قرآن عثمان طه

قالَ فَما خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ

31

(ابراهيم) گفت:« پس اى فرستادگان [خدا، جريان‌] كار شما چيست؟ »


قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا إِليٰ قَوْمٍ مُجْرِمِينَ

32

(فرشتگان) گفتند:« در حقيقت ما به سوى گروهى خلافكار فرستاده شده‌ايم،


لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ طِينٍ

33

تا بر آنان سنگ [هايى‌] از جنس گل بفرستيم؛


مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ

34

در حالى كه (سنگ‌ها) نزد پروردگارت براى اسرافكاران نشان دار بودند! »


فَأَخْرَجْنا مَنْ كانَ فِيها مِنَ الْمُؤْمِنِينَ

35

و هر كس از مؤمنان كه در آن (شهر قوم لوط) بود بيرون آورديم.


فَما وَجَدْنا فِيها غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ

36

و [لى‌] در آنجا جز (يك) خانه، از مسلمانان نيافتيم.


وَ تَرَكْنا فِيها آيَةً لِلَّذِينَ يَخافُونَ الْعَذابَ الْأَلِيمَ

37

و در آن (شهر ويران شده) براى كسانى كه از عذاب دردناك مى‌ترسند نشانه‌اى (عبرت‌آموز) بر جاى نهاديم.


وَ فِي مُوسيٰ إِذْ أَرْسَلْناهُ إِليٰ فِرْعَوْنَ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ

38

و در (زندگى) موسى (نيز نشانه عبرت آموزى است) هنگامى كه او را با دليلى آشكار به سوى فرعون فرستاديم؛


فَتَوَلَّيٰ بِرُكْنِهِ وَ قالَ ساحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ

39

و [لى‌] با تكيه (بر سپاهيانش) روى برتافت و گفت:« (او) ساحر يا ديوانه است! »


فَأَخَذْناهُ وَ جُنُودَهُ فَنَبَذْناهُمْ فِي الْيَمِّ وَ هُوَ مُلِيمٌ

40

و او و لشكريانش را گرفتار (مجازات) ساختيم و آنان را در دريا افكنديم در حالى كه او سزاوار سرزنش بود.


وَ فِي عادٍ إِذْ أَرْسَلْنا عَلَيْهِمُ الرِّيحَ الْعَقِيمَ

41

و در (سرگذشت قوم) عاد (نيز نشانه عبرت آموزى است) هنگامى كه بادى نازا بر آنان فرستاديم،


ما تَذَرُ مِنْ شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ

42

هيچ چيزى را كه برآن بگذشت فرونگذاشت مگر آنكه آن را همچون (استخوان) پوسيده مى‌ساخت!


وَ فِي ثَمُودَ إِذْ قِيلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّي حِينٍ

43

و در (سرگذشت قوم) ثمود (نيز نشانه عبرت آموزى است) هنگامى كه به آنان گفته شد:« تا مدتى (معين از دنيا) بهره جوييد! »


فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَ هُمْ يَنْظُرُونَ

44

و از فرمان پروردگارشان سرپيچيدند، پس آذرخش آنان را فرو گرفت در حالى كه آنان نگاه مى‌كردند،


فَمَا اسْتَطاعُوا مِنْ قِيامٍ وَ ما كانُوا مُنْتَصِرِينَ

45

پس توان ايستادن نداشتند و يارى كنندگان (و دفاع كنندگان از خويش) نبودند.


وَ قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقِينَ

46

و پيش از (آنان نيز) قوم نوح را (هلاك كرديم،) [چرا] كه آنان گروهى نافرمانبردار بودند.


وَ السَّماءَ بَنَيْناها بِأَيْدٍ وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ

47

و آسمان را با قدرت بنايش كرديم، و قطعا ما گسترش دهنده هستيم.


وَ الْأَرْضَ فَرَشْناها فَنِعْمَ الْماهِدُونَ

48

و زمين را گسترديم، و چه خوب گسترش دهنده‌اى هستيم!


وَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ

49

و از هر چيز جفتى آفريديم، باشد كه شما متذكر شويد.


فَفِرُّوا إِلَي اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ

50

پس به سوى خدا بگريزيد، [چرا] كه من از سوى او براى شما هشدارگرى روشنگرم.


وَ لا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ

51

و هيچ معبود ديگرى را با خدا قرار ندهيد، [چرا] كه من براى شما از سوى او هشدارگرى روشنگرم.


كَذٰلِكَ ما أَتَي الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قالُوا ساحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ

52

همچنين هيچ فرستاده‌اى (به سراغ) كسانى كه قبل از آن (مشرك) ان بودند نيامد مگر اينكه گفتند:« (او) ساحر يا ديوانه است! »


أَ تَواصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَ

53

آيا يكديگر را بدان سفارش كرده‌اند؟ (نه) بلكه آنان گروهى طغيانگرند.


فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَما أَنْتَ بِمَلُومٍ

54

پس از آنان روى برتاب، و تو سرزنش شده نيستى؛


وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْريٰ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ

55

و تذكر ده، چرا كه يادآورى، مؤمنان را سود مى‌بخشد.


وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ

56

و جن و انسان [ها] را جز براى پرستش [خود] نيافريدم.


ما أُرِيدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ ما أُرِيدُ أَنْ يُطْعِمُونِ

57

از آنان هيچ روزى نمى‌خواهم، و نمى‌خواهم كه [به من‌] غذا دهند.


إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ

58

[چرا] كه فقط خدا بسيار روزى دهنده [و] قدرتمند [و] استوار است


فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذَنُوباً مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحابِهِمْ فَلا يَسْتَعْجِلُونِ

59

و در حقيقت براى كسانى كه ستم كردند، سهمى (از عذاب) همانند سهم ياران آنان است! پس به شتاب (از من) نخواهند.


فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ

60

پس واى بر كسانى كه كفر ورزيدند از روز (رستاخيز) شان كه (بدان) وعده داده مى‌شوند!


سوره الطور

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الطُّورِ

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ سوگند به (كوه) طور،


وَ كِتابٍ مَسْطُورٍ

2

و به كتاب نوشته شده،


فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ

3

در صفحه‌اى گشوده،


وَ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ

4

و به خانه آباد،


وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ

5

و به سقف برافراشته،


وَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ

6

و به درياى (پر و) بر افروخته،


إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ

7

قطعا عذاب پروردگارت واقع شدنى است!


ما لَهُ مِنْ دافِعٍ

8

هيچ دفع كننده براى آن نيست!


يَوْمَ تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً

9

در روزى كه آسمان بطور كامل بچرخد،


وَ تَسِيرُ الْجِبالُ سَيْراً

10

و كوه‌ها بطور كامل روان مى‌شوند!


فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ

11

در آن روز واى بر تكذيب كنندگان!


الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ

12

(همان) كسانى كه آنان در (باطل) فرو رفته، بازى مى‌كنند.


يَوْمَ يُدَعُّونَ إِليٰ نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا

13

روزى كه به سوى آتش جهنم به سختى كاملا رانده مى‌شوند.


هذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ

14

(به آنان گفته مى‌شود:) اين آتشى است كه همواره آن را دروغ مى‌انگاشتيد!


أَ فَسِحْرٌ هٰذا أَمْ أَنْتُمْ لا تُبْصِرُونَ

15

و آيا اين سحر است يا شما نمى‌بينيد؟!


اصْلَوْها فَاصْبِرُوا أَوْ لا تَصْبِرُوا سَواءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

16

بدان (دوزخ) وارد شويد (و بسوزيد)! و شكيبا باشيد يا شكيبا نباشيد، براى شما يكسان است؛ كه فقط به آنچه همواره انجام مى‌داديد مجازات خواهيد شد!


إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ

17

در حقيقت پارسايان (خود نگهدار) در بوستان‌ها (ى بهشتى) و نعمت‌هاى فراوان هستند؛


فاكِهِينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ

18

در حالى كه به آنچه پروردگارشان به آنان داده، شادمانند؛ و پروردگارشان آنان را از عذاب دوزخ نگاه داشته است.


كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

19

(به آنها گفته مى‌شود:) بخوريد و بياشاميد گوارا؛ بخاطر آنچه همواره انجام مى‌داديد.


مُتَّكِئِينَ عَليٰ سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ

20

در حالى كه بر تخت‌هاى صف كشيده تكيه كرده‌اند، و حوريانى فراخ چشم (و همسرانى سپيد چشم) را به ازدواج آنان در آورده‌ايم.


وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهِينٌ

21

و كسانى كه ايمان آوردند و نسل آنان در ايمان از آنان پيروى كردند، نسلشان را به آنان ملحق سازيم؛ و از (پاداش) كارشان هيچ چيز نمى‌كاهيم؛ و هر انسانى در گرو دستاورد (خويش) است.


وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ

22

و با ميوه و گوشت از آنچه ميل دارند آنان را مدد مى‌رسانيم.


يَتَنازَعُونَ فِيها كَأْساً لا لَغْوٌ فِيها وَ لا تَأْثِيمٌ

23

در آن (بهشت) در مورد جام [پر از شراب‌] كه نه در آن بيهودگى است و نه گناه، كشمكش مى‌كنند.


وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ

24

و جوان پسرانى كه براى آنان است، بر (گرد) ايشان مى‌چرخند، چنان كه گويى آنان مرواريد پنهان (در صدف) ند.


وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَليٰ بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ

25

و برخى آنان به برخى [ديگر] روكرده در حالى كه از يكديگر مى‌پرسند؛


قالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنا مُشْفِقِينَ

26

گويند:« در واقع ما پيش (از اين) در خانواده‌مان بيمناك بوديم!


فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا وَ وَقانا عَذابَ السَّمُومِ

27

و خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب سوزان حفظ كرد.


إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ

28

در حقيقت ما پيش از (اين)، او را مى‌خوانديم (و مى‌پرستيديم، چرا) كه فقط او نيكوكار [و] مهرورز است »


فَذَكِّرْ فَما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِكاهِنٍ وَ لا مَجْنُونٍ

29

پس تذكر ده، كه تو به نعمت (و لطف) پروردگارت، پيشگو و ديوانه نيستى،


أَمْ يَقُولُونَ شاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ

30

بلكه مى‌گويند:« شاعرى است كه (حادثه) مرگ مشكوكى را براى او انتظار مى‌كشيم! »


قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِينَ

31

بگو:« انتظار بكشيد كه من (نيز) با شما از منتظرانم! »


أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلامُهُمْ بِهٰذا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَ

32

يا عقل‌هايشان آنان را به اين فرمان مى‌دهد، يا آنان گروهى طغيانگرند؟!


أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لا يُؤْمِنُونَ

33

يا مى‌گويند:« آن (قرآن) را فرا بافته است؟! »بلكه ايمان نمى‌آورند.


فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ إِنْ كانُوا صادِقِينَ

34

پس اگر راست گويند، سخنى همانند آن (قرآن) بياورند!


أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخالِقُونَ

35

يا از هيچ چيز آفريده شده‌اند، يا آنان آفريننده‌اند؟!


أَمْ خَلَقُوا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بَلْ لا يُوقِنُونَ

36

يا آسمان‌ها و زمين را آفريده‌اند؟! بلكه يقين ندارند.


أَمْ عِنْدَهُمْ خَزائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ

37

يا منابع پروردگارت نزد آنهاست، يا آنان سيطره دارند؟!


أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ يَسْتَمِعُونَ فِيهِ فَلْيَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطانٍ مُبِينٍ

38

يا براى آنان نردبانى است كه با آن (اسرار را) مى‌شنوند؟! پس بايد شنونده آنان دليلى آشكار آورد!


أَمْ لَهُ الْبَناتُ وَ لَكُمُ الْبَنُونَ

39

يا فقط براى او دختران است. و پسران فقط براى شماست؟!


أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ

40

يا از آنان پاداشى مى‌طلبى پس آنان از زيان (آن) گرانبارند؟!


أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ

41

يا (اسرار) نهان فقط نزد آنان است، پس آنان (از آنجا) مى‌نويسند؟!


أَمْ يُرِيدُونَ كَيْداً فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ

42

يا نيرنگى (درباره تو) مى‌خواهند؟! و [لى‌] فقط كسانى كه كفر ورزيدند نيرنگ زده شده‌اند!


أَمْ لَهُمْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ

43

يا براى آنان معبودى غير از خداست؟! منزه است خدا از آنچه شريك (او) قرار مى‌دهند!


وَ إِنْ يَرَوْا كِسْفاً مِنَ السَّماءِ ساقِطاً يَقُولُوا سَحابٌ مَرْكُومٌ

44

و اگر ببينند قطعه‌اى از آسمان مى‌افتد، مى‌گويند:« (اين) ابرى متراكم است! »


فَذَرْهُمْ حَتَّي يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ

45

پس رهايشان كن، تا اينكه روزشان را كه در آن (روز) مدهوش مى‌شوند (و مى‌ميرند) ملاقات كنند!


يَوْمَ لا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ

46

روزى كه نيرنگشان هيچ چيز را از آنان دفع نمى‌كند، و آنان يارى نمى‌شوند.


وَ إِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذاباً دُونَ ذٰلِكَ وَ لٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ

47

و در حقيقت براى كسانى كه ستم كردند، عذابى غير از آن (عذاب، دردنيا) است، و ليكن بيشترشان نمى‌دانند.


وَ اصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنا وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ

48

و براى (ابلاغ) حكم پروردگارت شكيبا باش، چرا كه تو زير نظر مايى، و هنگامى كه بر مى‌خيزى، با ستايش پروردگارت تسبيح گوى.


وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبارَ النُّجُومِ

49

و بخشى از شب (را بپاخيز)، و اورا تسبيح گوى، و از پى ستارگان (نيز تسبيح گوى).


سوره النجم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ النَّجْمِ إِذا هَويٰ

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ سوگند به ستاره، هنگامى كه فرود آيد!


ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَويٰ

2

كه همنشين شما (پيامبر) گمراه نشده و بيراهه نرفته (و زيانكار و محروم نگشته) است؛


وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَويٰ

3

و از روى هوى و [هوس‌] سخن نمى‌گويد.


إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحيٰ

4

آن (سخن) نيست جز وحى‌اى كه (به او) وحى مى‌شود.


عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُويٰ

5

او را (شخصى) بسيار نيرومند آموزش داده است؛


ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَويٰ

6

(او) توانمند است و (بر همه چيز) تسلط دارد،


وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْليٰ

7

در حالى كه او در افق والاتر قرار داشت.


ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّيٰ

8

سپس نزديك شد و فرود آمد،


فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنيٰ

9

و به اندازه دو كمان يا نزديك‌تر شد،


فَأَوْحيٰ إِليٰ عَبْدِهِ ما أَوْحيٰ

10

پس وحى كرد به سوى بنده‌اش، آنچه را كه وحى كرد.


ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأيٰ

11

دل سوزان (پيامبر) آنچه را ديد دروغ نگفت.


أَ فَتُمارُونَهُ عَليٰ ما يَري

12

و آيا با او درباره آنچه ديده مجادله مى‌كنيد؟!


وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْريٰ

13

و بيقين در فرود ديگرى او را ديد،


عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهيٰ

14

نزد درخت پر بركت پايانى (سدرة المنتهى)،


عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْويٰ

15

كه بوستان (بهشتى) منزلگاه نزد آن است.


إِذْ يَغْشَي السِّدْرَةَ ما يَغْشيٰ

16

هنگامى كه مى‌پوشاند درخت پر بركت را، آنچه مى‌پوشاند،


ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغيٰ

17

چشم (او) مايل نشد و طغيان نكرد.


لَقَدْ رَأيٰ مِنْ آياتِ رَبِّهِ الْكُبْريٰ

18

بيقين (نشانه‌اى) بزرگ‌تر از نشانه‌هاى پروردگارش را ديد.


أَ فَرَأَيْتُمُ اللاَّتَ وَ الْعُزَّي

19

و آيا اطلاع يافتيد از (بت‌هاى) لات و عزى،


وَ مَناةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْريٰ

20

و منات (بت) ديگرى كه سومين است.


أَ لَكُمُ الذَّكَرُ وَ لَهُ الْأُنْثيٰ

21

آيا فقط پسر براى شماست و فقط دختر براى اوست؟!


تِلْكَ إِذاً قِسْمَةٌ ضِيزيٰ

22

در اين صورت آن تقسيمى ناعادلانه است.


إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْماءٌ سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ ما تَهْوَي الْأَنْفُسُ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُديٰ

23

آنها جز نام‌هايى كه شما و پدرانتان آنها را نامگذارى كرده‌ايد، نيستند، خدا هيچ دليلى براى آنها فرو نفرستاده است؛ جز از گمان و آنچه كه خوشايند (هواى) نفس (شان) بود، پيروى نمى‌نمايند. و بيقين از جانب پروردگارشان رهنمودى به سراغشان آمده است.


أَمْ لِلْإِنْسانِ ما تَمَنَّيٰ

24

يا براى انسان آنچه را آرزو دارد (فراهم) است؟!


فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَ الْأُوليٰ

25

پس (سراى) بازپسين و نخستين فقط براى خداست.


وَ كَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّماواتِ لا تُغْنِي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَرْضيٰ

26

و چه بسيار فرشته‌اى در آسمان‌ها كه شفاعت آنان چيزى (از عذاب) را دفع نمى‌كند، جز بعد از اين كه خدا براى كسى كه (شايسته بداند و) بخواهد و خشنود باشد، رخصت (شفاعت) دهد.


إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنْثيٰ

27

قطعا كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، فرشتگان را به نام دختر نامگذارى مى‌كنند.


وَ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً

28

و براى آنان بدان (مطلب) هيچ دانشى نيست، جز از گمان پيروى نمى‌كنند، و براستى كه گمان چيزى را از حق بى‌نياز نمى‌سازد.


فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّيٰ عَنْ ذِكْرِنا وَ لَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَياةَ الدُّنْيا

29

پس، از كسى كه از ياد ما روى برتافته، و جز زندگى پست (دنيا) را نخواسته، روى گردان.


ذٰلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَديٰ

30

اين نهايت رسيدن آنان به دانش است، براستى كه پروردگارت خود، به كسى كه از راهش گمراه گشته، داناتر است و (همچنين) او به (حال) كسى كه ره‌يافته، داناتر است.


وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَساءُوا بِما عَمِلُوا وَ يَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَي

31

و آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است فقط از آن خداست؛ تا كسانى را كه (كارهاى) بد انجام دادند بخاطر اعمالشان كيفر دهد و كسانى را كه نيكى كردند بخاطر نيكى (اعمالشان) پاداش دهد.


الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ واسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ إِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ فَلا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقيٰ

32

(همان) كسانى كه از گناهان بزرگ و [كارهاى‌] زشت پرهيز مى‌كنند، مگر گناه كوچك، كه پروردگارت گسترده آمرزش است. او به شما داناتر است، آنگاه كه شما را از زمين پديد آورد و آنگاه كه شما در شكم‌هاى مادرانتان جنين [پنهان‌] بوديد. پس خودتان را [پاك و] رشد يافته نشمريد (و خودستايى نكنيد)؛ كه او به كسى كه خود نگهدارى (و پارسايى) كند داناتر است.


أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّيٰ

33

و آيا ديدى كسى را كه روى برتافت؟!


وَ أَعْطيٰ قَلِيلاً وَ أَكْديٰ

34

و اندكى عطا كرد، و (بخشش را) قطع كرد!


أَ عِنْدَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَريٰ

35

آيا دانش نهان فقط نزد اوست و او مى‌بيند؟!


أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِما فِي صُحُفِ مُوسيٰ

36

يا از آنچه در كتاب‌هاى موسى است با خبر نشده است؟!


وَ إِبْراهِيمَ الَّذِي وَفَّي

37

و (نيز از كتاب‌هاى) ابراهيمى كه (به پيمانش) وفا كرد،


أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْريٰ

38

كه هيچ باربردارى بار سنگين (گناه) ديگرى را برنمى‌دارد،


وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعيٰ

39

و اينكه براى انسان جز كوشش او نيست.


وَ أَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُريٰ

40

و اينكه كوشش او در آينده ديده مى‌شود.


ثُمَّ يُجْزاهُ الْجَزاءَ الْأَوْفيٰ

41

سپس با جزاى كامل‌تر به او پاداش داده مى‌شود.


وَ أَنَّ إِليٰ رَبِّكَ الْمُنْتَهيٰ

42

و اينكه پايان (كار) فقط به سوى پروردگار توست.


وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكيٰ

43

و اينكه او خود خنداند و گرياند،


وَ أَنَّهُ هُوَ أَماتَ وَ أَحْيا

44

و اينكه فقط او ميراند و زنده كرد.


وَ أَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثيٰ

45

و اينكه او دو جفت نر و ماده آفريد،


مِنْ نُطْفَةٍ إِذا تُمْنيٰ

46

از آب اندك سيال هنگامى كه ريخته شود.


وَ أَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْريٰ

47

و اينكه پديده آخرت فقط بر اوست،


وَ أَنَّهُ هُوَ أَغْنيٰ وَ أَقْنيٰ

48

و اينكه او خود توانگر كرد و سرمايه پايدار داد.


وَ أَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْريٰ

49

و اينكه فقط او پروردگار (ستاره) شعرى است.


وَ أَنَّهُ أَهْلَكَ عاداً الْأُوليٰ

50

و اينكه او (قوم) عاد نخستين را هلاك كرد.


وَ ثَمُودَ فَما أَبْقيٰ

51

و (نيز قوم) ثمود را (هلاك كرد) و باقى نگذاشت.


وَ قَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَ أَطْغيٰ

52

و (نيز) قوم نوح را پيش از (آنها هلاك كرد، چرا) كه فقط آنان ستمكارتر و طغيان‌گرتر بودند!


وَ الْمُؤْتَفِكَةَ أَهْويٰ

53

و (نيز) شهر زير و رو شده (قوم لوط) را ساقط كرد،


فَغَشَّاها ما غَشَّيٰ

54

و بر آن (شهر) پوشانيد آنچه را پوشانيد!


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكَ تَتَماريٰ

55

پس در كداميك از نعمت‌هاى پروردگارت مجادله مى‌كنى؟!


هٰذا نَذِيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُوليٰ

56

اين (اخبار عذاب)، هشدارى از هشدار دهندگان نخستين است.


أَزِفَتِ الْآزِفَةُ

57

(رستاخيز) نزديك شونده، نزديك شد.


لَيْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ كاشِفَةٌ

58

براى (مشكلات) آن، جز خدا بر طرف كننده‌اى نيست.


أَ فَمِنْ هٰذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ

59

و آيا از اين سخن تعجب مى‌كنيد،


وَ تَضْحَكُونَ وَ لا تَبْكُونَ

60

و مى‌خنديد و نمى‌گرييد،


وَ أَنْتُمْ سامِدُونَ

61

در حالى كه شما غافل و سرگرميد؟!


فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَ اعْبُدُوا

62

پس براى خدا سجده كنيد و (او را) بپرستيد.


سوره القمر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ ساعت (رستاخيز) نزديك شد و ماه بشكافت!


وَ إِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ

2

و اگر نشانه (معجزه آسايى) ببينند روى مى‌گردانند، و مى‌گويند:« (اين) سحرى مستمر است. »


وَ كَذَّبُوا وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ وَ كُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ

3

و دروغ انگاشتند و از هوس‌هايشان پيروى كردند؛ و هر كارى قرارگاه دارد.


وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنَ الْأَنْباءِ ما فِيهِ مُزْدَجَرٌ

4

و بيقين از خبرهاى بزرگ آنچه در آن (مايه) بازداشتن (از بدى‌ها) است به سراغ آنان آمده است.


حِكْمَةٌ بالِغَةٌ فَما تُغْنِ النُّذُرُ

5

كه (آن) فرزانگى رساست؛ و [لى‌] هشدارها فايده‌اى ندارد.


فَتَوَلَّ عَنْهُمْ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِليٰ شَيْءٍ نُكُرٍ

6

پس در روزى كه فراخواننده به سوى چيزى ناپسند فرا مى‌خواند، از آنان روى برتاب!


خُشَّعاً أَبْصارُهُمْ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ كَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ

7

(آنان) در حالى كه چشمانشان (از ترس) فروتن گشته از قبرها بيرون مى‌آيند، چنانكه گويى آنان ملخ‌هاى پراكنده‌اند.


مُهْطِعِينَ إِلَي الدَّاعِ يَقُولُ الْكافِرُونَ هٰذا يَوْمٌ عَسِرٌ

8

در حالى كه به سوى آن فراخواننده شتابانند؛ كافران مى‌گويند:« اين روزى دشوار است! »


كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنا وَ قالُوا مَجْنُونٌ وَ ازْدُجِرَ

9

پيش از آنان، قوم نوح (نيز نشانه‌هاى ما را) دروغ انگاشتند، و بنده ما (نوح) را تكذيب كرده و گفتند:« (او) ديوانه است. »و (او از انجام رسالتش) بازداشته شد.


فَدَعا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ

10

و پروردگارش را خواند:« كه من شكست خورده‌ام پس مرا يارى كن (و پيروز گردان)! »


فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ

11

و درهاى آسمان را با آبى ريزان گشوديم؛


وَ فَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُوناً فَالْتَقَي الْماءُ عَليٰ أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ

12

و زمين را با چشمه ساران شكافتيم؛ و آب (ها) روبروشدند (و به هم پيوستند) بر كارى كه معين شده بود!


وَ حَمَلْناهُ عَليٰ ذاتِ أَلْواحٍ وَ دُسُرٍ

13

و او را بر (كشتى) داراى صفحه‌هاى (چوبى) و ميخ‌ها سوار كرديم؛


تَجْرِي بِأَعْيُنِنا جَزاءً لِمَنْ كانَ كُفِرَ

14

كه زير نظر ما روان مى‌شد. تا پاداشى باشد براى كسى كه مورد (انكار و) ناسپاسى قرارگرفته بود.


وَ لَقَدْ تَرَكْناها آيَةً فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ

15

و بيقين آن را برجاى نهاديم در حالى كه نشانه‌اى (عبرت آموز) بود؛ پس آيا ياد آورنده (و پندگيرنده) اى هست؟


فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ

16

پس (بنگر كه) عذاب من و هشدارها [يم‌] چگونه بود!


وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ

17

و بيقين قرآن را براى يادآورى آسان ساختيم؛ پس آيا يادآورنده (و پندگيرنده‌اى) هست؟!


كَذَّبَتْ عادٌ فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ

18

(قوم) عاد (نيز نشانه‌هاى ما را) دروغ انگاشتند؛ پس (بنگر كه) عذاب من، و هشدارها [يم‌] چگونه بود!


إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ

19

در واقع در روز شوم مستمرى تند باد سردى برآنان فرستاديم،


تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ

20

كه (آن باد) مردم را از جاى بر مى‌كند چنانكه گويى آنان تنه‌هاى درختان خرماى ريشه كن شده‌اند!


فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ

21

پس (بنگر كه) عذاب من و هشدارها (يم) چگونه بود!


وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ

22

و بيقين قرآن را براى يادآورى، آسان ساختيم؛ پس آيا ياد آورنده (و پندگيرنده‌اى) هست؟!


كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ

23

(قوم) ثمود (نيز هشدارگران و) هشدارها را دروغ انگاشتند،


فَقالُوا أَ بَشَراً مِنَّا واحِداً نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذاً لَفِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ

24

و گفتند:« آيا از بشرى تنها كه از (ميان) ماست پيروى كنيم؟! در اين صورت قطعا ما در گمراهى و ديوانگى هستيم.


أَ أُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ

25

آيا از ميان ما آگاه كننده (وحى) بر او (صالح) فروافكنده شده است؟! بلكه او بسيار دروغگو [و] متكبرى هوسباز است. »


سَيَعْلَمُونَ غَداً مَنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ

26

فردا بزودى خواهند دانست، چه كسى بسيار دروغگو [و] متكبرى هوسباز است!


إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَ اصْطَبِرْ

27

در حقيقت ما ماده شتر را براى آزمايش آنان مى‌فرستيم، پس نگهبان (و منتظر واكنش) آنان باش و شكيبايى ورز!


وَ نَبِّئْهُمْ أَنَّ الْماءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ كُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ

28

و به آنان خبر ده كه آب (روستا) بين آنان، (و ماده شتر) تقسيم شده، هر (صاحب) سهمى (در نوبت خود) حاضر شود.


فَنادَوْا صاحِبَهُمْ فَتَعاطيٰ فَعَقَرَ

29

و همراهشان را ندا دادند، و سلاح برگرفت و (ماده شتر را) پى كرد.


فَكَيْفَ كانَ عَذابِي وَ نُذُرِ

30

پس (بنگر كه) عذاب من و هشدارها [يم‌] چگونه بود!


إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً واحِدَةً فَكانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ

31

در حقيقت ما يك بانگ (مرگبار) برآنان فرستاديم، و همچون (گياه) خشك و در هم كوبيده (اصطبل) در آمدند.


وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ

32

و بيقين قرآن را براى يادآورى آسان ساختيم؛ پس آيا ياد آورنده (و پندگيرنده‌اى) هست؟!


كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ

33

قوم لوط (نيز هشدارگران و) هشدارها را دروغ انگاشتند؛


إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ حاصِباً إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْناهُمْ بِسَحَرٍ

34

در حقيقت ما طوفان شن بر آنان فرستاديم مگر خاندان لوط را كه آنان را سحرگاهان نجات داديم.


نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنا كَذٰلِكَ نَجْزِي مَنْ شَكَرَ

35

(اين) نعمتى از نزد ما بود، اينگونه هر كس را كه سپاسگزارى كند پاداش مى‌دهيم.


وَ لَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنا فَتَمارَوْا بِالنُّذُرِ

36

و بيقين از (مجازات) سخت ما هشدارشان داد، و [لى‌] درباره هشدارها مجادله كردند.


وَ لَقَدْ راوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ فَطَمَسْنا أَعْيُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ

37

و بيقين از او تمناى كامجويى از مهمان‌هايش را كردند؛ و چشمانشان را محو كرديم و (گفتيم:) عذاب من و هشدارها [يم‌] را بچشيد!


وَ لَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُكْرَةً عَذابٌ مُسْتَقِرٌّ

38

و بيقين در صبحگاهان عذابى ثابت به سراغشان آمد.


فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ

39

و (گفتيم:) عذاب من و هشدارها [يم‌] را بچشيد!


وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ

40

و بيقين قرآن را براى ياد آورى آسان ساختيم؛ پس آيا يادآورنده (و پند گيرنده‌اى) هست؟!


وَ لَقَدْ جاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ

41

و بيقين (هشدارگران و) هشدارها به سراغ فرعونيان آمد.


كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها فَأَخَذْناهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ

42

همه نشانه‌هاى (معجزه آساى) ما را دروغ انگاشتند، و آنان را [همچون‌] گرفتار ساختن شكست ناپذيرى توانا، گرفتار (مجازات) كرديم.


أَ كُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولئِكُمْ أَمْ لَكُمْ بَراءَةٌ فِي الزُّبُرِ

43

آيا كافران شما بهتر از آن (كافر) انند، يا عدم تعهدى براى شما در نوشته‌هاى متين (آسمانى) است؟


أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ

44

يا مى‌گويند:« ما جماعتى پيروزيم؟! »


سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ الدُّبُرَ

45

بزودى جماعت (آنان) شكست مى‌خورد و باعقب گرد روى بر مى‌تابد!


بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهيٰ وَ أَمَرُّ

46

بلكه ساعت (رستاخيز) وعدگاه آنان است، و ساعت (رستاخيز) هولناك‌تر و تلخ‌تر است!


إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ

47

مسلما خلافكاران در گمراهى و شعله‌هاى فروزان (آتش) ند،


يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَليٰ وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ

48

در روزى كه بر چهره‌هايشان در آتش كشيده مى‌شوند، (و به آنان گفته مى‌شود: عذاب) تماس با دوزخ آزار دهنده را بچشيد!


إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ

49

حقيقت ما هر چيزى را به اندازه آفريديم.


وَ ما أَمْرُنا إِلَّا واحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ

50

و فرمان ما جز يكى نيست، همانند چشم بر هم زدن.


وَ لَقَدْ أَهْلَكْنا أَشْياعَكُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ

51

و بيقين (افراد) مشابه شما را هلاك كرديم، پس آيا ياد آورنده (و پندگيرنده‌اى) هست؟!


وَ كُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ

52

و هر چيزى كه انجامش دادند در نوشته‌هاى متين (نامه اعمالشان ثبت) است.


وَ كُلُّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ

53

و هر كوچك و بزرگى نوشته شده است.


إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ

54

در حقيقت پارسايان (خود نگهدار) در بوستان‌هاى (بهشتى) و نهرها هستند.


فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ

55

در جايگاه راستين، نزد بزرگ فرمانرواى توانا.


سوره الرحمن

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ الرَّحْمٰنُ

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ (خداى) گسترده‌مهر،


عَلَّمَ الْقُرْآنَ

2

قرآن را آموزش داد؛


خَلَقَ الْإِنْسانَ

3

انسان را آفريد،


عَلَّمَهُ الْبَيانَ

4

« بيان »را به او آموزش داد.


الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبانٍ

5

خورشيد و ماه، حساب شده (در حركت) اند،


وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ يَسْجُدانِ

6

و گياه و درخت (براى او) سجده مى‌كنند.


وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمِيزانَ

7

و آسمان را برافراشت، و ترازو (و معيار) را نهاد،


أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزانِ

8

تا اينكه در مورد ترازو (و معيار) طغيان مكنيد.


وَ أَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَ لا تُخْسِرُوا الْمِيزانَ

9

و وزن را بر (اساس) دادگرى برپا داريد و ترازو را (نكاهيد و به مردم) خسارت نزنيد.


وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ

10

و زمين را براى آفريدگان نهاد،


فِيها فاكِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذاتُ الْأَكْمامِ

11

در حالى كه در آن ميوه و درخت خرماى داراى شكوفه است،


وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَ الرَّيْحانُ

12

و دانه (هاى) داراى برگ و گياه خوشبوست.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

13

پس (اى انسان‌ها و جنيان) كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّارِ

14

انسان را از گل خشكيده‌اى همچون سفال آفريد،


وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ

15

و جن را از زبانه (رنگارنگ بى‌دود) آتش آفريد.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

16

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ

17

(او) پروردگار دو خاور و پروردگار دو باختر است.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

18

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ

19

دو دريا را درآميخت، در حالى كه روبروى همديگرند،


بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ

20

(و) بين آن دو مانعى است تا به يكديگر تجاوز نكنند.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

21

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ

22

از آن دو (دريا) مرواريد و مرجان بيرون مى‌آيد.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

23

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


وَ لَهُ الْجَوارِ الْمُنْشَآتُ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلامِ

24

و (كشتى‌هاى) روان گشته در دريا كه پديد آمده همچون كوه‌هاست فقط از آن اوست.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

25

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ

26

همه كسانى كه روى آن (زمين) هستند فناپذيرند،


وَ يَبْقيٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ

27

و ذات پروردگارت كه شكوهمند و ارجمند است باقى مى‌ماند.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

28

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


يَسْئَلُهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ

29

هر كس در آسمان و زمين است از او درخواست مى‌كند و او هر روز در كارى (و حالى) است.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

30

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلانِ

31

اى دو گرانمايگان (انسان‌ها و جنيان) بزودى به (حساب) شما مى‌پردازيم.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

32

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطارِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ فَانْفُذُوا لا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطانٍ

33

اى گروه جن و انسان! اگر مى‌توانيد از اطراف آسمان‌ها و زمين نفوذ كنيد، پس نفوذ كنيد، (ولى) جز با تسلط نفوذ نمى‌كنيد.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

34

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


يُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ فَلا تَنْتَصِرانِ

35

شعله‌هايى از آتش و دود بر شما فرستاده مى‌شود و يارى نمى‌شويد؛ (و پيروز نمى‌شويد.)


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

36

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّماءُ فَكانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهانِ

37

پس هنگامى كه آسمان شكافته شود و همچون روغن مذاب گلگون گردد.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

38

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَ لا جَانٌّ

39

پس در آن روز هيچ انسان و جن از پيامد (گناه) ش پرسش نمى‌شود.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

40

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيماهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصِي وَ الْأَقْدامِ

41

خلافكاران به چهره‌هايشان شناخته مى‌شوند؛ و زمام‌ها و گام‌هاى (شان) گرفته مى‌شود.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

42

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ

43

اين جهنمى است كه خلافكاران آن را دروغ مى‌انگاشتند.


يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ بَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ

44

در حالى كه بين آن و بين آب سوزان جوشان مى‌چرخند.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

45

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ

46

و براى كسى كه از مقام پروردگارش بترسد، دو بوستان (بهشتى) است.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

47

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


ذَواتا أَفْنانٍ

48

كه (آن دو بوستان) داراى (انواع درختان ميوه و) شاخساران است.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

49

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


فِيهِما عَيْنانِ تَجْرِيانِ

50

در آن دو (بوستان) دو چشمه‌سار روانند.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

51

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


فِيهِما مِنْ كُلِّ فاكِهَةٍ زَوْجانِ

52

در آن دو (بوستان،) از هر ميوه‌اى دو جفت است.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

53

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


مُتَّكِئِينَ عَليٰ فُرُشٍ بَطائِنُها مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَ جَنَي الْجَنَّتَيْنِ دانٍ

54

در حالى كه بر بسترهايى تكيه زده‌اند كه (آستر) داخل‌هاى آنها از حرير ضخيم است، و ميوه آن دو بوستان بهشتى نزديك (و در دسترس) است.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

55

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


فِيهِنَّ قاصِراتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ

56

در آن (بهشت) ها همسرانى چشم فروهشته هستند كه پيش از آنان هيچ انسان و جنى با آنان تماس نگرفته است.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

57

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ وَ الْمَرْجانُ

58

چنانكه گويى آنان همچون ياقوت و مرجانند.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

59

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ

60

آيا پاداش نيكى جز نيكى است؟!


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

61

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ

62

و پايين‌تر از آن دو (بوستان) دو بوستان (بهشتى ديگر) است.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

63

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


مُدْهامَّتانِ

64

دو (بوستان) سبز سياه فامند.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

65

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


فِيهِما عَيْنانِ نَضَّاخَتانِ

66

در آن دو (بوستان) دو چشمه سار فواره زن است.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

67

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


فِيهِما فاكِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّانٌ

68

در آن دو (بوستان) ميوه و درخت خرما و انار است.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

69

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


فِيهِنَّ خَيْراتٌ حِسانٌ

70

در آن (بهشت) ها زنانى نيكو (و) زيبايند.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

71

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِي الْخِيامِ

72

حوريانى كه در خيمه‌هاى (بهشتى) پوشيده‌اند.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

73

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ

74

پيش از آنان هيچ انسان و جنى با آن (حوري) ان تماس نگرفته است.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

75

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


مُتَّكِئِينَ عَليٰ رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَ عَبْقَرِيٍّ حِسانٍ

76

در حالى كه (بهشتيان) بر بالش‌هاى سبز و (فرش‌هاى) كمياب زيبا تكيه زده‌اند.


فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ

77

پس كداميك از نعمت‌هاى پروردگارتان را دروغ مى‌انگاريد؟!


تَبارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ

78

خجسته و پايدار است نام پروردگارت كه شكوهمند و ارجمند است.


سوره الواقعة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ هنگامى كه حادثه (رستاخيز) واقع شود.


لَيْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ

2

كه در وقوعش دروغى نيست.


خافِضَةٌ رافِعَةٌ

3

كه فرو آورنده و بر افرازنده است.


إِذا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا

4

هنگامى كه زمين كاملا مى‌لرزد،


وَ بُسَّتِ الْجِبالُ بَسًّا

5

و كوه‌ها كاملا خرد شوند،


فَكانَتْ هَباءً مُنْبَثًّا

6

و غبارى پراكنده شوند.


وَ كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً

7

و (شما) گروه‌هاى سه گانه شويد.


فَأَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ

8

پس ياران خجسته (دست راست)، كدامند ياران خجسته (دست راست)!


وَ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ

9

و ياران شوم (دست چپ)، كدامند ياران شوم (دست چپ)!


وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ

10

و پيشگامان پيشگامان،


أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ

11

آنان نزديكان (درگاه الهى) اند.


فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ

12

در بوستان‌هاى پرنعمت (بهشت) ند.


ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ

13

جمعى از (ملت‌هاى) پيشين،


وَ قَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ

14

و اندكى از (ملت‌هاى) پسين.


عَليٰ سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ

15

بر تخت‌هاى پيوسته (و گوهرنشان) ند.


مُتَّكِئِينَ عَلَيْها مُتَقابِلِينَ

16

در حالى كه بر آنها تكيه زده، روياروى همديگرند.


يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ

17

نوجوانانى ماندگار بر (گرد) آنان مى‌چرخند؛


بِأَكْوابٍ وَ أَبارِيقَ وَ كَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ

18

با قدح‌ها و كوزه‌ها و جامى از (شراب) لبريز.


لا يُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا يُنْزِفُونَ

19

در حالى كه از (نوشيدن) آنها سردرد نمى‌گيرند و مست نمى‌شوند.


وَ فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ

20

و ميوه‌اى از آنچه بر مى‌گزينند.


وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ

21

و گوشت پرنده از آنچه ميل دارند.


وَ حُورٌ عِينٌ

22

و حوريان فراخ چشم (و سپيد چشم)؛


كَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ

23

همچون داستان مرواريد پنهان.


جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ

24

به پاداش آنچه همواره انجام مى‌دادند.


لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً

25

در آن (بهشت) هيچ بيهوده و نسبت دادن گناه نمى‌شنوند.


إِلَّا قِيلاً سَلاماً سَلاماً

26

مگر گفتار: سلام سلام.


وَ أَصْحابُ الْيَمِينِ ما أَصْحابُ الْيَمِينِ

27

و ياران دست راست، كدامند ياران دست راست!


فِي سِدْرٍ مَخْضُودٍ

28

(آنان) در [جوار درخت‌] سدر بى‌خار،


وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ

29

و درخت بزرگ (سبز موز با برگ‌ها و ميوه‌هاى) لايه لايه،


وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ

30

و سايه گسترده،


وَ ماءٍ مَسْكُوبٍ

31

و آبى ريزان،


وَ فاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ

32

و ميوه فراوان،


لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ

33

كه نه گسسته شده و نه منع مى‌شود،


وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ

34

و همسرانى بلند مرتبه‌اند.


إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً

35

در حقيقت ما آنان را با پيدايشى (نو) پديد آورديم.


فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً

36

و آنان را دوشيزگانى قرار داديم،


عُرُباً أَتْراباً

37

كه شوهر دوستانى همسالند.


لِأَصْحابِ الْيَمِينِ

38

(اينها) براى ياران دست راست است.


ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ

39

جمعى از (ملت‌هاى) پيشينند.


وَ ثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرِينَ

40

و جمعى از (ملت‌هاى) پسين.


وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ

41

و ياران دست چپ، كدامند ياران دست چپ!


فِي سَمُومٍ وَ حَمِيمٍ

42

(آنان) در باد سوزان و آب سوزان،


وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ

43

و سايه‌اى از دود گرم و سياه!


لا بارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ

44

كه نه سرد است و نه ارجمند.


إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذٰلِكَ مُتْرَفِينَ

45

[چرا] كه آنان پيش از آن (در دنيا) سردمداران ثروتمند بودند.


وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلَي الْحِنْثِ الْعَظِيمِ

46

و همواره بر گناه بزرگ (سوگند شكنى) پافشارى مى‌كردند،


وَ كانُوا يَقُولُونَ أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ

47

و همواره مى‌گفتند:« آيا هنگامى كه مرديم و خاك و استخوان‌هايى (پوسيده) شديم، آيا حتما ما برانگيخته خواهيم شد؟!


أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ

48

و آيا نياكان نخستين ما (نيز برانگيخته مى‌شوند)؟! »


قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ

49

بگو:« قطعا پيشينيان و پسينيان،


لَمَجْمُوعُونَ إِليٰ مِيقاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ

50

در ميعادگاه روز معين جمع‌آورى مى‌شوند،


ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ

51

سپس شما اى گمراهان تكذيب گر!


لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ

52

قطعا از درخت نفرت‌انگيز زقوم مى‌خوريد،


فَمالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ

53

و شكم‌ها را از آن پر مى‌كنيد،


فَشارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ

54

و بر (روى) آن از آب سوزان مى‌نوشيد،


فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ

55

و همچون نوشيدن شتران عطش زده مى‌نوشيد.


هٰذا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ

56

اين (نخستين) پذيرائى آنان در روز جزاست! »


نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْلا تُصَدِّقُونَ

57

ما شما را آفريديم؛ پس چرا (باز آفرينى رستاخيز را) تصديق نمى‌كنيد؟!


أَ فَرَأَيْتُمْ ما تُمْنُونَ

58

و آيا آنچه را از منى مى‌ريزيد، ملاحظه كرده‌ايد؟!


أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ

59

آيا شما آن را آفريديد يا ما آفريننده‌ايم؟!


نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ

60

ما در ميان شما مرگ را مقدر ساختيم؛ و ما پيشى گرفته شده (و مغلوب) نيستيم،


عَليٰ أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ

61

بر اينكه همانند شما را جايگزين (شما) گردانيم. و شما را در آنچه نمى‌دانيد پديد آوريم.


وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُوليٰ فَلَوْلا تَذَكَّرُونَ

62

و بيقين پديده نخستين (دنيا) را دانستيد، پس چرا متذكر (رستاخيز) نمى‌شويد؟!


أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ

63

و آيا آنچه را كشت مى‌كنيد ملاحظه كرده‌ايد؟!


أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ

64

آيا شما آن را زراعت مى‌كنيد يا ما زراعت كننده‌ايم؟!


لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ

65

اگر (بر فرض) مى‌خواستيم حتما آن (گياهان) را درهم شكسته مى‌گردانيديم و پيوسته تعجب مى‌كرديد!


إِنَّا لَمُغْرَمُونَ

66

(در حالى كه مى‌گفتيد:) قطعا ما زيانكاريم،


بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ

67

بلكه ما محروم شده‌ايم!


أَ فَرَأَيْتُمُ الْماءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ

68

و آيا به آبى كه مى‌نوشيد نظر كرده‌ايد؟!


أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ

69

آيا شما آن را از ابرها فروفرستاده‌ايد يا ما فروفرستنده‌ايم؟!


لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْلا تَشْكُرُونَ

70

اگر (بر فرض) مى‌خواستيم، آن (آب) را تلخ قرار مى‌داديم، پس چرا سپاسگزارى نمى‌كنيد؟!


أَ فَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ

71

و آيا به آتشى كه مى‌افروزيد نظر كرده‌ايد؟!


أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِئُونَ

72

آيا شما درختش را پديد آورده‌ايد يا ما پديد آورنده‌ايم؟!


نَحْنُ جَعَلْناها تَذْكِرَةً وَ مَتاعاً لِلْمُقْوِينَ

73

ما آن را (مايه) يادآورى و بهره زندگى براى مسافران بيابان‌گرد قرار داده‌ايم.


فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ

74

پس به نام پروردگار بزرگت تسبيح گوى،


فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ

75

و به جايگاه ستارگان سوگند ياد مى‌كنم!


وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ

76

و مسلما آن سوگند بزرگى است اگر (بر فرض) بدانيد!


إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ

77

قطعا آن (قرآن) خواندنى ارجمندى است،


فِي كِتابٍ مَكْنُونٍ

78

در كتاب پنهان (علم الهى).


لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ

79

كه جز پاكان با آن تماس نمى‌گيرند.


تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ

80

(و) فروفرستاده‌اى از جانب پروردگار جهانيان است.


أَ فَبِهٰذَا الْحَدِيثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ

81

و آيا شما اين سخن (قرآن) را سست مى‌شمريد،


وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ

82

و شما (سپاس) روزيتان را تكذيب (قرآن) قرار مى‌دهيد؟!


فَلَوْلا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ

83

پس چرا هنگامى كه (جان) به گلوگاه رسد، (آن را باز نمى‌گردانيد؟!)


وَ أَنْتُمْ حِينَئِذٍ تَنْظُرُونَ

84

در حالى كه شما در آن هنگام مى‌نگريد؛


وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْكُمْ وَ لٰكِنْ لا تُبْصِرُونَ

85

و ما به او از شما نزديك‌تريم و ليكن نمى‌بينيد.


فَلَوْلا إِنْ كُنْتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ

86

و اگر (در رستاخيز) جزا داده نمى‌شويد،


تَرْجِعُونَها إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ

87

چرا آن (جان) را باز نمى‌گردانيد اگر راست مى‌گوييد!


فَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ

88

و اما اگر از نزديكان (خدا) باشد،


فَرَوْحٌ وَ رَيْحانٌ وَ جَنَّةُ نَعِيمٍ

89

پس (براى او) آرامش و [گياهى‌] خوشبو و بوستان پرنعمت (بهشت) است.


وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ

90

و اما اگر از ياران راست باشد،


فَسَلامٌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ

91

پس (به او گفته مى‌شود:) سلام بر تو از طرف ياران راست!


وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ

92

و اما اگر از تكذيب كنندگان گمراه باشد،


فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ

93

پس نخستين پذيرائى (او) از آب سوزان،


وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ

94

و به دوزخ در آمدن (و سوختن) است؛


إِنَّ هٰذا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ

95

قطعا فقط اين (مطالب) حق يقينى است!


فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ

96

پس به نام پروردگار بزرگت تسبيح گوى.


سوره الحدید

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ آنچه در آسمان‌ها و زمين است براى خدا تسبيح مى‌گويند؛ و او شكست‌ناپذير فرزانه است.


لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَ عَليٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

2

فرمانروايى آسمان‌ها و زمين فقط از آن اوست؛ زنده مى‌كند و مى‌ميراند؛ و او بر هر چيز تواناست.


هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

3

او نخستين و بازپسين و آشكار و پنهان است؛ و او به هر چيز داناست.


هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَويٰ عَلَي الْعَرْشِ يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَما كُنْتُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

4

او كسى است كه آسمان‌ها و زمين را در شش روز (و دوره) آفريد؛ سپس بر تخت (جهاندارى و تدبير هستى) تسلط يافت؛ آنچه در زمين داخل مى‌شود، و آنچه از آن خارج مى‌شود و آنچه از آسمان فرو مى‌آيد و آنچه در آسمان بالا مى‌رود را مى‌داند؛ و هر جا باشيد او با شماست، و خدا به آنچه انجام مى‌دهيد بيناست.


لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَي اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ

5

فرمانروايى آسمان‌ها و زمين فقط از آن اوست؛ و [همه‌] كارها فقط به سوى خدا بازگردانده مى‌شوند.


يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

6

شب را در روز وارد مى‌كند و روز را در شب وارد مى‌كند؛ و او به (اسرار) درون سينه‌ها داناست.


آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ أَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ

7

به خدا و فرستاده‌اش ايمان آوريد و از آنچه شما را جانشين در آن قرار داده (در راه خدا) مصرف كنيد؛ پس كسانى كه از شما ايمان آورند و (در راه خدا) مصرف كنند، برايشان پاداش بزرگى است.


وَ ما لَكُمْ لا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ وَ قَدْ أَخَذَ مِيثاقَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ

8

و شما را چه شده، كه به خدا ايمان نمى‌آوريد در حالى كه فرستاده (او) شما را مى‌خواند تا به پروردگارتان ايمان آوريد، و بيقين (بوسيله فطرت و خرد) از شما پيمان محكم گرفته است؛ اگر (آمادگى) ايمان داريد؟!


هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَليٰ عَبْدِهِ آياتٍ بَيِّناتٍ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَي النُّورِ وَ إِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ

9

او كسى است كه آيات روشنگرى بر بنده‌اش فرو مى‌فرستد تا شما را از تاريكى‌ها به سوى نور بيرون آورد؛ و قطعا خدا [نسبت‌] به شما مهربانى مهرورز است.


وَ ما لَكُمْ أَلَّا تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لِلَّهِ مِيراثُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ أُولئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قاتَلُوا وَ كُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنيٰ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ

10

و شما را چه شده، كه در راه خدا مصرف نمى‌كنيد، و حال آنكه ميراث آسمان‌ها و زمين فقط از آن خداست؟! كسانى از شما كه قبل از پيروزى (در راه خدا) مصرف كردند و پيكار نمودند (با ديگران) مساوى نيستند؛ آنان رتبه‌اى والاتر دارند از كسانى كه بعد از (پيروزى در راه خدا) مصرف كردند و پيكار نمودند. و خدا همگان را وعده [پاداش‌] نيك داده است؛ و خدا به آنچه انجام مى‌دهيد آگاه است.


مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ

11

كيست كسى كه به خدا« قرض الحسنه‌اى »وام دهد، تا آن را برايش بيفزايد، و پاداش ارجمندى براى او باشد؟!


يَوْمَ تَرَي الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ يَسْعيٰ نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ بُشْراكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها ذٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

12

روزى كه مردان با ايمان و زنان با ايمان را مى‌بينى در حالى كه نورشان پيش رويشان و در سمت راستشان شتابان مى‌رود (و فرشتگان به آنان مى‌گويند:) امروز مژده باد بر شما! به بوستان‌هاى (بهشتى) كه نهرها زير [درختان‌] ش روان است؛ در حالى كه در آنجا ماندگارند؛ تنها آن كاميابى بزرگ است.


يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ

13

(همان) روزى كه مردان منافق و زنان منافق به كسانى كه ايمان آورده‌اند مى‌گويند:« به ما بنگريد (و مهلت دهيد) تا از نور شما پرتوى برگيريم. » (به آنان) گفته مى‌شود:« به پشت سرتان باز گرديد و نورى در خواست كنيد. »پس ديوارى بين آنان زده مى‌شود كه براى آن درى است كه درونش رحمت در آن است و برونش از جانب آن عذاب است!


يُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قالُوا بَليٰ وَ لٰكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ حَتَّي جاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَ غَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ

14

(منافقان) آن (مؤمن) ان را ندا مى‌دهند:« آيا با شما نبوده‌ايم؟! »گويند:« آرى، و ليكن شما خودتان را در فتنه افكنديد و انتظار (شكست اسلام را) كشيديد و شك كرديد، و (خيال‌ها و) آرزوها شما را فريب داد تا اينكه فرمان خدا فرا رسيد، و (شيطان) حيله‌گر شما را نسبت به (آمرزش) خدا فريب داد.


فَالْيَوْمَ لا يُؤْخَذُ مِنْكُمْ فِدْيَةٌ وَ لا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأْواكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلاكُمْ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ

15

و امروز از شما و از كسانى كه كفر ورزيدند هيچ تاوانى گرفته نمى‌شود، مقصدتان آتش است كه آن (سزاوار) سرپرستى شماست و بد فرجامى است! »


أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ

16

آيا براى كسانى كه ايمان آورده‌اند وقت آن نرسيده است كه دل‌هايشان براى ياد خدا و آنچه از حق فرو فرستاده، فروتن شود؛ و مانند كسانى نباشند كه پيش از (اين) به آنان كتاب داده شد و فاصله [زمانى‌] بر آنان طولانى گشت پس دل‌هايشان سخت گرديد و بسيارى از آنان نافرمانبردارند؟!


اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ

17

بدانيد كه خدا زمين را بعد از مردنش زنده مى‌كند؛ بيقين نشانه‌هاى (خود) را براى شما بيان كرديم، باشد كه شما خردورزى كنيد.


إِنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَ الْمُصَّدِّقاتِ وَ أَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً يُضاعَفُ لَهُمْ وَ لَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ

18

براستى كه مردان صدقه دهنده و زنان صدقه دهنده، در حالى كه« قرض الحسنه‌اى »به خدا وام دهند، برايشان افزوده مى‌شود و براى آنان پاداش ارجمندى است.


وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ

19

و كسانى كه به خدا و فرستاده‌اش ايمان آوردند، فقط آنان راستگويان و گواهان نزد پروردگارشان هستند، پاداش آنان و نورشان فقط براى آنان است؛ و كسانى كه كفر ورزيدند و نشانه‌هاى ما را دروغ انگاشتند، آنان اهل دوزخند.


اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَ تَكاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً وَ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ

20

بدانيد كه زندگى پست (دنيا) بازى و سرگرمى و زيور و فخر فروشى در ميان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است، همانند مثال بارانى كه گياهانش كشاورزان را به شگفت آورد، سپس خشك مى‌گردد، پس آن را زرد مى بينى؛ سپس درهم شكسته مى‌شود. و در آخرت عذابى شديد و آمرزشى از جانب خدا و خشنودى (او) است. و زندگى پست (دنيا) جز كالاى فريبنده نيست.


سابِقُوا إِليٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها كَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ

21

پيشى گيريد به سوى آمرزشى از پروردگارتان و بهشتى كه پهنه آن همچون پهنه آسمان و زمين است كه براى كسانى كه به خدا و فرستاده‌اش ايمان آورده‌اند، آماده شده است؛ اين بخشش خداست آن را به هر كه بخواهد (و شايسته بداند) مى‌دهد؛ و خدا داراى بخشش بزرگ است.


ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذٰلِكَ عَلَي اللَّهِ يَسِيرٌ

22

هيچ مصيبتى در زمين و در (وجود) خودتان (به شما) نمى رسد، جز اينكه قبل از آنكه آن را بيافرينيم، در كتابى (ثبت) است؛ در حقيقت آن (كار) بر خدا آسان است.


لِكَيْلا تَأْسَوْا عَليٰ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ

23

بخاطر آنكه برآنچه از دستتان رفته تأسف مخوريد؛ و به آنچه به شما داده است شادمان مباشيد؛ و خدا هيچ متكبر خيال پرداز فخر فروشى را دوست ندارد؛


الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَ يَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَ مَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ

24

(همان) كسانى كه بخل مى ورزند، و مردم را به بخل فرمان مى‌دهند؛ و هر كس روى برتابد، پس (به خدا زيان نمى رساند؛ چرا) كه تنها خدا توانگر [و] ستوده است.


لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِيزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ

25

بيقين فرستادگانمان را با دليل‌هاى روشن (معجزه آسا) فرستاديم، و همراه آنان كتاب (الهى) و ترازو را فرو فرستاديم، تا مردم به دادگرى برخيزند؛ و آهن را فرو فرستاديم كه در آن نيرويى شديد و سودهايى براى مردم است، و تا خدا معلوم دارد كه چه كسى او و فرستاده‌اش را در نهان يارى مى كند؛ براستى خدا نيرومندى شكست‌ناپذير است.


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً وَ إِبْراهِيمَ وَ جَعَلْنا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَ الْكِتابَ فَمِنْهُمْ مُهْتَدٍ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ

26

و بيقين نوح و ابراهيم را فرستاديم، و در نسل آن دو نبوت و كتاب [الهى‌] قرار داديم؛ پس برخى از آنان ره يافته‌اند و بسيارى از آنان نافرمانبردارند.


ثُمَّ قَفَّيْنا عَليٰ آثارِهِمْ بِرُسُلِنا وَ قَفَّيْنا بِعِيسَي ابْنِ مَرْيَمَ وَ آتَيْناهُ الْإِنْجِيلَ وَ جَعَلْنا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَ رَحْمَةً وَ رَهْبانِيَّةً ابْتَدَعُوها ما كَتَبْناها عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللَّهِ فَما رَعَوْها حَقَّ رِعايَتِها فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ

27

سپس فرستادگانمان را بدنبال آنان فرستاديم، و عيسى پسر مريم را (در پى آنان) فرستاديم، و به او انجيل داديم، و در دل‌هاى كسانى كه از او پيروى كردند دلسوزى و رحمت قرار داديم؛ و ترسايى (و گوشه نشينى) را پديدش آوردند كه آن را برآنان مقرر نكرده بوديم، جز براى طلب خشنودى خدا، و [لى‌] آن را رعايت نكردند آنگونه كه، حق رعايتش بود؛ پس كسانى از آنان كه ايمان آوردند پاداششان را داديم؛ و بسيارى از آنان نافرمانبردارند.


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ

28

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! [خودتان را] از [عذاب‌] خدا حفظ كنيد و به فرستاده‌اش ايمان آوريد تا دو بهره از رحمتش به شما بدهد؛ و براى شما نورى قرار دهد كه با آن راه رويد، و شما را بيامرزد؛ و خدا بسيار آمرزنده و مهرورز است.


لِئَلاَّ يَعْلَمَ أَهْلُ الْكِتابِ أَلَّا يَقْدِرُونَ عَليٰ شَيْءٍ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ أَنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ

29

تا اهل كتاب بدانند كه قادر بر (بدست آوردن) هيچ چيز از بخشش خدا نيستند، و اينكه بخشش بدست خداست، به هر كس بخواهد (و شايسته بداند) آن را مى‌دهد؛ و خدا داراى بخشش بزرگ است.


جزء قبل

جزء 27 قرآن کریم

جزء بعد
قاری
ترجمه گویا
انصاریان