سخت خواهد بود، و بىترديد حيله آنان نابود مىشود.
وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْواجاً وَ ما تَحْمِلُ مِنْ أُنْثيٰ وَ لا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَ ما يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتابٍ إِنَّ ذٰلِكَ عَلَي اللَّهِ يَسِيرٌ
11و خدا شما را از خاك [مرده]، سپس از نطفه آفريد، آن گاه شما را زوجهايى [نر و ماده] قرار داد. هيچ مادهاى باردار نمىشود و بارش را نمىنهد مگر به علم او، و هيچ كس عمر طولانى نمىكند واز عمرش كاسته نمىشود مگر اينكه در كتابى [چون لوح محفوظ] ثبت است. بىترديد اين [كارها] بر خدا آسان است.
وَ ما يَسْتَوِي الْبَحْرانِ هٰذا عَذْبٌ فُراتٌ سائِغٌ شَرابُهُ وَ هٰذا مِلْحٌ أُجاجٌ وَ مِنْ كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْماً طَرِيًّا وَ تَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها وَ تَرَي الْفُلْكَ فِيهِ مَواخِرَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
12دو دريا مساوى نيستند، اين يكى شيرين و از بين برنده تشنگى و نوشيدنش گوارا و آن يكى شور و تلخ است؛ و از هر يك گوشتى تازه مىخوريد و زينتى كه آن را مىپوشيد، استخراج مىكنيد. و كشتىها را در آن مىبينى كه آب را مىشكافند و مىروند تا شما [با رسيدن به مقاصد و هدف هايتان] از فضل او بجوييد و باشد كه سپاس گزارى كنيد.
يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّي ذٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ وَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ ما يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْمِيرٍ
13شب را در روز فرو مىبرد و روز را در شب فرو مىبرد، و خورشيد و ماه را مسخر و رام كرده است كه هر كدام تا سرآمدى معين روانند. اين است خدا پروردگار شما، فرمانروايى ويژه اوست و كسانى را كه به جاى او مىپرستيديد، مالك پوست هسته خرمايى هم نيستند.
إِنْ تَدْعُوهُمْ لا يَسْمَعُوا دُعاءَكُمْ وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجابُوا لَكُمْ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَ لا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ
14اگر آنها را بخوانيد، خواندنتان را نمىشنوند و اگر [بر فرض محال] بشنوند، پاسختان را نمىدهند، و روز قيامت شرك شما را انكار مىكنند؛ و هيچ كس مانند [خداى] آگاه تو را [از حقايق] خبردار نمىكند.
يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَي اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ
15اى مردم! شماييد نيازمندان به خدا، و فقط خدا بىنياز و ستوده است.
إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ
16اگر بخواهيد شما را [از بين] مىبرد و آفريده تازهاى مىآورد.
وَ ما ذٰلِكَ عَلَي اللَّهِ بِعَزِيزٍ
17و اين كار بر خدا دشوار نيست،
وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْريٰ وَ إِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِليٰ حِمْلِها لا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبيٰ إِنَّما تُنْذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ مَنْ تَزَكَّيٰ فَإِنَّما يَتَزَكَّيٰ لِنَفْسِهِ وَ إِلَي اللَّهِ الْمَصِيرُ
18و هيچ سنگين بارى بار گناه ديگرى را برنمىدارد، و اگر سنگين بارى دعوت كند كه از بارش بردارند چيزى از بار گناهش برداشته نمىشود، گرچه [دعوت شونده] از نزديكان و خويشان باشد. تو فقط كسانى را بيم مىدهى كه در نهان از پروردگارشان مىترسند و نماز را برپا مىدارند؛ و هر كس [از آلودگىها] پاك شود به سود خود پاك مىشود، و بازگشت فقط به سوى خداست.
وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْميٰ وَ الْبَصِيرُ
19نابينا و بينا [كافر و مؤمن] يكسان نيستند،
وَ لَا الظُّلُماتُ وَ لَا النُّورُ
20و نه تاريكىها و روشنايى،
وَ لَا الظِّلُّ وَ لَا الْحَرُورُ
21و نه سايه و باد گرم سوزان،
وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لَا الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ
22و زندگان و مردگان هم يكسان نيستند. بىترديد خدا [دعوت حق را] به هر كس بخواهد مىشنواند؛ و تو نمىتوانى [دعوت حق را] به كسانى كه در قبرهايند بشنوانى.
إِنْ أَنْتَ إِلَّا نَذِيرٌ
23تو فقط بيم دهندهاى،
إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ
24يقينا ما تو را در حالى كه مژده دهنده و هشدار دهندهاى به حق و راستى فرستاديم، و هيچ امتى نبوده مگر آنكه در ميان آنان بيم دهندهاى گذاشته است.
وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ وَ بِالزُّبُرِ وَ بِالْكِتابِ الْمُنِيرِ
25اگر تو را تكذيب مىكنند [اندوهگين مباش] همانا كسانى هم كه پيش از اينان بودند [پيامبران را] تكذيب مىكردند، در حالى كه پيامبرانشان معجزههاى آشكار، و نوشتهها [يى مشتمل بر پند و موعظه و مناجات] و كتاب روشن [كه حاوى احكام و قوانين بود] براى آنان آوردند.
ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ
26سپس كافران را [به سبب كفرشان به عذابى سخت] گرفتيم؛ پس كيفر من چگونه بود؟!
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها وَ غَرابِيبُ سُودٌ
27آيا ندانستهاى كه خدا از آسمان آبى نازل كرده است، پس به وسيله آن ميوههايى كه رنگهايش گوناگون است، پديد آوردهايم، و در برخى از كوهها راههايى است به رنگهاى مختلف: سپيد و سرخ و سياه پر رنگ،
وَ مِنَ النَّاسِ وَ الدَّوَابِّ وَ الْأَنْعامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ كَذٰلِكَ إِنَّما يَخْشَي اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ
28و نيز از انسانها و جنبدگان و چهارپايان [مانند ميوهها و راههاى كوهستانى] رنگهاى گوناگون وجود دارد. از بندگان خدا فقط دانشمندان از او مىترسند؛ يقينا خدا تواناى شكستناپذير و بسيار آمرزنده است.
إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ
29قطعا كسانى كه همواره كتاب خدا را مىخوانند و نماز را برپا مىدارند و از آنچه روزى آنان كردهايم در نهان و آشكار انفاق مىكنند، تجارتى را اميد دارند كه هرگز كساد و نابود نمىشود.
لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ
30[اين همه را انجام مىدهند] تا [خدا] پاداششان را كامل عطا كند و از فضلش بر آنان بيفزايد؛ يقينا او بسيار آمرزنده و عطا كننده پاداش فراوان در برابر عمل اندك است.
وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ
31و آنچه از كتاب به تو وحى كردهايم، همان حق است، [و] تصديق كننده [كتابهايى كه] پيش از آن بوده است؛ يقينا خدا به بندگانش آگاه و بيناست.
ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذٰلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ
32سپس اين كتاب را به كسانى از بندگانمان كه برگزيديم به ميراث داديم؛ پس برخى از آنان [در ترك عمل به كتاب] ستمكار بر خويشاند، و برخى از آنان ميانهرو، و برخى از آنان به اذن خدا در كارهاى خير [بر ديگران] پيشى مىگيرند، اين است آن فضل بزرگ.
جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ
33[پاداششان] بهشتهاى جاودانهاى [است] كه در آنها درآيند، در آنجا با دستبندهايى از طلا و مرواريد آرايش مىشوند، و لباسشان در آنجا حرير است.
وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ
34و مىگويند: همه ستايشها ويژه خداست كه اندوه را از ما برطرف كرد؛ بىترديد پروردگارمان بسيارآمرزنده و عطا كننده پاداش فراوان در برابر عمل اندك است.
الَّذِي أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ
35همان كه از فضلش ما را در اين سراى جاودان جاى داد، كه در آن هيچ رنجى و هيچ سستى و افسردگى به ما نمىرسد.
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ لا يُقْضيٰ عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا وَ لا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذابِها كَذٰلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ
36و براى كافران آتش دوزخ است، نه فرمان مرگشان صادر مىشود كه بميرند، و نه عذاب از آنان سبك مىشود؛ اينگونه هر كفران كنندهاى را كيفر مىدهيم.
وَ هُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَ جاءَكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَما لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ
37و آنان در آنجا شيون و فرياد مىزنند: پروردگارا! ما را بيرون بياور تا كار شايسته انجام دهيم غير آنچه انجام مىداديم. [مىگويم:] آيا شما را چندان عمر نداديم كه هر كس مىخواست در آن مقدار عمر متذكر شود، متذكر مىشد؛ و [آيا] بيم دهندهاى به سوى شما نيامد؟ پس بچشيد كه براى ستمكاران هيچ ياورى نيست.
إِنَّ اللَّهَ عالِمُ غَيْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ
38يقينا خدا داناى غيب آسمانها و زمين است و بىترديد به نيات و اسرار سينهها آگاه است.
هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَ لا يَزِيدُ الْكافِرِينَ كُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتاً وَ لا يَزِيدُ الْكافِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلَّا خَساراً
39او كسى است كه شما را در زمين جانشينان [ديگران] قرار داد. پس كسى كه كافر شود كفرش به زيان خود اوست، و كافران را كفرشان نزد پروردگارشان جز دشمنى و خشم نمىافزايد، و كافران را كفرشان جز خسارت اضافه نمىكند.
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ شُرَكاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّماواتِ أَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً فَهُمْ عَليٰ بَيِّنَةٍ مِنْهُ بَلْ إِنْ يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً إِلَّا غُرُوراً
40بگو: از [قدرت و تدبير] معبودانتان كه به جاى خدا مىپرستيد، مرا خبر دهيد، به من نشان دهيد كه چه چيزى از زمين را آفريدهاند يا اينكه شركتى [با خدا] در آفرينش آسمانها دارند، يا به آنان كتابى دادهايم كه از آن [بر حقانيت اعتقاد و ادعاى خود] دليل و برهانى دارند؟ [چنين نيست] بلكه ستمكاران يكديگر را جز از روى فريب وعده نمىدهند.
إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا إِنْ أَمْسَكَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ كانَ حَلِيماً غَفُوراً
41يقينا خدا آسمانها و زمين را از اينكه از جاى خود منحرف شوند [و فرو ريزند] نگه مىدارد. و اگر منحرف شوند هيچ كس بعد از او نمىتواند نگاهشان دارد؛ مسلما خدا همواره بردبار و بسيار آمرزنده است.
وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لَئِنْ جاءَهُمْ نَذِيرٌ لَيَكُونُنَّ أَهْديٰ مِنْ إِحْدَي الْأُمَمِ فَلَمَّا جاءَهُمْ نَذِيرٌ ما زادَهُمْ إِلَّا نُفُوراً
42و [مشركان] با سختترين سوگندهايشان به خدا سوگند خوردند كه اگر بيم دهندهاى به سوى آنان آيد هدايت يافتهترينها خواهند بود، پس چون [پيامبرى] بيم دهنده براى آنان آمد، آنان را [دعوت او] جز نفرت و دورى از هدايت نيفزود.
اسْتِكْباراً فِي الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّيِّئِ وَ لا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلاً وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلاً
43اين نفرت به سبب گردنكشى و تكبر آنان در زمين و نيرنگ زشتشان بود؛ و نيرنگ زشت جز اهلش را احاطه نمىكند. پس آيا جز سنت [جارى شده در] پيشينيان را [كه هلاكتشان به سبب تكبرشان بود] انتظار دارند؟ پس هرگز براى سنت خدا تبديلى نمىيابى، و هرگز براى سنت خدا دگرگونى نخواهى يافت.
أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ كانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعْجِزَهُ مِنْ شَيْءٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ إِنَّهُ كانَ عَلِيماً قَدِيراً
44آيا در زمين گردش نكردند تا بنگرند سرانجام كسانى كه پيش از اينان زندگى مىكردند و از اينان نيرومندتر بودند چگونه بود؟ و هيچ چيز در آسمانها و زمين نيست كه بتواند خدا را عاجز كند [تا از دسترس قدرت او بيرون رود]؛ زيرا او همواره دانا و تواناست.
وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِما كَسَبُوا ما تَرَكَ عَليٰ ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ وَ لٰكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِعِبادِهِ بَصِيراً
45اگر خدا مردم را به كيفر گناهانشان مجازات مىكرد، هيچ جنبندهاى را بر پشت زمين وا نمىگذاشت؛ ولى آنان را تا سرآمدى معين مهلت مىدهد، پس هنگامى كه اجلشان فرا رسد [آنان را در قيامت مجازات خواهد كرد]؛ بىترديد خدا [به احوال] بندگانش بيناست.
سوره یس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ يس
1به نام خدا كه رحمتش بىاندازه است و مهربانىاش هميشگى؛ يس
وَ الْقُرْآنِ الْحَكِيمِ
2سوگند به قرآن كريم،
إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ
3كه بىترديد تو از فرستادگانى،
عَليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ
4بر راهى راست [قرار دارى.]
تَنْزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ
5[قرآن] نازل شده تواناى شكستناپذير و مهربان است.
لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ
6تا مردمى را بيم دهى كه پدرانشان را بيم ندادهاند و به اين علت [از حقايق] بىخبرند.
لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَليٰ أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ
7يقينا فرمان عذاب بر بيشترشان محقق و ثابت شده است، به اين سبب ايمان نمىآورند.
إِنَّا جَعَلْنا فِي أَعْناقِهِمْ أَغْلالاً فَهِيَ إِلَي الْأَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ
8مسلما ما غلهايى بر گردنشان نهادهايم كه تا چانههايشان قرار دارد به طورى كه سرهايشان بالا مانده است،
وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ
9و از پيش رويشان حايلى و از پشت سرشان [نيز] حايلى قرار دادهايم، و به صورت فراگير ديدگانشان را فرو پوشاندهايم، به اين خاطر حقايق را نمىبينند،
وَ سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ
10و براى آنان يكسان است چه بيمشان دهى يا بيمشان ندهى، ايمان نمىآورند،
إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَ خَشِيَ الرَّحْمٰنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَ أَجْرٍ كَرِيمٍ
11بيم دادنت فقط براى كسى ثمربخش است كه از قرآن پيروى كند و در نهان از خداى رحمان بترسد، پس او را به آمرزش و پاداشى نيكو و باارزش مژده ده.
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتيٰ وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ
12بىترديد ما مردگان را زنده مىكنيم و آنچه را پيش فرستادهاند و [خوبىها و بدىهاى] بر جا مانده از ايشان را ثبت مىكنيم و همه چيز را در كتابى روشن [كه اصل همه كتابهاست و آن لوح محفوظ است] برشمردهايم.
وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً أَصْحابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جاءَهَا الْمُرْسَلُونَ
13و براى آنان [كه با تو برخورد خصمانه دارند] اهل آن شهر را مثل بزن، هنگامى كه پيامبران به آنجا آمدند،
إِذْ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ فَقالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ
14زمانى كه دو پيامبر را به سوى آنان فرستاديم، پس آن دو را انكار كردند و با پيامبر سومى آنان را تقويت كرديم، پس [همگى] گفتند: ما را به سوى شما فرستادهاند.
قالُوا ما أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنا وَ ما أَنْزَلَ الرَّحْمٰنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ
15[اهل شهر] گفتند: شما جز بشرهايى مانند ما نيستيد و [خداى] رحمان هيچ چيزى نازل نكرده است، شما فقط دروغ مىگوييد.
قالُوا رَبُّنا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ
16گفتند: پروردگارمان مىداند كه يقينا ما به سوى شما فرستاده شدهايم،
وَ ما عَلَيْنا إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ
17و بر عهده ما جز رساندن آشكار [پيام وحى] نيست.
قالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَ لَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذابٌ أَلِيمٌ
18گفتند: همانا ما شما را به شومى و فال بد گرفتهايم، اگر [از دعوت خود] باز نايستيد، قطعا شما را سنگسار مىكنيم، و از سوى ما شكنجه دردناكى به شما خواهد رسيد.
قالُوا طائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَ إِنْ ذُكِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ
19گفتند: شومى شما از خود شماست [و اين شومى نتيجه كفر و طغيان و گناه است، شگفتا!] آيا اگر به شما تذكر دهند [آن تذكر سعادت بخش را به شومى و فال بد مىگيريد؟ نه، شومى از ما نيست] بلكه شما مردمى تجاوزكاريد.
وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعيٰ قالَ يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ
20و از دورترين نقطه شهر مردى شتابان آمد، گفت: اى قوم من! از اين فرستادگان [خدا] پيروى كنيد،
اتَّبِعُوا مَنْ لا يَسْئَلُكُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ
21از كسانى پيروى كنيد كه پاداشى از شما نمىخواهند و آنان راه يافتهاند،
وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
22و مرا چيست كه [از روى يقين] كسى را نپرستم كه مرا آفريده و به سوى او بازگردانده مىشويد؟
أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمٰنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً وَ لا يُنْقِذُونِ
23آيا به جاى او معبودانى را برگزينم كه اگر [خداى] رحمان براى من آسيب وگزندى بخواهد نه شفاعتشان چيزى را از من دفع مىكند و نه مىتوانند نجاتم دهند؟!
إِنِّي إِذاً لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ
24اگر چنين كنم، بىترديد در گمراهى آشكار خواهم بود.
إِنِّي آمَنْتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ
25[اى رسولان!] بىترديد به پروردگار شما ايمان آوردهام؛ بنابراين از من بشنويد.
قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ يا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ
26[سرانجام به دست آن مشركان شهيد شد، و به او] گفته شد: به بهشت درآى. گفت: اى كاش قوم من معرفت و آگاهى داشتند،
بِما غَفَرَ لِي رَبِّي وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ
27به اينكه پروردگارم مرا آمرزيد و از كرامت يافتگان قرارم داد.