قرآن عثمان طه

إِلَيْهِ يُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ ما تَخْرُجُ مِنْ ثَمَراتٍ مِنْ أَكْمامِها وَ ما تَحْمِلُ مِنْ أُنْثيٰ وَ لا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَ يَوْمَ يُنادِيهِمْ أَيْنَ شُرَكائِي قالُوا آذَنَّاكَ ما مِنَّا مِنْ شَهِيدٍ

47

علم به ساعت [قيامت‌] تنها به او بازگردانده مى‌شود؛ هيچ (يك) از محصولات از شكوفه‌ها خارج نمى‌شوند، و جز به علم خدا، هيچ ماده‌اى باردار نمى‌شود و نمى‌زايد. و (ياد كن) روزى را كه آن (مشرك) ان را ندا مى‌دهند:« كجايند شريكان من؟! »مى‌گويند:« به تو اعلام كرديم كه از ما هيچ گواهى نيست. »


وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَدْعُونَ مِنْ قَبْلُ وَ ظَنُّوا ما لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ

48

و آنچه را پيش از (اين) همواره مى‌خواندند (و مى‌پرستيدند) از (نظر) ايشان گم شد؛ و يقين كردند كه هيچ راه فرارى براى آنان نيست.


لا يَسْأَمُ الْإِنْسانُ مِنْ دُعاءِ الْخَيْرِ وَ إِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَيَئُوسٌ قَنُوطٌ

49

انسان از خواستن نيكى ملول نمى‌شود؛ و اگر بدى به او رسد پس بسيار نا اميد [و] مأيوس مى‌شود.


وَ لَئِنْ أَذَقْناهُ رَحْمَةً مِنَّا مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ هٰذا لِي وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً وَ لَئِنْ رُجِعْتُ إِليٰ رَبِّي إِنَّ لِي عِنْدَهُ لَلْحُسْنيٰ فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِما عَمِلُوا وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنْ عَذابٍ غَلِيظٍ

50

و اگر پس از زيان (جسمى و روحى) كه به او رسيده، از جانب خويش رحمتى به او بچشانيم، قطعا مى‌گويد:« اين براى (شايستگى) من است، و گمان نمى‌كنم ساعت (رستاخيز) بر پا گردد؛ و اگر به سوى پروردگارم باز گردانده شوم، مسلما نزد او براى من (پاداش) نيكى است. »پس قطعا به كسانى كه كفر ورزيدند از اعمالشان خبر مى‌دهيم، و حتما از عذابى سخت به آنان مى‌چشانيم!


وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَي الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَأيٰ بِجانِبِهِ وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعاءٍ عَرِيضٍ

51

و هنگامى كه به انسان نعمت مى‌بخشيم، روى مى‌گرداند و خودش (متكبرانه) دور مى‌شود؛ و هنگامى كه بدى به او مى‌رسد پس دعايى طولانى خواهد داشت.


قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ثُمَّ كَفَرْتُمْ بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِي شِقاقٍ بَعِيدٍ

52

بگو:« آيا بنظر شما اگر (قرآن) از نزد خدا باشد، سپس بدان كفر ورزيد، كيست گمراه‌تر از كسى كه او در جدايى (و ستيزى) دور و دراز است.


سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّي يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ

53

بزودى نشانه‌هاى خود را در اطراف (جهان) و در خودشان به آنان مى‌نمايانيم، تا اينكه براى آنان آشكار شود كه او حق است؛ و آيا كافى نيست كه پروردگارت بر هر چيز گواه است؟!


أَلا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقاءِ رَبِّهِمْ أَلا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ

54

آگاه باشيد كه آنان از ملاقات پروردگارشان در ترديدند؛ آگاه باشيد كه او به هر چيزى احاطه دارد.


سوره الشوری

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ حم

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ حاميم.


عسق

2

عين، سين، قاف.


كَذٰلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ وَ إِلَي الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

3

اين چنين خداى شكست‌ناپذير فرزانه به سوى تو و به سوى كسانى كه پيش از تو بودند وحى مى‌كند.


لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ

4

آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است فقط از آن اوست؛ و او بلند مرتبه [و] بزرگ است.


تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ وَ الْمَلائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَلا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

5

نزديك است آسمان‌ها از فرازشان بشكافد و فرشتگان با ستايش پروردگارشان تسبيح مى‌گويند، و براى كسانى كه در زمين هستند طلب آمرزش مى‌كنند؛ آگاه باشيد كه فقط خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.


وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ اللَّهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ

6

و كسانى كه غير از او سرپرستانى گزيده‌اند، خدا نگهبان بر (اعمال) آنان است؛ و تو حمايتگر آنان نيستى.


وَ كَذٰلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ قُرْآناً عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُريٰ وَ مَنْ حَوْلَها وَ تُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ

7

و اينچنين خواندنى عربى (واضح) را به سوى تو وحى كرديم براى اينكه (مردم) أم القرى [مكه‌] و كسانى را كه پيرامون آن هستند هشدار دهى، و نسبت به روز جمع‌آورى (مردم در قيامت) كه هيچ ترديدى در آن نيست هشدار دهى؛ دسته‌اى در بهشتند و دسته‌اى در شعله فروزان (آتش) اند!


وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لٰكِنْ يُدْخِلُ مَنْ يَشاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَ الظَّالِمُونَ ما لَهُمْ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ

8

و اگر (بر فرض) خدا مى‌خواست، حتما آنان را يك امت قرار مى‌داد و ليكن هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) در رحمت خود داخل مى‌كند؛ و ستمكاران هيچ سرپرست و ياورى برايشان نيست.


أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَ هُوَ يُحْيِ الْمَوْتيٰ وَ هُوَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

9

بلكه آيا غير از او سرپرستانى گزيده‌اند، و (حال آنكه) فقط خدا سرپرست است، و او مردگان را زنده مى‌كند، و او بر هر چيزى تواناست.


وَ مَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَي اللَّهِ ذٰلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ

10

و هر چيزى را كه در آن اختلاف كرديد، پس داورى آن با خداست، اين خدا پروردگار من است. تنها بر او توكل كرده‌ام، و تنها به سوى او باز مى‌گردم.


فاطِرُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً وَ مِنَ الْأَنْعامِ أَزْواجاً يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ

11

شكافنده (و آفريننده) آسمان‌ها و زمين است، همسرانى از (جنس) خودتان براى شما قرار داد، و از دام‌ها (نيز) جفت‌هايى (قرار داد) در حالى كه شما را بدين (وسيله) مى‌آفريند؛ هيچ چيزى مثل او نيست؛ و او شنوا [و] بينا (ى حقيقى) است.


لَهُ مَقالِيدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

12

كليدهاى آسمان‌ها و زمين فقط از آن اوست؛ روزى را براى هر كس بخواهد (و شايسته بداند) گسترده مى‌سازد، و (يا) تنگ مى‌گرداند؛ [چرا] كه او به هر چيزى داناست.


شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّيٰ بِهِ نُوحاً وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسيٰ وَ عِيسيٰ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَي الْمُشْرِكِينَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ

13

براى شما از دين مقرر كرد آنچه را كه نوح را بدان سفارش كرده، و آنچه را به سوى تو وحى كرديم و آنچه را كه ابراهيم و موسى و عيسى را بدان سفارش كرديم، كه: دين را برپا داريد و در آن تفرقه افكنى مكنيد، بر مشركان گران است آنچه را كه آنان را به سويش فرا مى‌خوانيد. خدا هر كس را بخواهد به سوى (رسالت) ش بر مى‌گزيند، و كسى را كه باز گردد، به سوى خود راهنمايى مى‌كند.


وَ ما تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ وَ لَوْلا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ

14

و پراكنده نشدند مگر پس از آنكه علم براى آنان (حاصل) آمد؛ بخاطر ستم (و حسدى) كه در ميانشان بود، و اگر نبود سخن (سنت گونه‌ا) ى از طرف پروردگارت (در مورد مهلت دادن به مخالفان) تا سرآمد معين كه از پيش مقرر شده است، حتما در ميان آنان داورى مى‌شد؛ و قطعا كسانى كه بعد از آنان كتاب [به آنان‌] ارث داده شد در مورد آن (كتاب) درشكى ترديد آميز هستند!


فَلِذٰلِكَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ وَ قُلْ آمَنْتُ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتابٍ وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنا وَ رَبُّكُمْ لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ لا حُجَّةَ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنا وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ

15

و به همين خاطر، پس تو (مردم را به سوى دين) فراخوان، و همان‌گونه كه فرمان داده شدى پايدارى كن، و از هوس‌هايشان پيروى مكن، و بگو:« به كتابى كه خدا فرو فرستاده ايمان آوردم و فرمان داده شدم تا در ميان شما عدالت (پيشه) كنم؛ خدا پروردگار ما و پروردگار شماست؛ كردارهاى ما تنها براى ماست و كردارهاى شما تنها براى شماست. هيچ حجت (و بحثى) بين ما و بين شما نيست؛ خدا بين ما و شما جمع مى‌كند و فرجام (همه شما) فقط به سوى اوست. »


وَ الَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ داحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ عَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ

16

و كسانى كه درباره خدا بعد از آنكه (دعوت) او (توسط مردم) پذيرفته شد، بحث (و ستيز) مى‌كنند، دليلشان نزد پروردگارشان بى پايه (و باطل) است؛ و خشم (خدا) بر آنان است و عذاب شديدى براى آنان (آماده) است.


اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِيزانَ وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ

17

خدا كسى است كه كتاب را به حق فروفرستاد و (نيز) ترازو را. تو چه مى‌دانى شايد ساعت (رستاخيز) نزديك باشد!


يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِها وَ الَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ يَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلا إِنَّ الَّذِينَ يُمارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلالٍ بَعِيدٍ

18

كسانى كه به آن (رستاخيز) ايمان نمى‌آورند، بدان شتاب مى‌ورزند؛ و كسانى كه ايمان آورده‌اند از آن بيمناكند، و مى‌دانند كه آن (رستاخيز) حق است؛ آگاه باشيد قطعا كسانى كه در مورد ساعت (رستاخيز) مجادله مى‌كنند، در گمراهى دورى هستند.


اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبادِهِ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ

19

خدا نسبت به بندگانش [پيوسته‌] لطف دارد هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) روزى مى‌دهد؛ و او نيرومند [و] شكست‌ناپذير است.


مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ

20

هر كس كشت آخرت را بخواهد، براى او در كشتش مى‌افزايم؛ و هر كس كشت دنيا را بخواهد [برخى‌] از آن، بدو مى‌دهيم، و براى او در آخرت هيچ بهره‌اى نيست.


أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ ما لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ وَ لَوْلا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ

21

بلكه آيا شريكان (معبود گونه) براى آنان است كه چيزى از دين را كه خدا بدان رخصت نداده است، برايشان مقرر كردند و اگر سخن فيصله بخش (در مورد مهلت دادن به مخالفان) نبود، حتما در ميان آنان داورى مى‌شد، و در حقيقت ستمكاران براى شان عذابى دردناك است!


تَرَي الظَّالِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا كَسَبُوا وَ هُوَ واقِعٌ بِهِمْ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فِي رَوْضاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ ما يَشاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذٰلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ

22

(در رستاخيز) ستمكاران را مى‌بينى در حالى كه از آنچه بدست آورده‌اند بيمناكند، و حال آنكه آن (عذاب) بر آنان واقع مى‌شود؛ و كسانى كه ايمان آورده و (كارهاى) شايسته انجام داده‌اند در بوستان‌هاى بهشتند، تنها براى آنان آنچه را كه بخواهند نزد پروردگارشان (آماده) است؛ اين فقط فضيلت بزرگ است.


ذٰلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبيٰ وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ

23

اين (همان) چيزى است كه خدا بندگانش را كه ايمان آورده و (كارهاى) شايسته انجام داده‌اند (بدان) مژده مى‌دهد. بگو:« از شما هيچ پاداشى بر اين (رسالت) نمى‌طلبم جز دوستى در (مورد) نزديكان؛ »و هر كس نيكى را بدست آورد، براى او در آن نيكى مى‌افزاييم؛ براستى كه خدا بسيار آمرزنده [و] بسى سپاسگزار است.


أَمْ يَقُولُونَ افْتَريٰ عَلَي اللَّهِ كَذِباً فَإِنْ يَشَإِ اللَّهُ يَخْتِمْ عَليٰ قَلْبِكَ وَ يَمْحُ اللَّهُ الْباطِلَ وَ يُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

24

بلكه مى‌گويند:« بر خدا دروغ بسته است؟! »و اگر خدا بخواهد بر دل تو مهر مى‌نهد، و خدا باطل را نابود مى‌كند و حق را با كلماتش تثبيت مى‌كند؛ [چرا] كه او به (اسرار) درون سينه‌ها داناست.


وَ هُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ وَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ

25

و او كسى است كه توبه را از بندگانش مى‌پذيرد و از بدى‌ها در مى‌گذرد، و آنچه را انجام مى‌دهيد مى‌داند.


وَ يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ يَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ الْكافِرُونَ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ

26

و (دعاى) كسانى را كه ايمان آورده و (كارهاى) شايسته انجام داده‌اند، مى‌پذيرد، و از بخشش خود بر آنان مى‌افزايد؛ و كافران برايشان عذابى شديد است!


وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَ لٰكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما يَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ

27

و اگر (بر فرض) خدا« روزى »را بر بندگانش گسترده مى‌ساخت، حتما در زمين ستم مى‌كردند؛ و ليكن به اندازه معينى كه مى‌خواهد فرو مى‌فرستد؛ [چرا] كه او به بندگانش آگاه و بيناست.


وَ هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا وَ يَنْشُرُ رَحْمَتَهُ وَ هُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ

28

و او كسى است كه باران را پس از آنكه (از آمدنش) نااميد شدند فرو مى‌فرستد و رحمتش را مى‌گستراند؛ و او سرپرستى ستوده است.


وَ مِنْ آياتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَثَّ فِيهِما مِنْ دابَّةٍ وَ هُوَ عَليٰ جَمْعِهِمْ إِذا يَشاءُ قَدِيرٌ

29

و از نشانه‌هاى اوست آفرينش آسمان‌ها و زمين و آنچه از جنبندگان در آن دو پراكنده كرده است؛ و او هر گاه بخواهد بر جمع آورى آنها تواناست.


وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ

30

و هر مصيبتى به شما رسد پس بخاطر دستاورد شماست! و بسيارى (از خطاهاى شما) را مى‌بخشد.


وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ

31

و شما عاجز كننده (خدا) بر زمين نيستيد؛ و جز خدا هيچ سرپرست و ياورى براى شما نيست.


وَ مِنْ آياتِهِ الْجَوارِ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلامِ

32

از نشانه‌هاى او (كشتى‌هاى) روان در دريا همچون كوه‌هاست؛


إِنْ يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَواكِدَ عَليٰ ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ

33

اگر (خدا) بخواهد باد را آرام مى‌سازد و (كشتى‌ها) بر روى آن راكد شوند، قطعا در اين (امور) نشانه‌هايى براى هر بسيار شكيباى بسيار سپاسگزار است.


أَوْ يُوبِقْهُنَّ بِما كَسَبُوا وَ يَعْفُ عَنْ كَثِيرٍ

34

يا آنها را بخاطر دستاوردشان هلاك كند (و غرق سازد)؛ و بسيارى (از خطاهاى شما) را مى‌بخشد.


وَ يَعْلَمَ الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِنا ما لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ

35

و [تا اينكه‌] كسانى كه درباره آيات ما مجادله مى‌كنند، بدانند كه هيچ راه فرارى براى آنان نيست.


فَما أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَ أَبْقيٰ لِلَّذِينَ آمَنُوا وَ عَليٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ

36

و آنچه از چيز (ها) به شما داده شده پس كالاى زندگى پست (دنيا) است؛ و آنچه نزد خداست براى كسانى كه ايمان آورده و تنها بر پروردگارشان توكل مى‌كنند، بهتر و پايدارتر است.


وَ الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ

37

و (همان) كسانى كه از گناهان بزرگ و [كارهاى‌] زشت پرهيز مى‌كنند، و هنگامى كه خشمگين شوند، آنان، مى‌آمرزند.


وَ الَّذِينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَمْرُهُمْ شُوريٰ بَيْنَهُمْ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ

38

و (همان) كسانى كه (دعوت) پروردگارشان را پذيرفته، و نماز را بر پا مى‌دارند و كارشان با مشورت ميان (خود) شان باشد و از آنچه به آنان روزى داده‌ايم (در راه خدا) مصرف مى‌كنند؛


وَ الَّذِينَ إِذا أَصابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنْتَصِرُونَ

39

و (همان) كسانى كه هر گاه ستمى به آنان برسد، ايشان (از همديگر) يارى مى‌جويند (و ستم را دفع مى‌كنند).


وَ جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَي اللَّهِ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ

40

و كيفر بدى، (مجازات) بدى همانند آن است؛ و هر كس ببخشد و اصلاح نمايد، پس پاداش او بر خداست؛ [چرا] كه او ستمكاران را دوست ندارد.


وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ

41

و هر كس كه بعد از ستم (ديدگى) اش يارى جويد (تا آن را دفع كند) پس آنان هيچ راهى (براى ايراد) بر ايشان نيست؛


إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَي الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ

42

فقط راه سرزنش بر كسانى است كه به مردم ستم مى‌كنند و در زمين به ناحق (تجاوز به حقوق، و) ستم مى‌كنند؛ آنان براى شان عذابى دردناك است!


وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذٰلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ

43

و هر كس شكيبايى كند و بيامرزد (داراى اراده استوار است، چرا) كه اين [حاكى‌] از تصميم استوار (او در) كارهاست.


وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ مِنْ بَعْدِهِ وَ تَرَي الظَّالِمِينَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ يَقُولُونَ هَلْ إِليٰ مَرَدٍّ مِنْ سَبِيلٍ

44

و هر كسى را خدا (بخاطر اعمالش) در گمراهى وانهد پس بعد از او هيچ سرپرستى براى او نيست، و ستمكاران را مى‌بينى هنگامى كه عذاب را مى‌بينند، گويند:« آيا راهى به سوى بازگشت وجود دارد؟! »


وَ تَراهُمْ يُعْرَضُونَ عَلَيْها خاشِعِينَ مِنَ الذُّلِّ يَنْظُرُونَ مِنْ طَرْفٍ خَفِيٍّ وَ قالَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا إِنَّ الظَّالِمِينَ فِي عَذابٍ مُقِيمٍ

45

و آنان را مى‌بينى كه بر آن (آتش) عرضه مى‌شوند در حالى كه از خوارى فروتنند، و (زير) چشمى، پنهان (بدان) مى‌نگرند؛ و كسانى كه ايمان آورده‌اند، مى‌گويند:« در واقع زيانكاران كسانى هستند كه به خودشان و خانواده‌هايشان در روز رستاخيز زيان رسانده‌اند؛ آگاه باشيد كه ستمكاران در عذابى پايدار هستند! »


وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِياءَ يَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ سَبِيلٍ

46

و براى آنان جز خدا، ياوران (و سرپرستان) ى نيست كه ياريشان كنند؛ و هر كسى را خدا (بخاطر اعمالش) در گمراهى وانهد، پس هيچ راه (نجات) ى براى او نيست.


اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ ما لَكُمْ مِنْ مَلْجَإٍ يَوْمَئِذٍ وَ ما لَكُمْ مِنْ نَكِيرٍ

47

(دعوت) پروردگارتان را بپذيريد، پيش از آنكه روزى فرا رسد كه از [جانب‌] خدا هيچ بازگشتى براى آن نيست؛ در آن روز هيچ پناهگاهى براى شما نيست، و هيچ (مجال) انكارى براى شما نيست.


فَإِنْ أَعْرَضُوا فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلاغُ وَ إِنَّا إِذا أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِها وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الْإِنْسانَ كَفُورٌ

48

و اگر رويگردان شوند پس تو را (به عنوان) نگهبان [مستمر] بر آنان نفرستاديم، بر تو (وظيفه‌اى) جز رساندن [پيام‌] نيست. و در حقيقت هنگامى كه ما رحمتى از سوى خود به انسان بچشانيم بدان شادمان گردد، و اگر بخاطر دستاورد پيشين‌شان بدى به آنان برسد، پس (ناسپاسى مى‌كنند؛ چرا) كه انسان بسيار ناسپاس است.


لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَخْلُقُ ما يَشاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ إِناثاً وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ الذُّكُورَ

49

فرمانروايى آسمان‌ها و زمين فقط از آن خداست؛ هر چه را بخواهد مى‌آفريند؛ به هر كس بخواهد، دختر مى‌بخشد و به هر كس بخواهد پسر مى‌بخشد؛


أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْراناً وَ إِناثاً وَ يَجْعَلُ مَنْ يَشاءُ عَقِيماً إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ

50

يا آنان را پسران و دختران جفت مى‌دهد؛ و هر كس را بخواهد نازا قرار مى‌دهد؛ [چرا] كه او داناى تواناست.


وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ

51

و براى هيچ بشرى (شايسته) نباشد كه خدا با او سخن گويد، جز به وحى (مستقيم) يا از پشت مانعى يا فرستاده‌اى (از فرشتگان) بفرستد، و با رخصت او آنچه را بخواهد وحى مى‌كند؛ [چرا] كه او بلند مرتبه‌اى فرزانه است.


وَ كَذٰلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ وَ لٰكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا وَ إِنَّكَ لَتَهْدِي إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

52

و اينگونه از فرمان خويش به سوى تو (قرآن) روح بخش را وحى كرديم، در حالى كه نمى‌دانستى كتاب (قرآن) و ايمان (به محتواى آن) چيست. و ليكن آن را نورى قرار داديم كه بوسيله آن هر كس از بندگانمان را كه بخواهيم (و شايسته بدانيم) راهنمايى مى‌كنيم؛ و قطعا تو به سوى راه راست راهنمايى مى‌كنى.


صِراطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ أَلا إِلَي اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ

53

(همان) راه خدايى كه آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است فقط از آن اوست؛ آگاه باشيد كه همه كارها تنها به سوى خدا باز مى‌گردد!


سوره الزخرف

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ حم

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ حاميم.


وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ

2

سوگند به كتاب روشنگر!


إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ

3

كه ما آن را خواندنى عربى (واضح) قرار داديم، تا شايد شما خردورزى كنيد.


وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ

4

و قطعا در نوشته اصلى (علم الهى) نزد ما بلند مرتبه‌اى حكمت‌آميز است.


أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحاً أَنْ كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ

5

و آيا (قرآن) يادآور را از شما كاملا بازگيريم. بخاطر اينكه گروهى اسرافكاريد؟!


وَ كَمْ أَرْسَلْنا مِنْ نَبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ

6

و چه بسيار پيامبرانى در [ميان‌] پيشينيان فرستاديم؛


وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ

7

و هيچ پيامبرى به سراغ آنان نيامد، مگر اينكه همواره او را ريشخند مى‌كردند.


فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً وَ مَضيٰ مَثَلُ الْأَوَّلِينَ

8

و كسانى را كه از اين (مشرك) ان سخت‌تر بودند هلاك كرديم؛ و مثال پيشينيان گذشت.


وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ

9

و اگر از آن [مشرك‌] ان بپرسى:« چه كسى آسمان‌ها و زمين را آفريد؟ »حتما مى‌گويند:« (خداى) شكست‌ناپذير دانا آنها را آفريد. »


الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ جَعَلَ لَكُمْ فِيها سُبُلاً لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ

10

(همان) كسى كه زمين را براى شما بسترى (براى استراحت) قرار داد، و براى شما راه‌هايى در آن قرار داد، تا شايد شما راهنمايى شويد.


وَ الَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذٰلِكَ تُخْرَجُونَ

11

و (همان) كسى كه از آسمان آبى به اندازه فرو فرستاد، و بوسيله آن سرزمين مرده را زنده كرديم، اينچنين (از گورها) بيرون آورده مى‌شويد.


وَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ

12

و (همان) كسى كه همه آن زوج‌ها را آفريد، و براى شما از كشتى‌ها و دام‌ها آنچه سوار مى‌شويد قرار داد.


لِتَسْتَوُوا عَليٰ ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَ تَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هٰذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ

13

تا بر پشت آن (ها) قرار گيريد؛ سپس هنگامى كه بر آن قرار گرفتيد، نعمت پروردگارتان را به ياد آوريد و بگوييد:« منزه است كسى كه اين را براى ما رام ساخت! و [ما] براى (رام ساختن و نگهدارى) آن توانا نبوديم؛


وَ إِنَّا إِليٰ رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ

14

و قطعا ما فقط به سوى پروردگارمان باز مى‌گرديم. »


وَ جَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبادِهِ جُزْءاً إِنَّ الْإِنْسانَ لَكَفُورٌ مُبِينٌ

15

و (مشركان) براى او از بندگانش جزئى قرار مى‌دهند، مسلما انسان بسيار ناسپاس آشكار است.


أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا يَخْلُقُ بَناتٍ وَ أَصْفاكُمْ بِالْبَنِينَ

16

آيا از آنچه مى‌آفريند، دختران را (براى خود) برگرفت و شما را به (داشتن) پسران ويژه ساخت؟!


وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِما ضَرَبَ لِلرَّحْمنِ مَثَلاً ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ

17

و هنگامى كه يكى از آن (مشرك) ان به چيزى مژده داده شود، كه براى (خداى) گسترده‌مهر مثل مى‌زنند، چهره‌اش سياه گردد؛ در حالى كه او خشم شديد (خود) را فرو برد.


أَ وَ مَنْ يُنَشَّؤُا فِي الْحِلْيَةِ وَ هُوَ فِي الْخِصامِ غَيْرُ مُبِينٍ

18

و آيا كسى را كه در زيور، پديد آمده (و پرورش يافته،) و او در كشمكش (ها، بيان) روشنگر ندارد (فرزند خدا مى‌خوانيد)؟!


وَ جَعَلُوا الْمَلائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبادُ الرَّحْمٰنِ إِناثاً أَ شَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهادَتُهُمْ وَ يُسْئَلُونَ

19

و فرشتگان را كه ايشان بندگان (خاص خداى) گسترده‌مهر هستند، دختران خدا قرار دادند، آيا آفرينش آنها را مشاهده كرده‌اند؟! بزودى گواهى آنان نوشته مى‌شود و بازپرسى خواهند شد.


وَ قالُوا لَوْ شاءَ الرَّحْمٰنُ ما عَبَدْناهُمْ ما لَهُمْ بِذٰلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ

20

و گفتند:« اگر (بر فرض خداى) گسترده‌مهر مى‌خواست ما آنها را پرستش نمى‌كرديم. »براى آنان بدان (ادعا) هيچ علمى نيست؛ جز اين نيست كه آنان حدس مى‌زنند (و دروغ مى‌بافند).


أَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ

21

يا پيش از اين كتابى به آنان داده‌ايم و آنان بدان تمسك مى‌جويند؟!


بَلْ قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَليٰ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَليٰ آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ

22

بلكه مى‌گويند:« در حقيقت ما نياكانمان را بر آيينى يافتيم، و مسلما ما بدنبال آنان ره يافته‌ايم ».


وَ كَذٰلِكَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَليٰ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَليٰ آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ

23

و همچنين پيش از تو در هيچ آبادى (پيامبر) هشدارگرى نفرستاديم، مگر اينكه سردمداران ثروتمندش گفتند:« در حقيقت ما نياكانمان را بر آيينى يافتيم، و مسلما ما بدنبال آنان پيرويم. »


قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْديٰ مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آباءَكُمْ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ

24

(پيامبرشان) گفت:« و آيا اگر (بر فرض آيينى) راهنماتر از آنچه نياكانتان را بر آن يافته‌ايد، براى شما بياورم (باز هم از آنان پيروى مى‌كنيد)؟! »گفتند:« در حقيقت ما به آنچه بدان فرستاده شده‌ايد كافريم. »


فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ

25

پس از آنان انتقام گرفتيم، و بنگر كه فرجام تكذيب كنندگان چگونه بوده است!


وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ إِنَّنِي بَراءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ

26

و (يادكن) هنگامى را كه ابراهيم به پدر (مادرش يا عموي) ش و قومش گفت:« در حقيقت من نسبت به آنچه (شما) مى‌پرستيد غير متعهدم.


إِلَّا الَّذِي فَطَرَنِي فَإِنَّهُ سَيَهْدِينِ

27

جز كسى كه مرا آفريده، و البته او بزودى [مرا] رهنمون شود. »


وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ

28

و آن (توحيد) را در پس (از خود و فرزندان) ش سخنى ماندگار قرار داد؛ باشد كه آنان (به سوى خدا) باز گردند.


بَلْ مَتَّعْتُ هٰؤُلاءِ وَ آباءَهُمْ حَتَّي جاءَهُمُ الْحَقُّ وَ رَسُولٌ مُبِينٌ

29

بلكه اينان و پدرانشان را (از دنيا) برخوردار كردم، تا اينكه (قرآن) حق و فرستاده روشنگر به سراغشان آمد؛


وَ لَمَّا جاءَهُمُ الْحَقُّ قالُوا هٰذا سِحْرٌ وَ إِنَّا بِهِ كافِرُونَ

30

و هنگامى كه (قرآن) حق به سراغشان آمد، گفتند:« اين سحرى است، و در واقع ما بدان كافريم. »


وَ قالُوا لَوْلا نُزِّلَ هٰذَا الْقُرْآنُ عَليٰ رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ

31

و گفتند:« چرا اين قرآن بر مردى بزرگ از دو آبادى (مكه و طائف) فرو فرستاده نشده است؟! »


أَ هُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ

32

آيا آنان رحمت پروردگارت را تقسيم مى‌كنند؟! ما وسايل زندگى آنان را در زندگى پست (دنيا) بين آنان تقسيم كرديم و رتبه‌هاى برخى آنان را بر برخى [ديگر] برترى داديم، تا برخى آنان برخى [ديگر] را به خدمت گيرند؛ و رحمت پروردگارت از آنچه جمع‌آورى مى‌كنند بهتر است.


وَ لَوْلا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمٰنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَيْها يَظْهَرُونَ

33

و اگر نبود كه مردم امت يگانه‌اى (در كفر) مى‌شدند، حتما براى كسانى كه به (خداى) گسترده‌مهر كفر مى‌ورزند براى خانه‌هايشان سقف‌هايى از نقره و نردبان‌هايى كه بر آنها بالا مى‌روند، قرار مى‌داديم؛


وَ لِبُيُوتِهِمْ أَبْواباً وَ سُرُراً عَلَيْها يَتَّكِئُونَ

34

و (نيز) براى خانه هايشان درها و تخت‌هايى كه بر آنها تكيه زنند و زر و زيور (قرار مى‌داديم).


وَ زُخْرُفاً وَ إِنْ كُلُّ ذٰلِكَ لَمَّا مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ

35

و همه اينها جز كالاى زندگى پست (دنيا) نيست، و نزد پروردگارت، آخرت براى پارسايان (خود نگهدار) است.


وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ

36

و هر كس از ياد (خداى) گسترده‌مهر روى گردان شود، شيطانى بر او مى‌انگيزيم، و او برايش همنشين مى‌شود.


وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ

37

و قطعا آن (شيطان) ها آنان را از راه (خدا) باز مى‌دارند و مى‌پندارند كه آنان ره يافتگانند.


حَتَّي إِذا جاءَنا قالَ يا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ

38

تا هنگامى كه نزد ما آيد، گويد:« اى كاش بين من و بين تو دورى خاور و باختر بود، پس چه بد همنشينى بودى! ».


وَ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ

39

و (به آنان مى‌گوييم: اين سخنان) امروز براى شما سودى ندارد، چون ستم كرديد، كه (در نتيجه) شما در عذاب شريكيد!


أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ مَنْ كانَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ

40

و آيا تو (مى‌توانى سخن خود را) به گوش ناشنوايان برسانى، يا كور (دل) ان و كسى را كه در گمراهى آشكار است راهنمايى كنى؟!


فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ

41

و اگر تو را (از ميان مردم) ببريم، پس مسلما ما از آنان انتقام گيرنده‌ايم.


أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِي وَعَدْناهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ

42

يا (اگر زنده بمانى) آنچه (از عذاب) به آنان وعده داده‌ايم، به تو مى‌نمايانيم؛ پس مسلما ما بر آنان توانا هستيم.


فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

43

پس به آنچه كه به سوى تو وحى شده است تمسك جوى، [چرا] كه تو بر راهى راست هستى.


وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ

44

و قطعا آن (قرآن) ياد آورى براى تو و قوم توست و در آينده بازپرسى خواهيد شد.


وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ

45

و از كسانى از فرستادگان كه پيش از تو فرستاديم، پرسش كن، آيا غير از (خداى) گسترده‌مهر معبودانى قرار داديم كه پرستيده شوند.


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسيٰ بِآياتِنا إِليٰ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ فَقالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِينَ

46

و يقينا موسى را با نشانه‌هاى (معجزه آساى) مان به سوى فرعون و اشراف او فرستاديم، و گفت:« در حقيقت من فرستاده پروردگار جهانيانم. »


فَلَمَّا جاءَهُمْ بِآياتِنا إِذا هُمْ مِنْها يَضْحَكُونَ

47

و هنگامى كه با نشانه‌هاى (معجزه آساى) ما به سراغ آنان آمد، بناگاه آنان بدان (معجزات) مى‌خنديدند!


وَ ما نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِها وَ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ

48

و هيچ نشانه (معجره آسا) به آنان نمى‌نمايانديم جز اينكه آن بزرگ‌تر از همانندش بود، و آنان را به عذاب گرفتار كرديم، تا شايد آنان (به سوى خدا) باز گردند.


وَ قالُوا يا أَيُّهَا السَّاحِرُ ادْعُ لَنا رَبَّكَ بِما عَهِدَ عِنْدَكَ إِنَّنا لَمُهْتَدُونَ

49

و گفتند:« اى ساحر! از پروردگارت به عهدى كه نزد تو دارد براى ما بخواه، كه مسلما ما ره يافته‌ايم. »


فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِذا هُمْ يَنْكُثُونَ

50

و هنگامى كه عذاب را از آنان برطرف ساختيم ناگهان آنان پيمان مى‌شكستند.


وَ ناديٰ فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قالَ يا قَوْمِ أَ لَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِي أَ فَلا تُبْصِرُونَ

51

و فرعون در (ميان) قومش ندا داد، گفت:« اى قوم [من‌] آيا فرمانروايى (كشور) مصر براى من نيست، در حالى كه اين نهرها تحت (فرمان) من جارى است؟! پس آيا (حقايق را) نمى‌بينيد.


أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِنْ هٰذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَ لا يَكادُ يُبِينُ

52

آيا من بهتر از اين نيستم كه او پست است، و نزديك نيست كه (سخن را) روشن سازد؟!


فَلَوْلا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جاءَ مَعَهُ الْمَلائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ

53

پس چرا بر او دستبندهايى از طلا افكنده نشده، يا با او فرشتگان دوشادوش نيامده‌اند؟! »


فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقِينَ

54

(فرعون) قومش را سبك (سر) ساخت، پس او را اطاعت كردند؛ [چرا] كه آنان گروهى نافرمانبردار بودند.


فَلَمَّا آسَفُونا انْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْناهُمْ أَجْمَعِينَ

55

و هنگامى كه ما را خشمگين و اندوهناك ساختند از آنان انتقام گرفتيم و همه آنان را غرق كرديم.


فَجَعَلْناهُمْ سَلَفاً وَ مَثَلاً لِلْآخِرِينَ

56

و آنان را پيشگامان (در عذاب) و نمونه‌اى (عبرت آميز) براى (ملت‌هاى) پسين قرار داديم.


وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلاً إِذا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ

57

و هنگامى كه به پسر مريم مثل زده شد، ناگهان قوم تو از آن (مثل) مى‌خنديدند.


وَ قالُوا أَ آلِهَتُنا خَيْرٌ أَمْ هُوَ ما ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلاً بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ

58

و گفتند: آيا معبودان ما بهترند يا او؟! آن را جز (از راه) مجادله‌پردازى براى تو (مثل) نزدند؛ بلكه آنان گروهى كشمكش‌گرند.


إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنا عَلَيْهِ وَ جَعَلْناهُ مَثَلاً لِبَنِي إِسْرائِيلَ

59

آن (عيسى) جز بنده‌اى كه به او نعمت داديم نيست، و او را نمونه‌اى براى بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) قرار داديم.


وَ لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْنا مِنْكُمْ مَلائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ

60

و اگر (بر فرض) بخواهيم، حتما به جاى شما فرشتگانى قرار مى‌دهيم كه در زمين جانشين (شما) گردند.


وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هٰذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ

61

و قعطا او نشانه‌اى براى ساعت (رستاخيز) است، پس هرگز در آن ترديد مكنيد و [از من‌] پيروى كنيد كه اين راهى راست است.


وَ لا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ

62

و شيطان، شما را (از راه خدا) باز ندارد! [چرا] كه او دشمن آشكارى براى شماست.


وَ لَمَّا جاءَ عِيسيٰ بِالْبَيِّناتِ قالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَ لِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

63

و هنگامى كه عيسى با دلايل روشن (معجزه آسا) آمد، گفت:« بيقين من براى شما فرزانگى آوردم و (آمده‌ام) تا برخى از آنچه در مورد آن اختلاف مى‌كنيد را براى شما بيان كنم؛ پس [خودتان را] از [عذاب‌] خدا حفظ و [مرا] اطاعت كنيد.


إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هٰذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ

64

در حقيقت فقط خدا پروردگار من و پروردگار شماست؛ پس او را بپرستيد؛ كه اين راهى راست است.


فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ

65

و [لى‌] احزابى از ميان آن (مسيحي) ان اختلاف كردند؛ پس واى به حال كسانى كه ستم كردند از عذاب روز دردناك (رستاخيز)!


هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ

66

آيا انتظارى غير از اين دارند كه ساعت (رستاخيز) ناگهان به سراغ آنان آيد؛ در حالى كه آنان (با درك حسى) متوجه نمى‌شوند!


الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ

67

دوستان در آن روز برخى از آنان دشمن برخى [ديگر] اند، جز پارسايان (خود نگهدار).


يا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ

68

اى بندگان [من‌]! امروز هيچ ترسى بر شما نيست، و نه شما اندوهگين مى‌شويد.


الَّذِينَ آمَنُوا بِآياتِنا وَ كانُوا مُسْلِمِينَ

69

(همان) كسانى كه به آيات ما ايمان آوردند و تسليم شده بودند.


ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ تُحْبَرُونَ

70

(به آنان گفته مى‌شود:) داخل بهشت شويد در حالى كه شما و همسرانتان سرخوشيد!


يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ

71

ظرف‌هايى از طلا و سبوهايى بر گردشان چرخانده مى‌شود؛ هر چه را خودشان بدان ميل كنند و چشم‌ها لذت ببرند، در آن (بهشت موجود) است؛ در حالى كه شما در آنجا ماندگاريد.


وَ تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

72

و اين بهشت (همان) چيزى است كه آن را به سبب آنچه همواره انجام مى‌داديد، ارث داده شديد.


لَكُمْ فِيها فاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِنْها تَأْكُلُونَ

73

در آنجا براى شما ميوه‌هاى فراوان است كه فقط از آنها مى‌خوريد.


إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ

74

در واقع خلافكاران در عذاب جهنم ماندگارند.


لا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ

75

(عذاب) از آنان كاسته نمى‌شود، و آنان در آنجا مأيوسند!


وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لٰكِنْ كانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ

76

و (ما) به آنان ستم نكرديم، و ليكن آنان (خود) ستمكار بودند.


وَ نادَوْا يا مالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّكَ قالَ إِنَّكُمْ ماكِثُونَ

77

و ندا در دهند:« اى مالك (و مأمور دوزخ،) بايد پروردگارت (عمر) ما را پايان دهد! » (در پاسخ) گويد:« در حقيقت شما (در دوزخ) ماندگاريد. »


لَقَدْ جِئْناكُمْ بِالْحَقِّ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ

78

بيقين حق را براى شما آورديم؛ و ليكن بيشتر شما از حق ناخشنوديد.


أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ

79

بلكه (آنان) محكم كارى كردند، پس ما (نيز در مجازاتشان كارى) محكم مى‌كنيم.


أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ بَليٰ وَ رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ

80

بلكه مى‌پندارند كه ما راز آنان و رازگويى‌شان را نمى‌شنويم؟! آرى، در حالى كه فرستادگان ما نزد آنان (اعمالشان را) مى‌نويسند.


قُلْ إِنْ كانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدِينَ

81

بگو:« اگر براى (خداى) گسترده‌مهر فرزندى بود، پس من (از) نخستين پرستندگان بودم. »


سُبْحانَ رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ

82

پروردگار آسمان‌ها و زمين، پروردگار تخت (جهاندارى و تدبير هستى) منزه است، از آنچه (او را) وصف مى‌كنند!


فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَ يَلْعَبُوا حَتَّي يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ

83

پس آنان را رها كن تا (در باطل) فرو روند و بازى كنند، تا اينكه روز (رستاخيز) شان را كه وعده داده مى‌شوند ملاقات كنند!


وَ هُوَ الَّذِي فِي السَّماءِ إِلهٌ وَ فِي الْأَرْضِ إِلهٌ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ

84

و او كسى است كه در آسمان معبود است، و در زمين معبود است؛ و او فرزانه داناست.


وَ تَبارَكَ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

85

و خجسته (و پايدار) است كسى كه فرمانروايى آسمان‌ها و زمين و آنچه بين آن دو است، تنها از آن اوست؛ و علم به ساعت (قيامت) فقط نزد اوست؛ و تنها به سوى او باز گردانده مى‌شويد.


وَ لا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ

86

و كسانى كه غير از او را مى‌خوانند (و مى‌پرستند) مالك شفاعت نيستند؛ مگر كسانى كه به حق گواهى دهند، در حالى كه آنان مى‌دانند.


وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنّيٰ يُؤْفَكُونَ

87

و اگر از آن (مشرك) ان بپرسى:« چه كسى آنان را آفريد؟ »قطعا مى‌گويند:« خدا »پس چگونه (از حق) بازگردانده مى‌شوند؟!


وَ قِيلِهِ يا رَبِّ إِنَّ هٰؤُلاءِ قَوْمٌ لا يُؤْمِنُونَ

88

و گفتارش (اين بود) كه:« اى پروردگار [من‌]! براستى اينان گروهى هستند كه ايمان نمى‌آورند. »


فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ

89

پس از آنان درگذر و بگو:« سلام »، و [لى‌] در آينده خواهند دانست!


سوره الدخان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ حم

1

به نام خداى گسترده‌مهر مهرورز؛ حاميم.


وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ

2

سوگند به كتاب (قرآن) روشنگر!


إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ

3

كه ما آن را در شبى خجسته فرو فرستاديم؛ در واقع ما هشدار گريم.


فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ

4

در آن (شب) هر چيز استوارى جدا كرده مى‌شود؛


أَمْراً مِنْ عِنْدِنا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ

5

در حالى كه فرمانى از نزد ماست؛ [چرا] كه ما فرستنده‌ايم.


رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

6

(اينها) بخاطر رحمتى از جانب پروردگار توست، كه در حقيقت تنها او شنوا [و] داناست.


رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما إِنْ كُنْتُمْ مُوقِنِينَ

7

(همان) پروردگار آسمان‌ها و زمين و آنچه بين آن دو است، اگر اهل يقين باشيد.


لا إِلهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَ يُمِيتُ رَبُّكُمْ وَ رَبُّ آبائِكُمُ الْأَوَّلِينَ

8

هيچ معبودى جز او نيست؛ زنده مى‌كند و مى‌ميراند؛ پروردگار شما و پروردگار نياكان نخستين شماست.


بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ يَلْعَبُونَ

9

بلكه آنان در شكند (و) بازى مى‌كنند.


فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّماءُ بِدُخانٍ مُبِينٍ

10

پس نگهبان (و منتظر) روزى باش، كه آسمان دودى آشكار آورد،


يَغْشَي النَّاسَ هٰذا عَذابٌ أَلِيمٌ

11

كه مردم را فرا مى‌گيرد؛ اين عذاب دردناكى است!


رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ

12

(مى‌گويند:) [اى‌] پروردگار ما! عذاب را از ما بر طرف كن كه ما مؤمنيم.


أَنَّي لَهُمُ الذِّكْريٰ وَ قَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِينٌ

13

از كجا براى آنان يادآورى باشد در حالى كه فرستاده‌اى روشنگر به سراغ آنان آمد،


ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَ قالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ

14

سپس از او روى برتافتند، و گفتند:« دانش آموخته‌اى ديوانه است. »


إِنَّا كاشِفُوا الْعَذابِ قَلِيلاً إِنَّكُمْ عائِدُونَ

15

در حقيقت ما، اندكى عذاب را (از شما) برطرف مى‌سازيم، حتما شما (به كفر خود) باز مى‌گرديد.


يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْريٰ إِنَّا مُنْتَقِمُونَ

16

(ياد كن) روزى را كه با سخت‌گيرى بزرگى (بر آنان) سخت مى‌گيريم، كه ما انتقام گيرنده‌ايم.


وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَ جاءَهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ

17

و بيقين پيش از آنان قوم فرعون را آزموديم در حالى كه فرستاده‌اى ارجمند به سراغشان آمد،


أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبادَ اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ

18

(و گفت:) كه بندگان خدا را به من بازگردانيد، [چرا] كه من فرستاده‌اى درستكار براى شما هستم؛


وَ أَنْ لا تَعْلُوا عَلَي اللَّهِ إِنِّي آتِيكُمْ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ

19

و اينكه بر خدا برترى مجوييد كه من براى شما دليلى آشكار آوردم.


وَ إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ

20

و در حقيقت من به پروردگارم و پروردگار شما پناه برم (از اين) كه (مرا متهم و) سنگسار كنيد.


وَ إِنْ لَمْ تُؤْمِنُوا لِي فَاعْتَزِلُونِ

21

و اگر به من ايمان نمى‌آوريد، پس (از من) كناره‌گيرى كنيد.


فَدَعا رَبَّهُ أَنَّ هٰؤُلاءِ قَوْمٌ مُجْرِمُونَ

22

و (موسى) پروردگارش را خواند: كه اينها گروهى خلافكارند.


فَأَسْرِ بِعِبادِي لَيْلاً إِنَّكُمْ مُتَّبَعُونَ

23

پس (به موسى گفتيم:) بندگان مرا شبانه حركت ده، [چرا] كه شما مورد پيگرد هستيد؛


وَ اتْرُكِ الْبَحْرَ رَهْواً إِنَّهُمْ جُنْدٌ مُغْرَقُونَ

24

و دريا را با راهى باز، گشوده (به حال خود) واگذار، [چرا] كه آنان لشكرى غرق شده‌اند.


كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ

25

چه بسيار از بوستان‌ها و چشمه ساران كه به جاى گذاشتند،


وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ كَرِيمٍ

26

و زراعت‌ها و جايگاه ارجمند،


وَ نَعْمَةٍ كانُوا فِيها فاكِهِينَ

27

و ناز و نعمتى كه در آن خوش بودند.


كَذٰلِكَ وَ أَوْرَثْناها قَوْماً آخَرِينَ

28

اينگونه (فرعونيان را نابود كرديم)؛ و آن (نعمت‌ها) را به گروهى ديگر ارث داديم.


فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما كانُوا مُنْظَرِينَ

29

و آسمان و زمين بر آنان نگريست و مهلت داده نشدند.


وَ لَقَدْ نَجَّيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ مِنَ الْعَذابِ الْمُهِينِ

30

و بيقين بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) را از عذاب خوار كننده از (دست) فرعون نجات داديم؛


مِنْ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ كانَ عالِياً مِنَ الْمُسْرِفِينَ

31

كه او برترى جويى، از اسرافكاران بود.


وَ لَقَدِ اخْتَرْناهُمْ عَليٰ عِلْمٍ عَلَي الْعالَمِينَ

32

و بيقين آنان را براساس دانش، بر جهانيان (عصرشان) برگزيديم.


وَ آتَيْناهُمْ مِنَ الْآياتِ ما فِيهِ بَلٰؤُا مُبِينٌ

33

و از نشانه‌هاى (معجزه آسا) كه آزمايشى آشكار در آن بود به آنان داديم.


إِنَّ هٰؤُلاءِ لَيَقُولُونَ

34

قطعا آن (مشرك) ان مى‌گويند:


إِنْ هِيَ إِلَّا مَوْتَتُنَا الْأُوليٰ وَ ما نَحْنُ بِمُنْشَرِينَ

35

« آن (فرجام) جز مرگ نخستين ما نيست و ما زنده نمى‌شويم؛


فَأْتُوا بِآبائِنا إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

36

پس اگر راستگوييد، نياكان ما را باز آريد! »


أَ هُمْ خَيْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ أَهْلَكْناهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا مُجْرِمِينَ

37

آيا آنان بهترند يا قوم« تبع » (پادشاه يمن) و كسانى كه پيش از آنان بودند؟! ايشان را هلاك كرديم، [چرا] كه آنان خلافكار بودند.


وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبِينَ

38

و آسمان‌ها و زمين و آنچه را در ميان آن دو است به بازيچه نيافريديم.


ما خَلَقْناهُما إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ

39

آن دو را جز به حق نيافريديم؛ و ليكن بيشتر آنان نمى‌دانند.


إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقاتُهُمْ أَجْمَعِينَ

40

در حقيقت روز جدايى (رستاخيز) ميعادگاه همه آنان است؛


يَوْمَ لا يُغْنِي مَوْلًي عَنْ مَوْلًي شَيْئاً وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ

41

روزى كه هيچ دوستى از دوست (ش) چيزى (از عذاب) را دفع نمى‌كند و آنان يارى نمى‌شوند؛


إِلَّا مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

42

مگر كسى كه خدا (او را) رحم كند؛ [چرا] كه فقط او شكست‌ناپذير [و] مهرورز است.


إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ

43

مسلما درخت (نفرت‌انگيز) زقوم،


طَعامُ الْأَثِيمِ

44

غذاى گنه‌پيشه است؛


كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ

45

همچون روغن، (يا فلز) گداخته در شكم‌ها مى‌جوشد؛


كَغَلْيِ الْحَمِيمِ

46

مانند جوشش آب سوزان!


خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِليٰ سَواءِ الْجَحِيمِ

47

(گفته مى‌شود:) او را بگيريد و بكشيدش تا در ميان دوزخ بيفكنيد!


ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذابِ الْحَمِيمِ

48

سپس بر فراز سرش از عذاب آب سوزان بريزيد!


ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ

49

(به كنايه به او گويند:) بچش كه تنها تو شكست‌ناپذير [و] ارجمندى!


إِنَّ هٰذا ما كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ

50

در واقع اين چيزى است كه همواره در آن ترديد مى‌كرديد.


إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقامٍ أَمِينٍ

51

براستى كه پارسايان (خود نگهدار) در جايگاه امنى هستند؛


فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ

52

در بوستان‌ها و چشمه‌ساران؛


يَلْبَسُونَ مِنْ سُندُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَقابِلِينَ

53

(لباس‌هايى) از حرير نازك و ضخيم مى‌پوشند؛ در حالى كه روياروى همديگر (نشسته) اند.


كَذٰلِكَ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ

54

(حال بهشتيان) اينگونه است؛ و حوريانى فراخ چشم (و همسرانى سپيد چشم) را به ازدواج آنان در آورديم.


يَدْعُونَ فِيها بِكُلِّ فاكِهَةٍ آمِنِينَ

55

در آنجا هر ميوه‌اى را (بخواهند) با امنيت فراخوانند.


لا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَةَ الْأُوليٰ وَ وَقاهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ

56

در آنجا جز مرگ نخستين، مرگ (ديگرى) نخواهند چشيد؛ و (خدا) آنان را از عذاب دوزخ حفظ مى‌كند؛


فَضْلاً مِنْ رَبِّكَ ذٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

57

(اينها بخاطر) بخششى از جانب پروردگار توست، تنها اين كاميابى بزرگ است.


فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ

58

و آن (قرآن) را فقط بر زبان تو آسان ساختيم، تا شايد آنان متذكر شوند.


فَارْتَقِبْ إِنَّهُمْ مُرْتَقِبُونَ

59

پس نگهبان (و منتظر) باش كه آنان (نيز) نگهبان (و منتظر) ند!


سوره الجاثیة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ حم

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ حاميم.


تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ

2

فرو فرستادن كتاب (قرآن) از جانب خداى شكست‌ناپذير فرزانه است.


إِنَّ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَآياتٍ لِلْمُؤْمِنِينَ

3

قطعا در آسمان‌ها و زمين نشانه‌هايى براى مؤمنان است.


وَ فِي خَلْقِكُمْ وَ ما يَبُثُّ مِنْ دابَّةٍ آياتٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ

4

و در آفرينش شما و آنچه از جنبندگان پراكنده مى‌كند، نشانه‌هايى است براى گروهى كه يقين آورند.


وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ تَصْرِيفِ الرِّياحِ آياتٌ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ

5

و [در]، پى در پى آمدن شب و روز، و آنچه از روزى‌ها كه خدا از آسمان فرو فرستاده و با آن زمين را، پس از مردنش زنده نمود، و [در] دگرگونى بادها، نشانه‌هايى است براى گروهى كه خردورزى مى‌كنند.


تِلْكَ آياتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَ آياتِهِ يُؤْمِنُونَ

6

آن [ها] آيات خداست؛ كه آن را به حق بر تو مى‌خوانيم؛ پس به كدام سخن بعد از (سخن) خدا و آياتش ايمان مى‌آورند؟!


وَيْلٌ لِكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ

7

واى بر هر دروغ زن گنه پيشه!


يَسْمَعُ آياتِ اللَّهِ تُتْليٰ عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِراً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْها فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِيمٍ

8

كه آيات خدا را كه بر او خوانده مى‌شود، مى‌شنود، سپس متكبرانه پافشارى مى‌كند، گويا آن را نشنيده است؛ پس او را به عذاب دردناكى مژده ده!


وَ إِذا عَلِمَ مِنْ آياتِنا شَيْئاً اتَّخَذَها هُزُواً أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ

9

و هر گاه از آيات ما چيزى را بداند، آنها را به ريشخند گيرد؛ آنان عذابى خوار كننده براى شان (آماده) است!


مِنْ وَرائِهِمْ جَهَنَّمُ وَ لا يُغْنِي عَنْهُمْ ما كَسَبُوا شَيْئاً وَ لا مَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِياءَ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ

10

فرا روى آنان جهنم است؛ و دستاوردشان و آنچه را غير از خدا سرپرستان (خود) برگزيده‌اند، هيچ چيز (از عذاب الهى را) از آنان دفع نخواهد كرد؛ و براى شان عذابى بزرگ است!


هٰذا هُديً وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِيمٌ

11

اين (قرآن) راهنماست؛ و كسانى كه آيات پروردگارشان را انكار كردند، برايشان عذاب دردناك اضطراب آور است!


اللَّهُ الَّذِي سَخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فِيهِ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

12

خدا كسى است كه دريا را براى شما رام ساخت تا كشتى‌ها به فرمانش در آن روان شوند، و تا از بخشش او بهره جوييد، و تا شما سپاسگزارى كنيد.


وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً مِنْهُ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ

13

و (منافع) آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است، در حالى كه همگى از اوست، مسخر شما ساخت؛ قطعا در آن [ها] نشانه‌هايى است براى گروهى كه تفكر مى‌كنند.


قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْماً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ

14

به كسانى كه ايمان آوردند بگو:« كسانى را كه اميد به روزهاى خدا (در رستاخيز) ندارند بيامرزيد، تا (خدا) گروهى را بخاطر آنچه همواره بدست مى‌آوردند جزا دهد ».


مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْها ثُمَّ إِليٰ رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ

15

هر كس (كار) شايسته‌اى به جا آورد، پس به سود خودش مى‌باشد، و هر كس (كار) بدى كند پس به زيان اوست؛ سپس فقط به سوى پروردگارتان بازگردانده مى‌شويد.


وَ لَقَدْ آتَيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلَي الْعالَمِينَ

16

و بيقين به بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) كتاب (تورات) و حكم و نبوت داديم، و از (خوراكى‌هاى) پاكيزه به آنان« روزى »داديم، و آنان را بر جهانيان برترى بخشيديم.


وَ آتَيْناهُمْ بَيِّناتٍ مِنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ

17

و دلايل روشنى از امر (دين) به آنان داديم، و اختلاف نكردند مگر پس از آنكه علم براى آنان (حاصل) آمد، بخاطر ستم (و حسدى) كه در ميانشان بود. در حقيقت پروردگار تو روز رستاخيز، درباره آنچه همواره در آن اختلاف مى‌كردند، ميان آنان داورى مى‌كند.


ثُمَّ جَعَلْناكَ عَليٰ شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْها وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ

18

سپس تو را بر شريعتى از امر (دين) قرار داديم؛ پس از آن پيروى كن، و از هوس‌هاى كسانى كه نمى‌دانند پيروى مكن.


إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ

19

[چرا] كه آنان هيچ چيز از (عذاب) خدا را از تو دفع نمى‌كنند، و در واقع ستمكاران برخى آنان ياوران برخى (ديگر) اند و خدا ياور پارسايان (خود نگهدار) است.


هٰذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ وَ هُديً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ

20

اين (قرآن) دليل‌هاى بينش آور براى مردم است؛ و رهنمود و رحمتى است براى گروهى كه يقين آورند.


أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَواءً مَحْياهُمْ وَ مَماتُهُمْ ساءَ ما يَحْكُمُونَ

21

بلكه آيا كسانى كه (گناهان) بد را كسب كردند، پنداشتند كه آنان را همانند كسانى قرار مى‌دهيم كه ايمان آورده و (كارهاى) شايسته انجام داده‌اند، در حالى كه زندگى آنان و مرگشان يكسان است؟! چه بد داورى مى‌كنند!


وَ خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ لِتُجْزيٰ كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ

22

و خدا آسمان‌ها و زمين را به حق آفريد، و تا هر كس بخاطر آنچه كسب كرده، جزا داده شود، در حالى كه آنان مورد ستم واقع نمى‌شوند.


أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَليٰ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَليٰ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَليٰ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ

23

و آيا اطلاع يافتى از كسى كه هوسش را معبود خود گرفت؟! و خدا او را از روى دانش در گمراهى وانهاد، و بر گوش او و دلش مهر نهاده و بر چشمش پرده‌اى قرار داد؟! و چه كسى بعد از خدا او را راهنمايى مى‌كند؟! آيا (غافليد) و متذكر نمى‌شويد؟!


وَ قالُوا ما هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما يُهْلِكُنا إِلَّا الدَّهْرُ وَ ما لَهُمْ بِذٰلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ

24

و گفتند:« اين جز زندگى پست (دنياى) ما نيست، مى‌ميريم و زنده مى‌شويم، و جز روزگار، ما را هلاك نمى‌كند ». و براى آنان هيچ علمى بدان (سخن) نيست، جز اين نيست كه آنان گمان مى‌برند.


وَ إِذا تُتْليٰ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ ما كانَ حُجَّتَهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا ائْتُوا بِآبائِنا إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

25

و هنگامى كه آيات ما، در حالى كه روشن است، بر آنان خوانده مى‌شود دليل آنان جز اين نباشد كه گويند:« نياكان ما را (زنده كنيد و) بياوريد اگر راستگوييد! »


قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِليٰ يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ

26

بگو:« خدا شما را زنده مى‌كند، سپس شما را مى‌ميراند، آنگاه در روز رستاخيز كه هيچ ترديدى در آن نيست شما را گردآورى مى‌كند؛ و ليكن بيشتر مردم نمى‌دانند. »


وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ

27

و فرمانروايى آسمان‌ها و زمين فقط از آن خداست؛ و روزى كه ساعت (قيامت) بر پا مى‌شود در آن روز باطل گرايان زيان مى‌كنند.


وَ تَريٰ كُلَّ أُمَّةٍ جاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعيٰ إِليٰ كِتابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

28

و هر امتى را به زانو نشسته مى‌بينى، هر امتى به سوى نامه (اعمال) ش فراخوانده مى‌شود؛ (و به آنها گفته مى‌شود:) امروز آنچه را همواره انجام مى‌داديد جزا داده مى‌شويد.


هٰذا كِتابُنا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

29

اين كتاب ماست در حالى كه عليه شما به حق سخن مى‌گويد، در حقيقت ما آنچه را همواره انجام مى‌داديد پيوسته رونوشت بر مى‌داشتيم.


فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَيُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِي رَحْمَتِهِ ذٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ

30

و اما كسانى كه ايمان آوردند و (كارهاى) شايسته انجام دادند، پس پروردگارشان آنان را در رحمتش وارد مى‌كند؛ تنها اين كاميابى آشكار است.


وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا أَ فَلَمْ تَكُنْ آياتِي تُتْليٰ عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَ كُنْتُمْ قَوْماً مُجْرِمِينَ

31

و اما كسانى كه كفر ورزيدند، پس (به آنان گفته مى‌شود:) آيا آيات من پيوسته بر شما خوانده نمى‌شد، و [لى‌] تكبر ورزيديد، و گروهى خلافكار شديد؟!


وَ إِذا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ السَّاعَةُ لا رَيْبَ فِيها قُلْتُمْ ما نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ

32

و هنگامى كه گفته مى‌شد:« بيقين وعده خدا حق است و ساعت (قيامت) هيچ ترديدى در آن نيست. »مى‌گفتيد:« نمى‌دانيم ساعت (قيامت) چيست؟ (ما) جز گمانى، گمان نمى‌بريم، و ما يقين نداريم. »


جزء قبل

جزء 25 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان