قرآن عثمان طه

فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَي اللَّهِ وَ كَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْويً لِلْكافِرِينَ

32

پس چه كسى ستمكارتر است از آنكه بر خدا دروغ بندد و سخن راست و درست را چون به سوى او آمد، تكذيب كند؟ آيا دوزخ جايگاهى براى كافران نيست؟


وَ الَّذِي جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ

33

و آنكه سخن راست و درست آورد و كسانى كه آن را باور كردند، اينانند كه پرهيزكارانند.


لَهُمْ ما يَشاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذٰلِكَ جَزاءُ الْمُحْسِنِينَ

34

براى آنان نزد پروردگارشان آنچه بخواهند فراهم است؛ اين است پاداش نيكوكاران؛


لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَ يَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ

35

تا خدا [به رحمتش‌] زشت‌ترين اعمالى كه انجام دادند از آنان محو كند، و آنان را بر پايه بهترين عملى كه همواره انجام مى‌دادند پاداش دهد.


أَ لَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ وَ يُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ

36

آيا خدا براى بنده‌اش [در همه امور] كافى نيست؟ و مشركان [به پندار خود] تو را از كسانى كه غير خدا هستند، مى‌ترسانند و هر كه را خدا به كيفر [كفر و عناد] ش گمراه كند، او را هيچ هدايت‌كننده‌اى نخواهد بود؛


وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُضِلٍّ أَ لَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِي انْتِقامٍ

37

و هر كه را خدا هدايت كند، او را هيچ گمراه‌كننده‌اى نخواهد بود. آيا خدا تواناى شكست‌ناپذير و صاحب انتقام نيست؟


وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كاشِفاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ

38

اگر از آنان بپرسى: چه كسى آسمان‌ها و زمين را آفريد؟ بى‌ترديد مى‌گويند: خدا. بگو: پس مرا درباره معبودانى كه به جاى خدا مى‌پرستيد خبر دهيد، كه اگر خدا آسيبى را براى من بخواهد، آيا آنها مى‌توانند آسيب او را از من برطرف كنند؟ يا اگر رحمتى را براى من بخواهد، آيا مى‌توانند رحمتش را باز دارند؟ بگو: خدا مرا كافى است. توكل كنندگان فقط بر او توكل مى‌كنند.


قُلْ يا قَوْمِ اعْمَلُوا عَليٰ مَكانَتِكُمْ إِنِّي عامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ

39

بگو: اى قوم من! شما بر همين حالت كفر و عنادى كه هستيد عمل كنيد، من نيز [بر پايه ايمان و اخلاصم‌] عمل مى‌كنم، پس به زودى خواهيد دانست،


مَنْ يَأْتِيهِ عَذابٌ يُخْزِيهِ وَ يَحِلُّ عَلَيْهِ عَذابٌ مُقِيمٌ

40

كه چه كسى را [در دنيا] عذابى خوار كننده بيايد، و [در آخرت هم‌] عذابى جاودانه بر او فرود آيد.


إِنَّا أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَديٰ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ

41

ما اين كتاب را براى [هدايت‌] مردم به حق و راستى بر تو نازل كرده‌ايم؛ پس هر كه هدايت يافت، به سود خود هدايت يافته و هر كه گمراه شد، فقط به زيان خود گمراه مى‌شود؛ و تو بر آنان نگهبان و كارساز نيستى،


اللَّهُ يَتَوَفَّي الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها وَ الَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنامِها فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضيٰ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الْأُخْريٰ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ

42

و خداست كه روح [مردم‌] را هنگام مرگشان به طور كامل مى‌گيرد، و روحى را كه [صاحبش‌] نمرده است نيز به هنگام خوابش [مى‌گيرد]، پس روح كسى كه مرگ را بر او حكم كرده نگه مى‌دارد، [و به بدن باز نمى‌گرداند] و ديگر روح را تا سرآمدى معين باز مى‌فرستد؛ مسلما در اين [واقعيت‌] براى مردمى كه مى‌انديشند، نشانه‌هايى [بر قدرت خدا] ست.


أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعاءَ قُلْ أَ وَ لَوْ كانُوا لا يَمْلِكُونَ شَيْئاً وَ لا يَعْقِلُونَ

43

[نه اينكه بى‌خبران، درباره قدرت خدا نمى‌انديشند] بلكه به جاى خدا [از بتان‌] شفيعانى براى خود گرفته‌اند. بگو: آيا [از آنها شفاعت مى‌خواهيد] هر چند مالك چيزى [و اختياردار شفاعتى‌] نباشند و علم و عقلى نداشته باشند [و پرستندگان خود را نشناسند؟]


قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَمِيعاً لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

44

بگو: شفاعت، يكسره ويژه خداست، فرمانروايى آسمان‌ها و زمين در سيطره اوست، سپس به سوى او بازگردانده مى‌شويد؛


وَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ إِذا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ

45

و هنگامى كه خدا به يگانگى ياد مى‌شود [و نامى از معبودانشان به ميان نمى‌آيد] دل‌هاى كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، نفرت پيدا مى‌كند و چون يادى از معبودان ديگر به ميان مى‌آيد، ناگاه مسرور و شاد مى‌شوند!!


قُلِ اللَّهُمَّ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ عالِمَ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبادِكَ فِي ما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ

46

[وقتى از ايمان آوردنشان نااميد شدى‌] بگو: خدايا! اى آفريننده آسمان‌ها و زمين! [اى‌] داناى نهان و آشكار! تو خود در ميان بندگانت بر سر آنچه [از عقايد و عبادات‌] اختلاف مى‌كردند، داورى خواهى كرد؛


وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ

47

و اگر براى كسانى كه [به آيات خدا] ستم ورزيده‌اند، همه آنچه در زمين است و مانندش با آن باشد، بى‌ترديد حاضرند آن را براى رهايى خود از عذاب سخت روز قيامت عوض دهند، و از سوى خدا آنچه را كه [از عذاب‌هاى گوناگون‌] نمى‌پنداشتند، آشكار مى‌شود.


وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ

48

و زشتى‌هاى آنچه را كه مرتكب شده‌اند براى آنان پديدار مى‌گردد، و آنچه [از عذاب‌هايى‌] كه مسخره مى‌كردند، آنان را احاطه خواهد كرد.


فَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا قالَ إِنَّما أُوتِيتُهُ عَليٰ عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ

49

پس چون انسان را آسيبى رسد، ما را [براى برطرف كردنش‌] بخواند، سپس هنگامى كه [براى برطرف شدن آسيب‌] از سوى خود نعمتى به او مى‌دهيم، مى‌گويد: فقط آن را بر پايه دانش و كاردانى خود يافته‌ام! [چنين نيست كه مى‌پندارد] بلكه آن نعمت آزمايشى است [كه آيا به خاطر آن سپاس گزارى مى‌كند يا به طغيان برمى‌خيزد؟] ولى بيشتر آنان [به اين واقعيت‌] معرفت و آگاهى ندارند.


قَدْ قالَهَا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَما أَغْنيٰ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ

50

همين [سخن بيهوده و باطل‌] را كسانى كه پيش از آنان بودند، گفتند، ولى آنچه را [از مقام و ثروت همواره‌] به دست مى‌آوردند، عذاب و هلاكت را از آنان برطرف نكرد.


فَأَصابَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هٰؤُلاءِ سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ ما هُمْ بِمُعْجِزِينَ

51

پس عذاب‌هاى آنچه را مرتكب شدند به آنان رسيد، و كسانى از اين [مردم مكه‌] كه [به آيات ما] ستم ورزيدند، به زودى عذاب‌هاى آنچه را كه مرتكب شدند به آنان خواهد رسيد؛ و آنان عاجزكننده ما نيستند [تا بتوانند از دسترس قدرت ما بيرون روند.]


أَ وَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

52

آيا ندانسته‌اند كه خدا رزق و روزى را براى هر كه بخواهد وسعت مى‌دهد يا تنگ مى‌گيرد؟ بى‌ترديد در اين [اندازه‌گيرى‌] براى مردمى كه ايمان دارند، نشانه‌هايى [از حكمت و مصلحت خدا] ست.


قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَليٰ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

53

بگو: اى بندگان من كه [با ارتكاب گناه‌] بر خود تجاوز كار بوده‌ايد! از رحمت خدا نوميد نشويد، يقينا خدا همه گناهان را مى‌آمرزد؛ زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است؛


وَ أَنِيبُوا إِليٰ رَبِّكُمْ وَ أَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذابُ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ

54

و به سوى پروردگارتان بازگرديد و تسليم [فرمان‌ها و احكام‌] او شويد، پيش از آنكه شما را عذاب آيد آن گاه يارى نشويد.


وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذابُ بَغْتَةً وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ

55

و از نيكوترين چيزى كه از طرف پروردگارتان به سوى شما نازل شده است پيروى كنيد، پيش از آنكه ناگهان و در حالى كه بى‌خبريد، عذاب به شما رسد؛


أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتيٰ عَليٰ ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ

56

تا مبادا آنكه كسى بگويد: دريغ و افسوس بر اهمال‌كارى و تقصيرى كه درباره خدا كردم، و بى‌ترديد [نسبت به احكام الهى و آيات ربانى‌] از مسخره كنندگان بودم.


أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ

57

يا بگويد: اگر خدا هدايتم مى‌كرد، بى‌ترديد از پرهيزكاران بودم،


أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَي الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ

58

يا چون عذاب را ببيند، بگويد: اى كاش مرا [به دنيا] بازگشتى بود تا از نيكوكاران مى‌شدم.


بَليٰ قَدْ جاءَتْكَ آياتِي فَكَذَّبْتَ بِها وَ اسْتَكْبَرْتَ وَ كُنْتَ مِنَ الْكافِرِينَ

59

[ولى به او گويم:] آرى، آياتم به سوى تو آمد، پس تو آنها را انكار كردى و [در پذيرفتشن‌] تكبر ورزيدى، و [نسبت به آن‌] از كافران بودى،


وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ تَرَي الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَي اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَ لَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْويً لِلْمُتَكَبِّرِينَ

60

و روز قيامت كسانى را كه بر خدا دروغ بستند مى‌بينى كه صورت‌هايشان سياه است؛ آيا در دوزخ جايگاهى براى متكبران نيست؟


وَ يُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفازَتِهِمْ لا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

61

و خدا كسانى را كه پرهيزكارى پيشه كردند، به سبب اعمالى كه مايه رستگارى‌شان بود نجات مى‌دهد، عذاب به آنان نمى‌رسد، و اندوهگين هم نمى‌شوند.


اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ

62

خدا آفريننده هر چيزى است و او بر هر چيزى نگهبان و كارساز است.


لَهُ مَقالِيدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ

63

كليدهاى آسمان‌ها و زمين‌در مالكيت اوست، و كسانى كه به آيات خدا كفر ورزيدند، هم آنان زيانكارند.


قُلْ أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجاهِلُونَ

64

بگو: اى نادانان! آيا به من فرمان مى‌دهيد كه غير خدا را بپرستم؟!


وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَي الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ

65

بى‌ترديد به تو و به كسانى كه پيش از تو بوده‌اند، وحى شده است كه: اگر مشرك شوى، همه اعمالت تباه و بى‌اثر مى‌شود و از زيانكاران خواهى بود.


بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ

66

بلكه فقط خدا را بپرست و از سپاس گزاران باش.


وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعاليٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ

67

و خدا را آن گونه كه سزاوار اوست نشناختند، در حالى كه زمين در روز قيامت يكسره در قبضه قدرت اوست، و آسمان‌ها هم درهم پيچيده به دست اوست؛ منزه و برتر است از آنچه با او شريك مى‌گيرند.


وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْريٰ فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ

68

و در صور دميده مى‌شود، پس هر كه در آسمان‌ها و زمين است مى‌ميرد، مگر كسى را كه خدا بخواهد، آن گاه بار ديگر در صور دميده مى‌شود، ناگاه همه آنان بر پاى ايستاده [مات و مبهوت به هر سو] مى‌نگرند [كه سرانجام كارشان چه خواهد شد!]


وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ وُضِعَ الْكِتابُ وَ جِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ

69

و زمين به نور پروردگارش روشن مى‌شود، و كتاب [اعمال‌] را مى‌نهند، و پيامبران و گواهان را بياورند وميانشان به حق وراستى داورى شود، وآنان مورد ستم قرار نمى‌گيرند؛


وَ وُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِما يَفْعَلُونَ

70

و به هر كسى آنچه را انجام داده است، به طور كامل داده شود و او به كارهايى كه انجام مى‌دهند، داناتر است.


وَ سِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِليٰ جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّي إِذا جاءُوها فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آياتِ رَبِّكُمْ وَ يُنْذِرُونَكُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هٰذا قالُوا بَليٰ وَ لٰكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذابِ عَلَي الْكافِرِينَ

71

و كافران گروه‌گروه به دوزخ رانده مى‌شوند، چون به دوزخ رسند درهايش گشوده شود و نگهبانانش به آنان گويند: آيا پيامبرانى از جنس خودتان به سويتان نيامدند كه آيات پروردگارتان را بر شما بخوانند و شما را به ديدار اين روزتان بيم دهند؟ گويند: آرى، [آمدند] ولى فرمان عذاب بر كافران محقق و ثابت شده‌است.


قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئْسَ مَثْوَي الْمُتَكَبِّرِينَ

72

[به آنان‌] گويند: از درهاى دوزخ درآييد در حالى كه در آن جاودانه‌ايد؛ پس جايگاه متكبران چه بد جايگاهى است؛


وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَي الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّي إِذا جاءُوها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ

73

و كسانى كه از پروردگارشان پروا كردند گروه گروه به بهشت رانده مى‌شوند، چون به آن رسند در حالى كه درهايش از پيش گشوده شده است، نگهبانانش به آنان گويند: سلام بر شما، پاكيزه و نيكو شديد، پس وارد آن شويد كه [در آن‌] جاودانه‌ايد.


وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ

74

مى‌گويند: همه ستايش‌ها ويژه خداست كه درباره ما به وعده‌اش وفا كرد، و زمين [بهشت‌] را به ما ميراث داد كه هر جاى از بهشت را بخواهيم، جاى خود قرار مى‌دهيم. چه نيكوست پاداش عمل كنندگان.


وَ تَرَي الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ قِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ

75

و فرشتگان را مى‌بينى كه پيرامون عرش حلقه زده‌اند، پروردگارشان را همراه ستايش تسبيح مى‌گويند، و در ميان اهل محشر به حق داورى شود، و [پس از پايان كار قيامت‌] گويند: همه ستايش‌ها ويژه خداست كه پروردگار جهانيان است.


سوره غافر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ حم

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ حم


تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ

2

اين كتاب نازل شده از سوى خداى تواناى شكست‌ناپذير وداناست؛


غافِرِ الذَّنْبِ وَ قابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقابِ ذِي الطَّوْلِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ

3

كه آمرزنده گناه و پذيرنده توبه [و] سخت كيفر و صاحب نعمت فراوان است. هيچ معبودى جز او نيست. بازگشت فقط به سوى اوست.


ما يُجادِلُ فِي آياتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَلا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلادِ

4

تنها كافران در آيات خدا مجادله و ستيزه مى‌كنند [اينان را هيچ شأن و اعتبارى نيست‌]؛ پس مبادا رفت و آمدشان در شهرها [به خاطر قدرت نمايى، تجارت و ثروتمند شدنشان‌] تو را بفريبد.


كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ الْأَحْزابُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ هَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَ جادَلُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كانَ عِقابِ

5

پيش از آنان قوم نوح و اقوامى كه بعد از آنان بودند [پيامبرانشان را] تكذيب كردند، و هر امتى آهنگ پيامبر خود كردند تا او را دستگير كنند [و از ابلاغ دين بازش دارند، يا از وطن بيرونش نمايند، يا او را بكشند] و با توسل به باطل براى نابود كردن حق و از ميان بردن آن مجادله و ستيزه كردند، پس من هم آنان را [به عذاب‌] گرفتم، پس [بنگر كه‌] عذاب من چگونه بود.


وَ كَذٰلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَي الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحابُ النَّارِ

6

اين‌گونه فرمان پروردگارت بر كافران محقق و ثابت شد كه آنان اهل آتش‌اند.


الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِيمِ

7

فرشتگانى كه عرش را حمل مى‌كنند و آنان كه پيرامون آن هستند، همراه سپاس و ستايش، پروردگارشان را تسبيح مى‌گويند و به او ايمان دارند و براى اهل ايمان آمرزش مى‌طلبند، [و مى‌گويند:] پروردگارا! از روى رحمت و دانش همه چيز را فرا گرفته‌اى، پس آنان را كه توبه كرده‌اند و راه تو را پيروى نموده‌اند بيامرز، و آنان را از عذاب دوزخ نگه دار.


رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

8

پروردگارا! و آنان را در بهشت‌هاى جاودانى كه به آنان و به شايستگان از پدران و همسران و فرزندانشان وعده داده‌اى در آور؛ يقينا تو تواناى شكست‌ناپذير و حكيمى؛


وَ قِهِمُ السَّيِّئاتِ وَ مَنْ تَقِ السَّيِّئاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَ ذٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

9

و آنان را از عقوبت‌ها نگه دار، و هر كه را در آن روز از عقوبت‌ها نگه دارى بى‌ترديد او را مورد رحمت قرار داده‌اى؛ و اين همان كاميابى بزرگ است.


إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَي الْإِيمانِ فَتَكْفُرُونَ

10

كافران را [پس از ورود به دوزخ‌] ندا مى‌دهند: مسلما دشمنى و خشم خدا نسبت به شما از دشمنى و خشم خودتان درباره خودتان بيشتر است؛ زيرا دعوت به ايمان مى‌شديد پس كفر مى‌ورزيديد.


قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَ أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَلْ إِليٰ خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ

11

مى‌گويند: پروردگارا! دوبار ما را ميراندى و دوبار زنده كردى، اكنون به گناهانمان معترفيم، پس آيا راهى براى بيرون آمدن [از دوزخ‌] هست؟


ذٰلِكُمْ بِأَنَّهُ إِذا دُعِيَ اللَّهُ وَحْدَهُ كَفَرْتُمْ وَ إِنْ يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا فَالْحُكْمُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ

12

اين [سختى عذاب‌] به سبب اين است كه چون خدا به يگانگى [و بدون معبودانتان‌] خوانده مى‌شد [يگانگى‌اش‌] را انكار مى‌كرديد، و اگر براى او شريك و همتايى قرار داده مى‌شد، باور مى‌كرديد؛ پس [اكنون‌] داورى ويژه خداى والامرتبه و بزرگ است.


هُوَ الَّذِي يُرِيكُمْ آياتِهِ وَ يُنَزِّلُ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ رِزْقاً وَ ما يَتَذَكَّرُ إِلَّا مَنْ يُنِيبُ

13

اوست كه نشانه‌هاى خود را به شما نشان مى‌دهد، و از آسمان براى شما روزى نازل مى‌كند؛ و فقط كسانى متذكر مى‌شوند كه به سوى خدا باز مى‌گردند.


فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ

14

پس خدا را در حالى كه ايمان و عبادت را [از هر گونه شركى‌] براى او خالص مى‌كنيد، بپرستيد گرچه كافران [از روش شما] ناخشنود باشند.


رَفِيعُ الدَّرَجاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَليٰ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ لِيُنْذِرَ يَوْمَ التَّلاقِ

15

بالا برنده درجات و صاحب عرش است، روح را [كه فرشته وحى است‌] به فرمانش به هر كس از بندگانش كه بخواهد القا مى‌كند تا مردم را از روز ملاقات [كه روز رستاخيز است‌] بيم دهد.


يَوْمَ هُمْ بارِزُونَ لا يَخْفيٰ عَلَي اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ

16

روزى كه همه آنان آشكار مى‌شوند، [و] چيزى از آنان بر خدا پوشيده نمى‌ماند. [و ندا آيد:] امروز فرمانروايى ويژه كيست؟ ويژه خداى يكتاى قهار است.


الْيَوْمَ تُجْزيٰ كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ لا ظُلْمَ الْيَوْمَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ

17

امروز هر كس را در برابر آنچه انجام داده است، پاداش مى‌دهند. امروز هيچ ستمى وجود ندارد؛ يقينا خدا در حسابرسى سريع است.


وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَي الْحَناجِرِ كاظِمِينَ ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَ لا شَفِيعٍ يُطاعُ

18

و آنان را از روز نزديك بيم ده، آن گاه كه [از شدت ترس‌] جان‌ها به گلوگاه رسد، در حالى كه همه وجودشان پر از غم و اندوه است. براى ستمكاران هيچ دوست مهربانى و شفيعى كه شفاعتش پذيرفته شود، وجود ندارد!


يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ

19

[او] چشم‌هايى را كه به خيانت [به نامحرمان‌] مى‌نگرد و آنچه را سينه‌ها پنهان مى‌دارند، مى‌داند.


وَ اللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ وَ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ

20

و خدا به حق داورى مى‌كند، و معبودانى را كه [مشركان‌] به جاى او مى‌پرستند [چون از هر جهت ناتوانند] هيچ گونه داورى نمى‌كنند؛ يقينا خدا شنوا و بيناست.


أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ كانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ آثاراً فِي الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ ما كانَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ واقٍ

21

آيا در زمين گردش نكردند تا با تأمل بنگرند كه سرانجام كسانى كه پيش از آنان بودند، چگونه بود؟ آنان از ايشان نيرومندتر بودند، و در زمين آثارى پايدارتر [چون قلعه‌ها، خانه‌هاى استوار و كاخ‌هاى بسيار محكم‌] داشتند، پس خدا آنان را به كيفر گناهانشان [به عذاب‌] گرفت، و در برابر خدا مدافع و حمايت گرى نداشتند.


ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كانَتْ تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَكَفَرُوا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ إِنَّهُ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقابِ

22

اين [كيفر دردناك‌] براى اين بود كه پيامبرانشان همواره دلايل روشن براى آنان مى‌آوردند و آنان [از روى تكبر و عناد] كفر مى‌ورزيدند، پس خدا هم همه آنان را [به عذابى سخت‌] گرفت؛ زيرا او توانا و سخت كيفر است؛


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسيٰ بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ

23

و به راستى موسى را با معجزات خود و برهانى آشكار فرستاديم،


إِليٰ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ قارُونَ فَقالُوا ساحِرٌ كَذَّابٌ

24

به سوى فرعون و هامان و قارون، ولى [آنان‌] گفتند: جادوگرى بسيار دروغگوست!


فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِنا قالُوا اقْتُلُوا أَبْناءَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ وَ اسْتَحْيُوا نِساءَهُمْ وَ ما كَيْدُ الْكافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلالٍ

25

هنگامى كه حق را از سوى ما براى آنان آورد، گفتند: پسران كسانى را كه با موسى ايمان آورده‌اند، بكشيد، و زنانشان را [براى بيگارى و خدمت‌] زنده بگذاريد. ولى نيرنگ و نقشه كافران جز در بيراهه و گمراهى نيست.


وَ قالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسيٰ وَ لْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخافُ أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَنْ يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسادَ

26

فرعون گفت: مرا بگذاريد تا موسى را بكشم و او پروردگارش را [براى نجات خود] بخواند، چون من مى‌ترسم دين شما را تغيير دهد، يا در اين سرزمين فساد و تباهى به بار آورد!


وَ قالَ مُوسيٰ إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ مِنْ كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسابِ

27

و موسى گفت: من از هر متكبر سركشى كه به روز حساب ايمان ندارد به پروردگارم و پروردگار شما پناه مى‌برم.


وَ قالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمانَهُ أَ تَقْتُلُونَ رَجُلاً أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَ قَدْ جاءَكُمْ بِالْبَيِّناتِ مِنْ رَبِّكُمْ وَ إِنْ يَكُ كاذِباً فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَ إِنْ يَكُ صادِقاً يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ

28

و مرد مؤمنى از خاندان فرعون كه ايمانش را پنهان مى‌داشت، گفت: آيا مردى را مى‌كشيد كه مى‌گويد: پروردگار من خدا است؟ و بى‌ترديد از سوى پروردگارتان براى شما دلايل روشنى آورده است، و اگر دروغگو باشد دروغش به زيان خود اوست، و اگر راستگو باشد برخى از عذاب‌هايى كه به شما وعده مى‌دهد به شما خواهد رسيد؛ زيرا خدا كسى را كه اسراف‌كار و بسيار دروغگوست، هدايت نمى‌كند.


يا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظاهِرِينَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ يَنْصُرُنا مِنْ بَأْسِ اللَّهِ إِنْ جاءَنا قالَ فِرْعَوْنُ ما أُرِيكُمْ إِلَّا ما أَريٰ وَ ما أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشادِ

29

اى قوم من! امروز فرمانروايى و حكومت براى شماست كه در اين سرزمين پيروز هستيد، ولى اگر عذاب خدا به سوى ما آيد، چه كسى ما را يارى خواهد داد؟ فرعون گفت: من جز آنچه را [صواب‌] مى‌بينم [و به آن يقين دارم و آن انكار موسى و كشتن او و تقويت حكومت من است‌] به شما ارائه نمى‌كنم، و شما را جز به راه راست هدايت نمى‌كنم.


وَ قالَ الَّذِي آمَنَ يا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ مِثْلَ يَوْمِ الْأَحْزابِ

30

و آن مرد مؤمن گفت: اى قوم من! بى‌ترديد من بر شما از روزى مانند روز [عذاب‌] گروه‌ها [يى كه پيامبران را تكذيب كردند] مى‌ترسم


مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ مَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْماً لِلْعِبادِ

31

چون سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود و كسانى كه پس از آنان بودند؛ و خدا ستمى بر بندگان نمى‌خواهد [اين بندگان‌اند كه بر خود ستم روا مى‌دارند.]


وَ يا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنادِ

32

و اى قوم من! بى‌ترديد من از روزى كه مردم يكديگر را [براى نجات خود از عذاب‌] ندا مى‌دهند بر شما مى‌ترسم؛


يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ ما لَكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ

33

روزى كه [به علت شدت عذاب‌] پشت‌كنان از اين سو به آن سو فرار مى‌كنيد [ولى از هر سو كه مى‌رويد، برگردانده مى‌شويد و] شما را [در برابر عذاب خدا] هيچ نگه دارنده‌اى نيست؛ و هر كه را خدا [به سبب كبر و عنادش‌] گمراه كند، او را هيچ هدايت‌كننده‌اى نخواهد بود.


وَ لَقَدْ جاءَكُمْ يُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَيِّناتِ فَما زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِمَّا جاءَكُمْ بِهِ حَتَّي إِذا هَلَكَ قُلْتُمْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولاً كَذٰلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتابٌ

34

بى‌ترديد يوسف پيش از اين دلايل روشنى براى شما آورد، ولى شما همواره نسبت به آنچه كه آورده بود در ترديد بوديد، تا زمانى كه از دنيا رفت، [پس از مرگ او] گفتيد: خدا هرگز بعد از او پيامبرى مبعوث نخواهد كرد، اين‌گونه خدا هر اسراف‌كار ترديد كننده‌اى را گمراه مى‌كند.


الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ

35

كسانى كه در آيات خدا بى‌آنكه دليلى براى آنان آمده باشد، مجادله و ستيزه مى‌كنند [اين عمل زشتشان‌] نزد خدا و نزد اهل ايمان مايه دشمنى بزرگ است؛ اين‌گونه خدا بر دل هر گردنكش زورگويى، مهر [تيره‌بختى‌] مى‌نهد


وَ قالَ فِرْعَوْنُ يا هامانُ ابْنِ لِي صَرْحاً لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبابَ

36

و فرعون گفت: اى هامان! براى من بنايى بسيار بلند بساز شايد به وسايلى برسم،


أَسْبابَ السَّماواتِ فَأَطَّلِعَ إِليٰ إِلهِ مُوسيٰ وَ إِنِّي لَأَظُنُّهُ كاذِباً وَ كَذٰلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَ صُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَ ما كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبابٍ

37

وسايل [بالا رفتن به‌] آسمان‌ها تا از خداى موسى آگاه شوم [كه كيست و كجاست؟!] هر چند موسى را [در گفته‌هايش درباره خدا] دروغگو مى‌پندارم. و اين‌گونه براى فرعون زشتى كردارش آراسته شد و از راه خدا باز ماند، و نيرنگ و نقشه فرعون جز در زيانكارى و نابودى نبود.


وَ قالَ الَّذِي آمَنَ يا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشادِ

38

و آن مرد مؤمن گفت: اى قوم من! از من پيروى كنيد تا شما را به راه راست هدايت كنم.


يا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا مَتاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دارُ الْقَرارِ

39

اى قوم من! اين زندگى دنيا جز كالايى بى‌ارزش و زودگذر نيست، و بى‌ترديد آخرت سراى هميشگى و پايدار است.


مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجْزيٰ إِلَّا مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثيٰ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيها بِغَيْرِ حِسابٍ

40

هر كه بدى كند جز به مانند آن كيفر نيابد، و از مردان يا زنان كسانى كه كار شايسته انجام دهند در حالى كه مؤمن باشند، آنان در بهشت درآيند و در آن بى‌حساب روزى يابند.


وَ يا قَوْمِ ما لِي أَدْعُوكُمْ إِلَي النَّجاةِ وَ تَدْعُونَنِي إِلَي النَّارِ

41

اى قوم من! چرا من شما را به سوى رهايى [از خسران دنيا و آخرت‌] مى‌خوانم، و شما مرا به آتش مى‌خوانيد؟!


تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ أُشْرِكَ بِهِ ما لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَ أَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَي الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ

42

مرا مى‌خوانيد كه به خداى يگانه كافر شوم و چيزى را كه به [خدايى و ربوبيت‌] آن دانشى ندارم، شريك او قرار دهم، و من شما را به تواناى شكست‌ناپذير و بسيار آمرزنده مى‌خوانم.


لا جَرَمَ أَنَّما تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيا وَ لا فِي الْآخِرَةِ وَ أَنَّ مَرَدَّنا إِلَي اللَّهِ وَ أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ

43

ثابت و يقينى است اينكه آنچه مرا به سويش مى‌خوانيد براى او در دنيا و آخرت حق ادعا [ى الوهيت و ربوبيت‌] نيست، و اينكه بازگشت ما به سوى خداست، و اينكه اسراف‌كاران اهل آتش‌اند.


فَسَتَذْكُرُونَ ما أَقُولُ لَكُمْ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَي اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ

44

پس به زودى [درستى‌] آنچه را [كه امروز درباره عذاب اسراف‌كاران‌] مى‌گويم [و شما باور نمى‌كنيد] متوجه خواهيد شد، و من كارم را به خدا وامى‌گذارم؛ زيرا خدا به بندگان بيناست.


فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذابِ

45

پس خدا او را از آسيب‌هاى آنچه بر ضد او نيرنگ مى‌زدند، نگه داشت و عذاب سختى فرعونيان را احاطه كرد.


النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوًّا وَ عَشِيًّا وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ

46

[عذابشان‌] آتش است كه صبح و شام بر آن عرضه مى‌شوند، و روزى كه قيامت برپا شود [ندا رسد:] فرعونيان را در سخت‌ترين عذاب در آوريد.


وَ إِذْ يَتَحاجُّونَ فِي النَّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا نَصِيباً مِنَ النَّارِ

47

و [ياد كن‌] هنگامى را كه در آتش با يكديگر نزاع و كشمكش مى‌كنند، پس ضعيفان به مستكبران مى‌گويند: ما [در دنيا] پيرو شما بوديم، آيا مى‌توانيد بخشى از اين آتش را از ما دفع كنيد؟


قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُلٌّ فِيها إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَكَمَ بَيْنَ الْعِبادِ

48

مستكبران مى‌گويند: هم اكنون همه ما در آتش هستيم، بى‌ترديد خدا [به عدالت و انصاف‌] ميان بندگان داورى كرده است.


وَ قالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْماً مِنَ الْعَذابِ

49

و آنان كه در آتش‌اند، به نگهبانان دوزخ مى‌گويند: از پروردگارتان بخواهيد كه يك روز بخشى از عذاب را از ما سبك كند.


قالُوا أَ وَ لَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُسُلُكُمْ بِالْبَيِّناتِ قالُوا بَليٰ قالُوا فَادْعُوا وَ ما دُعاءُ الْكافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلالٍ

50

[نگهبانان‌] مى‌گويند: آيا پيامبرانتان دلايل روشن براى شما نياوردند؟ مى‌گويند: چرا آوردند. مى‌گويند: پس [هر اندازه كه مى‌خواهيد خدا را] بخوانيد، ولى دعاى كافران جز در بيراهه و گمراهى نيست.


إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهادُ

51

بى‌ترديد ما پيامبران خود و مؤمنان را در زندگى دنيا و روزى كه گواهان [براى گواهى دادن‌] به پا ايستند، يارى مى‌كنيم.


يَوْمَ لا يَنْفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ

52

همان روزى كه عذرخواهى ستمكاران سودشان ندهد و براى آنان لعنت خدا و سراى سخت و بدى است.


وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَي الْهُديٰ وَ أَوْرَثْنا بَنِي إِسْرائِيلَ الْكِتابَ

53

محققا ما به موسى هدايت عطا كرديم و كتاب [تورات‌] را به بنى‌اسرائيل به ميراث داديم؛


هُديً وَ ذِكْريٰ لِأُولِي الْأَلْبابِ

54

كتابى كه [سراسر] براى خردمندان مايه هدايت و تذكر است.


فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ

55

پس [چنان كه موسى بر آزار بنى اسرائيل شكيبايى ورزيد، تو هم بر آزار دشمنان‌] شكيبا باش، بى‌ترديد وعده خدا حق است، و پوشاندن دنباله و تبعاتى را كه از كردار و گفتار مردم به ناحق درباره تو پديد آمده از خدا بخواه، و پروردگارت را شب و صبح همراه با سپاس و ستايش تسبيح گوى.


إِنَّ الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ ما هُمْ بِبالِغِيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ

56

بى‌ترديد آنان را كه در آيات خدا بى‌آنكه دليلى براى آنان آمده باشد، مجادله و ستيزه مى‌كنند و در سينه‌هايشان جز كبر و بزرگ‌نمايى نيست به آن [بزرگى و عزت و سلطنتى كه در آرزويش هستند] نمى‌رسند؛ پس به خدا پناه ببر؛ زيرا او شنوا و بيناست.


لَخَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ

57

همانا آفرينش آسمان‌ها و زمين از آفرينش انسان مهم‌تر است، ولى بيشتر مردم [به حقايق‌] معرفت و آگاهى ندارند.


وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْميٰ وَ الْبَصِيرُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ لَا الْمُسِيءُ قَلِيلاً ما تَتَذَكَّرُونَ

58

و بينا و نابينا، يكسان نيستند و [نيز] آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند با [مردم‌] بدكار برابر نمى‌باشند. نيستند؛ اندكى متذكر [اين حقايق‌] مى‌شويد.


إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ

59

يقينا قيامت آمدنى است، هيچ ترديدى در آن نيست، ولى بيشتر مردم [به سبب تكبر و غرور] ايمان نمى‌آورند.


وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ

60

و پروردگارتان گفت: مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم، آنان كه از عبادت من تكبر ورزند، به زودى خوار و رسوا به دوزخ درآيند.


اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَي النَّاسِ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَشْكُرُونَ

61

خداست كه شب را براى شما پديد آورد تا در آن بياراميد، و روز را روشن و بينش‌بخش قرار داد [تا در آن به كارهاى لازم بپردازيد]؛ خدا نسبت به مردم داراى فضل و احسان است، ولى بيشتر مردم سپاس گزارى نمى‌كنند.


ذٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَأَنّيٰ تُؤْفَكُونَ

62

اين است خدا پروردگار شما كه آفريننده هر چيزى است، هيچ معبودى جز او نيست، پس چگونه [از حق‌] منصرفتان مى‌كنند؟


كَذٰلِكَ يُؤْفَكُ الَّذِينَ كانُوا بِآياتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ

63

اين‌گونه [كه شما منحرف مى‌شويد] آنان كه همواره آيات خدا را انكار مى‌كردند، منحرف مى‌شوند.


اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَراراً وَ السَّماءَ بِناءً وَ صَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ ذٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَتَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ

64

خداست كه زمين را براى شما جايگاه امن و آسايش آفريد، و آسمان را بنايى [محكم و استوار] ساخت، و شما را صورتگرى كرد و صورت‌هايتان را نيكو گردانيد، و از چيزهاى پاكيزه [اى كه با طبيعت شما هماهنگ است‌] به شما روزى داد. اين است خدا پروردگار شما، پربركت است خدا پروردگار جهانيان.


هُوَ الْحَيُّ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ

65

اوست زنده [بى‌زوال‌]، هيچ معبودى جز او نيست، پس او را در حالى كه ايمان و عبادت را براى او [از هر گونه شركى‌] خالص مى‌كنيد، بپرستيد. همه ستايش‌ها ويژه خدا پروردگار جهانيان است.


قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَمَّا جاءَنِيَ الْبَيِّناتُ مِنْ رَبِّي وَ أُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِينَ

66

بگو: من نهى شده‌ام از اينكه معبودانى كه شما به جاى خدا مى‌پرستيد، بپرستم؛ زيرا از جانب پروردگارم براى من دلايل روشن [بر حقانيت توحيد] آمده است و مأمورم كه فقط تسليم [فرمان‌ها و احكام‌] پروردگار جهانيان باشم.


هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخاً وَ مِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّي مِنْ قَبْلُ وَ لِتَبْلُغُوا أَجَلاً مُسَمًّي وَ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ

67

اوست كه شما را از خاك آفريد، سپس از نطفه، آن گاه از علقه، سپس به صورت طفلى [از رحم مادران‌] بيرون مى‌فرستد، تا به كمال نيرومندى و قوت خود برسيد، آن گاه پير و سالخورده شويد، و برخى از شما پيش از رسيدن به اين مراحل قبض روح مى‌شويد، و [برخى زنده مى‌مانيد] تا به آن مدتى كه معين و مقرر است برسيد، و براى اينكه شما [درباره حق‌] تعقل كنيد.


هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ فَإِذا قَضيٰ أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ

68

اوست كه زنده مى‌كند و مى‌ميراند، و چون پديد آمدن چيزى را اراده كند، فقط به آن مى‌گويد: باش. پس بى‌درنگ موجود مى‌شود.


أَ لَمْ تَرَ إِلَي الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ أَنَّي يُصْرَفُونَ

69

آيا كسانى را كه در آيات خدا مجادله و ستيزه مى‌كنند، ننگريستى كه چگونه [از حق به باطل‌] برگردانده مى‌شوند؟


الَّذِينَ كَذَّبُوا بِالْكِتابِ وَ بِما أَرْسَلْنا بِهِ رُسُلَنا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ

70

همانان كه قرآن و دينى را كه پيامبران خود را به آن فرستاديم، انكار كردند، پس به زودى [نتيجه انكار خود را] خواهند دانست؛


إِذِ الْأَغْلالُ فِي أَعْناقِهِمْ وَ السَّلاسِلُ يُسْحَبُونَ

71

زمانى كه غل‌ها و زنجيرها [ى آتشين‌] در گردن‌هايشان باشد در حالى كه به وسيله آنها كشيده شوند،


فِي الْحَمِيمِ ثُمَّ فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ

72

در ميان آب جوشان، سپس آنان را در آتش افروخته دوزخ مى‌سوزانند.


ثُمَّ قِيلَ لَهُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ تُشْرِكُونَ

73

آن گاه به آنان گويند: معبودانى كه [در الوهيت و ربوبيت‌] شريكان خدا مى‌گرفتيد كجايند؟


مِنْ دُونِ اللَّهِ قالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَلْ لَمْ نَكُنْ نَدْعُوا مِنْ قَبْلُ شَيْئاً كَذٰلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكافِرِينَ

74

[همان معبودانى كه‌] به جاى خدا [مى‌پرستيديد]، مى‌گويند: از نظر ما گم و ناپديد شدند، بلكه ما پيش از اين چيزى را نمى‌پرستيديم. اين‌گونه خدا كافران را گمراه مى‌كند.


ذٰلِكُمْ بِما كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَمْرَحُونَ

75

اين [عذاب‌ها] براى آن است كه به ناحق در زمين شادى و سرمستى مى‌كرديد و به سبب آن است كه مغرورانه به پايكوبى و خوشحالى مى‌پرداختيد.


ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئْسَ مَثْوَي الْمُتَكَبِّرِينَ

76

از درهاى دوزخ وارد شويد كه در آن جاو دانه‌ايد؛ پس چه بد است اقامت‌گاه متكبران.


فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنا يُرْجَعُونَ

77

پس [بر آزار اينان‌] شكيبا باش، بى‌ترديد وعده خدا حق است. پس اگر بخشى از عذاب‌هايى را كه به آنان وعده مى‌دهيم به تو نشان دهيم، يا تو را پيش از آن از دنيا ببريم [تفاوتى ندارد، در هر صورت‌] به سوى ما بازگردانده مى‌شوند [و كيفرشان را خواهند ديد.]


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلاً مِنْ قَبْلِكَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَيْكَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ وَ ما كانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِذا جاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْمُبْطِلُونَ

78

قطعا پيش از تو پيامبرانى فرستاديم؛ سرگذشت گروهى از آنان را براى تو حكايت كرده‌ايم، و سرگذشت برخى را بيان نكرده‌ايم. هيچ پيامبرى را نسزد كه جز به اذن خدا معجزه‌اى بياورد؛ بنابراين هنگامى كه فرمان خدا [به عذاب دشمنان لجوج‌] برسد، بر پايه حق و درستى داورى خواهد شد و آنجاست كه اهل باطل زيان خواهند كرد.


اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعامَ لِتَرْكَبُوا مِنْها وَ مِنْها تَأْكُلُونَ

79

خداست كه چهارپايان را براى شما پديد آورد تا بر بعضى از آنها سوار شويد، و از [گوشت‌] بعضى از آنها بخوريد؛


وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ وَ لِتَبْلُغُوا عَلَيْها حاجَةً فِي صُدُورِكُمْ وَ عَلَيْها وَ عَلَي الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ

80

و براى شما در آنها سودهايى است، [آرى آنها را آفريد] تا با [سوار شدن بر آنها و حمل بار و بنه خود] به مقصدى كه در دل‌هاى شماست برسيد، و بر آنها و بر كشتى‌ها حمل مى‌شويد.


وَ يُرِيكُمْ آياتِهِ فَأَيَّ آياتِ اللَّهِ تُنْكِرُونَ

81

و همواره نشانه‌هاى [ربوبيت و قدرت‌] خود را به شما نشان مى‌دهد، پس كدام يك از نشانه‌هاى خدا را انكار مى‌كنيد؟!


أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ آثاراً فِي الْأَرْضِ فَما أَغْنيٰ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ

82

آيا در زمين گردش نكردند تا با تأمل بنگرند كه سرانجام كسانى كه پيش از آنان بودند [و سركشى و تكبر مى‌كردند] چگونه بود؟ همانان كه نفراتشان از اينان بيشتر و از ايشان نيرومندتر بودند، و در زمين آثارى پايدارتر [چون قلعه‌ها و خانه‌هاى استوار و كاخ‌هاى بسيار محكم‌] داشتند، ولى نفرات و قدرت و آثارى كه همواره به دست مى‌آوردند [چيزى از عذاب خدا را] از آنان دفع نكرد.


فَلَمَّا جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ

83

هنگامى كه پيامبرانشان دلايل روشن براى آنان آوردند، به اندك دانشى كه نزد خود داشتند خوشحال بودند [و غير آن را چيزى به حساب نمى‌آوردند] ولى عذابى كه همواره آن را به مسخره مى‌گرفتند، آنان را احاطه كرد.


فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ كَفَرْنا بِما كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ

84

پس هنگامى كه عذاب سخت ما را ديدند، گفتند: بى‌ترديد به خدا ايمان آورديم و به معبودانى كه با او شريك قرار مى‌داديم، كافريم.


فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إِيمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبادِهِ وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْكافِرُونَ

85

ولى زمانى كه عذاب سخت ما را ديدند، ايمانشان سودى به آنان نداد. سنت خداست كه از ديرباز نسبت به بندگانش جارى شده است [كه ايمانشان را پس از ديدن عذاب نمى‌پذيرد] و آنجاست كه كافران زيانكار شدند.


سوره فصّلت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ حم

1

به نام خدا كه رحمتش بى‌اندازه است‌ و مهربانى‌اش هميشگى؛ حم


تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ

2

اين كتابى است نازل شده از سوى خدا كه رحمتش بى‌اندازه و مهربانى‌اش هميشگى است.


كِتابٌ فُصِّلَتْ آياتُهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ

3

كتابى است كه آياتش در نهايت روشنى بيان شده است، [به زبانى‌] فصيح و گويا براى مردمى كه اهل معرفت و آگاهى‌اند؛


بَشِيراً وَ نَذِيراً فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لا يَسْمَعُونَ

4

مژده دهنده و بيم دهنده است. ولى بيشتر آنان [از اين درياى معارف‌] روى گرداندند و به گوش [جان‌] نمى‌شنوند.


وَ قالُوا قُلُوبُنا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ وَ فِي آذانِنا وَقْرٌ وَ مِنْ بَيْنِنا وَ بَيْنِكَ حِجابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنا عامِلُونَ

5

و گفتند: دل‌هاى ما از [درك‌] حقايقى كه ما را به آن مى‌خوانى در پوشش‌هاى سختى است، و در گوش‌هاى ما سنگينى است، و ميان ما و تو پرده‌اى وجود دارد، بنابراين تو كار خود را انجام بده و ما هم كار خود را انجام مى‌دهيم.


قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحيٰ إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ

6

بگو: من بشرى مانند شما هستم، [نه از جنسى ديگر كه سخنم را نفهميد] به من وحى مى‌شود كه: معبود شما فقط معبود يكتاست، پس [با دورى از افراط و تفريط] به سوى او رو كنيد، و از او آمرزش بخواهيد، و واى بر مشركان؛


الَّذِينَ لا يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ

7

همانان كه زكات نمى‌دهند و آخرت را انكار مى‌كنند.


إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ

8

بى‌ترديد كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، براى آنان پاداشى هميشگى است.


قُلْ أَ إِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً ذٰلِكَ رَبُّ الْعالَمِينَ

9

بگو: آيا شما به كسى كه زمين را در دو روز آفريد، كفر مى‌ورزيد، و براى او همتايانى قرار مى‌دهيد؟! [ساحت مقدسش از اين پيرايه‌ها پاك است‌] آن [توانمندى كه زمين را آفريد] پروردگار جهانيان است.


وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ مِنْ فَوْقِها وَ بارَكَ فِيها وَ قَدَّرَ فِيها أَقْواتَها فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَواءً لِلسَّائِلِينَ

10

و در روى زمين كوه‌هاى استوارى پديد آورد، و در آن منافع فراوانى آفريد و رزق [روزى خوارانش‌] را در آن به مدت چهار دوره [بهار، تابستان، پاييز و زمستان‌] تقدير كرد [آن هم‌] يكسان و به‌اندازه براى خواهندگان.


ثُمَّ اسْتَويٰ إِلَي السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ

11

آن گاه آهنگ آفرينش آسمان كرد، در حالى كه به‌صورت دود بود، پس به آن و به زمين گفت: خواه يا ناخواه بياييد. آن دو گفتند: فرمانبردار آمديم.


فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَ أَوْحيٰ فِي كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ حِفْظاً ذٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ

12

پس آنها را در دو روز به صورت هفت آسمان به انجام رسانيد و محكم و استوار ساخت، و در هر آسمانى كار آن را وحى كرد، و آسمان دنيا را با چراغ‌هايى آرايش داديم و [از استراق سمع شيطان‌ها] حفظ كرديم، اين است اندازه‌گيرى تواناى شكست‌ناپذير و دانا.


فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ

13

اگر روى گرداندند، بگو: من شما را از صاعقه‌اى [مرگبار] چون صاعقه عاد و ثمود بيم مى‌دهم.


إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ قالُوا لَوْ شاءَ رَبُّنا لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً فَإِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ

14

هنگامى كه پيامبران از پيش رو و پشت سرشان به سوى آنان آمدند [و گفتند:] كه جز خدا را نپرستيد. گفتند: اگر پروردگار ما مى‌خواست [كه ما مؤمن شويم و او را بپرستيم‌] فرشتگانى نازل مى‌كرد [تا دعوتش را به ما ابلاغ كنند]؛ بنابراين ما به آنچه شما به آن فرستاده شده‌ايد، كافريم.


فَأَمَّا عادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ قالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ

15

اما قوم عاد به ناحق در زمين تكبر كردند و گفتند: نيرومندتر از ما كيست؟ آيا ندانستند خدايى كه آنان را آفريد از آنان نيرومندتر است؟ و [به گمان اينكه نيرومندتر از آنان وجود ندارد] همواره آيات ما را انكار مى‌كردند.


فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي أَيَّامٍ نَحِساتٍ لِنُذِيقَهُمْ عَذابَ الْخِزْيِ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَخْزيٰ وَ هُمْ لا يُنْصَرُونَ

16

سرانجام تندبادى سخت و سرد و سمى در روزهايى شوم بر آنان فرستاديم تا در زندگى دنيا عذاب خوارى و رسوايى را به آنان بچشانيم، و بى‌ترديد عذاب آخرت رسوا كننده‌تر است و آنان [در آن روز] يارى نخواهند شد.


وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَميٰ عَلَي الْهُديٰ فَأَخَذَتْهُمْ صاعِقَةُ الْعَذابِ الْهُونِ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ

17

و اما ثموديان، پس آنان را هدايت كرديم، ولى آنان كوردلى را بر هدايت ترجيح دادند، پس به كيفر اعمالى كه همواره مرتكب مى‌شدند، بانگ عذاب خواركننده آنان را فراگرفت؛


وَ نَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ

18

و كسانى را كه ايمان آورده و همواره پرهيزكارى مى‌كردند، نجات داديم.


وَ يَوْمَ يُحْشَرُ أَعْداءُ اللَّهِ إِلَي النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ

19

و [ياد كن‌] روزى را كه دشمنان خدا به سوى آتش گرد آورده مى‌شوند، پس آنان را از حركت باز مى‌دارند [تا گروه‌هاى ديگر به آنان ملحق شوند.]


حَتَّي إِذا ما جاءُوها شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ

20

وقتى به آتش مى‌رسند، گوش و چشم و پوستشان به اعمالى كه همواره انجام مى‌دادند، گواهى مى‌دهند.


وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَ هُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

21

و آنان به پوستشان مى‌گويند: چرا بر ضد ما گواهى داديد؟ مى‌گويند: همان خدايى كه هر موجودى را به سخن آورد، ما را گويا ساخت، و او شما را نخستين بار آفريد و به سوى او بازگردانده مى‌شويد.


وَ ما كُنْتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَ لا أَبْصارُكُمْ وَ لا جُلُودُكُمْ وَ لٰكِنْ ظَنَنْتُمْ أَنَّ اللَّهَ لا يَعْلَمُ كَثِيراً مِمَّا تَعْمَلُونَ

22

و شما [هنگام ارتكاب گناه در دنيا] از اينكه مبادا گوش و چشم و پوستتان بر ضد شما گواهى دهند، پنهان نمى‌شديد، بلكه گمان كرديد كه خدا بسيارى از آنچه را كه [در خلوت‌] مرتكب مى‌شديد، نمى‌داند!!


وَ ذٰلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنْتُمْ بِرَبِّكُمْ أَرْداكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ مِنَ الْخاسِرِينَ

23

و اين گمانتان بود كه به پروردگارتان برديد [و همان‌] شما را هلاك كرد، در نتيجه از زيانكاران شديد.


فَإِنْ يَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْويً لَهُمْ وَ إِنْ يَسْتَعْتِبُوا فَما هُمْ مِنَ الْمُعْتَبِينَ

24

پس اگر [بر همين حال‌] ايستادگى كنند، جايگاهشان دوزخ است، و اگر [براى به دست آوردن خشنودى خدا] عذرخواهى كنند، عذرشان مورد پذيرش قرار نخواهد گرفت.


وَ قَيَّضْنا لَهُمْ قُرَناءَ فَزَيَّنُوا لَهُمْ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنَّهُمْ كانُوا خاسِرِينَ

25

[به خاطر كفر و طغيانشان‌] براى آنان همنشينانى [مفسد و تبهكار] گماشتيم كه لذايذ مادى و شهوانى حال و آينده را در نظرشان زيبا و دلربا جلوه دادند، و فرمان عذاب بر آنان در [زمره‌] گروه‌هايى از جن و انس كه پيش از آنان گذشتند، محقق و ثابت شد، آنان بى‌ترديد زيانكارند.


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَسْمَعُوا لِهٰذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ

26

كافران گفتند: به اين قرآن گوش ندهيد و [هنگام قرائتش‌] سخنان لهو و بيهوده [و سر و صداهاى بى‌معنا] در آن افكنيد [تا كسى نشنود!] شايد كه پيروز شويد.


فَلَنُذِيقَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا عَذاباً شَدِيداً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ

27

به يقين كافران را عذابى سخت مى‌چشانيم، و بى‌ترديد آنان را بر پايه بدترين اعمالى كه همواره مرتكب مى‌شدند، كيفر مى‌دهيم.


ذٰلِكَ جَزاءُ أَعْداءِ اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِيها دارُ الْخُلْدِ جَزاءً بِما كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ

28

اين است كيفر دشمنان خدا كه آتش است براى آنان، در آتش سراى جاودانه است، كيفرى است [ويژه و سخت‌]، براى اينكه همواره آيات ما را انكار مى‌كردند.


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا رَبَّنا أَرِنَا الَّذَيْنِ أَضَلَّانا مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ نَجْعَلْهُما تَحْتَ أَقْدامِنا لِيَكُونا مِنَ الْأَسْفَلِينَ

29

و كافران مى‌گويند: پروردگارا! آنان كه از گروه جن و انس ما را گمراه كردند، به ما نشان بده تا زير پاى خود گذاريم، براى اينكه از پست‌ترينان شوند.


إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ

30

بى‌ترديد كسانى كه گفتند: پروردگار ما خدا است؛ سپس [در ميدان عمل بر اين حقيقت‌] استقامت ورزيدند، فرشتگان بر آنان نازل مى‌شوند [و مى‌گويند:] مترسيد و اندوهگين نباشيد و شما را به بهشتى كه وعده مى‌دادند، بشارت باد.


نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ لَكُمْ فِيها ما تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فِيها ما تَدَّعُونَ

31

ما در زندگى دنيا و آخرت، ياران و دوستان شما هستيم، آنچه دلتان بخواهد، در بهشت براى شما فراهم است، و در آن هر چه را بخواهيد، براى شما موجود است.


نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَحِيمٍ

32

رزق آماده‌اى از سوى آمرزنده مهربان است.


وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَي اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ

33

و خوش گفتارتر از كسى كه به سوى خدا دعوت كند و كار شايسته انجام دهد و گويد: من از تسليم شدگان [در برابر فرمان‌ها و احكام خدا] هستم، كيست؟


وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ

34

نيكى و بدى يكسان نيست. [بدى را] با بهترين شيوه دفع كن؛ [با اين برخورد متين و نيك‌] ناگاه كسى كه ميان تو و او دشمنى است [چنان شود] كه گويى دوستى نزديك و صميمى است.


وَ ما يُلَقَّاها إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَ ما يُلَقَّاها إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ

35

اين بهترين شيوه را جز كسانى كه [در زمينه خودسازى و تزكيه‌] پايدارى كردند، نمى‌يابند، و جز كسانى كه بهره بزرگى [از ايمان و تقوا] دارند به آن نمى‌رسند؛


وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

36

و اگر وسوسه‌اى از سوى شيطان تو را تحريك كند [كه از اين بهترين شيوه دست بردارى‌] به خدا پناه ببر؛ بى‌ترديد او شنوا و داناست.


وَ مِنْ آياتِهِ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ لا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَ لا لِلْقَمَرِ وَ اسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ

37

از نشانه‌هاى [ربوبيت و قدرت‌] او شب و روز و خورشيد و ماه است؛ نه براى خورشيد سجده كنيد و نه براى ماه، براى خدايى كه آنان را آفريد، سجده كنيد، اگر مى‌خواهيد فقط او را بپرستيد؛


فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ هُمْ لا يَسْأَمُونَ

38

و اگر [از پرستش خداى يكتا] تكبر ورزند، پس [بايد بدانند چنين نيست كه پرستش كننده‌اى براى او وجود ندارد،] كسانى كه نزد پروردگار تواند [از فرشتگانى كه شمار آنان را جز خدا نمى‌داند] شب و روز براى او تسبيح مى‌گويند و [از تسبيح‌گويى‌] ملول و خسته نمى‌شوند.


وَ مِنْ آياتِهِ أَنَّكَ تَرَي الْأَرْضَ خاشِعَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ إِنَّ الَّذِي أَحْياها لَمُحْيِ الْمَوْتيٰ إِنَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

39

و از [ديگر] نشانه‌هاى او اين است كه تو زمين را خشك و بى‌گياه مى‌بينى، پس هنگامى كه باران بر آن نازل مى‌كنيم، به شدت به جنبش درآيد و برآيد. بى‌ترديد كسى كه زمين مرده را زنده كرد، يقينا مردگان را زنده مى‌كند؛ زيرا او بر هر كارى تواناست.


إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آياتِنا لا يَخْفَوْنَ عَلَيْنا أَ فَمَنْ يُلْقيٰ فِي النَّارِ خَيْرٌ أَمْ مَنْ يَأْتِي آمِناً يَوْمَ الْقِيامَةِ اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

40

مسلما كسانى كه معانى و مفاهيم آيات ما را از جايگاه واقعى‌اش تغيير مى‌دهند [و به تفسير و تأويلى نادرست متوسل مى‌شوند] بر ما پوشيده نيستند. آيا كسى را كه در آتش مى‌افكنند، بهتر است يا كسى كه روز قيامت در حال ايمنى مى‌آيد؟ هر چه مى‌خواهيد انجام دهيد، بى‌ترديد او به آنچه انجام مى‌دهيد، بيناست.


إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جاءَهُمْ وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيزٌ

41

كسانى كه به اين قرآن هنگامى كه به سويشان آمد كافر شدند [به عذابى سخت دچار مى‌شوند] بى‌ترديد قرآن كتابى است شكست‌ناپذير،


لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ

42

كه هيچ باطلى از پيش رو و پشت سرش به سويش نمى‌آيد، نازل شده از سوى حكيم و ستوده است.


ما يُقالُ لَكَ إِلَّا ما قَدْ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِنْ قَبْلِكَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَ ذُو عِقابٍ أَلِيمٍ

43

جز آنچه به پيامبران پيش از تو گفته شده است، به تو گفته نمى‌شود؛ مسلما پروردگارت صاحب آمرزش وداراى عذابى دردناك است؛


وَ لَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِيًّا لَقالُوا لَوْلا فُصِّلَتْ آياتُهُ ءَ أَعْجَمِيٌّ وَ عَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُديً وَ شِفاءٌ وَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ فِي آذانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَيْهِمْ عَمًي أُولئِكَ يُنادَوْنَ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ

44

و اگر آن را قرآنى غير عربى قرار داده بوديم قطعا مى‌گفتند: چرا آياتش در نهايت روشنى بيان نشده است، آيا [قرآنى‌] غير عربى [و نامفهوم‌] براى [مردمى‌] عرب زبان [و فصيح؟!] بگو: اين كتاب براى كسانى كه ايمان آورده‌اند، سراسر هدايت و درمان است، و كسانى كه ايمان نمى‌آورند در گوششان سنگينى است، و آن [با همه روشنى و آشكارى‌اش‌] بر آنان پوشيده و نامفهوم است؛ اينانند كه [گويى‌] از جايى دور ندايشان مى‌دهند.


وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَي الْكِتابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَ لَوْلا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ

45

به يقين ما به موسى كتاب عطا كرديم پس در آن اختلاف شد [كه از پيشگاه حق آمده يا ساختگى است‌]، و اگر از سوى پروردگارت فرمانى [بر مهلت يافتنشان‌] پيشى نگرفته بود، بى‌ترديد ميانشان [به نابودى و هلاكت‌] حكم شده بود؛ و اينان هم [چون قوم موسى‌] نسبت به قرآن در ترديدى سخت هستند.


مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْها وَ ما رَبُّكَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِيدِ

46

كسى كه كار شايسته انجام دهد، به سود خود اوست، و كسى كه مرتكب زشتى شود به زيان خود اوست، و پروردگارت ستمكار به بندگان نيست.


جزء قبل

جزء 24 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان