قرآن عثمان طه

وَ ما أَنْزَلْنا عَليٰ قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّماءِ وَ ما كُنَّا مُنْزِلِينَ

28

و ما بعد از او بر قومش هيچ لشكرى از آسمان نفرستاديم، و هرگز سنت ما بر اين نبود؛


إِنْ كانَتْ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ خامِدُونَ

29

(بلكه) فقط يك صيحه آسمانى بود، ناگهان همگى خاموش شدند!


يا حَسْرَةً عَلَي الْعِبادِ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ

30

افسوس بر اين بندگان كه هيچ پيامبرى براى هدايت آنان نيامد مگر اينكه او را استهزا مى‌كردند!


أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لا يَرْجِعُونَ

31

آيا نديدند چقدر از اقوام پيش از آنان را (بخاطر گناهانشان) هلاك كرديم، آنها هرگز به سوى ايشان بازنمى‌گردند (و زنده نمى‌شوند)!


وَ إِنْ كُلٌّ لَمَّا جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ

32

و همه آنان (روز قيامت) نزد ما احضار مى‌شوند!


وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ

33

زمين مرده براى آنها آيتى است، ما آن را زنده كرديم و دانه‌هاى (غذايى) از آن خارج ساختيم كه از آن مى‌خورند؛


وَ جَعَلْنا فِيها جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فِيها مِنَ الْعُيُونِ

34

و در آن باغهايى از نخلها و انگورها قرار داديم و چشمه‌هايى از آن جارى ساختيم،


لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَ فَلا يَشْكُرُونَ

35

تا از ميوه آن بخورند در حالى كه دست آنان هيچ دخالتى در ساختن آن نداشته است! آيا شكر خدا را بجا نمى‌آورند؟!


سُبْحانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمَّا لا يَعْلَمُونَ

36

منزه است كسى كه تمام زوجها را آفريد، از آنچه زمين مى‌روياند، و از خودشان، و از آنچه نمى‌دانند!


وَ آيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ فَإِذا هُمْ مُظْلِمُونَ

37

شب (نيز) براى آنها نشانه‌اى است (از عظمت خدا)؛ ما روز را از آن برمى‌گيريم، ناگهان تاريكى آنان را فرا مى‌گيرد!


وَ الشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَها ذٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ

38

و خورشيد (نيز براى آنها آيتى است) كه پيوسته بسوى قرارگاهش در حركت است؛ اين تقدير خداوند قادر و داناست.


وَ الْقَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتَّي عادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ

39

و براى ماه منزلگاه‌هايى قرار داديم، (و هنگامى كه اين منازل را طى كرد) سرانجام بصورت «شاخه كهنه قوسى شكل و زرد رنگ خرما» در مى‌آيد.


لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لَا اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ وَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ

40

نه خورشيد را سزاست كه به ماه رسد، و نه شب بر روز پيشى مى‌گيرد؛ و هر كدام در مسير خود شناورند.


وَ آيَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ

41

نشانه‌اى (ديگر از عظمت پروردگار) براى آنان است كه ما فرزندانشان را در كشتيهايى پر (از وسايل و بارها) حمل كرديم.


وَ خَلَقْنا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ ما يَرْكَبُونَ

42

و براى آنها مركبهاى ديگرى همانند آن آفريديم.


وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَرِيخَ لَهُمْ وَ لا هُمْ يُنْقَذُونَ

43

و اگر بخواهيم آنها را غرق مى‌كنيم بطورى كه نه فريادرسى داشته باشند و نه نجات داده شوند!


إِلَّا رَحْمَةً مِنَّا وَ مَتاعاً إِليٰ حِينٍ

44

مگر اينكه رحمت ما شامل حال آنان شود، و تا زمان معينى از اين زندگى بهره گيرند!


وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا ما بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَ ما خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ

45

و هر گاه به آنها گفته شود: «از آنچه پيش رو و پشت سر شماست [از عذابهاى الهى‌] بترسيد تا مشمول رحمت الهى شويد!» (اعتنا نمى‌كنند).


وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ

46

و هيچ آيه‌اى از آيات پروردگارشان براى آنها نمى‌آيد مگر اينكه از آن روى‌گردان مى شوند.


وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَ نُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلالٍ مُبِينٍ

47

و هنگامى كه به آنان گفته شود: «از آنچه خدا به شما روزى كرده انفاق كنيد!»، كافران به مؤمنان مى‌گويند: «آيا ما كسى را اطعام كنيم كه اگر خدا مى‌خواست او را اطعام مى‌كرد؟! (پس خدا خواسته است او گرسنه باشد)، شما فقط در گمراهى آشكاريد»!


وَ يَقُولُونَ مَتيٰ هٰذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

48

آنها مى‌گويند: «اگر راست مى‌گوييد، اين وعده (قيامت) كى خواهد بود؟!


ما يَنْظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ يَخِصِّمُونَ

49

(اما) جز اين انتظار نمى‌كشند كه يك صيحه عظيم (آسمانى) آنها را فراگيرد، در حالى كه مشغول جدال (در امور دنيا) هستند.


فَلا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَ لا إِليٰ أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ

50

(چنان غافلگير مى‌شوند كه حتى) نمى‌توانند وصيتى كنند يا به سوى خانواده خود بازگردند!


وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِليٰ رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ

51

(بار ديگر) در «صور» دميده مى‌شود، ناگهان آنها از قبرها، شتابان به سوى (دادگاه) پروردگارشان مى‌روند!


قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هٰذا ما وَعَدَ الرَّحْمٰنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ

52

مى‌گويند: «اى واى بر ما! چه كسى ما را از خوابگاهمان برانگيخت؟! (آرى) اين همان است كه خداوند رحمان وعده داده، و فرستادگان (او) راست گفتند!»


إِنْ كانَتْ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ

53

صيحه واحدى بيش نيست، (فريادى عظيم برمى‌خيزد) ناگهان همگى نزد ما احضار مى‌شوند!


فَالْيَوْمَ لا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ لا تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

54

(و به آنها گفته مى‌شود:) امروز به هيچ كس ذره‌اى ستم نمى‌شود، و جز آنچه را عمل مى‌كرديد جزا داده نمى‌شويد!


إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فاكِهُونَ

55

بهشتيان، امروز به نعمتهاى خدا مشغول و مسرورند.


هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فِي ظِلالٍ عَلَي الْأَرائِكِ مُتَّكِئُونَ

56

آنها و همسرانشان در سايه‌هاى (قصرها و درختان بهشتى) بر تختها تكيه زده‌اند.


لَهُمْ فِيها فاكِهَةٌ وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ

57

براى آنها در بهشت ميوه بسيار لذت‌بخشى است، و هر چه بخواهند در اختيار آنان خواهد بود!


سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ

58

بر آنها سلام (و درود الهى) است؛ اين سخنى است از سوى پروردگارى مهربان!


وَ امْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ

59

(و به آنها مى‌گويند:) جدا شويد امروز اى گنهكاران!


أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ

60

آيا با شما عهد نكردم اى فرزندان آدم كه شيطان را نپرستيد، كه او براى شما دشمن آشكارى است؟!


وَ أَنِ اعْبُدُونِي هٰذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ

61

و اينكه مرا بپرستيد كه راه مستقيم اين است؟!


وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلاًّ كَثِيراً أَ فَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ

62

او گروه زيادى از شما را گمراه كرد، آيا انديشه نكرديد؟!


هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ

63

اين همان دوزخى است كه به شما وعده داده مى‌شد!


اصْلَوْهَا الْيَوْمَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ

64

امروز وارد آن شويد و به خاطر كفرى كه داشتيد به آتش آن بسوزيد!


الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَليٰ أَفْواهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنا أَيْدِيهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ

65

امروز بر دهانشان مهر مى‌نهيم، و دستهايشان با ما سخن مى‌گويند و پاهايشان كارهايى را كه انجام مى‌دادند شهادت مى‌دهند!


وَ لَوْ نَشاءُ لَطَمَسْنا عَليٰ أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّراطَ فَأَنّيٰ يُبْصِرُونَ

66

و اگر بخواهيم چشمانشان را محو كنيم؛ سپس براى عبور از راه، مى‌خواهند بر يكديگر پيشى بگيرند، اما چگونه مى‌توانند ببينند؟!


وَ لَوْ نَشاءُ لَمَسَخْناهُمْ عَليٰ مَكانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِيًّا وَ لا يَرْجِعُونَ

67

و اگر بخواهيم آنها را در جاى خود مسخ مى‌كنيم (و به مجسمه‌هايى بى‌روح مبدل مى‌سازيم) تا نتوانند راه خود را ادامه دهند يا به عقب برگردند!


وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَ فَلا يَعْقِلُونَ

68

هر كس را طول عمر دهيم، در آفرينش واژگونه‌اش مى‌كنيم (و به ناتوانى كودكى باز مى‌گردانيم)؛ آيا انديشه نمى‌كنند؟!


وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَ ما يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبِينٌ

69

ما هرگز شعر به او [پيامبر] نياموختيم، و شايسته او نيست (شاعر باشد)؛ اين (كتاب آسمانى) فقط ذكر و قرآن مبين است!


لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا وَ يَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَي الْكافِرِينَ

70

تا افرادى را كه زنده‌اند بيم دهد (و بر كافران اتمام حجت شود) و فرمان عذاب بر آنان مسلم گردد!


أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِكُونَ

71

آيا نديدند كه از آنچه با قدرت خود به عمل آورده‌ايم چهارپايانى براى آنان آفريديم كه آنان مالك آن هستند؟!


وَ ذَلَّلْناها لَهُمْ فَمِنْها رَكُوبُهُمْ وَ مِنْها يَأْكُلُونَ

72

و آنها را رام ايشان ساختيم، هم مركب آنان از آن است و هم از آن تغذيه مى‌كنند؛


وَ لَهُمْ فِيها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ أَ فَلا يَشْكُرُونَ

73

و براى آنان بهره‌هاى ديگرى در آن (حيوانات) است و نوشيدنيهايى گوارا؛ آيا با اين حال شكرگزارى نمى‌كنند؟!


وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنْصَرُونَ

74

آنان غير از خدا معبودانى براى خويش برگزيدند به اين اميد كه يارى شوند!


لا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَهُمْ وَ هُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ

75

ولى آنها قادر به يارى ايشان نيستند، و اين (عبادت‌كنندگان در قيامت) لشكرى براى آنها خواهند بود كه در آتش دوزخ احضار مى‌شوند!


فَلا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ

76

پس سخنانشان تو را غمگين نسازد، ما آنچه را پنهان مى‌دارند و آنچه را آشكار مى‌كنند مى‌دانيم!


أَ وَ لَمْ يَرَ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ

77

آيا انسان نمى‌داند كه ما او را از نطفه‌اى بى‌ارزش آفريديم؟! و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد كه) به مخاصمه آشكار (با ما) برخاست!


وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِيَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ

78

و براى ما مثالى زد و آفرينش خود را فراموش كرد و گفت: «چه كسى اين استخوانها را زنده مى‌كند در حالى كه پوسيده است؟!»


قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ

79

بگو: «همان كسى آن را زنده مى‌كند كه نخستين بار آن را آفريد؛ و او به هر مخلوقى داناست!


الَّذِي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ

80

همان كسى كه براى شما از درخت سبز، آتش آفريد و شما بوسيله آن، آتش مى‌افروزيد!»


أَ وَ لَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَليٰ أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَليٰ وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ

81

آيا كسى كه آسمانها و زمين را آفريد، نمى‌تواند همانند آنان [انسانهاى خاك شده‌] را بيافريند؟! آرى (مى‌تواند)، و او آفريدگار داناست!


إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ

82

فرمان او چنين است كه هر گاه چيزى را اراده كند، تنها به آن مى‌گويد: «موجود باش!»، آن نيز بى‌درنگ موجود مى‌شود!


فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

83

پس منزه است خداوندى كه مالكيت و حاكميت همه چيز در دست اوست؛ و شما را به سوى او بازمى‌گردانند!


سوره الصافات

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا

1

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر؛ سوگند به (فرشتگان) صف‌كشيده (و منظم)


فَالزَّاجِراتِ زَجْراً

2

و به نهى كنندگان و (بازدارندگان)


فَالتَّالِياتِ ذِكْراً

3

و تلاوت‌كنندگان پياپى آيات الهى ...


إِنَّ إِلهَكُمْ لَواحِدٌ

4

كه معبود شما يگانه است؛


رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ

5

پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آنهاست، و پروردگار مشرقها!


إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزِينَةٍ الْكَواكِبِ

6

ما آسمان نزديك [پايين‌] را با ستارگان آراستيم،


وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ

7

تا آن را از هر شيطان خبيثى حفظ كنيم!


لا يَسَّمَّعُونَ إِلَي الْمَلَإِ الْأَعْليٰ وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ

8

آنها نمى‌توانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرادهند، (و هر گاه چنين كنند) از هر سو هدف قرار مى‌گيرند!


دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ

9

آنها به شدت به عقب رانده مى‌شوند؛ و براى آنان مجازاتى دائم است!


إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ

10

مگر آنها كه در لحظه‌اى كوتاه براى استراق سمع به آسمان نزديك شوند، كه «شهاب ثاقب» آنها را تعقيب مى‌كند!


فَاسْتَفْتِهِمْ أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ

11

از آنان بپرس: «آيا آفرينش (و معاد) آنان سخت‌تر است يا آفرينش فرشتگان (و آسمانها و زمين)؟! ما آنان را از گل چسبنده‌اى آفريديم!


بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ

12

تو از انكارشان تعجب مى‌كنى، ولى آنها مسخره مى‌كنند!


وَ إِذا ذُكِّرُوا لا يَذْكُرُونَ

13

و هنگامى كه به آنان تذكر داده شود، هرگز متذكر نمى‌شوند!


وَ إِذا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ

14

و هنگامى كه معجزه‌اى را ببينند، ديگران را نيز به استهزا دعوت مى‌كنند!


وَ قالُوا إِنْ هٰذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ

15

و مى‌گويند: «اين فقط سحرى آشكار است!


أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ

16

آيا هنگامى كه ما مرديم و به خاك و استخوان مبدل شديم، بار ديگر برانگيخته خواهيم شد؟!


أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ

17

يا پدران نخستين ما (بازمى‌گردند)؟!»


قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ

18

بگو: «آرى، همه شما زنده مى‌شويد در حالى كه خوار و كوچك خواهيد بود!


فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ

19

تنها يك صيحه عظيم واقع مى‌شود، ناگهان همه (از قبرها برمى‌خيزند و) نگاه مى‌كنند!


وَ قالُوا يا وَيْلَنا هٰذا يَوْمُ الدِّينِ

20

و مى‌گويند: «اى واى بر ما، اين روز جزاست!»


هٰذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ

21

(آرى) اين همان روز جدايى (حق از باطل) است كه شما آن را تكذيب مى‌كرديد!


احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ

22

(در اين هنگام به فرشتگان دستور داده مى‌شود:) ظالمان و همرديفانشان و آنچه را مى‌پرستيدند ...


مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِليٰ صِراطِ الْجَحِيمِ

23

(آرى آنچه را) جز خدا مى‌پرستيدند جمع كنيد و بسوى راه دوزخ هدايتشان كنيد!


وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ

24

آنها را نگهداريد كه بايد بازپرسى شوند!


ما لَكُمْ لا تَناصَرُونَ

25

شما را چه شده كه از هم يارى نمى‌طلبيد؟!


بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ

26

ولى آنان در آن روز تسليم قدرت خداوندند!


وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ

27

(و در اين حال) رو به يكديگر كرده و از هم مى‌پرسند ...


قالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْيَمِينِ

28

گروهى (مى‌گويند: «شما رهبران گمراهى بوديد كه به ظاهر) از طريق خيرخواهى و نيكى وارد شديد اما جز فريب چيزى در كارتان نبود)!»


قالُوا بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ

29

(آنها در جواب) مى‌گويند: «شما خودتان اهل ايمان نبوديد (تقصير ما چيست)؟!


وَ ما كانَ لَنا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْماً طاغِينَ

30

ما هيچ گونه سلطه‌اى بر شما نداشتيم، بلكه شما خود قومى طغيانگر بوديد!


فَحَقَّ عَلَيْنا قَوْلُ رَبِّنا إِنَّا لَذائِقُونَ

31

اكنون فرمان پروردگارمان بر همه ما مسلم شده، و همگى از عذاب او مى‌چشيم!


فَأَغْوَيْناكُمْ إِنَّا كُنَّا غاوِينَ

32

ما شما را گمراه كرديم، همان گونه كه خود گمراه بوديم!


فَإِنَّهُمْ يَوْمَئِذٍ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ

33

(آرى) همه آنها [پيشوايان و پيروان گمراه‌] در آن روز در عذاب الهى مشتركند!


إِنَّا كَذٰلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ

34

ما اين گونه با مجرمان رفتار مى‌كنيم!


إِنَّهُمْ كانُوا إِذا قِيلَ لَهُمْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ

35

چرا كه وقتى به آنها گفته مى‌شد: «معبودى جز خدا وجود ندارد»، تكبر و سركشى مى‌كردند ...


وَ يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَتارِكُوا آلِهَتِنا لِشاعِرٍ مَجْنُونٍ

36

و پيوسته مى‌گفتند: «آيا ما معبودان خود را بخاطر شاعرى ديوانه رها كنيم؟!»


بَلْ جاءَ بِالْحَقِّ وَ صَدَّقَ الْمُرْسَلِينَ

37

چنين نيست، او حق را آورده و پيامبران پيشين را تصديق كرده است!


إِنَّكُمْ لَذائِقُوا الْعَذابِ الْأَلِيمِ

38

اما شما (مستكبران كوردل) بطور مسلم عذاب دردناك (الهى) را خواهيد چشيد!


وَ ما تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

39

و جز به آنچه انجام مى‌داديد كيفر داده نمى‌شويد،


إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

40

جز بندگان مخلص خدا (كه از اين كيفرها بركنارند)!


أُولئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ

41

براى آنان [بندگان مخلص‌] روزى معين و ويژه‌اى است،


فَواكِهُ وَ هُمْ مُكْرَمُونَ

42

ميوه‌ها (ى گوناگون پر ارزش)، و آنها گرامى داشته مى‌شوند ...


فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ

43

در باغهاى پر نعمت بهشت؛


عَليٰ سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ

44

در حالى كه بر تختها رو به روى يكديگر تكيه زده‌اند،


يُطافُ عَلَيْهِمْ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ

45

و گرداگردشان قدحهاى لبريز از شراب طهور را مى‌گردانند؛


بَيْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ

46

شرابى سفيد و درخشنده، و لذتبخش براى نوشندگان؛


لا فِيها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها يُنْزَفُونَ

47

شرابى كه نه در آن مايه تباهى عقل است و نه از آن مست مى‌شوند!


وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عِينٌ

48

و نزد آنها همسرانى زيبا چشم است كه جز به شوهران خود عشق نمى‌ورزند.


كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ

49

گويى از (لطافت و سفيدى) همچون تخم‌مرغهايى هستند كه (در زير بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانى هرگز آن را لمس نكرده است)!


فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ

50

(در حالى كه آنها غرق گفتگو هستند) بعضى رو به بعضى ديگر كرده مى‌پرسند ...


قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كانَ لِي قَرِينٌ

51

كسى از آنها مى‌گويد: «من همنشينى داشتم ...


يَقُولُ أَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ

52

كه پيوسته مى‌گفت: آيا (به راستى) تو اين سخن را باور كرده‌اى ...


أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدِينُونَ

53

كه وقتى ما مرديم و به خاك و استخوان مبدل شديم، (بار ديگر) زنده مى‌شويم و جزا داده خواهيم شد؟!»


قالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ

54

(سپس) مى‌گويد: «آيا شما مى‌توانيد از او خبرى بگيريد؟»


فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الْجَحِيمِ

55

اينجاست كه نگاهى مى‌كند، ناگهان او را در ميان دوزخ مى‌بيند.


قالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ

56

مى‌گويد: «به خدا سوگند نزديك بود مرا (نيز) به هلاكت بكشانى!


وَ لَوْلا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ

57

و اگر نعمت پروردگارم نبود، من نيز از احضارشدگان (در دوزخ) بودم!


أَ فَما نَحْنُ بِمَيِّتِينَ

58

(سپس به ياران خود مى‌گويد: اى دوستان!) آيا ما هرگز نمى‌ميريم (و در بهشت جاودانه خواهيم بود)،


إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُوليٰ وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ

59

و جز همان مرگ اول، مرگى به سراغ ما نخواهد آمد، و ما هرگز عذاب نخواهيم شد.


إِنَّ هٰذا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

60

راستى اين همان پيروزى بزرگ است!


لِمِثْلِ هٰذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ

61

آرى، براى مثل اين، بايد عمل‌كنندگان عمل كنند!


أَ ذٰلِكَ خَيْرٌ نُزُلاً أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ

62

آيا اين (نعمتهاى جاويدان بهشتى) بهتر است يا درخت (نفرت‌انگيز) زقوم؟!


إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ

63

ما آن را مايه درد و رنج ظالمان قرار داديم!


إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ

64

آن درختى است كه از قعر جهنم مى‌رويد!


طَلْعُها كَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّياطِينِ

65

شكوفه آن مانند سرهاى شياطين است!


فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْها فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ

66

آنها [مجرمان‌] از آن مى‌خورند و شكمها را از آن پر مى‌كنند!


ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْها لَشَوْباً مِنْ حَمِيمٍ

67

سپس روى آن آب داغ متعفنى مى‌نوشند!


ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَي الْجَحِيمِ

68

سپس بازگشت آنها به سوى جهنم است!


إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ

69

چرا كه آنها پدران خود را گمراه يافتند،


فَهُمْ عَليٰ آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ

70

با اين حال به سرعت بدنبال آنان كشانده مى‌شوند!


وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ

71

و قبل از آنها بيشتر پيشينيان (نيز) گمراه شدند!


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا فِيهِمْ مُنْذِرِينَ

72

ما در ميان آنها انذاركنندگانى فرستاديم،


فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ

73

ولى بنگر عاقبت انذارشوندگان چگونه بود!


إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

74

مگر بندگان مخلص خدا!


وَ لَقَدْ نادانا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ

75

و نوح، ما را خواند (و ما دعاى او را اجابت كرديم)؛ و چه خوب اجابت كننده‌اى هستيم!


وَ نَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ

76

و او و خاندانش را از اندوه بزرگ رهايى بخشيديم،


وَ جَعَلْنا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْباقِينَ

77

و فرزندانش را همان بازماندگان (روى زمين) قرار داديم،


وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ

78

و نام نيك او را در ميان امتهاى بعد باقى نهاديم.


سَلامٌ عَليٰ نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ

79

سلام بر نوح در ميان جهانيان باد!


إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

80

ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مى‌دهيم!


إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

81

چرا كه او از بندگان باايمان ما بود!


ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ

82

سپس ديگران [دشمنان او] را غرق كرديم!


وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ

83

و از پيروان او ابراهيم بود؛


إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ

84

(به خاطر بياور) هنگامى را كه با قلب سليم به پيشگاه پروردگارش آمد؛


إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما ذا تَعْبُدُونَ

85

هنگامى كه به پدر و قومش گفت: «اينها چيست كه مى‌پرستيد؟!


أَ إِفْكاً آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ

86

آيا غير از خدا به سراغ اين معبودان دروغين مى‌رويد؟!


فَما ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعالَمِينَ

87

شما درباره پروردگار عالميان چه گمان مى‌بريد؟!


فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ

88

(سپس) نگاهى به ستارگان افكند ...


فَقالَ إِنِّي سَقِيمٌ

89

و گفت: «من بيمارم (و با شما به مراسم جشن نمى‌آيم)!»


فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ

90

آنها از او روى برتافته و به او پشت كردند (و بسرعت دور شدند.)


فَراغَ إِليٰ آلِهَتِهِمْ فَقالَ أَ لا تَأْكُلُونَ

91

(او وارد بتخانه شد) مخفيانه نگاهى به معبودانشان كرد و از روى تمسخر گفت: «چرا (از اين غذاها) نمى‌خوريد؟!


ما لَكُمْ لا تَنْطِقُونَ

92

(اصلا) چرا سخن نمى‌گوييد؟!»


فَراغَ عَلَيْهِمْ ضَرْباً بِالْيَمِينِ

93

سپس بسوى آنها رفت و ضربه‌اى محكم با دست راست بر پيكر آنها فرود آورد (و جز بت بزرگ، همه را درهم شكست).


فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ

94

آنها با سرعت به او روى آوردند.


قالَ أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ

95

گفت: «آيا چيزى را مى‌پرستيد كه با دست خود مى‌تراشيد؟!


وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ وَ ما تَعْمَلُونَ

96

با اينكه خداوند هم شما را آفريده و هم بتهايى كه مى‌سازيد!»


قالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْياناً فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ

97

(بت‌پرستان) گفتند: «بناى مرتفعى براى او بسازيد و او را در جهنمى از آتش بيفكنيد!»


فَأَرادُوا بِهِ كَيْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَسْفَلِينَ

98

آنها طرحى براى نابودى ابراهيم ريخته بودند، ولى ما آنان را پست و مغلوب ساختيم!


وَ قالَ إِنِّي ذاهِبٌ إِليٰ رَبِّي سَيَهْدِينِ

99

(او از اين مهلكه بسلامت بيرون آمد) و گفت: «من به سوى پروردگارم مى‌روم، او مرا هدايت خواهد كرد!


رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ

100

پروردگارا! به من از صالحان [فرزندان صالح‌] ببخش!»


فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ

101

ما او [ابراهيم‌] را به نوجوانى بردبار و صبور بشارت داديم!


فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَريٰ فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ما ذا تَريٰ قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ

102

هنگامى كه با او به مقام سعى و كوشش رسيد، گفت: «پسرم! من در خواب ديدم كه تو را ذبح مى‌كنم، نظر تو چيست؟» گفت «پدرم! هر چه دستور دارى اجرا كن، به خواست خدا مرا از صابران خواهى يافت!»


فَلَمَّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبِينِ

103

هنگامى كه هر دو تسليم شدند و ابراهيم جبين او را بر خاك نهاد ...


وَ نادَيْناهُ أَنْ يا إِبْراهِيمُ

104

او را ندا داديم كه: «اى ابراهيم!


قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

105

آن رؤيا را تحقق بخشيدى (و به مأموريت خود عمل كردى)!» ما اين گونه، نيكوكاران را جزا مى‌دهيم!


إِنَّ هٰذا لَهُوَ الْبَلاءُ الْمُبِينُ

106

اين مسلما همان امتحان آشكار است!


وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ

107

ما ذبح عظيمى را فداى او كرديم،


وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ

108

و نام نيك او را در امتهاى بعد باقى نهاديم!


سَلامٌ عَليٰ إِبْراهِيمَ

109

سلام بر ابراهيم!


كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

110

اين گونه نيكوكاران را پاداش مى‌دهيم!


إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

111

او از بندگان باايمان ما است!


وَ بَشَّرْناهُ بِإِسْحاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ

112

ما او را به اسحاق- پيامبرى از شايستگان- بشارت داديم!


وَ بارَكْنا عَلَيْهِ وَ عَليٰ إِسْحاقَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِما مُحْسِنٌ وَ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِينٌ

113

ما به او و اسحاق بركت داديم؛ و از دودمان آن دو، افرادى بودند نيكوكار و افرادى آشكارا به خود ستم كردند!


وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَليٰ مُوسيٰ وَ هارُونَ

114

ما به موسى و هارون نعمت بخشيديم!


وَ نَجَّيْناهُما وَ قَوْمَهُما مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ

115

و آن دو و قومشان را از اندوه بزرگ نجات داديم!


وَ نَصَرْناهُمْ فَكانُوا هُمُ الْغالِبِينَ

116

و آنها را يارى كرديم تا بر دشمنان خود پيروز شدند!


وَ آتَيْناهُمَا الْكِتابَ الْمُسْتَبِينَ

117

ما به آن دو، كتاب روشنگر داديم،


وَ هَدَيْناهُمَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ

118

و آن دو را به راه راست هدايت نموديم!


وَ تَرَكْنا عَلَيْهِما فِي الْآخِرِينَ

119

و نام نيكشان را در اقوام بعد باقى گذارديم!


سَلامٌ عَليٰ مُوسيٰ وَ هارُونَ

120

سلام بر موسى و هارون!


إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

121

ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مى‌دهيم!


إِنَّهُما مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

122

آن دو از بندگان مؤمن ما بودند!


وَ إِنَّ إِلْياسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ

123

و الياس از رسولان (ما) بود!


إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَلا تَتَّقُونَ

124

به خاطر بياور هنگامى را كه به قومش گفت: «آيا تقوا پيشه نمى‌كنيد؟!


أَ تَدْعُونَ بَعْلاً وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخالِقِينَ

125

آيا بت «بعل» را مى‌خوانيد و بهترين آفريدگارها را رها مى‌سازيد؟!


اللَّهَ رَبَّكُمْ وَ رَبَّ آبائِكُمُ الْأَوَّلِينَ

126

خدايى كه پروردگار شما و پروردگار نياكان شماست!»


فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ

127

اما آنها او را تكذيب كردند؛ ولى به يقين همگى (در دادگاه عدل الهى) احضار مى‌شوند!


إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

128

مگر بندگان مخلص خدا!


وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ

129

ما نام نيك او را در ميان امتهاى بعد باقى گذارديم!


سَلامٌ عَليٰ إِلْياسِينَ

130

سلام بر الياسين!


إِنَّا كَذٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

131

ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مى‌دهيم!


إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

132

او از بندگان مؤمن ما است!


وَ إِنَّ لُوطاً لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ

133

و لوط از رسولان (ما) است!


إِذْ نَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِينَ

134

و به خاطر بياور زمانى را كه او و خاندانش را همگى نجات داديم،


إِلَّا عَجُوزاً فِي الْغابِرِينَ

135

مگر پير زنى كه از بازماندگان بود (و به سرنوشت آنان گرفتار شد)!


ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ

136

سپس بقيه را نابود كرديم!


وَ إِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِمْ مُصْبِحِينَ

137

و شما پيوسته صبحگاهان از كنار (ويرانه‌هاى شهرهاى) آنها مى‌گذريد ...


وَ بِاللَّيْلِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

138

و (همچنين) شبانگاه؛ آيا نمى‌انديشيد؟!


وَ إِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ

139

و يونس از رسولان (ما) است!


إِذْ أَبَقَ إِلَي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ

140

به خاطر بياور زمانى را كه به سوى كشتى پر (از جمعيت و بار) فرار كرد.


فَساهَمَ فَكانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ

141

ا آنها قرعه افكند، (و قرعه به نام او افتاد و) مغلوب شد!


فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَ هُوَ مُلِيمٌ

142

(او را به دريا افكندند) و ماهى عظيمى او را بلعيد، در حالى كه مستحق سرزنش بود!


فَلَوْلا أَنَّهُ كانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ

143

و اگر او از تسبيح‌كنندگان نبود ...


لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِليٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ

144

تا روز قيامت در شكم ماهى مى‌ماند!


فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ وَ هُوَ سَقِيمٌ

145

(به هر حال ما او را رهايى بخشيديم و) او را در يك سرزمين خشك خالى از گياه افكنديم در حالى كه بيمار بود!


وَ أَنْبَتْنا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِنْ يَقْطِينٍ

146

و بوته كدويى بر او رويانديم (تا در سايه برگهاى پهن و مرطوبش آرامش يابد)!


وَ أَرْسَلْناهُ إِليٰ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ

147

و او را به سوى جمعيت يكصد هزار نفرى- يا بيشتر- فرستاديم!


فَآمَنُوا فَمَتَّعْناهُمْ إِليٰ حِينٍ

148

آنها ايمان آوردند، از اين رو تا مدت معلومى آنان را از مواهب زندگى بهره‌مند ساختيم!


فَاسْتَفْتِهِمْ أَ لِرَبِّكَ الْبَناتُ وَ لَهُمُ الْبَنُونَ

149

از آنان بپرس: آيا پروردگارت دخترانى دارد و پسران از آن آنهاست؟!


أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ

150

آيا ما فرشتگان را مؤنث آفريديم و آنها ناظر بودند؟!


أَلا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ

151

دانيد آنها با اين تهمت بزرگشان مى‌گويند:


وَلَدَ اللَّهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ

152

«خداوند فرزند آورده!» ولى آنها به يقين دروغ مى‌گويند!


أَصْطَفَي الْبَناتِ عَلَي الْبَنِينَ

153

آيا دختران را بر پسران ترجيح داده است؟!


ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ

154

شما را چه شده است؟! چگونه حكم مى‌كنيد؟! (هيچ مى‌فهميد چه مى‌گوييد؟!)


أَ فَلا تَذَكَّرُونَ

155

آيا متذكر نمى‌شويد؟!


أَمْ لَكُمْ سُلْطانٌ مُبِينٌ

156

يا شما دليل روشنى در اين باره داريد؟


فَأْتُوا بِكِتابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

157

كتابتان را بياوريد اگر راست مى‌گوييد!


وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ

158

آنها [مشركان‌] ميان او [خداوند] و جن، (خويشاوندى و) نسبتى قائل شدند؛ در حالى كه جنيان بخوبى مى‌دانند كه اين بت‌پرستان در دادگاه الهى احضار مى‌شوند!


سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ

159

منزه است خداوند از آنچه توصيف مى‌كنند،


إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

160

مگر بندگان مخلص خدا!


فَإِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ

161

شما و آنچه را پرستش مى‌كنيد،


ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ بِفاتِنِينَ

162

هرگز نمى‌توانيد كسى را (با آن) فريب دهيد،


إِلَّا مَنْ هُوَ صالِ الْجَحِيمِ

163

مگر آنها كه در آتش دوزخ وارد مى‌شوند!


وَ ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ

164

و هيچ يك از ما نيست جز آنكه مقام معلومى دارد؛


وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ

165

و ما همگى (براى اطاعت فرمان خداوند) به صف ايستاده‌ايم؛


وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ

166

و ما همه تسبيح‌گوى او هستيم!


وَ إِنْ كانُوا لَيَقُولُونَ

167

آنها پيوسته مى‌گفتند:


لَوْ أَنَّ عِنْدَنا ذِكْراً مِنَ الْأَوَّلِينَ

168

«اگر يكى از كتابهاى پيشينيان نزد ما بود،


لَكُنَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

169

به يقين، ما بندگان مخلص خدا بوديم!»


فَكَفَرُوا بِهِ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ

170

(اما هنگامى كه اين كتاب بزرگ آسمانى بر آنها نازل شد،) به آن كافر شدند؛ ولى بزودى (نتيجه كار خود را) خواهند دانست!


وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِينَ

171

وعده قطعى ما براى بندگان فرستاده ما از پيش مسلم شده ...


إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ

172

كه آنان يارى شدگانند،


وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ

173

و لشكر ما پيروزند!


فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّي حِينٍ

174

از آنها [كافران‌] روى بگردان تا زمان معينى (كه فرمان جهاد فرارسد)!


وَ أَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ

175

و وضع آنها را بنگر (چه بى‌محتواست) اما بزودى (نتيجه اعمال خود را) مى‌بينند!


أَ فَبِعَذابِنا يَسْتَعْجِلُونَ

176

آيا آنها براى عذاب ما شتاب مى‌كنند؟!


فَإِذا نَزَلَ بِساحَتِهِمْ فَساءَ صَباحُ الْمُنْذَرِينَ

177

اما هنگامى كه عذاب ما در آستانه خانه‌هايشان فرود آيد، انذارشدگان صبحگاه بدى خواهند داشت!


وَ تَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّي حِينٍ

178

از آنان روى بگردان تا زمان معينى!


وَ أَبْصِرْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ

179

و وضع كارشان را ببين؛ آنها نيز به زودى (نتيجه اعمال خود را) مى‌بينند!


سُبْحانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ

180

منزه است پروردگار تو، پروردگار عزت (و قدرت) از آنچه آنان توصيف مى‌كنند.


وَ سَلامٌ عَلَي الْمُرْسَلِينَ

181

و سلام بر رسولان!


وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ

182

حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است!


سوره ص

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ ص وَ الْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ

1

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر؛ ص، سوگند به قرآنى كه داراى ذكر است (كه اين كتاب، معجزه الهى است).


بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَ شِقاقٍ

2

ولى كافران گرفتار غرور اختلافند!


كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ فَنادَوْا وَ لاتَ حِينَ مَناصٍ

3

چه بسيار اقوامى را كه پيش از آنها هلاك كرديم؛ و به هنگام نزول عذاب فرياد مى‌زدند (و كمك مى‌خواستند) ولى وقت نجات گذشته بود!


وَ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَ قالَ الْكافِرُونَ هٰذا ساحِرٌ كَذَّابٌ

4

آنها تعجب كردند كه پيامبر بيم‌دهنده‌اى از ميان آنان به سويشان آمده؛ و كافران گفتند: اين ساحر بسيار دروغگويى است!


أَ جَعَلَ الْآلِهَةَ إِلهاً واحِداً إِنَّ هٰذا لَشَيْءٌ عُجابٌ

5

آيا او بجاى اينهمه خدايان، خداى واحدى قرار داده؟! اين براستى چيز عجيبى است!»


وَ انْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَ اصْبِرُوا عَليٰ آلِهَتِكُمْ إِنَّ هٰذا لَشَيْءٌ يُرادُ

6

سركردگان آنها بيرون آمدند و گفتند: «برويد و خدايانتان را محكم بچسبيد، اين چيزى است كه خواسته‌اند (شما را گمراه كنند)!


ما سَمِعْنا بِهٰذا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هٰذا إِلَّا اخْتِلاقٌ

7

ما هرگز چنين چيزى در آيين ديگرى نشنيده‌ايم؛ اين تنها يك آئين ساختگى است!


أَ أُنْزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِنْ بَيْنِنا بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْ ذِكْرِي بَلْ لَمَّا يَذُوقُوا عَذابِ

8

آيا از ميان همه ما، قرآن تنها بر او [محمد] نازل شده؟!» آنها در حقيقت در اصل وحى من ترديد دارند، بلكه آنان هنوز عذاب الهى را نچشيده‌اند (كه اين چنين گستاخانه سخن مى‌گويند)!


أَمْ عِنْدَهُمْ خَزائِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِيزِ الْوَهَّابِ

9

مگر خزاين رحمت پروردگار توانا و بخشنده‌ات نزد آنهاست (تا به هر كس ميل دارند بدهند)؟!


أَمْ لَهُمْ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما فَلْيَرْتَقُوا فِي الْأَسْبابِ

10

يا اينكه مالكيت و حاكميت آسمانها و زمين و آنچه ميان اين دو است از آن آنهاست؟! (اگر چنين است) با هر وسيله ممكن به آسمانها بروند (و جلو نزول وحى را بر قلب پاك محمد بگيرند)!


جُنْدٌ ما هُنالِكَ مَهْزُومٌ مِنَ الْأَحْزابِ

11

(آرى) اينها لشكر كوچك شكست‌خورده‌اى از احزابند!


كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ عادٌ وَ فِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتادِ

12

پيش از آنان قوم نوح و عاد و فرعون صاحب قدرت (پيامبران ما را) تكذيب كردند!


وَ ثَمُودُ وَ قَوْمُ لُوطٍ وَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ أُولئِكَ الْأَحْزابُ

13

و (نيز) قوم ثمود و لوط و اصحاب الأيكه [قوم شعيب‌]، اينها احزابى بودند (كه به تكذيب پيامبران برخاستند)!


إِنْ كُلٌّ إِلَّا كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقابِ

14

هر يك (از اين گروه‌ها) رسولان را تكذيب كردند، و عذاب الهى درباره آنان تحقق يافت!


وَ ما يَنْظُرُ هٰؤُلاءِ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً ما لَها مِنْ فَواقٍ

15

اينها (با اين اعمالشان) جز يك صيحه آسمانى را انتظار نمى‌كشند كه هيچ مهلت و بازگشتى براى آن وجود ندارد (و همگى را نابود مى‌سازد)!


وَ قالُوا رَبَّنا عَجِّلْ لَنا قِطَّنا قَبْلَ يَوْمِ الْحِسابِ

16

آنها (از روى خيره‌سرى) گفتند: «پروردگارا! بهره ما را از عذاب هر چه زودتر قبل از روز حساب به ما ده!»


اصْبِرْ عَليٰ ما يَقُولُونَ وَ اذْكُرْ عَبْدَنا داوُدَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ

17

در برابر آنچه مى‌گويند شكيبا باش، و به خاطر بياور بنده ما داوود صاحب قدرت را، كه او بسيار توبه‌كننده بود!


إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِشْراقِ

18

ما كوه‌ها را مسخر او ساختيم كه هر شامگاه و صبحگاه با او تسبيح مى‌گفتند!


وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ

19

پرندگان را نيز دسته جمعى مسخر او كرديم (تا همراه او تسبيح خدا گويند)؛ و همه اينها بازگشت‌كننده به سوى او بودند!


وَ شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ

20

و حكومت او را استحكام بخشيديم، (هم) دانش به او داديم و (هم) داورى عادلانه!


وَ هَلْ أَتاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ

21

آيا داستان شاكيان هنگامى كه از محراب (داوود) بالا رفتند به تو رسيده است؟!


إِذْ دَخَلُوا عَليٰ داوُدَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قالُوا لا تَخَفْ خَصْمانِ بَغيٰ بَعْضُنا عَليٰ بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا إِليٰ سَواءِ الصِّراطِ

22

در آن هنگام كه (بى‌مقدمه) بر او وارد شدند و او از ديدن آنها وحشت كرد؛ گفتند: «نترس، دو نفر شاكى هستيم كه يكى از ما بر ديگرى ستم كرده؛ اكنون در ميان ما بحق داورى كن و ستم روا مدار و ما را به راه راست هدايت كن!


إِنَّ هٰذا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِيَ نَعْجَةٌ واحِدَةٌ فَقالَ أَكْفِلْنِيها وَ عَزَّنِي فِي الْخِطابِ

23

اين برادر من است؛ و او نود و نه ميش دارد و من يكى بيش ندارم اما او اصرار مى‌كند كه: اين يكى را هم به من واگذار؛ و در سخن بر من غلبه كرده است!»


قالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤالِ نَعْجَتِكَ إِليٰ نِعاجِهِ وَ إِنَّ كَثِيراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ قَلِيلٌ ما هُمْ وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ

24

(داوود) گفت: «مسلما او با درخواست يك ميش تو براى افزودن آن به ميشهايش، بر تو ستم نموده؛ و بسيارى از شريكان (و دوستان) به يكديگر ستم مى‌كنند، مگر كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند؛ اما عده آنان كم است!» داوود دانست كه ما او را (با اين ماجرا) آزموده‌ايم، از اين رو از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه كرد.


فَغَفَرْنا لَهُ ذٰلِكَ وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفيٰ وَ حُسْنَ مَآبٍ

25

ما اين عمل را بر او بخشيديم؛ و او نزد ما داراى مقامى والا و سرانجامى نيكوست!


يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَويٰ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ بِما نَسُوا يَوْمَ الْحِسابِ

26

اى داوود! ما تو را خليفه و (نماينده خود) در زمين قرار داديم؛ پس در ميان مردم بحق داورى كن، و از هواى نفس پيروى مكن كه تو را از راه خدا منحرف سازد؛ كسانى كه از راه خدا گمراه شوند، عذاب شديدى بخاطر فراموش كردن روز حساب دارند!


وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما باطِلاً ذٰلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ

27

ما آسمان و زمين و آنچه را ميان آنهاست بيهوده نيافريديم؛ اين گمان كافران است؛ واى بر كافران از آتش (دوزخ)!


أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ

28

آيا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند همچون مفسدان در زمين قرار مى‌دهيم، يا پرهيزگاران را همچون فاجران؟!


كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ

29

اين كتابى است پربركت كه بر تو نازل كرده‌ايم تا در آيات آن تدبر كنند و خردمندان متذكر شوند!


وَ وَهَبْنا لِداوُدَ سُلَيْمانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ

30

ما سليمان را به داوود بخشيديم؛ چه بنده خوبى! زيرا همواره به سوى خدا بازگشت مى‌كرد (و به ياد او بود)!


إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِناتُ الْجِيادُ

31

به خاطر بياور هنگامى را كه عصرگاهان اسبان چابك تندرو را بر او عرضه داشتند،


فَقالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّي حَتَّي تَوارَتْ بِالْحِجابِ

32

گفت: «من اين اسبان را بخاطر پروردگارم دوست دارم (و مى‌خواهم از آنها در جهاد استفاده كنم»، او هم چنان به آنها نگاه مى‌كرد) تا از ديدگانش پنهان شدند.


رُدُّوها عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحاً بِالسُّوقِ وَ الْأَعْناقِ

33

(آنها به قدرى جالب بودند كه گفت:) بار ديگر آنها را نزد من بازگردانيد! و دست به ساقها و گردنهاى آنها كشيد (و آنها را نوازش داد).


وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمانَ وَ أَلْقَيْنا عَليٰ كُرْسِيِّهِ جَسَداً ثُمَّ أَنابَ

34

ما سليمان را آزموديم و بر تخت او جسدى افكنديم؛ سپس او به درگاه خداوند توبه كرد.


قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ هَبْ لِي مُلْكاً لا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ

35

گفت: پروردگارا! مرا ببخش و حكومتى به من عطا كن كه بعد از من سزاوار هيچ كس نباشد، كه تو بسيار بخشنده‌اى!


فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخاءً حَيْثُ أَصابَ

36

پس ما باد را مسخر او ساختيم تا به فرمانش بنرمى حركت كند و به هر جا او مى‌خواهد برود!


وَ الشَّياطِينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ

37

و شياطين را مسخر او كرديم، هر بنا و غواصى از آنها را!


وَ آخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفادِ

38

و گروه ديگرى (از شياطين) را در غل و زنجير (تحت سلطه او) قرار داديم،


هٰذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسابٍ

39

(و به او گفتيم:) اين عطاى ما است، به هر كس مى‌خواهى (و صلاح مى‌بينى) ببخش، و از هر كس مى‌خواهى امساك كن، و حسابى بر تو نيست (تو امين هستى)!


وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفيٰ وَ حُسْنَ مَآبٍ

40

و براى او [سليمان‌] نزد ما مقامى ارجمند و سرانجامى نيكوست!


وَ اذْكُرْ عَبْدَنا أَيُّوبَ إِذْ ناديٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذابٍ

41

و به خاطر بياور بنده ما ايوب را، هنگامى كه پروردگارش را خواند (و گفت: پروردگارا!) شيطان مرا به رنج و عذاب افكنده است.


ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هٰذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ

42

(به او گفتيم:) پاى خود را بر زمين بكوب! اين چشمه آبى خنك براى شستشو و نوشيدن است!


وَ وَهَبْنا لَهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَ ذِكْريٰ لِأُولِي الْأَلْبابِ

43

و خانواده‌اش را به او بخشيديم، و همانند آنها را بر آنان افزوديم، تا رحمتى از سوى ما باشد و تذكرى براى انديشمندان.


وَ خُذْ بِيَدِكَ ضِغْثاً فَاضْرِبْ بِهِ وَ لا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْناهُ صابِراً نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ

44

(و به او گفتيم:) بسته‌اى از ساقه‌هاى گندم (يا مانند آن) را برگير و با آن (همسرت را) بزن و سوگند خود را مشكن! ما او را شكيبا يافتيم؛ چه بنده خوبى كه بسيار بازگشت‌كننده (به سوى خدا) بود!


وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَ الْأَبْصارِ

45

و به خاطر بياور بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب را، صاحبان دستها (ى نيرومند) و چشمها (ى بينا)!


إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَي الدَّارِ

46

ما آنها را با خلوص ويژه‌اى خالص كرديم، و آن يادآورى سراى آخرت بود!


وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيارِ

47

و آنها نزد ما از برگزيدگان و نيكانند!


وَ اذْكُرْ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ ذَا الْكِفْلِ وَ كُلٌّ مِنَ الْأَخْيارِ

48

و به خاطر بياور «اسماعيل» و «اليسع» و «ذا الكفل» را كه همه از نيكان بودند!


هٰذا ذِكْرٌ وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ

49

اين يك يادآورى است، و براى پرهيزكاران فرجام نيكويى است:


جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ

50

باغهاى جاويدان بهشتى كه درهايش به روى آنان گشوده است،


مُتَّكِئِينَ فِيها يَدْعُونَ فِيها بِفاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَ شَرابٍ

51

در حالى كه در آن بر تختها تكيه كرده‌اند و ميوه‌هاى بسيار و نوشيدنيها در اختيار آنان است!


وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ

52

و نزد آنان همسرانى است كه تنها چشم به شوهرانشان دوخته‌اند، و همسن و سالند!


هٰذا ما تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسابِ

53

اين همان است كه براى روز حساب به شما وعده داده مى‌شود (وعده‌اى تخلف ناپذير)!


إِنَّ هٰذا لَرِزْقُنا ما لَهُ مِنْ نَفادٍ

54

اين روزى ما است كه هرگز آن را پايانى نيست!


هٰذا وَ إِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ

55

اين (پاداش پرهيزگاران است)، و براى طغيانگران بدترين محل بازگشت است:


جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها فَبِئْسَ الْمِهادُ

56

دوزخ، كه در آن وارد مى‌شوند؛ و چه بستر بدى است!


هٰذا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَ غَسَّاقٌ

57

اين نوشابه «حميم» و «غساق» است [دو مايع سوزان و تيره رنگ‌] كه بايد از آن بچشند!


وَ آخَرُ مِنْ شَكْلِهِ أَزْواجٌ

58

و جز اينها كيفرهاى ديگرى همانند آن دارند!


هٰذا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ لا مَرْحَباً بِهِمْ إِنَّهُمْ صالُوا النَّارِ

59

(به آنان گفته مى‌شود:) اين گروهى است كه همراه شما وارد دوزخ مى‌شوند (اينها همان سران گمراهيند)؛ خوشامد بر آنها مباد، همگى در آتش خواهند سوخت!


قالُوا بَلْ أَنْتُمْ لا مَرْحَباً بِكُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنا فَبِئْسَ الْقَرارُ

60

آنها (به رؤساى خود) مى‌گويند: «بلكه خوشامد بر شما مباد كه اين عذاب را شما براى ما فراهم ساختيد! چه بد قرارگاهى است اينجا!»


قالُوا رَبَّنا مَنْ قَدَّمَ لَنا هٰذا فَزِدْهُ عَذاباً ضِعْفاً فِي النَّارِ

61

(سپس) مى‌گويند: «پروردگارا! هر كس اين عذاب را براى ما فراهم ساخته، عذابى مضاعف در آتش بر او بيفزا!»


وَ قالُوا ما لَنا لا نَريٰ رِجالاً كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرارِ

62

آنها مى‌گويند: «چرا مردانى را كه ما از اشرار مى‌شمرديم (در اينجا، در آتش دوزخ) نمى‌بينيم؟!


أَتَّخَذْناهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصارُ

63

آيا ما آنان را به مسخره گرفتيم يا (به اندازه‌اى حقيرند كه) چشمها آنها را نمى‌بيند؟!


إِنَّ ذٰلِكَ لَحَقٌّ تَخاصُمُ أَهْلِ النَّارِ

64

اين يك واقعيت است گفتگوهاى خصمانه دوزخيان!


قُلْ إِنَّما أَنَا مُنْذِرٌ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلَّا اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ

65

بگو: «من تنها يك بيم‌دهنده‌ام؛ و هيچ معبودى جز خداوند يگانه قهار نيست!


رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ

66

پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است، پروردگار عزيز و غفار!»


قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ

67

بگو: «اين خبرى بزرگ است،


أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ

68

كه شما از آن روى‌گردانيد!


ما كانَ لِي مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْليٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ

69

من از ملأ اعلى (و فرشتگان عالم بالا) به هنگامى كه (درباره آفرينش آدم) مخاصمه مى‌كردند خبر ندارم!


إِنْ يُوحيٰ إِلَيَّ إِلَّا أَنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ

70

تنها چيزى كه به من وحى مى‌شود اين است كه من انذاركننده آشكارى هستم!»


إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِينٍ

71

و به خاطر بياور هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشرى را از گل مى‌آفرينم!


فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ

72

هنگامى كه آن را نظام بخشيدم و از روح خود در آن دميدم، براى او به سجده افتيد!»


فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ

73

در آن هنگام همه فرشتگان سجده كردند،


إِلَّا إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ

74

جز ابليس كه تكبر ورزيد و از كافران بود!


قالَ يا إِبْلِيسُ ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ

75

گفت: «اى ابليس! چه چيز مانع تو شد كه بر مخلوقى كه با قدرت خود او را آفريدم سجده كنى؟! آيا تكبر كردى يا از برترينها بودى؟! (برتر از اينكه فرمان سجود به تو داده شود!)»


قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ

76

گفت: «من از او بهترم؛ مرا از آتش آفريده‌اى و او را از گل!»


قالَ فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّكَ رَجِيمٌ

77

فرمود: «از آسمانها (و صفوف ملائكه) خارج شو، كه تو رانده درگاه منى!


وَ إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِليٰ يَوْمِ الدِّينِ

78

و مسلما لعنت من بر تو تا روز قيامت خواهد بود!


قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِليٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ

79

گفت: «پروردگارا! مرا تا روزى كه انسانها برانگيخته مى‌شوند مهلت ده!»


قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ

80

فرمود: «تو از مهلت داده‌شدگانى،


إِليٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ

81

ولى تا روز و زمان معين!»


قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ

82

گفت: «به عزتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم كرد،


إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ

83

مگر بندگان خالص تو، از ميان آنها!»


قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقَّ أَقُولُ

84

فرمود: «به حق سوگند، و حق مى‌گويم،


لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ

85

كه جهنم را از تو و هر كدام از آنان كه از تو پيروى كند، پر خواهم كرد!»


قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ

86

(اى پيامبر!) بگو: «من براى دعوت نبوت هيچ پاداشى از شما نمى‌طلبم، و من از متكلفين نيستم! (سخنانم روشن و همراه با دليل است!)»


إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ

87

اين (قرآن) تذكرى براى همه جهانيان است؛


وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ

88

و خبر آن را بعد از مدتى مى‌شنويد!


سوره الزمر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ

1

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر؛ اين كتابى است كه از سوى خداوند عزيز و حكيم نازل شده است.


إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ

2

ما اين كتاب را بحق بر تو نازل كرديم؛ پس خدا را پرستش كن و دين خود را براى او خالص گردان!


أَلا لِلَّهِ الدِّينُ الْخالِصُ وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونا إِلَي اللَّهِ زُلْفيٰ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي ما هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفَّارٌ

3

آگاه باشيد كه دين خالص از آن خداست، و آنها كه غير خدا را اولياى خود قرار دادند و دليلشان اين بود كه: «اينها را نمى‌پرستيم مگر بخاطر اينكه ما را به خداوند نزديك كنند»، خداوند روز قيامت ميان آنان در آنچه اختلاف داشتند داورى مى‌كند؛ خداوند آن كس را كه دروغگو و كفران‌كننده است هرگز هدايت نمى‌كند!


لَوْ أَرادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَداً لَاصْطَفي مِمَّا يَخْلُقُ ما يَشاءُ سُبْحانَهُ هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ

4

اگر (بفرض محال) خدا مى‌خواست فرزندى انتخاب كند، از ميان مخلوقاتش آنچه را مى‌خواست برميگزيد؛ منزه است (از اينكه فرزندى داشته باشد)! او خداوند يكتاى پيروز است!


خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَي النَّهارِ وَ يُكَوِّرُ النَّهارَ عَلَي اللَّيْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّي أَلا هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ

5

آسمانها و زمين را بحق آفريد؛ شب را بر روز مى‌پيچد و روز را بر شب؛ و خورشيد و ماه را مسخر فرمان خويش قرار داد؛ هر كدام تا سرآمد معينى به حركت خود ادامه مى‌دهند؛ آگاه باشيد كه او قادر و آمرزنده است!


خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِيَةَ أَزْواجٍ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُماتٍ ثَلاثٍ ذٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَأَنّيٰ تُصْرَفُونَ

6

او شما را از يك نفس آفريد، و همسرش را از (باقيمانده گل) او خلق كرد؛ و براى شما هشت زوج از چهارپايان ايجاد كرد؛ او شما را در شكم مادرانتان آفرينشى بعد از آفرينش ديگر، در ميان تاريكيهاى سه گانه، مى‌بخشد! اين است خداوند، پروردگار شما كه حكومت (عالم هستى) از آن اوست؛ هيچ معبودى جز او نيست؛ پس چگونه از راه حق منحرف مى‌شويد؟!


إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنْكُمْ وَ لا يَرْضيٰ لِعِبادِهِ الْكُفْرَ وَ إِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْريٰ ثُمَّ إِليٰ رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

7

اگر كفران كنيد، خداوند از شما بى‌نياز است و هرگز كفران را براى بندگانش نمى پسندد؛ و اگر شكر او را بجا آوريد آن را براى شما مى‌پسندد! و هيچ گنهكارى گناه ديگرى را بر دوش نمى‌كشد! سپس بازگشت همه شما به سوى پروردگارتان است، و شما را از آنچه انجام مى‌داديد آگاه مى‌سازد؛ چرا كه او به آنچه در سينه‌هاست آگاه است!


وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنِيباً إِلَيْهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِيَ ما كانَ يَدْعُوا إِلَيْهِ مِنْ قَبْلُ وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلاً إِنَّكَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ

8

هنگامى كه انسان را زيانى رسد، پروردگار خود را مى‌خواند و بسوى او باز مى گردد؛ اما هنگامى كه نعمتى از خود به او عطا كند، آنچه را به خاطر آن قبلا خدا را مى خواند از ياد مى‌برد و براى خداوند همتايانى قرار مى‌دهد تا مردم را از راه او منحرف سازد؛ بگو: «چند روزى از كفرت بهره‌گير كه از دوزخيانى!»


أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ

9

(آيا چنين كسى با ارزش است) يا كسى كه در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قيام، از عذاب آخرت مى‌ترسد و به رحمت پروردگارش اميدوار است؟! بگو: «آيا كسانى كه مى‌دانند با كسانى كه نمى‌دانند يكسانند؟! تنها خردمندان متذكر مى‌شوند!»


قُلْ يا عِبادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةٌ إِنَّما يُوَفَّي الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ

10

بگو: «اى بندگان من كه ايمان آورده‌ايد! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهيزيد! براى كسانى كه در اين دنيا نيكى كرده‌اند پاداش نيكى است! و زمين خدا وسيع است، (اگر تحت فشار سران كفر بوديد مهاجرت كنيد) كه صابران اجر و پاداش خود را بى‌حساب دريافت مى‌دارند!


قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ

11

بگو: «من مأمورم كه خدا را پرستش كنم در حالى كه دينم را براى او خالص كرده باشم،


وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ

12

و مأمورم كه نخستين مسلمان باشم!


قُلْ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ

13

بگو: «من اگر نافرمانى پروردگارم كنم، از عذاب روز بزرگ (قيامت) مى‌ترسم!»


قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِينِي

14

بگو: «من تنها خدا را مى‌پرستم در حالى كه دينم را براى او خالص مى‌كنم.


فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا ذٰلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبِينُ

15

شما هر چه را جز او مى‌خواهيد بپرستيد!» بگو: «زيانكاران واقعى آنانند كه سرمايه وجود خويش و بستگانشان را در روز قيامت از دست داده‌اند! آگاه باشيد زيان آشكار همين است!»


لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذٰلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ يا عِبادِ فَاتَّقُونِ

16

براى آنان از بالاى سرشان سايبانهايى از آتش، و در زير پايشان نيز سايبانهايى از آتش است؛ اين چيزى است كه خداوند با آن بندگانش را مى‌ترساند! اى بندگان من! از نافرمانى من بپرهيزيد!


وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَي اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْريٰ فَبَشِّرْ عِبادِ

17

و كسانى كه از عبادت طاغوت پرهيز كردند و به سوى خداوند بازگشتند، بشارت از آن آنهاست؛ پس بندگان مرا بشارت ده!


الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ

18

همان كسانى كه سخنان را مى‌شنوند و از نيكوترين آنها پيروى مى‌كنند؛ آنان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده، و آنها خردمندانند.


أَ فَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذابِ أَ فَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ

19

آيا تو مى‌توانى كسى را كه فرمان عذاب درباره او قطعى شده رهايى بخشى؟! آيا تو ميتوانى كسى را كه در درون آتش است برگيرى و نجات دهى؟!


لٰكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِها غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعادَ

20

ولى آنها كه تقواى الهى پيشه كردند، غرفه‌هايى در بهشت دارند كه بر فراز آنها غرفه‌هاى ديگرى بنا شده و از زير آنها نهرها جارى است اين وعده الهى است، و خداوند در وعده خود تخلف نمى‌كند!


أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَكَهُ يَنابِيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطاماً إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَذِكْري لِأُولِي الْأَلْبابِ

21

آيا نديدى كه خداوند از آسمان آبى فرستاد و آن را بصورت چشمه‌هايى در زمين وارد نمود، سپس با آن زراعتى را خارج مى‌سازد كه رنگهاى مختلف دارد؛ بعد آن گياه خشك مى‌شود، بگونه‌اى كه آن را زرد و بى‌روح مى‌بينى؛ سپس آن را در هم مى‌شكند و خرد مى‌كند؛ در اين مثال تذكرى است براى خردمندان (از ناپايدارى دنيا)!


أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَليٰ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولئِكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ

22

آيا كسى كه خدا سينه‌اش را براى اسلام گشاده است و بر فراز مركبى از نور الهى قرار گرفته (همچون كوردلان گمراه است؟!) واى بر آنان كه قلبهايى سخت در برابر ذكر خدا دارند! آنها در گمراهى آشكارى هستند!


اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِليٰ ذِكْرِ اللَّهِ ذٰلِكَ هُدَي اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ

23

خداوند بهترين سخن را نازل كرده، كتابى كه آياتش (در لطف و زيبايى و عمق و محتوا) همانند يكديگر است؛ آياتى مكرر دارد (با تكرارى شوق‌انگيز) كه از شنيدن آياتش لرزه بر اندام كسانى كه از پروردگارشان مى‌ترسند مى‌افتد؛ سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذكر خدا مى‌شود؛ اين هدايت الهى است كه هر كس را بخواهد با آن راهنمايى مى‌كند؛ و هر كس را خداوند گمراه سازد، راهنمايى براى او نخواهد بود!


أَ فَمَنْ يَتَّقِي بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ قِيلَ لِلظَّالِمِينَ ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ

24

آيا كسى كه با صورت خود عذاب دردناك (الهى) را در روز قيامت دور مى‌سازد (همانند كسى است كه هرگز آتش دوزخ به او نمى‌رسد)؟! و به ظالمان گفته مى شود: «بچشيد آنچه را به دست مى‌آورديد (و انجام مى‌داديد)!»


كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتاهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ

25

كسانى كه قبل از آنها بودند نيز (آيات ما را) تكذيب نمودند، و عذاب (الهى) از جايى كه فكر نمى‌كردند به سراغشان آمد!


فَأَذاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ

26

پس خداوند خوارى را در زندگى اين دنيا به آنها چشانيد، و عذاب آخرت شديدتر است اگر مى‌دانستند.


وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِي هٰذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ

27

ما براى مردم در اين قرآن از هر نوع مثلى زديم، شايد متذكر شوند.


قُرْآناً عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ

28

قرآنى است فصيح و خالى از هر گونه كجى و نادرستى، شايد آنان پرهيزگارى پيشه كنند!


ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلاً فِيهِ شُرَكاءُ مُتَشاكِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلاً الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ

29

خداوند مثالى زده است: مردى را كه مملوك شريكانى است كه درباره او پيوسته با هم به مشاجره مشغولند، و مردى كه تنها تسليم يك نفر است؛ آيا اين دو يكسانند؟! حمد، مخصوص خداست، ولى بيشتر آنان نمى‌دانند.


إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ

30

تو مى‌ميرى و آنها نيز خواهند مرد!


ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عِنْدَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ

31

سپس شما روز قيامت نزد پروردگارتان مخاصمه مى‌كنيد.


جزء قبل

جزء 23 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان