وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِءُونَ
33و بدىهاى آنچه انجام دادند برايشان آشكار شود، و آنچه كه همواره آن را ريشخند مىكردند آنان را فروگيرد.
وَ قِيلَ الْيَوْمَ نَنْساكُمْ كَما نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هٰذا وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ
34و گفته شود:« امروز شما را به فراموشى سپرديم همانطورى كه ملاقات اين روزتان را فراموش كرديد؛ و مقصد شما آتش است و هيچ ياورى براى شما نيست!
ذٰلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آياتِ اللَّهِ هُزُواً وَ غَرَّتْكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ لا يُخْرَجُونَ مِنْها وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ
35اين (عذاب) بخاطر آن است كه شما آيات خدا را به ريشخند گرفتيد، و زندگى پست (دنيا) شما را فريب داد. »و امروز از آن (دوزخ) بيرون آورده نمىشوند و از آنان تقاضاى عذرخواهى نمىشود (تا مورد رضايت قرار گيرند).
فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِينَ
36و ستايش مخصوص خدايى است كه پروردگار آسمانها و پروردگار زمين است، (همان) پروردگار جهانيان.
وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
37و بزرگى (و رياست) در آسمانها و زمين، فقط از آن خداست؛ و او شكستناپذير [و] فرزانه است.
سوره الاحقاف
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ حم
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ حاميم.
تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ
2فرو فرستادن كتاب (قرآن) از جانب خداى شكستناپذير فرزانه است.
ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلَّا بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّي وَ الَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ
3آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است، جز به حق و (تا) سرآمد معين نيافريديم، و كسانى كه كفر ورزيدند از آنچه هشدار داده شدند روى گردانند.
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّماواتِ ائْتُونِي بِكِتابٍ مِنْ قَبْلِ هٰذا أَوْ أَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ
4بگو:« به من بنمايانيد، آيا به نظر شما آنچه را غير از خدا مىخوانيد (و مىپرستيد) چه چيزى از زمين را آفريدهاند، بلكه آيا آنان شركتى در (آفرينش) آسمانها داشتهاند؟! اگر راستگوييد، براى من كتابى (الهى) پيش از اين (قرآن) يا اثر علمى (از گذشتگان) بياوريد. »
وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِليٰ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ
5و كيست گمراهتر از كسى كه غير از خدا، كسى را مىخواند كه تا روز رستاخيز (دعاى) او را نمىپذيرد، و آنها از خواندن (و پرستش) ايشان غافلند.
وَ إِذا حُشِرَ النَّاسُ كانُوا لَهُمْ أَعْداءً وَ كانُوا بِعِبادَتِهِمْ كافِرِينَ
6و هنگامى كه مردم گردآورى شوند، (معبودان)، دشمنان آن (مشرك) ان مىشوند؛ و منكر پرستش آنان مىگردند.
وَ إِذا تُتْليٰ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ هٰذا سِحْرٌ مُبِينٌ
7و هنگامى كه آيات ما در حالى كه روشن است بر آنان خوانده مىشود، كسانى كه كفر ورزيدند، درباره حق، هنگامى كه به سراغشان آمد، مىگويند:« اين (قرآن) سحرى آشكار است. »
أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَلا تَمْلِكُونَ لِي مِنَ اللَّهِ شَيْئاً هُوَ أَعْلَمُ بِما تُفِيضُونَ فِيهِ كَفيٰ بِهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
8آيا (مشركان) مىگويند:« (او) به دروغ آن را (به خدا) نسبت داده است؟! »بگو:« اگر من آن را به دروغ نسبت دهم پس (مجازات خواهم شد و) از طرف خدا براى (دفاع از) من، هيچ چيزى را مالك نيستيد. او به آنچه در آن وارد مىشويد داناتر است؛ گواهى او بين من و بين شما كافى است؛ و او بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.
قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْرِي ما يُفْعَلُ بِي وَ لا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحيٰ إِلَيَّ وَ ما أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ
9بگو:« (من) نو آمدى از فرستادگان (خدا) نيستم؛ و نمىدانم كه با من و با شما چه خواهد شد، جز آنچه به سوى من وحى مىشود پيروى نمىكنم؛ من جز هشدارگرى روشنگر نيستم. »
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ كَفَرْتُمْ بِهِ وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ عَليٰ مِثْلِهِ فَآمَنَ وَ اسْتَكْبَرْتُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
10بگو:« آيا به نظر شما اگر (قرآن) از نزد خدا باشد و بدان كفر ورزيد، و شاهدى از بنى اسرائيل (فرزندان يعقوب) بر مثل آن گواهى دهد، و ايمان آورد و (شما) تكبر ورزيد (آيا ستمگر نيستيد؟!) در حقيقت خدا گروه ستمكاران را راهنمايى نمىكند. »
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا لَوْ كانَ خَيْراً ما سَبَقُونا إِلَيْهِ وَ إِذْ لَمْ يَهْتَدُوا بِهِ فَسَيَقُولُونَ هٰذا إِفْكٌ قَدِيمٌ
11و كسانى كه كفر ورزيدند درباره كسانى كه ايمان آوردند، گفتند:« اگر (بر فرض ايمان)، خوب بود (آنان) به سوى آن بر ما پيشى نمىگرفتند. »و چون بدان (قرآن) رهنمون نشدند، پس بزودى مىگويند:« اين دروغ بزرگ ديرينهاى است. »
وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسيٰ إِماماً وَ رَحْمَةً وَ هٰذا كِتابٌ مُصَدِّقٌ لِساناً عَرَبِيًّا لِيُنْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ بُشْريٰ لِلْمُحْسِنِينَ
12و كتاب موسى در حالى كه پيشوا و رحمتى بود، پيش از آن (قرآن فرود آمده) است، و اين كتابى است به زبان عربى، كه مؤيد (تورات) است، تا كسانى را كه ستم كردند هشدار دهد و مژدهاى براى نيكوكاران باشد.
إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ
13در واقع كسانى كه گفتند:« پرودگار ما خداست. »سپس پايدارى كردند، پس هيچ ترسى بر آنان نيست و نه آنان اندوهگين مىشوند.
أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ
14آنان اهل بهشتند در حالى كه در آنجا ماندگارند، به پاداش آنچه همواره انجام مىدادند.
وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ إِحْساناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً حَتَّي إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَليٰ والِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ
15و به انسان سفارش كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند؛ مادرش با ناگوارى او را باردارى كرد و با ناگوارى او را بزاد، و باردارى او و از شير باز گرفتنش سى ماه است؛ تا اينكه به حد رشدش برسد و به چهل سالگى رسد، گويد:« پروردگارا! به من الهام كن، كه نعمتت را كه بر من و بر پدر و مادرم ارزانى داشتى، سپاسگزارى كنم، و اينكه [كار] شايستهاى، كه آن را مىپسندى، انجام دهم؛ و براى من در نسلم شايستگى پديد آور؛ در واقع من به سوى تو بازگشتم و در حقيقت من از تسليم شدگان هستم. »
أُولئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَيِّئاتِهِمْ فِي أَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ
16آنان كسانى هستند كه بهترين اعمالشان را از آنان مىپذيريم و از بدىهايشان در اهل بهشت مىگذريم؛ (اين) وعده راستى است كه همواره (بدان) وعده داده مىشدند.
وَ الَّذِي قالَ لِوالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُما أَ تَعِدانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَ قَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِي وَ هُما يَسْتَغِيثانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقُولُ ما هٰذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ
17و كسى كه به پدر و مادرش گفت:« اف (كوچكترين سخن اهانت آميز) بر شما باد، آيا به من وعده مىدهيد كه (من از قبر) بيرون آورده مىشوم؟! در حالى كه گروهها (و نسلها) يى پيش از من در گذشتند (و كسى زنده نشد.) »و آن دو از خدا يارى خواهند (و گويند:) واى بر تو! ايمان بياور كه وعده خدا حق است. و [لى آن فرزند] گويد:« اين جز افسانههاى پيشينيان نيست. »
أُولئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنَّهُمْ كانُوا خاسِرِينَ
18آنان كسانى هستند كه گفتار (وعده عذاب) بر آنان تحقق يافت، در امتهايى از جن و انسان كه پيش از آنان در گذشتند؛ [چرا] كه آنان زيانكار بودند.
وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمالَهُمْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ
19و براى هر يك (از اين گروهها) رتبههايى است كه (ناشى مىشود) از آنچه انجام دادند، و تا (خدا) كارهايشان را بطور كامل به آنان بدهد؛ در حالى كه آنان مورد ستم واقع نمىشوند.
وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَي النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّباتِكُمْ فِي حَياتِكُمُ الدُّنْيا وَ اسْتَمْتَعْتُمْ بِها فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ
20و روزى كه كسانى كه كفر ورزيدند بر آتش عرضه شوند (به آنان گفته شود: لذت چيزهاى) پاكيزهتان را در زندگى پست (دنياي) تان برديد و از آنها بهرهمند شديد؛ پس امروز به (سزاى) آنچه همواره در زمين به ناحق تكبر مىورزيديد و به (سزاى) آنچه پيوسته نافرمانى مىكرديد، به عذابى خواركننده مجازات خواهيد شد!
وَ اذْكُرْ أَخا عادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقافِ وَ قَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ
21و برادر (قوم) عاد (هود) را ياد كن هنگامى كه قومش را در ريگستان (احقاف) هشدار داد، در حالى كه هشدار گرانى (از پيامبران) پيش از او و پس از وى در گذشتند؛ (و گفت:) كه جز خدا را نپرستيد، [چرا] كه من از عذاب روزى بزرگ بر شما مىترسم.
قالُوا أَ جِئْتَنا لِتَأْفِكَنا عَنْ آلِهَتِنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ
22(قوم عاد) گفتند:« آيا نزد ما آمدى تا ما را از معبودانمان بازگردانى؟! پس اگر از راستگويانى، آنچه را (از عذاب) به ما وعده مىدهى براى ما بياور! »
قالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَ أُبَلِّغُكُمْ ما أُرْسِلْتُ بِهِ وَ لٰكِنِّي أَراكُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ
23(هود) گفت:« علم (به زمان عذاب) فقط نزد خداست، و آنچه را كه بدان فرستاده شدهام به شما ابلاغ مىكنم، و ليكن من شما را گروهى مىبينم كه نادانى مىكنيد. »
فَلَمَّا رَأَوْهُ عارِضاً مُسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قالُوا هٰذا عارِضٌ مُمْطِرُنا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُمْ بِهِ رِيحٌ فِيها عَذابٌ أَلِيمٌ
24و هنگامى آن (عذاب) را ديدند در حالى كه ابرى روى آورنده به درههايشان بود، گفتند:« اين ابرى است كه بر ما مىبارد! »بلكه آن چيزى است كه بدان شتاب مىورزيديد، (همان) بادى كه در آن عذابى دردناك است!
تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّها فَأَصْبَحُوا لا يُريٰ إِلَّا مَساكِنُهُمْ كَذٰلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ
25كه همه چيز را به فرمان پروردگارش در هم مىكوبيد، پس صبح كردند در حالى كه جز خانههايشان ديده نمىشد؛ اينگونه گروه خلافكاران را كيفر مىدهيم.
وَ لَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيما إِنْ مَكَّنَّاكُمْ فِيهِ وَ جَعَلْنا لَهُمْ سَمْعاً وَ أَبْصاراً وَ أَفْئِدَةً فَما أَغْنيٰ عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَ لا أَبْصارُهُمْ وَ لا أَفْئِدَتُهُمْ مِنْ شَيْءٍ إِذْ كانُوا يَجْحَدُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ
26و بيقين به آنان در مورد چيزى امكانات داديم كه به شما در آن (مورد) امكانات نداديم، و براى آنان گوش و چشمان و دلهاى [سوزان] قرار داديم و [لى] گوش آنان و چشمانشان و دلهاى (سوزان) آنان چيزى (از عذاب) را از آنان دفع نكرد، چون همواره نشانههاى (اعجاز آميز) خدا را انكار مىكردند و آنچه را همواره آن را به ريشخند مىگرفتند آنان را فرو گرفت.
وَ لَقَدْ أَهْلَكْنا ما حَوْلَكُمْ مِنَ الْقُريٰ وَ صَرَّفْنَا الْآياتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
27و بيقين آنچه از آبادىها در اطراف شما بودند نابود كرديم، و نشانههاى (خود) را به گونههاى مختلف بيان كرديم، تا شايد آنان باز گردند.
فَلَوْلا نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ قُرْباناً آلِهَةً بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ وَ ذٰلِكَ إِفْكُهُمْ وَ ما كانُوا يَفْتَرُونَ
28و چرا كسانى كه معبودانى غير از خدا را (براى) نزديكى (به او) برگزيدند آنان را يارى نكردند؟! بلكه از (نظر) آنان گم شدند! و آن (نتيجه) دروغ بزرگشان و آنچه را همواره (بر خدا شريك) مىبستند، بود.
وَ إِذْ صَرَفْنا إِلَيْكَ نَفَراً مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِليٰ قَوْمِهِمْ مُنْذِرِينَ
29و (ياد كن) هنگامى را كه نفراتى از جن را به سوى تو باز گردانديم در حالى كه قرآن را مىشنيدند، و هنگامى كه نزدش حاضر شدند گفتند:« [هنگام شنيدن] ساكت باشيد. »و هنگامى كه (خواندن قرآن) پايان گرفت، به سوى قومشان بازگشتند در حالى كه هشدار دهنده بودند.
قالُوا يا قَوْمَنا إِنَّا سَمِعْنا كِتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسيٰ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَي الْحَقِّ وَ إِليٰ طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ
30گفتند:« اى قوم ما! در حقيقت ما كتابى را شنيديم كه بعد از موسى فرو فرستاده شده است، در حالى كه مؤيد (كتابهاى) پيشين است (و) به سوى حق و به سوى راهى راست، راهنمايى مىكند.
يا قَوْمَنا أَجِيبُوا داعِيَ اللَّهِ وَ آمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُجِرْكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ
31اى قوم ما! فرا خواننده خدا را پاسخ دهيد و به او ايمان آوريد تا برخى از پيامدهاى (گناهان) تان را براى شما بيامرزد، و شما را از عذابى دردناك پناه دهد.
وَ مَنْ لا يُجِبْ داعِيَ اللَّهِ فَلَيْسَ بِمُعْجِزٍ فِي الْأَرْضِ وَ لَيْسَ لَهُ مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءُ أُولئِكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ
32و هر كس فراخواننده خدا را پاسخ ندهد، پس عاجز كننده (خدا) در زمين نيست، و غير از او هيچ دوستان (و ياورانى) برايش نيست، آنان در گمراهى آشكارند.
أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لَمْ يَعْيَ بِخَلْقِهِنَّ بِقادِرٍ عَليٰ أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتيٰ بَليٰ إِنَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
33و آيا اطلاع نيافتهاند كه خدايى كه آسمانها و زمين را آفريده و از آفرينش آنها درمانده نشده است، بر زنده كردن مردگان تواناست؟! آرى، [چرا] كه او بر هر چيزى تواناست.
وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَي النَّارِ أَ لَيْسَ هٰذا بِالْحَقِّ قالُوا بَليٰ وَ رَبِّنا قالَ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ
34و روزى كه كسانى كه كفر ورزيدند بر آتش عرضه مىشوند (و به آنها گفته مىشود:) آيا اين حق نيست؟! مىگويند:« آرى، سوگند به پروردگار ما (كه حق است!) »گويد:« پس بخاطر اينكه همواره كفر مىورزيديد عذاب را بچشيد! »
فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ ما يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا ساعَةً مِنْ نَهارٍ بَلاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفاسِقُونَ
35پس شكيبا باش همانگونه كه (پيامبران) اولو العزم (صاحبان تصميم استوار) از فرستادگان شكيبايى كردند، و براى (عذاب) آنان شتاب مورز، (زيرا) روزى كه آنچه را وعده داده شدهاند مىبينند، كه گويى جز ساعتى از روز، (در دنيا) درنگ نكردهاند؛ (اين) رساندن [پيام است] و آيا جز گروه نافرمانبردار هلاك مىشوند؟!
سوره محمد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ كسانى كه كفر ورزيدند و (مردم را) از راه خدا باز داشتند، (خدا) اعمالشان را گم كرده است.
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَليٰ مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ
2و كسانى كه ايمان آوردند و [كارهاى] شايسته انجام دادند و به آنچه بر محمد صلى الله عليه و آله فرو فرستاده شده ايمان آوردند، در حالى كه آن حقى از جانب پروردگارشان بود، (خدا) بدىهايشان را از آنان زدود و حالشان را اصلاح كرد.
ذٰلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْباطِلَ وَ أَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ كَذٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثالَهُمْ
3اين بخاطر آن است كه كسانى كه كفر ورزيدند از باطل پيروى كردند، و اينكه كسانى كه ايمان آوردند از حقى كه از جانب پروردگارشان بود پيروى كردند؛ اينگونه خدا براى مردم مثلهايشان را مىزند.
فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ حَتَّي إِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِداءً حَتَّي تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها ذٰلِكَ وَ لَوْ يَشاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَ لٰكِنْ لِيَبْلُوَا بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ وَ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمالَهُمْ
4و هنگامى كه با كسانى كه كفر ورزيدند روبرو شديد، پس گردنها (يشان) را بزنيد، تا هنگامى كه كاملا بر آنان مسلط شويد پس (اسيران را) محكم به بند كشيد؛ پس يا بعد (از آن) منت گذاريد (و آزادشان كنيد) يا (در برابر آزادى آنان) تاوان بگيريد، تا اينكه جنگ بارهاى سنگينش را (بر زمين) نهد، اين (فرمان خداست). و اگر (بر فرض) خدا مىخواست حتما از آنان انتقام مىگرفت، و ليكن (مىخواهد) تا برخى از شما را با برخى [ديگر] بيازمايد. و كسانى كه در راه خدا كشته شدند، پس (خدا) اعمالشان را گم نمىكند؛
سَيَهْدِيهِمْ وَ يُصْلِحُ بالَهُمْ
5بزودى آنان را راهنمايى مىكند و حالشان را اصلاح مىكند؛
وَ يُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَها لَهُمْ
6و آنان را وارد بهشت مىكند، در حالى كه آن را به آنان شناسانده بود.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ
7اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اگر (دين) خدا را يارى كنيد، شما را يارى مىكند؛ و گامهايتان را استوار مىدارد.
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا فَتَعْساً لَهُمْ وَ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ
8و كسانى كه كفر ورزيدند، نگونسارى [و مرگ] بر آنان باد! و اعمالشان گمباد.
ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ
9اين بخاطر آن است كه آنان از آنچه خدا فرو فرستاده ناخشنود بودند، پس خدا اعمالشان را تباه كرد.
أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لِلْكافِرِينَ أَمْثالُها
10و آيا در زمين گردش نكردند تا بنگرند چگونه بوده است فرجام كسانى كه پيش از آنان بودند، خدا آنان را در هم كوبيد؛ و براى كافران همانند آن است!
ذٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَي الَّذِينَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْكافِرِينَ لا مَوْليٰ لَهُمْ
11اين بخاطر آن است كه خدا سرپرست كسانى است كه ايمان آوردند؛ و (بخاطر) اينكه كافران هيچ سرپرستى براى آنان نيست.
إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْويً لَهُمْ
12در حقيقت خدا كسانى را كه ايمان آوردند و (كارهاى) شايسته انجام دادند، در بوستانهاى (بهشتى) وارد مىكند كه نهرها از زير [درختان] ش روان است؛ و كسانى كه كفر ورزيدند (از دنيا) بهره مىگيرند و مىخورند، همانطور كه دامها مىخورند، و آتش جايگاهى براى آنان است.
وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْناهُمْ فَلا ناصِرَ لَهُمْ
13و چه بسيار [مردم] آبادى كه هلاكشان كرديم كه آن (ها) از [مردم] آبادىات (مكه) كه تو را (از آنجا) بيرون كردند، نيرومندتر بودند، و هيچ ياورى براى آنان نبود.
أَ فَمَنْ كانَ عَليٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ
14و آيا كسى كه از طرف پروردگارش بر دليلى روشن باشد همانند كسى است كه بدى كردارش براى او آراسته شده است و از هوسهايشان پيروى كردند؟!
مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّي وَ لَهُمْ فِيها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ وَ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خالِدٌ فِي النَّارِ وَ سُقُوا ماءً حَمِيماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ
15مثال بهشتى كه پارسايان [خود نگهدار، بدان] وعده داده شدهاند (همانند بوستانى است كه) در آن نهرهايى از آب تغييرناپذير، و نهرهايى از شيرى كه مزهاش تغيير نكرده، و نهرهايى از شرابى كه براى نوشندگان لذت بخش، و نهرهايى از عسل ناب است، و براى آنها در آن (بوستان) از همه محصولات (گونهاى) است؛ و (نيز) آمرزشى از سوى پروردگارشان است! (آيا اينها) همانند كسانى هستند كه در آتش ماندگارند، و از آب سوزان نوشانده مىشوند، و رودههايشان را پاره پاره مىكند؟!
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّي إِذا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِكَ قالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ ما ذا قالَ آنِفاً أُولئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَليٰ قُلُوبِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ
16و برخى از آنان، كسانى هستند به (سخنان) تو گوش فرا مىدهند، تا هنگامى از نزد تو خارج مىشوند، به كسانى كه دانش داده شدند، مىگويند:« هم اكنون چه مىگفت؟! »آنان كسانى هستند كه خدا بر دلهايشان مهر نهاده و از هوس هايشان پيروى كردند.
وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُديً وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ
17و كسانى كه ره يافتهاند (خدا) بر هدايت آنان افزود، و (توفيق) پارسايىشان را به آنان داد.
فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها فَأَنّيٰ لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِكْراهُمْ
18و آيا انتظارى جز (آمدن) ساعت (رستاخيز) دارند كه ناگهان به سراغشان مىآيد، پس بيقين نشانههاى آن آمده است؛ هنگامى كه (قيامت) به سراغ آنان آيد پس كجا يادآورىشان براى آنان (سود) دارد؟
فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَ مَثْواكُمْ
19پس بدان كه هيچ معبودى جز خدا نيست؛ و براى پيامد (كارهاى) خود و براى مردان مؤمن و زنان مؤمن آمرزش طلب؛ و خدا رفت و آمد و جايگاه شما را مىداند.
وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْلا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَ ذُكِرَ فِيهَا الْقِتالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْليٰ لَهُمْ
20و كسانى كه ايمان آوردهاند مىگويند:« چرا سورهاى فرو فرستاده نشد؟! »و هنگامى كه سورهاى محكم فرو فرستاده شود و در آن از جنگ ياد شود، كسانى را كه در دلهايشان (نوعى) بيمارى است مىبينى كه همچون نگاه كسى كه مرگ او را فرا گرفته باشد به سوى تو مىنگرند؛ پس (مرگ) براى آنان سزاوارتر است!
طاعَةٌ وَ قَوْلٌ مَعْرُوفٌ فَإِذا عَزَمَ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُوا اللَّهَ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ
21(ولى دستور ما) اطاعت و گفتارى پسنديده است، و هنگامى كه تصميم كار (جهاد) گرفته شد، پس اگر (بر فرض) با خدا راست مىگفتند حتما براى آنان بهتر بود.
فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ
22و اگر (از دستور خدا) روى برتابيد آيا اميد داريد كه در زمين فساد كنيد، و پيوند خويشاوندانتان را بگسليد؟!
أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْميٰ أَبْصارَهُمْ
23آنها كسانى هستند كه خدا آنان را از رحمت خود دور ساخته است، و آنان را ناشنوا گردانده و چشمانشان را نابينا كرده است.
أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَليٰ قُلُوبٍ أَقْفالُها
24و آيا در قرآن تدبر نمىكنند يا بر دلهاى (آنان) قفلهاى (مخصوص) آن نهاده شده است؟!
إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَليٰ أَدْبارِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَي الشَّيْطانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْليٰ لَهُمْ
25در حقيقت كسانى كه بعد از روشن شدن هدايت براى آنان، با عقبگردشان بازگشتند، شيطان (اعمال زشت را) براى آنان آراست، و آنان را به آرزوهاى دراز انداخت.
ذٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ
26اين بخاطر آن است كه آنان به كسانى كه آنچه را خدا فروفرستاده ناخوش داشتند، گفتند:« بزودى در برخى از كارها از شما اطاعت مىكنيم. »در حالى كه خدا رازگويى آنان را مىداند.
فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ
27(حال آنان) چگونه است هنگامى كه فرشتگان (جانهاى) آنان را بطور كامل مىگيرند، در حالى كه بر صورتهايشان و پشتهايشان مىزنند؟!
ذٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّهَ وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ
28اين بخاطر آن است كه آنان از آنچه خدا را به خشم آورد، پيروى كردند. و خشنودى او را ناخوش داشتند؛ پس (خدا) اعمالشان را تباه كرد.
أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُمْ
29بلكه كسانى كه در دلهايشان [نوعى] بيمارى است پنداشتند كه خدا كينههايشان را (آشكارا) بيرون نمىآورد؟!
وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ
30و اگر (بر فرض) مىخواستيم حتما آنان را به تو مىنمايانديم، پس آنان را با چهرهشان مىشناختى، و قطعا آنان را از كنايه سخن (شان) مىشناسى؛ و خدا اعمال شما را مىداند.
وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّي نَعْلَمَ الْمُجاهِدِينَ مِنْكُمْ وَ الصَّابِرِينَ وَ نَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ
31و قطعا شما را آزمايش مىكنيم تا اينكه از ميان شما مجاهدان و شكيبايان را معلوم داريم، و خبرهايتان را بيازماييم.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ شَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُديٰ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيُحْبِطُ أَعْمالَهُمْ
32در حقيقت كسانى كه كفر ورزيدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند و بعد از روشن شدن هدايت براى آنان با فرستاده (خدا) مخالفت ورزيدند، به خدا هيچ چيزى زيان نمىرسانند؛ و بزودى اعمالشان را تباه مىكند.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَكُمْ
33اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از خدا اطاعت كنيد و از فرستاده (اش، نيز) اطاعت كنيد، و اعمالتان را باطل نسازيد.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ
34در حقيقت كسانى كه كفر ورزيدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند سپس در حالى كه آنان كافر بودند مردند، پس خدا آنان را نمىآمرزد.
فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَي السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَكُمْ وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ
35پس سستى نكنيد و به سوى صلح فراخوانيد در حالى كه شما برتريد، و خدا با شماست و از اعمال شما نمىكاهد.
إِنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ وَ لا يَسْئَلْكُمْ أَمْوالَكُمْ
36زندگى پست (دنيا) فقط بازى و سرگرمى است؛ و اگر ايمان آوريد و خود نگهدارى كنيد، پاداشتان را به شما مىدهد و اموال شما را از شما نمىخواهد.
إِنْ يَسْئَلْكُمُوها فَيُحْفِكُمْ تَبْخَلُوا وَ يُخْرِجْ أَضْغانَكُمْ
37اگر از شما آن (اموال) را بخواهد و به شما اصرار كند، بخل مىورزيد؛ و كينههايتان را (آشكارا) بيرون مىآورد.
ها أَنْتُمْ هٰؤُلاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ وَ مَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّما يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَ اللَّهُ الْغَنِيُّ وَ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثالَكُمْ
38آگاه باشيد، شما (هم) آنيد كه فراخوانده مىشويد تا در راه خدا (اموالتان را) مصرف كنيد، پس برخى از شما كسى است كه بخل مىورزد و هر كس بخل ورزد، پس فقط نسبت به خودش بخل كرده است؛ و خدا توانگر است و شما نيازمنديد؛ و اگر روى برتابيد گروهى غير از شما را جايگزين (شما) مىكند، سپس (آنان) همانند شما نخواهند بود.
سوره الفتح
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ در حقيقت ما با پيروزى آشكارى تو را پيروز كرديم؛
لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ وَ يُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ يَهْدِيَكَ صِراطاً مُسْتَقِيماً
2تا خدا آنچه از پيامد (كار) تو مقدم شده و آنچه مؤخر شده را برايت بيامرزد، و نعمتش را برتو تمام كند و تو را به راهى راست رهنمون شود؛
وَ يَنْصُرَكَ اللَّهُ نَصْراً عَزِيزاً
3و خدا با پيروزى شكست ناپذيرى تورا يارى كند.
هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدادُوا إِيماناً مَعَ إِيمانِهِمْ وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً
4او كسى است كه آرامش را در دلهاى مؤمنان فروفرستاد تا ايمانى بر ايمانشان بيفزايند؛ و لشكريان آسمانها و زمين فقط از آن خداست، و خدا دانايى فرزانه است.
لِيُدْخِلَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ يُكَفِّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ كانَ ذٰلِكَ عِنْدَ اللَّهِ فَوْزاً عَظِيماً
5تا مردان مؤمن و زنان مؤمن را در بوستانهاى (بهشتى) وارد كند كه نهرها از زير [درختان] ش روان است در حالى كه در آن ماندگارند و بدى هايشان را از آنان مىزدايد؛ و آن نزد خدا كاميابى بزرگى است.
وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِيراً
6و مردان منافق و زنان منافق و مردان مشرك و زنان مشرك كه با گمان بدى به خدا گمان برند را (خدا) عذاب مىكند، كه حادثه بد فقط بر (خود) آنان است، و خدا برآنان خشم گرفته و آنان را از رحمتش دور كرده، و جهنم را براى آنان آماده ساخته است، و [اين] بد فرجامى است!
وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً
7لشكريان آسمانها و زمين فقط از آن خداست؛ و خدا شكستناپذيرى فرزانه است.
إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً
8در حقيقت ما تو را گواه و مژده آور و هشدار گر فرستاديم،
لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُعَزِّرُوهُ وَ تُوَقِّرُوهُ وَ تُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً
9تابه خدا و فرستادهاش ايمان آوريد، و اورا گرامى داريد (و دشمنانش را از او باز داريد)، و بزرگش شماريد، و صبحگاهان و عصرگاهان (و شب هنگام) او را تسبيح گوييد.
إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَليٰ نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفيٰ بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً
10در حقيقت كسانى كه با تو بيعت مىكنند فقط با خدا بيعت مىكنند، كه دست (قدرت) خدا برفراز دستان آنان است؛ و هر كس پيمان شكنى كند پس فقط بر زيان خودش پيمان مىشكند؛ و هر كه بدانچه بر آن با خدا پيمان بسته است وفاكند، پس بزودى پاداشى بزرگ به او خواهد داد.
سَيَقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرابِ شَغَلَتْنا أَمْوالُنا وَ أَهْلُونا فَاسْتَغْفِرْ لَنا يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ لَكُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً إِنْ أَرادَ بِكُمْ ضَرًّا أَوْ أَرادَ بِكُمْ نَفْعاً بَلْ كانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً
11بزودى واپس ماندگان از عربهاى (صحرانشين) به تو مىگويند:« اموال ما و خانوادههايمان، ما را (به خود) مشغول داشت، پس براى ما طلب آمرزش كن! »با زبانهايشان چيزى را مىگويند كه در دلهايشان نيست بگو:« اگر (خدا) زيانى براى شما بخواهد، يا سودى براى شما بخواهد، پس چه كسى از طرف خدا براى شما صاحب اختيار چيزى است؟ (تا مانع او شود!) بلكه خدا به آنچه انجام مىدهيد آگاه است.
بَلْ ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَنْقَلِبَ الرَّسُولُ وَ الْمُؤْمِنُونَ إِليٰ أَهْلِيهِمْ أَبَداً وَ زُيِّنَ ذٰلِكَ فِي قُلُوبِكُمْ وَ ظَنَنْتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَ كُنْتُمْ قَوْماً بُوراً
12بلكه يقين كرديد كه فرستاده (خدا) و مؤمنان به سوى خانوادههايشان هرگز بازنخواهند گشت؛ و اين در دلهاى شما آراسته شده بود و باگمان بدى گمان برديد، و گروهى هلاك شده بوديد. »
وَ مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَإِنَّا أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ سَعِيراً
13و هر كس كه به خدا و فرستادهاش ايمان نياورد پس (سرنوشتش دوزخ است، چرا) كه ما براى كافران شعله فروزان (آتش) آماده كردهايم!
وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً
14و فرمانروايى آسمانها و زمين فقط از آن خداست؛ هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) مىآمرزد؛ و هر كس را بخواهد (و مستحق باشد) عذاب مىكند؛ و خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.
سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِليٰ مَغانِمَ لِتَأْخُذُوها ذَرُونا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلامَ اللَّهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونا كَذٰلِكُمْ قالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنا بَلْ كانُوا لا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلاً
15هنگامى كه باشتاب به سوى غنيمتها به راه مىافتيد تا آنها را بگيريد، واپس ماندگان بزودى مىگويند:« ما را واگذاريد تا بدنبال شما بياييم. »در حالى كه مىخواهند كلام خدا را تغيير دهند؛ بگو:« بدنبال ما نياييد، اينگونه خدا پيش از (اين) گفت. »پس بزودى مىگويند:« بلكه به ما حسد مىورزيد. »بلكه (آنان) هرگز جز اندكى بطور عميق نمىفهميدند.
قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرابِ سَتُدْعَوْنَ إِليٰ قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْراً حَسَناً وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا كَما تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذاباً أَلِيماً
16به واپس ماندگان از عربهاى (صحرانشين) بگو:« بزودى به سوى گروهى سخت نيرومند (و جنگ آور) فراخوانده مىشويد كه با آنان بجنگيد يا اسلام آورند؛ و اگر اطاعت كنيد، خدا پاداش نيكى به شما مىدهد؛ و اگر روى برتابيد همان گونه كه پيش از (اين) روى برتافتيد، شما را با عذاب دردناكى عذاب مىكند! »
لَيْسَ عَلَي الْأَعْميٰ حَرَجٌ وَ لا عَلَي الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَي الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَنْ يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذاباً أَلِيماً
17هيچ تنگى (و تكليفى) بر نابينا نيست و (نيز) هيچ تنگى (و تكليفى) بر لنگ نيست، و (نيز) بر بيمار هيچ تنگى (و تكليفى) نيست؛ و هر كس از خدا و فرستادهاش اطاعت كند او را در بوستانهاى (بهشتى) وارد مىكند كه از زير [درختان] ش نهرها روان است؛ و هر كس روى برتابد باعذاب دردناكى او را عذاب مىكند!
لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً
18بيقين خدا از مؤمنان خشنود شد هنگامى كه زير درخت با تو بيعت كردند و (خدا) آنچه را در دلهايشان بود دانست؛ پس آرامش را بر دلهايشان فروفرستاد، و پيروزى نزديكى به آنان پاداش داد؛
وَ مَغانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَها وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً
19و (نيز) غنيمتهاى فراوانى كه آنها را مىگيرند، و خدا شكست ناپذيرى فرزانه است.
وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَها فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ وَ كَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ وَ لِتَكُونَ آيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَ يَهْدِيَكُمْ صِراطاً مُسْتَقِيماً
20خدا غنيمتهاى فراوانى به شما وعده داده بود كه آنها را مىگيريد، پس اين (غنائم) را به شما شتابان داد و دستان (تجاوزگر) مردم را از شما كوتاه كرد، و تا نشانهاى براى مؤمنان باشد، و شما را به راهى راست رهنمون شود.
وَ أُخْريٰ لَمْ تَقْدِرُوا عَلَيْها قَدْ أَحاطَ اللَّهُ بِها وَ كانَ اللَّهُ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيراً
21و (نيز غنائم) ديگرى كه شما توانايى (بدست آوردن) آنها را نداريد، كه بيقين خدا بر آنها احاطه دارد؛ و خدا بر همه چيز تواناست.
وَ لَوْ قاتَلَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوَلَّوُا الْأَدْبارَ ثُمَّ لا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً
22و اگر (بر فرض) كسانى كه كفر ورزيدند با شما مىجنگيدند، حتما با عقبگرد روى بر مىتافتند (و شكست مىخوردند)؛ سپس هيچ سرپرست و ياورى نمىيافتند
سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاً
23(اين) روش خداست كه پيش از (اين) گذشت، و هيچ تغييرى براى روش (و قانون) خدا نخواهى يافت.
وَ هُوَ الَّذِي كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ عَنْهُمْ بِبَطْنِ مَكَّةَ مِنْ بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَكُمْ عَلَيْهِمْ وَ كانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيراً
24و او كسى است كه دستان (تجاوزگر) آنان را از شما و دستان شما را از آنان در دل مكه كوتاه كرد، بعد از آنكه شما را بر آنان پيروز ساخت؛ و خدا به آنچه انجام مىدهيد بيناست.
هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ الْهَدْيَ مَعْكُوفاً أَنْ يَبْلُغَ مَحِلَّهُ وَ لَوْلا رِجالٌ مُؤْمِنُونَ وَ نِساءٌ مُؤْمِناتٌ لَمْ تَعْلَمُوهُمْ أَنْ تَطَئُوهُمْ فَتُصِيبَكُمْ مِنْهُمْ مَعَرَّةٌ بِغَيْرِ عِلْمٍ لِيُدْخِلَ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذاباً أَلِيماً
25آنان كسانى هستند كه كفر ورزيدند و شما را از مسجد الحرام بازداشتند، و (نيز) قربانى بازداشت شده را از رسيدن به قربانگاهش (منع كردند). و اگر نبودند مردان مؤمن و زنان مؤمنى كه آنان را نمىشناختيد، كه پايمالشان مىكرديد، پس از آنان عيبى بدون هيچ دانشى به شما مىرسيد، (خدا هرگز مانع اين جنگ نمىشد؛ ليكن شما را از حمله بازداشت) تا خدا هر كس را (شايسته ببيند و) بخواهد در رحمتش وارد كند؛ اگر (بر فرض مؤمنان و كافران از هم) جدا مىشدند، حتما كسانى از آنان را كه كفر ورزيدند با عذاب دردناكى عذاب مىكرديم!
إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَليٰ رَسُولِهِ وَ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ وَ أَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْويٰ وَ كانُوا أَحَقَّ بِها وَ أَهْلَها وَ كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً
26(ياد كن) هنگامى را كه كسانى كه كفر ورزيدند، در دلهايشان تعصب خشم آلود (كه همان) تعصب خشم آلود (دوران) جاهليت بود، قرار دادند؛ پس خدا آرامش خود را بر فرستادهاش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آنان را به گفتار (و برنامه) پارسايى (و خود نگهدارى) ملزم ساخت، و (آنان) سزاوارتر بدان و اهل آن بودند؛ و خدا به هر چيزى داناست.
لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُؤُسَكُمْ وَ مُقَصِّرِينَ لا تَخافُونَ فَعَلِمَ ما لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذٰلِكَ فَتْحاً قَرِيباً
27بيقين خدا به فرستادهاش درخواب بحق راست گفت كه اگر خدا بخواهد قطعا با امنيت وارد مسجد الحرام مىشويد در حالى كه سرهايتان را تراشيده و (يا) كوتاه كردهايد (و از كسى) نمىترسيد؛ و (خدا) مىدانست آنچه كه نمىدانستيد؛ و جز اين، پيروزى نزديكى (براى شما) قرارداده است.
هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُديٰ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ وَ كَفيٰ بِاللَّهِ شَهِيداً
28او كسى است كه فرستادهاش را با هدايت و دين حق فرستاده تا آن را بر همه دين [ها] پيروز گرداند؛ و گواهى خدا كافى است.
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَي الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سِيماهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذٰلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَويٰ عَليٰ سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً
29محمد صلى الله عليه و آله فرستاده خداست؛ و كسانى كه با او هستند بر كافران سختگير (و) در ميان خود مهرورزند؛ آنان را ركوع كنان [و] سجده كنان مىبينى، در حالى كه بخشش و خشنودىاى از خدا مىجويند؛ نشانه آنان در چهرههايشان از اثر سجده [نمايان] است؛ اين مثال آنان در تورات است و مثال آنان در انجيل است، همانند زراعتى كه جوانهاش را بيرون آورده، پس آن را تقويت كرده و محكم گرداند، پس بر ساقههاى خود راست قرارگيرد، در حالى كه كشاورزان را شگفت زده كند؛ تا كافران را بخاطر آنان به خشم آورد! خدا به كسانى از آنان كه ايمان آوردند و [كارهاى] شايسته انجام دادند، آمرزش و پاداش بزرگى را وعده داده است.
سوره الحجرات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! فرا پيش خدا و فرستادهاش (چيزى را) مقدم نداريد، (و بر آنان پيشى مگيريد.) و [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد؛ كه خدا شنواى داناست.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ
2اى كسانى كه ايمان آوردهايد! صداهايتان را فراتر از صداى پيامبر بلند مكنيد، و در سخن گفتن بر او بانگ نزنيد، همچون بانگ زدن برخى از شما بر برخى [ديگر]؛ مبادا اعمال شما تباه شود در حالى كه شما (با درك حسى) متوجه نمىشويد.
إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْويٰ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِيمٌ
3در حقيقت كسانى كه صداهايشان را نزد فرستاده خدا فرو مىكشند، آنان كسانى هستند كه خدا دلهايشان را براى پارسايى (و خود نگهدارى آزموده و) خالص نموده است؛ [و] براى آنان آمرزش و پاداش بزرگى است.
إِنَّ الَّذِينَ يُنادُونَكَ مِنْ وَراءِ الْحُجُراتِ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ
4درواقع كسانى كه تو را از پشت اتاقها فرامىخوانند، اكثر آنان خردورزى نمىكنند.
وَ لَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّي تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ
5و اگر (بر فرض) آنان شكيبايى مىكردند تا به سوى آنان در آيى، حتما براى آنان بهتر بود؛ و خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَليٰ ما فَعَلْتُمْ نادِمِينَ
6اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اگر نافرمانبردارى، براى شما خبر بزرگى آورد، پس (در باره آن) تحقيق كنيد، (مبادا) نادانسته با گروهى برخورد كنيد، و از آنچه انجام دادهايد، پشيمان گرديد.
وَ اعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَ لٰكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ
7و بدانيد كه فرستاده خدا در ميان شماست؛ اگر (بر فرض) در بسيارى از كارها از شما اطاعت كند، حتما به زحمت مىافتيد؛ و ليكن خدا ايمان را براى شما دوست داشتنى گردانيد، و آن را در دلهايتان بياراست، و كفر و نافرمانى و گناه را براى شما ناخوشايند ساخت؛ تنها آنان (كه اينگونهاند) هدايت يافتگانند.
فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ نِعْمَةً وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
8(و اين بخاطر) بخششى و نعمتى از خداست؛ و خدا داناى فرزانه است.
وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَي الْأُخْريٰ فَقاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّي تَفِيءَ إِليٰ أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ
9و اگر دو گروه از مؤمنان با هم به جنگ (و نزاع) پرداختند، پس ميان آن دو صلح برقرار كنيد؛ و اگر يكى از آن دو بر ديگرى ستم (و تجاوز) كند، پس با آنكه ستم مىكند، بجنگيد، تا به فرمان خدا باز گردد؛ و اگر بازگشت، پس در ميان آن دو عادلانه صلح برقرار سازيد، و دادگرى كنيد؛ [چرا] كه خدا دادگران را دوست مىدارد.
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ
10مؤمنان فقط برادران يكديگرند؛ پس ميان دو برادرتان (هنگامى كه اختلاف كردند) صلح برقرار كنيد؛ و [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد، باشد كه شما (مشمول) رحمت شويد.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسيٰ أَنْ يَكُونُوا خَيْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسيٰ أَنْ يَكُنَّ خَيْراً مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمانِ وَ مَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ
11اى كسانى كه ايمان آوردهايد! گروهى [از مردان]، گروهى [ديگر] را ريشخند نكنند، شايد [آنان] از اينها بهتر باشند؛ و زنانى، زنان [ديگر] را (ريشخند نكنند)، شايد [آنان] از اينها بهتر باشند؛ و (شما) از خودتان عيبجويى نكنيد، و يكديگر را با لقبها [ى زشت] نخوانيد؛ بد است بعد از ايمان آوردن، نام فاسق (بر كسى نهادن)! و كسانى كه توبه نكنند، پس تنها آنان ستمكارانند.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ
12اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از بسيارى از گمانها بپرهيزيد، [چرا] كه برخى از گمانها گناه است؛ و (در كارهاى شخصى ديگران) تجسس نكنيد؛ و برخى از شما برخى [ديگر] را غيبت نكند، آيا يكى از شما دوست دارد كه گوشت برادرش را در حالى كه مرده است، بخورد؟! پس آن را ناخوش مىداريد؛ و [خودتان را] از [عذاب] خدا حفظ كنيد، كه خدا بسيار توبهپذير [و] مهرورز است.
يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثيٰ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ
13اى مردم! در واقع ما شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را نژادها و قبيلههايى قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد؛ در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا خودنگهدارترين (و پارساترين) شماست؛ براستى كه خدا داناى آگاه است.
قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لٰكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَ إِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمالِكُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
14عربهاى [صحرانشين] گفتند:« ايمان آورديم. » (اى پيامبر) بگو:« ايمان نياوردهايد، و ليكن بگوييد اسلام آورديم، و حال آنكه هنوز ايمان وارد دلهايتان نشده است؛ و اگر از خدا و فرستادهاش اطاعت كنيد، هيچ چيز از (پاداش) كارهايتان را از شما كم نمىكند؛ [چرا] كه خدا بسيار آمرزنده [و] مهرورز است. »
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ
15مؤمنان تنها كسانى هستند كه به خدا و فرستادهاش ايمان آوردهاند، سپس ترديد نكردهاند، و با اموالشان و جانهايشان در راه خدا جهاد كردهاند؛ تنها آنان راستگويانند.
قُلْ أَ تُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
16بگو:« آيا خدا را از دين (داري) تان با خبر مىسازيد؟! در حالى كه خدا آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمين است، مىداند؛ و خدا به هر چيزى داناست. »
يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ لِلْإِيمانِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ
17بر تو منت مىنهند كه اسلام آوردهاند؛ (اى پيامبر) بگو:« اسلام آوردنتان را بر من منت منهيد، بلكه خدا بر شما منت مىنهد كه شما را به ايمان رهنمون شد، اگر (در ايمان خود) راستگو هستيد؛
إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ غَيْبَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ
18براستى خدا نهان آسمانها و زمين را مىداند و خدا به آنچه انجام مىدهيد، بيناست. »
سوره ق
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ قاف، سوگند به قرآن با عظمت (كه نبوت تو و معاد حق است)!
بَلْ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقالَ الْكافِرُونَ هٰذا شَيْءٌ عَجِيبٌ
2بلكه تعجب كردند كه (پيامبرى) هشدارگر از ميان آنان به سراغشان آمد، و كافران گفتند:« اين چيز شگفتآورى است!
أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً ذٰلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ
3آيا هنگامى كه مرديم و خاك شديم (باز هم زنده مىشويم) اين بازگشتى بعيد است! »
قَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَ عِنْدَنا كِتابٌ حَفِيظٌ
4بيقين مىدانيم، آنچه را كه زمين از (بدن) آنان مىكاهد در حالى كه نزد ما كتابى نگاهدارنده (حساب همه چيز) است.
بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَرِيجٍ
5بلكه هنگامى كه حق به سراغشان آمد دروغ انگاشتند؛ پس آنان در كارى آشفتهاند.
أَ فَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَي السَّماءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْناها وَ زَيَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ
6و آيا به سوى آسمانى كه بر فرازشان است نظر نكردهاند كه چگونه آن را ساختيم، و آن را (باستارگان) بياراستيم، در حالى كه در آن هيچ شكافى نيست؟!
وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَيْنا فِيها رَواسِيَ وَ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ
7و زمين را گسترانيديم. و در آن [كوههاى] استوارى افكنديم، و از هر نوع [گياه] زيبا در آن رويانديم،
تَبْصِرَةً وَ ذِكْريٰ لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ
8تا بينش و يادآورى براى هر بنده بازگشت كننده (به سوى خدا) باشد.
وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصِيدِ
9و از آسمان، آبى پر بركت فرو فرستاديم، پس بوسيله آن بوستانها و دانههاى درو كردنى رويانديم،
وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ
10و درخت خرماى بلند كه برايش شكوفههاى لايه لايه است؛
رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذٰلِكَ الْخُرُوجُ
11تا« روزى »براى بندگان باشد و بوسيله آن (باران) سرزمين مرده را زنده كرديم؛ بيرون آمدن (مردگان از گور نيز) همينگونه است.
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ أَصْحابُ الرَّسِّ وَ ثَمُودُ
12پيش از آنان قوم نوح و اصحاب الرس (ياران چاه و پرستندگان صنوبر) و (قوم) ثمود (پيامبرانشان را) تكذيب كردند،
وَ عادٌ وَ فِرْعَوْنُ وَ إِخْوانُ لُوطٍ
13و (نيز قوم) عاد و فرعون و برادران لوط،
وَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ
14و اهل ايكه (سرزمين پردرخت قوم شعيب) و قوم تبع، همه (اينان) فرستادگان (خدا) را تكذيب كردند، پس تهديد (عذاب من درباره آنان) تحقق يافت!
أَ فَعَيِينا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ
15و آيا ما از آفرينش نخستين وامانديم (تا از باز آفرينش رستاخيز در مانده باشيم)؟! بلكه آنان در مورد آفرينش جديد در اشتباهند.
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ
16و بيقين انسان را آفريديم و آنچه را نفسش بدان وسوسه مىكند مىدانيم، و ما از رگ گردن به او نزديك تريم.
إِذْ يَتَلَقَّي الْمُتَلَقِّيانِ عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ
17(يادكن) هنگامى را كه دو (فرشته) دريافت كننده كه از (طرف) راست و از (طرف) چپ در حالى كه (در كمين) نشستهاند، (اعمال انسان را) دريافت مىدارند؛
ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ
18(انسان) هيچ سخنى تلفظ نمىكند مگر آنكه نزد او (فرشتهاى) نگهبان آماده (ثبت) است.
وَ جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذٰلِكَ ما كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ
19و مستى مرگ به حق مىآيد، (و به انسان گفته مىشود:) اين چيزى است كه تو همواره از آن مىگريختى!
وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ ذٰلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ
20و در شيپور (رستاخيز) دميده مىشود؛ آن روز تهديد (عذاب) است!
وَ جاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهِيدٌ
21و هر شخصى مىآيد در حالى كه همراه او (فرشته) راننده و گواهى دهنده است.
لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هٰذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ
22(به او گفته مىشود:) بيقين از اين (رستاخيز) در غفلت بودى، پس پردهات را از (چشمان) تو برطرف كرديم، و امروز چشمت تيز بين است.
وَ قالَ قَرِينُهُ هٰذا ما لَدَيَّ عَتِيدٌ
23و (فرشته) همنشين او گويد:« اين (نامه اعمال) چيزى است كه نزد من آماده است. »
أَلْقِيا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ
24(به آن دو مأمور گفته مىشود:) هر بسيار ناسپاس ستيزگر را در جهنم افكنيد!
مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ
25(همان) بسيار بازدارنده از نيكى، كه تجاوزگرى ترديدگر است.
الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَأَلْقِياهُ فِي الْعَذابِ الشَّدِيدِ
26(همان) كسى كه معبود ديگرى با خدا قرارداده، پس او را در عذاب شديد بيفكنيد!
قالَ قَرِينُهُ رَبَّنا ما أَطْغَيْتُهُ وَ لٰكِنْ كانَ فِي ضَلالٍ بَعِيدٍ
27(شيطان) همنشين او گويد:« اى پروردگار ما! (من) او را به طغيان وا نداشتم، و ليكن (خودش) در گمراهى دورى بود. »
قالَ لا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَ قَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ
28(خدا) گويد:« نزد من كشمكش نكنيد در حالى كه تهديد (عذاب) را براى شما از پيش فرستادم.
ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَ ما أَنَا بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِيدِ
29در نزد من سخن تغيير داده نمىشود، و من هرگز نسبت به بندگان بيدادگر نيستم. »
يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ
30روزى كه به جهنم مىگوييم:« آيا پرشدهاى؟! »و (در جواب) مىگويد:« آيا افزون (بر اين) هست؟! »
وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ
31و بهشت به پارسايان (خود نگهدار) نزديك شده است در حالى كه دور نيست.
هٰذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ
32اين چيزى است كه (بدان) وعده داده مىشويد، براى هر توبه كار (خود) نگهدار.
مَنْ خَشِيَ الرَّحْمٰنَ بِالْغَيْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ
33(همان) كسى كه از (خداى) گستردهمهر در نهان هراسيد، و با دلى بازگشت كننده (به سوى خدا) آمد.
ادْخُلُوها بِسَلامٍ ذٰلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ
34(به آنان گفته مىشود:) در حال سلامت وارد آنجا شويد، اين روز ماندگارى است.
لَهُمْ ما يَشاءُونَ فِيها وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ
35تنها براى آنان آنچه را كه بخواهند در آنجا (آماده) است، و نزد ما افزون (بر آن موجود) است.
وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشاً فَنَقَّبُوا فِي الْبِلادِ هَلْ مِنْ مَحِيصٍ
36و چه بسيار گروههايى را كه پيش از آنان هلاك كرديم، كه ايشان از آنان سختتر بودند و شهرها را گشودند؛ آيا هيچ راه فرارى (براى آنان از عذاب) بود؟!
إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَذِكْري لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَي السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِيدٌ
37قطعا در اين (مطلب) تذكرى است براى كسى كه او دل (و عقل) دارد، يا گوش فرا دهد، در حالى كه گواهى، (متوجه) باشد.
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ
38و بيقين آسمانها و زمين و آنچه را در ميان آنهاست در شش روز (و دوره) آفريديم، و هيچ خستگى به ما نرسيد.
فَاصْبِرْ عَليٰ ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ
39پس بر آنچه مىگويند، شكيبا باش؛ و پيش از طلوع خورشيد و قبل از غروب، با ستايش پروردگارت تسبيح گوى.
وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ أَدْبارَ السُّجُودِ
40بخشى از شب (را بپاخيز) و او را تسبيح گوى. و از پى سجدهها (نيز تسبيح گوى).
وَ اسْتَمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ
41و گوش فرا ده روزى كه دعوت گر از مكانى نزديك ندا مىدهد،
يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذٰلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ
42(همان) روزى كه بانگ (بزرگ رستاخيز) را به حق مىشنوند؛ آن روز خروج (از قبرها) است.
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ
43در حقيقت فقط ما زنده مىكنيم و مىميرانيم، و فرجام (همه) تنها به سوى ماست.
يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً ذٰلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنا يَسِيرٌ
44روزى كه زمين برآنان بشكافد، بسرعت (از آن بيرون مىآيند)؛ اين گرد آورى است كه براى ما آسان است.
نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخافُ وَعِيدِ
45ما به آنچه مىگويند داناتريم، و تو برآنان زورگوى نيستى؛ پس كسانى را كه از تهديد (عذاب من) مىترسند به قرآن متذكر ساز!
سوره الذاریات
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الذَّارِياتِ ذَرْواً
1به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ سوگند به بادهايى كه (ابرها را) كاملا پراكنده مىكنند!
فَالْحامِلاتِ وِقْراً
2و (سوگند به ابرهاى) حمل كننده (بار) سنگين!
فَالْجارِياتِ يُسْراً
3و (سوگند به كشتىهايى كه) به آسانى روانند!
فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً
4و (سوگند به فرشتگانى كه) تقسيم كننده كار [ها] يند!
إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ
5قطعا آنچه (بدان) وعده داده مىشويد راست است؛
وَ إِنَّ الدِّينَ لَواقِعٌ
6و مسلما جزاى (اعمال) واقع شدنى است.
وَ السَّماءِ ذاتِ الْحُبُكِ
7سوگند به آسمان كه داراى راههاى (پرچين زيبا) ست!
إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ
8قطعا شما در گفتارى متفاوتيد.
يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ
9كسى كه (از ايمان) روى گردانيده شده، (از حق) روى گردانده مىشود.
قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ
10كشته باد، حدس زنندگان (دروغ پرداز)!
الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ ساهُونَ
11(همان) كسانى كه در گرداب جهل غافلند،
يَسْئَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ
12مىپرسند:« روز جزا چه زمانى است؟! »
يَوْمَ هُمْ عَلَي النَّارِ يُفْتَنُونَ
13روزى است كه آنان بر آتش كيفر داده مىشوند!
ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هٰذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ
14(و به آنان گفته مىشود:) بچشيد كيفرتان را، اين همان چيزى است كه به (آمدن) آن همواره شتاب مىكرديد!
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ
15در حقيقت پارسايان (خود نگهدار) در بوستانها [ى بهشتى] و چشمه سارانند.
آخِذِينَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذٰلِكَ مُحْسِنِينَ
16گيرندگانند آنچه را پروردگارشان به آنان دهد، [چرا] كه آنان پيش از آن [از] نيكوكاران بودند.
كانُوا قَلِيلاً مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ
17همواره اندكى از شب را مىخوابيدند؛
وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ
18و آنان در سحرگاهان طلب آمرزش مىكردند؛
وَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ
19و در اموال آنان حقى براى گدا و محروم بود.
وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ
20و در زمين نشانههايى براى اهل يقين است.
وَ فِي أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ
21و (نيز) در خودتان، پس آيا (حقايق را) نمىبينيد؟!
وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ
22و« روزى »شما و آنچه وعده داده مىشويد در آسمان است.
فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ
23پس سوگند به پروردگار آسمان و زمين قطعا آن (مطالب) حق است همان گونه كه شما سخن مىگوييد!
هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ
24آيا خبر ميهمانهاى گرامى داشته شده ابراهيم به تو رسيده است؟!
إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ
25هنگامى كه بر او وارد شدند پس گفتند:« سلام! » (ابراهيم) گفت:« سلام! (شما) گروهى ناشناخته (ايد.) »
فَراغَ إِليٰ أَهْلِهِ فَجاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ
26پس به سوى خانوادهاش روى كرد و گوساله فربه (بريان شدهاى) آورد،
فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قالَ أَلا تَأْكُلُونَ
27و آن را به ايشان نزديك كرد، (و) گفت:« آيا (غذا) نمىخوريد؟! »
فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قالُوا لا تَخَفْ وَ بَشَّرُوهُ بِغُلامٍ عَلِيمٍ
28پس از آنان (در دل) احساس ترس كرد، (فرشتگان) گفتند:« نترس! »و اورا به پسرى دانا مژده دادند.
فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَها وَ قالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ
29و زنش در حالى كه فرياد مىكشيد روى آورد و به صورتش زد و گفت:« (چگونه من مىزايم در حالى كه) پيرزنى نازا هستم؟! »
قالُوا كَذٰلِكَ قالَ رَبُّكِ إِنَّهُ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ
30(فرشتگان) گفتند:« پروردگارت چنين گفته است، [چرا] كه او خود فرزانه [و] داناست. »