وَ مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَيْنِ وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً كَرِيماً
31و هر كس از شما براى خدا و فرستادهاش با فروتنى فرمانبردارى كند، و [كار] شايستهاى انجام دهد، پاداشش را دو بار به او خواهيم داد؛ و روزى ارجمندى براى او آماده كردهايم.
يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً
32اى زنان پيامبر! (شما) همچون يكى از زنان (معمولى) نيستيد؛ اگر خودنگهدارى (و پارسايى) مىكنيد پس به نرمى (و ناز) سخن مگوييد، تا كسى كه در دلش (نوعى) بيمارى است طمع ورزد؛ و سخنى پسنديده بگوييد.
وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُوليٰ وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتِينَ الزَّكاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً
33و در خانههايتان قرار گيريد، و همانند خود آرايى (دوران) جاهليت نخستين، (بازيورها) خود نمايى نكنيد؛ و نماز را برپا داريد، و [ماليات] زكات را بپردازيد، و خدا و فرستادهاش را اطاعت كنيد؛ خدا فقط مىخواهد پليدى را از شما خاندان (پيامبر) ببرد و كاملا شما را پاك سازد.
وَ اذْكُرْنَ ما يُتْليٰ فِي بُيُوتِكُنَّ مِنْ آياتِ اللَّهِ وَ الْحِكْمَةِ إِنَّ اللَّهَ كانَ لَطِيفاً خَبِيراً
34و آنچه را در خانههاى شما از آيات خدا و حكمت خوانده مىشود ياد كنيد؛ كه خدا لطيف آگاه است.
إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتِينَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقِينَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرِينَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعِينَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِينَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمِينَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً وَ الذَّاكِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً
35در حقيقت، مردان مسلمان و زنان مسلمان، و مردان با ايمان و زنان با ايمان، و مردان فرمانبردار [فروتن] و زنان فرمانبردار [فروتن]، و مردان راستگو و زنان راستگو، و مردان شكيبا و زنان شكيبا، و مردان فروتن و زنان فروتن، و مردان صدقه دهنده و زنان صدقه دهنده، و مردان روزهدار و زنان روزهدار، و مردانى كه دامانشان را (در امور جنسى) حفظ مىكنند و زنانى كه (دامان خويش را) حفظ مىكنند، و مردانى كه خدا را فراوان ياد مىكنند و زنانى كه (خدا را فراوان) ياد مىكنند، خدا براى آنان آمرزش و پاداش بزرگى آماده كرده است.
وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَي اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبِيناً
36و هيچ (حقى) براى مرد با ايمان و زن با ايمان نيست، كه هنگامى كه خدا و فرستادهاش (حكم) چيزى را تمام كنند، در كارشان اختيارى داشته باشند؛ و هر كس خدا و فرستادهاش را نافرمانى نمايد، پس حتما به گمراهى آشكارى گمراه شده است.
وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَ اتَّقِ اللَّهَ وَ تُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَ تَخْشَي النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاهُ فَلَمَّا قَضيٰ زَيْدٌ مِنْها وَطَراً زَوَّجْناكَها لِكَيْ لا يَكُونَ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْواجِ أَدْعِيائِهِمْ إِذا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَراً وَ كانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولاً
37و (يادكن) هنگامى را كه به آن كس كه خدا به او نعمت داده بود و (تو نيز) به او نعمت داده بودى (زيد) مىگفتى:« همسرت را براى خود نگاه دار و خود را از (عذاب) خدا حفظ كن! »و چيزى را در دلت پنهان مىداشتى كه خدا آشكار كننده آن است؛ و از مردم مىهراسيدى در حالى كه خدا سزاوارتر است كه از او بهراسى. و هنگامى كه زيد نياز (خويش) را از آن (زن) به پايان برد (و او را اطلاق داد،) او را به ازدواج تو درآورديم، تا هيچ تنگى (و محدوديتى) براى مؤمنان (در ازدواج) با همسران پسر خواندههايشان نباشد هنگامى كه نياز (خود) را از آنان به پايان بردند (و آنها را طلاق دادند)؛ و فرمان خدا تحقق يافته است.
ما كانَ عَلَي النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيما فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ كانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَراً مَقْدُوراً
38هيچ گونه تنگى بر پيامبر در آنچه خدا بر او واجب كرده نيست؛ (اين قانون و) روش خدا در مورد كسانى است كه پيش از (اين) در گذشتند؛ و فرمان خدا به اندازه معين است.
الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ وَ كَفيٰ بِاللَّهِ حَسِيباً
39(همان) كسانى كه پيامهاى خدا را مىرسانند و از او مىهراسند، و از هيچ كس جز خدا نمىهراسند، و حسابگرى خدا كافى است.
ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لٰكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً
40محمد پدر هيچ يك از مردان شما نيست؛ و ليكن فرستاده خدا و پايان بخش پيامبران است؛ و خدا به هر چيزى داناست.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً
41اى كسانى كه ايمان آوردهايد! خدا را با يادمانى فراوان ياد كنيد.
وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً
42و صبحگاهان و عصرگاهان [و شب هنگام] او را تسبيح گوييد.
هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً
43او كسى است كه (خود) و فرشتگانش براى شما دعا مىكنند (و رحمت مىفرستند،) تا شما را از تاريكىها به سوى نور خارج كند؛ و نسبت به مؤمنان مهرورز است.
تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلامٌ وَ أَعَدَّ لَهُمْ أَجْراً كَرِيماً
44زنده باد آنان در روزى كه او را ملاقات مىكنند سلام است؛ و براى آنان پاداش ارجمندى آماده كرده است.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً
45اى پيامبر! در حقيقت ما تو را گواه و مژدهآور و هشدارگر فرستاديم؛
وَ داعِياً إِلَي اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِيراً
46و (تو را) فراخوان به سوى خدا، با رخصت او، و چراغى روشنى بخش (فرستاديم).
وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلاً كَبِيراً
47و مؤمنان را مژده ده به اينكه از طرف خدا بخششى بزرگ براى آنان (فراهم) است.
وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ دَعْ أَذاهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَي اللَّهِ وَ كَفيٰ بِاللَّهِ وَكِيلاً
48و از كافران و منافقان اطاعت مكن، و آزار (هاى) آنان را رهاكن (و از آنها درگذر،) و بر خدا توكل كن؛ و كارسازى خدا كافى است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِناتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ فَما لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَها فَمَتِّعُوهُنَّ وَ سَرِّحُوهُنَّ سَراحاً جَمِيلاً
49اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هنگامى كه زنان با ايمان را به همسرى گرفتيد، سپس قبل از تماس با آنان، طلاقشان داديد، پس براى شما هيچ عدهاى كه آن را بشماريد، بر عهده آن (زن) ان نيست؛ پس آنان را (با هديهاى) بهرهمند سازيد و با آزادى نيكويى رهايشان سازيد.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنا لَكَ أَزْواجَكَ اللاَّتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَ ما مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَ بَناتِ عَمِّكَ وَ بَناتِ عَمَّاتِكَ وَ بَناتِ خالِكَ وَ بَناتِ خالاتِكَ اللاَّتِي هاجَرْنَ مَعَكَ وَ امْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَها خالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنا ما فَرَضْنا عَلَيْهِمْ فِي أَزْواجِهِمْ وَ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ لِكَيْلا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً
50اى پيامبر! در واقع ما براى تو حلال كرديم، همسرانت را كه مهرشان را پرداختهاى، و آنچه (از كنيزان) كه مالك شدهاى از آنچه (از غنايم و انفال) كه خدا به تو بازگردانده است، و دختران عمويت و دختران عمههايت، و دختران دايىات، و دختران خالههايت، كه با تو مهاجرت كردند؛ و (نيز حلال كرديم) زن با ايمان را، در صورتى كه خودش را به پيامبر ببخشد، اگر پيامبر بخواهد كه او را به همسرى برگزيند؛ در حالى كه (چنين ازدواجى) مخصوص توست نه ساير مؤمنان؛ بيقين مىدانيم آنچه را واجب كرديم براى آنان در مورد همسرانشان و آنچه (از كنيزان) مالك شدهاند. (اين اجازه ازدواج) بدين خاطر است كه هيچ تنگى (و محدويتى) بر تو نباشد؛ و خدا بسيار آمرزنده مهرورز است.
تُرْجِي مَنْ تَشاءُ مِنْهُنَّ وَ تُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشاءُ وَ مَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلا جُناحَ عَلَيْكَ ذٰلِكَ أَدْنيٰ أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَ لا يَحْزَنَّ وَ يَرْضَيْنَ بِما آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما فِي قُلُوبِكُمْ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَلِيماً
51(نوبت) هر كدام از آن (همسر) ان را كه مىخواهى به تأخير مىاندازى، و هر كدام را كه مىخواهى پيش خود جاى مىدهى؛ و هيچ گناهى بر تو نيست كه هر كدام از كسانى را كه (از او) كنارهگيرى كردهاى، طلب كنى؛ اين [كار] نزديكتر است به اينكه چشمان آنان روشن گردد و اندوهگين نشوند، و همگى آنان به آنچه به ايشان مىدهى خشنود گردند؛ و خدا آنچه را در دلهاى شماست مىداند، و خدا داناى بردبار است.
لا يَحِلُّ لَكَ النِّساءُ مِنْ بَعْدُ وَ لا أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْواجٍ وَ لَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا ما مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَ كانَ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ رَقِيباً
52بعد از (اين همسران، ازدواج با) زنان و اينكه همسران (ديگرى) جايگزين آنان كنى، بر تو حلال نيست؛ هر چند نيكويى آنان تو را به شگفت آورد، مگر آنچه (از كنيزان) مالك شدهاى؛ و خدا نگهبان هر چيزى است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِليٰ طَعامٍ غَيْرَ ناظِرِينَ إِناهُ وَ لٰكِنْ إِذا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذٰلِكُمْ كانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَ اللَّهُ لا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذٰلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذٰلِكُمْ كانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيماً
53اى كسانى كه ايمان آوردهايد! به خانههاى پيامبر داخل نشويد مگر اينكه به شما براى [صرف] غذا رخصت داده شود، در حالى كه منتظر رسيدن آن (غذا) نيستيد؛ و ليكن هنگامى كه فراخوانده شديد، پس داخل شويد و هنگامى كه غذا خورديد پس پراكنده شويد؛ و با سخن گفتن مأنوس نشويد [چرا] كه اين (كار)، پيامبر را مىآزارد؛ و از شما شرم مىكند و [لى] خدا از (بيان) حق شرم نمىكند. و هنگامى كه وسيلهاى از آنان (همسران پيامبر) خواستيد، از پشت مانعى بخواهيد؛ اين (كار) براى دلهاى شما و دلهاى آنان پاكتر است. و براى شما (جايز) نيست كه فرستاده خدا را آزار دهيد و نه هرگز همسرانش را بعد از او به همسرى (خود) درآوريد كه اين (كار) نزد خدا بزرگ است!
إِنْ تُبْدُوا شَيْئاً أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً
54اگر چيزى را آشكار كنيد يا پنهانش سازيد، پس در حقيقت خدا به هر چيزى داناست.
لا جُناحَ عَلَيْهِنَّ فِي آبائِهِنَّ وَ لا أَبْنائِهِنَّ وَ لا إِخْوانِهِنَّ وَ لا أَبْناءِ إِخْوانِهِنَّ وَ لا أَبْناءِ أَخَواتِهِنَّ وَ لا نِسائِهِنَّ وَ لا ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ وَ اتَّقِينَ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيداً
55بر آنان [همسران پيامبر] هيچ گناهى نيست در مورد پدرانشان و پسرانشان و برادرانشان و پسران برادرانشان و پسران خواهرانشان و زنان (همكيش) آنان و آنچه (از كنيزان) مالك شدهاند (كه بدون مانع از آنان وسيلهاى بخواهند)؛ و [خودتان را] از (عذاب) خدا حفظ كنيد، كه خدا بر هر چيزى گواه است.
إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَي النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً
56در حقيقت خدا و فرشتگانش بر پيامبر دعا (صلوات) مىفرستند؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد، بر او دعا (صلوات) بفرستيد، و بطور كامل سلام كنيد (و كاملا تسليم او باشيد).
إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً
57در حقيقت كسانى كه خدا و فرستادهاش را آزار مىدهند، خدا آنان را در دنيا و آخرت از رحمت خود دور ساخته، و براى آنان عذاب خوار كنندهاى آماده كرده است.
وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً
58و كسانى كه مردان با ايمان و زنان با ايمان را بدون آنكه چيز (بد) ى كسب كرده باشند آزار مىدهند، بيقين [بار] تهمت و گناه آشكارى بر دوش گرفتهاند.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذٰلِكَ أَدْنيٰ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً
59اى پيامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مؤمنان بگو:« از پوششهاى بلند (چادر مانند) شان به خودشان نزديك كنند، اين [كار] براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند نزديكتر است؛ و خدا بسيار آمرزنده مهرورز است.
لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فِيها إِلَّا قَلِيلاً
60اگر منافقان و كسانى كه در دلهايشان (نوعى) بيمارى است و شايعه پراكنان اضطرابانگيز در مدينه، به آن (كارها) پايان ندهند، قطعا تو را بر آنان مسلط مىگردانيم، سپس جز اندكى در اين (شهر) همسايه تو نخواهند بود؛
مَلْعُونِينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِيلاً
61در حالى كه طرد شدهاند، هر كجا يافته شوند دستگير گردند و به سختى كشته شوند.
سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاً
62(اين) روش خداست در مورد كسانى كه پيش از (اين) گذشتند؛ و هيچ تغييرى براى روش (و قانون) خدا نخواهى يافت.
يَسْئَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيباً
63مردم از تو درباره ساعت (رستاخيز) مىپرسند، بگو:« علم آن فقط نزد خداست. »و چه مىدانى شايد ساعت (رستاخيز) نزديك باشد.
إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكافِرِينَ وَ أَعَدَّ لَهُمْ سَعِيراً
64در واقع خدا كافران را از رحمت خود دور ساخته، و براى آنان شعله فروزان (آتش) آماده ساخته است!
خالِدِينَ فِيها أَبَداً لا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً
65در حالى كه جاودانه در آن ماندگارند؛ [و] هيچ سرپرست و ياورى نخواهند يافت.
يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يا لَيْتَنا أَطَعْنَا اللَّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولَا
66روزى كه صورتهاى آنان در آتش (دوزخ) چرخانده خواهد شد، در حالى كه مىگويند:« اى كاش ما از خدا اطاعت كرده بوديم و از فرستادهاش (نيز) اطاعت كرده بوديم! »
وَ قالُوا رَبَّنا إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا
67و گويند:« [اى] پروردگار ما! در واقع ما از سرورانمان و بزرگانمان اطاعت كرديم و ما را از راه گمراه كردند.
رَبَّنا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذابِ وَ الْعَنْهُمْ لَعْناً كَبِيراً
68[اى] پروردگار ما! آنان را از عذاب، دو چندان ده و آنان را با لعنتى بزرگ لعنت نما! »
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسيٰ فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا وَ كانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجِيهاً
69اى كسانى كه ايمان آوردهايد! همانند كسانى نباشيد كه موسى را آزار دادند؛ و خدا او را از آنچه (در باره او) گفتند مبرا ساخت؛ و (وى) نزد خدا آبرومند بود.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدِيداً
70اى كسانى كه ايمان آوردهايد! [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد و سخن استوار بگوييد.
يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمالَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظِيماً
71تا (خدا) كارهاى شما را برايتان اصلاح كند و پيامدهاى (گناهان) تان را براى شما بيامرزد؛ و هر كس از خدا و فرستادهاش اطاعت كند، پس حتما به كاميابى بزرگى نايل شود.
إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً
72در حقيقت ما امانت را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم، و [لى] از برداشتن آن سر باز زدند، و از آن بيمناك بودند، و انسان آن را بر دوش كشيد؛ در واقع او بسى ستمگر و بسيار نادان است!
لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ وَ يَتُوبَ اللَّهُ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً
73تا خدا مردان منافق و زنان منافق و مردان مشرك و زنان مشرك را عذاب كند، و خدا (با رحمت خويش) بر مردان با ايمان و زنان با ايمان بازگردد (و توبه آنان را بپذيرد)؛ و خدا بسيار آمرزنده مهرورز است.
سوره سبأ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ ستايش مخصوص خدايى است كه آنچه در آسمان ها و آنچه در زمين است فقط از آن اوست؛ و ستايش در آخرت (نيز) فقط از آن اوست؛ و او فرزانه [و] آگاه است.
يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها وَ هُوَ الرَّحِيمُ الْغَفُورُ
2(خدا) مىداند آنچه را در زمين داخل مىشود و آنچه را از آن خارج مىشود و آنچه از آسمان فروفرستاده مىشود و آنچه در آن بالا مى رود؛ و او مهرورز [و] بسيار آمرزنده است.
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَليٰ وَ رَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذٰلِكَ وَ لا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ
3و كسانى كه كفر ورزيدند گفتند:« ساعت (رستاخيز) به سراغ ما نخواهد آمد. »بگو:« آرى، به پروردگارم سوگند، كه قطعا به سراغ شما خواهد آمد، (همان پروردگار) داناى نهان كه در آسمانها و در زمين، از او هموزن ذره اى و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر، مخفى نمى ماند؛ مگر اينكه (همه آنها) در كتاب روشنگر (علم خدا ثبت شده) است.
لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ
4تا كسانى را كه ايمان آورده و [كارهاى] شايسته انجام دادهاند پاداش دهد؛ آنان برايشان آمرزش و روزى ارجمندى است.
وَ الَّذِينَ سَعَوْا فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِيمٌ
5و كسانى كه در (رد) آيات ما تلاش مى كردند در حالى كه (به خيال خود) عاجزكننده (ما) هستند؛ آنان براى شان مجازاتى دردناك از (عذاب) اضطرابآور است.
وَ يَرَي الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَ يَهْدِي إِليٰ صِراطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ
6و كسانى كه به آنان دانش داده شده، مىدانند آنچه از پروردگارت به سوى تو فروفرستاده شده، فقط حق است؛ و به سوى راه (خداى) شكست ناپذير ستوده رهنمون مىشود.
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَليٰ رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ
7و كسانى كه كفر ورزيدند، گفتند:« آيا شما را به مردى راهنمايى كنيم كه به شما خبر مىدهد: هنگامى كه (مرديد و) كاملا متلاشى شديد، قطعا (بارديگر) شما آفرينش جديدى خواهيد يافت؟!
أَفْتَريٰ عَلَي اللَّهِ كَذِباً أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذابِ وَ الضَّلالِ الْبَعِيدِ
8آيا بر خدا دروغ بسته يا جنونى در اوست؟! » (چنين نيست)، بلكه كسانى كه به آخرت ايمان نمى آورند، در عذاب و گمراهى دورى هستند!
أَ فَلَمْ يَرَوْا إِليٰ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَيْهِمْ كِسَفاً مِنَ السَّماءِ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَةً لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ
9و آيا به آنچه پيش رويشان و پشت سرآنان از آسمان و زمين قرار دارد نظر نكردهاند؟! اگر بخواهيم آنان را در زمين فرو مى بريم، يا قطعههايى از آسمان را بر آنان فرو مىافكنيم؛ قطعا در اين (امور) نشانهاى (از قدرت خدا) براى هر بنده بازگشت كننده (به سوى او) است.
وَ لَقَدْ آتَيْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلاً يا جِبالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَ الطَّيْرَ وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ
10و بيقين به داود از جانب خود بخششى داديم؛ (و گفتيم:) اى كوهها همراه پرندگان با او (در تسبيح حق) هم آواز شويد؛ و آهن را براى او نرم كرديم.
أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِي السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّي بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
11(و به او دستور داديم:) كه زرههاى فراخ بساز، و حلقههاى (متناسب) اندازه زن، و [كار] شايسته به جا آوريد؛ [چرا] كه من به آنچه انجام مىدهيد بينا هستم.
وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ وَ أَسَلْنا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَ مِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ مَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنا نُذِقْهُ مِنْ عَذابِ السَّعِيرِ
12و براى سليمان باد را (رام ساختيم كه بوسيله آن مسافرت كند) در حالى كه بامداد آن، يك ماه، و شامگاه آن، يك ماه بود، و چشمه مس گداخته را براى او روان ساختيم؛ برخى از جنها كسانى بودند كه به رخصت پروردگارش پيش او كار مىكردند؛ و هر كس از آنان كه از فرمان ما سرپيچى مىكرد، اورا از عذاب شعله فروزان (آتش) مىچشانديم!
يَعْمَلُونَ لَهُ ما يَشاءُ مِنْ مَحارِيبَ وَ تَماثِيلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوابِ وَ قُدُورٍ راسِياتٍ اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُكْراً وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ
13هر چه (سليمان) مىخواست، از محرابها و نقاشىها (و مجسمه ها) و كاسههاى بزرگ همانند حوضها و ديگهاى استوار براى او مى ساختند؛ (و به آنان گفتيم:) اى خاندان داود! بخاطر سپاسگزارى كار (شايسته) كنيد؛ و اندكى از بندگان من بسيار سپاسگزارند.
فَلَمَّا قَضَيْنا عَلَيْهِ الْمَوْتَ ما دَلَّهُمْ عَليٰ مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنْسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ ما لَبِثُوا فِي الْعَذابِ الْمُهِينِ
14و هنگامى كه مرگ را بر او مقرر داشتيم، آنان را بر مرگ او رهنمون نكرد؛ مگر جنبنده زمين [موريانه] در حالى كه عصاى اورا مىخورد؛ و هنگامى كه بر زمين افتاد جنها دانستند كه اگر (بر فرض) همواره (آنچه از حس) پوشيده، را مىدانستند در مجازات (كارهاى) خواركننده درنگ نمىكردند.
لَقَدْ كانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتانِ عَنْ يَمِينٍ وَ شِمالٍ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَ اشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُورٌ
15بيقين براى (مردم)« سبأ »در محل سكونتشان نشانهاى (از قدرت خدا) بود: دو باغستان از راست و چپ، (و به آنان گفتيم:) از« روزى »پروردگارتان بخوريد و سپاس او را بجا آوريد؛ (اين) شهرى پاكيزه و پروردگارى بسيار آمرزنده است.
فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَ بَدَّلْناهُمْ بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَواتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَ أَثْلٍ وَ شَيْءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِيلٍ
16و [لى] روى گرداندند و سيل ويرانگر برآنان فرستاديم، و دو باغستان آنان را به دو باغى مبدل ساختيم كه داراى ميوههاى تلخ و [درختان] شوره گز و چيزى اندك از [درخت] سدر بود.
ذٰلِكَ جَزَيْناهُمْ بِما كَفَرُوا وَ هَلْ نُجازِي إِلَّا الْكَفُورَ
17اين را به سزاى نا سپاسى كردنشان به آنان كيفر داديم؛ و آيا جز ناسپاس را كيفر مىدهيم؟!
وَ جَعَلْنا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الْقُرَي الَّتِي بارَكْنا فِيها قُريً ظاهِرَةً وَ قَدَّرْنا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيها لَيالِيَ وَ أَيَّاماً آمِنِينَ
18و بين آنان و بين آبادىهايى كه به آنها بركت داديم، آبادىهاى آشكار قرار داديم؛ و سفر در (ميان) آنها را به اندازه (متناسب) مقرر داشتيم؛ (و به آنان گفتيم:) شبها و روزها در آن (آبادىها) با امنيت گردش كنيد.
فَقالُوا رَبَّنا باعِدْ بَيْنَ أَسْفارِنا وَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَجَعَلْناهُمْ أَحادِيثَ وَ مَزَّقْناهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ
19و [لى مردم سبأ] گفتند:« [اى] پروردگار ما! ميان سفرهاى ما دورى افكن. »و به خودشان ستم كردند؛ و آنان را خبرهاى (عبرت آموز) گردانيديم، و آنان را كاملا متلاشى كرديم. قطعا در اين (ماجرا) نشانههاى (عبرت آموزى) براى هر بسيار شكيباى بسيار سپاسگزار است.
وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
20و بيقين، ابليس گمانش را درباره آنان راست يافت، و جز دستهاى از مؤمنان (همگى) از او پيروى كردند.
وَ ما كانَ لَهُ عَلَيْهِمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْها فِي شَكٍّ وَ رَبُّكَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ
21و براى او (ابليس) هيچ تسلطى بر آنان نبود؛ جز اينكه كسى را كه به آخرت ايمان مى آورد از كسى كه وى در مورد آن شك دارد، معلوم داريم؛ و پرودگارت بر هر چيز نگهبان است.
قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا يَمْلِكُونَ مِثْقالَ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ ما لَهُمْ فِيهِما مِنْ شِرْكٍ وَ ما لَهُ مِنْهُمْ مِنْ ظَهِيرٍ
22بگو:« كسانى را بخوانيد كه غير از خدا (معبود خود) مى پنداريد. (آنان) هموزن ذرهاى در آسمانها و زمين مالك نيستند، و براى آنان در (آفرينش) آن دو هيچ شركتى نيست، و براى او (خدا) از ميان آنان هيچ پشتيبانى نيست.
وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّي إِذا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قالُوا ما ذا قالَ رَبُّكُمْ قالُوا الْحَقَّ وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ
23و شفاعت در نزد او سودى ندارد جز براى كسى كه (خدا) برايش رخصت دهد. تا هنگامى كه وحشت از دلهايشان برطرف شود، (به همديگر) مىگويند:« پروردگارتان چه فرمود؟ »مىگويند:« حق را (بيان كرد،) و او بلند مرتبه [و] بزرگ است. »
قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَ إِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَليٰ هُديً أَوْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ
24بگو:« چه كسى شما را از آسمان ها و زمين« روزى »مىدهد؟ »بگو:« خدا! و قطعا ما، يا شما بر هدايت يا در گمراهى آشكارى هستيم. »
قُلْ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنا وَ لا نُسْئَلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ
25بگو:« (شما) از آنچه (ما) خلاف كرديم پرسيده نمىشويد، و (ما) از آنچه (شما) انجام مىدهيد پرسش نمىشويم. »
قُلْ يَجْمَعُ بَيْنَنا رَبُّنا ثُمَّ يَفْتَحُ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ هُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِيمُ
26بگو:« پروردگار مان بين ما (و شما) جمع مى كند، سپس در ميان ما به حق (داورى مى كند و مشكل ما را) مىگشايد؛ و او (داورى) گشاينده [و] داناست. »
قُلْ أَرُونِيَ الَّذِينَ أَلْحَقْتُمْ بِهِ شُرَكاءَ كَلاَّ بَلْ هُوَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
27بگو:« كسانى را كه بعنوان شريكان (خدا) به او ملحق ساختهايد به من نشان دهيد! هرگز چنين نيست! بلكه او خداى شكست ناپذير [و] فرزانه است. »
وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ
28و تورا جز براى همه مردم نفرستاديم در حالى كه بشارتگر و هشدارگرى؛ و ليكن بيشتر مردم نمىدانند.
وَ يَقُولُونَ مَتيٰ هٰذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ
29و مىگويند:« اگر راست گوييد، اين وعده (رستاخيز) چه زمانى خواهد بود؟! »
قُلْ لَكُمْ مِيعادُ يَوْمٍ لا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ ساعَةً وَ لا تَسْتَقْدِمُونَ
30بگو:« براى شما وعدگاه روزى خواهد بود كه ساعتى از آن تأخير نمىكنيد، و (برآن) پيشىنخواهيد گرفت. »
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهٰذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ لَوْ تَريٰ إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِليٰ بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْلا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ
31و كسانى كه كفر ورزيدند گفتند:« ما به اين قرآن و به آنچه (از كتابهاى آسمانى) پيش از آن بوده، ايمان نخواهيم آورد. »و اگر (بر فرض) ببينى هنگامى را كه ستمكاران در پيشگاه پروردگارشان بازداشت شدهاند، در حالى كه برخى آنان سخن را به سوى برخى [ديگر] برمىگرداند؛ (از آن تعجب مى كنى كه) كسانى كه مستضعف گرديدهاند به كسانى كه تكبر ورزيدند مىگويند:« اگر شما نبوديد حتما [ما] مؤمن بوديم. »
قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَ نَحْنُ صَدَدْناكُمْ عَنِ الْهُديٰ بَعْدَ إِذْ جاءَكُمْ بَلْ كُنْتُمْ مُجْرِمِينَ
32كسانى كه تكبر ورزيدند به كسانى كه مستضعف گرديدهاند [در پاسخ] گويند:« آيا ما شما را از هدايت بازداشتيم بعد از آنكه به سراغ شما آمد؟! بلكه [شما] خلافكار بوديد. »
وَ قالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ نَجْعَلَ لَهُ أَنْداداً وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ وَ جَعَلْنَا الْأَغْلالَ فِي أَعْناقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا ما كانُوا يَعْمَلُونَ
33و كسانى كه مستضعف گرديدهاند به كسانى كه تكبر ورزيدند [در پاسخ] گويند:« بلكه فريب شب و روز (شما مانع هدايت ما شد)، هنگامى كه به ما دستور داديد كه به خدا كفر ورزيم و براى او همانندهايى (معبودگونه) قرار دهيم. »و هنگامى كه عذاب را ببينند پشيمانى خود را پنهان كنند، و غلها را در گردنهاى كسانى كه كفر ورزيدند قرار مىدهيم؛ آيا جز آنچه را همواره انجام مىدادند كيفر داده مىشوند؟
وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ
34و در هيچ آبادى (پيامبر) هشدارگرى نفرستاديم، مگر اينكه سردمداران ثروتمندش گفتند:« در حقيقت ما به آنچه بدان فرستاده شدهايد، كافريم. »
وَ قالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالاً وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ
35و گفتند:« ما داراى اموال و فرزندان بيشترى هستيم، و ما عذاب نخواهيم شد. »
قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ
36بگو:« در حقيقت پروردگار من،« روزى »را براى هر كس كه بخواهد (و شايسته بداند) گسترده مىسازد، و (يا) تنگ مىگرداند؛ و ليكن بيشتر مردم نمىدانند. »
وَ ما أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنا زُلْفيٰ إِلَّا مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِكَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا وَ هُمْ فِي الْغُرُفاتِ آمِنُونَ
37و اموال شما و فرزندانتان چيزى نيست كه شما را نزد ما كاملا نزديك سازد، جز كسانى كه ايمان آورده و [كار] شايسته انجام داده باشند، پس آنان بخاطر كردارشان برايشان پاداش دوچندان است، و آنان در جايگاهها (ى بلند بهشتى) در امنيتند.
وَ الَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ
38و كسانى كه در (رد) آيات ما تلاش مىكنند در حالى كه (به خيال خود) عاجز كننده (ما) هستند، آنان در عذاب احضار شدگانند!
قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ
39بگو:« در حقيقت پروردگار من،« روزى »را براى هر كس از بندگانش كه بخواهد (و شايسته بداند،) گسترده مىسازد، و (يا) براى او تنگ مىگرداند؛ و هر چيزى كه [در راه خدا] مصرف مىكنيد پس او (عوض) آن را جانشين مى كند؛ و او بهترين« روزى »دهندگان است.
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلائِكَةِ أَ هٰؤُلاءِ إِيَّاكُمْ كانُوا يَعْبُدُونَ
40و (يادكن) روزى را كه (خدا) همه آنان را گرد آورى مى كند، سپس به فرشتگان مىگويد:« آيا اينان شما را همواره مىپرستيدند؟! »
قالُوا سُبْحانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنا مِنْ دُونِهِمْ بَلْ كانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ
41(فرشتگان) مىگويند:« تو منزهى، تويى سرپرست ما نه آنان، بلكه (آنان) همواره جن را پرستش مى نمودند؛ كه بيشترشان به آنها ايمان داشتند. »
فَالْيَوْمَ لا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا وَ نَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ
42و امروز برخى از شما براى برخى [ديگر] مالك هيچ سود و زيانى نيستند، و به كسانى كه ستم كردند مىگوييم:« بچشيد عذاب آتشى را كه همواره آن را دروغ مىانگاشتيد! »
وَ إِذا تُتْليٰ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالُوا ما هٰذا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كانَ يَعْبُدُ آباؤُكُمْ وَ قالُوا ما هٰذا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَريً وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ إِنْ هٰذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ
43و هنگامى كه آيات ما در حالى كه روشن است برآنان خوانده مىشود، مىگويند:« اين نيست جز مردى كه مىخواهد شما را از آنچه همواره پدرانتان مى پرستيدند بازدارد. »و مىگويند:« اين (قرآن) جز دروغ بزرگ بربافته نيست! »و كسانى كه كفر ورزيدند در باره حق، هنگامى كه به سراغشان آمد، گفتند:« اين، جز سحرى آشكار نيست! »
وَ ما آتَيْناهُمْ مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَها وَ ما أَرْسَلْنا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ
44و از كتاب هاى (الهى) به آنان ندادهايم كه آن را درس بخوانند، و پيش از تو هيچ هشدارگرى به سوى آنان نفرستاديم.
وَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ ما بَلَغُوا مِعْشارَ ما آتَيْناهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ
45و كسانى كه پيش از آنان بودند (نيز آيات الهى و پيامبران را) دروغ انگاشتند، در حالى كه (اينان) به يك دهم آنچه به آنان داديم نرسيدهاند، و فرستادگان مرا تكذيب كردند؛ پس (ببين مجازات) انكار (من) چگونه بود؟
قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنيٰ وَ فُراديٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَدِيدٍ
46بگو:« شما را فقط به يك (چيز) پند مىدهم، اينكه: دو دو و يك يك براى خدا بپاخيزيد، سپس تفكر كنيد كه همنشين شما (پيامبر) هيچ جنونى ندارد؛ او براى شما جز هشدارگرى پيش از (فرارسيدن) عذاب شديد نيست! »
قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَي اللَّهِ وَ هُوَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ
47بگو:« آنچه از پاداش از شما خواستهام پس آن براى (خود) شماست؛ پاداش من جز بر عهده خدا نيست؛ و او بر هر چيزى گواه است. »
قُلْ إِنَّ رَبِّي يَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلاَّمُ الْغُيُوبِ
48بگو:« در حقيقت پروردگار من حق را (بر دلها) مى افكند، (و او به اسرار) نهانها بسيار داناست. »
قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ ما يُبْدِئُ الْباطِلُ وَ ما يُعِيدُ
49بگو:« حق آمده؛ و (ديگر) باطل آغاز نمى كند و باز نمىگردد. »
قُلْ إِنْ ضَلَلْتُ فَإِنَّما أَضِلُّ عَليٰ نَفْسِي وَ إِنِ اهْتَدَيْتُ فَبِما يُوحِي إِلَيَّ رَبِّي إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ
50بگو:« اگر گمراهشوم، پس فقط به زيان خودم گمراه مىشوم؛ و اگر رهنمون شوم پس بوسيله آنچه پروردگارم به سوى من وحى مى كند (هدايت مىيابم)؛ كه او شنواى نزديك است. »
وَ لَوْ تَريٰ إِذْ فَزِعُوا فَلا فَوْتَ وَ أُخِذُوا مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ
51و اگر (بر فرض) ببينى هنگامى را كه (كافران) وحشت زدهاند، چرا كه هيچ (راه) گريزى نيست، و از مكانى نزديك (به عذاب) گرفتار شده اند. (تعجب خواهى كرد!)
وَ قالُوا آمَنَّا بِهِ وَ أَنَّي لَهُمُ التَّناوُشُ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ
52و مىگويند:« بدان (حق) ايمان آورديم. »و [لى] آنان چگونه از مكانى دور (به ايمان) دسترسى پيدا كنند؟!
وَ قَدْ كَفَرُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ وَ يَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ
53در حالى كه بيقين پيش از (آن) بدان كفر ورزيدند و از مكانى دور به ناديده (تير تهمت) مىافكندند.
وَ حِيلَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ ما يَشْتَهُونَ كَما فُعِلَ بِأَشْياعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا فِي شَكٍّ مُرِيبٍ
54و (سرانجام) بين آنان و بين آنچه ميل داشتند، (مانعى) حائل شود، همانگونه كه پيش از (آن) با گروههاى مشابه آنان انجام شد؛ [چرا] كه آنان در شكى ترديد آميز بودند.
سوره فاطر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنيٰ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ ستايش مخصوص خدايى است كه شكافنده (و آفريننده) آسمانها و زمين است؛ (و) فرشتگان را فرستادگانى قرار داد كه داراى بالهاى دو دو و سه سه و چهار چهار هستند؛ آنچه را مىخواهد در آفرينش مىافزايد، (چرا) كه خدا بر هر چيزى تواناست.
ما يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِكَ لَها وَ ما يُمْسِكْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
2خدا هر چه از رحمت براى مردم بگشايد، پس هيچ بازدارندهاى براى آن نيست، و هر چه را بازدارد، پس هيچ رها كنندهاى بعد از او برايش نيست؛ و او شكستناپذير [و] فرزانه است.
يا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَأَنّيٰ تُؤْفَكُونَ
3اى مردم! نعمت خدا را بر (خود) تان ياد كنيد؛ آيا هيچ آفرينندهاى جز خدا هست كه شما را از آسمان و زمين روزى دهد؟! هيچ معبودى جز او نيست؛ پس چگونه (از حق) بازگردانده مىشويد؟!
وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ وَ إِلَي اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
4و اگر تو را تكذيب كنند پس بيقين فرستادگان پيش از تو (نيز) تكذيب شدند، و [همه] كارها فقط به سوى خدا بازگردانده مىشوند.
يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ
5اى مردم بيقين وعده خدا حق است؛ پس هرگز زندگى پست [دنيا] شما را نفريبد، و هرگز (شيطان) حيلهگر شما را نسبت به (آمرزش) خدا فريب ندهد.
إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما يَدْعُوا حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِيرِ
6در حقيقت شيطان دشمنى براى شماست، پس (شما نيز) او را دشمن گيريد؛ (او) حزبش را فرا مىخواند تا فقط از اهل شعله فروزان (آتش) شوند.
الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ
7كسانى كه كفر ورزيدند، براى آنان عذاب شديدى است؛ و كسانى كه ايمان آوردند و [كارهاى] شايسته انجام دادند، براى آنان آمرزش و پاداش بزرگى است.
أَ فَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ فَلا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما يَصْنَعُونَ
8و آيا كسى كه بدى كردارش براى او آراسته شده است و آن را نيكو مىبيند (همانند كسى است كه واقع را آنچنان كه هست مىبيند)؟! پس در واقع خدا هر كس را (بخاطر اعمالش) بخواهد در گمراهى وانهد، و هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) راهنمايى كند؛ پس بخاطر حسرتها (ى گوناگون) بر آنان جانت (از دست) نرود؛ كه خدا به آنچه با زيركى انجام مىدهند داناست.
وَ اللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً فَسُقْناهُ إِليٰ بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها كَذٰلِكَ النُّشُورُ
9و خدا كسى است كه بادها را فرستاد و (بادها) ابرى را بر مىانگيزند، و آن را به سوى سرزمين مرده رانديم، و بوسيله آن، زمين را پس از مردنش زنده مىكنيم؛ زنده كردن (مردگان نيز) اينچنين است.
مَنْ كانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَ الَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئاتِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَكْرُ أُولئِكَ هُوَ يَبُورُ
10كسى كه همواره عزت مىخواهد، پس (از خدا بخواهد، چرا كه) همه عزت فقط از آن خداست؛ سخنان پاكيزه فقط به سوى او بالا مىرود، و كار شايسته آن را بالا مىبرد؛ و كسانى كه فريبكارى بد مىكنند براى آنان عذاب شديدى است و فريب آنان خود هلاك مىگردد.
وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْواجاً وَ ما تَحْمِلُ مِنْ أُنْثيٰ وَ لا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَ ما يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتابٍ إِنَّ ذٰلِكَ عَلَي اللَّهِ يَسِيرٌ
11و خدا شما را از خاكى آفريد، سپس از آب اندك سيال، سپس شما را به صورت جفتهايى قرار داد؛ و هيچ مادهاى باردار نمىشود و نمىزايد مگر به علم او، و هيچ كهنسالى عمر طولانى نمىكند، و از عمرش كاسته نمىشود، مگر اينكه در كتاب (علم الهى ثبت) است؛ در حقيقت آن (كارها) بر خدا آسان است.
وَ ما يَسْتَوِي الْبَحْرانِ هٰذا عَذْبٌ فُراتٌ سائِغٌ شَرابُهُ وَ هٰذا مِلْحٌ أُجاجٌ وَ مِنْ كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْماً طَرِيًّا وَ تَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها وَ تَرَي الْفُلْكَ فِيهِ مَواخِرَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
12و دو دريا يكسان نيستند: اين (يكى) خوشى گوار [و] نوشيدنش گواراست، و آن (ديگرى) شور تلخ است؛ و از هر (دو) گوشت تازه مىخوريد و زيورى كه آن را مىپوشيد بيرون مىآوريد؛ و كشتىها را در آن (آب) شكافنده مىبينى، تا از بخشش او بهره جوييد؛ و تا شايد شما سپاسگزارى كنيد.
يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّي ذٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ وَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ ما يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْمِيرٍ
13(خدا) شب را در روز وارد مىكند، و روز را در شب وارد مىكند، و (منافع) خورشيد و ماه را مسخر ساخته، در حالى كه هر كدام تا سرآمد معينى روانند؛ اين خدا، پروردگار شماست؛ فرمانروايى تنها از آن اوست؛ و كسانى را كه جز او مىخوانيد (و مىپرستيد) مالك هيچ پوست هسته خرمايى نيستند.
إِنْ تَدْعُوهُمْ لا يَسْمَعُوا دُعاءَكُمْ وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجابُوا لَكُمْ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَ لا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ
14اگر آن (معبود) ان را بخوانيد (صدا و) دعاى شما را نمىشنوند، و اگر (بر فرض) مىشنيدند (دعاى) شما را نمىپذيرفتند؛ و روز رستاخيز، شرك (و پرستش) شما را منكر مىشوند؛ و (هيچ كس) مانند (خداى) آگاه، تو را با خبر نمىسازد.
يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَي اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ
15اى مردم! شما به خدا نيازمنديد، و فقط خدا توانگر [و] ستوده است.
إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ
16اگر بخواهد شما را (از ميان) مىبرد و آفرينش جديدى مىآورد؛
وَ ما ذٰلِكَ عَلَي اللَّهِ بِعَزِيزٍ
17و اين (كار) بر خدا سخت نيست.
وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْريٰ وَ إِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِليٰ حِمْلِها لا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَ لَوْ كانَ ذا قُرْبيٰ إِنَّما تُنْذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ مَنْ تَزَكَّيٰ فَإِنَّما يَتَزَكَّيٰ لِنَفْسِهِ وَ إِلَي اللَّهِ الْمَصِيرُ
18و هيچ بار بردارى بار سنگين (گناه) ديگرى را بر نمىدارد؛ و اگر گرانبارى، (ديگرى را،) براى (برداشتن) بار (گناه) ش بخواند، هيچ چيزى از آن برداشته نمىشود، و گرچه از نزديكان (او) باشد. (تو) فقط كسانى را هشدار مىدهى كه از پروردگارشان در نهان مىهراسند، و نماز را برپا مىدارند؛ و كسى كه خود را رشد دهد [و پاك نمايد]، پس فقط براى خودش [پاكى جسته و] رشد نموده است؛ و فرجام (همه شما) فقط به سوى خداست.
وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْميٰ وَ الْبَصِيرُ
19و نابينا و بينا مساوى نيستند؛
وَ لَا الظُّلُماتُ وَ لَا النُّورُ
20و تاريكىها و نور؛
وَ لَا الظِّلُّ وَ لَا الْحَرُورُ
21و سايه و گرماى آفتاب (مساوى نيستند)؛
وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لَا الْأَمْواتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشاءُ وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ
22و زندگان و مردگان يكسان نيستند. در حقيقت خدا (پيام خود را) به گوش هر كس بخواهد مىرساند، و تو ن (مىتوانى سخن خود را) به گوش كسانى كه در قبرها هستند برسانى.
إِنْ أَنْتَ إِلَّا نَذِيرٌ
23تو جز هشدارگرى نيستى.
إِنَّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ
24در واقع ما تو را به حق، بشارتگر و هشدارگر فرستاديم؛ و هيچ امتى نبوده مگر آنكه هشدارگرى در آن گذشته است.
وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ وَ بِالزُّبُرِ وَ بِالْكِتابِ الْمُنِيرِ
25و اگر تو را تكذيب كنند، پس بتحقيق كسانى كه پيش از آنان بودند (نيز پيامبران خود را) تكذيب كردند؛ در حالى كه فرستادگانشان با دلايل روشن (معجزه آسا) و نوشتههاى متين و كتاب روشنى بخش، به سراغ آنان آمدند.
ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ
26سپس كسانى را كه كفر ورزيدند گرفتار (مجازات) ساختيم؛ پس انكار [من] چگونه بود؟!
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ ثَمَراتٍ مُخْتَلِفاً أَلْوانُها وَ مِنَ الْجِبالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَ حُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُها وَ غَرابِيبُ سُودٌ
27آيا نظر نكردهاى كه خدا از آسمان، آبى فرو فرستاد، بوسيله آن محصولاتى كه رنگهايش متفاوت است (از زمين) خارج ساختيم، و از كوهها راهها (و رگهها) ى سپيد و سرخ، كه رنگهايش متفاوت است و سياه سياه (آفريديم)؟!
وَ مِنَ النَّاسِ وَ الدَّوَابِّ وَ الْأَنْعامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ كَذٰلِكَ إِنَّما يَخْشَي اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ
28و از مردم و جنبندگان و دامها (انواعى هستند) كه رنگهايشان همانگونه متفاوت است. از ميان بندگان خدا، فقط دانشوران از او هراس دارند؛ [چرا] كه خدا شكست ناپذيرى بسيار آمرزنده است.
إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ
29در حقيقت كسانى كه كتاب خدا را مىخوانند [و پيروى مىكنند] و نماز را بر پا مىدارند، و از آنچه به آنان« روزى »دادهايم، پنهانى و آشكارا، (در راه خدا) مصرف مىكنند، داد و ستدى بى كساد اميد دارند.
لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ
30تا (خدا) پاداششان را بطور كامل به آنان بدهد و از بخشش خود براىشان بيفزايد؛ [چرا] كه او بسيار آمرزنده [و] بسى سپاسگزار است.
وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ
31و آنچه از كتاب (قرآن) به سوى تو وحى كرديم فقط حق است، در حالى كه مؤيد (كتابهاى) پيشين است؛ قطعا خدا نسبت به بندگانش آگاه و بيناست.
ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذٰلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ
32سپس كتاب (قرآن) را به كسانى از ميان بندگانمان كه برگزيديم به ارث داديم؛ پس برخى از آنان به خودشان ستم كردند، و برخى از آنان معتدل بودند، و برخى از آنان به رخصت الهى به نيكىها پيشى گيرندهاند؛ اين فقط فضيلت بزرگ است.
جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ
33(پاداش آنان) بوستانهاى (ويژه بهشت) ماندگار است در حالى كه در آنها وارد مىشوند، (و) در آنجا با دستبندهايى از طلا و مرواريد آراسته مىشوند، و لباسهايشان در آنجا حرير است.
وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ
34و مىگويند:« ستايش مخصوص خدايى است كه اندوه را از ما برطرف ساخت؛ قطعا پروردگار ما بسيار آمرزنده [و] بسى سپاسگزار است؛
الَّذِي أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ
35(همان) كسى كه از بخشش خود ما را در سراى ماندنى جاى داد؛ در حالى كه در آنجا هيچ رنج (جسمى) به ما نمىرسد، و (نيز) در آنجا هيچ خستگى (روحى) به ما نمىرسد. »
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ لا يُقْضيٰ عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا وَ لا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذابِها كَذٰلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ
36و كسانى كه كفر ورزيدند، آتش جهنم براى آنهاست؛ (حكم) پايان (عمر) شان داده نمىشود تا بميرند، و عذاب آن (جهنم) از آنان كاسته نمىشود؛ اين گونه هر (انسان) بسيار ناسپاس را كيفر مىدهيم.
وَ هُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَ جاءَكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَما لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ
37و آن (دوزخي) ان در آنجا فرياد مىزنند:« [اى] پروردگار ما! ما را بيرون آور تا [كار] شايستهاى انجام دهيم غير از آنچه همواره انجام مىداديم ». و (در پاسخ به آنان گفته مىشود:) آيا شما را چندان عمر نداديم كه هر كس تذكرپذير است در آن (مدت) متذكر شود، و هشدارگر (ى از پيامبران) به سراغ شما نيامد؟! پس (عذاب را) بچشيد و هيچ ياورى براى ستمكاران نيست!
إِنَّ اللَّهَ عالِمُ غَيْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ
38در حقيقت خدا داناى نهان آسمانها و زمين است كه او به (اسرار) درون سينهها داناست.
هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَ لا يَزِيدُ الْكافِرِينَ كُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتاً وَ لا يَزِيدُ الْكافِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلَّا خَساراً
39او كسى است كه شما را جانشينانى در زمين قرارداد؛ و هر كس كفر ورزد، كفرش بر [زيان] اوست، و كافران را كفرشان در نزد پروردگار آنان جز كنيه نمىافزايد، و (نيز) كفرشان جز زيان بر كافران نمىافزايد.
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ شُرَكاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّماواتِ أَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً فَهُمْ عَليٰ بَيِّنَةٍ مِنْهُ بَلْ إِنْ يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً إِلَّا غُرُوراً
40بگو:« به من بنمايانيد، آيا به نظر شما (معبودان و) شريكانتان كه جز خدا مىخوانيد (و مىپرستيد) چه چيزى از زمين را آفريدهاند، بلكه آيا آنان شركتى در (آفرينش و مالكيت) آسمانها داشتهاند؟! بلكه آيا به آنان كتابى دادهايم و آنان دليل روشنى از آن (براى شرك خود) دارند؟! »بلكه ستمكاران برخى آنان به برخى (ديگر) جز فريب، وعده نمىدهند.
إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا إِنْ أَمْسَكَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ كانَ حَلِيماً غَفُوراً
41در حقيقت خدا (أجرام) آسمانها و زمين را نگاه مىدارد تا مبادا (از مسير منحرف و) فنا شوند و اگر در (آستانه) فنا قرار گيرند، هيچ كس بعد از او آنها را نگاه نمىدارد؛ كه او بردبارى بسيار آمرزنده است.
وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لَئِنْ جاءَهُمْ نَذِيرٌ لَيَكُونُنَّ أَهْديٰ مِنْ إِحْدَي الْأُمَمِ فَلَمَّا جاءَهُمْ نَذِيرٌ ما زادَهُمْ إِلَّا نُفُوراً
42و با شديدترين سوگندهايشان به خدا قسم خوردند كه اگر هشدارگرى (از پيامبران) به سراغ آنان آيد، قطعا از هر يك از امتها (ى ديگر) رهيافتهتر شوند؛ و (لى) هنگامى كه هشدارگرى به سراغ آنان آمد جز نفرت بر آنان نيفزود.
اسْتِكْباراً فِي الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّيِّئِ وَ لا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلاً وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلاً
43(اين نفرت) به خاطر استكبار در زمين و فريب بد (آنان) بود، و فريب بد جز گريبان گير اهلش نمىشود و آيا جز روش (و سرنوشت) پيشينان را انتظار دارد؟! و براى روش (و قانون) خدا هيچ دگرگونى نخواهى يافت، و هيچ تغييرى براى روش (و قانون) خدا نخواهى يافت.
أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ كانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعْجِزَهُ مِنْ شَيْءٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ إِنَّهُ كانَ عَلِيماً قَدِيراً
44و آيا در زمين گردش نكردند تا بنگرند چگونه بوده است فرجام كسانى كه پيش از آنان بودند؟! در حالى كه از آنان نيرومندتر بودند، و هيچ چيز در آسمانها و در زمين هرگز خدا را عاجزش نمىكند؛ [چرا] كه او داناى تواناست.
وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِما كَسَبُوا ما تَرَكَ عَليٰ ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ وَ لٰكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِعِبادِهِ بَصِيراً
45و اگر (بر فرض) خدا مردم را بخاطر دستاوردشان مؤاخذه مىكرد، هيچ جنبندهاى بر پشت آن [زمين] باقى نمىگذارد! و ليكن آنان را تا سرآمد معين (مرگ حتمى) به تاخير مىاندازد؛ و هنگامى كه (پايان) سرآمد آنان فرارسد پس (هر كس را به سزاى عملش مىرساند؛ چرا) كه خدا نسبت به بندگانش بيناست.
سوره یس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ يس
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ يا، سين.
وَ الْقُرْآنِ الْحَكِيمِ
2سوگند به قرآن حكمت آميز.
إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ
3براستى كه تو از [جمله] فرستادگانى؛
عَليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ
4بر راه راستى.
تَنْزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ
5و (اين قرآن) فرو فرستاده (خداى) شكستناپذير مهرورز است.
لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ
6تا گروهى را هشدار دهى كه پدرانشان هشدار داده نشدند، و آنان غافلند.
لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَليٰ أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ
7بيقين گفتار (سنت گونهاى) درباره بيشترشان تحقق يافته، چرا كه آنان ايمان نمىآورند.
إِنَّا جَعَلْنا فِي أَعْناقِهِمْ أَغْلالاً فَهِيَ إِلَي الْأَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ
8در حقيقت ما در گردنهايشان غلهايى قرار داديم، و آن (غلها) تا چانههاست، و سرهاى آنان به بالا نگاه داشته شده است.
وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ
9و پيش روى آنان سد، و در پشت سرشان سدى قرار داديم؛ و (چشمانشان را) پوشاندهايم، پس آنان نمىبينند.
وَ سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ
10براى آنان يكسان است كه هشدارشان بدهى، يا هشدارشان ندهى، ايمان نمىآورند.
إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَ خَشِيَ الرَّحْمٰنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَ أَجْرٍ كَرِيمٍ
11[تو] فقط به كسى هشدار (سودمند) مىدهى كه از آگاه كننده (قرآن) پيروى كند؛ و از (خداى) گستردهمهر در نهان بهراسد؛ پس او را به آمرزش و پاداشى ارجمند مژده ده.
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتيٰ وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ
12در حقيقت ما خود مردگان را زنده مىكنيم؛ و آنچه را از پيش فرستادهاند و آثارشان را مىنويسيم؛ و همه چيز را در (كتاب) پيشواى روشنگر بر شمردهايم.
وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً أَصْحابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جاءَهَا الْمُرْسَلُونَ
13و براى آن (مشرك) ان مثلى بزن: اهل آبادى (انطاكيه) را هنگامى كه فرستادگان (الهى) بدان (آبادى) آمدند؛
إِذْ أَرْسَلْنا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ فَقالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ
14(همان) هنگامى كه دو (فرستاده) را به سوى آنان فرستاديم، و [لى] آن دو را تكذيب كردند، و با (فرستاده) سومى (آن دو را) تقويت كرديم، و گفتند:« مسلما ما فقط به سوى شما فرستاده شدهايم. »
قالُوا ما أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنا وَ ما أَنْزَلَ الرَّحْمٰنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ
15(اهل آبادى) گفتند:« شما جز بشرى همانند ما نيستيد، و (خداى) گستردهمهر هيچ چيزى فرو نفرستاده است، شما جز دروغ نمىگوييد! »
قالُوا رَبُّنا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ
16(فرستادگان الهى) گفتند:« پروردگار ما مىداند كه قطعا ما تنها به سوى شما فرستاده شدهايم،
وَ ما عَلَيْنا إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ
17و بر ما [وظيفهاى] جز رساندن [پيام روشنگر و] آشكار نيست. »
قالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَ لَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذابٌ أَلِيمٌ
18(اهل آبادى) گفتند:« در واقع ما به شما فال بد زديم، اگر به (اين كار) پايان ندهيد، قطعا شما را سنگسار خواهيم كرد، و حتما عذاب دردناكى از سوى ما به شما خواهد رسيد! »
قالُوا طائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَ إِنْ ذُكِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ
19(فرستادگان) گفتند:« فال (نيك و) بد شما با شماست، آيا اگر تذكر داده شويد (پاسخ آن چنين است)؟! بلكه شما گروهى اسرافكار (و متجاوز) يد. »
وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعيٰ قالَ يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ
20و مردى با كوشش از دورترين (نقطه) شهر آمد، گفت:« اى قوم [من]! از فرستادگان (خدا) پيروى كنيد.
اتَّبِعُوا مَنْ لا يَسْئَلُكُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ
21از كسانى پيروى كنيد كه از شما هيچ پاداشى نمىخواهند و آنان ره يافتهاند.
وَ ما لِيَ لا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
22و مرا چه شده كه كسى را نپرستم كه مرا آفريده است؟ و فقط به سوى او بازگردانده مىشويد.
أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمٰنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً وَ لا يُنْقِذُونِ
23آيا جز او معبودانى برگزينم كه اگر (خداى) گستردهمهر بخواهد زيانى [به من] برساند، شفاعت آنان چيزى (از عذاب) را از من دفع نمىكند، و مرا نجات نخواهد داد.
إِنِّي إِذاً لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ
24در آن صورت قطعا من در گمراهى آشكارى خواهم بود.
إِنِّي آمَنْتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ
25در حقيقت من به پروردگار شما ايمان آوردهام، پس سخنان [مرا] گوش دهيد. »
قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ يا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ
26(پس از شهادت به او) گفته شد:« وارد بهشت شو. »گفت:« اى كاش قوم من مىدانستند،
بِما غَفَرَ لِي رَبِّي وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ
27كه پروردگارم مرا آمرزيد و مرا از گرامى داشتهشدگان قرار داد! »