و ما بعد از او بر قومش هيچ لشكرى از آسمان نفرستاديم، و هرگز سنت ما بر اين نبود؛
(بلكه) فقط يك صيحه آسمانى بود، ناگهان همگى خاموش شدند!
افسوس بر اين بندگان كه هيچ پيامبرى براى هدايت آنان نيامد مگر اينكه او را استهزا مىكردند!
آيا نديدند چقدر از اقوام پيش از آنان را (بخاطر گناهانشان) هلاك كرديم، آنها هرگز به سوى ايشان بازنمىگردند (و زنده نمىشوند)!
و همه آنان (روز قيامت) نزد ما احضار مىشوند!
زمين مرده براى آنها آيتى است، ما آن را زنده كرديم و دانههاى (غذايى) از آن خارج ساختيم كه از آن مىخورند؛
و در آن باغهايى از نخلها و انگورها قرار داديم و چشمههايى از آن جارى ساختيم،
تا از ميوه آن بخورند در حالى كه دست آنان هيچ دخالتى در ساختن آن نداشته است! آيا شكر خدا را بجا نمىآورند؟!
منزه است كسى كه تمام زوجها را آفريد، از آنچه زمين مىروياند، و از خودشان، و از آنچه نمىدانند!
شب (نيز) براى آنها نشانهاى است (از عظمت خدا)؛ ما روز را از آن برمىگيريم، ناگهان تاريكى آنان را فرا مىگيرد!
و خورشيد (نيز براى آنها آيتى است) كه پيوسته بسوى قرارگاهش در حركت است؛ اين تقدير خداوند قادر و داناست.
و براى ماه منزلگاههايى قرار داديم، (و هنگامى كه اين منازل را طى كرد) سرانجام بصورت «شاخه كهنه قوسى شكل و زرد رنگ خرما» در مىآيد.
نه خورشيد را سزاست كه به ماه رسد، و نه شب بر روز پيشى مىگيرد؛ و هر كدام در مسير خود شناورند.
نشانهاى (ديگر از عظمت پروردگار) براى آنان است كه ما فرزندانشان را در كشتيهايى پر (از وسايل و بارها) حمل كرديم.
و براى آنها مركبهاى ديگرى همانند آن آفريديم.
و اگر بخواهيم آنها را غرق مىكنيم بطورى كه نه فريادرسى داشته باشند و نه نجات داده شوند!
مگر اينكه رحمت ما شامل حال آنان شود، و تا زمان معينى از اين زندگى بهره گيرند!
و هر گاه به آنها گفته شود: «از آنچه پيش رو و پشت سر شماست [از عذابهاى الهى] بترسيد تا مشمول رحمت الهى شويد!» (اعتنا نمىكنند).
و هيچ آيهاى از آيات پروردگارشان براى آنها نمىآيد مگر اينكه از آن روىگردان مى شوند.
و هنگامى كه به آنان گفته شود: «از آنچه خدا به شما روزى كرده انفاق كنيد!»، كافران به مؤمنان مىگويند: «آيا ما كسى را اطعام كنيم كه اگر خدا مىخواست او را اطعام مىكرد؟! (پس خدا خواسته است او گرسنه باشد)، شما فقط در گمراهى آشكاريد»!
آنها مىگويند: «اگر راست مىگوييد، اين وعده (قيامت) كى خواهد بود؟!
(اما) جز اين انتظار نمىكشند كه يك صيحه عظيم (آسمانى) آنها را فراگيرد، در حالى كه مشغول جدال (در امور دنيا) هستند.
(چنان غافلگير مىشوند كه حتى) نمىتوانند وصيتى كنند يا به سوى خانواده خود بازگردند!
(بار ديگر) در «صور» دميده مىشود، ناگهان آنها از قبرها، شتابان به سوى (دادگاه) پروردگارشان مىروند!
مىگويند: «اى واى بر ما! چه كسى ما را از خوابگاهمان برانگيخت؟! (آرى) اين همان است كه خداوند رحمان وعده داده، و فرستادگان (او) راست گفتند!»
صيحه واحدى بيش نيست، (فريادى عظيم برمىخيزد) ناگهان همگى نزد ما احضار مىشوند!
(و به آنها گفته مىشود:) امروز به هيچ كس ذرهاى ستم نمىشود، و جز آنچه را عمل مىكرديد جزا داده نمىشويد!
بهشتيان، امروز به نعمتهاى خدا مشغول و مسرورند.
آنها و همسرانشان در سايههاى (قصرها و درختان بهشتى) بر تختها تكيه زدهاند.
براى آنها در بهشت ميوه بسيار لذتبخشى است، و هر چه بخواهند در اختيار آنان خواهد بود!
بر آنها سلام (و درود الهى) است؛ اين سخنى است از سوى پروردگارى مهربان!
(و به آنها مىگويند:) جدا شويد امروز اى گنهكاران!
آيا با شما عهد نكردم اى فرزندان آدم كه شيطان را نپرستيد، كه او براى شما دشمن آشكارى است؟!
و اينكه مرا بپرستيد كه راه مستقيم اين است؟!
او گروه زيادى از شما را گمراه كرد، آيا انديشه نكرديد؟!
اين همان دوزخى است كه به شما وعده داده مىشد!
امروز وارد آن شويد و به خاطر كفرى كه داشتيد به آتش آن بسوزيد!
امروز بر دهانشان مهر مىنهيم، و دستهايشان با ما سخن مىگويند و پاهايشان كارهايى را كه انجام مىدادند شهادت مىدهند!
و اگر بخواهيم چشمانشان را محو كنيم؛ سپس براى عبور از راه، مىخواهند بر يكديگر پيشى بگيرند، اما چگونه مىتوانند ببينند؟!
و اگر بخواهيم آنها را در جاى خود مسخ مىكنيم (و به مجسمههايى بىروح مبدل مىسازيم) تا نتوانند راه خود را ادامه دهند يا به عقب برگردند!
هر كس را طول عمر دهيم، در آفرينش واژگونهاش مىكنيم (و به ناتوانى كودكى باز مىگردانيم)؛ آيا انديشه نمىكنند؟!
ما هرگز شعر به او [پيامبر] نياموختيم، و شايسته او نيست (شاعر باشد)؛ اين (كتاب آسمانى) فقط ذكر و قرآن مبين است!
تا افرادى را كه زندهاند بيم دهد (و بر كافران اتمام حجت شود) و فرمان عذاب بر آنان مسلم گردد!
آيا نديدند كه از آنچه با قدرت خود به عمل آوردهايم چهارپايانى براى آنان آفريديم كه آنان مالك آن هستند؟!
و آنها را رام ايشان ساختيم، هم مركب آنان از آن است و هم از آن تغذيه مىكنند؛
و براى آنان بهرههاى ديگرى در آن (حيوانات) است و نوشيدنيهايى گوارا؛ آيا با اين حال شكرگزارى نمىكنند؟!
آنان غير از خدا معبودانى براى خويش برگزيدند به اين اميد كه يارى شوند!
ولى آنها قادر به يارى ايشان نيستند، و اين (عبادتكنندگان در قيامت) لشكرى براى آنها خواهند بود كه در آتش دوزخ احضار مىشوند!
پس سخنانشان تو را غمگين نسازد، ما آنچه را پنهان مىدارند و آنچه را آشكار مىكنند مىدانيم!
آيا انسان نمىداند كه ما او را از نطفهاى بىارزش آفريديم؟! و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد كه) به مخاصمه آشكار (با ما) برخاست!
و براى ما مثالى زد و آفرينش خود را فراموش كرد و گفت: «چه كسى اين استخوانها را زنده مىكند در حالى كه پوسيده است؟!»
بگو: «همان كسى آن را زنده مىكند كه نخستين بار آن را آفريد؛ و او به هر مخلوقى داناست!
همان كسى كه براى شما از درخت سبز، آتش آفريد و شما بوسيله آن، آتش مىافروزيد!»
آيا كسى كه آسمانها و زمين را آفريد، نمىتواند همانند آنان [انسانهاى خاك شده] را بيافريند؟! آرى (مىتواند)، و او آفريدگار داناست!
فرمان او چنين است كه هر گاه چيزى را اراده كند، تنها به آن مىگويد: «موجود باش!»، آن نيز بىدرنگ موجود مىشود!
پس منزه است خداوندى كه مالكيت و حاكميت همه چيز در دست اوست؛ و شما را به سوى او بازمىگردانند!
سوره الصافات
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر؛ سوگند به (فرشتگان) صفكشيده (و منظم)
و به نهى كنندگان و (بازدارندگان)
و تلاوتكنندگان پياپى آيات الهى ...
كه معبود شما يگانه است؛
پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آنهاست، و پروردگار مشرقها!
ما آسمان نزديك [پايين] را با ستارگان آراستيم،
تا آن را از هر شيطان خبيثى حفظ كنيم!
آنها نمىتوانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرادهند، (و هر گاه چنين كنند) از هر سو هدف قرار مىگيرند!
آنها به شدت به عقب رانده مىشوند؛ و براى آنان مجازاتى دائم است!
مگر آنها كه در لحظهاى كوتاه براى استراق سمع به آسمان نزديك شوند، كه «شهاب ثاقب» آنها را تعقيب مىكند!
از آنان بپرس: «آيا آفرينش (و معاد) آنان سختتر است يا آفرينش فرشتگان (و آسمانها و زمين)؟! ما آنان را از گل چسبندهاى آفريديم!
تو از انكارشان تعجب مىكنى، ولى آنها مسخره مىكنند!
و هنگامى كه به آنان تذكر داده شود، هرگز متذكر نمىشوند!
و هنگامى كه معجزهاى را ببينند، ديگران را نيز به استهزا دعوت مىكنند!
و مىگويند: «اين فقط سحرى آشكار است!
آيا هنگامى كه ما مرديم و به خاك و استخوان مبدل شديم، بار ديگر برانگيخته خواهيم شد؟!
يا پدران نخستين ما (بازمىگردند)؟!»
بگو: «آرى، همه شما زنده مىشويد در حالى كه خوار و كوچك خواهيد بود!
تنها يك صيحه عظيم واقع مىشود، ناگهان همه (از قبرها برمىخيزند و) نگاه مىكنند!
و مىگويند: «اى واى بر ما، اين روز جزاست!»
(آرى) اين همان روز جدايى (حق از باطل) است كه شما آن را تكذيب مىكرديد!
(در اين هنگام به فرشتگان دستور داده مىشود:) ظالمان و همرديفانشان و آنچه را مىپرستيدند ...
(آرى آنچه را) جز خدا مىپرستيدند جمع كنيد و بسوى راه دوزخ هدايتشان كنيد!
آنها را نگهداريد كه بايد بازپرسى شوند!
شما را چه شده كه از هم يارى نمىطلبيد؟!
ولى آنان در آن روز تسليم قدرت خداوندند!
(و در اين حال) رو به يكديگر كرده و از هم مىپرسند ...
گروهى (مىگويند: «شما رهبران گمراهى بوديد كه به ظاهر) از طريق خيرخواهى و نيكى وارد شديد اما جز فريب چيزى در كارتان نبود)!»
(آنها در جواب) مىگويند: «شما خودتان اهل ايمان نبوديد (تقصير ما چيست)؟!
ما هيچ گونه سلطهاى بر شما نداشتيم، بلكه شما خود قومى طغيانگر بوديد!
اكنون فرمان پروردگارمان بر همه ما مسلم شده، و همگى از عذاب او مىچشيم!
ما شما را گمراه كرديم، همان گونه كه خود گمراه بوديم!
(آرى) همه آنها [پيشوايان و پيروان گمراه] در آن روز در عذاب الهى مشتركند!
ما اين گونه با مجرمان رفتار مىكنيم!
چرا كه وقتى به آنها گفته مىشد: «معبودى جز خدا وجود ندارد»، تكبر و سركشى مىكردند ...
و پيوسته مىگفتند: «آيا ما معبودان خود را بخاطر شاعرى ديوانه رها كنيم؟!»
چنين نيست، او حق را آورده و پيامبران پيشين را تصديق كرده است!
اما شما (مستكبران كوردل) بطور مسلم عذاب دردناك (الهى) را خواهيد چشيد!
و جز به آنچه انجام مىداديد كيفر داده نمىشويد،
جز بندگان مخلص خدا (كه از اين كيفرها بركنارند)!
براى آنان [بندگان مخلص] روزى معين و ويژهاى است،
ميوهها (ى گوناگون پر ارزش)، و آنها گرامى داشته مىشوند ...
در باغهاى پر نعمت بهشت؛
در حالى كه بر تختها رو به روى يكديگر تكيه زدهاند،
و گرداگردشان قدحهاى لبريز از شراب طهور را مىگردانند؛
شرابى سفيد و درخشنده، و لذتبخش براى نوشندگان؛
شرابى كه نه در آن مايه تباهى عقل است و نه از آن مست مىشوند!
و نزد آنها همسرانى زيبا چشم است كه جز به شوهران خود عشق نمىورزند.
گويى از (لطافت و سفيدى) همچون تخممرغهايى هستند كه (در زير بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانى هرگز آن را لمس نكرده است)!
(در حالى كه آنها غرق گفتگو هستند) بعضى رو به بعضى ديگر كرده مىپرسند ...
كسى از آنها مىگويد: «من همنشينى داشتم ...
كه پيوسته مىگفت: آيا (به راستى) تو اين سخن را باور كردهاى ...
كه وقتى ما مرديم و به خاك و استخوان مبدل شديم، (بار ديگر) زنده مىشويم و جزا داده خواهيم شد؟!»
(سپس) مىگويد: «آيا شما مىتوانيد از او خبرى بگيريد؟»
اينجاست كه نگاهى مىكند، ناگهان او را در ميان دوزخ مىبيند.
مىگويد: «به خدا سوگند نزديك بود مرا (نيز) به هلاكت بكشانى!
و اگر نعمت پروردگارم نبود، من نيز از احضارشدگان (در دوزخ) بودم!
(سپس به ياران خود مىگويد: اى دوستان!) آيا ما هرگز نمىميريم (و در بهشت جاودانه خواهيم بود)،
و جز همان مرگ اول، مرگى به سراغ ما نخواهد آمد، و ما هرگز عذاب نخواهيم شد.
راستى اين همان پيروزى بزرگ است!
آرى، براى مثل اين، بايد عملكنندگان عمل كنند!
آيا اين (نعمتهاى جاويدان بهشتى) بهتر است يا درخت (نفرتانگيز) زقوم؟!
ما آن را مايه درد و رنج ظالمان قرار داديم!
آن درختى است كه از قعر جهنم مىرويد!
شكوفه آن مانند سرهاى شياطين است!
آنها [مجرمان] از آن مىخورند و شكمها را از آن پر مىكنند!
سپس روى آن آب داغ متعفنى مىنوشند!
سپس بازگشت آنها به سوى جهنم است!
چرا كه آنها پدران خود را گمراه يافتند،
با اين حال به سرعت بدنبال آنان كشانده مىشوند!
و قبل از آنها بيشتر پيشينيان (نيز) گمراه شدند!
ما در ميان آنها انذاركنندگانى فرستاديم،
ولى بنگر عاقبت انذارشوندگان چگونه بود!
مگر بندگان مخلص خدا!
و نوح، ما را خواند (و ما دعاى او را اجابت كرديم)؛ و چه خوب اجابت كنندهاى هستيم!
و او و خاندانش را از اندوه بزرگ رهايى بخشيديم،
و فرزندانش را همان بازماندگان (روى زمين) قرار داديم،
و نام نيك او را در ميان امتهاى بعد باقى نهاديم.
سلام بر نوح در ميان جهانيان باد!
ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مىدهيم!
چرا كه او از بندگان باايمان ما بود!
سپس ديگران [دشمنان او] را غرق كرديم!
و از پيروان او ابراهيم بود؛
(به خاطر بياور) هنگامى را كه با قلب سليم به پيشگاه پروردگارش آمد؛
هنگامى كه به پدر و قومش گفت: «اينها چيست كه مىپرستيد؟!
آيا غير از خدا به سراغ اين معبودان دروغين مىرويد؟!
شما درباره پروردگار عالميان چه گمان مىبريد؟!
(سپس) نگاهى به ستارگان افكند ...
و گفت: «من بيمارم (و با شما به مراسم جشن نمىآيم)!»
آنها از او روى برتافته و به او پشت كردند (و بسرعت دور شدند.)
(او وارد بتخانه شد) مخفيانه نگاهى به معبودانشان كرد و از روى تمسخر گفت: «چرا (از اين غذاها) نمىخوريد؟!
(اصلا) چرا سخن نمىگوييد؟!»
سپس بسوى آنها رفت و ضربهاى محكم با دست راست بر پيكر آنها فرود آورد (و جز بت بزرگ، همه را درهم شكست).
آنها با سرعت به او روى آوردند.
گفت: «آيا چيزى را مىپرستيد كه با دست خود مىتراشيد؟!
با اينكه خداوند هم شما را آفريده و هم بتهايى كه مىسازيد!»
(بتپرستان) گفتند: «بناى مرتفعى براى او بسازيد و او را در جهنمى از آتش بيفكنيد!»
آنها طرحى براى نابودى ابراهيم ريخته بودند، ولى ما آنان را پست و مغلوب ساختيم!
(او از اين مهلكه بسلامت بيرون آمد) و گفت: «من به سوى پروردگارم مىروم، او مرا هدايت خواهد كرد!
پروردگارا! به من از صالحان [فرزندان صالح] ببخش!»
ما او [ابراهيم] را به نوجوانى بردبار و صبور بشارت داديم!
هنگامى كه با او به مقام سعى و كوشش رسيد، گفت: «پسرم! من در خواب ديدم كه تو را ذبح مىكنم، نظر تو چيست؟» گفت «پدرم! هر چه دستور دارى اجرا كن، به خواست خدا مرا از صابران خواهى يافت!»
هنگامى كه هر دو تسليم شدند و ابراهيم جبين او را بر خاك نهاد ...
او را ندا داديم كه: «اى ابراهيم!
آن رؤيا را تحقق بخشيدى (و به مأموريت خود عمل كردى)!» ما اين گونه، نيكوكاران را جزا مىدهيم!
اين مسلما همان امتحان آشكار است!
ما ذبح عظيمى را فداى او كرديم،
و نام نيك او را در امتهاى بعد باقى نهاديم!
سلام بر ابراهيم!
اين گونه نيكوكاران را پاداش مىدهيم!
او از بندگان باايمان ما است!
ما او را به اسحاق- پيامبرى از شايستگان- بشارت داديم!
ما به او و اسحاق بركت داديم؛ و از دودمان آن دو، افرادى بودند نيكوكار و افرادى آشكارا به خود ستم كردند!
ما به موسى و هارون نعمت بخشيديم!
و آن دو و قومشان را از اندوه بزرگ نجات داديم!
و آنها را يارى كرديم تا بر دشمنان خود پيروز شدند!
ما به آن دو، كتاب روشنگر داديم،
و آن دو را به راه راست هدايت نموديم!
و نام نيكشان را در اقوام بعد باقى گذارديم!
سلام بر موسى و هارون!
ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مىدهيم!
آن دو از بندگان مؤمن ما بودند!
و الياس از رسولان (ما) بود!
به خاطر بياور هنگامى را كه به قومش گفت: «آيا تقوا پيشه نمىكنيد؟!
آيا بت «بعل» را مىخوانيد و بهترين آفريدگارها را رها مىسازيد؟!
خدايى كه پروردگار شما و پروردگار نياكان شماست!»
اما آنها او را تكذيب كردند؛ ولى به يقين همگى (در دادگاه عدل الهى) احضار مىشوند!
مگر بندگان مخلص خدا!
ما نام نيك او را در ميان امتهاى بعد باقى گذارديم!
سلام بر الياسين!
ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مىدهيم!
او از بندگان مؤمن ما است!
و لوط از رسولان (ما) است!
و به خاطر بياور زمانى را كه او و خاندانش را همگى نجات داديم،
مگر پير زنى كه از بازماندگان بود (و به سرنوشت آنان گرفتار شد)!
سپس بقيه را نابود كرديم!
و شما پيوسته صبحگاهان از كنار (ويرانههاى شهرهاى) آنها مىگذريد ...
و (همچنين) شبانگاه؛ آيا نمىانديشيد؟!
و يونس از رسولان (ما) است!
به خاطر بياور زمانى را كه به سوى كشتى پر (از جمعيت و بار) فرار كرد.
ا آنها قرعه افكند، (و قرعه به نام او افتاد و) مغلوب شد!
(او را به دريا افكندند) و ماهى عظيمى او را بلعيد، در حالى كه مستحق سرزنش بود!
و اگر او از تسبيحكنندگان نبود ...
تا روز قيامت در شكم ماهى مىماند!
(به هر حال ما او را رهايى بخشيديم و) او را در يك سرزمين خشك خالى از گياه افكنديم در حالى كه بيمار بود!
و بوته كدويى بر او رويانديم (تا در سايه برگهاى پهن و مرطوبش آرامش يابد)!
و او را به سوى جمعيت يكصد هزار نفرى- يا بيشتر- فرستاديم!
آنها ايمان آوردند، از اين رو تا مدت معلومى آنان را از مواهب زندگى بهرهمند ساختيم!
از آنان بپرس: آيا پروردگارت دخترانى دارد و پسران از آن آنهاست؟!
آيا ما فرشتگان را مؤنث آفريديم و آنها ناظر بودند؟!
دانيد آنها با اين تهمت بزرگشان مىگويند:
«خداوند فرزند آورده!» ولى آنها به يقين دروغ مىگويند!
آيا دختران را بر پسران ترجيح داده است؟!
شما را چه شده است؟! چگونه حكم مىكنيد؟! (هيچ مىفهميد چه مىگوييد؟!)
آيا متذكر نمىشويد؟!
يا شما دليل روشنى در اين باره داريد؟
كتابتان را بياوريد اگر راست مىگوييد!
آنها [مشركان] ميان او [خداوند] و جن، (خويشاوندى و) نسبتى قائل شدند؛ در حالى كه جنيان بخوبى مىدانند كه اين بتپرستان در دادگاه الهى احضار مىشوند!
منزه است خداوند از آنچه توصيف مىكنند،
مگر بندگان مخلص خدا!
شما و آنچه را پرستش مىكنيد،
هرگز نمىتوانيد كسى را (با آن) فريب دهيد،
مگر آنها كه در آتش دوزخ وارد مىشوند!
و هيچ يك از ما نيست جز آنكه مقام معلومى دارد؛
و ما همگى (براى اطاعت فرمان خداوند) به صف ايستادهايم؛
و ما همه تسبيحگوى او هستيم!
آنها پيوسته مىگفتند:
«اگر يكى از كتابهاى پيشينيان نزد ما بود،
به يقين، ما بندگان مخلص خدا بوديم!»
(اما هنگامى كه اين كتاب بزرگ آسمانى بر آنها نازل شد،) به آن كافر شدند؛ ولى بزودى (نتيجه كار خود را) خواهند دانست!
وعده قطعى ما براى بندگان فرستاده ما از پيش مسلم شده ...
كه آنان يارى شدگانند،
و لشكر ما پيروزند!
از آنها [كافران] روى بگردان تا زمان معينى (كه فرمان جهاد فرارسد)!
و وضع آنها را بنگر (چه بىمحتواست) اما بزودى (نتيجه اعمال خود را) مىبينند!
آيا آنها براى عذاب ما شتاب مىكنند؟!
اما هنگامى كه عذاب ما در آستانه خانههايشان فرود آيد، انذارشدگان صبحگاه بدى خواهند داشت!
از آنان روى بگردان تا زمان معينى!
و وضع كارشان را ببين؛ آنها نيز به زودى (نتيجه اعمال خود را) مىبينند!
منزه است پروردگار تو، پروردگار عزت (و قدرت) از آنچه آنان توصيف مىكنند.
و سلام بر رسولان!
حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است!
سوره ص
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر؛ ص، سوگند به قرآنى كه داراى ذكر است (كه اين كتاب، معجزه الهى است).
ولى كافران گرفتار غرور اختلافند!
چه بسيار اقوامى را كه پيش از آنها هلاك كرديم؛ و به هنگام نزول عذاب فرياد مىزدند (و كمك مىخواستند) ولى وقت نجات گذشته بود!
آنها تعجب كردند كه پيامبر بيمدهندهاى از ميان آنان به سويشان آمده؛ و كافران گفتند: اين ساحر بسيار دروغگويى است!
آيا او بجاى اينهمه خدايان، خداى واحدى قرار داده؟! اين براستى چيز عجيبى است!»
سركردگان آنها بيرون آمدند و گفتند: «برويد و خدايانتان را محكم بچسبيد، اين چيزى است كه خواستهاند (شما را گمراه كنند)!
ما هرگز چنين چيزى در آيين ديگرى نشنيدهايم؛ اين تنها يك آئين ساختگى است!
آيا از ميان همه ما، قرآن تنها بر او [محمد] نازل شده؟!» آنها در حقيقت در اصل وحى من ترديد دارند، بلكه آنان هنوز عذاب الهى را نچشيدهاند (كه اين چنين گستاخانه سخن مىگويند)!
مگر خزاين رحمت پروردگار توانا و بخشندهات نزد آنهاست (تا به هر كس ميل دارند بدهند)؟!
يا اينكه مالكيت و حاكميت آسمانها و زمين و آنچه ميان اين دو است از آن آنهاست؟! (اگر چنين است) با هر وسيله ممكن به آسمانها بروند (و جلو نزول وحى را بر قلب پاك محمد بگيرند)!
(آرى) اينها لشكر كوچك شكستخوردهاى از احزابند!
پيش از آنان قوم نوح و عاد و فرعون صاحب قدرت (پيامبران ما را) تكذيب كردند!
و (نيز) قوم ثمود و لوط و اصحاب الأيكه [قوم شعيب]، اينها احزابى بودند (كه به تكذيب پيامبران برخاستند)!
هر يك (از اين گروهها) رسولان را تكذيب كردند، و عذاب الهى درباره آنان تحقق يافت!
اينها (با اين اعمالشان) جز يك صيحه آسمانى را انتظار نمىكشند كه هيچ مهلت و بازگشتى براى آن وجود ندارد (و همگى را نابود مىسازد)!
آنها (از روى خيرهسرى) گفتند: «پروردگارا! بهره ما را از عذاب هر چه زودتر قبل از روز حساب به ما ده!»
در برابر آنچه مىگويند شكيبا باش، و به خاطر بياور بنده ما داوود صاحب قدرت را، كه او بسيار توبهكننده بود!
ما كوهها را مسخر او ساختيم كه هر شامگاه و صبحگاه با او تسبيح مىگفتند!
پرندگان را نيز دسته جمعى مسخر او كرديم (تا همراه او تسبيح خدا گويند)؛ و همه اينها بازگشتكننده به سوى او بودند!
و حكومت او را استحكام بخشيديم، (هم) دانش به او داديم و (هم) داورى عادلانه!
آيا داستان شاكيان هنگامى كه از محراب (داوود) بالا رفتند به تو رسيده است؟!
در آن هنگام كه (بىمقدمه) بر او وارد شدند و او از ديدن آنها وحشت كرد؛ گفتند: «نترس، دو نفر شاكى هستيم كه يكى از ما بر ديگرى ستم كرده؛ اكنون در ميان ما بحق داورى كن و ستم روا مدار و ما را به راه راست هدايت كن!
اين برادر من است؛ و او نود و نه ميش دارد و من يكى بيش ندارم اما او اصرار مىكند كه: اين يكى را هم به من واگذار؛ و در سخن بر من غلبه كرده است!»
(داوود) گفت: «مسلما او با درخواست يك ميش تو براى افزودن آن به ميشهايش، بر تو ستم نموده؛ و بسيارى از شريكان (و دوستان) به يكديگر ستم مىكنند، مگر كسانى كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند؛ اما عده آنان كم است!» داوود دانست كه ما او را (با اين ماجرا) آزمودهايم، از اين رو از پروردگارش طلب آمرزش نمود و به سجده افتاد و توبه كرد.
ما اين عمل را بر او بخشيديم؛ و او نزد ما داراى مقامى والا و سرانجامى نيكوست!
اى داوود! ما تو را خليفه و (نماينده خود) در زمين قرار داديم؛ پس در ميان مردم بحق داورى كن، و از هواى نفس پيروى مكن كه تو را از راه خدا منحرف سازد؛ كسانى كه از راه خدا گمراه شوند، عذاب شديدى بخاطر فراموش كردن روز حساب دارند!
ما آسمان و زمين و آنچه را ميان آنهاست بيهوده نيافريديم؛ اين گمان كافران است؛ واى بر كافران از آتش (دوزخ)!
آيا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند همچون مفسدان در زمين قرار مىدهيم، يا پرهيزگاران را همچون فاجران؟!
اين كتابى است پربركت كه بر تو نازل كردهايم تا در آيات آن تدبر كنند و خردمندان متذكر شوند!
ما سليمان را به داوود بخشيديم؛ چه بنده خوبى! زيرا همواره به سوى خدا بازگشت مىكرد (و به ياد او بود)!
به خاطر بياور هنگامى را كه عصرگاهان اسبان چابك تندرو را بر او عرضه داشتند،
گفت: «من اين اسبان را بخاطر پروردگارم دوست دارم (و مىخواهم از آنها در جهاد استفاده كنم»، او هم چنان به آنها نگاه مىكرد) تا از ديدگانش پنهان شدند.
(آنها به قدرى جالب بودند كه گفت:) بار ديگر آنها را نزد من بازگردانيد! و دست به ساقها و گردنهاى آنها كشيد (و آنها را نوازش داد).
ما سليمان را آزموديم و بر تخت او جسدى افكنديم؛ سپس او به درگاه خداوند توبه كرد.
گفت: پروردگارا! مرا ببخش و حكومتى به من عطا كن كه بعد از من سزاوار هيچ كس نباشد، كه تو بسيار بخشندهاى!
پس ما باد را مسخر او ساختيم تا به فرمانش بنرمى حركت كند و به هر جا او مىخواهد برود!
و شياطين را مسخر او كرديم، هر بنا و غواصى از آنها را!
و گروه ديگرى (از شياطين) را در غل و زنجير (تحت سلطه او) قرار داديم،
(و به او گفتيم:) اين عطاى ما است، به هر كس مىخواهى (و صلاح مىبينى) ببخش، و از هر كس مىخواهى امساك كن، و حسابى بر تو نيست (تو امين هستى)!
و براى او [سليمان] نزد ما مقامى ارجمند و سرانجامى نيكوست!
و به خاطر بياور بنده ما ايوب را، هنگامى كه پروردگارش را خواند (و گفت: پروردگارا!) شيطان مرا به رنج و عذاب افكنده است.
(به او گفتيم:) پاى خود را بر زمين بكوب! اين چشمه آبى خنك براى شستشو و نوشيدن است!
و خانوادهاش را به او بخشيديم، و همانند آنها را بر آنان افزوديم، تا رحمتى از سوى ما باشد و تذكرى براى انديشمندان.
(و به او گفتيم:) بستهاى از ساقههاى گندم (يا مانند آن) را برگير و با آن (همسرت را) بزن و سوگند خود را مشكن! ما او را شكيبا يافتيم؛ چه بنده خوبى كه بسيار بازگشتكننده (به سوى خدا) بود!
و به خاطر بياور بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب را، صاحبان دستها (ى نيرومند) و چشمها (ى بينا)!
ما آنها را با خلوص ويژهاى خالص كرديم، و آن يادآورى سراى آخرت بود!
و آنها نزد ما از برگزيدگان و نيكانند!
و به خاطر بياور «اسماعيل» و «اليسع» و «ذا الكفل» را كه همه از نيكان بودند!
اين يك يادآورى است، و براى پرهيزكاران فرجام نيكويى است:
باغهاى جاويدان بهشتى كه درهايش به روى آنان گشوده است،
در حالى كه در آن بر تختها تكيه كردهاند و ميوههاى بسيار و نوشيدنيها در اختيار آنان است!
و نزد آنان همسرانى است كه تنها چشم به شوهرانشان دوختهاند، و همسن و سالند!
اين همان است كه براى روز حساب به شما وعده داده مىشود (وعدهاى تخلف ناپذير)!
اين روزى ما است كه هرگز آن را پايانى نيست!
اين (پاداش پرهيزگاران است)، و براى طغيانگران بدترين محل بازگشت است:
دوزخ، كه در آن وارد مىشوند؛ و چه بستر بدى است!
اين نوشابه «حميم» و «غساق» است [دو مايع سوزان و تيره رنگ] كه بايد از آن بچشند!
و جز اينها كيفرهاى ديگرى همانند آن دارند!
(به آنان گفته مىشود:) اين گروهى است كه همراه شما وارد دوزخ مىشوند (اينها همان سران گمراهيند)؛ خوشامد بر آنها مباد، همگى در آتش خواهند سوخت!
آنها (به رؤساى خود) مىگويند: «بلكه خوشامد بر شما مباد كه اين عذاب را شما براى ما فراهم ساختيد! چه بد قرارگاهى است اينجا!»
(سپس) مىگويند: «پروردگارا! هر كس اين عذاب را براى ما فراهم ساخته، عذابى مضاعف در آتش بر او بيفزا!»
آنها مىگويند: «چرا مردانى را كه ما از اشرار مىشمرديم (در اينجا، در آتش دوزخ) نمىبينيم؟!
آيا ما آنان را به مسخره گرفتيم يا (به اندازهاى حقيرند كه) چشمها آنها را نمىبيند؟!
اين يك واقعيت است گفتگوهاى خصمانه دوزخيان!
بگو: «من تنها يك بيمدهندهام؛ و هيچ معبودى جز خداوند يگانه قهار نيست!
پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است، پروردگار عزيز و غفار!»
بگو: «اين خبرى بزرگ است،
كه شما از آن روىگردانيد!
من از ملأ اعلى (و فرشتگان عالم بالا) به هنگامى كه (درباره آفرينش آدم) مخاصمه مىكردند خبر ندارم!
تنها چيزى كه به من وحى مىشود اين است كه من انذاركننده آشكارى هستم!»
و به خاطر بياور هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشرى را از گل مىآفرينم!
هنگامى كه آن را نظام بخشيدم و از روح خود در آن دميدم، براى او به سجده افتيد!»
در آن هنگام همه فرشتگان سجده كردند،
جز ابليس كه تكبر ورزيد و از كافران بود!
گفت: «اى ابليس! چه چيز مانع تو شد كه بر مخلوقى كه با قدرت خود او را آفريدم سجده كنى؟! آيا تكبر كردى يا از برترينها بودى؟! (برتر از اينكه فرمان سجود به تو داده شود!)»
گفت: «من از او بهترم؛ مرا از آتش آفريدهاى و او را از گل!»
فرمود: «از آسمانها (و صفوف ملائكه) خارج شو، كه تو رانده درگاه منى!
و مسلما لعنت من بر تو تا روز قيامت خواهد بود!
گفت: «پروردگارا! مرا تا روزى كه انسانها برانگيخته مىشوند مهلت ده!»
فرمود: «تو از مهلت دادهشدگانى،
ولى تا روز و زمان معين!»
گفت: «به عزتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم كرد،
مگر بندگان خالص تو، از ميان آنها!»
فرمود: «به حق سوگند، و حق مىگويم،
كه جهنم را از تو و هر كدام از آنان كه از تو پيروى كند، پر خواهم كرد!»
(اى پيامبر!) بگو: «من براى دعوت نبوت هيچ پاداشى از شما نمىطلبم، و من از متكلفين نيستم! (سخنانم روشن و همراه با دليل است!)»
اين (قرآن) تذكرى براى همه جهانيان است؛
و خبر آن را بعد از مدتى مىشنويد!
سوره الزمر
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر؛ اين كتابى است كه از سوى خداوند عزيز و حكيم نازل شده است.
ما اين كتاب را بحق بر تو نازل كرديم؛ پس خدا را پرستش كن و دين خود را براى او خالص گردان!
آگاه باشيد كه دين خالص از آن خداست، و آنها كه غير خدا را اولياى خود قرار دادند و دليلشان اين بود كه: «اينها را نمىپرستيم مگر بخاطر اينكه ما را به خداوند نزديك كنند»، خداوند روز قيامت ميان آنان در آنچه اختلاف داشتند داورى مىكند؛ خداوند آن كس را كه دروغگو و كفرانكننده است هرگز هدايت نمىكند!
اگر (بفرض محال) خدا مىخواست فرزندى انتخاب كند، از ميان مخلوقاتش آنچه را مىخواست برميگزيد؛ منزه است (از اينكه فرزندى داشته باشد)! او خداوند يكتاى پيروز است!
آسمانها و زمين را بحق آفريد؛ شب را بر روز مىپيچد و روز را بر شب؛ و خورشيد و ماه را مسخر فرمان خويش قرار داد؛ هر كدام تا سرآمد معينى به حركت خود ادامه مىدهند؛ آگاه باشيد كه او قادر و آمرزنده است!
او شما را از يك نفس آفريد، و همسرش را از (باقيمانده گل) او خلق كرد؛ و براى شما هشت زوج از چهارپايان ايجاد كرد؛ او شما را در شكم مادرانتان آفرينشى بعد از آفرينش ديگر، در ميان تاريكيهاى سه گانه، مىبخشد! اين است خداوند، پروردگار شما كه حكومت (عالم هستى) از آن اوست؛ هيچ معبودى جز او نيست؛ پس چگونه از راه حق منحرف مىشويد؟!
اگر كفران كنيد، خداوند از شما بىنياز است و هرگز كفران را براى بندگانش نمى پسندد؛ و اگر شكر او را بجا آوريد آن را براى شما مىپسندد! و هيچ گنهكارى گناه ديگرى را بر دوش نمىكشد! سپس بازگشت همه شما به سوى پروردگارتان است، و شما را از آنچه انجام مىداديد آگاه مىسازد؛ چرا كه او به آنچه در سينههاست آگاه است!
هنگامى كه انسان را زيانى رسد، پروردگار خود را مىخواند و بسوى او باز مى گردد؛ اما هنگامى كه نعمتى از خود به او عطا كند، آنچه را به خاطر آن قبلا خدا را مى خواند از ياد مىبرد و براى خداوند همتايانى قرار مىدهد تا مردم را از راه او منحرف سازد؛ بگو: «چند روزى از كفرت بهرهگير كه از دوزخيانى!»
(آيا چنين كسى با ارزش است) يا كسى كه در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قيام، از عذاب آخرت مىترسد و به رحمت پروردگارش اميدوار است؟! بگو: «آيا كسانى كه مىدانند با كسانى كه نمىدانند يكسانند؟! تنها خردمندان متذكر مىشوند!»
بگو: «اى بندگان من كه ايمان آوردهايد! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهيزيد! براى كسانى كه در اين دنيا نيكى كردهاند پاداش نيكى است! و زمين خدا وسيع است، (اگر تحت فشار سران كفر بوديد مهاجرت كنيد) كه صابران اجر و پاداش خود را بىحساب دريافت مىدارند!
بگو: «من مأمورم كه خدا را پرستش كنم در حالى كه دينم را براى او خالص كرده باشم،
و مأمورم كه نخستين مسلمان باشم!
بگو: «من اگر نافرمانى پروردگارم كنم، از عذاب روز بزرگ (قيامت) مىترسم!»
بگو: «من تنها خدا را مىپرستم در حالى كه دينم را براى او خالص مىكنم.
شما هر چه را جز او مىخواهيد بپرستيد!» بگو: «زيانكاران واقعى آنانند كه سرمايه وجود خويش و بستگانشان را در روز قيامت از دست دادهاند! آگاه باشيد زيان آشكار همين است!»
براى آنان از بالاى سرشان سايبانهايى از آتش، و در زير پايشان نيز سايبانهايى از آتش است؛ اين چيزى است كه خداوند با آن بندگانش را مىترساند! اى بندگان من! از نافرمانى من بپرهيزيد!
و كسانى كه از عبادت طاغوت پرهيز كردند و به سوى خداوند بازگشتند، بشارت از آن آنهاست؛ پس بندگان مرا بشارت ده!
همان كسانى كه سخنان را مىشنوند و از نيكوترين آنها پيروى مىكنند؛ آنان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده، و آنها خردمندانند.
آيا تو مىتوانى كسى را كه فرمان عذاب درباره او قطعى شده رهايى بخشى؟! آيا تو ميتوانى كسى را كه در درون آتش است برگيرى و نجات دهى؟!
ولى آنها كه تقواى الهى پيشه كردند، غرفههايى در بهشت دارند كه بر فراز آنها غرفههاى ديگرى بنا شده و از زير آنها نهرها جارى است اين وعده الهى است، و خداوند در وعده خود تخلف نمىكند!
آيا نديدى كه خداوند از آسمان آبى فرستاد و آن را بصورت چشمههايى در زمين وارد نمود، سپس با آن زراعتى را خارج مىسازد كه رنگهاى مختلف دارد؛ بعد آن گياه خشك مىشود، بگونهاى كه آن را زرد و بىروح مىبينى؛ سپس آن را در هم مىشكند و خرد مىكند؛ در اين مثال تذكرى است براى خردمندان (از ناپايدارى دنيا)!
آيا كسى كه خدا سينهاش را براى اسلام گشاده است و بر فراز مركبى از نور الهى قرار گرفته (همچون كوردلان گمراه است؟!) واى بر آنان كه قلبهايى سخت در برابر ذكر خدا دارند! آنها در گمراهى آشكارى هستند!
خداوند بهترين سخن را نازل كرده، كتابى كه آياتش (در لطف و زيبايى و عمق و محتوا) همانند يكديگر است؛ آياتى مكرر دارد (با تكرارى شوقانگيز) كه از شنيدن آياتش لرزه بر اندام كسانى كه از پروردگارشان مىترسند مىافتد؛ سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذكر خدا مىشود؛ اين هدايت الهى است كه هر كس را بخواهد با آن راهنمايى مىكند؛ و هر كس را خداوند گمراه سازد، راهنمايى براى او نخواهد بود!
آيا كسى كه با صورت خود عذاب دردناك (الهى) را در روز قيامت دور مىسازد (همانند كسى است كه هرگز آتش دوزخ به او نمىرسد)؟! و به ظالمان گفته مى شود: «بچشيد آنچه را به دست مىآورديد (و انجام مىداديد)!»
كسانى كه قبل از آنها بودند نيز (آيات ما را) تكذيب نمودند، و عذاب (الهى) از جايى كه فكر نمىكردند به سراغشان آمد!
پس خداوند خوارى را در زندگى اين دنيا به آنها چشانيد، و عذاب آخرت شديدتر است اگر مىدانستند.
ما براى مردم در اين قرآن از هر نوع مثلى زديم، شايد متذكر شوند.
قرآنى است فصيح و خالى از هر گونه كجى و نادرستى، شايد آنان پرهيزگارى پيشه كنند!
خداوند مثالى زده است: مردى را كه مملوك شريكانى است كه درباره او پيوسته با هم به مشاجره مشغولند، و مردى كه تنها تسليم يك نفر است؛ آيا اين دو يكسانند؟! حمد، مخصوص خداست، ولى بيشتر آنان نمىدانند.
تو مىميرى و آنها نيز خواهند مرد!
سپس شما روز قيامت نزد پروردگارتان مخاصمه مىكنيد.