قرآن عثمان طه

وَ ما أَنْزَلْنا عَليٰ قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّماءِ وَ ما كُنَّا مُنْزِلِينَ

28

بعد از او بر قوم او از آسمان لشكرى نفرستاديم، و قشون فرستنده نبوده‌ايم.


إِنْ كانَتْ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ خامِدُونَ

29

نبود مگر صيحه‌اى، ناگاه همه مردگان بودند.


يا حَسْرَةً عَلَي الْعِبادِ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ

30

اى تأسف بر بندگان كه هيچ پيامبرى به سوى آنها نمى‌آيد، مگر مسخره‌اش مى‌كنند.


أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لا يَرْجِعُونَ

31

آيا ندانسته‌اند چه قدر از نسلها را پيش از آنها هلاك كرده‌ايم، كه به سويشان برنمى‌گردند.


وَ إِنْ كُلٌّ لَمَّا جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ

32

نيست همه شان مگر آنكه پيش ما جمع شده و براى حساب‌ها حاضر شده‌اند،


وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ

33

براى آنها آيت توحيد است زمين مرده كه زنده‌اش كرديم و از آن دانه رويانديم كه از آن مى‌خورند.


وَ جَعَلْنا فِيها جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فِيها مِنَ الْعُيُونِ

34

و در آن باغاتى از خرما و انگور قرار داديم و در آن چشمه‌ها شكافتيم.


لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَ فَلا يَشْكُرُونَ

35

تا از ميوه آن بخورند، با آنكه دستشان در آن كار نكرده آيا شكر نمى‌كنند.


سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ

36

منزه است خدايى كه از هر كه زمين مى‌روياند نر و ماده‌ها را رويانيده و از خود شما و از آنچه نمى‌دانند.


وَ آيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ فَإِذا هُمْ مُظْلِمُونَ

37

آيت توحيد است بر آنها، شب كه روز را از آن خارج مى‌كنيم ناگاه در ظلمتند.


وَ الشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَها ذٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ

38

آفتاب تا قرارگاه خود روان است آن تقدير خداى توانا و داناست.


وَ الْقَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتَّي عادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ

39

براى ماه منازلى معين كرده‌ايم تا برمى‌گردد و مانند بند خوشه كهنه خرما مى‌شود.


لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لَا اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ

40

نه آفتاب را سزاست كه ماه را درك كند و نه شب بر روز سبقت تواند كرد و همه در مدارى شناورند.


وَ آيَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ

41

و آيت توحيد است براى آنها كه فرزندان آنها را در كشتى پر شده حمل كرده‌ايم.


وَ خَلَقْنا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ ما يَرْكَبُونَ

42

و براى آنها نظير كشتى را آفريديم از آنچه سوار مى‌شوند.


وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَرِيخَ لَهُمْ وَ لا هُمْ يُنْقَذُونَ

43

و اگر بخواهيم غرقشان مى‌كنيم، در آن صورت نه فرياد رسى دارند و نه نجات مى‌يابند.


إِلَّا رَحْمَةً مِنَّا وَ مَتاعاً إِليٰ حِينٍ

44

مگر بواسطه رحمتى از جانب ما و براى تمتعى تا هنگامى.


وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا ما بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَ ما خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ

45

و چون به آنها گفته شود: بترسيد از آنچه در حال و از آنچه پشت سر داريد تا مورد رحمت قرار بگيريد.


وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ

46

هيچ آيه‌اى از آيات خدايشان به آنها نمى‌آيد مگر آنكه از آن اعراض مى‌كنند.


وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَ نُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلالٍ مُبِينٍ

47

و چون به آنها گفته شود: انفاق كنيد از آنچه خدا روزيتان داده، كافران به اهل ايمان مى‌گويند: آيا اطعام كنيم به آنكه اگر خدا مى‌خواست اطعامش مى‌كرد شما جز در ضلالت نيستيد.


وَ يَقُولُونَ مَتيٰ هٰذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

48

ميگويند: اين وعده قيامت كى خواهد بود اگر راستگويانيد؟


ما يَنْظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ يَخِصِّمُونَ

49

منتظر نيستند مگر به يك صيحه كه آنها را در حال اختصام مى‌گيرد.


فَلا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَ لا إِليٰ أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ

50

پس قادر به وصيت نمى‌شوند و نه پيش خانواده خويش بر مى‌گردند.


وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِليٰ رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ

51

و در صور دميده مى‌شود، ناگاه از قبرها، شتابان بطرف خدا مى‌روند.


قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هٰذا ما وَعَدَ الرَّحْمٰنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ

52

گويند: واى بر ما چه كسى ما را از قبرهايمان برانگيخت، اين روز آنست كه خداى رحمان وعده كرده و پيامبران راست گفته‌اند.


إِنْ كانَتْ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ

53

نبود مگر يك فرياد، پس ناگاه همه در پيش ما جمع شده و براى حساب حاضر شده‌اند.


فَالْيَوْمَ لا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ لا تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

54

امروز هيچ كس اصلا مظلوم نمى‌شود و مجازات نمى‌شويد مگر آنچه كه مى‌كرديد.


إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فاكِهُونَ

55

حقا كه اهل بهشت امروز در مشغوليت دلنشين شادمانند.


هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فِي ظِلالٍ عَلَي الْأَرائِكِ مُتَّكِئُونَ

56

آنها و زنانشان در سايه‌هايى بر تختهايى مزين نشسته‌اند.


لَهُمْ فِيها فاكِهَةٌ وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ

57

براى آنهاست ميوه بخصوصى و براى آنهاست آنچه آرزو مى‌كنند.


سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ

58

(براى آنهاست) سلام قولى از جانب خدايى مهربان.


وَ امْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ

59

(گوئيم) اى گناهكاران امروز از اهل بهشت جدا شويد.


أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ

60

اى فرزندان آدم آيا به شما توصيه نكردم كه شيطان را عبادت نكنيد كه او براى شما دشمن آشكارى است؟!


وَ أَنِ اعْبُدُونِي هٰذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ

61

و مرا بندگى كنيد كه راه راست همين است؟!


وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلاًّ كَثِيراً أَ فَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ

62

شيطان مردمان بسيارى را پيش از شما گمراه كرده بود آيا نمى‌فهميديد؟!


هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ

63

اين است جهنمى كه وعده ميشديد.


اصْلَوْهَا الْيَوْمَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ

64

امروز داخل جهنم شويد به علت آنكه كفر مى‌ورزيديد.


الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَليٰ أَفْواهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنا أَيْدِيهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ

65

امروز بر دهانهاى آنها مهر ميزنيم، دستهايشان با ما سخن مى‌گويد و پاهايشان بآنچه مى‌كردند گواهى مى‌دهد.


وَ لَوْ نَشاءُ لَطَمَسْنا عَليٰ أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّراطَ فَأَنّيٰ يُبْصِرُونَ

66

و اگر مى‌خواستيم چشمهايشان را مى‌برديم مى‌خواستند در راه سبقت جويند (ولى) چطور مى‌ديدند؟


وَ لَوْ نَشاءُ لَمَسَخْناهُمْ عَليٰ مَكانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِيًّا وَ لا يَرْجِعُونَ

67

و اگر مى‌خواستيم آنها را در مكان خودشان مسخ مى‌كرديم (آن وقت) نه قدرت ادامه زندگى داشتند و نه به حالت اول باز مى‌گشتند.


وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَ فَلا يَعْقِلُونَ

68

كسى را كه عمر بيشتر داده‌ايم در خلقت وارونه‌اش مى‌كنيم آيا نمى‌فهميد؟!


وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَ ما يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبِينٌ

69

ما به پيامبر شعر نياموخته‌ايم و باو سزاوار نيست، گفته او نيست مگر بيدارى و قرآن آشكار.


لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا وَ يَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَي الْكافِرِينَ

70

تا بترساند كسى را كه عاقل باشد و وعده عذاب بر كافران حتمى گردد.


أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِكُونَ

71

آيا ندانسته‌اند كه ما از آنچه دستمان كار كرده براى آنها چهار پايان آفريده‌ايم كه به آنها مالكند.


وَ ذَلَّلْناها لَهُمْ فَمِنْها رَكُوبُهُمْ وَ مِنْها يَأْكُلُونَ

72

چهارپايان را براى آنها رام كرده‌ايم، از آنهاست مركوبشان و از آنها مى‌خورند.


وَ لَهُمْ فِيها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ أَ فَلا يَشْكُرُونَ

73

برايشان در چهارپايان منافع و نوشيدنيهاست آيا شكر نمى‌كنند؟!


وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنْصَرُونَ

74

جز الله معبودهايى گرفتند كه شايد يارى شوند.


لا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَهُمْ وَ هُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ

75

معبودها قدرت يارى آنها را ندارند بلكه آنها براى معبودها لشكر آماده‌اند.


فَلا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ

76

سخن مشركان محزونت نكند، ما آنچه را كه نهان مى‌دارند و آنچه را كه آشكار مى‌كنند مى‌دانيم.


أَ وَ لَمْ يَرَ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ

77

آيا انسان نمى‌داند كه ما او را از نطفه‌اى آفريديم ناگهان مخاصم آشكارى است.


وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِيَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ

78

بر ما مثلى زد و خلقت خويش را از ياد برد و گفت: چه كسى زنده مى‌كند استخوانهايى را كه پوسيده‌اند.


قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ

79

بگو، زنده مى‌كند آنكه آنها را بار اول آفريد، او بهر نوع آفرينش داناست.


الَّذِي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ

80

خدايى كه براى شما از درخت سبز آتشى قرار داد كه ناگاه از آن، آتش روشن مى‌كنيد.


أَ وَ لَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَليٰ أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَليٰ وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ

81

آيا آنكه آسمانها و زمين را آفريده قادر نيست امثال مردمان را بيافريند؟ بلى مى‌تواند او خلاق داناست.


إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ

82

كارش فقط آنست كه چون چيزى را اراده كند، به او مى‌گويد: باش و مى‌شود.


فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

83

پس منزه است خدايى كه حكومت همه چيز در دست اوست و به سوى او باز مى‌گرديد.


سوره الصافات

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا

1

بنام خداى رحمان رحيم؛ قسم به صف كشندگان، صف كشيدن مخصوص.


فَالزَّاجِراتِ زَجْراً

2

پس قسم به طرد كنندگان طردى به خصوص.


فَالتَّالِياتِ ذِكْراً

3

پس قسم به تعقيب كنندگان تعقيبى به خصوص.


إِنَّ إِلهَكُمْ لَواحِدٌ

4

كه معبود شما يكى است.


رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ

5

پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است.


إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزِينَةٍ الْكَواكِبِ

6

ما آسمان نزديكتر را به زينتى كه كواكب باشد زينت داده‌ايم.


وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ

7

و آن را از هر شيطان بيفائده حفظ كرده‌ايم.


لا يَسَّمَّعُونَ إِلَي الْمَلَإِ الْأَعْليٰ وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ

8

به جمعيت اعلى گوش نتوانند داد و از هر طرف زده ميشوند.


دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ

9

به جهت طرد و آنها راست عذابى ثابت.


إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ

10

مگر كسى كه خبرى بربايد ربودن كمى و تعقيب كند او را آتشى نافذ.


فَاسْتَفْتِهِمْ أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ

11

از مشركان بپرس آيا آنها در خلقت محكمترند يا كسانى كه ما آفريده‌ايم، ما آنها را از گل چسبنده‌اى آفريده‌ايم.


بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ

12

بلكه تو تعجب مى‌كنى و آنها مسخره مى‌كنند.


وَ إِذا ذُكِّرُوا لا يَذْكُرُونَ

13

و چون تذكر داده شوند متذكر نمى‌شوند.


وَ إِذا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ

14

و چون آيه‌اى ببينند مسخره مى‌كنند.


وَ قالُوا إِنْ هٰذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ

15

گفتند اين سحر آشكارى است.


أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ

16

آيا وقتى كه مرديم و خاك و استخوانها گشتيم مبعوث شدگانيم؟!


أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ

17

آيا و پدران گذشته ما نيز!


قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ

18

بگو: آرى و شما ذليلانيد.


فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ

19

بعثت جز يك صيحه نيست ناگاه همه (برخاسته) نگاه مى‌كنند.


وَ قالُوا يا وَيْلَنا هٰذا يَوْمُ الدِّينِ

20

گويند: اى واى بر ما اين روز جزاست.


هٰذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ

21

اين همان روز داورى است كه آن را انكار مى‌كرديد.


احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ

22

جمع كنيد ظالمان و همسران آنها را و آنچه را كه عبادت مى‌كردند.


مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِليٰ صِراطِ الْجَحِيمِ

23

جز خدا، هدايتشان كنيد به راه جهنم.


وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ

24

متوقفشان كنيد كه آنها مسئولند.


ما لَكُمْ لا تَناصَرُونَ

25

چه شده كه همديگر را يارى نمى‌كنيد؟!


بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ

26

بلكه آنها امروز تسليم شدگانند.


وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ

27

رو كرده بعضى بر بعضى از هم سؤال مى‌كنند.


قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ

28

(تابعان به متبوعان) گويند: شما از طرف راست پيش ما مى‌آمديد.


قالُوا بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ

29

گويند: بلكه شما مؤمنان نبوديد.


وَ ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ

30

ما بر شما تسلطى نداشتيم بلكه قومى طغيانگر بوديد.


فَحَقَّ عَلَيْنا قَوْلُ رَبِّنا إِنَّا لَذائِقُونَ

31

وعده عذاب خدا بر ما حتمى شد، ما چشندگان عذاب خواهيم بود.


فَأَغْوَيْناكُمْ إِنَّا كُنَّا غاوِينَ

32

ما شما را گمراه كرديم خود نيز گمراهان بوديم.


فَإِنَّهُمْ يَوْمَئِذٍ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ

33

آنها امروز در عذاب شريكند.


إِنَّا كَذٰلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ

34

ما با گناهكاران اين چنين رفتار مى‌كنيم.


إِنَّهُمْ كانُوا إِذا قِيلَ لَهُمْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ

35

چون لا اله الا الله به آنها گفته مى‌شد تكبر مى‌كردند.


وَ يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَتارِكُوا آلِهَتِنا لِشاعِرٍ مَجْنُونٍ

36

و مى‌گفتند: آيا ما خدايان خويش را به خاطر شاعرى ديوانه ترك كنيم!


بَلْ جاءَ بِالْحَقِّ وَ صَدَّقَ الْمُرْسَلِينَ

37

ديوانه نيست، بلكه دين حق آورده و پيامبران را تصديق كرده است.


إِنَّكُمْ لَذائِقُوا الْعَذابِ الْأَلِيمِ

38

شما حتما چشنده عذاب دردناك خواهيد بود.


وَ ما تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

39

مجازات نمى‌شويد مگر آنچه را كه مى‌كرديد.


إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

40

مگر بندگان خالص شده خدا.


أُولئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ

41

كه آنها را رزقى معين هست.


فَواكِهُ وَ هُمْ مُكْرَمُونَ

42

ميوه‌ها و آنها محترمين هستند.


فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ

43

در بهشتهاى پر نعمت مى‌باشند.


عَليٰ سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ

44

بر تختهايى بخصوص مقابل هم نشسته‌اند.


يُطافُ عَلَيْهِمْ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ

45

شرابى از چشمه‌اى جارى بر آنها گردانده مى‌شود.


بَيْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ

46

سفيد و يكپارچه لذت است نوشندگان را.


لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ

47

در آن دردسر نيست و از آن مست نمى‌شوند.


وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عِينٌ

48

در نزد آنها است حوريان بزرگ چشم و كوتاه نگاه.


كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ

49

گويا آنها تخمهاى پنهانند.


فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ

50

پس رو كرده بعضى بر بعضى سؤال مى‌كنند.


قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كانَ لِي قَرِينٌ

51

گوينده‌اى از آنها مى‌گويد: من در دنيا آشنايى داشتم.


يَقُولُ أَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ

52

مى‌گفت: آيا تو از باور كنندگانى؟


أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ

53

وقتى كه ما مى‌ميريم و خاك و استخوانها مى‌شويم آيا زنده شده و مجازات مى‌شويم؟


قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ

54

گويد: آيا از حال رفيق من با خبريد؟


فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الْجَحِيمِ

55

سر بلند كرده او را در وسط آتش مى‌بيند.


قالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ

56

گويد: به خدا قسم نزديك بودى ساقطم كنى.


وَ لَوْلا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ

57

اگر توفيق خدايم نبود از حاضر شدگان در آتش بودم.


أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ

58

آيا ما مردگان نخواهيم بود.


إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُوليٰ وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ

59

مگر مرگ اولى را و ما عذاب شدگان نخواهيم بود؟


إِنَّ هٰذا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

60

حقا كه اين نجات بزرگى است.


لِمِثْلِ هٰذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ

61

براى اين پاداش عاملان عمل كنند.


أَ ذٰلِكَ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ

62

آيا اين نعمت بهتر است يا درخت زقوم؟


إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ

63

ما آن را براى ظالمان عذاب قرار داده‌ايم.


إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ

64

آن، درختى است كه در قعر جهنم مى‌رويد.


طَلْعُها كَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّياطِينِ

65

ميوه آن گويى رؤس شياطين است.


فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْها فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ

66

اهل آتش از آن مى‌خورند و از آن شكمهاى خود را پر مى‌كنند.


ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْها لَشَوْباً مِنْ حَمِيمٍ

67

سپس بر آن زقوم، خليطى از آب جوشان دارند.


ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَي الْجَحِيمِ

68

سپس رجوعشان به طرف آتش است.


إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ

69

آنها پدران خويش را در ضلالت يافتند.


فَهُمْ عَليٰ آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ

70

آنها بر آثار پدران كشيده مى‌شوند.


وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ

71

پيش از اهل مكه، بيشتر گذشتگان گمراه شدند.


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا فِيهِمْ مُنْذِرِينَ

72

در ميان آنها انذار كنندگان فرستاديم.


فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ

73

بنگر عاقبت انذار شدگان چه شد؟


إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

74

مگر بندگان خالص شده خدا.


وَ لَقَدْ نادانا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ

75

نوح ما را ندا كرد، بهتر جواب دهنده‌ايم.


وَ نَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ

76

او و خانواده‌اش را از اندوه بزرگ نجات داديم.


وَ جَعَلْنا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْباقِينَ

77

ذريه او را باقى مانده‌ها قرار داديم.


وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ

78

دعوت او را در آيندگان بر او باقى گذاشتيم.


سَلامٌ عَليٰ نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ

79

سلام بر نوح در ميان مردمان.


إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

80

ما نيكوكاران را بدينسان پاداش مى‌دهيم.


إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

81

او از بندگان مؤمن ماست.


ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ

82

سپس آخر مانده‌ها را غرق كرديم.


وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ

83

ابراهيم از شيعه نوح است.


إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ

84

ياد آر كه با قلبى سالم به طرح پروردگارش آمد.


إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما ذا تَعْبُدُونَ

85

ياد آر كه به پدرش و قومش گفت چه چيز را بندگى مى‌كنيد؟


أَ إِفْكاً آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ

86

آيا به دروغ خدايانى جز خدا قصد مى‌كنيد؟


فَما ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعالَمِينَ

87

گمان شما به خداى جهان چيست؟


فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ

88

به ستارگان نگاه كرد.


فَقالَ إِنِّي سَقِيمٌ

89

گفت: من مريضم.


فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ

90

پشت‌كنان از او رو گرداندند.


فَراغَ إِليٰ آلِهَتِهِمْ فَقالَ أَ لا تَأْكُلُونَ

91

به سوى معبودهاى آنها رفت و گفت آيا نميخوريد؟


ما لَكُمْ لا تَنْطِقُونَ

92

چرا سخن نمى‌گوئيد؟


فَراغَ عَلَيْهِمْ ضَرْباً بِالْيَمِينِ

93

بر آنها رفت و با دست آنها را مى‌زد.


فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ

94

مردم شتابان رو به ابراهيم كردند.


قالَ أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ

95

گفت: آيا عبادت مى‌كنيد به آنچه مى‌تراشيد؟


وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ وَ ما تَعْمَلُونَ

96

خدا شما و آنچه را كه مى‌كنيد آفريده است.


قالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْياناً فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ

97

گفتند براى او بنائى بسازيد و او را در آتش بزرگ بياندازيد.


فَأَرادُوا بِهِ كَيْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَسْفَلِينَ

98

به او قصد حيله كردند، مغلوبشان گردانديم.


وَ قالَ إِنِّي ذاهِبٌ إِليٰ رَبِّي سَيَهْدِينِ

99

گفت: من به سوى پروردگارم مى‌روم حتما هدايتم مى‌كند.


رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ

100

خدايا فرزندى از نيكوكاران بر من عطا كن.


فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ

101

پسرى بردبار را به او مژده داديم.


فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَريٰ فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ما ذا تَريٰ قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ

102

چون با پدرش بجوانى رسيد، ابراهيم گفت: فرزند عزيزم من در خواب مى‌بينم كه تو را ذبح مى‌كنم، به بين چه نظرى دارى؟ گفت: پدرم آنچه را كه مأمور هستى بكن انشاء الله. مرا از صبر كنندگان مى‌يابى.


فَلَمَّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبِينِ

103

چون هر دو تسليم شدند و او را بر پيشانى به خاك گذاشت.


وَ نادَيْناهُ أَنْ يا إِبْراهِيمُ

104

و ندايش كرديم كه اى ابراهيم.


قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

105

حقا كه خوابت را خوب عمل كردى، ما نيكوكاران را بدينسان پاداش مى‌دهيم.


إِنَّ هٰذا لَهُوَ الْبَلاءُ الْمُبِينُ

106

حقا كه اين امتحان آشكارى است.


وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ

107

و قربانى بزرگ را از او عوض داديم.


وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ

108

و دعوت او را در آيندگان بر او باقى گذاشتيم.


سَلامٌ عَليٰ إِبْراهِيمَ

109

سلام از ما بر ابراهيم.


كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

110

بدينسان نيكوكاران را پاداش مى‌دهيم.


إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

111

او از بندگان مؤمن ما بود


وَ بَشَّرْناهُ بِإِسْحاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ

112

ولادت اسحاق را به او مژده داديم كه پيامبرى از صالحان خواهد بود.


وَ بارَكْنا عَلَيْهِ وَ عَليٰ إِسْحاقَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِما مُحْسِنٌ وَ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِينٌ

113

بر او و بر اسحاق بركت گذاشتيم و از نسل آن دو نيكوكار و آشكارا ظالم به نفس هست.


وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَليٰ مُوسيٰ وَ هارُونَ

114

حقا كه به موسى و هارون عنايت كرديم‌


وَ نَجَّيْناهُما وَ قَوْمَهُما مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ

115

آن دو و قوم آنها را از غصه بزرگ نجات داديم.


وَ نَصَرْناهُمْ فَكانُوا هُمُ الْغالِبِينَ

116

آنها را يارى كرديم تا پيروز شدند.


وَ آتَيْناهُمَا الْكِتابَ الْمُسْتَبِينَ

117

به آن دو كتابى روشنگر داديم.


وَ هَدَيْناهُمَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ

118

و آن دو را براه راست هدايت نموديم.


وَ تَرَكْنا عَلَيْهِما فِي الْآخِرِينَ

119

و بر آن دو در آيندگان دعوتشان را باقى گذاشتيم.


سَلامٌ عَليٰ مُوسيٰ وَ هارُونَ

120

سلام بر موسى و هارون.


إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

121

ما نيكوكاران را بدينسان پاداش ميدهيم.


إِنَّهُما مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

122

حقا كه آن دو از بندگان مؤمن ما بودند.


وَ إِنَّ إِلْياسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ

123

الياس از پيامبران بود.


إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَلا تَتَّقُونَ

124

ياد آر كه بقوم خويش گفت: آيا از خدا نميترسيد؟ ..


أَ تَدْعُونَ بَعْلاً وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخالِقِينَ

125

آيا بت «بعل» را ميخوانيد و بهترين خالقان را ترك ميكنيد؟.


اللَّهَ رَبَّكُمْ وَ رَبَّ آبائِكُمُ الْأَوَّلِينَ

126

الله را ترك ميكنيد كه پروردگار شما و پدران گذشته شماست.


فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ

127

الياس را تكذيب كردند، آنها حاضر شدگانند.


إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

128

مگر بندگان خالص شده خدا (از قوم او).


وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ

129

بر او دعوتش را در آيندگان باقى گذاشتيم.


سَلامٌ عَليٰ إِلْياسِينَ

130

سلام بر الياس.


إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

131

ما نيكوكاران را بدينسان پاداش ميدهيم.


إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

132

او از بندگان مؤمن ما بود.


وَ إِنَّ لُوطاً لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ

133

لوط از پيامبران بود.


إِذْ نَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِينَ

134

ياد آر كه او و خانواده‌اش را همگى نجات داديم.


إِلَّا عَجُوزاً فِي الْغابِرِينَ

135

مگر پير زنى را كه در ميان ماندگان ماند.


ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ

136

آن گاه ديگران را هلاك كرديم.


وَ إِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِمْ مُصْبِحِينَ

137

شما اهل مكه در حال صبح كردن بر خرابه آنها مى‌گذريد.


وَ بِاللَّيْلِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

138

و در شب، آيا تعقل نميكنيد؟!


وَ إِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ

139

يونس از پيامبران بود.


إِذْ أَبَقَ إِلَي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ

140

ياد آر كه خشمگين به كشتى پر شده آمد.


فَساهَمَ فَكانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ

141

قرعه انداخت و از مغلوبان شد.


فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَ هُوَ مُلِيمٌ

142

ماهى او را بلعيد حال آنكه ملامت گر بود.


فَلَوْلا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ

143

اگر نبود كه او از جمله مسبحين بود.


لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِليٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ

144

قطعا تا به محشر در شكم ماهى مى‌ماند.


فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ وَ هُوَ سَقِيمٌ

145

او را به آن مكان خالى انداختيم.


وَ أَنْبَتْنا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِنْ يَقْطِينٍ

146

و بر او درخت كدو رويانديم.


وَ أَرْسَلْناهُ إِليٰ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ

147

و او را بر جمعى كه بيشتر از صد هزار بودند فرستاديم.


فَآمَنُوا فَمَتَّعْناهُمْ إِليٰ حِينٍ

148

ايمان آوردند تا دم مرگ متاعشان داديم.


فَاسْتَفْتِهِمْ أَ لِرَبِّكَ الْبَناتُ وَ لَهُمُ الْبَنُونَ

149

از مشركان بپرس آيا براى خدايت دختران و براى آنها پسران هست؟!


أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ

150

يا ملائكه را زنان آفريديم و آنها تماشاگر بودند؟!


أَلا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ

151

بدان كه آنها از روى افتراء مى‌گويند:


وَلَدَ اللَّهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ

152

خدا فرزند زائيده است آنها حتما دروغگويانند.


أَصْطَفَي الْبَناتِ عَلَي الْبَنِينَ

153

آيا دختران را بر پسران برگزيده است؟


ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ

154

چه شده بر شما چه مى‌گويند؟!


أَ فَلا تَذَكَّرُونَ

155

آيا متذكر نمى‌شويد؟!


أَمْ لَكُمْ سُلْطانٌ مُبِينٌ

156

يا بر اين گفته دليلى آشكار داريد؟!


فَأْتُوا بِكِتابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

157

اگر راستگوييد نوشته‌تان را بياوريد.


وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ

158

ميان خدا و جن نسب جعل كردند حال آنكه جن دانسته‌اند كه در عذاب حاضر شدگانند.


سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ

159

منزه است خدا از آنچه وصف مى‌كنند.


إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

160

مگر بندگان خالص شده خدا.


فَإِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ

161

شما مشركان و آنچه مى‌پرستيد.


ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ بِفاتِنِينَ

162

نيستيد به فتنه اندازنده.


إِلَّا مَنْ هُوَ صالِ الْجَحِيمِ

163

مگر كسى را كه داخل شونده جحيم است.


وَ ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ

164

از ما ملائكه كسى نيست مگر آنكه براى او مقام معلومى است.


وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ

165

ما هستيم صف كشندگان.


وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ

166

و ما هستيم تسبيح گويان.


وَ إِنْ كانُوا لَيَقُولُونَ

167

حقا كه آنها مى‌گويند:


لَوْ أَنَّ عِنْدَنا ذِكْراً مِنَ الْأَوَّلِينَ

168

اگر در نزد ما كتابى از گذشتگان بود.


لَكُنَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

169

حتما بندگان خالص خدا مى‌بوديم.


فَكَفَرُوا بِهِ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ

170

قرآن را انكار كردند، بزودى مى‌دانند.


وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِينَ

171

وعده نصرت ما بندگان فرستاده‌مان از پيش گذشته است،


إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ

172

آنها، فقط آنها هستند يارى شدگان.


وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ

173

و لشكر ما فقط آنها هستند پيروزان.


فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّي حِينٍ

174

از مشركان تا مدتى چشم به پوش.


وَ أَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ

175

منتظرشان باش بزودى خواهند ديد.


أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ

176

آيا در عذاب ما عجله مى‌كنند؟!


فَإِذا نَزَلَ بِساحَتِهِمْ فَساءَ صَباحُ الْمُنْذَرِينَ

177

چون به ديارشان نازل شود روزگار انذار شدگان بد خواهد بود.


وَ تَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّي حِينٍ

178

از آنها تا مدتى چشم به پوش.


وَ أَبْصِرْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ

179

منتظر باش به زودى مى‌دانند.


سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ

180

منزه است پروردگارت كه صاحب عزت است از آنچه توصيف مى‌كنند.


وَ سَلامٌ عَلَي الْمُرْسَلِينَ

181

سلام از ما بر پيامبران.


وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ

182

و حمد خدا را كه رب العالمين است.


سوره ص

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ ص وَ الْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ

1

بنام خداى رحمان رحيم؛ صاد، قسم به قرآن بيدارگر (كه تو از پيامبرانى).


بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَ شِقاقٍ

2

ليكن كافران در امتناع و مخالفتند.


كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ فَنادَوْا وَ لاتَ حِينَ مَناصٍ

3

چه بسا مردمانى كه پيش از آنها هلاك كرديم، فرياد بر آوردند ولى وقت فرار نبود.


وَ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَ قالَ الْكافِرُونَ هٰذا ساحِرٌ كَذَّابٌ

4

و تعجب كردند از آنكه انذار كننده از خودشان بر آنها آمد، كافران گفتند اين جادوگر و دروغگو است.


أَ جَعَلَ الْآلِهَةَ إِلهاً واحِداً إِنَّ هٰذا لَشَيْءٌ عُجابٌ

5

آيا خدايان را يك خدا كرده است اين چيز عجيبى است.


وَ انْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَ اصْبِرُوا عَليٰ آلِهَتِكُمْ إِنَّ هٰذا لَشَيْءٌ يُرادُ

6

اشراف آنها به راه افتادند كه برويد و در حمايت خدايان استقامت كنيد كه اين كار پسنديده ايست.


ما سَمِعْنا بِهٰذا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هٰذا إِلَّا اخْتِلاقٌ

7

ما اين سخنان را در طريقه‌هاى اخير نشنيده‌ايم، اين جز افترا نيست.


أَ أُنْزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِنْ بَيْنِنا بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْ ذِكْرِي بَلْ لَمَّا يَذُوقُوا عَذابِ

8

آيا قرآن از ميان ما بر او نازل شده است؟ بلكه آنها از قرآن من در شك هستند بلكه عذاب مرا نچشيده‌اند.


أَمْ عِنْدَهُمْ خَزائِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِيزِ الْوَهَّابِ

9

يا خزائن رحمت پروردگار توانا و عطاگر در نزد آنهاست؟


أَمْ لَهُمْ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما فَلْيَرْتَقُوا فِي الْأَسْبابِ

10

يا حكومت آسمانها و زمين و آنچه در ميان آن دوست خاص آنهاست؟ پس در وسيله‌ها بالا روند.


جُنْدٌ ما هُنالِكَ مَهْزُومٌ مِنَ الْأَحْزابِ

11

آنها گروهى اندك هستند در آنجا و از جمله احزاب منهزم شده‌اند.


كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ عادٌ وَ فِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتادِ

12

پيش از آنها قوم نوح و عاد و فرعون صاحب ميخها، پيامبران را انكار كردند.


وَ ثَمُودُ وَ قَوْمُ لُوطٍ وَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ أُولئِكَ الْأَحْزابُ

13

و قوم ثمود و قوم لوط و اهل بيشه، كه احزاب همانها هستند.


إِنْ كُلٌّ إِلَّا كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقابِ

14

همه آنها پيامبران را تكذيب كردند عقاب من بر آنها حتمى شد.


وَ ما يَنْظُرُ هٰؤُلاءِ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً ما لَها مِنْ فَواقٍ

15

اهل مكه منتظر نيستند مگر به يك صيحه كه براى آن مهلتى نيست.


وَ قالُوا رَبَّنا عَجِّلْ لَنا قِطَّنا قَبْلَ يَوْمِ الْحِسابِ

16

و گفتند: پروردگارا بهره ما را از عذاب به زودى برسان.


اصْبِرْ عَليٰ ما يَقُولُونَ وَ اذْكُرْ عَبْدَنا داوُدَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ

17

صبر كن بر آنچه مشركان مى‌گويند و ياد كن بنده ما داود نيرومند را، كه بسيار متوجه خدا بود.


إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِشْراقِ

18

ما كوه‌ها را مسخر كرديم كه بامداد و عصر با داود به خدا تسبيح مى‌كردند.


وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ

19

پرندگان جمع شده را نيز كه همه با او هم صدا بودند.


وَ شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ

20

حكومت او را قوى كرديم، به او حكمت و قضاوت به حق داديم.


وَ هَلْ أَتاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ

21

آيا خبر اهل خصومت به تو رسيده كه از ديوار محراب داود بالا رفتند؟


إِذْ دَخَلُوا عَليٰ داوُدَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قالُوا لا تَخَفْ خَصْمانِ بَغيٰ بَعْضُنا عَليٰ بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا إِليٰ سَواءِ الصِّراطِ

22

وقتى كه بر داود وارد شدند از آنها ترسيد گفتند. نترس ما دو نفر خصم هستيم كه بعضى بر بعضى ظلم كرده، ميان ما به حق داورى كن، ظلم نكن، ما را به وسط راه هدايت نما.


إِنَّ هٰذا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِيَ نَعْجَةٌ واحِدَةٌ فَقالَ أَكْفِلْنِيها وَ عَزَّنِي فِي الْخِطابِ

23

اين برادر من است كه نود و نه ميش دارد، من فقط يك ميش دارم، گويد: مرا به آن كفيل كن و در سخن بر من غلبه كرده است.


قالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤالِ نَعْجَتِكَ إِليٰ نِعاجِهِ وَ إِنَّ كَثِيراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ قَلِيلٌ ما هُمْ وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ

24

داود گفت: با سؤال ميش تو براى افزودن به ميشهاى خود، بر تو ظلم كرده است بسيارى از شركاء بعضى بر بعضى ظلم مى‌كنند مگر آنان كه اهل ايمان و اعمال صالحند و آنها كم هستند، داود دانست كه او را امتحان كرديم آمرزش خواست، با خضوع به زمين افتاد و توبه كرد.


فَغَفَرْنا لَهُ ذٰلِكَ وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفيٰ وَ حُسْنَ مَآبٍ

25

ما اين خطا را بر او بخشوديم و براى او نزد ما مقام بزرگ و بازگشت خوبى است.


يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَويٰ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ بِما نَسُوا يَوْمَ الْحِسابِ

26

اى داود ما تو را جانشين قرار داديم، ميان مردم به حق داورى كن، پيرو هواى نفس مباش كه تو را از راه خدا گمراه كند آنان كه از راه خدا گمراه مى‌شوند، براى آنها عذاب شديدى هست كه روز حساب را از ياد برده‌اند.


وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما باطِلاً ذٰلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ

27

ما آسمان و زمين و آنچه را كه ميان آن دوست، باطل نيافريده‌ايم، اين گمان كافران است واى بر كافران از آتش.


أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ

28

يا قرار مى‌دهيم كسانى را كه ايمان آورده و عمل صالح كرده‌اند مانند مفسدان در روى زمين، يا قرار مى‌دهيم متقين را مانند فاجران؟


كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ

29

اين كتابى است كه بر تو نازل كرده‌ايم با بركت است، تا آيات آن را تدبر كنند و تا خردمندان متذكر گردند.


وَ وَهَبْنا لِداوُدَ سُلَيْمانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ

30

به داود، پسرش سليمان را عطا كرديم بهتر بنده‌ايست، كه بسيار رجوع كننده بوده.


إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِناتُ الْجِيادُ

31

ياد آر كه وقت عصر، اسبان اصيل بر سه پا ايستاده بر او عرضه شد.


فَقالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّي حَتَّي تَوارَتْ بِالْحِجابِ

32

گفت: من دوستى اسبان را بر ياد پروردگارم اختيار كردم تا آفتاب در پرده نهان شد.


رُدُّوها عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحاً بِالسُّوقِ وَ الْأَعْناقِ

33

اسبان را بر من برگردانيد، آن گاه شروع كرد به دست كشيدن بر ساقها و گردنهاى آنها.


وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمانَ وَ أَلْقَيْنا عَليٰ كُرْسِيِّهِ جَسَداً ثُمَّ أَنابَ

34

سليمان را امتحان كرديم و بر تخت او پيكرى انداختيم آن گاه به سوى خدا برگشت.


قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ هَبْ لِي مُلْكاً لا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ

35

گفت: پروردگارا مرا بيامرز و حكومتى عطا كن كه به كسى بعد از من سزاوار نباشد كه تو بسيار عطا كننده‌اى.


فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخاءً حَيْثُ أَصابَ

36

پس باد را براى او مسخر كرديم كه به فرمان او به هر جا كه اراده مى‌كرد به آرامى مى‌رفت.


وَ الشَّياطِينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ

37

و شياطين را كه بنا و غواص بودند.


وَ آخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفادِ

38

و شياطين ديگر كه در زنجيرها قرين هم شده بودند.


هٰذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسابٍ

39

اين است عطاى بيحساب ما، عطاء كن يا امساك نما.


وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفيٰ وَ حُسْنَ مَآبٍ

40

سليمان را نزد ما منزلت بزرگ و بازگشت بهترى است.


وَ اذْكُرْ عَبْدَنا أَيُّوبَ إِذْ ناديٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذابٍ

41

ياد كن بنده ما ايوب را كه پروردگارش را ندا كرد، كه شيطان مرا رنج و عذاب مى‌دهد.


ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هٰذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ

42

(گفتم) با پايت راه برو، كه اين محل شستشو است، خنك و نوشيدنى است.


وَ وَهَبْنا لَهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَ ذِكْريٰ لِأُولِي الْأَلْبابِ

43

و نيز اهل او و مانند اهل او را به او داديم از براى رحمت خاصى از جانب ما و براى بيدارى، براى خردمندان.


وَ خُذْ بِيَدِكَ ضِغْثاً فَاضْرِبْ بِهِ وَ لا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْناهُ صابِراً نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ

44

به دستت مشتى چوب بر گير و با آن بزن و نقض عهد مكن، ما او را صبور يافتيم بهتر بنده و بيشتر متوجه خدا بود.


وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَ الْأَبْصارِ

45

ياد آر بندگان ما ابراهيم و اسحق و يعقوب را، كه صاحبان نيرو و بصيرت بودند.


إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَي الدَّارِ

46

ما آنها را با خصلتى پاك كه يادآورى آخرت بود، خالص نموديم.


وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيارِ

47

و آنها نزد ما از برگزيدگان و از نيكان بودند.


وَ اذْكُرْ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ ذَا الْكِفْلِ وَ كُلٌّ مِنَ الْأَخْيارِ

48

ياد آر اسماعيل و يسع و ذى الكفل را كه همه از نيكان بودند.


هٰذا ذِكْرٌ وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ

49

اين تذكر است، و همه متقيان را بازگشت خوبى هست.


جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ

50

بهشتهاى جاريشان كه درهايشان باز است.


مُتَّكِئِينَ فِيها يَدْعُونَ فِيها بِفاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَ شَرابٍ

51

در آن بر تختها نشسته‌اند، مى‌خواهند ميوه زياد و نوشيدنى را.


وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ

52

و در نزد آنهاست زنان كوتاه نگاه همسال.


هٰذا ما تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسابِ

53

اين است آنچه براى روز حساب وعده مى‌شويد.


إِنَّ هٰذا لَرِزْقُنا ما لَهُ مِنْ نَفادٍ

54

اين است رزق ما كه تمام ناشدنى است.


هٰذا وَ إِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ

55

اين است، طاغيان را بازگشت بدى هست.


جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها فَبِئْسَ الْمِهادُ

56

جهنم كه بر آن داخل مى‌شوند و مهياى بدى است.


هٰذا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَ غَسَّاقٌ

57

اين آب جوشان و چرك است بچشيد آن را.


وَ آخَرُ مِنْ شَكْلِهِ أَزْواجٌ

58

و حميم ديگرى مانند آن كه انواع مى‌باشند.


هٰذا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ لا مَرْحَباً بِهِمْ إِنَّهُمْ صالُوا النَّارِ

59

اين فوجى است كه با شما داخل آتش مى‌شود، فراخى مباد آنها را كه داخل آتش مى‌شوند.


قالُوا بَلْ أَنْتُمْ لا مَرْحَباً بِكُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنا فَبِئْسَ الْقَرارُ

60

گويند: بلكه شما را فراخى مباد كه شما آن را براى ما مقدم كرديد، آتش بد قرارگاه است.


قالُوا رَبَّنا مَنْ قَدَّمَ لَنا هٰذا فَزِدْهُ عَذاباً ضِعْفاً فِي النَّارِ

61

گويند: پروردگارا هر كه اين را براى ما پيش فرستاده در آتش عذاب او را مضاعف كن.


وَ قالُوا ما لَنا لا نَريٰ رِجالاً كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرارِ

62

و گويند: چه شده بر ما، مردانى كه از اشرار مى‌شمرديم نمى‌بينيم؟


أَتَّخَذْناهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصارُ

63

آيا آنها را مسخره گرفته (و اشتباه كرديم) يا چشمهايمان از آنها منحرف شده است؟


إِنَّ ذٰلِكَ لَحَقٌّ تَخاصُمُ أَهْلِ النَّارِ

64

اين حق است يعنى مخاصمه اهل آتش.


قُلْ إِنَّما أَنَا مُنْذِرٌ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلَّا اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ

65

بگو من فقط انذار كننده‌ام، معبودى جز خداى يكتا و غالب نيست.


رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ

66

پرورش دهنده آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست، توانا و آمرزنده است.


قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ

67

بگو: قرآن خبر بزرگى است.


أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ

68

شما از آن رو گردانيد.


ما كانَ لِي مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْليٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ

69

من به جمعيت بالاتر، آن گاه كه اختصام مى‌كردند علمى نداشتم.


إِنْ يُوحيٰ إِلَيَّ إِلَّا أَنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ

70

فقط به من وحى مى‌شود كه من انذار كننده آشكارى هستم.


إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِينٍ

71

ياد كن كه خدايت به ملائكه فرمود: من بشرى از گل خواهم آفريد.


فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ

72

چون او را ساختم و در او از روح خود دميدم بر او سجده‌كنان بيافتيد.


فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ

73

ملائكه همه و تمامى سجده كردند.


إِلَّا إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ

74

مگر ابليس كه تكبر كرد و از كافران گرديد.


قالَ يا إِبْلِيسُ ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ

75

خدا فرمود، اى ابليس چه عامل مانع شد از سجده‌ات به آنچه با دو دست خود آفريده‌ام آيا خودت را بزرگ ديدى و يا از بزرگان هستى؟


قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ

76

گفت: من بهتر از او هستم، مرا از آتش و او را از گلى آفريده‌اى.


قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِيمٌ

77

فرمود از آنجا خارج شو، تو رانده شده‌اى.


وَ إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِليٰ يَوْمِ الدِّينِ

78

لعنت من تا روز جزا بر تو است.


قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِليٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ

79

گفت: خدايا تا روزى كه مبعوث مى‌شوند مهلتم ده.


قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ

80

فرمود: تو از مهلت شدگانى.


إِليٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ

81

تا وقت روز معين.


قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ

82

گفت: به عزتت سوگند، همه‌شان را گمراه خواهم كرد.


إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ

83

مگر بندگانت از آنها كه خالص شده‌اند.


قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقَّ أَقُولُ

84

فرمود: سخن من حق است، حق را مى‌گويم.


لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ

85

به طور حتم و يقين. جهنم را از تو و پيروان تو پر خواهم كرد.


قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ

86

بگو: از شما پاداشى نمى‌خواهم و من از اهل تصنع نيستم.


إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ

87

نيست قرآن مگر بيدارى، جهانيان را.


وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ

88

حتما (صدق بودن) خبر آن را بعد از زمانى خواهيد دانست.


سوره الزمر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ

1

بنام خداى رحمان رحيم؛ اين كتاب از جانب خداى توانا و حكيم نازل شده است.


إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ

2

ما اين كتاب حق را به تو نازل كرده‌ايم خدا را پرستش كن در حالى كه عبادت را براى او خالص كرده‌اى.


أَلا لِلَّهِ الدِّينُ الْخالِصُ وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونا إِلَي اللَّهِ زُلْفيٰ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي ما هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفَّارٌ

3

بدانيد فقط عبادت خالص براى خداست، كسانى كه جز خدا سرپرستان گرفته‌اند و مى‌گويند ما اينها را عبادت نمى‌كنيم مگر براى آنكه ما را بخدا نزديك كنند، خدا ميان آنها در آنچه اختلاف مى‌كنند داورى خواهد كرد، خدا كسى را كه دروغگو و كافر است هدايت نمى‌كند.


لَوْ أَرادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَداً لَاصْطَفي مِمَّا يَخْلُقُ ما يَشاءُ سُبْحانَهُ هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ

4

اگر خدا مى‌خواست فرزندى اخذ كند، از آنچه مى‌آفريند برميگزيد، منزه است او، فقط اوست خداى واحد و قهار.


خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَي النَّهارِ وَ يُكَوِّرُ النَّهارَ عَلَي اللَّيْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّي أَلا هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ

5

آسمانها و زمين را بحق آفريد، شب را بر روز و روز را بر شب مى‌پيچد، آفتاب و ماه را رام كرده، همه تا مدتى معين روانند، بدانيد كه فقط اوست توانا و آمرزنده.


خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُماتٍ ثَلاثٍ ذٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَأَنّيٰ تُصْرَفُونَ

6

شما را از يك شخص تنها آفريد، سپس زوج او را از جنس خود قرار داد، براى شما هشت جفت چهار پايان به وجود آورد، در شكمهاى مادرانتان به تدريج شما را مى‌آفريند در ظلمتهاى سه گانه، آن خدا پروردگار شماست، حكومت او راست، الهى جز او نيست ...


إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنْكُمْ وَ لا يَرْضيٰ لِعِبادِهِ الْكُفْرَ وَ إِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْريٰ ثُمَّ إِليٰ رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

7

اگر كفران كنيد خدا از شما بى‌نياز است براى بندگان كفران را خوش ندارد و اگر شكر گذار باشيد آن را براى شما خودش دارد، هيچ نفس متحمل گناه ديگرى نمى‌شود، آن گاه بازگشت شما به سوى خداست از حقائق اعمالتان به شما خبر مى‌دهد.


وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنِيباً إِلَيْهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِيَ ما كانَ يَدْعُوا إِلَيْهِ مِنْ قَبْلُ وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلاً إِنَّكَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ

8

چون به انسان بد حالى رسد، خدايش را در حال انابه ميخواند، سپس چون نعمتى به او عطا كرد گرفتارى خويش را كه خدا را به سوى آن مى‌خواند از ياد مى‌برد و براى خدا شريكان قرار مى‌دهد، تا از راه خدا گمراه كند، بگو از كفر خود كمى لذت ببر كه تو از اهل آتشى.


أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ

9

يا آنكه در ساعات شب ساجد و قائم است، از آخرت مى‌ترسد و به رحمت خدايش اميدوار است، بگو: آيا آنان كه مى‌دانند و آنان كه نمى‌دانند برابر هستند، فقط خردمندان متذكر مى‌شوند.


قُلْ يا عِبادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةٌ إِنَّما يُوَفَّي الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ

10

بگو: اى بندگان مؤمن من، از پروردگارتان بترسيد، براى آنان كه در اين دنيا كار خوب كرده‌اند، پاداش خوبى هست، زمين خدا وسيع است، صابران بى‌حساب اجر مى‌برند.


قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ

11

بگو: من مأمورم كه خدا را عبادت كنم در حالى كه خالص كننده عبادت براى خدايم‌


وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ

12

و مأمورم كه اولين مسلمان باشم.


قُلْ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ

13

بگو: اگر معصيت خدا كنم از عذاب روز بزرگ مى‌ترسم.


قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِينِي

14

بگو: خدا را بندگى مى‌كنم با اخلاص عبادتم به او.


فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا ذٰلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ

15

جز خدا هر چه را مى‌خواهيد عبادت كنيد، بگو: زيانكاران كسانى مى‌باشند كه خود و اهل خويش را در قيامت به زيان انداخته‌اند، بدانيد كه خسران آشكار همين است.


لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذٰلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ يا عِبادِ فَاتَّقُونِ

16

آنها را از بالاى سر و از پائين، پرده‌هايى از آتش است، واقع اين است، خدا با اين كلام بندگان خويش را بيم مى‌دهد، بندگانم از من بترسيد.


وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَي اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْريٰ فَبَشِّرْ عِبادِ

17

كسانى كه از عبادت بتها اجتناب كرده و به خدا باز گشته‌اند، براى آنهاست بشارت بندگان مرا بشارت بده.


الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ

18

بندگان من آنهايند، كه سخن را مى‌شنوند و به نيكوتر آن تابع مى‌شوند، آنها هدايت شده خدايند و آنها خردمندانند.


أَ فَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذابِ أَ فَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ

19

آيا آنكه وعده عذاب بر او حتمى شده، آيا تو مى‌توانى نجات بدهى آنكه را كه در آتش است.


لٰكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعادَ

20

اما آنان كه از پروردگارشان تقوا داشته‌اند آنها را غرفه‌هايى است بنا شده بالاى غرفه‌هايى. نهرها از زير آنها روان است، وعده خداست، خدا در وعده‌اش تخلف نمى‌كند.


أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَكَهُ يَنابِيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطاماً إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَذِكْري لِأُولِي الْأَلْبابِ

21

آيا ندانسته‌اى كه خدا از آسمان آبى نازل كرد و آن را در جويها داخل نمود، سپس بواسطه آن زرعى كه داراى انواع گوناگون است خارج مى‌كند، سپس خشكيده مى‌گردد، در آن تذكرى است خردمندان را.


أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَليٰ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولئِكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ

22

آيا آنكه خدا سينه‌اش را براى اسلام آوردن وسعت داده (مانند قسى القلب است؟) واى به آنهايى كه قلوبشان از ياد خدا قسى و غافل شده است و آنان در گمراهى آشكار قرار دارند.


اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِليٰ ذِكْرِ اللَّهِ ذٰلِكَ هُدَي اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ

23

خدا بهترين كلام را نازل كرده است، كتابى متشابه و ملتئم، پوستهاى آنان كه از خدا مى‌ترسند، از ياد آن مى‌لرزد، سپس جلود و قلوبشان به ياد خدا آرام مى‌گيرد، آن هدايت خداست، هر كه خدا اضلالش كند راهنمايى ندارد.


أَ فَمَنْ يَتَّقِي بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ قِيلَ لِلظَّالِمِينَ ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ

24

آيا آنكه عذاب بد را با صورتش دفع مى‌كند (مانند ايمن از عذاب است؟) گفته شود به ظالمان بچشيد كارى را كه مى‌كرديد.


كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتاهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ

25

آنان كه پيش از اهل مكه بودند، پيامبران را تكذيب كردند، عذاب از جاى ندانسته به آنها آمد.


فَأَذاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ

26

پس خدا خوارى را در دنيا به آنها چشانيد، البته عذاب آخرت بزرگتر است اى كاش مى‌دانستند.


وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِي هٰذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ

27

براى مردم در اين قرآن از هر مثل، مثل زديم تا پند گيرند.


قُرْآناً عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ

28

قرآنى واضح، بدون كجى، تا از شرك و كفر بپرهيزند.


ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلاً فِيهِ شُرَكاءُ مُتَشاكِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلاً الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ

29

خدا مثلى زده است، مردى را كه در او شريكان بد خلق و مخالف هست و مردى را كه مخصوص و خالص است فقط به مردى، آيا اين دو نفر در صفت و حالت برابراند؟


إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ

30

تو خواهى مرد، آنها نيز خواهند مرد.


ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عِنْدَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ

31

سپس شما روز قيامت نزد خدايتان مخاصمه خواهيد كرد


جزء قبل

جزء 23 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان