قرآن عثمان طه

إِلَيْهِ يُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ ما تَخْرُجُ مِنْ ثَمَراتٍ مِنْ أَكْمامِها وَ ما تَحْمِلُ مِنْ أُنْثيٰ وَ لا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَ يَوْمَ يُنادِيهِمْ أَيْنَ شُرَكائِي قالُوا آذَنَّاكَ ما مِنَّا مِنْ شَهِيدٍ

47

دانستن هنگام رستاخيز فقط منحصر به اوست، و ميوه‌ها از غلافهايشان بيرون نمى‌آيند و هيچ مادينه‌اى بار نمى‌گيرد و بار نمى‌گذارد مگر آنكه او به آن علم دارد. و روزى كه [خدا] آنان را ندا مى‌دهد: «شريكان من كجايند؟» مى‌گويند: «با بانگ رسا به تو مى‌گوييم كه هيچ گواهى از ميان ما نيست.»


وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَدْعُونَ مِنْ قَبْلُ وَ ظَنُّوا ما لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ

48

و آنچه از پيش مى‌خواندند، از [نظرِ] آنان ناپديد مى‌شود و مى‌دانند كه آنان را روى گريز نيست.


لا يَسْأَمُ الْإِنْسانُ مِنْ دُعاءِ الْخَيْرِ وَ إِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَيَئُوسٌ قَنُوطٌ

49

انسان از دعاى خير خسته نمى‌شود، و چون آسيبى به او رسد مأيوس [و] نوميد مى‌گردد.


وَ لَئِنْ أَذَقْناهُ رَحْمَةً مِنَّا مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ هٰذا لِي وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً وَ لَئِنْ رُجِعْتُ إِليٰ رَبِّي إِنَّ لِي عِنْدَهُ لَلْحُسْنيٰ فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِما عَمِلُوا وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنْ عَذابٍ غَلِيظٍ

50

و اگر از جانب خود رحمتى- پس از زيانى كه به او رسيده است- بچشانيم، قطعاً خواهد گفت: «من سزاوار آنم و گمان ندارم كه رستاخيز برپا شود، و اگر هم به سوى پروردگارم بازگردانيده شوم، قطعاً نزد او برايم خوبى خواهد بود. «پس بدون شكّ، كسانى را كه كفران كرده‌اند، به آنچه انجام داده‌اند آگاه خواهيم كرد، و مسلماً از عذابى سخت به آنان خواهيم چشانيد.


وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَي الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَأيٰ بِجانِبِهِ وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعاءٍ عَرِيضٍ

51

و چون انسان را نعمت بخشيم، روى برتابد و خود را كنار كشد، و چون آسيبى بدو رسد دست به دعاى فراوان بردارد.


قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ثُمَّ كَفَرْتُمْ بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِي شِقاقٍ بَعِيدٍ

52

بگو: «به من خبر دهيد، اگر [قرآن‌] از نزد خدا [آمده‌] باشد و آن را انكار كرده باشيد، چه كسى گمراه‌تر از آن كس خواهد بود كه به مخالفتى دور و دراز [دچار] آمده باشد؟»


سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّي يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ

53

به زودى نشانه‌هاى خود را در افقها [ى گوناگون‌] و در دلهايشان بديشان خواهيم نمود، تا برايشان روشن گردد كه او خود حقّ است. آيا كافى نيست كه پروردگارت خود شاهد هر چيزى است؟


أَلا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقاءِ رَبِّهِمْ أَلا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ

54

آرى، آنان در لقاى پروردگارشان ترديد دارند. آگاه باش كه مسلماً او به هر چيزى احاطه دارد.


سوره الشوری

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ حم

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ حاء، ميم،


عسق

2

عين، سين، قاف.


كَذٰلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ وَ إِلَي الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

3

اين گونه، خداى نيرومند حكيم به سوى تو و به سوى كسانى كه پيش از تو بودند، وحى مى‌كند.


لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ

4

آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آنِ اوست و او بلندمرتبه بزرگ است.


تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ وَ الْمَلائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَلا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

5

چيزى نمانده كه آسمانها از فرازشان بشكافند و [حال آنكه‌] فرشتگان به سپاس پروردگارشان تسبيح مى‌گويند و براى كسانى كه در زمين هستند آمرزش مى‌طلبند. آگاه باش، در حقيقت خداست كه آمرزنده مهربان است.


وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ اللَّهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ

6

و كسانى كه به جاى او دوستانى براى خود گرفته‌اند، خدا بر ايشان نگهبان است و تو بر آنان گمارده نيستى.


وَ كَذٰلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ قُرْآناً عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُريٰ وَ مَنْ حَوْلَها وَ تُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ

7

و بدين گونه قرآن عربى به سوى تو وحى كرديم تا [مردمِ‌] مكّه و كسانى را كه پيرامون آنند هشدار دهى، و از روزِ گردآمدن [خلق‌]- كه ترديدى در آن نيست- بيم دهى گروهى در بهشتند و گروهى در آتش.


وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لٰكِنْ يُدْخِلُ مَنْ يَشاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَ الظَّالِمُونَ ما لَهُمْ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ

8

و اگر خدا مى‌خواست، قطعاً آنان را امّتى يگانه مى‌گردانيد، ليكن هر كه را بخواهد، به رحمت خويش درمى‌آورد و ستمگران نه يارى دارند و نه ياورى.


أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَ هُوَ يُحْيِ الْمَوْتيٰ وَ هُوَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

9

آيا به جاى او دوستانى براى خود گرفته‌اند؟ خداست كه دوست راستين است، و اوست كه مردگان را زنده مى‌كند، و هموست كه بر هر چيزى تواناست.


وَ مَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَي اللَّهِ ذٰلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ

10

و درباره هر چيزى اختلاف پيدا كرديد، داوريش به خدا [ارجاع مى‌گردد]. چنين خدايى پروردگار من است. بر او توكل كردم و به سوى او بازمى‌گردم.


فاطِرُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً وَ مِنَ الْأَنْعامِ أَزْواجاً يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ

11

پديدآورنده آسمانها و زمين است. از خودتان براى شما جفتهايى قرار داد، و از دامها [نيز] نر و ماده [قرار داد]. بدين وسيله شما را بسيار مى‌گرداند. چيزى مانند او نيست و اوست شنواى بينا.


لَهُ مَقالِيدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

12

كليدهاى آسمانها و زمين از آنِ اوست. براى هر كس كه بخواهد روزى را گشاده يا تنگ مى‌گرداند. اوست كه بر هر چيزى داناست.


شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّيٰ بِهِ نُوحاً وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسيٰ وَ عِيسيٰ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَي الْمُشْرِكِينَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ

13

از [احكامِ‌] دين، آنچه را كه به نوح در باره آن سفارش كرد، براى شما تشريع كرد و آنچه را به تو وحى كرديم و آنچه را كه درباره آن به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش نموديم كه: «دين را برپا داريد و در آن تفرقه‌اندازى مكنيد.» بر مشركان آنچه كه ايشان را به سوى آن فرا مى‌خوانى، گران مى‌آيد. خدا هر كه را بخواهد، به سوى خود برمى‌گزيند، و هر كه را كه از در توبه درآيد، به سوى خود راه مى‌نمايد.


وَ ما تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ وَ لَوْلا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِليٰ أَجَلٍ مُسَمًّي لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ

14

و فقط پس از آنكه علم برايشان آمد، راه تفرقه پيمودند [آن هم‌] به صرف حسد [و برترى جويى‌] ميان همديگر. و اگر سخنى [داير بر تأخير عذاب‌] از جانب پروردگارت تا زمانى معيّن، پيشى نگرفته بود، قطعاً ميانشان داورى شده بود. و كسانى كه بعد از آنان كتاب [تورات‌] را ميراث يافتند واقعاً درباره او در ترديدى سخت [دچار] اند.


فَلِذٰلِكَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ وَ قُلْ آمَنْتُ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتابٍ وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنا وَ رَبُّكُمْ لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ لا حُجَّةَ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنا وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ

15

بنا بر اين به دعوت پرداز، و همان گونه كه مأمورى ايستادگى كن، و هوسهاى آنان را پيروى مكن و بگو: «به هر كتابى كه خدا نازل كرده است ايمان آوردم و مأمور شدم كه ميان شما عدالت كنم خدا پروردگار ما و پروردگار شماست اعمال ما از آنِ ما و اعمال شما از آنِ شماست ميان ما و شما خصومتى نيست خدا ميان ما را جمع مى‌كند، و فرجام به سوى اوست.


وَ الَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ داحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ عَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ

16

و كسانى كه درباره خدا پس از اجابت [دعوت‌] او به مجادله مى‌پردازند، حجّتشان پيش پروردگارشان باطل است، و خشمى [از خدا] برايشان است و براى آنان عذابى سخت خواهد بود.


اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِيزانَ وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ

17

خدا همان كسى است كه كتاب و وسيله سنجش را به حق فرود آورد، و تو چه مى‌دانى شايد رستاخيز نزديك باشد.


يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِها وَ الَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ يَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلا إِنَّ الَّذِينَ يُمارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلالٍ بَعِيدٍ

18

كسانى كه به آن ايمان ندارند شتابزده آن را مى‌خواهند، و كسانى كه ايمان آورده‌اند، از آن هراسناكند و مى‌دانند كه آن حقّ است. بدان كه آنان كه در مورد قيامت ترديد مى‌ورزند، قطعاً در گمراهى دور و درازى‌اند.


اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبادِهِ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ

19

خدا نسبت به بندگانش مهربان است: هر كه را بخواهد روزى مى‌دهد و اوست نيرومند غالب.


مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَ مَنْ كانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ

20

كسى كه كِشت آخرت بخواهد، براى وى در كِشته‌اش مى‌افزاييم، و كسى كه كِشت اين دنيا را بخواهد به او از آن مى‌دهيم و [لى‌] در آخرت او را نصيبى نيست.


أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ ما لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ وَ لَوْلا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ

21

آيا براى آنان شريكانى است كه در آنچه خدا بدان اجازه نداده، برايشان بنيادِ آيينى نهاده‌اند؟ و اگر فرمان قاطع [درباره تأخير عذاب در كار] نبود مسلّماً ميانشان داورى مى‌شد و براى ستمكاران شكنجه‌اى پردرد است.


تَرَي الظَّالِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا كَسَبُوا وَ هُوَ واقِعٌ بِهِمْ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فِي رَوْضاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ ما يَشاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذٰلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ

22

[در قيامت‌] ستمگران را از آنچه انجام داده‌اند، هراسناك مى‌بينى و [جزاى عملشان‌] به آنان خواهد رسيد، و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند در باغهاى بهشتند. آنچه را بخواهند نزد پروردگارشان خواهند داشت اين است همان فضل عظيم.


ذٰلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبيٰ وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيها حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ

23

اين همان [پاداشى‌] است كه خدا بندگان خود را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند [بدان‌] مژده داده است. بگو: «به ازاى آن [رسالت‌] پاداشى از شما خواستار نيستم، مگر دوستى درباره خويشاوندان.» و هر كس نيكى به جاى آورد [و طاعتى اندوزد]، براى او در ثواب آن خواهيم افزود. قطعاً خدا آمرزنده و قدرشناس است.


أَمْ يَقُولُونَ افْتَريٰ عَلَي اللَّهِ كَذِباً فَإِنْ يَشَإِ اللَّهُ يَخْتِمْ عَليٰ قَلْبِكَ وَ يَمْحُ اللَّهُ الْباطِلَ وَ يُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

24

آيا مى‌گويند: «بر خدا دروغى بسته است؟» پس اگر خدا بخواهد بر دلت مُهر مى‌نَهد و خدا باطل را محو و حقيقت را با كلمات خويش پا برجا مى‌كند. اوست كه به راز دلها داناست.


وَ هُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ وَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ

25

و اوست كسى كه توبه را از بندگان خود مى‌پذيرد و از گناهان درمى‌گذرد و آنچه مى‌كنيد مى‌داند.


وَ يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ يَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ الْكافِرُونَ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ

26

و [درخواستِ‌] كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند اجابت مى‌كند و از فضل خويش به آنان زياده مى‌دهد، و [لى‌] براى كافران عذاب سختى خواهد بود.


وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَ لٰكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما يَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ

27

و اگر خدا روزى را بر بندگانش فراخ گرداند، مسلّماً در زمين سر به عصيان برمى‌دارند، ليكن آنچه را بخواهد به اندازه‌اى [كه مصلحت است‌] فرومى‌فرستد. به راستى كه او به [حال‌] بندگانش آگاهِ بيناست.


وَ هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا وَ يَنْشُرُ رَحْمَتَهُ وَ هُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ

28

و اوست كسى كه باران را- پس از آنكه [مردم‌] نوميد شدند- فرود مى‌آورد، و رحمت خويش را مى‌گسترد و هموست سرپرست ستوده.


وَ مِنْ آياتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَثَّ فِيهِما مِنْ دابَّةٍ وَ هُوَ عَليٰ جَمْعِهِمْ إِذا يَشاءُ قَدِيرٌ

29

و از نشانه‌هاى [قدرتِ‌] اوست آفرينش آسمانها و زمين و آنچه از [انواع‌] جنبنده در ميان آن دو پراكنده است، و او هر گاه بخواهد بر گردآوردنِ آنان تواناست.


وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ

30

و هر [گونه‌] مصيبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست، و [خدا] از بسيارى درمى‌گذرد.


وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ

31

و شما در زمين درمانده‌كننده [خدا] نيستيد، و جز خدا شما را سرپرست و ياورى نيست.


وَ مِنْ آياتِهِ الْجَوارِ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلامِ

32

و از نشانه‌هاى او سفينه‌هاى كوه‌آسا در درياست.


إِنْ يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَواكِدَ عَليٰ ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ

33

اگر بخواهد باد را ساكن مى‌گرداند و [سفينه‌ها] بر پشت [آب‌] متوقّف مى‌مانند. قطعاً در اين [امر] براى هر شكيباى شكرگزارى نشانه‌هاست.


أَوْ يُوبِقْهُنَّ بِما كَسَبُوا وَ يَعْفُ عَنْ كَثِيرٍ

34

يا به [سزاىِ‌] آنچه [كشتى‌نشينان‌] مرتكب شده‌اند هلاكشان كند، و [لى‌] از بسيارى درمى‌گذرد.


وَ يَعْلَمَ الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِنا ما لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ

35

و [تا] آنان كه در آيات ما مجادله مى‌كنند، بدانند كه ايشان را [روىِ‌] گريزى نيست.


فَما أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَ أَبْقيٰ لِلَّذِينَ آمَنُوا وَ عَليٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ

36

و آنچه به شما داده شده، برخوردارى [و كالاى‌] زندگى دنياست، و آنچه پيش خداست براى كسانى كه گرويده‌اند و به پروردگارشان اعتماد دارند بهتر و پايدارتر است.


وَ الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ

37

و كسانى كه از گناهان بزرگ و زشتكاريها خود را به دور مى‌دارند و چون به خشم درمى‌آيند درمى‌گذرند.


وَ الَّذِينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَمْرُهُمْ شُوريٰ بَيْنَهُمْ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ

38

و كسانى كه [نداى‌] پروردگارشان را پاسخ [مثبت‌] داده و نماز برپا كرده‌اند و كارشان در ميانشان مشورت است و از آنچه روزيشان داده‌ايم انفاق مى‌كنند.


وَ الَّذِينَ إِذا أَصابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنْتَصِرُونَ

39

و كسانى كه چون ستم بر ايشان رسد، يارى مى‌جويند [و به انتقام برمى‌خيزند].


وَ جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَي اللَّهِ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ

40

و جزاى بدى، مانند آن، بدى است. پس هر كه درگذرد و نيكوكارى كند، پاداش او بر [عهده‌] خداست. به راستى او ستمگران را دوست نمى‌دارد.


وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ

41

و هر كه پس از ستم [ديدنِ‌] خود، يارى جويد [و انتقام گيرد] راه [نكوهشى‌] بر ايشان نيست.


إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَي الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ

42

راه [نكوهش‌] تنها بر كسانى است كه به مردم ستم مى‌كنند، و در [روى‌] زمين به ناحق سر برمى‌دارند. آنان عذابى دردناك [در پيش‌] خواهند داشت.


وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذٰلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ

43

و هر كه صبر كند و درگذرد، مسلّماً اين [خويشتن‌دارى، حاكى‌] از اراده قوى [در] كارهاست.


وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ مِنْ بَعْدِهِ وَ تَرَي الظَّالِمِينَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذابَ يَقُولُونَ هَلْ إِليٰ مَرَدٍّ مِنْ سَبِيلٍ

44

و هر كه را خدا بى‌راه گذارد، پس از او يار [و ياور] ى نخواهد داشت، و ستمگران را مى‌بينى كه چون عذاب را بنگرند مى‌گويند: «آيا راهى براى برگشتن [به دنيا] هست؟»


وَ تَراهُمْ يُعْرَضُونَ عَلَيْها خاشِعِينَ مِنَ الذُّلِّ يَنْظُرُونَ مِنْ طَرْفٍ خَفِيٍّ وَ قالَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا إِنَّ الظَّالِمِينَ فِي عَذابٍ مُقِيمٍ

45

آنان را مى‌بينى [كه چون‌] بر [آتش‌] عرضه مى‌شوند، از [شدّتِ‌] زبونى، فروتن شده‌اند: زيرچشمى مى‌نگرند. و كسانى كه گرويده‌اند مى‌گويند: «در حقيقت، زيانكاران كسانى‌اند كه روز قيامت خودشان و كسانشان را دچار زيان كرده‌اند.» آرى، ستمكاران در عذابى پايدارند.


وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِياءَ يَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ سَبِيلٍ

46

و جز خدا براى آنان دوستانى [ديگر] نيست كه آنها را يارى كنند، و هر كه را خدا بى‌راه گذارد هيچ راهى براى او نخواهد بود.


اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ ما لَكُمْ مِنْ مَلْجَإٍ يَوْمَئِذٍ وَ ما لَكُمْ مِنْ نَكِيرٍ

47

پيش از آنكه روزى فرارسد كه آن را از جانب خدا برگشتى نباشد، پروردگارتان را اجابت كنيد. آن روز نه براى شما پناهى و نه برايتان [مجال‌] انكارى هست.


فَإِنْ أَعْرَضُوا فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلاغُ وَ إِنَّا إِذا أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِها وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الْإِنْسانَ كَفُورٌ

48

پس اگر روى برتابند، ما تو را بر آنان نگهبان نفرستاده‌ايم. بر عهده تو جز رسانيدن [پيام‌] نيست، و ما چون رحمتى از جانب خود به انسان بچشانيم، بدان شاد و سرمست گردد، و چون به [سزاى‌] دستاورد پيشين آنها، به آنان بدى رسد، انسان ناسپاسى مى‌كند.


لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَخْلُقُ ما يَشاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ إِناثاً وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ الذُّكُورَ

49

فرمانروايى [مطلقِ‌] آسمانها و زمين از آنِ خداست هر چه بخواهد مى‌آفريند به هر كس بخواهد فرزند دختر و به هر كس بخواهد فرزند پسر مى‌دهد.


أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْراناً وَ إِناثاً وَ يَجْعَلُ مَنْ يَشاءُ عَقِيماً إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ

50

يا آنها را پسر [ان‌] و دختر [انى‌] توأم با يكديگر مى‌گرداند، و هر كه را بخواهد عقيم مى‌سازد. اوست داناى توانا.


وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ

51

و هيچ بشرى را نرسد كه خدا با او سخن گويد جز [از راه‌] وحى يا از فراسوى حجابى، يا فرستاده‌اى بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحى نمايد. آرى، اوست بلندمرتبه سنجيده‌كار.


وَ كَذٰلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ وَ لٰكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا وَ إِنَّكَ لَتَهْدِي إِليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

52

و همين گونه، روحى از امر خودمان به سوى تو وحى كرديم. تو نمى‌دانستى كتاب چيست و نه ايمان [كدام است؟] ولى آن را نورى گردانيديم كه هر كه از بندگان خود را بخواهيم به وسيله آن راه مى‌نماييم، و به راستى كه تو به خوبى به راه راست هدايت مى‌كنى.


صِراطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ أَلا إِلَي اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ

53

راهِ همان خدايى كه آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آنِ اوست. هش‌دار كه [همه‌] كارها به خدا بازمى‌گردد.


سوره الزخرف

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ حم

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ حاء، ميم.


وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ

2

سوگند به كتاب روشنگر.


إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ

3

ما آن را قرآنى عربى قرار داديم، باشد كه بينديشيد.


وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ

4

و همانا كه آن در كتاب اصلى [لوح محفوظ] به نزد ما سخت والا و پرحكمت است.


أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحاً أَنْ كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِينَ

5

آيا به [صِرفِ‌] اينكه شما قومى منحرفيد [بايد] قرآن را از شما بازداريم؟


وَ كَمْ أَرْسَلْنا مِنْ نَبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ

6

و چه بسا پيامبرانى كه در [ميان‌] گذشتگان روانه كرديم.


وَ ما يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ

7

و هيچ پيامبرى به سوى ايشان نيامد، مگر اينكه او را به ريشخند مى‌گرفتند.


فَأَهْلَكْنا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً وَ مَضيٰ مَثَلُ الْأَوَّلِينَ

8

و نيرومندتر از آنان را به هلاكت رسانيديم و سنّت پيشينيان تكرار شد.


وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ

9

و اگر از آنان بپرسى: «آسمانها و زمين را چه كسى آفريده؟» قطعاً خواهند گفت: «آنها را همان قادر دانا آفريده است.»


الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ جَعَلَ لَكُمْ فِيها سُبُلاً لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ

10

همان كسى كه اين زمين را براى شما گهواره‌اى گردانيد و براى شما در آن راهها نهاد، باشد كه راه يابيد.


وَ الَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذٰلِكَ تُخْرَجُونَ

11

و آن كس كه آبى به اندازه از آسمان فرود آورد، پس به وسيله آن، سرزمينى مرده را زنده گردانيديم همين گونه [از گورها] بيرون آورده مى‌شويد.


وَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ

12

و همان كسى كه جُفتها را يكسره آفريد، و براى شما از كشتيها و دامها [وسيله‌اى كه‌] سوار شويد قرار داد.


لِتَسْتَوُوا عَليٰ ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَ تَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هٰذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ

13

تا بر پُشت آن [ها] قرار گيريد، پس چون بر آن [ها] برنشستيد، نعمت پروردگار خود را ياد كنيد و بگوييد: «پاك است كسى كه اين را براى ما رام كرد و [گرنه‌] ما را ياراى [رام‌ساختن‌] آنها نبود.»


وَ إِنَّا إِليٰ رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ

14

«و به راستى كه ما به سوى پروردگارمان بازخواهيم گشت.»


وَ جَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبادِهِ جُزْءاً إِنَّ الْإِنْسانَ لَكَفُورٌ مُبِينٌ

15

و براى او بعضى از بندگان [خدا] را جزئى [چون فرزند و شريك‌] قرار دادند. به راستى كه انسان بس ناسپاس آشكار است.


أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا يَخْلُقُ بَناتٍ وَ أَصْفاكُمْ بِالْبَنِينَ

16

آيا از آنچه مى‌آفريند، خود، دخترانى برگرفته و به شما پسران را اختصاص داده است؟


وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِما ضَرَبَ لِلرَّحْمنِ مَثَلاً ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ

17

و چون يكى از آنان را به آنچه به [خداى‌] رحمان نسبت مى‌دهد خبر دهند، چهره او سياه مى‌گردد، در حالى كه خشم و تأسف خود را فرومى‌خورد.


أَ وَ مَنْ يُنَشَّؤُا فِي الْحِلْيَةِ وَ هُوَ فِي الْخِصامِ غَيْرُ مُبِينٍ

18

آيا كسى [را شريك خدا مى‌كنند] كه در زر و زيور پرورش يافته و در [هنگام‌] مجادله، بيانش غير روشن است؟


وَ جَعَلُوا الْمَلائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبادُ الرَّحْمٰنِ إِناثاً أَ شَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهادَتُهُمْ وَ يُسْئَلُونَ

19

و فرشتگانى را كه خود، بندگان رحمانند، مادينه [و دختران او] پنداشتند. آيا در خلقت آنان حضور داشتند؟ گواهى ايشان به زودى نوشته مى‌شود و [از آن‌] پرسيده خواهند شد.


وَ قالُوا لَوْ شاءَ الرَّحْمٰنُ ما عَبَدْناهُمْ ما لَهُمْ بِذٰلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ

20

و مى‌گويند: «اگر [خداى‌] رحمان مى‌خواست، آنها را نمى‌پرستيديم.» آنان به اين [دعوى‌] دانشى ندارند [و] جز حدس نمى‌زنند.


أَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ

21

آيا به آنان پيش از آن [قرآن‌] كتابى داده‌ايم كه بدان تمسك مى‌جويند؟


بَلْ قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَليٰ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَليٰ آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ

22

[نه،] بلكه گفتند: «ما پدران خود را بر آيينى يافتيم و ما [هم با] پى‌گيرى از آنان، راه يافتگانيم.»


وَ كَذٰلِكَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَليٰ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَليٰ آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ

23

و بدين گونه در هيچ شهرى پيش از تو هشداردهنده‌اى نفرستاديم مگر آنكه خوشگذرانان آن گفتند: «ما پدران خود را بر آيينى [و راهى‌] يافته‌ايم و ما از پى ايشان راهسپريم.»


قالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْديٰ مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آباءَكُمْ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ

24

گفت «هر چند هدايت كننده‌تر از آنچه پدران خود را بر آن يافته‌ايد براى شما بياورم؟» گفتند: «ما [نسبت‌] به آنچه بدان فرستاده شده‌ايد كافريم.»


فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ

25

پس، از آنان انتقام گرفتيم. پس بنگر فرجام تكذيب‌كنندگان چگونه بوده است.


وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ إِنَّنِي بَراءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ

26

و چون ابراهيم به [نا] پدرى خود و قومش گفت: «من واقعاً از آنچه مى‌پرستيد بيزارم،


إِلَّا الَّذِي فَطَرَنِي فَإِنَّهُ سَيَهْدِينِ

27

مگر [از] آن كس كه مرا پديد آورد و البته او مرا راهنمايى خواهد كرد.»


وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ

28

و او آن را در پى خود سخنى جاويدان كرد، باشد كه آنان [به توحيد] بازگردند.


بَلْ مَتَّعْتُ هٰؤُلاءِ وَ آباءَهُمْ حَتَّي جاءَهُمُ الْحَقُّ وَ رَسُولٌ مُبِينٌ

29

بلكه اينان و پدرانشان را برخوردارى دادم تا حقيقت و فرستاده‌اى آشكار به سويشان آمد.


وَ لَمَّا جاءَهُمُ الْحَقُّ قالُوا هٰذا سِحْرٌ وَ إِنَّا بِهِ كافِرُونَ

30

و چون حقيقت به سويشان آمد، گفتند: «اين افسونى است و ما منكر آنيم.»


وَ قالُوا لَوْلا نُزِّلَ هٰذَا الْقُرْآنُ عَليٰ رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ

31

و گفتند: «چرا اين قرآن بر مردى بزرگ از [آن‌] دو شهر فرود نيامده است؟»


أَ هُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ

32

آيا آنانند كه رحمت پروردگارت را تقسيم مى‌كنند؟ ما [وسايل‌] معاشِ آنان را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم كرده‌ايم، و برخى از آنان را از [نظر] درجات، بالاتر از بعضى [ديگر] قرار داده‌ايم تا بعضى از آنها بعضى [ديگر] را در خدمت گيرند، و رحمت پروردگار تو از آنچه آنان مى‌اندوزند بهتر است.


وَ لَوْلا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمٰنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعارِجَ عَلَيْها يَظْهَرُونَ

33

و اگر نه آن بود كه [همه‌] مردم [در انكار خدا] امّتى واحد گردند، قطعاً براى خانه‌هاى آنان كه به [خداى‌] رحمان كفر مى‌ورزيدند، سقفها و نردبانهايى از نقره كه بر آنها بالا روند قرار مى‌داديم.


وَ لِبُيُوتِهِمْ أَبْواباً وَ سُرُراً عَلَيْها يَتَّكِئُونَ

34

و براى خانه‌هايشان نيز درها و تختهايى كه بر آنها تكيه زنند.


وَ زُخْرُفاً وَ إِنْ كُلُّ ذٰلِكَ لَمَّا مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ

35

و زر و زيورهاى [ديگر نيز]. و همه اينها جز متاع زندگى دنيا نيست، و آخرت پيش پروردگار تو براى پرهيزگاران است.


وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ

36

و هر كس از ياد [خداى‌] رحمان دل بگرداند، بر او شيطانى مى‌گماريم تا براى وى دمسازى باشد.


وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ

37

و مسلّماً آنها ايشان را از راه باز مى‌دارند و [آنها] مى‌پندارند كه راه يافتگانند.


حَتَّي إِذا جاءَنا قالَ يا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ

38

تا آن گاه كه او [با دمسازش‌] به حضور ما آيد، [خطاب به شيطان‌] گويد: «اى كاش ميان من و تو، فاصله خاور و باختر بود، كه چه بد دمسازى هستى!»


وَ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ

39

و امروز هرگز [پشيمانى‌] براى شما سود نمى‌بخشد، چون ستم كرديد در حقيقت، شما در عذاب، مشترك خواهيد بود.


أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ مَنْ كانَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ

40

پس آيا تو مى‌توانى كران را شنوا كنى، يا نابينايان و كسى را كه همواره در گمراهى آشكارى است راه نمايى؟


فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ

41

پس اگر ما تو را [از دنيا] ببريم، قطعاً از آنان انتقام مى‌كشيم،


أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِي وَعَدْناهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ

42

يا [اگر] آنچه را به آنان وعده داده‌ايم به تو نشان دهيم حتماً ما بر آنان قدرت داريم.


فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَليٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ

43

پس به آنچه به سوى تو وحى شده است چنگ دَرْزَنْ، كه تو بر راهى راست قرار دارى.


وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ

44

و به راستى كه [قرآن‌] براى تو و براى قوم تو [مايه‌] تذكّرى است، و به زودى [در مورد آن‌] پرسيده خواهيد شد.


وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمٰنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ

45

و از رسولان ما كه پيش از تو گسيل داشتيم جويا شو آيا در برابرِ [خداى‌] رحمان، خدايانى كه مورد پرستش قرار گيرند مقرّر داشته‌ايم؟


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسيٰ بِآياتِنا إِليٰ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ فَقالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِينَ

46

و همانا موسى را با نشانه‌هاى خويش به سوى فرعون و سرانِ [قوم‌] او روانه كرديم. پس گفت: «من فرستاده پروردگار جهانيانم.»


فَلَمَّا جاءَهُمْ بِآياتِنا إِذا هُمْ مِنْها يَضْحَكُونَ

47

پس چون آيات ما را براى آنان آورد، ناگهان ايشان بر آنها خنده زدند.


وَ ما نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِها وَ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ

48

و [ما] نشانه‌اى به ايشان نمى‌نموديم مگر اينكه آن از نظير [و مشابه‌] آن بزرگتر بود، و به عذاب گرفتارشان كرديم تا مگر به راه آيند.


وَ قالُوا يا أَيُّهَا السَّاحِرُ ادْعُ لَنا رَبَّكَ بِما عَهِدَ عِنْدَكَ إِنَّنا لَمُهْتَدُونَ

49

و گفتند: «اى فسونگر، پروردگارت را به [پاس‌] آنچه با تو عهد كرده، براى ما بخوان، كه ما واقعاً به راه درست درآمده‌ايم.»


فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِذا هُمْ يَنْكُثُونَ

50

و چون عذاب را از آنها برداشتيم، بناگاه آنان پيمان شكستند.


وَ ناديٰ فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قالَ يا قَوْمِ أَ لَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِي أَ فَلا تُبْصِرُونَ

51

و فرعون در [ميان‌] قوم خود ندا درداد [و] گفت: «اى مردم [كشور] من، آيا پادشاهى مصر و اين نهرها كه از زير [كاخهاى‌] من روان است از آنِ من نيست؟ پس مگر نمى‌بينيد؟


أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِنْ هٰذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَ لا يَكادُ يُبِينُ

52

آيا [نه‌] من از اين كس كه خود بى‌مقدار است و نمى‌تواند درست بيان كند بهترم؟


فَلَوْلا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جاءَ مَعَهُ الْمَلائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ

53

پس چرا بر او دستبندهايى زرّين آويخته نشده؟ يا با او فرشتگانى همراه نيامده‌اند؟


فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقِينَ

54

پس قوم خود را سبك مغز يافت [و آنان را فريفت‌] و اطاعتش كردند، چرا كه آنها مردمى منحرف بودند.


فَلَمَّا آسَفُونا انْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْناهُمْ أَجْمَعِينَ

55

و چون ما را به خشم درآوردند، از آنان انتقام گرفتيم و همه آنان را غرق كرديم.


فَجَعَلْناهُمْ سَلَفاً وَ مَثَلاً لِلْآخِرِينَ

56

و آنان را پيشينه‌اى [بد] و عبرتى براى آيندگان گردانيديم.


وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلاً إِذا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ

57

و هنگامى كه [در مورد] پسر مريم مثالى آورده شد، بناگاه قوم تو از آن [سخن‌] هلهله درانداختند [و اعراض كردند]،


وَ قالُوا أَ آلِهَتُنا خَيْرٌ أَمْ هُوَ ما ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلاً بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ

58

و گفتند: «آيا معبودان ما بهترند يا او؟» آن [مثال‌] را جز از راه جدل براى تو نزدند، بلكه آنان مردمى جدل‌پيشه‌اند.


إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنا عَلَيْهِ وَ جَعَلْناهُ مَثَلاً لِبَنِي إِسْرائِيلَ

59

[عيسى‌] جز بنده‌اى كه بر وى منّت نهاده و او را براى فرزندان اسرائيل سرمشق [و آيتى‌] گردانيده‌ايم نيست.


وَ لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْنا مِنْكُمْ مَلائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ

60

و اگر بخواهيم قطعاً به جاى شما فرشتگانى كه در [روى‌] زمين جانشين [شما] گردند قرار دهيم.


وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هٰذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ

61

و همانا آن، نشانه‌اى براى [فهم‌] رستاخيز است، پس زنهار در آن ترديد مكن، و از من پيروى كنيد اين است راه راست!


وَ لا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ

62

و مبادا شيطان شما را از راه به در بَرد، زيرا او براى شما دشمنى آشكار است.


وَ لَمَّا جاءَ عِيسيٰ بِالْبَيِّناتِ قالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَ لِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ

63

و چون عيسى دلايل آشكار آورد، گفت: «به راستى براى شما حكمت آوردم، و تا در باره بعضى از آنچه در آن اختلاف مى‌كرديد برايتان توضيح دهم. پس، از خدا بترسيد و فرمانم ببريد.»


إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هٰذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ

64

در حقيقت، خداست كه خود پروردگار من و پروردگار شماست. پس او را بپرستيد اين است راه راست.


فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ

65

تا [آنكه‌] از ميانشان، احزاب دست به اختلاف زدند، پس واى بر كسانى كه ستم كردند از عذاب روزى دردناك!


هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ

66

آيا جز [اين‌] انتظار مى‌برند كه رستاخيز- در حالى كه حدس نمى‌زنند- ناگهان بر آنان دررسد؟


الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ

67

در آن روز، ياران- جز پرهيزگاران- بعضى‌شان دشمن بعضى ديگرند.


يا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ

68

اى بندگان من، امروز بر شما بيمى نيست و غمگين نخواهيد شد.


الَّذِينَ آمَنُوا بِآياتِنا وَ كانُوا مُسْلِمِينَ

69

همان كسانى كه به آيات ما ايمان آورده و تسليم بودند.


ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ تُحْبَرُونَ

70

شما با همسرانتان شادمانه داخل بهشت شويد.


يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ

71

سينيهايى از طلا و جام‌هايى در برابر آنان مى‌گردانند، و در آنجا آنچه دلها آن را بخواهند و ديدگان را خوش آيد [هست‌] و شما در آن جاودانيد.


وَ تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

72

و اين است همان بهشتى كه به [پاداش‌] آنچه مى‌كرديد ميراث يافتيد.


لَكُمْ فِيها فاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِنْها تَأْكُلُونَ

73

در آنجا براى شما ميوه‌هايى فراوان خواهد بود كه از آنها مى‌خوريد.


إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ

74

بى‌گمان، مجرمان در عذاب جهنّم ماندگارند.


لا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ

75

[عذاب‌] از آنان تخفيف نمى‌يابد و آنها در آنجا نوميدند.


وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لٰكِنْ كانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ

76

و ما بر ايشان ستم نكرديم، بلكه خود ستمكار بودند.


وَ نادَوْا يا مالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّكَ قالَ إِنَّكُمْ ماكِثُونَ

77

و فرياد كشند: «اى مالك، [بگو:] پروردگارت جان ما را بستاند.» پاسخ دهد: «شما ماندگاريد.»


لَقَدْ جِئْناكُمْ بِالْحَقِّ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ

78

قطعاً حقيقت را برايتان آورديم، ليكن بيشتر شما حقيقت را خوش نداشتيد.


أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ

79

يا در كارى ابرام ورزيده‌اند؟ ما [نيز] ابرام مى‌ورزيم.


أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ بَليٰ وَ رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ

80

آيا مى‌پندارند كه ما راز آنها و نجوايشان را نمى‌شنويم؟ چرا، و فرشتگان ما پيش آنان [حاضرند و] ثبت مى‌كنند.


قُلْ إِنْ كانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدِينَ

81

بگو: «اگر براى [خداىِ‌] رحمان فرزندى بود، خود من نخستين پرستندگان بودم.»


سُبْحانَ رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ

82

پروردگار آسمانها و زمين [و] پروردگار عرش، از آنچه وصف مى‌كنند منزّه است.


فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَ يَلْعَبُوا حَتَّي يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ

83

پس آنان را رها كن تا در ياوه‌گويى خود فروروند و بازى كنند تا آن روزى را كه بدان وعده داده مى‌شوند ديدار كنند.


وَ هُوَ الَّذِي فِي السَّماءِ إِلهٌ وَ فِي الْأَرْضِ إِلهٌ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ

84

و اوست كه در آسمان خداست و در زمين خداست، و هموست سنجيده‌كار دانا.


وَ تَبارَكَ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

85

و خجسته است كسى كه فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است از آنِ اوست، و علم قيامت پيش اوست و به سوى او برگردانيده مى‌شويد.


وَ لا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ

86

و كسانى كه به جاى او مى‌خوانند [و مى‌پرستند] اختيار شفاعت ندارند، مگر آن كسانى كه آگاهانه به حقّ گواهى داده باشند.


وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنّيٰ يُؤْفَكُونَ

87

و اگر از آنان بپرسى: «چه كسى آنان را خلق كرده؟» مسلّماً خواهند گفت: «خدا.» پس چگونه [از حقيقت‌] بازگردانيده مى‌شوند؟


وَ قِيلِهِ يا رَبِّ إِنَّ هٰؤُلاءِ قَوْمٌ لا يُؤْمِنُونَ

88

و گويد: «اى پروردگار من، اينها جماعتى‌اند كه ايمان نخواهند آورد.»


فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ

89

[و خدا فرمود:] از ايشان روى برتاب و بگو: «به سلامت.» پس زودا كه بدانند.


سوره الدخان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ حم

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ حاء، ميم.


وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ

2

سوگند به كتاب روشنگر،


إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ

3

[كه‌] ما آن را در شبى فرخنده نازل كرديم، [زيرا] كه ما هشداردهنده بوديم.


فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ

4

در آن [شب‌] هر [گونه‌] كارى [به نحوى‌] استوار فيصله مى‌يابد.


أَمْراً مِنْ عِنْدِنا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ

5

[اين‌] كارى است [كه‌] از جانب ما [صورت مى‌گيرد]. ما فرستنده [پيامبران‌] بوديم.


رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

6

[و اين‌] رحمتى از پروردگار توست، كه او شنواى داناست.


رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما إِنْ كُنْتُمْ مُوقِنِينَ

7

پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است، اگر يقين داريد.


لا إِلهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَ يُمِيتُ رَبُّكُمْ وَ رَبُّ آبائِكُمُ الْأَوَّلِينَ

8

خدايى جز او نيست او زندگى مى‌بخشد و مى‌ميراند پروردگار شما و پروردگار پدران شماست.


بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ يَلْعَبُونَ

9

ولى نه، آنها به شك و شبهه خويش سرگرمند.


فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّماءُ بِدُخانٍ مُبِينٍ

10

پس در انتظار روزى باش كه آسمان دودى نمايان برمى‌آورد،


يَغْشَي النَّاسَ هٰذا عَذابٌ أَلِيمٌ

11

كه مردم را فرومى‌گيرد اين است عذاب پردرد.


رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ

12

[مى‌گويند:] «پروردگارا، اين عذاب را از ما دفع كن كه ما ايمان داريم.»


أَنَّي لَهُمُ الذِّكْريٰ وَ قَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِينٌ

13

آنان را كجا [جاى‌] پند [گرفتن‌] باشد، و حال آنكه به يقين براى آنان پيامبرى روشنگر آمده است.


ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَ قالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ

14

پس، از او روى برتافتند و گفتند: «تعليم‌يافته‌اى ديوانه است.»


إِنَّا كاشِفُوا الْعَذابِ قَلِيلاً إِنَّكُمْ عائِدُونَ

15

ما اين عذاب را اندكى از شما برمى‌داريم [ولى شما] در حقيقت باز از سر مى‌گيريد.


يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْريٰ إِنَّا مُنْتَقِمُونَ

16

روزى كه دست به حمله مى‌زنيم، همان حمله بزرگ [آن گاه‌] ما انتقام‌كشنده‌ايم.


وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَ جاءَهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ

17

و به يقين، پيش از آنان قوم فرعون را بيازموديم، و پيامبرى بزرگوار برايشان آمد،


أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبادَ اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ

18

كه [به آنان گفت:] «بندگان خدا را به من بسپاريد، زيرا كه من شما را فرستاده‌اى امينم.


وَ أَنْ لا تَعْلُوا عَلَي اللَّهِ إِنِّي آتِيكُمْ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ

19

و بر خدا برترى مجوييد كه من براى شما حجّتى آشكار آورده‌ام.


وَ إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ

20

و من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه مى‌برم از اينكه مرا سنگباران كنيد.


وَ إِنْ لَمْ تُؤْمِنُوا لِي فَاعْتَزِلُونِ

21

و اگر به من ايمان نمى‌آوريد، پس، از من كناره گيريد.»


فَدَعا رَبَّهُ أَنَّ هٰؤُلاءِ قَوْمٌ مُجْرِمُونَ

22

پس پروردگار خود را خواند كه: «اينها مردمى گناهكارند.»


فَأَسْرِ بِعِبادِي لَيْلاً إِنَّكُمْ مُتَّبَعُونَ

23

[فرمود:] «بندگانم را شبانه ببر، زيرا شما مورد تعقيب واقع خواهيد شد.


وَ اتْرُكِ الْبَحْرَ رَهْواً إِنَّهُمْ جُنْدٌ مُغْرَقُونَ

24

و دريا را هنگامى كه آرام است پشت سر بگذار، كه آنان سپاهى غرق‌شدنى‌اند.»


كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ

25

[وه!] چه باغها و چشمه‌سارانى [كه آنها بعد از خود] بر جاى نهادند،


وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ كَرِيمٍ

26

و كشتزارها و جايگاه‌هاى نيكو،


وَ نَعْمَةٍ كانُوا فِيها فاكِهِينَ

27

و نعمتى كه از آن برخوردار بودند.


كَذٰلِكَ وَ أَوْرَثْناها قَوْماً آخَرِينَ

28

[آرى،] اين چنين [بود] و آنها را به مردمى ديگر ميراث داديم.


فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما كانُوا مُنْظَرِينَ

29

و آسمان و زمين بر آنان زارى نكردند و مهلت نيافتند.


وَ لَقَدْ نَجَّيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ مِنَ الْعَذابِ الْمُهِينِ

30

و به راستى، فرزندان اسرائيل را از عذاب خفّت‌آور رهانيديم:


مِنْ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ كانَ عالِياً مِنَ الْمُسْرِفِينَ

31

از [دستِ‌] فرعون كه متكبّرى از افراطكاران بود.


وَ لَقَدِ اخْتَرْناهُمْ عَليٰ عِلْمٍ عَلَي الْعالَمِينَ

32

و قطعاً آنان را دانسته بر مردم جهان ترجيح داديم.


وَ آتَيْناهُمْ مِنَ الْآياتِ ما فِيهِ بَلٰؤُا مُبِينٌ

33

و از نشانه‌ها [ى الهى‌] آنچه را كه در آن آزمايشى آشكار بود، بديشان داديم.


إِنَّ هٰؤُلاءِ لَيَقُولُونَ

34

هر آينه اين [كافران‌] مى‌گويند:


إِنْ هِيَ إِلَّا مَوْتَتُنَا الْأُوليٰ وَ ما نَحْنُ بِمُنْشَرِينَ

35

«جز مرگ نخستين، ديگر [واقعه‌اى‌] نيست و ما زنده شدنى نيستيم.


فَأْتُوا بِآبائِنا إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

36

اگر راست مى‌گوييد، پس پدران ما را [باز] آوريد.


أَ هُمْ خَيْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ أَهْلَكْناهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا مُجْرِمِينَ

37

آيا ايشان بهترند يا قوم «تُبَّع» و كسانى كه پيش از آنها بودند؟ آنها را هلاك كرديم، زيرا كه گنهكار بودند.


وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبِينَ

38

و آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است به بازى نيافريده‌ايم


ما خَلَقْناهُما إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ

39

آنها را جز به حقّ نيافريده‌ايم، ليكن بيشترشان نمى‌دانند.


إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقاتُهُمْ أَجْمَعِينَ

40

در حقيقت، روز «جداسازى» موعد همه آنهاست.


يَوْمَ لا يُغْنِي مَوْلًي عَنْ مَوْلًي شَيْئاً وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ

41

همان روزى كه هيچ دوستى از هيچ دوستى نمى‌تواند حمايتى كند، و آنان يارى نمى‌شوند،


إِلَّا مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

42

مگر كسى را كه خدا رحمت كرده است، زيرا كه اوست همان ارجمند مهربان.


إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ

43

آرى! درخت زقّوم،


طَعامُ الْأَثِيمِ

44

خوراك گناه پيشه است.


كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ

45

چون مسِ گداخته در شكمها مى‌گدازد


كَغَلْيِ الْحَمِيمِ

46

همانند جوشش آب جوشان.


خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِليٰ سَواءِ الْجَحِيمِ

47

او را بگيريد و به ميان دوزخش بكشانيد،


ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذابِ الْحَمِيمِ

48

آن گاه از عذابِ آب جوشان بر سرش فروريزيد.


ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ

49

بچش كه تو همان ارجمند بزرگوارى!


إِنَّ هٰذا ما كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ

50

اين است همان چيزى كه درباره آن ترديد مى‌كرديد.


إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقامٍ أَمِينٍ

51

به راستى پرهيزگاران در جايگاهى آسوده [اند]،


فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ

52

در بوستانها و كنار چشمه‌سارها.


يَلْبَسُونَ مِنْ سُندُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَقابِلِينَ

53

پرنيانِ نازك و ديباى ستبر مى‌پوشند [و] برابر هم نشسته‌اند.


كَذٰلِكَ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ

54

[آرى،] چنين [خواهد بود] و آنها را با حوريانِ درشت‌چشم همسر مى‌گردانيم.


يَدْعُونَ فِيها بِكُلِّ فاكِهَةٍ آمِنِينَ

55

در آنجا هر ميوه‌اى را [كه بخواهند] آسوده خاطر مى‌طلبند.


لا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَةَ الْأُوليٰ وَ وَقاهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ

56

در آنجا جز مرگِ نخستين، مرگ نخواهند چشيد و [خدا] آنها را از عذاب دوزخ نگاه مى‌دارد.


فَضْلاً مِنْ رَبِّكَ ذٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

57

[اين‌] بخششى است از جانب پروردگار تو. اين است همان كاميابى بزرگ.


فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ

58

در حقيقت، [قرآن‌] را بر زبان تو آسان گردانيديم، اميد كه پند پذيرند.


فَارْتَقِبْ إِنَّهُمْ مُرْتَقِبُونَ

59

پس مراقب باش، زيرا كه آنان هم مراقبند.


سوره الجاثیة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ حم

1

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌؛ حاء، ميم.


تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ

2

فرو فرستادن اين كتاب، از جانب خداى ارجمند سنجيده‌كار است.


إِنَّ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَآياتٍ لِلْمُؤْمِنِينَ

3

به راستى در آسمانها و زمين، براى مؤمنان نشانه‌هايى است.


وَ فِي خَلْقِكُمْ وَ ما يَبُثُّ مِنْ دابَّةٍ آياتٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ

4

و در آفرينش خودتان و آنچه از [انواع‌] جنبنده [ها] پراكنده مى‌گرداند، براى مردمى كه يقين دارند نشانه‌هايى است.


وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ تَصْرِيفِ الرِّياحِ آياتٌ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ

5

و [نيز در] پياپى آمدن شب و روز، و آنچه خدا از روزى از آسمان فرود آورده و به [وسيله‌] آن، زمين را پس از مرگش زنده گردانيده است و [همچنين در] گردش بادها [به هر سو،] براى مردمى كه مى‌انديشند نشانه‌هايى است.


تِلْكَ آياتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَ آياتِهِ يُؤْمِنُونَ

6

اين [ها] ست آيات خدا كه به راستى آن را بر تو مى‌خوانيم. پس، بعد از خدا و نشانه‌هاى او به كدام سخن خواهند گرويد؟


وَيْلٌ لِكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ

7

واى بر هر دروغزن گناه‌پيشه!


يَسْمَعُ آياتِ اللَّهِ تُتْليٰ عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِراً كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْها فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِيمٍ

8

[كه‌] آيات خدا را كه بر او خوانده مى‌شود، مى‌شنود و باز به حال تكبّر- چنان كه گويى آن را نشنيده است- سماجت مى‌ورزد. پس او را از عذابى پردرد خبر ده.


وَ إِذا عَلِمَ مِنْ آياتِنا شَيْئاً اتَّخَذَها هُزُواً أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ

9

و چون از نشانه‌هاى ما چيزى بداند، آن را به ريشخند مى‌گيرد. آنان عذابى خفّت‌آور خواهند داشت.


مِنْ وَرائِهِمْ جَهَنَّمُ وَ لا يُغْنِي عَنْهُمْ ما كَسَبُوا شَيْئاً وَ لا مَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِياءَ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ

10

پيشاپيش آنها دوزخ است، و نه آنچه را اندوخته و نه آن دوستانى را كه غير از خدا اختيار كرده‌اند، به كارشان مى‌آيد، و عذابى بزرگ خواهند داشت.


هٰذا هُديً وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِيمٌ

11

اين رهنمودى است و كسانى كه آيات پروردگارشان را انكار كردند، برايشان عذابى دردناك از پليدى است.


اللَّهُ الَّذِي سَخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فِيهِ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

12

خدا همان كسى است كه دريا را به سود شما رام گردانيد، تا كشتيها در آن به فرمانش روان شوند، و تا از فزون‌بخشى او [روزى خويش را] طلب نماييد، و باشد كه سپاس داريد.


وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً مِنْهُ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ

13

و آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمين است به سود شما رام كرد همه از اوست. قطعاً در اين [امر] براى مردمى كه مى‌انديشند نشانه‌هايى است.


قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْماً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ

14

به كسانى كه ايمان آورده‌اند بگو تا از كسانى كه به روزهاى [پيروزىِ‌] خدا اميد ندارند درگذرند، تا [خدا هر] گروهى را به [سبب‌] آنچه مرتكب مى‌شده‌اند به مجازات رساند.


مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْها ثُمَّ إِليٰ رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ

15

هر كه كارى شايسته كند، به سود خود اوست، و هر كه بدى كند به زيانش باشد. سپس به سوى پروردگارتان برگردانيده مى‌شويد.


وَ لَقَدْ آتَيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلَي الْعالَمِينَ

16

و به يقين، فرزندان اسرائيل را كتاب [تورات‌] و حكم و پيامبرى داديم و از چيزهاى پاكيزه روزيشان كرديم و آنان را بر مردم روزگار برترى داديم.


وَ آتَيْناهُمْ بَيِّناتٍ مِنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ

17

و دلايل روشنى در امر [دين‌] به آنان عطا كرديم، و جز بعد از آنكه علم برايشان [حاصل‌] آمد، [آن هم‌] از روى رشك و رقابت ميان خودشان، دستخوش اختلاف نشدند. قطعاً پروردگارت روز قيامت ميانشان درباره آنچه در آن اختلاف مى‌كردند، داورى خواهد كرد.


ثُمَّ جَعَلْناكَ عَليٰ شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْها وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ

18

سپس تو را در طريقه آيينى [كه ناشى‌] از امر [خداست‌] نهاديم. پس آن را پيروى كن، و هوسهاى كسانى را كه نمى‌دانند پيروى مكن.


إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ

19

آنان هرگز در برابر خدا از تو حمايت نمى‌كنند [و به هيچ وجه به كار تو نمى‌آيند] و ستمگران بعضى‌شان دوستان بعضى [ديگر] ند، و خدا يار پرهيزگاران است.


هٰذا بَصائِرُ لِلنَّاسِ وَ هُديً وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ

20

اين [كتاب‌] براى مردم، بينش‌بخش و براى قومى كه يقين دارند، رهنمود و رحمتى است.


أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَواءً مَحْياهُمْ وَ مَماتُهُمْ ساءَ ما يَحْكُمُونَ

21

آيا كسانى كه مرتكب كارهاى بد شده‌اند پنداشته‌اند كه آنان را مانند كسانى قرار مى‌دهيم كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند [به طورى كه‌] زندگى آنها و مرگشان يكسان باشد؟ چه بد داورى مى‌كنند.


وَ خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ لِتُجْزيٰ كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ

22

و خدا آسمانها و زمين را به حقّ آفريده است، و تا هر كسى به [موجب‌] آنچه به دست آورده پاداش يابد، و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت.


أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَليٰ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَليٰ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَليٰ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ

23

پس آيا ديدى كسى را كه هوس خويش را معبود خود قرار داده و خدا او را دانسته گمراه گردانيده و بر گوش او و دلش مُهر زده و بر ديده‌اش پرده نهاده است؟ آيا پس از خدا چه كسى او را هدايت خواهد كرد؟ آيا پند نمى‌گيريد؟


وَ قالُوا ما هِيَ إِلَّا حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما يُهْلِكُنا إِلَّا الدَّهْرُ وَ ما لَهُمْ بِذٰلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ

24

و گفتند: «غير از زندگانى دنياى ما [چيز ديگرى‌] نيست مى‌ميريم و زنده مى‌شويم، و ما را جز طبيعت هلاك نمى‌كند.» و [لى‌] به اين [مطلب‌] هيچ دانشى ندارند [و] جز [طريق‌] گمان نمى‌سِپرند.


وَ إِذا تُتْليٰ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ ما كانَ حُجَّتَهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا ائْتُوا بِآبائِنا إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

25

و چون آيات روشن ما بر آنان خوانده شود، دليلشان همواره جز اين نيست كه مى‌گويند: «اگر راست مى‌گوييد پدران ما را [حاضر] آوريد.»


قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِليٰ يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ

26

بگو: «خدا [ست كه‌] شما را زندگى مى‌بخشد، سپس مى‌ميراند، آن گاه شما را به سوى روز رستاخيز- كه ترديدى در آن نيست- گرد مى‌آورد، ولى بيشتر مردم [اين را] نمى‌دانند.»


وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ

27

و فرمانروايى آسمانها و زمين از آنِ خداست، و روزى كه رستاخيز بر پا شود، آن روز است كه باطل‌انديشان زيان خواهند ديد.


وَ تَريٰ كُلَّ أُمَّةٍ جاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعيٰ إِليٰ كِتابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

28

و هر امّتى را به زانو در آمده مى‌بينى هر امّتى به سوى كارنامه خود فراخوانده مى‌شود [و بديشان مى‌گويند:] «آنچه را مى‌كرديد امروز پاداش مى‌يابيد.


هٰذا كِتابُنا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

29

اين است كتابِ ما كه عليه شما به حق سخن مى‌گويد. ما از آنچه مى‌كرديد، نسخه برمى‌داشتيم.»


فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَيُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِي رَحْمَتِهِ ذٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ

30

و امّا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند، پس پروردگارشان آنان را در جوار رحمت خويش داخل مى‌گرداند. اين همان كاميابى آشكار است.


وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا أَ فَلَمْ تَكُنْ آياتِي تُتْليٰ عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَ كُنْتُمْ قَوْماً مُجْرِمِينَ

31

و اما كسانى كه كافر شدند [بدانها مى‌گويند:] «پس مگر آيات من بر شما خوانده نمى‌شد؟ و [لى‌] تكبّر نموديد و مردمى بدكار بوديد.»


وَ إِذا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ السَّاعَةُ لا رَيْبَ فِيها قُلْتُمْ ما نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ

32

و چون گفته شد: «وعده خدا راست است و شكى در رستاخيز نيست»، گفتيد: «ما نمى‌دانيم رستاخيز چيست؟ جز گمان نمى‌ورزيم و ما يقين نداريم.»


جزء قبل

جزء 25 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان